yousef vakili
-
هدف از این پژوهش شناسایی و رتبه بندی نقشهای مدیران منابع انسانی در حوزه سلامت و درمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها آمیخته (کیفی کمی) است. در بخش کیفی برای شناسایی نقشها از روش فراترکیب استفاده شده است. 177 سند از پایگاه های علمی معتبر جست وجو شد که بعد از غربالگری 87 پژوهش وارد تحلیل شدند. در بخش کمی برای رتبه بندی نقش های منابع انسانی از روش وزندهی آنتروپی شانون استفاده شد. ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها به کار رفت. مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر از مدیران منابع انسانی بخش سلامت و درمان بودند. تحلیل اسناد در گام کیفی منجر به شناسایی 7 نقش برای مدیران منابع انسانی شد؛ شامل نقش های توسعها ی، نقش کارکردی، نقش حامی و خدمت رسان، نقش های ارتباطی، نقش پیشران تغییر، نقش پژوهشگر، نقش های راهبردی. نتایج رتبه بندی نقش های منابع انسانی نشان داد توانمندسازی در نقش توسعه دهنده، تسلط در امور حرفه ای منابع انسانی در نقش کارکردی، پشتیبان کارکنان در نقش حامی و خدمات رسان، طراح برنامه و سیاستهای منابع انسانی، مشاور و تصمیم گیرنده در نقش راهبردی، شبکه ساز/ تیمساز در نقش ارتباطی، نوآوری در اجرای امور در نقش پیشران تغییر، و پیشبینی/ فرصتطلبجویی در نقش پژوهشگر رتبه نخست را دارند. بنابراین، به خط مشی گذاران و مدیران بخش سلامت و درمان توصیه میشود که متناسب با تغییرات محیطی به نقش های جدید مدیران منابع انسانی توجه داشته باشند.
کلید واژگان: آنتروپی شانون, سلامت و درمان, فراترکیب, مدیران منابع انسانی, نقشThe aim of this research is to identify and rank the roles of human resource managers in the field of health and treatment. The research is an applied study in terms of collecting data and a mixed method in terms of data nature. In the qualitative Section, the Meta-synthesis method was used to identify the role of human resource Managers. One hundred seventy-seven documents were searched from reliable scientific databases, and after screening 87 document were included in the analysis. The Shannon entropy weighting method was used to rank the roles of human resource managers. The questionnaire was used to collect data. The participants in the research were ten human resource managers of health and treatment. Analysis of documents in the qualitative phase led to the identification of 7 roles, including Developmental, Functional, and Change pioneer the qualitative phase led to the identification of 7 roles, including Developmental, Functional, Change Pioneer, Employees Advocate and Service Delivery, Communicational, and Strategic roles. The results of the ranking of human resources showed that empowerment in the role of developer, mastery in the professional affairs of human resources in the role of functional, support of employees in the role of Advocate employee advocate and Service Delivery, designer of human resources programs and policies, Advisor and decision maker in the role of strategic, networking/team-building in the role of communication, innovation in the implementation of affairs in the role of change pioneer and forecaster/opportunist in the role of the researcher were ranked first. Therefore, policymakers and managers of the health and treatment sector are advised to pay attention to the new roles of human resource managers in accordance with environmental changes.
Keywords: Role, Human Resource Managers, Meta-Synthesis, Health, Treatment, Entropy Shannon -
Journal of Innovation Management and Organizational Behavior, Volume:4 Issue: 1, Spring 2024, PP 149 -156Objective
Workforce diversity is an essential phenomenon in organizations. Statistics indicate a growing diversity among the workforce in Iran, particularly in terms of ethnic diversity. This study aims to examine work diversity through systematic review with an emphasis on Iranian Organizations.
MethodologyThis study employs the PRISMA method to review articles published on the management of diversity in organizations. Of the 140 identified Iranian and international articles, 59 relevant articles were selected. Most articles focus on gender diversity, and other causes of diversity, especially ethnic diversity, have received limited critical studies. Additionally, only a few articles address diversity management and its strategies in organizations, which represents a research gap.
FindingsThe research findings explored workforce diversity in four categories: the importance of diversity management; diversity management and communication; diversity management and organizational justice; diversity management and workforce productivity.
ConclusionThe literature review demonstrated that workforce diversity is considered inevitable not only due to its positive organizational outcomes but also because of legal and ethical requirements in our contemporary world. Furthermore, it can be argued that the performance of diversity management at the organizational level has been overlooked. Notably, most researchers in the United States and Western European countries adopt quantitative approaches, highlighting the significance of qualitative approaches.
Keywords: Diversity Management, Workforce Diversity, Iranian Organizations, Ethnic Diversity -
امروزه تجربیات کارکنان به عنوان یک مفهوم و رویکرد نوین در مدیریت منابع انسانی مطرح و توجه به آن برای موفقیت افراد و سازمان لازم و ضروری است. بدین منظور این تحقیق به دنبال شناسایی ابعاد و مولفه های تجربیات کارکنان است. این پژوهش از بعد مخاطب، بنیادی و از بعد هدف توصیفی و از بعد زمانی در دسته تحقیقات مقطعی قرار می گیرد. رویکرد این پژوهش آمیخته است. جمع آوری داده ها در بخش کیفی روش فراترکیب [i] و در بخش کمی روش دلفی فازی و تحلیل سلسله مراتبی است. در بخش کیفی پژوهش، به جستجوی نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی پرداختیم و از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو در فراترکیب استفاده کردیم. در این پژوهش کلیه مقاله های مرتبط مطالعه و برای تحلیل و کدگذاری هرکدام از ابعاد و مولفه های تجربیات کارکنان از روش تحلیل تم و نرم افزار مکس کیو دا بهره برده ایم. به منظور تعیین روایی بخش کیفی و فراترکیب از ابزار ارزیابی حیاتی گلین و روش روایی محتوا استفاده شده است. برای تعیین پایایی از روش پایایی همانندی و توافق بین دو کدگذار و محاسبه ضریب کاپا استفاده شده است. در بخش کمی پژوهش به منظور پالایش و تایید شاخص ها از تکنیک دلفی فازی بهره بردیم. در نهایت به منظور اولویت بندی یافته های پژوهش از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تجربیات کارکنان دارای 4 بعد و 14 مولفه است و بعد سازمانی با وزن 0.443 دارای بیشترین میزان اهمیت است. دستیابی به مدلی جامع با روش فراترکیب و دلفی فازی از نوآوری های این پژوهش است که می تواند الگویی برای سایر پژوهش ها باشد.
کلید واژگان: تجربیات کارکنان, الگوی تجربیات کارکنان, ابعاد تجربه کارمند, روش فراترکیب, دلفی فازیToday, employee experiences have gained recognition as a new concept and approach in human resource management, and their significance for the success of individuals and organizations cannot be overlooked. Hence, the objective of this study is to identify the dimensions and components of employee experiences. This research employs a descriptive design with a mixed-methods approach, combining qualitative techniques such as meta-synthesis and quantitative methods including fuzzy Delphi and analytic hierarchy process. In the qualitative phase, we conducted a systematic search in databases to achieve the research objective, employing a seven-step method developed by Sandelowski and Barroso for meta-synthesis. All relevant articles were reviewed, and the thematic analysis method was used to analyze and code each dimension and component of employee experiences with the assistance of MAXQDA software. The Critical Appraisal Skills Programme tool and content validity method were utilized to ensure the validity of the qualitative and meta-synthesis section. Reliability was assessed through the intercoder reliability method and the calculation of the kappa coefficient. In the quantitative section, the fuzzy Delphi technique was employed to refine and validate the indicators. Finally, the analytic hierarchy process was used to prioritize the research findings. The results reveal that employee experiences encompass four dimensions and fourteen components, with the organizational dimension being the most important, having a weight of 0.443. The development of a comprehensive model through the integration of meta-synthesis and fuzzy Delphi represented the innovative aspect of this research, which can serve as a framework for future studies.
Keywords: Employee Experience, Dimensions of employee experience, Employee Experience Model, Meta Synthesis Method, Fuzzy delphi -
نظر به اهمیت روزافزون سرمایه انسانی، ارزیابی و تحلیل وضعیت سرمایه های انسانی جهت تحقق اهداف سازمان امری حیاتی محسوب می شود. گزارش گری سرمایه انسانی در صنایع دفاعی ، که صنعتی سرمایه انسانی محور است، حایز اهمیت فراوانی است. بنابراین، نظر به نبود چارچوبی جامع برای گزارش گری سرمایه انسانی در صنایع دفاعی، این پژوهش چارچوبی اجرایی برای گزارش-گری سرمایه انسانی بر اساس استاندارد 30414 در این صنایع ارایه کرده است. این پژوهش از منظر فلسفی در دسته پژوهش های تفسیری و از نظر هدف توسعه ای-کاربردی بوده و برای شناسایی مقوله های اصلی و فرعی گزارشگری سرمایه انسانی از روش کیفی (روش تحلیل محتوای جهت دار) استفاده کرده است. ابزار گردآوری داده ها در فاز کیفی مصاحبه و مشارکت کنندگان در پژوهش که به شیوه هدفمند انتخاب شدند، شامل 15 نفر از مدیران منابع انسانی در صنایع دفاعی بودند. برای تحلیل داده های مصاحبه از کدگذاری بر اساس مقوله های استاندارد 30414 استفاده شده است. یافته های پژوهش منجر به ارایه چارچوبی برای گزارشگری سرمایه انسانی در صنایع دفاعی شد که دربردانده 9 بعد شامل(اصول اخلاقی و انضباطی، هزینه های سرمایه انسانی، تنوع سرمایه انسانی، فرهنگ سازمانی، ایمنی و سلامت، ثبات و بهره وری، استخدام و ترک خدمت، آموزش و توسعه، وضعیت اشتغال سرمایه انسانی)، 27 مولفه و 73 شاخص است. به علاوه، ضمن شناسایی ذینفعان داخلی و خارجی، ارزش های هر یک از آنها در صنایع دفاعی شناسایی شد. این چارچوب کمک شایانی به سنجش سرمایه انسانی در صنایع دفاعی و سایر صنایع مشابه خواهد کرد.
کلید واژگان: سرمایه انسانی, گزارش گری سرمایه انسانی, استاندارد ایزو 30414Due to the increasing importance of human capital as the most important asset of the organization, the evaluation and analysis of human capital through reporting is vital to achieving the objectives of the organization. the human capital report in defence industry, which is an industrial-based human capital industry, is also of great importance. Therefore. the lack of a comprehensive framework for reporting human capital in defence industry, this research provided an executive framework for reporting human capital based on the standard 30414. this research is an applie research from the philosophical perspective in terms of the purpose of development and has used qualitative method (content analysis method) to identify dimensions, components and indicators of human capital reporting. the data collection tool in the qualitative phase of interviews and participants in the study which were selected in the targeted manner, consisted of 15 hr managers in the defense industry. to analyze the data, coding has been used on the basis of standard 30414. the findings of the research led to a presentation of a framework for reporting human capital in the defence industry are including 9 dimensions (ethical and disciplinary principles, human capital costs, human capital diversity, leadership, organizational culture, safety and health, stability and productivity, hiring and leaving, training and skill development and capabilities, and employment status of human capital) and 27 components and 73 sub – components. in addition to identifying the internal and external stakeholders, the value of each of them in the defence industry was identified. this framework will help to measure human capital in defense and other similar industries.
Keywords: Human capital, Human capital reporting, ISO 30414 -
افشاگری تخلف (سوت زنی) اقدامی است که جامعه را از تخلفات سازمانی و سازمان ها را نسبت به رفتارهای انحرافی شخصی آگاه می کند. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی پیش آیندهای افشاگری تخلف (سوت زنی) به منظور تسهیل و ترویج آن در سازمان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها کمی است. جامعه پژوهش شامل4920 سند بوده است که 52 مورد آن با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 تحلیل شدند. پایایی کدگذاری از راه توافق داوران در کاربرد مفاهیم خاص برای کدگذاری متغییرها و پایایی سطح معنی داری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبه اندازه اثر بین دو فراتحلیلگر به دست آمد. یافته ها نشان داد که از بین پیش آیندهای افشاگری تخلف (سوت زنی)، 10 مورد (21 درصد) داری اندازه اثر بیشتر از 5/0، 16 مورد (33 درصد) داری اندازه اثر بین 3/0 تا 5/0 و 22 مورد (46 درصد) دارای اندازه اثر کمتر از 3/0 هستند بنابراین، متغیرهای عدالت سازمانی (683/0)، اعتماد به سرپرست (656/0)، ضمانت اجرایی برای مجازات رفتارهای غیر اخلاقی (590/0)، کانون کنترل درونی (581/0) و رهبری سازمانی (557/0) دارای اندازه اثر بالا، سابقه شغلی افشاگر (460/0)، موقعیت فرد متخلف (450/0)، شدت اخلاقی (446/0) و جدی بودن تخلف (384/0) دارای اندازه اثر متوسط همچنین ترس از تلافی (060/0-)، عاطفه مثبت (062/0)، وفاداری (130/0-)، رضایت شغلی (130/0) نیز دارای کمترین اندازه اثر هستند. از این رو، خط مشی گذاران و مدیران باید برای ترویج افشاگری تخلف (سوت زنی) در سازمان بر عوامل شناسایی شده تمرکز کنند.کلید واژگان: فساد اداری, افشاگری تخلف (سوتزنی), پیش آیندهای افشاگری تخلف, فراتحلیلWhistle blowing is an action that informs the society about organizational violations and organizations about personal deviant behaviors. Therefore, the purpose of this research is to identify and rank the consequences of whistleblowing in order to facilitate and promote it in the organization. This research is applied in terms of purpose and quantitative in terms of the nature of the data. The research population included 4920 documents, 52 of which were meta-analyzed using a non-random purposeful sampling method. Selected studies were analyzed using CMA2 software. Reliability of coding was achieved through the agreement of the judges in the application of specific concepts for coding the variables and the reliability of the significance level and effect size was achieved through the agreement in the calculation of the effect size between two meta-analysts. The findings showed that among the consequences of whistleblowing, 10 cases (21%) have an effect size greater than 0.5, 16 cases (33%) have an effect size between 0.3 and 0.5, and 22 cases (46 percent) have an effect size of less than 0.3. Therefore, the variables of organizational justice (0.683), trust in supervisor (0.656), executive guarantee for punishing unethical behavior (0.590) , internal control center (0.581) and organizational leadership (0.557) with high effect size, revealing work history (0.460), offender status (0.450), moral intensity (0.446) and seriousness Violation (0.384) has a medium effect size, fear of retaliation (-0.060), positive affect (0.062), loyalty (-0.130), job satisfaction (0.130) also have the lowest effect size. . Therefore, policy makers and managers should focus on identified factors to promote whistleblowing in the organization.Keywords: Administrative corruption, Whistle-Blowing, Antecedents of Whistle blowing, Meta-analysis
-
توان مندی رشد پیوسته و بالا در تولید و صادرات مواد غذایی موجب شده، صنعت غذایی در میان صنایع مختلف جهان جزء سه صنعت اول قرار گیرد. لذا استفاده و بهره گیری از ظرفیت های این صنعت در کشور ایران به دلیل توان صادراتی شرکت های ایرانی، می تواند ارزآوری بالایی را به همراه داشته باشد. در این مطالعه، ابعاد و مولفه های موثر بر بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی، از طریق «مرورسیستماتیک» مطالعات و تحقیقات شناسایی و طی سه مرحله به روش دلفی فازی به کمک 17 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مورد تایید نهایی واقع شد. این عوامل به صورت همگن در 3 رکن سازمان، محیط و فرد و 6 بعد ساختاری، مدیریتی، فرهنگی، فضای رقابتی، محیط نهادی صنعت و ویژگی های روانشناختی طبقه بندی گردید. سپس با نظرسنجی، از 107 نفر از مدیران صنایع غذایی که نمونه آماری پژوهش را تشکیل می دهند، 61 مولفه ی تاثیرگذار در بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط شناسایی شد که بر اساس نگرش آنان، قیمت رقابتی محصول، مهارت های ارتباطات بین المللی مدیر (دانستن زبان های خارجی)، وجود فرهنگ سازمانی صادرات محور در شرکت، شرکت در نمایشگاه های تخصصی بین المللی، پاسخ به سفارشات غیرمنتظره خارج از کشور، ساختار متناسب با بیمه، بانک، مالیات و نظام مالی پشتیبانی صادراتی از شرکت های صادرات محور و داشتن روحیه پیشگامی در مدیر، مهم ترین مولفه های تاثیرگذار در هر یک از این ابعاد بودند.کلید واژگان: بین المللی شدن زودهنگام, شرکت های کوچک و متوسط, روش دلفی فازی, صنایع غذاییIntroductionGlobalization is interpreted, on the one hand, as the integration of markets globally and, on the other hand, as the internationalization of companies. Internationalization, on the other hand, brings economic advantages of scale, higher revenue, fast investment, learning from export processes, and increased productivity for companies. Research on the internationalization of companies has led to the identification of unusual patterns due to the speed of international development and the diversity of market entry in different temporal and geographical dimensions. Thus, not only do early internationalization studies explain these patterns, but also companies can follow these patterns to achieve a fast-paced position in their entering international markets and expanding their world-class operations. In this research, the factors affecting the early internationalization of small and medium food companies in Iran are investigated, and the most important factors are identified and analyzed homogeneously in the form of six main dimensions. This is done through reviewing previous studies and interviews experts. Also, the structural, managerial, cultural, competitive and institutional environments of industries as well as their psychological characteristics are identified and classified. Then, after the completion of the questionnaire by the managers of food companies as the statistical population, the most important components of early internationalization are identified.MethodologyIn the present study, a mixed exploratory method (qualitative and quantitative) is used to conduct the research. In the qualitative method, by a review of the conducted studies, 68 components of early internationalization were identified. Then, by a survey of 17 industry and university experts in three stages, 61 components were selected through the fuzzy Delphi method. Also, based on the reports of the Trade Development Organization, the data of 149 food industry companies that had international activities were reviewed. Next, using the Morgan table, 107 companies were selected as a statistical sample, and the finalized components were distributed among them in the form of a questionnaire. After the analysis of the data by the SPSS software, the most important components influencing the early internationalization of small and medium companies in the food industry were identified.Results and DiscussionThe elements of early internationalization were classified into organizational, environmental, and individual types. The structural dimension consisted of 16 components, five of which (strategic resources and assets, company goals and strategies, competitive product price, brand reputation, and company size) were listed in the study conducted by Langst et al. (2014). In this dimension, most company goals and strategies were considered. Tradition (2019) classified the factors influencing the early internationalization of small and medium-sized enterprises into three dimensions including export incentives, export barriers, and company-specific factors. Also, the presence of companies in specialized international exhibitions, the existence of research and development, new production technology, and the size of the foreign market were mentioned in Scleukin’s research (2017) as the other factors of the early internationalization of small and medium companies. According to Methiosinite and Scelyokin (2015), the factors of early internationalization alone cannot lead the company to its goals and mission, but all the factors must be considered in a specific framework and specific classification. They also found that SMEs struggled to enter global markets due to a lack of resources and manpower, but early internationalization allowed SME executives to save the scale and gain access to new customers in markets. Foreigners can access new resources and overcome these limitations.ConclusionThe study showed that, accordance with theoretical literature, the framework of factors affecting the early internationalization of small and medium-sized food companies consists of organizational, environmental and individual domains as well as structural, managerial, cultural, competitive, institutional, environmental and psychological characteristics.According to the percentage of the respondents, the component of "competitive product price" from a structural point of view, the component of "competitive product price" from a managerial point of view, the component of "existence of export-oriented organizational culture" from a cultural point of view, the components of “attending international specialized exhibitions”, and the component of "responding to unexpected orders abroad" in terms of competitive environment, the component of "structure appropriate to insurance, banking, tax, export support and financial system" in terms of the institutional environment of the industry, and the component of "managerial leadership spirit" in terms of psychology gained the highest scores.The point to make about internationalization in Iran is the negligence of many modes of internationalization, especially early internationalization, and the over-focus of policymakers on exports. However, export is just one of the facets of internationalization. Opportunities such as production in the destination country, especially countries that have lower production costs and more manpower than Iran, representation and branching in foreign countries, direct supply of products, coalition strategies with foreign partners, and the transfer of material resources and technology should also be considered. In this regard, it is of significance to pave the way for the government and to support the foreign trade of domestic food companies to enter global markets. Based on the research findings, it is suggested that food industry companies be highly sensitivity in the choice of the destination countries, and give priority to advertising and sales promotion to rapidly and powerfully enter foreign markets, especially the markets of 15 neighboring countries, which include a market of 400 million people. The market research team conducted a comprehensive study on the taste, packaging model, foreign market traction, and halal food supply. The results help company management teams formulate an appropriate and comprehensive strategy for entering foreign markets and achieving a rapid international status.Keywords: Early internationalization, Small, medium enterprises, fuzzy Delphi method, Food Industry
-
زمینه و هدف
آموزگردی راهبردی است که می تواند به سازمان ها در زمینه تفاوت های نسلی کمک کند. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی مدل آموزگردی در سازمان های دولتی است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد:
روش انجام این پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد گلیزری نظریه داده بنیاد انجام شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و بعد از مصاحبه با 19 نفر از خبرگان، اشباع نظری حاصل شد. داده ها با استفاده از کدگذاری واقعی (کدگذاری باز و انتخابی) و کدگذاری نظری تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که آموزگردی به عنوان مقوله محوری، سیستم مدیریتی حمایتی، مدیریت منابع انسانی توانمندساز، ساختار سازمانی پویا، فرهنگ یادگیرنده، ویژگی های فردی و شخصیت مناسب آموزگردی، مهارت بین فردی، فرهنگ حمایتی جامعه به عنوان زمینه و شکل گیری نگرش مثبت به سازمان، توسعه توان حرفه ای و رهبری، بهبود عملکرد شغلی، شکل گیری جو مشارکتی و بهبود عملکرد سازمانی به عنوان پیامد شناسایی شدند.
ارزش/ اصالت پژوهش:
پژوهش حاضر توانسته است با بررسی ویژگی نسل های متفاوت کاری و همچنین مفاهیم مربی گری و مرشدی، مدلی جامع برای پیاده سازی آموزگردی در سازمان های دولتی ارایه نماید.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی:
بر اساس مدل ارایه شده به مدیران توصیه می شود با فاصله گرفتن از ساختارهای سلسله مراتبی و همچنین استفاده از افراد مناسب و آموزش آنها، زمینه تحقق آموزگردی را جهت کاهش شکاف نسلی در سازمان های دولتی فراهم نمایند.
کلید واژگان: تفاوت نسلی, مربی گری, مرشدی, آموزگردی, سازمان های دولتی, نظریه داده بنیاد کلاسیکPurposeMentern is a strategy that can help organizations in the field of generational differences. Therefore, for this purpose, the end of this study is to design a model of Mentern in public organizations.
MethodologyThis research was conducted using the Glacerian Grounded theory. Semi-structured interview was used to collect data, and after interviewing 19 experts, theoretical saturation was obtained. The data using actual coding (open and selective coding) and theoretical coding were analyzed.
FindingThe findings showed that mentoring as a core category, supportive management system, empowering human resource management, dynamic organizational structure, learning culture, suitable individual characteristics and personality of mentoring, interpersonal skills, supportive culture of society as a context and the formation of a positive attitude towards the organization, development of professional and leadership abilities, improvement of job performance, formation of cooperative climate and improvement of organizational performance were identified as outcomes.
Originality/ Value:
The present research has been able to provide a comprehensive model for the implementation of the mentern in public organizations by examining the characteristics of different working generations and the concepts of coaching and mentoring.
Recommendations:
According to the proposed model, managers are advised to distance themselves from hierarchical structures, and to use suitable people and train them to provide opportunities for the implementation of mentern in order to reduce the generation gap in public organizations.
Keywords: Generational Differences, Coaching, Mentoring, Mentern, Public Organizations, Classic Grounded Theory -
پژوهش، از لحاظ هدف کاربردی است که با روش کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون و با به کارگیری ابزار مصاحبه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران حوزه مدیریت منابع انسانی بانک مرکزی که دارای مدرک حداقل کارشناسی ارشد در حوزه های مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی بوده حداقل 5 سال سابقه فعالیت در این سازمان را داشته باشند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد که با 19 نفر مصاحبه صورت گرفته است. عوامل سازمانی، فردی، مدیریتی و محیطی به عنوان پیشایندهای مدیریت منابع انسانی دوسوتوان شناسایی شدند و حوزه های اکتشاف و بهره برداری جذب و استخدام دوسوتوان، آموزش و توسعه دوسوتوان، ارزیابی عملکرد دوسوتوان و جبران خدمات دوسوتوان به عنوان مولفه های مدیریت منابع انسانی دوسوتوان شناسایی گردید. برای اولویت بندی پیشایند ها و مولفه های دوسوتوانی مدیریت منابع انسانی از تکنیک های AHP و ARAS فازی استفاده می شود. نتایج محاسبات نشان داد عوامل حمایت و پشتیبانی مدیریت، تعهد مدیران و سبک های مدیریتی به ترتیب رتبه های اول تا سوم مهمترین عوامل موثر بر دوسوتوانی مدیریت منابع انسانی را کسب کردند. و آموزش تطبیق پذیر، تشویق به خودآموزی و به اشتراک گذاشتن آموخته ها از زیرمجموعه های مولفه آموزش و توسعه دوسوتوان بالاترین رتبه را کسب کردند.کلید واژگان: دوسوتوانی, مدیریت منابع انسانی, مدیریت منابع انسانی دوسوتوان, پیشایندها و مولفه های مدیریت منابع انسانی دوسوتوانThe Ambidexterity of human resource management refers to the ability of human resource management to discover and exploit talented employees. The purpose of this study is to identify the antecedents and components of ambidextrous human resource management and prioritize them. The research is applied in terms of purpose, which has been done with a qualitative method based on content analysis and using interview tools. The statistical population of the study includes human resource management experts and managers of the Central Bank of the Islamic Republic of Iran who have at least a masterchr('39')s degree in human resources management and organizational behavior and have at least 5 years of experience in this organization. To select the sample, the method of judgmental sampling and snowball was used, which was interviewed with 19 people. After analyzing the data obtained from the interview, organizational, personal, managerial and environmental factors were identified as preconditions for dual-power human resource management. The components of human resource management were identified. Fuzzy AHP and ARAS techniques are used to prioritize the antecedents and components of human resource management.The results of the calculations showed that the factors of support and support of management, commitment of managers and management styles were ranked first to third, respectively, the most important factors affecting the duality of human resource management. Adaptive education, encouragement of self-study and sharing of learnings from the sub-components of education and development of the two powers were the highest.Introduction In dynamic environments, Organizations must take advantage of processes that produce both efficiency and creativity (and therefore innovation) (ambidextrous capabilities). Therefore, companies must simultaneously learn different methods and create balance and integration between heterogeneous learning streams. Ambidexterity refers to the ability to perform two activities simultaneously: exploration and exploitation, efficiency and flexibility, and alignment and compatibility. Ambidexterity deals with organizations simultaneously pursuing conflicting goals such as exploration and exploitation, efficiency and flexibility, or service and sales. Human resource management systems significantly help to meet these heterogeneous demands and effectively apply the human resource system that balances efficiency and innovation. Lack of human resource management ambidexterity may lead to problems in development initiatives. Past research shows the necessity of ambidextrous human resource management to manage innovation initiatives and ongoing manufacturing processes successfully. The Ambidexterity of human resource management refers to human resource management's ability to explore and exploit talented employees. An ambidextrous human resource management connects innovative and traditional HRM practices and principles, and it is critical to ensure the sustainable coexistence of exploration and exploitation and is necessary to cross crisis boundaries and resolve tensions between the two.Materials and MethodsThe research uses a qualitative method based on thematic analysis and using interview tools. In addition, in terms of the research design, it is of mixed exploratory type. The qualitative approach is based on thematic analysis using interview tools. The study population includes human resource management experts and managers of the Central Bank of the Islamic Republic of Iran who have at least a Master's degree in human resources management and organizational behavior and have at least five years of experience in this organization—the method of judgmental sampling and snowball used to select the sample. After collecting the data, the researchers coded the notes and produced classes or concepts in three stages to understand the antecedents and components of ambidextrous human resource management. Key concepts are classified into three formats: basic themes, organizing themes, and global themes. In the following, to prioritize the factors affecting the ambidextrous human resources management and the ambidextrous human resources management components identified in the previous stage, fuzzy AHP and fuzzy ARAS techniques were used.Discussion and ResultsAfter analyzing the data obtained from the interview with the thematic analysis method, the antecedents and components of ambidextrous human resources management are placed in four categories. The analysis results of the precursors of ambidextrous human resources management were 21 Basic themes, five organizing themes, and one global theme, and the components of ambidextrous human resources management included 28 basic themes, four organizing themes, and one global theme. Organizational, managerial, individual, and environmental factors are the organizing themes of ambidextrous human resources management antecedents. In addition, the organizing themes of ambidextrous human resources management’s components include ambidextrous hiring and Recruitment, ambidextrous Training and development, ambidextrous performance evaluation, and ambidextrous Compensation.ConclusionsThe results of pairwise comparison among the main factors of ambidextrous human resources management’s antecedents showed that managerial aspects have the most weight in the ambidexterity of human resources management and organizational, environmental, and individual elements are in the following ranks in terms of the importance of impact on the human resources management ambidexterity. Among the sub-criteria of factors affecting the ambidexterity of human resources management, the most critical factors include management support, the commitment of managers, and management styles.The results showed that among the main components of ambidextrous human resource management, the training and development of human resources has the most weight and is the most crucial component in human resource management ambidexterity. Among the sub-criteria of ambidextrous human resource management components, Adaptive training, encouraging self-study, and sharing knowledge and flexibility of the compensation system received the highest ranks, respectively.Keywords: Ambidexterity, Human resource management, ambidextrous human resource management, Antecedents, components of ambiguous human resource management
-
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای پرسه زنی اینترنتی در سازمان جهاد دانشگاهی تهران صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد از نوع تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی نیز از روش فراترکیب استفاده گردید. به این منظور مطالعات انجام شده در زمینه پیشایندها و پسایندهای پرسه زنی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی معتبر طی سال های 2002 تا 2021 جمع آوری و بررسی شد که از میان آن ها 68 منبع برای تجزیه وتحلیل نهایی استفاده شدند. در بخش کمی به منظور غربال و تایید یافته های بخش کیفی از روش دلفی فازی بهره برده شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان خبره و متخصص سازمان جهاد دانشگاهی تهران بودند که 20 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بر اساس یافته های تحقیق پیشایندهای پرسه زنی اینترنتی در سه مقوله اصلی عوامل ساختاری، رفتاری و محیطی و پسایندها در دو مقوله پسایندهای مثبت و پسایندهای منفی شناسایی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند جهت بهبود مدیریت پرسه زنی اینترنتی کارکنان در محیط سازمان و جلوگیری از نتایج منفی و مخرب آن موثر باشد.
کلید واژگان: پرسه زنی در سازمان, پرسه زنی اینترنتی, اینترنت غیر کاریINTRODUCTIONThe invention of the Internet and the use of this phenomenon in organizations greatly helped business affairs. In addition to the role it can play, it may create major problems for organizations. For example, the Internet can provide an opportunity for employees to engage in non-work-related activities. Although non-work-related tasks were possible for employees before the invention of the Internet (such as reading newspapers, reading books, and talking on the phone), the Internet has increased this possibility by providing new conditions at the workplace. In other words, cyberloafing, a product of the age of communication technology, is an anti-productive deviant behavior against organizational norms that ultimately costs the organization.
THEORETICAL FRAMEWORK :
Aimed at clarifying the reasons for it, previous studies have been mainly focused on Internet browsing behaviors. Therefore, the current research emphasizes important points such as how cyberloafing occurs, how it spreads, and the consequences of this phenomenon for employees and organizations. This is an important topic for research because of the recent increase in per capita internet usage in the country. Accordingly, the main purpose of the current research is to identify the antecedents and consequences of employees' cyberloafing in the Academic Jihad Organization of Tehran.
METHODOLOGYThe current research is an applied study in terms of purpose, and in regards to the method, was a mixed study. In the qualitative phase, a 7-step meta-synthesis method was used to identify the antecedents and consequences of cyberloafing. Qualitative data were gathered from domestic and international databases, which were sampled using the criteria-based purposeful sampling method. Within-subject agreement strategy of two coders was used to determine the reliability of the qualitative data. In the quantitative phase, a multi-stage Fuzzy Delphi technique was used to screen and confirm the findings of the meta-synthesis. In this phase, the statistical population was comprised of the experts of the Tehran Academic Jihad Organization.
RESULTS & DISCUSSIONThirteen basic and 44 primary themes were identified and categorized into three components for antecedents of cyberloafing. Cyberloafing consequences were placed in four categories from 11 basic and 31 primary themes. Then, the fuzzy Delphi method was used to obtain the opinions of experts and specialists to confirm the identified components. The factors of confronting the organization, finding friends, and having few interactions with colleagues were confirmed as antecedents, while the factor of improving work relations was removed due to low importance. The second round of fuzzy Delphi reaffirmed the components of the first round. The antecedents of cyberloafing have been classified into three categories of structural, behavioral, and environmental factors. The negative consequences of cyberloafing were divided into two categories of organizational and personal damage. However, at the same time, the results showed that internet browsing could sometimes bring positive outcomes for organizations. If cyberloafing happens temporarily during long and exhausting working hours can recover the employees' strength and energy.
CONCLUSIONS & SUGGESTIONS :
The results of the current research indicated that the expansion of social networks, the ease of employees' access to the Internet, and the lack of adequate monitoring and accurate evaluation of employees can increase cyberloafing. However, surfing the Internet during working hours can be a way to escape from the employees' mental conflicts caused by the economic pressures governing society. Moreover, the mismatch of working conditions with the physical and mental characteristics of employees, which is the result of the lack of meritocracy in recruiting employees, can cause a lack of motivation in performing assigned tasks. Another important factor is employees' extremism in cyberloafing, which may be the result of the lack of appropriate socialization or an undesirable organizational culture. On the other hand, the employees' desire to increase information and self-awareness can be considered a positive motive for surfing the Internet during working hours that increases their abilities and creativity. In summary, the research results helping organizations' managers in dealing with employees' cyberloafing are as follows. First, the structural, behavioral, and environmental aspects of cyberloafing can increase managers' awareness of this phenomenon. Second, the cyberloafing consequences are not necessarily harmful to the organization but may lead to personal growth, development, and recovery. Third, managers should examine and analyze the factors affecting this phenomenon in the environment of their own organization based on their employees' emotions and feelings.
Keywords: loafing in organization, cyber loafing, Non-working internet -
زمینه و هدف
امروزه محیط فعالیت سازمان ها، به طور مداوم در حال تغییر است؛ از این رو برای غلبه بر این شرایط متغیر، مدیران باید دایم بر شایستگی ها و مهارت های خود بیفزایند. مدیران در بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و برای غلبه بر کاستی ها و تحول های پیش رو، باید از دانش و مهارت های جدید برخوردار باشند. بنابراین، توسعه فردی ضرورتی حیاتی برای مدیران محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر، ارایه الگوی توسعه فردی مدیران راهبردی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است.
روشاین تحقیق از نظر هدف توسعه ای است و در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد. پژوهش حاضر با روش تحلیل تم انجام شده است. بدین منظور با 30 نفر از مدیران ارشد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت.
یافته ها:
بر اساس یافته ها، شش بعد برای توسعه فردی شناسایی شد که عبارت اند است از: شایستگی دانشی، نگرشی، ارتباطی، حرفهای، رهبری و معنوی. همچنین، دو دسته اقدام برای توسعه فردی مدیران راهبردی شناسایی شد که یکی روش های دانش محور و دیگری روش های مهارت محور است. افزون بر این، مجموعه ای از پیشایندهای فردی، سازمانی و محیطی و پیامدهای فردی و سازمانی برای توسعه فردی مدیران راهبردی شناسایی شد که مجموعه این متغیرها در قالب الگویی ارایه شده است.
نتیجه گیری:
نتایج تحقیق نشان داد که مدیران راهبردی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با استفاده از اقدام های دانش محور و مهارت محور توسعه فردی، می توانند شایستگی های خود را ارتقا دهند و به نتایج مطلوب در سطح فردی و سازمانی دست پیدا کنند.
کلید واژگان: توسعه فردی, شایستگیهای مدیران, مدیران راهبردی, روش های توسعه, بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامیBackground & PurposeToday, the activity scope of organizations is constantly changing, therefore, to overcome these changing conditions, managers must constantly increase their competencies and skills. Managers in Mostazafan Foundation are not exempt from this rule, and to overcome the shortcomings and upcoming developments, they must have new knowledge and skills. Accordingly, personal development is vital for managers. The purpose of this research is to provide a model of individual development of strategic managers of the Mostazafan Foundation.
MethodologyThis research is developmental in terms of purpose and is a qualitative research. The present research was conducted using the theme analysis method. For this purpose, a semi-structured interview was conducted with 30 senior managers of the Mostazafan Foundation who were selected purposefully. The interviews continued until theoretical saturation was reached.
FindingsBased on the findings, six dimensions for personal development including knowledge, attitude, communication, professional matter, leadership, and spiritual competence were identified. Additionally, two categories of actions for personal development of strategic managers including knowledge-oriented and skill-oriented methods were found. Besides, a set of individual, organizational, and environmental drivers as well as individual and organizational consequences for the individual development of strategic managers were identified. Then, the set of these variables was presented in the form of a pattern.
ConclusionThe results of the research suggested that the strategic managers of the Mostazafan Foundation can improve their competencies and achieve desirable results at the individual and organizational level by using knowledge-based and skill-based measures of individual development.
Keywords: Individual development, competences of managers, Strategic managers, development Methods, Mostazafan Foundation -
زمینه و هدف
در جهان امروزی، کارکنان دارایی مهمی برای سازمانها به حساب میآیند.سازمانها بایستی بتوانند کارکنانشان را، در زمینه سرمایهگذاریهایی که به منظور فضای رقابتی انجام میدهند، همراه کنند و تنها راهی که در این زمینه وجود دارد، دلبسته کردن آنها به شغل شان است. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی الگوی دلبستگی شغلی کارکنان در صنعت بانکداری است.
روش شناسی:
پژوهش حاضر مبانی فلسفی تفسیری داشته و جهت گیری آن توسعه ای است. رویکرد این پژوهش استقرایی و از روش کیفی برای انجام آن استفاده شده است. نوع پژوهش میدانی و استراتژی نظریه داده بنیاد مورد استفاده بوده است. نمونه گیری نظری از طریق مصاحبه با 10 مدیر صنعت بانکداری در کرمانشاه به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد. طبقات کدگذاری باز با انجام کدگذاری محوری به یکدیگر پیوند داده شدند و برای شکل دادن تیوری داده، در طی کدگذاری انتخابی پالایش شدند.
یافته هایافته های پژوهش در قالب مدل پارادایمی دلبستگی شغلی کارکنان به عنوان مقوله محوری (سرزندگی، فدایی شدن، مجذوب شدن، مطرح شدن)، شرایط علی (الزامات-منابع شغلی، منابع سازمانی، منابع فردی و منابع معنوی)، عوامل زمینهای (ملاحظات فرهنگی، ملاحظات فنآورانه، ملاحظات سیاسی، شرایط جمعیتی و اجتماعی، ملاحظات اقتصادی و قوانین فرادستی بانک)، شرایط مداخله گر (برند سازمانی)، راهبردها (استراتژی سازمانی تخصصی، استراتژی فردی یا غیرسازمانی، استراتژی توانمندسازی) و پیامدها (الزامات-منابع شغلی و منابع سازمانی، منابع فردی-معنوی) طراحی شده است.
نتیجه گیریمدل ارایه شده می تواند راهنمایی برای برنامه ریزی استراتژیک مدیران در صنعت بانکداری باشد که با تحقق مفهوم پردازی دلبستگی شغلی کارکنان از مزایای آن بهره مند شوند.
کلید واژگان: دلبستگی شغلی کارکنان, صنعت بانکداری, نظریه داده بنیادBackground and PurposeIn today's world, employees are an important asset for organizations, organizations must be able to involve their employees in the investments they make in order to compete in a competitive environment and only one way What exists in this field is to attach them to their job. Therefore, the purpose of this study is to design an E.E model for employees in the banking industry.
MethodologyThe present study has interpretive philosophical foundations and its orientation is developmental. The approach of this research is inductive and a qualitative method has been used to do it. The type of field research and Grounded Theory stra. of the foundation have been used. Theoretical sampling was done through interviews with 10 managers of the banking industry in Kermanshah as participants in the study. The open coding classes were linked together by axial coding and refined during selective coding to form a theory.
findingsFindings are designed in the form of a paradigm model of E.E as a Central category (Vigor, Dedication, Absorption, Being Known), Causal Conditions (Job Demands-Res., Organizational, Individual, Spiritual Res.), Contextual factors (Cultural con, technological con., Political con., demographic and social con, economic con. and the bank's superior rules), Intervening conditions (Organizational Brand), Strategies (Specialized Organizational, Individual or Non-Organizational, Empowerment Stra.) and Consequences (Job Demands-Res. & Organizational, Individual & Spiritual Res.).
ConclusionThe proposed model can be a guide for strategic planning of managers in the banking industry to benefit from the realization of the concept of E.E.
Keywords: Employee Enagement, Banking Industry, Grounded Theory -
تعارض منافع مرکز ثقل بسیاری از جرایم اقتصادی است. برای مدیریت تعارض منافع، نخستین قدم ارایه تعریف دقیقی از این مفهوم است. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش پهنه کاوی سعی بر آن دارد تا تعاریف متعدد مطالعات صورت گرفته در این حوزه را ترکیب کند. ابزار گردآوری داده ها مراجعه به مطالعات تعارض منافع در حرفه مدیریت دولتی بوده است. ابزار تحلیل داده ها در وهله اول تعیین شاخص های کیفی برای ارزیابی مطالعات و در وهله دوم تحلیل محتوای جهت دار بوده است. یافته های پژوهش بیانگر وجود چهار گونه تعارض منافع برای یک کارگزار دولتی است: منفعت مالی کارگزار دولتی، منفعت غیرمالی کارگزار دولتی، منفعت مالی اطرافیان و منفعت غیرمالی اطرافیان. مادامی که صرفا به منفعت مالی کارگزار دولتی توجه شود، بررسی سایر گونه های ذکرشده در سیستم قانون گذاری، اصلاحات و نظارت های ساختاری مورد غفلت قرار می گیرد. در صورتی که سیستم قانون گذاری یا اصلاحات و نظارت ساختاری به موقعیت های مالی کارگزار دولتی توجه کند، بیش از نیمی از موقعیت های تعارض منافع کارگزار دولتی به دست فراموشی سپرده می شود. مدیریت تعارض منافع زمانی در ریل گذاری مناسب قرار می گیرد که تعریف جامع و مانعی از آن ارایه گردد؛ مسیله ای که هسته مرکزی پژوهش حاضر را شکل داده است.کلید واژگان: تعارض منافع, سنخ شناسی, پهنه کاوی, کارگزاران دولتیConflicts of interest have been at the heart of many recent economic crimes. The first step in the management of conflict of interest is to provide a clear and exact definition of the term. This study attempts to coalesce various definitions of the term utilizing scoping review methodology. The data collection tool was a reference to studies conducted based on the conflict of interest in the field of public administration. For data analysis, the qualitative indicators were identified in order to examine the conducted studies. The study identifies four main types of conflict of interest for public sector agents: financial interest of a public sector agent, non-financial interest of a public sector agent, financial interest of relatives, and non-financial interest of relatives. As long as the financial interest of the government agent is the focal point, the analysis of other types of conflict of interest in legislation system, reforms, and structural observation is overlooked. If legislative system and structural reforms limit themselves to the financial interest of the government agent, more than half of the conflict of interest cases of the government agent will be neglected. The management of conflict of interest will be on a right track once a comprehensive definition of the term is presented, a feature which forms the main concern of this paper.Keywords: Conflict of interest, Typology, Scoping Review, Public Sector Officials
-
زمینه و هدف:
امروزه موج خروشان تغییرات به سمت سازمان ها روانه شده است و کسب مهارت لازم جهت رویایی با این عنصر شتابنده اجتناب ناپذیر است. در این برهه زمانی، آماده سازی مدیران برای مواجهه با تغییرات کنونی، محور تمرکز بحث های توسعه سازمانی است. بر این اساس، در این پژوهش به ارایه الگوی پیش کنشگری مدیران بانک های توسعه ای پرداخته می شود.
روش شناسی:
مطالعه حاضر از نقطه نظر هدف، بنیادی و از لحاظ استراتژی های پژوهش، توصیفی-اکتشافی است که با رویکرد کیفی انجام شده است. روش گردآوری داده ها، میدانی و به طور خاص از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. مشارکت کنندگان به صورت قضاوتی هدفمند انتخاب شدند و انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. همچنین، داده های پژوهش با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد طی سه مرحله باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.
یافته هابر اساس تحلیل داده های پژوهش، تعداد 119 کد باز شناسایی شدند که در قالب 42 زیرمقوله و 15 مقوله اصلی تلفیق گردیدند که در نهایت در 6 طبقه اصلی متشکل از شرایط علی، پدیده مرکزی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها جانمایی شدند.
نتیجه گیریتعمیق، تامل و ارج نهادن بر مفاهیم خودابتکاری، آینده پژوهی و تغییر گرایی ضمن تمرکز بر توانمندسازی روانشناختی و توسعه درگیری شغلی کارکنان می تواند به تحکیم و ترویج رفتارهای پیش کنشگرایانه در بانک های توسعه ای بیانجامد.
کلید واژگان: پیش کنشگری, رفتار کاری پیش کنشگرانه, خودابتکاری, آینده پژوهی, تغییرگراییBackground & PurposeNowadays, a wave of changes is directed towards organization and gaining the necessary skills to deal with this accelerating element is inevitable. At this point in time, preparing managers to deal with current change is the focus of organizational development discussions. Accordingly, in this study, the proactive model of development bank managers is presented.
MethodologyThe present study is fundamental from the point of view of purpose and is is descriptive-exploratory in terms of research strategy, which has been done with a qualitative approach. Field method was used to collect data and in particular semi-structured interview tools have been used to collect data. Participants were selected by purposeful judgment and the intrviews continued until the theoretical saturation stage was reached. Also, research data were analyzed using the grounded theory approach in three stages: open, axial and selective.
FindingsBased on the analysis of research data, 119 open codes were identified, which were combined into 42 subcategories and 15 main categories, which were finally located in 6 main categories consisting of causal conditions, central phenomenon, background condition, intervening conditions, strategies and consequences.
ConclusionDeepening, reflecting on and respecting the concepts of self-innovation, futurism and changeism while focusing on psychological development and the development of employee job involvement can strengthen and promote proactive behaviors in development banks.
Keywords: Proactiveness, Proactivr work behavior, Self-innovation, Futures Studies, Transformationalism -
برندسازی شخصی کارمند نقش مهمی در راستای نیل به توفیق روزافزون در فضای کسب وکار دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران انجام شده است. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری و رویکرد آن، استقرایی می باشد. از نظر جهت گیری کلی از نوع مطالعات توسعه ای و به لحاظ ماهیت روش از نوع پژوهش های اکتشافی است. در این پژوهش از روش داده بنیاد نظام مند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی خبره در حوزه برندسازی و برندسازی شخصی و سرپرستان، مشاورین، معاونین و مدیران فعال در صنعت بیمه کشور در شهر تهران بودند که با مباحث برندسازی شخصی آشنایی داشتند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. کفایت نمونه گیری با روش نمونه گیری نظری محقق شد که پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 7 نفر از اساتید دانشگاهی و 18 نفر از خبرگان صنعت بیمه اشباع نظری حاصل و گردآوری داده ها متوقف گردید. یافته های پژوهش که بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد، نشان داد که در مجموع 110 مفهوم از داده های گردآوری شده حاصل شد و از طریق کدگذاری تبدیل به 35 مقوله فرعی و در نهایت 6 مقوله اصلی در رابطه با موضوع اصلی پژوهش گردید. ابعاد برندسازی شخصی کارمند به عنوان مقوله محوری را می توان در 6 بعد جایگاه یابی برند شخصی کارمند، توانمندی ادراکی، توانمندی ارتباطی، توانمندی رفتاری، توانمندی حرفه ای - تخصصی و توانمندی اخلاقی یا ارزشی طبقه بندی کرد که برگرفته از 35 مفهوم می باشد.کلید واژگان: برندسازی شخصی, برندسازی شخصی کارمند, صنعت بیمه, روش داده بنیادEmployee personal branding plays an important role in achieving increasing success in the business environment. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing employee personal branding model in Iran's Insurance Industry.The research paradigm is interpretive and its approach is inductive. In terms of purpose, it is applied-developmental studies and in terms of the nature of the method, it is exploratory research. In this research, the method of systematic Grounded was used. The statistical population of the study were expert university professors in the field of Branding and personal branding and supervisors, consultants, deputies and active managers in the insurance industry in Tehran who were familiar with the topics of personal branding. Snowball sampling method was used for sampling, which is an unlikely method. Adequacy of sampling was achieved by theoretical sampling method, which was performed after conducting semi-structured interviews with 7 university professors and 18 experts that with the theoretical saturation data collection was stopped. The research findings obtained based on the three stages of open coding, axial and selective. Totally, 110 concepts of the collected data was obtained and through coding was transformed into 35 sub-categories and finally 6 main categories related to the main research topic. The dimensions of employee personal branding as a central phenomenon can be classified into 6 dimensions of Employee personal brand positioning, perceptual ability, communication ability, behavioral ability, Professional-specialized ability and insight or value ability, which are taken from 35 concepts.Keywords: personal branding, Employee Personal Branding, Insurance Industry, method of Grounded
-
Background
Many countries face critical challenges due to shortage and maldistribution of human resources for health (HRH). An HRH observatory can be used as a mechanism to monitor HRH issues and facilitate evidence-based decision-making. This study aims to identify the essential elements of an HRH observatory for Iran.
MethodsThis qualitative study was conducted through semi-structured interviews with 30 key informants over two months since May 2019. Purposeful and snowball sampling methods were used. Each interview lasted a minimum of 60 min. Data analysis was performed using the content analysis approach.
ResultsThe essential elements for integrating HRH information were categorized into the following themes: organizational structure, partnership, prerequisites for implementing HRH observatory, data management, and evidence-informed policymaking. Our results propose a national HRH observatory for Iran consisting of steering, technical and research boards, and also stakeholders' and research networks under the governance of the ministry of health and medical education (MOHME). It is required to make a comprehensive plan in several steps and arrangements based on the country's situation. The stakeholder's network was identified based on their role in HRH development and production of information and evidence. The main aim of the HRH observatory considers monitoring trends in patterns of the HRH for evidence-based decision-making and policy development. Our results propose an evidence development network consisting of a national HRH Research Center (HRHRC) and a cooperative network formed by several medical universities.
ConclusionWe provide a comprehensive approach to establishing a national HRH observatory. We consider the HRH observatory as a cooperative initiative among key stakeholders to produce knowledge in order to improve human resource policymaking. The proposed HRH observatory model emphasizes networking and stakeholder involvement.
Keywords: Health Workforce, Human resource for health, Information system, Observatory -
Background
Currently, in organizations, customer satisfaction and focus on successful sales are not enough to improve the organization’s assets and maintain a competitive position in the market. Therefore, companies should adopt the necessary measures and strategies to attract and preserve effective human resources. Without the power of efficient human resources, an organization is unable to create transformation, development, and excellence and achieve a strategic model and the set goal. For this purpose, there should be management that leads the organization and creates an efficient structure for the production of human resources. Brand human resources management is a differentiation in the core of human capital management strategy.
ObjectivesThe main function of brand-based human resources management is to attract potential workforce outside an organization and maintain talent within an organization. Human resources management can play an important role in the success of an organization’s branding; however, it has received less attention.
MethodsThis study aimed to explore the perception of the concept of brand-based human resources and to present its dimensions and components; in terms of purpose, data collection, and data certainty, this study was applied-developmental, descriptive, and exploratory, respectively. The statistical population included written sources or texts related to brand-based human resources management that were available. Moreover, the sampling method in this study was purposeful.
ResultsThe main findings of this study included identifying the dimensions and components of brand-based human resources management in 17 basic themes, 8 organizing themes (components), and 3 comprehensive themes (dimensions).
ConclusionsBased on the findings of this study, it is possible to evaluate companies’ brand-oriented level of human resources management. Accordingly, action is taken to plan to improve weak aspects.
Keywords: Pharmaceutical Companies, Human Resources Management, Dimension, Component, Brand-Based Human Resources Management -
در مدل های موجود درزمینه مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی، مولفه رهبری به طور شایسته دیده نشده است. به عبارت دیگر، مولفه رهبری در مدل های مذکور با مفهوم و گستره آن در مبانی نظری مدیریت رفتار سازمانی سازگاری ندارد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی کشور با تمرکز بر نقش پیشران رهبری است. روش شناسی این پژوهش علم طراحی می باشد. در اجرای مراحل علم طراحی، 240 منبع درزمینه ادبیات موضوع مدیریت عملکرد (در سطح سازمان) و رهبری مطالعه شد و منابع منتخب مرور، طبقه بندی و تحلیل مضمون شدند. پس ازآن براساس نتایج اولیه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان مدیریت عملکرد در سازمان های بخش دولتی انجام پذیرفت. خبرگان با روش نمونه گیری گلوله برفی با درنظرگرفتن شرایط علمی، تجربی و ادراکی برگزیده شدند. سپس تحلیل مضمون نهایی انجام پذیرفت و مدل هدف استخراج شد. در مدل پیشنهادی مولفه ها در سه سطح طبقه بندی شده اند: در سطح فوقانی، مدل مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی کشور شامل 10 عنصر است. در سطوح دوم و سوم، رهبری به ترتیب مشتمل بر 3 بعد و 14 زیرمولفه است: ویژگی ها و صفات رهبری (5 زیرمولفه)، ابعاد رفتاری رهبری (5 زیرمولفه)، زمینه درقالب خنثی کنندگان و جانشینان رهبری (4 زیرمولفه). نتایج پژوهش موید ضرورت گنجانیدن عوامل مذکور در مدل فعلی کشور است.
کلید واژگان: عملکرد, مدیریت عملکرد, سازمان بخش دولتی, رهبری, علم طراحیModels for public sector organizations performance management have ignored the role of leadership. In other words, there is no consistency between leadership in performance management models and its concept in the theoretical foundations of organizational behavior management. Thus, this research aims to design a model for Iranian public sector organizations performance management with an emphasis on leadership as a driver. The methodology of this research is design science. First, 240 literature sources on performance management (at the organizational level) and leadership were reviewed, classified and thematically analyzed. The same process was followed for semi-structured interviews with experts. Experts were selected by snowball sampling technique according to scientific, experimental and perceptual conditions. Then, using thematic analysis, a new performance management model based on leadership as a driver was designed. The proposed model categorized the components into three levels: ten elements for the first level (performance management main components) and at the second and third levels, leadership consists of 3 dimensions and 14 sub-components, respectively: leadership traits (5 sub-components), leadership behaviors (5 sub-components), context in the form of leadership neutralizers and substitutes (4 sub-components). It is necessary to pay attention to these components in the Iranian public sector organizations PM model.
Keywords: Performance, Performance Management, Public sector organization, Leadership, Design science -
یک دهه از استقرار و اجرای نظام مدیریت عملکرد فعلی سازمان های بخش دولتی ایران براساس ضوابط قانون مدیریت خدمات کشوری، سپری می شود؛ اما آسیب شناسی علمی و جامعی از این نظام منتشر نشده است. اگر عارضه ها و نارسایی های احتمالی نظام کنونی در کنار یکدیگر جای گیرند و استمرار یابند موجب شکاف های عمیق عملکردی خواهند شد، ازاین رو، هدف این پژوهش آسیب شناسی نظام مذکور است. در اجرای پژوهش، نخست مبانی نظری مدیریت عملکرد (در سطح سازمان) مطالعه شد و منابع منتخب مرور، طبقه بندی و تحلیل مضمون شدند. پس از آن براساس مضامین استخراج شده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان مدیریت عملکرد در سازمان های بخش دولتی کشور انجام پذیرفت. خبرگان مذکور با لحاظ شرایط علمی، تجربی و ادراکی به شیوه گلوله برفی شناسایی شدند. سپس تحلیل مضمون داده های مصاحبه ها به روش استقرایی انجام پذیرفت و آسیب شناسی محقق شد. در این مرحله 500 کد به داده ها اختصاص پیدا کرد. یافته های پژوهش مشتمل بر یک مضمون فراگیر (آسیب های نظام مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی کشور)، 6 مضمون سازمان دهنده (آسیب های عمده شامل: مشکلات مربوط به برنامه ریزی، نارسایی های قانونی و زمینه ای، مشکلات تخصصی و ضعف بینش، مشکلات مربوط به تعارض منافع، نارسایی های اجرایی و لجستیکی، مشکلات نظری در مدل کنونی) و 55 مضمون پایه (عارضه های فرعی) است با لحاظ تنوع، تعدد و گستره آسیب های مذکور بجاست که اقدامات اصلاحی، با مشارکت تخصص های متنوع در حوزه دانش مدیریت انجام پذیرد. برخی اصلاحات در داخل نظام مذکور امکان پذیر می باشند ولی بعضی دیگر نیازمند بهبود در دیگر زیرسیستم های نظام اداری هستند.
کلید واژگان: عملکرد, مدیریت عملکرد, سازمان بخش دولتی, آسیب شناسی سازمانیAbout a decade has passed since the establishment and implementation of the current performance management system of Iranian public sector organizations according to the criteria of the Civil Service Management Act. Nevertheless, this system has not been scientifically and comprehensively pathologized. Since the possible failures and shortcomings of the current system will cause deep performance gaps if they are placed together and continue, so the purpose of the present research is the pathology of the mentioned system. First, the literature on performance management (at the organizational level) was studied and the selected sources were reviewed, classified, and thematically analyzed. Then, semi-structured interviews with nineteen performance management experts in public sector organizations were conducted based on the extracted themes. Experts were identified by snowball technique considering scientific, experimental and perceptual conditions. Subsequently, inductive thematic analysis of the interviews data and pathology were performed. In this phase, 500 codes were assigned to the data. Findings of this research include a global theme (the failures of mentioned system), 6 organizing themes (major failures including planning problems, legal and contextual deficiencies, proficiency problems and poor insight, conflict of interest problems, executive and logistical deficiencies, theoretical problems in the current model) and 55 basic themes (minor failures). Considering the variety, multiplicity and scope of the mentioned failures, corrective measures should be taken with the participation of various specialties in the field of management knowledge. Some reforms are possible within this system, while others require improvements in other subsystems of the Iranian administrative system.
Keywords: performance, Performance Management, Public sector organization, Organizational pathology -
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل علی عوامل موثر بر شکل گیری پدیده فراموشی سازمانی در سازمانهای دولتی با استفاده از معادلات ساختاری بود. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی (غیر آزمایشی) و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزیی است. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر شامل مدیران و کارشناسان سازمانهای دولتی در شهر تهران بودند. براساس فرمول کوکران 234 نفر از مدیران و کارشناسان سازمانهای دولتی در شهر تهران به عنوان نمونه آماری تحقیق با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه استاندارد هوانگ و همکاران (2018) و ییه و همکاران (2020) استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که که ضریب تاثیر مدیریت دانش و نیروی انسانی مجرب بر ارتقای تاب آوری سازمان و ارتباطات بین فردی در سطح (01/0) معنی دارد است. همچنین ارتقای تاب آوری سازمانی و ارتباطات بین فردی بر فراموشی سازمانی تصادفی و هدفمند تاثیر معنی دار دارند و شایسته سالاری در مدل فراموشی سازمانی نقش تعدیلگر ایفا می کند. نتایج نشان داد که میزان 29 درصد واریانس ارتقای تاب آوری سازمانی، 78 درصد ارتباطات بین فردی، 69 درصد فراموشی سازمانی تصادفی و میزان 55 درصد فراموشی سازمانی هدفمند توسط مدل پژوهش تبیین می شود.
کلید واژگان: فراموشی سازمانی, هدفمند, تصادفی, سازمانهای دولتیThe aim of this study was to present a causal model of factors affecting the formation of organizational forgetfulness in government organizations using structural equations. The method of the present study is descriptive (non-experimental) and the correlational research design is structural equations with the least squares method. Participants in the present study included managers and experts of government organizations in Tehran. According to Cochran's formula, 234 managers and experts of government organizations in Tehran were selected as a statistical sample using simple random sampling. The standard questionnaire of Huang et al. (2018) and Yeh et al. (2020) were used to measure the research variables. This questionnaire consists of 24 items. Questions were measured based on a five-point Likert scale (strongly disagree = 1 to strongly agree = 5). The internal consistency coefficient of this questionnaire was 0.85 using Cronbach's alpha. Findings indicate that the impact factor of knowledge management and experienced manpower on promoting organizational resilience and interpersonal communication is significant at the level of (0.01). Also, promoting organizational resilience and interpersonal communication have a significant effect on random and targeted organizational forgetfulness, and meritocracy plays a moderating role in the organizational forgetfulness model. The results showed that 29% of the variance of organizational resilience promotion, 78% of interpersonal communication, 69% of random organizational forgetfulness and 55% of targeted organizational forgetfulness are explained by the research model.
Keywords: Organizational forgetfulness, purposeful, accidental, government organizations -
نشریه مدیریت بهره وری، پیاپی 60 (بهار 1401)، صص 167 -189هدف این پژوهش شناسایی پیشایندهای بهره وری منابع انسانی با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. تحقیق حاضر از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده، کاربردی و ازنظر نوع داده ها، تحقیقی کمی است. جامعه مورد بررسی پژوهش، شامل مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی در زمینه بهره وری منابع انسانی از سال 1390 تا پاییز سال 1398 بود که 48 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرآیند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی تحقیق شامل پایایی شناسایی از طریق توافق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی آن ها، پایایی کدگذاری از طریق توافق داوران درباره استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و پایایی سطح معنی داری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فراتحلیل گر به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که از بین پیشایندهای بهره وری منابع انسانی، به ترتیب متغیرهای هوش عاطفی (767/0)، کارآفرینی سازمانی (761/0)، مدیریت استعداد (728/0)، خودانضباطی (720/0)، انگیزش شغلی (705/0)، سلامت سازمانی (691/0)، پیشرفت در شغل (652/0)، رهبری اثربخش (635/0)، کیفیت زندگی کاری (632/0)، خودمختاری در شغل (623/0)، خلاقیت کارکنان (618/0)، چابکی سازمانی (618/0)، فناوری اطلاعات و ارتباطات (585/0)، اعتماد سازمانی (581/0)، مدیریت دانش (563/0)، مسوولیت پذیری اجتماعی (548/0) و سرمایه اجتماعی (523/0) دارای اندازه اثر زیاد (بالای 5/0) هستند.کلید واژگان: بهره وری منابع انسانی, پیش آیندها, فراتحلیلThe present study set out to identify the human resource productivity antecedents conducting a meta- analysis. This applied study employed a quantitative descriptive research design. The study corpus consisted of articles published in scientific journals in the field of human resource productivity within the period from 2011 to 2019, among which 48 articles were recruited through a non- random purposive sampling procedure and underwent the meta-analysis. The selected studies were analyzed using CMA2 (Comprehensive Meta-Analysis Software) software. The reliability of the selection procedure and categorization of the studies as well as the reliability of using specific concepts for coding the variables were both confirmed by the examiners. Moreover, the reliability of the significance level and effect size were obtained through the agreement in measuring the effect size by two analysts. The findings revealed that among the antecedents of human resource productivity, emotional intelligence (0.767), organizational entrepreneurship (0.761), talent management (0.728), self-discipline (0.720), job motivation (0.705), organizational health (0.691), career advancement (0.652), effective leadership (0.635), quality of work life (0.632), job autonomy (0.623), employee creativity (0.618), organizational agility (0.618), information and communication technology (0.585), organizational trust (0.581), knowledge management (0.563), social responsibility (0.548), and social capital (0.523) had high effect sizes (above 0.5), respectively.Keywords: human resource productivity, antecedents, meta-analysis
-
هدف از این پژوهش طراحی الگوی مدیریت حسادت کارکنان در سازمانهای دولتی بود. پژوهشگران در این پژوهش بر آن بودند تا با طراحی یک پژوهش علمی و نظاممند به پرسش اصلی پاسخ دهند: الگوی مدیریت حسادت کارکنان در سازمانهای دولتی چگونه است؟ رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی بود که با روش داده بنیاد نظام مند استراوس و کوربین انجام شد. دادهها نیز به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته با 24 مشارکت کننده در پژوهش گردآوری شدند. بر اساس نتایج، شرایط علی در قالب 4 مقوله عوامل فردی، عوامل سیاسی و اجتماعی، عوامل ساختاری، و عوامل اداری و مدیریتی دسته بندی شدند. پدیده محوری در قالب 3 مقوله عاطفی و شناختی و رفتاری تبیین شد. تعاملات و کنشهای مربوطه با عنوان طبقه راهبرد در قالب 8 مقوله شفافیت سازمانی، تقویت هوش هیجانی مدیران، عدالت محوری، تقویت معنویت و اخلاق کاری کارکنان در محیط کار، استراتژی همکاری رقابت، حمایت و پشتیبانی مدیران از کارکنان، ایجاد امنیت شغلی، و کاهش عدم اطمینان و عدم تجانس اعضای یک واحد شناسایی شدند. شرایط زمینهای در قالب 3 مقوله عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی و مادیگرایی تبیین شدند. مفاهیم حاصل از شرایط مداخله گر نیز در قالب 2 مقوله سوابق خدمتی و قراردادی کارکنان و ویژگی های رفتاری کارکنان دسته بندی شدند. در نهایت پیامدها شامل دو مقوله پیامدهای فردی و سازمانی به دست آمدند.
کلید واژگان: حسادت کارکنان, داده بنیاد, سازمانهای دولتی, مدیریت حسادت کارکنانThe purpose of the study at hand was to identify the pattern of the staff envy management in public organizations. Adopting a systematic, scientific research design, this study set out to answer the main research question, “How is the pattern of the staff envy management in public organizations?” Relying on the qualitative research approach, the study used Strauss and Corbin systematic grounded theory method. Data collection was done through semi-structured interviews with 24 participants. Based on the obtained results, the causal conditions were classified as four categories, namely individual, sociopolitical, structural, and administrative-managerial factors. The core theme was found to be comprised of emotional, cognitive, and behavioral categories. The related actions and interactions were named strategy categories; these eight categories were organizational transparency, enhancement of managers’ emotional intelligence, justice-orientedness, enhancement of the staff’s spirituality and professional morality in the workplace, cooperation-competition strategy, managers’ support of the staff, provision of job security, and reduction of distrust and dissimilarity among the members of a department. The contextual conditions were explained as the three categories of social factors, cultural factors, and materialism. The concepts obtained from intervening factors were classified as the work experience/contract and the staff’s behavioral traits. Finally, the consequences were divided into individual and organizational factors.
Keywords: employee envy, employees’ envy management, Public organizations, Grounded theory -
تحقیقات متعددی از فساد در حوزه های گوناگون انجام شده؛ اما در حوزه فساد آکادمیک، تحقیقات کمتری صورت گرفته است. ازآنجاکه تاکنون آثار و تحقیقات این حوزه مورد بررسی و مرور جامع قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به روش پهنه کاوی به بررسی و تحلیل ادبیات و اسناد فارسی موجود در حوزه فساد آکادمیک پرداخته است. منابع موردبررسی، شامل کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و طرح ها و گزارش های پژوهشی هستند که از نقطه نظر تاریخی، موضوعی، روش شناسی، پدیدآورندگان، کلیدواژگان و نوع سند، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. پس از جستجو در پایگاه های علمی معتبر، تعداد 36 مقاله، 46 پایان نامه، 4 کتاب و 6 طرح پژوهشی در بازه زمانی سال های 1379- 1399 استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. بنابر یافته های پژوهش، بیشتر پژوهش ها در دهه نود هجری شمسی انجام گرفته بودند. پرتکرارترین موضوعات، سرقت و تقلب های علمیبوده است.کلید واژگان: فساد آکادمیک, آموزش عالی, سرقت علمی, تقلب علمی, پهنه کاویseveral researches have been done on different types of corruption but fewer have been done on academic corruption. Since there has not been an inclusive synthesis and study on existing literature this research is doing so through scoping review analysis on the existing literature in Farsi. Scoping review is a relatively new approach. The reviewed literatures include books, articles, dissertations and reports which were analyzed based on the date, methodology, topic, writer, keywords and type of the document. After checking the scientific databases, the number of 36 articles, 46 dissertations, 4 books and 6 reports were extracted and analyzed through the years 1379-1399. Due to the findings most of the literatures belong to the decade nineties. The most frequent topics were plagiarism and scientific fraud, and the lack of other examples of academic corruption is palpable.Keywords: Academic corruption, Higher Education, Plagiarism, Cheating, scoping review
-
زمینه و هدف
امروزه منابع انسانی، برای سازمان نوعی دارایی حیاتی به شمار می رود و احساس هویت سرمایه های انسانی، ارزش افزوده زیادی را برای سازمان ایجاد می کند. بر این اساس، در پژوهش پیش رو، به ارایه الگوی مدیریت هویت یابی کارکنان در سازمان های عمومی با رویکرد آمیخته پرداخته شده است.
روشاین پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و از لحاظ نوع استفاده، کاربردی محسوب می شود. روش اجرای پژوهش، آمیخته اکتشافی است؛ به گونه ای که در بخش کیفی، از روش پژوهش داده بنیاد و در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. داده های لازم برای بخش کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان منابع انسانی جمع آوری شده است و این افراد با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شده اند. داده های بخش کمی نیز، به کمک روش نمونه گیری خوشه ای از میان کارکنان شهرداری کرمانشاه به دست آمده است.
یافته هابر اساس تحلیل داده ها، مقوله علی شامل عوامل سازمانی، مدیریتی و فردی؛ مقوله محوری شامل عضویت، تشابه، وفاداری و سازگاری؛ مقوله مداخله گر شامل عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، وجه سازمان و ارتباطات خارجی؛ مقوله زمینه ای شامل حمایت سازمانی، گروه های کاری، فرهنگ سازمانی، استراتژی سازمان و ویژگی های سازمان؛ راهبردها شامل توسعه عزت نفس سازمانی، توسعه صمیمت سازمانی، توسعه نشاط سازمانی و افزایش مشروعیت و پیامدها شامل عوامل اجتماعی، عملکردی، رفتاری و نگرشی بودند. بر اساس تحلیل داده های کمی برازش الگوی پژوهش تایید شد.
نتیجه گیریاجرای بهینه راهبردهای هویت یابی کارکنان، به ارتقای نگهداشت کارکنان در سازمان کمک می کند. مدیران می توانند با ارتقای هویت یابی، میزان جذب کارکنان جدید را بهبود دهند.
کلید واژگان: الگو, هویت یابی کارکنان, سازمان های عمومی, رویکرد آمیختهBackground & PurposeNowadays, human resources are a vital asset for the organization. The sense of identity of human capital with the organization creates numerous added values for the organization. Accordingly, in this study, the model of employee identity management in public organizations using a mixed approach has been addressed.
MethodologyThis research is exploratory in terms of purpose and applied research regarding type of use. Moreover, an exploratory mixed method was used in this study. In the qualitative part, the grounded theory was employed, and in the quantitative part, the descriptive-survey research method was utilized. In the qualitative section, the required data were collected using non-probable snowball sampling as well as semi-structured interview with 20 experts in human resources. In the quantitative section, the data were collected by cluster sampling among municipal employees of Kermanshah, Iran.
FindingsBased on data analysis, causal category includes organizational, managerial, and individual factors. Central category consists of membership, similarity, loyalty, and compatibility. Intervening category contains economic factors, political factors, organizational aspect, external relations. Contextual category includes organizational support, working groups, organizational culture, organizational strategy, and characteristics of the organization. Strategies comprises the development of organizational self-esteem, development of organizational intimacy, development of organizational vitality, and increasing legitimacy. And finally, the consequences include social, functional, behavioral, and attitudinal factors. Based on quantitative data analysis, the fit of the research model was confirmed.
ConclusionOptimal implementation of employee identification strategies can improve employee retention in the organization. Managers can improve the recruitment rate of new employees by promoting identification.
Keywords: employee identification, Grounded theory, model, Public Institutions -
امروزه، اقتصاد مقاومتی بهعنوان ابزاری برای شکوفایی اقتصادی در نظر گرفته شدهاست. در این راستا واژه تاب آوری بهمنظور مقاوم سازی سازمان ها توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کردهاست. تابآوری سازمانها در برابر بحران، یکی از مفاهیم بسیار مهم و کاربردی در ادبیات مدیریت و سازمان در سال های اخیر بودهاست؛ اما با وجود توجه به تابآوری و کاربرد فراوان آن در حوزه های مختلف، درک نظری و عملی محدودی در ارزیابی و اندازه گیری تابآوری سازمانی وجود دارد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مولفههای تابآوری سازمانی است. روش پژوهش از نوع کیفی و بهصورت تحلیل م ضمون متنی است. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع توسعه ای کاربردی و بهلحاظ گردآوری داده ها، از نوع توصیفی و بهلحاظ قطعیت داده ها، از نوع اکتشافی است. ابعاد و مولفههای تابآوری از 26 منبع استخراج گردیدهاست و نتیجه بررسی و تحلیل ادبیات، استخراج 43 مضمون پایه (مولفه 2)، 11 مضمون سازمان دهنده (مولفه 1) و 3 مضمون فراگیر است. مضامین فراگیر شامل ابعاد راهبردی، مدیریتی و ساختاری است.
کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, تاب آوری سازمانی, ابعاد و مولفه های تاب آوری سازمانی, تحلیل مضمون متنیToday, resistance economy is considered as a tool for economic prosperity. In this regard, the word resilience in order to strengthen organizations has attracted the attention of many researchers. The resilience of organizations to crises has been one of the most important theoretical and applied concepts in management and organization literature in recent years. Today, despite Pay attention to resilience and its widespread use in various domains in relation to organizational resilience, there is limited theoretical and practical understanding of this concept in its evaluation and measurement. The purpose of this study is to identify the dimensions and components of organizational resilience. The research method is qualitative and textual thematic analysis. This research, in terms of the purpose, is development-functional type and in terms of data collection is descriptive and in terms of data certainty, it's kind of exploratory. Dimensions and components of resilience were extracted from 26 sources. The result of the literature review was the extraction of 43 basic themes (Component 2), 11 organizing themes (Component 1) and 3 general themes. The general themes include strategic, managerial and structural dimensions.
Keywords: resistance economy, Organizational Resilience, Dimensions, components of organizational resilience, Textual thematic analysis -
هدف از پژوهش حاضر شناسایی علل و زمینه های شکل گیری پدیده فراموشی سازمانی در سازمان های دولتی است. این پژوهش می کوشد ضمن بررسی ریشه های شکل گیری این مساله به کشف پیامدهای آن بپردازد و از این ره به تدوین راهبردهای عملیاتی جهت تخفیف پیامدهای منفی نایل شود. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت مصاحبه عمیق با خبرگان است. تعداد 20 مصاحبه شونده بر اساس حد اشباع در این پژوهش انتخاب شده اند. داده های حاصل از مصاحبه از طریق تیوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در پایان اصلی ترین شرایط علی شامل مولفه های درون سازمانی نظیر فرهنگ و شخصیت سازمانی، چرخه معیوب مدیریت دانش، نارسایی های کارمندان و دشواری هایی وضعیت شغلی و مولفه های برون سازمانی نظیر فشارهای وارده سیاسی به سازمان می باشد. همچنین حکمروایی شایسته و استقلال سازمانی اصلی ترین مداخله گران مسئله بوده و ابعاد فرهنگی اثرگذار، دارایی های سازمانی، فرآیندهای درون سازمانی و مولفه های سیستمی را باید در زمره اصلی ترین شرایط زمینه ای برشمرد. یافته های ما نشان می دهد که فراموشی سازمانی رخدادی با پیامدهای مثبت و منفی است و برای اصلاح پیامدهای منفی و تقویت پیامدهای مثبت نیازمند کاربست راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت هستیم.
کلید واژگان: فراموشی سازمانی, مدیریت سازمانی, تئوری داده بنیادThe purpose of this study is to identify the causes and contexts of the phenomenon of organizational forgetfulness in government organizations. In addition to examining the roots of the formation of this issue, this study seeks to explore its consequences and thus achieve the development of operational strategies to mitigate the negative consequences. The method of data collection in this study is in-depth interviews with experts. Twenty interviewees were selected based on saturation limit in this study. The data obtained from the interview were analyzed through the grounded theory. In the end, the main causal conditions include intra-organizational components such as organizational culture and personality, defective knowledge management cycle, employee inadequacies and difficulties of job status and extra-organizational components such as political pressures on the organization. Also, good governance and organizational independence are the main intervenors of the issue and effective cultural dimensions, organizational assets, internal organizational processes and systemic components should be considered among the main underlying conditions. Our findings show that organizational forgetfulness is an event with positive and negative consequences and we need to use short-term and long-term strategies to correct negative consequences and reinforce positive consequences.
Keywords: Organizational Forgetfulness, Organizational Management, Grounded Theory
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.