به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

leila keikavoosi-arani

  • Elham Ehsani-Chimeh, Leila Keikavoosi-Arani, Behzad Zohrevandi, Amirhossein Asghari, Enayatollah Homaie Rad

    Providing pre-hospital emergency services is accessible in Iran but costly for the country’s health system. This study calculated the willingness to pay (WTP) for pre-hospital emergency services in Iran. Discrete choice experiment (DCE) was used to measure the population’s WTP for ambulance services focusing on time, price, and quality of services. Four hundred and sixty people in Rasht city, Iran, participated in this online survey. Participants preferred lower transfer fees (β = -0.7, P˂ 0.05), lower time of reaching to the scene (β = -0.061, P˂ 0.05), lower time to arrive to the hospitals (β = -0.038, P ˂ 0.05), Private ambulance (β = -0.151, P ˂ 0.05), and emergency medical services (EMS) technicians (β = 0.209, P ˂ 0.05). Patients’ WTP in selecting EMS services can help policymakers to provide the best services.

    Keywords: Ambulance, Pre-Hospital Emergency, Preferences, Willingness To Pay (WTP), Discrete Choice Experiment, Iran
  • مصطفی گل چوبی، لیلا کیکاوسی آرانی*
    مقدمه

    ارایه مراقبت ایمن توسط واحدهای امدادی اورژانس پیش بیمارستانی در حوادث و بحران ها نقش موثری در کاهش بار جراحات و آسیب ها دارد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر ارایه مراقبت ایمن توسط واحدهای امدادی اورژانس پیش بیمارستانی در استان مازندران انجام شد.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی (مقطعی) بود. جامعه آماری پژوهش پرسنل عملیاتی واحدهای امدادی پایگاه های منتخب اورژانس پیش بیمارستانی استان مازندران بودند(165=N). نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که در بررسی روایی محتوای کمی از شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا استفاده شد. سپس پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 82/0برآورد شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار20 SPSS انجام شد. رتبه بندی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارایه مراقبت ایمن واحدهای امدادی اورژانس پیش بیمارستانی با آزمون فریدمن انجام شد.

    یافته ها:

     از دیدگاه پرسنل عملیاتی واحدهای امدادی اورژانس پیش بیمارستانی استان مازندران، پنج عامل در ارایه مراقبت ایمن این واحدها موثر بود که عامل انگیزه به عنوان اثرگذارترین عامل در رتبه اول (با میانگین رتبه 3/49) و تجهیزات پزشکی به عنوان کم اثرترین عامل در رتبه پنجم (با میانگین رتبه 5/49) بود.

    نتیجه گیری:

     سیاست گذاری در زمینه ارتقای انگیزه پرسنل واحدهای امدادی و آموزش آنها، تامین نیروی انسانی لازم، مدیریت واحدهای امدادی و ارتقای تجهیزات پزشکی موجب ارتقای ارایه مراقبت ایمن واحدهای امدادی اورژانس پیش بیمارستانی می شود.

    کلید واژگان: واحد امدادی, مراقبت ایمن, اورژانس پیش بیمارستانی
    Mostafa Golchobi, Leila Keikavoosi-Arani *
    Introduction

    Providing safe care in accidents and crises by pre-hospital emergency aid units plays an effective role in reducing the burden of injuries and damages. This study was conducted with the aim of investigating the factors affecting the provision of safe care by pre-hospital emergency units in Mazandaran province.

    Methods

    This research was descriptive-analytical (cross-sectional). The statistical population of the research was operational personnel of emergency units of selected pre-hospital emergency bases in Mazandaran province (N=165) and sampling was done by census method. The data collection tool was a researcher-made questionnaire, which was used to check the quantitative content validity using the content validity index and the content validity ratio. Then the reliability of the questionnaire was estimated by Cronbach's alpha method of 0.82. Data analysis was done using SPSS 20 software. The ranking and prioritization of factors affecting the provision of safe care in pre-hospital emergency units was done with Friedman's test.

    Results

    From the point of view of operational personnel of pre-hospital emergency aid units of Mazandaran province, 5 factors were effective in providing safe care in pre-hospital emergency aid units, which is the motivation factor in the first place (with an average rating of 3.49) as the most effective factor and medical equipment in the fifth place (with an average rating of 5.49), was the least effective factor.

    Conclusion

    Policy-making in the field of improving the motivation of the personnel of relief units and their training, providing the necessary manpower, managing relief units and improving medical equipment will improve the provision of safe care in pre-hospital emergency relief units.

    Keywords: Rescue unit, Safe care, Pre-Hospital Emergency
  • لیلا کیکاوسی آرانی*، اصغر قهری، الهام احسانی چیمه
    مقدمه

    غرق شدگی از شایع ترین تروماهای دریایی است. هر چند امروزه در دنیا، غرق شدگی موردتوجه سیاست گذاران سلامت قرار گرفته است ولی مسیله غرق شدگی در مدیریت ایمنی دانش آموزان مغفول مانده است. این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی کننده های اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از ترومای غرق شدگی در دانش آموزان غرب شهر تهران با رویکرد مدیریت ایمنی انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی) مقطعی) بود. جامعه آماری پژوهش، والدین دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره اول ابتدایی مدارس منتخب دولتی غرب تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند (3000=N). نمونه گیری به روش تصادفی در دسترس بود. 340 نفر از والدین مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با رویکرد جدید مدیریت ایمنی (پیشگیری از وقوع حادثه با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه) بر اساس مدلی انگیزش محافظت (مدل رفتاری پیشگیرانه) بود که پایایی و روایی آن بررسی شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 26 SPSS و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.  

    یافته ها

    مدل موردمطالعه 67% واریانس رفتارهای پیشگیرانه از ترومای دریایی غرق شدگی را تبیین نمود. 69.7% از دانش آموزان سابقه استفاده از کلاس های شنا را نداشتند. بیشترین همبستگی بین رفتار پیشگیرانه از غرق شدگی و هزینه های درک شده بود (0.579-=r و 0.01>P). تعداد 237 دانش آموز (69.7%) هرگز رفتار پیشگیرانه «یادگیری فنون شنا یا کسب توانایی شنا از مربیان حرفه ای شنا « از خود نشان ندادند.

    نتیجه گیری

    رابطه معنادار بین بیشتر سازه های مدل انگیزش محافظت با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از غرق شدگی و وجود بیشترین همبستگی بین رفتار پیشگیرانه و هزینه درک شده، بر طراحی برنامه های آموزشی رایگان در جهت افزایش دانش و انگیزش دانش آموزان درباره رفتارهای پیشگیرانه از غرق شدگی تاکید دارد.

    کلید واژگان: مدیریت ایمنی, رفتارهای پیشگیرانه, تروما, غرق شدگی
    Leila Keikavoosi-Arani*, Asghar Ghahri, Elham Ehsani-Chimeh
    Introduction

    Drowning is one of the most prevalent accidents in aquatic environments. Although drowning has been noticed by healthcare policymakers in the world today, the issue of drowning has been neglected in the safety management of students. This research was conducted with the aim of investigating the predictors of adopting preventive behaviors from drowning trauma among students in the west of Tehran city with the approach of safety management.

    Material and Methods

    This study was descriptive-analytical (cross-sectional). The statistical population of this research included all parents of students who were studying in the first grade of the selected public schools in West of Tehran city in the academic year of 2021-2022 (N=3000). The random convenience sampling was used and 340 parents participated in this study. The data collection tool was a researcher-made questionnaire with a new approach to safety management (preventing accidents by doing preventive behaviors) based on a protection motivation model (preventive behavior model), of which reliability and validity were checked. Data analysis was done using SPSS 26 software and Pearson correlation test and linear regression.

    Results

    The constructs of the protection motivation model explained 67% of the variance of the behavioral intention of protection motivation and 69.7% students had no history of taking swimming classes. The highest correlation was between behavior and perceived costs (r=-0.579 and P<0.01) and 237 students (69.7%) had never exhibited preventive behaviors of learning swimming techniques or gaining swimming abilities from professional swimming coaches.

    Conclusion

    A significant relationship between the most constructs of the protection motivation model by performing drowning prevention behaviors, as well as the strongest correlation between preventive behaviors and perceived cost structure, emphasizes the design of free educational programs to increase students’ knowledge and motivation in the field of drowning prevention behaviors.

    Keywords: Safety management, Preventive behaviors, Trauma, Drowning
  • سهیلا عزیزی، لیلا کیکاوسی آرانی، سمیه حسام*

    مقدمه:

     هدف پژوهش حاضر، طراحی الگویی جهت شناسایی عوامل موثر بر بهره وری کارکنان غیردرمانی بیمارستان می باشد؛ امروزه تمامی کشورهای جهان در تلاش اند تا با مصرف منابع کمتر به مقدار تولید بیشتر، جایگاهی مناسب در صحنه رقابت جهانی و افزایش رفاه زندگی مردم دست یابند. در این میان، منابع انسانی به عنوان یکی از عوامل و نهادهای اصلی هر سازمان، نقش بسزایی در کیفیت ستادی آن سازمان دارد.

    روش پژوهش: 

    پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی - همبستگی و روش گرداوری داده ها، پرسشنامه ای می باشد. نمونه آماری پژوهش شامل 135 نفر از کارکنان غیردرمانی بیمارستان مریم استان البرز می باشد. هم چنین به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از آزمون کولموگروف، آزمون t، تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاکی از آن است،  متغیرهای تحقیق و توسعه، ظرفیت سازمانی، قوانین دولت، عمر تجهیزات، هزینه های انرژی، ترکیب نیروی کار، اخلاق کاری و مدیریت بر بهره وری تاثیر معنادار دارد و متغیر ثبات و امنیت شغلی بر بهره وری تاثیر معنادار ندارد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش نشان می دهد، متغیرهای تحقیق و توسعه، ظرفیت سازمانی، قوانین دولت، عمر تجهیزات، هزینه های انرژی، ترکیب نیروی کار، اخلاق کاری و مدیریت می تواند بر بهره وری کارکنان غیردرمانی بیمارستان تاثیرگذار باشد.

    کلید واژگان: بهره وری, تحقیق و توسعه, مدیریت
    Soheila Azizi, Leila Keikavoosi-Arani, Somayeh Hessam *
    Introduction

    The aim of the current research is to design a model to identify factors affecting the productivity of non-medical hospital employees. Today, all the countries of the world are trying to achieve a suitable position in the global competition scene and increase the welfare of people's lives by consuming fewer resources and producing more. Meanwhile, human resources, as one of the main factors and institutions of any organization, plays a significant role in the quality of the headquarters of that organization.

    Methods

    The research is applied and descriptive correlation and the data collection method is a questionnaire. The statistical sample of the research includes 135 non-medical employees of Maryam Hospital in Alborz province. Also, in order to test the research hypotheses, the Kolmogorov test, t-test, confirmatory factor analysis, structural equation analysis, and SPSS and Smart PLS software were used.

    Results

    The research results indicate that research and development variables, organizational capacity, government laws, equipment life, energy costs, workforce composition, work ethics, and management have a significant impact on productivity. On the other hand, the stability and job security variable have no significant effect on productivity.

    Conclusion

    The results of the research show that research and development variables, organizational capacity, government laws, equipment life, energy costs, workforce composition, work ethics, and management can affect the productivity of non-medical hospital employees.

    Keywords: Productivity, research, development, Management
  • سید هادی حسینی، محمد عرب*، لیلا کیکاوسی آرانی
    زمینه و اهداف

    مدیریت ایمنی فرآیند تعیین، تحلیل، تخمین و پیشگیری از خطرات است و بیمارستان ها به دلیل حساسیت زیاد و انتظارات ذی نفعان، نیازمند ارزیابی آن هستند؛ لذا این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت مدیریت ایمنی در حوزه های ستادی و بالینی بیمارستان ها به انجام رسید.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در 10 بیمارستان در دسترس وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1397 با حجم نمونه 124 نفر انجام پذیرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 115 سوالی در دو حوزه ستادی (کمیته ایمنی و حوادث، سازمان و ساختار) و بالینی (اتاق عمل و بخش های بستری) بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید.

    یافته ها

    وضعیت کلی مدیریت ایمنی در 10 بیمارستان، «متوسط» ارزیابی شد. اختلاف میان میانگین امتیازات بخش های بستری از نظر آماری معنی دار بود (003/0=p). همچنین این امتیازات با درصد اشغال تخت بیمارستان ها ارتباط معکوس و معنی دار داشتند (011/0=p)؛ و نیز با مجموع امتیاز کمیته ایمنی و حوادث، ارتباط مستقیم و معنی دار مشاهده گردید (005/0=p).

    نتیجه گیری

     برای تقویت مدیریت ایمنی در بخش های بستری لازم است که مراجعات، مدیریت شده و با ظرفیت خدمت رسانی بخش ها هماهنگ گردد. همچنین بهبود فعالیت های ستادی (کمیته ایمنی و حوادث) با توجه به ارتباط معنادار و مستقیم آن با مدیریت ایمنی در بخش های بالینی، ضروری است.

    کلید واژگان: مدیریت ایمنی, مدیریت بیمارستانی, بیمارستان های دانشگاهی
    Seyed Hadi Hosseini, Mohammad Arab*, Leila Keikavoosi-Arani
    Background and aims

    Safety management is the process of determining, analyzing, estimating, and preventing risks, and hospitals need to evaluate it due to the high sensitivity and stakeholder expectations. Therefore, this study was conducted to evaluate the status of safety management in the selected hospitals’ headquarter and clinical settings.

    Methods

    This descriptive-analytical study was performed in 10 available hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences in 2018 with a sample size of 124 people. Data collection tool was a 115-item questionnaire in two areas: headquarters (safety and accident committee, organization, and structure) and clinical setting (operating room and inpatient wards), and its validity and reliability was approved.

    Results

    The general status of safety management in 10 hospitals was assessed as "moderate", the difference between the mean scores of hospital wards was statistically significant (p=0.003). These scores were inversely and significantly related to the hospital bed occupancy rate (p=0.011), and also a direct and significant relationship was observed between the total scores of the safety and the accidents committee (p=0.005).

    Conclusion

    To strengthen safety management in the inpatient wards, it is necessary that the referrals be managed and coordinated with the service capacity of wards. It is also necessary to improve the activities of headquarter (the safety and accident committee) due to its direct significant relationship with safety management of clinical wards.

    Keywords: Safety Management, Hospital Administration, University Hospitals
  • مرضیه توکل، ثمین شرفیان، یاسمن شاکر، مهلا علیزاده، لیلا کیکاوسی آرانی، مصطفی قربانی، مریم خوشخوی
    زمینه و هدف

    آسم شایع ترین بیماری تنفسی مزمن در کودکان است. 5-10درصد بیماران از بیماری شدید رنج می برند که منجر به محدودیت در فعالیت روزانه می شود. آسم تاثیر به ویژه نوع شدید تاثیرقابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. این مطالعه برای ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به آسم 12-8 ساله طراحی شده بود.

    مواد و روش‌ها

     دراین مطالعه مقطعی از پرسشنامه PedsQL TM 4,0استفاده شده است. بیماران 8-12 ساله مبتلا به آسم که آسم آنها بر اساس شرح حال و معاینه بالینی تایید شده و والدین آنها پرسشنامه را تکمیل کردند. همین پرسشنامه در کودکان سالم انتخاب شده از همین گروه سنی در مدارس تکمیل گردیده و سپس نتایج آنالیز شده است .

    یافته‌ها

    بیش از نیمی از بیماران و گروه کنترل پسر بودند (85 نفر = 85.6 درصد). میانگین نمره کل PedsQLTM 4،0 TM در گروه آسم 23.11 (60/15=SD) در مقایسه با 8.96 (89/9 =SD) در گروه کنترل بود (P <0.001). تمام جنبه های مختلف کیفیت زندگی ؛ عملکرد جسمی ، عملکرد اجتماعی ، عملکرد عاطفی و عملکرد تحصیلی در گروه آسم به طور قابل توجهی پایین تر بود. نمره کیفیت زندگی در بیمارانی که سابقه بستری شدن در بیمارستان و مبتلایان به آسم شدید بطور قابل توجهی پایین تر بود (05/0 <ح). تفاوت معنی داری در نمره PedsQLTM 4،0 TM بین دختران و پسران وجود نداشت (05/0 <p).

    نتیجه‌گیری

    آسم تاثیر سویی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی کودکان شامل عملکرد فیزیکی،عملکرد احساسی،عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی دارد.

    کلید واژگان: آسم, کیفیت زندگی, کودکان
    Marzieh Tavakol, Samin Sharafian, Yasaman Shaker, Mahla Alizadeh, Leila Keikavoosi-Arani, Mostafa Ghorbani, Maryam Khoshkhui
    Background and Aim

    Asthma is the most common chronic respiratory disease in children. Most of the asthmatic patients are considered mild; however, 5-10% of patients suffer from severe disease Asthma has a considerable impact on patients' quality of life, especially among severe asthmatic patients. This study was designed to evaluate the quality of life in 8-12-year-old asthmatic patients.

    Materials and Methods

    A cross-sectional study was conducted in 2017-2018 using the Persian version of PedsQLTM 4,0 questionnaire. A total of 140 asthmatic patients who referred to allergy clinic in Karaj , were diagnosed by an allergist with 140 healthy children as the control group were enrolled.

    Results

    More than half of the patients and control group were boys (n=85; 58.6%). The mean total score of PedsQLTM 4,0 in the asthmatic group was 23.11 (SD=15.60) comparing to 8.96 (SD=9.89) in the control group (P<0.001). All different aspects of quality of life; physical performance, social function, emotional performance, and performance in school were significantly lower in asthmatic group. The quality of life score was considerably lower in patients with a history of hospital admission and patients with high steps of asthma severity (P<0.05). There was no significant difference in the score of PedsQLTM 4,0 between girls and boys (P>0.05).

    Conclusion

    Asthma has a significantly adverse effect on different aspects of children's quality of life including physical performance, social function, emotional performance and performance in school in Karaj city.

    Keywords: Asthma, Quality of Life, Pediatrics
  • Assessing the level of awareness of sports science students about the causes of marine trauma
    Javad Moghadasia, Leila Keikavoosi-Arani *, Elham Ehsani-Chimeh
    Background

    Marine trauma threatens the lives of many people in Iran and other countries every year. It affects a majority of the young population who are in a critical period of life to be effective for the development of their society. Increasing awareness can have a positive effect on reducing these injuries. This study aimed to assess the awareness of sports science students about the factors that cause marine trauma.

    Methods

    The statistical population of this descriptive survey was all sports science students in the Islamic Azad University of Science and Research in 2021 (N = 325). The sample size based on Morgan's table and Cochran's formula calculation was 176 people who were selected by stratified sampling method. The data collection tool was a two-part researcher-made questionnaire including demographic information and questions. Data analysis was performed using SPSS21 software and t-test, Wilcoxon, Kruskal-Wallis, and one-way analysis of variance.

    Results

    The knowledge of the majority of students (62.5%) about marine trauma was below average. The lowest score (1.86) belonged to "awareness of trauma caused by strong winds and storms" and the highest score (4.76) was related to "awareness of injuries caused by the bite of marine animals (sharks, etc."). There was no statistical l y significant relationship between gender and awareness of marine trauma. There was a significant relationship between age, education, and experience in swimming with the level of awareness of marine trauma in some components.

    Conclusion

    The majority of sports science students had poor awareness about the causes ofmarine trauma, which shows the need to pay attention to increasing the level of awareness of these students.

    Keywords: Marine, Trauma, Sports Science, Education
  • Investigating the predictive rate of protection motivation theory construct considering the preventive behaviors of drowning among parents of elementary school students
    Leila Keikavoosi-Arani*, Elham Ehsani-Chimeh
    Background

    Despite the high prevalence of drowning in the world, global estimates may underestimate the real public health problem of drowning. The aim of this study was to determine the predictive extent of protection motivation model constructs in drowning prevention behaviors from the perspective of parents of elementary school students.

    Methods

    In this descriptive-analytical study, 340 parents of primary school students in the west of Tehran province were studied. Sampling was done by cluster sampling method. First, among the government schools in the west of Tehran province, 4 schools were randomly selected (2 girl’s school and 2 boys' schools with a population of approximately 300 students in the elementary school) (N = 1200). Based on Krejcie and Morgan table, the sample size was estimated 291 people.Considering the 20% drop, the sample number was 349. The data collection tool was a researcher-made questionnaire, the reliability and validity of which were assessed. Data were analyzed using SPSS19 software and Pearson correlation test and linear regression.

    Results

    The mean and standard deviation of the age of the parents was 32.55± 7.50. The present research findings show that this model explains 67% of the variance of drowning marine trauma prevention behaviors. In this model, perceived severity (ß =0.157 and P = 0.011), fear (ß =0.150 and P = 0.011), perceived cost (ß-=0.153 and P = 0.019) and behavior (ß =0.213 and P = 0.004) significantly predicted drowning prevention behavior.

    Conclusion

    Due to the greater correlation between protection motivation model constructs with the observance of drowning marine trauma prevention recommendations, the design and implementation of educational programs by school health educators are effective for increasing the motivation of primary school students.

    Keywords: Drowning, Protection Motivation Model, Elementary School, Iran
  • Nepton Mehrabian-Hassanloo, Leila Keikavoosi-Arani*
    Introduction

    Organizations can manage knowledge inside and create organizational learning mechanisms to integrate Knowledge Management (KM) at their core of strategic policies.

    Objective

    This research was conducted to identify and prioritize influential factors on the effective performance of KM in a specialized cardiovascular on-call hospital.

    Materials and Methods

    The methodology of this study was cross-sectional analytical. The statistical population included all personnel with Bauchler (BSc) and higher degrees in a specialty cardiovascular hospital in Karaj City, Iran (N=452). The data collection tool was a researcher-made 38-item questionnaire. The reliability of the research tool was estimated as 0.97 using the Cronbach α coefficient. The exploratory and confirmatory factor analyses were performed to analyze the obtained data.

    Results

    Based on the findings, 64.2% of the participants were females 48.37% had Bauchler degree. Five major factors were identified in the adequate performance of KM in hospitals, and they explained 76.21% of the general variance. Among these variables, technological and cultural factors (0.94) had the most and human factor (0.41) the least regressive weight. The knowledge management situation was lower than the mean score of the questionnaire (P=0.01, Mean±SD= 2.52±1.08).

    Conclusion

    Organizational culture and technology are more important than other factors to establish KM. Therefore, maintaining and strengthening the cultural components affecting KM and establishing the necessary information technology should be the priorities of universities of medical sciences.

    Keywords: Knowledge management, Cardiology service, Hospital
  • Leila Keikavoosi Arani, Leili Salehi*
    Introduction

    Despite interest in improving performance management in universities, few studies have examined this topic. Because of the absence of validated tools in Iran for assessing behavior performance management, this study was conducted to validate the behavior performance management scale.

    Objective

    This study aimed to assess the psychometric adequacy of the Performance Management Behavior Questionnaire (PMBQ) for the heads of university departments in Iran.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study was conducted in four phases. The first and second phases included PMBQ translation and its modification in accordance with the educational setting. The third phase consisted of the content and face validation, and the fourth phase aimed to evaluate the construct validity and reliability of this scale. All 400 faculty members (200 for exploratory factor analysis and 200 for confirmatory factor analysis) were studied. After translation, the 27-item PMBQ was evaluated for validity and reliability. Content Validity Ratio (CVR) and Content Validity Index (CVI) were computed for content validity. For construct validation, the exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis were used. The PMBQ reliability was assessed by the Cronbach α coefficient.

    Results

    Considering eigenvalues above one, five factors were identified that jointly explained 58.22% of the variance observed. Based on the arrangement of the factors, they labeled as monitoring performance management (9 items), coaching (6 items), goal setting (6 items), communication (3 items), and providing consequence (2 items). Results showed that the Average Variance Extracted (AVE) varied between 0.51 and 0.60; composite reliability was between 0.7 and 0.81, and the Cronbach α coefficient was between 0.70 and 0.82.

    Conclusion

    PMBQ as a valid and reliable tool can be used for assessing the behavior of the heads of departments from the viewpoints of faculty members.

    Keywords: Performance management questionnaire, Validity, Reliability, Psychometric
  • Marzieh Tavakol, Seyde Marzie Abhari, Fatemeh Moosaie, Mina Rasmi, Mahmood Bakhtiyari, Leila Keikavoosi-Arani, Kiomars Poorrostami, Homa Sadri *

    Asthma is the most common chronic inflammatory respiratory disorder in children. This study was designed to assess the prevalence of asthma in 13-14-year-old adolescents in Karaj, Alborz province in Iran, using the international study of asthma and allergies in childhood (ISAAC) questionnaire. Totally 950 adolescents attending 40 schools located in 4 regions of Karaj city were enrolled in the survey. The Persian version of the ISAAC questionnaire was filled by 13-14-year-old students. Multi-stage clustered random sampling was used to divide the city of Karaj into four educational districts. Ever wheezing was reported in 22% of the individuals; 10.52% claimed to have wheeze in the last 12 months and 22.73% had during or after exercise. The experience of wheezing in the last 12 months was more prevalent among males (11.73% vs. 9.38%; p<0.05). However, having a history of asthma was higher among males (7.55% vs. 3.47%; p<0.05). History of hospitalization (60.8%), family history of asthma (49.4%), and history of food allergy (42.3%) were found to be the most frequent characteristics significantly associated with" ever wheezing" (p<0.05). The prevalence of wheezing in the last 12 months, as a major index of current asthma, was 10% which was close to the national average. However, nocturnal cough and exercise-induced wheezing were higher in Karaj compared to other cities of Iran; which could be related to the high level of air pollution in this industrial area.

    Keywords: Asthma, Child, Iran, Prevalence
  • لیلا کیکاوسی آرانی*، میرغنی سید صومعه
    مقدمه

    امروزه استرس شغلی بزرگترین چالش سیاستگذاران آموزش عالی است. دانشجویانی که سطح بالایی از استرس دارند، خود را فاقد اعتماد به نفس، ضعیف در کنترل فرآیند های تحصیلی و ناتوان در جبران ضعف های بالینی می یابند. دندانپزشکی از جمله پر استرس ترین حرفه ها است. هدف از این پژوهش، ارزیابی سطح استرس شغلی فراگیران دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی البرز بود.   

    روش کار

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی (cross-sectional) بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه فراگیران بالینی دندانپزشکی در حال تحصیل ترم های 7،9و11در سال 1397 بود(84= N). طبق جدول مورگان تعداد حجم نمونه 70 نفر بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس شغلی Osipow جمع آوری شد و توسط نرم افزار SPSS22تحلیل شد. برای بررسی ارتباط متغیرها با میزان تنش از آزمون t-test استفاده شد.  

    یافته ها

    میانگین نمره کلی دانشجویان مورد مطالعه 150.8 بود. میانگین تنش کل در گروه سنی بالای 26 سال برابر 158 و زیر 26 سال برابر 147 بود (0.027= Pvalue). میانگین نمره تنش شغلی کلی در زنان و مردان یکسان بود0 مقایسه نشان داد دانشجویان ترم های 9و 11 (میانگین=161) از تنش بیشتری نسبت به دانشجویان ترم 7 (میانگین =147) برخوردار بودند (0.014= Pvalue)0.

    نتیجه گیری

    فراگیران بالینی دندانپزشکی در این دانشگاه از استرس شغلی متوسط تا شدیدی رنج می بردند. فراگیران مسن تر استرس بیشتری نسبت به فراگیران جوان تر داشتند. استرس فراگیران زن و مرد یکسان بود. حل این مساله نیازمند توجه ویژه سیاستگذاران آموزشی دانشگاه در زمینه حمایت و مشاوره دانشجویی است.

    کلید واژگان: استرس شغلی, دندانپزشکی, پرسشنامه Osipow
    Leila Keikavoosi Arani *, Mirghani Seyed Someah
    Introduction

    Occupational stress is known today as one of the biggest challenges to higher education policy-makers. Students with high levels of stress find themselves lacking in self-confidence, vulnerable in controlling academic processes, and unable to compensate for clinical weaknesses. The main purpose of this study was to assess the levels of occupational stress among clinical dental students of Alborz University of Medical Sciences, Alborz, Iran.

    Material and Methods

    This study was a descriptive-analytic research with a cross-sectional design. The statistical population included all dental clinical students enrolled in the 7th, 9th, and 11th semesters in 2018 (n=84). According to the Krejcie and Morgan’s table, the sample size was 70. The data were also collected through the Osipow Occupational Stress Questionnaire, and then analyzed using the SPSS Statistics software (ver. 22). Besides, t-test was employed to investigate the relationship between variables and stress.

    Results

    The results revealed that the mean score of the students was 150.8. The mean total stress in the age group above 26 years was also 158 and that was 147 for those under the age of 26 (P-value=0.027). Besides, the mean score of overall occupational stress was equal in women and men. Comparisons also demonstrated that students in the 9th and 11th semesters (mean=161) were undergoing more stress than the ones enrolled in the 7th semester (mean=147) (P-value=0.014).

    Conclusion

    It was concluded that these clinical dental students were suffering from moderate-to-severe occupational stress. Likewise, older students had more stress than younger counterparts did. As well, male and female students’ levels of occupational stress were the same. Resolving this issue accordingly required special attention by higher education policy-makers to provide support and counseling in this respect.

    Keywords: Occupational Stress, Dental Students, Osipow Questionnaire
  • لیلی صالحی، لیلا کیکاوسی آرانی*
    اهداف

     خودمراقبتی با به تاخیر انداختن ناتوانی، به سالمندان کمک می کند اداره کننده شرایط بهداشتی خودشان باشند و مستقل بمانند. این مطالعه با هدف به کارگیری مدل Backman در تعیین ابعاد خودمراقبتی و عوامل موثر بر آن در سالمندان شهر تهران انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی چهارصد نفر سالمند عضو کانون های سالمندی شهر تهران به انجام رسید که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مشخصه های جمعی تشناختی و پرسشنامه های رفتارهای خودمراقبتی، گرایش به خودمراقبتی، ارزیابی رضایت از زندگی، خود اعتمادی، ظرفیت عملکردی و حمایت اجتماعی بود. تحلیل با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 انجام شد و از آزمون های آماری کایدو، همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین کلی سنی سالمندان مورد مطالعه 7/57±69/11 بود. 42/5 درصد از سالمندان، مرد بودند. بین انواع خودمراقبتی و جنسیت فقط در ابعاد عادات شغلی  (001/P<0)  و درمان طبی  (001/P>0)  اختلاف معنی دار بود. آزمون آماری پیرسون نشان داد ارتباط آماری معنی دار مستقیم و مثبتی بین نوع خودمراقبتی و گرایش به آن (01/r=0/662 ،P=0)  وجود داشت. ارتباط بین نوع خودمراقبتی با حمایت اجتماعی  (01/r=-0/075 ، P=0)  منفی بود

    نتیجه گیری

    عواملی مانند رضایت از زندگی، ظرفیت عملکردی، حمایت اجتماعی و خوداعتمادی با خودمراقبتی در سالمندان در ارتباط هستند. پیشنهاد می شود سیاستگذاران نظام سلامت به تدوین برنامه های حمایتی از سالمندان، به اشکال مختلف همچون برنامه دسترسی آسان سالمند به حمل و نقل، تسهیلات، معافیت مالیاتی و غیره اهتمام ورزند.

    کلید واژگان: خودمراقبتی, سالمندی
    Leili Salehi, Leila Keikavoosi-Arani*
    Aims 

    Self-care helps older people manage their own health and stay independent by delaying disability. This study aimed to apply the Backman Model in determining the dimensions of self-care and the factors affecting it in the elderly in Tehran.

    Methods & Materials

    This cross-sectional study was performed on 400 elderly members ofnursing homes by systematic random sampling. Data gathering tool included demographic characteristics and self-care behaviors, self-care orientation, life satisfaction assessment, self-confidence, social support, and functional capability. The Chi-square and Pearson correlationand regression analysis were used with a significance coefficient of 0.05. The data were analyzed in SPSS v. 19.

    Findings

     The total mean ages of elderly were 69.11±7.51, 42.5% male. There was significant difference between the types of self-care and gender only in the dimensions of work habits (P<0.001) and medical treatment (P<0.001). Pearson correlation indicated there was a direct and positive relationship between self-care type and self-care orientation (r=0.662, P=0.01). The relationship between self-care type and social support was negative (r=0.075, P=0.01).

    Conclusion

     Factors such as life satisfaction, functional capacity, social support and self-confidence are associated with self-care in the elderly. It is suggested that health system policymakers formulate support programs for the elderly in various forms, such as the elderly access to transportation program, facilities, tax exemptions, etc.

    Keywords: Self Care, Elderly, Backman model
  • نسترن جوکار، لیلی صالحی، لیلا کیکاووسی آرانی*
    زمینه و هدف

    امروزه گرایش فزاینده دانشجویان به جراحی زیبایی دغدغه ای نگران کننده برای سیاستگذاران آموزشی شده است. ظاهر بخش مهمی از هویت فرد است که در موقعیت های اجتماعی بلافاصله نمایان می شود. این پژوهش با هدف بررسی صفات شخصیتی موثر در گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز به جراحی های زیبایی انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) و شامل 1563 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز بود. حجم نمونه 352 نفر بود که به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با سهم انتخاب شدند. از پرسشنامه شخصیتی نیو- فرم 60 سوالی جهت سنجش ویژگی های شخصیتی آزمودنی ها استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 تحلیل گردید. از آزمون کای دو برای مقایسه فراوانی ها استفاده شد.

    یافته ها

     فراوانی صفات شخصیتی غالب در بین دانشجویانی که به جراحی زیبایی علاقه مند بوده و یا جراحی زیبایی انجام داده بودند به ترتیب عبارت بود از14/32 درصد مشتاق به تجارب تازه، 25 درصد مسئولیت پذیر، 48/21 درصد برونگرا، 28/14 درصد روان نژند، 1/7 درصد توافق پذیر .

    نتیجه گیری

    در گرایش دانشجویان به جراحی های زیبایی، اشتیاق به تجارب تازه بیشترین تاثیر و توافق پذیری کمترین تاثیر را نشان داد. همچنین بین صفات شخصیتی، اشتیاق به تجارب جدید و سن مخاطبان رابطه معکوس معنی دار مشاهده گردید. به نظر می رسد سیاستگذاران و مسیولان دانشگاه، با طراحی و برگزاری کارگاه های آموزشی می توانند اقدام به  آگاه سازی دانشجویان از عواقب مثبت و منفی این گونه جراحی ها نمایند که گام موثری در پیشگیری از گرایش های کورکورانه دانشجویان می باشد.

    کلید واژگان: صفات شخصیتی, جراحی زیبایی, پرسشنامه NEO, گرایش, دانشجو
    Nastaran Jokar, Leili Salehi, Leila Keikavoosiarani*
    Background

    In modern societies increasing tend to cosmetic surgery is worrying concern. This study was conducted to determine Affecting personality traits on tendency toward cosmetic surgeries among students of Alborz medical sciences university.

    Method

    This study was cross sectional ( descriptive- analytical ) study. The statistical population was 1563 students from Alborz medical sciences university. The sample size was 352 students that were selected by s random sampling methods. NEO questionnaire (with 60 question) used for measuring the personality traits of the subjects. Data were analyzed using SPSS 10 software Chi-squared test was used for comparing frequencies.

    Results

    Among Students who were interested or performed cosmetic surgery 32.14% were extraverted, 25% were conscientious and well-organized, 21.48% were openness, 14.28% percent were neurotic, 7.1% percent were Agreeableness to the cosmetic surgery.

    Conclusion

    The most effective personality trait on tendency toward cosmetic surgeries was extraversion and the least one, was agreeableness. The current study findings showed the impact of the psychological factors in request for cosmetic surgery. According to the findings of the study , the age of audiences and personality traits had a significant relation with tendency to the cosmetic surgery, Policymakers and university officials, with design and implement workshops in raising awareness of the students about the negative and positive dimensions of these surgeries, and preventing from the blind imitation.

    Keywords: Personality traits, Cosmetic surgery, NEO Questionnaire, Tendency, Students
  • فیروزه یحیوی، امیراشکان نصیری پور*، لیلا کیکاوسی آرانی
    خدمات بیمارستانی با توجه به پیچیدگی آنها نیازمند سیستمی هدفمند برای برنامه ریزی، بهبود و ارزشیابی کیفیت خدمات ارائه شده است. اعتباربخشی، ارزیابی سیستماتیک مراکز ارائه خدمات سلامت با استانداردهای مشخص است که بر بهبود مداوم کیفیت، بیمارمحوری و بهبود امنیت بیمار و کارکنان تاکید دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های استقرار نسل سوم استانداردهای اعتباربخشی ملی ایران در بیمارستان ها ی تابعه دانشگاه آزاد اسلامی شهرتهران انجام شد.
    این پژوهش کاربردی ? توصیفی، به صورت مقطعی در بیمارستان بوعلی و امیرالمومنین (ع) انجام گرفت. جامعه آماری، مدیران، کادر پرستاری و پزشکان بودند که از بین آنها، 239 نفرنمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری کادر پرستاری و پزشکان به صورت تصادفی ساده و در مدیران، سرشماری بود. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای بود که با معیارپنج گزینه ای لایکرت ]کاملا موافق (5) تا کاملا مخالف (1) [ تنظیم شده بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی ANOVA و نرم افزار20 SPSS استفاده شد.
    بیشترین چالش ها، کمبود نیروی انسانی (87/87 %) ، زیاد بودن تعداد استانداردها و سنجه ها (81. 17 %) ، مواجه بودن کادر درمان با شیفت های سنگین کاری (79. 92 %) ، کمبود بودجه (73/75 %) و مشارکت نداشتن پزشکان (76/62 %) بود.
    کلید واژگان: اعتباربخشی, اعتباربخشی نسل سوم, چالش
    Firouzeh Yahyavi, Amir Ashkan Nasiripour*, Leila Keikavoosi Arani
    Background
    Hospital services need a targeted system for planning, improving and evaluating the quality of the services provided according to their complexity. Accreditation is a systematic assessment of healthcare centers with specific standards that emphasizes on continuous improvement of quality, being patient-centered and improving the safety of patient and staff. The current study was done to investigate the challenges of establishing the 3th edition of Iranian national accreditation standards in the hospitals affiliated to Islamic Azad University.
    Materials And Methods
    In this descriptive-applied study, 239 employees (37 directors, 143 nursing staff and 59 physicians) participated in the study from two educational, research and therapeutic hospitals of Bu-Ali and Amir al-momenin. Nursing staff and physicians were selected by simple random sampling and managers by census method. The measurement tool was a researcher-made questionnaire which designed by the Likert [completely agree (5) to completely opposed (1)] scoring system. The data were analyzed using ANOVA by SPSS. ver20 statistical software.
    Results
    The most challenges of accreditation implementation from the viewpoint of participants were lack of personnel (87.87%), high number of standards and measures (81.17%), encountering the hospital's medical staff with heavy shift work (79.92%), the lack of budget (75.73%), and non-participation of physicians (62.76%).
    Conclusion
    The results showed that the greatest challenge in implementing accreditation standards from the manager's and physician's viewpoint was the lack of personnel and from the nursing staff's viewpoint was encountering the hospital's medical staff with heavy shift work
    Keywords: Accreditation, Third edition of accreditation, Challenge
  • لیلا سبزمکان، لیلا کیکاوسی آرانی *، شیوا حسینی، سارا علی اکبرپور
    مقدمه
    براساس نظریه یادگیری خود تنظیمی، مولفه های شناخت، انگیزش و کنش وری تحصیلی یک مجموعه در هم تنیده و مربوط به هم در نظر گرفته می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبرد های یادگیری خود تنظیمی و باور های انگیزشی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز بود.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع توصیفی بود جامعه آن را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال 1395 تشکیل دادندکه 352 نفر از دانشجویان با روش طبقه ای متناسب با سهم انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( MSLQ ) بود و برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی از معدل نمرات دانشجویان استفاده شد. در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 19 و آزمون های آنالیز واریانس یکطرفه، تی مستقل و ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد.
    نتایج
    بین عملکرد تحصیلی و حوزه شناختی رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد (05/0 > p ) در حالی که حوزه ی فراشناختی با عملکرد تحصیلی رابطه ی معنی داری را نشان نداد. به طور کلی هر چقدر معدل دانشجویان بالاتر بود میانگین حوزه ی شناختی و میانگین باور های انگیزشی بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد با طراحی مداخله آموزشی استراتژی های یادگیری خودتنظیمی و تقویت باورهای انگیزشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز بتوان تاثیر بسزایی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان گذاشت.
    کلید واژگان: راهبرد های شناختی و فراشناختی, عملکرد تحصیلی, خودتنظیمی
    Leila Sabz Makan, Leila Keikavoosiarani *, Shiva Hoseini, Sara Ali Akbarpor
    Introduction
    Based on self-regulation learning theory, cognitive components are considered motivational and academic performance of a series of intertwined and related entities. This study investigated the relationship between self-regulated learning strategies and motivational beliefs and academic performance of students enrolled at Alborz University of Medical Sciences in 2016.
    Method
    :In this analytical cross-sectional study, 352 students at Alborz University of Medical Sciences studying in year 2016 were enrolled in the study through stratified random sampling. The Motivated Strategies for Learning Questionnaire (MSLQ) assessment device was used to collect data and the students’ average scores were used to assess the academic performance of Students intheir course works. The data were analyzed by SPSS-V. 19 software using descriptive statistics and ANOVA, t-test and Pearson correlation co-effiicients.
    Results
    There was a positive and significant correlation between the dimensions of cognitive learning strategy and academic achievement. (p
    Conclusion
    It seems that by designing educational intervention strategies for self-regulation learning and strengthening motivational beliefs in students of Alborz University of Medical Sciences, better academic achievements can be anticipated.
    Keywords: cognitive, metacognitive strategies, academic performance, self-regulation
  • لیلا کیکاوسی آرانی*، مژده رمضانی، پرستو عابدین سلیم آبادی
    سابقه و هدف
    تامین مراقبت عالی از بیمار، مستلزم رهبری موثر می باشد. هدف از این پژوهش، تدوین استانداردهای اعتباربخشی مبتنی برشواهد علمی و متناسب با شرایط بومی برای واحد مدیریت و رهبری بیمارستان های ایران بود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش از نوع کاربردی بود. فرآیند تدوین سه سال (1386-1389) به طول انجامید. فرایند شامل مروراستانداردهای اعتباربخشی کشورهای منتخب واستانداردهای ارزشیابی کشور ایران،تشکیل پانل خبرگان و تعیین نوع مدل اعتباربخشی، تهیه پیش نویس و فرم نظرسنجی، برگزاری سمپوزیوم ها و پانل خبرگان، مطالعه پایلوت، تشکیل کارگروه و اعمال اصلاحات، تدوین و ابلاغ استانداردها بود.
    یافته ها
    واحد مدیریت و رهبری در استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی ایران 151 استاندارد دارد که در9 محور کلی (65 بند و 86 زیربند) طبقه بندی شده است که عناوین محورهای کلی آن عبارتند از حاکمیتی، اجرایی، رئیس- مدیر عامل، مدیر بیمارستان، مدیریت فعالیت های آموزشی و پژ‍وهشی، مدیریت خطر، مدیریت بحران/ بلایا، مدیریت خطاها و حوادث ناخواسته، مدیریت مالی. محور کلی مدیریت مالی بیش ترین تعداد بند و زیربند استاندارد (24بند و 23 زیربند) را به خود اختصاص داده است.
    استنتاج
    مدیران بیمارستان ها از طریق اجرای استانداردهای اعتباربخشی واحد مدیریت و رهبری بیمارستان می توانند نقش مهمی در استقرار استانداردهای اعتباربخشی تمام واحدها/ بخش های بیمارستان اعم از بالینی و غیر بالینی، تامین ایمنی بیمار و بهبود کیفیت ایفا نمایند.
    کلید واژگان: اعتباربخشی, مدیریت, رهبری
    Leila Keikavoosi Arani*, Mozhdeh Ramezani, Parastoo Abedinsalimabadi
    Background and
    Purpose
    Providing excellent patient care requires effective leadership. The aim of this study was to codify accreditation standards based on scientific evidences and local conditions for management and leadership in hospitals in Iran.
    Materials And Methods
    In this applied study the codification process lasted for three years (2007-2010) and several activities were done in different stages. They were reviewing the accreditation standards of selected countries, reviewing the standards of Iranian hospital evaluation, forming expert panel and determining the type of accreditation model, preparing a standard draft and feedback form, organizing symposium and expert panel, performing a pilot study, holding workshops and subsequent revisions, codification and notification standards.
    Results
    National hospital accreditation standards for leadership and management in Iran consists of 9 categories and 151 standards (65 clauses, 86 sub clauses) including governance, executive, chairmanmanaging director, hospital administration, management of educational and research activities, risk management, crisis/disaster management, failures and adverse events, and financial management. Financial management included most of the standard clauses (24 clauses and 23 sub clauses).
    Conclusion
    Hospital managers play an important role in developing hospital accreditation standards in different wards and departments (clinical and non-clinical), patient safety, and quality improvement
    Keywords: Accreditation, management, leadership
  • امیراشکان نصیری پور، لیلا کیکاوسی آرانی
    زمینه و هدف
    ایمنی بیمار یک مسال هی مدیریتی است. امروزه مدیریت خطر بالینی، بخش مهمی از مدیریت بیمارستان می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین تهدیدات آشکار موثر بر خطاهای پزشکی برای بیمارستان های دولتی استان تهران بود.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلی هی صاحبان فرآیند)تیم های 12 نفره(بیمارستان های دولتی استان تهران بود. حجم نمونه 396 نفر بود که به شیوه ی نمون هگیری طبقه ای انتخاب شدند. از پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته ی خود ایفا برای جم عآوری داده ها استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS17 با روش «تحلیل عاملی» تحلیل گردید.
    یافته ها
    در این پژوهش 4 تهدید آشکار بر خطاهای پزشکی در بیمارستان های دولتی استان تهران، موثر شناخته شد که درمجموع 45 / 14 % واریانس کل داده ها را تبیین می نمود. بیش ترین قدرت تبیین واریانس کل داده ها مربوط به فرد ارائه دهنده ی خدمت 81 / 7 % و کم ترین آن مربوط به محیط کار 81 / 1 % بود.
    نتیجه گیری
    با طراحی و اجرای یک نظام اثربخش جهت مدیریت تهدیدات آشکار شناسایی شده توسط صاحبان فرآیند در بیمارستان های دولتی به ویژه در حوزه ی تهدید «فرد ارائه دهنده ی خدمت»می توان انتظار داشت که این مراکز به عنوان مراکز قابل اطمینان و ایمن تلقی شوند
    کلید واژگان: تهدیدات آشکار, خطاهای پزشکی, بیمارستا نهای دولتی
    Leila Keikavoosi Arani, Amirashkan Nasiripour
    Background And Objective
    Patient safety is a management dilemma. Today, clinical risk management is an important part of hospital management. This study was conducted to determine the overt threats affecting medical errors within public hospitals in Tehran province.
    Methods
    This study was descriptive survey. The study,s target population included all process owners (12-person teams) of public hospitals in Tehran province. The sample size was 396 individuals selected using stratified sampling. An investigator designed Questionnaire for data collection were used to collect needed data. After collecting evaluated using the software (SPSS17) and utilizing "factor analysis".
    Results
    Results showed that the participants believed four overt threats were affecting medical errors within public hospitals in Tehran. These four threats explained 14.45% percent of the total variance. the most prominent threat among these four threats were related to healthcare providers (7.81 percent of total variance), and the list prominent was related to work environment (1.81 percent of total variance).
    Conclusion
    Through the design and implementation of an effective system for managing the threats identified in public hospitals, particularly in the area of the major threat, “healthcare providers” we can be expect these centers to become more reliable and safe centers
    Keywords: Overt Threats, Medical Errors, Public Hospitals
  • مژده رمضانی، لیلا کیکاوسی آرانی، پرستو عابدینی
    با توجه به اهداف چشم انداز 20 ساله و برنامه های توسعه ای کشور، حرکت به سمت ارتقای کیفیت و تامین ایمنی بیماران و رعایت حقوق آنان از اولویت های اساسی نظام سلامت می باشد. ضرورت رعایت حقوق بیماران تا به حدی است که به عنوان یکی از مهمترین وظایف مراکز ارائه دهنده خدمات سلامت مورد تایید صاحبنظران عرصه ملی و بین المللی می باشد اما چالش اصلی در روش اجرا و شیوه کسب اطمینان از رعایت حقوق مذکور می باشد. مطالعه حاضر با هدف حمایت از حقوق بیماران در مراکز ارائه دهنده خدمات سلامت از طریق تدوین استانداردهای اعتباربخشی حقوق بیمار برای بیمارستان های ایران انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات مدیریت سلامت کاربردی بود. پس از طی مراحل مروری جامع بر استانداردهای اعتباربخشی و منشورحقوق بیمار و تطبیق آنها، تهیه پیش نویس استانداردهای اعتباربخشی حقوق بیمار در ایران، تدوین فرم نظرسنجی برمبنای آن، نظرسنجی مکاتبه ای طی برگزاری سمپوزیوم های متعدد جهت گروه های مختلف صاحبنظران از سراسر کشور صورت گرفت که با انجام مطالعه پایلوت و نظرسنجی حضوری از صاحبنظران مراکز و دفاتر مرتبط وزارت بهداشت، دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان تهران و بیمارستان های پایلوت، در کارگروه های متعدد ادامه یافت و در نهایت استانداردهای اعتباربخشی حقوق بیمار پس از تطبیق کامل با منشور جامع حقوق بیمار تدوین گردید. حقوق بیمار در استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی ایران در قالب 15 محور کلی و 46 بند استاندارد تنظیم گردید که عناوین محورهای کلی مشتمل بر تعداد بندهای استاندارد ذیل هر یک از محورها، به ترتیب عبارتند از: دریافت اطلاعات (10 بند)، مطلوبیت خدمات سلامت (3 بند)، گروه های آسیب پذیر (1 بند)، بیمار در حال احتضار (2 بند)، محرمانه بودن اطلاعات (2 بند)، حفظ حریم خصوصی (6 بند)، همراه بیمار (1 بند)، پاسخ به نیازهای عبادی و اعتقادی بیمار (1 بند)، آموزش (1 بند)، انتخاب آزادانه و مشارکت (5 بند)، رضایت آگاهانه (5 بند)، نحوه دریافت هزینه خدمات (3 بند)، نظام کارآمد رسیدگی به شکایات (3 بند)، سنجش رضایت بیمار (2 بند) و خط مشی ها و روش های اجرایی (1 بند). لذا تامین حقوق بیماران نیازمند ترویج فرهنگ مناسب و سیستماتیک می باشد؛ اعتباربخشی به عنوان یک مدل ارزیابی خارجی، با ارائه استانداردهایی که بیمارستان را به سمت استقرار نظام جامع و سیستماتیک مدیریتی و ترویج فرهنگ بیمار محور، ایمن و با کیفیت هدایت می نماید، روش مناسبی است که بهره گیری از آن موجب اطمینان از رعایت حقوق بیماران، تامین ایمنی بیماران و ارتقای مستمر کیفیت خواهد شد.
    کلید واژگان: حقوق بیمار, استانداردهای اعتباربخشی, بیمارستان, ایران
    Mozhdeh Ramezani, Leila Keikavoosi Arani, Parastoo Abedini
    According to the 20-year vision and goals of development programs in Iran, Moving toward improving patient safety and quality are basic priorities of health system. The necessity to respect the rights of patients as one of the most important duties of health care services was approved by the arena of national and international experts but the major challenge is in the run method and manner to ensure that these rights are observed. This study carried out for supporting the rights of patients through the Accreditation Standards of Patient rights in Iranian hospitals. This study was an applied health management research after a systematic review about accreditation standards and patient rights statements, drafting standards Accreditation Patient Rights in Iran, developing an attitude checklist based on it, a corresponding attitude assessment was held during the symposium for several different groups of experts from around the country. It continued with the pilot study and face to face attitude assessment of experts from related offices of Ministry of Health, medical universities of Tehran province, and pilot hospitals and ultimately, Accreditation standards of patient’s rights after the full matching with comprehensive Bill of patient rights, were developed. Accreditation standards of patient rights in Iran, was arranged through 15 Heading standards and 46 subheading standards which include: Information (10subheadings), desirability of health services (3 subheadings), vulnerable groups (1 subheading), the patient being at the end of life (2 subheadings), confidentiality of information (2subheadings),privacy (6 subheadings), patient’s family (1 subheading), respond patient’s need of worship and belief (1subheading), education (1subheading), free will and participation (5 subheadings), informed consent (5 subheadings), how to get cost of services (3 subheadings), efficient complaining system (3 subheadings), Measuring patient satisfaction (2 subheadings) and the policies and procedures (1 subheading). So, Providing patient rights, require to spread appropriate and systematic culture; accreditation as an external assessment model, giving the hospital the standards that establish a comprehensive and systematic management and promoting patient centered, safe and qualitative culture and it is an appropriate method.
    Keywords: Patient rights, accreditation standards, hospital, Iran
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال