به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

h.karimi moonaghi

  • سید جواد حسینی، محبویه فیروز، حسین کریمی مونقی*
    زمینه و هدف

    تحلیل محتوا بطور گسترده در تحقیقات کیفی به منظور استخراج معانی استفاده می شود. رویکردها و روش های مختلف تحلیل محتوا در پژوهش های پر ستاری بکار گرفته شده اند که شنا سایی آنها کمک شایانی به انتخاب روش مناسب در پژوهش های آتی می نماید. از این رو این مطالعه با هدف بررسی انواع رویکردها و روش های مورد استفاده جهت تجزیه وتحلیل متون تحقیقی پرستاران ایرانی انجام شد.

    روش ها

    مطالعه حاضر، یک مطالعه مروری روایتی می باشد که طی دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول به منظور دست یابی به انواع و فراوانی رویکردهای آنالیز محتوا، پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی بدون محدودیت زمانی تا ژانویه 2022 ،مورد جستجو قرار گرفت. در مرحله دوم و پس از مشخص شدن رویکردها با مراجعه به متونی که هر یک از روش ها بطور جامع تو ضیح داده شده بودند، مشخصات آنان از جمله تعداد مراحل و جزییات انجام هر یک را مشخص گردید.

    نتایج

    نتایج نشان داد که رویکرد استقرایی Lundman and Graneheim  (135 مقاله 43.97%) بیشترین استفاده را داشته است. مقالاتی هم وجود داشتند (111 مقاله،36.16%) که از رویکرد استقرایی استفاده کرده بودند؛ ولی اشاره ای به روش بکار برده شده، نداشتند. روش Mayring دارای بیشترین تنوع از نظر روش های مختلف (نه) آنالیز محتوا بود. Shannon and Hsieh نیز سه رویکرد استقرایی، قیاسی و تجمیعی را به منظور انجام آنالیز محتوا پیشنهاد داده اند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که در مجموع دو رویکرد استقرایی و قیاسی و هشت روش مختلف مورد استفاده پژوهشگران پرس تار ایرانی جهت آنالیز محتوا بوده است. اگر چه روش هایی همانند and Graneheim Lundman ،Kingas and Elo و Shannon and Hsieh بیشتر مورد استفاده محققین بوده است، ، اما بنظر میرسد روش Mayring با توجه به تنوع در آنالیز محتوا مورد توجه پژوهشگران در آینده قرار بگیرد.

    کلید واژگان: تحلیل محتوا, تحقیق کیفی, پرستاری
    S. Hosseini, M. Firooz, H.Karimi Moonaghi *
    Background and aim

    Content analysis (CA) is a widely used to extract the meanings in qualitative studies. Different approaches and methods have been used to perform CA in nursing studies, and their identification can support the selection of an appropriate method in future research. Therefore, the present narrative review examined the approaches and methods used to analyze contents performed by Iranian nurses.

    Methods

    The current study is a narrative review that was conducted in the two stages. In the first stage, in order to achieve the types and frequency of CA approaches and methods, Persian and English databases were searched without time limit until January 2022. In the second step, after identifying them, by referring to the texts where each of the approaches and methods were comprehensively explained, we determined their characteristics, including the number of steps and the details of each one.

    Results

    The results showed the most used CA approach was the inductive of Granheim and Lundman (135 articles, 43.97%). There were also studies (111 articles, 36.16%) used the inductive approach; But they did not mention their method. Myring's method had the most variety in terms of different (nine) CA. Hsieh and Shannon have also proposed three inductive, deductive, and summative approaches to perform the CA.

    Conclusion

    The results found both the inductive and deductive approaches and the eight different methods were used by the Iranian nurse researchers for CA. Although the methods such as Graneheim and Lundman, Elo and Kyngas and Hsieh and Shannon have been most used by the researchers, it seems Myring's method can pay more attention from researchers due to the variety of CA.

    Keywords: Content Analysis, Qualitative Research, Nursing
  • زهرا منصوریان، حسین کریمی مونقی*، جواد سرآبادانی، حورا اشرفی فرد
    مقدمه

     فرسودگی آکادمیک از عوامل کاهش بهره وری است و تاب آوری از استراتژی های مقابله با  استرس های شغلی و فرسودگی است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت فرسودگی آکادمیک و تاب آوری و رابطه بین این دو در استادان دانشکده دندانپزشکی انجام گرفت .

    روش ها

    این مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1394 انجام شد. 81 نفر از اعضای هیات علمی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های اصلاح شده فرسودگی آکادمیک و تاب آوری مبتنی بر پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلش و مقیاس اصلاح شده تاب آوری کانر و دیویدسون جمع آوری شد. داده ها با آزمون های t، آنالیز واریانس یک طرفه و همبستگی در سطح معنی داری 0/05، تحلیل شدند.

     یافته ها:

    میانگین نمره کل فرسودگی آکادمیک 14/99 ± 48/68 بود. اکثر اعضای هیات علمی، در بعد خستگی عاطفی در طبقه کم (53 نفر)، در بعد کفایت شخصی در طبقه شدید (80 نفر) و در بعد مسخ شخصیت در طبقه شدید (52 نفر) قرار داشتند. 79 نفر (97/5 درصد) قدرت تاب آوری بالا و  2 نفر (2/5 درصد) تاب آوری پایینی داشتند. بین تاب آوری و فرسودگی آکادمیک در ابعاد خستگی هیجانی (0/48-=r) و مسخ شخصیت (0/36-=r)، ارتباط معکوس و معنادار و در بعد کفایت شخصی ارتباط مستقیم و معنادار وجود داشت (0/67-=r). .

    نتیجه گیری:

    تاب آوری فرد را در مدیریت استرس و پیشگیری از فرسودگی آکادمیک توانمند می کند. لذا آموزش شیوه های خودمراقبتی در ابعاد روانی، فیزیکی، معنوی، هیجانی، ارتباطی و حرفه ای، با تشکیل کارگاه ها و همایش ها، حمایت علمی، روانی و توانمند سازی تخصصی و حرفه ای اساتید ضروری است .

    کلید واژگان: عضو هیات علمی, فرسودگی آکادمیک, تاب آوری, دانشگاه
    Z. Mansourian, H. Karimi Moonaghi*, J. Sarabadani, H .Ashrafifard
    Introduction

    Academic burnout is a factor in reducing productivity And resilience is one of the strategies to deal with job stress and burnout. The aim of this study was to investigate the status of academic burnout and resilience and the relationship between them in dental school professors.

    Methods

    This descriptive-correlation study was conducted in 2015. 81 faculty members from the School of Dentistry of Mashhad University of Medical Sciences were selected by simple random sampling. Data were collected  by using a Modified Maslach Burnout Inventory for university professors, and Modified Conner-Davidson Resilience Scale (MCD-RISC). Statistical tests such as t-test, one-way ANOVA, correlation were applied to analyze. P-value <0.05 was considered significant.

    Results

    The mean total score of academic burnout was 48.68 +- 14.99. In emotional exhaustion, Most faculty members were in the low class (n= 53), in the personal adequacy dimension were in the extreme category (n= 80) and in the depersonalization dimension were in the extreme category (n = 52). 79 faculty members (97.5%) had high resilience and 2.5% (2faculty members) had low resilience. There was invers correlation between resilience and academic burnout in the dimensions of emotional fatigue (r = -0.48) and metamorphosis (r = -0.36) and was direct correlation between dimension of personal adequacy and resilience (r = -0.67).

    Conclusion

    Resilience empowers a person to manage stress and prevent academic burnout. Training methods of self-care methods in psychological, physical, spiritual, emotional, communicative, and vocational dimensions, through workshops, conferences, scientific-mental support, specialization, and professional empowerment of professors, is essential.

    Keywords: Faculty memberAcademic BurnoutResilienceUniversity
  • شیوا عزیزی، مریم باقری*، حسین کریمی مونقی، سید رضا مظلوم
    مقدمه

    امروزه آموزش به روش دانشجو محور مورد تاکید کارشناسان آموزشی قرار گرفته است. یادگیری به روش بازخوردی و جیگساو دو روش آموزشی دانشجو محور از رویکردهای تاملی و تعاملی هستند که در آن دانشجویان در کلاس فعال می باشند. این مطالعه به مقایسه میزان رضایت مندی دانشجویان در روش بازخوردی و جیگساو پرداخته است.

    روش ها

    این مطالعه تجربی روی 65 نفر از دانشجویان پرستاری و هوشبری مقطع کارشناسی پیوسته دانشگاه علوم پزشکی مشهد که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، اجرا شد.6 جلسه تیوری مربوط به واحد درسی اصول و فنون پرستاری برای اجرای مداخله انتخاب گردید. میزان رضایت دانشجویان از طریق فرم نظرسنجی پژوهشگر ساخته مشتمل بر 24 گویه در سه حیطه سنجیده شد. تجزیه و تحلیل از آمارهای توصیفی و آزمون آماری من ویتنی نرم افزار آماری SPSS و آمارهای توصیفی و آزمون آماری من ویتنی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین نمره رضایت مندی دانشجویان از روش تدریس جیگساو و بازخوردی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد (0/001=p).  همچنین رضایت مندی دانشجویان از روش جیگساو در هر سه حیطه مورد بررسی (زمان، ارتقاء مهارت ها و ایجاد علاقه و انگیزه) به شکل معنی داری بیشتر از روش بازخوردی بود (0/002=p).

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این تحقیق، نشان داد که روش تدریس پویا و غیرانفعالی جیگساو و دخالت دادن هرچه بیشتر دانشجو در فرآیند یاددهی- یادگیری، باعث می شود که دانشجویان با علاقه بیشتر به مباحث مربوطه بپردازند و استفاده از این شیوه های تدریس، ضمن آشنایی دانشجویان با روش های نوین آموزشی، می تواند دانشجویان را به سمت خودآموزی سوق دهد.

    کلید واژگان: جیگساو, بازخوردی, رضایت مندی, روش تدریس مشارکتی
    Sh Azizi, Maryam Bagheri*, H Karimi Moonaghi, SR Mazloum
    Introduction

    Today student-centered teaching has been emphasized by educational experts. Learning through feedback and jigsaw are two student-centered teaching methods of interactive - reflective approaches in which students are active in the classroom. This study compared studentschr('39') satisfaction with two methods of teaching feedback and jigsaw.

    Methods

    This experimental study was performed on 65 nursing and anesthesiology students of Mashhad University of Medical Sciences. Six Common theoretical sessions related fundamental of nursing care were selected to perform the intervention. Studentschr('39') satisfaction was assessed through a researcher- made survey form included three domains and 24 items. For analyzing data, SPSS and Descriptive statistics, Mann-Whitney statistical test  were used.

    Results

    A comparison of the satisfaction score between Jigsaw teaching method and feedback showed a statistically significant difference(p=0.001) and it was found that the satisfaction with the Jigsaw method in all three areas studied included: time, skills development and interest in motivation, significantly more than feedback method (p=0.002)

    Conclusion

    The results of this study showed that the dynamic and passive teaching method of jigsaw and the involvement of more students in the teaching-learning process, makes students more interested in relevant topics and the use of these teaching methods, while familiarizing students. With new educational methods, it can lead students to self-learning

    Keywords: Jigsaw, Feedback, Satisfaction, Cooperative Learning
  • علی اکبر وظیفه مند، حسین کریمی مونقی*، طاهره صادقی، فرین تاتاری
    زمینه و هدف

    تعیین نیاز آموزشی نقطه شروع هر نوع برنامه آموزشی است. اطلاعات مناسب، دانش و آموزش های لازم، به زوجین کمک می کند تا زندگی زناشویی خود را بر مبنای صحیح پایه گذاری کنند. پژوهش حاضر نیازهای آموزشی قبل از ازدواج زوجین مراجعه کننده به مرکز بهداشت را مورد بررسی قرار داده است.

    روش ها

    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی روی 382 (191 مرد و191زن) داوطلب ازدواج مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان تایباد، از مهر تا دی ماه 1398انجام شد. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه اطلاعات فردی و بررسی نیازهای آموزشی جمع آوری شد. پرسشنامه نیازهای آموزشی شامل 46 سوال در هفت بخش بود. پرسشنامه ها به زوجین تحویل داده شد و پس از تکمیل جمع آوری شد. داده ها در  SPSSنسخه 21 وارد شد. از شاخص های آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون، تی مستقل، یومن ویتنی، کای اسکویر و کروسکال والیس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    نتایج

    میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان در زنان 4/54± 19/22 و مردان30/4± 38/24 سال بود. بین نیازهای آموزشی و سن، محل سکونت، تحصیلات و شغل تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد (0/05<P). سه اولویت اول نیاز های آموزشی به ترتیب روابط با همسر و خانواده با میانگین 49/53 امتیاز ، باروری با میانگین 33/76 امتیاز و روابط جنسی با میانگین 20/16بود.

    نتیجه گیری

    نیاز به آموزش در تمامی زمینه ها بالاتر از حد متوسط بود. زوجین مایل هستند آموزش ها در زمینه روابط با همسر و خانواده پررنگ تر شود.

    کلید واژگان: نیاز آموزشی, آموزش قبل ازدواج, زوجین
    A.Vazifemand, H.Karimi Moonaghi *, T.Sadeghi, F.Tatari
    Background & Aim

    The first point in any educational program is determining the educational needs. Appropriate information, knowledge and training will help couples base their marital life on the right foundation. The present study examined premarital educational needs of couples referring to Taybad health center.

    Methods

    The present study was a descriptive-analytical study that was performed cross-sectionally on 382 couples (191 men and 191 women). The marriage volunteers who referred to Taybad health center was performed from September to December 2019.Two questionnaires of demographic information and educational needs were used for data collection. The educational needs questionnaires included 46 questions in seven domains. Questionnaires were delivered to the couples and collected after completion. Data were entered in SPSS version 21, then, descriptive statistical indices, Pearson correlation test, Independent t, Mann Whitney U, Chi-square, and Kruskal-Wallis Data were analyzed.  

    Results

    The mean age of female and male participants was 19.22 ± 4.54 and 24.38 ± 4.30 respectively. There was a significant difference in educational needs according to age, place of residence, level of education and job (p <0.05). The first three priorities of educational needs were relationship with spouse and family (with an average of 49.53 points), fertility (with an average of 33.76 points) and sexual relations (with an average of 20.16).

    Conclusion

    The need for education in all areas was above average. Couples have a tendency for more education in the field of relationship with spouse and family.

    Keywords: Educational Need, Premarital education, Couples
  • طاهره انصاری فر، حسین کریمی مونقی*، حسین رنجبر، محمدرضا فرزادمهر، مصطفی صادقی
    زمینه و هدف

    سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان سراسر جهان است. تشخیص زودرس این سرطان نقش به سزایی در درمان آن دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی در اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده سرطان پستان در بهورزان زن شهرستان تربت حیدریه انجام شد.

    روش ها

    این پژوهش یک مطالعه مداخله ای از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل بود، که در سال 1398 بر روی 70 نفر از بهورزان زن  شاغل در خانه های بهداشت انجام شد. داده ها به وسیله پرسشنامه ای روا و پایا، قبل و پس از مداخله، از هردو گروه مداخله وکنترل جمع آوری و بوسیله مداخله های آماری کای اسکویر، من ویتنی و ویلکاکسون در نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    میانگین سن افراد در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 8/43±42/77و 21/8 ±40/09سال بود. بعد از مداخله آموزشی، میانگین نمرات سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (0/001>P). در حالی که این میانگین برای خودکار آمدی درک شده ماموگرافی معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    آموزش مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی موجب ارتقاء ادارکات مشارکت کنندگان گردید. لذا استفاده از این مدل آموزشی در سایر برنامه های آموزشی و پیشگیری پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: سرطان پستان, مدل اعتقاد بهداشتی, خودآزمایی پستان, ماموگرافی, غربالگری, بهورزان زن
    T.Ansarifar, H.Karimi Moonaghi*, H.Ranjbar, M.Farzadmehr, M.Sadeghi
    Background & Aim

    Breast cancer is the most common cancer in women around the world. Early detection of this cancer plays an important role in its treatment. Therefore, the aim of this study was to determine the effect of educational intervention based on health belief model in adopting breast cancer prevention behaviors in female health workers in Torbat Heydariyeh.

    Methods

    This study was a quasi-experimental intervention with a control group, which was conducted in 1398 on 70 female health workers working in health centers. Data were collected from both intervention and control groups by a valid and reliable questionnaire before and after the intervention and analyzed by Chi-square, Mann-Whitney and Wilcoxon statistical interventions version 16. SPSS in software.

    Results

    The mean age of the participants in the experimental group was 77.42±8.43 years and the control group 40.09±8.21 years (P=0.178). According to the results obtained after interventional education, the mean score of Health Belief Model constructs (perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits of breast self-test, perceived barriers of breast self-test, perceived self-efficacy of breast self-test, perceived benefits of mammography and perceived barriers of mammography) showed a significant increase in the experimental group in comparison to the control group (P<0.001). It should be noted that the mean score for perceived self-efficacy of mammography was not significant.

    Conclusion

    Health belief model training improved participantschr('39') perceptions. Therefore, the use of this educational model in other educational and prevention programs is recommended.

    Keywords: Breast Cancer, Health Belief Model, Breast Self-Test, Screening Mammography, Female Health Workers
  • سید محمد مولایی کبودان، حسین کریمی مونقی*، علی عمادزاده، مریم صالحیان، فاطمه باقریان فروتقه
    زمینه و هدف

    فعالیت جسمانی منظم خطر بیماری های قلبی - عروقی، سرطان و افسردگی را کاهش می دهد. انجام فعالیت بدنی منظم اولویت سبک زندگی سالم است و یکی از راه های تقویت سیستم ایمنی و پیشگیری از ابتلاء به بیماری های غیر واگیر می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده بر ارتقاء فعالیت فیزیکی بهورزان زن شاغل در کاشمر انجام شد.

    روش ها

    مطالعه به روش نیمه تجربی بر روی 61 بهورز زن شاغل انجام گردید. واحدها به شیوه تصادفی ساده به دو گروه کنترل و مداخله تخصیص داده شدند. از پرسش نامه فعالیت فیزیکی محقق ساخته به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. مداخله چهار هفته برای گروه هدف اجرا و گروه کنترل در این فاصله مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل آماری با نرم افزار SPSS نسخه 24 و استفاده از آزمون مجذورکای و آزمون تی مستقل انجام شد.

    نتایج

    پس از مداخله، میانگین نمره هنجار انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری و میزان فعالیت فیزیکی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی داری داشت (0/05<P). بین میانگین نمره نگرش قبل و بعد از مداخله در دو گروه تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (0/05< p).

    نتیجه گیری

    مداخله آموزش مبتنی بر نظریه  رفتار برنامه ریزی شده موجب ارتقاء رفتار فعالیت فیزیکی بهورزان زن شاغل گردید. پیشنهاد می شود از این نظریه در برنامه های آموزشی سطوح اولیه پیشگیری استفاده گردد.

    کلید واژگان: تیوری رفتار برنامه ریزی شده, فعالیت فیزیکی, بهورزان زن, آموزش مبتنی بر رفتار
    H.Karimi Moonaghi *, A.Emadzadeh, M.Salehian, F.Bagherian, S.Movlaee Kaboudan
    Background & Aim

    Regular physical activity reduces the risk of cardiovascular disease, cancer and depression. Regular physical activity is a priority of a healthy lifestyle and is one of the ways to strengthen the immune system and prevent non-communicable diseases. The purpose of this study was to determine the effect of education based on the theory of planned behavior on promoting physical activity of female health workers in Kashmar.

    Methods

    The quasi-experimental study was performed on 61 female health workers. The units were randomly assigned to the control and intervention groups. A researcher-made physical activity questionnaire was used to collect the data. Four weeks of intervention for the target group and the control group did not receive any intervention. Statistical analysis was performed by SPSS software using chi-square and independent t-test.

    Results

    After intervention, there was a significant increase in the mean of the abstract normative, perceived behavioral control, behavioral intention and physical activity in the intervention group compared to the control group (p <0.05). The mean score of attitude before and after the intervention did not increase significantly (p< 0.05).

    Conclusion

    Educational intervention based on the theory of planned behavior promoted physical activity of employed female health workers. It is recommended to use this theory in early prevention educational programs.

    Keywords: Theory of Planned Behavior, Physical Activity, Female Practitioners, Behavioral Education
  • حسین کریمی مونقی، حمیده یزدی مقدم *
    مقدمه

    الگومداری، جوهره فرآیند تدریس و یک نوع روش تدریس موثر در آموزش پزشکی به ویژه در پرستاری است. الگومداری و منتورینگ در «یاددهی» و «یادگیری» نقش کلیدی دارد. لذا بکارگیری شیوه های جدید آموزش جهت دستیابی به حداکثر دانش و کارآیی در رشته های علوم پزشکی امری ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف مروری بر الگومداری و منتورینگ (مربی گری) در پرستاری و به وی‍ژه کاربرد آن در آموزش پرستاری انجام شده است.

    روش ها

    اطلاعات این مطالعه مروری با استفاده از مرور و خلاصه سازی مقالات و کتب مرتبط و از طریق جستجوی هدفمند کتابخانه ای و منابع الکترونیکی در پایگاه های، ScienceDirect، PubMed Google Scholar SID، IranMedex، Magiran با کلیدواژه های الگومداری، الگومحوری، منتور، منتورینگ و آموزش پرستاری به فارسی و انگلیسی، جداگانه و ترکیبی انجام شد. مقالات از سال 1990 تا 2014 مورد بررسی قرار گرفتند. که در ابتدا تعداد مقالات حدود 80 بود که بعد از بررسی مقالات حدود 50 مقاله مرتبط با پژوهش حاضر، مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    در این مطالعه مروری، زوایا، ویژگی ها، تفاوت و ابعاد مختلف دو برنامه آموزشی منتورینگ و الگومداری بیان گردید و اهمیت آن از جنبه های آموزش، بالین، دانش با تاکید بر حرفه پرستاری از دید مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات مختلف الگومداری را از راه های موفقیت در یادگیری مشکل مدار معرفی می کنند. الگومداری علاوه بر تاثیر در آموزش نظری، در بالین هم به کار گرفته می شود. الگومدار در آموزش از ارتقای حرفه ای دانشجویان حمایت کرده و یک استراتژی مورد قبول برای انتقال نگرش ها و رفتارهای حرفه ای از مربی پرستاری به دانشجویان است. در مقابل منتورینگ یک فرایند فعال تر و در موقعیت های آموزش بالینی، بسیاری از اعضای هیات علمی مسئولیتی فعال، به عنوان منتور را بر عهده دارند.

    نتیجه گیری

    در پرستاری منتورینگ فرایندی است که شکاف بین آموزش و دنیای واقعی کار را پر می کند. الگومداری نیز یک استراتژی یادگیری سنجیده و قابل تامل است. هر دوی این برنامه ها نقش با ارزشی را در پرستاری ایفا می کنند و باعث ایجاد رضایت شغلی می گردند. لذا آگاهی از این رویکردهای آموزشی و عواملی که بر آن اثر می گذارد، برای طراحان آموزشی و مدرسان اهمیت زیادی دارد.

    کلید واژگان: الگومدار, ایفای نقش, منتورینگ, آموزش پرستاری
    H. Karimi Moonaghi, H. Yazdi Moghaddam
    Introduction

    Role modeling is the essence of teacing and an effective teaching method in medical education، particularly in nursing education. Role modeling and mentoring in teaching and learning are two very useful strategies in clinical education، have key role. Therefore، the introduction of new teaching methods and use them as discipline to achieve maximum efficiency in medical knowledge seems necessary. This study is an overview of the role modleling and mentoring in nursing and particularly its application in nursing education has been done.

    Methods

    Details of this study was to review and summarize the review of relevant literature and through targeted searches of library and electronic resources in the database ScienceDirect، PubMed،Google Scholar، SID، IranMedex، Magiran with keywords، role-modeling، Mentor، Mentoring and nursing education in Persian and English separately and in combination were obtained and related articles of the present study were examined. Papers from 1990 to 2014 were studied. Papers were initially about 80 to about 50 articles from the literature related to the present study were reviewed.

    Result

    In this review article Angles، Characteristics، differences and different dimensions of two educational programs Mentoring and role modeling was expressed and Important aspect of education، clinical، knowledge، with emphasis on nursing profession from the perspective of different studies was examined. Role modeling has impact in theoretical instruction also، it is used in the clinical setting. Role modeling in education cause promoting in professional job of students and an acceptable strategy for transforming attitudes and professional behaviors of nursing students. in contrast، Mentoring is an active process and many faculty members have active responsibility to serve as the Mentor in clinical education.

    Conclusion

    Mentoring in nursing is a process that fills the gap between education and the real world of work. Role modeling as an appropriate and reflective learning strategies. Both of these programs have a valuable role in nurse job satisfaction. Therefore، knowledge of educational approaches and factors that may affect it، is important for instructional designers and instructors.

    Keywords: role modeling, play role, mentoring, nursing education
سامانه نویسندگان
  • حسین کریمی مونقی
    حسین کریمی مونقی
    استاد مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی و گروه آموزش پزشکی دانشکده پزشکی،، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال