به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammad hasan fotros

  • جابر درویشی، محمدحسن فطرس، مصطفی بنی اسدی*
    مقدمه و هدف
    در ایران به دلیل فصلی بودن تولیدات و فاصله زمانی بین حصول درآمد و نیاز به منابع مالی در شروع فصل کشت، ضعف بنیه مالی بیشتر کشاورزان و و همچنین حضور اندک سرمایه گذاران خصوصی در بخش کشاورزی، تامین مالی بخش کشاورزی را به تسهیلات دریافتی از بانک ها به ویژه بانک کشاورزی وابسته کرده است. در این تحقیق اثر سپرده گذاری و اعتبارات اعطائی بانک کشاورزی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی استان های غرب کشور (همدان،کرمانشاه،کردستان، لرستان وایلام) طی دوره 1380 الی 1398 مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    جهت بررسی تاثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر ارزش افزوده کشاورزی و بررسی وجود هم انباشتگی و رابطه بلندمدت از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی گسترده پانلی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که مقدار حقیقی اعتبارات بانک کشاورزی اثر مثبت و معناداری بر ارزش افزوده بخش کشاورزی دارد. نتایج برآورد رابطه هم انباشتگی نشان می دهد که بین مقادیر واقعی ارزش افزوده بخش کشاورزی و اعتبارات اعطایی به بخش، رابطه مثبت و معنی دار در بلندمدت وجود دارد. همچنین متغیرهای سپرده های مردمی در بانک کشاورزی و نیروی کار اثر مثبت و معنی داری بر ارزش افزوده بخش داشته، اما رابطه بلندمدت میان متغیرهای بارندگی و سطح زیرکشت با ارزش افزوده کشاورزی مورد تایید قرار نگرفت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه، و تاثیر مثبت سپرده گذاری بانکی و اعتبارات کشاورزی بر ارزش افزده بخش کشاورزی، پیشنهاد می شود سرمایه های خرد از طریق تشویق به سپرده گذاری درآمدهای مازاد بخش کشاورزی و جامعه روستایی در بانک ها و اعطای امتیازات متقابل تجهیز شود، روند اعطای اعتبارات به کشاورزان (فرآیندهای بروکراتیک، ضمانت و...) تسهیل گردد و جرایم دیرکرد کشاورزان مورد بخشش قرار گیرد. همچنین اعطای تسهیلات هدفمند و در جهت بهره گیری از فناوری اعطا گردد.
    کلید واژگان: اعتبارات استانی, رشد بخش کشاورزی, روش میان گروهی تلفیقی, رابطه بلندمدت, هم انباشتگی پانلی
    Jaber Darvishi, Mohammad Hasan Fotros, Mostafa Baniasadi *
    In this study, the effect of public despite and agricultural bank credits on the value added of the agricultural sector in the western provinces of the Iran (Hamedan, Kermanshah, Kurdistan, Lorestan and Ilam) during the period 2001 to 2019 has been studied.In order to investigate the effect of Keshavarzi Bank credits on agricultural value added and to investigate the existence of integration and long-term relationship, the Panel Autoregressive Distributed Lag (Panel ARDL) model was used.The results of the study showed that the real amount of agricultural bank credits has a positive and significant effect on the value added of the agricultural sector. The results of estimating the co-integration relationship show that there is a positive and significant relationship between the real values of value added of the agricultural sector and the credits granted to the sector in the long run. Also, the variables of public deposits in the Agricultural Bank and labor force had a positive and significant effect on value added,
    Keywords: Provincial Credits, Agricultural Growth, Pooled Mean Group, Long-Term Relationship, Panel Cointegration
  • سودابه جمال اف، مریم شریف نژاد، محمدحسن فطرس، احمد سرلک
    مقدمه

    با توجه به تهدید کووید-19 برای سلامت عمومی جهان، سازمان بهداشت جهانی برای نشان دادن علاقه بین المللی به هماهنگی واکنش های بین المللی به این بیماری، وضعیت اضطراری بهداشت عمومی را مطرح و پس از آن، مسئله کووید-19 جهانی اعلام گردید. در جهانی به شدت بهم پیوسته با پیوندهای قوی بین کشورها، اثرات شیوع بیماری فراتر از مرگ و میر و عوارض ناشی از بیماری دیده می شود. زیرا با کاهش فعالیت های اقتصادی عملکرد زنجیره تامین جهانی نیز مختل خواهد شد. با توجه به اهمیت این موضوع و پیامدهای مخرب شیوع این ویروس بر اقتصاد جهانی، لازم است که در جهت کاهش این مشکل گامی برداشته شود. بنابراین هدف این مطالعه بررسی و تحلیل اثرات بلند مدت شاخص توسعه انسانی و مولفه های آن (امید به زندگی، سواد، درآمد سرانه، شهرنشینی و اشتغال) بر مرگ و میر ناشی از کرونا در کشورهای در حال توسعه منتخب (30 کشور در حال توسعه با شاخص توسعه انسانی نسبتا بالا) در دوره زمانی 2022-2019 است.

    روش پژوهش:

     بدین منظور از روش های FMOLS و DOLS بهره گرفته شده است.

    یافته ها

    نتایج حاکی از این است که شاخص توسعه انسانی و مولفه های آن (امید به زندگی، سواد، درآمد سرانه، شهرنشینی و اشتغال) در بلند مدت تاثیر منفی و معناداری بر میزان مرگ و میر کرونا در کشورهای در حال توسعه منتخب دارد.

    نتیجه گیری

    از آنجایی که شاخص توسعه انسانی بر مرگ و میر کرونا در کشورهای در حال توسعه منتخب در بلند مدت اثر منفی و معنادار دارد، پس بهبود شاخص های سلامتی، اجتماعی و اقتصادی می تواند موجب کاهش میزان میرایی کرونا در جوامع گردد. بنابراین، لازم است دولت ها در بخشهای جامعه به ویژه اقتصاد، آموزش و امنیت نیز مداخلاتی انجام دهند تا تقویت کننده اصلاحات بخش سلامت باشند.

    کلید واژگان: &Quot, شاخص توسعه انسانی&Quot, مرگ و میرکوید 19&Quot, کشورهای در حال توسعه&Quot, پانل همجمعی&Quot
    Soodabeh Jamalof, Maryam Sharifnezhad, Mohammadhasan Fotros, Ahmad Sarlak
    Introduction

    Due to the threat of Covid-19 to the public health of the world, the World Health Organization, in order to show international interest in coordinating international responses to this disease, raised the public health emergency and after that, the global issue of Covid-19 was declared. In a highly interconnected world with strong ties between countries, the effects of disease outbreaks go beyond mortality and morbidity. Because with the reduction of economic activities, the performance of the global supply chain will also be disrupted. Considering the importance of this issue and the destructive consequences of the spread of this virus on the global economy, it is necessary to take a step to reduce this problem. Therefore, the purpose of this study is to investigate and analyze the long-term effects of the human development index and its components (life expectancy, literacy, per capita income, urbanization and employment) on deaths caused by Corona in selected developing countries (30 developing countries). with a relatively high human development index) in the period of 2019-2022.

    Methods

    For this purpose, FMOLS and DOLS methods have been used.

    Results

    The results indicate that the human development index and its components (life expectancy, literacy, per capita income, urbanization and employment) have a negative and significant effect on the death rate of Corona in selected developing countries in the long term.

    Conclusion

    Since the human development index has a negative and significant effect on corona deaths in selected developing countries in the long term, Therefore, the improvement of health, social and economic indicators can reduce the attenuation of Corona in societies. Therefore, it is necessary for governments to make interventions in the sectors of society, especially economy, education and security, in order to strengthen reforms in the health sector.

    Keywords: Human Development Index, COVID19 Deaths, Developing Countries, Panel Co-Integration
  • سید محمد حسینی صالحی، محمدحسن فطرس*، محمدحسین ایمانی خوشخو، احمد سرلک

    شاخصهای رشد و توسعه ، دلالت بر فاصله عمیق تر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه داشته ورویکرد رشد درون زا و استفاده ظرفیت های داخلی و منابع پایدار تقویت شده است . طی دو دهه گذشته صنعت گردشگری بعنوان منبع پویای رشد و توسعه مورد توجه کشورهای بویژه توسعه یافته قرار گرفته است . کشورهای اسلامی با انبوه جاذبه های خاص فرهنگی، تاریخی و طبیعی می توانند با ایجاد بسترهای لازم از این ظرفیت به نحو بهینه استفاده نمایند . در این پژوهش تطبیقی ، یه بررسی عوامل موثر بر گردشگری با تاکید بر شاخص تنش در دو گروه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای توسعه یافته طی سال های 2005 تا 2019 پرداخته ایم . یافته های تحقیق به تاثیر مثبت و معنادار متغییرهای تنش ، میزان گردشگران دوره قبل، درجه بازبودن اقتصاد و زیرساخت های حمل ونقل بر گردشگری خارجی دلالت دارد . البته ضریب تخمینی شاخص تنش در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی بزرگتر است . همچنین ضریب برآوردی هزینه های عمومی درآموزش در کشورهای توسعه یافته ، مثبت ومعنی دار بوده و در خصوص تاثیر شاخص قیمت مصرف کننده بر گردشگری خارجی ، ضرایب برآوردی دو گروه کشورها بواسطه نقش قدرت خرید ارز ، با یکدیگر متناقض (درکشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی مثبت اما در کشورهای توسعه یافته منفی) می باشد .

    کلید واژگان: گردشگری, تنش, نهادگرایی, روش GMM
    seyed mohammad hosseini salehi, mohammadhasan fotros *, mohammadhosein Imani khoshkho, ahmad sarlak

    In recent years, global growth and development indicators have underscored a widening gap between developed and developing countries, including Islamic nations, prompting a shift towards endogenous growth strategies and the utilization of domestic capacities and sustainable resources. The tourism industry has emerged as a dynamic driver of growth and development, particularly in developed countries, over the past two decades. Islamic countries, rich in cultural, historical, and natural attractions, have the potential to optimize this capacity by establishing necessary platforms. This comparative research investigates the factors influencing tourism, with a specific emphasis on the tension index, across two groups: member countries of the Organization of the Islamic Conference and developed countries from 2005 to 2019. The findings reveal a positive and significant impact of tension variables, previous period tourist numbers, economic openness, and transportation infrastructure on foreign tourism. Notably, the estimated coefficient of the tension index is larger in member countries of the Organization of the Islamic Conference. Furthermore, the study identifies a positive and significant relationship between public spending on education and tourism in developed countries. Contradictory trends in the effect of the consumer price index on foreign tourism between the two groups highlight differences in purchasing power dynamics.

    Keywords: tourism, tension, characterization, GMM method
  • فاطمه بهرامبیگی، محمدحسن فطرس، غلامعلی حاجی، اسماعیل ترکمنی

    معرفی:

    انرژی به عنوان نهاده در تولید، توزیع و مصرف تقریبا همه کالاها و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، اهمیت گسترده ای در زنجیره عرضه هم از بعد کالای نهایی برای مصرف کنندگان و هم از بعد نهاده تولیدی برای تولیدکنندگان دارد (Adom et al., 2019). این اهمیت موجب استفاده بیش از حد از انرژی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر شده و تخریب محیط زیست و از بین رفتن منابع طبیعی را به همراه داشته است. در واقع هر چند انرژی برای رشد و توسعه اقتصادی لازم است، اما می توان گفت نگرانی از کمبود آن و توجه به مسایل زیست محیطی نیز ضروری است. در واقع محدودیت و پایان پذیری منابع انرژی باعث شده است تا مدیریت مصرف انرژی به یکی از موضوعات مهم در اقتصاد جهانی تبدیل شود (Harati et al., 1396). بنابراین مطالعه عوامل موثر بر کارآیی در مصرف انرژی و کاهش شدت انرژی یکی از مقدمات ضروری برای مدیریت کارآمد مصرف انرژی و کاهش آلاینده های زیست محیطی است. در بین عوامل مختلف، تاثیر توسعه مالی بر شدت انرژی از موضوعات مهمی است که در چند سال اخیر بیش از پیش مطرح و اهمیت خود را نشان داده است. لذا این امر می تواند سیاست گزاری های بهینه در مصرف انرژی و کارایی های زیست محیطی داشته باشد. . لذا تحقیق حاضر به بررسی تاثیر توسعه مالی بر شدت انرژی در ایران طی دوره 1397-1350 تحت شرایط رژیمی پرداخته است.

    متدولوژی:

    برای بررسی تاثیر توسعه مالی بر شدت انرژی در ایران تحت شرایط رژیمی از الگوی خودرگرسیون برداری مبتنی بر تصحیح خطا (MS-VECM) استفاده شده است. داده های آماری متغیرهای توسعه مالی از بانک اطلاعات جهانی WDI (2020) و شدت مصرف انرژی داده های شدت انرژی از ترازنامه انرژی  و همچنین آمار متغیرهای رشد اقتصادی، شهر نشینی، صنعتی شدن و باز بودن تجاری از سایت بانک جهانی WDI (2020)جمع آوری شده است.

    یافته ها

    با توجه به برآورد الگو تاثیر توسعه مالی بر شدت انرژی در سه رژیم متفاوت تجزیه و تحلیل شده است. با توجه به نتایج، توسعه مالی در رژیم صفر تاثیر منفی و معناداری بر شدت انرژی دارد. در این رژیم بهبود توسعه مالی موجب کاهش شدت انرژی شده است. در رژیم یک تاثیر توسعه مالی بر شدت انرژی مثبت و معنادار است و بهبود فضای توسعه مالی موجب افزایش شدت انرژی شده است. در رژیم دو توسعه مالی  تاثیر منفی بر شدت انرژی دارد، اما ضریب اثرگذاری آن نسبت به رژیم صفر متفاوت است. بنابراین نتایج نشان داد که شدت انرژی تحت تاثیر رژیم های متفاوت توسعه مالی قرار دارد.

    نتیجه

    با توجه به نتایج مطالعه می توان بیان کرد که توسعه مالی تاثیر مهم و قابل توجهی در مصرف و شدت انرژی دارد. هنگامی که توسعه مالی حول وضعیت باثبات خود قرار می گیرد و نوسان کمی دارد، تاثیر توسعه مالی بر شدت انرژی منفی است. در کشور ایران که مصرف و شدت انرژی در آن نسبت به سایر کشورها در وضعیت مناسبی قرار ندارد توجه به این نکته حایز اهمیت است. لذا نتایج نشان می دهد که سیاست گذاران اقتصادی علاوه بر توجه به توسعه مالی باید به نوسان و تغییرپذیری این متغیر نیز توجه داشته و سعی نمایند سیاست هایی را در پیش گیرند که موجب تلاطم و نوسان شدید در بازارهای مالی نشود. افزایش یا کاهش ناگهانی اعتبارات، تغییر ناگهانی بدهی ها یا تغییر ناگهانی در دارایی های بانک ها می تواند موجب قرار گرفتن توسعه مالی در رژیم یک شده و تاثیر مثبتی بر شدت انرژی داشته باشد. بنابراین، سیاست توجه به متغیرهای بازار مالی و شاخص های توسعه مالی می تواند موجب بهبود وضعیت شدت انرژی شده و کارآیی انرژی را افزایش دهد.

    کلید واژگان: توسعه مالی, شدت مصرف انرژی, مارکوف- سوئیچینگ
    fatemeh bahrambeigi, mohammadhasan fotros, gholamali haji, esmael torkamani
    INTRODUCTION

    Energy is used as an input in the production, distribution and consumption of all goods and services. Therefore, it has a wide importance in the supply chain both from the perspective of the final product for consumers and from the perspective of production input for producers (Adom et al, 2019).This importance has caused the excessive use of energy to achieve higher economic growth and development, and has resulted in the destruction of the environment and the loss of natural resources. Indeed, although energy is necessary for economic growth and development, it can be said that it is necessary to worry about its lack and pay attention to environmental issues. Indeed, the limitation and depletion of energy resources has made the management of energy consumption one of the most important issues in the global economy (Harati et al, 2017). Therefore, studying the factors affecting efficiency in energy consumption and reducing energy intensity is one of the essential prerequisites for efficient management of energy consumption and reduction of environmental pollutants. Among various factors, the impact of financial development on energy intensity is one of the important issues that has been raised and shown its importance in the last few years. Therefore, this can have optimal policies in energy consumption and environmental efficiency.Therefore, the present research investigate the impact of financial development on energy intensity in Iran during the period of 1350-1397 under regime conditions.

    METHODOLOGY

    To investigate the impact of financial development on energy intensity in Iran under regime conditions, vector auto regression model based on error correction (MS-VECM) has been used. The statistical data of financial development variables were collected from the WDI(2020) and energy consumption intensity from the energy balance sheet, as well as the statistics of economic growth variables, urbanization, industrialization and commercial openness from the WDI (2020).

    FINDINGS

    According to the estimation model, the impact of financial development on energy intensity has been analyzed in three different regimes. According to the results, financial development in zero regimes has a negative and significant effect on energy intensity. In this regime, improving financial development has reduced energy intensity. In regime one, the impact of financial development on energy intensity is positive and significant, and the improvement of financial development environment has increased energy intensity. In regime two, financial development has a negative effect on energy intensity, but its effect coefficient is different compared to regime zero. Therefore, the results showed that energy intensity is affected by different regimes of financial development.

    CONCLUSION

    According to the results of the study, it can be said that financial development has an important and significant effect on energy consumption and intensity. When financial development is around its stable state and has little fluctuation, the impact of financial development on energy intensity is negative. It is important to pay attention to this point in Iran, where energy consumption and intensity are not in a good condition compared to other countries. Therefore, the results show that economic policy makers, in addition to paying attention to financial development, should also focus on the volatility and changeability of this variable and try to implement policies that do not cause large fluctuations in the financial markets. A momentary increase or decrease in credits, a sudden change in debts or a sudden change in bank assets can cause financial development to be in a single regime and have a positive effect on energy intensity. Therefore, the policy of paying attention to financial market variables and financial development indicators can improve energy intensity and increase energy efficiency.

    Keywords: Financial Development, Energy Intensity, Markov-Switching
  • فاطمه بهرام بیگی، محمدحسن فطرس*، غلامعلی حاجی، اسماعیل ترکمنی
    مقدمه و هدف

    در چند سال اخیر توسعه مالی و اثرات آن بر محیط زیست بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در واقع توسعه مالی با تاثیر مستقیم بر رشد اقتصادی و مصرف انرژی، انتشار آلاینده های زیست محیطی را تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر، بازارهای مالی توسعه یافته و سیستم بانکی کارآمد بهره وری را ارتقا داده و باعث کاهش آلاینده های زیست محیطی می شود. بنابراین مقاله حاضر به بررسی تاثیر توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در ایران تحت شرایط رژیمی در طول دوره 1350 تا 1397 پرداخت. 

    مواد و روش

    در تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در ایران، تحت شرایط رژیمی از روش مارکوف- سوییچینگ خودرگرسیون تصحیح خطای برداری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که توسعه مالی تحت شرایط دو رژیمی، انتشار دی اکسید کربن را تحت تاثیر قرار می دهد. بدین معنی که در رژیم صفر تاثیر مثبت و معنادار بر انتشار دی اکسید کربن دارد. در حالی که در رژیم یک، توسعه مالی تاثیر منفی و معنادار بر انتشار دی اکسید کربن  دارد. بنابراین؛ انتشار دی اکسید کربن در ایران تحت تاثیر رژیم های توسعه مالی قرار دارد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج توسعه مالی در رژیم های مختلف اثرات متفاوتی بر انتشار دی اکسید کربن دارد، لذا مناسب است در شرایطی که توسعه مالی منجر به کاهش انتشار دی اکسید کربن می شود، توسعه مالی را تقویت کنند تا هم رشد و توسعه اقتصادی محقق شود و هم حفاظت از محیط زیست نیز اتفاق بیفتد.

    کلید واژگان: توسعه مالی, انتشار دی اکسید کربن, مارکوف- سوئیچینگ
    Fatemeh Bahrambeigi, Mohammad Hasan Fotros *, Gholamali Haji, Esmael Torkamani
    Introduction

    In recent years, financial development and its effects on the environment have received increasing attention. Indeed, financial development directly affects economic growth and energy consumption, so that affects the release of environmental pollutants. On the other hand, developed financial markets and an efficient banking system improve productivity and reduce environmental pollutants. Therefore, the present paper investigates the impact of financial development on carbon dioxide emissions in Iran under regime conditions during the period 1971-2018.

    Material and Methods

    In the present study, in order to investigate the effect of financial development on carbon dioxide emissions in Iran, the Markov-switching vector error correction method was used under regimes conditions.

    Finding

    The results showed that financial development under two regime conditions affects carbon dioxide emissions. This means that in the zero regime has a positive and significant effect on carbon dioxide emissions. While in regime one, financial development has a negative and significant impact on carbon dioxide emissions. Thus; Carbon dioxide emissions in Iran are affected by financial development regimes.

    Conclusion

    According to the results of financial development in different regimes have different effects on carbon dioxide emissions, so it is appropriate in situations where financial development reduces carbon dioxide emissions, strengthen financial development to achieve both economic growth and development and Environmental protection also happens.

    Keywords: financial development, CO2 Emission, Markov-Switching
  • محمد خیراله پورسرائی*، غلامعلی حاجی، محمدحسن فطرس

    هدف این مقاله بررسی نااطمینانی قیمت نفت، نرخ تورم و نرخ ارز و تاثیر آن بر درآمدهای مالیاتی و انطباق آن با سیاست های مالیاتی می باشد. با توجه به اینکه اقتصاد ایران به دلایل ساختاری همانند وابستگی به درآمد نفتی، تورم بالا، کسری بودجه سالانه و تلاطم های ارزی، همواره با نااطمینانی و نوسان همراه بوده است، این سوال مطرح می شود که آیا سیاست های مالیاتی توانسته است به عنوان یک ابزار مالی توانمند آثار سوء این نااطمینانی ها را خنثی یا کنترل نماید؟ برای دستیابی به اهداف پژوهش از مدل تصریح شده و الگوی خودرگرسیونی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته (GARCH) برمبنای داده های فصلی سال های 1398-1369 استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از تایید نااطمینانی متغیرها می باشد و نشان می دهد درآمدهای مالیاتی به صورت معنی داری متاثر از تغییر قیمت نفت، نرخ ارز و تورم بوده است. همچنین انطباق نتایج کمی با سیاست های مندرج در برنامه های توسعه و قوانین بودجه سالانه نشان دهنده کم توجهی به این تاثیرات در سیاستگذاری مالیاتی و عدم سازگاری نظام مالی و مالیاتی کشور با آن می باشد.

    کلید واژگان: نااطمینانی, نرخ تورم, قیمت نفت, نرخ ارز, سیاست مالیاتی
    Mohammad Kheirollahpor-E-Saraee *, Gholamali Haji, Mohammadhasan Fotros

    The purpose of this article is to examine the uncertainty of oil prices, inflation and exchange rates and its impact on tax revenues and its compliance with tax policies. Given that Iran's economy has always been volatile due to structural reasons such as dependence on oil revenues, high inflation, annual budget deficits and currency fluctuations, the question arises as to whether tax policies have been able to act as a financial instrument able to neutralize or control the negative effects of these uncertainties? To achieve the objectives of the research, the specified model and the Generalized autoregressive conditional heterogeneity model (GARCH) based on seasonal data from 1988-2018 were used. The research findings confirm the uncertainty of the variables and show that tax revenues have been significantly affected by changes in oil prices, exchange rates and inflation. Also, the compliance of quantitative results with the policies contained in the development plans and annual budget laws shows the lack of attention to these effects in tax policy and the incompatibility of the financial and tax system with it.

    Keywords: Uncertainty, inflation rate, Oil Price, Exchange rate, Tax policy
  • محمد خیرالله پورسرائی، غلامعلی حاجی*، محمدحسن فطرس

    هدف این مقاله بررسی نااطمینانی نرخ ارز و نرخ تورم در اقتصاد ایران و تاثیر آن بر درآمدهای مالیاتی می باشد. با توجه به اینکه اقتصاد ایران به دلایل ساختاری همانند وابستگی به درآمد نفتی، تورم بالا،کسری بودجه سالانه و تلاطم های ارزی، همواره با نااطمینانی و نوسان همراه بوده است، این سوال مطرح می شود که: آیا درآمدهای مالیاتی متاثر از  آثار سوء این نااطمینانی ها بوده است؟ برای دستیابی به هدف پژوهش ابتدا نااطمینانی متغیرها  با استفاده از الگوی خودرگرسیونی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته (GARCH) بر مبنای داده های فصلی سال های 1398 - 1369 بررسی گردیده سپس تاثیر آن ها بر درآمدهای مالیاتی در قالب یک مدل تصریح شده مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از تایید نااطمینانی متغیرها بوده و نشان می دهد درآمدهای مالیاتی به صورت معنی داری متاثر از تغییرات نرخ ارز و تورم می باشد. ضرایب برآوردی دو متغیر نااطمینانی، منفی است و نشان می دهد که با افزایش نااطمینانی نرخ ارز و نرخ تورم میزان حقیقی درآمدهای مالیاتی کاهش خواهد یافت.

    کلید واژگان: نااطمینانی, نرخ تورم, نرخ ارز, درآمد مالیاتی, الگوی GARCH
    Mohammad Kheirollahporsaraee, Gholamali Haji*, Mohammadhasan Fotros

    Given that Iran's economy has always been accompanied by uncertainties and fluctuations due to the structural reasons such as dependence on oil revenues, high inflation, annual budget deficit and currency fluctuations, the main question is whether tax revenues have been able to neutralize or control the adverse effects of these uncertainties as a powerful financial instrument? So, we used the specified model and the Generalized Autoregressive Conditional Heteroskedastisity model (GARCH) based on quarterly data from 1990-2019 . The findings of the study confirm the uncertainty of the variables and show that tax revenues have been significantly affected by exchange rate fluctuations and inflation.

    Keywords: Uncertainties, Inflation Rate, Exchange Rate, Tax Revenue, GARCH
  • محمدحسن فطرس*، محمدحسین ایمانی خوشخو، احمد سرلک، سید محمد حسینی صالحی

    در چارچوب الگوها و نظریات رشد و توسعه، توجه به رشد درون زا و توسعه پایدار جایگاهی ویژه و اهمیت خاصی داشته است. طی دهه های اخیر، صنعت گردشگری یکی از مهم ترین منابع پایدار، کارآمد و پویای درآمد و توسعه برای کشورها شناخته می شود. صنعت گردشگری، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، با توجه به جاذبه های خاص فرهنگی، تاریخی و طبیعی باید بیش‏ازپیش مدنظر قرار گیرد و سیاست گذاری متناسبی درمورد آن لحاظ شود. در این تحقیق، با لحاظ کردن عوامل اقتصادی و نهادی (شاخص راهنمای ریسک بین المللی کشورها (ICRG)) به مقایسه تطبیقی دو گروه از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه منتخب طی سال های2000 تا 2016 پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ضریب تخمین میزان گردشگران دوره قبل، درجه بازبودن اقتصاد، زیرساخت های حمل ونقل و وضعیت شاخص نهادی ICRG در هر دو گروه از کشورها تاثیر مثبت و معناداری داشته است؛ البته شاخص نهادی  ICRGدر کشورهای درحال توسعه تاثیر بیشتری را نشان داده است. همچنین ضریب تخمین شاخص توسعه انسانی در کشورهای توسعه یافته مثبت و معنی دار است. ضریب تخمین سطح عمومی قیمت ها (تورم) در کشورهای توسعه یافته، کوچک اما منفی و معنی دار است، اما در کشورهای درحال توسعه  با توجه به وضعیت ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی گردشگران  این ضریب بسیار کوچک، اما مثبت و معنی دار است.

    کلید واژگان: گردشگری, شاخص نهادی, ریسک سیاسی, درجه بازبودن اقتصاد, زیرساخت های حمل ونقل
    Mohammad Hasan Fotros *, Mohammad ایمانی خوشخو, Ahmad Sarlak, Seyed Mohammad Hosseini Salehi

    Within the framework of growth and development patterns and theories of endogenous growth and development Sustainable development has a special place and importance. In recent decades, the tourism industry as one of the most important sustainable, efficient and dynamic sources of income and development for countries is known. Attention to the tourism industry, especially in the developing countries according to specific historical and natural cultural attractions should be considered and policy making has been proposed. In this research, it is tried that by considering Economic and characteristic Factors (Indicators of Risk Guidance International Countries ° ICRG ) Developed countries and developing countries were compared in 2000-2016 . The research findings show that the coefficient of estimates of the amount of tourists of the previous period, degree of openness of economy, Transport infrastructure and ICRG characteristic index status have positive and meaningful impact for each group of countries so that characteristic indicator of ICRG in Developing Countries has more impact. Also the coefficient of estimation of human development index for developed countries is positive and meaningful. General Price Level at Small but negative production countries are significant but in the Developing countries considering the value of National currency in the against the foreign currencies of tourists, this coefficient is very small but is positive and meaningful.

    Keywords: Tourism, characteristic Indicator, political risk, Open Degree Being an economy, transport infrastructure Purpose
  • نرگس احمدوند، محمد علیزاده*، محمدحسن فطرس، محبوبه دلفان
    مقدمه

    افزایش سطح رفاه اجتماعی با دسترسی فقرا به نظم و امنیت، آموزش و خدمات بهداشتی ، تامین اجتماعی، افزایش ظرفیت های اقتصادی در فصول کشاورزی، آب، صنایع و معادن، بازرگانی، انرژی، حمل ونقل و فناوری اطلاعات امکان پذیر است. در این میان، سهم حضور دولت در چگونگی اجرای سیاستهای عمومی به طور چشمگیری در دستیابی به توسعه فراگیر اجتماعی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر حصول سهم بهینه مخارج دولت در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عمومی و دفاعی و فصول مربوط به هریک از امور با هدف حداکثرسازی شاخص رفاه اجتماعی آمارتیاسن است.

    روش

    در این تحقیق، از الگوی حد آستانه و الگوریتم برنامه ریزی خطی سیمپلکس برای برآورد داده های سری زمانی در دوره زمانی 1398-1350 بهره گرفته شده است.

    یافته ها

    به منظور دستیابی به حداکثر رفاه اجتماعی باید سهم مخارج دولت در تولید ناخالص داخلی برابر با 21.07 درصد باشد. سهم امور عمومی، دفاعی، اجتماعی و اقتصادی در تولید ناخالص داخلی باید به ترتیب به 0.83، 2.7، 6.47 و 11.07 درصد برسد. همچنین، در میان فصول، سهم فصل آموزش، فناوری اطلاعات و انرژی با بیشترین اولویت باید به ترتیب 4.05، 3.6 و 3.2 درصد از تولید ناخالص داخلی باشد. سایر فصول نیز آثار متفاوتی از نظر علامت و اندازه بر روی رفاه اجتماعی دارا هستند.

    بحث: 

    در نظام بودجه ریزی کشور باید اولویت تخصیص منابع ابتدا در امور اقتصادی با تاکید بر فصول فناوری اطلاعات و انرژی و پس از آن در امور اجتماعی با تاکید بر فصل آموزش باشد. اختصاص بیشترین سهم به این امور و فصول ناشی از اهمیت آنها در روند توسعه، کاهش فقر و افزایش رفاه اجتماعی است.
     

    کلید واژگان: اندازه دولت, رفاه اجتماعی, الگوی حد آستانه, اقتصاد ایران
    Narges Ahmadvand, Mohamad Alizadeh*, MohammadHasan Fotros, Mahbobe Delfan
    Introduction

    Increasing the level of social welfare and providing the poor with discipline, security, education, health services, social security, increases the capacity of the economy in the areas of agriculture, water and electricity supply, industries and mines, business, energy, transportation, information technology. Meanwhile, the extent of government presence in how public policies are implemented plays a significant role in achieving inclusive social development.

    Method

    The purpose of this study is to obtain the optimal share of government expenditures in economic, social and cultural, public, defense and security, and areas related to each of the matters with the aim of maximizing Social Welfare Index. In this regard, the threshold model and Simplex linear programming algorithm were used to estimate time series data during the period of 1971-2019.

    Findings

    The results showed that in order to achieve a higher level of social welfare, the share of government spending in GDP should be equal to 21.07%. Also, the share of public, defense, social, and economic affairs in GDP should reach the levels of 0.83, 2.7, 6.47, and 11.07 percent, respectively. Also, among the chapters, the share of education, information technology and energy with the highest priority should respectively be 4.05, 3.6 and 3.2% of GDP. Other chapters also have different effects in terms of sign and size on social welfare.

    Discussion

    In the budgeting system of the country, the priority of allocating resources should be first in economic affairs with the emphasis on information technology and energy chapters and then in social affairs with emphasis on education chapter. Allocating the largest share to these matters and areas is due to their importance in the process of development, reducing poverty, and increasing social welfare.

    Keywords: Government size, Social Welfare, Threshold pattern, Iran Economics
  • بدریه حسین پور، احمد سرلک*، محمدحسن فطرس
    مقدمه

    در مطالعات گذشته توجه کمی به تاثیر همزمان مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخص های سلامت شده است. در این راستا، در این پژوهش اثر مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخص سلامت کشورهای منا طی دوره زمانی 2002 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش پژوهش

    پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی از نوع کاربردی است و جامعه آماری شامل کشورهای منا است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای است و داده های مورد نیاز تحقیق با مراجعه به پایگاه بانک جهانی و شاخص های حکمرانی خوب جمع آوری گردیده است. داده ها با استفاده از آزمون های ریشه واحد، کایو و روش گشتاورهای تعمیم یافته با کمک نرم افزار Eviews 9 تحلیل شدند. در این تحقیق ازمیانگین ساده وزنی شاخص اظهارنظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و عدم وجود خشونت، کارآمدی حکومت، کیفیت نظم و مقررات، حکومت قانون و کنترل فساد به عنوان شاخص حکمرانی خوب و هم چنین از نرخ مرگ و میر نوزادان و نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال به عنوان شاخص سلامت استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که هزینه های (مخارج) بهداشتی اثر مثبت و معنی دار (ضریب 1/32-) برکاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال و اثر مثبت و معنی دار (ضریب1/2-) برکاهش نرخ مرگ و میر نوزادان به عنوان شاخص سلامت شاخص سلامت کشورهای منا داشته است. هم چنین شاخص حکمرانی خوب تاثیر منفی (غیر معنی دار) بر وضعیت سلامت در کشورهای منتخب دارد. هم چنین نتایج نشان داد، ضعف ساختار نهادی در کشورهای منا موجب تضعیف اثرگذاری مخارج بهداشتی (با ضریب 013/-) برکاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال و (با ضریب012/-) بر کاهش نرخ مرگ و میر نوزادان به عنوان شاخص سلامت گردید.

    نتیجه گیری

    سلامت در حکومت منجر به بهبود بهداشت و سلامت عمومی می شود و عدم سلامتحکومت علیرغم افزایش مخارج بهداشت عمومی نه تنها سلامت  وبهداشت عمومی را بهبودنمی بخشدبلکه منجر به هدررفت منابع عمومی می گردد. 

    کلید واژگان: حکمرانی خوب, مخارج بهداشتی, شاخص سلامت, کشورهای منا
    Badriyeh Hosseinpur, Ahmad Sarlak *, Mohammad Hasan Fotros
    Introduction

    In previous studies, little attention has been paid to the simultaneous effect of health expenditures and good governance on health indicators. In this regard, in this study, the effect of health expenditures and good governance on the health index of Mena countries during the period 2002 to 2019 has been investigated.

    Methods

    The present study is descriptive-analytic of applied type. The statistical population includes the countries of Mana. The method of data collection is library and the data required for the research have been collected by referring to the World Bank database and world government indicators.The data were analyzed by using unit Root, Cao and Generalized Torque tests using Eviews 9 software. In this study, weighted average of six indicators of self-esteem and accountability, political stability and lack of violence, government efficiency, order quality And regulations, rule of law and corruption control as a good governance indicator, as well as infant mortality rates and mortality rates for children under the age of 5 were used as indicators of health.

    Results

    The results showed that health costs had a positive and significant effect (coefficient -1.32) on the mortality rate of children under 5 years and a positive and significant effect (coefficient -1.2) on the death rate. And infant mortality as a health index has the health index of selected countries. Also, good governance index has a negative (non-significant) effect on health status in selected countries. The results also showed that the weak institutional structure in Mena countries weakens the impact of health expenditures on the under-5 mortality rate (coefficient - 0.13) and (-0.12) on infant mortality rate as a health indicator.

    Conclusion

    Health in the government leads to improved public health and the lack of government health despite increasing public health spending not only improves public health but also leads to the loss of public resources.

    Keywords: Good governance, Health Expenditures, Health Indicator, MENA Countries
  • محمدحسن فطرس، مهدی فردوسی، سعید عیسی زاده، حمید سپهردوست
    در ایران نقش بازار پول (بانک ها) در تامین مالی بخش های مختلف اقتصادی به مراتب قوی تر از بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) است. طی دو دهه گذشته، سیستم بانکی در سراسر دنیا تغییرات قابل ملاحظه ای را در محیط فعالیت خود تجربه کرده است و عوامل داخلی و خارجی متعددی بر ساختار و عملکرد آن تاثیرگذار بوده است. باوجوداین بر خلاف تمامی تغییرات مذکور، سیستم بانکی همچنان میدان دار اصلی تامین مالی فعالیت اقتصادی در بسیاری از کشورهاست؛ بنابراین ارزیابی عملکرد نظام بانکی حائز اهمیت است. سودآوری ازجمله عوامل تاثیر گذار در ارزیابی عملکرد بانک ها محسوب می شود؛ ازاین رو شناخت عوامل موثر بر آن که مشتمل بر عوامل درونی و بیرونی است، ضروری می نماید. در این پژوهش به بررسی اثرات ساختار بازار و رفتار ریسک پذیری بر سودآوری نظام بانکی ایران (33 بانک) طی دوره 1382-1393 پرداخته شده است. یافته ها با استفاده از رهیافت پنل دیتا و روش GLS نشان می دهد که افزایش تمرکز در بازار بانکی ایران و عامل ریسک به ترتیب اثرات مثبت و منفی بر سودآوری داشته است. اثر مثبت شاخص تمرکز بازار بانکی بر سودآوری، تایید کننده فرضیه ساختار – رفتار – عملکرد است. نتایج دیگر این که سودآوری نظام بانکی ایران تحت تاثیر مثبت بهره وری کارکنان، شاخص توسعه بازار سرمایه و شاخص مدیریت هزینه و تاثیر منفی شاخص های نقدینگی و تنوع عملیات بانکی بوده است.
    کلید واژگان: سودآوری, ساختار بازار, ریسک پذیری, نظام بانکی, پنل دیتا
    Mohammad Hasan Fotros, Mehdi Ferdosi, Saeed Isazadeh, Hamid Sepehrdost
    Introduction
    In most of countries, banks are one of the important parts of the financial system and have a considerable role as fiscal intermediates on getting economic growth and development.Generally, in every country, banks are the main basics of banking system especially in developing countries where capital markets are not developed; hence, evaluating banks’ performance is important. Competition and risk are two important factors that have effect on performance. In Iran, along with entry of private banks, demands for different types of bank services has increased in that banks are looking for more proportion of market share and more profitability.
    The goal of the present research is to analyze profitability, as a performance index, of banking system in Iran. This research can be distinguished from former studies in that it uses variables like diversification index of bank operations, capital market development, and manpower productivity.
    Theoretical Framework
    In general, there are three theories that explain the relationship between market structure and performance. These theories are SCP hypothesis, efficient-structure hypothesis, and quiet life hypothesis.
    The SCP view represents a positive relationship between profitability and market concentration since banks can collude and get a more profit.
    Efficient-structure theory was first coined by Demsetz in 1973. He said that bank profitability is extracted from efficiency. He maintained that more efficient banks have a more ability to increase its market shares and sizes that let them be more concentrated and gain higher profit.
    The quiet-life hypothesis predicts a negative relation between concentration and profitability in which the firms with a higher market power tend to be inefficient so that its authorities and managers just charge the monopolistic profit and do not make an considerable effort.
    Methodology
    This research investigates profitability determinants of banking system in Iran during2003-2014.To this aim, 33 banks were selected. Two softwares, namely, Eviews.7 and Stata.14 were used. According to the Tan model (2015), the equation includes:Where:ROA: return on assets (profitability index)
    Liq: liquidity index
    Div: diversification index
    Com: index of expenditure management
    Pro: manpower productivity
    Risk: risk index
    HHI: concentration index (Herfindahl- Hirschman)
    Cmd: development index of capital market
    Results & Discussion
    Before estimating the model, test of stationarity must be done. The results of four stationarity tests (LLC, IPS, ADF-Fischer and PP-Fischer) shows that all the variables are stationary.
    Homogeneity test should be done in the next step.
    Considering autocorrelation and heteroskedasticity problems in model, GLS method should be used for estimation.
    The results show that all the coefficient are significant, statiscally. The probability of F-statistic represents that the regression is significant, generally. The R-squred statistic indicates 99 percent of dependent variable variations be explained by the regressors. Variables liquidity, diversification and risk have got a negative effect while the rest, have influenced profitability, positively. When the risk increases one unite, profitability would decreases 0.009 unit.With regard to concentration coefficient, it influences profitability,positively. In other words, SCP hypothesis be confirmed in banking system of Iran. The coefficient of HHI shows that if concentration in banking system increase one unit, profitability would increases 0.193.
    Conclusion & Suggestions
    :This research investigated the determinants of banking profitability in Iran with respectto market structure and risk variables. The results gained using fixed effect and GLS procedures showed that both hypotheses were confirmed,and that concentration influenced profitability positively while risk had a negative effect on it.
    Considering the results, the following suggestions are made:1.Negative sign of the diversification index shows that it is better that banks focus on traditional activities (giving loans).
    2.Concentration influences profitability positively; hence, banks should increase proportions from the market.
    3.The sign of risk index shows that banks should pay attention to quality of loans or paying them back will be delayed.
    4.The positive coefficient of productivity represents the importance of this factor in that banks should protect their staff through several ways like education, and issueslike peyments and salary so thatit can lead to productivity and finally profitability.
    Keywords: profitability, Market Structure, Risk taking behavior, Bank System, Panel data
  • Mohammadhasan Fotros *, Esmael Torkamani
    The use of natural resource revenues for achievement of development has been a challenging issue for resource abundant countries. These challenges stem from the fact that incomes from natural resources are non-durable, unpredictable and uncertain. Different countries have pursued various approaches and tools for managing these revenues to avoid economic fluctuations. The international organizations and economic experts propose a diversification in the use of resource revenues through different approaches of public investment. Maximizing the social welfare function has become a common guideline for resource revenue management in resource-rich countries. This article investigates the effect of public investment approaches and their impacts on intergenerational social welfare function of Iran. To this end, the impact of two public investment approaches, namely Permanent Income Hypothesis (PIH) and Bird In Hand (BIH), was examined and compared on a certainty equivalent of social welfare function. Results of the simulation with Iran's economic data indicated substantial positive loss in welfare if switching to the BIH approach. Calculations show that the certainty equivalent of social welfare function for PIH and BIH is 786.3 and 444.3, respectively. PIH provides a higher welfare level for the Iranian economy.
    Keywords: Public Investment Approaches, Social Welfare Function, PIH, BIH
  • محسن خضری، عبدالناصر شجاعی *، محمدحسن فطرس
    با توجه به اهمیت صادرات غیر نقتی در اقتصاد ایران، در این مطالعه با استفاده از روش های غیر خطی، نحوه اثرگذاری عوامل موثر بر صادارت غیر نفتی کشور که در مطالعات تجربی و نظری مورد تاکید قرار گرفته اند، شامل نرخ ارز حقیقی، رشد اقتصادی، درجه باز بودن اقتصاد، با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گرفته شده است؛ به طوریکه با استفاده از داده های سالیانه سال های 1347 تا 1395 و مدل TVP-VAR ، اقدام به مدل سازی صادرات غیرنفتی ایران شده است. بر اساس نتایج تحقیق، اثر متغیرهای مدل بر روی رشد صادرات غیر نفتی در طول دوره بررسی تغییر کرده است، به طوریکه اثرات نرخ رشد اقتصادی، درجه باز بودن اقتصاد و رشد صادرات غیرنفتی بر روی صادارت غیر نفتی مثبت بوده است، به طوریکه تغییر اثرات مثبت متغیرهای فوق در طول دوره مورد بررسی اندک است؛ در حالی که اثرات نرخ ارزحقیقی بر روی صادارت غیر نفتی شدیدتر تغییر کرده است و در سال های 1351 تا 1356 و 1372 تا 1395 مقدار آن منفی و در سال های 1357 تا 1371 مثبت است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر نقش ترکیب کالاهای صادارتی کشور و شرایط حاکم بر اقتصاد کشور در نحوه اثرگذاری متغیرهای مدل بر روی صادارت غیر نفتی دارد.
    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, مدل TVP-VAR, اثرات غیر خطی
    mohsen khezri*, Abdul Nasser Shojaee, mohammad hasan fotros
    Considering the importance of non-cash exports in Iran's economy, in this study using a nonlinearmethod, the effect of factors affecting non-oil exports of the country which have been emphasized in empirical and theoretical studies including real exchange rate, economy growth, and degree of openness of the economy has carefully been studied. Using the annual data between the years 1347 and 1395 and the TVP-VAR model, Iran's non-oil exports were modeled. Based on the results of the research, the effect of the variables on the growth of non-oil exports during the study period changed, so that the effects of economic growth rate, openness of economy and growth of non-oil exports on non-oil exports were positive with slight changes in the variables. During the period under consideration, while the effects of the exchange rate on non-oil exports changed more strongly, it was negative in the years 1351 to 1356 and 1372 to 1395, but it turned out to be positive in the years 1357 to 1371. The results of the present research indicate the role of the composition of the exported goods of the country and the conditions governing the economy of the country in shaping and influencing the model variables on non-oil exports.
    Keywords: Keywords: non-oil exports, TVP-VAR model, non-linear effects
  • نرگس احمدوند*، محمدحسن فطرس، مهدی امینی راد
    مقدمه
    نابرابری جنسیتی در اشتغال جوانان یکی از چالش های بازار کار در کشورهای جهان است. این پدیده در اشکال مختلف به صورت میزان دستیابی به مشاغل تمام وقت و پاره وقت، رسمی و غیررسمی، تفاوت در دستمزد و امنیت شغلی دیده می شود. پژوهش حاضر، به بررسی عوامل موثر بر روی برابری جنسیتی در اشتغال جوانان جهت اعمال سیاستهای موردنیاز برای کاهش سطح تبعیض جنسیتی و افزایش مشارکت زنان در بازار نیروی کار برخی کشورهای درحال توسعه پرداخته است. در این راستا از مدل پنل بیزین برای بررسی شدت و نوع اثرگذاری متغیرهای مدل بر روی برابری جنسیتی در اشتغال جوانان در طی دوره زمانی 2016-1990 استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد تولید ناخالص داخلی، برابری جنسیتی در آموزش ابتدایی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، دموکراسی، شاخص جهانی سازی سیاسی، مخارج دولت، سرمایه گذاری داخلی، سهم جمعیت شهری، سهم زنان از جمعیت، رشد جمعیت، تعداد کاربران موبایل به عنوان متغیر جانشین زیرساخت در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات و کشورهای صادرکننده نفتی دارای اثرگذاری منفی بر روی برابری جنسیتی در اشتغال جوانان هستند. در میان متغیرهای نام برده اثرگذاری رشد جمعیت، سرمایه گذاری داخلی و خارجی حائز اهمیت است. از سوی دیگر، رشد اقتصادی، برابری جنسیتی در آموزش متوسطه، تجارت باز، تعداد کاربران اینترنت، نرخ بیکاری، دین اسلام و مسیحی دارای اثرگذاری مثبت بر روی برابری جنسیتی در اشتغال بوده اند. بنابراین، حفظ توازن در رشد جمعیت، جلوگیری از سرمایه گذاری داخلی در پروژه های ناکارآمد، ایجاد بسترهای مناسب جهت آموزش عالی زنان، استفاده از اینترنت برای به روزرسانی مهارت زنان و ایجاد فرصت های شغلی آنان، محدود کردن وابستگی به بخش نفتی به عنوان بخشی مردانه و درنهایت افزایش رشد اقتصادی در کشورهای درحال توسعه و ایران می تواند به استفاده بیشتر از سرمایه انسانی در زنان و کاهش نابرابری جنسیتی منجر شود.
    کلید واژگان: اشتغال جوانان, برابری جنسیتی, عوامل تعیین کننده, میانگین گیری مدل بیزین, ایران
    Narges Ahmadvand*, Mohammad Hasan Fotros, Mehdi Amini Rad
    Introduction
    Sexual discrimination is not defined as the equalization of facilities and opportunities among men and women. One of the dimensions of gender inequality can be expressed in terms of the inequality of employment opportunities, types of jobs, and the level of payment for equal work between men and women.By looking at the results of the workforce surveys of 1395, it can be said that about 11 percent of the active population of the country is unemployed and the unemployment rate among women is higher than that of men. Iran’s ranking in the gender inequality index was 118 in 2015, with the participation rate of 16.2% for women and 72.2%. for men
    Theoretical Framework

    There is some evidence that the relationship between women›s employment and GDP as a criterion for economic development is in the form of a non-uniform curve. In such a way that the impact of economic development on gender equality in employment follows the effects of wages from the U-shaped model.
    Some economists have found a vague link between education and women›s participation through the outcome of the both effects of income and replacement.
    Democracy in countries is recognized as a factor in promoting the status of women. While in conservative and authoritarian regimes, the presence of the patriarchal system, the reproduction of the traditional role of women in society, the low level of empowerment of women and their dependence on the state as vulnerable segments of society are still common.
    International trade and direct foreign investment (FDI) can create job opportunities for women.
    Political globalization with a role in organizations and international conventions is a key variable in promoting gender equality.
    Economic growth, both as a factor in increasing the independent income of women, is an increase in their scope for the participation and accumulation of human capital, and as a factor in undermining gender equality.
    Government spending as a macroeconomic variable such as economic growth can have different effects on women›s employment in the labor force market.
    Domestic investment is one of the components of overall demand and influences on gender equality. This variable is the main source of employment, creating wealth and innovation.
    Demographic variables can be regarded as other factors affecting gender equality in employment.
    An increase in the level of ICT infrastructure improves gender equality in the level of work activity.
    The presence of oil and the resource curse  has led to a reduction in women’s labor force participation in the Middle East compared to other parts of the world. If the growth of a country is dependent on oil and mineral resources, with the oil sector booming, commodity trade will decline, and women will be more likely to face wage cuts as more women work in the commercial sector.
    There is a vague connection between the unemployment rate and the employment of women.
    It can be said that in Islamic countries, active participation of women has been accepted, and they can keep their roles as women and mothers at the same time taking care of their children, and this matter seems to «have no real opposition to women›s professional practice».
    Methods and Results
    Based on theoretical foundations, gender equality is largely a function of the following factors:GE= f (GDP, Eqprimeduc, Eqseceduc, Domec, Open, FDI, Polglob, Ecgth, Govexp, Inv, Urban, Popg, Fempopshare, Internet, Mobile, Ythunemp, Natural Resources, Christian, Muslim(
    As can be seen, based on theoretical foundations, the Bayesian data panel model is used.
    Table 2: The Significance Test
    Condition    Cases    Successes    Probability
    model2.moslem > 0    20000    19796    0.9898
    model2.oil < 0    20000    14846    0.7423
    model2.christian > 0    20000    19861    0.99305
    model2._youth_unemployment_rate > 0    20000    18768    0.9384
    model2.population_growth < 0    20000    20000    1
    model2._female_population < 0    20000    18913    0.94565
    model2.Urban_population < 0    20000    18740    0.937
    model2.domestic_investment < 0    20000    19926    0.9963
    model2.goverment_expenditure < 0    20000    19160    0.958
    model2.economic_growth > 0    20000    16547    0.82735
    model2.Political_globalization_index < 0    20000    11401    0.57005
    model2.FDI < 0    20000    19859    0.99295
    model2.Trade_open > 0    20000    10205    0.51025
    model2.Democracy < 0    20000    16362    0.8181
    model2.GDP_per_capita < 0    20000    11217    0.56085
    model2.internet > 0    20000    11734    0.5867
    model2.mobile < 0    20000    18595    0.92975
    model2.Gendereq_in_secondary_edu > 0    20000    18859    0.94295
    model2.Gendereq_in_primary_educa < 0    20000    16862    0.8431

    Table 3
    The Results of the Convergence Test for the Markov Chain Monte Carlo for Each of the Estimated Parameters.   
    Mean    Spectral
    density at 0    MCMC
    sd. error    Relative
    Numer. Eff.    Inefficiency
    factor                   
    moslem    2.17439    12.6057    0.06293    0.010978    91.0885
    oil    -0.06541    0.697603    0.014804    0.002264    441.604
    christian    2.38052    13.4004    0.064884    0.010752    93.0085
    _youth_unemplo+    0.001157    2.16E-06    2.61E-05    0.041358    24.1791
    population_gro+    -0.05694    0.000555    0.000417    0.038508    25.9685
    _female_popula+    -0.02976    0.004676    0.001212    0.011641    85.9053
    Urban_populati+    -0.00198    1.52E-05    6.91E-05    0.017974    55.6368
    domestic_inves+    -0.00212    8.86E-07    1.67E-05    0.110971    9.0114
    goverment_expe+    -0.00283    5.06E-06    3.99E-05    0.083217    12.0168
    economic_growth    0.000808    2.88E-07    9.51E-06    0.405174    2.46807
    Political_glob+    -7.63E-05    3.21E-07    1.00E-05    0.091255    10.9583
    FDI    -0.00157    9.34E-08    5.42E-06    0.684832    1.46021
    Trade_open    3.76E-06    4.49E-07    1.19E-05    0.054602    18.3144
    Democracy    -0.00227    1.34E-05    6.50E-05    0.075739    13.2033
    GDP_per_capita    -4.13E-07    1.32E-11    6.44E-08    0.094679    10.562
    internet    8.76E-05    1.67E-07    7.25E-06    0.162687    6.14677
    mobile    -0.0003    7.48E-08    4.85E-06    0.090343    11.0689
    Gendereq_in_se+    0.111469    0.017214    0.002325    0.047011    21.2715
    Gendereq_in_pr+    -0.02392    0.000206    0.000255    0.434065    2.3038
    tau    444.66    278.889    0.295999    0.733929    1.36253
    omega    40.8264    348.491    0.33088    0.101962    9.8076
    sigma_e    0.047539    8.08E-07    1.59E-05    0.732259    1.36564
    sigma_alpha    0.164679    0.002182    0.000828    0.072843    13.7281

    Discussion and conclusion
    The results show that population growth, domestic investment, Christianity, and direct foreign investment are the most important determinants of gender equality, respectively. As expected, if population growth is to be allocated to women with lower educational, health and other priorities, domestic investment and direct foreign investment due to inefficiencies and corruption in countries in developing countries, they will lead to an increase in gender equality. On the other hand, Christian countries have more gender equality than Islamic countries in the labor force market. Government spending, secondary education, women›s share of the population, youth unemployment rate, urban population share, mobile users, gender equality in elementary education, economic growth and democracy, with a high probability (82-98%), on the gender equality model are effective in developing countries. While other model variables include oil exporting countries, internet users, the index of globalization, GDP, and open trade, they can have an uncertain probability (about 50%) in the pattern. As a result, it can be stated that demographic variables, internal and external capital, religion, and gender equality in education provide the best explanation for the employment gap between men and women in developing countries. Therefore, maintaining a balance in population growth, preventing domestic investment in inefficient projects, creating a suitable platform for women›s higher education, preventing them from directing to less paid jobs, using the Internet to update women›s skills, trading in goods, limiting the dependence on the oil sector as a male component, and ultimately, increasing economic growth in developing countries including Iran could provide suggestions for reducing gender inequality in the labor market.

    Ethical Considerations
     
    Funding

    In the present study, did not have any sponsors
    Authors’ contributions

    All authors contributed in designing, running, and writing all parts of the research.
    Conflicts of interest

    This article does not conflict with other articles of my.
    Acknowledgments

    This article follows the principles of ethics and research and is endorsed by the Bu-Ali Sina University in this regard
    Keywords: Determinants, Gender equality, Iran, the Baysin model averaging, Youth employment
  • نرگس احمدوند، محمدحسن فطرس *
    در فرآیند جهانی شدن اقتصاد، سرریز فناوری از کانال تجارت از عوامل مهم و تاثیرگذار بر روی رشد اقتصادی است. جذب فناوری خارجی از طریق واردات محصولات صنعتی و به کارگیری فناوری نهفته در این محصولات، موجب توسعه صادرات، افزایش کیفیت و کمیت کالاهای تولیدی با صرف هزینه های کمتر، بهبود فناوری و روی آوردن به تولید کالاهایی با ارزش افزوده بالاتر شده که در نتیجه به تخصیص بهتر منابع، کارایی و رشد بخش های مختلف اقتصادی منجر می شود. بنابراین، در کشورهای در حال توسعه پس از گذر از بخش کشاورزی جذب فناوری نهفته در صنایع با فناوری پایین برای دستیابی به مرحله ای از توسعه یافتگی و ایجاد بسترهای مناسب جهت تولید صنایع با ارزش افزوده بالاتر مورد نیاز کشور است. از سوی دیگر، صادرات این صنایع با ایجاد مزیت رقابتی، بهبود روش های مدیریتی، ایجاد صرفه های مقیاس و ارز آوری حائز اهمیت می باشد. در پژوهش حاضر با استفاده از الگوی رشد درونزای رومر، تاثیر واردات و صادرات صنایع با فناوری پایین بر روی رشد اقتصادی ایران برای سال های 1390-1380 بررسی شده است. برای این منظور و در جهت بررسی رابطه بین متغیرها از داده های فصلی در قالب مدل خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده شده است. تفکیک صنایع با فناوری پایین بر اساس طبقه بندی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) صورت پذیرفته است. نتایج حکایت از تاثیر مثبت و معنی دار واردات و صادرات صنایع با فناوری پایین بر روی رشد اقتصادی ایران دارد. همچنین، اثر سایر متغیرهای مدل شامل موجودی سرمایه، اشتغال و هزینه های تحقیق و توسعه بر روی رشد اقتصادی ایران مثبت و معنی دار بوده است.
    کلید واژگان: انتقال فناوري, صنايع با فناوري پايين, الگوي رشد درونزاي رومر, مدل خود بازگشت با وقفه هاي توزيعي (ARDL)
    narghes ahmadvand, Mohammad hasan Fotros *
    In the process of economic globalization, one of the important factors is transfer and technology overflow from the channel of trade. Absorbing foreign technology by the channel of imports of industrial products and using the latent technology in those products creates export development, increase the quality and quantity of manufactured goods with low costs, and modify management, technology improvements and production of goods with high added valu that this makes optimal allocation of resources, efficiency and economic growth in various economic sectors. Therefore, in developing countries, after passing through the agricultural sector, the technology has been absorbed into the low-tech industries to reach a stage of development and to create the appropriate substrates for producing higher value added industries. On the other hand, export of these industries is important by creating competitive advantage, improving management practices, making cost savings and valuing. In this study, using Romer’s endogenous growth model, the impact of import and export of low technology industries have been studied on economic growth of Iran for the period 2002-2012. In this regard, seasonal data were used in an autoregressive distributed lag (ARDL) model to examine the relationship between variables. The separation of low technology industries has been made according to the OECD classification. The results showed a positive and significant impact of import and export of low technology industries on Iran’s economic growth. Also other variables i.e. capital stock, employment and research and development expenditures have had a positive and significant effects on Iran economic growth.
    Keywords: Technology transfer, Industries with low technology, Romer endogenous growth model, Autoregressive distributed lag method
  • سوده قدسی، محمدحسن فطرس *
    مقدمه
    کاهش فقر یکی از مهم ترین اهداف اقتصادی و اجتماعی سیاست مداران و برنامه ریزان در جوامع مختلف است. زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. ازاین رو، برای سیاست گذاری و تدوین برنامه های فقرزدا در کشور به ویژه در خانوارهای با سرپرست زن، لازم است با بهره گیری از شاخصهای سنجش فقر، پیش از هر اقدامی تصویری دقیق از وضعیت فقر آنها ترسیم شود. در این مقاله سعی بر این است پس از اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی در خانوارهای با سرپرست زن و مرد به تجزیه وتحلیل وضعیت فقر زنان سرپرست خانوار پرداخته شود و عوامل موثر بر فقر آنها نیز سنجیده شود.
    روش
    در این مطالعه محاسبه شاخص فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار به روش آلکایر و فوستر (AF) در سه بعد آموزش، سلامت و استاندارد زندگی و با سیستم وزن دهی برابر صورت گرفته است. بدین منظور از داده های خام هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1394 استفاده شده است. علاوه بر این، به منظور بررسی عوامل موثر بر فقیر شدن زنان سرپرست خانوار مدل رگرسیونی لاجیت بکار گرفته شده است.
    یافته ها
    وسعت و شدت فقر در هر دو مناطق شهری و روستایی در میان زنان سرپرست خانوار در مقایسه با مردان بیشتر است و تفاوت زیادی در شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار در مناطق شهری با رقم 0942/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار با رقم 0516/0 وجود دارد. در مناطق روستایی نیز میزان شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار معادل 067/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار معادل 0364/0 است. بیشترین محرومیت در خانوارهای زن سرپرست در مناطق شهری به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و دسترسی به بیمه درمانی و بیشترین محرومیت در مناطق روستایی به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و نوع اسکلت بنا بوده است. مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد مسن بودن زن سرپرست خانوار، بیکاری و خانه دار بودن وی و همچنین متاهل بودن آنها در مقایسه با سرپرستان مطلقه، احتمال فقیر بودن آنها را افزایش می دهد. بحث: بر اساس یافته های تحقیق فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست زن از فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست مرد در هر دو مناطق شهری و روستایی بیشتر است که نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به زنان سرپرست خانوار در برنامه های کاهش فقر است. اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی به تفکیک زیرشاخصها نیز بخشهای دارای اولویت در برنامه های کاهش فقر را مشخص کرد. نتایج مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد که ازنظر برنامه ریزی برای کاهش فقر، زیرشاخص تعداد سالهای تحصیل اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا توانمند شدن زنان سرپرست خانوار در بعد آموزش به معنی توانایی یافتن شغل و کسب درآمد است.
    کلید واژگان: روش آلکایر و فوستر, زنان سرپرست خانوار, فقر زنان, فقر چندبعدی
    Sudeh ghodsi Ghodsi, Mohammad hasan fotros *
    Introduction
    Poverty reduction is one of the most important economic and social goals of politicians and programmers in different societies. Women are more exposed to poverty and gender discrimination in comparison with men. This is because women do not have necessary capabilities and facilities for empowerment and poverty reduction. Hence, for anti-poverty programs in the country, policymakers need, in the first step, to measure poverty especially in female-headed households.
    In this study, after measuring the multidimensional poverty index in male and female headed households, it is attempted to analyze the poverty status of female headed household and to determine the factors affecting their poverty.
    Method
    In this study, the multidimensional poverty index is calculated for men and women-headed households based on Alkire and Foster method in three dimensions education, health and standard of living with an equal weighting system. In this study, household’s income expenditure raw data published by the Statistical Center of Iran in 2015 were used. Furthermore, the factors that affect poor female- headed households was estimated using a logit regression model. Findings: The results showed that intensity and incidence of poverty among female-headed households is higher than men-headed households in both urban and rural areas. There is significant differences between female-headed households’ MPI in urban areas by 0.0942 and male-headed households’ MPI by 0.0516. Also, female-headed households’ MPI is equal to 0.067 and men-headed households’ MPI is equal to 0.0364 in rural areas. The highest female-headed households’ deprivation is respectively in sanitation, years of schooling and health insurance in urban areas and the highest deprivation in rural areas is respectively in sanitation, years of education and building structures. Logit regression model also showed that being older, unemployed, a housewife, and married female-heads of households increase the probability of being poor
    Discussion
    Based on the findings, the multidimensional poverty of female-headed households is more than the multidimensional poverty of male-headed households in both urban and rural areas indicating that female households need more attention in poverty reduction programs. Measuring the multidimensional poverty index by indicators also highlights priority sectors in poverty reduction programs. The Logit regression model also showed that years of schooling is very important because the empowerment of female- headed households in education empowers them to find a job and earn money.
    Keywords: Alkire, Foster method, Female-headed household, Female poverty, Multidimensional poverty
  • محمدحسن فطرس*، اسماعیل ترکمنی

    مقاله حاضر تاثیر ابعاد فرهنگ بر رابطه درآمد و انتشار دی اکسیدکربن را در چارچوب منحنی زیست محیطی کوزنتس (EKC) با استفاده از روش پانل پویا و برآوردگر GMM سیستمی طی دوره 19902014 برای 77 کشور توسعه یافته و درحال توسعه بررسی می کند. نتایج برآوردگر GMM سیستمی نشان می دهد که: 1 رابطه EKC برای کشورهای منتخب وجود دارد؛ و 2 فرهنگ تاثیر قابل توجهی بر رابطه درآمد و انتشار CO2 دارد. همچنین تاثیر شش بعد فرهنگ بر EKC را می توان به دو دسته طبقه بندی کرد: (الف) سه بعد فاصله قدرت (PDI)، مردسالاری (MAS) و زیاده خواهی (IVR)، موجب انتقال EKC به سمت بالا و نقطه بازگشت درآمد به سمت چپ می شوند؛ و (ب) سه بعد فردگرایی (IND)، جهت گیری بلندمدت (LTO) و اجتناب از عدم قطعیت (UAI)، موجب انتقال EKC به سمت پایین و نقطه بازگشت درآمد به سمت راست می شوند.

    کلید واژگان: فرهنگ, درآمد, دی اکسیدکربن, منحنی زیست محیطی کوزنتس طبقه بندی موضوعی: O13 O44, Q54, Z1
    Mohammad Hasan Fotros *, Esmael Torkamani

    The present paper examines the effect of culture on the relationship between income and carbon dioxide emissions in the framework of the Environmental Kuznets Curve (EKC) using dynamic panel and system GMM estimator for 77 developed and developing countries for the period 1990 to 2014. Results of estimation by system GMM indicate: (i) the existence of EKC, and (ii) significant impact of culture on the relationship between income and CO2 emissions. The impact of six dimensions of culture on EKC can be classified into two categories: (i) masculinity, power distance and indulgence move the EKC upward and shift the income turning point to the left; and (ii) individualism, uncertainty, and long-term orientation move the EKC downward while shifting the income turning point to the right.

    Keywords: Culture, Income, Carbon Dioxide, Environmental Kuznets Curve
  • Mohammad Hasan Fotros *, Narges Ahmadvand
    Nowadays, the importance of using modern high technology to industrialize developing countries that intend to inter in world economy is more and more evident. High-tech imported commodities as a proxy variable for spillover effect and technology transfer would the knowledge level in these countries. This process might increase the share of high tech industries in GDP and improve their exportation. In this study, using Romer’s endogenous growth model, the impact of import and export of low technology industries have been studied on economic growth of Iran for the period of 2003-2013. In this regard, seasonal data were used in an autoregressive distributed lag (ARDL) model to examine the relationship between variables. Results indicated a positive and significant impact of import and export of low technology industries on Iran’s economic growth. Also other variables i.e. capital stock, employment and research and development expenditures have had a positive and significant effects on Iranian economic growth.
    Keywords: Technology transfer, High- tech industries, Romer's endogenous growth model, autoregressive distributed lag, Iran
  • محمدحسن فطرس، مریم هوشیدری*
    یکی از اجزای مهم بازارهای مالی بورس اوراق بهادار است که یک بازار متشکل رسمی خرید و فروش سهام تحت قوانین خاص است. نوسان به عنوان یک عامل موثر در تعیین ریسک سرمایه گذاری، می تواند نقش مهمی در تصمیم گیری سرمایه گذاران ایفا کند. یک تخمین مناسب از نوسانات قیمت سهام در یک دوره سرمایه گذاری نقطه آغازین بسیار مهمی در کنترل ریسک سرمایه گذاری است. یکی از عوامل اثرگذار بر شاخص قیمت سهام قیمت نفت و نوسانات نفتی است. نفت و فرآورده های آن به عنوان مهمترین منبع انرژی در فرآیندهای تولیدی در جهان مورد استفاده قرار می گیرد، از این رو نوسان ها در قیمت نفت می تواند بر هزینه تولید و سودآوری شرکت های تولیدی اثرگذار باشد. نفت برای برخی کشورهای صادرکننده مهمترین منبع درآمدی است و قیمت نفت و نوسان های آن می تواند بر بازار سرمایه اثر بگذارد، به طوری که در بسیاری از کشورها که مدیریت درآمد نفتی مناسبی ندارند افزایش قیمت نفت با افزایش درآمد دولت و افزایش پایه پولی همراه شده که آثار تورمی دارد. بنابراین در اینمقاله، به بررسی میزان اثرپذیری نوسانات شاخص قیمت سهام تهران و شاخص سهام دوبی از قیمت جهانی نفت خام با استفاده از داده های ماهانه طی دوره زمانی 2004-2016 و همچنین روش اقتصادسنجی گارچ چندمتغیره است. براساس نتایج پژوهش نوسانات قیمت جهانی نفتخام اثر مثبت و معنی داری بر نوسانات شاخص بورس دوبیدارد، همچنین نوسانات قیمتجهانی نفتخام اثر مثبت و معنی داری بر نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار تهران دارد. از سویی نوسانات شاخص بورس دوبی اثر مثبت و معنی داری بر نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار تهران دارد.
    کلید واژگان: نوسانات قیمت جهانی نفت خام, نوسانات شاخص بورس تهران, شاخص سهام دبی, گارچ چند متغیره
    Mohammad Hasan Fotros, Maryam Hoshidari *
    One of the most important markets in each economy is capital markets. Undoubtedly, the conditions of these markets are influenced by other sectors and can affect other sectors of the economy. The stock market is one of the components of the capital market, and as part of the economy, its function is that if this market does not have a logical relationship with other sectors, then problems and deficiencies will arise in its operation. In the capital market, widespread fluctuations lead to the arrival and departure of a massive amount of capital. The Stock Exchange, an officially organized market for the purchase and sale of shares of companies under certain terms and conditions. The oil industry has always had a financial role in the economy, and its main function is to provide the currency needed by the countries. The economies of countries that rely heavily on oil revenues and foreign exchange earnings, the oil price fluctuations that originate from exogenous developments and the control of outside economic policymakers, are the largest source of disruption to the economies of the countries. Oil revenues are fluctuating. Therefore, fluctuation is one of the most important issues in the financial markets of the world. Oscillation, as an effective factor in determining the risk of investment, can play an important role in the decision making of investors. An appropriate estimation of stock price fluctuations or arbitrage transactions in an investment period is a very important starting point in controlling investment risk. One of the factors influencing the stock price index is oil prices and oil price fluctuations. Oil and its products are used as the most important source of energy in world production processes. Fluctuations in oil prices can affect the cost of production and profitability of manufacturing companies. Oil is considered to be the most important source of income for some of the exporting countries, and the price of oil and its fluctuations from this channel can also affect the real sector as well as the capital market, so that in many countries that do not have a good oil revenue management the price of oil has been accompanied by an increase in government revenues and an increase in the monetary base that has an impact on inflation. Increasing inflation also has a positive impact on stock prices; the World Oil Index is one of the most important indicators affecting economic factors and political factors in each country. The global oil price, as a powerful exogenous variable, is influenced by many macroeconomic variables, including the stock price index. The explanation of such a relationship is the policy maker's guideline in monetary and foreign policy directives. Therefore, the main focus of this paper is to examine the impact of the Tehran Stock Price Index (TEPIX) and the Dubai Dollar Index (DFM) Crude oil using monthly data over the period of 2004-2016 as well as the multivariate GARCH method. To do this, we first performed the Dickey-Fuller and Phillips-Peron stacking tests to check the variance of the variables, which is based on the results of this test at the root level of the unit, so that from all three variables, once the difference was made, and therefore all three variables with a load Mana differentiation, then we performed an ARCH test, which results in the existence of an Arch effect on the model remainders, and finally we estimated the multivariate GARCH model with the BEKK approach. According to research results, global oil price fluctuations have a positive and significant effect on the fluctuations of the Dubai stock exchange index, and the global oil price volatility has a positive and significant effect on Tehran Stock Exchange index fluctuations. On the other hand, Dubai Stock Exchange fluctuations (DFM) have a positive and significant effect on Tehran Stock Exchange Index (TEPIX) fluctuations.
    Keywords: World crude oil price fluctuations, fluctuations in the Tehran stock index, stock index Dubai, GARCH multivariate
  • محمدحسن فطرس، سوده قدسی
    برای سیاست گذاری و تدوین برنامه های فقرزدا در کشور، لازم است با بهره گیری از شاخص های سنجش فقر، پیش از هر اقدامی تصویری دقیق از وضعیت موجود ترسیم شود. در این مقاله سعی بر این است که شاخص فقر چند بعدی به روش آلکایر و فوستر طی سال های 1393-1368 محاسبه گردیده و عملکرد برنامه های پنج ساله توسعه بر اساس شاخص مذکور مورد ارزیابی قرار گیرد. بدین منظور در این مطالعه از داده های خام هزینه - درآمد خانوار مرکز آمار ایران استفاده شده است. نتایج نشان داد که طی سال های 1393 – 1368 وسعت، شدت فقر و همچنین میزان فقر چند بعدی در هر دو مناطق شهری و روستایی کاهش یافته است. بیشترین مقدار نسبت سرشمار (وسعت فقر) و همچنین میانگین محرومیت افراد فقیر (شدت فقر) متعلق به سال 68 است. نسبت سرشمار در سال های 68، 73، 78، 83 و 93 در مناطق روستایی از نسبت سرشمار در مناطق شهری بیشتر است و در سال 88 این نسبت در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است. عمق فقر نیز در تمامی سال ها در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است. بررسی عملکرد برنامه های توسعه نشان می دهد به طور کلی برنامه های توسعه سبب کاهش فقر چند بعدی طی سال های 1393-1368 شده است.
    کلید واژگان: فقر چند بعدی, برنامه های توسعه, روش آلکایر و فوستر
    Mohammad Hasan Fotros, Sudeh Ghodsi
    The main objective of this paper is to measure multidimensional poverty index (MPI) based on Alkire and Foster method and analyzing incidence and intensity of poverty in Iran in three dimensions for the period of 1989-2014. In this study, households’ income-expenditure raw data published by the Statistical Center of Iran was used. The results show that the incidence and intensity and MPI are decreased in this period of study. The most incidence and intensity of poverty belongs to 1989. Also, the poverty incidence of rural areas is more than in urban areas in 1989, 1994, 1999, 2004, and 2014, but intensity of poverty in rural areas is more than urban areas in all years. Finally, the development plans have decreased MPI during all the period of 1989-2014.
    Keywords: Multidimensional Poverty, Alkire, Foster Method, Iranian Development Plans
  • محمدحسن فطرس*، نرگس احمدوند
    تلاش برای جذب سرمایه های خارجی به خودی خود نشان گر ضعف اقتصادی محسوبن می شود. بلکه راهی برای تحرک بخشیدن به جریان تولید،رشد تجارت بین الملل، انتقال فناوری، ایجاد اشتغال،افزایش سطح رفاه زندگی در جوامع است. در سند چشم انداز برنامه های توسعه ایران، بهره گیری از روابط سیاسی در جهت افزایش جذب سرمایه گذاری خارجی و فناوری پیشرفته، افزایش سهم ایران از تجارت جهانی و رشد پرشتاب اقتصادی مورد نظرهمواره مورد تاکید بوده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سرمایه گذاری خارجی (شامل سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم خارجی) به عنوان جذب سرمایه نقدی و واردات کالاهای صنعتی (شامل صنایعی با فناوری بالا، متوسط و پایین) به عنوان جذب سرمایه غیرنقدی، بر روی رشد اقتصادی ایران در دوره زمانی سال های 1390-1380 بوده است. بدین منظور، از داده های فصلی در قالب مدل خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ARDL)، برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شده است. نتایج حکایت از تاثیر مثبت و معنی دار سرمایه گذاری خارجی و تاثیر منفی و معنی دار واردات کالاهای صنعتی بر روی رشد اقتصادی ایران دارد. همچنین، اثر سایر متغیرهای مورد استفاده در مدل شامل موجودی سرمایه، اشتغال، هزینه های تحقیق و توسعه و صادرات کالاهای صنعتی بر روی رشد اقتصادی ایران مثبت و معنی دار بوده است.
    کلید واژگان: سرمایه گذاری خارجی, واردات صنعتی, انتقال فناوری, امنیت سرمایه گذاری, الگوی رشد درونزای رومر
    Mohammad Hasan Fotros *, Narges Ahmadvand
    Effort to attract foreign capitals is not necessarely an economic weakness. But it is to say that it is a way to stimulate and to promote the production flow of a country, a main chanel of the growth of international trade, technology transfer, job creation, and consequently a way to increase the living standards of any society. This study aims to analyze the effects of foreign investment (direct and indirect) as cash capital absorption and industrial goods importation (high, medium and low -tech industries) as non – cash capital absorption on Iranian economic growth for period of 2001-2012. In this regard, seasonal data have used in an autoregressive distributed lag (ARDL) model to examine the relationship between variables. Results showed a significant negative impact of industrial import and a significant positive impact of foreign investment on Iranian economic growth. Also other variables i.e. capital stock, employment, research and development expenditure and export have had significant positive impact on Iranian economic growth.
    Keywords: Foreign investment, Industrial importation, Transfer of technology, Investments security, Romer endogenous growth model
  • مهدی خداپرست مشهدی، محمدحسن فطرس، بهرام فتحی
    هدف اصلی این مقاله بررسی کشش های جایگرینی جزئی و کشش های قیمتی در فرآیند عرضه آب، همچنین محاسبه صرفه های ناشی از مقیاس و بازدهی نسبت به مقیاس در شرکت آب و فاضلاب استان مرکزی است. به این منظور از فرم تابع هزینه ترانس لوگ برای برآورد تابع هزینه فرایند عرضه آب در این شرکت استفاده شد. چارچوب تجزیه و تحلیل بر مبنای سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط است. برای برآورد پارامترهای تابع هزینه از داده های تابلویی برای دوره زمانی1385-1390 استفاده شد. نتایج حاصل تحقیق حاکی از جایگزینی نیروی کار و سرمایه در فرآیند عرضه آب می باشد، و کشش تقاضا برای نهاده نیروی کار بزرگ تر از کشش تقاضا برای نهاده سرمایه است. همچنین در شهرهای صنعتی استان مرکزی، عرضه آب غیر خانگی دارای ویژگی صرفه های ناشی از مقیاس بوده و در سایر شهرها، ویژگی اقتصاد مقیاس برای عرضه آب غیر خانگی وجود ندارد.
    کلیدواژگان
    کلید واژگان: کشش جایگزینی جزئی, تابع هزینه ترانس لوگ, داده های تابلویی, آب خانگی و غیر خانگی, صرفه های ناشی از مقیاس
    Mahdi Khodaparast Mashhad, Mohammadhasan Fotros, Bahram Fathi
    The main purpose of this paper is examination of elasticity partial replacement and price elasticity, also investigation Economies of Scale and Return to Scale in Markazi province water and Wastewater Company. This is the reason translog cost function is used to estimate the cost function of the water supply in this company. The framework of analysis is in accordance to the seemingly unrelated regression (SUR) technique. To estimate the parameters of the cost function we have used the panel data for the period of 2006-2011 has been used. The results of the study show that labor force and capital are replaced. Elasticity of demand for labor force input is greater than elasticity of demand capital input. In addition, non-household water distribution in other industrial towns has economy of scale in Markazi province, in the other towns (non-industrial), there is no economy of scale to distribute non-household water.
    Keywords: elasticity partial replacement, Translog Cost Function, panel data, non, household water household water, Economies of Scale
  • محمدنبی شهیکی تاش*، محمدحسن فطرس، مصطفی خواجه حسنی
    در اثر توسعه ناپایدار، در سال های اخیر انتشار آلاینده های زیست محیطی هزینه های اجتماعی بسیاری را به جامعه بشری متحمل ساخته است. در این راستا این مطالعه با استفاده از روش لیبن اشتاین به ارزیابی هزینه های رفاهی اجتماعی ناشی از آلودگی زیست محیطی صنایع انرژی بر زیر گروه کدهای چهار رقمی ISIC تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی و فلزات اساسی در کشور ایران می پردازد. در ابتدای مطالعه فرض بر این بود که کمترین و بیشترین پیامدهای جنبی منفی زیست محیطی، به ترتیب توسط صنایع مس و آجر به جامعه تحمیل شده است؛ اما همان طور که نتایج این مطالعه نشان می دهند، صنایع ریخته گری فلزات غیر آهنی و تولید سیمان، آهک و گچ با هزینه ای حدود 1/03 و 50/7 درصد از ارزش تولید خود به ترتیب کمترین و بیشترین هزینه های رفاهی اجتماعی ناشی از ناکارآمدی زیست محیطی را در میان صنایع مورد مطالعه، به جامعه تحمیل می کنند. علاوه بر این هزینه های رفاهی اجتماعی ناشی از مثلث رفاه و رانت اقتصادی این صنایع نسبت به هزینه های ناشی از ناکارآمدی زیست محیطی x، مقدار ناچیزی است و بخش کوچکی از هزینه های رفاهی محاسبه شده توسط روش لیبن اشتاین را در بر می گیرد. هزینه های بالای رفاهی اجتماعی به دست آمده، ضرورت برنامه ریزی مناسب در جهت افزایش کارایی زیست محیطی و تقلیل آثار سوء ناشی از مصرف انواع حامل های انرژی صنایع آلاینده را با اتخاذ سیاست های موثر به صورت وضع قوانین ضد انحصار و مالیات سبز، به خوبی آشکار می سازد.
    کلید واژگان: مثلث رفاه, ناکارایی x, روش لیبن اشتاین, تابع فاصله جهت دار, کشش قیمتی تقاضا
    Mohammad Nabi Shahiki Tash*, Mohammad Hasan Fotros, Mostafa Khajeh Hasani
    Environmental emissions caused by unstable development, imposed many social costs to our society in recent years. In this survey, we calculated the social welfare costs caused by environmental emissions of energy consuming industries subcategorized under ISIC four-digit coded products of non-metallic minerals and basic metals in Iran; using Leibenstein method. At the beginning of this survey it was assumed that the least and the most negative side consequences on environment in our country are respectively imposed by copper and brick industries. But results showed among the studied cases, non-ferrous foundry with a cost equal to 1.03 percent of its production value imposes the least and Cement, building Lime and gypsum Industry with a cost of 50.7 percent of its production value imposes the most expensive cost of environmental inefficiency on the society. In addition to that, social welfare costs caused by welfare triangle and economic rents of these industries are negligible in comparison with environmental x-inefficiency costs; and include a small amount of welfare costs calculated by Leibenstein method for polluting industries. High costs of achieved social welfare, show the necessity of proper planning in order to increase the environmental efficiency, adopting effective anti-monopoly policies and green tax laws to reduce the harmful effects of energy carriers consumed in polluting industries.
    Keywords: Welfare Triangle, X, Inefficiency, Leibenstein Method, Directional Distance Function, Price Elasticity of Demand
  • غلامرضا زمانیان، محمدحسن فطرس*، الهام رضایی
    تحقیق و توسعهبه عنوان مهم ترین روش پیشرفت فناوری و تقویت رقابت و نوآوری صنایع تولیدی تلقی شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثر سرریز های تحقیق و توسعه از طریق واردات بر بهره وری کل عوامل تولید زیر بخش های صنایع کارخانه ای با استفاده از روش GMM دو مرحله ای در دوره زمانی 1387-1379 است. بدین منظور از اطلاعات آماری سطح صنایع کارخانه ای ایران و انباشت تحقیق و توسعه صنایع داخلی و خارجی و واردات 15 شریک تجاری ایران در 19 کد ISIC دو رقمی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که اثر متقابل سرمایه انسانی و انباشت تحقیق و توسعه خارجی، اثر متقابل واردات و انباشت تحقیق و توسعه خارجی و اثر انباشت تحقیق و توسعه خارجی و داخلی به ترتیب بیش ترین تاثیر مثبت را بر بهره وری کل صنایع کارخانه ای ایران داشته اند. به طوری که هزینه های تحقیق و توسعه داخلی در طی دوره مورد بررسی نتوانسته است تاثیر چشمگیری را بر رشد بهره وری کل عوامل صنایع کارخانه ای ایران اعمال نماید.
    کلید واژگان: سرریز تحقیق و توسعه, سرمایه انسانی, بهره وری کل عوامل تولید, صنایع کارخانه ای, روش GMM
    Gholamreza Zamanian, Mohammad Hasan Fotros *, Elham Rezaei
    Research and development (R&D) has been condsidered as the most important method for a rapid advancement of technology and manufacturing competitiveness and innovation. This study aims to assess R&D spillovers on the total productivity factors (TFP) of Iranian manufacturing industries in the period 2000-2008. This study employing two-stage GMM method uses statistical data of domestic R&D accumulation of industries in nineteen code of the two-digit ISIC, foreign R&D and imports of fifteen trading partners of Iran to measure the effect of R&D spillovers on the TFP of Iranian manufacturing industries. Results indicate that the interaction between human capital and foreign R&D accumulation, the interaction between import and foreign R&D accumulation, effects of external R&D accumulation and internal R&D have most positive impact on total factor productivity of Iranian manufacturing industries respectively. Internal expenditures on R&D in the chosen period have failed to provide new products and services and imperove competitiveness, technology and increasing TFP growth.
    Keywords: Research, Development Spillovers, Human Capital, Total Factor Productivity, Manufacturing Industries, GMM Method
  • محمدحسن فطرس *، رضا معبودی
    این مقاله نابرابری مخارج مصرفی ناشی از انتقال پراکندگی های توزیع درآمدی به توزیع مخارج مصرفی را بررسی می کند. برای محاسبه میزان نابرابری مخارج مصرفی از شاخص نسبت تمرکز ویژه و برای محاسبه نابرابری درآمد از شاخص نسبت لورنز استفاده شده است. برای این منظور، آمار درآمد و مخارج گروه های هشت گانه کالا و خدمات خانوارهای شهری و روستایی کشور در دوره زمانی (1390- 1345) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل روابط علی بین متغیرها بر اساس روش داده های پانلی صورت گرفته است. آزمون هم انباشتگی با روش خودتوضیح با وقفه های گسترده پانلی نشان داد ارتباط بلندمدتی بین توزیع درآمد و توزیع مخارج مصرفی وجود دارد. برآوردها نشان دادند که نابرابری درآمدی اثر معناداری بر توزیع مخارج مصرفی دارد. به عبارت دیگر، نوسان ها و تکانه های نابرابری درآمدی باعث ایجاد تکانه در توزیع مخارج مصرفی می شود. این تکانه ها به صورت نابرابری مخارج مصرفی ظاهر می شوند. از سوی دیگر، تمام پراکندگی های توزیع درآمد به توزیع مخارج مصرفی منتقل نمی شوند. این موضوع تایید بحث الگوهای کلان مصرف است که از طریق ریزداده های خانوارها مشاهده شده است.
    کلید واژگان: توزیع مخارج مصرفی, پراکندگی درآمدی, شاخص نسبت تمرکز ویژه, شاخص نسبت لورنز
    Mohammad Hasan Fotros *, Reza Maboudi
    This paper investigates the inequality of consumption expenditures caused by transference of income dispersion to consumption expenditures distribution. In order to calculate the rate of income inequality and consumption expenditures inequality the Lorenz ratio and the specific concentration‘s ratio have been used respectively. Iranian Households’ Income and expenditures data during 1966 - 2009 has been reviewed in this paper. In order to analyze the relationships between variables we have employed panel data methodology. The results of Panel Auto Regressive Distributed Lag (Panel ARDL) test show that there is a long-term relationship between income and consumption expenditures distribution. Estimations show that income inequality has significant impact on consumption expenditures distribution. The results also indicate that all of the fluctuations of income inequality do not transmit into the consumption expenditures distribution. So، consumption has a smoother behavior than income during the time. These results are in accordance with macroeconomics debate in consumption.
    Keywords: Consumption Expenditure Inequality, Income Inequality, Lorenz Ratio of Income, Specific Concentration Ratio
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال