به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

naser panjehkeh

  • داود بیات ترک*، ناصر رادمان، محمد رضی نتاج، مجید طاهریان
    سابقه و هدف

    بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی یکی از مهم ترین عوامل خسارت زای و  عامل محدود کننده کشت پنبه در سراسر جهان است. این بیمارگر باعث کلروز برگ، نکروز یا پژمردگی، ریزش برگ یا غوزه و حتی مرگ گیاه  می شود. همچنین باعث کاهش کمی و کیفی محصول  می شود. با توجه به اهمیت اقتصادی بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی پنبه، بهترین روش مبارزه با این بیماری استفاده از ارقام متحمل به بیماری است. بنابراین اصلاح و پرورش ارقام مقاوم در طیف گسترده ای به عنوان یکی از موثرترین روش های کنترل محسوب می شود. این آزمایش به منظور تعیین اثر بیماری بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی ارقام پنبه در راستای شناسایی ژنوتیپ های متحمل انجام شد.

    مواد و روش ها: 

    آزمایش در طی دو سال 1399- 1400 و به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه مرکز تحقیقات آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی (بخش گیاه پزشکی) انجام شد. در سال اول ده رقم تجاری پنبه ایران متعلق به گونه Gossypium hirsutum کشت شدند. در آزمایش سال اول صفات زراعی پنبه از قبیل ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد شاخه رویا، قطر طوقه، اندازه سطح برگ، شدت بیماری، شاخص کلروفیل، محتوای نسبی آب برگ و  هدایت الکتریکی اندازه گیری گردید. در سال دوم، دو رقم متحمل (بختگان) و حساس (ورامین) منتج از آزمایش سال اول همراه با رقم مقاوم ترموس 14 در گلخانه کشت گردید. در این مرحله ارزیابی میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول و  فنل کل در زمان های مختلف بعد از تلقیح با  قارچ بیمارگر انجام شد. تمام صفات اندازه گیری شده در طی دو سال با استفاده از نرم افزار آماری SAS تجزیه واریانس و  با استفاده ازآزمون دانکن، میانگین ها مقایسه شدند.

    یافته ها

    در سال اول مشخص گردید در بین ده ژنوتیپ کشت شده، تمام صفات زراعی (به غیر از ارتفاع) در رقم بختگان بیشتر و در رقم ورامین کمتر از ارقام دیگر بود. تحت شرایط آلودگی بیشترین شدت بیماری مربوط به ارقام ورامین و کوکرهاندرد بود. در حالی که کمترین شدت بیماری مربوط به رقم بختگان بود. صفات فیزیولوژیک مانند شاخص کلروفیل، محتوای نسبی آب در رقم بختگان بیشتر و در ورامین کمتر بود. در مورد نشت الکترولیتی غشاء (پایداری نسبی غشاء) این قضیه برعکس بود. در سال دوم یافته ها از این قرار بود در بین سه ژنوتیپ کشت شده به ترتیب ترموس14 (مقاوم)، بختگان (متحمل) و ورامین (حساس)، میزان صفات بیوشیمایی پرولین، کربوهیدرات و فنل کل افزایش قابل توحهی در گیاهان آلوده نسبت به گیاهان شاهد (عدم تلقیح با قارچ بیمارگر) داشت.

    نتیجه گیری

    بنابراین گیاهان با تعداد شاخ و برگ بیشتر، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب بالاتر، نشت الکترولیتی پایین تر، میزان پرولین، کربوهیدرات و فنل بیشتر در مقابل آلودگی به این بیماری تحمل بیشتری دارند.

    کلید واژگان: تنش, بیماری, صفات زراعی, فیزیولوژیکی, پنبه
    Davood Bayat Tork *, Naser Panjehkeh, Mohammad Razinataj, Majid Taherian
    Background and objectives

    Verticillium wilt disease is one of the most important damaging and limiting factors for cotton production worldwide. This pathogen causes leaf chlorosis, necrosis or wilt, leaf or pollen drop, and even plant death. It also reduces the quantity and quality of the product. Because of the economic importance of the cotton disease Verticillium wilt, the best way to control this disease is to use tolerant varieties. Therefore, breeding resistant varieties in a wide range is considered one of the most effective control methods. This experiment was conducted to determine the effect of the disease on the morphological and physiological characteristics of cotton cultivars in order to identify tolerant genotypes

    Materials and methods

    The experiment was carried out during two years 2020-2021 and in a factorial form in a completely randomized design with three replications in the greenhouse of Khorasan Razavi Agricultural Education and Natural Resources Research Center (Plant Protection Department). In the first year, ten Iranian cotton cultivars belonging to Gossypium hirsutum were cultivated. In the first year experiment, cotton agronomic traits such as plant height, number of leaves, number of branches, crown diameter, leaf area size, disease severity, chlorophyll index, relative leaf water content and electrical conductivity were measured. In the second year, two tolerant cultivars (Bakhtegan) and sinsitive (Varamin) resulting from the first-year experiment were cultivated in the greenhouse along with the resistant cultivar of Thermous 14. At this stage, the amount of proline, soluble carbohydrates and total phenol was evaluated at different times after inoculation with the pathogenic fungus. All traits measured over two years using SAS statistical software were analysis of variance and the means were compared using Duncan's test.

    Results

    In the first year, it was found that among the ten genotypes grown, all agronomic traits (except plant height) were higher in the Bakhtegan cultivar and lower in the Varamin cultivar than in the other cultivars. Under infection conditions, disease severity was highest in Varamin and Cocker100 cultivars. The lowest severity of the disease was in the variety Bakhtegan. Physiological traits such as chlorophyll index and relative water content were higher in Bakhtegan and lower in Varamin. The opposite was true for membrane electrolyte losses. In the second year, it was found that in the three cultivated genotypes Thermous14 (resistant), Bakhtegan (tolerant), and Varamin (sensitive), the amount of biochemical traits proline, carbohydrate, and total phenol was significantly increased in the infected plants compared to the control plants (no inoculation with pathogenic fungi).

    Conclusion

    Therefore, plants with more leaves, higher chlorophyll index and relative water content, lower electrolyte leakage, more proline, carbohydrates and phenols are more resistant to infection.

    Keywords: Stress, disease, agronomic traits, physiological, cotton
  • داود بیات ترک*، ناصر پنجه که، هوشنگ علیزاده، محمد رضی نتاج، سید مهدی فاطمی
    مقدمه و هدف

    بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی یکی از مهم ترین عوامل خسارت زای و عامل محدود کننده کشت پنبه در سراسر جهان است. این بیماری باعث کاهش کمی و کیفی محصول می شود. با توجه به اهمیت اقتصادی بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی پنبه، بهترین روش مبارزه با این بیماری استفاده از ارقام متحمل به بیماری است. این آزمایش به منظور تعیین اثر بیماری بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی ارقام پنبه در راستای شناسایی ژنوتیپ های متحمل انجام شد.

    مواد و روش ها

    آزمایش در سال 1399 و  در گلخانه مرکز تحقیقات آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی (بخش گیاه پزشکی مشهد) انجام شد. ده رقم تجاری پنبه ایران متعلق به گونه Gossypium hirsutum شامل ورامین، ساحل، بختگان، خورشید، ارمغان، مهر، کوکر، خرداد، کاشمر و  دلتاپاین به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا  تصادفی در سه تکرار در گلخانه کشت شدند. فاکتور اول ارقام پنبه و فاکتور دوم آلوده سازی ارقام پنبه با جدایه قارچی بود.

    یافته ها

    نتایج تجزیه واریانس صفات اندازه گیری شده برروی ژنوتیپ های مورد بررسی نشان داد رقم های مورد آزمایش از نظر تعداد برگ، قطر طوقه، تعداد شاخه، سطح برگ، شاخص کلروفیل، شدت بیماری، محتوای نسبی آب برگ و نشت الکترولیتی غشاء در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری داشتند. این اختلاف از نظر ارتفاع بوته دیده نشد. مقایسه میانگین صفات فوق (به جز ارتفاع بوته) در تیمار سطوح آلودگی، اشاره بر این موارد داشت که گیاهان پنبه تلقیح شده با قارچ بیماری زای پژمردگی ورتیسیلیومی نسبت به گیاهان شاهد یا کنترل (عدم آلودگی با قارچ) تعداد برگ، تعداد شاخه، سطح برگ و قطر طوقه کمتری داشتند. مقایسات میانگین صفات فوق بین ژنوتیپ ها انجام شد. برخی ژنوتیپ ها  از نظر صفات مورد مطالعه برتر  و برای آزمایشات مزرعه ای می توانند انتخاب شوند. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل آلودگی × رقم برای تمام صفات (به جز ارتفاع بوته)، در سطح 1 درصد معنی دار گردید. تحت شرایط آلودگی بیشترین شدت بیماری مربوط به ارقام ورامین و کوکرهاندرد بود. در حالی که کمترین شدت بیماری مربوط به رقم بختگان بود.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی باعث کاهش تعداد برگ، تعداد شاخه رویا، سطح برگ، قطر طوقه، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب می شود. در حالی که این بیماری باعث افزایش نشت الکترولیتی غشاء سلولی می گردد. در این رابطه، بین شدت بیماری و تعداد برگ، شاخه رویا، قطر طوقه و شاخص کلروفیل همبستگی فنوتیپی منفی و معنی داری مشاهده شد. بین شدت بیماری و نشت الکترولیتی غشاء همبستگی فنوتیپی مثبت و معنی داری وجود داشت. بنابر این گیاهان با تعداد شاخ و برگ بیشتر، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب بالاتر و نشت الکترولیتی پایین تر، در مقابل آلودگی به این بیماری تحمل بیشتری دارند.

    کلید واژگان: تحمل, پنبه, مورفولوژی, فیزیولوژی, ورتیسیلیوم
    Davood Bayat Tork*, Naser Panjehkeh, Hoshang Alizadeh, Mohammad Razi-Nataj, Seied Mehdi Fatemi
    Introduction and Objective

    Verticillium wilt disease is one of the most important damaging and limiting factors of cotton cultivation worldwide. This disease reduces the quantity and quality of the product. Due to the economic importance of Verticillium wilt cotton disease, the best way to control this disease is to use tolerant cultivars. This experiment was performed to determine the effect of disease on morphological and physiological characteristics of cotton cultivars in order to identify tolerant genotypes.

    Materials and Methods

    The experiment was conducted in 2020 in the greenhouse of Khorasan Razavi Agricultural Education and Natural Resources Research Center (Mashhad Plant Protection Department). Ten commercial Iranian cotton cultivars belonging to Gossypium hirsutum including Varamin, Sahel, Bakhtegan, Khorshid, Armaghan, Mehr, Koker, Khordad, Kashmar and Deltapine were planted in factories in a completely randomized design with three replications in the greenhouse. The first factor was cotton cultivars and the second factor was the contamination of cotton cultivars with fungal isolates.

    Results

    The results of analysis of variance of the measured traits on the studied genotypes showed that the tested cultivars in terms of leaf number, crown diameter, number of branches, leaf area, chlorophyll index, disease severity, relative leaf water content and electrolyte leakage membranes were significantly different at the 1% probability level. This difference was not observed in terms of plant height. Comparison of the mean of the above traits (except plant height) in the treatment of contamination levels, indicated that the cotton plants  inoculated with the pathogenic fungus Verticillium wilt compared to control plants (no fungal infection) had lower number of leaves, number of branches , leaf area and crown diameter. Mean comparisons of the above traits were performed between genotypes. Some genotypes can be selected for field experiments in terms of superior study traits. The results of comparing the mean interaction of infection × cultivar for all traits (except plant height) were significant at 1% level. Under the conditions of infection, the highest severity of the disease was related to Varamin and Cocker-handard cultivars. While the lowest severity of the disease was related to Bakhtegan cultivar.

    Conclusion

    The results showed that Verticillium wilt disease reduces the number of leaves, number of branches, leaf area, crown diameter, chlorophyll index and relative water content. While this disease increases the electrolyte leakage of cell membrane. In this regard, a negative and significant phenotypic correlation was observed between disease severity and number of leaves, branch, crown diameter and chlorophyll index. There was a positive and significant phenotypic correlation between disease severity and membrane electrolyte leakage. Therefore, plants with more leaves, higher chlorophyll index and relative water content and lower electrolyte leakage are more resistant to infection.

    Keywords: Cotton, Morphology, Physiology, Tolerance, Verticillium dahlia
  • بتول صادقی*، محمد سالاری، سعید میرزایی، ناصر پنجه که، سید کاظم صباغ
    ببیماری لکه موجی یا پژمردگی زود هنگام گوجه فرنگی از بیماریهای مهم گوجه فرنگی است که باعث کاهش کمی و کیفی محصول می شود. اما اطلاعات کمی در زمینه مکانیسم های مولکولی درگیر در دفاع میزبان موجود است. در این پژوهش به منظور درک بهتر پاسخ های مولکولی دفاعی، تغییرات پروتیوم برگ ارقام حساس و مقاوم گوجه فرنگی در تعامل با A. solani با استفاده از الکتروفورز دو بعدی مورد بررسی قرار گرفت. مجموعا از 610 لکه تکرار پذیر ، 29 لکه دارای بیان معنی داری در ارقام حساس و مقاوم تیمارشده با بیمارگر بودند. شناسایی این لکه ها نشان داد که آنها در مسیرهای عملکردی استرس و دفاع، انرژی و متابولیسم، فتوسنتز و بیوسنتز پروتئین، و انتقال سیگنال دخالت داشتند. پروتئین های درگیر در استرس و دفاع(پروتئین های وابسته به بیماریزایی و پروتئین های در گیر در مسیر بیوسنتز ترکیبات فنلی) بیشترین فراوانی را داشتند. نتایج نشان داد که پروتئین های درگیر در تقویت دیواره سلولی، متابولیت ها و ترکیبات فنلی مهمترین نقش را در پاسخ های دفاعی و افزایش مقاومت گیاه در برابر بیمارگر A. solani دارند. نتایج این پژوهش می تواند در به کارگیری منابع جدید ژنتیکی برای تولید ارقام مقاوم گوجه فرنگی به بیماری لکه موجی موثر واقع شود.
    کلید واژگان: لکه موجی, الکتروفورز دو بعدی, مقاومت
    Batoul Sadeghi *, Mohammad Salari, Saeid Mirzaei, Naser Panjehkeh, Seated Kazem Sabbagh
    Early blight is one of the major diseases of tomato that reduce the quality and quantity of the product. Regarding the molecular mechanisms involved in the host defense to the pathogen, little information is available to realize the mechanisms of defense response of tomato to pathogenic fungus Alternaria solani. In this research, the protein profile (proteome) of tomato leaves were investigated using two-dimensional electrophoresis. A total of 610 detection protein showed 29 different expression proteins in resistant and susceptible cultivars. These proteins mainly involved in stress and defense, energy and metabolism, photosynthesis, protein biosynthesis, and signal transduction. Proteins involved in stress and defense such as pathogencity related proteins (PR) and biosynthesis of phenolic metabolite were the most frequent. The most important defense mechanisms of the plant against A. solani were strengthening of the cell wall and antimicrobial phenolic compounds. The results of this study can be used to production of resistant varieties of tomato against A.solani.
    Keywords: Early blight, Two-dimensional electrophoresis, Resistance
  • محمدرضا میرزایی*، ناصر پنجه که، محمد سالاری، رسول زارع، مهدی پیرنیا، شیراحمد سارانی

    بیمارگرهای عامل بیماری زنگ سفید گیاهان (Albuginales, Oomycota) شامل سه جنسAlbugo ، Pustula و Wilsoniana هستند که روی میزبان های تیره Brassicaceae، راسته Caryophyllales و زیر رده Asteridae بیماری زا می باشند. این تحقیق با هدف ارایه اطلاعات جدید از راسته Albuginales در ایران انجام شد. در راستای نمونه برداری از زنگ سفید گیاهان، بازدیدهایی از برخی مناطق شمالی و شرقی ایران در بازه زمانی 1396-1399 صورت گرفت. بر اساس صفات ریخت شناسی و داده های مولکولی مبتنی بر ژن های ITS وCox2 گونه های Albugo lepidii روی Lepidium sativum ، A. koreana روی Camelina transcaspica، Albugo arenosa از Strigosella africana، A. candida روی میزبان های متعدد، A. occidentalis از اسفناج و Wilsoniana portulacae روی Portulaca sp. شناسایی شدند. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، وقوع گونه A. candida روی میزبان های Eruca sativa، Raphanus sativus و Goldbachia laevigata از ایران و روی میزبان های Sinapis arvensis،Savignya parviflora ، Isatis leuconeura و Sisymbrium altissimum برای دنیا بر اساس ریخت شناسی و داده های مولکولی تایید می شود، گونه Sisymbrium septulatum نیز به عنوان میزبان جدید برای آن گزارش می شود. همچنین بیماری زنگ سفید با عامل A. candida به عنوان اولین بیماری روی جنس Savignya از ایران گزارش می شود. آرایه های Albugo lepidii و A. koreana برای میکوبیوتای ایران جدید می باشند. توصیف کامل همراه با تصاویر و موقعیت فیلوژنتیکی برای دو گونه Wilsoniana portulacae وAlbugo occidentalis ارایه میگردد.

    کلید واژگان: Albuginales, ریخت شناسی, فیلوژنی
    Mohammad Reza Mirzaee *, Naser Panjehkeh, Mohammad Salari, Rasoul Zare, Mahdi Pirnia, Shirahmad Sarani

    The pathogens causing white blister rusts (Albuginales, Oomycota) comprises three genera including Albugo, Pustula and Wilsoniana infecting species of Brassicaceae, Caryophyllales and Asteridae, respectively. The current study contributes with new knowledge on Albuginales in Iran. An extensive survey for sampling white blister rust specimens was performed during the 2017-2020 growing season in some regions in Eastern and Northern Iran. Based on morphological and molecular (Cox2 and ITS) data Albugo lepidii on Lepidium sativum, A. koreana on Camelina transcaspica, Albugo arenosa on Strigosella africana, A. candida on various hosts, A. occidentalis on spinach and Wilsoniana portulacae on Portulaca sp. were identified. Our results, represent the first morphologically and molecularly verified report of A. candida on Goldbachia laevigata, Raphanus sativus, Eruca sativa from Iran and on Sinapis arvensis, Savignya parviflora, Isatis leuconeura and Sisymbrium altissimum worldwide. Sisymbrium septulatum is reported as Matrix nova for A. candida. White blister rust caused by A. candida is reported for the first time on a member of the genus Savignya in Iran. Albugo lepidii and A. koreana are new records for Iranian mycobiota. Detailed descriptions and illustrations along with phylogenetic placement here are provided for Wilsoniana portulacae and Albugo occidentalis.

    Keywords: Albuoginales, Morphology, phylogeny
  • عباس داودی*، ناصر پنجه که، کبری مسلم خانی، عبدالحسین طاهری
    Abbas Davoodi*, Naser Panjehkeh, Cobra Moslemkhani, Abdolhossein Taheri

    Pepper Capsicum annuum is one of the important vegetable crops in Iran, especially north of Iran. Various symptoms of stolbur, including limited growth, small and chlorotic leaves, spoon-shaped leaflets, and sterility or fruit alterations, were detected in samples collected from the pepper field in Qazvin province. DNA was extracted from midribs and petioles of pepper leaves using CTAB-based methods. The phytoplasma in all symptomatic pepper plant parts was detected by direct and nested polymerase chain reactions (PCR) using primer pairs P1/P7 and R16F2n/R16R2. The 16S rDNA sequences of phytoplasma isolate were deposited in GenBank (MN877916). Based on phylogenetic studies of the 16S rDNA region, the results of enzymatic digestion of the fragment obtained by amplification with R16F2n/R16R2 primer and virtual RFLP, phytoplasma agent associated with stolbur pepper disease was detected to belong to 16SrXII group and 16XII-A subgroup. According to our knowledge, this is the first report of pepper stolbur disease in Iran.

    Keywords: 16SrXII-A, RFLP, Stolbur, Pepper, Phytoplasma
  • امیرمسعود حیدری نژاد، ناصر پنجه که، سید کاظم صباغ*، محمد سالاری، محمدرضا سرافراز اردکانی

    آ. قارچ Aspergillus nigerمیکروارگانیسمی است که آنزیم های گروه پکتیناز را در سطوح بالایی تولید می کند. در این قارچ ژن های PgaA خانواده شماره 28 گلیکوزید هیدروزلازها که آنزیم های پلی گالاکتوروناز ترشح می کنند را کد می کنند. جلبک های سبز و جلبک های سبز-آبی با داشتن ترکیبات پکتینی، سلولزی و همی سلولزی زایلان، آرابینوزایلان و غیره در ساختار خود می توانند به عنوان پیش ماده برای تولید آنزیم های سلولاز، زایلاناز و پکتیناز در قارچ ها عمل نمایند. در این پژوهش تاثیر غلظت های 500 و 1000 میکروگرم در میلی لیتر عصاره جلبک سبز Spirogyra sp. بر میزان ترشح آنزیم پکتیناز و همچنین سطح بیان ژن PgaA در بازه های زمانی چهار و هشت روز پس از افزودن عصاره جلبک به محیط کشت، با استفاده ازتکنیک Quantitative Real-time PCR ارزیابی گردید.. بیشترین میزان ترشح آنزیم در روز هشتم پس از اضافه کردن عصاره جلبک با غلظت 100 میلی گرم در میلی لیتر به محیط کشت مشاهده شد (28/4 واحد بر میلی لیتر). آنالیز بیان ژن PgaA نشان داد که بیشترین میزان سطح بیان ژن مربوط به بازه زمانی 4 روز بعد از افزودن عصاره جلبک به محیط کشت با غلظت 1000 میکرو گرم ر میلی لیتر بوده است:.با توجه به تاثیر مثبت ترکیبات جلبک اسپیژوژیر بر میزان بیان ژن رمز کننده آنزیم های پکتیناز و افزایش ترشح آنزیم چنین نتیجه گیری می شود که میکروجلبکها می تواننند منابع بسیار مناسبی جهت تولید آنزیم از قارچ های مستعد باشند و در صنایع بیوتکنولوژی مورد استفاده قرار گیرند

    کلید واژگان: اسپیروژیر, آنزیم پلی گالاکتوروناز, بیان ژن, تکنیک Real-time PCR, جلبک سبز
    AmirMasoud Heydari Nezhad, Naser Panjehkeh, Seayed Kazem Sabbagh *, Mohammad Salari, MohammadReza Sarafraz Ardakani

    Aspergillusniger is one of the microorganisms that produce the pectinase enzymes group of the at high levels. In this fungus, PgaA genes code Glycoside hydrolase family 28 that secrete polygalacturonase enzymes. Green algae (Chlorophyceae) and blue-green algae (Myxophyceae) having pectin, cellulose and hemicellulose compounds such as xylan, arabinoxylan in their structure could act as a precursor to the production of cellulase, xylanase and pectinase enzymes in fungi. In this work, the effect of green algae extract ; Spirogyra sp. at 500 and 1000 mg/mL concentration on the rate of pectinase enzyme secretion and the relative expression of PgaA gene at 4 and 8 day after adding algae extract to culture medium was evaluated using qRT-PCR analysis. . The highest level of enzyme secretion was observed at 8th days after algae extract adding to culture medium at 1000 mg/mL concentration( 4.28 U/ml). Gene expression analysis of PgaA gene showed that the highest expression level was relted to 4th days time interval after adding alge extract at 1000 mg.mL (10/142). According to positive effect of spirogyra algae compounds on expression level of PgaA gene responsible to pectinase production and increase of enzyme secretion, it is concluded that microalgaes could be used as important sources of enzyme production from favorable fungi and could be useful in biotechnological industry

    Keywords: Gene expression, Green algae, pectinase, PgaA gene, real-time PCR
  • بتول صادقی، محمد سالاری*، سعید میرزایی، ناصر پنجه که، سید کاظم صباغ
    لکه موجی از بیماری های مهم گیاه گوجه فرنگی است که سبب کاهش کمی و کیفی محصول می شود. با توجه به کاربرد بی رویه آفت‏کش‏ها در مهار این بیماری شناسایی سازوکارهای دفاعی گیاه در برابر بیمارگر می تواند در شناساندن ارقام مقاوم و مهار زیان بیمارگر سودمند واقع شود. در این پژوهش برخی دگرگونی های زیست‏شیمیایی و الگوی تظاهر ژن های PR1b1 و WRKY33 به روش qRT-PCR در رقم مقاوم Super 2270 و حساس CH Flat در برابر Alternaria solani  بررسی شدند. نمونه برداری در پنج بازه زمانی با سه تکرار انجام شد. نتیجه ها نشان دادند که فعالیت گوایکول پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز و میزان رونوشت ژن های موردبررسی پس از مایه زنی گیاه با بیمارگر در رقم مقاوم و حساس افزایش یافت ولی میزان این افزایش در رقم مقاوم بیشتر بود. میزان تجمع پراکسید هیدروژن در رقم مقاوم در ساعت‏های نخستین به سرعت افزایش یافت و به بیشترین مقدار خود رسید درحالی که تجمع آن در رقم حساس در مراحل پسین آلودگی نیرومندتر و بیشتر بود. نتیجه ها نشان دادند که القاء پاسخ های اکسیدانی و آنتی اکسیدانی و هم چنین فعالیت ژن های موردبررسی بخشی از سازوکارهای دفاعی گوجه فرنگی در برابرA. solani است.
    کلید واژگان: بیان ژن, بیماری زایی, زیست‏شیمیایی, واکنش دفاعی
    Batul Sadeghi, Mohammad Salari *, Saeid Mirzaei, Naser Panjehkeh, Seyed Kazem Sabbagh
    Early blight disease is one of the most common foliar diseases of tomato, which causes a great reduction in the quantity and quality of its yield. Regarding the use of fungicides in controlling this disease, identification of plant defense mechanism against the pathogen can be useful in introducing resistant cultivars and controlling the damage of the pathogen. In this research, several biochemical changes and expression patterns of PR1b1 and WRKY33 genes were investigated by qRT-PCR in a resistant cultivar Super 2270 and a susceptible cultivar CH Flat infected with the fungus Alternaria solani. Sampling was done during five intervals with three replications. The hydrogen peroxide accumulation, activity of defense enzymes Guacul peroxidase, Catalase and Superoxide dismutase enzymes, and the number of transcripts of genes was found to be increased in a challenge with the pathogen. The activity of these enzymes and genes were higher in the resistant cultivar. H2O2 accumulated rapidly in the resistant cultivar leaf tissues and peaked during the early stages of infection, whereas accumulation was stronger and more intense in the susceptible cultivar tissues in later stages.These results indicated that the induction of oxidant/antioxidant responses and the activity of genes in this study are a part of the tomato defense mechanism against the necrotrophic fungus A.solani.
    Keywords: Biochemical, defense reaction, gene expression, pathogenecity
  • علی دهقانی*، ناصر پنجه که، مصطفی درویش نیا، محمد سالاری، هادی اسدی رحمانی
    پوسیدگی ریشه و طوقه لوبیا یکی از بیماری های مهم و اقتصادی این محصول در جهان است. پراکنش و غالبیت نسبی عوامل قارچی پوسیدگی ریشه و طوقه لوبیا در مناطق و اقلیم های لوبیاکاری استان لرستان از جمله مزارع شهرستان های ازنا، الیگودرز، سلسله، دورود و بروجرد ارزیابی گردید. از نمونه برداری ها جمعا تعداد 1164 جدایه با استفاده از محیط کشت عمومی و انتخابی، جداسازی و بیماریزایی گونه های عمده روی رقم اختر ارزیابی و اثبات گردید. شناسایی بیمارگرهای غالب براساس ریخت شناسی پرگنه و ویژگی های میکروسکوپی انجام و با استفاده از ژن های β-tubulin و αTEF1- مورد تایید ملکولی قرار گرفت. فراوانی جدایه های قارچی و آزمایش بیماریزایی عوامل قارچی نشان داد که F. solani، با 33/42 درصد ، مهمترین عامل پوسیدگی ریشه لوبیا در استان و پس از آن، F. oxysporum، Macrophomina phaseolina و Rhizoctonia solani به ترتیب 26/55 ، 15/55 و 7/73 درصد از جدایه ها را به خود اختصاص دادند. فراوانی جدایه های قارچی در شهرستان های سلسله، بروجرد، ازنا ، دورود و الیگودرز به ترتیب 24/57، 18/64، 16/58، 15/20 و 8/25 درصد بود. فراوانی جدایه‎های قارچی بدست آمده در مراحل رشد اولیه، گل دهی و غلاف دهی میزبان لوبیا به‎ترتیب 20/70، 26/37 و 52/95 درصد بود. براساس انطباق اقلیمی مناطق نمونه برداری ، بیشترین فراوانی عوامل قارچی در اقلیم نیمه مرطوب معتدل ارزیابی گردید.
    کلید واژگان: پوسیدگی ریشه و طوقه, لوبیا, پراکنش اقلیمی, لرستان
    Naser Panjehkeh, Mostafa Darvishnia, mohammad salari, Hadi Asadi Rahmani
    Common bean root rot which is a fungal disease is an economically important diseases of the crop product worldwide. Distribution and relative dominance of the disease was investigated in the farms of the major bean cultivating regions and clima of Lorestan province including Azna, Aligudarz, Selseleh, Doroud and Borujerd. Totally, 1164 isolates were obtained using general and selective culture. Pathogenicity of isolates evaluated and confirmed on Akhtar cultivar. The dominant pathogenic fungi were identified based on colony morphology and microscopic characteristics, and then confirmed by molecular technique using β-tubulin and TEF1- αgenes. Frequency of fungal isolate and the pathogenicity tests showed that F. solani, with 33.42 % isolation frequency was the most important causal agent of common bean root and crown rot in Lorestan province, and followed by F. oxysporum, Macrophomina phaseolina and Rhizoctonia solani with 26.55, 15.55 and 7.73 %, respectively. Frequency of roor rot pathogens distributed across bean farms of Selseleh, Borujerd, Azna, , Doroud and Aligudarz were 24.57, 18.64, 16.58, 15.20 and 8.25 %. respectively. The frequency of the pathogen isolated from common bean plants at the early growth, flowering and podding stages was 20.70, 26.37 and 52.92 %, respectively. Based on Climate zoning, the highest frequency of fungal agents was evaluated in semi-humid temperate clima.
    Keywords: Root, crown rot, common bean, Climatic distribution, Lorestan
  • نجمه غزلباش، ناصر پنجه که *، زهرا تنهامعافی، سیدکاظم صباغ، محمد سالاری، محسن اسماعیل زاده
    Najmeh Ghazalbash, Naser Panjehkeh, Zahra Tanhamaafi, Seyed Kazem Sabbagh, Mohammad Salari, Mohsen Esmaeilzadeh Moghaddam

    The effects of salicylic acid (SA) nano-formulation on expression of peroxidase (113-114) genes and peroxidase and phenylalanine ammonia lyase (PAL) were investigated in wheat cultivar (Bezostaya) susceptible to Heterodera filipjevi. The wheat roots and leaves were randomly divided into control group and groups exposed to 62.5, 125 and 250μg/ml SA. A spectrophotometric analysis was carried out using root extracts from infected plants at 4, 7 and 11days post inoculation with nematode (DAI) for peroxidase and PAL. The expression of peroxidase (113-114) genes was evaluated by Real time PCR analysis. Peroxidase activity was significantly increased in treatments exposed to 250μg/ml of nanosalicylic acid at 11 DAI. Phenylalanine ammonia lyase activity was induced in the treatments exposed to 250 and 125μg/ml  nanosalicylic acid compared to the control at 4 and 7 DAI, respectively. Phenylalanine ammonia lyase activity was also increased in the treatments exposed to 62.5 and 250μg/ml of nanosalicylic acid compared to the control at 7 DAI. The expression level of peroxidase 113-114
    in wheat leaves was significantly raised at 4 DAI when 62.5μg/ml of nanosalicylic acid was used. There was also a significant difference between expression levels of peroxidase 113-114 genes at applications of 125 and 250μg/ml of SA in comparison with the control at 4 and 7 DAI, a significant decrease was revealed in the gene expression in treatments exposed to 62.5, 125 and 250μg/ml of nanosalicylic acid compared to the control at 11 DAI. It was concluded that higher concentrations of nanosalicylic acid have a potential effect on peroxidase and PAL activities in wheat infected by H. filipjevi. High concentration of nanosalicylic acid has inhibitory effects on the expression level of peroxidase gene.

    Keywords: Cereal Cyst Nematode, PAL, Peroxidase, SA
  • علی دهقانی*، ناصر پنجه که، هادی اسدی رحمانی، محمد سالاری، مصطفی درویش نیا
    پوسیدگی ریشه لوبیا ناشی از قارچ Fusarium solani f.sp. phaseoli، بیماری مهم و اقتصادی محصول لوبیا در ایران است. امروزه بهره گیری از روش های منطبق با کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست در مدیریت بیمارگر های گیاهی و نیز تا حد امکان به حداقل رساندن کاربرد سموم شیمیایی، ضرورت بسیاری دارد. این آزمایش جهت بررسی اثر کاربرد تیمارهای انفرادی و ترکیبی ریزوبیوم بومی، قارچ های میکوریز و مقایسه با تیمار شیمیایی در مزرعه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1396 در مزرعه آزمایشی ایستگاه تحقیقات سراب چنگایی با استفاده از لوبیا قرمز رقم افق اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل جدایه برتر ریزوبیوم بومی Rhizobium etli b.v. phaseoli با شناسه ملیCCSM_B011401 (R)، میکوریز Rhizophagus irregularis (M1)، میکوریزهای  R. irregularis+ Funneliformis mosseae (M1+M2)، میکوریزهای R. irregularis+ F. mosseae به علاوه باکتری ریزوبیوم  R. etli b.v. phaseoli(M1+M2+R)، باکتری ریزوبیوم R. etli b.v. phaseoli + میکوریز R. irregularis (R+M1)، تیمار شیمیایی کاربرد قارچکش (F) و کرت های شاهد که دارای آلودگی به بیمارگر، ولی بدون تلقیح ریزوبیوم و قارچ های میکوریزی بود. ریزوبیوم به شکل پودری با آغشته کردن بذور و قارچ های میکوریزی با افزودن به بستر بذر در زمان کاشت مایه زنی شد. نتایج نشان داد که بهترین تیمار آزمایش، تیمار ترکیبی تلقیح هم زمان ریزوبیوم بومی و قارچهای میکوریزی بود که تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را به طور محسوس و معنی داری به ترتیب تا 34، 9/24 ، 6/51 و 38 درصد نسبت به شاهد افزایش و وقوع بیماری پوسیدگی ریشه لوبیا را به میزان 89 درصد کاهش داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هم افزایی ناشی از تلقیح هم زمان عوامل بیولوژیک ریزوبیوم بومی برتر و قارچ های میکوریزی می تواند به دلیل کاهش چشمگیر وقوع بیماری و بهبود عملکرد و اجزاء عملکرد لوبیا جایگزین مناسبی برای سموم و کودهای شیمیایی در این محصول باشد.
    کلید واژگان: تلقیح هم زمان, هم افزایی, پوسیدگی ریشه, مهار زیستی, کنترل شیمیایی, کود زیستی
    Ali Dehghani *, Naser Panjehkeh, Hadi Asadi Rahmani, Mohammad Salari, Mostafa Darvishnia
    Fusarium root rot of common beans is an important economic disease in Iran. It is broadly suggested that farmers use ecofriendly methods of plant disease management, compatible with the sustainable agriculture to minimize the application of pesticides in the fields. The current study was conducted to investigate the effectiveness of native rhizobium, mycorrhiza and chemical treatment. The experiment was carried out in a randomized complete block design in a field experiment at Sarab Changaie Research Station in 2017 with Ofogh red-bean cultivar. The trial treatments exerted as follow, superior native rhizobium isolate Rhizobium etli b.v. phaseoli (CCSM_B011401)(R), Rhizophagus irregularis(M2), Rhizophagus irregularis + Funneliformis mosseae (M1+M2), R. irregularis + F. mosseae + R. etli b.v. phaseoli (R+M1+M2), R. irregularis + R. etli b.v. phaseoli (R+M2), fungicide treatment and control.Rhizobium powder was applied as seed treatment and mycorrhiza was added directly in seedbed during the sowing of seeds. The best result was achieved from co-inoculation of arbuscular mycorrhiza fungi and indigenous rhizobium, which showed a significant increase of the number of seeds per pod, 100 seeds weight, grain yield and biomass yield as 34, 24.9, 51.6 and 38 percent compared to control. In addition, the co-inoculation treatment reduced the incidence of bean root rot disease up to 89%. Results indicated that the synergism of indigenous rhizobia and arbuscular mycorrhiza could be useful for managing of common bean root rot disease, reducing the use of pesticides and producing the crop in a sustainable and optimized manner.
    Keywords: co-inoculation, Synergism, root rot, biological control, Chemical control, Biofertilizer
  • فاطمه رستمی، سید کاظم صباغ *، ناصر پنجه که، مهدی پیرنیا
    در این بررسی تنوع ژنتیکی و بیماری زایی جدایه های Paecilomyces formosus sakag. عامل بیماری سرخشکیدگی درختان پسته در استان های یزد و خراسان رضوی بررسی شد. بررسی تنوع ژنتیکی 50 جدایه منتخب با استفاده از نشانگر SSR، درجه بالایی از چندشکلی را در جدایه های مختلف نشان داد. با استفاده از تجزیه خوشه ایبر مبنای ضریب الگوریتم UPGMA و ضریب همانندی جاکارد، جدایه ها با سطح تشابه 75 درصد در 11 گروه قرار گرفتند. شاخص شانون، تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی (PcoA) و تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد، بیشترین میزان تغییر ژنتیکی (81درصد) درون جدایه ها توزیع شده و تنوع ژنتیکی بین جدایه، 19 درصد است. در بین آغازگرهای مورد استفاده، آغازگر PVar15 مناسب ترین آغازگر برای تعیین تنوع ژنتیکی جدایه ها تشخیص داده شد. بیشترین تنوع را در جدایه ها نشان داد. بررسی آزمون بیماری زایی و مقایسه میانگین داده ها نشان داد، جدایه های مهریز و ابرکوه در استان یزد به ترتیب بیشترین و کمترین توان بیماری زایی را دارند. نتایج همچنین نشان می دهد، بین جدایه های هر استان رابطه اختصاصی وجود دارد ولی بین جدایه های دو استان و تنوع ژنتیکی آن ها هیچ رابطه ای مشاهده نشد.
    کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, تجزیه واریانس مولکولی, توالی ساده تکراری, چندشکلی
    Fatemeh Rostami, Seyed Kazem Sabbagh *, Naser Panjehkeh, Mehdi Pirnia
    In this research, genetic diversity and pathogenicity of Paecilomyces formosusisolates, causal agent of die-back disease of pistachio trees in Yazd and Khorasan Razavi provinces were investigated. Genetic diversity of 50 selected isolates using SSR markers, showed a high degree of polymorphism between isolates. Cluster analysis based on UPGMA algorithm and Jaccard's similarity coefficient, divided the isolates into 11 groups with 75% similarity level. Shannon index, Principal coordinates analysis (PCoA) and analysis of molecular variance (AMOVA) revealed that the highest genetic variation (81%) was disturbed among isolates and genetic variation within isolates was determined as 19%. Between used primers, PVar15 was more appropriate than others to study of genetic diversity of isolates. Study of pathogenicity test and mean comparison mean of data showed that isolates of Mehriz and Abarkoh regions in Yazd province had the most and lowest aggressive isolates, respectively. Our results indicated that there is a specific relationship between the isolates of each region whereas no relationship was identified between related isolates belongs to two provinces and their genetic diversity.
    Keywords: Analysis of molecular variance, Cluster analysis, polymorphism, single sequence repeat
  • محمد بیدقی، ناصر پنجه که، راضیه رضایی
    به منظور شناسایی و کنترل بیولوژیک عوامل قارچی مولد لکه برگی گوجه فرنگی در منطقه سیستان، طی سال های 93-92 از مزارع و گلخانه های مختلف نمونه برداری به عمل آمد. جداسازی و تشخیص گونه ها با استفاده از روش های استاندارد در آزمایشگاه انجام گرفت. در مجموع 102 جدایه قارچی به دست آمد که بر اساس خصوصیات ریخت شناسی در شش گونه Alternaria alternata، A. dumosa، A. tenuissima، A. mimicula، A. tomaticolaوCladosporium cladosporiodes قرار گرفتند. همه قارچ های جداسازی شده روی گوجه فرنگی بیماریزا بودند. در این پژوهش گونه C. cladosporiodes به عنوان عامل بیماری روی گوجه فرنگی برای اولین بار از ایران گزارش می شود. به منظور کنترل بیولوژیک بیمارگر ها از مجموع 220 جدایه قارچی و باکتریایی جدا شده از ریزوسفر گوجه فرنگی، 10 جدایه به روش کشت متقابل توانایی آنتاگونیستی بالایی در برابر قارچ های بیمارگر از خود نشان دادند. این جدایه ها شامل Trichoderma harzianum، T. virensو B. subtilisبودند. در بررسی های آزمایشگاهی مشخص شد که T. harzianum، T. virens، BS1 و BS2 دارای اثرات آنتاگونیستی بالاتری بودند که بیشترین اثر بازدارندگی روی A. alternata به ترتیب 67/55، 83/52، 71/58 و 57/58 درصد داشتند. به همین دلیل این جدایه ها جهت آزمایش های بیوکنترلی در شرایط گلخانه انتخاب گردیدند. بر اساس نتایج آزمایش های گلخانه ای، جدایه های آنتاگونیست باعث کاهش شدت بیماریزایی و بهبود عملکرد صفات زراعی شدند. در این میان از قارچ های آنتاگونیست گونه T. harzianum و از جدایه های باکتریایی، جدایه BS1 عملکرد بهتری را نشان داده بودند.
    کلید واژگان: آنتاگونیست, بیوکنترل, لکه برگی گوجه فرنگی, Trichoderma, Bacillus
    Mohammad Beydaghi *, Naser Panjehkeh, Raziyeh Rezaei
    In order to identify and biological control of the causal agents of leaf spot on tomato in Sistan area, sampling from different fields and greenhouses have been done during the years of 2013_2014. Isolation and identification of species was achieved by using standard methods in laboratory. Finally, 102 fungi isolates were obtained and placed in 6 species of Alternaria alternate, A. dumosa, A. tenuissima, A. mimicula, A. tomaticola and Cladosporium cladosporiodes based on morphological characteristics. All of the isolated fungi were pathogenic on tomato. In this study, C. cladosporiodes is reported as the factor of disease on tomato for first time in Iran. For the sake of biological control of pathogens, from all 220 isolate of bacteria and fungi isolated from tomato rhizospheres, 10 isolates showed high antagonistic effects against pathogenic fungi using dual- culture tests. These isolates were Trichoderma harzianum, T. virens and Bacillus subtilis. In laboratorial studies, it had been revealed that T. harzianum, T. virens, BS1 and BS2 had higher antagonistic effects. The highest inhibitory effect on A. alternata was 55.67, 52.83, 58.71 and 58.57 percent, respectively. Because of this reason, these isolates were selected for biocontrol experiments in greenhouse conditions. Based on the results of greenhouse experiments, antagonistic isolates caused a decrease in the intensity of pathogenicity and improved the performance of crop characteristics. Among the antagonistic fungi, T. harzianum, and among the bacterial isolates, BS1 had shown a better result antifungal activity.
    Keywords: Antagonist, biological control, leaf spot of tomato, Trichoderma, Bacillus
  • Javad Abkhoo, Naser Panjehkeh*
    Background
    Silver nanoparticles (AgNPs) are between 1 nm and 100 nm in size.
    Objectives
    Different concentrations of AgNPs were tested in this research to examine antifungal activity on Fusarium oxysporum.
    Methods
    Antifungal activity of AgNPs on basis of colony formation was evaluated by in vitro Petri dish measurement.
    Results
    Different concentrations of AgNPs inhibit colony formation of F. oxysporum at different levels. As concentration of AgNPs was increased, there was a decrease in colony formation. Silver nanoparticles at the highest concentration (5000 ppm) did not fully inhibit F. oxysporum colony formation. Silver nanoparticles (5000 ppm) and colonize F. oxysporum to decrease to 35% after one hour of exposure, 27% after three hours of exposure, and 24% after five hours of exposure. The antifungal activity of AgNPs to the reduce colony formation was apparent within one hour. The spore extended time exposure to AgNPs from one to five hours significantly reduced colony formation.
    Conclusions
    The antifungal activity of AgNPs has a great potential for use in control of fungal spores.
    Keywords: Fusarium oxysporum, Antifungal Activity, Control, Silver Nanoparticles
  • حلیه حسینی، ناصر پنجه که، حسین علایی*
    تنش شوری یکی از مهم ترین فاکتورهای غیرزیستی است که میزان رشد و محصول دهی را در بسیاری از گیاهان محدود می نماید. شوری به علت تاثیر سوء روی گیاه میزبان باعث افزایش حساسیت میزبان، وقوع و توسعه بیماری های گیاهی می شود. قارچ ریشه ها قادرند که تحمل شوری برخی گیاهان را افزایش دهند. در این تحقیق تاثیر بیولوژیکی قارچ Glomus mosseae در کنترل بیماری بوته میری خیار با عامل Pythium aphanidermatum مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین تاثیر غلظت های مختلف شوری درحضور میکوریز بر میزان رشد، تغذیه گیاه و شدت بیماری بوته میری خیار ارزیابی شد. نتایج نشان داد که قارچ G. mosseae به طور معنی داری (05/0p≤) باعث کاهش شدت بیماری شد. میانگین شدت بیماری توسط بیمارگر 56 درصد بود، در حالی که در تیمارهای آغشته به میکوریز کاهشی تا 28 درصد نشان داد. علاوه بر این فاکتورهای رشدی گیاه از جمله طول ریشه و ارتفاع ساقه در تیمار های آغشته به میکوریز در خاک شور در مقایسه با گیاهان غیرآغشته به میکوریز بیشتر بود که منجر به رشد بهتر گیاه و جذب مواد غذایی توسط ریشه ها گردید. با افزایش شوری، مقدار فسفر و پتاسیم به صورت معنی داری کاهش یافت درحالی که مقدار سدیم افزایش یافت، اما در تمامی سطوح شوری آزمایش شده مقدار فسفر و پتاسیم در گیاهان آغشته به میکوریز بیشتر از گیاهان غیرمیکوریزی بود ولی مقدار سدیم کمتر بود. این نتایج نشان داد که کلنیزاسیون G. mosseae در ریشه های گیاهچه خیار می تواند از اثرات مخرب شوری و بوته میری پیتیومی بکاهد.
    کلید واژگان: Pythium aphanidermatum, تنش, تحمل شوری, میکوریز, همزیستی
    Helyeh Hosseyni, Naser Panjehkeh, Hossein Alaei *
    Salinity stress is one of the most important abiotic factors that restrict the growth and yield of many plants. Salinity can increasingly influence the host susceptibility, occurrence and development of plant diseases due to its negative effects on the host plants. Mycorrhizal fungi are able to increase the tolerance of some plants to salinity. In this study, the biological effects of Glomus mosseae were studied against cucumber damping off caused by Pythium aphanidermatum. Subsequently the effects of different concentrations of salinity in the presence of AM fungus were assessed on the plant growth, the mineral nutrient uptake and also, the disease severity of cucumber damping off on seedlings. The results showed that G. mosseae significantly (P≤0.05) decreased the disease severity. The mean of disease severity caused by the pathogen was 56%, while in treatments inoculated to mycorrhizal showed a reduction to 28%. Furthermore, the plant growth parameters including root length and plant hight increased in treatments inoculated with mycorrhizal fungus as compared with non-mycorrhizal roots in salinity soil. It can be a consequence of more nutrient uptake by roots. Content of P and K was significantly reduced by increasing salinity, whereas the level of Na increased. The plants inoculated with mycorrhizal fungus increased the nutrient content of P and K as compared to non-inoculated treatment in all levels of salinity, but the content of Na decreased. These results showed that the colonization of cucumber seedling roots by G. mosseae can reduce the deterimental effects of salinity and damping off disease caused by Pythium.
    Keywords: arbuscular mycorrhizae, symbiosis, salinity tolerance, Pythium aphanidermatum, stress
  • هدی شریفی*، محمد سالاری، سید مهدی شتاب بوشهری، ناصر پنجه که
    تاثیر تیمارهای بیولوژیک در کاهش شدت بیماری زنگ قهوه ای Puccinia recondite Rob. ex. Desemf. sp. tritici، در یک آزمایش کرت های دو بار خرد شده بر اساس طرح کاملا تصادفی در سه تکرار با قرار دادن ارقام گندم چمران و بولانی درکرت های اصلی و سه گونه قارچ تریکودرما شامل Trichoderma harzianum،T. citrinoviride و T. longibrachiatum در کرت های فرعی اول و روش های کاربرد برگی و یا بذری در کرت های فرعی دوم در گلخانه بررسی گردید. همچنین نوسان در سطح آنزیم پراکسیداز در روش های بذری و برگی به روشHemeda and Kelin اندازه گیری شد. نتایج، تفاوت معنی داری میان ارقام گندم (P<0.05)، گونه های تریکودرما و روش های تیمار کردن (P<0.01) را نشان داد. کاهش بیماری در رقم چمران بیشتر از رقم بولانی (P<0.05)، و روش تیمار بذری آلودگی کمتری در مقایسه با تیمار برگی نشان داد (P<0.05). اثرات متقابل در تمام حالات ممکن معنی دار بود (P<0.01). نوسان سطوح آنزیم پراکسیداز در تیمارها در مقایسه با شاهد دارای تفاوت معنی دار بود (P<0.05).گونه های تریکودرما تاثیر مستقیمی بر بیمارگر نشان ندادند و ساز و کار آنها در کنترل بیماری به صورت کاهش غیرمستقیم بیماری و به روش مقاومت القایی ارزیابی گردید.
    کلید واژگان: Pucciniarecondita, کنترل بیولوژیک, Trichoderma spp
    Hoda Sharifi *, Mohammad Salari, Mehdi Shetab Booshehri, Naser Panjehkeh
    Effects of biological treatments on disease intensity reduction of wheat brown rust caused by Puccinia reconditeRob. ex. Desem f.sp. tritici was studied in a split-split plot design, conducted based on completely randomized design in a glasshouse with three replications. Chamran and Boolani cultivars planted in main plots and three Trichoderma species including Trichoderma harzianum, T. citrinoviride and T. longibrachiatum were located in first subplots and leaf and seed treatments inoculation methods were used in second subplots. Changes in peroxidase enzyme level were also determined by Hemeda and Kelin method. The results showed a significant difference between chamran and boolani cultivars (P
    Keywords: Biological control, Trichoderma spp, Puccinia recondita
  • منصوره رحیمی، سید کاظم صباغ، محمد جوان نیکخواه، حسن سلطانلو، محمد سالاری، ناصر پنجه که
    بیماری برق زدگی با عامل Ascochyta rabiei یکی از مخرب ترین بیماری های نخود است. در این تحقیق، با هدف مطالعه ساختار ژنتیکی قارچ عامل بیماری، نمونه برداری به صورت تصادفی از مزارع هشت منطقه مختلف استان لرستان (ازنا، الشتر، بروجرد، پلدختر، چگنی، خرم آباد، کوهدشت و نورآباد) صورت گرفت. پس از کشت نمونه ها روی محیط کشت اختصاصی آرد نخود، دکستروز و آگار، جدایه های قارچی با روش نوک هیف خالص سازی شد و تعداد 53 جدایه خالص به دست آمد. تنوع ژنتیکی جمعیت قارچ با نشانگر توالی تکراری ساده و با استفاده از پنج جفت آغازگر اختصاصی ارزیابی شد. تعیین تشابه جدایه با استفاده از ضریب شباهت دایس و روش الگوریتم UPGMA انجام گرفت. تجزیه خوشه ایداده ها نشان داد که جدایه ها در فاصله ژنتیکی برابر با سطح تشابه 3/0 درصد در 9 گروه ژنوتیپی مشخص قرار می گیرند. آنالیز PCOA داده ها با استفاده از ماتریس تشابه جاکارد در نرم افزار NTSYS صورت گرفت و طبق نتایج، از بین 53 مولفه به دست آمده، 15 مولفه دارای مقادیر ویژه بزرگ تر از 1 بودند و 49/90 درصد تنوع موجود را توجیه کردند. آنالیز واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که بیشترین مقدار تنوع ژنتیکی (96درصد) در داخل جمعیت توزیع شده بود و تنوع ژنتیکی بین جدایه های مختلف 4 درصد تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین جدایه های جمع آوری شده از مناطق مختلف استان تنوع ژنتیکی زیادی وجود دارد.
    کلید واژگان: بلایت آسکوکیتایی, تنوع ژنتیکی, ضریب دایس, نشانگر مولکولی, SSR
    Mansoureh Rahimi, Seyed Kazem Sabbagh, Mohammad Javan Nikkhah, Hasan Soltanloo, Mohammad Salari, Naser Panjehkeh
    Ascochyta blight caused by Ascochyta rabiei is one of the most destructive diseases affecting chickpea (Cicer arietinum). To study the genetic diversity of the fungus، fifty three isolates were rendomly collected from chikpea fields in eight different regions of Lorestqn Province namely Azna، Aleshtar، Broujerd، Poldokhtar، Chegeni، Khoorramabad، Koohdasht، Noorabad. The isolates were cultured and purified on specific chickpea seed meal dextrose agar medium. Genetic diversity among the population was assayed، employing SSR marker and using five specific primer pairs. Similarity of the isolates was determined using Dice''s coefficient and UPGMA clustering method. Cluster analysis of data revealed that isolates with genetic similarity distance equal to 3% were placed in 9 distinct genetic groups. PCoA analysis of data was done employing Jaccard similarity matrix in NTSYS software. According to the acquired data، from among 53 components، 15 components stood within an Eigenvalue greater than 1 with 90. 49 % of variation being justified. Analysis of mOlecular vAriance (AMOVA) revealed the highest genetic variation (96%) within populations while distributed among populations by 4%. The results finally indicated that there is considerable genetic diversity among and between the isolates collected from different regions of the province.
    Keywords: Ascochyta blight, Dice's coeffecient SSR marker, genetic diversity
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال