mehrdad nikooy
-
اره های موتوری که به طور گسترده در عملیات قطع و تبدیل درختان استفاده می شود، ارتعاش های شدیدی ایجاد می کنند. ارتعاش طولانی مدت بدن کارگران ممکن است منجر به ایجاد اختلالات عروقی، حسی عصبی و اسکلتی عضلانی در اندام فوقانی کارگران اره موتورچی شود که به آن سندرم ارتعاش دست و بازو گفته می شود. اره موتوری MPTMGS5803 یکی از انواع ارهه موتوری پرکاربرد در جنگلکاری های غرب استان گیلان است که ارتعاش آن در هنگام انجام عملیات تبدیل درختان جنگلکاری در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری ارتعاش در هنگام انجام عملیات تبدیل درختان صنوبر، با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج SVANTEK 106 A به طور همزمان، در سه جهت x، y و z انجام و شتاب کلی ارتعاش اره موتوری و دوره مواجهه روزانه محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که در دسته عقب و جلوی اره موتوری به ترتیب در جهت x (2/01±0/09)، (1/61±1/62) بیشترین و در جهت y (1/48± 0/17)، (0/73±0/09) کمترین مقدار شتاب ارتعاش وجود داشت. دسته عقب اره موتوری (0/54±3/05)، شتاب کلی لرزش بیشتری نسبت به دسته جلوی آن (0/53±1/94) داشت. نتایج حاصل از دوره مواجهه روزانه نشان داد که شدت ارتعاش وارد شده به کارگر اره موتورچی در مدت سه ساعت و هفتاد ثانیه کار با اره موتوری در دسته جلو 1/19 و در دسته عقب 1/87 بود. با توجه به بررسی به دست آمده از لحاظ ارگونومیک، شتاب کلی ارتعاش این اره موتوری کمتر از حد مجاز بود.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی-عضلانی, ارتعاش دست بازو, تبدیل, سلامت و ایمنی شغلی, صنوبرکاریChainsaws, which are widely used in tree felling operations, create vibrations. Long-term and intense exposure to vibration may lead to the development of vascular, neurosensory, and musculoskeletal disorders in the upper limbs of chainsaw workers, known as Hand-arm vibration syndrome. This study investigates the vibration levels during tree bucking operations on poplar trees with the MPTMGS5803 chainsaw model, one of the most widely used chainsaws in forest operations in the western part of Guilan province. Simultaneous vibration measurements in three directions (x, y and z) were carried out using the SVANTEK 106A vibration meter, aiming to determine the total amount of chainsaw vibration and the daily exposure period. The results show that the highest amount of vibration was measured in the x (1.61±0.62), (2.01±0.90) direction and the lowest in the y (1.48±0.17), (0.73±0.09) direction both in the rear handle and front handle of the chainsaw. The rear handle of the chainsaw had a higher overall vibration acceleration (3.05±0.54 m/s2) compared to the front handle (1.94±0.53 m/s2). In terms of the daily exposure period, the level of vibration exposure inflicted on the chainsaw operator during a three-hour and 70 second working period amounted to 1.19 m/s2 in the front handle and 1.87 m/s2 in the rear handle, with both values falling within the permissible vibration range.
Keywords: Bucking, Hand-Arm Vibration, Musculoskeletal Disorders, Occupational Safety, Health, Poplar -
مقدمه و هدف
امروز، اره های موتوری به دلیل کاربردهای چندمنظوره و سرمایه گذاری مالی نسبتا کم، ابزار اصلی برداشت چوب از جنگل ها در جهان هستند. اره های موتوری کارایی بالایی دارند تا بتوانند بازده و بهره وری را افزایش دهند که منجر به کاهش هزینه های قطع می شود. قطع درختان صنوبر در غرب استان گیلان به صورت نیمه مکانیزه با استفاده از اره موتوری و با اعمال سامانه برداشت چوب قطع یکسره انجام می شود. بهره وری و هزینه دو عامل اصلی هستند که بر انتخاب سامانه های برداشت چوب تاثیر می گذارند و قطع درختان یک عنصر اساسی در این زمینه است. اثرات قطع درختان بر کیفیت بوم سازگان های جنگلی به شدت به مدت زمان این فعالیت بستگی دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی بهره وری و هزینه عملیات برش در یک صنوبر واقع در غرب استان گیلان با استفاده از اره موتوری مدل MASHOUF PSI 9700 بود.
مواد و روش هااین تحقیق در جنگلکاری های منطقه تنیان واقع در غرب استان انجام شد. یک گروه کاری متشکل از یک اره موتورچی و یک کمک اره موتورچی انتخاب شدند. گروه کاری انتخاب شده معرف میانگین سطح کاری کارگران منطقه بود. اره موتوری انتخاب شده برای این تحقیق حدود 2000 ساعت عمر مفید داشت که میانگین عمر مفید اره های موتوری از این نوع است. در طول سال ها، تحقیقات در مورد زمان صرف شده به ویژه بر ایجاد رابطه بین راندمان کاری و بهره وری انجام شده با ابزارهای مختلف قطع و خصوصیات مختلف رویشگاه برداشت متمرکز شده است. تجزیه وتحلیل ساختار زمان کار و بهره وری در عملیات قطع با اره موتوری یک نگرانی مهم مدیریت برداشت پایدار چوب است. بنابراین، از بررسی زمانی برای محاسبه تولید ساعتی گروه قطع استفاده شد. زمان قطع به دو دسته زمان تولید و زمان تاخیر طبقه بندی شد. زمان موثر شامل (الف) حرکت به سمت درخت، (ب) آمادگی برای قطع کردن، (ج) بن زنی، (د) بن بری و (ه) سوخت گیری بود، درحالی که زمان تاخیر شامل (الف) زمان استراحت یا زمان شخصی، (ب) زمان تاخیرهای عملیاتی و (ج) زمان تاخیرهای فنی بود. پس از تعیین قیمت اره موتوری، کل هزینه ثابت از مجموع ارزش سرمایه گذاری سالانه، استهلاک، بیمه و مالیات به دست آمد. هزینه های متغیر نیز از مجموع هزینه ساعتی سوخت، هزینه نگهداری، هزینه زنجیر و اسپراکت و غیره محاسبه شد. مجموع هزینه ها شامل هزینه های ثابت، متغیر و هزینه های پرسنلی بود. داده ها با استفاده از نرم فزار Excel 2013 پردازش و با استفاده از SPSS نسخه 18 مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. علاوه بر این، متغیرهای تاثیرگذار بر هر یک از عناصر کار با استفاده از رگرسیون چند متغیره گام به گام تعیین شدند.
یافته هادر مجموع 133 اصله درخت به حجم 06/109 مترمکعب قطع شد. کل زمان کار لازم برای قطع درختان در مناطق مورد بررسی 21/500 دقیقه بود. 42/41 درصد از زمان به زمان کار اصلی اختصاص داشت. 84/8 درصد از زمان قطع به کارهای تکمیلی مانند جابجایی بین درختان، گوه زنی، 29/15 درصد به کارهای مقدماتی مانند جابجایی بین محل کار، آمادگی برای کار، 60/9 درصد برای زمان تعمیر، 74/15 درصد برای تاخیرها و توقف های کاری و 09/9 درصد زمان غیرمرتبط با کار بود. 71 درصد تاخیرها مربوط به تاخیرهای شخصی بود که 7/80 درصد مربوط به زمان صرف ناهار و 93/19 درصد مربوط به دیگر تاخیرهای شخصی بود. سهم تاخیرهای عملیاتی و فنی از کل تاخیرها به ترتیب 10 و 19 درصد بود. با افزایش قطر، تولید ساعتی (بدون تاخیر) و زمان قطع (بدون تاخیر) افزایش یافت. همچنین رابطه بین قطر و هزینه واحد تولید نشان داد که با افزایش قطر، هزینه واحد تولید کاهش می یابد. نتایج نشان داد که میانگین زمان صرف شده (خالص-ناخالص) برای قطع هر درخت به ترتیب 75/3- 73/2 دقیقه و مقدار تولید ساعتی با و بدون احتساب زمان های تاخیر به ترتیب 44/13 و 28/17 مترمکعب در ساعت و هزینه واحد تولید (با و بدون احتساب زمان های تاخیر) 32/0 و 25/0 دلار بود. تحلیل داده ها همبستگی بسیار معنی داری را بین زمان کار (دقیقه) و قطر درخت در ارتفاع سینه (سانتی متر)، حجم درخت (مترمکعب) و فاصله بین درختان (متر) نشان داد.
نتیجه گیری کلی:
با ایجاد مدل های ریاضی زمان کار برای انواع اره های موتوری می توان عملکرد گروه قطع را افزایش داد و دستمزد معقول تری به کارگران جنگل پرداخت کرد. علاوه بر این، از نتایج این پژوهش می توان برای تعیین نرخ کار، برنامه ریزی کاری و برآورد هزینه استفاده کرد. به طورکلی ، مدل ها و نتایج ارائه شده در این تحقیق می تواند به مدیران جنگل کمک کند تا عوامل موثر بر بهره وری و هزینه در مراحل مختلف کار را بهتر درک کنند. همچنین می توان از آن برای سازماندهی مجدد و برنامه ریزی کار جنگل برای رفع نگرانی های اقتصادی استفاده کرد.
کلید واژگان: تولید چوب, جنگلکاری صنوبر, زی توده, برداشت چوب, مطالعه زمانیBackground and objectivesNowadays, chainsaws remain the primary main tool for wood harvesting in the world due to their multifunctionality and the relatively low requirements in financial investment. Another reason is that chainsaws provide high workability, enhancing efficiency and productivity, at reduced felling costs. The felling of poplar stands in the west of Guilan Province is carried out semi-mechanically using chainsaws within a clear-cutting silviculture system. Productivity and cost are two main factors that affect the selection of wood harvesting systems, whose tree felling consists an element of paramount importance, most notably its duration. The purpose of this study was to assess the productivity and cost of clear-cutting operations in a poplar plantation located in the western part of the Guilan Province, using the MASHOUF PSI 9700, a short-bladed chainsaw model with a bar length of 50 cm.
MethodologyThe research was conducted in the Tanyan district, which is located in the western part of Guilan province. A work team, consisting of a chainsaw operator and a helper, was used during the study. The selected work team was chosen as representative of the average skill level of the workers in the region. The chainsaw selected for this research, the MASHOUF PSI 9700 model featuring a cylinder displacement of 54 cm3 a power output of 2.2 KW, and a weight of 5.1 kg excluding equipment, had been in operation for about 2000 hours, which is the average life span of a product of this category. Over the years, the research on consumption time has focused especially on establishing the relationship between work efficiency and productivity carried out considering various equipment and wood harvesting factors. Analysis of work time consumption and productivity in chainsaw operations is an important concern of sustainable harvest management. A time study was performed to calculate the hourly productivity rate. Felling time was classified into two categories, namely effective time and delay time. Effective time consisted of (a) Moving towards the tree, (b) Felling preparation, (c) Under cut, (d) Back cut and (e) Refueling. Moreover, the delay times fell into (a) Rest time or personal time, (b) Operational delays, and (c) Technical delays. The total fixed cost was obtained considering the chainsaw purchase value, the sum of the annual investment, the depreciation, the insurance and taxes. Variable costs were also calculated considering the hourly expenditure on fuel cost, maintenance as in the cases of chain and sprocket replacement, etc. The sum total of costs included fixed, variable and labor costs. The data was initially processed using Excel 2013 software and then analyzed using the SPSS statistical software version 18 to determine the distribution and ratio of work interruption time according to the factors affecting it. Regression analysis was conducted to explore the relationship between the factors affecting the total cut-off time.
ResultsA total of 133 trees were felled amounting to a volume of 109.06 m3. The total work time consumed for felling operations was 500.21 minutes. Of the total working time, 41.42% was allocated to main work tasks. Supplementary work, such as moving between trees and driving wedges, accounted for 8.84% of felling time, while preparatory tasks, including moving between workplaces and preparation activities, constituted 15.29%. Repair time accounted for 9.60% of the total time, while delays and downtime occupied 15.74%. Additionally, 9.09% of the time was spent on non-workplace activities. The majority, 71% of the delays were linked to personal delays, of which 80.7% were related to lunchtime breaks and 19.93% to other personal delays. Operational and technical delays accounted for 10% and 19% of total delays, respectively. Increases in the diameter of the felled trees, resulted in increases to both the net felling time and the net production of the felling team. Furthermore, an increase in the diameter decreased the production cost. The results showed that the average time consumed per tree for felling were 2.73 min of effective time vs 3.75 min of gross time, and net hourly productivity amounted to 17.28 m3 per hour vs 13.44 m3 per hour found for the gross hourly productivity, and the unit cost of net production was 0.25 USD vs 0.32 USD for the gross production, respectively. The statistical analysis exhibited a highly significant correlation between work element times (measured in minutes) and various factors, including the diameter of the tree at breast height, tree volume (measured in m3), and the distance between trees (measured in m).
ConclusionBy developing mathematical models of working time for various chainsaw models, chainsaws, the performance of the felling teams can be increased, and a more equitable remuneration of the forest workers is made possible. The results of the present study can support decision making regarding the work rates, work schedules, and cost estimation. The models and results presented in this study can generally assist forest managers to better understand the factors affecting productivity and cost during different work elements with the aim to reorganize and plan forest work to meet economic concerns.
Keywords: Wood Production, Poplar Plantation, Biomass, Wood Harvesting, Time Study -
روش ارزیابی بصری تخریب خاک، ابزاری سریع و موثر برای ارزیابی ارزان از وضعیت کیفی خاک در عرصه است. هدف این پژوهش، ارزیابی بصری تخریب خاک در اثر عملیات بهره برداری به روش چوب کوتاه و تمام درخت در جنگلکاری های غرب گیلان بود. بدین منظور اطلاعات تعداد 625 نقطه نمونه برداری در هر روش برای ارزیابی تخریب خاک به روش بصری برداشت شد. نتایج نشان داد که روش های بهره برداری بررسی شده، نسبت های مختلفی از سطح عرصه را تخریب کردند، به طوری که 36/79 و 92/69 درصد از سطح کل عرصه به ترتیب در روش چوب کوتاه و روش تمام درخت تخریب شدند. مقدار تخریب در طبقه مازاد مقطوعات در روش بهره برداری چوب کوتاه بیشتر از روش تمام درخت بود. همچنین نتایج نشان داد که مقدار کوبیدگی خاک در روش چوب کوتاه (72/18 درصد) بیشتر از روش تمام درخت (08/14 درصد) بود. مازاد مقطوعات، تخریب سطحی و کوبیدگی خاک معمول ترین نوع تخریب ایجاد- شده توسط روش های بهره برداری بودند به طوری که بیشترین مقدار تخریب در هر دو روش مربوط به طبقه تخریب مازاد مقطوعات بود. نتایج آزمون من-ویتنی نیز نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو روش بهره برداری چوب کوتاه و تمام درخت وجود دارد. به طورکلی نتایج نشان داد که نوع روش خروج چوب آلات در عملیات بهره برداری و چوبکشی اثر مهم و معنی داری بر تخریب خاک جنگل به همراه دارد.کلید واژگان: ارزیابی خاک, بهره برداری جنگل, چوبکشی زمینی, زراعت چوبSeveral methods have been proposed to evaluate soil quality in line with its management and provide suitable management solutions. Visual assessment method of soil disturbance provides a quick and effective tool for cheap evaluation of the quality of the soil in the field. The method of visual evaluation of soil degradation provides a quick and effective tool for cheap evaluation of soil quality in the field. The aim of this study was to visually assessment of soil disturbance due to forest operation by short wood and full tree methods in western plantations of Guilan province. For this purpose, 625 plots were measured in each method based on visual soil assessment method. The results showed that the studied operation methods destroyed different proportions of field areas so that 79.36 and 69.92% of the total area were destroyed in the short wood and full tree methods, respectively. Logging residuals in short wood method was more than in full tree method. The results showed that soil compaction in the short wood method (18.72%) was higher than in full tree method (14.08%). Logging residuals, shallow disturbance and soil compaction were the most common types of soil disturbance cause by logging methods, therefore the highest amount of disturbance in both methods was related to the logging residuals class. The results of Mann-Whitney U test showed that there was a significant difference between the two forest logging methods. In general, the results showed that the type of timber removal method in logging operations and skidding has a significant effect on forest soil disturbance.Keywords: Soil assessment, forest logging, Ground skidding, Wood farming
-
در پژوهش حاضر کمیت، کیفیت و فرم تنه درختان در سه پارسل بهره برداری شده، حفاظتی و تفرجی در توده های راش آمیخته ناو اسالم بررسی شد. کیفیت و فرم تنه درختان با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی منظم اندازه گیری و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که فراوانی درختان زنده در پارسل تک گزینی (268 اصله در هکتار) و تفرجی (210 اصله در هکتار) کمتر از پارسل حفاظت شده (389 اصله در هکتار) بود. فراوانی گونه های راش، شیردار و توسکا در پارسل بهره برداری شده و گونه های راش و توسکا در پارسل تفرجی به طور معنی داری بیشتر از پارسل حفاظت شده بود. میانگین فراوانی خشک دارها در پارسل های حفاظتی، تک گزینی و تفرجی به ترتیب 18/3، 9/4 و 8/4 اصله در هکتار بود. فراوانی درختان بدفرم در پارسل پارسل های حفاظتی، تفرجی و بهره برداری شده به ترتیب 8/9، 5/5 و 2/8 درصد بود. هرچند بهره برداری موجب افزایش فراوانی بد فرمی های انحناء و کجی شده بود، اما در مقابل موجب کاهش فراوانی بد فرمی های مخروطی و پوسیدگی شده بود. در مجموع، فراوانی درختان با کیفیت و فرم مناسب در پارسل های بهره برداری شده و تفرجی بیشتر از پارسل حفاظتی بود. نظارت منظم و بلندمدت کمیت، کیفیت و فرم تنه درختان ممکن است رویکرد خوبی برای همسوسازی اهداف اکولوژیک و اقتصادی در مدیریت جنگل باشد.
کلید واژگان: بدفرمی تنه درخت, برش تک گزینی, پوسیدگی تنه, خشک دار, توده های راش آمیختهIn the current study, the quantity, quality, and bole form of trees were investigated in three parcels of selectively logged, protected, and recreational areas in the mixed beech (Fagus orientalis) stands in Nav-e Asalem forests. The quality and bole form of trees were measured and evaluated through systematic plot sampling. The results of the research showed that the abundance of live trees in the selectively logged parcel (268 trees ha-1) and recreational parcel (210 trees ha-1) was lower than that in the protected parcel (389 trees ha-1). The abundance of beech, maple (Acer cappadocicum), and alder (Alnus glutinosa) species in the selectively logged parcel, and the abundance of beech and alder species in the recreational parcel were significantly higher than their abundances in the protected parcel. The abundance of snags in the protected, selectively logged, and recreational parcels was 18, 9, and 8.4 stems ha-1, respectively. The average abundance of stem deformity in the protected, selectively logged, and recreational parcels was 18.3, 9.4, and 8.4 stems ha-1, respectively. Logging operations, although increased the frequency of leaning and bending stems, decreased the frequency of conical and decaying stems. In general, the abundance of high-quality trees and boles in the selectively logged and recreational parcels was higher than in the protected parcel. Regular and long-term monitoring of the quantity, quality, and form of tree trunks may be a good approach to align ecological and economic goals in forest management.
Keywords: Bole deformity, Mixed beech stands, Selection cutting, Stem decay, Snag -
باوجود پیشرفت در مکانیزاسیون، فن آوری های برداشت چوب به صورت نیمه مکانیزه همچنان در بسیاری از کشورها مانند جنگل کاری دست کاشت در شمال ایران متداول است. این نوع برداشت به عنوان یکی از خطرناک ترین عملیات کاری در جنگل نظر گرفته می شود. نیازهای فیزیکی کار هنوز یکی از عوامل حیاتی بار کاری در بیشتر مشاغل در بخش جنگل داری، به ویژه مشاغل مرتبط با بارگیری دستی است. هدف از این پژوهش بررسی حجم کار فیزیولوژیکی کارگر در حین بارگیری دستی در توده های جنگل کاری صنوبر در شمال ایران بود. پاسخ های فیزیولوژیک 12 کارگر که در حال بارگیری دستی در طول یک شیفت کار عادی بودند، ارزیابی شد. قلب نگار پولار به منظور ثبت ضربان قلب در حال کار روزانه بر روی سینه 12 کارگر نصب شد. داده های جمع آوری شده برای محاسبه شاخص های ضربان قلب که فشار کار وارده به کارگران را تعیین می کند، استفاده شد. میانگین ضربان قلب در زمان کار، زمان استراحت و حداکثر ضربان قلب به ترتیب 42/132، 42/79 و 16/175 تپش در دقیقه بود. نتایج نشان داد که میانگین شاخص بار کار فیزیکی 55 است است که با کار خیلی سنگین مطابقت دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که سن و شاخص توده بدنی کارگران با نرخ ضربان قلب در هنگام کار و وزن کارگران با نرخ ضربان قلب در حین کار و حداکثر نرخ ضربان قلب کارگران رابطه معنی داری دارد. نتایج پژوهش نیازهای فیزیولوژیکی بالایی را برای بارگیری دستی در منطفه مورد پژوهش نشان داد. افزایش سطح مکانیزاسیون با سرمایه گذاری در تجهیزات مکانیزه ممکن است برای ارتقای سلامت و ایمنی کارگران مفید باشد.کلید واژگان: نرخ ضربان قلب, برداشت چوب, جنگل کاری صنوبر, ارگونومی, بارگیری دستیDespite progress in full mechanization, motor-manual logging technologies still dominate in many countries, including in North plantation forest of Iran. Motor-manual timber harvesting is considered to be one of the most dangerous working operations. The physical demands of work are still one of the crucial workload factors in most jobs in the forestry sector, especially those connected to manual loading. The aim of the study was to investigate the physiological workload of a worker during manual loading in a poplar plantation stand in the north of Iran. Physiological responses were assessed on a sample of 12 workers manual loading during a normal working shift. Polar heart rate monitors were fitted over a period of a week in order to record ‘working’ heart rates. The collected data were used for the calculation of heart rate indices that determine the strain of the subjects. The average mean heart rates during work time, rest time, and maximum heart rate were 132.42, 79.42, and 175.16 bpm respectively. The results showed that the mean level of physical workload was 55 which correspond to very heavy work. The study results also showed that age and body mass index of workers is significantly effective on HRw and weight of workers on HRw and HRmax, respectively. The results revealed high physiological demands of manual loading. Increasing the mechanization level with investment in modern equipment may be proving beneficial in enhancing workers health and safety.Keywords: heart rate, forest loggong, poplar planation, ergonomic, manual loading
-
In this study, the physical, chemical and biological characteristics of compacted soil due to tracked skidding (LTT-100A) after 35 years (from 1986 to 2021) of clear cutting operation were investigated in an even aged mixed deciduous stand in Masal forests, Guilan province, northern Iran. Three levels of machine traffic intensity (TI) (low, LT; medium, MT; and high, HT), two levels of skid trail slope (SC) (Gentle, <10%, GS; and steep, ≥10%, SS), two sample locations(SL) (Between track, BT; and On tracks, OT), and two soil depths (SD) (0-5 cm, and 5-10 cm) were considered as independent variables affecting the process of soil profile recovery. The values measured from the abandoned skid trails were compared with those of undisturbed areas to estimate the soil profile recovery rates. Results showed that TI had significant effects on all soil physicochemical (except for soil moisture) and biological properties (i.e., leaf litter, above-and below-ground biomass); all physicochemical and biological properties (except for soil moisture and leaf litter) were affected by SC; the effect of SL on soil texture, density and moisture was significant; and soil texture and density were the only characteristics affected by SD. The values of soil bulk density and penetration resistance on the skid trails were 35% and 49% higher than those of the control area, respectively, while total porosity value was 17.5% lower than that of the control area. Furthermore, soil organic carbon on the skid trails was 20% less than that of the control area. The amount of soil biomass on the skid trails was not recovered after 35 years, so the above and below ground biomass on skid trails were 42% and 46% less than the control area, respectively. The value of leaf litter on the skid trails was 31% less than that of the control area. Overall, the results of this research revealed that the soil of the studied forest is sensitive to the activity of timber harvesting machines. Thus, sustainable forest management needs to reduce the impact of logging within the context of best management practices (BMPs).
Keywords: Soil disturbance, Soil recovery, Skid Trail, crawler tractor, log skidding -
نیاز جامعه بشری به چوب به عنوان یک ماده اولیه و در عین حال زیست تجزیه پذیر، نیاز به برداشت از منابع طبیعی ازجمله جنگل را انکارناپذیر می کند و افزایش این نیاز در سال های پیش رو در سطح کشور و دنیا، ضرورت ارایه راهکارهایی را برای تولید هم سو با توسعه پایدار نشان می دهد. هرچند به دلیل اجرای طرح تنفس جنگل، برداشت چوب در قالب طرح های جنگل داری در جنگل های هیرکانی متوقف شده است، موضوع بهره برداری از جنگل از بحث های مهم در توسعه پایدار جنگل است و نقش بسزایی را در رشد و پویایی جنگل ایفا می کند. بنابراین، تالیف و تدوین مطالبی در این رابطه می تواند راهگشا باشد.اولین کتاب مربوط به بهره برداری جنگل مربوط به دکتر نصرت اله ساریخانی، استاد مسلم این رشته است که در سال های دور نوشته و در سالیان اخیر نیز تجدید چاپ شده است. در همین رابطه می توان به کتاب های بهره برداری پایدار جنگل نوشته دکتر باریس مجنونیان و دکتر مقداد جورغلامی و برداشت چوب از جنگل تالیف اینجانب نیز اشاره کرد که البته پس از کتاب دکتر لطفعلیان منتشر شده است.
-
بارگیری دستی گرده بینه ها اغلب شامل وظایف کاری خطرناک، سنگین و طاقت فرساست. این فعالیت مستلزم آن است که کارگر در طول روز بارهای سنگین را جابه جا کند که ممکن است موجب دردهای عضلانی، خستگی فیزیکی و همچنین حوادث کاری شود. این پژوهش به منظور ارزیابی وضعیت قرارگیری بدن کارگران و محاسبه شاخص خطر در عملیات بارگیری به روش دستی در عرصه های جنگلکاری های صنوبر انجام گرفت. ارزیابی ارگونومیکی با استفاده از نرم افزار ErgoFellow 3.0 و روش تجزیه وتحلیل وضعیت کاری اواکو صورت پذیرفت. کارهای میدانی و جمع آوری داده ها در فصل بهار سال 1400 و هنگام عملیات بارگیری دستی در عرصه های صنوبرکاری در شرق استان گیلان انجام گرفت. از فیلم های ضبط شده به روش تهیه عکس فوری، تصاویر مربوط به موقعیت بدن کارگران استخراج و براساس تاثیر موقعیت بدن بر سیستم اسکلتی عضلانی، سطح اقدامات اصلاحی مشخص شد. بررسی فراوانی و درصد وضعیت های ترکیبی بدن (34 عدد) نشان داد که هفت کد وضعیت بدن نیاز به اصلاح ندارند، اما شش کد وضعیت بدن نیاز به اصلاح در آینده ای نزدیک، یازده کد وضعیت نیاز به اصلاح سریع تر و ده کد وضعیت نیاز به اصلاح فوری دارند. محاسبه شاخص خطر عملیات بارگیری نشان داد که شاخص کل عملیات بارگیری 276 است. خطرهای ارگونومیکی و مربوط به سلامت کارگران در بارگیری دستی در منطقه پژوهش پنهان و بسیار نگران کننده است و ممکن است سبب فرسودگی جسمی و روحی و کاهش ظرفیت کار و عمر مفید کاری شود و آنها را در معرض اختلالات اسکلتی- عضلانی قرار می دهد.کلید واژگان: ارگونومی جنگل, ایمنی کار, شاخص خطر, صنوبرکاری, وضعیت قرارگیری بدنErgonomic study of manual loading of log in private poplar plantation in the east of Guilan provinceManual loading of logs consists of dangerous, heavy and tedious work tasks. The involved workers have to lift and carry heavy loads during the day, which has been associated with physical fatigue, muscle pain, as well as a high risk of work accidents. The objectives of this research were a) to analyze log loading worker and b) calculate the Postural Risk Index (PRI) during manual loading activities in a poplar plantation by means of the ErgoFellow 3.0 software and the Ovako Working Posture Analyzing System (OWAS) ergonomic method. Field measurements and data collection were carried out in the summer of 2020 and consisted of video recordings during the effective work time. The snapshot method was used in the recorded material and a total of 34 mixed body postures were identified based on the effect of body posture on the musculoskeletal system. Study of the frequency and percentage of mixed body posture revealed that 7 code values are in action level 1and do not need to be corrected while in 6 code values, corrective action required in the near future, 11 code values require faster correction, and 10 code values require immediate correction. The PRI of the loading operations was 276, suggesting a strong need for ergonomic improvements. Health hazards as a result of manual loading of logs are, largely, unknown to the workforce in rural areas despite their connection to physical and mental exhaustion, and can expose workers to musculoskeletal disorders resulting in reduction of their work capacity..Keywords: Forest ergonomics, Work safety, Poplar plantation, Worker body posture, Risk index
-
Undoubtedly, log smuggling is one of the most significant factors in quantitative and qualitative reduction of the Caspian forests in north of Iran, while it has received less attention in forest studies. This study was conducted to identify the causes of log smuggling in Guilan Province, Iran. A team of 24 experts from Forest Protection Department, Natural Resources and Watershed Management Organization, Guilan Province was selected, and the study was carried out in three phases by questionnaire and Delphi method. According to the frequency of responses to the first open-ended question in the first stage of Delphi method, number of 24 various specialists’ ideas were identified as the causes of log smuggling. Greed of profiteers, unemployment and the need for income especially among young people, lack of planning in each forest area, poverty in forest communities, easy access to forest areas through forest roads, and closure of forestry plans had the highest frequency among responses. Based on the results from phase two of Delphi method, unemployment and the need for income especially among young people was the notable cause of log smuggling. Systematic corruption, greed of profiteers, poverty in forest communities, failure to deal effectively with log smuggling agents, buying and selling smuggled wood without any trouble are ranked second to sixth, respectively. The Kendall's W test showed no concordance between experts on the questions in relation to the comparison between the ranks among the variables. The results of the tests also showed that the “unemployment and the need for income especially among young people” factor was the first rank, while the “timber industry dependency on certain types of wood” was the last one. The summary of interviewee's opinions after the Kendall's W test illustrated that the most principle log smuggling causes are as follows: unemployment and the need for income especially among young people (94%), systematic corruption (89%), greed of profiteers (86%), and poverty in forest communities (84%), and failure to deal effectively with log smuggling agents (82%). By identifying the factors affecting log smuggling, the necessity of using a strategy to deal with these factors in Guilan Province is felt more than ever.Keywords: Illegal logging, Forest law, Illegal timber trade, Forest dwellers, Questionnaire, Guilan Province
-
احداث جاده های جنگلی یکی از عوامل ناپایداری دامنه های شیبدار است که سبب فرسایش خاک و آثار ناشی از آن می شود. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر پوشش لاشبرگ و مازاد مقطوعات بر مقدار رواناب و رسوب در ترانشه های خاکبرداری و خاکریزی جاده های جنگلی در جنگل های استان گیلان بود. بدین منظور چهار ترانشه خاکبرداری و خاکریزی انتخاب و در هر ترانشه، چهار پلات 2 مترمربعی شامل بدون پوشش (طبقه 1)، پوشش 30 درصد (طبقه 2)، پوشش 60 درصد (طبقه 3) و پوشش 90 درصد (طبقه 4) و با شیب ثابت 30 درصد برداشت شد. اندازه گیری نمونه ها پس از هر بار بارش با شدت تقریبی 80 میلی متر در ساعت انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین رواناب تولیدی در ترانشه خاکبرداری در پلات های با پوشش صفر (کنترل)، 30، 60 و 90 درصد به ترتیب 3/759، 6/748، 6/372 و 0/196 میلی لیتر در متر مربع، در ترانشه خاکریزی به ترتیب 6/216، 6/156، 1/77 و 5/69 میلی لیتر در مترمربع و میانگین رسوب در ترانشه خاکبرداری در طبقات مختلف به ترتیب 08/1، 96/0، 13/0 و 07/0 گرم در لیتر و در ترانشه خاکریزی به ترتیب 51/1، 06/1، 27/0 و 08/0 گرم در لیتر برآورد شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری بین مقدار رواناب و رسوب ایجادشده در شدت های مختلف پوشش لاشبرگ و مازاد مقطوعات وجود دارد (05/0<p). میانگین رواناب تولیدی در ترانشه خاکبرداری به طور معنی داری (05/0<p) بیشتر از میانگین آنها در ترانشه خاکریزی در تمام درصدهای پوشش بود. نتایج نشان داد پوشش لاشبرگ و مازاد مقطوعات اثر معنی داری در کاهش رواناب و رسوب جاده های جنگلی دارد.
کلید واژگان: حفاظت خاک, جاده جنگلی, رواناب و رسوب, زیست مهندسیOne of the causes of instability of sloping hillsides is the construction of forest roads, which leads to soil erosion and its effects. The purpose of this study was to study the effects of litter cover and residuals on runoff and sediment in the cut slope and fill slope of forest roads in the forests of Guilan province. For this purpose, four cut slopes and fill slope were selected and in each of them, four plots (2 m2) with four litter cover and residuals including without cover, 30%, 60% and 90% and with a fixed slope of 30% was measured. Samples were measured after each rainfall with an approximate intensity of 80 mm/h. The results showed that the mean of runoff in the cut slope were 759.3, 748.6, 372.6 and 196 ml/m2, in the fill slope were 216.6, 156.6, 77.1 and 69.5 ml/m2, respectively. Mean of sediment in the cut slope were 1.08, 0.96, 0.13 and 0.07 g/l, in the fill slope were 1.51, 1.06, 0.27 and 0.08 g/l, respectively. The results of analysis of variance showed that there was a significant difference between the amount of runoff and sediment created in the litter cover and residuals classes (P<0.05). The mean of runoff produced in the cut slope was significantly (P<0.05) higher than their mean in the fill slope in all cover percentages. Results of the study showed that litter cover and residuals had a significant effect on reducing runoff and sediment in forests roads.
Keywords: soil conservation, Forest road, Runoff, sediment, Bioengineering -
شناخت راهکارهایی برای بازیابی خاک مسیرهای چوبکشی ضروری است. یکی از فعالیت های مدیریتی برای اصلاح کوبیدگی و جلوگیری از فرسایش، احداث جوی پشته در مسیرهای چوبکشی است. بازیابی ویژگی های فیزیکی خاک 11 سال پس از احداث جوی-پشته بر روی مسیرهای چوبکشی در قطعات 40 مترمربعی در قالب دو طبقه شیب (کمتر از 10 درصد و بیشتر از 10 درصد) و سه طبقه ترافیک (کم، متوسط و شدید) در جنگل های سری ناو در غرب استان گیلان بررسی شد. متغیرهای موردبررسی شامل وزن مخصوص ظاهری، تخلخل، نفوذپذیری و عمق شیار بود. اندازه گیری نفوذپذیری خاک با استفاده از پنترومتر جیبی، نمونه برداری مربوط به وزن مخصوص ظاهری با استفاده از سیلندر و اندازه گیری شیار با استفاده از شاخص 5 متری انجام شد. شاخص های موردبررسی در هر تیمار، در سه تکرار مورد تحقیق قرار گرفتند. تاثیر تغییرات شیب و ترافیک بر روی ویژگی های فیزیکی خاک بر روی 72 نمونه انجام شد. نتایج نشان داد که اثر شیب، ترافیک و اثر متقابل آن ها بر روی متغیرهای وزن مخصوص ظاهری، درصد تخلخل، نفوذپذیری و عمق شیار معنی دار است. مقدار وزن مخصوص ظاهری، تخلخل و نفوذپذیری در طبقه شیب کم و ترافیک کم بازیابی شده بود و بین این طبقه با طبقه های شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج پژوهش اثر مثبت ساخت جوی-پشته در بازیابی ویژگی های خاک در مسیرهای چوبکشی را مسیرهای با ترافیک و شیب کم نشان داد.کلید واژگان: وزن مخصوص ظاهری, جوی پشته, ویژگی های فیزیکی خاک, عمق شیار, نفوذپذیریIt is necessary to find solutions for soil recovery of skid trail. Water-bar construction is one of the best management practices to improve the compaction and prevent the erosion of skid trail soil. Recovery of soil physical properties 11 years after water-bar construction on skid trail was investigated on 40 square meter sample plots in two slope (0-10% and 10-20%) and three traffic classes (Low, Medium, High) in the forests of Nav district in the west of Guilan province. The studied variables included soil bulk density, total porosity, penetration resistance and rutting depth. Soil bulk density, penetration, and rutting depth were measured by steel cylinder, pocket penetrometer, and a 5-m leveling rod. The parameters in each treatment were studied in three replications. The effect of slope and traffic variation on soil physical properties was performed on 72 sample plots. The results showed that the effect of slope, traffic and their interaction were significant on soil bulk density, total porosity, penetration resistance, and depth of rutting. The value of soil bulk density, total porosity, and penetration resistance in LSLT (Low Slope-Low Traffic) class was recovered, and there was no significant difference between this class and the control area. The results of the study showed a positive effect of water-bar construction on the recovery of soil properties in skid trail with low slope and low traffic.Keywords: bulk density, water-bar, Soil physical properties, rutting depth, penetration resistance
-
استفاده از اقدامات حفاظتی برای کاهش آثار منفی ناشی از کوبیدگی خاک ضروری است. انحرافدهندههای آب از ابزار مدیریتی برای کاهش اثرهای منفی چوبکشی زمینی و کمک به بازیابی خاک است. در این پژوهش، اثر ساخت جوی- پشتههای احداثشده بر خصوصیات فیزیکی خاک مسیرهای چوبکشی در جنگلهای غرب استان گیلان بررسی شد. هفت سال پس از پایان عملیات چوبکشی و حفاظت آنها با احداث جوی-پشته، تغییر خصوصیات فیزیکی خاک در دو طبقه شیب و سه طبقه ترافیک در قطعات نمونه 40 متر مربعی در محل رد چرخ و گردهبینه ارزیابی شد. نمونههای شاهد در فاصله 30 متری از حاشیه مسیر چوبکشی انتخاب شدند. نمونهها با استفاده از سیلندر تا عمق 10 سانتیمتر برداشت شد. مقاومت به نفوذ خاک با استفاده از نفوذسنج جیبی (پنترومتر) اندازهگیری شد و اندازهگیری شیار با استفاده از شاخص 5 متری انجام پذیرفت. تاثیر تغییرات شیب و ترافیک بر خصوصیات فیزیکی خاک در قالب دو تیمار و سه تکرار و 72 نمونه بررسی شد. نتایج نشان داد که شیب مسیر چوبکشی، شدت ترافیک و اثر متقابل این دو تیمار بر جرم مخصوص ظاهری، تخلخل کل، نفوذپذیری و عمق شیار معنیدار است. میانگین جرم مخصوص ظاهری، تخلخل کل و مقاومت به نفوذ در شیب زیر 10 درصد و ترافیک کم تفاوت معنیداری با منطقه شاهد نداشت. در مجموع، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هفت سال پس از زمان چوبکشی، احداث جوی-پشتهها بر خصوصیات فیزیکی خاک در طبقه ترافیک کم و شیب کمتر از 10 درصد تاثیر مثبت داشته است.کلید واژگان: انحرافدهندۀ آب, جرم مخصوص ظاهری, حفاظت خاک, عمق شیار, مقاومت به نفوذProtective measures are needed to reduce the negative impacts of soil compaction. Water diversions are one of the management tools to reduce the negative impacts of ground skidding and helping soil recovery. In this research, the effects of constructed water bar were studied on the process of soil physical properties recovery in skid trail in west of Guilan. Seven years after logging completion and conservation of skid trail by constructed water bar, changes in soil physical properties were evaluated in two slope classes and three traffic classes in 40 m2 sample plots at wheel tracks and between them. Control samples were selected within 30 m from the edge of the skid trail. Soil samples were collected using a cylinder to a depth of 10 cm. Soil penetration resistance and rut depth were measured by analog hand-held soil penetrometer and rut 5 meter leveling rod, respectively. Influence of slope and traffic changes on soil physical properties was investigated in two treatments, three replications, and 72 samples. The results showed that the slope of the skid trail, traffic intensity and their interaction have significant effective on bulk density, total porosity, penetration resistance and rut depth. Mean bulk density, total porosity and penetration resistance in slope below 10% and low traffic treatment were not significantly different from control area. Overall, the results of study indicated that after log skidding, water bar construction had positive effects on soil physical properties of low slope and traffic trails.Keywords: Water diversion, soil conservation, Bulk density, Total prosody, penetration resistance, Rut depth
-
هدف از این پژوهش، ارزیابی تاثیر فاصله از جاده و سن آن بر پوشش گیاهی در جاده های جنگلی ناو اسالم در غرب استان گیلان بود. بدین منظور 240 قطعه نمونه به صورت منظم-تصادفی با روش ترانسکت خطی در دو طبقه سنی جاده (کمتر از 10 سال و 10 تا 20 سال ساخت) برداشت شد. درصد پوشش های گیاهی با استفاده از مقیاس های ترکیبی براون بلانکه ثبت شد. سپس مقادیر شاخص های غنا، یکنواختی، تنوع شانون-وینر و سیمپسون برای هر طبقه سنی جاده محاسبه شد. به منظور تعیین نحوه توزیع فراوانی ها از نمایه اهمیت نسبی استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار اهمیت نسبی و حضور گونه های درختی غالب منطقه در جاده های تازه ساخت بیشتر از جاده های قدیمی بود. همچنین مقدار اهمیت نسبی برای نهال های راش، ممرز و توسکای ییلاقی نسبت به دیگر گونه ها در هر دو طبقه سنی جاده، بیشتر بود. نتایج نشان داد با افزایش فاصله از جاده جنگلی مقدار اهمیت نسبی گونه های درختی کاهش می یابد، همچنین زادآوری راش و افرا پلت بیشترین مقدار را در فواصل مختلف از جاده نشان داد. نتایج تنوع و غنا در فواصل مختلف از جاده برای گونه های درختی و زادآوری بیشترین مقدار این شاخص را در فاصله نزدیک به جاده (0 تا 30 متر) نشان داد.
کلید واژگان: اهمیت نسبی, تنوع گونه ای, سن جاده, فاصله از جادهThe purpose of this study was to evaluate the effect of road distance and age on roadside vegetation cover on Nav district forest roads in the west of Guilan province.Therfore required data in 240 Systematic random plots on linear transect in two road age classes were collected. Percentages of vegetation were calculated using Brown Blanket combination scales. Then, the values of richness, evenness, Shannon-Wiener, and Simpson indices were calculated for each age class of road. Relative importance index was used to determine the distribution of species abundance. The results showed that the relative importance and presence of dominant tree species in the newly constructed roads were higher than the old ones. In both age groups, the relative importance of beech (Fagus orientalis), hornbeam (Carpinus betulus) and alder (Alnus subcordata) saplings was higher than other species. Also, the relative importance of tree species decreased with increasing distance from forest road. Also at different distances of the road, beech and maple regeneration were the most frequent. The highest values of diversity and richness were observed at 0-30 m distance from the road and its value was significantly different from other distances.
Keywords: Distance from road, Road age, Species diversity, Species importance value -
سابقه و هدف
گونه های شاخص یکی از مولفه های مهم در طبقه بندی پوشش گیاهی هستند، مطالعه و تعیین آنها در حاشیه جاده های چند سال ساخت اهمیت زیادی برای حفظ رویشگاه گونه های گیاهی نادر و در معرض انقراض دارد، آگاهی از سن جاده می تواند در جهت حفظ و توسعه جوامع گیاهی موثر باشد چرا که روند تاثیرگذاری جاده می تواند به مدیریت بهینه پوشش گیاهی در زمان ساخت جاده های جدید یا در هنگام نگهداری از آنها کمک شایانی کند. هدف این پژوهش، طبقه بندی اکولوژیکی و تعیین گونه های شاخص در سنین مختلف حاشیه جاده های جنگلی در منطقه ناو اسالم واقع در غرب استان گیلان بود.
مواد و روش هاجمع آوری داده به صورت نمونه برداری تصادفی بر این اساس که در 7 منطقه جنگلی ناو اسالم گیلان، به روش ترانسکت خطی، 28 خط نمونه به طول 150 متر عمود بر حاشیه جاده تا درون جنگل صورت گرفت. فاصله بین خطوط نمونه 100 متر بود، پنج قطعه نمونه به ابعاد 30×5 متر برای برداشت پوشش درختی و درختچه ای با فاصله 30 متر مشخص شد. در قطعات نمونه 4 متر مربعی هم گونه های علفی با استفاده از فلورهای گیاهی شناسایی و درصد پوشش گیاهی در اشکوبهای مختلف (درختی، درختچه و علفی) با استفاده از مقیاس براون- بلانکه ثبت شد. همچنین، تحلیل گونه شاخص با استفاده از قطعه نمونه گروه اکولوژیک و در محیط نرم افزارPC- ORD for Win. Ver. 5 بررسی شد.
یافته هانتایج تحلیل گونه های شاخص نشان داد که 146 گونه گیاهی مورد بررسی در این منطقه، در جاده های چند سال ساخت وجود دارد. حضور گونه های درختی و درختچه در جاده های قدیمی بیشتر از جاده های تازه ساخت بود. در این تحقیق جاده های تازه ساخت (10 سال) در دو گروه گونه دوم و چهارم اکولوژیک، جاده هایی با سنین متوسط (10-20 سال) در گروه گونه سوم اکولوژیک و جاده های قدیمی (بیشتر از 20 سال) در گروه گونه اول اکولوژیک قرار گرفتند. با استفاده از آنالیز دو طرفه گونه های شاخص، پوشش گیاهی محدوده تحقیق به صورت دو گروه Viola alba Besser, Carpinus betulus L, Brachypodium sylvaticum, Carex divulsa Stokes طبقه بندی شدند. در این تحقیق حضور گونه های درختی Alnus subcordata C.A.Mey و Acer velutinum Boiss در قطعات نمونه حاشیه جاده بیشتر از داخل جنگل بود و با افزایش فاصله از حاشیه جاده و نفوذ به سمت جنگل، تنوع این گونه های درختی و فرکانس نسبی آنها کم بود. در این تحقیق، گونه Carex divulsa Stokes بعنوان گونه نادر و گونه Fagus orientalis Lipsky بعنوان گونه ای با فراوانی زیاد شناخته شد.
نتیجه گیرینتایج این تحقیق تاکید دارد که سن جاده نه تنها در تعیین گروه گونه های اکولوژیک بلکه در شناخت گونه های شاخص در سطح منطقه و بهبود نتایج طبقه بندی گروه گونه های درختی، علفی و زادآوری در جاده های چند سال ساخت می تواند موثر باشد. تعیین گونه های شاخص هم نه تنها به منظور تعیین حدود گروه های اکولوژیکی طبقه بندی شده در حاشیه جاده بلکه در بهبود نتایج طبقه بندی گروه های گیاهی و همچنین تعیین دقیق عوامل اثر گذار بر گروه های اکولوژیکی برای مدیریت اصولی و بهره برداری پایدار از اکوسیستم های جنگلی می تواند کاربرد داشته باشد.
کلید واژگان: گروه های اکولوژیک, طبقه بندی پوشش گیاهی, گونه های شاخص, تجزیه و تحلیل خوشه ایBackground and ObjectivesIndicator species are one of the important components in vegetation classification, and studying and determining them on the roadside of old roads is very important for maintaining the habitat for rare and endangered plant species. Awareness of the road age can be effective in preserving and developing the plant communities, as the road effect can be helpful in optimal management of vegetation when constructing or maintaining new roads. The purpose of this study was ecological classification as well as identification of indicator species in roadside of forest roads with different ages in Nav-e-Asalem area, west of Guilan province.
Materials and MethodsData were collected by random sampling, as in the seven forest areas of Nav-e-Aslam, Guilan, a number of 28 transects (150 m in length) perpendicular to the road from roadside to the inside of the forest using line transect method, linear transect method was used and 28 transects (150 m in length) perpendicular to the road were taken. The distance between the transects was 100 m, Five sample plots (30 × 5 m) were taken for sampling trees and shrubs with a distance of 30 m from each other. In 4 m2 sample plots herbaceous species were identified using vegetation flora and vegetation percentage was recorded in different strata (tree, shrubs and herbaceous) using Braun-Blanquet scale. Also, indicator species analysis was performed using ecological group sample in PC-ORD for Win. Ver 5 software.
ResultsThe results of indicator species analysis showed that 146 species were found in the roadside of roads with several years’ age. The presence of tree and regeneration species was higher on old roads compared to new ones. In this research, newly constructed roads (10 years) occurred in two groups of second and fourth ecological species, roads with medium ages (10-20 years) in the third ecological group and older roads (>20 years) in the first ecological species group. By using two-way indicator species analysis (TWINSPAN), vegetation cover was classified into two groups: Viola alba Besser, Carpinus betulus L. and Brachypodium sylvaticum, Carex divulsa Stokes. In this research, the presence of Alnus subcordata CAMey and Acer velutinum Boiss species was higher in the sample plots near the road compared to inside forest. The diversity of these tree species and their relative frequency decreased by increasing the distance from the roadside and moving to inside forest. In this research, Carex divulsa Stokes was identified as a rare species and Fagus orientalis Lipsky as a species with high frequency.
ConclusionThe results of this research emphasize the importance of road age not only in determining the ecological species group, but also in identifying the indicator species in the area as well as in improving the classification results of tree, herbaceous and regeneration species in roadside area. Determination of the indicator species is effective not only in determining the extent of the ecological groups classified on the roadside, but also in improving the classification results of plant groups as well as identifying the factors affecting ecological groups seems to be useful for proper management and sustainable exploitation of forest ecosystems.
Keywords: Ecological groups, Vegetation classification, Identified species, Cluster analysis -
پژوهش پیش رو به بررسی اثرات سایه اندازی درختان بر برخی شاخص های تخریب روسازی جاده جنگلی پرداخته است. نمونه برداری به روش انتخابی و در سه ارتفاع مختلف در حوضه 10 چفرود استان گیلان انجام شد. برآورد تخریب روسازی براساس اندازه گیری شاخص های مقطع عرضی نامناسب، زهکشی کنارجاده ای نامناسب، کنگره ای شدن، تولید گردوغبار، اندازه چاله ها و شیارها و سستی توده خاک بود. با پیمایش جاده، واحدهایی با سایه اندازی درختان بیشتر از 50 درصد (سایه) انتخاب شد. سپس به مرکزیت سایه، یک قطعه نمونه با طول 30 متر و به عرض جاده برداشت شد. کنار هر قطعه نمونه سایه، در قسمت کاملا روباز جاده، قطعه نمونه ای با ابعاد مشابه برداشت شد. دوازده متغیر تخریب میان قطعه نمونه های سایه و غیرسایه مقایسه شدند. نتایج مقایسه های آماری در پایین بند نشان داد که تخریب در مقطع عرضی نامناسب، تعداد و مساحت چاله ها در قسمت سایه به طور معنی داری بیشتر از قطعه نمونه های غیرسایه بود، در حالی که اختلاف معنی داری برای متغیرهای دیگر مشاهده نشد. متغیرهای مورد بررسی در بخش میان بند در سطح اطمینان 95 درصد اختلاف معنی داری با هم نداشتند. در بخش بالابند، مقدار شاخص های تخریب مقطع عرضی نامناسب، مساحت شیار و سستی توده خاک در قطعه نمونه های سایه با اطمینان 95 درصد بیشتر از قطعه نمونه های غیرسایه بود. نتایج این پژوهش نشان داد که حدود نیمی از شاخص های مورد بررسی، تفاوت معنی داری بین مناطق سایه و غیرسایه داشتند، اما متغیر تردد در روند کاهشی یا افزایشی در مقدار اثر سایه بر کیفیت روسازی جاده موثر نبود.کلید واژگان: پایش, تعمیر, سایه, نگهداریThis study explored the effect of tree shadings on a number of destruction indices for forest road pavement. Therefore, selective sampling was conducted within three various elevation classes in the Chafroud watershed in the west of the Guilan Province. Pavement distress indices of improper cross section, inadequate roadside drainage, corrugations, potholes and ruts dimensions, and loose aggregate were measured. By surveying the road, the plots with a canopy cover > 50 % and a paired plot beside each plot on the road were selected for measurements. Based on mentioned indexes, 12 distress variables were measured and compared among plots under the shadow of the trees and opened plots in three classes of traffic level. Results of analyses in low elevations showed that distresses of an improper cross section, number and area of potholes of plots with canopy cover > 50% were significantly more than plots with canopy cover < 50 % (p < 0.05). In middle elevations, no differences were observed between the plots, while in high elevation (i.e. with low traffic) the distresses of improper cross-section, area of ruts, and loosing aggregate plots with canopy cover > 50% were significantly higher than plots with canopy cover < 50 % (p < 0.05). No difference was observed in other variables. The results of this study showed significant differences in about half of the studied indices between shaded and non-shaded regions, yet the change in traffic variable did not determine any decreasing or increasing trend of shadow effect on road pavement quality.Keywords: Maintenance, monitoring, repair, shadow
-
مجله جنگل ایران، سال دهم شماره 4 (زمستان 1397)، صص 517 -530اختلالات اسکلتی- عضلانی از مهم ترین موضوعات در زمینه سلامت شغلی در دنیای امروز است که در بیشتر مشاغل شیوع بسیار زیادی دارد و پیشگیری از آن، مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیت های کاری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از کار، به روش QEC در کارگران دو منطقه جنگلی گیلان و مازندران انجام گرفت. جامعه آماری شامل 51 کارگر مرد شاغل در عملیات قطع و تبدیل درختان، بارگیری با دست و راننده اسکیدر بود که به روش سرشماری بررسی شدند. برای تعیین شیوع علائم اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای ارزیابی ریسک ابتلا به این اختلالات از روش ارزیابی سریع مواجهه استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب در قسمت های کمر، پشت و گردن بود و بین وزن بدن، شاخص توده بدن، سابقه کار و استعمال سیگار با اختلالات اسکلتی- عضلانی ارتباط معنی داری وجود دارد. در ارزیابی به روش QEC، 8/7 درصد از کارگران در سطح ریسک یک، 8/9 درصد در سطح ریسک دو، 8/9 درصد در سطح ریسک سه و 6/72 درصد در سطح ریسک چهار قرار گرفتند. در مواجهه با ارتعاش، میزان سرعت در عمل و استرس نیز به ترتیب 7/64، 7/62 و 6/70 درصد از کل کارگران در سطح بالا و بسیار بالا قرار داشتند. نتایج نشان دهنده شیوع زیاد اختلالات بین کارگران بررسی شده است و عمده ترین مشکلات ارگونومیک شامل وضعیت بدنی نامناسب، خمش و پیچش کمر، بلند کردن و حمل بارهای سنگین، ارتعاش، سرعت هنگام کار و استرس است.کلید واژگان: اسکیدر, بارگیری, پرسشنامه نوردیک, حوادث کار در جنگل, قطع و تبدیلToday, skeletal musculoskeletal disorders are one of the most important occupational health issues and have a high prevalence in almost all occupations, and preventing it involves evaluating and modifying working conditions. This study aims at assessing the risk factors of musculoskeletal disorders of work by QEC in forestry workers of two regions of Guilan and Mazandaran forests. In this study, statistical population included 51 workers in three jobs of felling and bucking, skidder driver, and manual loading worker were studied by census method. The Nordic questionnaire and QEC method were used for determining the prevalence of musculoskeletal symptoms and assessing the risk of these disorders, respectively. The results showed that the highest prevalence of musculoskeletal disorders was in the waist, neck and back segments, respectively. The significant relationship between weight, body mass index, work experience and smoking with musculoskeletal disorders was observed. Results of QEC evaluation showed that the 72.6 percent of worker are in risk level of 4, while these values for risk level 1, 2, and 3 were 7.8, 9.8, and 9.8, respectively. In vibration exposure, speed of operation and stress about 64.7, 62.7, and 70.6 percent of worker were in high and very high levels. The results indicate a high prevalence of disorder among workers. The main ergonomic problems in study area include inappropriate physical condition, bending and twisting of the waist, lifting and carrying heavy loads, vibration, speed during work and stress.Keywords: Felling, bucking, Forest utilization, Forest work accident, Loading, Nordic questionnaire, Skidder
-
اره موتوری یکی از خطرناک ترین وسایل کار در جنگل است که احتمال آسیب رسانی زیادی برای کارگر قطع به همراه دارد. مدیریت خطرات ناشی از کار با اره موتوری به ارزشیابی خطرات آن بستگی دارد. تاکنون یک روش مناسب برای ارزیابی ریسک کار با این وسیله ارائه نشده است و عموما خطرات کار با اره موتوری بدون رتبه بندی ارائه شده است. این تحقیق با هدف رتبه بندی خطرات ناشی از کار با این وسیله طرح ریزی شده است. برای شناسایی خطرات مربوط به کار با اره موتوری در هنگام انجام عملیات قطع درختان از روش آنالیز ایمنی شغلی استفاده شد. بدین منظور از نظرات کارگران اره موتورچی، ناظران عملیات قطع، کارشناسان بهره برداری و کارشناسان بخش ایمنی کار در جنگل مجریان بزرگ طرح های جنگلداری در جنگل های شمال استفاده شد. سپس شاخص های ارزیابی ریسک با استفاده از روش دلفی و با کمک کارگران قطع، مدیران حوزه های جنگلی، متخصصین و اساتید دانشگاه انجام و توسط کارشناسان ایمنی کار در جنگل جمع بندی شد. سرانجام رتبه بندی خطرات با استفاده از روش تاپسیس فازی انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که درختان خطرآفرین، برگشت به عقب انتهای تنه درخت پس از افتادن و لگدزدن اره موتوری مهم ترین خطرات کار با این وسیله می باشند. این تحقیق با رتبه بندی خطرات کار موجب افزایش قدرت تشخیص خطرات کار با اره موتوری و تعیین شاخص های صحیح ارزیابی ریسک شد و نتایج نهایی منتج به رتبه بندی خطرات کار با این وسیله گردید که با تدوین دستورالعمل ایمنی مناسب می توان حوادث ناشی از کار با این وسیله را کاهش داد.کلید واژگان: ارزیابی ریسک, اره موتوری, آنالیز ایمنی شغلی, تاپسیس فازی, روش دلفیChainsaw is the main dangerous equipment in forest work which has great potential damage to felling crew. Management of the risks arising from working with a chainsaw depends on the assessment of its risks. There is still no suitable method for evaluating the risk of work with this device. Generally, the risks of working with chainsaw are presented without rating. This study was designed to rank the dangers of working with this device. For investigation of dangers related to chainsaw during tree felling Job safety analysis was used. During these phase, comment of chainsaw men, felling operation supervisors, harvesting experts, and Work safety specialists working in forestry plan in Caspian forest were used. Then, the risk assessment criteria were investigated by Delphi method with help of felling workers, forest watershed managers, forestry specialist, and university professors. Results were Conclusion by forest safety experts. Finally, the risk ranking was done using the Fuzzy Topsis method. Risk assessment criteria were obtained using the Delphi method. Ranking of hazards with Fuzzy Topsis was determined. The results of this study showed that the dangerous trees, butt log and chainsaw kickback are the most important risks of chainsaw operation. This study enhanced the ability of risk detection of felling operation with chainsaw and correct risk assessment criteria identification with ranking of felling hazards. The final analysis resulted in rating the dangers of working with this device that it can reduce the incidents caused by working with this device by compiling the appropriate safety instructions.Keywords: Chainsaw, Delphi method, Fuzzy Topsis, job safety analysis, risk assessment
-
جاده های جنگلی می توانند تغییرات اقلیمی در مقیاس کوچک ایجاد نمایند. این تغییرات با تغییر سن جاده و در شرایط توپوگرافیک می تواند متفاوت باشد. این مطالعه با هدف شناخت گروه گونه های بوم شناختی گیاهی و روابط بین پوشش گیاهی با عوامل محیطی با توجه به سن جاده جنگلی می باشد. مطالعه در سری های سه گانه ناو در جنگل های حوزه 7 شمال کشور انجام شد. برای رسیدن به اهداف مطالعه 140 قطعه نمونه مستطیل شکل 150 متر مربعی با سنین مختلف و شرایط توپوگرافیک متفاوت برداشت شد. اطلاعات مربوط به پوشش درختی و درختچه ای، زادآوری و علفی با شیب و جهت پلات ها، سن جاده و ارتفاع منطقه، همچنین میزان نور، دما و رطوبت در مرکز پلات ها برداشت شد. برای بررسی الگوی پراکنش گروه های بوم شناختی از روش رسته بندی غیر محدود و طبقه بندی گروه های بوم شناختی با تجزیه و تحلیل گونه های شاخص دو طرفه (TWINSPAN) و گرادیان CCA استفاده شد. از نرم افزار Excel و PC-ORD برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل گونه های شاخص نشان داد از 72 گونه ی گیاهی، فقط 52 گونه به عنوان گونه های شاخص هستند که به عنوان گونه های معرف جوامع گیاهی راش در حاشیه جاده ها معرفی شدند. در این تحقیق جاده های تازه ساخت (10 سال) در دو گروه گونه دوم و چهارم بوم شناختی، جاده هایی با سنین متوسط (10- 20 سال) در گروه گونه سوم بوم شناختی و جاده های قدیمی (بیشتر از 20 سال) در گروه گونه اول بوم شناختی قرار گرفتند. نتایج تحلیل MRPP (پاسخ چندگانه جایگشت) نشان داد که گروه های بوم شناختی از هم فاصله بیشتری دارند. در بین گروه های بوم شناختی فراوانی و حضور یا عدم حضور گونه ها با متغیرهای محیطی در همه قطعات نمونه یکسان نیست. نتایج نهایی نشان داد که سن جاده نه تنها در تعیین گروه گونه های بوم شناختی بلکه در شناخت گونه های شاخص در سطح منطقه و بهبود نتایج رسته بندی گروه گونه های گیاهی در جاده های چند سال ساخت تاثیر دارد.کلید واژگان: گروه های بوم شناختی, سن جاده, رسته بندی, TWINSPAN, MRPPForest roads can create small- scale climate change. These changes can vary with the road age and topographic conditions. This study aimed to identify ecological species group as well as study the relationship between vegetation and environmental factors based on the road age. The study was carried out in three-districts of Nav- Asalem in Watershed 7 of forests of North of Iran. Therefore, 140 sample plats (rectangular in shape and150 m2 in area) with different ages and different topographic conditions were taken. Information related to tree and shrub cover, regeneration and weed cover along with slope (%) and slope aspect of sample plots, road age and elevation, as well as the amount of light receiving to forest floor, temperature and humidity at the center of the sample plots were recorded. The ecological group distribution pattern was evaluated using non-limited ordination method and classification of ecological groups was performed using Two Way Indicator Species Analysis (TWINSPAN) and CCA gradient analysis. Data analysis was carried out using Excel and PC-ORD software. The results of the analysis of indicator species showed that of 72 plant species, only 52 species were determined as indicator species that were defined as indicator species of beech communities on roadside. In this research, newly constructed roads (with age below 10 years) occurred in second and fourth ecological species groups, roads with moderate ages (10-20 years in age) in the third ecological group and older roads (with age more than 20 years) in the first ecological species group. The results of MRPP analysis (multi-response permutation procedure) showed that the ecological groups are characterized by higher distance from each other. Among the ecological groups, the abundance and presence or absence of species with environmental variables were not the same in all sample plots. The final results showed that the road age not only affects the ecological species group but it also serves as a useful factor in determining the indicator species and improving the results of the ordination of the ecological species group on the roads with age more than several years.Keywords: Ecological groups, Road age, Ordination, TWINSPAN, MRPP
-
اهداف پژوهش پیش رو مقایسه انواع افت چوب مشاهده شده به صورت شکستگی، جداشدن ورقه ای، ترک و ارتفاع بلند کنده و بررسی اجزای قطع شامل ارتفاع و عمق بن زنی، دهانه بن زنی، ارتفاع و عمق بن بری و عرض حاشیه برش بین گروه های کاری روزمزد و کارمزد بود. در پارسل های شماره 138 و 139 در سری یک ناو اسالم، به صورت تصادفی 150 اصله درخت قطع شده توسط گروه های کاری روزمزد و کارمزد انتخاب شدند.
مقایسه میانگین افت کنده بین روش پرداخت دستمزد با آزمون t مستقل و مقایسه میانگین اندازه هر یک از اجزای قطع با قطع متداول با آزمون t جفتی انجام شد. به جز عمق بن بری در گروه دوم (33/41 سانتی متر) و عرض حاشیه برش در گروه اول (6/78 سانتی متر) بین مقادیر دیگر قطع در گروه های مختلف با مقادیر استاندارد، تفاوت معنی داری وجود داشت.
میانگین افت کنده برای گروه های چهارگانه به ترتیب 0/0350، 0/0355، 0/0498 و 0/0438 متر مکعب بود و گروه های کاری روزمزد به طور معنی داری افت کنده کمتری در مقایسه با گروه های کاری کارمزد داشتند. میانگین افت به ازای هر درخت قطع شده بین چهار گروه کاری به ترتیب 0/2915، 0/2286، 0/3775 و 0/4637 متر مکعب بود و مقدار آن در گروه های کاری کارمزد به طور معنی داری بیشتر از گروه های کاری روزمزد بود. حجم بیشتری از افت چوب در تمام گروه های کاری به صورت شکستگی و خرد شدن بود. با توجه به قیمت محصولات مختلف تولیدی از چوب آلات مقطوعه، نتایج نشان داد که گروه های کاری کارمزد بیشترین مقدار کاهش ارزش پولی را داشتند.کلید واژگان: اسالم, شکستگی, شیوه پرداخت دستمزد, کارگران قطع, کنده درختThe objectives of study were to compare different types of wood loss including breakage, split, slab, and high stump and also to investigate cut components such as, height and depth of undercut and back cut, notch, and width of hinge wood between the two groups of workers. Parcels no. 138 and 139 in Asalem Nav series 1 were chosen as the study area. 150 felled trees by workers paid by piece and day work method were selected randomly. The mean stump loss between the two groups was compared by Independent- Sample T- test and the comparison between the size of each components of felling and the standard felling was made by Paired Sample T-test. There was a significant difference between felling values in different groups compared with standard values except the depth of back cut in the second group (33.41 cm) and the width of hinge wood in the first group (6.78 cm). The average high stump loss for the four groups was 0.035, 0.0355, 0.0498, and 0.0438 m3, respectively. The average loss per felled tree among the four groups was 0.2915, 0.2286, 0.3775 and 0.4637 m3, respectively. There was a significant difference between mean value losses of wood in the four groups; the day work paid group had fewer losses compared the piece work paid group. The largest volume of loss in all groups belonged to breakage damage. Regarding the price of different products fabricated from the wood cut, results showed that the greatest decrease in price belonged to the groups paid by piece work contract.Keywords: Asalem, breakage, felling labor, payment contract method, tree stump, wood loose -
یکی از چالش های اساسی در مدیریت توده های ناهمسال صدمات بهره برداری بر درختان باقی مانده در جنگل است که به طور معمول با گذشت زمان افزایش می یابد. در این پژوهش، فراوانی و حجم پوسیدگی تنه درختان پس از گذشت 15 سال از زمان ایجاد زخم تنه با استفاده از نمونه برداری از درختان توده به روش منظم- تصادفی و قطعه نمونه های 10 آری در جنگل ناو اسالم مورد بررسی قرار گرفت. وضعیت تنه درختان به دو حالت سالم و زخمی و وضعیت زخم ها به دو حالت زخم باز و زخم پوسیده ثبت و حجم پوسیدگی تنه با استفاده از رابطه اسمالیان محاسبه شد. نتایج نشان داد که 16/1 درصد از زخم ها منجر به پوسیدگی تنه شده بودند. فراوانی و حجم پوسیدگی به ترتیب 5/5 اصله و 1/7 متر مکعب در هکتار برآورد شد که 1/96 درصد درختان و 0/72 درصد حجم سرپای جنگل را شامل می شد. ضریب های فراوانی و حجمی پوسیدگی با توجه به فراوانی صدمات اولیه بهره برداری (12/2 درصد) به ترتیب 0/16 و 0/06 محاسبه شد. فراوانی پوسیدگی تنه درختان زخمی در ارتباط با گونه، محل زخم، قطر درخت، موقعیت درخت زخمی و جهت شیب زمین بود. همچنین، فراوانی و حجم پوسیدگی در درختان نمدار و بلندمازو بیشتر از سایر گونه ها بود. با کاهش ارتفاع زخم ها از سطح زمین فراوانی پوسیدگی آن ها افزایش یافته بود. فراوانی و حجم پوسیدگی تنه در درختان زخمی قطور بیشتر از درختان زخمی کم قطر بود. زخم های ایجاد شده بر روی تنه درختان واقع در حاشیه مسیرهای چوبکشی بیشتر از دیگر زخم ها پوسیده شده بودند و فراوانی پوسیدگی زخم های تنه درختان در شیب های شمالی بیشتر از شیب های جنوبی بود. درمجموع، به حداقل رساندن صدمات بهره برداری بر درختان باقی مانده، کاهش شدت بهره برداری، افزایش طول دوره بهره برداری و برداشت درختان پوسیده در دوره های بعدی بهره برداری پیشنهاد می شود.کلید واژگان: برش تک گزینی, زخم تنه, صدمات بهره برداری, گیلان, مسیر چوبکشیLogging secondary damages on remained trees are one of the challenges in management of uneven-aged stands which have been less studied in the northern forests of Iran. In this research decay frequency and volume of bole trees after 15 years from wound occurrence were studied through systematic-random sample plots with 1000m2 plots in the Nav-e Asalem forests, Iran. The conditions of trees were registered in two types: safe and wounded, the wounds were registered in two types: open and decayed; and volume of decayed bole was calculated by Smalian formula. Results indicated that 16.1% of wounds were led to bole decay. Decay frequency and volume were estimated to 5.5 trees ha-1 and 1.7 m3ha-1, respectively, that includes 1.96% of total trees and 0.72% of total stand volume. Coefficients of decay frequency and volume on the base of frequency of logging primary damage (12.2%) were calculated 0.16 and 0.06, respectively. Decay frequency of wounded trees bole were related with tree species, wound location, diameter at breast height (DBH), situation of wounded tree in stand, and slope aspect. Decay frequency and volume in the trees of lime and oak were more than other tree species. Decay frequency was increased by decreasing wounds distance from ground. Decay frequency and volume in the high diameter wounded trees were more than low diameter wounded trees. The wounds on the trees in edge of skid trails were more decayed than the other wounds. Decay frequency of wounded trees on the northern aspect slopes were more than the southern aspect slopes. In general, minimizing of primary logging damages, reducing harvest intensity, increasing logging period, and harvesting bole-decayed trees in the next logging periods are suggested.Keywords: Bole wound, Gilan, logging damages, selection cutting, skidding road
-
مجله جنگل ایران، سال نهم شماره 2 (تابستان 1396)، صص 201 -214جنگلداری تک گزینی به منظور مدیریت اکولوژیک و پایدار نیاز به برآورد دقیقی از صدمات بهره برداری بر توده باقی مانده دارد. در این تحقیق دقت و زمان لازم در برآورد فراوانی درختان صدمه دیده در اثر بهره برداری از طریق نمونه برداری قطعه نمونه و خط نمونه در یک واحد بهره برداری به وسعت 30 هکتار در جنگل ناو اسالم بررسی شد. در هر نمونه برداری با شدت نمونه برداری یکسان، پنج اندازه نمونه (تعداد قطعه نمونه و خط نمونه) با ابعاد شبکه آماربرداری متفاوت با طرح منظم تصادفی انجام گرفت. نتایج نشان داد که در هر نمونه برداری اندازه نمونه تاثیر معنی داری در برآورد صدمات دارد (01/0> p). تعداد 30 قطعه نمونه 10 آری در نمونه برداری قطعه نمونه و تعداد 50 خط نمونه 60 متری در نمونه برداری خطی کمترین تفاوت را با مقدار واقعی صدمات (آماربرداری صددرصد) داشتند
(618/0< p). ابعاد مناسب شبکه آماربرداری نیز در قطعه نمونه 100 در 100 متر با سطوح 10 آری و در خط نمونه 5/77 در 5/77 متر با طول های 60 متری تعیین شد. زمان لازم برای نمونه برداری با اندازه نمونه یکسان در خط نمونه حدود 90 درصد کمتر از قطعه نمونه بود. این نتایج نشان می دهد که می توان از نمونه برداری خطی برای برآورد دقیق و سریع از مقدار صدمات واردآمده بر درختان باقی مانده در اثر قطع تک گزینی و چوبکشی زمینی استفاده کرد.کلید واژگان: تک گزینی, چوبکشی زمینی, خط نمونه, درختان صدمه دیده, منظم تصادفیSingle tree selection method needs to an accurate estimation of logging damage to residual stand for ecological and sustainable forest management. In this research accuracy and required time for estimation of frequency of damaged trees due to logging operation were assessed through plot and line samplings in a harvest unit of 30 ha area in Asalem Nav forest, northern Iran. In both samplings with same sampling intensity (10% of total area in plot sampling and equal total line lengths in line sampling) five samples size (plot and line sample numbers) were applied with different grid dimensions of systematic sampling method. The results showed that the sample size had significant effect (P 0.618) with actual damage (100% inventory). Adequate grid dimensions were determined 100 m × 100 m with plot areas of each 0.1 ha for plot sampling and 77.5 m × 77.5 m with sample line lengths of each 60 m for line sampling. Required time for line samplings were about 90% lower than plot samplings. These results indicate the line sampling can be used for accurate and rapid estimation of frequency of damaged trees due to selection cutting and ground skidding.Keywords: Damaged trees, Ground skidding, Random systematic, Sample line, Selection cutting -
صدمات وارد آمده بر توده باقی مانده در طی عملیات بهره برداری و کاهش کمی و کیفی توده در سال های بعد از بهره برداری یکی از مشکلات مدیریت جنگل به روش ناهمسال است. در این تحقیق روند پوسیدگی تنه و خسارت اقتصادی ناشی از آن در اثر صدمات بهره برداری در یک دوره 10 ساله در جنگل راش آمیخته در استان گیلان بررسی شد. حجم قسمت پوسیده تنه درختان از فرمول اسمالیان و حجم تنه درختان سرپا از جدول حجم محلی در قطعات نمونه 10 آری با شبکه آماربرداری منظم تصادفی در ابتدا و انتهای دوره محاسبه شد. نتایج نشان داد حجم تنه پوسیده 48/0 مترمکعب در هکتار در ابتدای دوره به 71/1 مترمکعب در هکتار در انتهای دوره افزایش یافت (01/0 >P). نسبت حجم تنه پوسیده به حجم سرپا از 24/0 درصد در ابتدای دوره به 81/0 درصد در انتهای دوره افزایش یافت (01/0 > P). روند حجمی پوسیدگی تنه 123/0 مترمکعب در هکتار در سال و روند اقتصادی پوسیدگی تنه 25/1 میلیون ریال در هکتار در سال برآورد شد. حجم پوسیدگی تنه در تمام گونه های درختی در انتهای دوره بیشتر از ابتدای دوره بود (01/0 > P). با افزایش قطر برابرسینه درختان، روند حجمی پوسیدگی افزایش یافت. به منظور کاهش حجم پوسیدگی تنه درختان، صدمات وارد آمده بر درختان باقی مانده در جنگل در طی عملیات بهره برداری باید کاهش یابد، که این امر مستلزم برنامه ریزی و سازمان دهی دقیق و اصولی هر یک از مراحل بهره برداری، آموزش و بازآموزی کارکنان و ارزیابی مداوم صدمات بهره برداری است.
کلید واژگان: پوسیدگی تنه, توده ناهمسال, چوب کشی زمینی, زخم تنه, صدمات بهره برداریOne of problems in managing of uneven-age forests is logging damages to residual trees and reducing stand quality and quantity in years after logging operation. In this research, trend of bole decay and economic loses by it, following logging damages, were analyzed at a 10 year period in a mixed beech forest in Guilan province. Volume of decayed section on trees bole was measured by Smalian formula, and volume of standing trees bole was estimated by local tree volume tables via plots of 0.1 ha area and systematic sampling design at the start and end of period. Results showed that volume of decayed bole were increased from 0.48 m3/ha at the start of period to 1.71 m3/ha at the end of period (P
Keywords: Bole decay, Bole wound, Ground skidding, Logging damages, Uneven-age stand -
یکی از عامل های کلیدی برای داشتن جنگل هایی با تولید مستمر، حفاظت از خاک جنگل است. در پژوهش پیش رو وسعت و شدت برهم خوردگی خاک جنگل در اثر خارج کردن تنه ها و گرده بینه های درختان قطع شده (m3/ha 20/5) در جنگل ناو اسالم گیلان بررسی شد. پس از اتمام عملیات چوبکشی، برهم خوردگی خاک از طریق نمونه برداری نقطه- خط نمونه و به روش ارزیابی چشمی بررسی شد. نتایج نشان داد که حدود 2/6 ± 19 درصد از خاک منطقه در اثر چوبکشی دچار برهم خوردگی شده بود که 11/3 درصد آن با شدت کم و 7/7 درصد آن با شدت زیاد بود. وسعت و شدت برهم خوردگی خاک با افزایش فاصله از مسیرهای چوبکشی کاهش یافته بود، اما با افزایش شیب زمین افزایش پیدا کرده بود. وزن مخصوص ظاهری خاک در مناطق برهم خورده با شدت کم (g/cm3 1/29) و در مناطق برهم خورده با شدت زیاد (g/cm3 1/44) به ترتیب 2/4 و 14/3 درصد نسبت به مناطق شاهد افزایش یافته بود. وزن مخصوص ظاهری خاک مناطق برهم خورده با افزایش شیب زمین افزایش یافته بود، به طوری که در شیب های بیشتر از 50 درصد، وزن مخصوص ظاهری خاک 20/8 درصد نسبت به مناطق شاهد افزایش یافته بود. کاهش شدت برداشت، قطع و انداختن هدایت شده درختان و محدود کردن عملیات چوبکشی به شیب های کمتر از 50 درصد، ازجمله راهکارهای کاهش برهم خوردگی خاک در این جنگل ها است.کلید واژگان: بهره برداری جنگل, چوبکشی زمینی, فشردگی خاک, قطع تک گزینی, وزن مخصوص خاکProtection of forest soil is one of key factors in having sustainable productive forests. In this research extent and intensity of soil disturbance due to extraction of logs of felled trees (20.5 m3/ha) were studied in Nav-e Asalem forest in Gilan province. After finishing the skidder logging operations, soil disturbance were studied by point-transect sampling method and visual assessing. Results indicated that about 19 ± 6.2 percent of surface soils were disturbed due to winching of logs that 11.3 percent of them disturbed with shallow intensity and 7.7 percent disturbed with deep intensity. The extent and intensity of soil disturbance were decreased by increasing distance from skid trail. The extent and intensity of soil disturbance were increased by increasing of ground slope. Soil bulk density in the shallow disturbed soils (1.29 g/cm3) and deep disturbed soils (1.44 g/cm3) were increased 2.4 and 14.3 percent, respectively, than control soils. Soil bulk density of disturbed areas were increased by increasing ground slope, so in slopes greater than 50 percent soil bulk density was increased 20.8 percent more than control soils. Including ways to reducing soil disturbance during skidder logging in the study area are reduction in harvest intensity, implementation of felling direction and skidder logging limitation to slopes less than 50 percent.Keywords: Ground skidding, logging, selection cutting, soil bulk density, soil compaction
-
سابقه و هدفبهره برداری یکی از عملیات حساس در مدیریت جنگل ها می باشد که موجب صدمه دیدن درختان باقیمانده می شود. کاهش فراوانی و شدت صدمات در طی عملیات بهره برداری یکی از اهداف اصلی مدیریت جنگل های تک گزینی است. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل عوامل تاثیرگذار بر صدمات در مراحل بهره برداری هر اصله درخت در جنگل های ناو اسالم بود.مواد و روش هااز تعداد کل درختان نشانه گذاری شده برای قطع در دو پارسل از جنگل های ناو اسالم، تعداد 83 اصله (7/22 درصد) به صورت تصادفی انتخاب، و صدمات وارد آمده بر درختان باقیمانده در طی مراحل قطع، جمع آوری و چوبکشی به صورت انفرادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که در اثر بهره برداری هر اصله درخت به طور متوسط 3/13 اصله از درختان باقیمانده صدمه دیدند که 3 اصله در مرحله قطع، 9/8 اصله در مرحله وینچینگ و 4/1 اصله در مرحله چوبکشی ایجاد شد. قطر برابر سینه درختان قطع شده از 25 تا 107 با میانگین 4/68 سانتی متر و ارتفاع آنها از 5/12 تا 3/27 با میانگین 21 متر بود و با افزایش قطر و ارتفاع درختان قطع شده صدمات افزایش یافت. فاصله وینچینگ از 3 تا 47 با میانگین 5/24 متر و زاویه وینچینگ از صفر تا 47 با میانگین 1/19 درجه بود و با افزایش آنها صدمات افزایش یافت. صدمات در مرحله وینچینگ ارتباط مستقیم و معنی داری با مقدار شیب زمین و تراکم توده داشت. صدمات با افزایش تعداد قوس افقی و کاهش شعاع قوس افقی مسیرهای چوبکشی افزایش یافت. صدمات در اثر قطع و انداختن درختان در جهت مناسب و وینچینگ آنها از مسیرهای مناسب به ترتیب 4/42 و 1/17 درصد کمتر از جهت ها و مسیرهای نامناسب بود. میانگین قطر برابر سینه درختان زخمی و از بین رفته در مرحله قطع (به ترتیب 5/63 و 6/34 سانتی متر) بیشتر از میانگین آنها در مراحل وینچینگ و چوبکشی بود. میانگین اندازه زخم تنه 1/327 سانتی متر مربع، میانگین عمق زخم تنه 1/20 میلی متر و میانگین ارتفاع زخم تنه از سطح زمین 86/0 متر بود. میانگین اندازه و ارتفاع زخم تنه از سطح زمین در مرحله قطع، میانگین عمق زخم تنه در مرحله جمع آوری بزرگتر از مراحل دیگر بود.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که مدیریت اصولی جنگل های تک گزینی نیاز به توسعه علوم و فنون بهره برداری دارد. به منظور کاهش صدمات بهره برداری بر درختان باقیمانده قطع هدایت شده درختان و محدود کردن عملیات وینچینگ به مناطق عاری از درخت و تجدید حیات و شیب های کمتر از 50 درصد ضروری است.کلید واژگان: صدمات بهره برداری, قطع درخت, وینچینگ, چوبکشی, جنگل ناوBackground And ObjectivesLogging is one of the critical operation in forest management that causes damage to remaining trees in forest. Reducing frequency and intensity of damages during logging operation is one of the main goals in section cutting forests. The aim of this study was analysis of effective factors on damage during logging of each tree in Nav forests.Materials And MethodsFrom total of selected trees to cut in the two parcels of the Nav forests, the number of 83 trees (22.7%) were randomly selected and damages to remaining trees were individual-level analyzed during felling, winching and skidding operation.ResultsResults indicated an average 13.3 damaged residual trees per each harvested tree, which 3 trees were damaged at felling stage, 8.9 trees were damaged at winching stage, and 1.4 trees were damaged at skidding stage. Diameter at breast height (DBH) of felled trees were from 25 to 107 with average 68.4 cm, and their heights were from 12.5 to 27.3 m with average 21 m, and damaged trees were increased by increasing of DBH and height of harvested trees. Winching distance were from 3 to 47 m with average 24.5 m, and winching angle were 0 to 47 degree with average 19.1 degree, and damaged trees increased by increasing the distance and angle of winching. Damaged trees were increased by increasing of number of skidd-trail curves and by decreasing of skid-trail radius. Damaged trees due to felling of trees on suitable directions, and winching of the on suitable routes were lower 42.4 and 17.1 percent than unsuitable directions and routes, respectively. The DBH of wounded and destroyed trees at felling stage (63.5 and 34.6 cm, respectively) were more than their averages at winching and skidding stages. Average size of bole wounds was 327.1 cm2, average depth of bole wound was 20.1 mm, and average height of bole wounds from ground level was 0.86 m. The averages of the bole-wound sizes and the bole-wound height from ground level were higher at felling stage, the average bole-wound depths at the winching stage were higher than other stages.ConclusionThe results reveled that appropriate management of selection cutting forests need to develop of sciences and techniques of logging operation. Implementation of tree directional felling, and limiting of winching operation to areas without standing trees, regeneration and ground slopes less than 50 percent are necessary for reducing logging damages to residual trees in these forests.Keywords: Logging damages, tree felling, winching, skidding, Nav forests
-
ECOPERSIA, Volume:4 Issue: 3, Summer 2016, PP 1505 -1516Directional felling of trees plays a key role in reducing of damages to forest residual trees and can also facilitate skidding. The aim of this study was presents a practical linear model for estimation of tree falling direction error in an uneven-aged mixed stand in northern forests of Iran. To conduct the study a number of 95 trees of four species Fagus Orientalis Lipsky, Carpinus Betulus L., Alnus Subcordata C.A. May and Acer Platanoides were randomly selected,and assumed felling direction were marked on the trunk of these trees. The trees felled by experienced chainsaw operators, and the differences between the assumed and actual direction were measured as the felling error. The results showed that among the 12 effective factors, the elements of foot slope, diameter at the breast height (DBH), horizontal and vertical angles and area of the backcut surface (HABS, VABS, BA),vertical angle and area of undercut surface (VAUS, UA) significantly correlated with the felling error, and the determination coefficient (R2) of presented linear model was 52.0 % (PKeywords: Directional felling, Felling Error, Harvesting Operation, Linear Regression
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.