به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

yarmohammad ghasemi

  • فریبا پروانه، یارمحمد قاسمی*، علی باصری
    مقدمه
    حجاب و پوشش از موضوعات مهم جامعه شناسی فرهنگی هستند که در بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی، روانشناسی، دینی و معارف مورد بحث قرار می گیرند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی واکنش دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی شهر ایلام در برابر الگوی پوشش ملی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش گرندد تئوری روی دانشجویان دختر تمامی مقاطع تحصیلی دانشگاه علوم پزشکی ایلام انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند و با اخذ اطلاعات افراد با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گردید. داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی، تحلیل گردید.
    یافته ها
    تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه پاسخگویان در مقوله های پوشش کثرت گرایانه، پوشش انتخابی، بازنگری در سیاست پوشش و مقاومت فرهنگی دسته بندی گردید. نتایج نشان از بازنگری در سیاست های پوشش از طریق تدوین قوانین مرتبط با پوشش، سیاست گذاری مجدد حجاب، اجرای برنامه های فرهنگی و دوری از افراط و تفریط در وضع قوانین داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عکس العمل دانشجویان در مواجهه با الگوهای پوشش ملی انتقادی بود که بازنگری در سیاست های فرهنگی پوشش می تواند راه حل موثری در بهبود الگوهای پوششی باشد. با شناسایی الگوهای پوشش می توان مقاومت فرهنگی و موانع موجود را شناسایی کرد.
    کلید واژگان: الگوی پوششی رسمی, حجاب, گرندد تئوری, مطالعات کیفی, دانشجویان, شایستگی فرهنگی
    Fraiba Parvaneh, Yar Mohammad Ghasemi *, Ali Baseri
    Introduction
    The hijab is a significant subject in cultural sociology. It is explored across various disciplines, including social sciences, psychology, and religion. This research aims to assess students’ responses at Ilam University of Medical Sciences in Ilam City towards the national coverage pattern.
    Methods
    This study employed a qualitative and grounded theory approach, focusing on all female students at Ilam University of Medical Sciences. Participants were selected using purposive sampling, and data was gathered using semi-structured interviews. The collected data was then analyzed using a qualitative content analysis approach.
    Results
    Interview data from the respondents was analyzed and categorized into the following themes: Pluralistic Coverage, Selective Coverage, Revision of Coverage Policy, and Cultural Resistance. The results showed a revision in hijab policies manifested through the formulation of related rules, the re-politicization of the hijab, the implementation of cultural programs, and the avoidance of over-regulation.
    Conclusion
    The findings indicated that the students’ responses to national clothing patterns were critical, suggesting that revising cultural clothing-related policies could improve these patterns.
    Keywords: Official Cover Pattern, Hijab, Grounded Theory, Qualitative Research, Students, Cultural Competency
  • فاطمه هواس بیگی*، یارمحمد قاسمی، حبیب الله قادرمرزی
    زمینه

    آموزش چندفرهنگی یکی از موضوعات بسیار مهم در نظام های تعلیم و تربیت است و اهمیت این موضوع در جوامع چندفرهنگی و چندقومی بیشتر نمایان است.

    هدف

    هدف اصلی این پژوهش چگونگی مواجهه با آموزش چندفرهنگی از دیدگاه معلمان و دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان ایلام است.

    روش پژوهش: 

    پارادایم پژوهش از نوع تفسیری، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش گراندد تیوری و میدان مطالعه مشتمل بر معلمان دوره آموزش ابتدایی و دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان است. روش نمونه گیری، هدف مند و از نوع نمونه گیری نظری است. تعداد مشارکت کنندگان در پژوهش برابر با 28 نفر تا مرحله اشباع نظری برآورد شد. اطلاعات شرکت کنندگان در پژوهش مبتنی بر جنسیت، درجه تحصیلی و سابقه کار بود. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و تاکتیک مورداستفاده از نوع تحلیل محتوای پنهان بوده است. فرمت داده ها  نیز در قالب صوت بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد.

    یافته ها

    با بررسی داده های به دست آمده 341 مفهوم؛ 66 زیرمقوله و 30 مقوله حاصل شد و بر مبنای عناصر سه گانه مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین در ابعاد شرایطی، تعاملی و پیامدی دسته بندی شدند و مقوله هسته یا مرکزی تحت عنوان «اجتناب ناپذیری گفتمان آموزش چندفرهنگی» نام گذاری شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به آنچه معلمان در خصوص آموزش چندفرهنگی بیان داشتند می توان گفت معلمان دیدگاه مثبتی نسبت به آموزش چندفرهنگی دارند و آن را یکی از ضرورت های عصر حاضر می دانند.

    کلید واژگان: آموزش چندفرهنگی, معلمان, دانشجو &ndash, دانشگاه فرهنگیان, ایلام
    Fatemeh Havas Beigi *, Yarmohammad Ghasemi, Habib Allah Ghadermarzi
    Background

    Multicultural education is one of the most important issues in educational systems and the importance of this issue is more visible in multicultural and multi-ethnic societies.

    Aim

    The main purpose of this research is how to deal with multicultural education from the perspective of teachers and pre-service teachers of Farhangian University of Ilam.

    Methods

    The research paradigm is interpretive, the research approach is qualitative, the research strategy is grounded theory, the study field includes primary school teachers and pre-service teachers of Farhangian University of Ilam. The sampling method is purposeful and theoretical sampling. The number of participants in the research was estimated to be 28 until the theoretical saturation stage. The information of the participants in the research was based on gender, educational level and work experience. The data collection tool was a semi-structured interview and the tactic used was hidden content analysis. The data format was also in audio format. Three stages of Open,Axial and Selective coding were used to analyze the data.

    Finding

    By examining the obtained data, 341 concepts; 66 subcategories and 30 categories were obtained, and based on the three elements of Strauss and Corbin's paradigmatic model, they were categorized into conditional, interactive, and consequential dimensions, and the core or central category was named "the inevitability of multicultural education discourse".

    Conclusion

    According to what the teachers said about multicultural education, it can be said that teachers have a positive view of multicultural education and consider it as one of the necessities of the present age.

    Keywords: multicultural education, teachers, pre-service teachers, Farhangian University, Ilam
  • یارمحمد قاسمی، بهروز سپیدنامه *، فاطمه پرویزی

    طلاق فسخ قرارداد ازدواج بین زن و مرد است که به پیامدهای مختلفی منجر می‌گردد. طلاق برای زنان و مردان با دلالت‌های معنایی متفاوتی همراه است. این پژوهش درصدد مطالعه تجربه زیسته زنان از پدیده طلاق است. با توجه به ماهیت برساختی پدیده مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و با عنایت به این‌که شناخت تجربه زیسته زنان، مورد نظر بوده، روش تحقیق پدیدارشناسی است. جامعه هدف شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است. تعداد اطلاع‌رسان‌ها با توجه به اصل اشباع نظری 20 نفر می‌باشد. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه نیمه­ ساخت­مند است. یافته‌های به‌دست‌آمده موید آنند که وجه سلبی طلاق برای زنان شامل تالمات روحی، بحران استقلال، طرد اجتماعی و محدودیت‌های ازدواج مجدد است. وجه ایجابی طلاق شامل حمایت و پذیرش اجتماعی و استقرار و استمرار زندگی است. دلالت معنایی طلاق شامل دو مقوله متعارض طلاق به‌مثابه آزادی و طلاق به‌مثابه گرفتاری مجدد است. تعریف مرد از نظر زنان پیش از ازدواج و بعد از طلاق شامل دو خوانش متعارض مرد به‌مثابه شریکی استوار و مرد به‌مثابه شریکی متزلزل است. نتیجه به‌دست‌آمده گواه این است که نظارت شدید اجتماعی و داغ ننگ باعث طرد اجتماعی زنان مطلقه و پریشان‌حالی آنان گشته است.

    کلید واژگان: طلاق, تجربه زیسته, طرد اجتماعی, داغ ننگ, زنان مطلقه, ایلام
    Yarmohammad Ghasemi, Behrooz Sepidnameh *, Fatemeh Parvizi

    The extent of environmental degradation is increasing and environmental protection requires utilizing the cultural and social capabilities of human communities. The purpose of this study was to investigate the environmental citizenship of residents aged 18 and older in Shiraz and its relationship with social capital and socio-economic variables. The method of this research was a survey and the required information has been collected using a questionnaire. The study sample is 1045 residents of Shiraz who were selected using the Cluster Sampling Method. To evaluate the validity of the questionnaire, factor analysis was used, and to determine its reliability, the internal coordination of the instrument was used by Cronbach's Alpha Method. The results show that the variables of social capital, socio-economic status,  had a positive and significant relationship at the level of 99% with the environmental citizenship variable. There is a significant difference between the environmental citizenship status of the respondents according to their marital status. Married people have stronger environmental citizenship than others. In total, the independent variables explained 15.3% of the changes in the dependent variable of environmental citizenship. Environmental citizenship and social capital are synergistic. Strengthening social capital and its elements is important for strengthening environmental citizenship.

    Keywords: Absolute Women Divorce, Ilam, Lived Experience, Social Exclusion, Stigma
  • علی اسدی، خلیل میرزایی*، یارمحمد قاسمی، علیرضا محسنی تبریزی
    این مقاله با هدف بررسی نقش برنامه های سیمای ایلام در کنترل مخاطره پذیری اجتماعی جوانان، با روش ترکیبی انجام شده است. در گام اول و در بخش کیفی، روش پژوهش مصاحبه عمیق است. جامعه مطالعاتی شامل کارشناسان رسانه و مسایل اجتماعی، همچنین نمونه ای متشکل از 30 نفر از کارشناسان است که با شیوه نمونه گیری هدفمند اطلاعات محور انتخاب شده اند. مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند، کدگذاری و استخراج شدند که در نتیجه 24 کد توصیفی با 82 ارجاع از مصاحبه ها به دست آمد. در گام دوم پژوهش با رویکرد کمی، برازش مدل استخراج شده، با تکیه بر راهبرد پیمایش، با جامعه آماری جوانان 18 تا 39 ساله ساکن شهر ایلام به تعداد 43540 نفر و نمونه آماری 800 نفر، به روش نمونه گیری خوشه ای و انتخاب تصادفی ساده انجام گرفت. برازش مدل با تکیه بر رویکرد معادلات ساختاری، از طریق نرم افزار PLS مورد تایید قرار گرفت و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مولفه های استخراج شده نقش برنامه های سیمای ایلام در کنترل ریسک و مخاطره پذیری اجتماعی جوانان به صورت معناداری مورد تایید است. نقش برنامه های سرگرمی، نمایشی و آموزشی سیمای ایلام بیشتر بوده و برنامه های خبری نقشی نداشته اند. همچنین نتایج تحلیل مسیر 73/0 و سهم برنامه های سیمای ایلام در حد 32/0 بوده که به صورت مستقیم و در حد قوی بر متغیر وابسته تاثیر داشته است.
    کلید واژگان: برنامه های طنز, برنامه های آموزشی, برنامه های اخبار, برنامه های نمایشی, مخاطره پذیری اجتماعی جوانان
    Ali Asadi, Khalil Mirzaei *, Yar Mohammad Ghasemi, Alireza Mohseni Tabrizi
    This research was conducted to examine the role of Ilam TV programs in controlling the social risk-taking of young people, using a combined method. In the first step, qualitative part, the research method was in-depth interview. The study population consisted of media and social experts, from whom 30 people were selected by purposive sampling. After completing the process, the main categories were coded and extracted, resulting in 24 descriptive codes with 82 references from the interviews. In the second step of the research, with a quantitative approach, fitting the extracted model was done, based on the survey strategy, with a statistical population of 18-39 years old living in Ilam with 43,540 people from which 800 people were selected by cluster and simple random sampling. The fit model based on the structural equation approach was confirmed by PLS software. The results of confirmatory factor analysis showed that the extracted components of the role of Ilam TV programs in controlling the risk and social risk-taking of young people are significantly confirmed. The role of entertainment, drama and educational programs of Ilam TV was more and news programs did not play a role. Also, the results of route analysis were 0.73 and the share of Ilam TV programs was 0.32, which had a direct and strong effect on the dependent variable.
    Keywords: Comedy programs, Educational Programs, News programs, drama programs, Social risk-taking of youth
  • یارمحمد قاسمی*، فاطمه هواس بیگی، زهرا رضایی نسب
    هدف پژوهش حاضر بازسازی معنایی خودکشی از منظر زنان استان ایلام است و تلاش می کند با به پرسش نهادن این مسیله، روایتی بوم آور از مشکل خودکشی را در این سرزمین، ارایه نماید. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است؛ رویکرد پژوهش کیفی است، استراتژی پژوهش از نوع گراندد تیوری است و تاکتیک پژوهش از نوع تحلیل محتوای پنهان است. میدان موردمطالعه شامل تمامی زنانی است که از گذشته تاکنون، در قلمرو استان ایلام اقدام به خودکشی کرده اند. روش چگونگی انتخاب سوژه های مورد مطالعه بر مبنای نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری است که از نمونه گیری هدفمند برای گزینش افراد مورد مطالعه و از نمونه گیری نظری، برای تشخیص تعداد افراد یعنی محل داده های مورد نیاز و یافتن مسیر استفاده شده است. تعداد نمونه تا مرحله اشباع نظری برابر با 61 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که به صورت انفرادی با سوژه های موردمطالعه، انجام گرفته است. فرمت داده ها در قالب صوت بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری طرح نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شده است و در مرحله کدگذاری باز 165 مفهوم و در مرحله کدگذاری محوری 12 زیرمقوله و28 مقوله استخراج گردیده است. پس از باهم بینی مقولات تحقیق، مقوله هسته یا نظریه برآمده از مقولات تحت عنوان «تجربه مدرنیته بی قواره» نامگذاری گردید. بر مبنای این نظریه، مدرنیته بی قواره زیست جهان پیشین جامعه ایلام را دچار آشفتگی نمود و با ورود شتابان خود به آن بسترهای انشقاق اجتماعی و فرهنگی را فراهم و منشا آسیب ها و کجروی های اجتماعی شد که پدیده خودکشی زنان یکی از مصادیق آن است.
    کلید واژگان: خودکشی زنان, واکاوی معنایی, تجربه مدرنیته بی قواره, رویش نظریه (گراندد تئوری)
    Yarmohammad Ghasemi *, Fatemeh Havasbeygi, Zahra Rezaei Nasab
    The aim of the current research is to reconstruct the meaning of suicide from the perspective of women in Ilam province and by questioning this issue, it tries to present a comprehensive version of the problem of suicide in this country. The research paradigm is constructive and interpretive; The research approach is qualitative, the research strategy is grounded theory, and the research tactic is hidden content analysis. The field under study includes all women who committed suicide in the territory of Ilam province from the past until now. The method of selecting the subjects to be studied is based on purposive sampling and theoretical sampling. Purposive sampling is used to select the people to be studied and theoretical sampling is used to determine the number of people, i.e. the location of the required data and to find the path. The number of samples until the theoretical saturation stage was estimated to be 61 people. The data collection tool is a semi-structured interview that was conducted individually with the studied subjects. The data format is in audio format and for data analysis three stages of systematic coding of Strauss and Corbin were used and in the open coding stage 165 concepts were extracted and in the axial coding stage 12 subcategories and 28 categories were extracted. After comparing the categories of the research, the core category or the theory emerging from the categories was named as "the experience of modernity without a frame". Based on this theory, the unsteady modernity of the previous world caused turmoil in the society of Ilam and with its hasty entry into it, it provided the foundations of social and cultural division and became the source of social harms and injustices, of which the phenomenon of women's suicide is one of its examples.
    Keywords: women's suicide, semantic reading, the experience of unstructured modernity, development of theory (grounded theory)
  • یارمحمد قاسمی، بهروز سپیدنامه*، ناهید آذرنگ

    پژوهش حاضر به پویایی ارزش‌های بقاء و ابراز وجود در بین کارمندان ادارات شهر ایلام پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارمندانی است که در سال‌های 1357 – 1397 در ادارات شهر ایلام استخدام شده‌اند. روش نمونه‌گیری مطبق متناسب با حجم است حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر اساس پرسشنامه استاندارد اینگلهارت با عنایت به بوم‌آوری آن تهیه شده است. نتیجه ای که از بررسی یافته بدست آمد نشان داد که جنسیت و وضعیت استخدام در گرایش به ارزش‌های بقاء در بین کارمندان تاثیر داشته است و مردان بیشتر از زنان گرایش به ارزش‌های بقا دارند و وضعیت استخدام سایر نیز در گرایش به ارزش بقا موثر است . یافته ها همچنین نشان دادند که جنسیت، وضعیت استخدام، سطح تحصیلات و سن کارمندان در گرایش به ارزش‌های ابراز وجود تاثیر نداشته و فقط نگاه کارمندان نسل‌های دوگانه و نیز سابقه کار در گرایش به ارزش‌های ابراز وجودی تاثیر داشته و این اساس نسل دوم گرایش بیشتری به ارزش‌های ابراز وجود دارند و کارمندان با سابقه کار بیشتر نیزگرایش بیشتری به ارزش‌های ابراز وجودی نشان دادند .

    کلید واژگان: ارزش های بقا, ارزش های ابراز وجود, تغییر ارزش ها, تعلقات ارزشی دوگانه, مدرنیزاسیون. بیان مساله
    Yarmohammad Ghasemi, Behrooz Sepidnameh*, Nahid Azarang

    The present study examines the dynamics of survival and expression values ​​among employees of Ilam city departments. The statistical population of this study is employees who have been employed in Ilam city offices in the year (1357-1397). Sample sampling method was used according to population size. The sample size was estimated to be 384 people through Cochranchr('39')s formula. The data collection method is a questionnaire that was prepared based on Inglehartchr('39')s standard questionnaire with regard to its ecology. The results of the study showed that gender and employment status had an effect on the tendency to survival values ​​among employees, and men were more likely than women to tend to survival values, and the employment status of others was more effective in survival value orientation. The findings also showed that gender, employment status, education level and age of employees did not affect the tendency to express values ​​and only the view of employees of dual generations and work experience in the tendency to expressive values ​​and this basis the second generation is more inclined to There are expressive values, and employees with more work experience are more likely to show expressive values.

    Keywords: Survival Values, Expression Values, Value Change, Dual Value Relationships, Modernization
  • زهرا عبداللهی، نیر، پیراهری*، یارمحمد قاسمی، خلیل میرزایی

    تحلیل جوامع امروزی بدون لحاظ کردن مدرنیته ناممکن است. زیست جهان های انسانی در عرصه های گوناگون هنوز کمابیش در حال تجربه مدرنیته هستند. یکی از نهادهایی که از مدرنیته متاثر شده خانواده است. هدف این پژوهش مطالعه چگونگی تکوین ارزش های خانواده در شهر ایلام است. رویکرد مطالعه حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. برای نیل به این هدف با 32 نفر از زوجین دو دهه (1365-1375 و 1385-1395) ساکن شهر ایلام بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، مصاحبه نیمه ساخت یافته به عمل آمد، داده های مورد نظر جمع آوری و سپس با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی)، 110 مفهوم، 23 مقوله جزء و 27 مقوله عمده و در نهایت دو مقوله هسته ای استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد تفاوت در ارزش های خانواده میان دو نسل در شیوه همسرگزینی، سبک زندگی، تغییر در سنت های خانوادگی، فرزندمحوری و... است. خانواده، به سمت خانواده مدرن و شکننده در حرکت است. درنتیجه تغییر ارزش ها در خانواده وجود دارد که در چند دهه اخیر در ایلام تحت تاثیر فرایند مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته است. در این فرایند دگردیسی ارزش ها با محوریت کمرنگ شدن سنت ها اتفاق افتاده است. ارزش های سنتی (نسل گذشته) به حاشیه رفته و به جای آن ها ارزش های مدرن در خانواده ها جایگزین شده است.

    کلید واژگان: ارزش های خانواده, تغییرات, سنت ها, مدرنیته, نظریه زمینه ای
    Zahra Abdollahi, Nayr Pirahari *, Yarmohammad Ghasemi, Khalil Mirzaei

    Analyzing today’s societies is impossible without considering modernity. The human biospheres in various fields are still more or less experiencing modernity. One of the institutions influenced by modernity is the family. The purpose of this study is to study how family values develop in the city of Ilam. The approach of the present study is qualitative and based theory method. To achieve this purposel with 32 couples living in Ilam for two decades based on purposive and theoretical sampling; A semi-structured interview was conducted‚ The data are collected and then using a three-step coding process (open‚ axial and selective)‚ 110 concepts‚ 23 component categories‚ 27 major categories and finally two nuclear categories were extracted. Findings showed that the difference in family values between the two generations is in the method of choosing a spouse‚ lifestyle‚ change in family traditions‚ child-centered and etc. The family is moving towards a modern and fragile family. As a result‚ there is a change in values in the family‚ which in recent decades in Ilam has been affected by the process of modernity and its consequences. In this process‚ the transformation of values has taken place with the focus on the fading of traditions. Traditional values (previous generation) have been marginalized and replaced by modern values in families.

    Keywords: Family values‚ Changes‚ Modernity‚ Traditions‚ Grandd theory
  • مریم صیدخانی، یارمحمد قاسمی*، فاطمه هواس بیگی

    هدف پژوهش حاضر بازنمایی بعد اسلامیت و ایرانیت هویت ملی در محتوای کتاب های درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دوره ی ابتدایی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تحلیل شدند. یافته های این پژوهش، در بعد ایرانیت 6 مقوله ی اصلی و در بعد اسلامیت 13 مقوله بوده، که حاکی از آن است ایدیولوژی حاکم در قالب گفتمان مسلط در تالیف کتاب ها تاثیرگذار بوده است. همچنین نظر به اینکه زمینه ی کتاب های که مورد بررسی قرار گرفته اند از نظر محتوا فارسی است و باید به ادبیات فارسی مربوط به کشور ایران بپردازد اما این پیشینه ی پر بار ادبی به حاشیه رفته است. بازنمایی بعد اسلامیت حاکی از غالب بودن هویت اسلامی و اهمیت ویژه این بعد هویتی است؛ در نتیجه هویت ملی توازن خود را از دست داده و در معرض سوءگیری ایدیولوژیک قرار گرفته است.

    کلید واژگان: بازنمایی, کتابهای فارسی ابتدایی, هویت ملی, ایرانیت, اسلامیت
    Maryam Seyedkhani, Yarmohammad Ghasemi*, Fatemeh Havasbeigi

    The aim of this study is to represent the components of national identity in the content of Persian textbooks in primary education that the qualitative content analysis method with inductive approach has been used. Using purposive sampling method, all Persian textbooks of elementary course were analyzed. The findings of this study were 6 main categories in the Iranian dimension and 13 categories in the Islamic dimension, which indicates that the prevailing ideology in the form of dominant discourse has been effective in writing books. Also, considering that the context of the studied books is Persian in terms of content, and should deal with Persian literature related to Iran, but this rich literary background has been marginalized. Representation of Islamic dimension indicates the predominance of Islamic identity and the special importance of this dimension of identity; therefore, national identity has lost its balance and has been exposed to ideological bias.

    Keywords: Representation, Elementary Persian Books, National Identity, Iraniannity, Islamic
  • سمیرا نصیری*، یار محمد قاسمی، علی فیض الهی

    هدف:

     اساسی پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت مصرف‏فرهنگی زنان شهر ایلام در سال 1397است. روش بررسی این مطالعه بر اساس رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور مصاحبه ‏های نیمه ‏ساختارمند با 18زن 15 سال به بالا برمبنای نمونه ‏گیری هدفمند ساکن در شهر ایلام صورت گرفت که در طی آن زنان تجربیات خود را در این خصوص بیان نموده‏ اند. داده‏ های به دست آمده از این مصاحبه‏ ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته‏ ها: 

    3 سنخ از یافته‏ ها استخراج شد که می‏توانند دیدگاه زنان از پدیده مصرف‏فرهنگی را به تصویر کشند. این سنخ‏ها عبارتند از: مصرف‏ فرهنگی نمادین و هویتی، مصرف‏فرهنگی فراغتی و مصرف ‏فرهنگی اقتضایی-کاربردی.

    نتیجه

    یافته‏ های این مطالعه توانست تصویری روشن از دیدگاه زنان که همگی به نوعی پدیده مصرف‏ فرهنگی را تجربه نموده‏اند ارایه دهد. تجربیات زنان از این پدیده نشان داد که آن‏ها مصرف ‏فرهنگی را امری نمادین برای ابراز هویت خود در مقابل دیگران می‏دانند. زنان برای گذران اوقات فراغت، مصرفی منفعل دارند و مصرف‏ کالاهای ‏فرهنگی زنان در شهر ایلام برمبنای اقتضایی از شرایط زندگی می‏باشد. این نتایج مفاهیم مهمی را در عرصه مصرف‏ فرهنگی ارایه داده‏اند که می‏توان با استفاده از آن‏ها برنامه‏ هایی آموزشی برای جهت‏دهی درست مصرف‏ فرهنگی زنان تدوین نمود.

    کلید واژگان: مصرف‏ فرهنگی, اوقات‏ فراغت, پدیدارشناسی, مصرف‏ نمادین, مصرف‏ اقتضایی
    Samira Nassiri *, Yar Mohammad Ghasemi, Ali Feizolahi

    Identifying the cultural consumption of women in the city of Ilam in 1397 is the main objective of this study. The methodology used for this study was based on a qualitative and phenomenological approach. To this end, semi-structured interviews were conducted in the city of Ilam with 18 women aged 15 and over on the basis of targeted sampling. The data collected from these interviews were analyzed using the applied phenomenological approach. Three types of results were derived from interviews that could capture the viewpoint of women on the phenomenon of cultural consumption. These types are symbolic and identity cultural consumption, leisure cultural consumption, and adaptive-functional consumption. The experiences of women have shown that they consider cultural consumption as a symbolic expression of their identity. Women spend their leisure time passively, and the consumption of women's cultural products in the city of Ilam is a requirement of living conditions. These findings provide important principles in the field of cultural consumption that can be used to develop educational programs for the proper orientation of the cultural consumption of women.

    Keywords: Cultural Consumption, Leisure, Women, Phenomenology, symbolic consumption
  • یارمحمد قاسمی*، زهرا عزیزی، حسین مهدی زاده
    پژوهش حاضر در نظر دارد این مسئله را به پرسش بکشد که زنان روستایی چه درکی از توانمندی خود دارند. روش بررسی این سوال با رویکرد کیفی و با بهره گیری از روش گراندد تیوری است. جامعه مورد مطالعه شامل زنان روستایی ساکن در 11 روستای حومه شهر ایلام است؛ که بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان مورد مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته قرار گرفت. استراتژی تحلیل داده ها بر مبنای کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی بوده که محصول آن در یک مدل پارادایمی ترسیم گردید؛ بر این اساس تعداد 35 مفهوم و 11 مقوله به دست آمد؛ که نظریه مبنایی در مدل استخراج شده، هژمونی گفتمان جنسیتی است. بر مبنای این نظریه زنان روستایی مورد مطالعه با موانعی از قبیل بسته بودن سیستم اقتصادی، فقدان حمایت نهادی، عدم دسترسی به مراکز مشاوره ای و موانع فرهنگی برای توانمندی خود مواجه هستند.
    کلید واژگان: توانمندی, زنان روستایی, نظریه مبنایی, هژمونی گفتمان جنسیتی
    Yarmohammad Ghasemi *, Zahra Azizi, Hossein Mahdizadeh
    The present research intends to take this issue into the question that rural women have what perception of their empowerment. The research method is qualitative approach using grounded theory. The study population consists of rural women resident in 11 villages in the suburb of Ilam which is based on purposive sampling 30 of them were interviewed semi-structured. The strategy of data analysis is based on three-steps open coding axial and selective, which its product was drawn in a paradigmatic model. Accordingly, 35 concepts and 11 categories were obtained. Which basic theory in derived model is Hegemonic Discourse of Gender. According to this theory, studied rural women are encountered with obstacles such as closed economic system, lack of institutional support, lack of access to these centers and cultural barriers to their ability.
    Keywords: Empowerment, Rural Women, grounded theory, Hegemonic Discourse of Gender
  • یارمحمد قاسمی*، بهروز سپیدنامه، علی هاشمی
    این پژوهش با هدف مطالعه ذایقه مصرف موسیقی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام بر اساس پارادایم کیفی و به روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. از مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری داده ها و از مدل براون و کلارک برای تحلیل استفاده شده است. جامعه هدف شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه ایلام به تعداد 25 نفر و محدوده زمانی و مکانی پژوهش 9 ماهه اول سال 1397 در دانشگاه ایلام است. در این مطالعه نمونه یابی هدفمند (برای گزینش دانشجویان کارشناسی ارشد) بوده که درنهایت با 11 نمونه اشباع حاصل شد. در مراحل تحلیل تم، 17 تم فرعی و 4 تم اصلی شناسایی و تعریف شد. یافته های این مقاله الگویی خاص خود را نمایانده و زمینه فرهنگی و زمینه موسیقایی و به طور خاص بک گراند شنیداری افراد را زمینه ساز ذایقه مصرفی آنان نشان می دهد. به نحوی که دانشجویان موسیقی هایی را مصرف می کنند که پیشتر در کانون خانواده، مهمانی های فامیلی و جمع ها و پاتوق های دوستانه شنیده اند. درمجموع باید گفت که ذایقه مصرف موسیقی دانشجویان موردمطالعه، متاثر و متشکل از زمینه فرهنگی خاصه کیفیت مطالعه، دانش و آگاهی و نیز زمینه موسیقایی و به طور خاص بک گراند شنیداری آنان است. زمینه فرهنگی فقیر و ضعیف افراد، زمینه موسیقایی فقیر را به وجود آورده است که به نوبه خود سیالیت ذایقه موسیقایی را به دنبال داشته است. البته به تبعیت از بوردیو می توان ادعا کرد که ذایقه مصرف موسیقی نیز به نوبه خود زمینه فرهنگی و زمینه موسیقایی را بازتولید می کند.
    کلید واژگان: مصرف فرهنگی, موسیقی, ذائقه, دانشجویان, دانشگاه ایلام
    Yarmohammad Ghasemi *, Behrooz Sepidnameh, Ali Hashemi
    This research aimed to study the taste of music consumption among the M.A students of Ilam University based on the qualitative paradigm and using thematic analysis. The semi-structured interview tool was used for data collection and the Brown and Clark (2006) model was used for analysis. The target population includes all M.A students of Human Sciences at Ilam University in the last 9 months of 2018 that were 25 people. In this study, a sampling was targeted that finally saturation obtained with 11 samples. In the process of theme analysis, 17 sub themes and 4 main themes were identified and defined. The findings showed that the results of this study presented its special pattern and show the cultural context and musical context- in particular the auditory background as the shaper of their consumption tastes. As students’ consumption music that has already been heard at the family, family parties, friendly parties and hangouts. Therefore, auditory background can be a product of the cultural context of family, friends and relatives. Overall, the taste of music consumption of the studied students is influenced by the cultural context- in particular the quality of study, knowledge and awareness, as well as the musical context and, in particular, their auditory background. The poor and infirm cultural context of the people has created a poor musical background, which in turn has led to the fluidity of the musical tastes. According to Bourdieu, it can be claimed that musical tastes, in turn, reproduce the cultural and musical context.
    Keywords: Cultural Consumption, Music, taste, Students, Ilam University
  • بهروز سپیدنامه*، یارمحمد قاسمی، شهین آرین

    تقابل های دوگانه یکی از مفاهیم اساسی در نقد ساختارگرایی و پساساختارگرایی و نظریات زبان شناسی و نشانه شناسی است که در باورهای اساطیری و فرهنگی بشر ریشه دارد؛ نظریه ای که از زبان شناسی به مطالعات فرهنگی راه می یابد و سرانجام، در وضعیت پسامدرن به چالش کشیده می شود. کلود لوی اشتروس برای منطق اسطوره ازجمله ضرب المثل ها به ساختاری دوقطبی تقابلی قایل است. به عقیده او ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و درنهایت، این کنش ذهنی فراگیر به تقابل های دوگانه ای همچون طبیعت و فرهنگ و مفاهیمی از این قبیل منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر بازنمایی دوگانه های ارزشی در ضرب المثل های مردم ایلام است. با توجه به ماهیت برساختی پدیده مورد مطالعه، پارادایم تحقیق حاضر کیفی و روش مورد استفاده بازنمایی ازطریق تحلیل کیفی محتواست. میدان مطالعه پژوهش، کتب چاپ شده درخصوص ضرب المثل های مردم ایلام است که به منظور تکمیل اطلاعات از آگاهان کلیدی نیز بهره گرفته شد. این افراد از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با بهره از مصاحبه نیمه ساختمند از آنان پرس و جو شد. یافته های به دست آمده بیانگر آنند که دوگانه های ارزشی در ضرب المثل های مردم ایلام شامل تقابل های دوتایی کلی: عقلانی غیرعقلانی، جمعی فردی، پویایی/ ایستایی، عام گرایی/ خاص گرایی، نظم/ بی نظمی، تکوین سرمایه اجتماعی/ فرسایش سرمایه اجتماعی، اعتدال/ افراط، و عدالت/ ظلم است. این دوگانه ها شامل زیر مقوله های جزیی تری هستند که بیانگر جامعه ای اشباع شده از تعارض اند. تقابل های دوگانه مستخرج از یافته ها تا حد زیادی با متغیرهای الگویی تالکوت پارسونز هم خوانی دارند.

    کلید واژگان: تقابلهای دوتایی, ضربالمثل, ارزش اجتماعی, سرمایه اجتماعی, تعارض
    Behrooz Sepidnameh*, Yarmohammad Ghasemi, Shahin Arian

    Binary opposition is one of the fundamental concepts in the critique of structuralism, and post-structuralism as well as the theories of linguistics and semiotics which are rooted in the mythological and cultural beliefs. Binary opposition shifted from linguistics to cultural studies and was challenged in the postmodern condition eventually. Claude Levi-Strauss espouses a bipolar-oppositional structure to the logic of myth, including proverbs. In his view, the structure of the human mind to understand phenomena puts each continuum in a binary reciprocal polarity. This pervasive mental action will eventually lead to the binary opposition, such as nature and culture. The purpose of the present study, however, is to represent the value binaries in the proverbs of the Ilami people. Due to the reconstructural nature of the case study, the research paradigm was qualitative and the method used was qualitative content analysis. The data is the published books about the proverbs of the Ilami people and some key informants were asked to supplement the information. These people were selected through purposeful sampling and were questioned through semi-structured interviews. The findings indicated that the binary value of the Ilami proverbs includes the following general binary oppositions: rational/irrational; collective/individual; dynamism / stagnation; universalism / particularism; order/ disorder; social capital development/ social capital erosion; moderation/ extremism; and justice/ oppression. These binaries consist of more detailed subcategories that represent a society saturated with opposition. The binary oppositions derived from the findings are largely consistent with the Talcot Parsons model variables.

    Keywords: Binary oppositions, proverbs, social value, social capital, conflict
  • علی هاشمی*، یارمحمد قاسمی

    امروزه در حالی که اغلب مطالب درباره تحلیل های کیفی از یک دیدگاه نظری نوشته شده اند و بیشتر جنبه نظری دارند تا عملی، باید گفت که اغلب تازه کارها و حتی محققان دارای تجربه بیشتر با «نحوه» انجام تحلیل کیفی دست به گریبان هستند؛ به نحوی که توانایی پیاده سازی آموخته های نظری خود و انجام یک تحقیق ب را ه صورت عملی ندارند؛ بنابراین نیاز به راهنمای انجام پژوهش به صورت عملی و گام به گام به شدت احساس می شود. در این مقاله، مراحل مختلف انجام پژوهش به روش تحلیل تماتیک به صورت یک راهنمای گام به گام ارایه شده است. مبنای این کار، مقاله «انجام پژوهش به روش تحلیل تماتیک: راهنمای عملی و گام به گام برای یادگیری و آموزش پژوهشگران» ماگویره و دلاهانت بود که سعی شد با تغییر و تحولات لازم با فضای پژوهشی و درک فضایی پژوهشگران داخلی انطباق بیشتری بیابد. در نهایت این راهنمای عملی و گام به گام با یک نمونه کار عملی توسط نگارندگان تکمیل شد.

    کلید واژگان: تم, تحلیل تماتیک, روش های کیفی, آموزش عملی
    Ali Hashemi *, Yarmohammad Ghasemi

    Even though today much has been written about qualitative analysis from a theoretical perspective, it can be said that often novice, and even more experienced researchers, grapple with the ‘how’ of qualitative analysis so that they are not able to implement their theoretical knowledge and doing a research work practically. Therefore, it is strongly felt that the need for a guide to conduct research is practical and step-by-step. In this paper, the writers try to present the various stages of research through thematic analysis as a step-by-step guide. The basis of this work was the "Doing a Thematic Analysis: A Practical, Step-by-Step Guide for Learning and Teaching Scholars" co-author article by "Moira Maguire & Brid Delahunt", which has sought to adapt to the space of research and spatial understanding of domestic researchers by making the necessary changes, and with appropriate adjustments and completions. Finally, this practical and step-by-step guide has been completed with a practical work sample by the writers.

    Keywords: theme, Thematic Analysis, Qualitative methods, Practical Training
  • منصوره زارعان، یارمحمد قاسمی، شهناز صفربگی*، ام البنین چابکی

    مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی زنان با احساس امنیت آنان در شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به روش ترکیبی (کیفی - کمی) صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 18 سال به بالای ساکن شهر ایلام بوده و حجم نمونه در مرحله کیفی (20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی) و کمی (400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای) است. داده ها در مرحله اول (کیفی) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (کمی) با تدوین پرسشنامه به کمک استخراج گویه از مصاحبه های مرحله کیفی گردآوری شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوایی و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 92/0 و 72/0 به ترتیب برای پرسشنامه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو متغیر مشارکت اجتماعی و احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی (مشارکت عمومی، مشارکت سیاسی، مشارکت انجمنی) و احساس امنیت رابطه معنادار یافت شد.

    کلید واژگان: احساس امنیت, مشارکت اجتماعی, مشارکت عمومی, مشارکت سیاسی, مشارکت انجمنی
    Mansoureh Zaraan, Yarmohammad Ghasemi, Shahnaz Safarbegi *, Umm Albanin Chaboki

    The current study has been carried out in order to evaluate and investigate the relationship between women’s social participation and their sense of security in Ilam City. This descriptive analytical study uses a combination of qualitative and quantitative methods. The statistical population of the study includes all the 18-year-old and older women currently living in Ilam City and the size of the sample at the qualitative stage was 20 participants, selected using the snowball sampling method, and the size of the sample for the quantitative stage was 400 participants determined by Cochran’s formula and selected using multi-stage cluster sampling method. At the first stage, i.e. the qualitative stage, the required data were collected using a semi-structured questionnaire and at the second stage, i.e. the quantitative stage, the required data were gathered through a questionnaire designed by extracting items from the interviews of the qualitative stage. The validity of the questionnaires was determined using content validity and their reliability was measured using Cronbach’s alpha, which resulted in coefficients equal to 0.92 and 0.72 for the questionnaire on social participation and the questionnaire on sense of security, respectively. The obtained data were analyzed using SPSS software application. The findings of the study show that there is a significant relationship between the two variables of social participation and sense of security. Moreover, there is a significant relationship between various components of social participation, including public participation, political participation, and association participation, and sense of security.

    Keywords: sense of security, Social Participation, public participation, political participation, association participation
  • یارمحمد قاسمی*، شهناز صداقت زادگان، مالک ملکشاهی، بهرام پنجستونی

    هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نزاع و درگیری فردی در بین جوانان شهر ایلام است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان شهر ایلام بوده که از این جامعه نمونه ای به حجم 293 نفر برآورد شده و نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش تحقیق از نوع پیمایشی و تکنیک جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که اولا، 58 درصد جوانان شهر ایلام، میزان سرمایه اجتماعی را در سطح متوسط به بالا ارزیابی نموده اند. ثانیا، همبستگی بین سرمایه اجتماعی جوانان و نزاع ودرگیری آنان برابر با 257/0- بوده و دال بر این است که بین سرمایه اجتماعی جوانان و نزاع و درگیری آنان یک رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. همچنین، بین حمایت اجتماعی و نزاع درگیری فردی جوانان یک رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. به طوری که مدل رگرسیونی نشان داد، به میزان 8/4 درصد متغیرحمایت اجتماعی بر نزاع و درگیری موثر است. همچنین، بین مشارکت اجتماعی ونزاع فردی یک رابطه معکوس ومعناداری وجود دارد به طوری که مدل رگرسیونی نشان داد به میزان 9/3 درصد مولفه مشارکت اجتماعی بر نزاع ودرگیری فردی موثر است. با توجه به ضریب تعیین مدل رگرسیونی چند گانه، با مقدار 076/0 نشان می دهد که 6/7 درصد تغییرات متغیر نزاع و درگیری توسط سرمایه اجتماعی تبیین می شود. بنابراین، می توان اظهار داشت با افزایش سهم سرمایه اجتماعی، نزاع بین فردی کاهش چشم گیری را نشان می دهد

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, نزاع و درگیری, جوانان ایلام
    Yarmohammad Ghasemi, Sedaghat Zadegan Shahnaz, Malek Malekshahi, Bahram Panjsotouni

    The present article aims at reviewing the relationship between social capital and individual quarrel among the youth in Ilam city. The statistical population of the study was the youth of Ilam city where the sample size was 293 persons and the samples were selected using multistage cluster sampling. The research is of survey type and the data collection is fulfilled using a self-made questionnaire. The results of analyzing the findings firstly indicated that 58% of the youth in Ilam city rated social capital level at medium up to high level. Secondly, the correlation between the youth’s social capital and quarrel is -0.257, indicating that there is a significant and inverse relationship between youth’s social capital and quarrel. There is also an inverse and significant relationship between social support and youth individual quarrel. The regression model showed that variable of social support contributes to quarrel (4.8%). There is also an inverse and significant relationship between social participation and individual quarrel, with the regression model showing that the impact of the social participation constituent on individual quarrel is 3.9%. The coefficient of determination of multiple regression model with a value of 0.076 indicates that 7.6% of the variation of quarrel variable is explained by social capital. Thus, it can be argued that as the share of social capital increases, interpersonal quarrel declines dramatically.

    Keywords: social capital, quarrel, Ilam Youth
  • روح الله استاک، مهرداد نوابخش *، یارمحمد قاسمی
    امام خمینی (ره) در برابر اندیشه هایی که شعارهای نوگرایی، تحول پذیری، تجددطلبی، مطلق گریزی و ابطال پذیری را بیان می کردند، مدل نوینی از نظام سیاسی مطرح ساخت که بنیان و ساختار اسلامی را به همراه داشت و پایه های ساختارهای بین المللی را تغییر داد. این امر به روی کار آمدن نسل چهارم نظریه پردازان در عرصه بین المللی منجر شد که بر عامل فرهنگی تمرکز داشتند و در برابر نسل سوم نظریه پردازان که نسلی ساختارگرا و جبری بود، قیام کردند. این مقاله با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان با خوانش لاکلا و موفه به دنبال بررسی چگونگی مفصل بندی دال های سیاسی فرهنگی در گفتمان امام خمینی (ره) است. ادعای مقاله آن است که مفصل بندی بدیع دال های شناور در نظام های معانی مختلف و تلفیق دیدگاه های سنتی و مدرن و قرار دادن اندیشه های اسلامی مردم سالار به عنوان دال مرکزی باعث هژمونی گفتمان امام خمینی (ره) شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که در مرکز گفتمان امام خمینی (ره)، اسلام یک دین متعالی و مردم سالار بود که همه فضاها و زوایای زیستمانی بشری را دربرگرفته و دال های کلیدی چون تحول فرهنگی، فرهنگ پیشرو، آموزش، خودباوری و پیشرفت، آزادی، برابری، مشارکت همگانی، وحدت، امت واحده اسلامی، قانون، نقد غرب، روابط انسانی، انتظار مثبت و ولایت فقیه را آبستن معنا کرده است.
    کلید واژگان: امام خمینی (ره), مردم سالاری دینی, دال, تحلیل گفتمان, لاکلا و موفه
    rohola stack, mehrdad navabakhsh *, Yarmohammad Ghasemi
    Imam Khomeini, in opposition with the ideas expressing the slogans of modernism, transformation, reformism, absolutism avoidance, and falsifiability, introduced a new model of the political system that brought about the foundation and structure of Islam and changed the foundations of international structures. This led to the emergence of the fourth generation of theorists in the international field, which focused on the cultural factor, and rose up against the third generation of theorists who were constructivist and algebraic generation. This article, using discourse analysis theory and method, with Lacla and Mouffe's readings, investigates articulation of the political-cultural indications in the discourse of Imam Khomeini. The claim of the article is that the elaborate articulation of floating indications in different systems of meanings, combining traditional and modern views, and placing democratic Islamic thought as a central indication has led to the hegemony of the discourse of Imam Khomeini. The results of the analysis indicate that in the center of the discourse of Imam Khomeini, Islam was a transcendental and democratic religion that embraced all the spatial and angles of human life. It fertilizes key indications such as cultural change, leading culture, education, self-confidence, progress, freedom, equality, universal (general) participation, unity, united Islamic nation, law, western criticism, human relations, positive expectation, and Governance of the Jurist with meaning.
    Keywords: Imam Khomeini, Religious Democracy, Dahl, Discourse Analysis, Lacla, Mouffe
  • یارمحمد قاسمی، مهرداد نوابخش*، روح الله استاک

    هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل تفاوت هویت و جایگاه دال زن در گفتمان امام خمینی (ره) با گفتمان های پیشین در تاریخ ایران از عصر باستان تاکنون می باشد. جامعه آماری پژوهش متون تاریخی مربوط به هر دوره می باشد که بصورت هدفمند انتخاب شده و براساس نظریه گفتمان ارنستو لاکلا و شنتال موفه تحلیل شده اند. یافته ها نشان داد که گفتمان باستان هیچ هویت و شان انسانی برای زنان قایل نبوده و زن را به مثابه اشیاء مایملک مردان تصور می کرد. گفتمان سنتی با استناد به تفاوت نظام طبیعی در خلقت، وضعیت فرودست زنان نسبت به مردان را توجیه می کرد. گفتمان مشروطه بر اندیشه برابری زن و مرد تاکید کرده و سنت و مذهب در ایران را عامل عقب ماندگی زنان می پنداشت. نگرش گفتمان پهلوی به جایگاه زن، نگرشی ابزاری بود و فرهنگ مردسالار این گفتمان مانعی جدی برای تحقق وضعیت آرمانی زنان محسوب می شد. در گفتمان امام خمینی (ره) بر هویت انسانی زنان و مردان تاکید شده و این گفتمان خواهان جایگاه برابر و متناسب برای زنان از فرصت های اجتماعی است.

    کلید واژگان: هویت زن, گفتمان ایرانی, امام خمینی(ره)
    Yarmohammad Ghasemi, Mehrdad Navabakhsh *, Rohola Stack

    According to discourse theory, the world is the product of competition between different discourses. So the controversy between discourses is the driving force of history and political life of human societies and the rivalry between ancient, traditional, constitutional, Pahlavi, and Imam Khomeini's discourse about women signifiers is not exception of this law. This article, by adopting the theory and method of analyzing of discourse seeks to answer this question: what is the difference between the identity and position of the woman signifier in the discourse of Imam Khomeini with previous discourses in Iranian history? It is assumed that the discourse of Imam Khomeini, in contrast to previous discourses that have neglected either attention to religion or human beings mean and express women based on a universal identity consistent with Islamic-Iranian culture. The results of the analysis show that Imam Khomeini, while rejecting the schematic view of women in the Constitutional and Pahlavi discourses that influenced by the thought of modernity, directly and indirectly criticized the theoretical principle of traditional discourse about inequality between men and women and attempts to explain the humanity position of woman and equality of her right based on time- compatible understanding from the religion.

    Keywords: Female identity, Iranian discourse, Imam Khomeini
  • علی محمد سهراب نژاد *، علی گراوند، یارمحمد قاسمی
    ازرویکردهای نوین جامعه شناسی «سرمایه ی اجتماعی» است. در سایر علوم نیز به آن توجه شده، ارتباط اساس این رویکرد است. از آن به عنوان سرمایه ای در کنار سایر سرمایه ها (انسانی، مادی، فیزیکی و…) نام می برند. مولفه ها ی اصلی آن هنجارگرایی، اعتماد و مشارکت است. مفاهیم سرمایه ی اجتماعی را در نظرات اندیشمندان قدیم می توان یافت؛ ازجمله سعدی که به سبب سفرهای متعدد با زندگی جوامع عصر خویش آشنایی داشته است. گلستان بعنوان اثری تعلیمی- اخلاقی گزارشگر جامعه واقعی روزگار سعدی است. این مقاله مولفه ی مشارکت را در گلستان به شیوه ی اسنادی همراه با تحلیل محتوای کمی و کیفی بررسی نموده و نشان داده از بین شاخص های مشارکت، مشارکت اجتماعی بالاترین بسامد را داشته و از نظر نوع مشارکت، مشارکت ابزاری که ردپای انگیزه ها ی شخصی و کسب منفعت در آن است، دارای بیشترین بسامد می باشد. مشارکت برمبنای تقسیم کار در جایگاه دوم و مشارکت درون سویه که در آن انتظار کمک متقابل هست، سومین نوع مشارکت است. بسامد این مشارکت ها با توجه به واقعیت های پساهجوم غزنویان، سلجوقیان و مغولان که دنیای ویرانی مادی و معنوی زندگی اجتماعی ایرانیان است، طبیعی است. سپس مشارکت برون سویه و مشورتی نمود دارد. مشارکت بر اساس تقسیم کار دارای بسامد صفر است و این یافته با ویژگی های جامعه تمایز نیافته عصر سعدی همخوانی دارد.
    کلید واژگان: سعدی, گلستان, جامعه شناسی, سرمایه ی اجتماعی, مشارکت اجتماعی
    Ali Mohammad Sohrabnejad *, Ali Garavand, Yar Mohammad Ghasemi
    One of the approaches of sociology is . It has been noticed in other sciences too, communication is the base of this approach. It is named as a capital beside the other capitals( human, secular, physical and …). Its principle components are normativism, trust, and comm:::union:::. The concepts of social capital can be found in old thinker's opinions; amongst Sadi who was acquainted whit his time communities life because of several journeys. Golestan as a moral_ educational oeuvre is reporter of real society of Sadi. This paper has checked the comm:::union::: component in Sadi's Golestan predicatively with qualitative and quantitative content analysis and has shown that, of the of the comm:::union::: indices, social comm:::union::: has had the highest frequency and in terms of comm:::union::: type, tool comm:::union::: in which there is the personal incitation footmarks and taking the gain, has the most frequency. The comm:::union::: based on job repartition is in the secondary position and bound comm:::union::: in which there is expectance of mutual help is the third kind of comm:::union:::. The frequency of these comm:::union:::s regarding Saljukian, Ghaznavian, and Mugul's post invasion realities which is the moral and secular demolition world of Iraian social life is natural.
    Keywords: Sadi, Golestan, Sociology, Social Capital, Social Communion:
  • جابر مولایی، یارمحمد قاسمی، مهری مرادخانی
    جهانی شدن، پدیده ای است که در چند دهه گذشته جامعه جهانی را با شدت و ضعفی متفاوت تحت تاثیر خود قرار داده است. تاثیر این فرآیند می تواند موجب دگرگونی در فرآیند تولید و بازتولید هویت اجتماعی جوانان شود. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت اجتماعی جوانان شهر آبدانان است. جهت تبیین این مسئله، نظریه گیدنز مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان 15-29 ساله شهر آبدانان است. روش نمونه گیری مورد استفاده، خوشه ایچند مرحله ای است. نمونه آماری بالغ بر 400 نفر است. داده ها بر اساس پرسش نامه جمع آوری شدند و به کمک نرم افزارهای آماری spss و Smart-plsمورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که هویت اجتماعی در بین پسران و دختران متفاوت است و بین میزان بازاندیشی، ازجاکندگی، استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین، نحوه مدیریت بدن و میزان تغییر شکل صمیمیت با هویت اجتماعی جوانان رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد جهانی شدن و هویت اجتماعی جوانان وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که امواج مدرنتیه و به تبع آن، جهانی شدن ساختار فرهنگی - اجتماعی جامعه آبدانان را هم تحت تاثیر خود قرار داده است.
    کلید واژگان: ابعاد جهانی شدن, هویت اجتماعی و آبدانان
    Jaber Molaii, Yar Mohammad Ghasemi, Mehri Morad Khani
    The globalization is a phenomenon that has affected global society with different intensity and weakness in the last few decades. The effect of this process can be metaphasis in the production process and reproduction of social identity of youth. Therefore, the current study is to study the effect of globalization on Abdanan youth social identity. In order to explanation of the problem, Giddenss theory was used. The present research is a cross-sectional survey study method. The statistical population of the study included the youth ranging age of 15 to 29 years living in Abdanan city. Clustering multi-stage method was used for selecting the study sample. The sample consisted nearly of 400 subjects. The data were collected by using questionnaire and were analyzed by the softwares of smart-pls and SPSS. The findings of the research showed that the social identity of boys and girls is different and statistically, there is a meaningful relationship between youth social identity and the ratio of reflectivity, disembodiment, using modern communication and information technology, the kind of body management, and the amount of changing sincerity. Moreover, the structure model findings revealed that there is a meaningful relationship between globalization dimensions and youth social identity on the basis of this research findings, it can concluded that modernization waves and following that globalization have affected the social- cultural dimensions of Abdanan city people.
    Keywords: Globalization Dimensions, Social Identity, Abdanan City
  • علی گراوند*، علی محمد سهراب نژاد، یارمحمد قاسمی
    «سرمایه ی اجتماعی» از مفاهیم مهم جامعه شناسی است و درسایر علوم نیز به آن توجه شده، روابط اجتماعی اساس این رویکرد است و از آن به عنوان سرمایه ای در کنار سایر انواع سرمایه(انسانی، مادی، فیزیکی و غیره) نام می برند. سرمایه ی اجتماعی سه مولفه ی هنجارگرایی، اعتماد و مشارکت دارد. مبانی و اصول این نظریه در نظر اندیشمندان قدیم وجود داشته ؛ ازجمله سعدی بواسطه ی سفرهای متعدد و نشست وبرخاست با افراد مختلف، با زیر و بم زندگی جوامع عصر خویش آشنایی داشته و برای رسیدن به جامعه ی آرمانی نظریه ای جامع دارد که در بوستان آمده است. بوستان اثری تعلیمی- اخلاقی است و این پژوهش برای آشنایی با نظر اجتماعی سعدی، مولفه ی مشارکت را در بوستان به شیوه ی اسنادی همراه با تحلیل محتوا بررسی نموده و نشان داده که جایگاه بسامدی مولفه مشارکت در بوستان بعد از هنجارگرایی و اعتماد قراردارد. از بین شاخص های آن، مشارکت اجتماعی بالاترین بسامد را داشته و از نظر نوع مشارکت، مشارکت برون سویه که نشانه ی روابط عاطفی جامعه ی مطلوب سعدی است، دارای بیشترین فراوانی است و بعد از آن مشارکت درون سویه قرار می گیرد. مشارکت بر اساس تقسیم کار- مشارکت تخصصی- دارای بسامد صفر بوده است و این یافته با ویژگی های جامعه تمایز نیافته عصر سعدی همخوانی دارد.
    کلید واژگان: سعدی, بوستان, جامعه شناسی, سرمایه ی اجتماعی, مشارکت اجتماعی
    Ali Garavand *, Ali Mohammad Sohrabnejad, Yarmohammad Ghasemi
    Social Capital is one of the important sociological approaches and has been the concern of other sciences too. The basis of this approach is social relations which has been defined as a capital alongside other types of capitals ( human, material, physical, and etc). Social capital has three characteristics of normativism, trust, and cooperation. The basics and principals of this theory dates back to the ancient intellectual's views including Soidi who has introduced his comprehensive theory for the achievement of the utopian society found on his frequent journeys, interaction with different people, and familiarity with the nuances of his era's societies. Boostan is an ethical – educational work. Relying on familiarity with sadi's social ideas and using documentation method this research has qualitatively and quantitatively analyzed Sadi's participation feature in Boostan and revealed that Sadi's frequency of participation in Boostan lags behind trust and normativism characteristics. It revealed that social participation had thehighest frequency. Relying the types of participation, the outward orientation participation which is an indicator of affective relation in Sadi's desired society has the most frequency and is placed after the reciprocal cooperation. Participation based on responsibilities sharing the specialized participation showed no frequency and this findings is congruent with other indicative societies of Sadi's era.
    Keywords: Sadi, Boostan, Sociology, Social Capital, Social participation
  • نرگس شکربیگی، سهراب مروتی، یارمحمد قاسمی
    سرمایه اجتماعی از مهم ترین نظریات جامعه شناسی، مدیریت، علوم سیاسی و... در عصر کنونی است. این مفهوم با تسهیل روابط اجتماعی و کاهش هزینه های مبادلاتی کارآیی جامعه را بهبود می بخشد؛ از سوی دیگر وجوه گوناگونی مانند: اعتماد، هنجارها و شبکه را شامل می شود. پژوهش حاضر درصدد است تا با رویکرد تحلیلی توصیفی و با استفاده از روش، اسنادی و کتابخانه ای به تبیین و معرفی مهم ترین مولفه های ساختاری، شناختی و رابطه ای سوره حجرات بپردازد. این سوره، در برگیرنده آداب و اصول ارتباطی است که زمینه های ارتباط سالم را ترسیم می نماید. این مفاهیم، در برگیرنده مهارت های ارتباطی و موانع مخرب آن است. مولفه هایی که در این سوره بدان پرداخته شده، در سطح ساختاری، شناختی و رابطه ای؛ تقویت کننده سرمایه اجتماعی خواهد بود. مولفه هایی مانند؛ رعایت ادب و احترام، انجام تمام امور بر اساس معیارهای دینی، پیشی نگرفتن بر دستورات و تعالیم خدا و رسول اکرم (6) در حقیقت همان کنترل و نظارت دائمی افراد توسط خداوند متعال؛ انضباط اجتماعی، اخوت و برادری، وحدت و یکپارچه نگری، تحلیل و ریشه یابی صحت اخبار، موانع مختل کننده و سلبی مانند: سوظن، عیب جویی، غیبت، تمسخر، لقب گذاشتن بر دیگران...
    کلید واژگان: سوره حجرات, سرمایه اجتماعی, اعتماد اجتماعی, مولفه های سرمایه اجتماعی, قرآن کریم
    Narges Shekarbeygi, Sohrab Morovati, Yarmohammad Ghasemi
    Social capital is among the most important issues in sociology, management, political science, etc. in today's world. This concept can improve the society's efficiency through simplifying social relations and decreasing interchanging expenses. Meanwhile, it comprises some other features, namely trust, norms and network. The present study aims at explaining and introducing the most important structural, cognitive and correlative components of the sura Al-hujurat (The Chambers) using library and documentary method and descriptive- analytical approach. This sura incorporates communicative principles that can provide a healthy communicative environment. It contains communicative skills and its detrimental obstacles. The components mentioned here can boost social capital at structural, cognitive and correlative levels. Examples such as the observance of etiquette and civility, fulfilling things according to religious criteria, avoidance of surpassing Allah's and His Prophet's instructions are but the same as our being permanently under God's supervision. One must add other traits such as social discipline, fraternity, unity, assessing the news reliability, etc. to the list. Among detrimental obstacles we can refer to acts such as suspicion, faultfinding, backbiting, derision, and slander.
    Keywords: Sura Al-Hujurat, Social capital, Social trust, Social capital components, The Holy Quran
  • وحید قلی زاده قلعه عزیز*، یارمحمد قاسمی، حسین مهدی زاده
    پژوهش حاضر به منظور شناسایی و کشف انتظارات و دیدگاه های روستاییان نسبت به کیفیت زندگی انجام شده است. روش پژوهش حاضر روش کیفی با تاکید بر گراندد تئوری می‏باشد. روش نمونه‏گیری در این پژوهش نمونه‏گیری هدفمند از نوع نمونه‏گیری نظری است. برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شده است. برای تحلیل داده های این پژوهش، از روش کدگذاری سه مرحله‏ای بهره‏گیری شده است. مرحله‏ی اول، کدگذاری باز است؛ که در این مرحله مفاهیم مهم از هر مصاحبه استخراج گردیده است. در مرحله‏ی دوم که کدگذاری محوری می‏باشد، از تلخیص مفاهیم مقولات مهم بیرون کشیده شده که تعداد آنها 20 مقوله می‏باشد. سپس مقولات محوری در الگوی پارادایم که از 6 جزء (شرایط علی، پدیده، عوامل زمینه‏ای، عوامل مداخله‏گر، راهبردها و پیامدها) تشکیل شده است، جایگذاری شد و در نهایت در مرحله‏ی سوم یعنی کدگذاری انتخابی یا گزینشی، مقوله‏ی هسته یا مفهوم مرکزی «فرسایش کیفیت زندگی» استخراج شده است. این مقوله که به مثابه نظریه‏ی مبنایی است، همه‏ی مقولات محوری را در بر گرفته که دلالت بر فرسایش کیفیت زندگی در روستاهای مورد بررسی دارد.
    کلید واژگان: گراندد تئوری, فرسایش کیفیت زندگی, مقولات محوری, مقوله ی مرکزی
    Vahid Gholizadeh Ghale Aziz *, Yarmohammad Ghasemi, Hossein Mehdizadeh
    This research has been conducted to identify and explore villagers’ expectations and views about the quality of life around Urmia. To this end, a qualitative method has been employed with an emphasis on grounded theory. Sampling method in this research was purposeful and theoretical. Theoretical saturation was used for reaching sample saturation (20 cases in this study). To analyze the data of this study, a three-step coding method was used. The first stage is open coding in which important concepts were extracted from each interview. The second stage was axial coding in which 20 important extracted categories were summarized. Then the axial categories were put in the paradigm pattern which was comprised of six components of causal conditions, phenomenon, contextual factors, confounding factors, strategies and outcomes. Finally, in the third stage which was selective coding, the core category or concept of "life quality erosion" was extracted. This category, as the grounded theory, covers and explains all the axial categories surrounding the quality of life in rural areas.
    Keywords: Villagers, Grounded Theory, Erosion of Life Quality, Axial Categories, Core Category, Life quality
  • جواد علی بیگی، یارمحمد قاسمی، حسین مهدی زاده
    در مقاله حاضر تلاش شده با استفاده از شاخص های ذهنی، سطوح و اختلاف کیفیت زندگی در 9 سکونتگاه روستایی دهستان زنگوان تعیین شود و ارتباط آن با میزان جمعیت روستاها مشخص گردد. تحقیق حاضر بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس هدف از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه روستاهای دارای بیست خانوار و بیشتر دهستان زنگوان است. تعداد نمونه ها با بهره گیری از فرمول کوکران، تعداد 248 خانوار به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. شاخص ها و گویه های مورد در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T و تحلیل واریانس صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از نامناسب بودن وضعیت شاخص های کیفیت زندگی در روستاهای دهستان زنگوان دارد، به طوری که بر اساس دیدگاه های جامعه نمونه، کیفیت آموزش، کیفیت اوقات فراغت، کیفیت محیط مسکونی، کیفیت زیرساخت ها، کیفیت درآمد و اشتغال، کیفیت محیطی پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده اند. مولفه کیفیت سلامت و امنیت در حد متوسط است. همچنین، در این پژوهش رابطه معناداری مثبتی بین جمعیت و سطح کیفیت زندگی در روستاهای مورد مطالعه مشاهده گردید.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, شاخص های ذهنی, ارزیابی, نواحی روستایی, دهستان زنگوان
    Javad Alibeygi, Yarmohammad Ghasemi, Hossein Mahdizadeh
    In this paper, has tried by using a descriptive- survey method and with the aim of assessing quality of life in villages of zangvan rural district. This study is based on descriptive - analytical method & and on the basis of objective is of applied studies.The study's sample consisted of all villages with more than twenty household and village rust of zangvan rural district that using formula Cochran, and with method of stratified sampling, 238 households were selected as examples to answer the questionnaire. Indicators and items of the study with regard to the questions, the research goals and similar studies that have been done in Iran in four dimensions: economic, social and environmental factors have been chosen. Analyzed data from questionnaires conducted by SPSS software using T-test and ANOVA. The results Show that based on the views of community sample, the quality of education, quality recreation, quality residential environment, quality infrastructure, quality of income and employment, environmental quality were evaluated below average. The verify quality of health and safety is average Also, in this study were observed a positive relationship between population and the quality of life in the villages.
    Keywords: Quality Of life, Subjective Criteria, Evaluation, Rural Areas, Zangvan Rural Distric
  • مرضیه ارجاعی، همایون مرادنژادی، محمد سلاورزی، یارمحمد قاسمی
    پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش، توصیفی است که از میان روش های توصیفی از پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان با تجربه کاری درزمینه خوشه های کسب وکار بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 44 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسش نامه 9 ارزشی ال ساعتی گردآوری شد. متخصصان مرتبط با موضوع، روایی پرسش نامه را تایید کردند. پایایی پرسش نامه نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریس های تصمیم به دست آمده از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و نسخه 11 نرم افزار Expert choic، انجام شد. نتایج نشان دادکه، از میان معیارهای بررسی شده، معیار عوامل اقتصادی بیشترین و معیار زیرساخت ها کمترین اهمیت را برای ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام داشته اند.
    کلید واژگان: خوشه کسب وکار, کسب وکار روستایی, شهرستان چرام, تحلیل سلسله مراتبی
    Marziye Erjaee, Homayoon Moradnezhadi, Mohammad Salavarzi, YarMohammad Ghasemi
    The main goal of the current study was to identify and prioritize effective factors in creating enterprise clusters in Choram county using analytic hierarchy process (AHP). A descriptive-survey method was used for the study. Statistical population included experts who had field experience in the business clusters in Choram county. Purposeful sampling method was used and finally 44 experts were selected to complete the questionnaires. The instrument used for collecting data was structured interview using Al Saati nine order professional questionnaire. The validity of the questionnaire was determined by the expert opinions of the university professors and experts. The reliability of the questionnaire was assured by considering incompatibility of decision matrices due to the judgment of each respondent. The statistical software, SPSS 23 and Expert Choice 11 were used for analyzing data. According to considered criteria in this research, economic factor was the most important factor and infrastructure factor was the least important criterion for creating business clusters in Choram County.
    Keywords: Analytic hierarchy process, Business cluster, Choram township, Rural business
  • رجب رضایی فرهادآباد *، یارمحمد قاسمی، فاروق امین مظفری
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ رشته ای با انواع فرهنگ های دانشگاهی بر اساس رویکرد برگ کوئیست است. بدین منظور رابطه فرهنگ های دانشگاهی معرفی شده توسط برگ کوئیست با فرهنگ رشته ای در سه بعد 1. ایفای نقش محقق؛ 2. همکاری های دانشگاهی و 3. جو حمایتی برای فعالیت های پژوهشی و همچنین با دسته بندی علوم از نظر تونی بچر بررسی شده است. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل 690 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز است. به سبب احتمال تمایل اندک اعضای هیئت علمی در پاسخگویی به پرسشنامه ها و برای جلوگیری از افت تعداد نمونه، پرسشنامه ها در میان همه استادان پخش شد. در نهایت 156 نفر از اعضای هیئت علمی به پرسشنامه های فرهنگ های دانشگاهی (ACI) و فرهنگ رشته ای پاسخ دادند. آزمون تفاوت میانگین ها نشان داد که میان فرهنگ دانشگاهی حاکم بر دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی، دامپزشکی، مکانیک، برق، فیزیک و شیمی، همانند فرهنگ حاکم بر کل دانشگاه، فرهنگ مشارکت پذیر؛ دانشکده های انسانی و علوم اجتماعی، ادبیات و زبان های خارجی، کشاورزی، عمران و علوم پایه فرهنگ وکالتی و دانشکده ریاضی فرهنگ توسعه ای دارند. همچنین مشخص شد که فرهنگ مشارکت پذیر با ویژگی های بارزی همچون تولید و تفسیر دانش، پژوهش های مورد حمایت هیئت علمی، آزادی عمل دانشگاهی، امکان مطالعه استادان در حوزه تخصصی خود، تسلط عقلانیت و استقلال، فرهنگ حاکم بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام آشکار ساخت که ضریب تعیین مدل نهایی برای فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه تبریز 5/34 درصد بوده است
    کلید واژگان: استقلال, فرهنگ دانشگاهی, فرهنگ رشته ای, فرهنگ مشارکت پذیر, عقلانیت
    Rajab Rezaiefarhadabad*, Yarmohammad Ghasemi, Farough Amin Mozafari
    The aim of this study is to explore the relationship between disciplinary culture with other academic cultures. Following Bergquist we divide disciplinary culture into three dimensions of ascertained role, academic cooperation, and the atmosphere of supporting research activities. The research has been conducted by survey method and questionnaire technique. The statistical population of this study is composed of 690 faculty members in Tabriz University. The questionnaires were distributed among all faculty members and a number of 156 of them were returned. The findings indicate that there is a significant difference between the dominant academic cultures among faculties of Tabriz University. The production and interpretation of knowledge, supporting faculty research, academic freedom, a possibility for professors to study in their field of specialization, the dominance of rationality and autonomy, are known to be the main elements of the dominant culture named participative culture. Some other statistical findings are discussed.
    Keywords: disciplinary culture, academic culture, Bergquist, collegial culture, rationality, autonomy
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال