leila alizadeh
-
زمینه
پانکراتیت حاد (AP) به عنوان یک اختلال گوارشی در نظر گرفته می شود که ممکن است منجر به یک پاسخ التهابی سیستمیک شود و نیاز به بستری فوری در بیمارستان دارد. در حال حاضر جهت بیش بینی شدت بیماری از سیستم امتیازده (Bedside Index for Severity in Acute Pancreatitis, BISAP) استفاده می شود. در این مطالعه ما به دنبال رابطه معناداری بین مولفه التهابی عفونی نسبت نوتروفیل بر لنفوسیت (Neutrophil-to-lymphocyte ratio, NLR) بودیم که تنها توسط یک آزمایش خون ساده قابل دستیابی است. سپس این نسبت را با سیستم امتیازدهی BISAP مقایسه کردیم.
روش کاراین مطالعه به شکل هم گروهی در سال 1398-1397 در بیمارستان امام رضا دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد. درمجموع 98 بیمار بستری با معیارهای موردنظر ما وارد مطالعه شدند. نمونه خون اخذ و (Complete Blood Count with Differential, CBC Diff) انجام شد و امتیازBISAP به همراه داده های دموگرافیک محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامتغیرهای نسبت نوتروفیل بر لنفوسیت و سن بیماران با متغیر BISAP رابطه معنی دار داشت (05/0>P) به ازای یک واحد افزایش نسبت نوتروفیل بر لنفوسیت و یک واحد (سال) افزایش سن بیماران، شانس قرارگیری در دسته های بالاتر BISAP SCORE به ترتیب 14/1 و 09/1 برابر افزایش یافت. برای متغیرهای جنسیت، مصرف سیگار و بیماری های زمینه ای با متغیرBISAP SCORE رابطه معنی دار مشاهده نشد (05/0).
کلید واژگان: پانکراتیت, نوتروفیل ها, لنفوسیت ها, پیش آگهیBackgroundAcute pancreatitis (AP) is considered a gastrointestinal disorder that may lead to a systemic inflammatory response and requires urgent hospitalization. Currently, the bedside index of severity in acute pancreatitis (BISAP) scoring system is used to estimate the severity of the disease. This study sought to investigate the significant relationship between the infectious inflammatory components of the neutrophil-to-lymphocyte ratio (NLR), which can only be obtained by a simple blood test. Then, this ratio was compared with the BISAP scoring system.
MethodsThis cohort study was conducted at Imam Reza Hospital of Tabriz University of Medical Sciences in 2017‒2018. A total of 98 hospitalized patients with our desired criteria were included in the study. A complete blood count differential was obtained, and the BISAP score was calculated and analyzed, along with demographic data.
ResultsThe NLR and the age of patients had a significant relationship with the BISAP variable (P < 0.05). For one unit (year) increase in patients’ age, the chance of being placed in the higher categories of the BISAP score increased by 1.14 and 1.09 times, respectively. Gender, smoking, and underlying diseases had no significant relationship with the BISAP score (P > 0.05).
ConclusionThe initial values of the NLR can be used to determine the prognosis and severity of the disease in patients with acute pancreatitis in a quick, easy, and accessible way.
Keywords: Pancreatitis, Neutrophils, Lymphocytes, Prognosis -
مقدمه
ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)، مهم ترین عامل آغازگر ابتلاء به سرطان دهانه رحم و مرگ ومیر ناشی از آن می باشد. علی رغم اثربخشی قابل توجه واکسن HPV در پیشگیری از این سرطان، میزان واکسیناسیون در بسیاری از جوامع همچنان پایین می باشد؛ مطالعه حاضر با هدف مرور چالش ها و موانع واکسیناسیون بر مبنای مدل اعتقاد بهداشتی در زنان سنین باروری انجام شد.
روش کاردر این مطالعه مروری، پایگاه های اطلاعاتی معتبر توسط دو محقق مستقل، طبق دستورالعمل PICO و با استفاده از واژه های کلیدی Mesh شامل: Papillomavirus Infections، Human papillomavirus، Papillomavirus Vaccines، Health Belief Model، Self-Care، Patient Participation،Health Education، needs assessment و women مورد جستجو قرار گرفتند. روند انتخاب مقالات بر اساس پریسما و ارزیابی کیفیت مقالات برمبنای چک لیست NOS و CASP صورت گرفت.
یافته هابعد از بررسی و ارزیابی کیفی 2258 مقاله، 13 مقاله با 19061 مشارکت کننده زن وارد مرور یکپارچه شدند. بر اساس نتایج؛ چالش ها و موانع درک شده در سه گروه عمده فردی، روانی - اجتماعی و سازمانی قرار گرفت. مهم ترین موانع فردی، اطلاعات کم و یا غلط در مورد ویروس و آسیب ناپذیری درک شده در برابر بیماری زایی آن بوده و مهم ترین موانع روانی- اجتماعی، ترس و شرم زنان و تابو بودن بیماری های منتقله جنسی در جامعه بود. عدم دسترسی آسان به واکسن HPV، عدم برقراری ارتباط موثر توسط مراقبین سلامت و وجود شکاف های ارتباطی و مراقبتی نیز از عمده ترین موانع سازمانی بودند.
نتیجه گیریطبق نتایج این مطالعه، استراتژی های راهبردی از جمله ارتقاء دانش افراد در زمینه HPV، ارائه خدمات مشاوره جنسی و واکسیناسیون روتین و رایگان HPV بایستی در الویت سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های حوزه بهداشت جنسی قرار گرفته و توانمندسازی مراقبین سلامت در جهت برقراری ارتباط موثر و مداوم با مددجویان مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: سرطان دهانه رحم, مدل اعتقاد بهداشتی, واکسن ویروس پاپیلومای انسانی, ویروس پاپیلومای انسانیIntroductionHuman papillomavirus (HPV) is the most important initiator of cervical cancer and its mortality. Despite the significant effectiveness of the HPV vaccine in preventing this cancer, vaccination rates remain low in many communities. The present study was conducted with aim to review the challenges and barriers to vaccination based on the health belief model (HBM) in women of childbearing age.
MethodsIn this review study, the reliable databases were searched by two independent researchers following PICO guidelines and using MESH keywords including: Papillomavirus Infections, Human papillomavirus, Papillomavirus Vaccines, Health Belief Model, Self-Care, Patient Participation, Health Education, needs assessment and women. The process of selecting articles was based on the PRISMA flowchart and quality assessment of articles was done using the NOS and CASP checklists.
ResultsAfter reviewing and evaluating the quality of 2258 articles, 13 articles with 6030 women entered the review. According to the results, challenges and barriers were in three major categories: individual, psychosocial, and organizational. The most significant individual barriers included inadequate or incorrect information about the virus and perceived invulnerability against its pathogenicity. The most significant psychosocial barriers included fear and shame among women and the taboo of Sexually transmitted diseases. Unavailability of HPV vaccine, ineffective communication with clients, and communication and care gaps were also the major organizational barriers.
ConclusionAccording to the results of this study, strategic approaches including enhancing women's knowledge of HPV, providing sexual counseling services, and implementing routine and free HPV vaccination should prioritize in national sexual health policies and programs. Furthermore, health care providers should be trained to establish effective and continuous communication with clients.
Keywords: Cervical Cancer, Health Belief Model, Human Papillomavirus, Human Papillomavirus Vaccine -
مقدمه
این مقاله به تشخیص و پایش بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال با استفاده از روش بیوپسی مایع می پردازد. سرطان کولورکتال یکی از رایج ترین نوع های سرطان در جهان است و باتوجه به عوامل مختلفی مانند سبک زندگی، عوامل محیطی و ژنتیکی، تشخیص و پایش آن از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های مختلفی برای تشخیص و پایش سرطان کولورکتال وجود دارد که می تواند مبنای انتخاب روش درمانی مناسب از قبیل جراحی، شیمی درمانی، درمان هدف مند، ایمونوتراپی، ژن درمانی و درمان های ترکیبی قرار گیرد.
مواد و روش هادر این مطالعه کلید واژه های Liquid biopsy, colorectal cancer, Tumor educated platelet, biomarker,chemotherapy در پایگاه های اطلاعاتی PubMed, Scopus, web of science, google scholar تا دسامبر سال 2023 مورد جستجو قرار گرفتند. از تعداد 297 مطالعه به دست آمده بر اساس معیارهای ورود و خروج 49 مقاله وارد مطالعه گردید.
یافته هابیوپسی مایع مبتنی بر سلول های تومور در گردش DNA تومور آزاد در گردش و پلاکت های آموزش دیده با تومور، ابزارهای مناسبی برای تشخیص زودهنگام، پایش پاسخ به درمان، تشخیص عود و شناسایی ناهمگونی و مکانیسم های مقاومت دارویی درسرطان کولورکتال هستند.
بحث و نتیجه گیریبیوپسی مایع به عنوان یک روش تشخیصی نوین، به دلیل قابلیت آن در تشخیص ویژگی های مولکولی تومور در طول دوره بیماری و همچنین شناسایی ناهمگونی ژنتیکی و فنوتیپی بین ضایعات اولیه و متاستاتیک، می تواند به عنوان یک راه حل موثر برای تشخیص و پایش بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال مورداستفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: بیوپسی مایع, سرطان کولورکتال, نشانگر زیستی, شیمی درمانی, پلاکت های آموزش دیده با تومورIntroductionThis article discusses the diagnosis and monitoring of patients with colorectal cancer using liquid biopsy. Colorectal cancer is one of the most common types of cancer worldwide; moreover, its diagnosis and monitoring is of great importance due to various factors such as lifestyle, environmental and genetic factors. There are various methods for diagnosing and monitoring colorectal cancer which can be used as the basis for selecting appropriate treatment methods such as surgery, chemotherapy, targeted therapy, immunotherapy, gene therapy and combination therapies.
Methods and Materials:
the current study has been performed through searching “Liquid biopsy”, “Colorectal Cancer”, “Tumor educated platelets”, “Biomarker”, and “Chemotherapy” keywords in various databases including PubMed, Scopus, Web of Science, and Google Scholar until Dec 2023. Out of the 297 articles, 49 articles were selected and they were included in the study based on the inclusion and exclusion criteria.
ResultsLiquid biopsy-based analysis of circulating tumor cells (CTCs), circulating tumor DNA (ctDNA), and tumor-educated platelets (TEPs) provide useful tools for early detection, monitoring treatment response, detecting disease recurrence, and identifying tumor heterogeneity and drug resistance mechanisms in colorectal cancer.
Discussion and ConclusionThis article examines that due to the molecular characteristics of the tumor during the course of the disease and the genetic and phenotypic heterogeneity of the tumor between primary and metastatic lesions, liquid biopsy can be used as a new solution for diagnosis and monitoring of patients with colorectal cancer.
Keywords: Liquid Biopsy, Colorectal Cancer, Biomarker, Chemotherapy, Tumore-Educated Platelets -
نوجوانی دوره ای از تحول اساسی در رشد عاطفی، اجتماعی، عصبی و شناختی است که با افزایش آسیب پذیری در برابر صدماتی مانند تصادفات رانندگی، جرایم خشونت آمیز، اعتیاد و روابط جنسی همراه است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجان در رابطه با سیستم های مغزی / رفتاری، تکانشگری و کاهش اهمیت تاخیری در رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم بود. تعداد 321 نفر از دانش آموزان دختر و پسر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. مقیاس های به کار برده در این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی علی زاده محمدی (1387)، مقیاس سیستم فعال سازی رفتاری/ بازداری رفتاری کارور و وایت (1994)؛ مقیاس تکانشگری لینام (2013)؛ مقیاس انتخاب پولی کیربی و همکاران (1999) و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای AMOS نسخه 24 و SPSS نسخه 23 انجام گردید. سیستم فعال سازی/بازداری رفتاری و اختلال در تنظیم هیجان بر رفتارهای پرخطر اثر مستقیم داشت. اختلال در تنظیم هیجان در رابطه سیستم فعال سازی/بازداری رفتاری و تکانشگری بر رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم داشت. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت جهت کاهش شیوه رفتارهای پرخطر باید به تنظیم هیجانی، سیستم مغزی / رفتاری و تکانشگری توجه گردد. این یافته ها می تواند دستاوردهای کاربردی در سبک تربیتی نوجوانان داشته باشد.کلید واژگان: اختلال در تنظیم هیجان, سیستم های مغزی, رفتاری, تکانشگری, کاهش اهمیت تاخیری, رفتارهای پرخطرAdolescence is a period of fundamental change in emotional, social, neurological, and cognitive development that is particularly associated with increased vulnerability to injuries such as car accidents, violent crime, addiction and sexual relations. accordingly the aim of this study was to Evaluating the role of emotion dysregulation in relationship between brain/behavioral system(behavioral activation / behavioral inhibition), impulsivity and delay discounting in high risk behaviors of in secondary high school girls and boys. 321 male and female students were selected by multi - stage cluster sampling method. The scales used in this study include Carver & White (1994) Behavioral Activation / Behavioral Inhibition System Scale; Impulsivity Scale Linam (2013); Kirby & Marakwick Money Selection Scale (1996); Kirby, Petri and Bickle (1999); Graz and Roemer Emotion dysRegulation Disorder Scale (2004); Iranian Adolescents Risk Scale Ali zadeh Mohammadi (2008); Is. Data analysis was performed by Pearson correlation method and structural equation modeling using AMOS software version 24 and SPSS version 23. Behavioral activation/inhibition system and disturbance in emotional regulation had a direct effect on high-risk behaviors. Disturbances in emotion regulation in relation to the behavioral activation/inhibition system and impulsivity had an indirect effect on high-risk behaviors. Based on the results obtained from the present research, it can be said that in order to reduce risky behaviors, attention should be paid to emotional regulation, brain/behavioral system and impulsivity.These findings can have practical achievements in the educational style of teenagers.Keywords: :.Emotion dysRegulation, brain, behavioral system, impulsivity, delay discounting high risk behaviors
-
Gastroenterology and Hepatology From Bed to Bench Journal, Volume:17 Issue: 1, Winter 2024, PP 74 -86Aim
Due to the capabilities of the mobile application in the self-care of patients, the present study was conducted to design and evaluate a mobile-based self-care application for patients with liver cirrhosis.
BackgroundLiver cirrhosis is a progressive and chronic disease that, if left untreated, leads to liver cancer and, finally, the death of the patient.
MethodsThis study was conducted in six phases, including determining and confirming the validity of the minimum data set and capabilities for the application, designing a conceptual and logical model and determining the technical capabilities, designing the application, evaluating the prototype usability in a laboratory environment by technical experts, evaluation of the application usability in a real environment by 30 patients with QUIS (Questionnaire of User Interface Satisfaction) questionnaire.
ResultsThe designed application has capabilities such as calculating the patient's MELD score (Model for End-Stage Liver Disease), medication reminder, location in emergency, and conversation with the physician. The results showed that the patients evaluated the application with a score of 7.94 (out of 9 points) at a good level.
ConclusionThe self-care application can help patients with liver cirrhosis and their families access the necessary information related to the special care of the patient at any time and place; it also helps better manage the patient's life, improve the quality of life, and monitor the patient. These applications can effectively manage chronic diseases by reducing the burden of referrals and costs.
Keywords: Liver cirrhosis, Fibrosis, Self-care, Mobile phones, e-health -
تنظیم هیجان از مهم ترین چالش های دوره نوجوانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کاهش اهمیت تاخیری، تکانشگری و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان با و بدون علائم اختلال در تنظیم هیجان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه بود که بر اساس نقطه برش مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) و نرم افزار G*Power تعداد 176 نفر (هر گروه 88 نفر) به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. از مقیاس انتخاب پولی (کیربی و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری رفتار (سیدرزو همکاران، 2004) ، مقیاس سیستم فعال سازی رفتاری/ بازداری رفتاری (کارور و وایت، 1994) و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان (گراتز و رومر،2004) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS-25 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی دار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تاخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی دار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت دارد.
نتایج نشان داد که میانگین تکانشگری و سیستم مغزی رفتاری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی دار داشت (01/0>P). میانگین کاهش اهمیت تاخیری بین گروه دارای علائم اختلال در تنظیم هیجان و گروه عادی تفاوت معنی دار نداشت (05/0<P). لزوم توجه به اختلال در تنظیم هیجان به عنوان معیار مهم در ابعاد آموزشی و پیشگیرانه نوجوانان اهمیت داردکلید واژگان: اختلال در تنظیم هیجان, تکانشگری, سیستم مغزی رفتاری, کاهش اهمیت تاخیری, نوجوانانEmotion regulation is one of the most important challenges of adolescence. the purpose of this study was to compare the delay discounting, impulsivity and brain/behavioral system in adolescents with and without symptoms of Emotion dysRegulation disorder. The descriptive research method was causal-comparative. The statistical population included all secondary high school students of Kermanshah city, based on the cut point of the emotion dysregulation scale (Gratz and Romer, 2004) and G*Power software, 176 people (88 people in each group) were randomly assigned to The title of the sample size was chosen. From the Monetary Choice scale (Kirby et al. 1999), Short form of Impulsive Behavior Scale (Cyders et al. 2004) the Behavioral inhibition system / Behavioral activation system scale (Carver & White, 1994) and the emotion dysregulation scale (Gratz and Romer, 2004) was used to collect information. The data were analyzed by multivariate analysis of variance with SPSS-25 software. the results showed that the average impulsivity and behavioral brain system between the group with symptoms of disorder in emotion dysregulation and normal group were significantly different ( p < 0.01 ) . There was no significant difference in the mean of delay discounting between the group with emotional dysregulation disorder symptoms and the normal group (P<0.05). attention to disorders in emotion regulation is important as an important criterion in adolescents educational and preventive aspects .The results showed that the average impulsivity and behavioral brain system between the group with symptoms of disorder in emotion dysregulation and normal group were significantly different ( p < 0.01 ) . There was no significant difference in the mean of delay discounting between the group with emotional dysregulation disorder symptoms and the normal group (P<0.05). attention to disorders in emotion regulation is important as an important criterion in adolescents educational and preventive aspects .
Keywords: Emotion Dysregulation, Impulsivity, Brain, Behavioral System, Delay Discounting, Adolescence -
مقدمهسندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)، شایع ترین اختلال غدد درون ریز می باشد و رژیم غذایی می تواند بر روی آن تاثیرگذار باشد. با توجه به شیوع بالای سندرم تخمدان پلی کیستیک در زنان و تبعات منفی باروری که برجای می گذارد، مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی نقش ریزمغذی ها بر باروری زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک انجام شد.روش کاردر این مطالعه مرور سیتماتیک جهت یافتن مقالات مرتبط، پایگاه های اطلاعاتی بین المللی (Science Direct، Embase، Scopus، PubMed) و پایگاه های فارسی زبان (Magiran، SID و Iran Medex) با ترکیب مختلف کلمات کلیدی مرتبط با "سندرم تخمدان پلی کیستیک"، "ریزمغذی ها" و "باروری" بدون محدویت زمانی تا فوریه سال 2023 با استفاده از مقیاس ورهاگن مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هااز 1080 مقاله بررسی شده، در نهایت 13 مقاله وارد مطالعه شدند. 5 مطالعه به مکانسیم های غیرمستقیم تاثیرگذار ریزمغذی ها بر فاکتورهای موثر بر باروری پرداخته بودند که در 2 مطالعه، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد و در 3 مطالعه اثرات مفید بر متابولیسم انسولین و پارامترهای لیپیدی، تنظیم قاعدگی، تنظیم نسبت LH/FSH گزارش شد. از 8 مطالعه ای که به عملکرد تخمدان پرداختند، 7 مطالعه به بهبود عملکرد تخمدان دست یافته بودند. اکثر مطالعات بیانگر اثرات مثبت ریزمغذی ها بر باروری زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بودند.نتیجه گیریبه نظر می رسد ریزمغذی ها با بهبود باروری زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مرتبط می باشند.کلید واژگان: باروری, ریزمغذی ها, سندرم تخمدان پلی کیستیک, مرور سیستماتیکThe Role of Micronutrients on Fertility of Women with Polycystic Ovary Syndrome: A Systematic ReviewIntroductionPolycystic ovary syndrome (PCOS) is the most common endocrine disorder and diet can affect it. Considering the high prevalence of polycystic ovary syndrome in women and its negative consequences on fertility, this review study was conducted with aim to investigate the role of micronutrients on the fertility of women with polycystic ovary syndrome.MethodsIn this systematic review study, to find the related articles, international databases (ScienceDirect, Embase, Scopus, PubMed) and Persian language databases (Magiran, SID and IranMedex) were searched with different combinations of keywords related to "polycystic ovary syndrome" and " "micronutrients" and "fertility" without time limit until February 2023 using the Verhagen scale.ResultsOut of 1080 reviewed articles, finally 13 articles were included in the study. Five studies investigated the indirect mechanisms of micronutrients on factors affecting fertility; in two studies, no statistically significant difference was observed, and in three studies, beneficial effects on insulin metabolism and lipid parameters, regulation of menstruation, regulation of LH/FSH ratio were reported. Of the eight studies that investigated ovarian function, seven studies found improved ovarian function. Most of the studies showed the positive effects of micronutrients on the fertility of women with polycystic ovary syndrome.ConclusionMicronutrients seem to be associated with improved fertility in women with polycystic ovary syndrome.Keywords: Polycystic ovary syndrome, Micronutrients, Fertility, Systematic review
-
Introduction
Ultrasonography is a common tool for assessing muscle morphology. This study aims to investigate the intra-rater reliability of ultrasonography measurements of the masseter and lateral pterygoid muscles (LPM) in subjects with and without temporomandibular disorder (TMD) and to compare the measurements between the two groups.
Materials and MethodsA total of 30 individuals (15 subjects with TMD and 15 subjects without TMD) participated in the study. Imaging of the masseter muscle at rest and contraction, in addition to LPM, was performed using sonography in 2 sessions with a 2-day interval and the thickness of these muscles was measured. To assess the reliability, the intraclass correlation coefficient (ICC(3, 3)), standard error of measurement, minimal detectable change, and limits of agreement were used. Additionally, for the between-group comparison of measurements, the independent sample t-test was used. The Cohen d was used to determine the size of the differences.
ResultsICC(3, 3) for intra-rater reliability of masseter thickness in rest and clenched positions and LPM were 0.89, 0.80, and 0.86 in the asymptomatic group, and 0.88, 0.80, and 0.90 in the TMD group, respectively. The values of absolute reliability parameters, such as standard error of measurement and minimal detectable change were in a small range. Additionally, compared to the asymptomatic group, the TMD group had thicker masseter muscle in the rest position and the effect size revealed a large difference between the groups. No significant differences were found between the groups for the thickness of the masseter muscle in contraction position and LPM.
ConclusionThe results of the intra-reliability study revealed that ultrasonography is a reliable method to measure the thickness of the masticatory muscles in TMD subjects and asymptomatic subjects. Additionally, TMDs can change the thickness of the masticatory muscles.
Keywords: Temporomandibular disorder, Ultrasonography, Masticatorymuscle, Reliability -
مقدمه
سرطان دهانه رحم، یکی از شایع ترین سرطان های زنان بوده و مهم ترین عامل آغازگر آن، ویروس پاپیلومای انسانی می باشد. با توجه به تناقض یافته ها در مورد نقش آنتی اکسیدان ها در کنترل سرطان ها، مطالعه حاضر با هدف مروری سیستماتیک بر مطالعات موجود در زمینه بررسی نقش این عناصر و خطر ابتلاء به ویروس پاپیلومای انسانی و نیوپلازی داخل اپی تلیالی دهانه رحم (CIN) انجام شد.
روش کارمطالعه مرور سیستماتیک حاضر، حاصل جستجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر web of science،PubMed ،Embase ، google scholar،Scopus ، Magiran و SID توسط دو محقق بر اساس دستورالعمل PICO و استفاده از کلیدواژه های Mesh شامل: antioxidants، vitamins، Nutritional Status، Diet،Human papillomavirus ، Papillomavirus Infections، Uterine Cervical Neoplasms و ترکیب آنها با کمک عملگرهای AND و OR و شامل مطالعات مشاهده ای و کارآزمایی بالینی بود که به زبان انگلیسی و فارسی در 10 سال اخیر (2022-2012) منتشر شده بودند. جهت ارزیابی کیفیت مقالات از چک لیست NOS استفاده شد.
یافته هادر نهایت 7 مقاله با 13211 مشارکت کننده وارد مطالعه شدند. آنتی اکسیدان ها شامل: روی، سلنیوم، کاروتنوییدها، فلاونوییدها، منگنز و ویتامین های B12، C، A، D، B2، E و فولات (ویتامین B9) بود. نتایج نشان داد آنتی اکسیدان ها با مکانیسم خنثی کردن اثر استرس اکسیداتیوها و آسیب های DNA سلولی متعاقب حمله ویروس، موجب کاهش ابتلاء به HPV پایدار و تغییرات نیوپلاستیک شده و در زنان با سطوح سرمی بالاتر آنتی اکسیدانی، خطر ابتلاء به عفونت به طور معنی داری کاهش می یابد و در صورت ابتلاء، شانس پیشروی به CIN نسبت به گروه کنترل کمتر می باشد.
نتیجه گیریبا توجه به شواهد مختلف در مورد نقش آنتی اکسیدان ها در کاهش ابتلاء به ویروس HPV و نیوپلازی داخل اپی تلیالی، می توان در کنار سایر اقدامات مراقبتی و درمانی، از رژیم های غذایی و یا مکمل های حاوی این عناصر، در پیشگیری از ابتلای زنان در معرض خطر بهره برد.
کلید واژگان: آنتی اکسیدان ها, سرطان دهانه رحم, ویروس پاپیلومای انسانیIntroductionCervical cancer is one of the most common cancers in women and the HPV is an important factor to induce it. According to the contradictory findings about the role of antioxidants in cancer control, the present study was conducted with the aim of a systematic review of the existing studies on the role of these elements and the risk of HPV infection and cervical intraepithelial neoplasia (CIN).
MethodsThis systematic review was performed by a search in the reliable databases of PubMed, Web of Science, Google Scholar, Embase, Scopus, Magiran and SID by two researchers, based on the PICO guidelines and the use of Mesh terms including antioxidants, vitamins, nutritional status, diet, uterine cervical neoplasms, papillomavirus Infection, and Human papillomavirus and their combination using AND and OR operators that included observational studies and clinical trial and were published in English or Persian in the recent ten years (2012-2022). NOS checklist was used to evaluate the quality of articles.
ResultsFinally, 7 articles with13211 participants included in this study. Antioxidants included zinc, selenium, carotenoids, flavonoids, manganese, and vitamins B12, C, A, D, B2, E, and folate. The results showed that antioxidants by neutralizing the effect of oxidative stress and cellular DNA damage following a virus attack reduce the incidence of persistent HPV and neoplastic changes. In women with higher serum levels of antioxidants, the risk of infection and the chance of progression to CIN is significantly reduced compared to the control group.
ConclusionAccording to various evidence about the role of antioxidants in reducing HPV infection and cervical intraepithelial neoplasia, concurrently with other care and treatment, diets or supplements containing these elements can be used to prevent infection in women at risk.
Keywords: Antioxidants, Cervical Cancer, Human papillomavirus -
در تحقیق حاضر ویژگی های فیلم نشانگر پلی لاکتیک اسید و آنتوسیانین های استخراج شده از کلم قرمز و چغندر لبویی مورد بررسی قرار گرفت به طوری که نمونه های فیلم 1 (پلی لاکتیک اسید فاقد آنتوسیانین)، 2 (پلی لاکتیک اسید حاوی آنتوسیانین کلم قرمز)، 3 (پلی لاکتیک اسید حاوی آنتوسیانین چغندر لبویی) و 4 (پلی لاکتیک اسید حاوی آنتوسیانین چغندر لبویی و کلم قرمز) تهیه شدند و آزمون هایضخامت، حلالیت، خواص مکانیکی (میزان کشش پذیری، مقاومت به کشش، مدول الاستیک) و تغییرات مولفه های رنگیبر روی آنها صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که اختلاف آماری معنی داری در ضخامت نمونه های فیلم ملاحظه نشد(p≤0.05). بالاترین حلالیت متعلق به نمونه شاهد (فیلم 1) و پایین ترین میزان حلالیت متلعق به نمونه 4 بود.نتایج آزمون های مکانیکی نشان داد که بالاترین افزایش طول در شکست متعلق به نمونه های 3 و4 و پایین ترین افزایش طول در شکست متعلق به نمونه 1 بود (p≤0.05). همچنین پایین ترین مقاومت به کشش و مدول یانگ متعلق به نمونه 1 بود (p≤0.05). در تمامی نمونه های فیلم به جز نمونه 1، با افزایش pH (تاpH=14)،مولفه رنگیL*نمونه ها به طور معنی داری افزایش یافت (p≤0.05). همچنین در تمامی pHهای مورد بررسی، نمونه 1 دارای بالاترین مولفه رنگیL* و نمونه 3 دارای پایین ترین مولفه رنگیL* بود (p≤0.05). مولفه رنگیa* در نمونه 3، در pH=1-6، روند افزایشی و سپس تا pH=14 روند کاهشی داشت(p≤0.05). در نمونه های 2 و4 در pH=1-13، روند کاهشی و سپس تا pH=14 روند افزایشی ملاحظه شد(p≤0.05). در نمونه 3، تا pH=6، روند افزایشی و پس از آن تا pH=14 روند کاهشی ملاحظه شد(p≤0.05). در مولفه رنگی b* نمونه 2، ابتدا در pH=1-12، روند کاهشی و سپس تا pH=14 روند افزایشی ملاحظه شد (p≤0.05). مولفه رنگی b* نمونه 3 در pH=1-11، و در نمونه 4 در pH=1-12، روند کاهشی و مجدد برای هر دو نمونه تا pH=14 روند افزایشی نشان داد(p≤0.05). نمونه 4 به دلیل ویژگی های فیزیکی مناسب و تغییرات رنگی واضح تر در pH های مختلف به عنوان تیمار برتر معرفی شد.
کلید واژگان: فیلم هوشمند, پلی لاکتیک اسید, آنتوسیانین, چغندر لبویی, کلم قرمزIn the present study, the properties of polylactic acid marker film combined with red cabbage and beet anthocyanins were investigated. There were four samples: 1 (polylactic acid without anthocyanins), 2 (polylactic acid containing red cabbage anthocyanins), 3 (polylactic acid containing beet anthocyanin) and 4 (polylactic acid containing beet anthocyanin and red cabbage). Thickness, solubility, mechanical properties and changes in color indices were analyzed. The results showed that there were no statistically significant differences in the thickness of the film samples (p> 0.05). The highest solubility belonged to the sample 1 and the minimum solubility was detected insample 4. The highest increase in elongation at break was seen in samples 3 and 4 and the lowest increase in elongation at break belonged to sample 1 (p≤0.05). In all the films except sample 1, by pH rise (up to pH = 14), L * factor increased significantly (p≤0.05). In all pH ranges, sample 1 had the highest L * and sample 3 had the lowest one (p≤0.05). a * indice in sample 3, at pH = 1-6, had an increasing trend and then decreased to pH = 14 (p≤0.05). In samples 2 and 4 at pH = 1-13, a decreasing trend was observed and then up to pH=14 an increasing trend was observed (p≤0.05). For b *in sample 2 there was a decline at pH = 1-12, then up to pH = 14, an increasing trend was detected (p≤0.05). The b * of sample 3 and 4 had a fall until pH=11 and 12 respectively following an increasing trend up to pH=14 (p≤0.05). The best sample was sample 4 due to suitable physical properties and clearer color changes at different pH.
Keywords: Smart film, Polylactic acid, Anthocyanin, beetroot, Red cabbage -
Introduction
The footprint of Neuregulin 1 (NRG1) / ERbB4 in the pathophysiology of some neurological disorders and TRPV1 regulation has been indicated. The alterations in NRG1 and ErbB4 as well as the TRPV1 signaling pathway were investigated during the development of absence epilepsy in the genetic animal model of absence epilepsy.
MethodsMale WAG/Rij and Wistar rats were divided into four experimental groups of two and six months of age. The protein levels of NRG1, ERbB4, and TRPV1 were measured in the somatosensory cortex and hippocampus.
ResultsThe cortical protein levels of NRG1 and ErbB4 in the 6-month-old WAG/Rij rats were lower than in Wistar rats. Protein levels of TRPV1 were lower in two- and six-month-old WAG/Rij rats compared to age-matched Wistar rats.Hippocampal protein levels of NRG1 in 6-month-old WAG/Rij rats were lower than two-month-old WAG/Rij rats. Low levels of ErbB4 protein in two-month-old and high levels in six-month-old WAG/Rij rats were found compared to Wistar rats. Protein levels of TRPV1 were lower in the two-month-old and higher in the six-month-old WAG/Rij rats compared to age-matched Wistar rats. Furthermore, a high correlation between NRG1/ERbB4 and TRPV1 expressions in the cortex and hippocampus was indicated. The expression of NRG1/ERbB4 and TRPV1 followed a similar pattern during the life span of Wistar and WAG/Rij rats.
ConclusionOur findings indicated the potential role of the NRG1/ErbB4 pathway as well as TRPV1 in the pathogenesis of absence epilepsy. The regulatory effect of the ERbB4 receptor on the TRPV1 expression has been suggested following the similar pattern of expression.
Keywords: Epilepsy, Cerebral Cortex, Neuregulins, Transient Receptor Potential Channels, Receptor, ErbB-4 -
مقدمه
مهم ترین عامل آغازگر سرطان دهانه رحم، ابتلاء به عفونت ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) است. اگرچه واکسن ساخته شده بر علیه این ویروس، می تواند به نحو چشمگیری از ابتلاء زنان پیشگیری نماید؛ اما یافته های متناقضی در مورد عوارض جانبی آن از جمله نارسایی زودرس تخمدان مطرح شده است. مطالعه حاضر با هدف مروری سیستماتیک بر مطالعات انجام شده در زمینه ارتباط این واکسن و نارسایی زودرس تخمدان انجام شد.
روش کار:
مطالعه حاضر با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر Embase، google scholar، web of science، PubMed و Scopus توسط دو محقق مستقل، بر اساس دستورالعمل PICO و استفاده از واژه های کلیدی Mesh شامل: Papillomavirus Vaccines،Human Papillomavirus Recombinant Vaccine Quadrivalent ، Primary ovarian Insufficiency و Premature Ovarian Failure انجام شد. جهت ارزیابی کیفیت مقالات از چک لیست نیوکاسل اوتاوا استفاده شد.
یافته هاپس از بررسی و ارزیابی کیفی 128 مقاله اولیه، در نهایت 7 مقاله وارد مرور سیستماتیک شدند. طبق نتایج مطالعات جمعیت محور، ارتباط تایید شده ای بین واکسن HPV و بروز نارسایی زودرس تخمدان وجود نداشت؛ اما گزارشات مطالعات موردی که از ارتباط بین واکسن HPV و نارسایی زودرس تخمدان حمایت می کنند؛ علت بروز این عارضه را القاء پاسخ خودایمنی توسط واکسن و عوارض جانبی ناشی از ادجوانت به کار گرفته شده در آن ذکر می کنند.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه در حال حاضر واکسن HPV، موثرترین رویکرد در پیشگیری از سرطان دهانه رحم می باشد، لذا بهره مندی از منافع پیشگیرانه این واکسن معقول تر به نظر می رسد. بدیهی است مطالعات بیشتر با تاکید بر عوارض جانبی احتمالی واکسن می تواند در آینده چالش های مرتبط با این واکسن را به حداقل برساند.
کلید واژگان: نارسایی زودرس تخمدان, ویروس پاپیلومای انسانی, واکسن ویروس پاپیلومای انسانیIntroductionThe most important factor initiating cervical cancer is human papilloma virus (HPV) infection; although the HPV vaccine can significantly prevent the infection in women, there is contradictory findings about its side effects such as premature ovarian failure (POF). The present systematic review was conducted with aim to determine the association between this vaccine and POF.
MethodsThis study was conducted by search in the reliable databases of PubMed, Web of Science, Google Scholar, Embase, and Scopus by two researchers independently based on the PICO guidelines and the use of Mesh terms including Papillomavirus vaccine, Human Papillomavirus Recombinant Vaccine Quadrivalent, Primary Ovarian Insufficiency and Premature Ovarian Failure. Newcastle - Ottawa checklist was used to evaluate the quality of articles.
ResultsAfter review and evaluation of the quality of 128 primary articles, finally 7 articles were included in the systematic review. According to the results of population-based studies, there was no significant relationship between the HPV vaccine and POF; but there are case series which support the association between the HPV vaccine and POF. They declared that the cause of this complication was the induction of autoimmune response by the vaccine and the side-effects of the adjuvant used in it.
ConclusionConsidering that the HPV vaccine is currently the most effective approach in preventing cervical cancer, it seems more reasonable to use preventive benefits of this vaccine. Further studies emphasizing the possible side effects of the vaccine can minimize the challenges associated with this vaccine in the future.
Keywords: Human Papillomavirus Vaccine, Human papilloma virus, Premature Ovarian Failure -
مقدمه
احتمال انباشت بیشتر فلزات آلاینده محیطی به دلیل سطوح پایین تر آهن در بدن زنان وجود دارد. نتایج متفاوتی مبنی بر ارتباط سرب با سرطان پستان گزارش شده است، لذا جهت تجمیع دانش موجود، مطالعه مرور سیستماتیک حاضر با هدف بررسی ارتباط سرب با سرطان پستان انجام شد.
روش کار:
در این مطالعه مروری جهت یافتن مقالات مرتبط، پایگاه های اطلاعاتی بین المللی (Web of Science، Embase، Scopus، Google Scholar و PubMed) و ملی (Irandoc، Magiran، SID و IranMedex) با ترکیبات مختلف کلمات کلیدی مرتبط با "سرب" (Lead) و "سرطان پستان" (Breast Cancer) به دست آمده از MESH از سال 2022-2000 مورد بررسی قرار گرفتند. انتخاب مقالات بر اساس معیارهای ورود و خروج و ارزیابی کیفیت مقالات با استفاده از مقیاس نیوکاسل اوتاوا انجام شد..
یافته هااز 4057 مقاله بررسی شده، 13 مقاله کیفیت مناسب داشتند. تمامی مطالعات به زبان انگلیسی و از نوع مشاهده ای بودند. بر اساس اکثر مطالعات، سطح سرمی سرب با بروز سرطان پستان ارتباط نداشت، اما سطح سرب در استخوان و بافت پستان و همچنین مواجهه با سرب به عنوان آلاینده محیطی با بروز سرطان پستان در ارتباط بود.
نتیجه گیریراه های متفاوت مواجه با سرب، منجر به نتایج متفاوتی شده است و به طور قطعی نمی توان گفت مواجهه با سرب، سبب بروز سرطان پستان می گردد، در حالی که این ارتباط به روش اندازه گیری سرب نیز بستگی دارد. در این راستا انجام مطالعات طولانی مدت با اندازه گیری دقیق سرب محیطی و بافت های بدن به خصوص برای زنان با عامل خطر بیشتر پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: آلاینده, سرب, سرطان پستان, مرور سیستماتیکIntroductionThere is a possibility of more accumulation of environmental pollutants due to lower levels of iron in the body of women. Different results have been reported on the association of lead with breast cancer, therefore, this systematic review study was performed with aim to determine the relationship between lead and breast cancer.
MethodsIn this review study, to find the related articles, international databases (Web of Science, Embase, Scopus, Google Scholar and PubMed) and national (Irandoc, Magiran, SID and IranMedex) were searched with different keyword combinations related to "Lead" And "Breast Cancer" obtained from MESH in 2000 to 2022. Selection of articles was based on inclusion and exclusion criteria and articles' quality was assessed using the Newcastle Ottawa scale.
ResultsOut of 4057 articles reviewed, 13 articles had good quality. All studies were in English and were observational. According to most studies, serum lead levels were not associated with breast cancer, but lead levels in bone and breast tissue were also associated with exposure to lead as an environmental contaminant with breast cancer.
ConclusionDifferent ways of exposure to lead have led to different results and it cannot be certainty said that exposure to lead causes breast cancer, while this relationship also depends on the method of measuring lead. In this regard, long-term studies with accurate measurement of environmental lead and body tissues, especially for women at higher risk are recommended.
Keywords: Breast Cancer, environmental pollutants, Lead, Systematic review -
Purpose
School revitalization plays an important role in students' academic performance. Therefore, the purpose of the present research was to present an integrated curriculum model in order to revitalize elementary schools.
MethodologyThe present study was applied in terms of purpose and descriptive survey in terms of methodology. The research population included the professors, experts of the Education Department of Tehran province, and the sample size was determined 289 people using the Cochran formula. Participants were selected using stratified random sampling method according to their job position. The data collection tool included a researcher-made questionnaire of an integrated curriculum aimed at revitalizing elementary schools, whose content validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.83using Cronbach's alpha method. Data analysis was carried out using exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and AMOS software.
FindingsThe results showed that the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools consisted of 68 design items, i.e. goal (8 items) content (9 items), content organization (5 items), characteristics of learning activities (5 items), learning activity strategy (5 items), and evaluation (8 items), of which only the factor loading of 40 items was higher than 0.40. Also, the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools had a good fit and the integrated curriculum for revitalizing elementary schools had a significant effect on all six components of goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation (P<0.05).
ConclusionAccording to the results of this research, an effective step can be taken to revitalize elementary schools through the items of each of the six components of the integrated curriculum, including the goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation.
Keywords: Education, Media Literacy, Media Literacy Education, Secondary Education -
Background
So far, there is much less information about the effects of urinary incontinence on postural control. Therefore the aim of this study is to investigate the differences in postural control using linear and non-linear analyses of the center of pressure (COP) time-series in anteroposterior (AP) and mediolateral (ML) directions between females with and without stress urinary incontinence (SUI).
MethodsThis case-control study included 22 continent females and 22 SUI females. In this study, static postural control during four different postural tasks was evaluated using a force plate. All participants performed separate 60-sec standing trials with eyes open in the empty bladder and full bladder conditions. Mean, range, velocity, area circle of COP displacements, and approximate entropy (ApEn) of COP time-series were calculated from the 60-sec standing trials for all participants. The independent sample t-test was also used to compare COP variables between the two groups and paired sample t-test was used to assess changes between the full bladder and empty bladder conditions within each group. The effect size of Cohen's d was used to assess the magnitude of the differences between the two groups.
ResultsThe findings revealed a significant group × task interaction for the mean of ML displacement and ApEn of COP. SUI females showed more AP displacement range in the full bladder (pvalue= 0.020, effect size=0.74) and a higher velocity (empty bladder: p=0.040, effect size=0.63) (full bladder: p=0.020, effect size=0.75) than the continent group. Generally, the SUI females had lower ApEn than the continent females, although the differences were not significant. While the variables of COP were unaffected by bladder fullness in the continent group, the SUI group in full bladder condition experienced more AP range (p=0.030), and area circle (p=0.007) of COP sway in quiet standing.
ConclusionThese results provide more support for the hypothesis that postural control can be impaired following SUI, although future investigations on this topic are recommended.
Keywords: Urinary Incontinence, Pelvic Floor Disorder, Postural Control, Balance, Center of Pressure -
Background
Temporomandibular joint disorders (TMJDs) are the main musculoskeletal cause of orofacial pain. This study aimed to assess the efficacy of manual therapy and routine treatment compared with routine treatment on pain, maximum mouth opening (MMO), and cervical range of motion (ROM) in patients with the temporomandibular joint disorder (TMJD).
MethodsThis study was performed at the biomechanics laboratory of the physiotherapy department of Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. A total of 30 patients with TMJD were randomized into 2 groups: an intervention group (manual therapy plus routine treatment) and a control group (conventional treatment). Treatment included 10 sessions. The primary outcome was pain intensity and the secondary outcomes were MMO, and range of cervical flexion and extension. The outcomes were measured at the baseline, at the end of the treatment, and after a 4-week follow-up period. The repeated measures analysis of variance was used to assess group × time interaction, and the Bonferroni adjustment was used for between-group comparisons. The effects size of Cohen's d was used to determine the magnitude of between-group differences.
ResultsThe results showed that there were significant group × time interactions for pain, MMO, and the cervical flexion ROM (P<0.001). In comparion with the baseline, the intervention group showed significant improvements in jaw pain, MMO, and cervical flexion ROM (P<0.001), while in the control group, compared with the baseline, only pain and MMO significantly improved (P<0.05). Results of between-group comparisons revealed that there were significant and clinical differences between the 2 groups after treatment, and the intervention group had lower jaw pain, more MMO, and cervical flexion than the control group (P<0.001). In addition, the efficacy of manual therapy based on the Cohen's d was large for the outcomes of pain, MMO, and cervical flexion.
ConclusionThe findings showed that adding manual therapy of the upper cervical spine and TMJ to the routine treatment could be an effective intervention for patients with TMD.
Keywords: Temporomandibular Joint, Temporomandibular Disorder, Manual Therapy -
Background and aims
Workplace bullying is an occupational hazard with destructive effects. The aim of this study was to assess the antecedents and the consequences of bullying among nurses.
MethodsThis narrative review was conducted in 2021. An online literature search was performed in several Persian and English databases, namely Magiran, SID, Noormags, Elmnet, IranMedex, PubMed, and Scopus. Search protocol was limited to the time interval between 2010 and 2020. Search key terms were, “bullying”, “coercion”, “healthcare providers”, “nurse”, and “horizontal violence”. Advanced search was also performed in Google Scholar. Inclusion criteria were publication in English or Persian, access to full-text, and publication as an original article.
ResultsSixteen articles were included in this study. The two main antecedents of workplace bullying were personal and organizational factors and the three main consequences of bullying were physical, mental, and occupational consequences.
ConclusionAs bullying is associated with different physical, mental, and occupational consequences, healthcare managers need to employ strategies to determine and manage bullying antecedents and reduce bullying prevalence.
Keywords: Bullying, Coercion, Nurse, Healthcare providers, Narrative review -
پژوهش حاضر به بررسی طراحی الگوی برنامه درسی تلفیقی در جهت شاداب سازی مدارس ابتدایی پرداخته است. این پژوهش از نظر روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید و صاحب نظران رشته علوم-تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی، روان شناسان، کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش تشکیل دادند مصاحبه نیمه ساختار یافته با 14 نفر از خبرگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه های ضبط شده به صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزری با اطلاعات گردآوری شده حاصل از مصاحبه ها با تکنیک نحلیل محتوا، شامل روش هایی که برای تحلیل متون نوشتاری حاصل از مصاحبه و نرم افزار Maxqda مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند. برای اعتبار بخشی الگوی طراحی برنامه درسی تلفیقی، از روش دلفی استفاده شد. روش دلفی به شیوه های مختلفی مورد استفاده گرفت . یکی از کاربردهای این روش، به منظور نظرخواهی از خبرگان و متخصصان برای تایید اعتبار الگوهایی که از پژوهش منتج شده اند، است. بدین منظور برای اعتباربخشی الگوی طراحی برنامه درسی تلفیقی در جهت شاداب سازی مدارس بر اساس الگوی اکر، الگوی پیشنهادی به صاحب نظران و متخصصان ارایه شده و نظر آنان را درباره ویژگی های منطق برنامه درسی و هر یک از عناصر برنامه درسی تلفیقی جمع آوری شد.. نتایج نشان داد مدل ارایه شده الگوی برنامه درسی تلفیقی در جهت شاداب-سازی مدارس ابتدایی شامل اهداف، محتوا، سازماندهی محتوا، ویژگی فعالیتهای یادگیری، راهبردهای فعالیتهای یادگیری و ارزشیابی می باشند.
کلید واژگان: برنامه درسی تلفیقی, شاداب سازی مدارس ابتدایی, مدیریت آموزشی, الگوی اکرJournal of Management and Leadership Studies in Educational Organizations, Volume:1 Issue: 3, 2021, PP 35 -57The present study examines the design of an integrated curriculum model for the revitalization of primary schools. This research is qualitative and phenomenological. The statistical population of this study consisted of professors and experts in the field of educational sciences with a focus on curriculum planning, educational management, psychologists, experts of the General Directorate of Education. Semi-structured interviews with 14 experts were purposefully selected and The seven-step clicher method with the information collected from the interviews with the content analysis technique, including the methods that were analyzed for the analysis of written texts from the interview and Maxqda software. The Delphi method was used to validate the integrated curriculum design model. The Delphi method was used in different ways. One application of this method is to consult experts and specialists to validate the patterns that have emerged from the research. For this purpose, in order to validate the integrated curriculum design model in order to refresh the schools based on the Aker model, a proposed model is presented to experts and specialists and their opinion on the characteristics of curriculum logic and each of the elements of the curriculum. The results showed that the proposed model of the integrated curriculum model in order to revitalize primary schools includes goals, content, content organization, specificity of learning activities, strategies of learning activities and evaluation.
Keywords: integrated curriculum, elementary school revitalization, Educational Management, Aker model -
Objective(s)The mechanisms of rabies evasion and immunological interactions with the host defense have not been completely elucidated. Here, we evaluated the dynamic changes in the number of astrocytes, microglial and neuronal cells in the brain following intramuscular (IM) and intracerebral (IC) inoculations of street rabies virus (SRV).Materials and MethodsThe SRV isolated from a jackal and CVS-11 were used to establish infection in NMRI-female mice. The number of astrocytes (by expression of GFAP), microglial (by Iba1), and neuronal cells (by MAP-2) in the brain following IM and IC inoculations of SRV were evaluated by immunohistochemistry and H & E staining 7 to 30 days post-infection.ResultsIncreased numbers of astrocytes and microglial cells in dead mice infected by SRV via both IC and IM routes were recorded. The number of neuronal cells in surviving mice was decreased only in IC-infected mice, while in the dead group, this number was decreased by both routes.The risk of death in SRV-infected mice was approximately 3 times higher than in the CVS-11 group. In IC-inoculated mice, viral dilution was the only influential factor in mortality, while the type of strain demonstrated a significant impact on the mortality rate in IM inoculations.ConclusionOur results suggested that microglial cells and their inflammatory cytokines may not contribute to the neuroprotection and recovery in surviving mice following intracerebral inoculation of SRV. An unexpected decrease in MAP2 expression via intramuscular inoculation indicates the imbalance in the integrity and stability of neuronal cytoskeleton which aggravates rabies infection.Keywords: Astrocyte, Intracerebral, Intramuscular, Microglia cells, Neurons, Street rabies virus
-
هدف
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی برنامه درسی تلفیقی در جهت شادابسازی مدارس ابتدایی بود.
مواد و روش هاروش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختار یافته با 14 نفر از خبرگان به صورت هدفمند انتخاب شدند، انجام شد. مصاحبه های ضبط شده به صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزری مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هاتحلیل منجر به استخراج 6 مقوله در زمینه برنامه درسی تلفیقی در جهت شادابسازی مدارس گردید.
نتیجه گیریمقولات شامل اهداف، محتوا، سازماندهی محتوا، ارزشیابی، ویژگی فعالیتهای یادگیری، راهبردهای فعالیتهای یادگیری بودند
کلید واژگان: پدیدارشناسی, برنامه درسی تلفیقی, شادابسازی مدارس ابتداییPurposeThe aim of this study was to study the phenomenology of an integrated curriculum in order to revitalize primary schools.
Materials and MethodsThe method of the present study was qualitative and phenomenological. Semi-structured interviews were conducted with 14 purposefully selected experts. Recorded interviews were recorded in writing and analyzed by a seven-step clicher method.
FindingThe analysis led to the extraction of 6 categories in the field of integrated curriculum in order to rejuvenate schools.
ConclusionThe categories included objectives, content, content organization, evaluation, specificity of learning activities, strategies of learning activities.
Keywords: Phenomenology, Integrated Curriculum, Primary School Revitalization -
Introduction
Considering that portal hypertension is principally caused by hepatic fibrosis, some studies postulated the predictive value of serum liver fibrosis indices in the diagnosis of portal hypertension. In this study we assessed the prognostic value of serum indices in the diagnosis of portal hypertension in cirrhotic patients.
MethodsOne hundred two cirrhotic patients were selected according to inclusion/exclusion criteria. Cirrhosis and the Child-Pugh score was determined by the gastroenterologist. Portal hypertension was diagnosed by the radiologist using the color Doppler method. The fasting blood sample was drawn and different serum indices were determined. The following indices were calculated: FIB4, Fibroindex, APRI, FORNS, LOK.
ResultsThe patients mean age was 54.39±6.60 years. About 52.94% of the patients were women. The mean liver enzymes level was higher in patients with portal hypertension. In 50.98% of patients, the etiology of cirrhosis was viral hepatitis. Significant differences was observed between the two groups regarding the studied indices (P<0.05). According to the results of the ROC curve, the FORNS index was a better predictive marker of portal hypertension in cirrhotic patients. The maximum AUC (area under the curve) was for the FORNS index. According to the results of diagnostic tests, the FORNS index had adequate sensitivity and specificity in the diagnosis of portal hypertension with the cut-off value of 8.51.
ConclusionThe results of the present study showed that the FORNS index is a better predictor of portal hypertension in cirrhotic patients.
Keywords: Cirrhotic patients, Portal hypertension, Noninvasive indices -
Introduction
Gastrointestinal (GI) bleeding is the most life-threatening complication of cirrhosis and it's predicting is crucial for the management of cirrhotic patients. The present study aimed to assess the relationship between INR and plasma fibrinogen level and the risk of GI bleeding using in cirrhotic patients.
MethodsIn the present cross-sectional study, seventy-eight cirrhotic patients were enrolled. We assessed demographic, biochemical, hematologic parameters in all patients. Underlying diseases and the etiology of cirrhosis were documented. The Child-Pugh and the Model for End-stage Liver Disease (MELD) scores were used to assess the severity of liver cirrhosis. The history of bleeding episodes within 6 months before inclusion were recorded. A blood sample was drowned and fibrinogen and prothrombin time (PT) were measured and INR was calculated.
ResultsThe patients' mean age was 51.23±15.08 years and 40 (51.3%) were male. About 17 patients (%21.7) had a history of GI bleeding within 6 months before the study. The significant difference was observed between the two groups who experienced bleeding and who did not regarding the fibrinogen level (P < 0.05). The fibrinogen level was a better predictive marker of bleeding in cirrhotic patients (AUC: 0.87). According to the results of predictive tests, the fibrinogen level had a sensitivity of (77%) and specificity of (%94) in the prediction of bleeding with the cut-off value of 182.5.
ConclusionThe results of the present study showed that the fibrinogen level is a better predictor of bleeding in cirrhotic patients compared with INR.
Keywords: cirrhotic patients, Coagulopathy, Fibrinogen, INR -
Peptic ulcer disease is a common gastrointestinal disorder, the prevalence of which has reduced in recent years due to effective new treatments. Peptic ulcer perforation is an emergent life-threatening condition that causes pneumoperitoneum and septic shock. It often requires surgical procedures. We describe two cases of peptic ulcer perforation with only mild discomfort on the epigastric region since several months before. The patients were treated with a high dose proton pump inhibitor and conservative treatment without surgical procedures. Weekly follow up of the cases showed that the clinical condition of patients remained stable without any new signs and symptoms. This report shows that noninvasive treatment alone can be effective in some cases with mild symptoms.Keywords: Peptic ulcer perforation, pneumoperitoneum, proton pump inhibitors, conservative treatment
-
پیش زمینه و هدف
با توجه به اینکه تجویز مکمل آهن در بارداری، اغلب به طور روتین و بدون توجه به شرایط همودینامیک مادر انجام می شود، لذا امکان دارد با عوارض بارداری و زایمان همراه باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مصرف فروسولفات بر نوع زایمان و آپگار هنگام تولد نوزاد، در زنان باردار با هموگلوبین بالا انجام گرفت.
مواد و روش هامطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور بر روی 140 خانم باردار سالم غیرسیگاری با سن 35-18 سال؛ شاخص توده بدنی نرمال، سن بارداری 18-14 هفته و تک قلو، هموگلوبین بالایg/dl 2/13و فریتین بالای µg/l15به انجام رسید. مادران از هفته 20 بارداری، به صورت تصادفی در دو گروه درمان با قرص فرو سولفات(حاوی 50 میلی گرم آهن عنصری) و دارونما قرار گرفتند. هر دو گروه تا زمان تولد نوزاد، پیگیری و ازنظر نوع زایمان و آپگار هنگام تولد نوزاد مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته هااگرچه بعد از مداخله، میزان هموگلوبین(03/0=P) و فریتین(04/0=P) در گروه درمان بیش از گروه دارونما بود؛ اما ازنظر ابتلا به آنمیg/dl)11Hb<)، تفاوت معنی داری در بین دو گروه مشاهده نشد (1/0=P). همین طور ازنظر وزن تولد نوزادانشان، تفاوت معنی داری وجود نداشت(2/0=P)؛بااین حال، فراوانی زایمان با سزارین(01/0=P) و تولد نوزاد با نمره آپگار پایین تر از 8 (02/0=P)، در گروه درمان بیش از گروه دارونما بود.
بحث و نتیجه گیریمصرف مکمل آهن در زنان باردار با هموگلوبین بالای g/dl2/13، افزایش میزان زایمان سزارین و تولد نوزاد با آپگار پایین را به دنبال داشت، لذا به نظر می رسد تجویز روتین مکمل آهن در بارداری باید بااحتیاط بیشتری صورت گیرد.
کلید واژگان: فروسولفات, بارداری, هموگلوبین, نمره آپگار, سزارینBackground & AimsPrescribing routine Iron supplementation during pregnancy regardless of the maternal hemodynamic condition that may be accompanied with pregnancy and delivery complications. This study conducted to assessing the effect of iron supplementation in pregnant women with high hemoglobin on delivery type and newborn’s Apgar score.
Material &MethodsThe randomized double-blind clinical trial performed on 140 healthy pregnant women, 18-35years old, normal BMI, nonsmoker, in the 14th - 18th weeks of singleton pregnancy with Hb> 13.2 g/dL and ferritin > 15 μg/l. Mothers were randomly assigned to experimental and control groups from the 20th week of pregnancy, the experimental group received one ferrous sulfate tablet (50 mg) daily, while the control group received a placebo. Both of them were followed up to delivery and the type of birth and newborn’s Apgar were evaluated and compared.
ResultsThere was significant differences between the two groups in Hb (P = 0.03) and ferritin (P=0.04) levels after intervention, but the incidence of anemia exhibited no difference between them (P = 0.1). In addition there was no different between the two groups in birth weight (P=0/2), but the incidence of cesarean section (P=0/01) and low birth Apgar score (less than 8) (P=0/02) in drug group more than other group.
ConclusionIron supplementation increased the risk of cesarean section and low Apgar score in pregnant women with Hb concentrations greater than 13.2 g/dl; therefore, it should be done with caution in pregnancy.
Keywords: Ferrous sulfate, Pregnancy, Hemoglobin, Apgar score, cesarean
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.