به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

sara teimouri

  • سارا تیموری*

    استاد ارجمند دکتر مجید مخدوم فرخنده در 15 خرداد 1324 شمسی، مصادف با پایان جنگ جهانی دوم در شهر تاریخی رشت و در یک خانواده فرهنگی پا به عرصه وجود نهادند. ایشان در دوران کودکی بنابر وضعیت فرهنگی خانواده، مسئولیت جمع آوری اخبار و احادیث از روزنامه ها و مجلات داخلی را بر عهده داشتند و شب ها مطالب جمع بندی شده را برای اهل منزل نقل می کردند. استاد مخدوم، بر این باورند که این موضوع بعدها بسیار به ایشان کمک کرده است و تفکر فعلی و تحلیلی ایشان، ریشه در آن دوران دارد. والدین ایشان که از تحصیل کرده های دانشگاه مسکو بودند و در شهر رشت شهرت خوبی داشتند، خود، مسئولیت آموزش زبان انگلیسی را به فرزند خردسال و علاقه مندشان بر عهده گرفتند. وی در همان دوران، بزرگان و فرهیختگان شهر را در کتابخانه بزرگی، که در منزل مسکونی پدری ایشان وجود داشت، ملاقات می کردند، دوران کودکی ایشان تا زمانی که در رشت زندگی می کردند، در چنین فضایی سپری شد، ایشان، بزرگ شده چنین محیط فرهنگی غنی هستند.

  • فاطمه درگاهیان*، آزاده گوهردوست، سکینه لطفی نسب اصل، سارا تیموری
    سابقه و هدف

    مطالعات زیادی نقش کشورهای همسایه را به طور موردی در گردوغبار جنوب غرب ایران (خوزستان) بررسی کرده اند اما اینکه در بین کشورهای همسایه کدام کشور و در بخش های مختلف یک کشور کدام قسمت بیشترین اثر را در گسیل گردوغبار به جنوب غرب ایران دارد، مطالعه نشده است. در این تحقیق پس از آشکارسازی رخداد گردوغبار، با استفاده از شاخص AOD و ردیابی مسیر آن توسط مدل هایسپلیت مهمترین منابع گسیل گردوغبار موثر بر جنوب غرب ایران، شناسایی شدند.

    مواد و روش ها

    به منظور شناسایی مناطق خارجی موثر بر گسیل گردوغبار به استان خوزستان، از سال 2003 تا سال 2017، یک روز قبل از گزارش پدیده گردوغبار، روز رخداد گردوغبار و یک روز بعد، بر روی تصاویر مادیس، با انتخاب الگوریتم مناسب رخداد گردوغبار آشکارسازی شد. برای هر رخداد گردوغباری سه شرط اعمال شد؛ گسترش مکانی در بیش از 50 درصد ایستگاه های سینوپتیک منطقه مورد مطالعه، میدان دید افقی کمتر از 5 کیلومتر و ثبت رخداد در بیش از سه گزارش سینوپ متوالی. با توجه به بررسی های انجام شده، ورود گردوغبار به ایران عموما در تراز پایین و میانی جو حادث می شود، بنابراین در سه سطح 500، 1000 و 1500 متر بررسی مسیر ورود گردوغبار انجام شد. در تصاویر مربوط به مدلHYSPLIT ، خروجی روش HYSPLIT در روز رخداد به همراه تصویر AOD مربوط به روز قبل از رخداد گردوغبار در خوزستان برای تمام روزها و سال ها قرار داده شد. به این ترتیب مناطقی که بیشترین گسیل گردوغبار به سمت خوزستان را داشتند شناسایی شدند و مناطقی که حداقل 30 بار با استفاده از بررسی میزان غلظت AOD در روزهای قبل از وقوع گردوغبار، به عنوان مناطق و مراکز تشکیل و یا تشدید و گسیل گردوغبار بودند، شناسایی و نتایج آن برای هر سال و در نهایت کل دوره پهنه بندی شد و سهم مهمترین مناطق موثر بر گردوغبار خوزستان به ترتیب اولویت مشخص گردید.

    نتایج

    بررسی خروجی تمام رخدادهای گردوغبار مورد مطالعه نشان داد طی سال های مختلف مناطق مختلفی بیشترین سهم را در گسیل گردوغبار به خوزستان داشته اند؛ در سال 2003 شمال و شرق عربستان بیشترین گسیل گردوغبار به سمت خوزستان را داشته و به همین ترتیب در سال های بعد، در سال 2004 مرز بین عراق و سوریه، در سال 2005 عربستان، در سال 2006 جنوب عراق، در سال 2007، جنوب و جنوب شرق عراق، در سال 2008، جنوب و جنوب شرق عراق، در سال 2009، جنوب غرب عراق، شمال عراق، شمال و شرق عربستان، در سال 2010، جنوب و جنوب غرب عراق، در سال 2011، غرب عراق، جنوب عراق، شمال و شرق عربستان، در سال 2012، جنوب و جنوب غرب عراق، در سال 2013، جنوب و جنوب غرب عراق، در سال 2014، شمال و شرق عربستان، در سال 2015 شمال و شرق عربستان، در سال 2016 مرز عراق و سوریه، غرب عراق و جنوب عراق، در سال 2017، مرز بین عراق و سوریه. در طول دوره مورد مطالعه (2003 تا 2017) بیشترین سهم در گسیل گردوغبار؛ شرق عراق، مرز بین عراق و سوریه، جنوب عراق، شمال و شرق عربستان بوده است.

    نتیجه گیری

    عراق با 8/68 درصد بیشترین سهم را در گسیل گردوغبار ورودی به استان خوزستان دارد و عربستان، سوریه و کویت به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. با توجه به تغییرات اقلیمی پیش رو و تلاش مضاعف کشورهای بالادست آب از طریق احداث سدهای خاکی، کشور عراق به منبع عظیمی از گردوغبار مبدل خواهد شد. گردوغبار تولید شده در این کشور به دلیل قرارگیری در مسیر سیستم های سینوپتیک به سمت ایران، اثرهای زیست محیطی زیادی در سال های اخیر به ویژه در زوال جنگل های زاگرس داشته است. شناسایی مناطقی که بیشترین گسیل گردوغبار را دارند، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان را برای اتخاذ دیپلماسی مناسب و کارآمد در کنترل و کاهش اثرهای ریزگرد منطقه ای یاری می کند.

    کلید واژگان: کشورهای همسایه, منشا گردوغبار, تصاویر مادیس, مدل هایسپلیت, ردیابی
    Fatemrh Dargahian *, Azadeh Gohardoust, Sakineh Lotfinasabasl, Sara Teimouri
    Background and Objectives

    Numerous studies have individually examined the influence of neighboring countries on dust generation in southwestern Iran (Khuzestan). However, the specific countries and regions within those countries with the most significant impact on dust events in the southwest still need to be clarified. This study aimed to identify the primary sources of dust emissions affecting Khuzestan using the Aerosol Optical Depth (AOD) index for dust detection and the HYSPLIT model for tracing dust pathways.

    Methodology

    Dust events in Khuzestan province from 2003 to 2017 were identified using MODIS imagery and a suitable dust detection algorithm. Three criteria were applied to each event: spatial extent exceeding 50% of synoptic stations, horizontal field of view less than 5 km, and detection in at least three consecutive synoptic reports. Considering typical dust ingress into Iran at lower and middle atmospheric layers, dust pathways were investigated at 500, 1000, and 1500 meters above ground level. HYSPLIT model outputs for dust event days were combined with AOD images from each year's day before the event in Khuzestan. Areas with the highest dust emissions towards Khuzestan were identified by analyzing AOD concentrations in the days preceding dust events. Regions exceeding a threshold of 30 times the AOD concentration were designated as dust sources or intensification zones. This analysis was performed for each year and the entire period, allowing for prioritization of the most significant dust source areas.

    Results

    Our analysis of dust events revealed that different regions dominated dust emissions toward Khuzestan across the study period. In 2003, northern and eastern Arabia contributed the most dust. Subsequent years exhibited varying source regions, including the Iraq-Syria border (2004), Saudi Arabia (2005), southern Iraq (2006), southern and southeastern Iraq (2007-2008), southwestern Iraq and northern Iraq alongside northern and eastern Arabia (2009), southern and southwestern Iraq (2010), western, southern, and northern/eastern Iraq alongside Arabia (2011), and again southern and southwestern Iraq (2012-2013). In 2014 and 2015, northern and eastern Arabia re-emerged as the primary source. Finally, the Iraq-Syria border, western Iraq, and southern Iraq were identified as dominant sources in 2016 and 2017, respectively. Across the entire study period (2003-2017), eastern Iraq, the Iraq-Syria border, southern Iraq, and northern and eastern Arabia emerged as the most significant dust source regions impacting Khuzestan.

    Conclusion

    Our analysis revealed that Iraq contributes the highest proportion of dust emissions impacting Khuzestan province (68.8%), followed by Saudi Arabia, Syria, and Kuwait. Considering anticipated climate change and intensified dam construction activities in upstream countries, particularly Iraq, dust generation will likely worsen. The dust originating from these regions, situated along the path of synoptic systems towards Iran, has significantly impacted the environment, especially the Zagros forests. Identifying the primary dust source areas empowers policymakers to develop tailored and effective diplomatic strategies for controlling and mitigating the effects of regional fine dust.

    Keywords: Neighboring Countries, Origin Of Dust, MODIS Images, HYSPLIT Model, Tracking
  • سارا تیموری*، سمانه رضوی زاده، محمد خسروشاهی، عادل جلیلی، فاطمه درگاهیان
    مقدمه

    قرارگیری منطقه منحصر به فرد اکولوژیکی هامون در دشت سیستان، اهمیت محیط زیستی خاصی به آن بخشیده است و بر اساس کنوانسیون رامسر منطقه هامون به عنوان یک تالاب بین المللی از ارزش های اکولوژیکی خاصی برای جهانیان برخوردار است. با این وجود، نادیده گرفته شدن نیازهای اکولوژیک طبیعت منجر به این شده است برخی بوم سازگان های طبیعی آسیب های جدی دیده و در عین حال به کانون تولید گرد و غبار تبدیل شوند. نیاز به تعیین حداقل نیاز آبی بوم سازگان های آبی و تنظیم جریانات محیط زیستی، مورد توجه جهانی قرار گرفته و از چالش های مهم مدیریت آب و بوم سازگان های تالابی است. داده های ماهواره ای رایگان در دسترس، تغییرات بلندمدت آب های سطحی را نمایان ساخته، مدل سازی را بهبود بخشیده و اطلاع رسانی از تغییرات را جهت تصمیم گیری مدیریت آب مقدور نماید. استفاده از سکوی گوگل ارث انجین (GEE)، نیاز به سرعت در پردازش و دسترسی به داده های متنوع را برطرف نموده است. استفاده از پروداکت لایه آب های سطحی جهان، با در اختیار گذاشتن باند انتقال و باند فصلی  که برآیند تغییرات پهنه های آبی از سال 1983 تا 2021 است، می تواند سطح مبنای مناسبی را جهت محاسبات نیاز آبی پهنه های آبگیر با صرف زمان و هزینه کمتر در اختیار قرار دهد. در این مطالعه سطح مبنای هامون ها با استفاده از پروداکت مذکور در سکوی گوگل ارث انجین استخراج شده و در نرم افزار آرک جی آی اس مورد تفسیر و استفاده قرار گرفت. در نهایت نیاز آبی هامون ها با استفاده از روش هیدرولوژیکی محاسبه شد.

    مواد و روش ها

    در منطقه سیستان واقع در شرق کشور ایران سه هامون اصلی به نام های پوزک، صابری و هیرمند قرار دارد. جهت برآورد حقابه مورد نیاز برای احیای تالاب، با استفاده از روش هیدرولوژیک بیلان آبی، تلفات آب در یک سال آبی از طریق بارش و دبی جبران خواهد شد. جهت برآورد الگوی آبگیری پهنه تالاب از پروداکت لایه آب های سطحی جهان، در محیط گوگل ارث انجین استفاده شد. با توجه به اینکه این پروداکت برگرفته از تغییرات پهنه های آبی میان سال های 1984 تا 2019 است، می تواند تالاب را بر اساس رفتار کلی هیدرولوژیک به خوبی پهنه بندی نماید. ابتدا با استفاده از باند انتقال، تغییرات پهنه آبی مورد بررسی قرار گرفت. سپس طبقات موجود در این باند با استفاده از باند فصلی مورد تفسیر قرار گرفتند. نقشه نهایی با ادغام طبقاتی که از رفتار مشابهی تبعیت می کردند، ایجاد شد. این نقشه به عنوان سطح مبنای برآورد نیاز آبی مورد استفاده قرار گرفت. جهت آشکارسازی روند آبگیری تالاب در فصل های مختلف سال، از هر طبقه تعدادی پلات استخراج شده و روند تغییرات شاخص NDWI طی پنج سال (ابتدای 2016 تا انتهای 2020)، پایش شد. سپس با استفاده از میانگین بلند مدت ماهیانه (پنجاه ساله) بارش و تبخیر و تعرق منطقه که به متوسط در فصل تبدیل شد، تلفات آبی و میزان دبی ورودی مورد نیاز جهت پایداری پهنه های آبگیر تالاب برآورد شد.

    نتایج و بحث:

    محدوده های "دائمی به فصلی" و "دائمی از دست رفته" در گذشته آب دار بوده و در حال حاضر میزان آب کمتری را دریافت می کنند. بنابراین جهت تامین حقابه می توانند در اولویت اول قرار گیرند. در عین حال محدوده "فصلی"  بیشترین حضور آب در طی سال را نشان می دهد و در نتیجه می تواند اولویت دوم را در تخصیص حقابه به خود اختصاص دهد. مساحت اولویت یک، 7/993 کیلومترمربع، مساحت اولویت دو، 8/871 کیلومترمربع و مساحت اولویت سه 6/1370 کیلومترمربع بوده است. بنابراین با ادغام طبقات مذکور نقشه سطح مبنای برآورد نیاز آبی هامون ها در منطقه مورد مطالعه به دست آمد. پس از محاسبه NDWI میانه شاخص برای هر پیکسل در روند 5 ساله برای هر یک از پهنه ها پایش شد، پایش تغییرات NDWI هر کدام از پهنه ها نشان می دهد بیشترین آبگیری پهنه هامون ها در سطح با اولویت 1 در بازه زمانی اپریل تا اگوست (فصل بهار و تابستان)، سطح با اولویت 2 در بازه زمانی فوریه تا ژوئن (فصل زمستان و بهار) و سطح با الویت سوم اغلب خشک و در بعضی از سال ها به ندرت در اپریل آب دار است (فصل بهار). در نتیجه نیاز آبی هامون ها با مساحت 3237 کیلومترمربع معادل 3804 میلیون مترمکعب در سال به دست آمده است.

    نتیجه گیری

    با استفاده از الگوی تعداد ماه های حضور آب در پهنه تالاب که از باند فصلی استخراج می شود، طبقات یازده گانه باند انتقال مورد تفسیر قرار گرفتند. با توجه به نتایج این پژوهش نیاز آبی هامون ها 3/3804 میلیون مترمکعب در سال با سطح مبنای 3237 کیلومترمربع بوده است. نتایج نشان می دهند الگوی رفتار بلند مدت آب در پهنه هامون ها حاکی از عدم وجود سطح آب دار دائمی در این بوم سازگان ها است. تغییرات رفتار آبگیری نمایانگر آب دار بودن پهنه ها در سه فصل بهار، تابستان و زمستان است. یافته های این پژوهش با استفاده از پروداکت GEE و تغییر روند شاخص NDWI در طی زمان توانست به آشکارسازی سیستم  هیدرولوژیک این پهنه ها تا اندازه زیادی کمک نماید و منجر به برآورد واقع بینانه تر حقابه بوم سازگان شود. شاید بتوان بهترین مزیت این روش را در مقایسه با روش های سنتی استفاده از تصاویر ماهواره ای، علاوه بر صرف زمان کمتر، دید جامع تر نسبت به تغییرات منحصر به فرد هر پهنه آبی به نسبت سایر پهنه ها دانست. در حقیقت استفاده از سری زمانی تغییرات کمک می کند برای هر پهنه آبی متناسب با طبیعت همان پهنه برنامه ریزی نمود و مانع از پیش داوری و تکرار یک الگوی ثابت خواهد شد. برآورد نیاز آبی به همراه توزیع فصلی آب، می تواند به مدیران و سیاست گذاران جهت مطالبه حقابه مورد نیاز هامون ها و افزایش بهره وری با مدیریت توزیع آب، کمک نماید.

    کلید واژگان: پروداکت آب لندست, سکوی گوگل ارث انجین, نیاز آبی, هامون ها
    Sara Teimouri*, Samaneh Razavi Zadeh, Mohammad Khosroshahi, Adel Jalili, Khosroshahi Dargahian
    Introduction

    The location of the unique ecological area of ​​Hamoon in the Sistan plain has given it a special environmental importance, and according to the Ramsar Convention, the Hamoon area as an international wetland has special ecological values ​​for the world. However, neglecting the ecological water requirement has led to some natural ecosystems being seriously damaged and at the same time turning into dust sources. The need to determine the minimum water requirement of aquatic ecosystems and the regulation of environmental flows has received global attention and is one of the important challenges of water management and wetland ecosystems. Available free satellite data can reveal long-term surface water changes, improve modeling, and inform changes for water management decision-making. Using of the Google Earth Engine (GEE) platform has solved the need for speed in processing and access to various data. The use of the world surface water layer product (JRC Global Surface Water Mapping Layers), by providing the Transition band and Seasonality band which is the result of changes in water areas from 1983 to 2021, can provide a suitable base level. In order to calculate the water requirement, it should provide based areas with less time and cost. In this study, the base level of Hamoons was extracted using the mentioned product in Google Earth Engine and interpreted in ArcGIS software. Finally, the water requirement of Hamoons was calculated using the hydrological method.

    Materials and Methods

    In the Sistan region, located in the east of Iran, there are three main Hamoons named Pozak, Sabori and Hirmand. In order to estimate the water required for wetland restoration, using the hydrological water balance method, the water losses in one year will be compensated through precipitation and discharge. In order to estimate the pattern of wetting of the wetland area, the global surface water layer product was used in the Google Earth Engine environment.Considering that this product is derived from the changes of water zones between 1984 and 2019, it can be zoning the wetland based on the hydrological trend. First, the changes of the aqueous zone were investigated using the Transition band. Then the classes in this band were interpreted using the Seasonality band. The final map was created by merging the classes that followed the same behavior. In order to reveal the trend of the water body area of the wetland in different seasons, a number of plots were extracted from each class and the trend of the NDWI index was monitored over five years (from the beginning of 2016 to the end of 2020). Then, using the monthly long-term average (fifty years) of precipitation, evaporation and transpiration of the area, which was converted into the seasonal average, the water losses and the amount of discharge required for the stability of the water body of the wetland were estimated.

    Results and Discussion

    The " Permanent to Seasonal " and " Lost Permanent " classes were wet in the past and currently receive less water. Therefore, they can be first priority. At the same time, the "Seasonal" class shows the most presence of water during the year. As a result, it can be second priority. The first priority area is 993.7 square kilometers, the second priority area is 871.7 square kilometers, and the third priority area is 1370.6 square kilometers. Therefore, by merging the above-mentioned classes, the base level map for the estimation of Hamoon's water requirement was obtained. After calculating the median of NDWI index for each pixel, the 5-year trend was monitored for each zone (class of each priority). The monitoring of NDWI changes in each of the zones shows that the surface with the first priority in the period of April to August (spring and summer) and the surface with the second priority in the period of February to June (winter and spring) is wet. The surface with the third priority is often dry and in some years it is rarely wet in April (spring season). As a result, the water requirement of Hamoons with an area of ​​3237 square kilometers is equivalent to 3804 million cubic meters per year.

    Conclusion

    According to the results of this research, the water requirement of Hamoon is 3804.3 million cubic meters per year with a base area of  ​3237 square kilometers.

    Conclusion

    Using the pattern of the number of months of water presence in the wetland, which is extracted from the seasonality band, the eleven classes of the transition band were interpreted. As a result, it can be second priority. The results show that the pattern of long-term behavior of water in the Hamoon area indicates the absence of a permanent water surface in these ecosystems. Examining the trend of changes shows that the areas are wet in three seasons: spring, summer and winter. The results of this research, using the GEE product and the change of the trend of NDWI index, could help reveal the hydrological system and lead to a more realistic estimate of the ecosystem's water requirement. Perhaps the best advantage of this method compared to the traditional types of using satellite images, in addition to spending less time, is a more comprehensive view of the unique changes of each water zone compared to other zones. In fact, using the time series of images helps to plan for each water area according to its nature and will prevent prejudice and repetition of a fixed pattern. Estimating water requirement along with its seasonal distribution, can help managers and policy makers to demand the required amount of water and increase productivity by managing water distribution.

    Keywords: Landsat Product, Google Earth Engine Platform (GEE), Hamoons, Water Requirement
  • سارا تیموری*، عادل جلیلی، محمد خسروشاهی، فاطمه درگاهیان، سمانه رضوی زاده
    تغییرات پوشش اراضی به یکی از چالش های عمده ناشی از هم افزایی اثرات منفی پدیده تغییر اقلیم با مدیریت انسان تبدیل شده است. در پژوهش حاضر تغییرات پوشش اراضی حوضه هندیجان با تمرکز بر تحت تاثیر قرار گرفتن کانون های گرد و غبار واقع در استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. در بازه زمانی سال 1366 تا سال 1396، سطح جنگل ها، مراتع، بیشه زارها، پهنه-های آبی، اراضی کشاورزی، اراضی انسان ساخت و اراضی بایر استخراج شدند. کانون های گرد و غبار واقع در استان خوزستان نیز از گذشته تاکنون پایش شده و تغییرات پوشش زمین در آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین تغییرات در ارتفاعات حوضه هندیجان ناشی از افزایش پهنه های آبی دریاچه سدها (9.7 برابر) و در پایین دست ناشی از گسترش اراضی مسکونی و همچنین افزایش سطح زیر کشت (8 و 4.9 برابر) می باشد. همچنین در سطح حوضه 936.31 کیلومتر مربع به عرصه-های بایر فاقد پوشش گیاهی افزوده شده که همزمان با افزایش این عرصه ها، مراتع و جنگل ها به ترتیب 367.60 و 2633.40 کیلومتر مربع کاهش سطح نشان می دهند. آشکارسازی تغییرات پوشش زمین در کانون های گرد و غبار استان خوزستان نشان داد کانون شرق و جنوب شرق اهواز که در فصل زمستان پوشیده از آب (هورهای فصلی و دشت های سیلابی) و همچنین پوشش گیاهی بوده است در سال 1396 تبدیل به عرصه بایر با اندک اراضی کشاورزی در حاشیه ها شده است. با ادامه پایش تغییرات پوشش اراضی در منطقه و انعکاس آن به تصمیم گیران می توان نسبت به تغییرات پیش رو آگاهانه تر اقدام نمود.
    کلید واژگان: خوزستان, تصاویر ماهواره لندست, پوشش اراضی, سنجش از دور, گرد و غبار
    Sara Teimouri *, Adel Jalili, Mohammad Khosroshahi, Fatemeh Dargahian, Smaneh Razavizadeh
    Land cover change has become one of the most challenges due to the interaction of negative effects of climate change with human activities. In this study, land cover changes in the Hendijan Basin with a focus on the impact on dust sources located in Khuzestan province were investigated. Areas of forests, rangelands, woodlands, water, agricultural lands, residential and barren lands were extracted during 30 years at 1987 and 2017 using Landsat image processing. Dust sources located in Khuzestan have been monitored and land cover changes in have been revealed. The results show that trend of land cover changes inside and outside Khuzestan province is different from each other. In fact, the highest rate of change compared to beginning of study is occurred in mountainous part of the Hindijan Basin is due to increasing lakes of dams (9.7 times) and in the plain part due to the expansion of residential lands and also increasing cultivated area (8 and 4.9 times). Also, 936.31 square kilometers, has been added to barren lands, at the same time, the area of rangelands and forests has decreased 367.60 and 2633.40 square kilometers, respectively. Detection of changes in Khuzestan dust sources shows that the east and southeast area of Ahvaz, which was covered with vegetation and water (seasonal floods and flood plains) in winter of 1366, has become barren land in 1396. Monitoring land cover changes and reporting results helps managers make more informed decisions.
    Keywords: Dust Sources, Khuzestan, Land cover, Landsat satellite images, Remote Sensing
  • محمد خسروشاهی*، عادل جلیلی، سکینه لطفی نسب، فاطمه درگاهیان، زهرا سعیدی فر، آزاده گوهر دوست، سمیرا زندی فر، سمانه رضوی زاده، سارا تیموری، شهرام بانج شفیعی، خسرو شهبازی، حمیدرضا عباسی، مریم نعیمی
    استان خوزستان در سالهای اخیر بدلیل خشکسالی و مدیریت نادرست منابع آب گرفتار طوفان‏های گرد و غباری با غلظت شدیدتر و ماندگاری بیشتر شده است. یکی از نیازهای اساسی اینکار تامین آب مورد نیاز برای آبیاری نهالکاری ها است. در مقاله حاضر به ارزیابی پتانسیل تولید رواناب در محل کانونهای گرد و غبار پرداخته شده است. برای اینکار با استفاده از روش سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS-CN) و تهیه لایه های پوشش گیاهی، خاک، کاربری اراضی که از ملزومات روش مذکور می باشد، ارتفاع و حجم رواناب در واحد سطح عرصه های مورد مطالعه تعیین شد. نتایج حاصل نشان داد که از مساحت 643300 هکتاری کانونها قسمت اعظم عرصه را اراضی بایر با پوشش گیاهی کم در بر گرفته و سطحی بالغ بر522300 هکتار نیز در گروه هیدرولوژیکی خاک C و D با نفوذپذیری کم قرار گرفته است. همچنین محاسبات حاصل از بررسی میزان رواناب تولید شده در سطح کانونها نشان داد که در کانون جنوب شرق اهواز در سه ماهه نوامبر تا ژانویه به ازای هر هکتار به ترتیب معادل 80، 120 و 95 متر مکعب آب قابل استحصال است. در محدوده کانون امیدیه- هندیجان میزان رواناب در ماه های آذر و دی از حدود 60 تا حداکثر 160 متر مکعب در هکتار و در کانون هورالعظیم-خرمشهر در نیمه دوم سال و در محل پروژه های نهالکاری از30 تا حدود 80 متر مکعب در هکتار امکان تولید رواناب وجود دارد که می توان تمهیدات لازم را برای مدیریت استفاده از این امکان بکار گرفت.
    کلید واژگان: رواناب, گردوغبار, کاربری اراضی, عدد منحنی (CN), پوشش گیاهی
    Mohammad Khosroshahi *, Adel Jalili, Sakineh Lotfi Nasab, Fatemeh Dargahian, Zahra Saieedifar, Azadeh Gohardoust, Samira Zandifar, Samaneh Razavizadeh, Sara Teimouri, Schahram Banedjschafie, Khosro Shahbazi, Hamidreza Abbasi, Maryam Naeimi
    Recently, Khuzestan province has been faced by dust storms with a higher mass concentrations and longer durations. Providing the water needed to irrigate the seedlings is one of the basic needs. The potential for runoff production at dust sources has been evaluated in the present paper. For this purpose, the volume and depth of runoff were determined based on the area's hydrologic soil group, vegetation cover and land use layers using the US Soil Conservation Organization (SCS-CN) method at the unit level of the studied areas.The results showed that most of the dust centers with an area of 643300 hectares are covered by barren lands with low vegetation and an area of 522,300 hectares is also included in the hydrological soil group C and D. The calculations derived from the amount of runoff generated in the dust center showed that in South East Dust Center of Ahvaz in the November to January quarter per hectare respectively 80, 120 and 95 cubic meters of water can be extracted. It is possible to produce runoff in the Omidieh-Hindijan dust center in December and January from about 60 to a maximum of 160 cubic meters per hectare, in Hoor Al-Azim-Khorramshahr dust center from 30 to about 80 cubic meters per hectare in the second half of the year and in the place of planting projects that the necessary arrangements must be made to manage the use of this possibility).
    Keywords: runoff, Dust storm, land use, Curve number (CN), Vegetation cover
  • سارا تیموری*

    رویشگاه های ماندابی شامل دریاچه ها، رودخانه ها، چشمه سارها، جویبارها، آبشارها، جنگلها و چمنزارهای ماندابی هستند که در هر سرزمین با حضور دایمی آب در آن رویشگاه به وجود می آیند. حضور و جریان آب در این چرخه، خط قرمز ادامه حیات در کره زمین به حساب می آید (جلیلی، 1397). تالاب ها از جمله مولدترین محیط های جهان اند که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری اولیه، نقش مهمی در بقای گونه های بی شماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود و در نتیجه تنوع زیستی در دنیا ایفا می کنند.   این اکوسیستم ها از ارزش اقتصادی زیادی برخوردارند که از جمله آن ها می توان تامین آب، شیلات (بیش از دو سوم برداشت محصول ماهی جهان وابسته به سلامت مناطق تالابی است)، زراعت (از طریق حفظ آب و نگهداری مواد غذایی حاصل از دشت های غرقابی)، تولید چوب، منبع انرژی لجنی و گیاهی، چشم انداز تفریحی و گردشگری، پشتیبانی از تنوع گسترده حیات وحش و حفاظت میلیون ها نفر از عواقب فاجعه بار سیل ها، طوفان ها و امواج دریا را نام برد (Anonymous, 1982). وضعیت موجود تالاب‏های ایران نشان می‏دهد که بسیاری از آنها بر اثر مدیریت نادرست آب، تغییر و تبدیل کاربری اراضی و یا تغییرات اقلیمی و خشکسالی، دچار تغییرات شگرفی در وضعیت هیدرولوژیکی خود شده‏اند. این تغییرات علاوه بر اینکه سطح آبگیر تالابها را کاهش داده است، با کاهش کیفیت منابع آب ورودی به تالاب بر کارکرد اکولوژیک آن نیز اثر منفی گذارده است. در حقیقت تامین حقابه تالاب ها از طریق آبهای نامتعارف (زهاب اراضی کشاورزی، زهاب صنایع، فاضلاب شهری و...) با وجود افزایش سطح آبگیر، از کیفیت عملکرد اکولوژیک آن به شدت کاسته است.

  • سارا تیموری، مجید مخدوم فرخنده، جهانگیر فقهی، نادیا عباس زاده تهرانی
    با توجه به وجود عوامل متفاوت و پیچیدگی اثر گذاری آن ها بر سلامت و پایداری جنگل های شهری، این پژوهش تلاش کرده است با تفکیک مشخصه های اثر گذار در یک اکوسیستم و تقسیم بندی اکوسیستم جنگلی دست کاشت سرخه حصار به واحدهای همگن از لحاظ عوامل طبیعی (شیب، جهت، ارتفاع، عمق خاک، سیستم کاشت خالص و آمیخته) و عوامل انسانی (میزان آبیاری و شدت تفرج)، اثر آن ها بر پایداری اکوسیستم را بررسی کند. کمیت و کیفیت پهن برگان پارک شامل زبان گنجشک، ارغوان، چنار و اقاقیا، مطالعه شد. معیارهای سنجش واحدهای همگن در این بررسی ارتفاع، رویه زمینی، قطر تاج، تقارن تاج، شادابی درختان، تراکم پوشش علفی و درجه تاج پوشش بودند. نتایج تحلیل ها نشان داد که مجموعه ای از عوامل بر سلامت و پایداری رویشگاه اثرگذار است، در حالی که که سیستم کاشت خالص و آمیخته، شیب و عمق خاک جزء فاکتورهای مهم محدود کننده اند. در حقیقت با کاهش عمق خاک و افزایش شیب و قرارگیری آن در آستانه بیشتر از 15 درصد، با اختصاص عرصه به کاربری تفرج متمرکز، رویشگاه به شدت به سوی ناپایدار شدن پیش خواهد رفت. در عین حال بررسی ها نشان دادند گونه ارغوان در شرایط مشابه، پایدارتر از سه گونه اقاقیا، چنار و زبان گنجشک عمل کرده است.
    کلید واژگان: پایداری, پهن برگان, تفرج, جنگل شهری, شادابی
    Sara Teimouri, Majid Makhdoum Farkhondeh, Jahangir Feghhi, Nadiya Abbas Zade Tehrani
    Due to the different factors and complexity of their effects on healthy and sustainability of urban forest، this study has been tried by means of determining effective factors in ecosystem، and dividing Sorkhe Hesar man made forest park to homogeneous units according to natural factors (slope، aspect، high، soil depth، mixture and pure planting system) and human factors (amount of irrigation and outdoor recreation intensity)، has been investigated their effects on ecosystem sustainability. Deciduous quantity and quality including Fraxinus rotundifolia، Cercis siliquastrum، Platanus orientalis and Robinia pseudoacaia were studied. Evaluation criteria of homogeneous units were height، basal area، crown diameter، crown simultaneity، vitality، herbal layer density and canopy density. Analyses of results showed complexity of factors have been affected on site healthy and sustainability، while mixture and pure planting system، slope and soil depth are the most important limiting factors. In fact with decreasing the soil depth and increasing slope around more than 15 percent، site allocation to intensive recreation usage، would destroy intensely. Also، researches showed that in the similar condition Cercis siliquastrum is more sustainable than Fraxinus rotundifolia، Platanus orientalis and Robinia pseudoacaia.
    Keywords: Recreation, Urban forest, Deciduous, sustainability, Vitality
سامانه نویسندگان
  • دکتر سارا تیموری
    تیموری، سارا
    استادیار بخش تحقیقات صنوبر و درختان سریع الرشد، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال