به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

jaber sharifi

  • ممتاز علیزاده، اردوان قربانی*، مهدی معمری، میکائیل بدرزاده اورنج، محمود بیدارلرد، جابر شریفی
    سابقه و هدف

    اکوسیستم های کوهستانی نقش مهمی در ثبات اکوسیستم به ویژه برای حفاظت از تنوع زیستی و توسعه پایدار و حفظ امنیت اکولوژیکی دارد. این پژوهش، با هدف بررسی وضعیت ترکیب و تنوع پوشش گیاهی و روند تغییرات آنها در پروفیل ارتفاعی آلوارس تا سبلان (2300 تا 4811 متری) در قالب طبقات ارتفاعی مختلف در دامنه جنوب شرقی، به منظور حراست از ذخایر ژنی و مدیریت مراتع منطقه انجام شد.

    مواد و روش ها

    پس از بررسی های میدانی و با توجه به امکان دسترسی به مراتع منطقه، نه طبقه ارتفاعی (سایت) مشخص شد، در هر سایت سه ترانسکت 100 متری و در امتداد هر ترانسکت 10 پلات یک متر مربعی با فاصله 10 متر از هم مستقر گردید. گونه های گیاهی از سطح پلات ها جمع آوری و بعد در هرباریوم شناسایی شدند. در هر پلات درصد تاج پوشش گیاهی و تراکم گونه ها ثبت شد. بالاترین ارتفاعی که منجر به جمع آوری نمونه های گیاهی شد، ارتفاع 4480 متری سبلان بود. برای بررسی تنوع و غنای گونه های گیاهی از شاخص های شانون، سیمپسون، مارگالف و منهینیک استفاده شد. با استفاده از اطلاعات مربوط به اندازه گیری درصد پوشش تاجی و تعداد گونه های مشاهده شده، شاخص های تنوع، غنا و یکنواختی گونه ای برای سایت های انتخابی محاسبه شد. برای بررسی اختلاف در بین سایت ها در طبقات ارتفاعی مختلف از تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) و به منظور مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن (Duncan) استفاده شد. شاخص های مختلفی برای تعیین تنوع گونه ای کاربرد دارد که از بین آنها از دو شاخص سیمپسون و شانون- وینر استفاده شد. غنای گونه ای نیز با استفاده از شاخص های مارگالف و منهینیک تعیین شد و آنالیزهای مربوط به رسته بندی پوشش گیاهی شامل آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA) بود.

    نتایج و یافته ها

    نتایج نشان داد، خانواده Asteraceae با 31 گونه و Astragalus با 10 جنس شاخص ترین عناصر فلور منطقه هستند و 51 گونه به ناحیه ایران- تورانی تعلق داشتند، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش 33 درصد گونه های شناسایی شده مربوط به ناحیه ایران- تورانی بوده است. فرم های همی کریپتوفیت ها (He) با 54 درصد و تروفیت ها (Th) با 22 درصد فراوان ترین اشکال زیستی در منطقه بودند. بیشترین مقدار تنوع، غنا و یکنواختی در طبقه ارتفاعی 2200-3200 متری مشاهده شد. نتایج نشان داد، ارتفاع، بارش، دما، میزان شن خاک، شیب و فسفر از عوامل موثر بر پراکنش گیاهان بوده است. سازگاری بیشتر گیاهان با شرایط محیطی منطقه، موجب شده است که همی کریپتوفیت ها تیپ بیولوژیک غالب منطقه را تشکیل دهند، توجیه حضور بالای تروفیت ها نیز در نتیجه دخالت های انسان و چرای متمرکز دام ها، احداث جاده و مکان های تفرجگاهی است. در بررسی تاثیر ارتفاع بر ترکیب و تنوع گیاهی می توان چنین استنباط کرد که ارتفاع بر ترکیب و تنوع گیاهی تاثیرگذار است.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می توان گفت، وضعیت ترکیب و تنوع گونه ای در مراتع جنوب شرقی سبلان براساس شاخص های تنوع و یکنواختی، مراتعی دارای شرایط تنوع متوسط و رو به پایین است، که نشان دهنده شدت تخریب در کل عرصه های مورد بررسی است، احتمالا عامل تخریب در ارتفاعات پایین تر تاثیر چرای دام ها و نیز اثر فعالیتهای گردشگری و پیست اسکی آلوارس بوده و علل تخریب در ارتفاعات بالاتر از 3600 متر، لگدکوبی گیاهان توسط کوهنوردان و در نتیجه از بین رفتن گونه های گیاهی باشد و به طور کلی دلیل اصلی پایین بودن تنوع در ارتفاعات بالا نیز به نظر می رسد، کاهش دما و شرایط سخت رویش گیاهان باشد.

    کلید واژگان: آلوارس, گرادیان ارتفاعی, شکل زیستی, یکنواختی گونه ای
    Momtaz Alizadeh, Ardavan Ghorbani *, Mehdi Moameri, Mikael Badrzadeh Orang, Mahmoud Bidar Lord, Jaber Sharifi
    Background and objectives

    Mountain ecosystems play an important role in ecosystem stability, especially for biodiversity protection and sustainable development and ecological security. This research was conducted with the aim of the investigating the composition and diversity of plants and the process of their changes in the elevation profile of Alvares to Sabalan (2300 to 4811 meters above sea level) with different elevation classes in the southeast slope, to protect gene reserves and management rangelands in this region.

    Methodology

    After field investigations and according to the possibility of access to rangeland in the area, nine elevation classes (sites) were determined, three 100-meter transects were established in each site, and 10 one m2 plots were established along each transect with a distance of 10 meters from each other. Plant species were collected from the surface of the plots and then identified in the herbarium. In each plot, the percentage of vegetation cover and the density of species were recorded. The highest elevation that led to the collection of plant samples was Sabalan 4480 meters. Shannon, Simpson, Margalef and Menhinich indices were used to check the diversity and richness of plant species. Using the information related to measuring the percentage of canopy cover and the number of observed species, the indices of diversity, richness and evenness of species were calculated for the selected sites. One-way analysis of variance (ANOVA) was used to investigate the differences between the sites in different elevation classes, and Duncan's test was used to compare the means. Various indices are used to determine species diversity, among which two indices, Simpson and Shannon-Wiener, were used. Species richness was also determined using Margalef and Menhinick indices and analyses related to vegetation ranking including Canonical correspondence analysis (CCA) were performed.

    Results

    The results showed that the Asteraceae family with 31 species, Astragalus with 10 genera are the most prominent elements of the region's flora. According to the results of this research, 33% of the identified species were related to Iran-Turonian region. The forms of Hemicryptophytes with (54%), Therophytes with (22%) were the most abundant biological forms in the region. The highest amount of diversity, richness and evenness was observed in the elevation class of 2200-3200 meters. The results showed that elevation, precipitation, temperature, soil sand content, slope and phosphorus were effective factors on the distribution of species. The greater compatibility of plants with the environmental conditions of the region has caused hemicryptophytes to form the dominant biological type of the region, the justification for the high presence of Therophytes is also the result of human interference and concentrated livestock grazing, road construction and recreational areas.

    Conclusion

    In examining the effect of elevation on the composition and diversity of plants, it can be concluded that the elevation affects the composition and diversity of plants, it seems that the condition of the composition and diversity of species in the southeast rangelands of Sabalan, based on the indicators of diversity and evenness, the rangelands have medium diversity conditions and are increasing is low indicating the intensity of destruction in the entire investigated areas, probably the cause of destruction at lower elevation, the impact of livestock grazing, as well as the effects of tourism activities and Alvares ski resort, and the causes of destruction at elevation above 3600 meters, the trampling of plants by mountain climbers and in the result is the loss of plant species. In general, the main reason for the low diversity in high elevation seems to be the decrease in temperature and the harsh conditions for the growth of plants.

    Keywords: Alvars, elevation gradient, life form, species evenness
  • ماهرخ بلندی، پریسا شیخ زاده مصدق*، سعید خماری، ناصر زارع، جابر شریفی
    به منظور بررسی اثر مراحل مختلف رسیدگی بذر در زمان برداشت، بر شاخص های سبز شدن، خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکردی گاوزبان اروپایی، از بذرهای پایه مادری استفاده شد و آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی اجرا شد. تیمار آزمایشی مراحل مختلف رسیدگی بذرهای بوته های مادری در زمان برداشت بود که در سه زمان (23، 32 و 38 روز بعد از گلدهی) از بوته های مادری برداشت شدند. نتایج نشان داد، اثر مراحل رسیدگی در زمان برداشت بذر از بوته های مادری بر تمامی صفات اندازه گیری شده (شاخص های سبز شدن، رنگیزه های فتوسنتزی کلروفیل، متابولیت های ثانویه، عملکرد و اجزای عملکرد دانه) معنی دار بود. بذرهای حاصل از مرحله دوم برداشت بذر (32 روز بعد از گلدهی)، به دلیل رسیدگی مطلوب، با افزایش درصد و سرعت سبز شدن، بهبود رشد و استقرار سریع بوته ها، افزایش میزان رنگیزهای فتوسنتزی کلروفیل و تشکیل تراکم مطلوب بوته در مزرعه، نسبت به دو توده بذرهای حاصل از مراحل اول و سوم برداشت بذر، بیشترین تاثیر را در افزایش عملکرد گل، عملکرد دانه، وزن هزار دانه و سایر اجزای عملکرد دانه داشت. بیشترین میزان فنل و فلاونویید در زمان کاشت بذرهای با زمان برداشت 38 روز بعد از گلدهی مشاهده شد که با توده بذرهای حاصل از مرحله اول برداشت بذر اختلاف معنی دار نشان نداد. کاشت بذرهای نارس با زمان برداشت 23 روز بعد از گلدهی، بیشترین میزان آنتوسیانین را در برگ گاوزبان اروپایی نشان داد.
    کلید واژگان: بوته ی مادری, رسیدگی بذر, زمان برداشت, عملکرد دانه, گاوزبان اروپایی
    Mahrokh Bolandi, Parisa Sheikhzadeh Mosaddegh *, Saeed Khomari, Nasser Zare, Jaber Sharifi
    To investigate the effect of different stages of seed maturity at the time of harvest, on emergence indices, physiological and functional characteristics of borage, the seeds of maternal plant were used and an experiment was carried out in a randomized complete block design with three replications at the University of Mohaghegh Ardabili. The experimental treatment was the different stages of maturation of the seeds of the maternal plants at the time of harvesting, which were harvested from the maternal plants at three times (23, 32 and 38 days after flowering). The results showed that the effect of maturation stages at the time of seed harvesting from maternal plants on all measured traits (emergence indices, photosynthetic pigments of chlorophyll, secondary metabolites and grain yield components) was significant. The seeds obtained from the second stage of seed harvesting (32 days after flowering), due to the favorable maturation of seeds, with an increase in the percentage and rate of germination, improvement in the growth and rapid establishment of the plants, an increase in the amount of photosynthetic pigments of chlorophyll and the formation of a favorable plant density in the field, compared to the two masses of seeds obtained from the first and third stages of seed harvesting, had the greatest effect on increasing flower yield, grain yield, 1000-seed weight and other components of Grain yield. The highest amount of phenol and flavonoid was observed at the time of planting the seeds with harvest time 38 days after flowering,
    Keywords: Borage, Grain yield, harvesting time, maternal plant, Seed Maturity
  • ماهرخ بلندی، پریسا شیخ زاده*، سعید خماری، ناصر زارع، جابر شریفی
    به منظور بررسی اثر محیط رشد پایه مادری بر جوانه زنی بذور و رشد گیاهچه های گاوزبان اروپایی پس از انبارداری، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی اجرا شد. تیمار ها شامل بذرهای حاصل از بوته های مادری محلول پاشی شده با اسید هیومیک (5/0 گرم در لیتر)، کیتوزان (1 گرم در لیتر)، اسید هیومیک + کیتوزان (5/0 گرم در لیتر + 1 گرم در لیتر)، اسید سالیسیلیک (4 میلی مولار)، اسید آسکوربیک (85/0 میلی مولار)، نیترات پتاسیم (20 میلی مولار) و شاهد بود. آزمون های جوانه زنی و رشد گیاهچه روی این بذرها طی دو دوره (بعد از برداشت و پس از پنج سال انبارداری) انجام گرفت. نتایج نشان داد در شرایط بدون انبارداری، بذرهای حاصل از بوته های مادری تیمار شده با محرک های زیستی و تنظیم کننده های رشدی، باعث افزایش جوانه زنی و رشد گیاهچه ها نسبت به بذرهای حاصل از تیمار شاهد گردید. در این شرایط، محلول پاشی بوته های مادری با اسید هیومیک+کیتوزان، با افزایش درصد و سرعت جوانه زنی، شاخص قدرت، طول و وزن خشک گیاهچه ها، بیشترین تاثیر را در بهبود خصوصیات جوانه زنی و رشد گیاهچه ها داشت. اگرچه انبارداری بذرها به مدت پنج سال، باعث کاهش قوه نامیه و قدرت بذرها گردید، اما محلول پاشی بوته های مادری، از طریق افزایش درصد قوه نامیه و شاخص قدرت بذر، از اثرات منفی انبارداری بر جوانه زنی کاسته و موجب افزایش درصد جوانه زنی، طول و وزن خشک گیاهچه ها شد. به طور کلی در بین تیمارهای بوته های مادری، محلول پاشی توام اسید هیومیک و کیتوزان را می توان به دلیل اثرات هم افزایی، بهترین تیمار برای بهبود زنده مانی بذر، خصوصیات جوانه زنی و رشد گیاهچه های گاوزبان دانست.
    کلید واژگان: انبارداری, تیمار بوته مادری, رشد گیاهچه, قدرت بذر, گیاه دارویی
    Mahrokh Bolandi, Parisa Sheikhzadeh *, Saeed Khomari, Nasser Zare, Jaber Sharifi
    To investigate the effect of the maternal plant's growth environment on qualitative characteristics and germination of borage seeds after storage, an experiment was carried out in a randomized complete block design with three replications at the University of Mohaghegh Ardabili. The treatments included seeds resulting from maternal plants sprayed with humic acid (0.5 g L-1), chitosan (1 g L-1), and the combination of humic acid and chitosan (0.5 g L-1 + 1 g L-1), salicylic acid. (4 mM), ascorbic acid (0.85 mM), potassium nitrate (20 mM) and control.The results showed that under non-storage conditions, the seeds that resulted from the maternal plants treated with bio-stimulants and growth regulators exhibited higher seed germination and seedling growth than those from the control plants. In this condition, foliar application of the maternal plants with humic acid+chitosan had the highest effect on the seed germination and seedling growth characteristics by increasing the germination percentage and rate, vigor index, seedlings dry weight and length. Although five years of dry seed storage reduced the seed viability and vigor, foliar application of maternal plants reduced the negative effects of storage on germination and enhanced the seed germination percentage and seedlings length, and dry weight by increasing the seed viability and seed vigor index. In general, among the foliar spraying treatments of the maternal plants, the combined foliar application of humic acid+chitosan, maybe due to the synergistic effects, can be considered the best treatment to improve the borage seed longevity, germination characteristics, and seedling growth.
    Keywords: Maternal plants treatment, medicinal plant, Seed vigor, seedling growth, Storage
  • Jaber Sharifi, Ehsan Zandi Effahan, Alireza Eftekhari *

    Choosing the suitable species, sowing method and sowing season are three important factors for the success of rangeland restoration. The present study was conducted to investigate the effects of sowing season and sowing methods on vegetative growth and establishment of Astragalus lilacinus in rangelands of Ardabil province during 2014-2015. Seeds of Astragalus lilacinus collected from its natural habitats and after its viability testing, it sown in a split-plot design based on randomized complete block with three replications. Factor A was sowing season at two levels (autumn and spring) and Factor B, was sowing method at two level (Scatter seeding and row seeding). The seeds were sown under dryland farming conditions. Data collected for establishment rate, canopy cover, plant height, and the flowering stems number over two years. The data were analyzed of variance and the mean comparison was performed using Duncan's method. The results showed that the seedling establishment rate was 28.5% under rainfed conditions. The higher establishment percentage with an average value of 33.6% obtained in the scatter seeding that was significantly higher than row seeding (23.6%). The sowing season by sowing method interaction effect was significant for canopy cover (P<0.05) and the higher value of canopy cover (2398cm2) was obtained in autumn season using scatter seeding method.

    Keywords: Astragalus lilacinus, Rangeland restoration, Natural rainfed, Ardabil province
  • یونس رستمی کیا*، رضا سیاه منصور، جابر شریفی، حمید محمدی

    آتش یکی از عوامل پویا و موثر بر اکوسیستم های جنگلی و مرتعی است و ارزیابی و پایش اثرات آن، نقش مهمی در برنامه ریزی و مدیریت اکوسیستم های طبیعی دارد. برای تعیین اثر کوتاه مدت آتش بر تغییرات پوشش گیاهی، یک منطقه آتش سوزی و یک منطقه همگن بدون آتش سوزی (کنترل) در منطقه ونن خلخال انتخاب شد. چهار ترانسکت به طول 200 متر با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک انتخاب و 10 پلات یک متر مربعی در هر ترانسکت در فاصله 20 متری برداشت شد. نمونه برداری پوشش گیاهی به مدت سه سال 1397، 1398 و 1399 انجام شد. نتایج نشان داد تراکم، تولید علوفه و درصد تاج پوشش، اختلاف معنی داری در طول سال های مورد مطالعه دارند. میانگین تراکم بوته در عرصه آتش سوزی در سال های 97، 98 و 99 به ترتیب 05/25 و 65/31 و91/33 پایه است. فورب ها از 1/40 درصد تاج پوشش در منطقه شاهد به 4/23 درصد در منطقه آتش سوزی، کاهش داشتند، درحالی که گراس ها از 2/28 درصد در منطقه شاهد به 4/59 درصد در منطقه آتش سوزی افزایش داشتند. بنابر این آتش سوزی بر افزایش گراس ها و کاهش فورب ها موثر بوده است. به طور کلی Bromus tomentellus، Festuca ovina،Agropyron repens  و Agropyron trichophorum به دلیل مقاومت و حضور در عرصه آتش سوزی، برای احیاء عرصه های آتش سوزی شده توصیه می شود.

    کلید واژگان: آتش سوزی, بوته, تاج پوشش, ترکیب گونه, خلخال
    Younes Rostamikia *, Reza Siahmansour, Jaber Sharifi, Hamid Mohammadi

    Fire is one of the dynamic and effective factors on forest and rangeland ecosystems so that the evaluation and monitoring of its effects has an important role in planning and management of natural ecosystems. To determine the short-term effect of fire on vegetation changes, a burned area and a homogeneous area without fire (control) in Vanon Khalkhal region were selected. Four transects with length of 200 m were established using systematically random method and 10 plots of the 1 m2 were installed on each transect at a distance of 20 m. Vegetation sampling was done for 3 years in 2018, 2019, and 2020. The results showed that there was a significant difference in density, forage production and canopy cover percentage during the studied years. The average plant density in burned area in 2018, 2019 and 2020 years were 25.05, 31.65 and 33.91 N/m2, respectively and in the control area at the same time were 17.74, 18.17 and 22.84 N/m2, respectively. Forbs decreased from 40.1% of canopy in the control area to 23.4% in the burned area, while grasses increased from 28.2% in the control area to 59.4% in the burned area. Therefore, the fire has been effective in increasing grasses and reducing forbs. In general, Bromus tomentellus, Festuca ovina, Agropyron repensis and Agropyrun trichophorum due to their fire resistant and presence in the burned area are recommended for the rehabilitation of burned areas.

    Keywords: Canopy Cover, Composition, fire, Khalkhal, Shrub
  • ماهرخ بلندی، پریسا شیخ زاده*، سعید خماری، ناصر زارع، جابر شریفی
    به منظور بررسی تاثیر پیش تیمار بذر با آب خالص و محلول پاشی با کیتوزان و اسید هیومیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکردی گاوزبان اروپایی،آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در ایستگاه تحقیقات منابع طبیعی، گیاهان دارویی سامیان اردبیل در سال زراعی 96 اجرا شد. تیمار ها شامل پیش تیمار بذر در دو سطح (بدون پیش تیمار (شاهد) و پیش تیمار با آب به مدت 48 ساعت) و محلول پاشی در چهار سطح عدم مصرف، 5/0 گرم در لیتر اسید هیومیک، یک گرم در لیتر کیتوزان و کاربرد همزمان اسید هیومیک و کیتوزان بودند. نتایج نشان داد که پیش تیمار بذر، با افزایش میزان رنگیزه های کلروفیل، موجب افزایش معنی دار عملکرد دانه نسبت به شاهد (23/1 برابر) و اجزای عملکرد شد. محلول پاشی (اسید هیومیک، کیتوزان و کاربرد همزمان اسید هیومیک و کیتوزان) در گیاهان حاصل از بذرهای پیش تیمار شده، موجب افزایش معنی دار عملکرد گل شد. اگرچه پیش تیمار به تنهایی موجب افزایش وزن هزاردانه و عملکرد دانه شد، محلول پاشی افزایش مضاعف این صفات را در پی داشت، به طوری که در گیاهان حاصل از بذرهای پیش تیمار شده، کاربرد اسیدهیومیک، سبب افزایش معنی دار وزن هزار دانه (22/1 برابر) و کاربرد همزمان اسیدهیومیک و کیتوزان، باعث افزایش 69/1 برابری عملکرد بیولوژیک نسبت به شاهد شد. این نتایج نشان دهنده وجود اثرات هم افزایی پیش تیمار بذر و کاربرد برگی اسیدهیومیک بر خصوصیات زراعی و عملکردی گیاه دارویی گاوزبان اروپایی در شرایط مزرعه است.
    کلید واژگان: رنگریزه های فتوسنتزی, سبز شدن, عملکرد گل, گیاه دارویی, Borago officinalis
    Mahrokh Bolandi, Parisa Sheikhzadeh *, Saeid Khomari, Nasser Zare, Jaber Sharifi
    To investigate the effects of hydropriming and foliar application of chitosan and humic acid on physiological and yield characteristics of borage, a factorial experiment was carried out based on a randomized complete block design with three replications at Medicinal Plants Research center of Samian Ardabil in 2017. Treatments were seed priming in two levels (non-priming (control) and hydropriming for 48 hours), and foliar application in four levels (control, 0.5 g.L-1humic acid 1 g.L-1 chitosan and combination of humic acid and chitosan). Results showed that hydropriming significantly improved the grain yield (1.23 fold) and yield components of borage plants compared to control; may be through the increasing in the photosynthetic pigments content. Foliar application of humic acid, chitosan and combination of humic acid and chitosan, significantly increased the flower yield in the plants obtained from primed seeds. Although hydropriming increased the 1000-grain weight and grain yield, the foliar application caused a further increase these traits, so that, in the plants from primed seeds, the foliar application of humic acid and utilization of humic acid and chitosan were significantly increased the 1000-grain weight (1.22 fold) and biological yield (1.69fold) compared to control, respectively. These results indicate the synergistic effects of hydropriming and utilization of humic acid on borage growth and yield characteristics under field condition.
    Keywords: Borago officinalis, emergence, Flower yield, Medicinal plant, photosynthetic pigments
  • جابر شریفی*، عادل جلیلی، فرزانه عظیمی مطعم

    جوامع گیاهی گوشاب(Potamogeton spp.) در استان اردبیل ویژه آب های شیرین مناطق کوهستانی و مرتفع است. دامنه های شمالی و شرقی سبلان و ارتفاعات کوهستان طالش (باغرو) از ارتفاع 1800 تا 3000 متر  بالاتر از سطح دریا، تالاب های متعدد کوچک و بزرگی دارند که زمینه ظهور جوامع گیاهی گوشابرا فراهم ساخته است. تالاب های کوهستانی آلوارس در ارتفاع 3000 متری دامنه شرقی سبلان و تالاب نیور در ارتفاع 2480 متر واقع در کوهستان طالش (باغرو) با این جوامع گیاهی،یکی از مناظر زیبا از طبیعت ایران را دارد. دوردست بودن و سرد و یخبندان بودن آنها در فصول پاییز و زمستان تا اواسط بهار، موجب شده است به صورت بکر باقی بماند. جوامع گیاهی گوشاباز نظر شکل زیستی، به صورت شناور و یا پای در آب هستند. درتالاب های ارتفاعات بالا، گوشابتکمه ای(Potamogeton nodosus Poir.) و در ارتفاعات میانی گوشاب شانه ای (Potamogeton pectinatus L.) غالب هستند. از عمق تا لب آب دریاچه، همراه با جوامع گوشاب گونه های متعددی مانندHipporis vulgaris L.، Juncus gerardii Loisl.،Equisetum arvense L. ،Mentha aquatica L.، Blysmus compressusPanz. و Polygonum amphibium L. قابل مشاهده است.

    کلید واژگان: اراضی ماندابی, اجتماع, گیاهان آبزی, محیط, ایران
    Jaber Sharifi *, Adel Jalili, Farzaneh Azimi Motem

    Potamogeton communities are specific to the fresh waters of mountainous areas and highlands. The northern and eastern slopes of Sabalan Mountain and the heights of Talesh Mountain (Baghru) from 1800 to 3000 meters above sea level, have numerous small and large wetlands that have provided the background for the emergence of Potamogeton nodosus community. Alvares mountainous lagoon located at an altitude of 3000 meters on the eastern slopes of Sabalan and Neor Wetlands at 2480 m in Talesh Mountain (Baghro), with Potamogeton communities are beautiful landscapes of Iran's nature. Their remoteness and cold and icy nature in autumn and winter to mid-spring, has caused them to remain pristine.The life form of Potamogeton community is floating or aquaticplants. Potamogeton nodosus Poir.in the higher altitudes and Potamogeton pectinatus L. in the middle altitudes, are the predominant species. From the depths to the edge of the lake, along with Potamogeton communities, several species such as Mentha aquatic L., Blysmus compressus Panz. and Polygonum amphibium L. are visible.

    Keywords: Mountainous lagoon, Aquatic plant, community, Environment, Iran
  • جابر شریفی*

    سبلان سومین قله بلند ایران و یکی از مجموعه کوه های بلند قفقاز جنوبی در ایران است. کوهستان سبلان، سه قله معروف دارد که قله بزرگ آن به سلطان ساوالان مشهور است که در ارتفاع 4811 متر از سطح آب های آزاد قرار دارد، دو قله دیگر آن قله هرم  و کسری است که در ضلع شمالی و جنوبی قله اصلی به طور قرینه واقع شده است. قله سبلان به شماره 19496/12 در فهرست آثار طبیعی ملی کشور به ثبت رسیده است. این اکوسیستم به دلیل تنوع زیستی، دره ها و دامنه های آن غنی از گونه های گیاهی و جانوری است. وجود گونه های گیاهی آلپی، تحت آلپی و برخی گونه های انحصاری از ویژگی های زیست بوم سبلان است، وجود قله های بلند بالای 4000 مترارتفاع از سطح دریا، با یخچالها و برف چالهای طبیعی، زمینه شکل گیری مراتع، چمنزارها، مناظر و چشم اندازهای زیبا و منحصربه فرد را فراهم ساخته است و به تبع آن شرایط مناسبی را برای استفاده های مرتعداری، زنبورداری، گردشگری و کوهنوردی فراهم کرده است. جامعه عشایری ایل سئون (شاهسون) تنها قشری است که در منطقه همچون گذشته حضور دارد و به بهره برداری از مراتع می پردازد. با توجه به تخریب های ایجاد شده در سبلان به دلیل چرای بیش از ظرفیت، تغییرات آب و هوا، بهره برداری از گیاهان دارویی در رویشگاه های طبیعی، توسعه سیستم جاده ای در این کوه ها و بر نامه های گردشگری، ضرورت بازنگری به مدیریت محیط طبیعی منطقه و توجه به بهره برداری پایدار از اکوسیستم سبلان موضوع مهم بوده و از فوریت برخوردار است.

    کلید واژگان: سبلان, تنوع زیستی, مراتع تحت آلپی, عشایر ایل سئون
    Jaber Sharifi *

    Sabalan is the third highest peak in Iran and one of the high mountain ranges of the South Caucasus in Iran. The Sabalan Mountain has three famous peaks, whose great peak is called the Savalan Sultan, located at an altitude of 4811 meters above sea level. The other two peaks are the Heram and Kasra located on the northern and southern sides of the main peak. The Sabalan peak is in the list of natural national treasures of the country with the registration number 12 /19496. This ecosystem is rich in plant and animal species due to its biodiversity, valleys and slopes. The presence of alpine, subalpine, and some endemic species is a feature of the Sabalan ecosystem. High peaks over 4,000 meters above sea level with glaciers has provided the grounds for the formation of meadows, unique landscapes and consequently, good conditions for the range management, beekeeping, tourism and mountaineering. The nomadic community of Elsuvan (Shahsuvan) is the only population in the area exploiting rangelands. Regarding the damages caused in Sabalan due to overgrazing, climate change, exploitation of medicinal plants in natural habitats, development of the road system in these mountains and tourism programs, the necessity of reviewing the environmental management of the area and paying attention to the sustainable exploitation of the Sabalan ecosystem is very important and a matter of necessity and urgency.

    Keywords: Sabalan, Biodiversity, subalpine rangelands, ELsuvan nomads
  • جابر شریفی*، مرتضی اکبرزاده
    آگاهی از خصوصیات اکولوژیکی گیاهان و به تبع آن تغییرات تولید علوفه در طول دوره فصل چرای مرتع، برای مدیریت چرای دام ضروری می باشد. این مهم با تعیین رابطه بین اثر تغییرات بارندگی، توسعه رشد گیاهان و تولید علوفه در عرصه امکان پذیر است. به همین منظور اثر توسعه رشد گیاه و تغییرات بارندگی بر مقدار تولید علوفه در مراتع مشگین شهر به مدت چهار سال (1386 تا 1389) با روش قطع و توزین اندازه گیری شد. میزان بارندگی ماهانه منطقه در این فاصله زمانی نیز با استفاده از داده های ایستگاه هواشناسی سینوپتیک مشگین شهر بر اساس بارندگی ماهانه، مقادیر تجمعی باران در زمستان و بهار در هر سال مورد محاسبه قرار گرفت. تجزیه وتحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزارSAS  انجام شد. نتایج نشان داد از متوسط علوفه تولیدی مرتع در طی چهار سال، 95/28 درصد از Artemisia fragrans، 35/26 درصد از Kochia prostrate، 55/19 درصد از Stipa hohenackeriana، 77/4 درصد از Astragalus brachyodonutsو 38/20 درصد از سایر گونه ها بوده است. نتایج تجزیه واریانس داده های مربوط به میزان تولید گونه ها نشان داد که در بین سال های بررسی اختلاف معنی داری در سطح 1% خطا وجود داشت. به عبارتی تولید به تناسب تغییرات بارندگی و دما، متغیر است. از نظر پایداری (اثر متقابل سال × ماه) گونه های  Artemisia fragransو  Kochia prostrataجزو گونه های پایدار با تولید زیاد ولی Astragalus brachyodonutsوStipa hohenackeriana جزو گونه های پایدار با تولید کم بودند.
    کلید واژگان: تولید علوفه, گونه های پایدار, فصل چرا, استان اردبیل
    Jaber Sharifi *, Morteza Akbarzadeh
    Knowing the ecological characteristics of plants and consequently changes in forage production during the season of grazing for grazing management is essential. Therefore, understanding the annual and monthly production of different rangeland types is essential for efficient and effective forage management. Consequently, relationships between forage production and climatic variables should be considered. For this purpose, the annual forage production was measured in the research exclosure of Arshaq Site rangelands in Ardabil province during 2007-2010 by clipping and weighing method. The monthly rainfall in this period was calculated using Mashkin-Shahr synoptic station data and then the amount of cumulative rainfall in winter and spring of each year was calculated. Afterward, the relationship between production and winter and spring rainfall as well as rainfall of different months of winter and spring was studied separately. Statistical analysis was performed using SAS software. According to the results, the average forage production during four years was calculated of which 28.95% belonged to Artemisia fragrans, 26.35% to Kochia prostrate, 19.55% to Stipa hohenackeriana, 4.77% to Astragalus brachyodonuts and 20.38% to the other species. Analysis of variance showed that the production of species among years were significant (P<0.01). In terms of stability (interactions of year × month), Artemisia fragrans and Kochia prostrata were stable, with a high yield; however, Astragalus brachyodonuts and Stipa hohenackeriana were stable with a low yield.
    Keywords: forage production, forage consumption, stable species, grazing season, Ardabil province
  • جابر شریفی*، محمد فیاض، یونس رستمی کیا، فرزانه عظیمی، پروانه عشوری
    مطالعه مناطق اکولوژیک استان اردبیل با هدف کنترل و تفکیک کاربری اراضی و شناخت تیپ گیاهان مرتعی طی سال های1391-1389 اجرا شد. طبق آخرین بررسی های انجام شده مساحت استان اردبیل حدود 1 میلیون و 777 هزار و 736 هکتار برآورد شده است. اراضی مرتع و جنگل حدود 685707 هکتار (38 درصد)، اراضی زراعی (دیم، آبی و باغات) حدود 1062924 هکتار (60 درصد)، اراضی صخره ای و زمین های لخت حدود 14628 هکتار و سطوح آبی حدود 1186 هکتار (1 درصد) و اراضی شهری و صنعتی حدود 13291 هکتار (1 درصد) از سطح کل استان را شامل می شوند. در عرصه های مرتعی استان در مجموع 66 تیپ گیاهی مرتعی در چهار گروه گیاهی درمنه، گون، گندمیان دایمی، اسپرس بوته ای خاردار و پنج تیپ منفرد مرتعی به نام های اسپند، کور- زنبق، جگن-زنبق، علف شور-پوا پیازدار و شبدرسفید- شبه یولاف طلایی شناسایی شدند. همچنین رویشگاه های جنگلی استان از هشت تیپ راش- بلوط، فندق آمیخته، فندق- ممرز، گز-بید سفید، آمیخته بلوط-ممرز-آزاد، تیپ ارس، تیپ بنه و تیپ آمیخته زالزالک-سیاه تلو- کیکم تشکیل شده اند. دستاوردهای حاصل از این تحقیق با ارائه مساحت و موقعیت عرصه های منابع طبیعی استان اردبیل و نقشه تیپ های گیاهی می تواند به عنوان یک سند و مرجع علمی برای اجرای طرح های پژوهشی کاربردی توسط سازمان های اجرایی قابل استفاده باشد.
    کلید واژگان: مناطق اکولوژیک, گروه های گیاهی, تیپ های مرتعی, استان اردبیل
    Jaber Sharifi *, Mohammad Fayaz, Younes Rostami Kia, Farzaneh Azimi, Parvaneh Ashouri
    The study of ecological areas in Ardabil province with the aim of controlling and differentiating land use and recognizing the rangeland species type was conducted in 2010-2012. According to recent surveys, the area of ​​Ardebil province is estimated to be about1,777,736 hectares. The total lands are included: rangelands and forests about 685,707 hectares (38%), cultivated lands about 1,062,924 hectares (60%), rock and bare outcrops of about 14,628 hectares, water levels of 1,186 hectares (1%) and urban and industrial lands are about 13,291 hectares (1%). 66 rangeland types were divided into four groups in the rangelands of the province as follow: Artemisia, Astragalus, perennial grasses and Onobrychis. In addition, five individual types as Peganum, Caparis-Iris, Carex-Iris, Salsola-Poa and Trifolium-Trisetum were identified. Moreover, the forest habitats of the province are composed of eight types of Quercus–Fagus, Corylus avellana Mixed, Carpinus–Corylus, Tamarix–Salix, Quercus-Carpinus-Zelkova,, Quercustype, Pistacia atlantica subsp mutica type and Crataegus-Paliurus spina – Christi- Acer monspessulanum Mixed type. The results of this research including the area and position of natural resources types as well as vegetation map can be used as a scientific document and reference for the implementation of applied research projects by executive organizations in Ardebil Province.
    Keywords: Ecological zones, Plant groups, vegetation types, Ardabil province
  • جابر شریفی*، فرهنگ قصریانی، یونس رستمی کیا
    گونهL. Festuca sulcata ازگندمیان چند ساله ویژه مراتع نیمه استپی مناطق آلپی است. به منظور ارزیابی کیفیت رشد، عملکرد تولید علوفه و تولید بذر، پنج اکسشن از این گونه در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی در شرایط دیم با سه تکرار در ایستگاه سامیان اردبیل کاشته شد. پس از استقرار نهال ها، در پایان فصل رویش، صفاتی از قبیل درصد زنده مانی، پوشش تاجی، ارتفاع بوته، قدرت نهال و عملکرد علوفه و بذر از سال 1389 تا 1393 اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SAS مورد تجزیه واریانس قرار گرفت و مقایسه میانگین صفات مورد ارزیابی به روش دانکن در سطح 5% خطا انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین درصد پوشش تاجی (77/997 سانتی متر مربع)، ارتفاع بوته (88/45 سانتی متر) و قوه نامیه بذر (100%) به اکسشن سرعین-کوه آلوارس تعلق داشت. میانگین تولید علوفه آن 58/528 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار بود. در عملکرد تولید بذر بین اکسشن ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد ولی بین سال ها اختلاف معنی داری در سطح 1% وجود داشت. میانگین تولید بذر آن در اکوتیپ های مورد مطالعه 33/95 کیلوگرم در هکتار بود. در نتیجه اکسشن های برتر از این گونه که دارای توان بالایی از نظر تولید علوفه هستند، می توانند در فرایند احیاء و توسعه مراتع نیمه استپی در منطقه آلپی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: L, Festuca sulcata, اکسشن های برتر, تولید علوفه, تولید بذر, اردبیل
    Jaber Sharifi*, Farhang Ghasriani, Younes Rostamikia
         Festuca sulcata L. as a perennial grass is special to semi- steppe rangelands in alpine regions. In order to evaluate the growth quality, forage and seed yields, five extensions of this species were planted under rainfed conditions in a completely randomized block design with three replications at Samian station in Ardebil. After establishment of the seedlings, traits, such as viability percentage, crown cover, shrub height, seedling vigor, and forage and seed yields were measured from 2010 to 2014, at the end of the growing season. The data were analyzed using SAS software and comparison of the means of the evaluated traits was performed by Duncan's multiple range tests at P ≤ 0.05. The results showed that the greatest percentages of crown cover (997.77 cm2), shrub height (45.88 cm) and seed viability (100%) were belonged to Sarein-Alvaris accession. Average values of forage and seed yields were 528.58 and 93.33 kg ha-1 y-1, respectively. There was no significant difference between accessions in term of seed yield but there was a significant difference (P ≤ 0.01) between years. The average seed production in the studied ecotypes was 95.33 kg ha-1. Consequently, superior accessions of this species with great potential for foliage production can be used in the process of restoration and development of semi- steppe rangelands in alpine region.
    Keywords: Ardabil, Festuca sulcata L, forage production, superior accessions, seed production
  • جابر شریفی*، محمد فیاض، محمود صحرایی

    این پژوهش به مطالعه تاثیر روش و زمان مناسب کشت در تولید بذر و علوفه گونه گون علوفه ای (Astragalus brachyodantus) در مراتع طبیعی مشکین شهر از سال های 1391 تا 1394 پرداخت. آزمایش کشت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به صورت کرت های خرد شده انجام شد که فاکتور A در آن مربوط به زمان کاشت (در دو سطح کشت پاییزه و بهاره) و فاکتور B مربوط به روش کشت (در دو سطح بذرپاشی و کشت ردیفی و کشت به صورت دیم در عرصه طبیعی) بود. عملکرد علوفه و بذر پس از سبز شدن و استقرار نهال ها اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SAS و مقایسه میانگین به روش دانکن در سطح 5 درصد انجام شد. نتایج نشان داد اختلاف معنی داری در سطح 1 درصد در عملکرد تولید علوفه و عملکرد بذر بین زمان کشت وجود دارد. مقایسه میانگین عملکرد در صفات مذکور نشان داد که کشت پاییزه بهتر از کشت بهاره بوده است. در روش های کشت فقط در صفت عملکرد بذر اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد مشاهده گردید. نتایج بر اساس مقایسه میانگین در عملکرد بذر نشان داد که بیشترین مقدار بذر مربوط به کشت ردیفی در سال دوم بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود کشت برای حصول نتیجه بهتر در ارتفاعات کمتر از 1500 متر از سطح دریا ترجیحا در پاییز انجام شود. همچنین کشت ردیفی با عمق 5/2 تا 3 سانتی متر جهت صرفه جویی در مقدار بذر و پراکنش یکنواخت قابل توصیه است.

    کلید واژگان: تولید بذر, عملکرد علوفه, روش کشت, زمان کشت, Astragalus brachyodantus
    Jaber Sharifi, Mohmmad Fayyaz, Mahmoud Sahraei

    The effects of planting method and planting time on seed and forage production of Astragalus brachyodontus was investigated in the natural rangelands of Meshgin-Shahr from 2013 to 2016. The bioassay was conducted in a completely randomized split-plot design with three replications. The factor A was different planting times (autumn and spring), while the factor B was different planting methods (Seedling, row cropping and dry farming methods in the natural rangelands). Forage and seed yield were measured after growing and seedling establishment. All data were analyzed by SAS statistical software and means statistical comparison was done using duncan multiple range test. The results showed significant effect of planting time on seed and forage yield (p<0.01). Comparison of means showed that autumn planting was better than spring one. Planting method also had significant effect on seed yield (p<0.05). The highest amount of seed yield was related to row cultivation in the second year. Accordingly, planting of Astragalus brachyodontus in autumn at 1500-m height from the see level is recommended to achieve better results. In order to saving the seeds used in cultivation and creating a uniform distribution, row cultivation with a certain depth (2.5-3 cm) were recommended.

    Keywords: Astragalus brachyodontus, Culture method, Forage production, Seed production, Timetreatments
  • جابر شریفی*

    بررسی خصوصیات بوم ‏شناسی گونه Festuca sulcata Beck. با هدف دستیابی به اطلاعات کاربردی به منظور استفاده در برنامه های اصلاح و توسعه مراتع انجام شد. تعداد 5 منطقه با استفاده از نقشه پوشش گیاهی و بازدید میدانی بر اساس وسعت و پراکنش گونه جهت نمونه‏ برداری انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش سیستماتیک- تصادفی در هر یک از سایت ها سه ترانسکت 100 متری مشخص و در امتداد ترانسکت ها تعداد 10 پلات به ابعاد 1×1 به صورت تصادفی انتخاب گردید تا فراسنجه‏ های مربوط به درصد تاج پوشش، ارتفاع بوته، فراوانی، تولید علوفه و بذر اندازه گیری شوند. همچنین خصوصیات کیفی از نظر ساختار ریشه، فنولوژی، زادآوری، ارزش رجحانی و ارزش غذایی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که این گونه در منطقه مورد مطالعه از 2200 تا 3800 متری از سطح دریای آزاد بر روی خاک هایی با بافت لومی رسی با pH خنثی تا قلیایی می‏روید. زمان رویش از اوایل اردیبهشت تا اواخر خرداد ماه و زمان رسیدن و ریزش بذر آن از تیر تا اواسط مرداد ماه می باشد. خوش خوراکی آن در حد کلاس I در اوایل گل‏دهی و زمان مناسب چرا مرحله رسیدن بذر بود. گیاه در مرحله بعد از بذردهی کمی خشبی شده و تمایل دام به چرای آن کمتر شد. میانگین تولید علوفه آن 58/528 کیلوگرم ماده خشک در هکتار و میانگین تولید بذر آن 33/95 کیلوگرم در هکتار بود. بنابراین این گونه با توجه به مقاوم بودن در مقابل سرما و یخبندان برای کاشت در مراتع کوهستانی با بارندگی بیش از 350 میلی متر توصیه می شود.

    کلید واژگان: اردبیل, پوشش تاجی, تولید علوفه, فنولوژی, Festuca sulcata
    Jaber Sharifi *

    The ecological characteristics of Festuca sulcata Beck were studied in this research to examine its potential application in rangeland improvement. Five sites were selected for sampling using vegetation map, field visit based on the species distribution. In each sampling site, three 100-m transects and 10 plots (1m×1m) along the transects were selected using systematic-randomized method. The factors related to canopy cover, bush height, species frequency forage, and seed production were measured on the transects in the plots. Also some qualitative characteristics such as root system, phenology, seed quality, regeneration, preference value, and chemical composition of the plant were studied. The results showed that Festuca sulcata is distributed from 2200 to 3800 m from the sea level on acidic and alkaline clay-loam textured soils in the study area. The growth time was begun from May to the end of June and the time of ripened and seed dissemination was started from July to mid-August. In early flowering stage, the palatability was in grade I and the best grazing time was in seed ripened stage. In the post-seeding stage, the plant became woody and livestock grazing preference was reduced. Forage production yield was 528.58 kg dry matter ha-1, while seed production was 95.33 kg ha-1. Due to the resistance to cold and frost conditions, this species is suitable for restoration and improvement of rangelands with more than 350 mm rainfall.

    Keywords: Ardabil, Canopy cover, Festuca sulcata, Forage production, Phenology
  • یونس رستمی کیا*، جابر شریفی
    امروزه ذخیره گاه های جنگلی در حفظ تنوع زیستی (تنوع گیاهی و جانوری) از یک سو و جلوگیری از انقراض گونه های مهم گیاهی و جانوری از سوی دیگر، مورد توجه زیادی قرار گرفته اند. در این میان ذخیره گاه جنگلی فندقلو با وسعت 913 هکتار، بزرگترین ذخیره گاه گونه فندق در کشور محسوب می شود که در شمال شرقی اردبیل و در محدوده شهرستان نمین قرار دارد. این جنگل از نظر موقعیت مکانی، شرایط اقلیمی و رویشگاهی، یک جنگل گذر (اکوتون) از جنگل های هیرکانی به جنگل های ارسباران محسوب می شود به همین دلیل از نظر تنوع و ترکیب پوشش گیاهی بسیار غنی است. مهم ترین گونه این جنگل را فندق (Corylus avellana) تشکیل می دهد. پراکنش فندق در منطقه مورد مطالعه، در دامنه ارتفاعی1320 تا1540 متری از سطح دریا می باشد. با افزایش ارتفاع از سطح دریا از تعداد و تراکم این گونه کاسته شده و با گونه هایی از قبیل راش، ممرز و بلندمازو تیپ تشکیل می دهد. در این جنگل پنج تیپ عمده شامل فندق آمیخته، فندق - راش، راش- فندق همراه ممرز، فندق- بلوط همراه ممرز و پهن برگان آمیخته وجود دارد. در سال های اخیر تبدیل کاربری جنگلی و مرتعی به زراعت ، چرای دام، آتش سوزی عمدی و قطع درختان (برای زغال گیری و استفاده هیزمی) از عامل های تاثیرگذار در تخریب و از بین رفتن این ذخیره گاه با ارزش بوده است. بنابراین برای دستیابی به وضعیت مطلوب لازم است سازمان های متولی برای حفاظت و قرق این رویشگاه اهتمام بیشتری داشته باشند و با توجه به ارزش ملی و جهانی این ذخیره گاه، از اجرای برنامه های توسعه ای و سرمایه گذاری های بی مورد با هدف جذب گردشگر به منطقه، بدون در نظر گرفتن ارزش حفاظتی جنگل، جدا خوداری شود.
    کلید واژگان: اردبیل, ذخیره گاه جنگلی, فندق
    Younes Rostami Kia*, Jaber Sharifi
    Today, forest reserves in protecting biological diversity (plant and animal diversity) and preventing the extinction of many important plant and animal species have been of great interest. In this regard, Fandaghlou Forest reserve with an area of 913 hectares is the largest forest reserve of common hazel in the country, located in the north-east of Ardebil and around of Namin. This forest is considered as the spatial, climatic and habitat conditions, an ecotone forest from Hyrcanin to Arasbaran forests. For this reason, it is rich in vegetation diversity and composition. The common hazel (Corylus avellana L.) is the main species in Fandoghlou. The common hazel distribution in the study area is generally located at a range of 1320-1540 m.a.s.l. it occurs in both pure and mixed stands. Therefore, with increasing elevation, the number and density of hazelnut are decreased and form forest types with beech, hornbeam and oak species. There are five main forests types including mixed Corylus, Corylus – Fagus, Fagus – Corylus with Carpinus, Corylus–Qurecus with Carpinus and mixed broadleaves. The impacts of human-induced disturbances on forest ecosystem including logging, in recent years, forest conversion to other land uses, grazing, and fires have caused the destruction of the Fandoghlou Forest. Therefore, in order to achieve favorite situation, the responsible organizations must pay more attention to the conservation and protection of hazelnut habitats. Considering the national and global value of forest stands, implementation of development plans and investments to attract and dispatch tourists to the region, regardless to the forest conservation value, should be excluded, otherwise, this habitat will face irreparable damage in the future.
    Keywords: Ardabil, forest reserve, common hazel
  • جابر شریفی *، علی اشرف جعفری، یونس رستمی کیا
    بررسی ارجحیت چهار گونه از گندمیان علوفه ای چند ساله شامل: Alopecurus textilis L. ، Festuca ovina L. وF. sulcata L. و Agropyron trichophorum (Link) Richter. ، به منظور استفاده در اصلاح و احیاء مراتع ، بذور گونه ها از رویشگاه های طبیعی استان اردبیل جمع آوری شد، پس از آزمون قوه نامیه و آماده سازی بستر کاشت، کشت بذور مذکور در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پلات های خرد شده با سه تکرار در عرصه ایستگاه تحقیقاتی اردبیل از سال 1389 تا 1393 انجام شد. پس از استقرار گیاهان و در انتهای فصل رویش، صفاتی از قبیل درصد زنده مانی، پوشش تاجی، ارتفاع بوته، قدرت نهال، عملکرد علوفه و بذر اندازه گیری و به مدت سه سال ادامه داشت. تجزیه واریانس داده ها با استفاده از نرم افزار SAS و مقایسه میانگین به روش دانکن در سطح 5% انجام شد. نتایج نشان داد که در بین گونه های مورد مطالعه به جز در صفات درصد زنده مانی در بقیه صفات مانند تولید علوفه، ارتفاع بوته، پوشش تاجی، قدرت نهال و تولید بذر اختلاف معنی دار در سطح 1 % وجود داشت. همچنین مقایسه میانگین داده ها نشان داد که برترین گونه از نظر ارتفاع بوته، درصد پوشش تاجی و تولید علوفه مربوط به گونه A. trichophorumبود. از نظر قدرت نهال گونه A. trichophorum و گونه F. sulcata بیشترین امتیاز را داشتند، ولی از نظر تولید بذر گونه F. sulcata بیشترین امتیاز را داشتند. بنابراین، این گونه ها می توانند در فرآیند اصلاح و توسعه مراتع در مناطق نیمه خشک مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: گندمیان علوفه ای, ارزیابی, عملکرد علوفه خشک, تولید بذر, استان اردبیل
    Jaber Sharifi *, Ali Ashraf Jafari, Yones Rostamikia
    Preference evaluation of four species of perennial forage grasses including Alopecurus textilis L., Festuca ovina L. and F. sulcata L. and Agropyron trichophorum. In order to use for improvement and restoration of rangelands, seeds of species were collected from of Ardebil province. After seed germination test and preparing of seed bed. This eyperiment was done based on Randomized completely block design with 3 replicates in dryland conditions from 2010 -2014 in Ardabil station. After plants establishment and end of growing, crown cover Total height, seedling vigority, forage and seed production. Analysis variance of data was done using SAS software and the mean comparison with Duncan method at 5% level. The results showed that, the species in term of studied traits, had significant difference exept survival, The highest height, crown cover and forage production. Be longes to Agropyron trichophorum, The highest seedling vigority belodes to Agropyron trichophorum and Festuca sulcata finally, Therefore these con be used in improvement and developmend procces of pasture in arid and semi arid region.
    Keywords: Perennial grasses, Evaluation, forage dry matter yield, Seed yield, Ardabil province
  • جابر شریفی *، امرعلی شاهمرادی
    تغییرات پوشش گیاهی مراتع، پدیده ای است که معمولا در ترکیب و ساختار پوشش گیاهی در طول زمان رخ می دهد، از طرف دیگر دخالت انسان نقش تاثیرگذاری در حفظ ثبات و یا تخریب آن ایفا می نماید. با هدف مطالعه پویایی پوشش گیاهی مراتع در شرایط مدیریت بومی ، مراتع ییلاقی باغرو در استان اردبیل از سال 1387 تا 1391 مطالعه شد. در منطقه معرف عوامل مربوط به پوشش تاجی گیاهی، تراکم و فراوانی به تفکیک گونه های اصلی و گروهی (فرم رویشی) در طول سه ترانسکت 500 متری با 30 پلات
    (5/1× 5/1 متری)، طول ترانسکت ها و ابعاد پلات ها با توجه به شرایط پوشش گیاهی تعیین شد. همچنین رطوبت خاک سطح ریشه با استفاده از دستگاه TDR و کربن آلی سطح خاک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در طی دوره چهار سال در پوشش گندمیان چند ساله مانند Festuca ovina، Alopecurus aucheri، Bromus tomentellusو Koeleria caucasica تغییرات آن ها تابع بارش های فصل رویش بود و بین سال ها اختلاف معنی دار وجود نداشت. گیاهان بوته ای مانند Onobrychis cornuta و
    Astragalus aureus تحت تاثیر نوسانات بارندگی سالیانه و رطوبت عمق خاک بوده و بین سال های مطالعه اختلاف معنی دار وجود داشت. فورب های چند ساله مانند Scorzonera radicosa ، Polygonum alpetre وVeronica orientalis تابع بارش های فصل رویش بود و در بین سال ها اختلاف معنی داری نشان داد. تغییرات کربن آلی خاک روندی کند و بطئی داشته است. بنابراین نتایج حاصل از پایش روند تغییرات سال به سال در پوشش گیاهی گونه های اصلی، رطوبت خاک و نیز چگونگی وضعیت فرسایش خاک، راهنمای مناسبی برای تصحیح روش های فعلی مدیریت مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: تغییرات پوشش گیاهی, کربن آلی خاک, فصل رویش, مراتع ییلاقی باغرو, استان اردبیل
    Jaber Sharifi *, Amrali Shahmoradi
    Vegetation changes rangelands, that usually occurs in the composition and structure of vegetation over time. On the other hand, human factors, especially rangeland management, play an important role in maintaining stability or degradation. The purpose of this study was to investigate the dynamics of vegetation under the local management was carried out from 2008 to 1391. To do this, main vegetative stepic regions of the factors related to crown cover, density and abundance were determined by multi-year and group species, during the three transects 500 m in 30 plots (5/1 × 5/1 meter) as well as soil moisture and organic carbon were measured. The results showed that a four-year period, In the vegetation of perennial grasses, such as Festuca ovina, Alopecurus aucheri, Bromus tomentellus and Koeleria caucasica their variation was due to rainfall in the growing season, there was no significant difference between study years. In shrub cover such as Onobrychis cornuta and Astragalus aureus were significantly different between years of study due to annual precipitation fluctuations and soil moisture moisture content. In perennial forbodies, such as Scorzonera radicosa, Polygonum alpetre and Veronica orientalis were affected by precipitation seasonal and there was a significant difference between years. Changes in soil organic carbon and the process is slow. Therefore the results of the survey year to year changes in vegetation,climate changes and soil moisture also how the soil erosion condition can as an appropriate guide for the correct current methods used for management of rangeland ecosystems.
    Keywords: Vegetation cover changes, Soil organic carbon, growing season, Baghroo rangelands, Ardabil Province
  • جابر شریفی *، امرعلی شاهمرادی، الله ویردی نوری، فرزانه عظیمی مطعم
    قسمت اعظم مراتع کشور ما در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد که در این اقلیم تغییرپذیری پوشش گیاهی تحت تاثیر تغییرات متوازن جریان انرژی در اکوسیستم مرتع است که معمولا در ترکیب و ساختار پوشش گیاه در طول زمان رخ می دهد از طرف دیگر عوامل انسانی و بالاخص مدیریت مرتع نقش تاثیرگذاری در حفظ ثبات و یا تخریب آن ایفا می نماید. بر همین اساس پایش پوشش گیاهی مرتعی مناطق قشلاقی در استان اردبیل از سال 1387 تا 1391 انجام گردید. در ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاه های عمده منطقه تعیین و بعد در هر رویشگاه یک منطقه معرف جهت آمار برداری انتخاب گردید. سپس در هر منطقه معرف عوامل مربوط به پوشش تاجی، تراکم و فراوانی و در طول 3 ترانسکت500 متری در30پلات (20/1× 20/1 متری) همچنین رطوبت و کربن آلی سطح خاک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در یک دوره چهار ساله، متناسب با تغییرات بارندگی و هماهنگ با دمای محیط، تحت شرایط مدیریت بومی اعمال شده، گونه های بوته ای نقش اصلی را در روند تغییرات پوشش گیاهی داشته اند. در سایت مغان گونه بوته ای Artemisia fragrans بدلیل غالبیت مطلق، زادآوری بالا و واکنش مستقیم نسبت به بارندگی های فصلی و سالانه در تغییرات پوشش گیاهی نقش تعیین کننده ای دارد. تغییرات پوشش خاک با توجه به ثبات نسبی پوشش سنگ و سنگریزه و لاشبرگ، تابع تغییرات پوشش تاجی کل بوده است. نتایج حاصل از بررسی، روند تغییرات سال به سال در پوشش گیاهی، تغییرات سال به سال اقلیمی و رطوبت خاک و نیز چگونگی وضعیت فرسایش خاک می تواند به عنوان راهنمای مناسبی برای تصحیح روش های فعلی مدیریت این اکوسیستم های مرتعی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: پویایی پوشش گیاهی, مرتع قشلاقی, مغان, استان اردبیل
    Jaber Sharifi *, Amrali Shahmoradi, Allahvirdi Noori, Farzaneh Azimi Motam
    The major portion of our rangelands are located in arid and semi-arid regions. In this climate, variability of vegetation under climate change impact of balanced energy flow in ecosystems ranges vegetation is that the generally composition and structure of vegetation typically occurs over time. on the other hand, human factors and grassland management, especially crucial in maintaining its stability or degradation plays. Accordinglymonitoring vegetation winter pasture areas was conducted in Ardabil Province from 1387 to 1391. In each community a key area was determined to establish a permanent site, In each key area of the canopy cover, density and abundance during the three transects 500 m in 30 plots (1/20 × 1/20 meter) as well as soil moisture and organic carbon were measured. The results showed that a four-year period, proportional to changes in rainfall and temperature, Under local management conditions, In Moqan sites of Artemisia fragrans with absolute dominance and renewed growth. In direct response to the seasonal and annual rainfall and vegetation cover has a decisive role the results of the survey year to year changes in vegetation,climate changes from year to year and soil moisture also how the soil erosion condition can as an appropriate guide to the correct current methods used for management of rangeland ecosystems.
    Keywords: Vegetation Dynamics, Winter pastures, Moqan, Ardabil Province, Iran
  • Jaber Sharifi *, Amrali Shahmoradi, Ehsan Zandi Esfahan, Farzaneh Azimi Motem, Allah-Verdi Nouri, Dolat Mommadi
    Rangeland vegetation dynamics can be affected by various natural and unnatural factors over time. The purpose of this study was to investigate the dynamics of vegetation under the climatic conditions and soil properties. Accordingly, data collection for evaluating vegetation dynamics in rangeland ecosystems of Ardabil province was conducted at three research sites including Moqan winter rangeland, and Nour and Aqdagh Khalkhal summer rangelands in 2009 followed for four years. Vegetation variables were measured using transects and sampling plots. Meanwhile, at the location of each plot, soil moisture was measured at two or three depths of 0-15, 15-30 and 30-45 cm using a Time-Domain Reflectometer (TDR). According to the results, in the Nour site, the changes recorded for shrubs such as Onobrychis cornuta L. and forbs were significant (P
    Keywords: Vegetation cover, Vegetation dynamics, Organic carbon, Soil moisture, Iran
  • اردشیر پورنعمتی، اردوان قربانی، جابر شریفی نیارق، فرزاد میرزایی آقچه قشلاق، معصومه امیرخانی، محمود گودرزی
    هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین تولید گیاهان مرتعی در قالب تولید کل و فرم های رویشی علف گندمی ها، پهن برگان علفی و بوته ای ها با عوامل ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهات جغرافیایی در مراتع سبلان در محدوده استان اردبیل بوده است. برای تعیین تولید کل سالیانه، از روش قطع و توزین در سطح پلات های یک متر مربعی (جمعا 216 پلات) در محدوده ی ارتفاعی 1200 تا 2900 متری استفاده شد. از نقشه توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع و از آن طبقات ارتفاعی، شیب و جهات جغرافیایی استخراج و به موقعیت مکانی نمونه ها تعمیم داده شد. همبستگی بین فرم های رویشی و تولید کل با عوامل انتخاب شده با رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد تولید فرم های رویشی علف گندمی ها (01/0P<)، پهن برگان علفی (01/0P<) و بوته ای ها (05/0P<) با عوامل پستی و بلندی رابطه معنی داری دارند، اما بین تولید کل با این عوامل رابطه معنی داری (05/0P>) مشاهده نشد. تولید علف گندمی ها، پهن برگان علفی ها و تولید کل با شیب رابطه مستقیم دارند، اما تولید بوته ای ها با افزایش شیب کاهش پیدا می کند. تولید علف گندمی ها با افزایش ارتفاع افزایش پیدا می کند و مقدار آن در جهت شرقی نیز بیشتر از سایر جهات می باشند. تولید پهن برگان علفی با افزایش ارتفاع کاهش پیدا می کند و در جهت شرقی بیشتر از سایر جهات است. تولید بوته ها و تولید کل در طبقه ارتفاعی میانی بیشتر از سایر طبقات بوده و در جهت شمالی بیشتر از سایر جهات با توجه به مناسب بودن شرایط اکولوژیکی و تخریب کمتر می باشند. هر چند که واضح است ارتفاع، شیب و جهات جغرافیایی بر تغییرات تولید تاثیر دارند، اما چگونگی این تاثیر بخصوص در ارتباط با فرم های رویشی گیاهان و روند تغییرات نامشخص می باشد. در مجموع با استفاده از نتایج این تحقیق می توان در مدیریت این مراتع، بخصوص در امر اصلاح و احیاء استفاده نمود.
    کلید واژگان: مراتع, تولید, عوامل پستی و بلندی, فرم رویشی, استان اردبیل
    Ardashir Pounrnemati, Ardavan Ghorbani, Jaber Sharifi, Farzad Mirzaie, Masoume Amirkhani, Mahmoud Goudarzi
    The purpose of this study was to investigate the relationship between rangeland plants production based on total production and life forms of grasses, forbs, and shrubs with topographic factors (altitude, slope, and aspects) in Sabalan rangelands, Ardabil province. To determine the annual total production, the amount of production was estimated using harvesting method in one square meter plots (totally of 216 plots) under the altitude range of 1200 to 2900 meters a.s.l. Using topographic maps, the digital elevation model was derived and classified maps of elevation, slope, and aspect were derived. Then, in each plot, information such as elevation, slope, and aspect was extracted. The correlation between life forms and topographic factors was analyzed using multivariate regression method. The results showed that there was a significant relationship between the production of life forms such as grasses (P0.05). The production of grasses, forbs and total production had direct relationship with slope; however, the production of shrubs decreased with the increase of slope. The production of grasses increased with altitude, and in the east-faced slopes, it was estimated more than the other aspects. The production of forbs decreased with the increase of altitude and was higher in the east aspect in comparison with the other aspects. The production of shrubs and total production in the middle altitude and in north –faced slopes were more than the other classes and aspects according to the suitable ecological condition and low degradation. Although it is obvious that elevation, slope, and aspect can change and affect the production, this effect is unknown, especially in the connection with life forms and the process of change. Overall, it can be concluded that these results could be used in the management of these rangelands, particularly in the improvement and rehabilitation practices.
    Keywords: rangelands, production, topographic factors, life form, Ardabil Province
  • جابر شریفی، عادل جلیلی، شاکر قاسم اف، علیرضا نقی نژاد، علی اکبر ایمانی
    هدف از این تحقیق رسته بندی گروه های اکولوژیک گیاهی مانداب های شیب های شمالی و شرقی سبلان و بررسی ارتباط آنها با متغیرهای محیطی بود. ابتدا مانداب های شیب های شمالی و شرقی سبلان، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید صحرایی، شناسایی شد، سپس 32 مکان ماندابی برای نمونه گیری، تعیین و از محل های نمونه در مجموع 320 قطعه نمونه (پلات) به صورت سیستماتیک-تصادفی انتخاب شد. پوشش گیاهی داخل قطعات نمونه براساس روش براون- بلانکه مطالعه شد و با کمک نرم افزارTWINSPAN رده بندی شد. نتایج نشان داد پنج گروه اصلی گیاهی شامل1. گیاهان شور روی، 2. گیاهان تورب زار، 3. گیاهان چمنزارهای مرطوب، 4. گیاهان نیمه مرطوب (گراس- لگوم) و 5. گیاهان آبزی و شناور قابل تشخیص است. نتایج تجزیه آماری نشان داد که بین گروه های گیاهی، از نظر ارتفاع از سطح دریا، درصد پوشش تاجی، اسیدیته خاک (pH)، درصد کربن آلی (OC) و درصد ژئوفیت ها، در سطح 1 و 5 درصد خطا اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج کلی رسته بندی شیب غیر مستقیم DCA گروه های گیاهی نشان داد که عوامل اصلی در تفکیک گروه های گیاهی مطالعه شده، خصوصیات خاک (EC،pH و کاتیون های وابسته)، شکل زمین، رطوبت و ارتفاع از سطح دریا است.
    کلید واژگان: تالاب, رسته بندی, سبلان, گروه های اکولوژیک گیاهی, متغیرهای محیطی
    Jaber Sharifi, Adel Jalili, Shaker Ghasemof, Alireza Naghinejad, Ali Akbar Imani
    The current study aims to ordinate ecological groups in the wetlands of northern and eastern slopes of the Sabalan mountain and investigate their relationship with environmental variables. The location of wetlands was found using field surveys and satellite images. In total، 32 wetland sites were identified for the sampling purpose. 320 sample plots (relevé) were selected using the systematic-rondom method and their plants were classified using the TWINSPAN method. The study of vegetation cover was undertaken using the Braun-Blanquet method. The results showed that five main groups of vegetation could be distinguished، which include (i) halophyte ecological groups، (ii) mire ecological groups، (iii) wet meadows ecological groups، (iv) grass- legume ecological groups and (v) aquatic and heliophyte ecological groups. The statistical analysis showed that there were significant differences between plant groups and altitude، canopy cover percentage، pH، OC% and geophytes plant percentage at 1 and 5 percent significance level. The results of ordination (DCA) also showed that main environmental factors affecting plant groups were soil characteristics (EC، pH، dependent cations)، land form، humidity and altitude.
    Keywords: Ecological species group, Environmental variables, Ordination, Sabalan, Wetlands
  • جابر شریفی*، یونس رستمی کیا، الله وردی نوری

    بهره برداری بیرویه و غیراصولی از مراتع و شدتهای مختلف چرا از عواملی هستند که موجب تضعیف و تخریب پوشش گیاهی مراتع میگردد. این تحقیق به منظور تعیین اثر شدتهای مختلف چرای دام بر پوشش گیاهی و رطوبت خاک در منطقه ارشق طی مدت چهار سال 1386 تا 1389 انجام گردید. محل نمونه گیری در سه سطح از شدت چرایی بدون چرا، چرای متوسط و چرای شدید با شرایط بوم شناختی همگن از مراتع میانبند انتخاب شدند. برداشتهای مورد نیاز از مولفه های گیاهی و خاک شامل درصد پوشش گیاهی، درصد لاشبرگ، درصد خاک لخت و رطوبت خاک در دو عمق شامل صفر تا 15 و 15تا 30 سانتیمتری جنب ریشه گیاه در مسیر ترانسکت با 30 پلات به عمل آمد. نتایج تحقیقات نشان داد که میانگین پوشش گیاهی کل در شرایط بدون چرا برابر 95/36 درصد بود که مقدار گیاهان کلاس I ،II و III قابل چرا به ترتیب برابر 54/3 ،47/18 و 94/14 درصد از آن هستند. میانگین پوشش گیاهی کل در شرایط چرای متوسط به 64/28 درصد رسید که گیاهان کلاس I ،II و III قابل چرا به ترتیب 16/3 ،5/10 و 98/14 درصد از آن مقدار را تشکیل میداد. همچنین پوشش گیاهی کل در شرایط چرای شدید برابر 51/28 درصد بود که نسبت به چرای متوسط تغییرات جزیی داشته و سهم گیاهان کلاس I ،II و III قابل چرا از آن مقدار به ترتیب برابر 58/1 ،35/1 و 58/25 درصد بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنیداری از نظر پوشش تاجی بین شدتهای مختلف چرایی و بین گروه های گیاهی I ،II ،III و پوشش گیاهی کل در سطوح 1 و5 درصد وجود دارد. نتایج مقایسه میانگین بین شرایط چرا نشان داد که دو طبقه شامل طبقه A بدون چرا و طبقه B چرای متوسط و شدید از نظر تاثیر چرا قابل تفکیک هستند. همچنین سه گروه گیاهی از نظر مقایسه میانگین گروه های گیاهی شامل گروه A گیاهان کلاسI و II ،B گیاهان کلاسIII قابل چرا و C پوشش گیاهی کل قابل تفکیک هستند.

    کلید واژگان: شدت چرا, تغییرات پوشش گیاهی, کلاس خوش خوراکی, سایت ارشق, اردبیل
    Jaber Sharifi *, Younes Rostami Kia, Allah Verdi Nouri

    Excessive exploitation of pastures and intensity of grazing factors that undermine and destroy vegetation is pasture. This study aimed to determine the effects of different grazing intensity on vegetation and soil moisture in Arshaq area over four years (1386 to 1389) under three levels of grazing intensity (without it, moderate grazing and heavy grazing) Homogeneous ecological conditions of the pastures were the required components of plant and soil include: Percentage of vegetation cover, litter, bare soil and soil moisture in two root deeps of 15-0 and 30-15 cm in the adjacent plot was done within 30 transects. The results showed that total vegetation cover in the absence of grazing conditions was 36.95%, which the plants of class I, II and III had 3.54%, 18.47% and 14.94% of the total value, respectively. The average grazing conditions were 28.64% which the plants of class I, II and III had 3.16%, 10.5% and 14.98% of the total value, respectively. Intense grazing in the 28.51% Average total vegetation with the minor changes in values of the plant class I (1.58%), II (1.35%) and III (25.58%). Grazing intensity had significant effect on different plant groups (I, II, III and total) in terms of plant canopy (p<0.01). The results showed are two distinct classes of A (without Grazing) and Class B (moderate grazing and heavy grazing) between grazing intensity different. Besides, two separate group of A (plant Class I and II), B (pasturable plants of class III) and C (of vegetation) was found between the plant species.

    Keywords: Grazing intensity, vegetation changes, palatability class, Arshq Site, Ardabil
  • جابر شریفی، عادل جلیلی، شاکر قاسم اف، علیرضا نقی نژاد، فرزانه عظیمی مطعم
    در دامنه های شمالی و شرقی کوهستان سبلان که اقلیمی نیمه خشک دارد، آبگیر ها و مانداب های متعددی وجود دارد که بررسی فلور در این مناطق از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا آگاهی از فهرست گیاهان، راهنمای مفیدی برای مدیریت زیست-محیطی و اکولوژیک این مناطق به حساب می آید. در این مطالعه، فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گونه های موجود بررسی و معرفی شده است، در طی دوره رویش (سال های 1387 تا 1388) با جمع آوری گونه های گیاهی موجود در منطقه و شناسایی آنها بر اساس منابع، فهرست گونه های گیاهی سبلان تهیه شد. نتایج نشان داد در منطقه مورد بررسی در مجموع 216 گونه گیاهی متعلق به 128 جنس و 36 تیره گیاهی شناخته شده است. تیره Poaceae با 25 جنس و 46 گونه، Astraceae با 11 جنس و 19 گونه، Fabaceae با 9 جنس و 18 گونه و Brassicaceae با 12 جنس و 15 گونه بیشترین تعداد گونه را دارا هستند. همچنین، بر اساس سیستم طبقه بندی Raunkiaer (1934) به ترتیب 22 درصد گیاهان تروفیت، 30 درصد کریپتوفیت، 46 درصد همی کریپتوفیت و 2 درصد کامفیت ها در منطقه می روید. از نظر پراکندگی جغرافیایی گیاهان، 44/44 درصد چند ناحیه ای، 83/20 درصد اروپا-سیبری/مدیترانه ای/ایرانی-تورانی، 74/15 درصد اروپا-سیبری/ایرانی-تورانی، 7/3 درصد اروپا-سیبری، 32/2درصد مدیترانه ای/ایرانی-تورانی، 56/5 درصد گونه های بوم زاد ایران و 41/7 درصد گونه های شناسایی نشده اند. با توجه به اینکه اقلیم منطقه تحت تاثیرجریان های سیبری، هیرکانی و اندکی مدیترانه ای است، بنابراین عناصر رویشی منطقه مورد بررسی به منطقه رویشی اروپا-سیبری و پس از آن عناصر رویشی اروپا-سیبری، ایرانی-تورانی تعلق دارد.
    کلید واژگان: فلور, شکل زیستی, پراکنش جغرافیایی, عناصر رویشی, سبلان
    Jaber Sharifi, Adel Jalili, Shakir Gasimov, Alireza Naqinezhad, Farzaneh Azimi Motem
    In the northern and the eastern slopes of Sabalan mountains which has a semi-aria climate. There were several pools، and wetlands and the study of the flora in these areas is important. Identification of plants provide useful guidelines for environmental and ecological management. In this study، flora، life form and chorology the species were studied and introduced. During vegetation growth، from 2008 to 2009 we collected and identified plant species in the region، and floristic list was provided. The results showed that totally، there were 216 plant species that belonged to 128 genera and 36 families in the studied area. The flora of these regions included 216 plant species that belonged to 128 genera and 36 families. Poaceae family including 25 genera and 46 species، Astraceae family with 11 genera and 19 species، Fabaceae family with 9 genera and 18 species and Brassicaceae family with 12 genera and 15 species، had the highest number of species. Also according to the classification Raunkiaer system (Raunkiaer، 1934) there were 22%. Therophytes، 30% Cryptophytes، 46% Hemicryptophytes، and 2% Chamaephytes. From view point of plant chorology، were formed in: 44. 44% Pluriregional، 20. 83% Europa-Siberian، Irano-Turanian and Mediterranean، 15. 74% Europa-Siberian، Irano-Turanian، 3. 7% Europa-Siberian، 2. 32% Irano-Turanian and Mediterranean، 5. 56% Indemic for Iran and 7. 41% of species were not identified. Considering that the region climate affected by Siberian، Hyrkaniane and Mediterranean climate therefore the most vegetative elements in this study region belonged to Europa-Siberian and Europa-Siberian، Irano-Turanian، respectively.
    Keywords: Flora, Life forms, Chorology, Vegetative elements, Sabalan
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال