جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ابن طفیل" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
پاسخ اندیشمندان به مسئله «نقش فطرت در دستیابی به ایمان» پیوستار متنوعی از آرا را دربرگرفته است. در یک سو، اعتقاد به راهبری کامل فطرت وجود دارد که می تواند انسان را تا نزدیکی مرزهای احکام الهی پیش برد (دیدگاه ابن طفیل) و در سوی دیگر، باوری قرار گرفته است که فطرت را بدون قدرت راهبری فرد به سوی پروردگار دانسته، دست یابی به هدایت را جز از راه مواجهه با گزاره های پیشنهادی پیامبران و حضور انسان در بسترهای اجتماعی میسر نمی داند (دیدگاه شیخ صدوق). کاوش میان آیات و روایات، تبیین متفاوتی از این مسئله ارائه می دهد و کارکرد فطرت در دست یابی به ایمان را نه به شکل حداکثری و نه به صورت حداقلی می پذیرد. بدین ترتیب، فطرت در «شرایط سخت» هدایت گر انسان به سوی ایمان شهودی یا بالمعنی الاعم خواهد بود. ایمانی که گر چه به خودی خود، سریع الزوال و غیر راهبرنده است، اما بسترساز پذیرش هدایت اکتسابی و وصول به ایمان متاملانه یا بالمعنی الاخص (ایمان مورد نظر انبیای الهی) است.
کلید واژگان: کارکرد فطرت, ایمان, توحید, شکوفایی فطرت, سختی و ضر, ابن طفیل, ابن بابویهScholars have offered a wide range of views on the role of innate nature (fiṭra) in attaining faith. On one end of the spectrum, there is the belief that fiṭra serves as a complete guide, capable of leading humans to the threshold of divine rulings (Ibn Ṭufayl’s view). On the other end, it is argued that fiṭra alone cannot guide humans to God, and that guidance can only be achieved through the teachings of prophets and one's presence in society (al-Shaykh al-Ṣadūq’s view). However, an analysis of Quranic verses and hadiths provides a different perspective, rejecting both the maximal and minimal roles of fiṭra in the attainment of faith. In times of hardship and difficult circumstances, fiṭra guides individuals toward intuitive faith or faith in a general sense, which in itself is non-guiding and can quickly fade. Nevertheless, it can create the conditions for accepting acquired guidance and achieving contemplative faith, or faith in the specific sense (as presented by the divine prophets).
Keywords: Function Of Innate Nature, Innate Nature (Fiṭra), Faith, Monotheism, Burgeoning Of Innate Nature, Hardships, Ibn Ṭufayl, Ibn Bābawayh -
ابن طفیل و کی یر که گار در برخی عناصر اگزیستانسیالیزم پیرامون طبیعت دارای وجوه اشتراکی هستند.ابن طفیل طبیعت را به مثابه برترین آموزگار فلسفه و نیل به استدلال فلسفی می انگارد. از نگاه کی یرکه گار، انسان بودن اساسا وابسته به طبیعت و ملحوظ در طبیعت است. این باور کی یرکه گار، وی را عمیقا به عنوان چهره ای مرتبط و درگیر در فلسفه معاصر و اکونقادی مطرح ساخته است. آرای ابن طفیل در خصوص مساله مورد بحث، در رمان حی بن یقظان قابل دسترسی است. حی، قهرمان رمان ابن طفیل، در جستجوی حقیقت راهش را در چهار سفر ذهنی و نفسانی پیدا می کند. طبیعت بستر اصلی سفرهای چهارگانه حی است و لذا حی در عالی ترین مرحله اسفار خویش، اهتمام قابل توجهی به حفاظت از گیاهان و حیوانات نشان می دهد. در سفر اول، حی که از طبیعت خلق شده در دامن غزالی بزرگ می شود. در سفر دوم حی همه امور طبیعی را در می یابد و به یک دانشمند طبیعیدان تبدیل می شود. در سفر سوم حی در تحلیل فلسفی موفق می شود و در سفر چهارم به اوج عرفانی خود می رسد. در این مرحله وی از همه موجودات طبیعت و از همه حوادث طبیعی به خدا منتقل می شود. حی در آخرین سفر خود مجددا به طبیعت بازگشت می کند و به حمایت و حفاظت از آن می پردازد. از دیگر سو کی یرکه گار که چهره برجسته اگزیستانسیالیزم مسیحی در قرن نوزدهم به شمار می آید، همانند ابن طفیل در قالب آثار ادبی به جایگاه طبیعت در کمال انسان توجه نشان می دهد. وی در سوسن دشت و پرنده آسمان، به این می پردازد که چگونه به طبیعت بپردازیم و چگونه درباره طبیعت بنویسیم. آنگاه طبیعت را به مثابه آموزگار می انگارد و می گوید هرچند نه یکباره اما به تدریج باید از سوسن و پرنده آموخت.
کلید واژگان: اگزیستانسیالیزم, کی یرکه گار, ابن طفیل, طبیعتJournal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Volume:1 Issue: 1, Spring and Summer 2024, PP 181 -190Ibn Ṭufayl and Kierkegaard share existentialist elements around nature. Ibn Ṭufayl believes in nature as the best teacher of philosophy and philosophical reasoning. For Kierkegaard, being human means being dependent on and embedded in nature. This makes Kierkegaard a highly relevant interlocutor for contemporary Eco philosophy and ecocriticism. Ibn Ṭufayl’s opinion on the subject is discernible in his novel called Ḥayy Ibn Yaqẓān. Pursuing the truth of life, Ḥayy, the main personage of Ibn Ṭufayl’s novel, finds his way through four travels of mind. Nature is the context of his travels, so determined to protect nature, Ḥayy takes considerable care of fauna and flora as he steps into the highest levels in his ascent. In the first travel, Ḥayy begins from nature from which is created and in which is raised by a roe mother. In the second travel, he figures out all of natural affairs insofar as becoming a leading scientist. In the third travel resulted in the former travel, Ḥayy becomes successful in philosophical analysis. In the fourth travel, Ḥayy goes forward with philosophical analysis and reaches mystical level. The mystical experiences go on so that through all natural beings and events Ḥayy conveys to God. In this last pace, Ḥayy returns to nature and becomes a nature protectionist. At the end of story, Ḥayy faces a religious stranger showed up from another island. Ḥayy finds his beliefs thoroughly in accordance with his own opinions.
Keywords: Existentialism, Kierkegaard, Ibn Ṭufayl, Nature -
در طول تاریخ فلسفه اسلامی عبارت حکمت مشرقی، نخستین بار توسط ابن سینا مطرح گردید که می توان آن را نوعی جهش در فلسفه ی او دانست که در پی آن حکمت بحثی به سمت حکمت ذوقی ترقی یافت اما مفهوم حکمت مشرقی بوعلی سینا مفهومی مبهم و مورد اختلاف است. ابن طفیل تصریح کرده است که در رساله حی بن یقظان خویش در صدد بیان حکمت مشرقی ابن سینا است. بنابراین روایت ابن طفیل از فلسفه و حکمت پورسینا را می توان به مثابه یکی از قرائت های حکمت مشرقی شیخ الرییس انگاشت. خصوصیات این مفهوم حکمت مشرقی سینوی، به طور کلی در دو بخش مولفه های شکلی و محتوایی جای دارد. مقصود از مولفه شکلی، شیوه داستان پردازی و محاکات معقولات در قالب رمان و قصه به پیروی شیوه بوعلی سینا در رساله حی بن یقظان است. مولفه محتوایی شاخص حکمت مشرقی که در اینجا تحلیل شده، اسفار اربعه یا رشد چهار مرحله ای فلسفی-عرفانی حی بن یقظان است. در این مقاله که به روش توصیفی_تحلیلی به نگارش درآمده است نشان خواهیم داد که حی بن یقظان ابن طفیل در مولفه های شکلی از ابن سینا پیروی نموده و در عین حال در بخش مولفه های محتوایی، پایه گذار اسفار اربعه بوده است.کلید واژگان: حکمت مشرقی ابن سینا, ابن طفیل, حی بن یقظان, اسفار اربعه فلسفی-عرفانیIn the history of Islamic philosophy, the term oriental wisdom was first proposed by Ibn Sina, which can be considered as a kind of leap in his philosophy, after which discussion wisdom was promoted to taste wisdom, but the concept of oriental wisdom by Ibn Sina is a vague and disputed concept. . Ibn Tufail has clarified that in his treatise Hayy Ibn Yaqzan, he is trying to express Ibn Sina's Eastern wisdom. Therefore, Ibn Tufail's narration of Porsina's philosophy and wisdom can be considered as one of the readings of Sheikh Al-Raees' Eastern wisdom. The characteristics of this concept of Eastern Sinavi wisdom are generally in two parts, form and content components. The meaning of the formal component is the way of telling stories and simulations of things in the form of novels and short stories following the style of Bu Ali Sina in the treatise of Hay bin Yaqzan. The content component of the index of Eastern wisdom that is analyzed here is the Asfar Arbaah or the four-stage philosophical-mystical development of Hay bin Yaqzan. In this article, which is written in a descriptive-analytical method, we will show that Hayy bin Yaqzan Ibn Tufail followed Ibn Sina in terms of form, and at the same time, he was the founder of the Arba'a travels in terms of content.Keywords: The Eastern Wisdom Of Ibn Sina, Ibn Tufail, Hayy Ibn Yaqzan, The Four Philosophical-Mystical Journeys
-
ابن طفیل دیدگاه های فلسفی خویش را به شیوه هنری در قالب یک رمان ارایه داده است. اینکه چرا یک فیلسوف، آن هم فیلسوفی که آثار اندکی نوشته زبان هنر را برای بیان آرای حکمی و فلسفی برمیگزیند نیاز به تبیین دارد. چنین تبیینی در رهیافت هنر فاضله فارابی امکان پذیر است. بخش اول این مقاله به تحلیل رهیافت هنر فاضله و بخش دوم به گزارش تحلیلی رساله ابن طفیل در پرتو رهیافت هنر فاضله اختصاص دارد. فارابی برآن است هنر فاضله باید معقولات را در لباس خیال تعلیم و ترویج کند. زیرا مردم بدینوسیله معارف عقلی را بهتر ادراک و در مقام پیروی نیز سعادت عقلی را بیشتر دنبال میکنند. نمونه تمام عیار هنر فاضله فارابی، شاهکار ابن طفیل است. ابن طفیل در رساله حی بن یقظان کودکی را تصویر میکند که در جزیره ای خالی از انسان در میان حیوانات وحشی به رشد جسمی، فکری و عرفانی میرسد.کلید واژگان: هنر فاضله, فارابی, حی بن یقظان, ابن طفیل, اسفار اربعه عقلیThe last utopian objective, according to Farabi, is to gain rational beatitude. Since the public, because of their nature and customs, fail to understand rational truths so as to achieve rational beatitude, the way to arriving at rational happiness should be depicted to the public through their imagination. Doing this job, the artist of Farabi’s utopia conjures up images of rational beatitude in people’s imagination. Ibn Tufail’s novel, Hayy Ibn Yaqzan, is in accord with Farabi’s utopoian art.Keywords: Farabi, Hayy Ibn Yaqzan, Ibn Tufail
-
جستار پیشرو بر آن است تا با واکاوی چگونگی و چرایی حذف مونث از رساله فلسفی - ادبی حی بنیقظان نشان دهد که اندیشه مذکر، در ساحت فلسفه، چگونه فرودستی اجتماعی زن را در متون تمثیلیخود بازتولید میکند. افزون بر این با وارسی زنانی که میوه درختاند انگاره نامآشنای واق در خیال -جغرافیایی شرح میدهد که جغرافیای اسلامی از رهگذر گیاهانگاری زن بر این برساخته اجتماعی -تاکید میورزد که زن، در قیاس با مرد، به طبیعت نزدیکتر است تا فرهنگ و اینگونه فرودستی او رابازمینمایاند. پس حضور زنمیوهگان واق در متن رساله مذکور با حذف مونث از آن، نه در تضاد، کهسراسر سازگار است؛ چرا که این هردو یک واقعیت همسان را هویدا میسازند و آن فرودستی زن است.
کلید واژگان: حی بن یقظان, ابن طفیل, واق واق, نقد زنانه, حذف مونثWith an analysis of condition and cause about female omission from Hay Ibn Yaqzȃn treatise, the present article is trying to show that male thought in the field of philosophy, how reproduce woman's social inferiority in its allegorical texts. By checking out women who are fruit of tree as a familiar tenet in an imaginary geography, moreover explains that geography emphasizes through woman's herbal-supposition to this social reality that in comparison to men, women are closer to the nature than to the culture. And by this sentence, reflects woman's subjugation in society. So the presence of Wȃq Woman-Fruits in the text of the above treatise is compatible to removing the female from the text and has no contradictory. Because both of them show an identical reality which is woman's subordinate.
Keywords: Hay Ibn Yaqzȃn, Ibn Tofayl, Wȃq Wȃq, feminist criticism, female removing -
نقش آفرینی اندیشمندان و فلاسفه سیاسی غرب تمدن اسلامی در خاستگاه سیاسی اجتماعی خود علی رغم نابسامانی های آن دوران از اعتباری خاصی در شکل گیری دانش سیاسی برخوردار است. فلسفه سیاسی و نقش و ارتباط آن با تولید فکر، دانش، اثرگذاری و اثرپذیری آن بر ساخت سیاسی جوامع مسلمان غرب تمدن اسلامی را باید در نوع نگاه خاص ابن باجه در اثرش «تدبیر المتوحد»، ابن طفیل در نمونه «حی بن یقظان» و ابن رشد با نوع روش شناسی خاص خود در فلسفه جستجو کرد. در این مقاله با بهره گیری از روش تطبیقی به بررسی رابطه دانش و قدرت در اندیشه این اندیشمندان پرداخته ایم، نتایج حاصله این مقاله مبنی بر تقدم دانش بر قدرت در اندیشه های ابن باجه و ابن طفیل بود. اما ابن رشد با تکمیل نواقص موجود در مفاهیم فلسفی آنها با تایید انطباق شریعت و فلسفه، بر جایگاه خاص فیلسوف در ساختار سیاسی مورد نظر خود و ارجح دانستن فیلسوف بر فقیه در این ساختار تاکید می ورزد.
کلید واژگان: قدرت, دانش, غرب تمدن اسلامی, فلسفه, ابن باجه, ابن طفیل, ابن رشدThe role of political thinkers and political philosophers in the West of Islamic civilization in its socio-political origin, despite the disorders of that era, has special credibility in the formation of political knowledge. Political philosophy and its role and relationship with the production of thought, knowledge, its impact and effectiveness on the political structure of Muslim societies in the West of Islamic civilization should be seen in the special view of Ibn Bajah in his work "Tadbir al-Mutawahid", Ibn Tufail in the sample of "Hayy Ibn Yaqzan" and Ibn Rushd searched philosophy with his methodology. Using a comparative method, in this paper, we have studied the relationship between knowledge and power in the minds of the above thinkers. The results of the paper were based on the precedence of knowledge over power in the thoughts of Ibn Bajah and Ibn Tufail. By supplementing the shortcomings in their philosophical concepts by confirming of Sharia and philosophy, Ibn Rushd emphasizes the special position of the philosopher in his desired political structure and the preference of the philosopher over the jurist in this structure.
Keywords: Power, knowledge, West of Islamic Civilization, philosophy -
افسانه ها و حکایت های قدیمی، روایتگر سرشت فطری و بداهت بشری، با کمترین آغشتگی و دست خوردگی، تصویر واضح و روشنی از روحیات و دغدغه های انسانی ارایه می دهد. روانکاوان با تعمق فراوان و با ارایه نظریات جامع و عمیق، زمینه را برای شناخت ماورای رفتارهای انسانی فراهم کرده اند و در آثارادبی، افسانه ها و حکایت های فولکلور، بررسی روانکاوی آنها ما را به شناخت دقیق و قابل تعمیم از ماهیت انسان می رساند. از جمله این حکایت ها که با کاوش در آن، می توان به ذات و اعتقادات اولیه و نحوه شکل گیری سوژه بشری دست یافت، قصه «حی بن یقظان »است که به طور کامل و فنی توسط ابن طفیل، فیلسوف بزرگ قرن پنجم در اندلس اسلامی پردازش شده است. در این پژوهش سعی شده با توجه به آراء «لاکان» در حوزه روانکاوی، این حکایت مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش به هدف رمزگشایی از افکار و اندیشه های اولیه و دست نخورده انسانی و کشف معنای پنهان و غیرمکشوف آثار ادبی صورت گرفته است. نتیجه نشان می دهد که حکایت «حی بن یقظان» مبتنی بر اندیشه های مهم روانکاوی انسانی می باشد؛ چون «ضدیت با عنصر زن»، «دیگری بزرگ» و «اتکاء به او» برای رشد جسمانی و تعالی فرهنگی، تلاش برای «همانندی با محیط»، حس «فقدان و غربت»، «مقابله با دیگری بزرگ »و «گفتمان غالب»، «رسوخ به ساخت امر واقعی» و تلاش برای «بازسازی نظم اجتماعی نمادین». روش به کار رفته در این پژوهش، روشی توصیفی تحلیلی است.کلید واژگان: لاکان, امر واقعی, ابن طفیل, فقدان, دیگری بزرگLegends and old anecdotes (showing an improvised and innate nature with the least being tempered feature)present clear pictures of human innate senses and anxieties. Psychologists have provided a basis for knowing about what is beyond the human behavior by thinking deeply and presenting general and deep theories and in literal traditions, legends and folklore anecdotes help us know about the human nature in a deep way which is also able to be generalized. One of these anecdotes through which we can gain information about the nature and the preliminary beliefs and how the human subjects have been formed is the story of ‘Hayyebn-e-Yaqzan’ which has been processed completely and technically by Ebne Tofail(the great philosopher of the 5th decade in the Islamic Andulusia). In his study, it’s been tried to analyze this anecdote according to Jacques Lacan’s votes in the philosophical domain. This study has been done with the purpose of decoding thoughts and preliminary human reflections which have been tempered and discovering the meaning of hidden and undiscovered literary traditions. The result of the study shows that the anecdote ‘Hayyebn-e-Yaqzan consists of important human philosophical thoughts, such as opposition to feminism, focusing on the otherness for physical and cultural growth trying for similarity with the environment, the sense of lack and exile and confronting with the great otherness and the dominate conversation, rooting to construct the order of the real and trying to reconstruct the symbolic social order. The method being used in the study is a descriptive-analytical one.Keywords: the order of the real, Ebne Tofail, the subject of the sense of lack
-
فلسفه سیاسی اسلام و محور اندیشه های سیاسی ابن سینا (416) ، فارابی (339) ، ابن باجه، ابن طفیل و ابن رشد (595) در دوره قرون وسطی و ملاصدرا (1045/1640م) در آغاز دوره مدرن در مورد خلافت و امامت کبری و قدرت سیاسی شکل گرفت، ابن سینا و فارابی با بیان علم تدبیر شهر، مخالفت و تناقض مفهوم خلافت و مبنای نظری قدرت سیاسی دولت عباسیان با فلسفه سیاسی معقول اسلام را آشکار ساختند و سه حکیم آندلسی نیز دولت های آندلسی و مغربی، مرابطین و موحدین را بیرون از دایره دولت آرمانی اسلامی قلمداد کردند، فلاسفه آندلسی به بیان تجریدی فلسفه سیاسی اسلام با تبیین نظریه اتصال ، بر مبنای ترکیب نظریات افلاطون و ارسطو و نوافلا طونیان پرداختند و در ایران عصر صفوی که دولت بر زمینه های مشترک تعصب بر فقه و حدیث بود، ملاصدرا مانند فلاسفه آندلسی با طرح فلسفه یونانی در اندیشه سیاسی ، به صفات رییس اول مدینه و تاسیس دولت آرمانی پرداخته است، و در کتاب المبدا و المعاد در ضمن بخشی در مقاله چهارم به السیاسات و الریاسات و به جمع بین شریعت و فلسفه در امر سیاسی پرداخته است و یکسانی شریعت و سیاست و فلسفه را بررسی کرده است. و صفات لایق به رییس مدینه فاضله را معرفی نموده است، پژوهش حاضر سیر تاریخی اندیشه سیاسی اسلامی از قرون وسطی تا دوره صفوی عصر ملاصدر است و وصف شکل گیری فلسفه سیاسی ملاصدر در تطور و تکامل دیدگاه فلاسفه پیشین است. و نشان می دهد این پیدایش فلسفه سیاسی تابعی مستقیم از مقتضیات سیاسی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی هر عصر است. کار ابن سینا هم زمان با اثر اسپینوزا (1677م) در انتقاد امر سیاست و دین در آغاز دوره مدرن است و مانند سیر اندیشه سیاسی در دوره مدرن به بررسی جایگاه دین و سیاست و نسبت امر فلسفی و دینی و سیاسی پرداخته است. پژوهش مبین جایگاه فلسفی و تاریخی سیستم فلسفی ملاصدرا در تبیین فلسفه سیاسی اسلام است.کلید واژگان: ابن سینا, فارابی, ابن باجه, ابن طفیل, ابن رشد, ملاصدرا, قرون وسطی, نظریه اتصال, فلسفه سیاسی, امر سیاسی
-
هدف پژوهش، بررسی اندیشه ی سیاسی ابن طفیل در منشور فلسفی رساله ی «حی بن یقظان» است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از روش «هرمنوتیک قصد» کوئنتین اسکینر، مراتب سیاست را از دیدگاه ابن طفیل مورد بررسی قرار داده است. "بررسی نقش فیلسوف در تدبیر زندگی سیاسی"، "مقایسه ی مقام فقیه و فیلسوف" و نیز "ارتباط سنجی میان فقه و فلسفه" مهم ترین مسائل مورد بحث بوده اند. نتایج حاکی از آن است که هدف ابن طفیل در رساله ی حی بن یقظان حل رابطه ی دین و فلسفه بوده و عمده ی توجه خود را بر بحث فقه، فلسفه و عرفان قرار داده است. اولین بعد سیاسی رساله ی ابن-طفیل به "نظام دانایی تمدن اسلامی" باز می گردد. علم فقه در تمدن اسلامی جایگاهی ممتاز داشته و اخراج فلسفه و فیلسوف از متن اجتماع، از پیامدهای سیاسی مهم حضور همه-جانبه ی فقه در زندگی انسان مسلمان بوده است. از دیدگاه حی بن یقظان، باهم بودگی فقه و فلسفه امکان پذیر نیست. ابن طفیل، در راستای مبانی فکری دولت موحدون، با تدوین رساله ی حی بن یقضان، به فیلسوفان هشدار می دهد که دست از تعرض به عقاید مردم بردارند و شریعت را محترم بدارند.کلید واژگان: فقه سیاسی, فلسفه سیاسی, رساله ی حی بن یقظان, هرمنوتیک قصد, ابن طفیل, عصر موحدونThe main purpose of this research is to look into Ibn Tufail’s political thought in his philosophical charter “Hayy ibn Yaqzan”. The method of this research is descriptive-analytical, and the hierarchy of politics is studied from Ibn Tufail’s point of view by using Quentin Skinner’s “hermeneutic intent” method. The study of the role of a philosopher in the interpretation of political life is considered an analogy between the position of a jurisprudent and philosopher as well as an assessment between jurisprudence and philosophy, which are the most important issues discussed in this research. The results indicated that Ibn Tufail aimed to give an account of the relationship between religion and philosophy in his essay “ Hayy ibn Yaqzan” and he was chiefly concerned about the subject of jurisprudence, philosophy, and mysticism. The foremost political dimension of Ibn Tufail’s essay deals with a system of knowledge in Islamic civilization. Jurisprudence science in Islamic civilization has a prominent position as an exclusion of philosophy and philosopher from the heart of society are the main political implications of all-out involvement of jurisprudence in a Muslim human’s life. From the viewpoint of Hayy ibn Yaqzan, the coalescence of jurisprudence and philosophy is not feasible. Consistent with the intellectual foundations of Almohad Caliphate, Ibn Tufail, by writing Hayy ibn Yaqzan essay, warns philosophers to stop arguing against people’s beliefs and respect the Sharia.Keywords: political jurisprudence, political philosophy, Hayy ibn Yaqzan essay, hermeneutic intent, Ibn Tufail, Almohad Caliphate
-
رهیافتهای فلسفه و کودک از آثار حکمای مسلمان قابل اخذ و تدوین است. یکی از این منابع رساله حی بن یقظان ابن طفیل است که بعنوان اولین رمان فلسفی شهرت دارد. حی بن یقظان، طفلی است که در جزیره یی بدون سکنه، در آغوش طبیعت و در بین حیوانات بزرگ می شود و یک غزال یا آهو برای او مادری میکند و متکفل رشد جسمی اوست. علاوه بر تکامل جسمی، فرایند اندیشه ورزی حی در دامان مادر طبیعت تکامل می یابد. این اندیشه ورزی بدنبال بلوغ فکری و فلسفی، به نوعی بلوغ عرفانی نیز منتهی میشود.
در فراز پایانی داستان، حی با انسانهایی از جزیره دیگر آشنا می شود و درمی یابد آنچه از طریق تفکر در خویشتن و اندیشه ورزی در طبیعت بدست آورده با معارف دین و تعالیم وحی در هماهنگی کامل است. این رهیافت را میتوان بخشی از سلوک فکری فلسفی حی بشمار آورد. برخی رهیافتهای اندیشه ورزی حی به ترتیب زمانی یعنی از خردسالی تا بزرگسالی عبارت است از دستاوردهایی در زمینه فناوری، علوم تجربی، رهیافت فلسفی، رهیافت عرفانی. سلوک فکری حی بن یقظان در الگوی اسفار اربعه قابل تحلیل است.کلید واژگان: حی بن یقظان, ابن طفیل, اسفار اربعه فکری, رهیافت فلسفی, رهیافت عرفانیIt is possible to find some approaches towards philosophy and children in the works of Muslim philosophers. One of these works is that of Hayy Ibn Yaqzan which is written by Ibn Tufayl which is known as the first philosophical novel. Hayy Ibn Yaqzan is the name of a boy, who lives in an uninhabited island, in the lap of nature and among the animals where a deer has undertaken to bring him up. Apart from his physical growth his intellectual growth also proceeded ahead in the lap of nature following which he attained a kind of intellectual, philosophical and mystical maturity. At the end of this story Hayy came to be acquainted with the inhabitants of other island and found that what he earned through thinking about himself and the nature is in consistent with religious teachings. This approach is considered to be a part of Hayy’s intellectual and philosophical compartment. Some of Hayy’s intellectual approaches in the course of his intellectual process since his childhood to old age led to certain achievements in the field of technology, natural science, philosophy, and gnosis. It is possible to analyze Hayy’s way of thought with reference to the four spiritual journeys.
Keywords: Hayy Ibn Yaqzan, Ibn Tufayl, four intellectual journeys, philosophical approach, mystical approach -
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 55 (بهار 1397)، صص 109 -124
داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهت ها با داستان های کهن ایرانی، در اصل اسطوره ای یونانی بوده است که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنین بن اسحق عبادی به شرق رسیده است، قصه مزبور، جنبه تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحله صابئین که هرمس را از پیامبران خود می دانند، مرتبط بوده است، اما بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصه ای مکاشفه ای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمه المشرقیین» خود در مقابل فلسفه مشاء قرارداده است، ابن طفیل با تصرفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیل کرده و بعد از او خواجه نصیر الدین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تاویل کرده است، عبدالرحمان جامی نیز همان اصل روایت حنین بن اسحق را به فارسی به نظم درآورده است،این تحقیق تحلیلی و توصیفی است که با استفاده از اسناد کتابخانه ای،نگارنده به تحلیل محتوای مطالب پرداخته است
کلید واژگان: سلامان و ابسال, ابوعلی سینا, ابن طفیل, جامی, رمزپردازی -
هدف این مقاله بررسی اندیشه فلسفی ابن طفیل در داستان حی بن یقظان و شناسایی دلالت های تربیتی حاصل از آن است. سوالات عبارتند از این که مولفه های سازنده اندیشه فلسفی ابن طفیل کدامند؟ و دلالت های تربیتی حاصل از آن چیست؟ در پاسخ به سوالات یاد شده از روش پژوهش تحلیلی – استنباطی استفاده شده است. ابتدا به توصیف داستان حی بن یقظان و تحلیل فلسفه ابن طفیل پرداخته شده و سپس از روی شواهد و نشانه های موجود در داستان به استنباط دلالت های تربیتی مبادرت گردیده است. نتایج نشانگر آن است که طرح تربیتی ابن طفیل در داستان حی بن یقظان عمدتا برگرفته از وضعیت، موقعیت و شرایط زمان او است که در آن کشمکش میان حامیان فلسفه و دین (عقل و شرع) در اوج خود قرار دارد. از این رو هدف از نوشتن حی بن یقظان بیشتر حول محور تبیین همین اختلاف شکل گرفته است. داستان جوابی است بر آراء ابن سینا، فارابی، ابن باجه و غزالی که طرفین اصلی این معارضه فلسفی هستند. در این راستا ابن طفیل در طرح تربیتی خود عناصر عقل، وحی و عرفان را با هم در می آمیزد و طرحی تلفیقی را در تربیت انسان از کودکی تا کهنسالی با رویکرد به برقراری آشتی میان فلسفه، دین و عرفان ارائه می کند. در طرح تربیتی ابن طفیل، هدف از تربیت شناخت خداوند و قدم نهادن در راه او و سرانجام فنا در جود او است. در این مسیر تربیت از مرحله حسی و تجربی آغاز می شود و در مرحله تفکر وتعقل ادامه میابد و به مرحله کشف و شهود می رسد و سرانجام به فنا در وجود خداوند ختم می شود. جلوه های تربیت در داستان حی بن یقظان به سه صورت تربیت فردی، تربیت اجتماعی و تربیت دینی نمایان می شود که از آن میان تربیت فردی اهمیت بیشتری پیدا می کند. در طرح تربیتی ابن طفیل اصول فردیت، تکلیف، تکامل و پیوستگی میان ظاهر و باطن قابل استنباط است. با تکیه بر این اصول ابن طفیل روش های تربیتی تجربه، تفکر، تعقل و شهود را در داستان حی بن یقطان به کار گرفته است.
کلید واژگان: اندیشه فلسفی, ابن طفیل, حی بن یقظان, دلالت های تربیتیThe aim of this study was the investigation of Ibn Tufail's philosophical thought in his novel “Hayy ibn Yaqdhan” and the implications of it. Analytical - deductive research methods were used. First of all, the novel was explained and the philosophy of Ibn Tufail and its reflections in the story were analyzed and then the implications were deduced from the existing evidence in the story. The results indicated that Ibn Tufail's thought in Hayy ibn Yaqdhan story was mainly affected by the situation of his time when the argument between supporters of philosophy and religion (reason and religion) was at its peak. Therefore, it was concluded that his purpose of writing Hayy ibn Yaqdhan was the explanation of these arguments. The story is an answer to the ideas of Ibn Sina, Farabi, Ibn Bajja and Al-Ghazali who were the most important philosophical arguers of that time. In this regard, Ibn Tufail blends elements of wisdom, revelation and mysticism together and presents an integrated plan for educating human from childhood to the old age in which there is the reconciliation of philosophy, religion and mysticism. In Ibn Tufail’s educational plan, the goal of education is knowing God and getting closer to him. Education in Hayy ibn Yaqdhan story has three aspects of individual, social and religious education among which individual training is the most important one. Principles of individuality, responsibility, development and linkage between appearance and reality can be deduced from his educational plan. Based on these principles Ibn Tufail employed the training methods of experience, reflection, reasoning and intuition in the story of Hayy ibn Yqtan.
Keywords: Philosophical thought, Ibn Tufail, Hayy ibn Yaqdhan, Educational implications -
ابن طفیل در رساله حی بن یقظان - که شرح زندگی انسانی فرضی است که در جزیره ای نزدیک به خط استوا وجود و تکامل می یابد - سیر تکاملی انسان از مرتبه حسی به مرتبه عقلی و سپس شهودی را به تصویر می کشد. از دیدگاه ابن طفیل، اگر چه محصول عقل و شهود یکسان است، اما معرفت شهودی دارای وضوح و شفافیت و بالتبع، لذتی عظیم و شگرف است. از منظر وی؛ دست یابی به معارف شهودی جز از طریق سلوکی معنوی میسر نیست و حی بن یقظان به عقل و فطرت خود، اصل ضرورت سلوک و چگونگی سلوک را درمی یابد. بر این اساس، سالک پس از طی درجات سلوکی، وحدت را می یابد، اما ابن طفیل توجه می دهد که این وحدت، وحدتی در مقابل کثرت نیست؛ زیرا این نوع وحدت از اوصاف اجسام است، بلکه عارف در شهود خود، با حقیقتی فراتر مواجه است، که توصیف آن به قالب عبارت در نمی آید. در نهایت نیز ابن طفیل به بررسی رابطه این حقایق مشهود با شریعت می پردازد.
کلید واژگان: ابن طفیل, عرفان, شهود, شریعت, وحدت وجودIn Hayy ibn-e- Yaqdhan treatise, which is a description of the life of an imaginary man who was born and developed on an island near the equator, Ibn-e- Tofeil sheds light on the course of human development including the sensory stage the rational stage and then the stage of intuition. According to Ibn-e- Tofeil’s view, although intellect and intuition have the same outcome, intuitive knowledge is more obvious and distinct, and consequently, provides great pleasure. He holds that intuitive knowledge cannot be gained except through a mystical and spiritual journey, and Hayy ibn-e- Yaqdhan, which based on his own intellect and nature, acknowledges the necessity and manner of mystical journey. Accordingly, after passing through the mystical stages, the mystic reaches unity. Ibn-e- Tof eil however, notices this unity is not in contrast with multiplicity, because it is one of the characteristics of objects. In his intuition, the mystic faces a reality which is beyond description. Finally, Ibn-e- Tufail examines the relationship between these observable facts and Divine law.Keywords: Ibn, e, Tufail, mysticism, intuition, divine law, pantheism -
ابن باجه و ابن طفیل با ایستار فردگرایانه، از سنت و گفتمان غالب فلسفه سیاسی که مبتنی بر «اصالت اجتماع» است، فاصله گرفتند و نیک بختی انسان را نه در «زندگی اجتماعی»، بلکه در «زندگی فردی» می دانند. فردگرایی آنها مبتنی بر خوداتکایی و بی نیازی از سامان سیاسی و اجتماعی است. آنها بر این باورند که انسان می تواند به دور از سامان سیاسی و تربیت مدنی، زندگی فردی داشته و با تکیه بر عقل و ادراکات عقلی، به سعادت و نیک بختی دست یابد. این مقاله، با نگرش تفصیلی به شرایط اجتماع فاضله و غیر فاضله و تفکیک فردگرایی ذاتی و عرضی، به بررسی و تحلیل ماهیت فردگرایی این دو فیلسوف سیاسی اسلامی می پردازد.
کلید واژگان: اصالت فرد, نیک بختی, ابن باجه, ابن طفیل, فلسفه سیاسیIbn Bâjja and Ibn Tufail who have individualistic attitude have gone far from the dominant tradition and discourse of political science based on authenticity of community. They believe that man’s good fortune is not found in "public life", but in "personal life". Their individualism is based on self-reliance and freedom from the need for political and social order. They believe that man can have an individual life away from political order and civic education and can achieve happiness and good fortune by relying on reason and intellectual perceptions. Elaborating on the conditions of utopian society and non-utopian communities and on the separation of essential and transverse individualism, this paper investigates the nature of individualism of these two philosophers.Keywords: individualism, good fortune, Ibn Bâjja, Ibn Tufail, political philosophy -
داستان حی بن یقظان ابتدا توسط ابن سینا و سپس به همت دیگر اندیشمندان از جمله ابن طفیل به زبان عربی نوشته شد. نویسندگان این داستان هر یک با سبک خاص خود کوشیده اند آن را محملی برای نحوه شناخت عقلی خداوند قرار دهند. اگرچه ساختار داستان مزبور به قلم ابن سینا با داستانی که ابن طفیل پرداخته است تفاوت های زیادی دارد، ولی درون مایه هر دو بر یک محور که همان پی بردن به وجود باری تعالی است مبتنی است. اکنون این مساله مطرح است که محتوای این دو داستان چه وجوه مشترک و چه جنبه های منحصر به فردی دارد و رابطه محتوای داستان به قلم ابن طفیل با آن چه از ابن سینا برجای مانده است چیست؟ این مقاله با استفاده از ترجمه این دو اثر، به مقایسه، بررسی و شناخت شباهت ها و تفاوت های محتوایی دو داستان پرداخته و سپس با ارائه ی آراء و نظراتی که پیرامون آن دو مطرح شده مانند عدم شباهت این دو، جز از لحاظ لفظ و عنوان و ویژگی های فلسفی داستان های فوق را مورد نقد قرار داده است. این پژوهش می کوشد با روش تحلیل محتوای متن و بر اساس دیدگاه های صاحب نظران، ضمن بررسی ارتباط محتوایی میان این دو اثر و پاسخ به سوال مطرح شده، این فرضیه را بررسی کند که ابن طفیل، درون مایه اثر ابن سینا را به عنوان یک تئوری، مبنای کار خود قرار داده و وجهه عملی به آن بخشیده است؛ بدین نحو که گویی ابن سینا فرضیه ای را مطرح ساخته و ابن طفیل آن را اثبات و کوشیده است آن را بسط داده، تبیین نماید.
کلید واژگان: ابن سینا, ابن طفیل, داستان حی بن یقظان, عروج عقلیThe story of Hayebne Yaghzan was first written in Arabic by Ibne Sina (Avicenna) and then by other thinkers such as Ibne Tofeil. With their unique styles, the authors have tried to make it a place for a rational knowledge of God. Although the way Ibne Sina has structured the story is very different from that of Ibne Tofeil, the theme in both of them is based on one single pivot; that is the very discovering the existence of the Supreme Lord. Now the questions raised are: “What commonalities and unique features there are between the contents of these two stories?” and “What is the relationship between the content of the story by Ibne Tofeil and that of the story by Ibne Sina?” By using the translations of these two works, the present paper compares, investigates and discovers the content similarities and differences in the two stories, and then by presenting views and opinions about the two works- such as lack of similarity between the two, except in terms of language, title and philosophical features- it criticizes the above stories. This research tries to use the text content analysis method and the views of the intellectuals to investigate the content relationship between the two works and to answer the raised questions in order to investigate the hypothesis that Ibne Tofeil has based his work on the theme of Ibne Sina work as a theory, and has given it a practical picture. In other words, it is as though Ibne Sina has presented a hypothesis, and Ibne Tofeil has proven that, and tried to extend and explain it.Keywords: Ibne Sina (Avicenna), Ibne Tofeil, Story of Hayebne Yaghzan, Rational ascent -
داستان رمزی حی بن یقظان («حی»، رمزی از عقل و «یقظان»، رمزی از خداوند) به گونه ای روایت شده است که می توان آن را به وجوه مختلف و حتی متفاوت تفسیر نمود. می توان برخی از این تفاسیر را چنین خلاصه کرد: الف) اثبات جاودانگی نفس ناطقه انسان؛ ب) نظریه پردازی دوگانه در باب ابتدای خلقت انسان؛ ج) بررسی رابطه میان فرد و اجتماع و ارائه این نظریه که منشا جامعه فرد است؛ د) شرح غربت و تنهایی انسان. این دو تفسیر اخیر، بر اساس مقایسه رساله حی بن یقظان ابن طفیل با کتاب تدبیرالمتوحد ابن باجه صورت گرفته است. طی تفسیر اخیر، انسان موجودی گمشده در این جهان است که به دنبال پیدا کردن خویش است. اگر انسان بتواند خودش را پیدا کند می تواند به مراحل کامل انسانیت برسد. نکته مهم روایت حی ابن یقظان این است که انسان در جستجوی خویش، به اموری دست پیدا می کند که همگی وجوه اجتماعی دارند: تقلید اصوات و وضع لغت، اختراع لباس، تهیه مسکن، آماده ساختن وسایل و ابزار دفاعی مانند چوب دستی و نیزه، بهره گیری از حیوانات اهلی؛ کشف آتش و به کار بردن آن در پختن غذا و رفع نیازمندی های دیگر، آگاهی انسان به اهمیت اعضا و جوارح خود و همچنین تشریح آنها و سرانجام کشف نقش اساسی قلب در ساختمان بدن که می تواند استعاره ای از وجود رهبر و ضرورت یا حاکم در جامعه باشد. در این مقاله، تلاش می شود تا به روش تحلیل فلسفی، و با تمرکز بر تفسیر داستان حی بن یقظان و مقایسه آن با سلامان و ابسال، به شرح غربت انسان پرداخته شود و وجوه اجتماعی آن نیز به بحث گذاشته شود.
کلید واژگان: حی ابن یقظان, سلامان و ابسال, ابن طفیل, انسان تنها, امور اجتماعی, فرد -
عرفا و فلاسفه اسلامی در بیان افکار و اندیشه های خود همواره از رمز و نماد بهره می گرفتند؛ به گونه ای که در آثار شیخ اشراق سهرودی عارف و فیلسوف ایرانی رمز و نمادگرایی عرصه گسترده ای را اشغال کرده است. در این که رمز خاص زبان عرفا است شکی نیست. این امر در برگزیدن سبک تمثیلی مثنوی معنوی مشهود است و در آثار عرفایی چون سنایی و عطار نیشابوری دیده می شود؛ اما رمزگرایی در میان فلاسفه کم تر استفاده شده است. در این میان داستان «حی بن یقظان» به عنوان یکی از معدود داستان-های رمزی- فلسفی، مورد توجه فلاسفه ای چون ابن طفیل، شیخ اشراق و ابن سینا و پیش از این ها افلاطون قرار گرفته است. ابن طفیل و مولانا با به نمایش گذاشتن شخصیت های «نی» و «حی» ذات جستجوگر انسان در پی حقیقت گمشده را به تصویر کشیده اند. بدین سان مولانا و در مقابل، ابن طفیل دو شخصیت جداگانه یکی در حوزه عرفان و دیگری در حوزه فلسفه و اندیشه پدید آورده اند. نوشتار حاضر می کوشد تا در چشم اندازی تطبیقی و با روش توصیفی- تحلیلی، همگونی ها و ناهمگونی ها و ابعاد و وجوه این دو شخصیت را بر پایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بررسی کند تا هم اندیشی های فلاسفه و عرفا و میزان قرابت و نزدیکی آن دو را نشان دهد.
کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, نی, حی, مولوی, ابن طفیلMystical Literature, Volume:6 Issue: 11, 2014, PP 177 -206Express their thoughts and ideas، recognizing Islam has always been a symbol of mystery and interest Getting there. So that the works of Shaykh al-Ishraq Sohrevardi mystic and philosopher، has occupied a vast field Iranian mystery and symbolism. There is no doubt that the secret is in the special language of the mystics. This allegorical style selection Masnavi is evident in works such as Sanai and Attar nishabori seen. But among philosophers Rmzgrayy underused. Meanwhile، the story of \ «Hayy ibn Yaqzan\» as one of the few stories Ramsay - philosophy، the philosophers such as Ibn Tufayl، Ibn Shaykh al-Ishraq and Plato before it is placed. Ibn Rumi''s sake and to showcase the characters in \ «ney\» and \ «Hayy\» the essence of the human searcher seeking the lost reality portrayed. Thus، in contrast Rumi and Ibn sake of a separate entity within the realm of philosophy and thought، mysticism، and others have created. Outlook tries to comparative and analytical methods Homogeneity and heterogeneity، and the dimensions and facets of the character based on his study of the American schoo The thinking of philosophers and mystics، and the close proximity of the two would not open.Keywords: Comparative Literature, nay, hayy, Character, Molana, Abn Tofyl -
اگر در مدینه های غیرفاضله، انسان های فاضل، منفردا، بخواهند زندگی فاضلانه ای داشته باشند، چه سبکی از زندگی می تواند سنگ بنای زیست آنها باشد؟ فلاسفه اسلامی، با عطف توجه به یک چالش فرهنگی جهت زیست فاضلانه، در این خصوص نظریات مختلقی را داده اند. فارابی گزینه هایی چون: رفتن از مدینه غیرفاضله به مدینه فاضله؛ زیست غریبانه در مدینه غیرفاضله؛ و یا تسلیم مرگ شدن به جای زندگی در مدینه غیرفاضله را پیش می کشد. فارابی به جزئیات زیست در مدینه های غیرفاضله نمی پردازد. پس از او، ابن سینا، به نحو اجمال، تاسیس شهر فاضله را توسط خود فیلسوف در بیرون از شهر ممکن می داند. در مقابل، ابن باجه آن سعادت و حیات را در همان جامعه غیرفاضله پی می گیرد. ابن طفیل، با بیرون بردن انسان فاضل از مدینه غیرفاضله، سعادت او را در انزوا، و با اکتساب نوع خاصی از معرفت پی می گیرد. این دو برای انسان فاضل یک برنامه عملی پیشنهاد می دهند. مهم آن است که این افراد فاضل در هر وضعیت، شیوه ای از زندگی را اتخاذ می کنند که راهنمای آنها به سوی سعادت است. در واقع، در اینجا بحث از یک وضعیت چالش برانگیز فرهنگی و نحوه انطباق فرد با آن وضعیت، یا شیوه های برون رفت از آن وضعیت است؛ فردی که بیرون از قواعد جاری فرهنگ شهر، و در حالیکه امکان تغییر آن وضعیت برایش نیست، خواهان تحقق سعادت خود در این جهان است.
کلید واژگان: شیوه زندگی, مدینه های فاضله, فارابی, ابن سینا, ابن طفیلStyles of Life in Non-Excellent Cities: A philosophical Approach to a Problematic Cultural SituationTo live in a non-excellent city، is a problematic situation for excellent men. But، which style of life would be the best style for excellent men who live in non-excellent cities? The Moslem Philosophers have different approaches to this question. Among them، al-Farabi، as the founder of Islamic philosophy، advised three choices: going out of the non-excellent cities to an excellent city، living as a stranger in a non-excellent city، or، preferring death instead of life. Avicenna، recommends virtues men to build their cities in the periphery of the non-excellent city، far away from the center. Against him، Avempace''s theory focuses on the idea that virtues men’s happiness should be realized in non-excellent cities. Ibn Tufayl (Abu Baser) in his tale، Hayy Ibn Yaqdhan (Alive، Son of Awake) man is a lost being that tries to find him “self” by a particular kind of knowledge which leads him to excellent situation in society. Comparing these theories reveals that relation between “individual” and “society” is problematic and complicated. In fact، compliance with conventions، rules، or laws of non-excellent cities is in the center of these theories.Keywords: Non, excellent cities, Problematic Situation, al, Farabi, Avempace, Ibn Tufayl (Abu Baser) -
در میان فیلسوفان دین درباره وجودداشتن یا نداشتن هسته مشترک در تجربه های دینی دو دیدگاه مطرح است: ذات گرایی و ساخت گرایی. ذات گرایان بر وجود یک یا چند هسته مشترک در همه تجربه های دینی بشر در همه ادیان تاکید دارند. در مقابل، ساخت گرایان معتقدند هیچ گونه تجربه خالصی وجود ندارد و همه انواع تجربه های دینی از طریق فرایند پیچیده نظام باورها یا ساختار مفهومی شکل می گیرند. از سوی دیگر، در میان فیلسوفان اسلامی، تقریبا از زمان ابن سینا به بعد نوعی سنت «حی بن یقظان نویسی» رواج داشته است که بر اساس تقریر ابن طفیل از آن، اگر بنا به فرض، نوزاد انسانی در جزیره ای به تنهایی و به دور از انسان های دیگر رشد کند، قادر خواهد بود به تدریج با توجه به سرشت الهی و نیز تجربه ها و مکاشفه های درونی اش، تفکرات توحیدی را در خود بپروراند و انسانی موحد گردد. در این مقاله، ضمن تبیین دو دیدگاه ذات گرایی و ساخت گرایی، نخست این ادعا مطرح شده است که داستان حی بن یقظان ابن طفیل با رویکردی ذات گرایانه خلق شده است. آن گاه در ادامه با اشاره به بن مایه های ذات گرایی در این داستان، به نقادی آن از منظر ساخت گرایی در تجربه دینی پرداخته ایم.
کلید واژگان: تجربه دینی, ذات گرایی, ساخت گرایی, ابن طفیل, داستان حی بن یقظان, رابطه زبان و تفکرThere are two views, in the philosophy of religion, on whether or not there is a co mon core to religious experiences: essentialism and constructivism. Essentialists e phasize there being one or more common cores to all religious experiences in all rel gions. In contrast, constructivists hold that there is not any pure experience, all sorts of religious experiences being formed by the complicated process of the system of beliefs or conceptual structures. In Islamic philosophy after Ibn Sina, however, there is a kind of tradition of writing a story of 'Hayy b. Yaq version of the story, if a human infant grows in an island isolated from other human beings, he might be able to develop monotheistic thoughts on the basis of his divine nature and his inner experiences. In this paper, we seek to show that the story of Hayy b. Yaqẓān has an essentialist color. Finally we criticize the story from a constructivist point of view.Keywords: Religious Experience, Essentialism, Constructivism, I Hayy b. Yaqẓān, Language, Thought Relation -
رونق نسبی فلسفه در اندلس دوره اسلامی، اواخر قرن پنجم و قرن ششم، است؛ یعنی زمانه زندگی سه فیلسوف برجسته اندلسی ابن باجه، ابن طفیل و ابن رشد که پس از ابن سینا زندگی می کنند. در این دوره چهار برداشت از آرای ابن سینای فیلسوف در اندلس دیده می شود. جریان مخالف فلسفه که کتاب های فلاسفه از جمله ابن سینا را محدود، بلکه از بین می برد. موافقان فلسفه سه گروه اند؛ بعضی او را جدی نمی گیرند و در آثار خود نامی از او نمی برند. یک گروه در او چهره فیلسوفی را می بینند که به مکاشفات اهمیت می دهد و چهره واقعی او را همین جنبه می دانند و سرانجام گروه سوم روش او را جدلی می دانند که فلسفه را در جهت کلامی سوق می دهد. ابن باجه به او بی توجه، ابن طفیل او را فیلسوف عارف و ابن رشد او را متکلمی جدلی می داند. فشار بر فلاسفه و فلسفه ورزی در آن روزگار و به تبع آن کم رونقی فلسفه باعث عدم شناخت دقیق ابن سینا شده بود.
کلید واژگان: ابن سینا, ابن باجه, ابن طفیل, ابن رشد, اندلس, حکمت مشرقیه
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.