parisa ghobadi
-
زمینه هدف
با شروع عصر جدید و در پی آن شدت یافتن سرعت ساخت و ساز در شهرها، حاشیه رودخانههای فصلی و دائمی که در گذشته از جمله فضاهای سبز و تفریحی شهرها به شمار می آمدند، مبدل به یک فضای زائد شهری شدند. این پژوهش میکوشد با به کارگیری رویکردهای جدید به ساماندهی بخشی از بافت پیرامونی مهران رود در محله بیلانکوه تبریز بپردازد.
روش بررسیانتخاب سکانس مطالعاتی، به کمک پرسشنامه و روش ANP صورت پذیرفته و روش جمع آوری اطلاعات در بخش مبانی نظری به صورت کتابخانه ای و اسنادی و در بخش شناخت نمونه موردی، به صورت میدانی است. همچنین در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
یافته هادستاورد این پژوهش در بخش مبانی، ارائه چهارچوب نظری در قالب هفت معیار و زیر معیارهای مرتبط با هریک می باشد که پس از مطالعه مصادیق و جمع بندی آنها، خرد پروژه هایی در حوزه مداخله تعریف شد که در ارائه طرح های سه بعدی و طراحی فضاهای آنها زیرمعیارهایی نظیر بیومورفیک و بیومیمیکری، چشم انداز و پناهگاه، استفاده از مصالح و پوشش گیاهی بومی موثرتر و کاربردی تر بودند.
بحث و نتیجه گیریاین پژوهش نشان می دهد که در نظر گرفتن عوامل طبیعی نظیر رودخانه و پیوند آن با بافت شهری پیرامونی به کمک کاربری های مکمل و همخوان نظیر باغها و زمین های کشاورزی درون شهری می تواند موجب تقویت پتانسیل بیوفیلیکی شهر تبریز و حل مشکلاتی نظیر انفصال بافت شهری و رودخانه، کم رنگ شدن ارتباطات اجتماعی و کاهش سیلاب در مواقع بحرانی گردد.
کلید واژگان: ساماندهی, بیوفیلیک, تبریز, رودخانه, ANP.Human & Environment, Volume:22 Issue: 1, 2024, PP 117 -135Background and ObjectiveWith the onset of the new era, and as a result of the speed of construction in cities, the boundaries of seasonal and permanent rivers, formerly considered green spaces and recreational areas of the cities, became a waste of urban space. This research tries to apply new approaches to organizing a part of Mehran Rood's peripheral tissue in Tabriz's bilankooh neighborhood.
Material and MethodologyThe selection of the study sequence was done using the ANP questionnaire and method. The method for collecting information in the field of theoretical foundations is in the form of libraries and documents, and in the field of case study, field studies. In this study, descriptive-analytical method has been used.
FindingsThe achievement of this research in the field of the basis is to provide a theoretical framework in the form of seven criteria and sub criteria related to each. After studying the examples and their conclusions, the small of projects in the field of intervention was defined that provide 3D designs and Designing their spaces are sub-criteria like biomorphic and biomimetic, landscape and shelter, and the use of indigenous materials and vegetation were more effective and practical.
Discussion and ConclusionThis study suggests that considering natural factors such as river and its linkage with peripheral urban texture with the help of complementary and compatible uses such as gardens and agricultural land in urban areas can enhance the Tabriz city biophilic potential and solve problems such as detachment Urban and river texture, diminishing social communication and reducing floods during crisis situations.
Keywords: Organizing, Biophilic, Tabriz, River, ANP -
ورزش و فعالیت بدنی به طور سنتی به دلیل اثرات مثبت آنها بر سلامت جسمی مورد تایید قرار گرفته است. با این حال، توجه اخیر بر تاثیر آنها بر سلامت روان و اجتماعی شدن متمرکز شده است. این مقاله شواهد علمی فعلی در مورد تاثیر ورزش و فعالیت بدنی بر انتقال دهنده های عصبی مرتبط با اجتماعی شدن، از جمله دوپامین، سروتونین، اندورفین و اکسی توسین را بررسی می کند. با بررسی اثرات ورزش بر روی این انتقال دهنده های عصبی، مکانیسم هایی را توضیح می دهیم که از طریق آن ورزش باعث ترویج احساسات مثبت، کاهش استرس و افزایش تعاملات اجتماعی می شود. علاوه بر این، ما در مورد نقش ورزش در بهبود انعطاف پذیری مغز و تاثیر بعدی آن بر عملکرد شناختی و اجتماعی شدن بحث می کنیم. درک این فرآیندهای عصبی زیستی می تواند فرایند گنجاندن ورزش در سبد زندگی روزانه مردم را به عنوان یک راهکار موثر برای ارتقای بهزیستی ذهنی و بهینه سازی اجتماعی شدن راهنمایی کند.
کلید واژگان: ورزش, اجتماعی شدن, و فعالیت بدنی, انتقال دهنده های عصبیSport and exercise have traditionally been acknowledged for their positive effects on physical health. However, recent attention has focused on their influence on mental health and socialization. This article examines the current scientific evidence regarding the impact of exercise on neurotransmitters associated with socialization, including dopamine, serotonin, endorphins, and oxytocin. By exploring the effects of exercise on these neurotransmitters, we explain the mechanisms through which exercise promotes positive emotions, reduced stress, and enhanced social interactions. Additionally, we discuss the role of exercise in improving brain plasticity and its subsequent impact on cognitive function and socialization. Understanding these neurobiological processes can guide the incorporation of exercise into daily routines as an effective strategy for promoting mental well-being and optimizing socialization outcomes.
Keywords: Neurotransmitters, Socialization, Sport, Exercise -
طرح مسیله:
بررسی و تحلیل چگونگی طراحی فضاها در شهرها که می تواند بر شهروندان تاثیرات متفاوتی برجای گذارد. تاثیر فضاهای شهری بیوفیلیک بر میزان استرس افراد، مسیله ی این تحقیق است.
اهدافپژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر مثبت رویکرد بیوفیلیک بر کاهش میزان استرس دارد که این کارایی بتواند در طراحی فضاهای شهری آینده توجه متخصصان را جهت اجرا جلب نماید.
روشروش تحقیق حاضر، نیمه تجربی است. جامعه ی آماری پژوهش مشتمل بر 20 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و ارشد رشته مهندسی معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در بازه سنی 20 تا 30 سال در سال تحصیلی 1401-1400 است. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان و پرسشنامه دموگرافی سلامت دانشجویان شناسایی شدند و از افراد سالم اندازه گیری کمی استرس به کمک مچ بند هوشمند در حین مشاهده تصاویر فضاهای شهری بیوفیلیک و غیربیوفیلیک به کمک عینک واقعیت مجازی به عمل آمد. سپس داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
تحلیل نتایج نشان داد، میانگین تغییرات استرس افراد در حین مشاهده تصاویر غیر بیوفیلیک نسبت به بیوفیلیک در دقیقه دو، تقریبا 2/5 واحد بیشتر بوده است. p-Value بین افراد با میزان تحصیلات در حالت بیوفیلیک و استراحت در دقیقه 1 و غیربیوفیلیک در دقیقه 2 و تفاوت عدد استرس در حالت غیر بیوفیلیک با بیوفیلیک در دقیقه 2 معنی دار است (p-value=023/0) که این کارایی می تواند در طراحی فضاهای شهری آینده مدنظر قرار گیرد.
نتیجه گیری:
توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و به کارگیری تمهیدات استخراجی از مدل بیوفیلیک در مقیاس های مختلف می تواند موجب طراحی و یا ساماندهی فضاهایی شود که میزان استرس افراد ساکن در شهرها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
کلید واژگان: بیوفیلیک, استرس, فضای شهری, واقعیت مجازیAimsHow to design spaces in cities can have different effects on citizens. The objectives of this study can be to examine the impact of biophilic urban space on the stress of people.
MethodsThe research method is quasi-experimental. The statistical population of the study consists of 20 bachelor and master students in the field of architecture and urban planning at Tabriz University of Islamic Arts in the academic year 1400. First, students' health was identified using a call announcement and a demographic questionnaire, and these individuals were quantified for stress with the help of a smart wristband while viewing images of biophilic and non-biophilic urban spaces with the help of virtual reality glasses.
FindingsAnalysis of the results shows that the average change in stress of individuals while viewing non-biophilic images was approximately 5/2 units higher than biophilic ones in the second minute. p-Value is significant between individuals with education in biophilic state and rest in 1 minute and non-biophilic in 2 minutes. The difference between stress number in non-biophilic state and biophilic in 2 minutes is significant (p-value = 023/0) and shows the positive effect of biophilic approach on reducing stress that this efficiency can be considered in the design of future urban spaces.
ConclusionSpecial attention of urban designers on the structure of spaces and the use of extraction measures from the biophilic model in different scales cause the design or organization of spaces that significantly reduce the stress of people living in cities
Keywords: Biophilic, Stress, Urban space, Virtual reality -
زمینه و هدف
شهرسازی در گذشته به واسطه نگاه منسجم به شهر، و قایل نشدن تمایز میان طبیعت و بافت شهری، تاثیرات مثبتی برجای می گذاشت که امروزه در کمتر فضایی به چشم می خورد. متخصصین در پی به کارگیری رویکردهای کاربردی جدیدی، در طراحی و بازسازی فضاهای شهری هستند، تا بتوانند مشکلات موجود را، حل نمایند.
روش بررسیپژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است.
یافته ها:
دستاورد این پژوهش در بخش مبانی، معرفی بیواربانیسم به عنوان رویکردی جدید در طراحی شهری است که محیط زیست شهری را به عنوان یک شی زنده بسیار پیچیده در نظر گرفته و در تلاش به منظور ارتباط عناصر طبیعی و نیازهای انسان است و شهرسازی را به طور جدایی ناپذیری با زیست شناسی مرتبط میداند. با تحلیل سه نمونه موردی انتخابی بر اساس اجزای تشکیل دهنده بیواربانیسم، چگونگی راهکارهای مبتنی بر آنها بررسی و در انتها حاشیه رودخانه چشمه کیله تنکابن به عنوان مورد پژوهی داخلی و بومی، تحلیل و بخش هایی از آن به عنوان خرد پروژه های انتخابی طراحی گردید.
بحث و نتیجه گیری:
این نوع جدید از رویکرد شهری و کاربرد آن در ایران ممکن است با تعداد زیادی از محدودیت ها نظیر: هزینه های نگهداری بالا، آگاهی کم افکار عمومی از مزایای آن و منافع واگرا بازار املاک و مستغلات روبرو شود، اما می توان به تدریج از طریق یک ارتقای مفهوم به صورت گسترده و از طریق بالا بردن سطح آگاهی در مورد سودمندی خدمات اکوسیستمی و تعامل گروه های هدف بزرگتر به مشکلات فایق آمد.
کلید واژگان: بیواربانیسم, زیست- انسان محور, چشمه کیله تنکابن, رود, طراحی شهریBackground and ObjectiveUrbanization in the past, due to a coherent view of the city and not distinguishing between nature and urban context, left positive effects that are seen today. Experts are seeking to apply new practical approaches in the design and reconstruction of urban spaces, so that they can solve the existing problems.
Material and MethodologyThe current research is descriptive-analytical in terms of method and applied research in terms of purpose.
FindingsThe achievement of this research in theoretical foundations is the introduction of bio-urbanism as a new approach in urban design that considers the urban environment as a very complex living object and tries to connect natural elements and human needs and sees urbanism as inseparably linked with biology. By analyzing three selected case examples based on the components of biourbanism, how the solutions based on them were investigated, and finally, the edge of the Kileh Tankabon spring river as a domestic and local research case, was analyzed and parts of it were designed as a sample of the selected projects.
Discussion and ConclusionThis new type of urban approach and its application in Iran may face a large number of limitations, such as: high maintenance costs, low public awareness of its benefits, and diverging interests of the real estate market. But it is possible to gradually overcome the problems through a broad concept promotion and by raising the level of awareness about the usefulness of ecosystem services and the interaction of larger target groups.
Keywords: Biourbanism, human-bio based, Cheshme Kile of Tonekabon, River, Urban design -
اهداف
هدف این نوشتار، پرداختن به مقوله سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی با رویکرد مطالعات فرهنگی است.
روش هاپژوهش حاضر با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش اکتشافی- اسنادی ، با هدف توصیف و تفسیر داده های تاریخی شهر قزوین در دوره صفوی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این راستا، منابع ، اسناد و مدارک تاریخی، جمع آوری و تحلیل شدند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی صورت گرفته و نشانه ها پیمایش و مطالعه شدند.
یافتههانتایج تحلیل ها نشان داد: نظم دهی به شهر، همگنی و ناهمگنی محلات و کاربری فضاهای شهری و مفاهیم مستدل از آنها در تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوران پایتختی صفویان مورد استفاده قرار گرفته است و تغییرات ساختاری شهر قزوین در دوره صفویه متناسب با فرهنگ جدید ایجاد شده به هدفی تبدیل میشود که خواستههای بیرونی را نیز پاسخگو باشد و پیوند تنگاتنگی با مجموع چند عامل دارد که از آن میان بعد "فضا" که زیر مجموعه نظم دهی به شهر است نقش پررنگ تری ایفا می کند و چون از طریق کالبد و توسط طراحان نمود پیدا میکند ملموس تر است و بقیه ابعاد در ارتباط با آن قرار دارند.
نتیجهگیریبعد "فضا" نشیت گرفته از قدرت حکومتی در آن برهه از زمان در شهر قزوین بوده است و مجموعه شاهی صرفا یک طراحی شهری نبوده بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی محسوب می شده و فرهنگ شهر نیز بر اساس همان ساختار نمود پیدا کرده است.
کلید واژگان: فضای شهری, قزوین, دوران صفوی, فرهنگ و شهرAimsThe purpose of this article is to address the issue of Qazvin Space Organization in the Safavid period with the approach of cultural studies.
MethodsThe present study has been carried out with the approach of cultural studies and exploratory-documentary method, with the aim of describing and interpreting the historical data of Qazvin city in the Safavid period and its analysis. In this regard, first-hand sources, documents were collected, studied and analyzed. In parallel with the library studies, field surveys were conducted and the signs were surveyed and studied.
FindingsIn the present study, three views result from the approach of cultural studies, namely: 1- Regulation of the city- 2- Homogeneity and heterogeneity of neighborhoods and 3- Use of urban spaces and their rational concepts in the analysis of Qazvin spatial organization used during the Safavid capital it placed. The result of the research indicates that the structural changes of Qazvin city in the Safavid period in accordance with the newly created culture and is closely related to a set of several factors, including the "space" dimension which is a subset. It regulates the city, it plays a more prominent role, and because it is expressed through the body and by the designers, it is more tangible, and the other dimensions are related to it.
ConclusionThe "space" originated from the power of the government at that time in the city of Qazvin and the royal complex was not just an urban design but a tool to achieve political, economic and religious goals and the city's culture is based on the same structure. Has appeared.
Keywords: Urban environment, Qazvin, Safavid era, Culture, city -
آلودگی هوا از مسایل قرن حاضر در سراسر دنیا محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آلاینده های عمده در منطقه 8 تبریز و تحلیل نحوه پراکندگی مکانی آنها و بررسی ارتباط آن با برخی از مولفههای محیط انسانساخت انجام گرفته است. برای بررسی نحوه پراکنش آلایندهها در محدوده، اطلاعات مربوط به غلظت آلایندهها توسط تجهیزات سیار در 11 نقطه از پیش تعیینشده مابین ساعت 10 تا 20 در ساعات مختلف در روزهای متعدد در خردادماه 1400 اندازهگیری شد و به کمک نرمافزار GIS نقشههای پراکنش آن در کل منطقه استخراج شد. نقشههای تولیدشده نشان میداد که غلظت آلایندهها با تراکم کاربری تجاری و بهتبع آن افزایش حجم ترافیک ارتباط مستقیم دارد همچنین نتایج نشانگر وجود رابطه معنیداری بین غلظت ذرات معلق و فاکتور دید به آسمان و همینطور تراکم توده ساختمانی در منطقه بودند. غلظت مونوکسید کربن با نسبت فضای سبز در نقاط اندازهگیری رابطه معکوس و آلایندههای NO2, SO2 و CO رابطه معنیداری را با نسبت سطح ساختهشده به ساخته نشده و درواقع تراکم ساختمانی نشان میداد. علاوه بر این، رابطه میان میزان غلظت آلایندهها با یکدیگر نیز موردبررسی قرار گرفت که بیانگر رابطه قوی مستقیم بین غلظت ذرات معلق PM10 و PM2.5 با یکدیگر و غلظت NO2, SO2 و CO با یکدیگر بودند. درمجموع میتوان نتیجه گرفت که تیپولوژی شهر نقش بسزایی در تشدید یا تعدیل غلظت برخی آلایندههای هوا دارد و در مناطق بحرانی به کمک کنترل متغیرهای طراحی شهری میتوان کیفیت هوای منطقه را تا حدودی بهبود بخشید.
کلید واژگان: آلاینده, تبریز, کاربری, ترافیک, ضریب دید به آسمان, کیفیت هوای شهریAir pollution is one of the problems of the present century all over the world. The aim of this study was to identify the major pollutants in Tabriz, District 8, and analyze their spatial distribution and investigate its relation with some components of man-made environment. To study the distribution of pollutants in the research area, information about the concentration of pollutants was measured by mobile equipment at 11 predetermined points between 10:00- 20:00 in different times and different days in June 2021 and with GIS software and distribution maps were extracted. The generated maps showed that the concentration of pollutants is directly related to the density of commercial land use and consequently the increase in traffic volume. To find the relationship between pollution concentration and urban typology, information about urban design components was extracted by using GIS software and the correlation coefficient between the concentrations of pollutants and the mentioned components was investigated. The results also showed a significant relationship between the concentration of suspended particles and the visibility factor to the sky as well as the density of building mass in the region. The concentration of carbon monoxide with the ratio of green space at the measuring points was inversely related and the pollutants NO2, SO2 and CO showed a significant relationship with the ratio of surface to unstructured and in fact building density. In addition, the relationship between the concentrations of pollutants with each other was also examined, indicating a strong direct relationship between the concentration of suspended particles (PM10 and PM2.5) together and the concentration of NO2, SO2 and CO with each other. In general, it can be concluded that the typology of the city plays a significant role in intensifying or adjusting the concentration of some air pollutants, and in critical areas, the air quality of the area can be improved to some extent by controlling urban design variables.
Keywords: Pollutant, Sky View Factor, Suspended Particles, Urban Air Quality, Tabriz -
هدف
آگاهی از رابطه خلاقیت به عنوان یک مفهوم درون فردی با سرمایه انسانی و چابکی استراتژیک به عنوان مفاهیم درون سازمانی می تواند اطلاعات ارزشمندی در خصوص نقش خلاقیت در قضاوت (منفی یا مثبت) افراد نسبت به امکانات سازمان مشخص نماید. هدف از پژوهش حاضر مطالعه میزان ارتباط خلاقیت با سرمایه انسانی و چابکی استراتژیک در کارکنان نخبه فدراسیون ژیمناستیک ایران است.
روش ها:
روش تحقیق بر اساس ماهیت، نوع، هدفمندی و روش اجرا به ترتیب توصیفی، همبستگی، کاربردی و پیمایشی بود. نمونه ای با حجم 70 نفر از نخبگان ژیمناستیک ایران انتخاب شدند و گویه های مربوط به سیاهه های خلاقیت (رندسیپ، 1979)، سرمایه انسانی (امیری، 2012) و چابکی استراتژیک (ماونگر، 2013) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایجتحلیل داده ها نشان داد که خلاقیت افراد با سرمایه انسانی و با چابکی استراتژیک ارتباط مثبت و معنی دار دارد. بین شرکت کنندگان دو سطح از خلاقیت (نیمه بالایی و پایینی) از لحاظ سرمایه انسانی و چابکی استراتژیک تفاوت معنی دار آماری مشاهده شد طوری که شرکت کنندگان خلاق تر نمره بالاتری به سرمایه انسانی و چابکی استراتژیک اختصاص داده بودند.
نتیجه گیری:
این یافته ها نشان می دهد که در نخبگان سازمان، افراد دارای خلاقیت بهتر، دید خوشبینانه تر و مثبت تری نسبت به میزان سرمایه انسانی و چابکی استراتژیک دارند. این احتمال وجود دارد که خلاقیت افراد بر نگرش و نگاه آن ها به مفاهیم مهم سازمانی مثل سرمایه انسانی و چابکی استراتژیک اثرگذار است.
کلید واژگان: مثبت نگری, خوشبینی, نخبگی, نگرشPurposeAwareness of the relationship between creativity, as an interpersonal psychological concept, with human capital and strategic agility, as concepts within the organization, could somehow provide valuable information about the role of creativity in positive or negative (optimistic or pessimistic) interpretation of individuals about the organization's capabilities. The purpose of this study was to investigate the relationship between creativity, human capital and strategic agility in the elite staff of the Iranian Gymnastics Federation.
MethodsThe research method was descriptive, correlational, applied and survey based on the nature, type, purpose and procedure respectively. A total of 70 elites of Iranian gymnastics federation was selected and were asked to complete inventories of creativity (Rendsip, 1979), human capital (Amiri, 2012) and strategic agility (Mavengere, 2013). Data was analyzed using Pearson correlation coefficient and independent t test
Resultsindividual’s creativity has a positive and significant relationship with both human capital and strategic agility. Significant between groups difference was found between more and less creative participants in terms of human capital and strategic agility.
ConclusionThe finding shows that in the elites of the Iranian Gymnastics Federation, individuals with better creativity have more optimistic and positive view toward the value of human capital and strategic agility. It is possible that individuals' creativity influences their attitudes toward important organizational concepts such as human capital and strategic agility, and paves the way for elitism.
Keywords: Positivism, optimism, Eliteness, attitude -
از بین رویکردهای متفاوت ارایه شده برای تقابل سازمان با محیط متلاطم، چابکی استراتژیک به عنوان پارادایم غالب کسب وکار در هزاره سوم و به مثابه بهترین گزینه برای بقا مورد توجه بیشتر سازمان های تولیدی و خدماتی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجی سرمایه انسانی در تاثیر چابکی استراتژیک بر خلاقیت کارکنان فدراسیون ژیمناستیک کشور است. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی با رویکرد معادله ساختاری و از نوع تحقیقات کاربردی است، که به شکل پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش نخبگان ژیمناستیک کشور بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای از بین 9096 نفر 368 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سرمایه انسانی امیری (1391) با 28 گویه، چابکی استراتژیک مانگور (2013) با 30 گویه و خلاقیت سازمانی رندسیب (1979) با50 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله ساختاری استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد چابکی استراتژیک با خلاقیت 48/0 و با سرمایه انسانی 71/0 رابطه مثبت و معنی داری دارد. از طرفی با توجه به نقش میانجی سرمایه انسانی، اثر چابکی استراتژیک بر خلاقیت به میزان 38% رسیده است. چابکی استراتژیک موجب توانایی پویا در تغییر موثر با شرایط نامطمین بازار برای سود بردن از فرصت های در حال تغییر سریع بازار شده و با اطمینان از رویه صحیح در حل مسئله خاص، لذت بردن از ایده های جدید و تغییر در منافع شخصی برای تعقیب اهداف شغلی یا مسیر ترقی و تلاش و فداکاری برای رشد سازمان توسط کارکنان می شود.
کلید واژگان: چابکی استراتژیک, خلاقیت, ژیمناستیک, سرمایه انسانیAmong the different approaches presented for the interaction between the organization and the turbulent environment, strategic agility has been considered as the dominant paradigm of business in the third millennium and as the best option for survival of most productive and service organizations. The aim of this study was to determine the mediating role of human capital in the effect of strategic agility on creativity of employees in Gymnastics Federation of I.R.I. The methodology was correlation with a structural equation approach; the study was applied which was carried out as a survey. The population consisted of gymnastic elites of Iran. 368 subjects were selected from 9096 subjects as the sample of the study by stratified sampling method and Cochran formula. Three questionnaires were used to collect data: Amiri Human Capital (2012) with 28 items, Mangrove Strategic Agility (2013) with 30 items and Randsip Organizational Creativity (1979) with 50 items. Pearson correlation coefficient and structural equation modeling were used to analyze the data using SPSS and AMOS software. The results showed a positive and significant relationship between strategic agility and creativity (0.48) and human capital (0.71). On the other hand, considering the mediating role of human capital, the effect of strategic agility on creativity reached 38%. Strategic agility will cause a dynamic ability to effectively change with uncertain conditions of market in order to take advantage of upcoming opportunities and will ensure the correct way to solve exceptional problems and enjoy new ideas and change in personal interests in order to pursue career goals or promotion and effort and devotion to the growth of organization by the employees.
Keywords: creativity, gymnastics, human capital, strategic agility -
امروزه با توجه به گسترش و توسعه شهر و شهرنشینی، نیاز به امنیت در ابعاد گوناگون بیش از پیش و متفاوت با گذشته احساس می گردد. در این میان امنیت روانی به عنوان یکی از شقوق اصلی و تعیین کننده مفهوم امنیت در فضاهای شهری به شمار می آید و خود از مولفه های بسیاری متاثر می گردد. یکی از این متغیرها که بررسی تاثیر آن بر حس امنیت فضا، موضوع مقاله حاضر را تشکیل می دهد، رویت پذیری کالبدی محیط های شهری است. در این پژوهش هدف، بررسی ارتباط میان رویت پذیری کالبد میادین شهری - به مثابه گونه ای از فضاهای شهری- و میزان امنیت روانی فضاهای مذکور در ذهن عابران پیاده می باشد. در این راستا به بررسی و ارزیابی میادین ساعت و نماز شهر تبریز پرداخته شده است. در این پژوهش در جهت ارزیابی و تحلیل داده های بصری بر پایه حرکت طبیعی ناظر در فضای شهری، از تکنیک آیزویست 3 بعدی و نرم افزار Geoweb3D استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از مدل سازی های متعامل دیجیتال (شبیه سازی شده توسط نرم افزار Unity3D) امکان ارزیابی تاثیر تغییرات کالبدی بر رویت پذیری و به تبع آن امنیت روانی محیط های مورد مطالعه فراهم گردیده است. در این مقاله از میان مولفه های مختلف تاثیرگذار بر امنیت روانی فضاهای شهری به چهار مولفه اندازه فضا، فرم فضا، آسایش بصری و نفوذپذیری به عنوان مهمترین فاکتورهای کالبدی تاثیرگذار بر امنیت روانی پرداخته شده است. نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته نشان می دهد، فضاهایی با شاخص های رویت پذیری مطلوبتر (نظیر حجم رویت پذیری، نحوه آرایش و چیدمان فرم های تعریف کننده ساختار حجمی فضا، موقعیت و نحوه تسلط نقاط ثقل قابل توجه در فضای درحال رویت و...) بسیار بیش از دیگر مولفه های کالبدی، می توانند نحوه ادراک محیطی را دستخوش تغییر قرار داده و بر داشتن حس امنیت روانی تاثیرگذارند. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی- تحلیلی بوده و در آن ضمن گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه میدانی (با تکنیک مصاحبه و پرسشنامه) از مدل سازی تحلیلی داده های بصری نیز استفاده گردیده است.کلید واژگان: رویت پذیری, امنیت روانی, میدان, آیزویست سه بعدی, مدل سازی های متعامل دیجیتالNowadays, with the development of cities and urbanization, the need for security in various areas is felt more than ever, yet, it is different from what it was before. Meanwhile, psychological security is considered as one of the main and decisive parts of the security concept in urban spaces which is greatly affected by different variables. One of these variables, the effect of which on the sense of security in a place is the subject of this article, is physical visibility in urban environment. This study aimed to investigate the relationship between the visibility of the body of urban squares - as a type of urban space - and the psychological security of the said spaces in the mind of pedestrians. In this context, a review and evaluation will be discussed in Saat and Namaz Squares of Tabriz. In order to evaluate and analyze visual data based on the natural movement of the observer in the urban space, Isovist 3D technique, and Geoweb3D software were used. Moreover, digital interactive modeling (simulated by Unity 3D software) was used to assess the impact of physical changes on visibility and in turn, the psychological security of the environments under study. In this study, from among the various components affecting psychological security in urban spaces, four components, i.e. space, form of space, visual comfort and permeability, were investigated as the most important physical factors affecting the psychological security. The results of assessments carried out showed that spaces with better indices of visibility (such as the volume of visibility, the layout of forms defining the volumetric structure of space, location and dominance of remarkable anchor points visible in space, etc.) are much more effective in altering the perception of the environment compared to other physical aspects, and contribute to a sense of psychological security. This research is a descriptive-analytic and applied research and field, library and documentary methods (with interviews and questionnaires) were used for data collections. Also, visual data analysis modeling has been utilized. The results of data analyses show that Saat Square of Tabriz, with limited sight range and more spatially defined familiarity, is more successful compared to Namaz square in providing a better and safer place in the minds of citizens.Keywords: Visibility, Psychological Security, Square, The Three-Dimensional Isovist, Digital Interactive Modeling
-
ساختمان های اداری در مقایسه با انواع دیگر کاربری ها بزرگ ترین مصرف کننده انرژی در بخش ساختمان اند؛ ازاین رو با ارائه راهکارهای بهینه سازی مصرف انرژی، ارتقای کارایی و اصلاح الگوی بهره برداری می توان با کاهش میزان انرژی مصرفی، آسایش مورد نظر را فراهم کرد. در این پژوهش با کمک نرم افزارهای شبیه سازی Designbuilder و دینامیک سیالات محاسباتی(CFD) و دستگاه های ثبت اطلاعات، پارامترهای کیفیت محیط داخل (دما، رطوبت و فشار هوا) و میزان انرژی مورد نیاز در یک ساختمان هوشمند محاسبه و بررسی شد. هدف اولیه مطالعه ارائه راهکارهای ساده و عملی، کاهش مصرف انرژی و ایجاد شرایط آسایش کارکنان در یک ساختمان اداری بلندمرتبه پانزده طبقه در شهر تهران است. مطالعه، سپس راه های عملی و ساده کاهش مصرف انرژی را در چنین ساختمانی بررسی می کند. یافته های شبیه سازی نشان داد که با انجام برنامه ریزی مناسب در زمینه مصرف و مدیریت انرژی در ساختمان های اداری هوشمند، امکان کاهش بیش از 35 تا 40درصد مصرف انرژی سالانه وجود داشته و بیشترین میزان صرفه جویی در بخش های سرمایش و روشنایی است.کلید واژگان: بهینه سازی مصرف انرژی, ساختمان های اداری, ممیزی انرژی, شبیه سازی انرژی, CFD, DesignbuilderOffice buildings in the construction sector are the largest consumer of energy. So providing solutions for energy efficiency, improving performance and correcting the operation pattern can reduce energy consumption and improve occupants comfort in these buildings. Using Design builder and CFD simulation software and recording devices, the study has analyzed the environment quality parameters (temperature, humidity and air pressure) to calculate the amount of energy required in a smart building. First the current state of the environment is evaluated. In the next steps the building energy bills analyzed, also simulation and calculation of building loads and ultimately provide solutions to energy audits and energy efficiency of buildings have been discussed. The objective of this study is to review ways to reduce energy consumption in such buildings. The simulation in this study shows that with proper planning and management of energy consumption in intelligent office buildings, there is a possibility of reducing more than 35 to 40% of annual energy consumption. However the most of the savings are in the cooling and lighting sectors in such buildings.Keywords: Energy efficiency, Office buildings, Energy audit, Thermal simulation, CFD, Design builder
-
فصلنامه مهندسی معدن، پیاپی 28 (پاییز 1394)، صص 93 -103تعیین مقدار پارامترهای مختلف در یک مدار فرآوری از طریق اندازه گیری مستقیم یا نمونه گیری امری رایج برای بررسی پایداری مدار و تشخیص خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بخش های مختلف آن است. اما با توجه به وجود خطاهای سیستماتیک، تصادفی و یا اتفاقی در هنگام اندازه گیری، همواره مقادیر اندازه گیری شده دقیق و صحیح نیستند. اگرچه با اندازه گیری مجدد و تکرار نمونه گیری می توان مقادیر مذکور را تصحیح و خطاهای احتمالی را حذف نمود، اما باید توجه داشت که انجام مجدد مراحل نمونه گیری و آنالیز نمونه علاوه بر زمان بر بودن، هزینه بر نیز می باشد. بکارگیری روش های محاسباتی از جمله معادلات موازنه جرم برای بررسی صحت داده های در اختیار و در صورت نیاز تصحیح آنها به عنوان روشی سریع و کم هزینه بسیار حائز اهمیت خواهد بود. از آنجایی که معمولا بیش از یک متغیر (دبی جریان مواد) برای اطلاع از عملکرد متالورژیکی مدار اندازه گیری می شود، برقراری معادلات موازنه جرم از حالت خطی خارج شده و محاسبات پیچیده می گردد. از این رو، در تحقیق حاضر به ارائه روشی سریع و قابل اعتماد برای برقراری موازنه جرم در حالت چند خطی و تصحیح مقادیر اندازه گیری شده چند متغیر مختلف در یک مدار فرآوری با بکارگیری یک الگوریتم سلسله مراتبی پرداخته می شود. همچنین به منظور ارزیابی قابلیت روش مذکور، مقادیر اندازه گیری شده دبی حجمی، عیار و دانسیته یک مدار فلوتاسیون در قالب مدار نمونه، مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: اصلاح داده ها, موازنه جرم چند خطی, فلوتاسیون, الگوریتم سلسله مراتبی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.