به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

somayeh zare

  • حسین افلاکی فرد*، سمیه زارع، بشیر عجمی بافرانی

    هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر انگیزش دبیران در عملیاتی سازی سند تحول بنیادین کاربردی و شیوه ، توصیفی و با توجه به هدف، بوده است؛روش پژوهش با توجه به ماهیت آن AHPآموزش و پرورش با تکنیک کمی است؛ جامعه آماری شامل دبیران مقطع متوسطه دوم شهرستان مرودشت در سال ، انجام آن، پیمایشی و مبنای نوع داده ها طبقه ای استفاده و نمونه انتخاب - نفر(؛ جهت تعیین نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی 1850) بود1401-1402 تحصیلی (بود؛ روایی و پایایی Saaty, 1980) طیف نه گزینه ای استاندارد شده ، پرسشنامه مقایسه های زوجی ، نفر (؛ ابزار پژوهش 98) شد 8) آلفای کرونباخ (مورد تایید قرار گرفت؛ تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار 0/ 8 (AHP) و تحلیل سلسله مراتبی Choice Expert رتبه دوم و عامل محیطی 0/34 عامل فردی ، در رتبه اول 0/44 با وزن نسبی ، بود؛ یافته ها نشان داد که :عامل شغلی انگیزش دبیران بود که نشان دهنده 0/06 <0/1 و مولفه عامل شغلی 0/05 < 0/1 رتبه سوم اهمیت قرار دارند؛ نرخ ناسازگاری ماتریس برابر 0/21 ،0/122 سازگاری در قضاوتهای کارشناسان و دبیران بود؛ مولفه های رتبه اول تا پنجم عامل شغلی: حقوق و پاداش با وزن نسبی ؛ مولفه های رتبه اول تا 0/067 سرپرستی و نظارت،0/072 امنیت شغلی، 0/075 مسئولیت شغلی، 0/102 ماهیت و شرایط کار ،0/036 حمایت جامعه از معلم، 0/052 ارتباط مدرسه و اجتماع ،0/063 ششم عامل محیطی: امکانات و بودجه با وزن نسبی ؛ مولفه های رتبه اول تا چهارم عامل 0/008 تغییر می باشد.

    کلید واژگان: شناسایی, رتبه بندی, عوامل موثر, سند تحول بنیادین, (AHP) مراتبی
    Hossein Aflakifard *, Somayeh Zare, Bashir Ajami Bafrani
    Introduction

    From the perspective of various researchers, considering the executive factors of the non-implementation of the fundamental transformation document of education, more attention should be paid to factors that can play a fundamental role in the implementation of the document. These factors include: awareness, attention, motivation, implementation of chapters and strategies recorded in the document by teachers of various educational levels, especially secondary school teachers. Research Questions: Main question: What rank do the factors affecting the motivation of secondary school teachers in Marvdasht city have in implementing the fundamental transformation document of education? Three sub-questions are: How is the ranking of individual factors, occupational factors, and environmental factors on teachers’ motivation in operationalizing the fundamental transformation document of education?

    Methodology

    The research method is descriptive considering its nature, applied considering its purpose, survey considering its implementation method, and quantitative considering the type of data. The research population included secondary school teachers in Marvdasht city in the academic year 2023-2024 (1850 people); to determine the research sample, a stratified random sampling method was used and the sample was selected (98 people); the research tool was a pairwise comparison questionnaire, a nine-option standardized spectrum (Saati, 1980); validity and reliability (Cronbach’s alpha .88) were confirmed; data analysis was done with Choice Expert software and Hierarchical Analysis (AHP).

    Results

    The findings showed that: the occupational factor of teachers’ motivation ranks first, the individual factor ranks second, and the environmental factor ranks third; the inconsistency rate of the matrix and the component of the occupational factor indicated the compatibility in the judgments of experts and teachers; the first to fifth components of the occupational factor: salary and reward, nature and working conditions, job responsibility, job security, supervision and monitoring; the first to sixth components of the environmental factor: facilities and budget, school and community communication, community support for the teacher, educational system structure, local culture of the region, political changes and developments; the first to fourth components of the individual factor: meeting individual needs at work, attention to the level of experience and education, commitment and possibility of individual growth, job compatibility with interest and individual ability were obtained.

    Conclusion and Discussion

    Among the main factors, respectively, job factor, individual factor and environmental factor, teachers' motivation have higher ranks. Therefore, success in implementing educational programs and activities and the optimal implementation of the fundamental transformation document of education requires the provision of facilities, conditions, and motivations that can pave the way for achieving high educational goals in communication and interaction.

    Keywords: Identification, Ranking, Effective Factors, Motivation, Teachers, Fundamental Transformation Document, Education, Training, Hierarchicalanalysis (AHP)
  • Amir Vosoughi, Amir Human Hoveidaei, Zohre Roozbehi, Seyed Majid Heydari Divkolaei, Somayeh Zare, Roham Borazjani *
    Objectives
    The knowledge of different types of ankle fractures based on plain radiographs and computed tomography (CT) images can help improve patients' management.
    Methods
    This cross-sectional study assessed the plain radiographs and CT images of 1,000 consecutive patients observed in an emergency department between March 2015 and March 2020. Fractures were labeled as uni-, bi-, or trimalleolar. Malleolar fractures were classified into medial, lateral, and posterior ones based on Herscovici, DanisWeber, and Mason and Molloy classifications, respectively. Bi- and trimalleolar fractures, on the other hand, were categorized according to the Lauge-Hansen classification.
    Results
    This study included 1,000 patients with 1,003 ankle fractures. Of them, 901 were adults (mean±SD age: 41.6±16.7, male: 567 [62.9%]) with 904 fractures. In total, 53% of adult patients were 18 to 39 years old. Considering unilateral ankle fractures, the medial malleolar fracture was the most common unimalleolar fracture (62.6%), with Herscovici C being the most frequent subtype (65.3%). On the other hand, the most common type of lateral malleolar fracture was Danis-Weber type B (65.5%). There were also 209 (23.3%) bimalleolar and 114 (12.7%) trimalleolar fractures, 5.8% (16 fractures) of which could not be classified based on the Lauge-Hansen classification. Unimalleolar fractures were also observed in 87 (87.9%) children, with the medial malleolar fracture being the most common type (89.7%).
    Conclusion
    Medial malleolar fractures were the most frequent malleoli in patients observed in the emergency department under study. Among bi- and trimalleolar ankle fractures, supination-external rotation and pronationexternal rotation injuries were the most common patterns. The Lauge-Hansen classification was not applicable in 5.8% of bi- and trimalleolar fractures. Level of evidence: IV
    Keywords: Ankle, Ankle fracture, Bimalleolar ankle fracture, CT, Radiograph, Trimalleolar ankle fracture, Unimalleolar ankle fracture
  • سید حمیدرضا صادقی*، محمد طاووسی، سمیه زارع، وحید بیرانوندی، هنگامه شکوهیده، فاطمه اکبری امام زاده، مرجان بهلکه، فائزه خورشیدسخنگو، رضا چمنی

    در حال حاضر خطرات زیادی سلامت بوم سازگان را تهدید می کند . تنش های ایجادشده ناشی از دخالت های گسترده انسان و بهره برداری غیراصولی از منابع طبیعی، منجر به تخریب منابع طبیعی و ساختار و عملکرد بوم سازگان شده است. از این رو، ارزیابی پیامدهای ناشی از دخالت انسان در طبیعت و تامین نیاز روزافزون انسان به دریافت خدمات متنوع، بیش ازپیش ارزیابی عملکرد آبخیزها را ضروری ساخته است. حوزه های آبخیز سالم نقش مهمی در ارایه انواع گسترده ای از خدمات بوم سازگان دارند. بنابراین پایش و ارزیابی سلامت حوزه آبخیز برای حفاظت بوم سازگان ها و دستیابی به سطح بهینه از خدمات است. به نحوی که به عنوان یک رویکرد ترکیبی و اجرایی مناسب بین پژوهش و مدیریت حوزه آبخیز محسوب می شود. در همین ارتباط تحلیل سلامت حوزه آبخیز می تواند کمک شایانی در راستای رسیدن به اهداف مدیریت جامع حوزه های آبخیز و همچنین تعادل بین نیازمندی های جوامع انسانی و شرایط بوم شناختی ارایه نماید. حال آن که ارزیابی سلامت و پایداری حوزه آبخیز و متاثر از فعالیت های انسانی به حد کفایت موردتوجه قرار نگرفته است. ازاین رو پژوهش الگویی حاضر به ارزیابی سلامت حوزه آبخیز دروازه قرآن شیراز و اثر سازه های آبخیزداری موجود در منطقه، بر سلامت آبخیز با محوریت سیلاب پرداخته است. برای این منظور بر اساس شرایط منطقه و تحلیل فرآیند وقوع سیل در منطقه، 36 معیار کلیدی از مجموعه عوامل اقلیمی، انسانی و هیدرولوژی در قالب شاخص های فشار (P)، حالت (S) و پاسخ (R) شناسایی شد. پس از غربال معیار های منتخب در کنکاش رویکرد مفهومی فشار، حالت و پاسخ (PSR)، در دو حالت با و بدون وجود سازه های آبخیزداری سلامت ارزیابی شد. نتایج نشان داد که شاخص سلامت حوزه آبخیز موردمطالعه بدون در نظر گرفتن سازه های آبخیزداری برابر 55/0 و شرایط متوسط بوده است. همچنین نتایج ارزیابی سلامت آبخیز با لحاظ سازه های اصلاحی سنگی سیمانی نیز موید عدم تاثیر معنی‎دار بر سلامت کل آبخیز بوده به نحوی که شاخص سلامت با مقدار 53/0 همچنان در وضعیت متوسط قرار داشته است. بنابراین می توان اذعان داشت که سازه های آبخیزداری موجود به سبب محدودیت تعداد و پوشش مکانی محدود علی رغم تاثیر بر عوامل موثر بر سلامت زیرآبخیزهای موردنظر، نتوانسته است بر بهبود شرایط کلی آبخیز تاثیر محسوسی داشته باشد. تغییرات مکانی متغیرهای محاسبه شده نشان داد که اراضی رهاشده، زمان تمرکز، گستره تحت فعالیت های نظامی، سطح سازند های حساس به فرسایش، تراکم بالای شبکه زه کشی، تراکم جاده، پتانسیل تولید رواناب و رسوب بالا و وسعت مناطق مسکونی از مهم‎ ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت سلامت آبخیز دروازه قرآن محسوب می شوند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در تبیین ارزیابی سلامت حوزه آبخیز دروازه قرآن و تصمیم گیری در خصوص اتخاذ بهترین اقدامات مدیریتی و پیش بینی برنامه های اجرایی آینده منطقه مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: استان فارس, پایداری آبخیز, درجه سلامت, مدیریت سازگار آبخیز, معیار سلامت آبخیز
    Seyed Hamidreza Sadeghi *, Mohammad Tavoosi, Somayeh Zare, Vahid Beiranvandi, Hengameh Shekohideh, Fatemeh Akbari Emamzadeh, Marjan Bahlekeh, Faezeh Khorshid Sokhangoy, Reza Chamani
    Introduction

    Currently, many disasters threaten the health of ecosystems. The pressures caused by extensive human interventions and the unprincipled exploitation of natural resources have led to the degradation of natural resources and the structure and functioning of ecosystems. Hence, evaluating the consequences of human intervention in nature and meeting the growing need of humans to receive diverse services has made it necessary to evaluate the performance of watershed ecosystems in providing different services. Healthy watersheds play an important role in providing a wide variety of ecosystem services. Therefore, watershed health monitoring and evaluation is vital for the conservation of ecosystems and achieving the optimal level of services. In such a way a suitable collaborative and executive approach is established between research and watershed management. In this connection, watershed health analysis can provide valuable help in achieving the goals of integrated management of watersheds and, of course, the balance between the needs of human societies and ecosystems. However, the assessment of the health and sustainability of the watershed affected by human activities has not been sufficiently documented yet.

    Materials and Methods

    The current pilot research has evaluated the health of the Shiraz Darwazeh Quran Watershed in Fars Province, Iran, and the effect of existing watershed management structures in the region on the health of the watershed with a focus on floods. For this purpose, 36 key criteria from a set of climatic, anthropogenic, and hydrologic factors were identified based on the conditions of the region and the analysis of the flood occurrence process in the watershed. The selected criteria were then categorized into the three indices of pressure (P), state (S), and response (R). After screening the selected criteria in exploring the conceptual approach of pressure, state, and response (PSR), the health status was evaluated in two cases with and without watershed management structures.

    Results and Discussion

    The results showed that the health condition without considering the watershed management structures was at average conditions with health index of 0.55. In addition, the results of the watershed health assessment verified the non-significant effects of stone and mortar structures on improving watershed health. So that, the health conditions was remained at average status with health index of 0.53. Therefore, it can be acknowledged that the existing watershed management structures, due to the limited both number and spatial coverage, have not been able to noticeably affect the improvement of the general conditions of the watershed, despite the effect on the factors affecting the health of the sub-watersheds where the structures have been constructed. The spatial changes of the calculated variables showed that the abandoned lands, time of concentration, area under military activities, surface of sensitive formations to erosion, high density of the drainage network, density of the roads, areas of regions with high potential in producing runoff and sediment, and size of the residential areas were the most important factors affecting the health situation of the Darwazeh Quran Watershed.

    Conclusion

    According to the results of the analysis of the indicators and criteria considered in evaluation of the health of the Shiraz Darwazeh Quran Watershed based on the PSR approach, it was found that the watershed had an average health status. Therefore, it can be acknowledged that the existing watershed management structures have not been able to impose a noticeable effect on the prosperity and improvement of watershed health conditions. In general, it can be said that abandoned lands, short concentration time, military activities, the presence of formations sensitive to erosion, high density of drainage network and road, and the potential of high runoff and sediment production, and the size of residential areas are among the most important factors affecting the declining the health of Darwazeh Quran Watershed. Therefore, it is necessary to pay further attention to the aforesaid factors by conducting periodical monitoring with more comprehensive data, in time and also analyzing the trend of relative changes of the indicators in order to explain the adaptive and intelligent management of the watershed. The necessary measures should also be taken into account simultaneously. Therefore, it is suggested to turn the weak points of the region into strong points by applying bioengineering measures and use the opportunities in the region such as the potential of tourism and ecological features in order to improve the health status of the watershed.

    Keywords: Fars province, Health degree, Watershed adaptive management, Watershed health criteria, Watershed sustainability
  • مجتبی بابایی خورزوقی، ویدا درویشی گله، سمیه زارع*
    زمینه و هدف

    سالمندی با کاهش قابلیت های فیزیکی و شناختی همراه است اما فعالیت بدنی تاثیرات مثبتی بر زندگی این افراد دارد. هدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی هشت هفته تمرینات پله بر تعادل ایستا و پویا زنان سالمند با درد مزمن غیراختصاصی زانو بود.

    روش بررسی

    در مطالعه نیمه تجربی حاضر 30 زن سالمند شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی (سن: 45/4±64/65 سال، قد: 34/3±64/165 سانتی متر، وزن: 62/4± 45/78 کیلوگرم) و کنترل (سن: 45/3±14/62 سال، قد: 32/3±91/162 سانتی متر، وزن: 66/3±26/76 کیلوگرم) قرار گرفتند. گروه تجربی هشت هفته تمرین پله (3 جلسه 30 دقیقه ای در هفته) را انجام دادند. در این دوره آزمودنی های گروه کنترل فعالیت روزمره خود را داشتند. قبل و بعد از دوره تمرینی تعادل ایستا و پویا با آزمون های امتیازدهی خطای تعادل  و برخاستن و رفتن ارزیابی شد. تحلیل داده ها با آزمون آنالیز واریانس ترکیبی مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی SPSS نسخه 20 در سطح 05/0 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد هشت هفته تمرین پله بر تعادل ایستا (01/0=P) و تعادل پویا (001/0=P) تاثیر معناداری داشت.

    نتیجه گیری

    تمرینات پله بر بهبود تعادل ایستا و پویا تاثیر داشت و بر اساس نتایج، این تمرینات در زنان سالمند با ایجاد سازگاری های فیزیولوژیکی موثر، سیستم عصبی و روانی را تحت تاثیر قرار داده و از این طریق می تواند تعادل سالمندان زن را بهبود بخشد. بر همین اساس توصیه می شود، زنان سالمند با درد مزمن اختصاصی زانو به انجام تمرینات پله بپردازند.

    کلید واژگان: تمرینات پله, تعادل ایستا, تعادل پویا, سالمندان
    Mojtaba Babaei Khorzoghi, Vida Darvishi Gele, Somayeh Zare *
    Background and aim

    Aging is associated with reduced physical and cognitive abilities, but physical activity has positive effects on the lives of these people.The aim of this study was to determine the effectiveness of eight weeks of step exercises on static and dynamic balance in elderly women with chronic nonspecific knee pain.

    Materials and Methods

    In the present quasi-experimental study, 30 elderly women of Shahrekord city were selected by convenience sampling and randomly divided into two exercise groups (age: 65.64±4.45 years, height:165.64±3.34 cm,weight:78.45±4.62 kg)and control(age: 62.14±3.45 years, height:162.91±3.32 kg, weight: 76.26±3.66 kg).The experimental group performed eight weeks of step training (3 sessions of 30 minutes per week). In this period, the subjects in the control group had their daily activities. Before and after the training period, static and dynamic balance were assessed by scoring tests of balance error and getting up and going. Data analysis was performed by repeated measures analysis of variance and Bonferroni post hoc test SPSS20 at the level of 0.05.

    Results

    The results showed that eight weeks of step training had a significant effect on static balance (P = 0.01) and dynamic balance (P = 0.001).

    Conclusion

    Stair exercises have an effect on static and dynamic balance and based on the results of these exercises in elderly women, by creating effective physiological adaptations, they also affect the nervous and psychological system of the elderly and thus can improve the balance of the elderly women. Accordingly, it is recommended that older women with specific knee pain perform stair exercises.

    Keywords: step training, Static balance. Dynamic balance, Elderly
  • Firoozeh Noorbakhsh, Somayeh Zare, Omidreza Firuzi, Amirhossein Sakhteman, Jima N. Chandran, Bernd Schneider
    Background

    Salvia extracts have various biological activities and are rich sources of bioactive metabolites.

    Objectives

    We identified five phytochemicals from S. compressa extract and assessed their biological properties.

    Methods

    The plant's shoots were extracted using dichloromethane, and the constituents were isolated using column chromatography. High-resolution NMR spectroscopy characterized the chemical structures of the compounds (1 - 5). The cytotoxic effect of the extract was examined against MCF-7 cells by MTT reduction assay, while cisplatin was tested as a reference cytotoxic compound. The antibacterial activity was assessed using nutrient broth micro-dilution (NBMD), and chloramphenicol was used as the positive control

    Results

    Citrostadienol (1), β-sitosterol (2), two glyceride esters of linolenic, linoleic, and palmitic acids (3, 4), and geraniol (5) were isolated from S. compressa for the first time. The extract showed activity against MCF-7 breast cancer cells and reduced cell viability to 68.2 ± 13.1% compared to the control drug at the concentration of 50 µg/mL, while it was not active against seven test bacteria.

    Conclusions

    The anti-complementary activity of the isolated steroids suggests S. compressa for future anti-inflammatory research.

    Keywords: Salvia compressa Vent, Cytotoxic Activity, Steroids, Geraniol
  • سمیه زارع، حسین زارع*، احمد علیپور، ولی الله فرزاد
    مقدمه

    توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله اثربخش در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در پزوهش ها مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند پژوهش های انجام شده است.

    روش

    به این منظور تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی، پایگاه های داده Google scholar، Science Direct، Scopus، Academia، Database Cochrane، Research Gate و پایگاه های زیستی پزشکی شامل، PubMed، Medline،Psych Info ، و پایگاه های توان بخشی شامل PEDRO، OTseeker، Rehab data و برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان فارسی، پایگاه های Google scholar (Persian)، SID، Magiran، IranDoc، MedLib، NoorMags، IranMedex ، با کلید واژه های انگلیسی و فارسی جستجو شد.

    یافته ها

    930 مقاله چاپ شده به زبان انگلیسی و فارسی بازیابی شد که در نهایت 12 مقاله مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بیشتر پژوهش ها بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی تمرکز داشتند.

    نتیجه گیری

    نتایج بیانگر ارتقای کارکردهای شناختی (حافظه، عملکرد اجرایی و توجه) در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بعد از توان بخشی شناختی است. بر طیق نتایج مطالعات می توان بیان نمود که توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله می تواند در کنار سایر مداخلات درمانی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه موثر است.

    کلید واژگان: شناخت, توان بخشی شناختی, کارکردهای شناختی, اختلال استرس پس از سانحه, مرور نظام مند
    Somayeh Zare, Hossein Zare *, Ahmad Alipour, Valyo Allah Farzad
    Aim

    Cognitive rehabilitation is considered as an effective intervention in promoting the cognitive functions of patients with post-traumatic stress disorder. This study aimed to systematically evaluate the effectiveness of cognitive rehabilitation on improving the cognitive functions of patients with post-traumatic stress disorder.

    Method

    For this purpose, all articles published in the period 2000 to 2020 were reviewed, to find related English studies, Google Scholar Databases, Science Direct, Scopus, Academia, Cochrane Database, Research Gate, and biomedical databases include PubMed, Medline, Psych Info, and rehabilitation databases including PEDRO , OTseeker, Rehab data and to find related studies in Persian, Google Scholar (Persian), SID, Magiran, IranDoc, MedLib, NoorMags, IranMedex databases, to Search with English and Persian keywords.

    Findings

    930 articles published in English and Persian were retrieved, and finally 12 related articles were reviewed. In this study, most studies focused on a limited range of cognitive functions.

    Conclusion

    The results indicate the improvement of cognitive functions (memory, executive function and attention) in patients with post-traumatic stress disorder after cognitive rehabilitation. According to the results of studies, it can be stated that cognitive rehabilitation as an intervention can be effective along with other therapeutic interventions in promoting of cognitive functions in patients with post-traumatic stress disorder.

    Keywords: cognition, cognitive rehabilitation, Cognitive Function, Posttraumatic stress disorder, Systematic Review
  • Jeyran Ostovarfar, Somayeh Zare, Mohammad Hossein Kaveh*, Maral Ostovarfar, Fatemeh Eftekharian, Mouhebat Vali
    Background

    The content of nutrition education and the process of behavioral change should be designed based on the principles of educational for achieving behavioral goals. This systematic study aimed to evaluate the effectiveness of nutrition interventions designed mainly by health educational and promotional theory and models.

    Methods

    The PubMed, Science Direct, Scopus, and Cochrane databases were searched using the following keywords “nutrition behavior” or “food behavior” or “dietary behavior” and “model” or “theory” and “intervention” or “predict” from 2013 up to April 2018 in English Language.

    Results

    Regarding the inclusion criteria, 25 interventional studies were assessed of 3090 primary screened investigations. Social Cognitive Theory, Empowerment model, Theory of Planned Behavior, and Health Belief Model were mostly used in the investigated studies. Most target groups in these studies were school students and women. In the field of constructs, self-efficacy and attitude mainly applied in studies seem to be the most important for researchers. In the field of educational methods, group educational methods in the forms of lectures, group discussions, and brainstorming were mainly applied by researchers.

    Conclusion

    To change eating behaviors, the study framework, duration of training, and correct training method should be designed according to the target group as well as appropriate theory and models

    Keywords: Theory, Model, Intervention, Nutrition
  • رامین دستاب، فرحناز فرنیا*، سمیه زارع
    زمینه و هدف

    کیفیت زندگی یک موضوع ذهنی است که موجب می شود فرد تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله خودکارآمدی قرار گیرد. الگوی راه گشا در این زمینه توانمندسازی خانواده محور است که هدف آن ارتقا سلامتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر الگوی توانمند سازی خانواده محور بر کیفیت زندگی و خودکارآمدی بیماران پیوند کلیه انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی می باشد. تعداد 100 بیمار پیوند کلیه مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان شهید هاشمی نژاد تهران با روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه سه بخشی شامل مشخصات دموگرافیک، پرسش نامه کیفیت زندگی در بیماران پیوند کلیه و پرسشنامه استراتژی ارتقا سلامت برای بررسی خودکارآمدی مراقبت از خود بود که توسط هر دو گروه در بدو مطالعه و 5/1 ماه بعد از آزمون تکمیل شد. داده ها با نرم افزار SPSS ویراست 20، آزمون کای اسکویر و تی تست تجزیه تحلیل شد.

    نتایج

    یافته ها نشان داد که دو گروه کنترل و آزمایش در بدو مطالعه از نظر مشخصات کیفی و کمی دموگرافیک و میانگین کیفیت زندگی و خودکارآمدی تفاوت معناداری نداشتند. میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمون نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است و از نظر آماری تفاوت معناداری دارد (001/0>P). همچنین میانگین نمره خودکارآمدی در گروه آزمون نسبت به شاهد افزایش داشته است و از نظر آماری تفاوت معناداری دارد (003/0 P=).

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر مثبت الگوی توانمندسازی خانواده محور بر خودکارآمدی بیماران پیوند کلیه و در نهایت بر کیفیت زندگی آنان، لازم است این الگو با هدف ارتقای سلامت بیماران در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: الگوی توانمندسازی, کیفیت زندگی, خودکارآمدی, پیوند کلیه
    Ramin Dastab, Farahnaz Farnia*, Somayeh Zare
    Background

    Quality of life is a mental issue that causes a person to be affected by various factors including self-efficacy. The roadmap in this field is family-centered empowerment, which aims to promote health. The aim of this study was to determine the effect of family-centered empowerment model on quality of life and self-efficacy of kidney transplant patients.

    Materials and Method

    This study is a randomized controlled clinical trial. 100 kidney transplant patients, who came to Shahid Hasheminejad Hospital, were divided into two groups of control and intervention by initial accidental sampling. Data collection tools were a three-part questionnaire includes of demographic characteristics, quality of life of patients of kidney transplant questionnaire (KTQ-25) and the questionnaire of health empowerment to survey about self-care (SUPPH). These questionnaires were completed by both groups once the study was initiated and another time 1.5 months after intervention. Data were analyzed by SPSS software (version 20), chi-square and T-test.

    Results

    findings demonstrated that when the study was initiated there was not any significance difference between these two groups in terms of demographic quantitative and qualitative characteristics and mean of quality of life and self-efficacy. In compared with control group, mean of quality of life of intervention group was increased. Statistically, it has a significance difference (0<0.001). Also, in comparison with control group, the score of self-efficacy promoted and it has a significance difference.

    Conclusion

    Considering the positive effect of family-centered empowerment model on self-efficacy of kidney transplant patients and finally on their quality of life, it is necessary to consider this model with the aim of promoting patientschr('39') health.

    Keywords: empowerment model, quality of life, self-efficacy, kidney transplants
  • سمیه زارع، سید حمیدرضا صادقی*، امیر خسروانی
    سابقه و هدف

    فرسایش خاک یک چالش بزرگ جهانی بوده که مهار آن با استفاده از روش های مناسب و متناسب ضروری است. در این راستا طی سال های اخیر پژوهش های مختلفی با استفاده از افزودنی ها و اصلاح کننده های شیمیایی به منظور کاهش اثرات مخرب رواناب و هدررفت خاک صورت پذیرفته است. محدودیت های محیط زیستی، اثربخشی کم و زمان بر بودن، دسترسی کم و حجم زیاد مورد نیاز، کاربرد افزودنی ها در شکل معمول را با چالش مواجه کرده است. بنابراین به سبب عملکرد مناسب افزودنی ها در کاهش هدررفت خاک و آب، اصلاح و ارتقاء کیفیت عملکرد افزودنی ها اجتناب ناپذیر است. در حال حاضر ضایعات و پسماندهای مختلفی در صنایع مهم و از جمله چوب و کاغذ تولید می شود. در این خصوص می توان به نرمه ها و ذرات ریز موجود در پساب کارخانه های کاغذ اشاره نمود. نرمه ضایعاتی، قطعات ریزی از الیاف بوده که به صورت اجتناب ناپذیر در فرآیندهای تولید کاغذ و بازیافت آن خرد می شود. لذا با توجه به مشکلات ناشی از مقدار بیش از حد نرمه ها در فرآیند تولید کاغذ و مقوا و در عین حال قابلیت مناسب حفظ و نگه داری آب توسط آن ها به نظر می رسد که می توان از آن به عنوان یک ماده افزودنی طبیعی برای کاهش هدررفت خاک و آب استفاده نمود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرپذیری تولید رواناب و هدررفت خاک از افزودنی نرمه ضایعاتی در کرت های آزمایشگاهی کوچک انجام شد. برای این منظور ابتدا از خاک مورد مطالعه ی حواشی جاده مرزن آباد-کندلوس واقع در غرب استان مازندران نمونه برداری صورت گرفت. خاک مورد نظر پس از هوا خشک کردن از الک دو و هشت میلی متری عبور داده و برای لایه بالایی کرت هایی با ابعاد 50 ×50 سانتی متر و با ارتفاع 30 سانتی متر قرار داده و تمامی کرت های مورد نظر از پایین تا عمق 18 سانتی متر از پوکه معدنی به عنوان لایه زه کش پر شد. افزودنی نرمه ضایعاتی به شکل مایع و پاشش یکنواخت در سه سطح 5/0، یک و 5/1 لیتر بر مترمربع و با سه تکرار به همراه تیمار افزودنی آب خالص و تیمار شاهد (خشک) روی 24 کرت و در مقیاس آزمایشگاهی و تحت شبیه سازی باران با شدت حدود 70 میلی متر بر ساعت و دوام 30 دقیقه انجام پذیرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که افزودنی نرمه با سه سطح 5/0، یک و 5/1 لیتر بر مترمربع، میزان رواناب تولیدی را به ترتیب 35-، 5- و 15+ درصد و با اختلاف غیرمعنی دار (05/0P>) و میزان هدررفت خاک را 47، 84 و 71 درصد و با اختلاف معنی دار (05/0P<) نسبت به تیمار شاهد (خشک) کاهش داده است. در واقع نتایج حاصل از این پژوهش حد بهینه استفاده از افزودنی نرمه در کاهش رواناب و هدررفت خاک را به ترتیب 5/1 و یک لیتر بر متر مربع تایید نمود.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر ضرورت استفاده از افزودنی های زیست سازگار را به لحاظ بهره گیری از پساب کارخانه های کاغذ و جلوگیری از ورود آن به منابع آب و خاک و هم چنین کاهش میزان رواناب و هدررفت خاک در مناطق حساس کشور برای زمینه سازی توسعه پایدار را بیان می دارد.

    کلید واژگان: افزودنی های خاک, پسماند کارخانه های کاغذ, مدیریت پسماند, مدیریت رواناب, هدررفت خاک
    Somayeh Zare, Seyed Hamidreza Sadeghi *, Amir Khosravani
    Background and Objectives

    Soil erosion is a major global challenge that its control by appropriate and proportionate methods is necessary. In recent years, various studies have been carried out using amendments and chemical stabilizers to reduce the detrimental effects of runoff and soil erosion. Environmental problems, low efficacy and time-consuming, low availability and high volume requirements have challenged the use of amendments in the usual form. Therefore, due to the proper performance of the amendments to reduce runoff and soil loss, improving the quality of the amendment is inevitable. Nowadays, various wastes are currently produced in important industries, including wood and papermill. In this regard, the fine corrugated and small particles in the effluent of paper mills can be mentioned. Residual fine amendments is a part of fibers that are unavoidably crushed in paper production and recycling processes. Therefore, due to the problems caused by the excessive amount of fines in the process of paper production and the ability to store water in the soil, it seems that it can be used as a natural amendment to reduce runoff and soil loss.

    Materials and Methods

    The present study was carried out to investigate the effectability of runoff generation and soil loss from fine corrugated amendments at small experimental plots. To conduct the study, the soil carried out from the marginal area of the Marzanabad-Kandalous region located in the west of Mazandaran Province. The soil was air-dried and then crossing a 3 mm sieve to put into 50×50 cm plots with a height of 30 cm was filled from the bottom to a depth of 18 cm of mineral pumices as a drainage layer and for the top layer of soil 2 and 8 mm. Treatments were studied at three levels of 0.5, 1 and 1.5 )L m-2 ( and each with three replications in liquid form and uniform spraying on 18 plots with pure water additive and control (dry) and in laboratory scale under rainfall simulation was performed with intensity of some 70 )mm h -1 ( and duration of 30 minutes.

    Results

    The results showed that use of fine amendment with three levels of 0.5, 1 and 1.5 )L m-2 ( decreased runoff volumes (P>0.05) and soil losses (P<0.05) of -35, -5 and +15; 47, 84 and 71% compared to those of the treated plots by fine, respectively.

    Conclusion

    The results of this study show that the application of biocompatible amendment from wastewater of papermills is recommended to prevent entering into the water and soil resources in order to reduce runoff generation and soil losses in sensitive areas of the country facilitating sustainable development. It further leads to reduce runoff generation and soil losses in sensitive areas of the country facilitating sustainable development.

    Keywords: Papermill Sludge, Soil amendment, Runoff Management, Soil loss Control, Waste Management
  • سمیه زارع، شهرام وزیری، فاطمه شهابی زاده، قاسم آهی*
    زمینه و هدف

    سطوح بالای رفتارهای جنسی پرخطر نگرانی های زیادی را درباره سلامت عمومی در پی داشته است. همچنین باعث شده است که پژوهشگران توجه زیادی به روند گذار به رفتارهای جنسی مخاطره آمیز داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation) در رابطه بین سبک های دلبستگی (Attachment styles) با رفتارهای پرخطر جنسی (High-risky sexual behaviors) انجام شد.

    مواد و روش ها:

    در یک پژوهش توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری از بین کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال تحصیلی 98-1397 نمونه ای به حجم 747 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتار جنسی پرخطر (Risky Sexual Behaviors Questionnaire)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire) و سبک های دلبستگی (Attachment Style Questionnaire) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL و همچنین با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.

    یافته ها: 

    یافته های پژوهش نشان داد که رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی از طریق راهبردهای تنظیم شناختی هیجان میانجی می شود. شاخص های برازش GFI، CFI، NFI، IFI، NNFI، AGFI، RFI و RMSEA به ترتیب برابر 95/0، 98/0، 97/0، 98/0، 98/0، 93/0 و 061/0 بود. شاخص های به دست آمده بیانگر برازش مناسب مدل پیشنهادی با داده ها است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که 50 درصد واریانس رفتارهای پرخطر جنسی از طریق ترکیب متغیرهای سبک های دلبستگی، راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان قابل تبیین است.

    نتیجه گیری

     نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی بود؛ بنابراین در نظر گرفتن نقش این متغیرهای پیش بین توسط متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان به هنگام کار با دانشجویان و به طور خاص در مراکز مشاوره ای و درمانی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: تنظیم هیجان, رفتار های پرخطر جنسی, سبک های دلبستگی
    Somayeh Zare, Qasem Ahi*, Shahram Vaziri, Fatemeh Shahabizadeh
    Aim and Background

    High levels of sexual risk behaviors in young adults constitute a major public health concern and understanding the transition to risky behaviors during emerging adulthood is a challenge for researchers. The present research was aimed to investigate the mediating role of the cognitive emotion regulation strategies in relationship between attachment styles with high-risky sexual behaviors in students of Islamic Azad University of Shiraz.

    Methods and Materials: 

    In this correlation and descriptive study with structural equation modeling approach, among all students of Islamic Azad University of Shiraz in the academic year of 2018-2019, 747 students were selected by random cluster sampling method. Data were collected by Risky Sexual Behaviors Questionnaire (RSBQ), Cognitive Emotion Regulation Qquestionnaire (CERQ) and Attachment Style Questionnaire (ASQ) and then, were analyzed by SPSS and Lisrel software and using structural equation modeling.

    Findings

    The results showed that the relationship between attachment style and risky sexual behaviors questionnaire is mediated by cognitive emotion regulation strategies. The rate of fit indices of GFI was equal to 0.95, CFI was equal to 0.98, NFI was equal to 0.97, IFI was equal to 0.98, NNFI was equal to 0.98, AGFI was equal to 0.93, RFI was equal to 0.97 and RMSEA was equal to 0.061, all of which indicated the fitting of the proposed model with the data. The findings also showed that 50% of the variance observed in high-risk sexual behaviors can be explained by combining attachment styles variables, positive emotion regulation strategies, and negative emotion regulation strategies.

    Conclusions

    The findings of study supported the proposed conceptual model in which the relationship between childhood trauma and fear of happiness was mediated through positive and negative cognitive emotion regulation strategies. So considering the role of these predictors and the mediators by professionals, therapists and planners appears to be necessary in work with students and specifically in counseling and treatment centers.

    Keywords: Attachment style, Emotional regulation, Risky sexual behaviors
  • مقایسه سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در افراد مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم
    سمیه زارع*، احمد علیپور، مهناز علی اکبری دهکردی

    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت در بیماران مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم است. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 200 نفر شامل100 بیمار مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید و 100 نفر افراد سالم وارد مطالعه شدند. تمام افراد، با استفاده از پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویدسون) و پرسش نامه سبک زندگی ارتقاء هنده سلامت (والکر و همکاران) سنجش شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان داد که ارتباط تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم متفاوت است. میانگین نمرات بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در متغیرهای تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت و مولفه های آنها (بجز مدیریت استرس) به طور معناداری کم تر از گروه سالم بود. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در شاخص های تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت رابطه معنادار شد، به نظر می رسد که سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت می تواند با بروز اختلالات عملکرد تیروئید مرتبط باشد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره ی اقداماتی در راستای ارتقای سازه شخصیتی تاب آوری و بهبود و اصلاح سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت، وضعیت بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در نظر گرفت.

    کلید واژگان: تاب آوری, سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت, اختلالات عملکردی تیروئید, کم کاری تیروئید, پرکاری تیروئید
    Comparison the Resiliency and Health promoting lifestyle between Thyroid dysfunction disease Patients and healthy people
    Somayeh Zare*, Ahmad Alipoor, Mahnaz Aliakbari Dehkordi

    The purpose of is study, comparison the resiliency and health promoting lifestyle between thyroid dysfunction disease patients and healthy people. The method of present study is causal-comparative. The 200 patients (100 thyroid dysfunction patients and 100 healthy people) in endocrine clinics in Rasht city that was in  2017-2018. Tools for measuring the research variables were Resiliency (Connor-Davidson, 2003), health promoting lifestyle test (Walker,1987). Data were analyzed by multiple analysis of variance. The result showed that the relationship resiliency and health promoting lifestyle between thyroid dysfunction disease patients and healthy people is significant (P=0/001, β=0/22). The mean scores of patients with thyroid dysfunction in resiliency and health-promoting lifestyle and their components (except in stress management) is significantly lower than the healthy people (P<0.05). According to the study, of thyroid dysfunction disease with indicators of resiliency and health-promoting lifestyle was a significant relationship, It seems that the levels of resiliency and health-promoting lifestyle can be associated with the prevalence of thyroid dysfunction disease.

    Keywords: Resiliency, Health promoting lifestyle, Thyroid dysfunction disease, Hypothyroidism, Hyperthyroidism
  • Hossein Zare, Somayeh Zare, Razieh Javandel

    The purpose of the present research was to examine the effectiveness of meta-cognitive strategies training on the cognitive failure in patients with general anxiety disorder (GAD). This quasi-experimental design consisted of two groups, with pre-test/ posttest and the control group. Considering the experimental nature of the research and also, with regards to the drop in the number of 30 people (15 in each group), patients with generalized anxiety disorder (DSM-5) were selected according to the available criteria and were randomly assigned to the experimental and control groups according to entry requirements. In both groups, the scale of Broadbent et al. Cognitive Failures Questionnaire (CFQ) was carried out. Then, the experimental group underwent metacognitive strategies in 10 sessions of 90 minutes and the control group did not receive any training. At the end, the same questionnaire was administered in both groups. The results of the two groups were evaluated in two stages using relevant statistical tests. Multivariate covariance analysis showed that meta-cognitive strategies training significantly reduces cognitive failure and its subscales (distraction, memory defects and inadvertent errors) in patients with general anxiety disorder (P<0/05); there was no significant difference between meta-cognitive strategies training with the subscale of not remembering names (P>0/05). Despite the differences in the scores of cognitive failures in the group studied, it is recommended to use metacognitive strategies to reduce the symptoms of cognitive impairment in patients with generalized anxiety disorder.

    Keywords: Cognitive failure, General Anxiety Disorder, meta-cognitive strategies training
  • Mohammad Hossein Kaveh, Somayeh Zare *, Leila Ghahremani, Mahin Nazari
    Background
    Diabetes control is highly self-care and emotional complications and mental stress play an important role in controlling blood sugar in diabetes, and these factors affect the quality of life of people with diabetes. The aim of this study was to determine the predicting role of personal resources for quality of life in diabetic patients.
    Methods
    This was a cross-sectional study done in 2017. The population of this study was all diabetic patients referred to Shahid Motahari, Imam Reza (AS) and Nader Kazemi clinics in Shiraz in 1396. A total of 198 patients were selected by simple random sampling method. Quality of life, optimism, self-efficacy of diabetic and resiliency questionnaires were used for data collection. Data were analyzed by SPSS software version 19 using Pearson correlation and multivariate regression.
    Results
    Findings showed that resiliency, self-efficacy and optimism had a positive and significant relationship with the quality of life of patients with diabetes. In a prediction model, self-efficacy and resiliency could predict 19% of the quality of life changes in patients with type 2 diabetes (p <0.05). The findings of this study showed that self-efficacy and resilience variables predicted the quality of life of patients, but optimism had no predictive power.
    Conclusion
    The results of this study showed that increased self-efficacy and resiliency lead to increased quality of life in diabetic patients. This may help the patients to cope with problems and excitement and is effective in planning interventions for diabetics.
    Keywords: Self-efficacy, Resilience, Psychological, Optimism, Quality of life, Diabetes mellitus, Type 2
  • Jeyran Ostovarfar, Maral Ostovarfar, Somayeh Zare, Leila Moradi, Elham Makiabadi, Abdolrahim Asadollahi *
    Background
    Continuous educational programs are one of the essential ways to promote human resources; inconsistency of the courses with individual and organizational needs may lead to organizational dissatisfaction, job performance reduction, and time and capital waste. The study aimed to evaluate the attitudes of the employees about in-service continuous educational programs; they participated in the above-mentioned programs in the continuous educational units from 2006 to 2017 in Ahwaz city, Iran.
    Methods
    In this cross-sectional study, all the treatment and administrative employees in the hospital participated in the educational plans. Out of 548 employees, 225 were selected using the ratio-random sampling method in the late 2017. The study instrument was a validated questionnaire with 66 items and 5 scales of adaptation, efficient management, individual development, growth of attitudes, employees’ knowledge and skills, and managers’ support for implementing operational programs; its validity was measured using Cronbach’s Alpha (α=0.93). The collected data were analysed in SPSS V.23 using descriptive statistics, mean scores, SD, χ2 test, ANOVA, and t-test.
    Results
    Based on the study findings, the participants maintained that management of continuing education courses was useful and beneficial, and there was a statistically significant difference between the main variables and the total score (ρ<0.001). The Eta square showed that literacy (ɳ2=0.224, R2=0.462) and gender (ɳ2=0.205, R2=0.345) had less efficiency, and occupation (ɳ2=.581, R2=.219) significantly affected continuous education programs (ρ<0.01).
    Conclusion
    It is suggested that cognitive dimension and occupation should be considered in implementing continuous education programs. Additionally, educational content should be updated
    Keywords: Educational Programs, Individual, hospital, employees
  • سمیه زارع، معصومه باقری نسامی*، هدایت جعفری، جمشید یزدانی چراتی، ولی الله حبیبی
    سابقه و هدف
    گلودرد و خشونت صدا بعد از جراحی از عوارض شایعی است که به دنبال لوله گذاری داخل تراشه و التهاب حلق، حنجره و تراشه رخ می دهد. لذا هدف از این مطالعه تعیین تاثیر بخور اکالیپتوس بر گلودرد و خشونت صدا بعد از خارج سازی لوله تراشه بیماران تحت عمل جراحی بای پس شریان کرونر بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 100 بیمار تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر با روش نمونه گیری در دسترس به دو گروه ( شاهد و آزمون )تخصیص تصادفی شدند. قبل از شروع مداخله و بعد از خارج سازی لوله تراشه با ابزارهای جمعیت شناختی و طبی و ابزار بررسی شدت گلو درد و خشونت صدا در گروه های شاهد و آزمون داده ها ثبت گردید. بیماران گروه آزمون در زمان های 1 و 12 ساعت بعد از خارج سازی لوله تراشه تحت بخور اکالیپتوس حدود ده دقیقه قرار گرفتند. در زمان های بلافاصله، 1، 6 ،12 و 24 ساعت پس از خارج سازی لوله تراشه شدت گلودرد و خشونت صدا در دو گروه شاهد و آزمون ثبت شد.
    یافته ها
    شدت خشونت صدا بعد از خارج سازی لوله تراشه در گروه مداخله در زمان های بلافاصله تا 24 ساعت بعد از خروج لوله تراشه اختلاف معناداری نداشت. ولی شدت گلودرد در زمان 6 و 12 ساعت بعد از خارج سازی لوله تراشه به صورت معنادار کاهش یافت (02/0= p و02/0= p )
    استنتاج: در این مطالعه بخور اکالیپتوس نتوانست به صورت معناداری شدت خشونت صدا بیماران را کاهش دهد ولی گلودرد کاهش یافت.
    کلید واژگان: اکالیپتوس, خشونت صدا, گلودرد, جراحی بای پس عروق کرونر, اینتوباسیون
    Somayeh Zare, Masoumeh Bagheri-Nesami *, Hedayat Jafari, Jamshid Yazdani Charati, Valiollah Habibi
    Background and
    Purpose
    Sore throat and hoarseness are some postoperative complications following endotracheal intubation and inflammation of the pharynx, larynx, and trachea. The aim of this study was to determine the effect of eucalyptus vapor on sore throat and hoarseness after tracheal extubation in patients undergoing coronary artery bypass graft (CABG).
    Materials And Methods
    In a clinical trial, 100 patients undergoing CABG were selected using convenience sampling. They were randomly divided into two groups (control and experimental). Demographic and clinical data, and the information on sore throat and hoarseness were recorded in both groups, before the intervention and after tracheal extubation. The patients in experimental group were exposed to eucalyptus vapor for about ten minutes after tracheal extubation. This was performed at 1 and 12 hours after extubation. The severity of sore throat and hoarseness was recorded in the two groups at 0, 1, 6, 12 and 24 hours after extubation.
    Results
    The severity of hoarseness in case group showed no significant difference at the times of immediate to 24 hours after extubation. But, the severity of sore throat significantly reduced at 6 and 12 hours after extubation (P= 0.02 and P= 0.02, respectively).
    Conclusion
    The eucalyptus vapor in this study could not significantly decrease the severity of hoarseness, but reduced the sore throat.
    Keywords: eucalyptus, hoarseness, sore throat, coronary artery bypass, intubation
  • Somayeh Zare, Masoumeh Bagheri-Nesami, Hedayat Jafari, Jamshid Yazdani Charati, Valiollah Habibi
    Cough is postoperative complication following endotracheal intubation as well as inflammation of the pharynx, larynx and trachea. The aim of this study was to evaluate the effect of eucalyptus vapor on cough after tracheal extubation in patients undergoing coronary artery bypass graft (CABG).
    In this randomized controlled trial, 100 patients undergoing CABG were randomly divided into two groups by accessible sampling. Before the intervention and after tracheal extubation, demographic and clinical data, as well as data on cough by a scoring system were collected from interventional and control groups. The patients in the interventional group after tracheal extubation were exposed to eucalyptus vapor for about 10 min. This treatment was performed at 1 and 12 h after extubation. The severity of cough was recorded in both interventional and control groups at 0, 1, 6, 12 and 24 h after extubation. The present study showed that the severity of cough after extubation in the patients undergoing CABG in the interventional group had no significant difference at the times of immediate to 24 hours after extubation. Risk of cough had respectively 9.5% increase in the control group as compared to the interventional group.
    Keywords: Eucalyptus, Cough, Coronary artery bypass graft, Intubation
  • مهدی یزدانی*، سمیه زارع قشلاقی
    سیاست های ارزی و تغییرات نرخ ارز، نقش مهمی را در ثبات و پایداری یک محیط کلان اقتصادی که از اهداف اقتصادی هر کشور محسوب می شود، ایفا می کنند. هدف این مقاله، ارزیابی تاثیر تغییرات نرخ ارز بر تورم در اقتصاد ایران با استفاده از آمار فصلی سری زمانی دوره ی 1391-1379 و همچنین الگوی خودرگرسیونی برداری ساختاری SVAR)) است. در این پژوهش با استفاده از آزمون ریشه واحد داده های فصلی، ایستایی سری های زمانی آزمون شده و پس از اطمینان از ایستایی متغیرها، الگو برآورد می شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در دوره مورد بررسی، یکی از عوامل مهم و ریشه ای تاثیرگذار بر تورم، تغییرات نرخ ارز و به طورکلی سیاست های ارزی بوده است که سبب ایجاد یک تورم ساختاری در اقتصاد کشور گردیده است؛ بنابراین سیاست های ارزی اتخاذشده شامل تثبیت نرخ ارز در اقتصاد ایران، در دوره موردبررسی تورم زا بوده اند.
    کلید واژگان: سیاست های ارزی, تغییرات نرخ ارز, تورم, الگوی خودرگرسیونی برداری ساختاری (SVAR)
    Mehdi Yazdani*, Somayeh Zare
    Exchange rate policies and fluctuations in national currency play an important role in the stability of the macroeconomic environment as an economic objective of each country. The overall objective of this paper is to evaluate the effects of exchange rate changes on inflation in Iranian economy using quarterly time series data during 1379-1391 and a structural auto-regressive model (SVAR). Using quarterly data unit root test, stationary of time series has been tested in this study and then, the model has been estimated. In the period under review, the results of this study indicate that one of the most important factors and influencing on inflation is exchange rate fluctuations and generally exchange rate policies which has caused to a structural inflation in Iranian economy. Thus, adopted exchange rate policies in the economy including exchange rate integration policy and exchange rate stabilization policy, lead to inflation in Iranian economy.
    Keywords: Exchange Rate Policies, Exchange Rate Fluctuation, Inflation, Structural Vector Auto, regressive Model (SVAR)
  • Somayeh Zare, Mehrorang Ghaedi, Ramin Miri, Sven Heiling, Mojtaba Asadollahi, Ian T. Baldwin, Amir Reza Jassbi
    Euphorbia macrostegia or Persian wood spurge is one of the seventeen endemic plants of this genus in Iran. Three triterpenoids: 24-methylenecycloartan-3β-ol (1), butyrospermol (2) and cycloartenol (3) and three diglycerides: 1,2-di-O-α-linolenoyl-sn-glycerol (4), 1-O-linoleoyl-3-O-palmitoyl-sn-glycerol (5) and 1-O-α-linolenoyl-2-O-palmitoyl-sn-glycerol (6) were isolated from a hexane layer of methanol and dichloromethane extract of the aerial parts of Euphorbia macrostegia Boiss. The structures of all compounds were elucidated using different spectroscopy methods including, 1H NMR, 13C NMR, HSQC, HMBC, EI-MS and IR. The triterpenes and the unsaturated fatty acids moieties of the diglycerides isolated from the plant were reported previously to have analgesic, anticancer, bactericidal and antifungal activity. Here we show that E. macrostegia is a new source for the above mentioned biologically active compounds.
    Keywords: Euphorbiaceae, Euphorbia macrostegia, cycloartane triterpenoids, diglycerides of fatty acids
سامانه نویسندگان
  • دکتر سمیه زارع
    دکتر سمیه زارع
    استادیار روان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
  • دکتر سمیه زارع
    دکتر سمیه زارع
    دانش آموخته دکتری آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی،دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال