به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohamad jafari

  • پروین رامک، وحید کریمیان*، محمد جعفری، پیام پزشکپور، حسن مهدور، ابراهیم شریفی عاشورآبادی
    هدف

    باتوجه به اهمیت گیاه دارویی-صنعتی موسیر این پژوهش با هدف بررسی روش های مختلف کاشت و برداشت بر خصوصیات کمی و کیفی این گیاه در استان لرستان انجام شد.

    روش پژوهش:

     آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی طی سه سال (1399-1396) در شهرستان الیگودرز صورت گرفت. روش های کاشت دستی و ماشینی و فواصل کاشت 10 و 15 سانتی متری بررسی شد. همچنین عملکرد اقتصادی روش های مختلف ارزیابی گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، صفت عرض برگ در تیمارهای موردبررسی اختلاف معنی داری با هم نداشت اما ارتفاع گیاه اختلاف معنی داری در سطح یک درصد با هم دارند. مقایسه میانگین نشان داد عملکرد ماده تر و خشک در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری باهم دارند. بیش ترین عملکرد ماده تر (847گرم در مترمربع) در سال دوم و روش ماشینی و کم ترین (636 گرم در مترمربع) در سال سوم، در روش دستی به دست آمد. عملکرد ماده خشک در فواصل کاشت 10 و 15 سانتی متری به ترتیب 633/185 و 611/178 گرم در مترمربع و در روش های کاشت ماشینی و دستی به ترتیب 91/199 و 33/164 گرم در مترمربع به دست آمد. نتایج ارزیابی اقتصادی نشان داد متوسط هزینه ها در روش کشت ماشینی 19 درصد کم تر از روش دستی است

    نتیجه گیری

    نتایج کلی نشان از افزایش درآمد و کاهش هزینه های کاشت و برداشت موسیر در روش ماشینی بود. همچنین کاشت و برداشت ماشینی موسیر در مقایسه با کاشت و برداشت دستی این گیاه، از سرعت بسیار بالایی برخوردار بود.

    کلید واژگان: کشت ماشینی, کشت دستی, ارزیابی اقتصادی, سال زراعی, الیگودرز
    Parvin Ramak, Vahid Karimian *, Mohamad Jafari, Payam Pezeshkpour, Hassan Mahddevar, Ebrahim Sharifi Ashoorabadi
    Objective

    Considering the importance of Mosir as a medicinal-industrial plant, this research was conducted to investigate the different planting and harvesting methods’ effect on the plant’s quantitative and qualitative characteristics in the Lorestan province.

    Methods

    The experiment was conducted in the form of a completely randomized block design for three years (2017-2020) in the Aligudarz County. The methods of manual and machine planting, and planting distance of 10 and 15 cm were investigated. Additionlly, the economic performance of the different methods was evaluated.

    Results

    The resulted demonstrated no significant difference in leaf width among the studied treatments, but displayed a significant difference in plant height at the level of 1%. The mean comparison showed that the wet and dry yield in different treatmenst had significant differences. The highest yield (847g/m2) was obtained in the second year with the machine method and the lowest yield (636g/m2) was obtained in the third year with manual planting. The dry matter yield was achieved at a planting distance of 10cm (185.633 g/m2) and a planting distance of 15cm (178.611g/m2) and the dry matter yield was obatiend in the machine planting method (199.91g/m2) and the manual planting method (164.33g/m2).The economic evaluation of the results indicated that the average costs are 19% lower in the machine cultivation method compared to the manual planting method.    

    Conclusion

    The overall results highlighted income increase and cost reduction in the planting and harvesting of Mosir with the machine method. Moreover, the mechanized planting and harvesting of Mosir was executed much faster compared to the manual planting and harvesting of this plant.

    Keywords: Machine Planting, Manual Planting, Economic Evaluation, Cropping Year, Aligudarz
  • محمد جعفری، یوسف جعفری*، علی اکبر عجم، تورج فلاح
    زمینه

    رهبری نقش حیاتی در پویایی سازمان دارد. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تاثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبری مدیریت، یکی از عوامل موثر در این زمینه هست.

    هدف

    با توجه به اهمیت موضوع عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری این پژوهش بر آن است تا به طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری و نقش واسطه ای فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی بپردازد.

    روش

    روش پژوهش با رویکرد استقرایی و از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.

    یافته ها

    براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مولفه های سویه های سبک های رهبری در 8 مقوله، ابعاد و مولفه های فرهنگ نوآورانه سازمانی در 5 مقوله، ابعاد و مولفه های یادگیری سازمانی در 7 مقوله شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از سبک رهبری مناسب و پیاده سازی فرهنگ نوآورانه و تقویت یادگیری سازمانی می توان عملکرد سازمانی را توسعه و بهبود بخشید.

    نتیجه گیری

    باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که از طرح های با پتانسیل بالا و بر اساس مدیریت شایسته سالاری و دانش و تخصص در رده های حساس و با اهمیت بالا در راستای توسعه پروژه های تعلیق شده و آینده نگر استفاده گردد تا عملکرد سازمان از طریق توسعه پروژه ها و احساس نیاز جامعه به این پروژه ها در جهت نیل به اهداف سازمان بکار گرفته شود.

    کلید واژگان: عملکرد سازمانی, سبک های رهبری, فرهنگ نوآورانه, یادگیری سازمانی
    Mohamad Jafari, Yusef Jafari*, Ali Akbar Ajam, Touraj Fallah
    Background

    Leadership plays a vital role in the dynamics of the organization. The degree of success of the organization in reaching the predetermined goals, the amount of effort of the employees for the success of the organization and the effectiveness of the leader on the employees depends on the behaviors and leadership style. The development of organizational innovation and learning in order to obtain a sustainable competitive advantage and improve organizational performance requires the existence of suitable conditions and management styles, which are one of the effective factors in this field.

    Aims

    considering the importance of organizational performance based on leadership styles, this research aims to design a model for predicting organizational performance based on leadership styles and the mediating role of innovative culture and organizational learning.

    Methods

    The research method is inductive and qualitative. The statistical population consisted of experts and academic specialists who were selected as the sample size using the principle of saturation and the snowball sampling method. In order to collect data, semi-structured interviews were used. Data analysis was done using the qualitative data analysis method of Maxqda software.

    Results

    Based on the findings of the research, the dimensions and components of leadership styles were identified in 8 categories, the dimensions and components of organizational innovative culture in 5 categories, and the dimensions and components of organizational learning in 7 categories. Based on the findings of this research, organizational performance can be developed and improved by using appropriate leadership style and implementing innovative culture and strengthening organizational learning.

    Conclusion

    According to the results of the research, it is suggested to use projects with high potential and based on meritocracy management and knowledge and expertise in sensitive and highly important categories in line with the development of suspended and forward-looking projects so that the performance of the organization through development Projects and the community's sense of need for these projects should be used to achieve the organization's goals.

    Keywords: organizational performance, leadership styles, innovative culture, organizational learning
  • محمد جعفری، عبدالعلی کرمشاهی*، مهدی حیدری، جواد میرزایی، ناهید جعفریان
    پژوهش حاضر با هدف بررسی زوال بلوط در رابطه با تنوع گونه های چوبی، خصوصیات خاک و عوامل فیزیوگرافی در منطقه بانکول استان ایلام انجام  شده است. این مطالعه در دو جهت دامنه شمالی و شرقی و در سه طبقه ارتفاعی (1340-1440، 1440-1540 و بیشتر از 1540 متر از سطح دریا) و با برداشت قطعات نمونه 1000 مترمربعی دایره ای انجام شد. در قطعات نمونه، تنوع گونه های چوبی و درصد خشکیدگی پایه های بلوط بررسی و ثبت شد. نمونه های خاک از عمق صفر تا 30 سانتیمتری برداشت شد. بررسی اثر عوامل توپوگرافی بر خصوصیات خاک، تنوع گونه ای و میزان خشکیدگی با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن انجام گرفت. رابطه شاخص های تنوع، خصوصیات خاک و خشکیدگی در طبقات ارتفاعی در هر جهت دامنه با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی (PCA) بررسی شد. نتایج نشان دادند که ارتفاع از سطح دریا و جهت دامنه بر خصوصیات خاک، تنوع گونه های چوبی و میزان خشکیدگی درختان اثر معنی داری دارند. بر اساس نتایج، میزان ماده آلی در جهت شمالی بیشتر از جهت شرقی بود. بیشترین میزان نیتروژن کل در طبقات ارتفاعی 1440-1540 و بیشتر از 1540 متر در جهت شمالی و کمترین میزان آن در طبقه ارتفاعی 1340-1440 متر از سطح دریا در جهت شرقی بود. مقدار فسفر در جهت شمالی و در طبقه ارتفاعی 1440-1540 از سطح دریا بیشترین میزان را نشان داد. شاخص های تنوع شانون وینر و سیمپسون و غنای گونه های چوبی در جهت شمالی و طبقات ارتفاعات میانی و بالا بیشتر از طبقه ارتفاعی پایین بود. بیشترین میزان خشکیدگی در طبقه ارتفاعی بالاتر از1540 متر در هر دو جهت شمالی (88/9 درصد) و شرقی (55/10 درصد) مشاهده شد و کمترین میزان آن در طبقه ارتفاع از سطح دریای میانی جهت شمالی و شرقی ثبت شد. براساس نتایج در هر دو جهت شمالی و شرقی، خشکیدگی بلوط با الگویی مشابه در طبقه ارتفاعی بالاتر بیشتر است و این موقعیت ها باید در اولویت حفاظت، احیا و عملیات های پرورشی مرتبط با این پدیده قرار گیرند.
    کلید واژگان: عوامل محیطی, جهت دامنه, عناصر غذایی خاک, تحلیل مولفه اصلی
    Mohamad Jafari, Abdolali Karamshahi *, Mehdi Heydari, Javad Mirzaei, Nahid Jafarian
    The study aimed to investigate the decline of oak in relation to the woody species diversity, soil characteristics and physiographic factors in Bankol region of Ilam province. This study was carried out in two aspects of the northern and eastern slopes and in three altitude classes (1340-1440, 1440-1540 and > 1540 m above sea level) with circular sample plots of 1000 m2. In the sample plots, the diversity of wood species and the dieback percentage of oak were determined. Soil samples were taken from the depth of 0 to 30 cm. The effect of topographic factors on soil properties, species diversity and dieback rate was investigated using two-way analysis of variance and comparing the means of Duncan's multi-range test. Principal Component Analysis (PCA) was used to investigate the relationship between diversity indices, soil characteristics and dieback intensity along the elevation classes in each aspect. The results showed that elevation and aspect have a significant effect on soil properties, woody species diversity and dieback intensity. Based on the results, the amount of organic matter was higher on the north aspect than on the east aspect. The highest amount of total nitrogen recorded in 1440-1540 m and > 1540 m on the northern aspect and the lowest amount was in 1340-1440 m in the eastern aspect. The amount of soil phosphorus was highest in the northern aspect and at 1440-1540 m. Shannon-Weiner and Simpson's diversity indices and the richness of woody species were higher in the northern aaspect and middle and high elevation classes than the low elevation class. The highest dieback intensity was observed at altitudes > 1540 m in both the northern (9.88%) and eastern (10.55%) aspects, and the lowest value was in the middle elevation on the northern and eastern aspects, and these situations should be prioritized for protection, restoration and silvicultural merasures related this phenomenon.
    Keywords: Environmental Factors, Aspect, Soil Nutrients, Principal Component Analysis
  • روح الله نظری*، حمیدرضا رمضانی درح، محمد جعفری
    امروزه مسیله کارآمدی دین از مهم ترین مباحث الهیاتی بوده و با توجه به اینکه فهم آن نیازمند مقدمات فلسفی و علمی پیچیده نیست، به آسانی می تواند عموم مردم را به خود مشغول کند؛ از این جهت، دستاویز ملحدان از جمله ریچارد داوکینز قرار گرفته است. در پی این رویکرد فایده انگارانه به دین، داوکینز در برخی از فصول کتاب توهم خدا به رابطه دین و اخلاق پرداخته؛ اما نه آن گونه که در مباحث رابطه دین و اخلاق مرسوم است؛ بلکه داوکینز بحث اخلاق و دین را از این جهت کنکاش می کند تا با نفی کارآمدی اخلاقی دین، انکار دین را نتیجه بگیرد. نه اینکه صرفا بگوید که اخلاق جدای از دین است و دین می تواند در عرصه های دیگر، مانند مباحث اعتقادی، ورود کند؛ بلکه با بی فایده جلوه دادن دین، به حقانیت آن هجمه وارد می کند. داوکینز در نفی اخلاق دینی، بحث خود را به دو صورت مطرح می کند؛ ابتدا از نگاه علمی و تکاملی، اخلاق بشری را تبیین می کند و در مرحله بعد، اخلاق دینی را نقادی می کند و سپس، با اثبات اخلاق بشری و نفی اخلاق دینی با رویکردی عمل گرایانه نفی دین و خدا را نتیجه می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، فارغ از مباحث علمی و تکاملی وی که در مقالات دیگر نقد شده است به بررسی رویکرد عمل گرایانه او پرداخته و نتایج زیر به دست آمده است؛ 1. نشان دادن مغالطه داوکینز در رویکرد عمل گرایانه او. 2. ناقص بودن الگوی اخلاقی داوکینز. 3. نقد نگاه او به اخلاق دینی و تبیین الگوی عقلی شرعی از اخلاق دینی.
    کلید واژگان: الحاد عمل گرا, داوکینز, پندار خدا, اخلاق, فواید دین
    Ruhollah Nazari *, Hamidreza Ramazanidoro, Mohamad Jafari
    The issue of efficiency of religion is one of the most important current theological topics. Since this concept does not require complex philosophical and scientific grounds, it can easily engage the general public, and for this reason, it has been used by atheists like Richard Dawkins. Following the pragmatic approach to religion, Dawkins has discussed the relationship between religion and morality in some chapters of the The God Delusion, but not in the usual way, rather, he tries to deny religion by denying the moral efficacy of religion. It is not that simply Dawkins declares that ethics is separate from religion and that religion can enter other fields such as issues related to belief, rather he attempts to undermine the authenticity of religion through showing its inefficiency. In denying religious ethics, Dawkins presents his argument in two ways. First, he explains human ethics from a scientific and evolutionary point of view, and in the next stage, he criticizes religious ethics, and then, by proving human ethics and negating religious ethics, he concludes the negation of religion and God with a pragmatic approach. This article examines Dawkins' pragmatic approach with descriptive-analytical method, regardless of his scientific-evolutionary arguments which have been criticized in other articles. The following results have been achieved: 1. fallacy in his pragmatic approach, 2. imperfection of the human ethics claimed by him, and 3. criticizing his perspective toward religious ethics and presenting the rational-scriptural model of religious ethics.
    Keywords: Pragmatic atheism, Dawkins, The God Delusion, Ethics, Benefits of Religion
  • علی موسوی آذر*، رضا کاظم شعار دوزدوزانی، کمال قانی، پروین اسلمی، محمد جعفری

    آمونیوم دی نیترامید (ADN) با موازنه اکسیژن بالا (8/25%) یک ترکیب پر انرژی عاری از فلزات است که در مواد منفجره نظامی و در پیشران های بدون دود و سبز استفاده می شود. محصولات احتراق پیشرانه های جامد مبتنی بر ADN تمیز و بدون دود هستند و گاز هیدروژن کلرید آزاد نمی‌کند که می‌تواند جایگزین مناسبی برای اکسید کننده‌های مرسوم همچون آمونیوم پرکلرات (AP) و آمونیوم نیترات (AN) باشد. بنابراین، مطالعه تجزیه حرارتی ADN در حضور کاتالیست ها مهم است. در این تحقیق اثر کاتالیستی اکسید روی (ІІ) (ZnO) با مورفولوژی های مختلف شامل: نانو ذرات مزین، ذرات کوچک‌تر از میکرون، میکرورود، نانومیله بر روی ADN بررسی شد. نمونه ها با دو روش مکانیکی و حلالی اختلاط گردید. درنهایت اثر کاتالیستی اکسید روی (ІІ) (ZnO) بر روی تجزیه حرارتی ADN به روش گرماسنج تفاضلیDSC)) بررسی شد. نتایج نشان می‌دهد که افزودن مورفولوژی های مختلف ZnO دمای تجزیهADN  را به‌طور قابل توجهی کاهش می دهد. همچنین ADN در حضور برخی از نمونه ها به‌صورت انفجاری در یک مرحله و زمان کوتاه تر تجزیه می‌شود. به‌طور کلی در روش مکانیکی، نمونه های microrods و Sub-Microrod  اثر کاتالیستی مطلوب تری دارند.

    کلید واژگان: آمونیوم دی نیترآمید, تجزیه حرارتی, گرماسنجی روبشی تفاضلی, اکسید روی (ІІ)
    Ali Mousaviazar *, Reza Kazemshoar-Duzduzani, Kamal Ghani, Parvin Aslami, Mohamad Jafari

    Ammonium dinitramide (ADN) with a positive oxygen balance (25.8%) is a metal free- energetic compound, which is used in military explosives and smokeless or green solid propellants. Combustion products of solid propellants based on ADN are clean and smokeless and they do not release hydrogen chloride gas, which can be an excellent alternative compound as an oxidizer in the solid propellant formulation. Therefore, it is essential to study the thermal decomposition of ADN in the presence of catalysts. In this study, the catalytic effect of zinc oxide (ZnO) with different morphologies including decorated-nanoparticles, sub-microrods, microrods, and nanorods on ADN, was investigated. Samples were mixed by both physical and solvent methods. Finally, the catalytic effect of ZnO with different morphologies was investigated on the thermal decomposition of ADN by differential scanning calorimetry (DSC). Results showed that adding ZnO reduces the decomposition temperature of ADN. Also, ADN decomposes explosively in one step and in a shorter time in the presence of some morphologies of ZnO. In general, in the mechanical method, Microrods and Sub-Microrods samples have more desirable catalytic effects.

    Keywords: Ammonium Dinitramide, Thermal Decomposition, Differential Scanning Calorimetry (DSC), Zinc () Oxide (ZnO)
  • فیروزه مقیمی نژاد*، علی طویلی، محمد جعفری، انوشیروان شیروانی، محمدعلی زارع چاهوکی
    سابقه و هدف

    سمیت فلزات سنگین و تجمع آنها در خاک، گیاه و زنجیره های غذایی یکی از اصلی ترین معضلات زیست محیطی و بهداشتی جوامع امروزی است. در این راستا بررسی تاثیر این فلزات بر گیاهان مرتعی با ارزش دارویی و علوفه ای که از طریق مصرف انسان و دام وارد زنجیره غذایی می گردند از از اهمیت خاصی برخوردار است. شیرین بیان با نام علمی Glycyrrhiza glabra L. یکی از این گونه های با ارزش است که به واسطه دارا بودن ترکیبات دارویی و غذایی مهم در ریشه و ریزوم آن در دنیا حایز اهمیت بوده و مورد توجه صنایع دارویی و غذایی  قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر فلزات سنگین سرب و کادمیوم بر جذب عناصر غذایی پرمصرف و همچنین میزان انباشت این عناصر در بافت های گیاه شیرین بیان است.

    مواد و روش ها

    این تحقیق در قالب طرح کاملا تصادفی با دو تیمار سرب و کادمیوم در 4 تکرار و 6 غلظت به صورت کشت گلدانی (مجموعا 48 گلدان) اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل غلظت های صفر، 10 ، 20 ، 40 ، 80 و 160(ppm) برای کادمیوم و صفر، 50، 100،200، 400و 800 (ppm) برای سرب بودند. پس از تهیه بستر کاشت و اسپری نمودن محلول نمک فلزات سنگین سرب و کادمیوم با غلظت های فوق الذکر به خاک، ریزوم های شیرین بیان داخل گلدان ها کشت و به مدت 7 ماه در گلخانه تحت مراقبت و آبیاری قرار گرفتند. در نهایت نمونه های خاک و گیاه (در دو بخش اندام های هوایی و زیرزمینی) تهیه و جهت هضم اسیدی و استخراج سرب و کادمیوم به آزمایشگاه منتقل شد. همچنین جهت ارزیابی توانمندی گیاه شاخص های TF، BCF و BAC جهت ارزیابی توان انباشت این عناصر تعیین گردید

    نتایج

    مقایسه میانگین تیمارهای سرب و کادمبوم در غلظت های تحت بررسی نشان داد افزایش غلظت این دو عنصر در خاک اثر معنی داری بر مقدار عناصر پتاسیم، سدیم، منیزیم، کلسیم و ماده آلی در اندام های هوایی و زیرزمینی گیاه شیرین بیان نداشته است. در حالی که افزایش غلظت فلز کادمیوم در خاک، اثر معنی دارکاهنده بر مقدار این فلز در اندام های هوایی و زیرزمنی و میزان ازت در اندام هوایی داشته، همچنین افزایش غلظت سرب اثر معنی دار با روند متغییر بر مقدار این فلز در در اندام های هوایی و زیرزمنی و میزان فسفر و ازت در اندام هوایی به همراه داشته است

    نتیجه گیری

      بررسی تیمارهای مورد مطالعه بر تجمع و انتقال کادمیوم و سرب در گیاه شیرین بیان نشان داد این گیاه می تواند به عنوان یک گونه بیش اندوزگر در مورد این دو فلز سنگین، به ترتیب نقش گیاه تثبیتی و گیاه استخراجی را ایفا نماید.

    کلید واژگان: فلز سنگین, سرب, کادمیم, عناصر غذایی پرمصرف, شیرین بیان (.Glycyrrhiza glabra L)
    Firoozeh Moghiminejad, Ali Tavili*, Mohamad Jafari, Anoshirvan Shirvany, Mohamad Ali ZareChahoki
    Background and objectives

     Toxicity of heavy metals and their accumulation in soil, plant and food chains is one of the main environmental and health problems of today's societies. In this regard, the impact of these metals on valuable medicinal plants and forages that enter into the food chain through human and animal consumption is of particular importance. Glycyrrhiza glabra L. is one of the most valuable species which is important in the world due to the presence of important medicinal and nutritional compounds in its roots and rhizomes and has been considered by the pharmaceutical and food industries. The purpose of this study is to investigate the effect of heavy metals of lead and cadmium on the absorption of high consumption nutrients and also the accumulation of these elements in the tissues of the lichen plant.

    Methodology

      This research was carried out in a completely randomized design with two treatments of lead and cadmium in 4 replicates and 6 concentrations in pot culture (a total of 48 pots). The treatments consisted of concentrations of 0, 10, 20, 40, 80 and 160 (ppm) for cadmium and zero, 50, 100, 200, 400 and 800 (ppm) for lead. After preparing bedding and spraying a heavy metal salts solution of lead and cadmium with the above concentrations, rhizomes were cultivated in pots and placed in the greenhouse for 7 months under irrigation and care. Finally, samples of soil and plant (in two parts of the air and underground organs) were prepared and transferred to the laboratory for acid digestion and extraction of lead and cadmium. To assess the plant's ability, TF, BCF and BAC indices were also used to evaluate the accumulation capacity of these elements.

    Results

      The results of the comparison of the mean of lead and cadmium in the studied concentrations showed that increasing the concentration of these two elements in the soil did not have a significant effect on the amount of potassium, sodium, magnesium, calcium and organic matter in the aerial and underground parts of this plant. While the increase in the concentration of cadmium in the soil has a significant reducing effect on the amount of this metal in the air and underground organs and the amount of nitrogen in the air. Also, the increase in lead concentration has a significant effect on the amount of this metal in the air and underground organs and the amount of phosphorus and nitrogen in the air.

    Conclusion

     The results of the study on the accumulation and transfer of cadmium and lead in the lichen plant showed that the plant could play the role of stabilizing plant and extractive plant in these two heavy metals, respectively

    Keywords: Heavy metals, lead, cadmium, high energy nutrients, licorice
  • محمد جعفری

    هدف پژوهش حاضر بررسی راه های توانمندسازی روان شناختی و رابطه آن با مدیریت دانش کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندارن است. این پژوهش از نوع توصیفی و روش هم بستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران در سال 1399 است. طبق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 373 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی و ابزار اندازه گیری داده ها شامل پرسش نامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتز (1997)، و مدیریت دانش نیومن و کنراد (2000) بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصان و نخبگان انتظامی استان شد و با محاسبه آلفای کرونباخ، پایایی پرسش نامه های توانمندسازی روان شناختی برابر 95/0 و مدیریت دانش برابر 92/0، محاسبه شد که نشان داد پرسش نامه ها از پایایی نسبتا بالایی برخوردار است. روش تجزیه وتحلیل داده ها استفاده از روش آمار استنباطی (آزمون t و ضریب هم بستگی پیرسون) از طریق برنامه نرم افزاری SPSS بود. یافته ها نشان داد که کانون کنترل، عزت نفس، دسترسی به اطلاعات و پاداش ها از عوامل راه های توانمندسازی شناختی است. هم چنین نتایج نشان داد که بین توانمندسازی روان شناختی با مدیریت دانش کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران رابطه وجود دارد. همین طور بین مولفه های توانمندسازی روان شناختی و مدیریت دانش کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران رابطه وجود داشته است.

    کلید واژگان: توانمندسازی روان شناختی, مدیریت دانش, کارکنان, فرماندهی انتظامی
    mohamad jafari

    The purpose of this study was to investigate the ways of psychological empowerment, and its relationship with knowledge management of police personnel in Mazandaran province. This research was a descriptive study and the correlation method and the statistical population included all employees of the Disciplinary Command of Mazandaran Province in 1399. According to Krejcie and Morgan table, 373 people were selected by simple random sampling method. Library and field data collection methods and data measurement tools included the standard Spritz (1997) standardized psychological empowerment questionnaire, and Newman and Conrad (2000) knowledge management questionnaires. The validity of the questionnaire was assessed by experts and law enforcement elites of the province and by calculating Cronbach's alpha, the reliability of psychological empowerment questionnaires was equal to 0.95 and knowledge management was equal to 0.92, which showed that the questionnaires have a relatively high reliability. Data analysis method was statistical methods using SPSS software program. Findings showed that the focus of control, self-esteem, access to information and rewards are the factors of cognitive empowerment. The results also showed that there is a relationship between psychological empowerment and knowledge management of Mazandaran police command staff. Also, there was a relationship between the components of psychological empowerment and knowledge management of Mazandaran police command staff.

    Keywords: Psychological Empowerment, knowledge management, staff, disciplinary command
  • محمد جعفری، علی حسنوند، یونس گلی*

    شکاف رشد اقتصادی بین کشورها یکی از واقعیت های مهم اقتصادی است که شناخت دلایل اصلی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.تحلیل و اندازه گیری عوامل موثر بر شکاف رشد اقتصادی در کشورهای مختلف یکی از مهم ترین زمینه های تحقیق در دنیای امروز می باشد. در همین راستا مطالعه حاضر با استفاده از شواهد آماری 91 کشور برای دوره زمانی 2017-2003 و تجزیه شاخص تایل فضایی به برآورد اجزای شکاف رشد اقتصادی کشورها می پردازد. نتایج نشان می دهد که سهم اثرات همسایگی در تعیین شکاف رشد اقتصادی بیش از سهم تفاوت بهره وری است. همچنین سهم اثرات فضایی در تفاوت رشد کشورهای اروپایی و سهم تفاوت بهره وری در تفاوت رشد کشورهای آسیایی بالاتر از سایر عوامل بوده است. علاوه بر این، رشد اقتصادی کشورهای اروپایی همگرا و کشورهای آسیایی واگرا است. براساس برآورد مدل به روش GMM، صنعتی شدن یکی از عوامل اصلی برای تفاوت رشد اقتصادی کشورها است لذا با توسعه صنعت و افزایش بهره وری زمینه همگرا شدن اقتصاد ایران به اقتصادهای برتر فراهم می شود.

    کلید واژگان: اقتصاد سنجی فضایی, شاخص نابرابری تایل, نابرابری درآمدی منطقه ای, همگرایی رشد
    Mohamad Jafari, Ali HASANVAND, Younes Goli *

    The economic growth gap between countries is one of the most important economic realities, and it is important to recognize the main causes. In this regard, the present study uses the statistical evidence of 91 countries over 2003-2007 and the analysis of the spatial theil index to estimate the components of the economic growth gap of countries. The results show that the share of neighborhood effects in determining the economic growth gap is more than the share of productivity difference. Also, the share of spatial effects in the growth difference of European countries and the share of productivity difference in the growth difference of Asian countries has been higher than other factors. In addition, the economic growth of European countries is convergent and Asian countries are divergent. According to the estimated model by GMM approach, industrialization is one of the main factors for the difference in economic growth of countries. Therefore, with the development of industry and increasing productivity, Iranian economy can be to converge to the top economies.

    Keywords: Spatial Econometric, theil inequality index, Regional Income Inequality, Growth Convergence
  • امیرعلی داوری، محمد جعفری*، محسن اسدی طاهری، امیرحسین مهدوی

    در این مقاله، فرآیند توسعه محصول موتور خودرو در شرکت ایپکو شرح داده شده است. ابتدا الگو های توسعه محصول شامل الگوی V، دروازه‏ای و شبکه‏ای شرح داده شده‏اند. در ادامه برای آشنایی مختصر خواننده با بحث تولید موتور، به طور کوتاه برخی از ادبیات و زیرسامانه‏های موتور بیان می‏شود. همچنین انواع سطوح برنامه‏های توسعه موتور، در سطح کم، متوسط، زیاد و یا محصول کاملا جدید شرح شده‏اند. بر اساس تجربه ایپکو، بسته به سطح توسعه، توسعه موتور به طور متوسط به 4 تا 48 ماه فرصت نیاز دارد. اعضای تیم توسعه و مولفه‏های تاثیرگذار در توسعه موتور نیز معرفی شده‏اند. با این مقدمات، یک الگوی توسعه محصول از ابتدای مرحله‏‏ توسعه مفهومی تا تولید انبوه همراه با جزییات آن تشریح گردیده است. در پایان با ترکیب الگو‏های V و دروازه‏ای، جزییات الگوی توسعه محصول شرکت ایپکو بیان شده است. در واقع نتیجه مقاله حاضر، نظام‏مند نمودن فرایند توسعه موتور در ایران خودرو است. این نتیجه در قالب ارایه الگویی ترکیبی از الگو‏های دروازه‏ای و وی ارایه شده است و ایپکو به عنوان یک شرکت نوآور داخلی در طراحی و تولید موتور، مبنای الگوی مورد استفاده خود را شرح نموده است.

    کلید واژگان: صنعت خودرو, موتور, فرآیند توسعه محصول, الگوی توسعه, ایپکو
    Amirali Davari, Mohamad Jafari*, Mohsen Asadi Taheri

    This article describes the advanced design of the car engine at IPCO. Product development models including model V, gateway and network are described first. In the following, in order to introducing engine production to readers, some of the literature and subsystems of the engine are briefly presented. There are also different levels of engine development programs, either low, medium, high, or completely new products. Depending on the level of development, the development of the engine takes 4 to 48 months. Members of the development team and components influencing engine development are also introduced. By these premises, a product development model from the beginning, the conceptual development phase, to mass production with its details is described. At the end, by combining V and Gateway models, the details of the IPCO product development model are outlined. In fact, the result of this article is to systematize the engine development process in Iran and the Iran Khodro complex. As such structure has not existed in Iran so far, IPCO, as a domestic innovative engineering company in the design and production of engines, has described the model used by researchers and industry leaders in field.

    Keywords: Automotive, Engine, Product Development Process, Development Model, IPCO
  • محمد جعفری، اسفندیار جهانتاب*، مهدی معمری
    زمینه و هدف

     فلزات سنگین یکی از جدی ترین مشکلات زیست محیطی است که در سراسر دنیا در حال گسترش می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی پالایش خاک های آلوده به فلزات سنگین به وسیله گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L.) تحت دو ماده بهساز طبیعی شامل کمپوست زباله شهری و بیوچار (هر کدام در سه سطح 0، 1 % و 2 %  وزنی) انجام شد.

    روش بررسی

    طرح به صورت آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار انجام شد. در پایان دوره کشت، اندم های هوایی و زیرزمینی گیاهان برداشت و برخی از خصوصیات مهم در خاک و عناصر موجود در گیاهان اندازه گیری شد. مقدار کل فلز سنگین سرب با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات اندازه گیری شده از آزمون تجزیه واریانس در نرم افزار SPSS استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین کاربرد تیمارهای مورد استفاده در این تحقیق در غلظت کادمیم، سرب، روی، کروم و نیکل اندام های هوایی و ریشه آفتابگردان و مقدار کادمیم کل و تبادلی خاک اختلاف معنی داری وجود دارد. تیمارهای کمپوست زباله شهری و بیوچار باعث افزایش جذب فلزات سنگین کادمیم، سرب، روی و کروم در خاک توسط گیاه آفتابگردان شدند.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به طورکلی می توان بیان کرد که گونه آفتابگردان بر اساس مقادیر شاخص های TF، BCF و BAC می تواند به عنوان یک گیاه مناسب برای گیاه پالایی خاک های آلوده منطقه از طریق فرآیند گیاه تثبیتی معرفی شود. بر اساس نتایج این تحقیق، گیاه آفتابگردان، می تواند به عنوان جذب کننده آلاینده ها استفاده شود و در خاک های آلوده به فلزات سنگین توصیه می شود.

    کلید واژگان: گیاه پالایی, کمپوست زباله شهری, بیوچار, آفتابگردان
    Mohamad Jafari, Esfandiar Jahantab *, Mehdi Moameri
    Background and Objectives

     Heavy metals are one of the most serious environmental problems that are spreading around the world. The present study was conducted to investigate the treatment of heavy metal contaminated soils by sunflower (Helianthus Annuus L.) under two natural remedies including municipal waste compost and biochar (each at three levels of 0, 1% and 2% by weight) done.

    Method

    Design experiment was done in a completely randomized design with 5 replications. After planting period, aerial and underground parts of plant have collected and some soil important characteristics and plant morphological properties and metals have measured. ICP-OES is used for heavy metals measurement. Statistical analysis of measured data for the analysis of variance in SPSS software and comparison of data from the test at least significant difference (LSD).

    Findings

    The results showed that there was a significant difference between the application of treatments used in this study in the concentrations of cadmium, lead, zinc, chromium and nickel of shoots and roots of sunflower and the amount of total cadmium and soil exchange. Urban waste and biochar compost treatments increase the uptake of heavy metals cadmium, lead, zinc and chromium into the soil by sunflower.

    Discussion and Conclusion

    According to the results of the present study, it can be generally stated that the sunflower species based on the values ​​of TF, BCF and BAC indices can be used as a plant suitable for phytoremediation of contaminated soils in the region through the plant process. Introduce stabilization. According to the results of this study, sunflower can be used as an adsorbent of pollutants and is recommended in soils contaminated with heavy metals.

    Keywords: Phytoremediation, urban waste compost, boichar, Helianthus annuus L
  • محمد جعفری

    لزوم سازگاری با تغییرات دایمی که در محیط های اجتماعی، اقتصادی، فنی و فناوری رخ می دهد، باعث شده است که آموزش مستمر تخصصی و حرفه ای در فضای سازمانی به عنوان یک سرمایه گذاری در منابع انسانی شناخته شود. این آموزش ها مزایای چندگانه از جمله بهبود اهداف کلی سازمان و هم چنین افزایش رضایت شخصی کارمندان از کار را به دنبال دارند. اگرچه نظام پلیس رومانی در زمینه ی روند آموزش حرفه ای کارکنان پیشرفت چشم گیری داشته است، اما معتقدیم که می توان راهبرد تعلیمی سازمانی و انتقال برنامه های آموزشی پلیس محور را بهبود بخشید. به این منظور، موارد زیر را برای بهبود آموزش حرفه ای پیشنهاد می کنیم؛ شناسایی مفاهیم فعلی برای سطوح مختلف سلسله مراتبی، تجزیه و تحلیل نیازهای واقعی آموزش کارکنان، تنظیم برنامه های تعلیمی و تربیتی مستمر، ملاحظه و رعایت بر اصول یادگیری بزرگ سالان، تدوین اهداف، محتوای آموزشی، روش ها و ابزار آموزشی بر اساس ویژگی های خاص شغلی و استفاده از معیارهای خاص ارزیابی نتایج.

    کلید واژگان: آموزش تخصصی, آموزش اولیه, آموزش مستمر, الزامات و نیازهای آموزش حرفه ای, پلیس
    Mohamad jafari

    The need to adapt to the permanent changes that occur in the social, economical, technical and technological environments, has made that the continuous professional training in organizational space to be recognized as an investment in human resources, with multiple benefits for both the overall goals of the organization, and to increase personal satisfaction at work, too. Although the Romanian police system has registered multiple signs of progress in which concerns the process of professional training for its personnel, we believe that the didactic strategy of organization and conveyance for police force-oriented training programs can be improved. For this purpose, we strongly suggest the following: an identification of current conceptions for various hierarchical levels, an analysis of actual training needs of the personnel, setting up continual training programs that observe adult learning principles, setting up targets, contents, methods and means of training based on the specific features of a certain job and an application of specific criteria of assessment of the results.

    Keywords: Professional training, initial training, continuous training, professional training needs, police system
  • محمد جعفری، علی اکبر آقاجانی، بهشید آلیان *

    در دنیای امروز، هیچ عاملی همانند فن آوری اطلاعات قادر به تغییر سازمان ها نخواهد بود؛ هم چنین تغییر مهم ترین عاملی است که سازمان ها‍ با آن مواجه اند و باید خود را برای مقابله با اثرات آن آماده نمایند. افراد با توانایی انگیزه بالا در کنار به کارگیری ابزارهای نوین فن آوری اطلاعات، یادگیری سازمانی را بهبود می بخشند. پژوهش حاضر گامی در جهت بررسی تاثیر فن آوری اطلاعات بر یادگیری سازمانی در پرسنل یگان ویژه استان مازندران است. روش پژوهش، توصیفی-هم بستگی است. جامعه آماریی، کارکنان یگان ویژه استان مازندران می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه بسته پاسخ استفاده شد؛ که روایی آن به تایید خبرگان و متخصصان رسیده و پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسش نامه استاندارد بیش از 7/0 به دست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی مورد تایید قرار گرفت؛ یعنی بین فن آوری اطلاعات و متغیرهای یادگیری سازمانی(مهارت های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی) رابطه معناداری وجود داشت. در نتیجه می توان با آموزش کارکنان یگان ویژه در زمینه فن آوری اطلاعات و اصلاح و تعدیل در ساختار مشاغل، با نصب تجهیزات و نرم افزارهای کاربردی به روز، زمینه های بهبود، یادگیری سازمانی، تسریع در اجرای فرآیندهای اداری و کاهش حجم کاری را فراهم کرد.

    کلید واژگان: فن آوری اطلاعات, یادگیری سازمان, سازمان یادگیرنده, یگان ویژه
    mohamad jafari, ali akbar aghajani, Behshid Alian *

    In today's world, no factor like information technology cannot change organizations; Also, changing is the most important factor that organizations are facing and must prepare themselves to confront its effects. People with high motivation, along with the use of modern information technology tools, improve organizational learning. This study is a step to investigate the impact of information technology on organizational learning in the special unit staff of Mazandaran. The research method is descriptive-correlational. The special unit staff of Sari city are the statistical population. Two questionnaires are used to collect information, its validity is confirmed by experts and reliability of questionnaire is achieved by using Cronbach's alpha for all aspects of the standard questionnaire of more than 0.7, respectively Which indicates the appropriate reliability of the research tool. Structural equations and LISREL software is used for data analysis. Based on the results of the research, the main hypothesis and 5 sub-hypotheses are confirmed, that's mean there is a significant relationship between information technology and organizational learning variables (individual skills, mental models, common vision, team learning, systems thinking). As a result, with trainingthe special unit staff in the field of information technology and modification in the structure of businesses, by installing updated equipment and software can preparefield of improvement, organizational learning, accelerate the implementation of administrative processes and reduce the workload.

    Keywords: Information Technology, Learning organization, learned organization, The Special Unit
  • محمد جعفری، قدیر مومنی*
    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان خراسان شمالی در سال 1394 می باشد. برای انجام این پژوهش تعداد 62 نفر از کارکنان معاونت آموزش و مربیان و مدرسین مجتمع آموزشی فرماندهی انتظامی استان خراسان شمالی به صورت تمام شمار جهت تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش مذکور از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گرد آوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که روایی آن توسط تعدادی از اساتید و صاحب نظران مورد تایید قرار گرفته است. پایایی سوالات نیز با استفاده از آلفای کرونباخ مورد سنجش و تایید قرار گرفت و مقدار 0.84 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، با توجه به موضوع پژوهش و فرضیه های مطرح شده آماره های توصیفی از جمله فراوانی، میانگین، میانه و به منظور تحلیل آمار استنباطی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل شده از پژوهش نشان می دهد که عامل انسانی، عامل مدیریتی و عامل پشتیبانی بر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تاثیرگذار می باشند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از میان سه عامل تاثیر گذار بر کیفیت دوره های آموزشی، عامل انسانی دارای بیشترین مقدار تاثیر و عامل پشتیبانی دارای کمترین میزان تاثیر بوده است.
    کلید واژگان: کیفیت, آموزش, دوره آموزش ضمن خدمت, کارکنان فرماندهی انتظامی استان خراسان شمالی
    Mohamad Jafari, Ghadir Momeni *
    The major purpose of this study is studying the effective factors in the job training quality among the northern khorasan Police command staffs in 1394 (based on Iranian calendar). In this research 62 personnel of education deputy of Northern Khorasan Police command including educational personnel, lecturers, and teachers were selected. In this study, the aim of the study was practical and the method was survey. In order to collect the data a scheduled questionnaire form was used which is confirmed by a number of professors and experts for its validity. The questions 'reliability was confirmed by Cronbach's alpha test (Total Cronbachs Alpha= 0.84). Results demonstrated that, human factor, management factor, and support factor affected the quality of the job training courses. Out of these factors, the human factor has a maximum impact and support factor has a minimum effect.
    Keywords: Quality, Education, Job Training Course, Northern Khorasan Police Command Staff
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال