به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammad vahedian

  • امیر رسولی فر، محمد واحدیان شاهرودی، جمشید جمالی، هادی طهرانی*
    مقدمه

    بررسی وضعیت تغذیه در سالمندان به منظور شناسایی مشکلات عمومی و عوامل زمینه ساز سوء تغذیه در آنها جهت مداخله می تواند بسیار کمک کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین خودکارآمدی و سایر عوامل موثر بر وضعیت تغذیه سالمندان شهر مشهد اجرا گردید.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی250 سالمند مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر مشهد در سال 1397 به طور تصادفی پس از کسب رضایت آگاهانه و منطبق بر معیار های ورود و خروج انتخاب شدند. جهت ارزیابی وضعیت تغذیه ای سالمندان از پرسشنامه بررسی مختصر تغذیه ای MNA (Mini Nutritional Assessment) استفاده شد. همچنین جهت بررسی و ارزیابی مقیاس خودکارآمدی سالمندان از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی عمومی ده گویه ای استفاده گردید. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام گرفت و سطح معنی داری کمتر از 0/05درنظر گرفته شد.

    یافته ها

    32/4 درصد (81) نفر از افراد مورد مطالعه را مردان و 67/6 درصد (نفر169) را زنان تشکیل می داد. 20/4درصد  از افراد مورد مطالعه (51 نفر) در معرض خطر سوء تغذیه قرار داشتند و همچنین 79/6 درصد (199 نفر) نیز از وضعیت تغذیه مطلوبی برخوردار بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که افراد دارای خودکارآمدی بالا از وضعیت تغذیه ای مطلوبی برخوردار بودند و همچنین شواهد این مطالعه نشان داد که ارتباط معنی دار بین مقیاس خودکارآمدی با سن، جنسیت، سطح تحصیلات و تاهل سالمندان وجود دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که سالمندان دارای وضعیت تغذیه مطلوب، از خودکارآمدی بالاتری نسبت به سالمندان در خطر سوء تغذیه برخوردارند که عواملی مانند سن، وضعیت تاهل، جنسیت و تحصیلات به طور مستقیم بر میزان خودکارآمدی سالمندان و وضعیت تغذیه ای آنها اثر گذار است و در نظر گرفتن این عوامل در غربالگری سالمندان با وضعیت تغذیه ای نامطلوب بسیار حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: خودکارآمدی, سوء تغذیه, شاخص توده بدنی, سالمندان
    Amir Rasoulifar, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Jamshid Jamali, Hadi Tehrani*
    Objective (s)

    This study aimed to examine the relationship between self-efficacy and factors that affecting the nutritional status of elderly people.

    Methods

    In this cross-sectional study, a random sample of 250 elderly adults attended to health centers in Mashhad, Iran in 2018 were studied. The Mini Nutritional Assessment (MNA) questionnaire was used to evaluate the nutritional status of the elderly. Moreover, a standard 10-item self-efficacy questionnaire was used to evaluate the self-efficacy. Statistical analysis was performed using SPSS25 and the significance level was set at less than 0.05.

    Results

    32.4% (n=81) of the participants were men and 67.6% (n=169) were women with age range from 60 to 89 years. It was identified that 20.4% of the elderly (n =51) were at risk of malnutrition and 79.6% (n =151) had a favorable nutritional status. The results indicated that people with high self-efficacy had a better nutritional status. Additionally, the evidence suggested a significant relationship between self-efficacy and age, gender, level of education and marital status of the elderly (P value<0.001).

    Conclusion

    The results indicated that the elderly with a favorable nutritional status had higher self-efficacy than the elderly in the risk of malnutrition.

    Keywords: Self-efficacy, malnutrition, BMI, elderly
  • زهره خاکشور قره سو، مهدی قلیان اول*، حبیباللهاسماعیلی، محمد واحدیان شاهرودی، الهه لعل منفرد
    مقدمه
    فرزند پروری فعالیت پیچیده ای شامل روش ها و رفتارهای ویژه است که بطور مجزا یا در تعامل با یکدیگر بررشد کودک تاثیر می گذارد. هدف از این پژوهش، تعیین اثر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد فرایند عمل بهداشتی برمهارتهای فرزند پروری مادران دانش آموزان دختر مشهد بود.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی است که بر روی 100 مادر(50 نفرآزمون و 50 نفرکنترل) دارای فرزند دختر13-10 سال در مشهد به روش خوشه ایچند مرحله ای در سال 1395 انجام گردید. ابزار گردآوری داده هاپرسشنامه مبتنی برمدل رویکرد فرایند عمل بهداشتی به همراه سوالات جمعیت شناختی بود که پس از تایید روایی محتوایی و پایایی، قبل و 2 ماه بعد از مداخله تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار16 SPSSو آزمون های توصیفی (فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های تحلیلی (من ویتنی و ویلکاکسون) در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
    یافته ها
    آزمون کای دو نشان داد که بین گروه آزمون و کنترل از نظرگروه سنی،  تعداد اعضای خانوار، سطح تحصیلات مادر و همسران آنها و شغل مادر و همسران آنها تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. براساس آزمون من ویتنی تنها در سازه عمل برنامه ریزی شده بین دوگروه آزمون وکنترل قبل از مداخله تفاوت آماری معنی دار وجود داشت (01/0P=و 57/2Z=) همچنین دوماه بعد از مداخله در همه سازه ها اختلاف بین دوگروه معنی دارگزارش گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش مداخله آموزشی که بر اساس  سازه های مدل رویکرد فرایند عمل بهداشتی طراحی شده بود، تاثیر مثبتی در مهارت های فرزند پروری مادران داشته است.
    کلید واژگان: آموزش, رویکرد فرایند عمل بهداشتی, مهارت فرزند, دانش آموزان دختر
    Zohreh Khakshoor, Ghareso, Mehdi Gholian, Aval*, Habibollah Esmaily, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Elahe Laele, Monfared
    Introduction
    Parenting is a complex activity, which includes special procedures and behaviors that affect the child's growth. The aim of this study was to determine the effect of educational intervention based on the health action process approach on the parenting skills of girl students’ mothers in Mashhad.
    Methods
    This was a quasi-experimental study conducted on 100 mothers (50test and 50control), who had 10-13 year-old girls. Mothers were selected using cluster sampling method. Data were collected by a questionnaire designed based on the health action process approach. The questionnaire also contained the demographic questions and its validity and reliable were completed before and 2months after the intervention. After completing the questionnaires, data were analyzed by SPSS 16 and descriptive (frequency, percentage, mean, and SD) and analytical tests (Mann-Whitney and Wilcoxon) at the significance level of 0.05.
    Results
    The Chi-square test showed no statistically significant difference between the experimental and control groups in terms of family size, mothers' age category, level of education, and job. The Mann-Whitney test showed that significant difference existed between the experimental and control groups before intervention) P=0.01Z=2.57( only with regard to action planning. Moreover, two months after the intervention, significant differences were observed between the two groups in all constructs.
    Conclusion
    According to the results, the educational intervention based on the structures of the health action process approach can have a positive impact on mother's parenting skills.
    Keywords: Education, Health action process approach, Parenting skill, Girl students
  • محمد واحدیان شاهرودی، مهدی مشکی، حبیب الله اسماعیلی، سمیه مرادی قله زو*، الهه لعل منفرد، مریم دمیرچی
    زمینه و هدف
    همان طور که طول عمر افزایش می یابد، اهمیت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت نیز، با توجه به حفظ کارکرد و استقلال افراد و افزایش کیفیت زندگی آن ها، روزبه روز بیشتر آشکار می شود. پژوهش حاضر باهدف تعیین میزان انجام فعالیت بدنی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده در سالمندان شهر کلات در سال 1393 انجام شد.
    روش تحقیق
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد،371 نفر از سالمندان شهر کلات در سال 1393 به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سه قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، سوالات مربوط به سنجش آگاهی، سوالات مبتنی برسازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار درک شده و قصد رفتاری) بود. اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در سطح معنی داری 05/0 با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شدند.
    یافته ها
    طبق نتایج میانه سنی سالمندان 69 سال بود که 53 درصد آن ها زنان بودند که 2/32درصد سالمندان لاغر، 33درصد طبیعی، 27درصد اضافه وزن و 8/7درصد چاق بودند. در این پژوهش قصد رفتاری با تمام سازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده همبستگی مثبت و معنی دار داشته، سازه کنترل رفتاری درک شده بیشترین پیشگویی کنندگی (38/0=2r) در واریانس قصد سالمندان نسبت به فعالیت بدنی را دارا بود. سازه های نظریه باهم توانستند 7/26درصد واریانس قصد را پیش بینی کنند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت نظریه رفتار برنامه ریزی شده در پیش بینی قصد سالمندان در خصوص فعالیت بدنی موفق بوده و با توجه به نقش سازه کنترل رفتاری درک شده در پیشگویی قصد رفتار، لزوم توجه به مولفه مذکور به منظور آموزش قصد در سالمندان تاکید می گردد.
    کلید واژگان: نظریه رفتار برنامه ریزی شده, سالمندان, فعالیت بدنی
    Mohammad Vahedian, Shahroodi, Mahdi Moshki, Habibollah Esmaily, Somaye Moradi Gholezo*, Elaheh Lael, Monfared, Maryam Damirchi
    Today, with increasing the lifespan, the importance of health-promoting behavior and paying attention to maintaining individuals' function and autonomy are becoming increasingly evident and regular physical activity is considered as one of the important aspects of healthy lifestyle. This study aimed to apply the theory of planned behavior to predict the intention to do physical activity in the elderly. This study was conducted on the 371 elderly. A three-part questionnaire including demographic, knowledge, and theory of planned behavior questions was used. The views of the elderly were requested directly in this regard. According to the results, the elderly’s mean age was 69 and the sample included 53% women. The behavior intention in this study had a positive significant correlation with all planned behavior theory constructs. The perceived behavior control construct hold the most prediction power regarding the variance of the elderly’s intention of physical activity behavior. The constructs of theory could predict 26.7% of the variance of intention. Based on the results of this study, the theory of planned behavior was successful in predicting the elderly’s intention to do physical activity and the necessity of paying attention to the component is emphasized to teach intention to elderly people, considering the role of the perceived behavior control construct in predicting behavior intention.
    Keywords: Elderly, Physical Activity, theory of planned behavior
  • Maryam Nasrabadi, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Habibullah Esmaily, Hadi Tehrani, Mahdi Gholian, Aval *
    Background & aim
    Considering the important role of exclusive breastfeeding in the first six months of birth and its relation with sociocultural beliefs, this study was conducted to explore the factors affecting exclusive breastfeeding in the first six months of birth in women residing in Neyshabour, Iran.
    Methods
    This qualitative study was based on an exploratory-descriptive design, which was conducted using focus group interviewing based on the PEN-3 model. Thirty-seven women from four groups (i.e., mothers with an infant under six months of age, grandmothers with an infant grandchild, pregnant women in the third trimester of pregnancy, as well as health care providers and health volunteers) participated in group discussions. The interviews were recorded and transcribed. A framework was used to analyze the data including five stages of identifying a thematic framework, indexing, drawing a table, mapping, and interpreting. Also, for better data management, MAXQDA software was employed..
    Results
    Factors affecting exclusive breastfeeding were categorized in three dimensions of the PEN-3 model, namely cultural identity, relationships and expectations, and cultural empowerment and the six main factors of individual factors (factors related to the mother and the child), family, neighborhood, nurturers (influential people), enablers (socially influential), and cultural beliefs. Relaxation and lack of stress, adequate knowledge of the mother and her relatives, adequate lactation skills, desirable growth, lack of crying and restlessness of the child, and support of others were the most important affect successful exclusive breastfeeding.
    Conclusion
    We recommend social and political support of authorities, continuous support for employed mothers during lactation, and the implementation of 10 Steps to Baby-Friendly hospitals. Developing and implementing of educational programs during pregnancy and postpartum period is also suggested for the promotion of exclusive breastfeeding.  Monitoring of the breastfeeding process as well as encouraging nursing during the night can also help to maintain exclusive breastfeeding.
    Keywords: Exclusive breastfeeding, Qualitative research, Group discussion
  • مریم رمضان پور، علی تقی پور*، محمد واحدیان، حامد تابش
    مقدمه
    کمبود مواد غذایی مفید به ویژه دریافت ناکافی میوه و سبزیجات با ابتلاء به بیماری‏های زیادی برای مادر و جنین همراه است. یکی از کارآمد‏ترین نظریه‏ های مورد استفاده برای پیش‏بینی و بیان رفتارهای تغذیه‏ای، نظریه شناختی اجتماعی آلبرت بندورا است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر مبنای نظریه شناختی اجتماعی بر دریافت میوه و سبزی زنان باردار انجام شد.
    مواد و روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که روی 90 نفر از زنان باردار که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، انجام شد. ابزار گردآوری داده‏ها، پرسشنامه ای شامل اطلاعات فردی و سوالات مرتبط با نظریه شناختی اجتماعی و پرسشنامه FFQ (چک لیست بسامد خوراکی کیفی20 گویه) بود، که در  سه زمان قبل، بلافاصله و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی تکمیل گردید. اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بعد از آموزش میزان آگاهی، خودتنظیمی و انتظار پیامد در گروه مداخله افزایش معنادار داشت. همچنین در گروه مداخله میزان دریافت میوه و سبزی بلافاصله بعد از آموزش نسبت به قبل از آموزش افزایش معنی دار داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    طراحی و اجرای برنامه آموزشی بر اساس نظریه شناختی اجتماعی می تواند تاثیر مثبتی در اصلاح الگوی مصرف میوه و سبزیجات در زنان باردار داشته باشد.
    کلید واژگان: نظریه شناختی اجتماعی, میوه و سبزی, زنان باردار, بارداری
    Maryam Ramezanpoor, Ali Taghipour*, Hamed Tabesh, Mohammad Vahedian
    Objective (s)
    Inadequate intake of fruits and vegetables might cause severe problems for pregnant women and fetus. The present study aimed to investigate the effectiveness of a training program based on social cognitive theory on the intake of fruits and vegetables in pregnant women.
    Methods
    This was a semi-experimental study on 90 pregnant women who were randomly assigned to intervention and control groups. The data were collected using a questionnaire consisting of demographic information, questions related to social-cognitive theory and the Food Frequency Questionnaire (FFQ) (the 20-item food frequency check list) which was completed before, immediately and 3 months after the intervention. data were analyzed by SPSS software.
    Results
    After the educational intervention, the level of awareness, self-regulation and outcome expectation increased significantly in the intervention group (P<0.05). Also in the intervention group the amount of fruit and vegetable intake immediately after training increased significantly compared to before training (p<0.05).
    Conclusion
    Designing and implementing an educational program based on social cognitive theory can have a positive effect on the pattern of consumption of fruit and vegetable in pregnant women.
    One of the most effective theories used to predict and express nutritional behaviors is Albert Bandore's social cognitive theory.
    Keywords: social cognitive theory, fruit, vegetable, pregnancy, pregnant women
  • مسعود خشنودی، علی صفری*، محمد واحدیان شاهرودی، حسین صادقنژاد، نفیسه نجاتی پرواز
    مقدمه و هدف
    شناسایی افراد با سواد سلامت ناکافی، بویژه در بین کارکنان سیستم بهداشت و درمان، از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین کیفیت زندگی شغلی آنها یکی از عوامل مهم جهت اطمینان از پایداری نظام سلامت معرفی شده است. به نظر می رسد ارتباط بین کیفیت زندگی و سواد سلامت پرستار ان عامل مهمی در دستیابی به سطح بالایی از کیفیت مراقبت باشد. هدف این مطالعه، تعیین ارتباط سواد سلامت با کیفیت زندگی پرستاران شاغل در بیمارستان های شهرستان کاشمر در سال 1397 می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بر روی 230 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های شهید مدرس و حضرت ابوالفضل(ع) که در سال 1397 از طریق سرشماری انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه دموگرافیک، پرسش نامه سنجش سواد سلامت ایرانیان (HELIA) و پرسش نامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) توسط پرستاران واجد شرایط تکمیل شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS  نسخه 16 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی پرستاران 6.82±31.3 سال بود که جامعه آماری را 37.4 درصد مرد و 62.6 درصد زن تشکیل دادند. طبق یافته ها، 8.3 درصد دارای سوادسلامت ناکافی، 52.6 درصد دارای سوادسلامت کافی و 39.1 درصد دارای سواد سلامت عالی بودند. میانگین نمره سوادسلامت 10.65±80.98 (در سطح کافی) و میانگین نمره کیفیت زندگی 11.55±65.39 (در حد متوسط) بود که بیشترین امتیاز کیفیت زندگی به ترتیب مربوط به بعد جسمانی، اجتماعی، روانشناختی و محیطی بوده است. آزمون ضریب همبستگی (اسپیرمن) نشان داد که بین سطح سواد سلامت و ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی رابطه معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد (<0/05  P).
    نتیجه گیری
    طبق یافته های مطالعه حاضر، ارتباط مستقیمی بین سواد سلامت و ابعاد مختلف کیفیت زندگی پرستاران وجود دارد لذا تاکید بیشتر بر اهمیت ویژه سواد سلامت و کیفیت زندگی در بعد سیاست گذاری های نظام سلامت و بهبود کیفیت خدمات بیش از پیش ضروری می باشد. با برنامه ریزی و طراحی برنامه های مفید در زمینه سواد سلامت متناسب با پرستاران می توان جهت توسعه مهارت های سواد سلامت در جامعه گامی موثر برداشت و کیفیت زندگی پرستاران را ارتقاء داد.
    کلید واژگان: سواد سلامت, کیفیت زندگی, پرستار, بیمارستان
    Masoud Khoshnudi, Ali Safari *, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Hossein Sadeghnejhad, Nafise Nejati Parvaz
    Background and Objective
    It is important to identify people with inadequate health literacy, especially among health care providers. Also, their quality of work life is one of the important factors for ensuring the stability of the health system. It seems that the relationship between quality of life and nursing health literacy is an important factor in achieving a high level of care quality. The aim of this study was to determine the relationship between health literacy and quality of life in nurses working in Kashmar hospitals in 2018.
    Materials and Methods
    This descriptive cross-sectional study of correlation type was carried out on 230 nurses working in Shahid Modarres and Hazrat Abolfazl (AS) hospitals in 2018 who were selected through the census. The data were collected using the demographic questionnaire, HELIA questionnaire, and Quality of Life questionnaire by qualified nurses. Data were analyzed using the SPSS v.16 software.
    Results
    The mean age of nurses was 31.3±6.82 years which included 37.4% male and 62.6% female. According to the results, 8.3% had inadequate health literacy, 52.6% had adequate health literacy and 39.1% had high health literacy. The mean score of health literacy was 80.98±10.65 (adequate). The mean score of quality of life was 65.39±11.55 (Moderate). The highest quality of life score was related to physical, social, psychological and environmental dimensions, respectively. The correlation coefficient (Spearman) showed that there was a significant relationship between the level of health literacy and quadruple dimensions of quality of life (P <0.05).
    Conclusion
    According to the findings, there is a direct relationship between health literacy and different dimensions of nurses' quality of life. Therefore, more emphasis on the importance of health literacy and the quality of life in health system policy-making and improving the quality of services is necessary. By planning and designing useful programs in the health literacy area appropriate to nurses, effective steps can be taken to develop health literacy skills in the community and improve Nurses' quality of life. Paper Type: Research Article
    Keywords: Health Literacy, Quality of life, Nurses, Hospital
  • تکتم احمدزاده ثانی *، محمد واحدیان شاهرودی، هادی طهرانی، حبیب الله اسماعیلی
    مقدمه و هدف
    سواد سلامت عبارت از میزان ظرفیت فرد برای کسب، تفسیر، درک اطلاعات اولیه و خدمات سلامتی که برای تصمیم گیری مناسب لازم می باشد. همچنین رفتارهای تغذیه ای از جمله مباحث مرتبط با سلامت است که چند علیتی است و تاثیر مهمی بر سلامت دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه سواد سلامت با تغذیه زنان میانسال انجام شده است.
    مواد و روش
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و بر روی تعداد600 نفر از زنان میانسال مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان درگز در سال 1395انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس و ابزار مورد مطالعه شامل یک پرسشنامه محقق ساخته، چند وجهی بود. در نهایت بعد از جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و به کمک آزمون های توصیفی و تحلیلی و آزمون رگرسیون خطی، داده ها تجزیه و تحلیل و گزارش گردید.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار نمره سواد سلامت برابر(16/07±67/46)بود. در این مطالعه به ترتیب 16/7%، 27/8% و 55/5% افراد دارای سواد سلامت ناکافی، سواد سلامت مرزی و کافی بودند. بر اساس یافته های آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بین سواد سلامت و سطح تحصیلات رابطه معناداری وجود داشت. نتایج نشان داد بین سواد سلامت و رفتار تعذیه افراد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های مطالعه، افزایش سطح سواد سلامت می تواند رفتارهای تغذیه ایی افراد را ارتقاء دهد. لذا در فعالیت های آموزشی باید توجه ویژه ای به سطح سواد سلامت افراد داشت.
    کلید واژگان: سواد سلامت, تغذیه, زنان میانسال, شهرستان درگز
    toktam ahmadzadeh sani *, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Hadi Tehrani, habib esmaili
    Introduction
    Health literacy is the amount of person's capacity to gain, interpret, understand basic information and health services that is necessary for a proportional decision. Nutrition behaviors are also health related issues that are somewhat causative and have a significant impact on health. The aim of this study was to determine the relationship between health literacy and nutrition among middle-aged women.
    Method
    This descriptive-analytical study was performed on 600 middle-aged women referring to comprehensive health centers in Dargaz city in 2017. The available sampling method was a multi-faceted researcher-made questionnaire. Finally, after collecting the questionnaires using SPSS-23 software, data were analyzed and analyzed using descriptive and analytical tests and linear regression test.
    Results
    The mean and standard deviation of health literacy score was (67.46 ± 16.07)Also, (16.7%), inadequate health literacy, (27.8%) and border health literacy (55.5%) had sufficient or indeed high levels of health literacy. According to one-way ANOVA test, there was a significant relationship between health literacy and education level. Results showed that there is a positive and significant relationship between health literacy and parasitic behaviors.
    Conclusion
    According to the findings of the study, increasing the level of health literacy can enhance the nutritional behavior of individuals. Therefore, educational activities should pay particular attention to the level of health literacy of individuals.
    Keywords: Health Literacy, Nutrition, Middle-aged Women, Dargaz City
  • مستوره سادات قریشی، محمد واحدیان شاهرودی، حبیب الله اسماعیلی، هادی طهرانی*
    زمینه و هدف
    بررسی عوامل موثر بر اتخاذ رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی با استفاده از الگوهایی که عوامل موثر بر رفتار را شناسایی و تقویت می کنند ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فاکتورهای پیش بینی کننده مرتبط با رفتارهای خودمراقبتی در بین بیماران دیابتی نوع دو با استفاده از تئوری شناختی اجتماعی صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی، 320 نفر مبتلا به دیابت نوع دو بر اساس نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه محقق ساخته _بر اساس سازه های مدل شناختی و اجتماعی که روایی و پایایی آن محاسبه شد_ و پرسش نامه استاندارد خودمراقبتی دیابت بود. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات با استفاده از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS نسخه 21 و در سطح معنی دار 0/05 تجزیه وتحلیل شدند.
    یافته ها
    طبق یافته های به دست آمده، متغیرهای انتظار پیامد (0/263r= و 0/05> P) ، ارزش پیامد (0/151r= و 0/05> P) ، خودکارآمدی (0/350r= و 0/05> P) ، خودکارآمدی غلبه بر موانع (0/423r= و 0/05> P) ، محیط (0/173r= و 0/05> P) ، یادگیری مشاهده ای (0/416r= و 0/05> P) ، درک موقعیت (0/251r= و 0/05> P) ، خودتنظیمی (0/426r= و0/05> P) و سازگاری عاطفی (0/374r= و0/05> P) با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معنی دار داشتند. همچنین متغیر سازگاری عاطفی (ضریب بتا = 0/283) بیشترین مقدار پیشگویی کنندگی را داشت.
    نتیجه گیری
    در طراحی و اجرای مداخلات آموزشی برای خودمراقبتی بیماران دیابتی، از تئوری شناختی اجتماعی می توان به عنوان چارچوبی بهره برد و به ارتقا و حفظ سلامت این بیماران کمک کرد.
    کلید واژگان: خودمراقبتی, دیابت, تئوری شناختی اجتماعی, آموزش بهداشت
    Mastoreh, Sadat Ghoreishi, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Habibullah Esmaily, Hadi Tehrani *
    Background and objective
    Investigating factors affecting the adoption of self-care behaviors in diabetic patients is necessary, especially by using a model that would identify and reinforce the factors affecting behavior. The purpose of this study was to assess the predictor factors associated with self-care behaviors among type2 diabetic patients by using social cognitive theory.
    Materials and Methods
    In this descriptive-analytical cross-sectional study 320 patients with type2 diabetes mellitus were selected based on multistage random sampling. The data collection tools were a demographic researcher-made questionnaire based on the cognitive social model constructs- the validity and reliability of the questionnaires were calculated - and the standard self-care questionnaire for diabetes. After data collection, data were analyzed using independent t-test, one –way ANOVA and spearman’s correlation coefficient in SPSS21 at a significance level of 0.05.
    Results
    According to the findings, Outcome Expectation(r=0.263,P<0.05), Outcome Values(r=0.151, P<0.05), Self-Efficacy (r=0.350, P<0.05, Barrier Efficacy (r=0.432, P<0.05), the Environmental (r=0.173, P<0.05), Observation Learning )r=0.416, P<0.05), Understanding the Situation )r=0.251, P<0.05), Self-Regulation (r=0.462, P<0.05) and Emotional Coping (r=0.374, P<0.05) variables were positive correlated with self-care behaviors. Also, Emotional Coping variable was the most predictive variable (Beta=0.283).
    Conclusion
    To maintain and improve the health of diabetic patients, social cognitive theory can be used to design and implement educational interventions for the self- care of diabetic patients.
    Keywords: Self-Care, Diabetes, Social Cognitive Theory, Health Education
  • یاسمن جعفری، محمد واحدیان شاهرودی*، هادی طهرانی، حبیب الله اسماعیلی، مهدی حارث آبادی، محمد شریعتی
    مقدمه
    بیماران به واسطه افزایش نیازهای خودمراقبتی، مستلزم تغییراتی در رفتار هستند. همچنین مراقبین خانوادگی با توجه به نقش حساس آنها در زمینه توان بخشی بیماران با ناتوانی جسمی و روانی، قادرند بیماران را در بالا بردن توانایی هایشان یاری نمایند. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین سواد سلامت مراقبین و رفتار بیماران مبتلا به MS انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی همبستگی در پاییز و زمستان سال 1395 بر روی 76 زن مبتلا به MS و 76 مراقب از هر بیمار در شهر بجنورد انجام گرفت. گردآوری داده های مربوط به زنان مبتلا به MS با استفاده از پرسشنامه های اطلاعات فردی، سواد سلامت تافلا و سنجش رفتار بیماران انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون انجام گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین سطح سواد سلامت 95/13±26/64 بود، که 24 نفر (8/15%) دارای سواد سلامت کافی، 40 نفر (6/52%) سواد سلامت مرزی و 12 نفر (6/31%) سواد سلامت ناکافی داشتند و میانگین نمره رفتار نیز 89/5±67/23 بود. بر اساس نتایج آزمون همبستگی، بین سواد سلامت مراقبین و رفتار زنان مبتلا به MS ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (35/0=r، 001/0>p).
    نتیجه گیری
    سطح سواد سلامت اکثر مراقبین در حد مرزی و ناکافی است و هشداری برای مراقبین و ارائه دهندگان خدمات سلامت محسوب می شود، لذا لزوم توجه بیشتر به امر سواد سلامت در برنامه های ارتقاء سلامت الزامی است.
    کلید واژگان: سواد سلامت, مراقبین خانوادگی, مولتیپل اسکلروزیس
    Yasaman Jafari, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Hadi Tehrani, Habibolah Esmaily, Mehdi Haresabadi, Mohammad Shariati
    Introduction
    Patients have to change their behavior due to increased self-care needs. Also, family caregivers due to their critical role in rehabilitation of patients with physical and mental disabilities, can help patients to improve their abilities. This study was performed with aim to determine the relationship between the caregivers' health literacy and the behavior of patients with Multiple Sclerosis.
    Methods
    This descriptive correlational study was performed on 76 women with MS and 76 caregivers in Bojnourd in 2016. Collection of data related to MS women were performed by using demographic information questionnaire, Test of Functional Health Literacy in Adults [TOFHLA] health literacy and patient behavior assessment. Data analysis was performed using SPSS software (version 16), and Pearson and spearman correlation and regression tests. P<0.05 was considered significant.
    Results
    In this study, the mean level of health literacy was 64.26 ± 13.95, that 24 cases (15.8%) had enough health literacy, 40 (52.6%) had borderline health literacy and 12 (31.6%) inadequate health literacy. The mean score of behavior was 23.67 ± 5.89. Correlation test showed a positive and significant relationship between caregivers' health literacy and the behavior of women with MS (P<0.001,r=0.35).
    Conclusion
    The level of caregivers' health literacy was borderline and inadequate that can be as a warning to health care providers, so it is necessary that more pay attention to health literacy in health promotion programs
    Keywords: Family caregivers, Health literacy, Multiple Sclerosis
  • الهام چارقچیان خراسانی، محمد واحدیان شاهرودی *
    زمینه و هدف

    دنیای امروز علاوه بر درگیری با حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله، هر روز شاهد بلایای ساخته دست بشر مانند جنگ است. اگر چه درک خطر، ارزیابی ذهنی از خطر است و از فردی به فردی دیگر و از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است، اما شکل گیری ارتباط خطر صحیح در زمان این حوادث، وظیفه کارشناسان سلامت است. ارتباط خطر یک تعامل دوطرفه و پویا است که در آن، دو طرف درباره ماهیت، اهمیت و کنترل خطر با یکدیگر تبادل اطلاعات می کنند. این مقاله با هدف آشنایی درک خطر، سلامت عمومی و برقراری ارتباط خطر نگاشته شده است.
    Elham Charoghchian Khorasani, Mohammad Vahedian, Shahroodi *
    Background and objective
    The world today, in addition to dealing with natural disasters such as flood and earthquake, is witnessing humanitarian disasters like war. Although perceived risk is a subjective risk assessment and it varies from person to person and from region to region, but the formation of a proper risk communication at the time of these events is a task for health experts. Risk communication is a two-way, dynamic interaction in which both sides exchange information about the nature, importance and control of the risk. This article was written to understand risk, public health and risk communication.
    Keywords: Risk perception, Public health, Risk communication
  • محمد واحدیان شاهرودی، مهدی قلیان اول، حبیب الله اسماعیلی، هادی طهرانی، محمدناصر شفیعی، فائزه محمدی*
    زمینه و هدف
    کار در معادن، از جمله مشاغل تهدیدکننده سلامتی کارگران محسوب می گردد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر سازه های الگوی رفتار سالم در کارگران معدن زغال سنگ طبس در سال 1394 انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی تصادفی شاهددار، 45 نفر کارگر در هر یک از گروه های آزمون و شاهد شرکت کردند. اطلاعات جمعیت شناختی و داده های مرتبط با سازه های الگوی رفتار سالم، قبل و 3 ماه بعد از مداخله، از طریق پرسشنامه الگوی رفتار سالم جمع آوری شد. برای سنجش اعتبار و پایایی پرسشنامه، از روش اعتبار محتوی و آلفای کرونباخ استفاده شد. مداخله آموزشی در قالب 4جلسه 60دقیقه ای و به روش بحث گروهی و پرسش و پاسخ اجرا شد. سپس اطلاعات وارد نرم افزار SPSS (ویرایش 16) شد و با استفاده از آزمون های آماری Chi-Square، Mann– Whitney، Fisher، Wilcoxon، Kruskal– Wallis، Paired t-test و t-test Independent، در سطح معنی داری 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    قبل از آموزش، بین دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شاختی و متغیرهای اصلی پژوهش اختلاف معنی داری وجود نداشت؛ اما پس از آموزش، یافته ها نشان دهنده تغییر معنی دار میانگین امتیاز سازه های نگرش (001/0P<)، اعتقادی (001/0P<)، هنجاری (001/0P<)، قصد رفتاری (001/0P<)، آگاهی (001/0P<) و عوامل تسهیل کننده (001/0P<) در گروه آزمون بود.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق نشان می دهد مداخله آموزشی بر مبنای الگوی رفتار سالم قادر است نگرش، اعتقادات، هنجارها، قصد رفتاری، آگاهی و عوامل تسهیل کننده تبدیل قصد به رفتار را در کارگران معدن درباره رفتارهای ناایمن تغییر دهد.
    کلید واژگان: آموزش, الگوی رفتار سالم, نگرش, قصد رفتاری, کارگران
    Mohammad Vahedian, Shahroodi, Mahdi Gholian –Aval, Habibullah Esmaily, Hadi Tehrani, Mohammad Naser Shafiei, Faeze Mohammadi *
    Background And Aim
    Maintaining a huge elderly health, health promotion and community development is very important. Worker's health status is largely influenced by their working conditions and job. Work in mines, including those considered threats to worker's health.
    Materials And Methods
    A number of 45 workers in each of the control and intervention groups participated in a quasi-experimental study. Demographic information and data related to HAM constructs and safety were collected through a HAM questionnaire and the safe operation checklist 3 months after the intervention. Cronbach's alpha coefficients were used to confirm properties of the tools. Educational intervention accompanied was applied in the form of four training classes. The Data were analyzed based on distribution of variables.
    Results
    Before the intervention, there was no significant difference between the two groups in terms of demographics and the study main variables. After training, however, results showed significant changes of mean scores of attitude (P
    Conclusion
    The research results show that HAM educational intervention is able to change workers’ awareness, attitude, norm, belief, and intention towards unsafe behavior and improve their safety performance.
    Keywords: Education, Health Action Model, attitude, intention, workers
  • محمد واحدیان شاهرودی، حبیب الله اسماعیلی، هادی طهرانی، امین رضا امینی، حمیدرضا محدث حکاک، الهه لعل منفرد*
    مقدمه
    از آنجایی که در تمام جمعیت ها با افزایش سن توده استخوانی کاهش می یابد، لذا محققین در این مطالعه بر آن شدند تا در پژوهشی به کاربرد الگوی اعتقاد بهداشتی بر اصلاح سبک زندگی زنان، در اتخاذ رفتار های پیشگیری کننده از بیماری پوکی استخوان بپردازند.
    روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی در میان 64 نفر (32 نفر آزمون و32 نفر کنترل) از زنان میانسال انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی به همراه سوالات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد فعالیت بدنی و بسامد خوراک بود که پس از تایید روایی- محتوایی و پایایی، قبل و 6 هفته بعد از مداخله تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های توصیفی (فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های تحلیلی (تی زوجی، ضریب همبستگی و کوواریانس) در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
    نتا یج: میانگین نمره سازه ها قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف معناداری نداشت. بعد از اجرای مداخله و با کنترل متغیر های مخدوش گر، در آگاهی، شدت درک شده، خودکارآمدی، راهنمای عمل، منافع درک شده و کلسیم دریافتی بین دو گروه اختلاف معناداری مشاهده شد (05/0 > P). اما در سازه های حساسیت درک شده، موانع درک شده و فعالیت بدنی اختلاف معناداری به وجود نیامد.
    بحث و نتیجه گیری
    کاربرد الگوی اعتقاد بهداشتی در اتخاذ پیشگیری از بیماری پوکی استخوان در زنان و در بهبود کلسیم دریافتی موثر بود، اما در جهت افزایش رفتار فعالیت بدنی به نتیجه مطلوب نرسید.
    کلید واژگان: سبک زندگی, الگوی اعتقاد بهداشتی, پوکی استخوان
    Mohammad Vahedian, Shahroodi, Habibullah Esmaily, Hadi Tehrani, Aminreza Amini, Hamidreza Mohaddes, Hakkak, Elaheh Lael, Monfared*
    Background
    In all populations, bone mass decreases with age, so the researchers in this study sought to study the application of the health belief model (HBM) for adopting preventive behaviors on osteoporosis among women.
    Methods
    This was a quasi-experimental research conducted on 64 middle-aged women (32 in test and 32 in control group). Data collection tools were a questionnaire based on HBM model with demographic questions, the food frequency questionnaire and the standard questionnaire of physical activity. After confirming the content validity and reliability, questionnaires were completed before and 6 weeks after the intervention. Data analysis was conducted using descriptive statistics (frequency, percentage, mean ± SD) and analytical statistics (correlation coefficient, paired t- test and covariance) and through SPSS 16 at the significance level of 0.05.
    Results
    Before the intervention, the mean score of HBM model constructs were not significantly different between the two groups. After the intervention, and by controlling for confounding variables the two groups showed significant differences in variables of knowledge, perceived severity, perceived self-efficacy, cues to action, perceived benefits and Calcium intake (p
    Conclusion
    The use of health belief model was effective in adopting the prevention of osteoporosis and improving calcium intake in women, but it did not lead to the desired results in regard to improving physical activity behavior.
    Keywords: Lifestyle, Health belief model, Osteoporosis
  • هادی طهرانی، مهدی قلیان اول، مرضیه حسنی کبوترخانی، نوشین پیمان، محمد واحدیان شاهرودی*
    تاثیر مداخله مبتنی بر فناوری های نوین ارتباطی بر ارتقای فعالیت جسمانی زنانزندگی کم تحرک به عنوان مشکل جدی جامعه امروز ایران شناخته شده است. ارتقای سبک زندگی سالم با افزایش میزان فعالیت فیزیکی در جهت سلامت زنان و پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی امری ضروری به شمار می رود. این مطالعه با هدف ارزیابی مداخله مبتنی بر فناوری های نوین ارتباطی (چندرسانه ای، اینترنت و تلفن همراه) بر ارتقای فعالیت فیزیکی زنان انجام شد.این پژوهش یک مطالعه مداخله ای از نوع کارآزمایی میدانی بود که روی 360 نفر از زنان که به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند انجام شد. مداخله آموزشی مبتنی بر فناوری های نوین ارتباطی و به صورت غیر حضوری، الکترونیک و با استفاده از بستر های فضای مجازی و تلفن درگروه کنترل انجام شد. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش اطلاعات دموگرافیک، وضعیت آگاهی و نگرش و پرسشنامه بین المللی فعالیت جسمانی بود.نتایج نشان داد میانگین نمره آگاهی، نگرش و میزان فعالیت فیزیکی قبل از مداخله در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت. بر اساس آزمون تی مستقل میانگین نمرات آگاهی، نگرش و میزان فعالیت فیزیکی بعد از مداخله در دو گروه اختلاف معنی دار داشت. و میانگین موارد ذکر شده در گروه مداخله افرایش یافته بود.بطور کلی می توان نتیجه گرفت مداخلات مبتنی بر رسانه های نوین مانند اینترنت، چندرسانه ای ها و استفاده از بستر تلفن همراه می تواند بر سطح فعالیت فیزیکی زنان تاثیر مثبتی داشته باشد.
    کلید واژگان: فعالیت فیزیکی, فناوری های نوین ارتباطی, زنان, ارتقای سلامت
    Hadi Tehrani, Mahdi Gholian Avval, Marzieh Hasani Kabootarkhani, Nooshin Peyman, Mohammad Vahedian, Shahroodi*
    Objective(s)
    Promoting healthy lifestyle by increasing physical activity is essential for women’s health and prevention of cardiovascular diseases. Therefore, this study aimed to evaluate new communications technology based (multimedia, internet and mobile) interventions to promot women’s physical activity.
    Methods
    In This experimental field trial, 360 women who assigned in two case and control groups were studied. The educational intervention was conducted on the case group based on modern technology and distance communication, electronics and the use of cyberspace and mobile platform. Data collection tool included a designed questionnaire and the International Physical Activity Inventory.
    Results
    The results showed insignificant differences between the two groups in terms of mean scores of knowledge, attitude, and physical activity before intervention. However, based on independent t-test, significant differences were found between two groups after intervention in mean scores of knowledge, attitude, and physical activity, where the mean scores had increased in the intervention group.
    Conclusion
    Media-based interventions such as internet and mobile phone can positively affect women’s physical activity.
    Keywords: Physical activity, new communications technology, women, health promotion
  • محمد واحدیان شاهرودی، فائزه محمدی، هادی طهرانی
    زمینه و هدف
    اکثر مردم جهان در سن کار و تولید هستند. یکی از راهکارهای ارتقای سطح پیشگیری و کنترل حوادث شغلی، افزایش سواد سلامت و آموزش مسوولین و کارگران از چگونگی انجام کار ایمن است . هدف از این پژوهش، بررسی تعدادی از مطالعاتی است که سنجش آگاهی و رفتارهای ایمن کارگران در ایران و اثربخشی مداخلات آموزشی در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
    مواد و روش ها
    با جستجوی نظام مند بانک اطلاعاتی PubMed وSID در طی سالهای اخیر و برای به دست آوردن عناوین و خلاصه مقالات حاوی نتایج مرتبط با ارتقای رفتارهای ایمن کارگران22 مقاله مرتبط با بررسی متون انتخاب شدند و نتایج حاصل از آنها در این مطالعه مورد بحث قرار گرفت. از این مقالات تعداد10 مورد که در آنها از نظریه ها و الگوها در مداخلات آموزشی در ارتقای رفتار های ایمن کارگران در ایران استفاده شده بود بصورت جداگانه در جدول ذکر شدند و اثر بخشی آنها مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است .
    یافته ها
    گروه های مورد بررسی و یا تحت آموزش، غالبا قشر عظیم کارگران هستند که در معرض خطرات ناشی از رفتارهای نا ایمن در محیط کار می باشند.آنچه در مقالات منتخب مشاهده شد در قالب پنج محور بررسی گردید. از پیامدهای مداخلات آموزشی، گسترش فرهنگ ایمنی در محیط کار ذکر شده است. در اکثر موارد، برنامه های آموزشی طراحی شده برای ارتقای رفتار ایمنی و به صورت بحث گروهی و اصول یادگیری بزرگسالان بوده است.
    نتیجه گیری
    جمع بندی مقالات مورد بررسی نشان از تاکید ضرورت توجه به ارتقای رفتارهای ایمن کارگران دارد. عوامل انسانی بروز حوادث در محیط کار بسیار حائز اهمیت است و می توان با مداخله ی آموزشی، آگاهی و رفتار ایمنی را در قشر کارگران ارتقاء داد و موجب کاهش رفتار نا ایمن شد.
    کلید واژگان: آموزش بهداشت, رفتار ایمن, کارگران, آگاهی
    Mohammad Vahedian, Shahroodi, Faeze Mohammadi, Hadi Tehrani
    Background And Objective
    One of the ways to prevent and control occupational accidents and educate people informing them of the risks and how to work safely. The aim of this study was to study the effectiveness of educational interventions to promote safe behavior and knowledge workers is studied.
    Methods
    A systematic search of PubMed SID database and to obtain titles and abstracts containing data related to worker safety behaviors by examining the full text of 22 articles were selected and the results of which were analyzed
    Results
    The group of workers includes training class. The impact of educational interventions: improving the safety of workers and the development of a safety culture in the workplace can be named. Most of the training programs designed for group discussion and the principles of adult learning.
    Conclusion
    summary and analysis of the literature showed the need to promote safe behavior of workers. Since this behavior is very important, intervention is capable of knowledge, attitude, and perceived behavioral control about unsafe behavior change and improve the performance of their safety.
    Keywords: Health education, safe behavior, workers, awareness
  • رویا پیروی، محمد واحدیان شاهرودی، حسین علیدادی، ملیحه نوری سیستانی
    زمینه و هدف
    بازرسان بهداشت محیط، عضو ضروری سیستم بهداشتی هستند و در پیشگیری از بیماری ها نقش بسزایی دارند. آنها نقش و وظایف خود را از طریق مشاوره، بازرسی و پایش ایفا می کنند و در صورت لزوم، قوانین بهداشتی را به کار می برند. حفاظت از بهسازی محیط و ارتقای سلامت جامعه، مستلزم وجود قوانین محکمی است که بتواند آثار سوء آلودگی های محیط ی را به پایین ترین سطح ممکن برساند. لذا این مطالعه با هدف تعیین آگاهی بازرسان بهداشت محیط، نسبت به مرحل ه های اجرایی ماده 13 انجام شد.
    مواد و رو شها: این مطالعه توصیفی و مقطعی است که در سال 1393 انجام شد، پرسشنامه توسط بازرسان تکمیل و نمره دهی شد. رابطه بین میزان آگاهی و مشخصات دموگرافیک با کمک نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه و کای - دو، در سطح معنی داری 5 درصدتجزیه وتحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد (54 بازرس بهداشت محیط) برابر با 2/ 6 ± 2/ 34 و میانگین سابقه کاری آنها 8/ 7± 35 / 10 سال بود. شمار افراد با آگاهی خوب، تقریبا با تعداد افراد با آگاهی ضعیف برابر بوده است. بیشترین درصد افراد (3/ 33 درصد) آگاهی متوسط داشتند. رابطه آگاهی با وضعیت استخدامی (p=0/036)) و مقطع تحصیلی معنادار بود (05 /. p=0)
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت نقش بازرسان بهداشت محیط در ارتقای سطح سلامت جامعه، نیاز به برنامه ریزی برای ارتقای سطح آگاهی بازرسان درباره مرحله های اجرایی ماده 13 احساس می شود. برای اجرایی شد این امر، به تدوین برنامه های آموزشی بدو استخدام و آموزش مداوم نیاز است.
    کلید واژگان: آگاهی, بازرسان بهداشت محیط, ماده
    Rouya Peiravi, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Hossein Alidadi, Malihe Noori Sistani
    Background And Objective
    Environmental Health Officers (EHO) being essential members of health systems play a key role in the prevention of disease and the environmental sanitation by consulting, inspecting, monitoring and law enforcing (if it’s necessary). Protection of the environment and promotion ofthe community health need to enforce strict rules so that the adverse effects of environmental pollution reduced as much as possible. This study was carried out to survey the knowledge of Environmental Health Officers about the executive process of legal item 13.
    Materials And Method
    This cross-sectional study was performed in 2014, after testing the validity and reliability of questionnaire, they were filled by inspectors.The questions regarding the Knowledge were scored. Relationship between the knowledge and demographic characteristics was analyzed by SPSSsoftware through statistical test including paired T-Test, one-way ANOVA andChi square test at a significant level of 0.05.
    Results
    The mean age of 54 Environmental Health Inspectors was equal to 34.2±6.2, and their mean job experience was 10.35±7.8 years. The number of people with a good knowledge was almost equal to the number of people with poor knowledge. The highest percentage of people (33.3%) had moderateknowledge. The relationship between knowledge with employment status (p= 0.036) and knowledge with academic degree (p=0.05) were significant.
    Conclusion
    According to the obtained results and the importance of EHO’s role in the promotion of community health, it is necessary that a regular training program is structured to increase the EHO’s awareness in regard to the executive process of legal item13 after their employment and before their starting work.
    Keywords: Health literacy, Environmental Health Officer, legal item13
  • Mohammad Vahedian, Ardakani, Smjavad Mortazavi, Mahmoud Farzan
    Primary knee osteoarthritis (OA) is one of the degenerative diseases that destroy auricular cartilage within knee joint and cause pain, varies deformity, decrease knee function. Total knee arthroplasty (TKA) is an effective intervention in order to relieve pain, improve function and QOL (quality of life) in patients with severe osteoarthritis of the knees that have different degrees of varus deformity. However, we are not aware of any study to shows if medial side defect in tibia has any association with outcome. We conceive this study of finding out if medial side defect of tibia affects the outcome. 124 patients (143 knees) with primary knee OA with different stages of defects participated in this study. Patients classified into two groups based on Rand classification of knee defects (patients with Rand I and II in group 1 and patients with Rand III and IV in group 2). Pain and knee alignment have been measured by Visual analog scale (VAS) and 3-joint X-ray and quality of life, knee function and radiographic have been measured by questionnaires of SF 36, WOMAC and KSS score. The mean follow-up was 18. 2 mounts (range 12 to 23 months). The results showed that all of the parameters improved significantly within groups (P≤0.001). Comparison TKA between two groups in the postoperative analysis shows that there was a significant difference between groups in pain, radiographic and functional KSS and WOMAC score (P≤0.05). So group 1 had better results in these parameters than group 2 after surgery. TKA is an effective intervention for all patients with severe osteoarthritis and varus deformity. However, the severity of medial tibial defects is an important determinant of outcome. Patients with a more severe deformity have less favorable outcome.
    Keywords: Total knee arthroplasty, Osteoarthritis, Quality of life, Medial tibial defect, Varus deformity, Pain
  • علی وفایی نجار، محمد واحدیان شاهرودی، هادی طهرانی *، میترا دوگونچی، الهه لعل منفرد
    زمینه و هدف
    انسان عصر حاضر در جریان سازگاری با محیط اجتماعی و شغلی خود ناچار است محدودیت ها و فشارهایی را متحمل شود. فشارهای روانی ناشی از شغل ازجمله استرس هایی هستند که اگر بیش از حد باشند، می توانند با ایجاد عوارض جسمی، روانی و رفتاری برای فرد، سلامت وی را به مخاطره اندازند. لذا این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش فعالیت بدنی بر مسخ شخصیت و عدم کفایت شغلی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش نیمه تجربی، با مشارکت 200 نفر کارمندان آق قلا انجام شد. این افراد به صورت نمونه گیری آسان و در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 3 قسمتی مشتمل بر مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه فعالیت بدنی (IPAQ) و پرسشنامه فرسودگی شغلی (MBI) بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های تی مستقل، تی زوجی، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه با بهره گیری از SPSS16 در سطح معناداری 05/ 0 تحلیل شدند.
    یافته ها
    5/ 57% از افراد را مردان تشکیل دادند که 91% آن ها متاهل بودند. میانگین سنی افراد 86/ 7±52/ 38 سال بود. نتایج نشان داد پس از مداخله میانگین نمره فعالیت بدنی افزایش یافته و همچنین با افزایش فعالیت بدنی میانگین نمره احساس عدم کفایت شغلی افراد کاهش یافته که نشان دهنده افزایش رضایت از کار کارمندان است و همچنین با کاهش میانگین نمره مسخ شخصیت باعث بهبود روابط افراد با همکاران و دریافت کنندگان خدمات گردید.
    نتیجه گیری
    افزایش فعالیت بدنی یکی از راهکارهای کاهش مسخ شخصیت و عدم کفایت شغلی در کارمندان است.
    کلید واژگان: آموزش فعالیت بدنی, مسخ شخصیت, عدم کفایت شغلی, پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI), پرسشنامه فعالیت بدنی (IPAQ), آق قلا, گلستان
    Ali Vafaee Najar, Mohammad Vahedian, Shahroodi, Hadi Tehrani *, Mitra Dogonchi, Elahe Lael, Monfared
    Background And Objective
    Human in this period in the adaptability to the environment and his/her job is forced to undergo constraints and pressures. If we have extreme job stress, it can create physical, mental, behavioral complications for the individual, and in turn jeopardize his/her health. The objective of this study is to assess the effectiveness of physical activity training on worker burnout.
    Methods
    In this semi-experimental study, which was carried out among 200 employees of Electricity Office, City Hall, the Governor and the Department of Education of Agh Ghala county, north of Iran. The employees were selected by random sampling. A three-part questionnaire (Demography, International Physical Activity Questionnaire (IPAQ), Maslach Burnout Inventory (MBI)) was used for collecting data. Data were analyzed using SPSS16 and descriptive statistics and independent t test, paired t test, Pearson correlation coefficient and ANOVA test; significant level was considered 0.05 in all analyses.
    Results
    57.5% of the employees were men and 91% were married. Average age was 38.52±7.86 years. Results showed that the mean of physical activity had increased after the intervention and with the increase in physical activity the mean of lack of job accomplishment decreased, which in turn shows increase in employees’ job satisfaction. And with the decrease in the mean of depersonalization, employees’ relationship with coworkers and those receiving services improved.
    Conclusion
    Physical activity is one of the ways of reducing depersonalization and lack of accomplishment among employees.
    Keywords: Physical activity training, staff, Depersonalization, Lack of accomplishment, Maslach Burnout Inventory (MBI), International Physical Activity Questionnaire (IPAQ), Agh Ghala county, Golestan
  • Rahim Vakili, Mahsa Yazdan Bakhsh, Mohammad Vahedian, Mahmoud Mahmoudi*, Masumeh Saeidi, Saba Vakili
    Introduction
    Zinc is an essential trace element required for the functional activity of several enzyme systems. Several studies have been carried out to assess the effect of zinc supplementation on children’s growth, but controversy exists as to the effect of zinc on growth and growth hormone - insulin-like growth factor-I (GH-IGF-I) system. The aim of this study was to evaluate the effect of zinc supplementation on linear growth and serum level of IGF-I, Calcium(Ca), Phosphorus (P), Alkaline Phosphatase (ALP) in elementary school children living in a low socioeconomic suburbs of Mashhad, Iran.
    Materials And Methods
    The study was a randomized double-blind, placebo-controlled efficacy trial. Subjects were 200 volunteer primary school children. Both case and control groups comprised of 100 individuals each with 50 males and 50 females. Intervention supplementation was zinc sulfate tablets (10 mg elemental) and placebo tablets for both groups, administrated for a period of six months. The height, weight, height for age and weight for age Z-scores and Body Mass Index (BMI) were measured at 0, 2, 4, and 6 months. After six months the level of IGF-I, ca, p and ALP were measured using blood samples taken from 50 volunteer children, 33 from the case and 17 from the control group. The statistical analysis was performed by SPSS version 11.5.
    Results
    There was a significant increase in linear growth and weight amongst both male and female of the case group compared to the control after six months of receiving zinc(p<0.05). However, there was no significant difference in the serum level for the measured parameters between the two groups.
    Conclusion
    This study provides evidence of positive effect of zinc supplementation on the growth of school children living in a low socioeconomic suburbs of Mashhad city in Iran.
    Keywords: Alkalin phosphatase, Calcium, IGF, I, Linear Growth, Phosphorus, Zinc
  • Mohammad Vahedian, Foad Faroughi, Ali Khakshour, Masumeh Saeidi*
    Introduction
    Training medical students and prepare them for diagnosis, treatment and care of diseases, is the main goal of medical education. According to importance of adapting educational content to the needs of society and the high incidence of infectious diseases in the country, decided to study the knowledge of medical students and public health students about Tuberculosis (TB) and Directly Observed Treatment, Short-course (DOTS), because they are the main stakeholders in the field at future.
    Materials And Methods
    In a cross-sectional study using a questionnaire consisting of 40 questions related to the knowledge necessary measures in prevention, diagnosis and treatment of tuberculosis (DOTS), 90 students of public health and medical students who were taken by the stratified random sampling with Using a reliable and valid questionnaire. The results of the tests were analyzed by descriptive and analytical tests in SPSS11.5 software.
    Results
    Average knowledge of public health students about TB was (9.24+9.091) of total 20 and kowledge of medical students was (8.67+1.954). The mean of knowledge, diagnosis and treatment of Public health students was (16.91+3.168) of total 40 and of medical students was (16.42+3.720). There was a significant linear correlation between general and technical students information about TB (r=0.681, p=0.000). T test showed there is not significant relationship between gender and field of study and students knowledge about TB; however, the infromation level in women was higher than in men.
    Conclusion
    Knowledge of medical and health students about TB and DOTS is not in acceptable level and it is necessary to revise the education of tuberculosis in medical and health school.
    Keywords: DOTS, Knowledge, Medical Students, Public Health Students, Tuberculosis
  • Mitra Dogonchi, Ali Vafaeenajar, Mohammad Vahedian, Hossein Ebrahimipour, Naser Shafiei, Habibollah Esmaily
    Introduction
    occupational burnout leads to a negative self-concept, and negative attitude toward the job. The role of physical activity in physical and mental health of community has been recognized as an integral component. This paper aims to determine the effect of physical activity training on occupational burnout. Methods and Materials: In this semi-experimental study carried out in the city of AghGhalain the north of Iran in 2012, 120 employees were selected using convenience sampling, two standard questionnaires (physical activity and occupational burnout) for collecting data. Data were analyzed using SPSS16. Significant level was considered 0.05 in all analyses.
    Results
    It was found that 45.7% of the employees had no physical inactivity or had low physical activity, 32.7% of them had moderate and 21% had intensive physical activity. Among the subscales of burnout, emotional exhaustion had the highest rate (25.24±9/5). There was a significant relationship between emotional exhaustion and physical activity using Chi-square (χ2) test (p=0/000).
    Conclusions
    Inactivity, common among employees, causes exhaustion. We recommend the staff be trained for physical activity and also the authorities provide sports facilities for them
    Keywords: Physical activity, burnout, training
  • حسین علیدادی، رویا پیروی مینایی*، علی اکبر دهقان، محمد واحدیان، حمیده معلم زاده حقیقی، امین رضا امینی
    زمینه و هدف

    یکی از ترکیباتی که ممکن است از طرق مختلف وارد منابع آبی شوند فلزات سنگین می باشند که در صورت تجاوز از حد استاندارد می توانند باعث ایجاد مخاطراتی همچون مسمومیت ها و سرطان زایی در مصرف کنندگان شوند. این مطالعه با هدف تعیین غلظت فلزات سنگین کادمیوم، کروم (VI) و سرب در آب آشامیدنی شهر مشهد و مقایسه آن ها با مقادیر استاندارد ملی و رهنمودهای جهانی انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی که در بهار و تابستان سال 1390 انجام شد از نقاط مختلف شبکه آب آشامیدنی شهری، طبق روش استاندارد نمونه برداری و نمونه ها به روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی مورد آزمایش قرار گرفتند. از آنجایی که مراکز بهداشتی درمانی کل شهر را پوشش می دهند، به عنوان ایستگاه های نمونه برداری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری One sample t- test، آنالیز واریانس یکطرفه و تی زوجی در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    غلظت فلزات کروم و کادمیوم در آب از حد استاندارد ملی و بین المللی کمتر بود، تنها غلظت سرب در برخی مناطق اندکی از میزان استاندارد بالاتر و اختلاف میانگین آن در دو فصل بهار و تابستان معنی دار بود (03/0 =p) درحالی که این اختلاف برای دو فلز کروم و کادمیوم معنی دار نبود. رابطه معنی داری بین غلظت فلزات و نوع منبع آب مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه مقادیر کروم، کادمیوم در تمام و سرب در اکثر مناطق پایین تر از حد استانداردها بوده است، به نظر می رسد بافت کهنه و فرسوده لوله های آبرسانی می تواند در برخی از نقاط منجر به افزایش غلظت فلزات به ویژه سرب شود. لذا به علت خاصیت تجمعی این فلزات لازم است اقدامات مقتضی از سوی سازمان های مربوطه به عمل آید.

    کلید واژگان: آب آشامیدنی, غلظت فلزات سنگین, روش اسپکتروفتومتری
    Hossein Alidadi, Roya Peiravi, Ali Akbar Dehghan, Mohammad Vahedian, Hamideh Moalemzade Haghighi, Aminreza Amini
    Background

    Heavy metals are one of the compounds that can enter the water sources through different ways. Consumption of heavy metals in amounts that exceed standard levels is associate with risks such as toxicity and carcinogenesis and development of disease.. This study was carried out to determine heavy metals concentration (Cr،Cd &Pb) in Mashhad drinking water and its comparison with national and international standards.

    Methods

    This cross study was done in spring and summer 2011، samples were collected from different points of urban drinking water network according to the standard methods، and tested by atomic absorption spectrophotometeric method. Health centers were selected as sampling stations because they cover the entire city. Data were analysed by SPSS and One-way ANOVA، Paired t- test and One sample t- test on the significant level p<0. 05.

    Results

    Cadmium (Cd) and Chrome (Cr) concentrations did not exceed national and international standards، only Lead (Pb) concentration was slightly higher than standard level in some areas and its mean difference in spring and summer was significant (p=0. 03)، while this difference was not significant for Cr and Cd. There was no significant correlation between the metals concentrations and water sources.

    Conclusions

    It seems the old water pipes can lead to an increase in metals concentrations particularly Pb in some areas of the city since that Cr&Cd concentrations in whole and Pb concentration in major areas were lower than the standard. There for، due to cumulative effects of these metals، it is necessary to conduct needful measures by responsible agencies.

    Keywords: Drinking water, Heavy metals concentration, Spectrophotometeric method
  • Roya Peiravi, Hossein Alidadi, Ali Akbar Dehghan, Mohammad Vahedian
    Background
    Existence of heavy metals, may have adverse effects on consumers. This study was carried out to determine some heavy metals concentrations (cadmium, chromium and lead) in Mashhad drinking water network.
    Materials And Methods
    In this cross study, samples were collected from different points of urban drinking water network according to the standard methods, and tested by atomic absorption spectrophotometeric method.
    Results
    Cadmium and chromium concentrations did not exceed national and international standards, only lead concentrations were slightly higher than standard rate in some areas and its mean difference spring and summer was significant (p=0.03).
    Conclusion
    It is necessary to do needful measures by responsible company because of the metals importance.
    Keywords: Drinking water, Heavy metals, Chromium, Cadmium, Lead
  • Mohammad Vahedian, Shahroodi, Farkhondeh Amin, Shokravi, Alireza Hidarnia, Hadi Jabbari Nooghabid
    Aims
    Most of the world population who is at work and production age does not have appropriate and regular physical activity for various reasons. Accordingly, the researchers tried to evaluate the effect of physical activity predictors of employees through the path analysis based on the Pender's Health Promotion Model (HPM). Methods and Materials: We conducted this study on 359 employees of the milk and milk powder production factories in Mashhad. A questionnaire consisted of items related to the structure of the Pender's Health Promotion Model (Perceived Benefits, Perceived Barriers, Prior Related Behavior, Perceived Self-Efficacy, Activity Related Affect, Personal Factors, Interpersonal Influences and Situational Influences) and the IPAQ standard questionnaire related to the physical activity were designed and applied in interviews as data collection instruments.
    Findings
    One fourth of the employees had proper physical activity. Generally, structures of the Pender's Health Promotion Model predicted 34.8 % of the physical activity behavior variance. Regression analysis has shown that the predictability of Prior Related Behavior, Perceived Self-Efficacy, Personal Factors, Activity Related Affect and Interpersonal Influences are significant and Situational Influences are nearly significant. Prior Related Behavior (β = 0.45, P < 0.000) and Self-Efficacy (β = 0.17, P
    Conclusions
    The findings of the study revealed that HPM is efficient in identifying and predicting the physical activity behavior. This pattern can be used as a framework for planning and implementing educational interventions in order to improve the physical activity of the adult employees.
    Keywords: Prediction, Physical activity, Pender's Health Promotion Model, Adult, Employee
  • Mohammad Vahedian, Adeleh Alinia, Reza Attarzadeh, Habibollah Esmaeeli
    Background
    The studies show low level of physical activity among girls in different societies. Moreover, there are some cultural barriers for Iranian women exercising in public places. In addition, physical activity declines precipitously with increased age among adolescents, especially in girls..
    Objectives
    The aim of this study was to identify the relation between physical activity level and the structures of Trans-theoretical model (TTM)..
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was conducted on 423 female students of Tonekabon in Iran. Participants completed the demographic questionnaires, the TTM’s structural questionnaires as well as the international physical activity questionnaire short form for assessing the levels of physical activity (IPAQ-SF)..
    Results
    The age mean of the students was 15.34 ± 0.67 years. The balance decisional questionnaire (69.19 ± 8.35) and process of change (56.81 ± 12.76) questionnaire received the highest average scores. The majority of the students (67.4%) were at the pre-operational stage (pre-contemplation, contemplation, preparation); while 257 (60.8%) of students reported to have light physical activity or no activity. Self-efficacy had the strongest correlation with the levels of physical activity..
    Conclusions
    We identified the self-efficacy structure as the most effective factor of physical activity performance. Thus, enhancing the self-efficacy may be useful in order to promote the practice of physical activity..
    Keywords: Motor Activity, Self Efficacy, Students
  • Jalal Vahedian, Amir Mohsen Jalayifar, Mohammad Reza Keramati, Fatemeh Nabavizadeh, Mohammad Vahedian
    Introduction. For continuous hemodialysis, an appropriate vascular access, mostly through an arteriovenous fistula (AVF), is crucial. The Brescia-Cimino (BC) method is a common surgical method for AVF creation. However, this method is sometimes not possible, due to a small venous diameter or its wide distance from the artery. We evaluated the success rate of bifurcated vein patch (BVP) technique as an alternative method to BC for AVF placement in hemodialysis patients. Materials and Methods. Candidates for AVF vascular access for hemodialysis were assigned into 2 groups of 50 patients, and AVF was placed using the BC method in one group and the BVP method in the other group. Immediate AVF thrill after the operation, first-day postoperation thrill, weighting period, and nursing staff satisfaction for hemodialysis were compared between the BC and BVP methods. Results. Although the weighting period in the BVP group was longer than that in the BC group, other parameters were similar between the two groups. The AVF thrill intensity after the operation was good to excellent in 87% of the cases with the BC method and good in 95% of those with BVP. Satisfaction of dialysis nursing staff during hemodialysis was reported as 87% good and 4% average in the BC group and 75% good and 20% average in the BVP group. Conclusions. Bifurcated vein patch can be an appropriate alternative technique for cases in which the commonly used BC method is not possible for AVF placement
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمد واحدیان شاهرودی
    دکتر محمد واحدیان شاهرودی
    استاد تمام آموزش بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال