zeynab barati
-
هدف
پراکندگی ریگ زارها در کشور از دیدگاه فرسایش بادی، دارای اهمیت زیادی است و تاکنون آمارهای مختلفی از مساحت و پراکندگی این اشکال در کشور ارائه شده است. علی رغم این که آذربایجان شرقی جزء مناطق خشک محسوب نمی شود؛ اما عوارض ژئومورفولوژی مناطق خشک و بیابانی در منطقه دیده می شود که تا به حال مطالعات کمتری بر روی ریگ زارهای منطقه انجام گرفته است. یکی از این ریگ ها، ریگ مقصودلو در شرق و دیگری ریگ قوم تپه در غرب استان واقع شده است. هدف از این تحقیق مشاهده و پایش میزان و جهت حرکت تپه های ماسه ای و میزان تخریب زمین های اطراف آن به صورت سالانه است.
مواد و روشبرای این منظور آمار و داده های هواشناسی 19 ایستگاه سینوپتیک استان به منظور تعیین باد غالب و منشا رسوبات باد و همچنین تعیین پتانسیل حمل ماسه (DP)، برآیند پتانسیل حمل حاصله (RDP) و برآیند جهت حمل ماسه (RDD) ناشی از هر ریگ به دست آمد.
یافته هانتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان جابه جایی برای ریگ مقصودلو سالانه 7/31 متر تخمین زده شد و میزان حرکت تپه های ماسه در ریگ قوم تپه به دلیل ضعف مدیریتی در حفظ ماسه های منطقه قابل پیش بینی نبود. بر اساس این تحقیق میزان فرسایش و تغییر مساحت در ریگ قوم تپه در مقایسه با ریگ مقصودلو از روند بیشتری برخوردار بوده و به فاصله 37 سال 72/41 درصد برای قوم تپه و 26/95درصد برای ریگ مقصودلو برآورد شد.
نتیجه گیریمنشا ماسه های بادی منطقه با توجه به جهت باد غالب که عمدتا شمالی است، همچنین وجود رسوبات ریزدانه در انتهای مخروط افکنه های منطقه و محل پخش سیلاب های صفحه ای می توان گفت که قسمت اعظم ماسه های منطقه از محل گسترش سیلاب های صفحه ای و انتهای مخروط افکنه ها که رسوبات ریزدانه را فراهم می آورند، تامین می شود.نوآوری: در این تحقیق، تجزیه و تحلیل پتانسیل حمل ماسه و مسیرهای آن ها به ما کمک می کند تا شکل گیری تپه ها را در مکان های دیگر تفسیر کنیم.
کلید واژگان: باد, پتانسیل رانش, تپه های ماسه ای, قوم تپه, مقصودلوAimSand dunes are one of the most important landforms created by wind deposition. They are wide, flat desert areas with wind-swept sand and little or no vegetation.
Material & MethodFor this purpose, the statistics and meteorological data of 19 synoptic stations of the province were used to determine the prevailing wind and the origin of wind deposits, as well as the drift potential (DP), the resulting drift potential (RDP), and the resulting drift direction (RDD) caused by the sand from each sand obtained.
FindingAccording to the study, the rate of erosion and change in area in the erg of Qomtape was higher than in the erg of Maghsudlu, and the distance of 37 years was estimated at 72.41 percent for the erg of Qomtape and 26.95 percent for the erg of Maghsudlu. The potential/direction of sand Drift also showed that the origin of the sands of Maghsudlu reg is from the side of Mount Sahand, and the origin of the sands of the reg of Qomtape is from the side of Lake Urmia.
ConclusionThe origin of the region's wind Sands due to the prevailing wind direction, which is predominantly northern, can also be expressed as the presence of fine sediment at the end of the region's cone deposits and the place where plate floods spread. The place where plate floods spread supplies most of the area's sands, and the end of the fine sediment deposits provide the fine sediment.Innovation: In this research, an analysis of the sand drift potential and its paths helps us interpret the formation of the ridges elsewhere.
Keywords: Wind, Drift Potential, Sand Dunes, Qom Tepe, Maqsoodlu -
درکتاب علل الشرایع روایتی به نقل از امام صادق (ع) وارد شده با این مضمون که «خداوند عز و جل موجودی را مبغوضتر از احمقنیافریده زیرا محبوبترین اشیاء که عقل باشد را از او گرفته است..» درظاهر حدیث، منافاتی وجود دارد ،چگونه می شود که خداوند نسبت به فرد احمق بغض داشته باشد در حالی که خودش او را احمق آفریده است ؟! واکاوی سندی حدیث بیانگر اینست که سند حدیث مرسل و معنن بوده و وثاقت یکی از راویانش نیز مشخص نیست.همچنین بررسی محتوایی و تحلیل واژگان حدیث حاکی از معنایی متفاوت از فهم رایج آن است وبیانگر اینکه: «احمق» فردی است که عقل خود را بکار نبندد نه کسی که به او عقل اعطا نشده باشد. معنای واژه« سلب» نیز موید آنست زیرا گرفتن یک چیزبعد از اعطاء آن معنا پیدا می کند نه قبل آن.بعلاوه «بغض» بدون دلیل با عدالت خداوند و آیات قرآنی ناسازگار بوده و عقل سالم نیز آن را نمی پذیرد .بنابراین بغض الهی نسبت به احمق دلیلی داشته و آن دلیل اینست که او نعمت عقلی که خدا به او داده را به کار نبسته و با هوسرانی آن را تباه کرده است. کلید واژگان: خلق الله ، ابغض، الاحمق،عقل
کلید واژگان: خلق الله, ابغض, الاحمق, عقلIn the book of Ilal as-shra’ye’ a narration is quoted from Imam Sadiq (as) with the theme that "God the Almighty did not create a creature more hated than a fool because He took from him the most beloved things that is the intellect…”. There is a contradiction in the text of the hadith, and that is: How can God the exalted hate a foolish person when he himself has created him a fool?! The analysis of the hadith’s chain indicates that the hadith chain is severed and Mo’an’an and the authenticity of one of its narrators is also unknown. Also, the study of the content and analysis of the words of the hadith indicates a different meaning from its common understanding and indicates that: "Stupid" means someone who does not utilize his intellect and not someone who has not been given the intellect. The meaning of the word "deprivation" is an indication as well, because taking away something is meaningful after that thing is given, not before it, in addition, "hate" for no reason is incompatible with God's justice and Qur'anic verses, and common sense does not accept it. So, God the exalted has a reason for hating the fool, and that reason is he did not use the intellectual blessing God has given him and ruined it with lust.
Keywords: God’s Creations, al-Ab’qaz, al-Ah’maq, the Intellect -
آیه71 سوره مریم «إن منکم الا واردها... » است که مفسران در باره آن دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند، چالش اصلی این آیه تعیین مخاطبان در "منکم" است. بسیاری از مفسران، همه جن و انس و برخی دیگر با تکیه بر روایاتی همه انسانها را مخاطب آیه دانسته اند. در نتیجه ورود همه اعم از مومنان و خطاکاران به جهنم را حتمی می دانند، اما این نظر با آیات دیگر متعارض است؛ برخی فقط منکران معاد و کفار را مخاطب دانسته اند که با دیدگاه بسیاری از مفسران و روایاتی که اشاره به ورود همه انسانها به جهنم دارند ناسازگار است. به نظر می رسد بی توجهی به آیات هم مضمون و ناتوانی در درک سیاق آیات باعث بروز دیدگاه های متفاوت شده است . این نوشتار پس از بررسی دیدگاه ها در تفاسیر فریقین؛ با استناد به دیگر آیات قرآن و بهره گیری از سیاق نشان داده است که آیات مردم را در قیامت به دو دسته تقسیم و سرنوشت هر دسته را بیان کرده است: نخست کفار و پیروان آنان و سپس مومنان. بنابراین مقصود از ضمیر«کم» در آیه همه انسانها و یا همه جن و انس نیست بلکه مراد مشرکان و منکران معاد است.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر, آیه 71سوره مریم, جهنم, ورود, ان منکم الا واردهاIn the verse 71st of Surah Maryam “…there’s none of you, but will come to it…”; that the interpreters due to one main challenge which is determination of the audience in the phrase of “none of you”, have been divided in different views. Mostly have regarded all jinn and men, while others according to the narrations regarded all human beings as the audience of the verse. Consequently, they believe that all including faithful and sinful will undoubtedly be entered into the Hell, but this view is on the opposite side of other verses. Some others have only considered deniers of the Resurrection and the infidels as the audience of this verse; which is incompatible with the most of the interpreters’ view and those narrations noted that all human beings would be entered into the Hell. it’s necessary to dissect the verse again. It seems that in respect of disregarding for the verses in the same meaning and being disable of understanding the context of the verses, the different viewpoints have been raised. In this article by the comparative-analytical method, after doing a study on the exegeses of two major Islamic denominations; based on the verses of Quran and making use of their forms, this fact is pointed that people are divided into two groups by verses describing their destiny; at first infidels along with their followers and then faithful ones.“you” is referred to the polytheists and deniers of the Resurrection, not all human beings or all jinn and men..
Keywords: Quran, The exegesis, The verse 71st of Surah Maryam, hell, entrance, &ldquo, There is none of you, but will come to it&rdquo -
مذهب، یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری آثار هنری در طول تاریخ می باشد. دین اسلام در تمام جنبه های زندگی مسلمانان از جمله آثار هنری تاثیر گذاشت و سفالگری از این امر مستثنی نبود. یکپارچگی قلمرو سرزمین های اسلامی از عوامل موثر بر ویژگی های سفال اسلامی به شمار می آید. طی سده های سوم و چهارم هجری قمری و مقارن با حکومت عباسیان، رواج شیوه های مشابهی در سفالگری اسلامی مشاهده می شود. با کشف آثار سفالی مشابه در نیشابور و سامرا، نظریات متفاوتی در این باره مطرح گردیده است. این مقاله بر آن بوده است با بررسی سفالینه های این دو منطقه در محدوده زمانی مورد اشاره، به ویژگی ها و خصوصیات شاخص گونه شناسی سفال هر یک از مناطق مذکور دست یابد. سوالات این پژوهش عبارت اند از: سفالینه های قرون سوم و چهارم نیشابور و سامرا دارای چه تنوعات تکنیکی در ساخت و لعابکاری هستند؟ تفاوت ها و تشابهات تولیدات این منطقه و چگونگی تاثیرپذیری سنت های سفالگری ایران از تکنیک های بیرونی کدام است؟ برای انجام این تحقیق از رویکردی تحلیلی- توصیفی و استناد به منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج این تحقیق موید آن است که تنوع فرم در سفالینه های نیشابور، بیشتر به شکل کاسه، قدح و بشقاب با لبه صاف و گاه برگشته، بدنه کشیده و کف حلقه ای است. این سفالینه ها با تکنیک های پوشش گلی، نقاشی زیرلعابی سفید با آبی لاجوردی، لعاب پاشیده، نقش کنده و زرین فام تزئین شده اند. سفالینه های سامرا در این زمان، اغلب به شکل بشقاب، کاسه، فنجان هایی با دیواره عمودی و کوزه بدون گردن با دسته های عمودی می باشند که با تکنیک پوشش گلی، نقاشی زیر لعابی سفید با آبی لاجوردی و قهوه ای، لعاب مات سفید به تقلید از سفال چین، لعاب پاشیده و زرین فام مزین شده اند. در ترکیبات بدنه های سامرا و نیشابور تفاوت هایی مشهود است و حلقه پایه یکی از ویژگی هایی است که در هر منطقه، ویژگی خاص خود را داراست. وجود نمونه های سفال مشابه در نیشابور و سامرا، حاکی از تاثیرات هنر ساسانی، هنر چین و اثرگذاری سفالگران مقیم عراق می باشد که ویژگی های منحصر سفال دوره عباسی را رقم می زنند. سیاست، تجارت، پیوند و ارتباط خانوادگی (ایرانیان و عباسیان)، گردهمایی صنعتگران و هنرمندان در بغداد و وجود راه های تجاری آبی و خاکی، تاثیرات گسترده و پراهمیتی را بر آفرینش این سفالینه ها برجای گذارده اند.کلید واژگان: سفال اسلامی, سده های سوم و چهارم هجری قمری, نیشابور, سامراOne of the most important factors to affect artworks throughout history is religion. The territorial integrity of Islamic lands is one of the factors that influenced Islamic pottery. Islam has had a considerable impact on all aspects of Muslims’ lives, including art and specifically pottery. During the 3rd and 4th centuries AH (9th and 10th centuries AD), coinciding with the Abbasid dynasty, similar practices were observed in Islamic pottery. With the discovery of pottery in regions like Nishapur and Samarra, different theories have been raised. This article aims to study the characteristics and techniques of the pottery of each of these areas by studying them in the mentioned time period. The research explains as well the variable techniques, differences and similarities between the pottery produced in Nishapur and Samarra during the 3rd and 4th centuries in addition to the impacts other cultures have had on them in terms of techniques.
This study adopts an analytical-descriptive approach by using library resources to achieve the intended objectives. The research seeks answering some questions relating to features such as the qualification of Nishapur and Iraq pottery variation in techniques of manufacture and glazing, as well as the similarities and differences among such products, and the investigation of the influence of external techniques and styles on Persian tradition of pottery. The results of the study confirm the fact that the variation of shapes in Nishapur pottery mostly consists of bowls, punch bowls and plates with flat and occasionally flattened elongated bodies and ring bases. The pottery herein is decorated with mud coating techniques, white enamel painting, as well as those of underglaze white and ultramarine, splashed, engraved and luster. Samara pottery at the same time is often produced in the form of plates, bowls, vertical walled cups, and no-pot pitchers with vertical handles, using mud coating techniques, white-brown and ultramarine paint, matt white glaze imitating porcelain, and the glaze sprinkled with luster. Differences in body composition of the Samarra and Nishapur pottery are evident, and the base ring is one of the features that could not be copied, displaying its own characteristic in each region. Examples of similar pottery in Nishapur and Samarra show the influence of Sassanian art, Chinese art, and pottery in Iraq, being the unique features of the Abbasid pottery. Politics, commerce, family relations, and the gathering of craftsmen and artists in Baghdad as well as the possibility of trading on the sea have also had a considerable effect in creating such works.Keywords: Islamic Pottery, 3rd, 4th Centuries AH (9th, 10th Centuries AD), Nishapur, Samarra -
مجله مخاطرات محیط طبیعی، پیاپی 15 (بهار 1397)، صص 181 -206نئوتکتونیک نقش بسیار مهمی در تکامل مورفولوژیکی هر حوضه زهکشی دارد. هسته اصلی ژئومورفولوژی تکتونیکی، مطالعه فراوانی فرآیندهای تکتونیکی است که تمایل به تغییر توپوگرافی و فرآیندهای سطحی دارند. دره های توده باتولیت الوند همدان با جهت شمال غرب- جنوب شرقی در جنوب، جنوب شرق و غرب شهر همدان، به شدت متاثر از فرایندهای ژئومورفولوژیکی، تکتونیکی و عوامل مختلف فرسایشی است. اطلاعات در مورد تاریخ زمین ساختی هر منطقه را می توان با کمک شاخص های کمی مختلف مورفوتکتونیک بازیابی کرد. از طریق بررسی شاخصهای مورفوتکتونیک میتوان میزان ناپایداری دره ها را ارزیابی کرد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های مورفوتکتونیک در دامنه های شمال شرقی و جنوب غربی توده الوند همدان با توجه به ارتفاع متفاوت سینوزیته جبهه کوهستان است. وضعیت فعالیت تکتونیکی دامنه های توده الوند، به کمک نقشه های توپوگرافی 50000/1، تصاویر ماهوارهای، بازدیدهای میدانی و نرم افزار در 28 زیرحوضه مجزا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ترکیبی شاخص های انتگرال هیپسومتریک، سینوزیته رودخانه، تقارن توپوگرافی دره، نسبت پهنای دره به کف دره، تقارن توپوگرافی عرضی، سینوزیته پیشانی کوهستان و گرادیان طولی رودخانه در شاخص IAT، توده الوند همدان را محیطی ناپایدار ازنظر تکتونیکی معرفی می نماید. شاخص IAT، به ترتیب 50 و 5/37% از زیرحوضه های دامنه شمال شرقی و جنوب غربی را فاقد فعالیت تکتونیکی ارزیابی کرده است که حاکی از فعالتر بودن تکتونیک دامنه جنوب غربی نسبت به دامنه شمال شرقی است. درمجموع نتایج فعالیت زمین ساخت حاکی از حاکمیت بیشتر عوامل فرسایشی در دامنه جنوب غربی نسبت به شمال شرقی است. ارتفاع جبهه کوهستان دامنه های شمال شرقی 200 متر بیشتر از دامنه های جنوب غربی است؛ با توجه به تراکم بیشتر گسل ها در دامنه های جنوبی الوند می توان گفت که ارتفاع پایین تر سینوزیته کوهستان، شرایط مناسب تری را برای انعکاس مورفوتکتونیک منطقه مهیا کرده است.کلید واژگان: زمین ساخت, همدان, شاخص های ژئومورفیک, الوندNeo-tectonic has a very important role in the morphological evolution of each drainage basin. The tectonic history can be retrieved by morphotectonics quantitative indicators in each region. Hamedan batholith masses valleys with NW-SE direction in the South, South East, and West of Hamadan, have been influenced heavily by the geomorphological, tectonic and other eroding factors. The core of tectonic geomorphology is the study of the frequency of tectonic processes that tend to topography and surface processes. By studying Morphotectonics indexes can be assessed valleys an unstable. Evaluation of Morphotectonics indicators in the northeastern and southwestern slopes of the mountain front sinuosity Hamedan according to different heights of mountain front is purpose of this study Evaluation of tectonic activity in Alvand mass range, have been estimated by using Morphotectonics indicators in 28 sub-basin, topographic maps with scale 1:50000, satellite images, field visits and software. The results of slope length of the river (SL), asymmetric factor (Af), integral hypsometric curve (Hi), valley floor width-to-height ratio (Vf), Mountain-front sinuosity (Smf), transverse topographic (Tp) and sinusoidal of river (Sr) indicators were assessed by using IAT index. According to this index, 50% of Northeast Slope sub-basins and 37.5% of southwest slope sub-basins have gained class 3 activities which imply a more active tectonics of the southwest toward the northeast slope. Due to the erosion and geological factors, south-west slopes tectonic activity is more evident than north-east slopes. The northeast slopes Mountain-front sinuosity is 200 meters higher than south-west slopes, according to the higher density of faults on the southern slopes of Alvand can say that the lower altitude mountain-front has provided favorable conditions for reflection Morphotectonics area.Keywords: Tectonic, Hamedan, Geomorphic indices, Alvand
-
توده باتولیت الوند همدان با جهت شمال غرب- جنوب شرق در جنوب، جنوب شرق و غرب همدان واقع شده است. فرم دره های کوهستانی تحت تاثیر ساختار اولیه، تکتونیک، فرایندهای ژئومورفولوژیک و عوامل مختلف فرسایشی در طی زمان شکل میگیرد. انعکاس برایند کلی فرایندهای اثرگذار زمین شناسی در طی زمان بر فرم منحنی میزانها قابل ارزیابی است. با بررسی ضریب خمیدگی خطوط منحنی میزان که از تقسیم فاصله هوایی یک خط منحنی میزان بر طول واقعی آن در نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 به دست میآید، میتوان تاثیرات درازمدت عوامل اثرگذار بر لندفرمهای منطقه را ردیابی کرد. برای این منظور حوضه های منشعب از ارتفاعات الوند همدان، به 28 زیر حوضه تقسیم و شاخص مورفومتریک ضریب خمیدگی در چهار زیرگروه حوضهای با توجه به بلندترین ارتفاع مسلط به حوضه (3500، 3400، 3200 و 2800) برآورد و بین مقدار ضرایب خمیدگی با ارتفاع منحنی میزانها روابط خطی برازش شد. سپس وضعیت ضرایب برآورد شده در ارتباط با جهت ناهمواری ها مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار ضریب خمیدگی منحنی میزانها با توجه به فاصله از قله اصلی، ابتدا روند نزولی و سپس روند صعودی پیدا کرده است. چنین روندی حاکی از تغییر فرایند از یخچالی به مجاور یخچالی است. علاوه بر آن در این توده کوهستانی، با توجه به متفاوت بودن وضعیت پیشانی جبهه کوهستان، ارتفاع حضیض ضرایب خمیدگی دره های واقع در دامنه های شمالشرقی، بالاتر و ضرایب خمیدگی آن ها کمتر از دره های واقع در دامنه های جنوبغربی است. چنین تغییراتی در ضرایب خمیدگی بیان کننده این است که نوع و میزان اثرگذاری فرایندها، تحت تاثیر ارتفاع و جهت ناهمواری ها متغیر بوده و در دامنه های شمالشرقی شرایط مطلوبتری برای اثرگذاری فرایندهای یخچالی وجود داشته است.
کلید واژگان: ارتفاع حضیض, دره های کوهستانی, فرایند, ضریب خمیدگی, باتولیت الوندAlvand batholith is located at thr South, south East and west of Hamedan with the North West- South East direction. Mountain valleys are formed by initial structure, tectonic and geomorphologic processes of erosion over time. Result of geomorphology processes has impacted the form of counter lines during the quaternary. The contour lines curvature coefficient has obtained from dividing the spatial distance to real distance of counter lines in 1/50000 topography map. The number of contour lines curvature coefficient can show the long-term effects of influencing factors. To achieve this purpose the study area was divided into 28 sub-basins. Morphometric parameters of curvature coefficient were estimated in four basin group according to the highest peaks (3500, 3400, 3200 and 2800). The linear Relations were calculated between the curvature coefficients and the height of contour lines. Subsequently, the calculated coefficients were evaluated in relation to direct of slopes. In the beginning the amounts of Curvature coefficients had a descending process from peak to valley afterward this process has begun to ascend near the mountains front sinuosity. Such changes have showed the glacier process transition to the sub-glacier process. Due to the mountains sinuosity differences in the north-east and south-west slopes of Alvand batholith, the lowest amounts of Curvature coefficients in the north-east slopes have higher elevation than the south-west slopes, whereas the curvature coefficient are lower in number in north-east slopes. These results have shown the influence of elevation and slope direction on the amount of Curvature coefficients. Additionally glacier processes have had more impact on north-east slopes than south-west slope.
Keywords: Perigee Elavation, Mountain valleys, Process, Curvature coefficients, Alvand Batholith -
وجود آثار تیپیک سیرکی دامنه های شمال شرقی و جنوب غربی توده کوهستانی الوند همدان، و همچنین حضور مورنهای سرگردان اطراف آن، در ابعادی بزرگتر از آنچه در اطراف شیرکوه یزد وجود دارد و تمرکز ژئومورفولوژیستها را از اوایل دهه 1930، به فرایند یخچالی، معطوف داشته، حاکی از تسلط فرایند یخچالی در طی دوره های سرد کواترنری میباشد. به همین منظور در این مقاله سعی در برآورد ارتفاع برفمرز دائمی در دامنه های مختلف این توده کوهستانی شدهاست. در برآورد ارتفاع برفمرز به روش رایت نکتهای وجود داشت که اساس ارائه برآورد ارتفاع برف مرز به روشهای خاصی گردید. بالاتر بودن ارتفاع برفمرز دائمی برآورد شده در دامنه های شمال شرقی (نسبت به دامنه های جنوب غربی) بر اساس روش رایت، آن هم در عرضهای جغرافیایی همانند ایران که دامنه های شمال شرقی بهترین شرایط را برای ماندگاری برف و تشکیل یخچال دارند، بسیار حائز اهمیت است. این نکته موجب بررسی ارتفاع برفمرز دائمی به دو روش دیگر شد؛ یکی روش شیب- جهت که با توجه به مقدار شیب و جهت آن و استفاده از روابط ارائه شده از سوی پژوهشگران قبلی، به برآورد ارتفاع برفمرز دائمی پرداخته شدهاست. تفاوت برفمرز برآورد شده برای دامنه ها از این روش هر چند منطقی به نظر میرسید ولی مقدار آن (530 متر) با توجه به شواهد میدانی دور از واقعیت به نظر رسید، به همین دلیل از روش دیگری به عنوان ضریب خمیدگی منحنی میزان که برای اولین بار در این مقاله ارائه شده برای برآورد ارتفاع برفمرز استفاده گردید. مقدار ضریب خمیدگی منحنی میزانها با فاصله گرفتن از قله های مسلط به حوضه ها به سمت کوهپایه، ابتدا روند نزولی و سپس روند صعودی دارد. از محل تغییر این روند به عنوان حضیض ضریب خمیدگی و از ارتفاع آن به عنوان ارتفاع حضیض نمودار یاد گردید. با توجه به نزدیک بودن این ارتفاع به ارتفاعی که از روشهای قبلی به عنوان ارتفاع برفمرز برآورد شده بود، چنین نتیجه گرفته شد که ارتفاع حضیض ضریب خمیدگی حوضه ها میتواند به عنوان ارتفاع برفمرز کواترنری در نظر گرفته شود. بررسی سه روش فوق در برآورد ارتفاع برفمرز کواترنری الوند و تفاوت مقدار آن در دامنه های مختلف حاکی از آن است که تفاوت قابل توجه ارتفاع پیشانی کوهستان در دامنه های مختلف میتواند در برآورد ارتفاع برفمرز و مقدار خطای آن موثر باشد. ارتفاع خط تعادل آبویخ فاکتور دیگری بود که میتوانست تفاوت ارتفاعی برفمرز را آشکار سازد، ولی به دلیل تفاوت در عرض کوهپایه های دو طرف توده کوهستانی و تفاوت در ویژگی های توپوگرافیکی، این شاخص نیز نتوانست کمک چندانی دراین زمینه بنماید؛ چرا که تفاوت در عرض کوهپایه ها و مقدار و جهت شیب آنها میتواند در مقدار ارتفاع خط تعادل آبویخ موثر باشد که لازم است در مطالعات یخچال شناسی مورد توجه خاص قرار گیرند.کلید واژگان: ضریب خمیدگی, ارتفاع حضیض, سیرک یخچالی, سنگ سرگردانExist of Glacial cirque in northeast and southwest of Alvand Mountain and the presence of moraine an expressive glacial process in the Quaternary Period. Therefore the height of the permanent snow line on the slopes of this mountain mass was evaluated in this study. The estimated height of the snow line to the right, above the permanent snow line estimated in northeastern slopes (slopes towards the southwest) by the way, shows the persistence of snow and glaciers formed in these parts. Furthermore, a comparison between this method and the method of gradient and curvature coefficient was used. Although the difference in the gradient direction toward the snowline but it also seems reasonable (530 meters), according to field evidence seemed unlikely. Because of the curvature coefficient curves presented in this study are the first to estimate the height of the snow line is used. Coefficient of curvature of the curve with the distance from the dominant peaks in the foothills of the basin, the trend has been downward and then upward. The process of changing the curvature coefficient perigee height as the height of the graph is known. Due to the proximity of the height to the height of the snow line altitude was estimated as the previous method, it was concluded that the perigee height, curvature coefficient Quaternary basin can be considered as the height of the snow line. Three methods of estimating the height of the snow line, anddifference in the amount of quaternary cold different domains suggests that Significant differences in the slopes of the mountain front elevation Synuzyth can estimate the height of the snow line and the error effectively.Keywords: Curvature Hoefficient, the Height of Perigee, Circus Glacier, Erratic Rocks
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.