به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

payam moradpour

  • امین کلانتری، مهدی جنوبی*، پیام مرادپور، سحاب حجازی
    با توجه به حجم زیاد ضایعات اسکناس های باطله و هزینه های بالای امحاء و نیز آلودگی های زیست محیطی ناشی از آن، امکان تبدیل این ضایعات به محصولاتی مانند پلیمر های استات سلولز که از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه بوده و همچنین فرآیند تولید آنها با کمترین آلودگی های زیست محیطی همراه باشد، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله،به منظور دستیابی به استات سلولز پس از رنگبری اسکناس ها ، فرآیند استیلاسیون با استفاده از اسید استیک به عنوان حلال، اسید سولفوریک به عنوان کاتالیزور و انیدرید استیک صورت پذیرفت. بازده درصد استیلاسیون با افزایش زمان واکنش و دما افزایش یافت و در دمای 55 درجه سانتی گراد حداکثر بازده بدست آمد. غلظت استیک انیدرید، سولفوریک اسید به عنوان کاتالیزور سبب تغییر درجه جایگزینی پلیمر استات سلولز گردید. تصاویرمیکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که قطر الیاف استات سلولز در مقایسه با سلولز خالص (اسکناس باطله) کاهش یافته است. نتایج طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه نشان داد که عملا مقدار قابل توجهی گروه های هیدروکسیل با گروه های استات جایگزین شدند. الگوهای پراش اشعه ایکس نمونه اسکناس رنگبری شده پس از فرآیند استیلاسیون تغییر کرد که در کاهش قله در موقعیت 23 نمونه قبل و بعد از استیلاسیون مشهود است.
    کلید واژگان: اسکناس های باطله, استات سلولز, انیدرید استیک, گروه های هیدروکسیل
    Amin Kalantari, Mehdi Jonoobi *, Payam Moradpour, Sahab Hedjazi
    Considering the large volume of waste banknotes and the high costs of disposal as well as the resulting environmental pollution, the possibility of converting these wastes into products such as cellulose acetate polymers, which are economically viable, and also their production process with the least environmental pollution It is very important to be accompanied. In this article, in order to obtain cellulose acetate after dyeing the banknotes, the acetylation process was carried out using acetic acid as a solvent, sulfuric acid as a catalyst, and acetic anhydride. The percentage efficiency of acetylation increased with increasing reaction time and temperature, and the maximum efficiency was obtained at 55 °C. The concentration of acetic anhydride and sulfuric acid as a catalyst changed the substitution degree of cellulose acetate polymer. Scanning electron microscope images showed that the diameter of cellulose acetate fibers decreased compared to pure cellulose (waste banknote). The results of the Fourier transform infrared spectrometer showed that practically a significant amount of hydroxyl groups were replaced by acetate groups. The X-ray diffraction patterns of the bleached banknote sample changed after the acetylation process, which is evident in the reduction of the peak at position 23 of the sample before and after acetylation
    Keywords: Waste Banknotes, Cellulose Acetate, Acetic Anhydride, Hydroxyl Groups
  • محمدحسین عابد، سیما سپهوند، مهدی جنوبی*، پیام مرادپور، بهزاد بلوری

    کمبود منابع چوبی از یکسو و افزایش تقاضای فراورده های چوبی از سوی دیگر موجب برداشت بی رویه چوب و کمبود مواد اولیه چوبی شده است. لذا، باید از مواد جایگزین برای حل این مشکل استفاده کرد. اما، مواد جایگزین علاوه بر تامین مواد اولیه باید از نظر اقتصادی و خواص مکانیکی تخته ها نیز مورد تایید باشد. از آنجایی که CZ100 یک ماده معدنی بلوری و همگن، ارزان و در دسترس است. همچنین از استحکام، پایداری و مقاومت مکانیکی بالایی نیز برخوردار است. بنابراین، هدف از این پژوهش تاثیر ماده افزودنی CZ100 بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب می باشد. بدین منظور تخته هایی با ماده افزودنی CZ100 با نسبت های (0، 2، 4، 6، 8 و 10 درصد) ساخته شد. سپس، خواص مکانیکی و فیزیکی تخته خرده های ساخته شده با ماده افزودنی CZ100 اندازه گیری شد. نتایج نشان داد خواص مکانیکی تخته خرده ها با افزایش ماده افزودنی CZ100 تا مقدار6 درصد افزایش یافت و با افزایش ماده افزودنی جذب آب و واکشیدگی ضخامت (2و 24 ساعت) به طور معنی داری کاهش یافت. به طور کلی، با توجه به نتایج حاصله ماده افزودنی CZ100 پتانسیل بالایی در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده ها دارد و همچنین به خاطر قیمت پایین آن نسبت به چوب استفاده از آن موجب کاهش هزینه های ناشی از تهیه مواد اولیه می شود.

    کلید واژگان: ماده افزودنی, تخته خرده چوب, مواد جایگزین, صرفه اقتصادی, خواص مکانیکی و فیزیکی
    Mohamamadhossein Abed, Sima Sepahvand, Mehdi Jonoobi *, Payam Moradpour, Behzad Blouri

    The lack of wood resources on the one hand and the increase in the demand for wood products on the other hand have caused the excessive harvesting of wood and the shortage of wood raw materials. Therefore, alternative materials should be used to solve this problem. But, in addition to providing raw materials, alternative materials must be approved from the economic point of view and the mechanical properties of the boards. Since CZ100 is a crystalline and homogeneous mineral, it is cheap and readily available. It also has high strength, stability, and mechanical resistance. Therefore, the aim of this research is the effect of CZ100 additive on the physical and mechanical properties of particleboard. For this purpose, boards were made with CZ100 additive in proportions (0, 2, 4, 6, 8, and 10%). Then, the mechanical and physical properties of particleboard made with CZ100 additive were measured. The results showed that the mechanical properties of particleboard increased with the addition of the CZ100 additive by up to 6 wt%, and with the addition of the additive, water absorption and thickness shrinkage (2 and 24 hours) decreased significantly. In general, according to the obtained results, the additive CZ100 has a high potential to improve the physical and mechanical properties of particleboard and also due to its low price compared to wood, its use reduces the costs of preparing raw materials.

    Keywords: Additive, Particleboard, Wood Consumption Reduction, Alternative Materials, Economical
  • زهرا بهمنی، پیام مرادپور*، اصغر طارمیان
    پانل چوب لایه های درز شده با میخ (NLT) جزء فرآورده های مهندسی شده چوبی هستند که کاربرد ساختمانی فراوان دارند. با توجه به ماهیت ساخت NLT این محصول تمایل بالا به جذب رطوبت داشته و سرعت دفع رطوبت از آنها نیز به آهستگی رخ می دهد. بنابراین حفاظت این فرآورده در برابر رطوبت و عوامل مخرب امر ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تاثیر مواد حفاظتی ACC و ACQ بر عملکرد توان نگه داری و برش جانبی اتصال دهنده میخ در گونه سرو (Cupressus arizonica) با تاکید بر استفاده در لایه های درز شده با میخ (NLT) مورد بررسی قرار گرفته است. برای تیمار لایه ها از محلول های حفاظتی با غلظت 3 درصد برای دستیابی به حداقل ماندگاری مورد نیاز برای مصارف در تماس با زمین طبق الزامات AWPA استفاده شد. آزمون های توان نگه داری، بار برش جانبی میخ به ترتیب با استاندارد NDS و فرمول های حد تسلیم مطابقت داده شدند. نتایج نشان داده اند که مواد حفاظتی ACC و ACQ اثر نامطلوبی بر مقاومت های مکانیکی آزمون شده در این پژوهش ندارند و همین امر باعث می شود محدودیتی برای ساخت NLT از گونه های اشباع شده با این مواد حفاظتی در گونه سرو وجود نداشته باشد. همچنین نتایج نشان داده اند که همخوانی خوبی بین مقاومت پیش بینی شده با معادلات ارایه شده در NDS و نتایج تجربی وجود داشته است. مد شکست IIIs در نمونه های اشباع شده و نمونه شاهد مشاهده شده است.
    کلید واژگان: توان نگه داری میخ, مقاومت برش جانبی, NLT, مواد حفاظتی, NDS
    Zahra Bahmani, Payam Moradpour *, Asghar Tarmian
    Nail laminated timber (NLT) is one of the engineered wood products which is widely used in construction. Due to the structure of NLT, it has a high tendency to absorb moisture and its moisture loss rate also is very low. Therefore, it is necessary to protect it against humidity and degradation agents. In this study, the effect of ACC and ACQ preservatives on the performance of withdrawal resistance and lateral strength of the nail fastener in cypress wood with emphasis on the use in NLT was investigated. To treat the layers, preservative solutions with a concentration of 2% were used to achieve the minimum retention required for use with ground contact according to AWPA requirements. Withdrawal resistance and lateral strength of nail were compared with NDS standard and yield limit formulas, respectively. Results showed that ACC and ACQ preservatives had no adverse effects on the mechanical resistance tested in this study, and thus there is no restriction to use the treated wood for manufacturing NLT. Also, the results showed that there is a good agreement between the resistance predicted by the equations presented in NDS and the experimental results. IIIs failure mode was observed in the treated and control samples.
    Keywords: Withdrawal resistance, lateral shear strength, Nail laminated timber, Wood preservative, NDS
  • محمد نجفیان اشرفی*، پیام مرادپور، احمد جهان لتیباری، حمیدرضا عدالت

     چسب پلی وینیل استات (PVAC) یکی از مهم ترین چسب ها در صنعت چوب و مبلمان بوده که مزایای بسیاری مانند هزینه کم، دوست دار محیط زیست و غیر سمی بودن است. با این وجود، معایبی مانند مقاومت کم در برابر آب و استحکام ضعیف اتصال با این چسب را می توان اشاره کرد. در این مطالعه اثر افزودن نانو سیلیکا (NS) بر روی خواص چسب پلی وینیل استات PVAC مورد بررسی قرار گرفت. فرمولاسیون چسب با محتویات مختلف NS به میزان (2، 3 و 4%) به ماتریس PVAC اضافه شد. ساختار نمونه های چسب تهیه شده توسط FT-IR مورد بررسی قرار گرفت. ازچوب گونه افرا شیردار (Acer cappadocicum) جهت ساخت اتصالات برش استفاده شد. از دو استاندارد ASTM D882 و ASTM D905 به ترتیب برای انجام تست های کششی و برشی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزودن NS به چسب PVAC، مقاومت کششی فیلم ها افزایش یافت. به طور مثال، مقاومت به کشش فیلم های ساخته شده با 4 درصد NS، حدود 30 درصد افزایش پیدا کرد. به علاوه، آزمایشات برش نشان داد که NS تا میزان مصرف 3 درصد، می تواند استحکام پیوند PVAC را بهبود بخشد. نتایج ویسکوزیته نشان داد که با افزایش وزنی NS تا سطح 3 درصد به چسب PVAC، ویسکوزیته افزایش و پس از آن کاهش می یابد.

    کلید واژگان: افرا, نانوسیلیکا, پلی وینیل استات, مقاومت کششی, مقاومت برش
    Mohammad Najafianashrafi *, Payam Moradpour, Ahmad Jahan Latibari, Hamidreza Edalat

    Poly vinyl acetate (PVAC) adhesive is one of the most important adhesives in wood and furniture industry, which has many advantages such as low cost, environment friendliness and non-toxicity. However, it has some disadvantages such as low water resistance and poor boning strength. In this study, the effect of nano silica (NS) on the properties of poly vinyl acetate adhesive was investigated. The adhesive formulation with different NS contents (2, 3 and 4%) was added to the PVAC. The structure of the prepared adhesive samples was studied by FT-IR and XRD. We used the wood of Acer tree (Acer cappadocicum) to make joints in this study. Two standards of D882 and ASTM D905 were used for tensile and shear tests, respectively. Results showed that adding NS to PVAC enhanced the tensile strength of films. For example, the tensile strength of prepared films was increased by 30% after adding 4% of NS. Moreover, shear strength test showed that NS up to 3% can improve PVAC bond strength. Viscosity results showed that increasing the weight of NS up to 3% to PVAC glue lead to an increase following a decrease in the viscosity

    Keywords: Acer, Nano silica, poly vinyl acetate, Shear strength, tensile strength
  • فرخ رادفر*، حمید زارع حسین آبادی، پیام مرادپور، کامبیز پورطهماسی
    این تحقیق با هدف ساخت تیر باربر پله پیچ چوبی با استفاده از فرآورده لایه ای چوب صنوبر، گونه سپیدار (Populus Alba L.) و دستیابی به یک اتصال بهینه برای تبدیل تیر باربر به ابعاد کوچکتر جهت رسیدن به طراحی مناسب برای ساخت پله پیچ چوبی انجام شد. بدین منظور تخته سه لایه از گونه سپیدار با استفاده از چسب پلی اورتان دوجزیی و با ضخامت لایه های سطحی 5/0 میلی متر و لایه وسط 2 میلیمتر در ابعاد 120×120 سانتیمتر ساخته شده و برای ساخت فرآورده لایه ای موردنظر استفاده شدند. در ادامه، خواص مکانیکی و مدهای شکست فرآورده مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت، 5 نوع اتصال سر به سر شامل اتصال انگشتی، دم چلچله، نیم و نیم، مورب و مورب اصلاح شده برای تیر باربر پله پیچ چوبی طراحی و با طول 65، عرض 20 و ضخامت 1/2 سانتی متر ساخته شده و مورد آزمون خمش در صفحه قرار گرفتند. مدول الاستیسیته خمشی در صفحه تیر باربر به ترتیب برای نمونه شاهد MPa 1598، برای اتصال مورب اصلاح شده MPa 2441، برای اتصال مورب MPa1669، برای اتصال نیم و نیم MPa1047، برای اتصال انگشتی MPa 957 و برای اتصال دم چلچله MPa652 به دست آمدند. مدول گسیختگی در صفحه تیر باربر به ترتیب برای نمونه شاهد MPa 32، برای اتصال مورب اصلاح شده MPa 27، برای اتصال مورب MPa 23، برای اتصال نیم و نیم MPa 19، برای اتصال انگشتی MPa 12 و برای اتصال دم چلچله MPa 13 به دست آمدند. نتایج تجزیه واریانس یک طرفه بیانگر معنی دار بودن اختلاف میانگین مدول الاستیسیته خمشی و مدول گسیختگی تیرهای باربر در آزمون خمش در صفحه در سطح اطمینان 99 درصد (α≤0.01) بود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان تیر باربر با اتصال مورب اصلاح شده را گزینه مناسبی برای ساخت تیر باربر پله پیچ چوبی دانست.
    کلید واژگان: چوب صنوبر, پله پیچ, تیر باربر, اتصال های سر به سر, فرآورده لایه ای, خواص مکانیکی
    Farokh Radfar *, Hamid Zarea Hosseinabadi, Payam Moradpour, Kambiz Pourtahmasi
    This research was carried out with the aim of making a stringer of wooden spiral stairs using laminated wood product from poplar wood and achieving an optimal connection to convert the stringer to smaller dimensions in order to achieve a suitable design for the construction of wooden spiral stairs. For this purpose, 3-layer plywood of poplar was made using two-part polyurethane glue with a surface layer thickness of 0.5 mm and a middle layer of 2 mm in dimensions of 120 x 120 cm, and then the produced plywood panels were used to make the desired laminated product. Mechanical properties and failure modes of the product were investigated. Then, 5 types of end to end joints including finger joint, tail joint, half and half, diagonal and modified diagonal joints were designed for the stringer of the wooden spiral stairs and made in the dimensions of length 65, width 20 and thickness 2.1 cm and subjected to out of plane bending test. Modulus of elasticity of the stringer in the in plane bending test was obtained as 1598 MPa, 2441 MPa, 1669 MPa, 1047 MPa, 957 MPa and 652 MPa, respectively for control sample, modified diagonal joint, diagonal joint, half-and-half joint, finger joint and tail joint. In addition, modulus of rupture of the stringer in the in plane bending test was obtained as 32 MPa, 27 MPa, 23 MPa, 19 MPa, 12 MPa and 13 MPa, respectively for control sample, modified diagonal joint, diagonal joint, half-and-half joint, finger joint and tail joint. The result of one- way ANOVA showed that there is a significant difference among bending strength and modulus of elasticity of the stringers at 99% confidence interval (α≤0.01). According to the results, the stringer with modified diagonal joint would be the most suitable alternative in wooden spiral stair.
    Keywords: Poplar wood, spiral stair, stringer, end to end joints, laminated product, Mechanical properties
  • سید محمدجواد موسوی حسینی، حمید زارع حسین آبادی، مسیب دالوند*، پیام مرادپور

    اتصالات از اجزای مهم هر سازه هستند و استحکام آنها تضمین کننده استحکام سازه است. روش های متفاوتی برای تقویت اتصالات مبلمان وجود دارد که با توجه به موقعیت و شکل اتصال از آنها استفاده می شود. یکی از روش های تقویت اتصالات گوشه ای، استفاده از نبشی چوبی است. در این پژوهش تاثیر جنس و حالت فیزیکی نبشی چوبی بر ظرفیت لنگر خمشی اتصال L شکل زیر بار کشش قطری بررسی شده است. به این منظور اتصال های L شکل با گونه راش با اتصال کام و زبانه ساخته شدند. برای تقویت اتصال ها از نبشی با گونه راش و صنوبر استفاده شد. نبشی برای گونه راش در سه سطح (بدون شیار، با شیار 5/0 و 1 سانتی متر) و برای گونه صنوبر در دو سطح (بدون شیار و شیار 1 سانتی متر) به عنوان متغیر انتخاب شد. از اتصال بدون نبشی برای مقایسه استفاده شد. براساس نتایج تجربی، استفاده از نبشی تاثیر معنی داری بر ظرفیت تحمل تنش اتصال داشته است. اختلاف معنی داری بین جنس گونه نبشی مشاهده نشد. بیشترین ظرفیت تحمل تنش اتصال مربوط به اتصال تقویت شده با نبشی از گونه صنوبر و شیار 1 سانتی متر به میزان 3/30 مگاپاسکال و کمترین ظرفیت تحمل تنش مربوط به تیمار شاهد به میزان 06/6 مگاپاسکال بود. نتایج تحلیل عددی نشان داد که بیشینه تنش در اتصال های تقویت شده با نبشی در ناحیه شیار اعضای اتصال و همچنین خط چسب نبشی بوده است که این تمرکز تنش سبب شکست اتصال در این نقاط شده است.

    کلید واژگان: اتصال گوشه ای, بررسی تجربی, تحلیل عددی, ظرفیت تحمل تنش, کام و زبانه, نبشی
    Seyed MohammadJavad Mousavi Hoseyni, Hamid Zarea Hosseinabadi, Mosayeb Dalvand *, Payam Moradpour

    Joints are important components of any structure that can be a warranty for the strength of structures. There are different methods for reinforcement of furniture joints that are used according to position and shape of joint. One of the reinforcement methods of corner joints is using wooden corner blocks. Therefore, in this study, the effect of species types and physical situation of wooden corner block on stress carrying capacity of L-shape joint under diagonal tension was investigated numerically and experimentally. For this purpose, L-shape mortise and tenon joints of beech were constructed.. The corner blocks of beech and poplar species were applied to reinforce the joints. The physical situation for beech in three levels (without groove and with grooves 5, and 10 mm) were selected as variables. Also, a control sample (without corner block) was used for comparing. Experimental results have shown that using corner block had a significant effect on stress carrying capacity. There was no significant difference between the species. The maximum stress carrying capacity was obtained of joints that were reinforced with poplar corner block with 10 mm groove depth (30.3 MPa) and the minimum stress carrying capacity was obtained of control sample (6.06 Mpa). Results of numerical analysis have shown that maximum stress of reinforced joints with corner block are in the groove zone of joint members and corner block glue line which this stress concentration caused the failure of members in these zones.

    Keywords: Corner joints, Experimental Investigation, Numerical analysis, Stress Carrying Capacity, Mortise, tenon, Corner block
  • کامبیز راشدی، پیام مرادپور*، حمید زارع حسین آبادی
    به دلیل کمبود منابع جنگلی، استفاده از گونه های چوبی تندرشد مورد توجه طراحان و مهندسان قرار گرفته است. وزن مخصوص و مقاومت های مکانیکی کم، از چالش های اساسی بکارگیری برخی از این گونه های چوبی بویژه در تولید فراورده های ساختمانی و ویژگی نهایی آنها می باشد. استفاده از روش های مختلفی همچون تیمارهای گرمابی و گرمایی توام با تکنیک فشرده سازی می تواند راهکاری برای رفع این مشکل باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر نوع پیش تیمار و شرایط فشردگی بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی چوب پالونیا (Paulownia fortune) و صنوبر (Populus deltoides) انجام شده است. بدین منظور، از پیش تیمار با آب C 25 و فشردگی در پرس گرم C 160 و همچنین پیش تیمار با بخارآب C 160 و فشردگی در پرس سرد C 60 استفاده شد. فشردگی در دو سطح 25 و 50 درصد و به مدت 20 دقیقه در پرس با فشار 5 مگاپاسگال جهت رسیدن به ضخامت نهایی cm2 انجام شد. سپس متعادل سازی نمونه ها در پرس سرد با هدف کاهش برگشت پذیری ضخامت و رسیدن به دما و رطوبت تعادل در محیط انجام شد. جهت بررسی ویژگی های فیزیکی و مکانیکی نمونه های حاصله، آزمون هایی شامل: دانسیته، جذب آب و واکشیدگی ضخامت (پس از 96 ساعت غوطه وری در آب)، مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته خمشی، مقاومت به ضربه و سختی انجام شدند. نتایج نشان داد که چوب صنوبر به دلیل دانسیته بالاتر، از خواص فیزیکی و مکانیکی مطلوب تری نسبت به گونه پالونیا برخوردار می باشد. به جز واکشیدگی ضخامت، خواص فیزیکی مطلوب و مقاومت های مکانیکی بالاتر در نمونه های چوبی اصلاح شده به روش بخارآب - پرس سرد بدست آمد. تاثیرگذاری بیشتر فرآیند اصلاح با بخار آب - پرس سرد بر روی خواص بخوبی مشاهده شد. مقادیر جذب آب و واکشیدگی ضخامت نمونه های چوبی با افزایش درصد فشردگی افزایش یافت. با افزایش درصد فشردگی و به تبع آن افزایش دانسیته نمونه های چوبی، به غیر از مقاومت به ضربه بقیه خواص مکانیکی روند کاهشی داشتند.
    کلید واژگان: گونه تند رشد, تیمار گرمایی, فشرده سازی, خواص فیزیکی و مکانیکی
    Kambiz Rashedi, Payam Moradpour *, Hamid Zarea Hosseinabadi
    Due to the lack of forest resources, the use of fast-growing wood species has been considered by designers and engineers. Low density and mechanical strength are the main challenges of using some of these wood species, especially in the manufacturing of construction products and their final properties. Using different methods such as hydrothermal and hygrothermal treatments combined with compaction techniques can be a solution to this problem. This study aimed to investigate the effect of pretreatment type and densification conditions on the physical and mechanical properties of paulownia (Paulownia fortune) and poplar (Populus deltoides) wood. For this purpose, pretreatment with water at 25˚C and compression in hot press at 160˚C, and also pretreatment with steam at 160˚C and compression in cold press at 60C˚ were used. Compression was performed at two levels of 25 and 50 percent for 20 minutes in a press with a pressure of 5MPa to reach a final thickness of 2cm. Then, the equilibration of the samples in the cold press was performed to reduce the spring back and reach the temperature and equilibrium moisture content. To investigate the physical and mechanical properties of the samples, tests including density, water absorption, and thickness swelling (after 96 hours of immersion in water), modulus of rupture, modulus of elasticity, impact strength, and hardness were performed. The results showed that the poplar wood has better physical and mechanical properties than the paulownia wood due to its higher density. Except for thickness swelling, desirable physical properties and higher mechanical strengths were obtained in wood samples modified by the steam-cold pressing method. The greater impact of the wood modification process by steam-cold pressing on the properties was well observed. Water absorption and thickness swelling values of wood samples increased with increasing compaction percentage. The mechanical properties of wood had shown a decreasing trend, with increasing compaction and consequently increasing the density of wood samples, except for impact resistance
    Keywords: Fast-growing species, hygrothermal treatment, Densification, Physico-mechanical properties
  • پیام مرادپور*، امین قلی زاده مهدیخان محله، هادی غلامیان

    هدف از تحقیق، ارزیابی پارامترهای ماشین کاری چوب و کیفیت سطح در فرآیند برش با جت آب بدون ماده ساینده بود. بدین منظور نوع گونه چوبی (راش، بلوط و صنوبر)، سرعت برش (200، 400 و 600 متر بر ثانیه) و همچنین جهت برش (موازی و عمود بر الیاف) به عنوان عوامل متغیر تحقیق انتخاب شدند. پس از برش نمونه ها با جت آب، تصویربرداری از سطح و لبه نمونه ها در محل برش توسط اسکنر با وضوح dpi1200 انجام شد. برای اندازه گیری عمق و شکاف برش در تصاویر بدست آمده، از نرم افزار Image Jاستفاده شد. کیفیت سطح با استفاده از زبری سنج سوزنی ارزیابی شد و پارامترهای زبری سطح شامل Ra و Rz اندازه گیری شدند. بیشترین و کمترین مقادیر عمق و شکاف برش به ترتیب برای چوب صنوبر و چوب راش اندازه گیری شد. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت که جهت برش تاثیر قابل ملاحظه ای روی پارامترهای برش دارد، به طوری که بیشترین عمق و کمترین شکاف برش در جهت موازی الیاف مشاهده شد. همچنین نتایج نشان دادند با افزایش سرعت برش، عمق برش افزایش یافته و شکاف برش کاهش می یابد. بیشترین و کمترین مقادیر پارامترهای زبری سطح به ترتیب در چوب صنوبر(80µ/136=Rz) و چوب راش(62µ/115=Rz) مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله می توان نتیجه گیری کرد، ماشین کاری با سرعت بالا در چوب های با بافت متراکم و در راستای موازی الیاف می تواند منجر به بهبود کیفیت سطح در برش با جت آب گردد.

    کلید واژگان: جت آب, سرعت برش, جهت برش, عمق برش, شکاف برش, زبری سطح
    Payam Moradpour *, Amin Gholizadeh Mehdikhan Mahalleh, Hadi Gholamiyan

    This study aimed at the evaluation of wood machining parameters and surface quality upon using a water jet without abrasive material. Hence, wood species (beech, oak, and poplar), cutting velocity (200, 400 and, 600 m/s), and cutting direction (parallel and perpendicular to the grain) were chosen as variables. After cutting samples with water jet, the samples were scanned from edge and surface using a 1200 dpi scanner. For analyzing the depth of cut and kerf width, Image J software was used. The Surface quality was evaluated using a stylus profilometer, and the surface roughness parameters including Ra and, Rz were measured. The highest and lowest values of depth of cut and kerf width were measured for poplar and beech woods, respectively. According to the results, it can be stated that the cutting direction has a significant effect on the machining parameters so that the maximum depth of cut and the lowest kerf width was observed in the direction parallel to the grain. Also, the results showed that with increasing cutting velocity, the depth of cut increases, and kerf width decreases. The highest and lowest values of surface roughness parameters were observed in poplar (Rz=136/8µ), and beech (Rz=115/62µ) woods, respectively. Based on the results, it can be concluded that high-speed machining in woods with dense texture and parallel to grain can improve the surface quality in water jet cutting.

    Keywords: Water jet, Cutting velocity, Cutting direction, Depth of cut, Kerf width, Surface roughness
  • حسین منوچهری، پیام مرادپور*، محمدامین موعودی، ابراهیم آقا رفیعی
    زمینه و هدف

    استفاده از میز و صندلی آموزشی با طراحی مناسب علاوه بر یادگیری مناسب، می تواند از تغییرات فرم بدن کاربر جلوگیری کند. لذا هدف از این مطالعه، تعیین مشخصه های آنتروپومتری دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران جهت طراحی میز و صندلی ارگونومی بود.

    روش کار

    در این پژوهش، 18 مشخصه آنتروپومتری شامل: ارتفاع رکبی، ارتفاع زانو نشسته، ارتفاع شانه نشسته، ارتفاع چشم نشسته، ارتفاع نشسته، ارتفاع تکیه گاه آرنج نشسته، ارتفاع آرنج نشسته، طول آرنج - مشت گره کرده، طول باسن - رکبی، طول باسن- زانو نشسته، ضخامت ران، عمق شکم، عمق سینه، پهنای باسن نشسته، پهنای شانه، پهنای عرضی آرنج ها، قد و همچنین وزن برای 260 نفر از دانشجویان (130 دختر و 130 پسر) با رده سنی 18 تا 35 سال موردبررسی قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها، از استادیومتر و صندلی آنتروپومتری استفاده شد. درنهایت با توجه به ابعاد بدنی اندازه گیری شده از دانشجویان، ابعاد میز و صندلی ارگونومی  مطابق با استاندارد 9697-1 INSO محاسبه و طراحی گردید.

    یافته ها:

     ابعاد آنتروپومتری دانشجویان به صورت میانگین، حداقل، حداکثر، انحراف معیار، میانه و مقدار صدک های 5/2 تا 5/97 با نرم افزار SPSS نسخه 20 به دست آمد. نتایج نشان دادند سن کاربر بر روی سایزبندی میز و صندلی اثر معنی داری ندارد. همچنین نتایج حاصله نشان داد ارتفاع رکبی بین دختران و پسران دارای اختلاف معنی داری می باشد.

     نتیجه گیری:

     با در نظر گرفتن اختلاف ابعادی بین دانشجویان دختر و پسر مشخص شد که ارتفاع رکبی در صدک 5 برای پسران 4 سانتی متر بیشتر از دختران می باشد. لذا با استفاده از ابعاد آنتروپومتری اندازه گیری شده، ابعاد میز و صندلی ارگونومی در دو سایز طراحی شد.

    کلید واژگان: آنتروپومتری, ارگونومی, صدک, میز و صندلی, دانشجویان
    Hossein Manouchehri, Payam Moradpour*, MohammadAmin Mououdi, Ebrahim Aga Rafiei
    Background and Aim

    A well-designed desk and chair, in addition to proper learning, can prevent changes in the userchr('39')s physical form. Therefore, this study aimed to determine the anthropometric characteristics of students in the College of Agriculture and Natural Resources located at the University of Tehran to design an ergonomic table and chair.

    Methods

    In this research, 18 anthropometric characteristics including the popliteal height, knee height, shoulder height, eye height, sitting height, elbow support height, elbow height, knotted elbow length, hip-popliteal length, hip-knee length, thigh thickness, abdominal depth, chest depth, hip width, shoulder width, the transverse width of the elbows, height, and as well as weight for 260 students (130 girls and 130 boys) aged 18 to 35 years were investigated. To collect data, an anthropometric chamber and chair were used. Finally, according to the measured physical dimensions of the students, the Dimensions of ergonomic table and chair were calculated and designed according to the INSO 9697-1 standard.

    Results

    Anthropometric dimensions of students were obtained through mean, minimum, maximum, standard deviation, mean, and the percentile value of 2.5 to 97.5 using SPSS version 20 software. The results showed that the age of the user does not have a significant effect on the size of the table and the chair. Also, the results showed that there was a significant difference in popliteal height between girls and boys.

    Conclusions

    Considering the difference in dimensions between female and male students, it was found that the popliteal height in the percentile of 5 for boys is 4 cm more than girls. Therefore, using measured anthropometric characteristics, the dimensions of the chair and table ergonomics were designed in two sizes.

    Keywords: Anthropometric, Ergonomics, Percentile, Furniture, students
  • مهدی جنوبی*، سیما سپهوند، پیام مرادپور، علیرضا عشوری

    آلودگی ناشی از ذرات معلق موجود در هوا یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده سلامت انسان و محیط زیست در جهان می باشد. امروزه، در ساخت فیلترهای صنعتی هوا از پلیمرهای سنتزی بر پایه نفت و مواد شیمیایی استفاده می شود که به دلیل ایجاد آلودگی ثانویه، سازگار با محیط زیست نمی باشند. لذا، توسعه استفاده از یک ماده جدید در ساخت فیلترهای هوا که نه تنها سازگار با محیط زیست باشد بلکه قابلیت تجدیدپذیری را نیز داشته باشد، نیاز حیاتی می باشد. در سال های اخیر تحقیقات و مطالعات زیادی به منظور جایگزین نمودن نانوالیاف سلولزی به جای الیاف مصنوعی مانند نانوالیاف شیشه، کربن فعال و پلیمرهای پلاستیکی در ساخت فیلترهای هوا انجام شده است.  نانوالیاف سلولزی با داشتن مزایای زیادی از قبیل زیست تخریب پذیری، ارزانی ، دانسیته کم و تشکیل ساختار شبکه ای می توانند با نانوالیاف مصنوعی رقابت کنند.  تحقیق مروری حاضر با هدف بررسی استفاده از نانوالیاف سلولزی برای جذب ذرات معلق و دی اکسیدکربن هوا انجام گرفته است.  بر اساس تحقیقات منتشر شده، گروه های فعال هیدروکسیل در سطح و همچنین سطح ویژه زیاد نانوالیاف سلولز منجر به افزایش راندمان جذب دی اکسیدکربن و ذرات معلق هوا می شود.  همچنین، نانوفیلترهای حاصل از نانوالیاف سلولز به دلیل قطر منافذ کم، دارای افت فشار کمتری نسبت به فیلترهای موجود در بازار می باشند.

    کلید واژگان: فیلترهای هوا, پلیمرهای سنتزی, نانوالیاف سلولز, ذرات معلق هوا, دی-اکسیدکربن
    Mehdi Jonoobi *, Sima Sepahvand, Payam Moradpour, Alireza Ashori

    Pollution from airborne particles is one of the most important threats to human and environmental health in the world. Today, industrial air filters use synthetic polymers based on oil and chemicals, these materials are incompatible with the environment and lead to secondary pollution. Therefore, the development of the use of new materials in the fabrication of air filters, which is not only environmentally friendly but also renewable, is a vital need. For this reason, in recent years, many researches and studies have been done to replace cellulose nanofiber (CNF) with synthetic fibers such as glass nanofibers, activated carbon, and plastic polymersnanofibers in the manufacture of air filters. CNF has many advantages such as biodegradability, cheapness, low density, and network structure that can compete with synthetic nanofibers. Therefore, this review study aims to investigate the general use of CNF for the adsorption of particulate matter (PM) and carbon dioxide (CO2) in the air. The results showed that CNF increase the adsorption efficiency of CO2 and PM due to the presence of active hydroxyl groups on the surface as well as high specific surface area. In addition, the nanofilters made of CNF have a lower pressure drop than filters on the market due to their small pore diameter.

    Keywords: AirFilters, synthetic polymers, Cellulose Nanofibers, particulate matter (PM), Carbon dioxide (CO2)
  • مهدی جنوبی*، پیام مرادپور، علی اکبر تفنگ چی کله بستی

    یکی از کاربردهای هیدروژل ها، استفاده از آن به عنوان پانسمان (زخم و سوختگی) می باشد. زیست سازگاری و عدم سمیت سلولی برای هیدروژل های مورداستفاده در زمینه پزشکی اهمیت ویژه ای دارد. مواد سلولزی می توانند داروها را بارگذاری کرده و در شرایط دمایی و یا pH سطح بدن در اثر فرآیندهای مختلف مانند انتشار، داروها را آزاد کنند. هدف از این مطالعه بررسی مکانیسم رهایش نیترات نقره در فیلم هیدروژل زیست تخریب پذیر بر پایه نانوسلولز جهت ترمیم سوختگی بود. جهت تهیه فیلم هیدروژل، از نانوالیاف سلولزی و هیدروکسی اتیل سلولز با نسبت وزنی (3 به 1) و همچنین از سیتریک اسید به عنوان اتصال دهنده عرضی با مقادیر 10 و 20 درصد وزنی نسبت به بستر استفاده شد. سپس بارگذاری نیترات نقره به عنوان یک داروی ضدعفونی کننده به هیدروژل های تهیه شده انجام شد. نتایج رهایش دارو نشان داد که رابطه خطی بین میزان جذب و غلظت داروی مربوطه وجود دارد. در ساعات اولیه آزمایش، 70 تا 90 درصد از رهایش دارو مشاهده شد و سپس تا 24 ساعت، دارو به آرامی از هیدروژل آزاد گردید. مدل سازی رهایش دارو، انتشار فیک را به عنوان مکانیسم غالب در تحویل دارو انتخاب کرد. آزمون عدم سمیت MTT، اثربخشی بالای کاتیونیزاسیون نانوسلولز را نشان داد و موید عدم سمیت هیدروژل های بر پایه مواد زیست سازگار بود. می توان نتیجه گیری کرد که هیدروژل زیست تخریب پذیر بر پایه نانوسلولزکه حاوی نیترات نقره است، به عنوان یک محصول کاملا مناسب و کاربردی جهت ترمیم سوختگی قابل استفاده می باشد.

    کلید واژگان: هیدروژل, پانسمان سوختگی, نانوسلولز, نیترات نقره
    Mehdi Jonoobi *, Payam Moradpour, Ali Akbar Tofangchi Kalle Basti

    One application of hydrogels is to use them as dressings (wounds and burns). Biocompatibility and cytotoxicity are of particular significance for hydrogels used in the medical field. Cellulosic materials can load and relief drugs at temperatures or pH levels of the body as a result of contrary processes such as diffusion. The aim of this study was to investigate the mechanism of release of silver nitrate in nano-cellulose-based biodegradable hydrogel film for burn repair. To prepare a hydrogel in the form of film, cellulose nanofibers and hydroxyethyl cellulose were used with the weight ratio (3:1), and also, the citric acid was used as a crosslinker in different amounts of 10 and 20 wt% matrix. Later on, the loading silver nitrate as a disinfectant drug into selected hydrogels was performed. Drug release results illustrated that there was a direct relationship between absorption rate and drug concentration. In the initial times of the testing, 70 to 90% of the drug release was detected and then for 24 h, the drug was gradually released from the hydrogel. Investigation of modeling drug-releasing selected kinetic diffusion as the dominant mechanism in drug delivery. MTT non-toxicity test displayed high efficacy of nanocellulose cationization and confirmed the non-toxicity of biocompatible hydrogels. It can be concluded that biodegradable nanocellulose based hydrogel containing silver nitrate can be used as an appropriate and relevant product for burn repair.

    Keywords: Hydrogel, Burning dressing, Nanocellulose, Silver nitrate
  • محرم حضرتی*، حمید زارع حسین آبادی، پیام مرادپور، اصغر وطنی اسکویی

    امروزه میلگردهای پلیمری به علت مقاومت ویژه زیاد و وزن کم در ساخت سازه های کامپوزیتی کاربرد بیشتری یافته است. از این رو در این تحقیق، رفتار میلگردهای پلیمری با آرایش سطح متفاوت (صاف و آجدار) در مقایسه با میلگردهای فولادی از نظر طول اتصال (200 و 300 میلی متر) و نوع چسب (اپوکسی و پلی استر) در جهت موازی الیاف در چوب سپیدار (Populus alba) به صورت تجربی بررسی شد. بدین منظور، پس از تهیه نمونه های آزمونی براساس تیمارهای مختلف، مقاومت بیرون کشیدگی میلگردهای متصل شده به بلوک های گلولم، تنش های برشی در فصل مشترک چوب- چسب و میلگرد- چسب و همچنین مدهای شکست بررسی شدند. نتایج نشان دادند که بیشترین مقاومت بیرون کشیدگی میلگرد، مربوط به میلگردهای آجدار پلیمری متصل شده با چسب اپوکسی با طول اتصال 300 میلی متر برابر با 5/82 کیلونیوتن بود. براساس نتایج، با افزایش طول اتصال، ظرفیت بار محوری جهت بیرون کشیدن میلگرد افزایش پیدا کرد، اما مقاومت برشی اسمی در فصل مشترک چوب- چسب از 8/6 به 8/2 مگاپاسگال و برای فصل مشترک میلگرد- چسب از 9/8 به 7/4 مگاپاسگال کاهش یافت. شایان ذکر است که مد شکست غالب، بیرون آمدگی میلگرد همراه با دسته های چوبی ناشی از شکست برشی چوب در راستای موازی با الیاف بود.

    کلید واژگان: تنش برشی در فصل مشترک, چوب سپیدار, مد شکست, مقاومت بیرون کشیدگی, میلگرد پلیمری
    Moharam Hazrati *, Hamid Zarea Hosseinabadi, Payam Moradpour, Asghar Vatani

    Nowadays, using of fiber reinforced plastic (FRP) rods in composites structures has been increased due to their light weight and high specific strength. In this research, the behavior of steel and glass-FRP rods with different surface patterns (plain, ribbed) were experimentally investigated in the points of bonding length (200, 300 mm) and adhesive type (unsaturated polyester, epoxy) view, parallel to poplar (Populus alba) wood grain. In this regards, after specimens preparation based on the above mentioned situations, tensile pull-out strength, shear stress, as well as failure modes in wood-adhesive and rod-adhesive interfaces were investigated. The maximum value for poll-out strength, i.e. 82.5 kN was achieved for ribbed glass-FRP rods, and 300 mm anchorage length. In addition, while pull-out load carrying capacity increased with increasing bonding length, nominal shear stresses were decreased from 6.8 to 3.8 MPa, and 8.9 to 4.7 MPa, respectively for wood-adhesive, and rod-adhesive interfaces. Worth noting, the most common failure mode was pull-out of rods with attached wood, due to shear failure parallel to the wood grains.

    Keywords: Glass- FRP rod, poplar wood, Pull- out strength, Interface shear stress, Failure mode
  • سمیه خواجوی، مقداد جورغلامی، باریس مجنونیان قراقز، پیام مرادپور*
    بهره برداری از جنگل، کاری سنگین و خطرناک، دارای وضعیت کاری غیرطبیعی، ناراحت کننده و در معرض سروصدا و ارتعاش است که پیامدهای بهداشتی ناگواری دارد و امکان ابتلا به بیماری ها و صدمات شغلی را افزایش می دهد. اختلالات عروقی مانند پدیده رینود یا دست سفید (VWF) از مهم ترین، خطرناک ترین و شایع ترین پیامدهای ارتعاش است. هدف این پژوهش تعیین حد زمانی مجاز ارتعاش، هنگام قرارگیری اپراتور در معرض ارتعاشات اره موتوری در بینه بری درختان انجیلی، صنوبر و توسکا برای پیشگیری از بیماری دست سفید در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود نوشهر است. اندازه گیری شاخص حد زمانی استاندارد نشان داد که حد زمانی (ساعت) قرارگیری اپراتور در معرض ارتعاش، در مرحله بینه ری برای کل درختان حداکثر 59/2 ساعت است. براساس نتایج، ساعات مواجهه کارگر اره موتورچی با ارتعاش در گونه انجیلی بیشتر است و پیش بینی گر مدت زمان ابتلا به بیماری دست سفید در کارگر اره موتورچی بیشتر است، بنابراین اگر فرد در مرحله بینه ری دو ساعت در روز مشغول استحصال درخت انجیلی باشد، کارگر اره موتورچی در طول هفته باید زمان کمتری و حداکثر 61/ 9 ساعت با اره کار کند. این مدت برای گونه صنوبر 34/14 ساعت و برای گونه توسکا 01/18 ساعت است. بر این اساس، هرچه ساعت مواجهه کارگر اره موتورچی در یک روز بیشتر باشد و همچنین ارتعاش کل اره موتوری افزایش یابد، اپراتور برای پیشگیری از بیماری دست سفید (VWF) در طول هفته باید زمان کمتری از اره موتوری استفاده کند.
    کلید واژگان: استاندارد ISO 5349, ارتعاش سنج, بینه ری, بهره برداری
    Somayeh Khajavi, Meghdad Jourgholami, Baris Majnounian Garagiz, Payam Moradpour *
    Forest harvesting operations as heavy and dangerous work requires abnormal, uncomfortable working conditions, exposure to noise and vibration, which has adverse health consequences and may lead to illness and injury. Vascular abnormalities, such as the Rhinoceros or White Hand phenomenon (VWF), are known to be the most important, most dangerous, and most common effects of vibration. The purpose of this study was to determine the permissible time limit for vibration exposure during operator exposure to echomotor vibrations in evacuation of evergreen, poplar and alder trees (VWF) in Kheyrud Nowshahr training and research forest in Mazandaran province. Measurement of the time limit index of the governor indicated that the maximum exposure time (hour) for the operator during vibration was 2.59 hours for the whole tree. Therefore, maximal timing workers can partially prevent diseases and injuries caused by vibration motors. According to the results, since the amount of clock exposure the vibrator worker has in the bibliographic mode is higher and the prediction time of the white-handed disease in the rotor worker is greater, therefore, if one is in the binary phase Working two hours a day, evangelical worker has to work with saw for a maximum of 9.61 hours during the week, which is 14/34 hours for poplar and 18/01 for alder. Accordingly, the more hours an ohmicor worker was exposed to in one day and the more the ohmicorum's total vibration increased, the operator had to wait less time than the saw during the week to prevent white-handed disease (VWF).
    Keywords: ISO 5349, Vibrometer, bucking, logging
  • هادی غلامیان*، پیام مرادپور
    سابقه و هدف

    چوب ماده طبیعی است که در ساخت انواع سازه های چوبی مورد استفاده قرار می گیرد. سازه های چوبی در اثر قرارگیری در فضای باز، دچار هوازدگی و تخریب سطحی می شوند. با توجه به استفاده از چوب به عنوان مبلمان فضای باز، کف پوش ها، پارکت ها و لمبه کوبی ها خانه های چوبی، خواصی نظیر میزان سختی، مقاومت به خراش و سایش مورد اهمیت قرار می گیرد. در این مطالعه تاثیر هوازدگی تسریع شده بر مقاومت به سایش گونه های چوبی صنوبر، راش و بلوط پوشش داده شده با روغن گیاهی بزرک بررسی شد.

    مواد و روش ها

    بدین منظور ، نمونه های چوبی به ابعاد استاندارد 2×10× 15 (L×R×T) سانتی متر بریده شده و سطوح آنها با استفاده از روغن بزرک به نسبت 3ml/m 100 پوشش داده شدند. نمونه های پوشش داده به مدت 2 هفته در دستگاه هوازدگی تسریع شده نگه داری شدند و سپس توسط دستگاه سایش خراشان تابر و میکروسکوپ لیزری هم کانون مقاومت به سایش و توپوگرافی سطوح چوب قبل و بعد از هوازدگی مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد در اثر هوازدگی میزان مقاومت به سایش تمامی گونه های چوبی کاهش یافته است و بیشترین مقاومت در بین آنها مربوط به گونه چوبی بلوط با مقدار کاهش وزن 7/1 گرم می باشد. همچنین نمونه های پوشش داده با روغن بزرک، میزان پارامتر سایش برای گونه های صنوبر، راش و بلوط به ترتیب 28 ، 38 و 18 درصد کاهش یافت. کمترین و بیشترین مقاومت به سایش بعد از هوازدگی مربوط به گونه چوبی صنوبر و بلوط بود و نتایج میکروسکوپ لیزری هم کانون نشان داد به ترتیب در گونه های صنوبر، راش و بلوط بعد از هوازدگی عمق سایشی به میزان 201، 183 و 136 میکرون ایجاد شده است. نتایج همچنین بیانگر این بود که اختلاف معنی داری میان نمونه های پوشش داده شده و نشده وجود دارد.

    نتیجه گیری

    افزایش مقاومت به سایش چوب بلوط نسبت به گونه های دیگر می تواند به دلیل وزن مخصوص بالاتر آن باشد. استفاده از پوشش روغن بزرک از یک سو منجر به کاهش میزان جذب آب و از سوی دیگر باعث کاهش اصطکاک و روان تر شدن سطح چوب گردیده است. همچنین افزایش کاهش وزن پس از هوازدگی، در اثر جذب بیشتر رطوبت نمونه های پوشش داده نشده نسبت به نمونه های پوشش داده شده است که باعث تخریب سریعتر و آسانتر بافت چوب شده است. بر اساس نتایج میکروسکوپ لیزری و بررسی عمق سایش، پوشش دهی با روغن بزرک توانسته است میزان کاهش عمق سایش را کاهش و مقاومت به سایش را افزایش دهد. با توجه به نتایج این مطالعه می توان از روغن گیاهی بزرک برای افزایش مقاومت سازه های چوبی در برابر سایش استفاده کرد.

    کلید واژگان: سایش, هوازدگی, میکروسکوپ لیزری هم کانون, چوب, روغن بزرک
    Hadi Gholamiyan *, Payam Moradpour
    Background and objectives

    Wood is a natural material used in the construction of various wooden structures. Due to the presence of wooden structures in the outdoor, wooden structures are weathering and surface degradation. Regarding the use of wood as outdoor furniture, flooring, parquet and wooden houses, some properties such as hardness, scratch resistance and abrasion are important. In this study, the effect of accelerated weathering on the abrasion resistance of Populus nigra, Fagus orientalis and Quercus castaneifolia was studied.

    Materials and methods

    For this purpose, wood samples were cut to standard dimensions of 2×10×15 cm (L × R × T) and the surfaces of wood samples coated with linseed oil (100 mlm3) and for 2 weeks were kept in accelerated weathering. Then, by Taber test and Confocal laser microscope, the abrasion resistance and topography of the wood surfaces before and after weathering were investigated.

    Results

    The results of this study showed that, due to weathering, the wear resistance of all wooden species decreased and the more resistance among them was related to oak with the weight loss of 1.7 grams. Also, the results showed that the amount of abrasion index reduced by 28, 38 and 18 percent for poplar, beech and oak, respectively. The lowest and highest abrasion resistance after weathering was related to the poplar and oak and the results of the laser microscopy showed that, in the poplar, beech and oak the abrasion depth was 201, 183, and 136 (μ), respectively. The results also showed that, there was a significant difference between coated and uncoated samples.

    Conclusion

    The increase in oak wear resistance to other species can be due to higher specific gravity. In addition, the use of linseed oil coating reduces water absorption and, on the other hand, reduces friction and makes the surface of the wood lubricate. Also, the increase in weight loss after weathering is due to the higher absorption of uncoated samples than the coated samples, which causes faster and easier destruction of the wood structure. Based on the results of the laser microscope, the coating with linseed oil has been able to reduce the wear depth and reduce wear resistance. According to the results of this study, linseed oil can be used to increase the resistance of wood structures to abrasion.Based on the results of the laser microscope, the coating with linseed oil has been able to reduce the wear depth and reduce wear resistance. According to the results of this study, linseed oil can be used to increase the resistance of wood structures to abrasion.

    Keywords: Abrasion, Weathering, confocal laser microscopy, Wood, Linseed oil
  • هادی کنعانی، مهدی جنوبی*، پیام مرادپور، غلامرضا رفیعی
    سابقه و هدف

    کیتین و کایتوزان به عنوان فراوان ترین آمینو پلی ساکاریدها در طبیعت، دارای خصوصیاتی از جمله زیست سازگاری ، میزان سمیت پایین، زیست تخریب پذیری هستند. این خصوصیات منحصر به فرد، موجب شد تا کیتین و کایتوزان توجه زیادی را به دلیل پتانسیل بالا، جهت تولید محصولات با ارزش، به سمت خود جلب کند. کایتوزان، دارای کاربردهای زیادی در صنعت کشاورزی و حفاظت چوب از قبیل آفت کش ها و حشره کش ها دارد و همینطور در زیست پزشکی دارای کاربرد متعددی از جمله استفاده در صنعت داروسازی به عنوان رهایش دارویی می باشد، همچنین می تواند به شکل حامل های دارویی مورد استفاده قرار گیرد . هدف از این مقاله استخراج کایتوزان بسیار خالص با درجه استیل زدایی بالا از پوسته میگو است.

    مواد و روش

    در مطالعه حاضر، استخراج و بررسی ویژگی های کایتوزان از پوسته میگو پرورشی (Litopenaeus vannamei) بررسی شد. بدین منظور کایتوزان با استفاده از روش شیمیایی شامل معدنی زدایی (با غلظتHCl 4 درصد)، پروتئین زدایی (با غلظت NaOH 4 درصد) و استیل زدایی (با غلظت NaOH 60 درصد) استخراج شد. همچنین، نانو کیتوزان با روش ژلاتین یونی تهیه شد. یکسری پارامترها مورد مطالعه قرار گرفتند که شامل درجه استیل زدایی، وزن مولکولی، pH و حلالیت بودند. همچنین آزمون طیف سنجی FTIR، میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی FESEM))، پتانسیل زتا، طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX) و پراش پرتو ایکس (XRD) استفاده شدند.

    یافته ها

    نتایج آزمون FTIR روی کیتین و کایتوزان استخراج شده از پوسته میگو نشان داد، حذف مواد پروتئینی، معدنی با به کارگیری هیپدروکلریک اسید، سدیم هیدروکسید مناسب بوده است. درجه بالای استیل زدایی کایتوزان در این مطالعه (87٪) تاثیر معنی داری بر حلالیت مناسب و ویسکوزیته پایین کایتوزان داشت. حلالیت کایتوزان در اسیداستیک 86 درصد بدست آمد. وزن مولکولی کایتوزان استخراج شده 110 کیلو دالتون می باشد. کایتوزان با این وزن مولکولی می تواند در صنعت داروسازی کاربرد مطلوبی داشته باشد. با توجه به الگوهای XRD کایتوزان در مطالعات قبلی، پیک های بدست آمده در الگوهای XRD در این پژوهش ساختار نیمه کریستالی کایتوزان را تایید می کند. با توجه به تغییر سطح کایتوزان که در تصاویر FESEM مشاهده شده بود می تواند به دلیل خالص سازی کایتوزان باشد. آزمون FESEM نشان داد قطر نانوکایتوزان 100 تا 150 نانومتر است.

    نتیجه گیری

    از نتایج این تحقیق می توان دریافت که با استفاده از روش استخراج کایتوزان در این تحقیق، کایتوزان با خلوص بالا و با درجه استیل زدایی بالا می تواند بدست آید. با افزایش درجه ی استیل زدایی، حلالیت کایتوزان افزایش یافته و همچنین این درجه استیل زدایی در بهبود وزن مولکولی (وزن مولکولی کم) تاثیر زیادی داشته است. در نتیجه بررسی نقش انحلال پذیری کایتوزان در مجاورت استیک اسید، این مسئله روشن می شود که انحلال پذیری کایتوزان و همچنین اندازه ذرات نانو کایتوزان به pH محلول بستگی دارد. کایتوزان تولید شده را می توان به طور گسترده ای در صنایع دارویی مورد استفاده قرار داد.

    کلید واژگان: پوسته میگو, کایتوزان, درجه استیل زدایی, نانوکایتوزان
    Hadi Kanaani, Mehdi Jonoobi *, Payam Moradpour, Gholamreza Rafie
    Background and objectives

    chitin and chitosan, as the most abundant amino-polysaccharide in nature, have characteristics such as biocompatibility, low toxicity, and biodegradability. These unique specifications have resulted in chitin and chitosan attracting a lot of attention because of the high potential for producing valuable products. Chitosan has many uses in the agricultural industry and wood preservation, such as pesticides and insecticides, as well as in biomedical applications, including the use in the pharmaceutical industry as a drug release, and can also be used as drug carriers. The purpose of this article is to extract highly purified chitosan with high de-acetylation degree from shrimp shells.

    Materials and methods

    In this study, the extraction and characterization of chitosan from the shrimp shell (Litopenaeus vannamei) was investigated. For this purpose, chitosan was extracted by chemical method including mineralization (with 4% HCl concentration), protein degradation (with 4% NaOH concentration), and deacetylation (with 60% NaOH concentration). Also, nano-chitosan was prepared by ionic gelation method. A series of parameters were studied, which included the degree of deacetylation, molecular weight, pH and solubility. Also, FTIR spectroscopy, FESEM scanning electron microscopy, Zeta potential, X-ray diffraction spectroscopy (EDX) and X-ray diffraction (XRD) were used.

    Results

    The results of FTIR test on chitin and chitosan extracted from shrimp shell showed that the removal of protein and mineral materials was appropriate with the use of hydrochloric acid, sodium hydroxide. The high degree of deacetylation of chitosan in this study (87%) had a significant effect on the proper solubility and low viscosity of chitosan. The solubility of chitosan in acetic acid was 86%. The molecular weight of the chitosan extracted was 110 kDa. With this molecular weight, chitosan can be used well in the pharmaceutical industry. According to chitosan XRD patterns in previous studies, the peaks obtained in XRD patterns in this study confirmed the semi-crystalline structure of chitosan. Due to the change in the level of chitosan seen in FESEM images, it can be due to the purification of chitosan. The FESEM test confirms nano-chitosan with diameter range of 100 to 150 nm.

    Conclusions

    From the results of this study, it can be concluded that using the chitosan extraction method in this research, highly purified chitosan with high de-acetylation degree can be obtained. With increasing degree of deacetylation, the solubility of chitosan has increased, and this degree of deacetylation has had a significant effect on improving molecular weight (Low molecular weight). As a result of the study of the role of solubility of chitosan in the vicinity of acetic acid, it becomes obvious that the solubility of the chitosan and the size of the nano-chitosan particles depend on the solution pH. The produced chitosan can be used in wide variety of application mainly in pharmaceutical industry.

    Keywords: Shrimp shell, Chitosan, Degree of deacetylation, Nanochitosan
  • سمیه خواجوی، مقداد جورغلامی*، باریس مجنونیان قراقز، پیام مرادپور
    ارتعاش شغلی یکی از معضلات مهم شغلی در کار با اره موتوری در محیط جنگلداری قلمداد می شود. این پژوهش با هدف اندازه گیری ارتعاش اره موتوری بر دست و بازو کارگر اره موتورچی در بینه بری درختان انجیلی، صنوبر و توسکا در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود انجام گرفت. در این پژوهش تعداد دو اصله درخت از گونه های توسکا، انجیلی و صنوبر با تراکم چوب متفاوت، در برش عرضی اندازه گیری شد. اندازه گیری ارتعاش با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج 106 SVANTEK به طور همزمان در سه جهت X، Y و Z اره موتوری انجام گرفت. از شاخص های شدت ارتعاش معادل اره موتوری (aeq)، مقدار کل ارتعاش اره موتوری (ahv)، ضریب قابلیت انتقال ارتعاش ((Tr و دوره مواجههء روزانه ( (A8برای ارزیابی ارتعاش اره موتوری استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین مقدار لرزش معادل اره موتوری (aeq) در گونهء انجیلی در هر سه محور ((X,Y,Z بیشتر از گونه های صنوبر و توسکا است و در گونهء انجیلی به طور معنی داری، در جهت X بیشترین و جهت Z کمترین مقدار لرزش وجود دارد (01/0 >P). همچنین در گونه های توسکا و صنوبر مقدار لرزش در جهت X، به طورمعنی داری از محورهای Yو Z بیشتر است (05/0 > P). آزمون دانکن در گونهء انجیلی نشان داد که اختلاف معنی داری بین سه محور وجود دارد و در گونه صنوبر و توسکا اختلاف معنی داری درجهت X و Z وجود دارد و جهت Y اختلاف معنی دار هم با جهتX و هم با جهت Z دارد (05/0 > P). همچنین نتایج نشان داد، مقدار لرزش کل اره-موتوری (ahv)، قابلیت انتقال لرزش ((Tr و دورهء مواجههء روزانه ( (A8در بینه بری گونهء انجیلی بیشتر از گونه های صنوبر و توسکا است.
    کلید واژگان: ارتعاش دست - بازو, اره موتوری, بیماری های شغلی, بینه بری, اره موتورچی
    Somayeh Khajavi, Meghdad Jourgholami *, Baris Majnounain, Payam Moradpour
    Occupational vibration is considered as one of the most important occupational problems in chainsaw work in a forestry environment. The aim of this study was to measure the hand-arm vibration of the chainsaw operator in the bucking operation of Persian ironwood, popular, and alder logs in the Kheyrud Educational and Research Forest. In this study, bucking operation of two trees of Persian ironwood, popular, and alder species with different wood density was measured in a transverse section. Vibration measurement was carried out using a SVANTEK vibration device at the same time in X, Y and Z directions. The averaged vibrational intensity indices (aeq), total ahv chainsaw vibration, vibration transmission coefficient (Tr and daily exposure period) (A8) was used to assess the vibration of the chainsaw. The results of this study showed that the mean averaged vibration ratio of the averaged jet propulsion (aeq) in all three axes ((X, Y, Z more) Is a species of poplar and alder, and in Persian ironwood species, there is a significant increase in direction X and direction Z is the least amount of vibration (P
    Keywords: Hand - arm vibration_motor saws_occupational diseases_bucking_chainsaw operator
  • پیام مرادپور*، حمید زارع حسین آبادی، حسن تیموریان
    در این تحقیق، چقرمگی شکست و چسبندگی داخلی در تخته تراشه جهت دار (OSB) ساخته شده از چوب صنوبر (Populus nigra) موردبررسی قرار گرفت. بدین منظور، درصد اختلاط رزین اوره فرمالدهید به ملامین فرمالدهید (20 به 80، 40 به 60،60 به 40 و 80 به 20)، رطوبت کیک(11 و 13 درصد)، زمان پرس(5 و 7 دقیقه) و ضخامت فرآورده (12 و 16 میلی متر) به عنوان عوامل متغیر در نظر گرفته شدند. نمونه ها بر اساس طرح آزمایشات تاگوچی با آرایه L8(4^1 2^3) ساخته شده و آزمون های چقرمگی شکست و چسبندگی داخلی به ترتیب مطابق با استاندارد ASTM E399 و 319 EN انجام شدند. چقرمگی شکست با اندازه گیری ضریب شدت تنش و انرژی شکست تعیین شد. نتایج به دست آمده از درصد مشارکت و رتبه بندی عوامل متغیر نشان دادند درصد اختلاط رزین بیشترین تاثیر را بر چقرمگی شکست و چسبندگی داخلی OSB داشته است. زمان پرس برای ضریب شدت تنش و چسبندگی داخلی و همچنین ضخامت فراورده برای انرژی شکست دارای کمترین میزان تاثیرگذاری و درصد مشارکت بودند. درصد اختلاط UF به MF(60 به 40)، رطوبت کیک(11 درصد) و زمان پرس(7 دقیقه) و ضخامت نهایی فرآورده(12 میلی متر) به عنوان فاکتورهای انتخابی جهت ساخت OSB با بیشترین چقرمگی شکست تعیین شدند. بیشترین مقادیر انرژی شکست و ضریب شدت تنش به ترتیب J/M2 12/2944 و MPa m1/219/0 اندازه گیری شدند. درصد اختلاط UF به MF (20 به 80)، رطوبت کیک(13 درصد)، زمان پرس(7 دقیقه) و ضخامت نهایی فرآورده(12 میلی متر)، به عنوان بهترین ترکیب شرایط برای ساخت OSB با بیشترین چسبندگی داخلی(MPa 95/0) انتخاب شدند.
    کلید واژگان: تخته تراشه جهت دار, چقرمگی شکست, چسبندگی داخلی, چوب صنوبر, طرح آزمایشات تاگوچی
    Payam Moradpour *, Hamid Zarea Hosseinabadi, Hasan Teymoriyan
    In this study, fracture toughness and internal bonding of OSB made from Poplar (Populus nigra) was studied. For this aim, ratio of UF to MF (20; 80, 40:60, 60:40 and 80:20), mat moisture (11 and 13), press time (5 and 7 min) and the panel thickness (12 and 16 mm) were chosen as variables. Specimens based on Taguchi design of experiments with the array of L8 (4^1 2^3) were produced and fracture toughness and internal bonding were determined following ASTM E399 and 319 EN respectively. Fracture toughness was determined using stress intensity factor and fracture energy. The result of percentage contribution and the variables ranking showed that the most determining factor on fracture toughness is the ratio of UF to MF. The effect of press time on stress intensity and internal bonding and the effect of panel thickness on fracture energy had the least importance. The highest fracture toughness was belong to OSBs made with UF to MF ratio of 60:40, mat moisture of 11%, press time of 7min and the panel thickness of 12 mm. The highest fracture energy and stress intensity factor was 2944 J/m2 and 0.19 MPa respectively. The optimum treatment was UF to MF ratio of 80:20, mat moisture of 13%, press time of 7min and the panel thickness of 12 mm in light of gaining the highest internal bonding (0.95 MPa).
    Keywords: Oriented strand board, Fracture toughness, internal bonding, Poplar, Taguchi design of experiments
  • ایوب سالاری*، مهدی فائزی پور، علی نقی کریمی مزرعه شاهی، مهدی جنوبی، پیام مرادپور
    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر چسب اصلاح شده ی پلی وینیل استات بر ظرفیت لنگر خمشی اتصال های ساخته شده از گونه های راش صنوبر و نراد بوده است. در این پژوهش ظرفیت لنگر خمشی اتصال با چسب اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفته و با چسب اصلاح نشده مقایسه شده است. مواد مورد استفاده در این تحقیق چسب پلی وینیل استات و گونه های چوبی راش، صنوبر و نراد بوده است. نتایج نشان داد که بیشترین ظرفیت لنگر خمشی 1/47 نیوتن متر مربوط به اتصال راش با قطر پین 10 میلیمتر و چسب اصلاح شده بوده در حالی که کمترین لنگر خمشی 17/35 نیوتن متر مربوط به اتصال با گونه صنوبر با قطر 6 برای چسب اصلاح نشده بود. اصلاح چسب پلی وینیل استات با نانو سلولز و پلی وینیل الکل تاثیر مطلوبی روی خواص مکانیکی این چسب داشته که اختلاف مقاومت اتصال چسب اصلاح شده با پلی وینیل استات خالص گواه این مطلب است که علت ان می تواند افزایش ویسکوزیته چسب و کنترل میزان نفوذ آن به بافت چوب و بهبود چسبندگی باشد. از بین قطر پین های مورد مطالعه، قطر 10 میلیمتر به واسطه محیط بیشتر و به طبع آن مساحت سطح چسبندگی بیشتر، استحکام بالاتری نسبت به قطرهای 8 و 6 میلیمتر نشان داد. همانطور که قابل پیش بینی بود مقاومت اتصال گونه راش بالاتر از نراد و صنوبر بود، که دلیل اصلی آن را می توان به دانسیته بالاتر این گونه ربط داد.
    کلید واژگان: چسب پلی وینیل استات اصلاح شده, اتصال دوبل با پین چوبی, ظرفیت لنگر خمشی, نانو کریستال سلولز
    Ayoub Salari*, mahdi faezipour, alinaghi karimi, mahdi jonoobi, payam moradpour
    The aim of this study was to determine stress carrying capacity of doweled corner joints in wood members made with modified resin (polyvinyl acetate) and its comparison with unmodified ones. Joint members were out of European silver Fir (Abies alba) and dowels were made from Beech and poplar woods as variables in this study. Diameter of dowel had three levels in size, namely 6, 8 and 10 mm. The experimental joints were tested under diagonal compression loads. Results have shown that stress carrying capacity of tested joints made with modified glue is more than unmodified ones. Maximum stress capacity was observed in the joints of beech which with 10 mm in diameter dowels. Based on the results, the highest strength was belonging to those joints made with beech wood glued with modified resin containing 10 mm dowel. Furthermore, the lowest strength was belonging to poplar joints made with unmodified resins and 6 mm dowels. The improvement can be due to increased viscosity and controlled penetration of the resin into the wood structure and hence better bonding. Concerning the wood species, beech had the highest stress carrying capacity that it can attributed to its higher density.
    Keywords: Stress carrying capacity, wooden dowel, modified PVAc, dowel
  • پیام مرادپور، بهزاد بلوری، عباس اخوان سپهی، مائده احدنژاد، مهدی جنوبی
    هدف از این مطالعه استخراج سلولزخالص از ضایعات جلبک اسپیرولینا (Spirulina platensis) به روش تیمارشیمیایی و جداسازی نانو الیاف سلولزی از آن با استفاده از تیمار مکانیکی بود. بدین منظور خالص سازی جلبک اسپیرولینا (جدا سازی چربی و پروتئین موجود در آن) طی سه مرحله تیمار شیمیایی با استفاده از محلول 2% سود و پس از آن محلول 3% کلریت سدیم که توسط اسیداستیک بافر شده بود انجام شد. سپس الیاف سلولزی استخراج شده به صورت سوسپانسیون 1% وزن خشک تهیه شده و جهت تبدیل به نانو الیاف سلولزی به تعداد 10 بار از هموژنایزر با فشار بالا عبور داده شدند. آزمون طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) ، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و پراش پرتو ایکس (XRD) جهت مطالعه ویژگی های شیمیایی و ساختاری نمونه ها استفاده شد. همچنین سایز نانو الیاف سلولزی تهیه شده، توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) اندازه گیری شد. طیف سنجی FTIR نشان داد که نتایج به دست آمده از نمونه تولید شده به روش رنگبری شیمیایی و هموژن سازی در فشار بالا مطابقت فراوانی با نمونه های بدست امده در سایر تحقیقات مربوط به ازمون FTIR داشت. تصاویرSEM نشان داد که الیاف سلولزی خالص از جلبک اسپیرولینا استخراج گردیده است. مشاهدات XRD مشخص کرد که به طور کلی ، نمونه های جلبک ضایعاتی شامل نواحی آمورف بوده که بعد از استفاده از تیمار شیمیایی جهت استخراج سلولز و حذف ناخالصی ها، نمونه های الیاف و نانوالیاف سلولوزی استخراج شده دارای نواحی کریستالینی منطبق بر الگوی سلولوز I بود. نتایج حاصل از AFM، تهیه نانو الیاف سلولزی را تایید می کند، به گونه ای که نانو الیاف سلولزی تولید شده دارای قطر متوسط 37 نانومتر و چندین میکرون طول بوده اند. در نهایت می توان نتیجه گیری کردکه تولید نانو الیاف سلولزی با استفاده از هموژنایزر با فشار بالا از سلولز استخراج شده به روش تیمار شیمیایی امکانپذیر می باشد.
    کلید واژگان: سلولز, نانوالیاف سلولزی, جلبک اسپیرولینا, خالص سازی
    Payam Moradpour, Behzad Belouri, Abbas Akhvan Sepahi, Maedeh Ahad Nezhad, Mahdi Jonoobi
    The purpose of this study was to extract pure cellulose from the waste spirulina alga (Spirulina platensis) using a method of chemical treatment and then isolation of cellulose nanofibers by applying a mechanical process. For this purpose, purification of spirulina algae (separation of fat and protein) was carried out during three stages of chemical treatment using a 2% solution, followed by 3% sodium chloride solution, which was buffered by acetic acid. The extracted cellulose fibers were then subjected to 1% dry weight suspension and passed through a high pressure homogenizer in order to isolate the cellulose nanofibers. Before and after chemical treatment, the infrared spectroscopy (FTIR), scanning electron microscopy (SEM) and X-ray diffraction (XRD) were used to study the chemical and structural properties of the samples. Also, the diameter and length of the prepared cellulose nanofibers were measured by atomic force microscopy (AFM). The FTIR results showed that the chemical and mechanical treatment could successfully isolated cellulose and nanocellulose fibers which are totally compatible with previously studies. The analysis of SEM images showed that pure cellulose fibers were extracted from spirulina algae. In addition, the XRD analysis illustrated that the cellulose and nanocellulose fibers had similar diffractogram to the cellulose I. AFM images demonstrated that the nanofibers had average diameter of 37 nm while their length was several microns. It can be concluded that the isolation of cellulose nanofibers by using the high pressure homogenizer could be possible from the chemically treated cellulose fibers.
    Keywords: Cellulose, Cellulose Nanofibers, spirulina algae, Purification
  • پیام مرادپور، عباس اخوان سپهی، مهدی جنوبی *
    سابقه و هدف
    اسکناس ها، یکی از راه های انتقال بسیاری از میکروب ها به انسان بوده و موجبات بیماری در آنها می شوند. این اسکناس ها که شامل الودگی های مختلفی از قبیل قارچ ها و باکتری ها، و میکروبها می باشند باعث ایجاد انواع مختلفی از الودگی ها و بیماری ها برای انسان می شوند. از طرفی وجود این گونه الودگی ها می تواند باعث ایجاد مشکلات عدیده ای برای سلامتی و محیط زیست گردد. بنابر این استفاده از شیوه های مناسب جهت کاهش این الودگی ها، بخصوص روش های سازگار با محیط زیست می تواند به عنوان راهکار مناسبی در نظر گرفته شود.در نتیجه هدف این تحقیق بررسی اثر ضد قارچی نانو ذرات کریستال سلولز با و بدون نانو الیاف کیتوزان بر روی کاهش آلودگی اسکناس ها ی رایج ایران بود.
    مواد و روش ها
    بدین منظور، نانو ذرات کریستال سلولز توسط فرآیند هیدرولیز اسیدی با واکنشگر H2So4 از لینتر پنبه تهیه شدند. به طور خلاصه، نانوکریستال سلولوز با استفاده از فرایند هیدرولیز اسیدی (سولفوریک اسید)، سانتریفیوژ با 16000 دور در دقیقه، استفاده از دیالیز (غشای سلولوز استات) و همچنین خنثی سازی با اب مقطر صورت گرفت. قطر نانو کریستالهای سلولز و نانو الیاف کیتوزان، توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری(TEM) مشخص شد. میزان آلودگی های قارچی اسکناس های 4 مرکز نانوایی، قصابی، پایانه مسافربری و بیمارستان ارزیابی شدند. جهت بررسی فعالیت ضد قارچی، نانو کریستال سلولزی با و بدون نانو الیاف کیتوزان با غلظت های1، 2، 4 و 6 درصد به صورت امولسیون پایدار ترکیب شده و به روش پوشش دهی غلطکی بر روی سطح کاغذهای اسکناس اعمال شدند.
    یافته ها
    تصاویر TEM نشان دادند، قطر نانوکریستالهای سلولز 5 تا 20 نانومتر و قطر نانو الیاف کیتوزان 45 نانومتر می باشد، که بیانگر این است، نانوکریستال سلولز با موفقیت از لینترپنبه تهیه شده است. نتایج نشان دادند عمده ترین قارچ های موجود در اسکناس های نانوایی و قصابی «آسپرژیلوس»، پایانه مسافربری «آسپرژیلوس نایژر» و بیمارستان « پنی سیلیوم» بود. بر طبق نتایج بدست آمده، اسکناس های پوشش داده شده توسط نانو ذرات کریستال سلولزی با غلظت 3 درصد، اثر ضد قارچی روی قارچ های پنی سیلیوم موجود در سطح اسکناس بیمارستان نداشت. افزودن نتایج نشان دادند، نانو الیاف کیتوزان با غلظت های 1، 2 و 4 درصد هیچ گونه اثر ضد قارچی روی قارچ های موجود در سطح اسکناس های نانوایی ، قصابی و پایانه مسافربری نداشته است. با افزودن 6 درصد نانو الیاف کیتوزان به نانو ذرات کریستال سلولزی فعالیت ضد قارچی قابل ملاحظه ای بر روی اسکناس های پوشش داده شده مشاهده گردید. نتایج نشان داد، گرچه نانو کریستال های سلولز به تنهایی اثر ضد قارچی نشان ندادند، ولی نانوکریستال ها توانایی بهبود پایداری و چسبندگی نانو الیاف کیتوزان بر سطح اسکناس ها را دارا می باشند.
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گیری کرد، که نانو مواد استفاده در این تحقیق، امکان دستیابی به راه حل جدیدی جهت کاهش آلودگی سطح اسکناس های موجود را فراهم می سازد.
    کلید واژگان: نانو کریستال سلولز, نانوالیاف کیتوزان, ضد قارچ, کاغذ اسکناس
    Payam Moradpour, Abbas Akhavan Sepahi, Mehdi Jonoobi *
    Background And Objectives
    The banknotes is one of the most important ways to transfer of the many of microbes to human and also human diseases. These banknotes have several contaminants such as fungi, bacteria, and microbes which can transfer different diseases to human and also make huge problems for health as we as environment. Therefore, the use of proper techniques especially if they were friendly environment and biobased can introduce as suitable suggestion for decreasing the environment contaminants and also healthy concern. So, in this study, the anti-fungal effect of cellulose nanocrystal alone and with chitosan nanofiber on the common paper banknotes has been examined.
    Materials And Methods
    Cellulose nanocrystals have been prepared using acid hydrolysis by H2SO4 from cotton linter. Shortly, the cellulose nanocrystal preparation was consist of acid hydrolysis (by using sulfuric acid), centrifuging technique at 16000 rpm, and dialysis process by using cellulose acetate membrane, and naturalizing with distilled water. The diameter of the prepared cellulose nanocrystals and chitosan nanofibers was characterized by transmission electron microscopy (TEM). Firstly, the fungal contamination of the banknotes from four centers (bakery, butchery, passenger terminal and hospital) was evaluated. Then, in order to consider the antifungal activity of cellulose nanocrystals and chitosan nanofiber compound, stable emulsions with 1%, 2%, 4% and 6% concentrations have been prepared and then coated to the surface of banknotes using rolling coating method.
    Results
    According to the TEM images, the diameter for cellulose nanocrystals and chitosan nanofiber was 5-20 nm and 45 nm, respectively. It can be concluded that the cellulose nanocrystals have been successfully prepared from cotton linter. The results showed most fungal spices found in banknotes from bakery, butchery, passenger terminal and hospital) are Aspergillus, Aspergillus niger and Penicillium respectively. Anti-fungal examination of paper banknotes covered with cellulose nanocrystals at concentration of 3% shows no significant anti-fungal activity on Penicillium fungi on paper banknotes from hospital. In addition, the results also show that adding chitosan nanofiber at 1%, 2% and 4% concentrations has no anti-fungal effect on the surface of banknotes from bakery, butchery, passenger terminal and hospital, but adding chitosan nanofibers at 6% concentration shows significant anti-fungal effect. The results show that cellulose nanocrystals had no antifungal effect alone effect alone on the banknote species, but in could improve the antifungal effect, adhesion, and stability of cellulose nanocrystals on the banknote surfaces.
    Conclusions
    This study suggested a new approach to decrease the infection spreads through banknotes.
    Keywords: Cellulose nanocrystals, Chitosan nanofiber, Antifungal, Banknote
  • فرخ رادفر، حمید زارع حسین آبادی*، محمد لایقی، پیام مرادپور
    در این مقاله، زاویه پیچش دسته نرده پله پیچ چوبی از چوب راش (orientalis fagus) در مقیاس یک ششم بر اساس استاندارد SMA-R311 به روش سنتی و به کمک روابط مثلثاتی محاسبه شده و تاثیر شعاع دایره، پهنای دسته نرده و زاویه شیب بر زاویه پیچش دسته نرده مورد بررسی قرار گرفت. شعاع بیرونی دایره (5/16 و 5/42 سانتی متر)، پهنای دسته نرده (5/4 و 8 سانتی متر)، زاویه شیب ( 15 و 33 درجه) به عنوان فاکتورهای متغیر در نظر گرفته شدند. نتایج نشان دادند با کاهش قطر دایره زاویه شیب پله افزایش می یابد. افزایش زاویه شیب پله منجر به افزایش زاویه پیچش دسته نرده شده، ولی ازدیاد پهنای دسته نرده تاثیری بر زاویه پیچش نداشت. همچنین نشان داده شد تغییرات زاویه شیب و زاویه پیچش نسبت به شعاع دایره غیر خطی می باشد.
    کلید واژگان: روابط مثلثاتی, زاویه پیچش دسته نرده, زاویه شیب پله, پله پیچ چوبی
    Farokh Radfar, Hamid Zarea Hosseinabadi *, Mohammad Layeghi, Payam Moradpour
    In this study, twisting angle of wooden spiral stairs from beech wood (fagus orientals) on the scale of 1/6 and according to SMA-R311 has been calculated using trigonometry, and the effect of radius (in two levels as 11.5 and 42.5 cm), handrail width (in two levels as 4.5 and 8cm, and rake angle (in two levels as 15 º and 33º) on twisting angle was determined. The results showed that decreasing the diameter increases stair rake angle. While increasing the rake angle increases twisting angle of the handrail, an increase in the handrail width have not any significant effect on the twisting angle. The results also showed that there was a non-linear relationship between the rake angle and the twisting angle by radius of the circle.
    Keywords: trigonometry, twisting angle of the handrail, rake angle of stair, wooden spiral stair
  • مسیب دالوند *، پیام مرادپور
    در این پژوهش توزیع تنش و کرنش سه بعدی در پین چوبی و خط چسب در اتصال های L شکل ساخته شده از تخته چندلا با پین چوبی مورد بررسی قرار گرفته است. اعضای اتصال از تخته چندلا 19 میلی متر ساخته شده از گونه های پهن برگ (راش، توسکا و ممرز) بودند. در این پژوهش اثر قطر پین چوبی راش ( 6، 8 و 10 میلی متر) و عمق نفوذ ( 9، 13 و 17 میلی متر)، بر ظرفیت لنگر خمشی اتصال ها L شکل زیر بار فشاری به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفت، سپس توزیع تنش و کرنش پین چوبی و خط چسب آزمونه ها به روش اجزای محدود و با استفاده از نرم افزار ANSYS شبیه سازی شدند. نتایج نشان دادند که ظرفیت لنگر خمشی با افزایش قطر پین از 6 به 8 میلی متر روند افزایشی داشته است، ولی با افزایش پین از 8 به 10 میلی متر روند نزولی مشاهده شده است. ظرفیت لنگر خمشی با افزایش عمق نفوذ افزایش یافت. نتایج تحلیل عناصر محدود نشان دادند که با افزایش قطر پین میزان تنش و کرنش در پین و خط چسب افزایش می یابد و این افزایش تنش در اتصال های ساخته شده با پین به قطر 10 میلی متر باعث شکست اعضای اتصال و در نتیجه کاهش مقاومت اتصال شده است. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل، بیشترین تنش در پین و خط چسب، در محل اتصال بین اعضای اتصال به وجود آمده است.
    کلید واژگان: تنش, کرنش, پین چوبی, اتصال L شکل, روش اجزای محدود
    Mossayeb Dalvand *, Payam Moradpour
    In this study 3D stress-strain distribution of dowel and glue line on L-type joints made of plywood doweled was investigated. Members of joints made of 11-ply hardwood plywood (Hornbeam, Beech and Alder) that were 19 mm in thickness. In this study effect of beech dowels in three levels diameters (6, 8 and 10 mm) and penetration of depth (9, 13 and 17 mm) on bending moment capacity of L-type joints under compression loading was investigated as experimental test, then stress-strain distribution of wood dowel and glue line in specimens were simulated by means of ANSYS 15 software with finite element method (FEM).Results have shown that bending moment resistance increased with increasing dowel diameter from 6 to 8 mm, but downward trend was observed with increasing 8 to 10 mm in dowel diameter. Bending moment resistance increased with increasing penetration depth. Also, result obtained of simulation by means of ANSYS software have shown that stress-strain in dowel and glue line increased with increasing diameter of dowel and Increasing stress in joints made of diameter dowel 10 mm due to fracture in joints and decrease in resistance once. According to results obtained of model analysis, the ultimate stress of dowel and glue line occurred in the area that joints were contacted.
    Keywords: Stress, Strain, Wood dowel, L-type joints, Finite element method
سامانه نویسندگان
  • دکتر پیام مرادپور
    دکتر پیام مرادپور

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال