saeed akbari
-
پژوهش حاضر به بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ (2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 1300 اسم مرکب استخراج کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها پیکره بنیاد است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، این گونه نتیجه گرفتند که تنها روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ (2003) معرفی کرده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، زایاترین الگوی اسم مرکب ساز در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) است. به علاوه، روش های مختلف سنجش میزان زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این الگوها ارائه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) بیشترین زایایی را دارد و الگوهای (ضمیر + اسم، ضمیر + ستاک فعلی (حال)، اسم + فعل امر و عدد + عدد) با بسامد نوع 1 واژه، غیرزایاترین الگوی سازنده اسم مرکب بوده و از کم ترین میزان زایایی برخوردارند.
کلید واژگان: اسم سازی, زایایی, ترکیب, اسم مرکب, واژه تک بسامدیThe present research investigates the productivity of compound noun maker patterns in Persian language based on the theoretical framework of Plag (2003). For this purpose, the authors have extracted 1300 compound nouns from a corpus taken from Persian language database (PLDB). The method of the present research is descriptive-analytic and data collecting is corpus based. After the study of collected data of research, the authors have concluded that the only quantitative method for measuring the productivity of word formation processes introduced by Plag (2003) is to count the outputs of a word formation process. Also, the most productive compound noun maker pattern among compound noun maker patterns is (noun+noun). Moreover, different methods of measuring the productivity rate of compound noun maker patterns offer different results. Analysis of the extracted data from the research corpus shows that among the compound noun maker patterns in Persian, (noun + noun) pattern has the highest productivity and these patterns ( pronoun + noun / pronoun + stem of present verb / noun + imperative verb / number + number) have the lowest productivity.
Keywords: Nominalization, Productivity, Compound, Compound Noun, Hapax Legomena -
امروزه عامل اصلی و مهم مهاجرت های روستایی کاهش میزان منابع آبی و عدم مدیریت صحیح منابع آبی به خصوص در بخش کشاورزی است که معیشت خانوارهای روستایی را با مشکلات فراوانی روبرو ساخته است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات مدیریت منابع آبی در بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف به عنوان یک پژوهش کاربردی است که از نظر شیوه اجرا به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستاهای شهرستان پلدختر تشکیل داده است که بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 برابر با 7358 خانوار بوده است. به منظور مشخص نمودن تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده گردیده است که بر طبق آن تعداد 365 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. به منظور بررسی وضعیت مدیریت منابع آبی در روستاهای شهرستان پلدختر از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردیده است نتایج آزمون نشان داد که گویه میزان بهره گیری از الگوی کشت مناسب با مقدار میانگین 376/3 بیش ترین میانگین را به خود اختصاص داده است و گویه میزان مشارکت بانک کشاورزی در اعطای وام به کشاورزان جهت تامین و انتقال آب مورد نیاز با مقدار 706/2 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. در مجموع وضعیت مدیریت منابع آبی با مقدار میانگین 118/3 با توجه به سطح معناداری و حد بالا و حد پایین که هر دو مثبت هستند در روستاهای شهرستان پلدختر مطلوب ارزیابی شده است. به منظور بررسی اثرات مدیریت منابع آب بر معیشت پایدارروستایی از تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مدیریت منابع آبی بر متغیر معیشت اجتماعی با مقدار ضریب بتای 325/0، بر متغیر معیشت اقتصادی با مقدار ضریب بتای 276/0، بر متغیر معیشت انسانی با مقدار ضریب بتای 213/0 و بر متغیر معیشت فیزیکی با مقدار ضریب بتای 178/0 تاثیر گذار بوده است.
کلید واژگان: توسعه, معیشت پایدار, مدیریت منابع آبی, مناطق روستایی, شهرستان پلدخترThis research examines how effective water resources management impacts sustainable rural livelihoods in Poldakhtar city. It addresses the key issue of rural migration driven by decreased water resources and inadequate management, particularly affecting agriculture. The study, applied and descriptive-analytical in nature, focused on 7358 households in Poldakhtar's villages, selecting 365 households as samples using Cochran's formula. Data analysis was performed using sample t-tests and multivariate regression analysis. Results from the sample t-test revealed that the most favorable aspect of water resources management was the use of suitable cultivation patterns, which had the highest average score of 3.376. Conversely, the lowest score of 2.706 was for the Agricultural Bank’s role in providing loans for water needs. Overall, water resources management in Poldakhtar was rated positively, with an average score of 3.118. Multivariate regression analysis assessed the effects of water resources management on various dimensions of sustainable rural livelihoods. The analysis showed that water management significantly influenced social livelihood (beta coefficient of 0.325), economic livelihood (0.276), human livelihood (0.213), and physical livelihood (0.178). These findings underscore the importance of effective water management in enhancing various aspects of rural life and its potential to mitigate migration challenges by improving living conditions.
Keywords: Water Resources Management, Rural Areas, Poldakhter County -
مقدمه
در بیماران مبتلا به COVID-19 به دلیل رخداد نارسایی تنفسی، نیاز به استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی جهت حفظ جان و بهبود شرایط بالینی بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه رایج شده است. در این مطالعه، مدهای تنفس مکانیکی (Synchronized intermittent mandatory ventilation) SIMV و (Pressure regulated volume control) PRVC بر همودینامیک و اکسیژناسیون بیماران مورد COVID-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفته است.
روش هادر این مطالعه که به روش Time series انجام شد، بیماران مورد COVID-19 بودند که از اول دی ماه 1399 تا اواخر خرداد ماه 1400 به دلیل نارسایی تنفسی در بخش مراقبت های ویژه مراکز آموزشی- درمانی الزهرا(س) بستری شده و تحت درمان با ونتیلاسیون مکانیکی بودند. در یکی از 2 گروه با یکی از مدالیته های PRVC، SIMV تحت ونتیلاسیون مکانیکی قرار گرفتند. بیماران تحت ویزیت های دوره ای قرار می گرفتند و تا 48 ساعت پس از اینتوباسیون، پیگیری می شدند.
یافته هانتایج به دست آمده نشان می دهد که پایداری پارامترهای همودینامیک و اکسیژناسیون در مد PRVC نسبت به مد SIMV بیش تر است در حالی که عوارض مد تنفس مکانیکی SIMV در مقایسه با مد PRVC مقادیر بیشتری را نشان می دهد.
نتیجه گیریپارامترهای همودینامیک در بیماران کووید-19 دچار علائم شدید تنفسی که در بخش مراقبت های ویژه بستری شده بودند و تحت تهویه ی مکانیکی با مد PRVC قرار داشتند، در مقایسه با گروه SIMV پایدارتر بود. توزیع فراوانی عوارض تهویه ی مکانیکی در گروه SIMV به طور معنی داری بالاتر از گروه PRVC قرار داشت.
کلید واژگان: تنفس مصنوعی, تنفس با فشار مثبت, فشار مثبت پیوسته مسیر جریان هوا, همودینامیک, COVID-19BackgroundDue to the occurrence of respiratory failure in patients with COVID-19, the need to use mechanical ventilation to save the lives of patients and improve the clinical conditions of patients hospitalized in the intensive care unit has also become common. In this study, SIMV and PRVC modes of mechanical ventilation have been compared and analyzed on hemodynamics parameters and oxygenation of COVID-19 patients hospitalized in the intensive care unit.
MethodsIn this study, which was conducted using the time series method, there were patients with COVID-19, who were admitted and treated for respiratory failure in the special care department of Al-Zahra Educational-Treatment Centers from January 1, 2019, to the end of June 1400 AH. They were under mechanical ventilation in one of the two groups with one of the modalities of PRVC, SIMV. Patients underwent periodic visits and were followed up for 48 hours after intubation.
FindingsThe obtained results show that the hemodynamic stability and oxygenation parameters in PRVC mode are higher than in SIMV mode, while the complications of SIMV mechanical breathing mode show higher values compared to PRVC mode.
ConclusionHemodynamic parameters in patients with severe respiratory symptoms with COVID-19 who were admitted to the intensive care unit and were under mechanical ventilation with PRVC mode were more stable compared to the SIMV group. The frequency distribution of complications of mechanical ventilation in the SIMV group was significantly higher than in the PRVC group.
Keywords: Artificial Respiration, Positive-Pressure Respiration, Continuous Positive Airway Pressure, Hemodynamics, COVID-19 -
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از مهم ترین سیاست ها و تدابیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در حرکت پیش روی انقلاب اسلامی است که نظام تعلیم و تربیت در تحقق افق ترسیم شده آن، نقش مهم و اساسی دارد؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مطلوب نظام راهنمایی و مشاوره آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. پژوهش حاضر با هدف توسعه ای، پژوهشی کیفی و توصیفی از نوع تحلیلی استنباطی است. روش گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و ابزار پژوهش، فیش برداری بود. نمونه مورد مطالعه برای احصاء شاخص ها، تمام خوانی متن سند بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. برای احصاء شاخص های توصیفی تفسیری از دیدگاه 4 متخصص راهنمایی و مشاوره تحصیلی که سابقه فعالیت در آموزش و پرورش داشتند، استفاده شد و در حوزه سیاست های جهت دهنده از بیانات امام خامنه ای (مدظله العالی) مصداق یابی گردید. محققان برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا استفاده کردند. در این پژوهش، بر اساس خوانش دقیق و کامل متن بیانیه گام دوم، احصاء و کدگذاری داده ها انجام شد. در مرحله اول، مولفه ها، احصاء و در مرحله دوم، طبقه بندی مولفه ها و دستیابی به مقوله های اصلی صورت گرفت. در مرحله اول 33 مولفه شناسایی شد که در دو طبقه شاخص های مرتبط با نظام راهنمایی و مشاوره و بایسته ها و سیاست های جهت دهنده نظام راهنمایی و مشاوره قرار گرفتند. در مرحله دوم ، نظام راهنمایی و مشاوره حایز شش مقوله اصلی پرورش دهنده، کمک کننده، شناساگر (آینده سازی)، معنویت محور، تمهیدگر و ارایه دهنده خدمات تخصصی شد و بایسته ها و سیاست های کلان و جهت دهنده به نظام راهنمایی و مشاوره در قالب پنج مقوله اصلی تامین کننده و تضمین کننده، تعمیق بخش و نهادینه ساز، جامعه پرداز، مروج و گفتمان ساز و تبدیل کننده طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر در حوزه تدوین الگوهای مورد نیاز آموزش و پرورش در جهت پاسخگویی به نیازهای روز کشور و حرکت تمدنی انقلاب اسلامی در حوزه راهنمایی و مشاوره، می تواند مورد استفاده متخصصان و متولیان این بخش از خدمات باشد.
کلید واژگان: بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی, نظام راهنمایی و مشاوره, سیاست گذاری تربیتی, نهادThe statement of the second step of the Islamic Revolution is one of the most important policies and measures of Ayatollah Khamenei in moving forward with the Islamic Revolution, and the education system plays an important and essential role in realizing its horizon. Therefore, the aim of the current research was to identify the desirable indicators of the educational guidance and counseling system in the civilizational horizon of the declaration of the second step of the Islamic Revolution. The current research is a qualitative and descriptive research of an analytical and inferential type with the purpose of development. The method of data collection was documentary studies and the research tool was surveying. The studied example for calculating the indicators was reading the entire text of the second step statement document of the Islamic Revolution. For the calculation of descriptive-interpretive indicators, the point of view of 4 educational guidance and counseling specialists who had a history of working in education was used, and in the field of directional policies, Ayatollah Khamenei's statements were exemplified. The researchers used the content analysis method to analyze the data. In this research, based on the accurate and complete reading of the text of the statement of the second step, the data were counted and coded. In the first stage, the components were counted and in the second stage, the components were classified and the main categories were obtained. In the first stage, 33 components were identified, which were placed in two categories of indicators related to the guidance and counseling system and the requirements and guiding policies of the guidance and counseling system. In the second stage, the guidance and counseling system has six main categories of nurturer, helper, identifier (future-making), spirituality-oriented, preparer and provider of specialized services, and the requirements and policies of the guidance and counseling system in the form of five main categories of provider and They were classified as guaranteeing, deepening and institutionalizing, socializing, promoting and transforming discourse. The results of the present research in the field of developing the required models of education in order to respond to the needs of the country and the civilizational movement of the Islamic Revolution in the field of guidance and counseling, can be used by specialists and trustees of this sector of services.
Keywords: statement of the second step of the Islamic revolution, guidance, counseling system, educational policy, education, training system -
در این مقاله کوشیده شده است با نگاهی تطبیقی و متفاوت از آنچه همواره درباره چگونگی داستانپردازی در مثنوی مورد بحث بوده، وجه اشتراک آن را درزمینه داستانپردازی با قرآن کریم نشان داده شود. در پژوهش پیش رو برآنیم اگرچه قرآن کریم و مثنوی معنوی متونی هستند که از داستانپردازی بهره میبرند، در عین حال، داستانگریزند و برپایه همین عنصر داستانگریزی، روایت داستان را شکل میدهند و مخاطب را به غرض راستین سخن، رهنمون میشوند. پاسخ به این پرسش که چگونه ممکن است داستانپردازی در عین داستانگریزی تحقق یابد، به عواملی، از قبیل ساختار وحی، ایدیالیسم اخلاقی، بهرهگیری متفاوت از تخیل در پرداخت داستان، حقیقت و مجاز زبان و هدف داستانگویی در این دو متن، بستگی دارد. با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی، این نتیجه به دست آمده است که اسنادهای مجازی در قرآن و مثنوی، با فراتر رفتن از زمینه های تخیلی تشبیهی یا استعاری یا حتی جاندارانگاری مرسوم، عادت ستیزیها و ساختارشکنی در روایت داستان را تقویت میکنند و درنهایت، به داستانگریز بودن این دو متن یاری میرسانند. همچنین تفاوت هدف داستان گویی در قرآن و مثنوی، باعث میشود این دو متن، با گرایش به عدم بیان جزییات دقیق و عدم زمینهسازیهایی که با طبیعت روایتگری و نیز کنشها و واکنشهای شخصیت های داستانی، سازگاری دارند، به داستانپردازی اقدام کنند و در پیوند با دیگر عوامل یادشده، ژرفساخت داستانگریزی را رقم زنند و خلاف عادت خوانش مخاطب را در پی داشته باشند.
کلید واژگان: داستانپردازی, داستان گریزی, ساختارشکنی, قصههای قرآن, داستانهای مثنویThe current study, carrying a comparative perspective, is an attempt to present the commonalities in Masnavi and Quran with respect to the notion of fiction making. As the analyses provided by this study claim, Quran and Masnavi, despite applying fiction-making strategies, avoid this strategy and, on the basis of this feature, shape the fiction narration and lead the audience to the main point of the narration. Respecting the question that “how is this possible that fiction-making happens while standing off the fiction”, the impact of multiple factors such as the revelation structure, moral idealism, different usage of imagination in storytelling, reality and virtuality of language, and purpose of the story in those pre-mentioned texts can be addressed. Via using descriptive-analytical method and library and attribution studies, it can be concluded that by going beyond the common ways of imaginary contexts (i.e., metaphorical), virtual attribution will lead to reinforcement of fiction narration destruction, which, finally, assists these two texts to stand off the fiction. Furthermore, the difference in Quran and Masnavi`s aim for storytelling leads to creating fiction without telling exact details and without making contexts that are fit with the nature of narration and actions/reactions of fiction characters. So, these features enable these texts to deeply stand off the fiction and be different from readers` normal exceptions in fiction reading.
Keywords: Holy Quran, Mystical literature, Masnavi, Fiction making, Imagination, Contemplation -
مطالعه حاضر با هدف بررسی ترکیب شیمیایی عصاره آبی- الکلی فلفل سیاه (Piper nigrum) و تمرکز بر فعالیت ضد بیوفیلمی احتمالی آن علیه دو باکتری Bacillus subtilisوPseudomonas aeruginosa در شرایط آزمایشگاهی و در شرایط شبیه سازی شده مدل غذایی انجام شد. برای شناسایی ترکیب شیمیایی عصاره فلفل سیاه از کروماتوگرافی گازی طیف سنجی جرمی (GC-MS) استفاده شد. فعالیت ضد بیوفیلمی عصاره فلفل سیاه با استفاده از روش الایزا ریدر در طول موج 570 نانومتر اندازه گیری شد. نتایج آنالیز GC-MS نشان داد که عمده ترکیبات موجود در عصاره فلفل سیاه شامل d-3-Carene 69/20 درصد، Limonene 18 درصد، Caryophyllene 90/17 درصد و b-Pinene 52/10 درصد است. براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق عصاره آبی- الکلی فلفل سیاه با غلظت 50 درصد بیشترین اثر را در ممانعت از تشکیل بیوفیلم در هر دوباکتری مورد آزمون را داشت. علاوه بر این، بین اثر ضد بیوفیلمی عصاره فلفل سیاه (50 درصد) و پراستیک اسید (5/0 درصد) در غلظت مشابه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین اختلاف معناداری از نظر نوع محیط رشد باکتری (محیط کشت TSB و عصاره ماهی) از نظر تشکیل بیوفیلم باکتریایی در حضور عصاره فلفل سیاه وجود نداشت.
کلید واژگان: بیوفیلم عصاره آبی-الکلی فلفل سیاه, subtilis Bacillus, Pseudomonas aeruginosaThe present study aimed to investigate the chemical composition of black pepper (Piper nigrum) aqueous-alcoholic extract and focus on its possible anti-biofilm activity against the two bacteria Bacillus subtilis and Pseudomonas aeruginosa in vitro and in simulated conditions of the food model. Chemical analysis was used to identify the chemical composition of black pepper extract by mass spectrometry gas chromatography (GC - MS). The anti-biofilm activity of black pepper was measured using an automatic ELISA reader at 570 nm wavelength. The GC - MS analysis results indicated that the major compounds in black pepper extract include -3-Carene (20.69%), Limonene (18%), Caryophyllene (17.90%) and -Pinene (10.52%). According to the results in this study, black pepper aqueous- alcoholic extract with a 50% concentration had the highest effect in preventing the biofilm formation of both bacteria In addition, there was no significant difference between black pepper extract (50%) and peracetic acid 0/5% in the antibiofilm activity. There was also no significant difference in the type of bacterial growth media (TSB culture and fish extract) on bacterial biofilm formation in the presence of black pepper extract.
Keywords: Biofilm, Aqueous - alcoholic extracts of black pepper, Bacillus subtilis-Pseudomonas aeruginosa -
هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی ذیل چارچوب نظری دستور شناختی لانگاکر (2008) است. به منظور نیل به این هدف، نگارندگان 150 اسم بسیط فارسی را به طور تصادفی از فرهنگ بزرگ سخن (1382) انتخاب کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده پژوهش، این گونه نتیجه گرفته اند که در زبان فارسی بحث قابل شمارش بودن یا غیرقابل شمارش بودن اسم معنای چندانی ندارد و برخلاف دیدگاه شناختی که اسم های قابل شمارش و اسم های عام را دو طبقه اصلی اسامی می داند، در زبان فارسی اسم های عام، همان اسم های قابل شمارش اند و نشانه جمع دریافت می کنند و به همراه اسم های خاص، یک طبقه از انواع اسم ها را تشکیل می دهند، همچنین در زبان فارسی نیز همانند دیدگاه شناختی، ضمیر جانشین اسم می شود.
کلید واژگان: دیدگاه شناختی, زبان فارسی, اسم قابل شمارش, اسم عام, اسم خاص, ضمیرThe present research aims to investigate the place of noun in Persian language based on cognitive approach under framework of Lanckager’s cognitive grammar (2008). To achieve this goal, authors have selected 150 Persian simple nouns from Sokhan Dictionary (1382) accidentally. The method of the present research is descriptive-analytic and data collecting is based on library studies. After the study of collected data of research, authors concluded that in Persian language, the discussion on being countable or non-countable of noun doesn’t make much sense and unlike cognitive approach mass nouns are the same as countable nouns, which receive plural –s morpheme and together with proper nouns, they constitute a different class of nouns. Also in Persian language as well as cognitive approach, pronouns can replace nouns.
Keywords: Cognitive approach, Persian language, Countable noun, Mass noun, Proper noun, Pronoun -
International Journal of Molecular and Clinical Microbiology, Volume:11 Issue: 2, Summer and Autumn 2021, PP 1556 -1563
Natural plant products are the best candidate for antimicrobial and antioxidant properties and are the suitable alternative for chemical drugs. This study aimed to examine the antimicrobial effect of ethanol extract of S. officinalis on S. aureus, E. coli, K. pneumoniae and P. aeruginosa and its comparison with antibiotic discs of ciprofloxacin, ceftriaxone and gentamicin. In this experimental study the ethanolic extract of S. officinalis was extracted by maceration method and the concentrations of 1.9, 3.9, 7.8, 15.6, 31.2, 62.5, 125, 250, 500 and 1000 µg/ml were obtained. Standard microbial strains of S. aureus, E. coli, K. pneumoniae and P. aeruginosa were purchased from pasture Institute and the amount of minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of the extracts was determined using micro dilution method. Antioxidant and cytotoxicity were evaluated using Diphenyl-1-Picrylhydrazyl (DPPH) Radical Scavenging Capacity and MTT assays. The ethanol extract of S. officinalis had different effects on S. aureus, E. coli and P. aeruginosa strains and inhibition zone diameter of 32.66, 10.83 & 10.6 mm were observed respectively. S. officinalis had an inhibitory effect on all of the studied bacteria except K. pneumoniae and this effect was higher in S. aureus bacteria. Also, the inhibition zone diameter of S. officinalis extracts was exceptionally higher in S. aureus compared to ceftriaxone and gentamicin. Moreover the ethanol extract of S. officinalis showed acceptable antioxidant and no cytotoxicity effects. Our results indicated that S. officinalis extracts had the greatest antibacterial effect on the gram-positive bacteria. Although the inhibition zone diameter of S. officinalis extracts was exceptionally higher in S. aureus compared to ceftriaxone and gentamicin
Keywords: Antioxidant, cytotoxicity, Salvia officinalis, Staphylococcus aureus, Klebsiella pneumonia, Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa -
مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)، سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 45، پاییز و زمستان 1399)، صص 117 -134با دیدگاهی تحلیلی میتوان ژرفساخت هنری زبان قرآن و خلاقیت ذهن و زبان صوفیانه را در رویارویی با آیه 172 سوره اعراف که به جریان «عهد الست» میانجامد و نیز مناقشههای تفسیری و کلامی مفسران بررسی کرد. با این دیدگاه روشن میشود که ذهن و زبان صوفیانه در رویارویی با این آیه چه نقشی دارد و چه عواملی باعث شده است تا این آیه چنین نمودهایی داشته باشد. همچنین به این پرسش نیز پاسخ داده میشود: آیا جلوه این آیه در زبان صوفیانه، متناسب با حقیقت است یا از کنشگری و خلاقیت ذهن و زبان صوفیانه در خوانش قرآن برخاسته است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که جلوه آیه 172 سوره اعراف در زبان صوفیانه، دستاورد ذهن کنشگر صوفی و زبان زاینده اوست و با حقیقت این آیه همخوانی ندارد؛ یعنی ذهن کنشگر صوفی از واژه «ذریتهم» و «الست»، اشتقاق مطلوب خود را به دست آورده و با استعاره، ترکیبهای «عالم ذر» و «عهد الست» را ساخته است. این ترکیبهای استعاری نیز زمینه تاویل را فراهم آورده و این آیه را به مرتبهای فراتر از تمثیل رمزی رسانده است. در گستره تفسیر نیز مفسران، بدون در نظر گرفتن ارتباط محتوایی آیه یادشده با آیات پیش وپس آن و نیز تقدم روایتمداری بر رجوع به آیات قرآن و ارتباط درونی آنها، ناگزیر شدهاند به جریانی مانند «عالم ذر» و «عهد الست» قایل شوند یا سرانجام، قول به مجاز و تمثیل را بپذیرند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی تنظیم شده است. در این پژوهش، هدف آن است که روشن شود زبان صوفیانه چگونه با قابلیت شعری و توانایی هرمنوتیکی، حقیقتهای قرآنی را به مجاز تبدیل میکند و در برخورد با این منبع میتواند کنشگر باشد. همچنین آشکار شود که چرا در گستره تفسیر، عکس این قضیه صادق است؛ به دیگر سخن، چرا ذهن صوفی در رویارویی با این آیه، کنشگر و ذهن مفسر، کنشپذیر است؟کلید واژگان: قرآن, تاویل, اعراف, الست, عالم ذرThe confluence of the deep artistic language of the Holy Quran, mind creativity, and the Sufism language in the 172nd verse of A’araf lead to the Alast era. Also, interpretive and verbal challenges of interpreters need an analytical viewpoint to enlighten the role of Sufism mind and language in relation with the aforementioned verse, the factors caused such an interpretation, and investigating whether the interpretation in the Sufism language is in line with the truth or is just related to mind/language creativity and activity in reading the Holy Quran. In this regard, the purpose of the present study was to investigate how the Sufism language, with its poetic capability and hermeneutic ability, can turn Quranic facts into metonymies, how it can be active in encountering such a source, and why the opposite is true in the interpretive domain. The study was conducted using the descriptive-analytical method based on library/document studies. The findings showed that the interpretation of the Alast verse in the Sufism language is the result of the Sufi’s active mind and resourceful language and has nothing to do with the real meaning of that verse. Indeed, it is even in contrast with the real meaning in which the active mind of the Sufi has resulted in its own desirable meanings from the words ‘Zorrayatahom’ and ‘Alast’, and made the ‘Zor world’ and ‘Alast era’ metaphorically. Therefore, these metaphoric expressions prepared the ground for interpretations and led this verse beyond the symbolic allegory level. In the interpretation domain, interpreters were forced to confirm a stream named ‘Zor world’ and ‘Alast era’ or at least accepted it as a kind of allegory, without considering the conceptual relations in the verse 172 with its previous and next verses and neglecting the precedence of narrativity to the Holy Quran referral and their internal relations.Keywords: The Holy Quran, Interpretation, A’araf, Alast, Zor World
-
ارزیابی تاثیرات کیفیت منظر شهری در ارتقای پیاده مداری در فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: شهر رامیان)
گسترش مدرنیته منجر به رواج استفاده از ماشین در سراسر جهان شده است. به نحوی که در محیط های شهری که تا پیش از انقلاب صنعتی، در انحصار انسان بود، به فضاهایی با اولویت تردد خودرو تبدیل شدند؛ اما رفته رفته اندیشمندان برنامه ریزی توجه به اولویت تردد انسان بر ماشین را در فضاهای شهری مد نظر قرار دادند (عنوان راه حلی برای کاهش آلودگی هوا و ایجاد محیط های انسانی و سرزنده). پژوهش حاضر با چنین رویکردی اقدام به ارزیابی ابعاد کیفیت فضاهای شهری س(با تاکید بر منظر شهری) ، در شهر رامیان واقع در استان گلستان نموده است. در این راستا، روش توصیفی تحلیلی و مدل تحلیل عاملی بکار رفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه شهروندی و تعداد نمونه آماری 380 مورد شناسایی شده است. روایی ابزار توسط اساتید حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری به تایید رسیده است و پایایی پژوهش نیز توسط آزمون KMO به تایید رسیده است. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 8 عامل مرتبط با کیفیت فضاهای عمومی و منظر شهری شناسایی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص می گردد که کیفیت های بصری نقش غیرقابل انکاری در ارتقای پیاده مداری در فضاهای عمومی دارد (با توجه به اینکه عامل اول شناسایی شده عامل کالبدی- بصری، اجتماعی و زیست محیطی و شامل ابعاد زیبایی شناختی و کارکردی نظیر: وضعیت مبلمان شهری، فضای سبز و پارک، وضعیت بناهای خاص فرهنگی مانند نمایشگاه ها، وضعیت فضاهای گردشگری است). بهره گیری از عوامل یاد شده، می تواند به عنوان راهکاری عمده جهت خلق فضاهای شهری پیاده مدار تلقی گردد.
کلید واژگان: منظر شهری, پیاده مداری, فضاهای عمومی, شهر رامیان, کیفیت های بصریThe spread of modernity has led to the widespread use of cars around the world. So that in urban environments that were human-dominated before the Industrial Revolution, spaces became a priority for car traffic, but planning scholars began to pay attention to the priority of human traffic over cars in urban spaces As a solution to reduce air pollution and create lively human environments. The present study, with this approach, has evaluated the quality of urban spaces (with emphasis on urban landscape) in Ramian city, Golestan province. In this regard, descriptive-analytic method and factor analysis model have been used. Citizenship questionnaire and statistical sample number of 380 cases were identified. The validity of the tool was confirmed by the teachers of urban planning and design and the reliability of the research was confirmed by the KMO test. Finally, eight factors related to the quality of public spaces and urban landscape have been identified using factor analysis. The results indicate that visual qualities play an undeniable role in promoting pedestrian orientation in public spaces (given that the first factor identified is physical-visual, social, and environmental factors, including aesthetic dimensions). And functionality is: the status of urban furniture, green space and park, the status of specific cultural monuments such as exhibitions, the status of tourism spaces. Using these factors can be considered as a major strategy for creating pedestrian urban spaces.
Extended Abstract:IntroductionUrban public areas (street, sidewalk, square, park, etc.) are the most important part of cities and urban environments. In such areas, most contact, communication and interaction occur between humans. These spaces encompass all parts of the urban context that people have physical and visual access to. The literature on urban development has focused on the relationship between human-built environments and citizens' traffic behavior, But considering the dimensions of the urban landscape and answering the question of whether the urban landscape (and its elements and factors can influence the quantity and quality of the urban landscape) has not received much attention; Therefore, the answer to this question has been the focus of this study. Ramian city with a population of 86210 is located in the south of Golestan province. The city has two subdivisions (Central and Fndarsk), four cities (Ramyan - Deland - Khan Bain and Upper Tatars) and four districts (Miran Castle, Deland, North Fndersk and South Fndersk).The area of the city consists primarily of agricultural lands, then grassland and finally forest. The average city height is 291 meters and the average rainfall is about 700 mm per year. The city of Ramian (case study) The center of the city of Ramian has a population of 13,000 and an area of 5 square kilometers.The city's natural welfare and natural-climate capabilities have led to a population growth rate of 1.6 percent over the last two censuses (Iran Statistics Center Web site, 2016).A survey of demographic trends for small towns (including the city of Ramian) shows that although such cities comprise the majority of the country's cities, they do not account for a significant proportion of the urban population. The situation can be explained by the phenomenon of migration (village-town and small town-metropolis).The root cause of the migration of environmental hazards (drought, floods, earthquakes), the elimination of biological-biological needs, access to livelihoods and facilities, along with the acquisition of new jobs and higher incomes, the elimination of poverty and unemployment economically and economically Socio-cultural needs such as education, raising the level of culture, and a desire to live in specific areas are the most important motivations for migration; So part of the needs that lead to migration to metropolises (congestion, pollution and social problems, etc.),It comes from cultural-social needs. Research suggests that promoting physical and urban qualities (as part of socio-cultural needs) can be a factor in promoting urban quality, Increasing physical and visual attractiveness and its direct and indirect effects are of great importance in terms of population sustainability in small towns in the country and can increase population survival and attract rural immigrants to these cities, ultimately The preservation of the productive foundations of the country has resulted in the prosperity of the regional economy.
MethodologyThe descriptive-analytical method and the factor analysis model are used. Citizenship questionnaire was used to collect data and 380 statistical samples were identified. The validity of the instrument was confirmed by the teachers of urban planning and design and the reliability of the research was confirmed by the KMO test. Finally, eight factors related to the quality of public spaces and urban landscape have been identified using factor analysis.
Results and discussionAfter performing various stages of the factor analysis process, eight factors should be identified in terms of grooves. In fact, the more components that are present in the primitive factors, the more important and influential the end result is.
In order to name the extracted factors, the extracted components and characteristics must be specified. Earlier factors are more important in this process. The eight extracted factors are presented and presented in the following table and are proportional to the number of duplicate indices named for the selected factors. In the following, in order to identify the dimensions related to the dimensions and factors related to pedestrian (also related to landscape and street qualities) using the results of factor analysis test is presented and presented. In fact, identified factors can lead to improved overall street quality.
ConclusionThe evaluation showed that 8 key factors play a key role in the creation of public spaces (in Ramyan Street Imam Street). The most important identified factor is named as physical, social and environmental factor. The interpretation of this factor indicates that the improvement and improvement of the quality and quantity of pedestrian traffic depends on the improvement of visual-physical quality (aesthetic and functional status such as urban furniture, status of specific cultural monuments such as exhibitions, status of tourism spaces) and socio-biological Is the environment (park and green space suitable for all age groups and ... and spaces and furniture at certain intervals for people to rest), so the research hypothesis is based on the relationship between urban landscape quality and pedestrian quality. Confirmed. Other identified factors that are significant but less important than the primary factor are identified and ranked as follows: Factor 2: Security, Traffic and Environment, Factor 3: Environmental, Factor 4: Socio-cultural and Security, Fifth Factor: Visual-Physical, Fifth Factor: Public Safety and Traffic Safety, Fifth Factor: Traffic and Access, and finally Factor eight: Socio-Cultural and Leisure.
Keywords: urban landscape, pedestrian, public spaces, Ramyan city, Visual qualities -
prevention of having disorders, the aim of present study was to develope an electronic device for screening mental health in high school students. The sample included 1346 high school teachers and students in Alborz, Kermanshah, Eastern Azerbaijan, Sistan & Baluchestan, Fars, and KhorasanRazavi Provinces. The teacher form consisted of 103 items. Items analysis based on 8 criteria showed that all the items except two of them were qualified. Principal component analysis using Varimax rotation showed that the most proper structure is 4-factor structure. But, according to confirmatory factor analysis, 8- Factor model was considered as the final model. Internal consistency of the device was sufficiently good, with coefficients ranging between 0.83 and 0.95. Correlation coefficients between items and subscales varied between 0.49 and 0.87 and correlation coefficients among factors ranged between 0.41 and 0.89. In general, psychometric properties of the Electronic Students Psychological Health Problem Scale (Teacher Form) indicated that it was suitable for screening and research.
Keywords: adolescent mental health, scaledevelopment, psychometric properties -
هدف
یکی از ویژگی های بارز سیستم آموزش عالی مطلوب، برآورده ساختن نیازها و انتظارات دانشجویان است. مطالعه دانشجویان به عنوان مهم ترین بخش سیستم آموزشی، اطلاعات باارزشی را در اختیار برنامه ریزان جهت ارتقای کیفیت خدمات تحصیلی در آموزش عالی فراهم می سازد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شکاف بین واقعیت و انتظارات خدمات آموزشی و پژوهشی دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران صورت گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است.
مواد و روش ها:
جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران از جمله دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه الزهرا، دانشگاه شهید رجایی و دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 97-96 بود، که براساس آخرین آمار سازمان سنجش کشور تعداد 597 نفر تعیین شد. حجم نمونه 204 نفر براساس فرمول کوکران تعیین گردید، که این تعداد براساس روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی از هر دانشگاه انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی مبتنی بر مدل سروکوال، که پنج بعد فیزیکی، قابلیت اطمینان، پاسخگویی، تضمین و همدلی را اندازه گیری می کردند، گردآوری و سپس شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه های کیفیت خدمات آموزشی (واقعیت و انتظارات) و کیفیت خدمات پژوهشی (واقعیت و انتظارات) توسط اساتید و متخصصان مربوطه تایید شد. هم چنین ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0، 95/0، 96/0 و 96/0 محاسبه شد. داده های به دست آمده از پرسشنامه ها از طریق نرم افزار (21) SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج پژوهش نشان داد که در هر پنج بعد کیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی، شکاف معناداری وجود دارد. بعد همدلی (281/1-) از ابعاد کیفیت خدمات آموزشی بیشترین میانگین شکاف، و بعد فیزیکی (06/1-)کمترین میانگین شکاف را نشان دادند؛ هم چنین، بیشترین میانگین شکاف در ابعاد کیفیت خدمات پژوهشی مربوط به بعد فیزیکی (372/1-) و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد قابلیت اطمینان (206/1-) بود. نتایج بدست آمده در تمامی ابعاد کیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی بین واقعیت ها و انتظارات تفاوت معنی داری را نشان دادند. لذا با توجه به اهمیت دانشجو به عنوان کانون اصلی دانشگاه ها و نیز تاثیر کیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی بر آن ها، لزوم ارتقای کیفی خدمات آموزشی و پژوهشی دانشگاه های دولتی شهر تهران به طور قابل ملاحظه ای احساس می شود. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود بعد همدلی از ابعاد کیفیت خدمات آموزشی و بعد فیزیکی از ابعاد کیفیت خدمات پژوهشی به دلیل داشتن شکافی بالاتر در اولویت برنامه ریزی و هدف گذاری مدیران دانشگاه ها قرار بگیرند. مدیران باید شاخص ها و زیر مولفه های این دو بعد را به خوبی مورد بررسی قرار دهند و در جهت توسعه و رفع نیازمندی های دانشجویان اقدام نمایند. به مدیران دانشگاه ها پیشنهاد می شود که نتایج ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی انجام شده را به عنوان یکی از مستندات و شاخص های برنامه ریزی سالانه خود در نظربگیرند؛ هم چنین برای بهبود خدمات سالیانه، این نظرسنجی به طور پیوسته در دستور کار قرار بگیرد.
کلید واژگان: انتظارات, کیفیت خدمات آموزشی, کیفیت خدمات پژوهشی, مدل سروکوال, واقعیتObjectiveOne of the hallmarks of a desirable higher education system is to meet students' needs and expectations. Studying as the most important part of the educational system provides valuable information for planners to improve the quality of educational services in higher education. The aim of this study was to determine the gap between the reality and expectations of educational and research services of educational students of public universities in Tehran. The present research is applied in terms of purpose and in terms of data collection method, it is a descriptive-survey.
Materials and MethodThe statistical population of all Masters and Ph.D. students of public universities in Tehran was Shahid Beheshti University, Tehran University, Tarbiat Modares University, Allameh Tabatabaie University, Alzahra University, Shahid Rajaee University and Kharazmi University in academic year 96-97. According to the latest statistics from the country's survey organization, 597 people were identified. The sample size of 204 people was determined based on the Cochran formula, which was selected based on the relative stratified sampling method from each university. The data were collected using a questionnaire based on the SERVQUAL model of education and research services, which measured five physical dimensions, reliability, accountability, assurance and empathy, and then the gap between the existing and the desired status was studied. The validity of the Educational Services Quality Questionnaire (reality and expectations) and Research Service Quality Questionnaire (reality and expectations) were confirmed by experts and informants of the field. The Cronbach's alphas of the questionnaires are 0.96, 0.95, 0.96 and 0.96, respectively. The data were analyzed by descriptive and inferential statistics using SPSS (21).
Result and DiscussionThe results of the research showed that there is a significant gap in all five dimensions of educational and research services quality. Empathy dimension (1.28) showed the highest mean of gaps in the quality of educational services and the physical dimension (-0.61). The highest mean gap was in the dimensions of the quality of research services related to the physical dimension (372.1) 1) and the lowest average reliability gap (1.206). Results showed significant differences between the realities and expectations in all aspects of the quality of educational and research services. Therefore, considering the importance of students as the main focus of universities, as well as the impact of the quality of educational and research services on them, the need to improve the quality of educational and research services of state universities in Tehran is significantly felt. Therefore, considering the importance of students as the main focus of universities and the impact of the quality of educational and research services on them, there is a great need to improve the quality of educational and research services of public universities in Tehran. According to the research findings, it is suggested that the empathy dimension of educational service quality and physical dimension of research service quality should be prioritized by university managers for planning and targeting. Managers should look at indices and sub-components of these two dimensions; moreover, develop and meet the needs of students. University administrators are encouraged to consider the results of the quality assessment of educational and research services as one of their annual planning documents and indices; Moreover, to improve the quality of the annual services, the survey should be carried out constantly.
Keywords: Expectations, Quality of Educational Services, Quality of Research Services, SERVQUAL Model, Reality -
نوجوانان درخطر مشکلات رفتاری و هیجانی جدی هستند.بسیاری از اختلالاتی که برای اولین بار در دوره بزرگسالی، تشخیص داده می شود، در اواخر نوجوانی ریشه دارند. هدف پژوهش حاضر ساخت نسخه مقدماتی مقیاس سلامت روان شناختی نوجوانان- گزارش معلم، بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی، 207 معلم از استان های فارس، سیستان وبلوچستان، کرمانشاه، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و البرز به شیوه ی نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به ا مقیاس سلامت روان شناختی- متوسطه دوم و نسخه گزارش معلم مقیاس مشکلات رفتاری پاسخ دادند. تحلیل عاملی اکتشافی و همبستگی میان خرده مقیاس های دو ابزار پژوهش نشان داد که الگوی 7 مولفه ای، بهترین مدل براساس آسیب شناسی نظری این مطالعه است. همچنین ضرایب همبستگی خرده مقیاس های مقیاس سلامت روان شناختی با ابعاد نسخه گزارش معلم مقیاس مشکلات رفتاری آخنباخ، حاکی از روایی ملاکی مناسب این ابزار بود. در مجموع، یافته های این مطالعه نشان می دهد که مقیاس سلامت روان شناختی نوجوان-فرم معلم از کفایت روان سنجی لازم برای غربالگری مشکلات رفتاری دانش آموزان متوسطه دوم برخوردار است.
کلید واژگان: مقیاس, سلامت روان شناختی, دانش آموزان, نسخه معلم, تحلیل عاملیAdolescents are at risk for behavioral and emotional problems. Most of the disorders that firstly are diagnosed in adulthood have roots in late adolescence. The aim of the current study was to develop a preliminary version of Mental Health Problems Scale- Teacher Report for Iranian in late adolescent age (15-18 years). For this purpose, 207 teachers from Fars, Sistan and Baloghestan, Kermanshah, Khorasan razavi, East Azarbaijan, and Alborz Provinces were selected by convenience sampling method and asked him to complete the Mental Health Problem Scale and Achenbach’s Behavior Problems Scale- Teacher Report Form. Item analysis and exploratory factor analysis showed that the 7-component model has the best fit with the theoretical framework of the study. Also, correlation coefficients of the subscales of mental health problem scale and the subscales of the Achenbach Scale indicated the appropriate criterion validity of this instrument. Generally, the findings indicate that the Adolescents Mental Health Problem Scale- Teacher Report has the psychometric adequacy to screen the behavioral problems of students in late adolescent age (second high school)
Keywords: Scale Development, Mental Health, Students, Teacher Report Form, Factor analysis -
هدف
این پژوهش با هدف تهیه بسته آموزشی مدیریت خشم برای دانش آموزان دبیرستانی انجام شد و تاثیر آن بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی دانش آموزان را مورد بررسی قرار گرفت.
روشاین پژوهش از نوع پژوهش های شبه آزمایشی تک گروهی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. پس از تدوین برنامه و برای بررسی اثربخشی آن 39 دانش آموز 14 تا 15 ساله از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران به شیوه در دسترس انتخاب و در 5 جلسه کارگاه دو ساعته شرکت داده شدند. سیاهه خشم چندبعدی مدرسه (اسمیت، فورلانگ، باتس و لاگلین، 1998) و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لویباند و لویباند، 1995) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمودنی ها تکمیل شد.
یافته هانتایج تحلیل واریانس چندمتغیری با طرح اندازه گیری مکرر نشان داد که بسته آموزشی مدیریت خشم دانش آموزان، می تواند تجربه خشم و مقابله منفی با خشم را بهبود بخشد؛ لیکن، تغییری در میزان مقابله مثبت ایجاد نکرد. در ضمن این آموزش توانست افسردگی، اضطراب و تنیدگی را نیز کاهش دهد.
نتیجه گیریدر مجموع، می توان بسته آموزشی مدیریت خشم برای دانش آموزان را دارای تاثیرات مثبت روی سلامت روان آنان دانست. بنابراین استفاده از مداخلات مدیریت خشم به خانواده توصیه می گردد.
کلید واژگان: مدیریت خشم, افسردگی, اضطراب تنیدگیAimThis study aimed to design an anger management package for high school students and to assess its effectiveness on their depression, anxiety, and stress.
MethodThe study was a single group quasi-experimental research with pretest-posttest design. A total of 39 students aged between 14 and 15 (M = 14.33 and SD = 0.48) were chosen using convenient sampling from Tehran City’s private schools and took part in 5 sessions based on cognitive-behavioral therapy. Multidimensional School Anger Inventory (MSAI, Smith, Furlong, Bates, and Laughlin, 1998) and Depression, Anxiety & Stress Scale (DASS, Lovibond & Lovibond, 1995) were answered by the participants before and after the intervention.
FindingThe results of repeated measures illustrated that anger management training improved destructive expressions and anger experience; however, positive coping did not change significantly. In addition, depression, anxiety and stress were also significantly diminished.
ConclusionIn sum, it can be concluded that the designed anger management package for high school students has positive effects on students’ mental health. Therefore, anger management training for families is recommended.
Keywords: Anger control, depression, anxiety, stress -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 71 (بهمن 1397)، صص 793 -799زمینهاز مباحث مرتبط با روش های غربالگری سلامت روانشناختی دانش آموزان، مسئله خودگزارشی اختلالات و آسیب های روانی و از طرفی، بومی سازی یک ابزار مبتنی بر الگوی شایع آسیب های روانشناختی دانش آموزان هر جامعه است.هدفهدف از پژوهش حاضر، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس الکترونیکی برای سلامت روانشناختی دانش آموزان دوره متوسطه یکم و دوم بود. از طرفی، به علت مزیت های خودگزارشی در دوره نوجوانی از قبیل اهمیتی که نوجوانان برای شناخت خود قائل هستند، تسریع در گزارش ها و عدم مشاهده برخی نشانگان توسط معلمان و والدین، در این مطالعه از نسخه خودگزارش دهی استفاده شده است.روشنمونه پژوهش شامل 1592 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه یکم و 919 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه دوم در استان های البرز، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، فارس و خراسان رضوی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار های اولیه محقق ساخته، دارای 144 آیتم برای نسخه دانش آموزان دوره متوسطه یکم و 122 آیتم برای نسخه دانش آموزان دوره متوسطه دوم بود.یافته هاتحلیل عاملی اکتشافی برای هر دو نسخه از مقیاس، یک ساختار 6 مولفه ای را به عنوان بهترین الگو متناسب با مبنای نظری پژوهش نشان داد (0/44 و 0/37 واریانس تبیین شده). ضرایب همسانی درونی خرده مقیاس ها نیز نشان دهنده ی قابلیت اعتماد مناسب مقیاس بود (0/85 تا 0/98).نتیجه گیریبه طور کلی، درستی آزمایی و قابلیت اعتماد قابل قبول نسخه های مقیاس حاضر، حاکی از مناسب بودن این ابزار برای کاربست های غربالگری و پژوهشی در جامعه هدف است.کلید واژگان: مقیاس الکترونیکی, تحلیل عاملی, خودگزارش دهی, سلامت روانشناختی دانش آموزانBackgroundDue to the great importance of mental health students screening and lack of an appropriate native tool that was prepared based on prevalent psychopathological problems in students, making appropriate tool seems necessary.Aimsthe aim of the present paper was to develop and examine the psychometric properties of electronic mental health assessment device for high school students-first high school students form and second high school students form. On the other hand, due to the advantages of self-report form in adolescence, such as that adolescents emphasize on self-knowledge, the acceleration in reports and the lack of observation of certain symptoms by teachers and parents, the self-report version was used in this study.MethodThe sample includes 1592first high school students and 919 second high school students of high school students of Alborz, Kermanshah, Eastern Azerbaijan, Sistan & Baluchistan, Fars, and Khorasan- Razavi that were selected by random sampling. First high school self-report form and second high school self-report form consists of 144 and 122 items respectively.ResultsExploratory factor analysis for both versions of the scale showed a 6-component structure as the best model fitting to the theoretical basis of the research. Also the internal consistency coefficients of the subscales showed the reliability of the scale.ConclusionsIn general, psychometric properties of both two scales indicated that they are suitable for screening and research.Keywords: Electronic scale, Factor analysis, Self-report, First, second high school student’s mental health
-
آنچه قوانین متخذ از دین را از دیگر قانونها متمایز میسازد، انطباق آن با برنامه جامعی است که دین برای سعادت بشر فراهم آورده است. قانون مجازات اسلامی در عین اینکه متمرکز بر جنبه بازدارندگی و با اعمال مجازات همراه است، از این قاعده مستثنی نیست، ازاین رو اگر قانون مجازات از مبانی، اهداف و بسترهای صحیحی که شارع برای آن درنظرگرفته خارج شود، نهتنها هدف پیشگفته محقق نمیشود، بلکه حتی احتمال بروز نتیجه عکس، منتفی نیست. در پژوهش، حاضر عواملی که باید هنگام صدور حکم لحاظ شود مورد بررسی و تحلیل قرارگرفتهاست. بدیهی است که اعمال این عوامل میتواند حکم را با تخفیف و یا تشدید همراه سازد. عوامل مسبب تخفیف خود به دو گونه شخصی و نوعی تقسیم میشود. این تقسیمبندی برای تشدید مجازات نیز صادق است. اعمال عوامل تخفیف یا تشدید مجازات، موجب ایصال قانونگذار به اهدافی چون بازدارندگی، تهذیب و تادیب بزهکاران و فراهمآوردن شرایطی مطلوب برای فرد و جامعه در رسیدن به سعادت میشود. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی این عناصر براساس منابع معتبر فقهی و با روشی توصیفی تحلیلی سعی داشته تا عناصر فوقالذکر را احصاء و پس از تفکیک، به صورت مدلل معرفی و توصیف نماید.کلید واژگان: شارع, قانون, مجازات, تشدید, تخفیف, اسلامWhat distinguishes laws based on religion from other laws is their adaptation to the comprehensive program that religion has provided for human well-being. In other words, the laws issued by the wise lawgiver are only for paving the way for human perfection. The Islamic Penal Code while focusing on deterrence and applying punishment is not excluded from this rule. Hence, if the Islamic penal code go beyond the principles, goals, and conditions considered by the lawgiver for those purposes, then this aim not only will not be realized but even the possibility of the opposite result will not be ruled out. In the present study, the factors to be considered when issuing a sentence are examined and analyzed. Obviously applying these factors can make the sentence mitigated or aggravated. Factors that mitigate punishment can be divided into two types: personal and typical. Personal factors include repentance, confession, and even physical conditions. Bad economic conditions and constraint are among the most important typical factors. The above mentioned division can also be applied to aggravation of punishment. Disbelief and the state of being married are considered as personal factors, and commission of the crime at certain times and places, as well as in war situations, are considered as instances of typical aggravating factors. Applying these factors will enable the legislator to achieve goals such as deterrence, refinement, and discipline for offenders, and provide ideal conditions for persons and society to achieve beatitude. For this reason, the present study in order to recognize these elements based on valid jurisprudential sources and using a descriptive-analytical method attempts to count the above mentioned elements and introduce and describe them after separation.Keywords: lawgiver, law, punishment, aggravation, mitigation, Islam.
-
این مقاله، روش شناسی معنابخشی دروین را به عنوان یکی از شناخته شده ترین نظریه های علم ارتباطات معرفی نموده و به بررسی دلالت های آن در فرآیندهای پژوهشی علوم انسانی می پردازد. مقصود از معنابخشی، فرآیند ساخت چارچوب ذهنی از موقعیت های پیرامون است به نحوی که رفتار فرد براساس آن معنادار شده و هدایت می شود. مدل های موجود معنابخشی، علی رغم تنوع گسترده نظری، فرآیند معنابخشی را بخشی حیاتی از کنش انسان، خصوصا در حیطه های تخصصی درنظر می گیرند. روش شناسی معنابخشی دروین یکی از دو نظریه پیشگام در این حیطه است. این فرانظریه با مجموعه ای از انگاره های فلسفی در مورد انسان و ماهیت ارتباط انسانی، روش شناسی خاصی را بر مبنای این انگاره ها ارائه می دهد. روش شناسی معنابخشی با تاکید بر پیچیدگی ارتباط انسانی، نگاهی انتقادی نسبت به روش های پژوهشی متداول در علوم انسانی داشته و سعی دارد تا مزیت های روش های کیفی و کمی را حفظ نموده و در عین حال در راستای اصول اولیه ارتباطات گام بر دارد که ماحصل آن، روش شناسی بسیار منعطفی است که قابل استفاده در حیطه های مختلف علوم انسانی می باشد. در این مقاله، روش شناسی معنابخشی دروین هم در سطح فرانظریه ای و هم در سطح روش شناختی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس به تعدادی از پژوهش هایی که با به کارگیری این روش اجرا شده اند، اشاره شده و درنهایت، رویکرد معرفت شناختی این روش به پژوهش در حیطه علوم انسانی مورد بحث قرار گرفته است.کلید واژگان: معنابخشی, روش شناسی, دلالت های پژوهشی, علوم انسانی, روان شناسیIn this paper, Dervin’s sense-making methodology as one of the well-known theories in communication science is introduced and its implications for humanities research process is discussed. Sensemaking is the process of constructing mental framework out of encountered situations in such a way that guides behaviors and makes them meaningful. Despite the diversity of theoretical domains, existing sensemaking models consider sensemaking an essential component of human actions, especially in expertise-oriented fields. Dervin’s sense-making methodology is one of the two frontiers in this area. This metatheory includes a set of philosophical assumptions about human nature and the essence of human communication, and it presents a methodology based on those assumptions. Sense-making methodology has a critical approach to conventional research methods in human sciences and strives for maintaining advantages of both qualitative and quantitative methodologies by focusing on the complexity of human communication; nevertheless, it takes steps toward establishing communication axioms, which result in a very flexible methodology that could be utilized in a variety of human sciences. In the current paper, Dervin’s sense-making methodology is elaborated both in metatheoretical and methodological levels; then, some of the studies employing this methodology are mentioned. Finally, its epistemological approach to humanities studies is discussed.Keywords: sensemaking, methodology, epistemology, humanities, psychology
-
مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال بیست و چهارم شماره 3 (پیاپی 94، پاییز 1397)، صص 324 -339اهداف: به دلیل اهمیت غربالگری سلامت روان شناختی دانش آموزان و نبود ابزار بومی تهیه شده بر اساس الگوی مشکلات شایع آسیب های روان شناختی دانش آموزان در کشور، پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی فرم های الکترونیکی گزارش معلم و والدین مقیاس سلامت روان شناختی دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی بود. جامعه شامل معلمان و والدین دانش آموزان دوره متوسطه اول در استان های البرز، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، فارس و خراسان رضوی بود که به ترتیب 1697 نفر از بین معلمان و 1186 نفر از والدین به عنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار های اولیه پژوهش، 118 آیتم برای نسخه گزارش معلم و 133 آیتم برای نسخه گزارش والدین داشت. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و نسخه 22 نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته هانتایج تحلیل آیتم بر اساس هشت ملاک کفایت آیتم نشان داد تمام آیتم های نسخه اولیه معلم و 128 آیتم از نسخه اولیه والدین، شرایط لازم را برای حضور در بین آیتم های ابزارها دارند. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد مناسب ترین ساختار برای مقیاس گزارش معلم، ساختار شش مولفه ای و برای مقیاس گزارش والدین، ساختار پنج مولفه ای است. همسانی درونی مولفه های حاصل در حد قابل قبول بود. ضرایب حاصل بین 77/0 و 97/0 برای مقیاس گزارش معلم و بین 85/0 و 92/0 برای گزارش والدین متغیر بود.نتیجه گیریبه طور کلی، ویژگی های روان سنجی مقیاس در هر دو نسخه، حاکی از مناسب بودن این ابزار برای کاربست های غربالگری و پژوهشی در جامعه هدف است.کلید واژگان: مقیاس الکترونیکی, تحلیل عاملی, سلامت روان شناختی دانش آموزان, نسخه گزارش معلم, نسخه گزارش والدینObjectivesTo the importance of screening students’ mental health and lack of a customized tool based on prevalent psychopathological problems in students, the present study aims to develop and examine the psychometric properties of electronic mental health assessment device for high school students-parent form and teacher form.MethodsThe study sample included 1697 teachers and 1186 parents of high school students of Alborz, Kermanshah, Eastern Azerbaijan, Sistan and Baluchistan, Fars, and Khorasan Razavi. Parent form and teacher form consisted of 118 and 133 items, respectively.ResultsItems analysis based on 8 criteria showed that all items of teacher form and parent form had proper qualification. Explanatory factor analysis showed that the most proper structure for teacher form and parent form are 6-factor structure and 5-factor structure, respectively. Internal consistency was sufficiently good and alpha coefficients were ranged between 0.77 and 0.97 for teacher form and between 0.85 and 0.92 for parent form.ConclusionIn general, psychometric properties of both scales indicate their suitability for screening and research.Keywords: Electronic device, Factor analysis, Student’s mental health, Teacher form, Parent form
-
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که هم دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و هم توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند بکار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان پیش بینی کنندگی ظرفیت حافظه کاری و کارکردهای اجرایی آن (شامل تغییر، بازداری و بروزرسانی توجه) برای گرایش به وسواس بوده است. جامعه پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه تهران بوده است که از این این جامعه نمونه ای به حجم 164 نفر (90 مرد و 74 زن) سال به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش گرایش به وسواس از پرسشنامه وسواس اجباری مادزلی (هاگسون و راچمن، 1977)، برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد (عابدی، 1387)، برای سنجش حافظه کوتاه مدت از فراخنای اعداد رو به جلو و برای سنجش تغییر، بازداری و بروز رسانی توجه به ترتیب از تکالیف تغییر آمایه (روگرس و مونسل، 1995)، استروپ (اسپرین و استراس، 1998) و نگه داشتن رد (مارتینز و همکاران، 2011) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده است ظرفیت حافظه کاری و مکانیسم های توجهی کارکردهای اجرایی روی هم رفته بخش زیادی از واریانس (حدود 67 درصد) گرایش به وسواس را پیش بینی می کنند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت افراد دارای گرایش های وسواسی در کارکردهای شناختی اندوزشی، نظارتی و کنترلی اجرایی مرکزی مانند تمرکز بر اطلاعات مرتبط و نادیده گرفتن اطلاعات نامرتبط، توانایی نگه داری و دستکاری اطلاعات به طور موقت فعال شده، و یا به عبارت کلی تر، در کنترل توجه ضعف اساسی دارند و مداخله در این کارکردها می تواند به عنوان یک راهبرد درمانی مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: وسواس فکری عملی, حافظه کاری, کارکردهای اجراییworking memory is the comprehensive cognitive system that embedded attentional and memorical mechanisms and therefore can be used in systematic research of cognitive problems. The aim of this study was to investigate the predictive role of working memory capacity and executive functions (shifting, inhibition and updating) for Obsessive Compulsive Disorder. We selected 164 student (90 male and 74 female) from university of Tehran with random sampling method and they completed Maudsley Obsessional Compulsive Inventory (Hodgson & Rachman, 1977), the Digit Backward Span Task (workingmemory capacity), Forward Span task (Short Term Memory), Stroop (inhibition, Spreen & Strauss, 1998), Set- Switching Task (shifting, Rogers & Monsell, 1995) and Keep Track Task (updating, Martinez, et al., 2011). Data analyzing used regression showed working memory and executive function totally predict considerable amount (67 percent) of obsessive compulsive predisposition. Therefore it can be concluding, obsessive people have crucial weakness in storage, monitoring and executive cognitive function (in general attention control) and we can use training in these functions as treatment strategies.Keywords: Obsessive compulsive, working memory capacity, executive function
-
زمینه و هدفدر این مطالعه، امکان تولید ماست پروبیوتیک با استفاده از عصاره آبی- الکلی گیاه دارویی درمنه دشتی و نیز تاثیر غلظت های مختلف این عصاره بر بقای باکتری های پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس در ماست پروبیوتیک مورد بررسی قرار گرفت.
روش تحقیق: در تیمارهای مختلف به یک لیتر شیر حرارت دیده، عصاره آبی- الکلی درمنه به میزان 0، 1/0، 2/0، 3/0 و 4/0 گرم در لیتر، استارتر معمولی ماست و باکتری های پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به صورت توآم افزوده گردید. نمونه ها در دمای 37 درجه سانتی گراد گرمخانه گذاری شدند و هر دو ساعت تغییرات pH و اسیدیته آنها تا رسیدن اسیدیته به حدود 80 درجه دورنیک بررسی می شد. در طول مدت زمان نگهداری در یخچال، نمونه ها از نظر قابلیت زیستی باکتری های پروبیوتیک مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. در روز دهم پس از تولید نیز تمامی نمونه ها با کمک آزمون پانل مورد ارزیابی حسی قرار گرفت. در نهایت داده ها با کمک آزمون آماری کروسکال والیس و با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 19) تجزیه و تحلیل شدند.یافته هادر روند تولید ماست پروبیوتیک، تمامی نمونه ها تقریبا در یک زمان به pH و اسیدیته موردنظر رسیدند و تغییرات اسیدیته و pH در تیمارهای مختلف، اختلاف معنی داری با هم نداشت. ماست پروبیوتیکی که به آن 4/0 گرم در لیتر عصاره آبی-الکلی درمنه دشتی افزوده شد، بهترین نتایج را از نظر خواص ارگانولپتیک و ماندگاری داشت. در طی دوره نگهداری نمونه ها در یخچال، از روز اول تا روز 21 تعداد باکتری های پروبیوتیک روند کاهشی داشت، ولی در هیچ یک از نمونه ها، تعداد باکتری های پروبیوتیک از 106 باکتری در هر گرم کمتر نشد.نتیجه گیریمی توان از غلظت مناسب عصاره گیاه دارویی درمنه دشتی در تولید ماست پروبیوتیک حاوی باکتری های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به عنوان یک غذای فراسودمند جدید استفاده نمود.کلید واژگان: درمنه دشتی, ماست پروبیوتیک, لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس, بیفیدوباکتریوم لاکتیسBackground And AimIn the present study, the possibility of probiotic yoghurt production using Artemisia sieberi hydro- alcoholic extract and also the effects of different concentrations of this medicinal herb on the survival of two probiotic strains, Lactobacillus acidophilus and Bifidobacterium lactis, in probiotic yoghurt were investigated.Materials And MethodsIn different treatments, the amounts of 0, 0.1, 0.2, 0.3 and 0.4 gr/lit of Artemisia sieberi extract together with conventional yoghurt starter, Bif. lactis and lact. acidophilus were added to 1 liter of boiled milk. The samples were incubated at 37˚centigrade, and then, the acidity and pH changes every two hours during the incubation period were examined up to approximately 80˚ of the survival of probiotic bacteria was tested during the storage of the samples in the refrigerator. On the tenth day, after yoghurt production, all the samples were examined for sensory evaluation using a panel test and the obtained data was analyzed by means of SPSS software (V:19).ResultsThere was no significant difference in the acidity and pH changes during the production process of probiotic yoghurt in different treatments. The probiotic yoghurt containing 0.4 gr/lit of Artemisia hydro-alcoholic extract had the best quality in terms of organoleptic properties and shelf life of the product. During 21 days storage in the refrigerator none of the treatments showed the number of probiotic bacteria less than 106 bacteria in gram.ConclusionIt was found that appropriate concentrations of Artemisia sieberi extract can be used for the production of probiotic yoghurt, as a new functional food containing Lactobacillus acidophilus and Bifodobacterium lactis.Keywords: Artemisia sieberi, Probiotic yoghurt, Lactobacillus acidophlus, Bifidobacterium lactis -
مطالعه حاضر به مقایسه تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعه حاضر دارای طرح توصیفی- پس رویدادی است. نمونه پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که به طور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسش نامه تنظیم هیجان و سیاهه تنظیم هیجان اجرا شد. پرسش نامه تنظیم هیجان به وسیله کودکان و سیاهه تنظیم هیجان از سوی والدین آنان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری حاصل از هر دو ابزار پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان اختلال یادگیری بی ثباتی هیجانی/منفی گرایی بیشتر و نمره های پایین تری را در استفاده از راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد به طور معناداری نشان دادند. همچنین، یافته های به دست آمده از اثرهای تعاملی و اثرهای اصلی متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده، با توجه به نمره های بالای کودکان با اختلال یادگیری در بی ثباتی/منفی گرایی هیجانی، پیشنهاد می شود که مشکلات هیجانی در این گروه از کودکان از سوی متخصصان و معلمان مورد ملاحظه بیشتری قرار گیرد و برنامه هایی به منظور بهبود مسائل این کودکان طراحی شود.کلید واژگان: اختلال یادگیری, تنظیم هیجان, ارزیابی مجدد, منع بیانیThis study compared emotion regulation in children with learning disorders and normal in ages 9 to 11. The design of this study was descriptive-post facto one. The sample consists of 30 children with learning disorders and 30 normal children which were selected in available from Tehran city. The two instruments, Emotion Regulation Checklist (ERC) and Emotion Regulation Questionnaire (ERQ) were performed. ERQ was filled out by children. ERC was filled out by their parents. Data analysis showed that comparing normal children and LD children showed higher liability/negativity and lower score in using of emotion regulation of reappraisal. The findings of main and interaction effects of demographics were also examined in detail at the following article. Accordingly, we suggest that emotional problems in this group should be more considered by professionals and teachers, and related programs should be designed in order to improvement of the problems of these children.Keywords: Learning Disorder, Emotion Regulation, Reappraisal, Suppression
-
پژوهش حاضر با هدف تهیه مقیاس دینداری براساس اشتراکات ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) به منظور فراهم آوردن ابزاری برای مطالعات بین فرهنگی صورت گرفت. برای این منظور شش مطالعه 1) استخراج 47 مولفه اشتراکی بین ادیان؛ 2) تدوین خزانه موادی با 225 ماده و نسخه پیش مقیاس مقدماتی مقیاس براساس مدل سه بعدی خدایاری فرد و همکاران (1389)؛ 3) مطالعه تجربی پیش مقدماتی در جامعه دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران و دستیابی به نسخه یکم مقیاس مقدماتی با 60 ماده؛ 4) مطالعه تجربی مقدماتی یکم در جامعه آماری دانشجویان یهودی، مسیحی و مسلمان ایرانی و انجام تحلیل ماده و دستیابی به نسخه مقدماتی دوم مقیاس دینداری با 88 ماده؛ 5) مطالعه تحربی مقدماتی دوم در جامعه دانشجویان پیرو سه دین و دستیابی به ساختار عاملی اکتشافی مقیاس با 57 ماده؛ 6) مطالعه اصلی در جامعه آماری دانشجویان کشورهای جمهوری اسلامی ایران و 11 کشور دیگر از قاره های آسیا، آفریقا، اروپا، اقیانوسیه و آمریکا و دستیابی به ساختار عاملی تاییدی ابزار با 30 ماده. بررسی ضرایب اعتبار ماده ها، خرده مقیاس ها و کل مقیاس مدل سه بعدی نشان داد که کلیه زیرمقیاس ها از ضرایب مناسب همگونی برخوردار است، به صورتی که ضریب باور دینی 77/0، رفتار دینی 82/0 و عواطف دینی 81/0 است. بررسی ضرایب همبستگی نمره ماده ها با نمره کل زیرمقیاس مربوطه نشان می دهد این ضرایب بین 29/0 و 70/0 متغیر است. همچنین پنج سوال وانمود اجتماعی به منظور سنجش میزان اعتبار پاسخ به سوالات در بین دانشجویان به مجموعه سوالات مذکور اضافه شد. ازاین رو می توان نتیجه گرفت که ابزار نهایی با 35 ماده هم در نمونه ایرانی و هم بین المللی از ویژگی های روانسنجی و ساختار عاملی مناسب و یکسان برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزار روا و معتبر در پژوهش ها استفاده کرد.کلید واژگان: دینداری, مقیاس سازی, مطالعه بین فرهنگی, روایی, اعتبارThe objective of this study was to prepare religiosity scale based on commonalities of Abrahamic religions (Judaism, Christianity, and Islam) in order to provide a instrument for intercultural studies. Six studies were conducted: 1) extraction of 47 commonalities of the religions; 2) prepration of an item pool with 225 items according to Khodayari et al.'s (2009) three-dimensional conceptual modeling; 3) preliminary empirical study among Muslim students in university of Tehran and developing a 60 item scale; 4) Frist empirical study among Jewish, Christian, and Muslim students, conducting item analysis and formulation of the second preliminary version of the religiosity scale with 88 items; 5) Second preliminary empirical study and extraction of exploratory factor analysis with 57 items, in a population consisted of Muslims, Jews, and Christians students in Iran; 6) Final study in Iran and 11 other countries from Asia, European, African and American continents and extracting exploratory and confirmatory factors with 30 items. Studying reliability indexes of items, subscales, and the overall three-dimensional scale showed that all subscales had acceptable alpha coef 1395 ficients ranging from 0.81 (religious emotions), 0.82 (religious behaviors) to (religious belief) 0.77. Investigation of correlation coefficients of the item scores with total score of the related subscales showed that these indexes varied between 0.29 and 0.70. Therefore, it could be concluded that the final 30-item scale had a similar factor structure and psychometric properties in both the Iranian and international samples. In order to create the final version, we added 5 items designed to tap socially-desirable responding. The aim of adding these items is for identifying social desirability biase. In this subscale the total number greater than 13 shows the responses are unreliable. Thus, it can be used as a measure in studies on crosscultural differences in religiosity and additional validation can be verified.Keywords: religiosity, scale development, cross, cultural studies, validity, reliability
-
زمینه و هدفدر میان عناصر، فلوراید به دلیل غلظت بالا در سطح زمین و بیماری زا بودن، برای انسان اهمیت بالایی دارد. فلوراید در غلظت های بالا برای انسان خطرنا ک می باشد و سازمان جهانی بهداشت غلظت مجاز آن را 1.5 میلی گرم بر لیتر اعلام کرده است. هدف از این تحقیق جدا سازی کیتوزان از پوسته میگوی بومی خلیج فارس و ارزیابی عملکرد آن در حذف فلوراید در محلول های آبی است.مواد و روش هاکیتوزان از پوسته میگوی بومی خلیج فارس طی سه مرحله جداسازی مواد پروتینی، جداسازی مواد معدنی و دی استیلاسیون استخراج شد و تاثیر pH ، زمان تماس و غلظت جاذب در عملکرد حذف فلوراید به وسیله دستگاه اسپکترو فتومتر DR5000 در سیستم ناپیوسته محاسبه گردید. سپس در شرایط بهینه ایزوترم و سینتیک جذب بررسی گردیدند.یافته هانتایج آزمون ناپیوسته نشان داد با 100 میلی لیتر محلول 4 میلی گرم در لیتر فلوراید، بهترین حذف فلوراید در 7=pH ، زمان تماس 60 دقیقه و غلظت جاذب 2 گرم بر لیتر بوده است. نتایج آزمایش از سینتیک جذب درجه دوم تبعیت میکند. حداکثر ظرفیت جذب 157 / 0 میلی گرم بر گرم حذف فلوراید با کیتوزان بوده است.نتیجه گیریمی توان از کیتوزان استخراج شده از پوسته میگو به عنوان جاذب موثر در حذف فلوراید از آب های آلوده استفاده نموده و مقدار فلوراید در آب آشامیدنی را به پایین تر از مقدار مجاز فلوراید رسانید.کلید واژگان: فلوراید, کیتوزان, پوسته میگو, خلیج فارسBackground And ObjectiveDue to its high concentration on the surface and its pathogenic function, fluoride is noticeable. Fluoride at high concentrations can be dangerous. The World Health Organization's allowable concentration is 1.5milligrams per liter. The aim of this study was to take chitosan from shrimp shells and evaluate its performance in the removal of fluoride in aqueous solutions. The purpose of this study was to isolate chitosan from shrimp shells native Persian Gulf and evaluate its performance in the removal of fluoride in aqueous solutions.Materials and MethodsChitosan from shells native Persian Gulf shrimps in three stages, protein , minerals and de-acetylation separation. The isotherms and adsorption kinetics were evaluated in optimal conditions.ResultsThe results showed with 100 ml of 4Resultsmilligrams per liter of fluoride, the fluoride removal at pH = 7, 60 minutes contact time and adsorbent concentration of 2 grams per liter respectively. The result of the absorption curve obeys a second-order. Freundlich adsorption isotherm data were more consistent. Maximum capacities of 0.157 milligrams per gram was with the removal of fluoride with chitosan.ConclusionThe extracted chitosan can be an effective adsorbent for the removal of fluoride from contaminated water so that the amount of fluoride in drinking water is reduced to below the allowable level of fluoride.Keywords: Fluoride, Chitosan, Shrimp shells, Persian Gulf
-
زمینه و هدف2و4 دی کلروفنل (DCP) یکی از ترکیبات بسیار سمی کلروفنل ها می باشد که در مناطق کشاورزی، آب ضدعفونی شده توسط کلر، فاضلاب خروجی صنایع خمیر کاغذ و کارخانه های کاغذ دیده می شود. کلروفنل ها باعث آسیب بر روی کلیه ها، کبد، پانکراس و تضعیف سیستم اعصاب مرکزی می شود. در این مطالعه به بررسی جذب DCP توسط کیتوزان در محیط های آبی خواهیم پرداخت.روش بررسیدر این مطالعه پارامترهای زمان جذب (min100- 15)، pH (9-3)، غلظت های اولیهDCP (mg/l100- 15) و دوز جاذب کیتوزان (g9/0-1/0) در راکتور ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت و برای سنجش غلظت DCP از دستگاه اسپکتروفتومتری در طول موج nm280 استفاده گردید. با استفاده از نتایج بدست آمده در فرآیند جذب، مدل های ایزوترمی فروندلیخ، لانگمویر و مدل های سینتیکی شبه درجه اول و دوم بررسی شد.یافته هازمان تعادل در فرآیند جذب 75 دقیقه (5/6=pH، mg/l15- غلظتDCP و g5/0- غلظت کیتوزان) با 76% حذف بدست آمد. 3=pH بعنوان pH بهینه در فرآیند جذب (mg/l15- غلظتDCP، g5/0- غلظت کیتوزان و min75- زمان تعادل) با راندمان 79% بدست آمد و با افزایش pH راندمان کاهش یافت. درغلظت mg/l15 از DCP (3=pH، g 5/0- غلظت کیتوزان و min75- زمان تعادل) بیشترین حذف با راندمان 79% مشاهده گردید و دوز g8/0جاذب کیتوزان (3= pH، mg/l15- غلظت DCP و min75- زمان تعادل) با راندمان 87% بیشترین حذف DCP را بهمراه داشت. فرآیند جذب از ایزوترم فروندلیخ با ضریب همبستگی 9599/0 و از مدل سینتیکی شبه درجه دوم با ضریب همبستگی 9649/ 0پیروی می کند.نتیجه گیریبا استناد به نتایج مطالعه انجام شده، می توان از کیتوزان بدلیل ویژگی هایی از جمله تجزیه پذیری، قابلیت احیا مجدد، ارزان قیمت بودن و راندمان قابل قبول در جذب، برای حذف DCP از فاضلاب صنایع استفاده نمود.کلید واژگان: 2و4 دی کلروفنل, کیتوزان, فاضلاب صنایع, فرآیند جذبBackground2¡4 dichlorophenol (DCP), one of the most chlorophenol compounds family with highly toxic effect, exists in agricultural areas, chlorinated waters, discharging wastewater of pulp industries and paper factories. Chlorophenols can cause damages to the kidneys, liver, pancreas and weaken the central nervous system (CNS). In the current study we would evaluate the adsorption of DCP by chitosan in aqueous environments.Materials And MethodsIn this study we evaluated the effect of operational parameters such as time (15-90min), pH values (3-9), initial concentration of DCP(15-100mg/l)and the dose of chitosan (0.1-0.9g) in a batch reactor. A spectrophotometer at wavelength of 280nm was used to measure the concentration of DCP. Freundlich and Langmuir isotherm models and Pseudo-first order kinetic models and Pseudo-second-order kinetic was drawn by using of the results obtained in the absorption process.ResultsEquilibrium time in the adsorbtion process was estimated to be 75 minutes (DCP Concentration- 15mg/l, Chitosan Concentration 0.5g and pH- 6.5) with 76% removal efficiency. PH=3 was calculated as the optimal PH in absorption process (DCP Concentration- 15mg/l, Chitosan Concentration- 0.5g and Time Equilibrium-75 min) with efficiency 79% and the value of efficiency decreased by increasing PH. In 15 mg/l concentration of DCP maximum adsorption with an efficiency of 79% was observed. (Chitosan Concentration 0.5g, Time Equilibrium -75 min and pH-3) and the maximum 87% adsorption efficiency of DCP was observed at the 0.08mg/l absorbent dose of chitosan. (DCP Concentration - 15mg/l, time equilibrium-75 min and pH=3). Adsorption process follows of Freundlich isotherm with correlation coefficient of 0.9599 and the pseudo second order kinetic model with correlation coefficient of 0.9649.ConclusionAccording to results of the study, chitosan can be used to remove of DCP from industrial wastewater due to of its perfect characteristics such as biodegradability, resurgent ability, low cost and adsorption acceptable efficiency.Keywords: 2, 4 dichlorophenol, Chitosan, Industrial Wastewater, Absorption process
-
Background
This double‑blinded, randomized clinical trial was designed to evaluate intraocular pressure (IOP) change in cataract surgery using the combination of propofol and remifentanil or the combination of isoflurane and remifentanil.
Materials and MethodsOne hundred sixty patients were randomly allocated to a maintenance anesthetic consisting of remifentanil + isoflurane (group I), normal saline + isoflurane (group II), propofol + remifentanil (group III) or normal saline + propofol (group IV). IOP was measured at seven predefined time points, baseline (T0), 3 min after the start of continuous remifentanil infusion (T2), after induction of anesthesia (T3), immediately after laryngoscopy and intubation (T4), 5 min after laryngoscopy (T5), immediately after the block of continuous remifentanil infusion (T6) and 3 min after T6 (T7). Outcomes included IOP, systole blood pressure (SBP) and diastole blood pressure (DBP), mean arterial pressure (MAP) and heart rate (HR).
ResultsThe mean of IOP in Group III was lower than other groups and in group IV was higher than other groups. At time point T4 and T5 differences in the mean of IOP between groups III and IV was significantly different (P > 0.05). The trend in changes in the mean of IOP was statistically significant among groups (P value = 0.01). The trends in changes in the mean of SBP, DBP and MAP were not significantly different among groups (P value = 0.41). HR in group III was significantly lower than other groups. The trend in changes in the mean of HR was significantly different among groups (P value = 0.002).
ConclusionPropofol with remifentanil was more effective than placebo or adding remifentanil to isoflurane in management of IOP in cataract surgery
Keywords: Cataract, intraocular pressure, isoflurane, propofol, remifentanil
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.