به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hamidreza samadifard

  • نسیم صمدی فرد، حمیدرضا صمدی فرد*
    مقدمه

    آمار طلاق در سال های اخیر افزایش داشته و یکی از عوامل موثر در این طلاق ها، عدم ارضای غریزه جنسی و مشکل در عملکرد جنسی افراد گزارش شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط خودپنداره جنسی، آمیختگی شناختی و نگرش مذهبی با عملکرد جنسی مردان متاهل شهر اردبیل انجام شد.

    روش کار

    روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مردان متاهل شهر اردبیل در سال 1402 بودند. به این منظور تعداد 120 نفر از این افراد به روش نمونه‏ گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه خودپنداره جنسی، آمیختگی شناختی، نگرش مذهبی و عملکرد جنسی پاسخ دادند. پس از گردآوری پرسشنامه ها، داده‏ های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین خودپنداره جنسی مثبت (58/0)، خودپنداره جنسی منفی (53/0-)، آمیختگی شناختی (70/0-) و نگرش مذهبی (72/0) با عملکرد جنسی مردان رابطه معناداری وجود داشت (001/0<p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 63 درصد واریانس عملکرد جنسی مردان به وسیله خودپنداره جنسی، آمیختگی شناختی و نگرش مذهبی ‏تبیین می‏شود (001/0<p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که روان شناسان و متخصصان حوزه سلامت برای بهبود عملکرد جنسی مردان متاهل به نقش خودپنداره جنسی، آمیختگی شناختی و نگرش مذهبی توجه بیشتری کنند.

    کلید واژگان: خودپنداره جنسی, آمیختگی شناختی, نگرش مذهبی, عملکرد جنسی, مردان متاهل
    Nasim Samadifard, Hamidreza Samadifard*
    Introduction

    Divorce rate has increased in recent rates, and failure to satisfy the sexual instinct and problems in the sexual performance of people are reportedly among the contributing factors. The present study was an attempt to investigate the association of sexual self-concept, cognitive fusion and religious attitudes with the sexual function of married men in Ardabil City.

    Methods

    The method of this research was descriptive-correlation type. The population of the study included all married men in Ardabil City in 2023. A total of 120 individuals were selected through convenience sampling and were asked to fill out the sexual self-concept, cognitive fusion, religious attitudes, and sexual function questionnaires. After collecting the questionnaires, the collected data were analyzed using Pearson's correlation coefficient and multiple regression analysis simultaneously in SPSS version 18 software.

    Results

    The results indicated that the sexual function of men is significantly correlated with positive sexual self-concept (0.58), negative sexual self-concept (-0.53), cognitive fusion (-0.70), and religious attitudes (0.72). (p<0.001). The results of multiple regression analysis also revealed that 63% of the variance of men's sexual performance is explained by sexual self-concept, cognitive fusion and religious attitude (p<0.001).

    Conclusion

    Based on the obtained results, psychologists and health professionals are advised to pay further attention to the contributing role of sexual self-concept, cognitive fusion, and religious attitudes in enhancement of married men’s sexual function.

    Keywords: Self-Concept, Cognitive, Religions, Sexual Activity, Men
  • حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی*، سیف الله آقاجانی، سجاد بشرپور
    سابقه و هدف

    سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی تحت تاثیر قرار می‌دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش بهزیستی معنوی و تیپ‌های شبانه‌روزی در پیش‌بینی سلامت جنسی زنان متاهل صورت گرفته است.

    روش کار

    روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان متاهل شهر اردبیل در سال 1399 بود که به‌روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 110 نفر نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای بهزیستی معنوی دلمن و فری، تیپ‌های شبانه‌روزی هورن و اوستبرگ و سلامت جنسی معنوی‌پور استفاده شد. داده‌ های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

    یافته‌ها

    نتایج نشان داد که بین بهزیستی معنوی (72/0) و تیپ‌های شبانه‌روزی (65/0) با سلامت جنسی در زنان متاهل رابطه معناداری وجود داشت (05/0<P). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بهزیستی معنوی و تیپ‌های شبانه‌روزی در مجموع 60/0 توانستند سلامت جنسی را در زنان متاهل پیش بینی کنند (05/0<P).

    نتیجه‌گیری

    سلامت جنسی زنان متاهل با بهزیستی معنوی و تیپ‌های شبانه‌روزی پیش بینی‌شدنی است. پیشنهاد می‌شود که روان‌شناسان و متخصصان حوزه سلامت برای بهبود سلامت جنسی زنان متاهل به نقش این متغیرها توجه بیشتری کنند.

    کلید واژگان: زنان, ساعت های شبانه روزی, سلامت, معنویت
    Hamid Reza Samadifard, Mohammad Narimani *, Seyfullah Aghajani, Sajjad Basharpoor
    Background and Objective

    Sexual health is one of the main aspects of health that affect spouses at all stages of life. The present study was conducted to determine the role of spiritual well-being and circadian types in predicting sexual health of married women.

    Methods

    The study was based on a descriptive correlational method. Statistical population of the study consisted of all married women in Ardabil, Iran in 2020. 110 women were selected as the statistical sample using the purposive sampling method. For data collection, the spiritual well-being (developed by Daaleman, Frey), circadian types (developed by Horne, Ostberg) and sexual health (developed by Manavi Pour) questionnaires were used. Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression. In the present study, all the ethical considerations were observed and the authors reported no conflict of interests.

    Results

    The results showed a significant relationship between spiritual well-being (0.72) and circadian types (0.65) and sexual health in married women (P<0.05). Also, the results of multiple regression showed that spiritual well-being and circadian types can predict the sexual health of married women by 0.60 (P<0.05).

    Conclusion

    Married women's sexual health is predictable with spiritual well-being and circadian types. It is suggested that psychologists and health professionals pay more attention to the role of these variables in improving the sexual health of married women.

    Keywords: Spirituality, Circadian Clocks, Health, Women
  • حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی*، سیف الله آقاجانی، سجاد بشرپور
    مقدمه

    سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی، تحت تاثیر قرار می دهد.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی مردان متاهل صورت پذیرفت.

    روش

    روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متاهل شهر اردبیل در سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 110 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای هیجان خواهی (زاکرمن، 1979)، همجوشی شناختی (گیلاندرز، 2014) و سلامت جنسی (معنوی پور، 1388) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی در مردان متاهل رابطه معناداری وجود داشت (0/05<P). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که هیجان خواهی و همجوشی شناختی در مجموع 0/63 می توانند سلامت جنسی را در مردان متاهل پیش بینی کنند (0/05<P).

    نتیجه گیری

    سلامت جنسی مردان متاهل با هیجان خواهی و همجوشی شناختی پیش بینی شدنی است. توصیه می شود که با آموزش های غلبه بر هیجان خواهی و همجوشی شناختی به مردان متاهل در بهبود سلامت جنسی کمک کرد.

    کلید واژگان: هیجان خواهی, شناخت, سلامت جنسی, مردان
    Hamid Reza Samadifard, Mohammad Narimani*, Seyfullah Aghajani, Sajjad Basharpoor
    Introduction

    Sexual health is one of the main aspects of health that affects spouses at all stages of life.

    Aim

    The present study was investigate the relationship between sensation seeking and cognitive fusion with sexual health of married men.

    Method

    The study was based on a descriptive correlational method. Statistical population consisted of all married men in Ardabil city in 2020. 110 men were selected as the statistical sample using the convenience sampling. For data collection the Sensation Seeking (Zuckerman, 1979), Cognitive Fusion (Gillanders, 2014) and Sexual Health (Manavi Pour, 2008) were used. Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression using SPSS18 software.

    Results

    The results showed a significant relationship between sensation seeking and cognitive fusion with sexual health in married men (P<0.05). Also, the results of multiple regression showed that sensation seeking and cognitive fusion can predict the sexual health of married men by 0.63 (P<0.05).

    Conclusion

    Married mens sexual health is predictable with sensation seeking and cognitive fusion. It is recommended to help married men to improve their sexual health by training in overcoming sensation seeking and cognitive fusion.

    Keywords: Sensation seeking, Cognition, Sexual health, Men
  • حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی*، سیف الله آقاجانی، سجاد بشرپور
    مقدمه

    روابط جنسی صحیح به عنوان پیش زمینه ای برای تقویت عواطف و احساسات بین افراد عمل نموده و می‌تواند وسیله‌ای برای تقویت روابط خانوادگی باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش راهبردهای تنظیم هیجان و بهزیستی معنوی در تبیین رفتار جنسی اجباری صورت پذیرفت.

    روش کار

    روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه مردان متاهل شهر اردبیل (مناطق یک و دو) در سال 1399 بود. 110 مرد با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس و با مراجعه به مکان‌های عمومی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای راهبردهای تنظیم هیجان (Gross, John, 2003)، بهزیستی معنوی (Daaleman, Frey, 2004) و رفتار جنسی اجباری ((Efrati, Mikulincer, 2018 استفاده شد. داده‌ های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم‌افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد 47/0-، سرکوبی41/0) و بهزیستی معنوی 59/0- با رفتار جنسی اجباری در مردان متاهل رابطه معناداری وجود داشت (05/0p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان و بهزیستی معنوی در مجموع 44/0 می توانند رفتار جنسی اجباری را در مردان متاهل تبیین کنند (05/0p<).

    نتیجه گیری

    رفتار جنسی اجباری مردان متاهل با راهبردهای تنظیم هیجان و بهزیستی معنوی پیش بینی‌شدنی است. پیشنهاد می‌شود که روان‌شناسان و متخصصان حوزه سلامت برای کاهش رفتار جنسی اجباری مردان متاهل به نقش این متغیرها توجه بیشتری کنند.

    کلید واژگان: رفتار جنسی, هیجان, معنویت
    Hamid Reza Samadifard, Mohammad Narimani *, Seyfullah Aghajani, Sajjad Basharpoor
    Introduction

    Sexual relations act as a background for reinforcing emotions and feelings between people and could provide the means of strengthening family ties. The present study was conducted to determine the role of emotion regulation strategies and spiritual well-being in predicting compulsive sexual behavior.

    Methods

    The study was based on a descriptive correlational method. Statistical population consisted of all married men in Ardabil city (Zones one and two) in 2020. 110 men were selected as the statistical sample using the convenience sampling by referring to public places. For data collection the emotion regulation strategies (Gross, John, 2003), spiritual well-being (Daaleman, Frey, 2004) and compulsive sexual behavior (Efrati, Mikulincer, 2018) were used. Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression using SPSS18 software.

    Results

    The results showed a significant relationship between emotion regulation strategies (Reappraisal -0.47, Suppression 0.41) and spiritual well-being -0.59 with compulsive sexual behavior in married men. Also, the results of multiple regression showed that emotion regulation strategies and spiritual well-being can predict the compulsive sexual behavior of married men by 0.44 (p<0.05).

    Conclusion

    Married menschr('39') compulsive sexual behavior is predictable with emotion regulation strategies and spiritual well-being. It is suggested that psychologists and health professionals pay more attention to the role of these variables in reducing the compulsive sexual behavior of Married men.

    Keywords: Sexual Behavior, Emotion, Spirituality
  • حمیدرضا صمدی فرد*، نیلوفر میکائیلی
    زمینه و هدف

    همسران در نقش مراقبت کننده از جانبازان، تحت تاثیر استرس ها و مشکلاتی قرار می گیرند که سلامت آنان و خانواده هایشان را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سرسختی روانشناختی، بهزیستی معنوی و استرس ادراک شده در پیش بینی سلامت اجتماعی همسران جانبازان صورت پذیرفت.

    روش ها

    این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه همسران جانبازان تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر اردبیل در سال 1398 بودند (3400N=) که به روش نمونه گیری در دسترس 108 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از ابزارهای سرسختی روانشناختی (اهواز)، بهزیستی معنوی (الیسون)، استرس ادراک شده (کوهن) و مقیاس سلامت اجتماعی (کییز و شپیرو) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین سرسختی روانشناختی (05/0P <، 59/0r =)، بهزیستی معنوی (05/0P <، 53/0r =) و استرس ادراک شده (05/0P <، 50/0-r =) با سلامت اجتماعی همسران رابطه معناداری وجود داشت. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سرسختی روانشناختی، بهزیستی معنوی و استرس ادراک شده در مجموع 54/0 می توانند سلامت اجتماعی همسران جانبازان را پیش بینی کنند (05/0P <).

    نتیجه گیری

    می توان نتیجه گرفت که سرسختی روانشناختی، بهزیستی معنوی و استرس ادراک شده در زمره متغیرهای مرتبط با سلامت اجتماعی همسران جانبازان بوده و توانایی پیش بینی آن را دارند. بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت بالا بردن میزان سلامت اجتماعی همسران، نقش سرسختی روانشناختی، بهزیستی معنوی و استرس ادراک شده را مورد توجه قرار دهند.

    کلید واژگان: سرسختی روانشناختی, بهزیستی معنوی, استرس ادراک شده, سلامت اجتماعی, همسران جانبازان
    Hamid Reza Samadifard*, Niloufar Mikaeli
    Background and Aim

    Spouses in the role of caring for veterans are under the influence of stresses and problems which threaten their health and their familieschr('39') health. The purpose of this study is to determine the role of psychological hardiness, spiritual wellbeing and perceived stress in predicting the social health of spouses of veterans.

    Methods

    This is a descriptive correlational study. The statistical population of the study includes all the spouses of veterans supported by Martyr and Veterans Affairs Foundation of Ardabil in 2019 (N = 3400). Using available sampling, 108 of them were selected as samples. For data collection, psychological hardiness (Ahvaz), spiritual wellbeing (Elison), perceived stress (Cohen), and social health scale (Keyes, Shapiro) were used. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression using SPSS version 18 software.

    Results

    According to the results, a significant relationship was observed between psychological hardiness (r = 0.59, P <0.05), spiritual wellbeing (r = 0.53, P <0.05) and perceived stress (r = -0.50, P <0.05) with social health in spouses. Also, the results of multiple regression showed that psychological hardiness, spiritual wellbeing and perceived stress can predict the social health of spouses of veterans by 0.54. (P <0.05).

    Conclusion

    It can be concluded that the psychological hardiness, spiritual wellbeing and perceived stress are included in the variables relevant to social health and they can predict it. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of psychological hardiness, spiritual wellbeing and perceived stress to promote the level of spouses’ social health.

    Keywords: Psychological hardiness, Spiritual wellbeing, Perceived stress, Social health, Spouses of veterans
  • حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی*، سیف الله آقاجانی، سجاد بشرپور
    مقدمه

    سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است و بررسی عوامل موثر بر آن در مراقب ت های بهداشتی اولیه بسیار مهم است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باور فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت جنسی زنان متاهل صورت پذیرفت.

    روش

    روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متاهل شهر اردبیل در سال 1399 بودند. از میان جمعیت ذکر شده 110 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای باور فراشناختی (ولز و کارت رایت هاتون)، راهبردهای تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و سلامت جنسی (معنوی پور، 1388) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین باور فراشناختی 0/62- و راهبردهای تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد 0/56 و سرکوبی 0/43-) با سلامت جنسی در زنان متاهل رابطه معناداری وجود داشت (0/05<p). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باور فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان در مجموع 0/55 می توانند سلامت جنسی را در زنان متاهل تبیین کنند (0/05>p).

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیرگذاری باور فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان بر سلامت جنسی در زنان متاهل، به روانشناسان و متخصصان بهداشت پیشنهاد می شود که به نقش این متغیرها در بهبود سلامت جنسی در زنان متاهل توجه بیشتری نشان دهند.

    کلید واژگان: شناخت, تنظیم هیجان, سلامت جنسی, زنان
    Hamid Reza Samadifard, Mohammad Narimani*, Seyfullah Aghajani, Sajjad Basharpoor
    Introduction

    Sexual health is one of the main aspects of health and investigation of its relevant factors is so important for primary healthcare.

    Aim

    The present study was conducted to determine the role of meta-cognitive belief and emotion regulation strategies in predicting Sexual health of married women.

    Method

    This research is a descriptive correlation study. The statistical population of the study was all the married women in Ardabil City in 2020. Out of the mentioned population, 110 people were selected as the samples. Data collection was done by Meta-Cognitive Belief Questionnaire (Wells & Cartwright-Hatton, 2004), Emotion Regulation Strategies Scale (Gross & John, 2003), and Sexual Health Scale (Manavi Pour, 2008). Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression using SPSS18 software.

    Results

    The results showed a significant relationship between meta-cognitive belief -0.62 and emotion regulation strategies (Reappraisal 0.56 and Suppression -0.43) with Sexual health in married women. Also, the results of multiple regression showed that meta-cognitive belief and emotion regulation strategies can predict the Sexual health of married women by 0.55 (p<0.05).

    Conclusion

    Regarding the effect of meta-cognitive belief and emotion regulation strategies on sexual health in married women, it is suggested for psychologists and health experts to pay more attention the role of these variables in the improvement of sexual health in married women.

    Keywords: Cognition, Emotion regulation, Sexual health, Women
  • نیلوفر میکاعیلی*، حمیدرضا صمدی فرد
    مقدمه

    سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی، تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی سلامت جنسی با باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و کمال گرایی در بین زوجین صورت پذیرفت. 

    روش کار

    روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 114 تن (57 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، " پرسشنامه سلامت جنسی معنوی پور" (Manavi Pourchr('39')s Sexual Health Questionnaire) "آزمون 4 عاملی باورهای غیرمنطقی اهواز" (4 Factors of Irrational Beliefs Test-Ahvaz)، "مقیاس آگاهی توجه هشیاری " (Mindful Attention Awareness Scale) و "مقیاس کمال گرایی اهواز" (Ahvaz Perfectionism Scale) بود. روایی صوری و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ اندازه گیری شد. داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 تحلیل شد.

    یافته ها

    بین باورهای غیرمنطقی (40/0- در مردان و 61/0- در زنان)، ذهن آگاهی (38/0 در مردان و 54/0 در زنان) و کمال گرایی (56/0- در مردان و 59/0- در زنان)، با سلامت جنسی همبستگی معناداری وجود داشت (05/0>P). نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و کمال گرایی در مجموع قادرند 49 درصد از واریانس سلامت جنسی را در مردان و 58 درصد از واریانس سلامت جنسی را در زنان تبیین کنند (05/0>P).

    نتیجه گیری

    سلامت جنسی زوجین با باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و کمال گرایی پیش بینی شدنی است. پیشنهاد می شود که روان شناسان و متخصات حوزه سلامت برای بهبود سلامت جنسی همسران به نقش این متغیرها توجه بیشتری کنند.

    کلید واژگان: سلامت جنسی, باورهای غیرمنطقی, ذهن آگاهی, کمال گرایی
    Niloufar Mikaeili*, Hamid Reza Samadifard
    Introduction

    Sexual health is one of the main aspects of health that affects spouses at all stages of life. The aim of this study was to determine the correlation between sexual health and irrational beliefs, mindfulness and perfectionism in couples.

    Methods

    The research method was descriptive-correlation. The statistical population of the study was all couples in Ardabil in 2019 that 114 people (57 couples) were selected as the sample by available sampling method. Data collection tools included demographic questionnaire, "Manavi Pourchr('39')s Sexual Health Questionnaire", "4 Factors of Irrational Beliefs Test-Ahvaz", " Mindful Attention Awareness Scale” and the “Ahvaz Perfectionism Scale”. Face validity and reliability were measured by internal consistency method by calculating Cronbachchr('39')s alpha coefficient. Data were analyzed by SPSS. 18.

    Results

    Between irrational beliefs (-0.40 in men and -0.61 in women), mindfulness (0.38 in men and 0.54 in women), and perfectionism (-0.56 in men and -0.59 in women), there was a significant correlation with sexual health (P <0.05). The results showed that irrational beliefs, mindfulness and perfectionism in total can explain 49% of the variance of sexual health in men and 58% of the variance of sexual health in women (P <0.05).

    Conclusions

    Coupleschr('39') sexual health is predictable with irrational beliefs, mindfulness and perfectionism. It is suggested that psychologists and health professionals pay more attention to the role of these variables in improving the sexual health of spouses.

    Keywords: Sexual Health, Irrational Beliefs, Mindfulness, Perfectionism
  • نگار ظهری*، حمیدرضا صمدی فرد
    مقدمه

    سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت فردی است که همسران را در همه مراحل زندگی، تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت جنسی در بین زوجین بر اساس منبع کنترل، حمایت اجتماعی و فراهیجان صورت پذیرفت.

    روش کار

    روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر (60 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای منبع کنترل راتر (1966)، حمایت اجتماعی زیمت (1988)، فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009) و مقیاس سلامت جنسی معنوی پور (1388) استفاده شد. داده ها با روش های ضریب هبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS18 تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که بین منبع کنترل، حمایت اجتماعی و فراهیجان با سلامت جنسی در بین همسران رابطه معناداری وجود دارد (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد منبع کنترل، حمایت اجتماعی و فراهیجان در مجموع قادرند 57 درصد از واریانس سلامت جنسی را در زوجین تبیین کنند (05/0p<).

    نتیجه گیری

    سلامت جنسی زوجین با متغیرهای منبع کنترل، حمایت اجتماعی و فراهیجان پیش بینی شدنی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روان شناسان و متخصصان حوزه سلامت برای بهبود سلامت جنسی همسران به نقش این متغیرها توجه بیشتری کنند. همچنین پژوهشگران، انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی سلامت جنسی همسران را توصیه می کنند.

    کلید واژگان: منبع کنترل, حمایت اجتماعی, فراهیجان, سلامت جنسی, زوجین
    Negar Zohri*, Hamidreza Samadifard
    Introduction

    Sexual health is one main aspect of health, which can affect couples in different stages of life. This study aimed at exploring predicting sexual health in couples based on locus of control, social support and meta-emotions.

    Methods

    This study is a correlational one. The statistical population of this study consisted of all couples living in Ardebil City in 2019. Using convenient sampling method, 120 people (60 couples) were chosen as the sample. To collecting data, locus of control scale of Rotter (1966), social support of Zimet (1988), meta-emotion of Mitmansgruber et al (2009), sexual health scale of Manavi Pour (2010) were used. Data were analyzed by Pearson correlation coefficients and multiple regression in SPSS-18 software.

    Results

    The findings showed that there is a significant relationship between locus of control, social support, meta-emotion and sexual health of the couples (p<0.05). According to the results, locus of control, social support and meta-emotion can explain 57 per cent of sexual health variance (p<0.05).

    Conclusion

    Sexual health of couples can be predicted through variables such as locus of control, social support and meta-emotion. Thus, we suggest that psychologist and health professionals pay more attention to these variables to enhance the sexual health of couples. Given its importance, we think that researchers must carry out more research on sexual health issues.

    Keywords: Locus of Control, Social Support, Meta-emotion, Sexual Health, Couples
  • Hamid Reza Samadifard*, Mohammad Narimani
    BACKGROUND

    Quality of life (QOL) is one of the most important factors of family stability. The objective in this study is to investigate the relationship between metacognitive belief and cognitive fusion with QOL among couples in Ardabil City, Iran.

    METHODS

    This was a descriptive-correlational study in which the statistical population included all couples in Ardabil in 2016 who were selected by the convenience sampling method (54 couples). Data were collected using questionnaires and were analysed using Pearson correlation coefficient.

    RESULTS

    The results showed that there was a significant relationship between metacognitive belief and fusion cognitive with QOL of the couples (P < 0.05).

    CONCLUSION

    It can be concluded from this study that couples with higher levels of metacognitive beliefs and cognitive fusion have a lower QOL compared to their peers.

    Keywords: Quality of Life, Cognition, Metacognitive Knowledge, Cognitive Function
  • سیف الله آقاجانی، متینه عبادی کسبخی *، حمیدرضا صمدی فرد
    زمینه و هدف

     تاکید سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت بهزیستی اجتماعی در کنار تندرستی فیزیکی، سبب شده تا بهزیستی اجتماعی به دغدغه مشترک جامعه شناسان و برنامه ریزان اجتماعی جوامع تبدیل شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی در پیش بینی بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 120 نفر از بیماران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از ابزارهای باورهای غیرمنطقی (Irrational beliefs scale)، ذهن آگاهی (Mindfulness scale)، حمایت اجتماعی ادراک شده (Multidimensional scale of perceived social support) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (Social health scale) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی (05/0p<، 54/0-r=) و ذهن آگاهی (05/0p<، 51/0r=) با بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی خانواده (05/0p<، 64/0r=)، دوستان (05/0p<، 62/0r=) و دیگران (05/0p<، 59/0r=) با بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده درمجموع 60/0 بهزیستی اجتماعی را در بیماران دیابتی پیش بینی می کنند (0/05<p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در بهبود بهزیستی اجتماعی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارای اهمیت است.

    کلید واژگان: باورهای غیرمنطقی, ذهن آگاهی, حمایت اجتماعی ادراک شده, بهزیستی اجتماعی, بیماران دیابتی
    Seyfullah Aghajani, Matineh Ebadi Kasbakhi*, Hamid Reza Samadifard
    Aim and Background

    The World Health Organization stressed on the importance of social health as well as physical health, so social health has become the common concern of sociologists and social planners in each community. The present study was conducted to determine the role of irrational beliefs, mindfulness and perceived social support in predicting the social health in diabetic patients.

    Methods and Materials

    This study was a descriptive-correlational study. The statistical population of the study included all type 2 diabetes patients referred to the diabetes clinic of Imam Khomeini Hospital of Ardabil in 2019. One hundred twnety patients were selected by convenience sampling method. For data collection, the irrational beliefs scale, mindfulness scale, multidimensional scale of perceived social support and social health scale were used. Data analysis was made using Pearson correlation coefficient and multiple regression and using SPSS version 16 software.

    Findings

    According to the results a significant relationship was observed between irrational beliefs (r=-0.54, p<0.05) and mindfulness (r=0.51, p<0.05) with social health in diabetic patients. Also, a significant relationship was observed between social support perceived by the family (r=0.64, p<0.05), friends (r=0.62, p<0.05) and others (r=0.59, p<0.05) with social health in diabetic patients. The results of multiple regression indicated that irrational beliefs, mindfulness and perceived social support predict a total of 0.60 in social health among the diabetic patients (p<0.05).

    Conclusions

    According to the results of this study, irrational beliefs, mindfulness and perceived social support are effective in improving the social health in patients with type 2 diabetes patients.

    Keywords: Beliefs, Mindfulness, Social Support, Health, Diabetes Mellitus
  • سیف الله آقاجانی*، حمیدرضا صمدی فرد
    مقدمه

    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باور فراشناختی، استرس ادراک شده و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی افکار خودکشی نوجوانان پسر انجام شد.

    روش کار

    روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه نوجوانان پسر مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 350 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزارهای باور فراشناختی (ولز و کارترایت هاتون، 2004)، استرس ادراک شده (کوهن، 1983) ، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و افکار خودکشی (بک ، 1991) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین باور فراشناختی (61/0=r)، استرس ادراک شده (64/0=r) و انعطاف پذیری شناختی (57/0-=r) با افکار خودکشی در نوجوانان پسر رابطه معنا داری وجود داشت (05/0<p). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باور فراشناختی 32/0، استرس ادراک شده 35/0 و انعطاف پذیری شناختی 22/0- افکار خودکشی نوجوانان را پیشبینی میکنند (05/0<p).

    نتیجه گیری

    افکار خودکشی نوجوانان پسر توسط متغیرهای باور فراشناختی، استرس ادراک شده و انعطاف پذیری شناختی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت کاهش افکار خودکشی نوجوانان، نقش باور فراشناختی، استرس ادراک شده و انعطاف پذیری شناختی را مورد توجه قرار دهند.

    کلید واژگان: شناخت, استرس, خودکشی, نوجوان
    Seyfullah Aghajani*, HamidReza Samadifard
    Introduction

    The present study was conducted to determine the role of meta-cognitive belief, perceived stress and cognitive flexibility in predicting the suicidal thoughts of male students.

    Methods

    The research method was descriptive and correlational. The statistical population included all male high school adolescents in Ardabil during 2019-2020. of the population, 350 subjects were selected by multi-stage random cluster sampling. In order to collect data, the instruments of meta-cognitive belief (Wells, Cartwright-Hatton, 2004), perceived stress (Cohen, 1983), cognitive flexibility (Dennis, Vanderwal, 2010) and suicidal thoughts (Beck,1991) were used. Data analysis was made using Pearson correlation coefficient and multiple regression and using SPSS version 18 software.

    Results

    The results showed a significant relationship between meta-cognitive belief (r=0.61), perceived stress (r=0.64) and cognitive flexibility (r=-0.57) and the suicidal thoughts of male adolescents (p<0.05). In addition, the results of multiple regression showed that meta-cognitive belief 0.32, perceived stress 0.35 and cognitive flexibility -0.22 significantly predict the suicidal thoughts of male adolescents (p<0.05).

    Conclusion

    Male adolescents' suicidal thoughts is predictable by the meta-cognitive belief, perceived stress and cognitive flexibility. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of meta-cognitive belief, perceived stress and cognitive flexibility to decrease the level of adolescents' suicidal thoughts.

    Keywords: Cognitive, Stress, Suicide, Adolescent
  • Akbar Atadokht, Seyed Javad Daryadel*, HamidReza Samadifard, Sara Moradi Kelarde, Hadees Heidarirad
    BACKGROUND

    Anxiety and depression in women during pregnancy could be associated with unfavorable consequences of pregnancy, such as premature and low-weight newborn birth. Current study was conducted aiming to compare brain-behavioral systems, early maladaptive schemas (EMSs), and preservative thinking in women with and without pregnancy anxiety.

    METHODS

    The method of this research was causal-comparative. The population included of the whole pregnant women who had been referred to Urban Health Service Centers of Ardabil Province, Iran, in order to receive pregnancy period cares at first quarter of 2017. 30 pregnant women whose pregnancy anxiety had been diagnosed by mental health experts and the physicians of the center trough screening and administering Pregnancy-related Anxiety Scale (PrAS) were selected using cluster random sampling. 30 women without anxiety were matched with the women having pregnancy anxiety in terms of age, times of pregnancy, number of children, education level, and economic status. For data collecting, Huizink et al.’s PrAS, Young Schema Questionnaire (YSQ) of Welburn et al., the behavioral inhibition system/behavioral activation system (BIS/BAS) scale of Carver and White, and Ehring et al.’s Preservative Thinking Questionnaire (PTQ) were used. The obtained data were analyzed by multivariate analysis of variance (MANOVA) using SPSS software.

    RESULTS

     The results of MANOVA showed that there was a significant difference between brain-behavioral systems, EMSs, and preservative thinking in women with and without pregnancy anxiety (P < 0.010).

    CONCLUSION

    Since maladaptive schemas, brain-behavioral systems, and preservative thinking are higher in pregnant women with anxiety than pregnant women without anxiety, so counselling, supportive, and training programs are essential for vulnerable mothers.

    Keywords: Early Maladaptive Schemas, Behavior, Thinking, Anxiety
  • سیف الله آقاجانی، معصومه قریب بلوک*، حمیدرضا صمدی فرد
    زمینه و هدف

    اختلال بدریخت انگاری بدن یک بیماری غیرفعال است که شیوع بالایی در سراسر جهان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی با اختلال بدریخت انگاری بدن در بین نوجوانان دختر صورت پذیرفت.

    مواد و روش ها: 

    روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه نوجوانان دختر متوسطه شهرستان دامغان در سال 1398-1397 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 310 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس با روش نمونه گیری هدفمند 110 نفر به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای خودپنداره (Self-Concept Scale)، همجوشی شناختی (Cognitive Fusion Scale)، بهزیستی اجتماعی (Social Well-Being Scale) و مقیاس اختلال بدریخت انگاری بدن (Body Dysmorphic Disorder Scale) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. داده ها در نرم ا فزار آماری SPSS وارد شدند.

    یافته ها:

    نتایج نشان داد که بین خودپنداره (55/0-r</em>=)، همجوشی شناختی (59/0r</em>=) و بهزیستی اجتماعی (62/0-r</em>=) با اختلال بدریخت انگاری بدن در نوجوانان دختر رابطه معنا داری وجود داشت (05/0p</em><). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره (28/0-=B)، همجوشی شناختی (32/0=B) و بهزیستی اجتماعی (39/0-=B) اختلال بدریخت انگاری بدن نوجوانان را پیش بینی می کنند (05/0p</em><).

    نتیجه گیری: 

    اختلال بدریخت انگاری بدن نوجوانان دختر توسط متغیرهای خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روا ن شناسان و مشاوران جهت کاهش اختلال بدریخت انگاری بدن نوجوانان، نقش خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی را موردتوجه قرار دهند. همچنین پژوهشگران، انجام پژوهش های بیشتر در زمینه اختلال بدریخت انگاری بدن در نوجوانان را توصیه می کنند.

    کلید واژگان: خود شناخت, بهزیستی, اختلال بدریخت انگاری بدن, نوجوان
    Seyfullah Aghajani, Masoumeh Gharib Bolouk*, Hamidreza Samadifard
    Aim and Background

    Body dysmorphic disorder is a disabling illness with a high worldwide prevalence. The present study aimed at investigating the relationship between self-concept, cognitive fusion and social well-being with body dysmorphic disorder among female teenagers.

    Methods and Materials: 

    The research method was descriptive and correlational. The statistical population included all female high school students in Damghan during 2018-2019 Of the population, 310 subjects were selected by multi-stage random cluster sampling. Then by using purposive sampling method 110 students were selected as the final sample. In order to collect data, the instruments of self-concept (self-concept scale), cognitive fusion (cognitive fusion scale), social well-being (social well-being scale) and body dysmorphic disorder (body dysmorphic disorder scale) were used. Data analysis was conducted by Pearson correlation coefficient and multiple regression tests. The data were entered into SPSS software.

    Findings

    The results showed a significant relationship between self-concept (r=-0.55), cognitive fusion (r=0.59) and social well-being (r=-0.62) the body dysmorphic disorder of female teenagers (p<0.05). In addition, the results of multiple regression showed that self-concept (-0.28), cognitive fusion (0.32) and social well-being (-0.39) significantly predict the body dysmorphic disorder of female teenagers (p<0.05).

    Conclusions

    Female teenagers' body dysmorphic disorder is predictable by the self-concept, cognitive fusion and social well-being. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of self-concept, cognitive fusion and social well-being to decrease the level of teenagers' body dysmorphic disorder. Also, the researchers conduct further studies on the teenagers' body dysmorphic disorder.

    Keywords: Ego, Cognition, Health, Body Dysmorphic Disorder, Adolescen
  • نیلوفر میکائیلی*، حمیدرضا صمدی فرد
    سابقه و هدف

    اگرچه خودکشی در بین تمامی گروه های سنی دیده می شود، اما در قشر نوجوان موجب ازدست رفتن سال های مفید عمرشان می شود که این امر دارای اهمیت بسیاری است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی افکار خودکشی بر اساس شادکامی، عزت نفس و سلامت معنوی در نوجوانان دختر شهر اردبیل انجام شد.

    روش کار

    روش اجرای پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری مطالعه تمامی نوجوانان دختر مقطع متوسطه ی شهر اردبیل در سال 96-1395 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه یی چندمرحله یی، 350 نفر از آنها برای نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای شادکامی آکسفورد، عزت نفس کوپر اسمیت، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و افکار خودکشی بک استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین شادکامی (64/0-r=)، عزت نفس (62/0-r=) و سلامت معنوی (66/0-r=) با افکار خودکشی در نوجوانان دختر رابطه ی منفی و معنا داری وجود داشت (05/0p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که شادکامی، عزت نفس و سلامت معنوی درمجموع 59/0 از واریانس افکار خودکشی را در نوجوانان پیش بینی کردند (05/0p<).

    نتیجه گیری

    افکار خودکشی نوجوانان با متغیرهای شادکامی، عزت نفس و سلامت معنوی پیش بینی شدنی است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که روان شناسان و مشاوران برای کاهش افکار خودکشی نوجوانان به نقش شادکامی، عزت نفس و سلامت معنوی توجه بیشتری کنند. همچنین پژوهشگران، انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی افکار خودکشی نوجوانان را توصیه می کنند.

    کلید واژگان: افکار خودکشی, سلامت معنوی, شادکامی, عزت نفس, نوجوانان دختر
    Niloufar Mikaeili*, Hamidreza Samadifard
    Background and Objective

    Although suicide is observed among all age groups, it can lead to the loss of more potential years of teenagers, which is of great importance. Thus, the present study aimed at investigating the prediction of suicidal thoughts based on happiness, self-esteem and spiritual health among female teenagers in Ardabil.

    Method

    The research method was descriptive and correlational. The statistical population included all female high school students in Ardabil during 2016-2017. Of the population, 350 subjects were selected by multi-stage random cluster sampling. In order to collect data, several instruments including Oxford’s Happiness, Coppersmith’s Self Esteem, Paloutzian and Ellison’s Spiritual Health, and Beck’s Suicidal Thoughts were used. Data analysis was conducted by Pearson correlation coefficient and multiple regression tests. All ethical issues were observed in this study and the authors declared to conflict of interests.

    Results

    The results showed a significant relationship between happiness (r=-0.64), self-esteem (r=-0.62) and spiritual health (r=-0.66), and the suicidal thoughts of female teenagers (p<0.05). In addition, the results of multiple regression showed that happiness, self-esteem and spiritual health predict 0.59 of the variance related to the suicidal thoughts of female teenagers (p<0.05).

    Conclusion

    Teenagers’ suicidal thoughts is predictable by the happiness, self-esteem and spiritual health. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of happiness, self-esteem and spiritual health to decrease the level of teenagers’ suicidal thoughts. Also, interested researchers should conduct further studies on the teenagers’ suicidal thoughts.

    Keywords: Adolescent, Happiness, Health, Thoughts, Self-Concept
  • Niloofar Mikaeili*, Seyed Javad Daryadel, Hamid Reza Samadifard, Sara Moradi, Kelarde, Hadees Heidarirad
    BACKGROUND
     Considering the importance of psychological factors in exacerbating diseases such as obsessive-compulsive disorder (OCD), this study was carried out aiming to compare the early maladaptive schemas (EMSs), perseverative thinking, and somatoform dissociation among normal individuals and patients with OCD.
    METHODS
     The causal-comparative (ex post facto) method was used in this study. The population consisted of all patients with OCD referring to the centers for comprehensive urban health services of Ardabil, Iran, in the second half of 2017. The research cluster sampling included 30 patients with OCD whose disease was diagnosed by a responsible physician or clinical psychologist, selected by random sampling method. Moreover, 30 normal people were selected in the sampling method by matching age, sex, and marital status and included in the study. The subjects responded to the Maudsley Obsessive-Compulsive Inventory (MOCI), Young Schema Questionnaire (YSQ), Perseverative Thinking Questionnaire (PTQ), and Somatoform Dissociation Questionnaire (SDQ). Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA).
    RESULTS
     The results showed that the mean scores of patients with OCD in EMSs, perseverative thinking, and Somatoform dissociation were significantly higher than normal subjects (P < 0.001).
    CONCLUSION
     The results of this study showed that patients with OCD differ in a wide range of EMSs, perseverative thinking, Somatoform dissociation from normal subjects. Therefore, it is necessary to pay attention to these cognitive components in the treatment process.
    Keywords: Early Maladaptive Schemas, Thinking, Somatoform Dissociation, Obsessive-Compulsive Disorder
  • حمیدرضا صمدی فرد*، نیلوفر میکائیلی، سیفاللهآقاجانی
    مقدمه
    اعتیاد جنسی یک نگرانی رو به رشد است که به عنوان یک بیماری جدی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شادکامی، حمایت اجتماعی ادراک شده و عزت نفس با اعتیاد جنسی در بین زوجین شهر اردبیل صورت پذیرفت.
    روش کار
    روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 110 نفر (55 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس شادکامی آکسفورد، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاس عزت نفس و مقیاس اعتیاد جنسی استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که بین اعتیاد جنسی زنان و مردان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 < P). همچنین بین شادکامی، حمایت اجتماعی ادراک شده و عزت نفس با اعتیاد جنسی در بین زوجین رابطه معناداری وجود داشت (05/0 > P). نتایج نشان داد که شادکامی، حمایت اجتماعی ادراک شده و عزت نفس در مجموع قادرند 61 درصد از واریانس اعتیاد جنسی را در زوجین تبیین کنند (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گرفت که شادکامی، حمایت اجتماعی ادراک شده و عزت نفس باعث کاهش اعتیاد جنسی در بین زوجین می شود.
    کلید واژگان: شادکامی, حمایت اجتماعی ادراک شده, عزت نفس, اعتیاد جنسی, زوجین
    Hamidreza Samadifard *, Niloufar Mikaeili, Seyfollah Aghajani
    Introduction
    Sexual addiction is a growing concern known as a serious disorder. The present study was conducted to determine the relationship between happiness, perceived social support and self-esteem with sexual addiction among couples in Ardabil city.
    Methods
    The study was based on a descriptive correlational method. Its statistical population consisted of all couples in Ardabil city in 2016. A total of 110 people (55 married spouses) were selected as the statistical sample using the convenience sampling. To collect data, the Oxford happiness scale, perceived social support scale, self-esteem scale and sexual addiction scale were used. Research data were analyzed using Independent t test, Pearson correlation coefficient and multiple regression.
    Results
    The study results indicated no significant difference in sexual addiction of men and women
    (P > 0.05). Additionally, there was a significant relationship between happiness, perceived social support, self-esteem and sexual addiction in couples (p<0.05). The results showed that happiness, perceived social support and self-esteem could predict the sexual addiction of couples by 0.61 (P < 0.05).
    Conclusions
    It can be concluded that happiness, perceived social support and self-esteem could decrease the sexual addiction in couples.
    Keywords: Happiness, Social Support, Self-Concept, Sexual Addiction, Family Characteristics
  • اسماعیل صدری دمیرچی*، حمیدرضا صمدی فرد
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پایبندی دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی معنوی در پیش بینی هراس و اضطراب مرگ سالمندان انجام پذیرفت.
    روش
    روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه سالمندان شهر اردبیل در سال 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 110 نفر از سالمندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس های پایبندی دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده، بهزیستی معنوی و هراس- اضطراب مرگ استفاده شد. داده های پژوهش نیز با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بین پایبندی دینی و حمایت اجتماعی ادراک شده با اضطراب مرگ سالمندان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0 p<). همچنین بین بهزیستی معنوی با اضطراب مرگ رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0 p<). با توجه به ضرایب بتا پایبندی دینی (دین داری 32- درصد)، حمایت اجتماعی ادراک شده 29- درصد و بهزیستی معنوی 27- درصد به شکل معناداری اضطراب مرگ را تبیین می کنند (05/0 p<).
    نتیجه گیری
    در نتیجه می توان بیان نمود که پایبندی دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی معنوی در زمره متغیر های مرتبط با اضطراب مرگ سالمندان بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.
    کلید واژگان: پایبندی دینی, حمایت اجتماعی ادراک شده, بهزیستی معنوی, اضطراب مرگ, سالمندان
    Esmaeil Sadri Damirchi Dr*, Hamid Reza Samadi Fard
    Background
    This study aimed to investigate the role of religious belief, the perception of social interaction and spiritual well-being in the Prediction of fear and anxiety of death in the elderly.
    Method
    The execution method was a descriptive and correlative study. The statistical population of this study included all the elderly of Ardabil in 2016, which 110 elderly were selected as the analytical sample using the convenience sampling. For data collection, the religious belief scale, perception of social interaction scale, spiritual well-being scale and death anxiety scale. Research data were analyzed Pearson correlation coefficient and multiple regression methods.
    Findings
    The study results showed AnchorAnchorAnchorthere is that AnchorAnchorAnchorAnchora significant negative relationship exists between religious belief and perception of social interaction with death anxiety and (P<0.05). Also, there is that a significant negative relationship exists between spiritual well-being with death anxiety (P<0.05). Beta coefficients for predictor variables indicated the religious belief (religion -0/32), the perception of social interaction -0/29 and spiritual well-being -0/27 have the significant predictive capability of death anxiety (P<0.05).
    Conclusion
    Thus, it can be concluded that religious belief, the perception of social interaction and spiritual well-being are considered as the variables related to death anxiety and have the predictive capability of it.
    Keywords: Religious Belief, Perception of Social Interaction, Spiritual Well-being, Death Anxiety, Elderly
  • سیفالله آقاجانی، حمیدرضا صمدیفرد *
    مقدمه

    تاکید سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت سلامت اجتماعی در کنار سلامت فیزیکی، سبب شده تا سلامت اجتماعی به دغدغه مشترک جامعه شناسان و برنامه ریزان اجتماعی جوامع تبدیل شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی سلامت اجتماعی سالمندان انجام گرفت.

    روش

    این مطالعه، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، 118 سالمند مرد بالای 60 سال شهر اردبیل است که در سال 1396 به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و سلامت اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    بین نارسایی شناختی (47/0-r=) ، نارسایی هیجانی (51/0-r=) و انعطاف پذیری شناختی (41/0r=) با سلامت اجتماعی در بین سالمندان، رابطه معناداری وجود داشت (05/0p<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد نارسایی شناختی 35/0-، نارسایی هیجانی 39/0- و انعطاف پذیری شناختی 25/0 سلامت اجتماعی سالمندان را پیشبینی میکند (05/0p<).

    نتیجه گیری

    نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و انعطاف پذیری شناختی در زمره متغیرهای مرتبط با سلامت اجتماعی سالمندان بوده و توانایی پیش بینی آن را دارد.

    کلید واژگان: سلامت اجتماعی, سالمندان, نارسایی شناختی, نارسایی هیجانی, انعطاف پذیری شناختی
    Seyfullah Aghajani, Hamid Reza Samadifard
    Introduction

    The emphasis of the World Health Organization on the importance of social health as well as physical health, has caused social health to become a common concern among sociologists and social planners in every society. The present study was conducted to determine the role of cognitive failures, alexithymia and cognitive flexibility in predicting the social health of the elderly.

    Method

    The conducting method was a descriptive and correlative study. The statistical population of this study included all the male elderly over-60-years-old of Ardabil in 2017. From among them, 118 persons were selected as the statistical sample using the convenience sampling. For data collection, the cognitive failures scale, alexithymia scale, cognitive flexibility scale and social health scale were used. Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression methods by employing SPSS 23 statistical software.

    Results

    According to the results, a significant relationship was observed between cognitive failures (r=-0.47), alexithymia (r=-0.51) and cognitive flexibility (r=0.41) with social health in the elderly (p<0.05). Multiple regression analysis showed that cognitive failures -0.35, alexithymia -0.39 and cognitive flexibility 0.25 significantly predict social health of the elderly (p<0.05).

    Conclusion

    It can be concluded that cognitive failures, alexithymia and cognitive flexibility are considered as variables associated with the social health in the elderly and have the capacity to predict it.

    Keywords: Social Health, Elderly, Cognitive Failures, Alexithymia, Cognitive Flexibility
  • حمیدرضا صمدی فرد*، محمد نریمانی
    سابقه و هدف
    سازگاری شغلی برای ادامه اشتغال موفقیت آمیز پرستاران عامل مهمی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین هویت اخلاقی، بهزیستی معنوی و جهت گیری مذهبی با سازگاری شغلی در پرستاران انجام شد.
    مواد و روش ها
    طرح مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش پرستاران زن شاغل در بیمارستان های دولتی شهر اردبیل در سال 1394 بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های هویت اخلاقی آکویینو و رید (2002) ، بهزیستی معنوی فیشر (2005) ، جهت گیری مذهبی آلپورت (1968) و مقیاس سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست (1991) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین هویت اخلاقی (63/0=r) و بهزیستی معنوی (53/0=r) با سازگاری شغلی پرستاران همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین از بین مولفه های جهت گیری مذهبی، بین جهت گیری درونی (56/0=r) با سازگاری شغلی رابطه مثبت و معنادار و بین جهت گیری بیرونی (52/0=r) با سازگاری شغلی رابطه منفی و معناداری وجود داشت (0/05=P). با توجه به ضرایب بتا، هویت اخلاقی، بهزیستی معنوی و جهت گیری مذهبی در مجموع 0/61 از واریانس سازگاری شغلی را در پرستاران زن پیش ‏ بینی نمودند (0/05=P).
    نتیجه گیری
    سازگاری شغلی پرستاران توسط متغیرهای هویت اخلاقی، بهزیستی معنوی و جهت گیری مذهبی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت بالا بردن میزان سازگاری شغلی پرستاران، نقش این متغیرها را مورد توجه قرار دهند.
    کلید واژگان: هویت اخلاقی, بهزیستی معنوی, جهت گیری مذهبی, سازگاری شغلی, پرستاران
    Hamid Reza Samadifard*, Mohammad Narimani
    Background and Objective
    Job adjustment is an important factor to continue the successful employment of nurses. The present study aimed at investigating the relationship between moral identity, spiritual well-being and religious orientation with job adjustment among nurses.
    Materials and Methods
    This is a cross-sectional correlation study and statistical population of this research were included all female nurses working in government hospitals in Ardabil in 2015 that 120 persons were selected as samples using the available sampling method. Data collection tools included Aquino and Reed moral identity scale (2002), Fisher spiritual well-being scale (2005), Allport religious orientation scale (1968) and Dawis, Lofquist job adjustment scale (1991). Data analysis was conducted by the Pearson correlation coefficient and multiple linear regression tests. The data were analyzed into SPSS v. 23 software.
    Results
    The findings showed that there is a significant positive relationship between moral identity (r=0.63) and spiritual well-being (r=0.53) with job adjustment of nurses. As well as between religious orientation components, there is a significant positive relationship between interior orientation (r=0.56) with job adjustment and there is a significant negative relationship between exterior orientation (r=-0.52) with job adjustment (P<0.05). According to beta coefficients; moral identity, spiritual well-being, and religious orientation predict 0.61 of job adjustment variance in female nurses (P<0.05).
    Conclusion
    Nurses’ job adjustment is predictable by the moral identity, spiritual well-being and religious orientation. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of moral identity, spiritual well-being and religious orientation to promote the level of nurses’ job adjustment.
    Keywords: Moral Identity, Spiritual Well-being, Religious Orientation, Job Adjustment, Nurses
  • سجاد بشرپور، حمیدرضا صمدی فرد*
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودپنداره، عزت نفس و سلامت اجتماعی در پیش بینی افکار خودکشی دانش آموزان پسر انجام شد.
    روش
    روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر متوسطه شهر اردبیل در سال 1397-1396 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای 354 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای خودپنداره (منداگلیو و پی ریست، 1995)، عزت نفس (کوپراسمیت، 1967)، سلامت اجتماعی (کییز و شپیرو، 2004) و افکار خودکشی (بک، 1991) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین خودپنداره (49/0-r=)، عزت نفس (57/0-r=) و سلامت اجتماعی (59/0-r=) با افکار خودکشی در دانش آموزان پسر رابطه معنا داری وجود دارد (05/0p<).همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره 16/0-، عزت نفس 24/0- و سلامت اجتماعی 29/0- افکار خودکشی دانش آموزان را پیشبینی میکنند (05/0p<).
    نتیجه گیری
    افکار خودکشی دانش آموزان پسر توسط متغیرهای خودپنداره، عزت نفس و سلامت اجتماعی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت کاهش افکار خودکشی دانش آموزان، نقش خودپنداره، عزت نفس و سلامت اجتماعی را مورد توجه قرار دهند.
    کلید واژگان: خودپنداره, عزت نفس, سلامت اجتماعی, افکار خودکشی, دانش آموزان پسر
    Sajjad Basharpoor, Hamidreza Samadifard *
    Introduction
    The present study was conducted to determine the role of Self-concept, self-esteem and social health in predicting the suicidal thoughts of male students.
    Method
    The research method was descriptive and correlational. The statistical population included all male high school students in Ardabil during 2017-2018. Of the population, 354 subjects were selected by multi-stage random cluster sampling. In order to collect data, the instruments of self-concept (Mandaglio & Pyryt, 1995), self e -steem (Coopersmith, 1967), social health (Keyes & Shapiro, 2004) and suicidal thoughts (Beck, 1991)) were used.
    Results
    The results showed a significant relationship between Self-concept (r=-0.49), self-esteem (r=-0.57) and social health (r=-0.59) and the suicidal thoughts of male students (p<0.05). In addition, the results of multiple regression showed that self-concept -0.16, self-esteem -0.24 and social health -0.29 significantly predict the suicidal thoughts of male students (p<0.05).
    Conclusion
    Male students' suicidal thoughts is predictable by the self-concept, self-esteem and social health. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of self-concept, self-esteem and social health to decrease the level of students' suicidal thoughts.
    Keywords: self-concept, Self-esteem, Social Health, Suicidal thoughts, male students
  • اسماعیل صدری دمیرچی*، حمیدرضا صمدی فرد
    زمینه و هدف
    دوره سربازی مقطع بسیار حساسی در زندگی نیروی جوان هر کشوری است و مواجهه با عوامل پراسترس در این دوران زمینه آسیب های روانی- اجتماعی مانند شکل گیری افکار خودکشی را افزایش می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و اجتناب شناختی در پیش بینی افکار خودکشی سربازان صورت پذیرفت.
    روش ها
    مطالعه توصیفی حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را همه سربازان خدمت وظیفه شهر اردبیل در سال 1395 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 120 سرباز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از ابزارهای باورهای غیرمنطقی اهواز، ذهن آگاهی Sexton, Dugas، اجتناب شناختی Ryan, Brown و مقیاس افکار خودکشی Beck استفاده شد. داده های پژوهش با SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بین باور غیرمنطقی (01/0p< ، 39/0r=) ، ذهن آگاهی (01/0p< ، 58/0-r=) و اجتناب شناختی (01/0p< ، 33/0r=) با افکار خودکشی رابطه معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و اجتناب شناختی در مجموع 58/0 قابلیت پیش بینی افکار خودکشی را در سربازان داشتند. همچنین ضرایب بتای متغیرهای پیش بین نشان داد که ذهن آگاهی از قدرت پیش بینی کنندگی بالاتری برخوردار بود (05/0p<).
    نتیجه گیری
    باورهای غیرمنطقی، ذهن آگاهی و اجتناب شناختی در زمره متغیرهای مرتبط با افکار خودکشی سربازان بوده و توانایی پیش بینی آن را دارند.
    کلید واژگان: باور غیرمنطقی, ذهن آگاهی, اجتناب شناختی, افکار خودکشی, سربازان
    Esmaeil Sadri Damirchi*, Hamid Reza Samadifard
    Background and Aim
    Military service is a critical period in a young person’s life. In this period, exposure to factors associated with anxiety causes increased psychosocial context formation, such as suicidal thoughts. The present study was conducted to determine the role of irrational beliefs, mindfulness and cognitive avoidance in predicting suicidal thoughts in soldiers.
    Methods
    This was a descriptive and correlative study. The statistical population was all of the soldiers whose military service was run in Ardabil at 2016. By using stratified random sampling methods, 120 soldiers were selected. For data collection, the Irrational Beliefs Scale (Ahvaz), Mindfulness Scale (Ryan, Brown), Cognitive Avoidance Scale (Sexton, Dugas) and Suicidal Thoughts Scale (Beck) were used. Data were analyzed using SPSS-19.
    Results
    There was a significant relationship between irrational beliefs (r=0.39, p<0.01), mindfulness (r=-0.58, p<0.01) and cognitive avoidance (r=0.33, p<0.01) with suicidal thoughts. Results of the multiple regression analysis indicated that the irrational beliefs, mindfulness and cognitive avoidance in 0.58 can predict the suicidal thoughts of soldiers. Also, beta coefficients for predictor variables indicated that mindfulness was a stronger predictor in this analysis (p<0.05).
    Conclusion
    Irrational beliefs, mindfulness and cognitive avoidance are considered predicting variables related to suicidal thoughts
    Keywords: Irrational Beliefs, Mindfulness, Cognitive Avoidance, Suicidal Thoughts, Soldiers
  • حمیدرضا صمدی فرد، محمد نریمانی
    مقدمه
    اعتیاد جنسی، نگرانی رو به رشدی است که به عنوان یک بیماری جدی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد جنسی در بین زوجین بر اساس باور فراشناختی و هم جوشی شناختی صورت گرفت.
    روش ها
    این مطالعه از نوع همبستگی بود که به روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1396 بود که 112 نفر (56 زن و شوهر) از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس باور فراشناختی (Metacognitive beliefs یا MCB) ، پرسش نامه هم جوشی شناختی
    (Cognitive Fusion Questionnaire یا CFQ) و مقیاس اعتیاد جنسی (Sexual Addiction Scale یا SAS) استفاده گردید و در نهایت، با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و Multiple regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    ارتباط معنی داری بین باور فراشناختی و هم جوشی شناختی با اعتیاد جنسی در بین زوجین وجود داشت (05/0 > P). همچنین، یافته های تحلیل Multiple regression نشان داد که باور فراشناختی و هم جوشی شناختی در مجموع می توانند 59/0 اعتیاد جنسی را در زوجین پیش بینی نمایند (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    باور فراشناختی و هم جوشی شناختی از جمله متغیرهای مرتبط با اعتیاد جنسی زوجین می باشند و توانایی پیش ینی آن را دارند. بنابراین، با کاهش باور فراشناختی و هم جوشی شناختی، می توان اعتیاد جنسی را در زوجین کاهش داد.
    کلید واژگان: شناخت, سلامت تناسلی, ویژگی های زوجین
    Hamidreza Samadifard, Mohammad Narimani
    Background
    Sexual addiction is a growing concern which is known as a serious disorder. The present study was conducted to predict sexual addiction of couples based on meta-cognitive belief (MCB) and cognitive fusion.
    Methods
    The study was based on a descriptive correlational method. Statistical population consisted of all couples in Ardabil city, Iran, in 2017. 112 people (56 couples) were selected as the statistical sample using the convenience sampling method. For data collection, the MCB Scale, Cognitive Fusion Questionnaire (CFQ), and Sexual Addiction Scale (SAS) were used. Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression. Findings: There was a significant relationship between the MCB and cognitive fusion with sexual addiction in couples (P < 0.05). In addition, the results of multiple regressions showed that MCB and cognitive fusion could predict the sexual addiction of couples by 0.59 (P < 0.05).
    Conclusion
    MCB and cognitive fusion are considered as the predictor variables related to sexual addiction. Therefore, sexual addiction can be reduced in couples by decreasing MCB and cognitive fusion.
    Keywords: Cognition, Reproductive health, Family characteristics
  • اسماعیل صدری دمیرچی، حمیدرضا صمدی فرد *
    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش همجوشی شناختی، ادراک تعامل اجتماعی و مولفه های اجتناب شناختی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان صورت پذیرفت. روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مرد شهرستان پارس آباد در سال 95-1394 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی 104 نفر از معلمان مرد از نقاط مختلف شهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (MBI)، ادراک تعامل اجتماعی گلاس (SIQ)، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (CAQ) و مقیاس فرسودگی شغلی ماسلاچ (MBI) استفاده شد. داده های پژوهش نیز با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین همجوشی شناختی با فرسودگی شغلی معلمان رابطه مثبت معنادار و بین ادراک تعامل اجتماعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0 p
    کلید واژگان: همجوشی شناختی, ادراک تعامل اجتماعی, اجتناب شناختی, فرسودگی شغلی, معلمان
    Esmaeil Sadri Damirchi, Hamidreza Samadifard *
    Aim: This study aimed to investigate the role of cognitive fusion, perception of social interaction and, cognitive avoidance components in the prediction of teachers’ job burnout. The research design was descriptive/correlational study. The population included all male teachers in Ardabil in 2015-2016, of which 104 persons were selected as the statistical sample using the convenience sampling. For data collection, the Cognitive Fusion Scale (Gillanders, 2014), Perception of Social Interaction Scale (Glass, 1994), Cognitive Avoidance Scale (Sexton & Dugas, 2008) and Job Burnout Scale (Maslach & Jackson, 1981). Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression methods. The study results showed a significant relationship between cognitive fusion, perception of social interaction and cognitive avoidance with teachers job burnout. Multiple regression analysis showed that cognitive fusion 0.19, perception of social interaction -0.17 and cognitive avoidance components (thoughts repression 0.18, distractions 0.21, changing image to thought 0.19) significantly predict job burnout of the teachers (p
    Keywords: Cognitive Fusion, Social Interaction, Cognitive Avoidance, job burnout
  • Seyfullah Aghajani, Hamidreza Samadifard
    Background
    Nowadays, one of the most important methods for evaluation of treatment and care in diabetes mellitus, as a chronic disease, is to assess the death anxiety. The present study aimed to determine the relationship between cognitive fusion and cognitive distortion with death anxiety in patients with diabetes mellitus.
    Methods
    In this descriptive correlational study, the statistical population consisted of all patients with type 2 diabetes mellitus in Ardabil City, Iran, in year 2016. 110 patients with diabetes mellitus were selected as the statistical sample using the convenience sampling method. For data collection, the cognitive fusion scale, cognitive distortion scale, and death anxiety scale were used. Data analysis was made using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis at the significant level of P
    Results
    There was a significant relationship between the cognitive fusion (0.59) and cognitive distortion (0.62) with death anxiety in patients with diabetes mellitus. Moreover, multiple regression analysis showed that cognitive fusion and cognitive distortion could predict the death anxiety among the patients with diabetes mellitus (0.48).
    Conclusion
    It can be concluded that cognitive fusion and cognitive distortion are considered among the predicting variables related to death anxiety among the patients with diabetes mellitus.
    Keywords: Cognition, Anxiety, Diabetes Mellitus
  • Hamid Reza Samadifard, Esmaeil Sadri Damirchi
    This study was aimed to investigate the relationship between social interaction, perceived social support and social acceptance with aggression among adolescents. The execution method was a descriptive and correlative. The statistical population of this study included all of the boy adolescent high school students, that sample including 260 participants of boy adolescents were chosen from various locations of the city by adopting a cluster sampling technique. Results indicated that among the perception of social interaction elements; there is positive and significant relationship between negative thoughts and aggression, and negative and significant relationship between positive thoughts and aggression. Also, there is negative and significant relationship between the elements of perceived social support (social support of friends, family and others) and regression. Moreover, there is negative and significant relationship between social acceptance and adolescents’ aggression. Thus, it can be concluded that perception of social interaction, perceived social support and social acceptance are significant factors which effect the occurrence or absence of adolescents’ aggression.
    Keywords: Adolescent, Aggression, Interpersonal Relations, Social Distance, Social Support
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال