به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ارزش" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • فاطمه رسولی دانش، محمد دبیرمقدم*
    در حیطه فرهنگ و ادب، در پرتو تبلور بینش، درخشش و تجسم هنر و آرمان خلق شده یک اثر می توان به تحلیل ارزش های متن پرداخت. برای تحلیل ارزش های متن از دیدگاه زبانشناختی، بررسی تمایزات و تفاوت هایی که مبنای شکل گیری ارزش ها هستند حائز اهمیت است. ارزش ها و ضد ارزش ها پایه های استوار و زیربنای همان درونمایه متن است که در ارتباط با یکدیگر، شبکه های پیچیده ای را تشکیل می دهند. این شبکه های پیچیده ارزشی به صورت اهدافی تبلور پیدا می کنند که در خدمت زندگی فرد یا گروه قرار می گیرند تا اصول و غایت انسان را شکل دهند. اما چگونه این ارزش های گفتمانی قابل بررسی است؟ این ارزش ها ذیل عناصر ارزشیابی و جملات ارزشیابی بررسی می شوند تا بیانگر ارزش های گفتمانی باشند. متن نمایانگر ارزش هایی است که در بستر اندیشگان، طرز برخورد و روابط قدرت فراتر از متن وجود دارد. وجه و وجه نمایی ابزاری سودمند برای تحلیل و بررسی ارزش ها در گفتمانند. در این جستار، در خوانش داستان کوتاه «درخت گلابی»، اثر گلی ترقی، شگردهایی را بررسی کرده که به ارزش های متبلور داستان دلالت داشته باشند و بر اساس نظریه فرکلاف، وجه و وجه نمایی داستان مورد توجه قرار می گیرد تا ارزش های متن در تقابل با یکدیگر و بر اساس ارزش های انگیزشی حیاتی تجلی یابد.
    کلید واژگان: زبان فارسی, ارزش, گفتمان, وجه نمایی, گلی ترقی, درخت گلابی
    Fatemeh Rasooli Danesh, Mohammad Dabirmoghaddam *
    This study endeavors to show the dominant values, ideology and modality of “The Pear Tree”. Values, ideology and modality within the discourse is interrelated, and modality can be useful to analyze the production of values. Value analysis in this short story is related to three distinctive fields. First, social reality representation within discourse is value laden. That is, each conceptual system is full of values which implicitly affect people. Second, speakers with positive identities can create values. Third, implicit values in context evoke emotions. These values are identified within discourse of the narrative. Moreover, values, attitudes and power relationships beyond them are depicted within this short story. Therefore, contextual analysis is combined with intertextual forms to analyze values. Then the related motivational values are illustrated as binary counterparts.
    Keywords: Values, Ideology, Modality, Goli Taraghi, The Pear Tree
  • محمدعلی مبینی *

    دیوید هیوم با در نظر داشتن عقلانیت معرفتی، سخن از عقلانی بودن گرایش ها و عواطف انسانی را بی معنا می داند؛ حال آنکه عقلانیت صرفا به عقلانیت معرفتی خلاصه نمی شود و اگر عقلانیت ارزشی را بپذیریم، آنگاه عواطف و اعمال انسانی نیز می توانند به این معنا، عقلانی یا غیرعقلانی باشند. در عقلانیت معرفتی، هماهنگی و تطابق ذهن و عین، مد نظر است و در عقلانیت ارزشی، هماهنگی و تناسب میان موجودات و به ویژه، بر اساس تبیین الهی، میان موجودات و خدا. این گونه هماهنگی و سازگاری، دارای ارزش بنیادین است و ازاین رو، عقلانیت و ارزش، دو روی یک سکه اند. برخی آموزه های اسلامی که درباره عقل و تعقل سخن گفته اند، بر اساس این نوع عقلانیت، قابل تفسیر هستند و ازآنجاکه این آموزه ها، فهم این گونه عقلانیت را به قلب نسبت داده اند و از طرفی، قلب را مرکز عواطف دانسته اند، می توان قلب را قوه ای معرفتی-انگیزشی دانست که درصورتی که سالم باشد، هم ارزش های وجودی را درک می کند و هم انسان را به سوی آنها سوق می دهد.

    کلید واژگان: عقل, عقلانیت, ارزش, انگیزش, قلب, هیوم
  • مجتبی امیری، راضیه عبدالهی*
    هدف

    عبارت ارزش پیشنهادی، بیان شفاف و متقاعدکننده تجربه ای است که یک مشتری می تواند از پیشنهاد عرضه کننده خدمت یا محصول دریافت کند؛ با وجود این در کاربردهای مختلف این عبارت، به تحولات تاریخی آن توجه نشده و به مرور زمان در معنای آن، تفسیر مضاعف رخ داده است. افزون براین، ترجمه به عنوان ابزاری برای درک فهم و انتقال زبانی مقوله ها، به ویژه در بسترهای مختلف فرهنگی، همواره دستیابی به معنا و مفهوم مدنظر مولف اصلی را دشوار ساخته است؛ زیرا ترجمه فهمی است که مترجم از فهم و بیان مولف اصلی دارد و بر پایه آن واژه های مدنظر خود را انتخاب می کند؛ از این رو انتخاب واژه هایی که بیشترین ادراک از منظور مولف اصلی را فراهم کند، ضرورت می یابد. به همین سبب پژوهش حاضر درصدد بررسی معنایی معادل انگلیسی عبارت ارزش پیشنهادی است.

    روش

    واکاوی با بهره گیری از مرور پدیدارشناسی هرمونتیک و بررسی هفت سند اصلی صورت گرفته است. به منظور گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است.

    یافته ها

    بر اساس یافته های پژوهش، معادل انگلیسی عبارت ارزش پیشنهادی، ماهیتی دوسویه دارد که در تعامل با مشتری ساخته می شود؛ از این رو، نیازمند مشارکت و تصدیق از سوی اوست. این در حالی است که ترجمان ارزش پیشنهادی، تداعی کننده یک گزاره نخواهد بود تا قابلیت صدق و کذب فعالانه از سوی مشتری را داشته باشد.

    نتیجه گیری

    به منظور ایفای نقش فعال مشتری در تایید یا عدم تایید ارزشمندی خدمت یا محصول، نگارندگان استفاده از عبارت مناسب تری را پیشنهاد کرده اند.

    کلید واژگان: ارزش, ارزش پیشنهادی, گزاره, مرور پدیدارشناسی هرمنوتیک
    Mojtaba Amiri, Razie Abdollahi *
    Objective

    A Value Proposition is a clear, persuasive, and valid expression of the experience that a customer can receive from services or products and is associated with the idea of what specifically a business can offer to its customers and why the customer chooses a particular company and its products or services, preferring them to competing products or services and being willing to pay for them. However, the historical development of this phrase has not been considered, and over time, its meaning has evolved. In addition, translation as a tool for the linguistic transmission of concepts, especially in different cultural contexts, has always made it difficult to achieve the meaning and concept desired by the original author. This is because translation is the translator’s understanding of the original author's understanding and expression, and based on it, they choose the words they want. Therefore, it is necessary to choose the words that provide the most understanding of the original author. For this reason, the present study seeks to analyze the semantic expression of the Value Proposition.

    Methodology

    To analyze and review the term "Value Proposition," a hermeneutic approach has been used. Documentary methods and library studies have also been used to collect information.

    Findings

    Based on the findings of the research, the term "Value Proposition" has a two-way nature that is created in interaction with the customer; therefore, it requires participation and acknowledgment from them. This is even though the translation of the offered value is not included in the proposition, and this linguistic format presents the determination of values to the customer unilaterally and does not fit with the co-creation of value and the participation of the customer at the beginning. Therefore, it will not evoke a proposition that can actively be true or false on the part of the customer.

    Conclusion

    Since the value of a product or service will only be meaningful if it fulfills the customer's real need by hearing the live voice of the customer, the authors recommend the use of "value propositions" instead of "offered value." They believe that in a value proposition, it is possible to check the truth or falsity, or in other words, to measure the approval or disapproval of the value of the service or product by the customer or the receiver of the service. In this way, the customer can play an active role. The term "value propositions" is composed of two words, "propositions" and "value," and the truth and falsity of the goods or services and the value provided can be agreed upon in the interaction of two parties, which will also result in their mutual commitment to each other.

    Keywords: Value, Value Propositions, Propositions, Hermeneutic–Phenomenological Review
  • سیما حاتمی*، فتح الله رحیمی
    فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبنای الزام آور بودن قواعد حقوقی و تمایز قواعد مزبور با اخلاق و مذهب دارد. ترکیب فلسفه با حقوق، علمی بودن حقوق را نوید می دهد. فلسفه به عنوان مادر علوم، مبانی فکری و زیربنای حوزه علمی را غنا می بخشد. در بررسی تطبیقی حاضر، سه دیدگاه فلسفی در رابطه با حقوق فناوری های نوین و واقعیات مسلم جامعه معاصر، با رویکردی انتقادی- تحلیلی مورد بحث است: 1. فناوری به مثابه نیرویی مستقل که مقتضیات جامعه را تعیین می دارد؛ 2. فناوری به مثابه سازه مصنوع دست بشر که می تواند از طریق ارزش های شکل گرفته انسانی ایجاد شود؛ 3. دیدگاه تکاملی و مشترک در مورد ارتباط فناوری و جامعه که واقعیات و ارزش های نوظهور را تسریع می دارد. بررسی تطبیقی حاضر این سه دیدگاه را مورد واکاوی قرار می دهد و ضمن آن استدلال می شود که همچنان سه رویکرد فوق، در خصوص تغییرات فناوری و تاثیر آن بر جامعه انکارناپذیرند. این مسئله در مورد هوش مصنوعی و حقوق حاکم بر آن نیز صادق است. از آنجا که رابطه حقوق و فناوری، امری پیچیده و چندوجهی است، ظهور هوش مصنوعی چالش های حقوقی بی شماری را سبب گردیده که ابعاد فلسفی این رابطه، سه نوع رویکرد عمل گرایانه را برای تنظیم قواعد حقوقی میان افراد جامعه تبیین داشته که مهم ترین آن تاثیرات فناوری در تغییر زندگی امروز بشر است که تغییرات حقوق نوین و قواعد نوظهور را به سبب آن می طلبد.
    کلید واژگان: فناوری, فلسفه, ارزش, هوش مصنوعی
    Sima Hatami *, Fatollah Rahimi
    It is highly believed that often the addition of philosophy to a science is the analytical and rational meaning of that science. The combination of philosophy and law promises the science of law. Philosophy, as the mother of science, enriches the intellectual foundations and basis of the scientific field. In this comparative study, there are three philosophical critical views regarding the law of modern technologies and the certain realities of contemporary society, as follows: 1) Technology as an independent force that meets the requirements of society determines 2) technology as a human construct that can be shaped by human values, and 3) a common evolutionary perspective on technology and society that accelerates emerging realities and values; the comparative analysis of these three perspectives is vividly discussed in this article. It is placed and it is argued that all three of the mentioned cases still have a great impact on technological changes and how they affect the society. This is also true for artificial intelligence.
    Keywords: Technology, Philosophy, Value, Artificial Intelligence
  • فرشاد مقیمی *

    هدف پژوهش حاضر اصول و ارزش های اسلامی در قانون مجازات اسلامی بوده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می‏ باشد. ماهیت انقلاب عظیم اسلامی ایران و روند مبارزه مردم مسلمان از ابتدا تا پیروزی که در شعارهای قاطع و کوبنده همه قشرهای مردم تبلور می‏ یافت این خواست اساسی را مشخص کرده و اکنون در طلیعه این پیروزی بزرگ، ملت ما با تمام وجود نیل به آن را می‏ طلبد. توجه کردن به آثار و نتایج فردی اجتماعی حاصل از اجرای مجازات یکی دیگر از ابعاد دیدگاه اسلام در مورد مجازات است در کلیه مجازاتها، یکی از اهداف مهم تشریح و اجرای مجازات، تحقق آثار مطلوب در حیات مادی و معنوی انسانهاست. وضع مقررات کنونی و جرم تلقی کردن اعمالی که مهمترین منافع و مصالح فردی و اجتماعی را مورد تهدید قرار میدهد و تاکید بر اعمال مجازات در همین عالم و موکول ننمودن آن به عالم دیگر خود نشان دهنده اهمیت دادن به آثار و نتایج مجازات در حیات اجتماعی و مادی انسانها است.چون که اگر هدف از اعمال کیفر صرفا سزا دادن به مجرم باشد این هدف به صورت دقیقتر در عالم دیگر قابل تحقق است پس باید گفت در کنار تحقق این هدف، اهداف دیگری که مربوط به حیات مادی انسانهاست نیز مورد نظر بوده است و مجازات کارکرد دیگری غیر از تحقق عدالت کیفری به عهده دارد. قانون مجازات اسلامی بر پایه اصول و ارزش های اسلامی ساخته شده است تا ارزش های زندگی انسانی را حفظ و ارتقا دهد. هدف این قانون حفظ صلح و اعمال عدل از طریق اعمال اصول و ارزش های اسلامی است. شریعت به عنوان پایه ای برای قانون مجازات اسلامی در کشورهای اسلامی عمل می کند و رهنمودهای قانونی و مجازات ها برای جرایم بر اساس تفسیرات اسلامی را تعیین می کند. سیستم قانونی اصولی مانند قیاس برای تعریف جرایم و دسته بندی آن ها استفاده می شود و عبارت "جریمه" برای جرایم در زبان عربی به کار می رود. این سیستم بر اساس شهادت گواهان و اعتراف متهم به عنوان اصلی ترین شواهد جنایی تاکید دارد و به صورت محدود شواهد دیگر را قبول می کند. اعمال مجازات هایی مانند سنگسار و قطع عضو در کشورهای اسلامی پیرو شریعت متفاوت است و همه کشورها این اقدامات را قبول نمی کنند.

    کلید واژگان: اصول, ارزش, اسلام, قانون مجازات اسلامی
  • حمیدرضا معمری، جلال درخشه*، سید مصطفی ابطحی

    جهانبینی مقدمه ای لازم جهت درک صحیح هرگونه منظومه معرفتی و مبنایی اساسی برای ترسیم چشم انداز مطلوب دانش هاست. اندیشه سیاسی جایگاهی تعیینکننده در حکمرانی نظام های سیاسی دارد و متفکران سیاسی، نقش برجسته ای در نیل به آینده مطلوب دارند. همچنین ترسیم موقعیت و جایگاه اندیشه سیاسی در ارتباط مستقیم با کارآمدی حکمرانی هر نظام سیاسی است. در همین راستا شناخت جهان بینی اندیشه سیاسی در چارچوب و دوره حکمرانی ج.ا.ایران، می تواند به ترسیم جایگاهی متین و افقی روشن برای این دانش متناسب با نیازهای زیست بوم ایرانی-اسلامی کمک نماید. این پژوهش تلاش دارد ضمن بهره گیری از دانش بینارشتهای آینده پژوهی با تکیه بر روش ترسیم چشم انداز، جهان بینی محوری اندیشه سیاسی را مبتنی بر اسناد بالادستی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران مشخص نماید تا پلی از ساحت اندیشه سیاسی به سمت سیاستگذاری آینده پژوهانه اندیشه سیاسی بسازد و راه برای دست یافتن به الگوی تراز پیشرفت هموار نماید. بر اساس این پژوهش، جهان بینی محوری اندیشه سیاسی بر پیوند غیر قابل گسست با دین توحیدی و شریعت اسلام تاکید دارد و در تلازم با فقه سیاسی شیعه و بهره گیرنده از عقل و دانش بشری دیده شده است.

    کلید واژگان: جهان بینی, اهداف, ارزش, اندیشه سیاسی
    Hamidreza Moameri, Jalal Derakhshandeh*, Seyed Mostafa Abtahi

    Worldview is a necessary introduction for the correct understanding of any epistemic system and a basic basis for drawing the ideal perspective of knowledge. Political thought has a decisive position in the governance of political systems and political thinkers have a prominent role in achieving a desirable future. Also, drawing the position and position of political thought is directly related to the efficiency of governance of any political system. In this regard, knowing the worldview of political thought in the framework and period of the rule of the Islamic Republic of Iran, can help to draw a solid position and a clear horizon for this knowledge in accordance with the needs of the Iranian-Islamic ecosystem. This research tries to make use of the interdisciplinary knowledge of futurist studies by relying on the perspective drawing method, to determine the central worldview of political thought based on the top documents of the governance of the Islamic Republic of Iran in order to build a bridge from the field of political thought to the future-oriented policy making of political thought and the way to achieve to smooth the progress level pattern. Based on this research, the central worldview of political thought emphasizes the unbreakable link with monotheistic religion and Islamic Sharia, and it has been seen in conjunction with Shia political jurisprudence and benefiting from human reason and knowledge

    Keywords: Worldview, Goals, Value, Political Thought
  • احمد دیلمی*
    از شاخصه های یک نظام هنجاری مطلوب، وجود سازواری و تناسب بین حق ها، تکلیف ها و مسئولیت های متقارن است. حق تعیین سرنوشت، یکی از حقوق بنیادین انسانی است که در حوزه های گوناگون حقوقی و اخلاقی به آن استناد می گردد. محور این بحث چگونگی ایجاد سازواری بین این حق اساسی و تکلیف و مسئولیت متقارن با آن است. انسان ساز وکارهای طبیعی و اجتماعی تعیین سرنوشت خویش را در اختیار دارد. اما، آیا پسندیده است که در شریعت اخلاقی و حقوقی، به وی حق تعیین سرنوشت داده شود، که چه بسا خود ودیگران را تباه نماید؟ آیا عقل حکم نمی کند که سرنوشت انسانها را اشخاص صالح تعیین کنند تا سعادت آنها بهتر تامین گردد؟ از سوی دیگر، به دلیل عدم عصمت آنها، آیا امکان تبدیل شدن آنان به افراد خود کامه ای که خود و دیگران را تباه کنند، وجود ندارد؟ در این صورت آیا می توان انسانها را مسئول تباهی خود دانست؟ هدف این نوشتار پاسخ به این پرسش ها، به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. پاسخی که از یک نظام اندیشه ای سازوار در این باب حکایت دارد؛ و عمدتا بر ایجاد تمایز بین جنبه حقوقی و اخلاقی سه گانه های مذکور،استوار است.
    کلید واژگان: ارزش, تکلیف, حق تعیین سرنوشت, عدالت ساختاری, مسئولیت
    Ahmad Deylami *
    One of the hallmarks of a favorable normative system is the building/existence of congruence among symmetrical rights, duties, and responsibilities. The right of self-determination is a fundamental human right in various legal and ethical domains. This paper is focused on establishing compatibility between this fundamental right and its subsequent duty and responsibility. Man has the natural and social mechanisms to determine his own destiny. Is it appropriate to give him the right of self-determination in the moral and legal laws, which may cause him to ruin himself and others? Is it unreasonable for righteous rulers to determine human beings’ fate to improve their well-being? On the other hand, considering their fallibility, is it not possible that they become dictators who may ruin themselves and others? Then, can humans be held responsible for their own destruction? This paper aims to answer these questions in a descriptive, analytical, and critical manner. The answer implies a compatible system of thought, mainly based on the distinction between the moral and legal aspects of the three aforementioned concepts.
    Keywords: Duty, Responsibility, Right To Self-Determination, Structural Justice, Value
  • زهرا کاظمی، کاظم عسکری فر*، ابوالقاسم ابراهیمی
    هدف
    امروزه استارت آپ ها نقش بی بدیلی در رشد و توسعه جوامع در دنیای کنونی ایفا می کنند. خلق اندیشه، کارآفرینی، رشد صنعت گردشگری، کسب وکارهای متنوع جدید، فناوری های نوآورانه و ظهور اقتصاد جدید مبتنی بر آن، نقطه عطفی در عرصه اقتصاد به شمار می رود که پنجره جدیدی برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه باز کرده است تا اینگونه بتوانند بهره مندی بیشتری از توسعه در حوزه اقتصاد دانش بنیان بدست بیاورد. استارتاپ ها باید در حین رشد و بلوغ خود موانع متعددی را پشت سر بگذارند و گروه های غیرپویا و غیرنوآور به ندرت از این تحولات نجات می یابند. بنابراین برای اینکه شرکت‎های نوپا بتوانند در محیط پویای کسب و کار، حیات خود را حفظ کنند، نیاز است که قابلیت های کلیدی بازاریابی را در الگویی متناسب با چرخه عمر خود داشته باشند، بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی قابلیت های بازاریابی در شرکت های نوپا تعریف شده است.  
    روش
    از منظر روش شناختی یک پژوهش اکتشافی است که از منظر هدف کاربردی و از نظر متغیرها آمیخته بوده و در افق زمانی مقطعی و با رویکرد استقرایی در محیط واقعی و غیرآزمایشگاهی انجام شده است. همچنین قلمرو مکانی آن کسب و کارهای نوپای مستقر در پارک علم و فناوری بوده اند که داده های آن قلمرو زمانی نیمه دوم 1399 و نیمه اول 1400 گردآوری شده اند. این پژوهش در سه مرحله اصلی اجرا شده است. در مرحله اول قابلیت های بازاریابی با استفاده از بررسی متون و مطالعات پیشین شناسایی و استخراج شده است. روش مورد استفاده در این گام، مرور نظام مند بودهاست. علت انتخاب این روش دقت و جامعیت بهره گیری علمی از پژوهش های اصلی برای به حداقل رساندن اشتباه ها و خطاهای تصادفی است که بیشترین تعداد ممکن از مطالعات مرتبط در این موضوع شناسایی شوند. جامعه آماری در این مرحله کلیه مقالات و کتب معتبر در دسترس بیست ساله اخیر بوده که با استفاده از روش کسپ ، اعتبار پژوهش های مورد استفاده ارزیابی شده است. در تکمیل این مرحله، با استفاده از مصاحبه عمیق، فهرست قابلیت های بازاریابی کسب وکارهای نوا تکمیل شده است. در مرحله دوم، اهمیت قابلیت های بازاریابی در چرخه عمر کسب و کارهای نوپا با استفاده از پیمایش میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته تعیین شد. جامعه آماری در این مرحله همبنیان گذاران استارتاپ های مستقر در مرکز رشد پارک علم و فناوری فارس بوده اند که بر اساس فهرست دریافتی از مرکز رشد، بر اساس دسترسی، مشارکت کنندگان تعیین شدند. جامعه آماری در این مرحله 242 استارتاپ فعال در این مرکز بوده اند که بر اساس رابطه کوکران و با ضریب خطای 10 درصد، حجم نمونه 69 مورد مشخص شد و بر اساس دسترسی و تمایل به همکاری تعداد 56 پرسشنامه تکمیل شد. روایی پرسشنامه به روش صوری و بر اساس نظر دو نفر از صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (726/0) تایید شد. در ادامه میانگین داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون ناپارامتری کروسکال والیس مقایسه شده و بر اساس معناداری تفاوت میانگین ها، قابلیت های مهم  در هر مرحله از چرخه عمر کسب و کارهای نوپا تعیین و الگوی نهایی ارائه شده است. 
    یافته ها
    براساس یافته ها 56 قابلیت شناسایی و در 13دسته گروه بندی شده اند. اسامی گروه ها: مدیریت سرمایه های ارتباطی، مدیریت محصول، سیستم ها و منابع بازاریابی، قابلیت عملیانی، توزیع، تحقیقات بازاریابی، مدیریت منابع انسانی بازاریابی، مدیریت برند، مدیریت مشتریان، ترفیع وتبلیغات، تنوع بخشی به روش های بازاریابی، مدیریت فروش، دیجیتال مارکتینگ.
    نتیجه
    به عنوان توصیه مدیریتی استارتاپ ها می توانند از این الگو به عنوان ابزاری علمی برای تصمیم سازی و عارضه یابی قابلیت های بازاریابی کسب و کارهای خود استفاده کنند. به علاوه استفاده از این الگو می تواند به  شرکت‎های نوپا کمک کند در محیط پویای کسب و کار، با شناخت قابلیت های مهم بازاریابی در مراحل مختلف، این قابلیت ها را در خود تقویت کرده و به قابلیت های پیشین خود اضافه نمایند. همچنین این الگو از لحاظ علمی منجر به گسترش دامنه علمی نوآوری مدل های کسب و کار شده و می تواند مبنایی برای پژوهش های مرتبط با مدیریت کسب و کارهای نوپا باشد.
    کلید واژگان: ارزش, نوآوری, تاب آوری, مرکز رشد, پایدارسازی
    Zahra Kazemi, Kazem Askarifar *, Abolghasem Ebrahimi
    Objective
    Today, the role of start-ups in the economic development of societies is such that it has a significant share of planning and studies at various levels, including policy and business management models. Startups have to overcome many obstacles as they grow and mature, and non-dynamic and non-innovative groups rarely escape these developments. Therefore, in order for start-ups to be able to survive in a dynamic business environment, they need to have key marketing capabilities in a pattern that fits their life cycle, Accordingly, this research is defined with the aim of identifying marketing capabilities in start-up companies.
    Method
    In this regard, from a methodological point of view, it is an exploratory research that is applied in terms of purpose and mixed in terms of variables, and was conducted in a cross-sectional time horizon and with an inductive approach in a real and non-laboratory environment. Also, the geographical area of those start-up businesses located in Science and Technology Park, whose data was collected in the second half of 2019 and the first half of 2010. This research has been implemented in three main stages. In the first stage, the marketing capabilities have been identified and extracted using the literature review and previous studies. The method used in this step is systematic review. The reason for choosing this method is the accuracy and completeness of the scientific use of the main researches to minimize mistakes and random errors, and to identify the largest possible number of related studies on this issue. At this stage, the statistical population has all available valid articles and books of the last 20 years, and the validity of the used researches has been evaluated using the Kasp method. At the completion of this stage, using in-depth interviews, the list of marketing capabilities of Nova businesses has been completed. In the second step, the importance of marketing capabilities in the life cycle of start-up businesses was determined using a field survey and using a researcher-made questionnaire. At this stage, the statistical population has been the co-founders of startups based in the Fars Science and Technology Park Growth Center, and the participants were determined based on the list received from the Growth Center, based on access. The statistical population at this stage has been 242 active startups in this center, based on Cochran's relationship and with an error rate of 10%, the sample size of 69 cases was determined, and 56 questionnaires were completed based on accessibility and willingness to cooperate. The validity of the questionnaire was confirmed by formal method and based on the opinion of two academic experts and its reliability was confirmed using Cronbach's alpha coefficient (0.726).In the following, the average of the collected data was compared using the non-parametric Kruskal-Wallis test, and based on the significance of the average difference, the important capabilities at each stage of the life cycle of start-up businesses were determined and the final model was presented.
    Results
    Based on the findings, 56 features were identified and grouped into 13 categories. Names of groups: communication capital management, product management, marketing systems and resources, operational capability, distribution, marketing research, marketing human resources management, brand management, customer management, promotion and advertising, diversification of marketing methods, sales management, digital marketing.
    Conclusion
    As a management recommendation, startups can use this model as a scientific tool for decision-making and problem-solving of the marketing capabilities of their businesses. In addition, the use of this model can help start-up companies in a dynamic business environment, by recognizing important marketing capabilities at different stages, strengthen these capabilities and add to their previous capabilities. Also, scientifically, this model has led to the expansion of the scientific scope of innovation of business models and can be a basis for research related to the management of start-up businesses.
    Keywords: Value, Innovation, Resilience, Growth Center, Sustainability
  • زهرا خیراللهی*
    هدف
    جایگاه منیع اخلاق و ارزشهای انسانی، زیر چتر اخلاق قرار داشتن همه ساحتهای زندگی بشر وگره گشایی اخلاق از معضلات گوناگون اخلاقی،کاوش و ارزیابی آثار و تجلیات اخلاق را ضرورت می بخشد. رسیدن به قله های مرتفع اخلاق وکرامت انسانی، کار سهل و ساده ای نیست. به توفیق ربانی، معرفت، بلندای همت، عزم پولادین و اراده ای همچون کوه راسخ و استوار نیازاست. شکی نیست که معرفت و شناخت، اهرم نیرومندی برای ایجاد انگیزه و حرکت در فراسوی اخلاق و عبور از بحرانهاست.
    روش
    رویکرد این نوشتار، به روش تحلیلی توصیفی، بررسی ارزشهای انسانی و آثار اخلاق در پرتو مدیریت بحرانهای روحی، با محوریت سخنان امیرمومنان علی(ع) بوده است.
    یافته ها
    توجه به مبانی نظری اخلاق در سخنان امام علی(ع) که بر چند اصل استوار است، در ساختن جامعه ای عاری از رذایل اخلاقی و ارتقای فرهنگ مدیریت نفس و اراده و برخودداری از ابتلا به آلودگی ها و گناهان، تاثیرگذار است.
    نتیجه گیری
    این رهیافت، گویای پژوهشی نوین برای بیان این نکته است که ارزشها و اخلاق شایسته، عالی ترین سرمایه ای است که خدای منان برای انسان مقدر فرموده است و با معرفت به آن و با ارائه راهکارهای اساسی، فرد می تواند در دنیای مملو از تضاد و تزاحم و بحران، این ارزشهای الهی را به منصه ظهور برساند.
    کلید واژگان: امیر مومنان(ع), اخلاق, ارزش, مدیریت, بحران, آرامش
    Zahra Khairollahi *
    Aim
    The impenetrable position of ethics and human values, placing all areas of human life under the umbrella of ethics and untying ethics from various ethical dilemmas, makes it necessary to explore and evaluate the works and manifestations of ethics. Reaching the high peaks of human morality and dignity is not an easy task. God's success, knowledge, courage, steel determination and a will like a firm and stable mountain are needed. There is no doubt that knowledge is a powerful lever to motivate and move beyond ethics and overcome crises.
    Method
    With this definition, the approach of this article is a descriptive analytical method, examining human values and moral works in the light of managing spiritual crises, with the focus of the words of Amir Momenan Ali (P.B.U.H).
    Results
    Paying attention to the theoretical foundations of ethics in Imam Ali's words, which is based on several principles, is effective in building a society free from moral vices and promoting the culture of self-management and the will to avoid contamination and sins.
    Conclusion
    This approach is ultimately indicative of a new research to express the point that values and morals are the highest capital that God has destined for man, and by knowing them and by providing basic solutions, a person - facing  a full of conflict and crisis world- can live in the shadow of  peace and devine values.
    Keywords: Amir Moumenan (P.B.U.H), Ethics, Value, Management, Crisis, Peace
  • عباس صادقی، علیرضا ایرج پور*، رضا احتشام راثی
    باتوجه به تاثیر احتمالی ‏ای که فناوری بلاک‏ چین بر روی صنعت بانکداری می گذارد، بررسی تاثیر این فناوری بر الگوهای کسب وکار صنعت بانکداری که معرف چگونگی ایجاد، ارائه و کسب ارزش در این صنعت است، اهمیت زیادی خواهد داشت. هدف کلی این مقاله، ارائه الگوی ارزش فناوری بلاک‏ چین مبتنی بر فین‏تک ها در کسب وکارهای مالی و بانکی است. تحقیق برحسب هدف کاربردی و ازنظر ماهیت، از نوع آمیخته اکتشافی است. در این تحقیق، از فراترکیب برای شناسایی عوامل، از دلفی فازی برای ارزیابی، غربال و بومی سازی مدل و از تکنیک دیمتل برای تحلیل روابط و تاثیرات آن ها بهره برده شده است. جامعه موردمطالعه شامل 73 مقاله از 849 مقاله (1395 تا 1402 مقالات داخلی و 2016 تا 2023 مقالات خارجی) با مرور نظام مند انتخاب و با روش تحلیل محتوا کدگذاری شده ‏اند. در ادامه، 7 بعد، 23 مولفه و 102 شاخص با کمک 17 خبره اعتبارسنجی و بومی سازی و در مرحله نهایی، ابعاد و مولفه ها با کمک خبرگان اولویت بندی و الگوی نهایی استخراج شده است. نتایج نشان داد که استفاده از فناوری بلاک ‏چین مبتنی بر فین‏تک ها، قابلیت ایجاد ارزش در ابعاد نوآوری و فناوری، شفافیت، امنیت، کیفیت، سرعت، مدل های کسب وکار و همکاری برای کسب وکارهای مالی و بانکی را دارا بوده و به آن‏ها قابلیت استراتژیک بخشیده است.
    کلید واژگان: بلاک‏چین, برنامه های مالی, فین‏تک, کسب وکار, ارزش, بانکی
    Abbas Sadeghi, Alireza Irajpour *, Reza Ehtsham Rathi
    Given the potential impact of blockchain technology on the banking industry, it is crucial to explore how this technology influences business models within the sector. This understanding can provide valuable insights into how value is created, delivered, and captured in banking. The main objective of this article is to present a blockchain technology framework as applied to fintech in the financial and banking sectors. This study employs metacomposition to identify key factors, the fuzzy Delphi method to evaluate, refine, and localize the model, and the Dimetal technique to analyze relationships and effects. The research involved a systematic review of 849 articles (ranging from 1395 to 1402 in the Iranian calendar for domestic articles, and from 2016 to 2023 for international articles), from which 73 articles were selected and analyzed using content analysis. Subsequently, 7 dimensions, 23 components, and 102 indicators were validated and localized with the assistance of 17 experts. In the final stage, these dimensions and components were prioritized with expert input, leading to the extraction of the final framework. The results indicate that fintech-driven blockchain technology enhances value creation in the dimensions of innovation and technology, transparency, security, quality, speed, business models, and collaboration, providing strategic capabilities to financial and banking businesses.
    Keywords: Blockchain, Financial Programs, Fintech, Business, Value, Banking
  • مرتضی حاجی حسینی*، محمدعلی شاه حسینی، محسن نظری، مسعود کیماسی
    زمینه های توسعه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد دیجیتال در کشورها، از طریق بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و به واسطه ایجاد شرکت های دانش بنیان، رو به افزایش است. شرکت های دانش بنیان به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه درحوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده بیشتر شکل گرفتند. از آنجا که حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) پیشران توسعه کسب وکارهای مبتنی بر اقتصاد دیجیتال به صورت گسترده ای تاثیر گذار است، لذا بررسی نقش های ارزشی این شرکت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هم آفرینی ارزش یکی از نظریات اساسی در گستره مدیریت راهبردی و مدیریت نوآوری، مطرح است. لذا، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل موثر و ارائه چارچوب هم آفرینی ارزش (خلق مشترک ارزش)، برای ایجاد و توسعه قابلیت های راهبردی در شرکت های دانش بنیان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بوده و سعی دارد با شناسایی ذی نفعان و نقش آفرینان اصلی اکوسیستم کسب وکارهای این حوزه و با ایجاد شبکه ارزش، به بقا و توسعه سازمان ها کمک نماید. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (با استفاده از مرور نظام مند مبانی نظری) بیش از 230 پژوهش و مطالعه استخراج و از بین آن ها 64 مقاله و پژوهش به صورت عمیق بررسی شد. شناسایی عوامل موثر بر هم آفرینی ارزش در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) مبتنی بر 5 مقوله شامل: ذی نفعان و نقش آفرینان، عوامل اصلی اثرگذار بر هم آفرینی ارزش، عوامل زمینه ای موثر بر هم آفرینی ارزش، عوامل مداخله گر در هم آفرینی ارزش و نتایج و پیامدهای آن، با 17 زیر مقوله و 72 کد مولفه، از یافته های این مقاله بودند. در نهایت مدل هم آفرینی ارزش در شرکت های دانش بنیان حوزه فاوا ارائه گردید.
    کلید واژگان: ارزش, هم آفرینی, کارآفرینی, فناوری اطلاعات و تباطات(فاوا)
    Morteza Haji Hosseini *, Mohamad Ali Shah Hosseini, Mohsen Nazari, Masoud Keimasi
    IntroductionThe fields of economic development based on digital economy are increasing in countries, through the use of Information and Communication technology and through the creation of knowledge-based companies. Knowledge-based companies in order to increase knowledge and wealth, economic development based on knowledge and the realization of scientific and economic goals in line with the expansion of invention and innovation and finally the commercialization of research and development results have been formed in the field of superior technologies with added value. Based on the digital economy, it is widely influential, therefore, examining the value roles of these companies is of particular importance. New concepts have been proposed in the economy with the title of "smart economy" and among the necessities of the new economy is a structural change from an industrial economy to an economy in which data, information, non-physical assets, services, communications and networks are among the characteristics. They are Words have been proposed for this new economy, such as: "knowledge-based economy", "borderless economy", "weightless economy" and "network economy". The smart economy is basically based on information, communication and innovation, and in which the combination of network technologies and new business models create completely new markets, industries, businesses and work processes that shape this economy. Smart economy emphasizes on results and achievements (life and business) and its result is evolution and fruitfulness in the field of economy and digital technology and it emphasizes more on information and communication technology as an industry and infrastructure of information and communication technology. The main features of the digital economy are based on knowledge and the use of information and communication technology (ICT)MethodologyThis research intends to specifically answer this question: "What factors and components play a role in the formation of value co-creation in knowledge-based companies in ICT region?" In order to establish the model of value co-creation in the companies under study, and in this way, fill the stated research gap and while presenting the model of co-creation in this field, expand the realm of value co-creation literature and the results of this study helps to create comprehensiveness and develop knowledge from a theoretical perspective. In order to achieve the goal of the research, more than 230 researches and studies were extracted from the qualitative method (using a systematic literature review) and among them 64 articles and studies were analyzed in depth.Results and DiscussionIn this research, the identification of factors affecting value co-creation in knowledge-based companies in the field of Information and Communication technology (ICT). In the general classification, all these factors can be divided into five main categories, stakeholders and actors of the ecosystem of knowledge-based companies, main factors affecting value co-creation, background factors affecting value co-creation, and factors interfering in co-creation. Due to the fact that the process and what are the effective factors and components in value co-creation are not clear and its achievements and results are not presented in a consistent format and framework, it is indicative of its serious lack in the discussion of value co-creation literature and there is a research gap that focuses on the formation of value. It is obvious that it should be paid for all the stakeholders in the knowledge-based companies of the ICT field, therefore, the researcher was encouraged to do so by presenting the value co-creation framework and by considering all the elements and components of the value co-creation between the organizational stakeholders, by creating study fields, observation gaps and cover the gap between existing studies. Therefore, the main goal of this research is to provide a framework for Value co-creation, to create and develop strategic capabilities in knowledge-based companies in the field of information and communication technology (ICT) in the relevant business ecosystem, so that they can use their organizational assets to Valuable resources and capabilities, in order to present to the market and customers, and cause the survival and development of companies.ConclusionValue Co-creation as one of the basic theories in the scope of strategic management and innovation management, therefore, the main goal of this research is to identify the effective factors and provide a framework for Value co-creation (joint creation of value), for the creation and development of strategic capabilities in knowledge-based companies. It is in the field of information and communication technology (ICT) and it is trying to help the survival and development of organizations by identifying the main stakeholders and actors of the business ecosystem in this field and by creating a value network. The value and results and consequences of co-creation of value, which each of them includes the number of these 5 categories, 17 subcategories and 72 codes and in fact, they represent the factors that play a role in the formation of value co-creation in knowledge-based companies in the field of ICT, and their multiplicity indicates that it is not enough to just consider a few general factors (like many articles that had such a view). It can be indicative of the formation of value co-creation in the field of study, because we are dealing with a mysterious phenomenon affected by various factors. In addition, the dimensions of this time complication become more apparent when we know that there are effects and influences between these factors that lead and lag behind each other.
    Keywords: value co-creation, Entrepreneurship, Information technology, Communications (ICT)
  • عباس قربانی*، امید زارع زاده، محمدباقر مکرمی پور

    بسیاری از برجسته ترین نظریه های سیاسی در واکنش به از دست رفتن انسجام و یا احساس خطر ازهم گسیختگی نظم نوشته شده است و اندیشمند علوم انسانی را وادار به ارزیابی عناصر ثبات بخش نموده است. چرا و چگونه باوجود کشمکش های سیاسی و عدم اجماع، فروپاشی اجتماعی رخ نمی دهد؟ اساسا هر اندیشمندی با توجه به دوره زمانی و جغرافیایی در پاسخ به این پرسش و حل این بحران راهکار ارائه داده است. نظم اجتماعی که در مقابله با بی نظمی و ناامنی قرار می گیرد، به نوع ارتباط نهاد دولت و جامعه مدنی و همچنین قراردادهای اجتماعی بستگی دارد. در دوره هرج ومرج و بحران های اجتماعی، دولت ها با تقویت عوامل همبستگی، چه عوامل ارزش محور و چه توزیع عادلانه ثروت و یا با ابزارهای قهریه سعی در عبور از بحران و جلوگیری از فروپاشی می نمایند. در دوران بعد از انقلاب اسلامی در سال 1357، با تشکیل نظام سیاسی مبتنی بر دین و با مرکزیت فقاهت شیعی، بحران ها و بی نظم هایی به وجود آمده و هرکدام در طول چهار دهه اخیر دلایل مختلفی داشته است که در این پژوهش در مقاطع مختلف عوامل بی ثباتی و ابزارهای حل آن بررسی شده است.

    کلید واژگان: ثبات, انقلاب اسلامی, دولت, ارزش, اقتدار
    Abbas Ghorbani *, Omid Zarezadeh, MohammadBaqer Mokarmipour

    Many of the most prominent political theories have been written in response to the loss of coherence or the sense of danger of disintegration of the order, and have forced humanities thinkers to evaluate the stabilizing elements. Why and how despite political conflicts and lack of consensus, social collapse does not occur? Basically, every thinker has provided a solution to this question and solving this crisis according to the time and geographical period. The social order that is placed against disorder and insecurity depends on the type of relationship between the government and civil society as well as social contracts. In the period of anarchy and social crises, governments try to overcome the crisis and prevent collapse by strengthening solidarity factors, whether value-based factors or fair distribution of wealth or by coercive means. In the era after the Islamic revolution in 1357, with the formation of a political system based on religion and with the centrality of Shiite jurisprudence, crises and disorders have arisen, and each of them has had different reasons during the last four decades, which in this research at different stages of the factors Instability and its solution tools have been investigated.

    Keywords: stability, Islamic revolution, government, value, authority
  • محمود تعجبی*، افشین افضلی، فخرالسادات نصیری ولیک بنی

    هدف پژوهش حاضر بررسی میزان مشارکت سیاسی جوانان استان همدان و عوامل موثر بر آن است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش کلیه جوانان 18 تا 34 سال استان همدان در سال 1398 که تعداد کل آنها بر اساس آمار اعلامی مرکز آمار ایران 543486 نفر می باشد، بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از جدول برآورد نمونه از جامعه کرجسی مورگان، تعداد 384 نفر برآورد شد؛ اما با هدف افزایش اعتبار و کاهش خطا، تعداد 506 پرسش نامه توزیع، که تعداد 475 پرسش نامه جمع آوری شد. اطلاعات به وسیله پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری گردید. به طور کلی میزان مشارکت سیاسی 232 نفر (4/48 درصد) از نمونه موردمطالعه، خیلی کم، 84 نفر (7/17 درصد) کم، 98 نفر (6/20 درصد) متوسط، 35 نفر (4/7 درصد) زیاد و 28 نفر (9/5 درصد) خیلی زیاد است. نتایج نشان داد تحصیلات تاثیر چندانی در میزان مشارکت سیاسی جوانان ندارد و بین میزان تحصیلات جوانان، تحصیلات پدر و مادر با مشارکت سیاسی نمونه رابطه معناداری دیده نشد. همچنین، مشخص شد که بین نگرش مذهبی نمونه موردمطالعه و مشارکت سیاسی آنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین میزان آگاهی سیاسی و میزان مشارکت سیاسی نمونه رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بین مشارکت سیاسی جوانان و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین مشارکت سیاسی جوانان و میزان استفاده آنها از رسانه های ارتباط جمعی و میزان استفاده از تلویزیون و روزنامه ها رابطه مثبت وجود دارد و با میزان استفاده از ماهواره و اینترنت، رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین وضعیت اقتصادی خانواده ها و وضعیت اقتصادی نمونه مورد مطالعه (جوانان) با مشارکت سیاسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: آگاهی سیاسی, ارزش, جوانان, شبکه های اجتماعی, مشارکت سیاسی, نگرش همدان
    mahmoud taajobi *, afshin afzali, Fakhr al-Sadat nasiri

    The purpose of this research is to investigate the level of political participation of the youth of Hamadan province and the factors affecting it. In order to achieve the goal of the research, a descriptive-survey method was used. The statistical population studied in this research was all the youths aged 18 to 34 in Hamadan province, whose total number is 543,486 according to the statistics announced by the Iranian Statistics Center. A stratified-proportional random sampling method was used to select the research sample. The sample size of the research was estimated to be 384 people by using the sample estimation table from the Karajesi Morgan community, but with the aim of increasing reliability and reducing errors, 506 questionnaires were distributed, of which 475 questionnaires were collected. The information was collected by a researcher-made questionnaire. In general, the level of political participation of 232 people (48.4%) from the studied sample is very low, 84 people (17.7%) are low, 98 people (20.6%) are moderate, 35 people (7.4%) are high. And 28 people (5.9%) is too much. The results showed that education does not have much effect on the level of political participation of the youth, and no significant relationship was found between the level of education of the youth, the education of parents and the political participation of the sample. Also, it was found that there is a positive and significant relationship between the religious attitude of the studied sample and their political participation. No significant relationship was observed between the level of political awareness and the level of political participation of the sample. The results showed that there is no significant relationship between the political participation of young people and the amount of use of social networks; However, there is a positive relationship between the political participation of young people and their use of mass media and the use of television and newspapers, and there is a negative relationship with the use of satellite and internet. Also, there is a positive and significant relationship between the economic status of families and the economic status of the studied sample (youths) with political participation.

    Keywords: Attitude, Hamadan province Political participation, Political awareness, Social networks, Value, Youth
  • صادق صالحی*، پروانه شاطری

    مشکلات محیط زیستی در سطح جهان و ازجمله ایران بحران هایی را ایجاد کرده است. برای تعدیل این مسائل و ایجاد سازگاری، مشارکت همه گروه های محیط زیستی ضروری است. با توجه به اینکه سمن های محیط زیستی می توانند بسترساز تغییر در رفتارهای محیط زیستی در جامعه باشند، هدف ما در این پژوهش سنجش میزان مشارکت کنشگران سمن های محیط زیستی با رویکرد فرهنگ محیط زیستی است. روش تحقیق، پیمایش و تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای سمن های محیط زیستی ثبت شده شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی، 376 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای پایایی پرسشنامه از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای همه متغیرها پذیرفتنی بوده است. همچنین، اعتبار پرسشنامه ازطریق اعتبار صوری با استفاده ازنظر متخصصان و صاحب نظران در حوزه موضوع مورد مطالعه سنجیده شده و نیز برای اعتبار سازه، از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این آزمون، اعتبار سازه متغیرهای تحقیق را تایید کرد. یافته های پژوهش حاکی از سطح بالای فرهنگ محیط زیستی در بین اکثریت پاسخگویان (3/97) بود. همچنین، بین فرهنگ محیط زیستی و مشارکت اعضای سمن ها رابطه مثبت، مستقیم و معنی داری گزارش شد. افزون بر این، نسبتی از واریانس متغیر مشارکت که متغیرهای پژوهش تبیین کردند، 7/33 درصد است؛ یعنی 7/33 درصد از تغییرات متغیر مشارکت محیط زیستی با متغیرهای مستقل پوشش داده می شود. می توان نتیجه گرفت در تعامل بین فرهنگ و جامعه، آنچه هدایت گر رفتار و مشارکت است، فرهنگ است و با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی یا تغییر در آنها می توان سمت وسوی کنش های انسان ها را نیز تغییر داد و مشارکت آنها را در راستای توسعه پایدار افزون کرد.

    کلید واژگان: سازمان های غیردولتی, فرهنگ محیط زیستی, دانش, نگرش, ارزش
    Sadegh Salehi *, Parvaneh Shateri
    Introduction

    Environmental problems have created crises in the world, including Iran, and the risk of irreversibility of its consequences has recently increased. Many of these issues stem from increased energy consumption, population growth, and industrialization. To solve environmental issues and create compatibility between development plans and the environment, the participation of all environmental groups is necessary. Among these groups, there are non-governmental organizations, and examining them on the one hand indicates their positive role and function, and on the other hand, shows that they are facing challenges and obstacles. To increase the efficiency of NGOs, it is necessary to recognize these challenges and make the necessary planning to eliminate, reduce, or transform them into new opportunities. To deal with environmental crises, we can focus on participation as one of the important primary tools. Also, the gradual reduction of decentralization by using NGOs to attract people's participation and create social changes in the field of environment shows the efficiency, effectiveness, and value of their performance and takes a step towards environmental development. Considering that environmental NGOs can be a platform for changing environmental behaviors in society; the goal of the researchers in this article is to measure the participation of environmental NGO activists and investigate the impact of environmental culture on the participation of environmental NGO members. Based on this, the main question of the research is what effect did the environmental culture (knowledge, value, attitude, and norms) have on the environmental participation of NGO members and is there a correlation between these variables?

    Research Method

    A survey research method was used and the data collection technique was an online questionnaire. The statistical population of the research was all the members of the registered environmental NGOs in Tehran, and 376 people were selected as a statistical sample using the relative random sampling method. Data analysis was done using SPSS software. To check the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficients were used, which were acceptable for all variables. Also, the validity of the questionnaire was measured through face validity using the opinion of specialists and experts in the field of study, and the definitions of the concepts and the questionnaire were approved by the judges. The validity of the structure was also measured based on the confirmatory factor analysis test. The value of KMO = 0.789 indicates the ability of the data to apply the factor analysis technique to them, and the significance level of Bartlett's test (0.000) indicates the ability to generalize the factor analysis to the entire population. The factor load also indicates a high correlation between the questions and the factor. The results of this test indicate that the construct validity of the research variables has been confirmed.

    Findings

    Based on the results of descriptive statistics, 61% of the respondents were male, 39% were female, and their average age was 44 years. About 90% of the respondents reported a bachelor's degree or higher. According to the findings, about 100 percent of the respondents had average and higher personal norms, knowledge, and environmental attitude.
    In addition, the environmental values of 98.4 percent of respondents were reported to be medium and higher. The environmental norms of more than half of the respondents were at an average level or higher. Also, equivalent to 65.4 percent of the respondents have expressed their collective norms at an average level or higher.
    The findings of inferential statistics showed that there is a significant, positive, and direct correlation between the variables of knowledge, attitude, value, individual norms, collective norms, environmental norms, and the total dimensions of environmental culture with environmental participation and that there is no correlation between environmental norms and environmental participation. Multivariate regression analysis was done to predict changes in the dependent variable (environmental participation) by a set of independent variables. According to the regression model, the correlation coefficient of independent research variables to explain participation is equal to 0.58. The proportion of the variance of the participation variable explained by the research variables is 33.7%. That is, 33.7% of the changes in the environmental participation variable are covered by independent variables. The beta coefficient indicates the influence of independent variables on participation. In addition, the research findings indicated a high level of environmental culture among the majority of respondents (97/3). Also, a positive, direct, and significant correlation was reported between environmental culture and the participation of NGO members.

    Conclusion

    The results of the research showed that NGOs are interested in participation, mostly in environmental protection and symbolic activities. This is due to their greater appearance in society and social impact, and causes more visibility and participation, strengthens the relationship with the local community and mid-level planners, and increases their bargaining power. According to the level of participation in NGOs and planning of members to prevent damage to nature, the results confirm and align with the new ecological paradigm of public sympathy towards other species, action to prevent danger to humans, nature, and participation. Also, because the members of NGOs consider themselves committed to environmental protection and have environmentalist behaviors and participation, there is an alignment with the value-belief-norm theory. The members of NGOs are the basis for changes in environmental behavior in the society. Although their activity and participation are subject to structural and social limitations; they are trying to improve the culture of participation and change in people and influence the construction of society. Finally, it can be said that in the interaction between culture and society, what guides people's behavior and participation, is culture, and by considering cultural dimensions or changes in them, it is possible to change the direction of people's actions and their participation in the direction of sustainable development.

    Keywords: Non-Governmental Organizations, Environmental Culture, knowledge, attitude, Value
  • سید عقیل میرفتاحی *

    قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی واجد مولفه ها و الگوهای دقیق و جامع فرهنگی برای تربیت و هدایت انسان ها است. این تحقیق، مولفه ها و الگوهای فرهنگی قرآن را مورد احصاء و بررسی قرار داده است. نگارنده از روش تحقیق کتابخانه ای و توصیفی برای تشریح بحث، بهره گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که این مولفه ها در سه حوزه باورها، ارزش ها و رفتار قرار دارد. باورهای اساسی، ایمان به مبدا و معاد، رسالت انبیاء، کتب آسمانی، ملایکه و غیب است. ارزش ها در چهار محور اخلاق، تعلیم و تربیت، عدالت و جهاد قرار دارد و در حوزه رفتار، تکالیف واجب شرعی محوریت دارد. هم چنین الگوهای فرهنگی در منطق قرآنی، پیامبران اولوالعزم (عل) (رسول اکرم(ص)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)) معرفی شده و وجوه الگوبودن آنان تقریر و تبیین شده است. بی تردید احصاء این مولفه ها و الگوها، ضمن آن که قابلیت های متعدد و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگ اسلامی، اصالت و حقیقی بودن، قابلیت تمدن سازی، برتری این فرهنگ بر سایر فرهنگ ها، انطباق آن با همه نیازهای بشری و نیل انسان ها به سعادت واقعی در همه ابعاد را به تصویر می کشد، می تواند به عنوان الگویی اصیل و واقعی به دیگر مکاتب نیز معرفی شود.

    کلید واژگان: مولفه, الگو, فرهنگ, باور, ارزش, رفتار
    Seyyed Aghil Mirfatahi *

    As the last and most complete divine book, the Qur'an contains precise and comprehensive cultural components and patterns for the education and guidance of humans. This research has analyzed the components and cultural patterns of the Quran. The author has used descriptive and library research methods to explain the discussion.
    The findings indicate that the components are located in the three areas of beliefs, values and behavior; The basic beliefs are faith in the origin and resurrection, the mission of the prophets, the holy books, angels and the unseen; Values are located in the four axes of ethics, education, justice and jihad, and in the field of behavior, obligatory Shariah tasks are centered. Also, the cultural models in the Quranic logic, the first prophets, the Holy Prophet, Noah, Abraham, Moses and Jesus, and the aspects of their role models have been described and explained. Undoubtedly, the calculation of these components and patterns, while the numerous capabilities and unique characteristics of Islamic culture, authenticity and authenticity, the ability to build civilization, the superiority of this culture over other cultures, its adaptation to all human needs and the achievement of human beings to true happiness in all dimensions. depicts, it can be introduced to other schools as an authentic and real model.

    Keywords: component, model, culture, belief, value, behavior
  • منصوره نظارتی زاده*، رسول وطندوست
    بنابر اهمیت مفهوم اصالت در حفاظت و مرمت در این پژوهش سعی شده است اصالت و سایر مفاهیم مرتبط با آن (ارزش، تمامیت، نیت خالق اثر) در تاریخ حفاظت و مرمت بررسی گردد. مقاله حاضر از طریق بازخوانی و واکاوی تاریخ حفاظت و مرمت از یک سو و دیدگاه های صاحب نظران از سوی دیگر، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی بازشناخت اصالت و تعیین رویکردهای مختلف به آن در طول تاریخ حفاظت و مرمت است. مطالعه مفاهیم ارزش، اصالت، تمامیت، نیت هنرمند و رویکرد حفاظتی _ مرمتی در آثار تاریخی در دوره های زمانی گوناگون نشان می دهد که دیدگاه های فلسفی، مکاتب فکری و رویدادهای هر دوره، ارزش های مطرح شده در آثار تاریخی و میراث فرهنگی را دگرگون ساخته و به طور غیرمستقیم بر اصالت، تمامیت، نیت هنرمند خالق اثر و درنهایت رویکرد حفاظتی _ مرمتی تاثیر گذاشته است.
    کلید واژگان: : اصالت, ارزش, تمامیت, نیت خالق اثر, رویکرد حفاظتی - مرمتی
    Mansoureh Nezaarati Zadeh *, Rasool Vatandoust
    Given the significance of the notion of authenticity in preservation and restoration, the present study aims at investigating this concept and other related concepts (like value, integrity, and the artist’s intent) in the history of preservation and restoration. The article attempts to reconsider authenticity and determine various approaches regarding authenticity throughout the history of preservation and restoration. In doing so, the history of preservation and restoration is to be reviewed and explored. The qualitative method of research and content analysis strategies are employed to carry out the research. The study of concepts such as value, authenticity, integrity, artist’s intent, and the preservational-restorational approach in historical artifacts across time reveals that the values expressed in historical artifacts and cultural heritage are transformed by the particular philosophical perspectives, schools of thought, and events of each era. These factors have indirectly exerted influence on authenticity, integrity, artist’s intent, and eventually on the preservational-restoration approach.
    Keywords: authenticity, value, artist’s intent, preservational-restorational approach
  • مرتضی فرح بخش، حمید ندیمی *، علیرضا رازقی

    ارزش ها از مباحث اصلی مرتبط با میراث فرهنگی است، میراث فرهنگی و طبیعی به واسطه وجود ارزش های متنوع همواره واجد لزوم حفاظت بوده اند، راه آهن سراسری ایران تعامل میان انسان با محیط طبیعی از طریق ابزار فناوری و صنعت بوده و تاثیرات مهمی را موجب گردیده است وجه اصلی این تحولات بیانگر تغییر و ایجاد ارزش های متنوع و گسترده به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، فضایی، کالبدی و به طورکلی ملموس و ناملموس بوده است. در مسیر توسعه های آتی حول راه آهن سراسری لزوم بازشناسی، معرفی و اولویت گذاری ارزش های میراثی از ملزومات حفاظت بشمار می آید و یکی از شیوه های موثر در پیشبرد این امر توجه به گردشگری راه آهن به عنوان یکی از اشکال موثر در حفاظت از میراث راه آهن سراسری ایران است. عدم آگاهی و شناخت نسبت به ارزش های میراث راه آهن توسط مدیران و ذی مدخلان و عدم امکان نقش آفرینی جوامع تهدیدی اساسی برای حفاظت و استمرار ارزش های میراث راه آهن آینده خواهد بود. ماهیت کیفی و آمیختگی ارزش های ملموس و ناملموس مستتر در میراث راه آهن هرچند معرفی و دسته بندی این ارزش ها را مشکل می نماید؛ اما اولویت سنجی ارزش ها و توجه به نقش کلیدی آن ها در ارائه طرح های مدیریت، توسعه و حفاظت از میراث راه آهن و پایداری گردشگری از اهمیت بنیادی برخوردار است.
    پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای به شیوه توصیفی - تحلیلی و پیمایشی با بازخوانی دیدگاه صاحب نظران و اندیشمندان رجوع به اسناد کتابخانه ای و منشورهای بین المللی با بهره گیری از مشاهده میدانی و استفاده از ابزار پرسش نامه و مصاحبه با 60 نفر از متخصصان و کارشناسان مطلع به حوزه گردشگری و میراث فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش ANP نسبت به شناخت ، اولویت گذاری و امتیاز دهی میراث راه آهن براساس ارزش ها اقدام نموده است. دستاورد پژوهش اولویت بندی و دسته بندی جامع بوده که با تمرکز بر وجه اشتراکی حفاظت و گردشگری تدقیق شده است که اولویت اول چشم اندازها ، اولویت دوم به پل ها ، اولویت سوم به ایستگاه های راه آهن محور سراسری و اولویت چهارم وجوه ناملموس و اولویت پنجم تونل ها را شامل شده است و توصیه بر توجه مدیران، ذی مدخلان و تصمیم گیران در ارائه برنامه و طرح ها را برپایه این اولویت بندی بیان می دارد.

    کلید واژگان: حفاظت, توسعه, ارزش, میراث راه آهن, گردشگری راه آهن, میراث صنعتی
    Morteza Farahbakhsh, Hamid Nadimi *, Alireza Razegi

    This research focuses on the values of the Iranian national railway heritage and the importance of conserving and optimally utilizing these values. It introduces and emphasizes the key role of these values in the development, management, and conservation plans of the railway heritage, as well as the sustainability of tourism. Using descriptive, analytical, and survey methods, the research evaluates and prioritizes the values of the railway heritage based on their importance and impact on conservation and development.As a result, this research can assist managers, stakeholders, and decision-makers in the field of railway heritage conservation and development to formulate and implement their programs and plans based on the priorities of these values. This approach can contribute to the preservation and continuity of these values. Additionally, this research can help researchers and enthusiasts in the cultural heritage and tourism sector to identify the best solutions and strategies for the conservation and utilization of these values.The use of the ANP method has prioritized the recognition, prioritization, and scoring of the railway heritage based on values. The achievement of the research has been comprehensive prioritization and categorization, with a focus on the shared aspects of conservation and tourism. The first priority is given to the perspectives, the second priority to the bridges, the third priority to the central railway stations, the fourth priority to intangible aspects, and the fifth priority to the tunnels. The recommendation emphasizes the attention of managers, stakeholders, and decision-makers to base their programs and plans on this prioritization.

    Keywords: Conservation, Development, Value, Railway Heritage, Railway Tourism, Industrial Heritage
  • طاهره شفائی*، یحیی قائدی
    هدف

    از این پژوهش مروری نظام مند بر کاربرد تفکر مراقبتی و همبسته های آن در فلسفه اخلاقی است.

    روش

    روش پژوهش از نوع مطالعات مروری و کتابخانه ای است. در این پژوهش از مقالات موجود در مورد موضوع مورد مطالعه به منظور بررسی همه جانبه و نظام مند و جمع بندی مطالب استفاده شد. بدین منظور، مقالات سایت های فارسی و انگلیسی در حوزه تفکر مراقبتی، مورد بررسی و مطالعه اجمالی قرار گرفت.

    یافته ها

    تفکر مراقبتی به عنوان جزء سوم از سه ضلعی تفکر خلاق و تفکر انتقادی در نظریه لیپمن دارای ابعاد مهمی چون تفکر مبتنی بر ارزش، تفکر مبتنی بر عواطف، تفکر مبتنی بر هنجار، تفکر مبتنی بر فعالیت و تفکر مبتنی بر همدلی و پیشروی به سوی اخلاق و زندگی خوب است که ریشه در نظریه های رشد اخلاقی نظریه پردازانی چون کلبرگ دارد و می تواند در طراحی بسته های آموزشی رشد شناختی و سطوح تفکر (از جمله رشد اخلاقی کودک و نوجوان) نیز کاربردی باشد.

    نتیجه گیری

    تفکر مراقبتی با وجود ریشه های فلسفی آن دارای همبسته های روان شناختی و اخلاقی بسیار ساده و پراهمیتی هستند که در مجموع احساس مراقبت و همراهی و تفکر مثبت متعهدانه و مبتنی بر ارزش و عواطف و هنجارها را تشکیل می دهد.

    کلید واژگان: تفکر مراقبتی, اخلاق, همدلی, ارزش, عواطف
    Tahere Shefaee *, Yahya Ghaedi

    The purpose of this study was a systematic review of the application of caring thinking and its correlations in ethical philosophy. The research method is literature review and library research. In this study, existing articles on the subject were used in order to comprehensively and systematically review and summarize the interested content. For this purpose, articles from Persian and English sites in the field of caring thinking were studied and reviewed.Caring thinking, as the third component of Lipman’s three modes of thinking theory, has cardinal dimensions such as Appreciative Thinking, Affective Thinking, Active Thinking, Normative Thinking, and Empathic Thinking and progresses towards ethics and a better life which are rooted in theories of moral development by theorists such as Kohlberg, and can be used to design educational packages for cognitive development and the buildout of different levels of thinking (including moral development of children and adolescents).Despite its philosophical roots, caring thinking has rather straightforward and relevant psychological and moral correlations that together can manifest in the feeling of being cared for, companionship, positive and committed thinking based on values, emotions and norms.

    Keywords: Caring thinking, Ethics, empathy, Values, emotions
  • محمدحسین مهدوی نژاد، مرتضی زارع گنجارودی*
    مقوله ارزش، طیفی گسترده در زیست جهان بشریت داشته و در فلسفه، دین، اقتصاد، علوم اجتماعی، اخلاق، روان شناسی و حتی انتخاب های  روزینه کاربرد و تاثیرات بسزایی دارد. یکی از بنیادی ترین مباحثی که علامه جعفری در آرای فلسفی خویش به آن اعتنا نموده، توجه به ماهیت «ارزش» با رویکرد معرفت‎شناسانه است. از نظر ایشان «ارزش های واقعی» منسوب به واقعیات عالم است؛ اگرچه ممکن است ساحت ارزش و گزاره های وابسته به آن در توری توزین تجربی-آزمایشگاهی معاصر نیفتد، اما گزاره های ارزشی، معرفت پذیر و بلکه می تواند در حد گزاره های علمی معتبر و متقن باشد. بنابر دیدگاه علامه جعفری، سنجه واقعیت ارزش به میزان ارتباط آن با ذات انسان سنجیده شده و هرچقدر این قرابت بیشتر باشد، ارزش، واقعی تر جلوه می کند. در نظر ایشان، موطن «ارزش»ها، حیات معقول انسان و منشا آن، هستی الهی و ملکوتی است. بنابراین، «ارزش» و «باید»، از «هست» انسانی قابل استنتاج است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، در صدد کاوشی نو در آرای علامه جعفری در باب واقع گرایی ارزش است که حاصل آن ایجاد مسیری برای تصدیق گزاره های ارزشی الهیاتی-اسلامی در رشته های متنوع علوم انسانی است.
    کلید واژگان: ارزش, هست, باید, ذات, علم, علامه جعفری
    Mohammadhossein Mahdavinejad, Morteza Zare Ganjaroodi *
    The field of value has a wide spectrum in the world of humanity and has significant applications and effects in philosophy, religion, economics, social sciences, ethics, psychology and even daily choices. One of the most fundamental issues that Allameh Jafari paid attention to in his philosophical opinions is the attention to the nature of "value" with an epistemological approach. According to him, "real values" are attributed to the realities of the world; Although the field of value and propositions related to it may not fall into the grid of contemporary experimental-laboratory weighing; But value propositions are knowable and can be as valid and valid as scientific propositions. According to Allameh Jafari's point of view, the measure of the reality of value is measured by its relationship with human nature, and the greater this relationship is, the more real the value appears. In his opinion, the home of "values" is the rational life of man and its origin is the divine and divine existence, therefore, "value" and "ought" can be deduced from human being. This article, with a descriptive-analytical method, aims at a new exploration of Allameh Jafari's views on value realism, which results in creating a path to confirm the theological-Islamic value propositions in various fields of human sciences.
    Keywords: Value, is, ought to, Essence, Knowledge, Allameh Jafari
  • پانته آ بغدادی، فاطمه کاتب*
    ارزش های اجتماعی در بافت زندگی اجتماعی افراد جامعه خلق می شوند و تداوم می یابند و به همین دلیل مطالعه ی آن ها به شناخت عمیق تر جامعه کمک می کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی و شناخت ارزش های اجتماعی در دوران قاجار انجام شده است. با استفاده از روش کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی، با 15 نفر از جامعه شناسان، تاریخ دانان و جامعه شناسان تاریخی مصاحبه ساخت نایافته انجام شد. مصاحبه شوندگان مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های گردآوری شده مبتنی بر روش کلایزی (1973)) و روش کدگذاری نظری گلیزر و اشتراوس (1967) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش در 2 مضمون «ارزش های اجتماعی پیشامدرن قاجار» با 10 مقوله «جوانمردی/فتوت و بخشندگی»، «اعتقاد به سرنوشت الهی»، «وارسته و آزاد بودن»، «جدای گزینی فضایی/اجتماعی/قومی/مذهبی»، «تجمل گرایی و توجه به ظواهر زندگی»، «پاکدامنی و عفاف در زنان»، «مهمان نوازی و رعایت ادب و احترام»، «خویشاوندی و کمک به دیگران»، «دین مداری و اجرای مناسک مذهبی» و «عدالت محوری و انصاف گری» و مضمون «ارزش های اجتماعی مدرن قاجار» با 6 مقوله «وطن دوستی»، «وارستگی و آزادی خواهی»، «پیشرفت فناوری، اقتصادی، اجتماعی و...»، «رشد اندیشه وری و روشنفکری»، «توجه به علم و علم آموزی» و «عدالت محوری و انصاف گری» از تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه استخراج شده است. بررسی مجموعه ی ارزش های اجتماعی دوران قاجار گویای آن است که ما در این زمان با یک دوران گذار و تحول اساسی در بافت فرهنگی جامعه روبهرو هستیم.
    کلید واژگان: ارزش, ارزش اجتماعی, ارزش های قاجاریه, قاجار
    Pantea Baghdadi, Fatemeh Kateb *
    Social values are created and perpetuated within the social life context of community members and therefore, studying them helps in gaining a deeper understanding of society. Accordingly, this research aims to explore and comprehend the social values during the Qajar era. Utilizing a qualitative methodology based on a phenomenological approach, structured interviews were conducted with 15 sociologists, historians, and historical sociologists. The interviewees were selected through purposive sampling and snowball sampling methods. The collected findings were analyzed using the Colaizzi (1973) method and the Glaser and Strauss (1967) theoretical coding technique. The findings of this study are organized into two themes: "Pre-modern Qajar Social Values" with ten categories including "Chivalry/Generosity," "Belief in Divine Destiny," "Nobility and Freedom," "Spatial/Social/Ethnic/Religious Segregation," "Luxury and Attention to Appearances," "Purity and Modesty in Women," "Hospitality and Observance of Decorum and Respect," "Kinship and Helping Others," "Religiosity and Performance of Religious Rituals," and "Justice-oriented and Fairness"; and "Modern Qajar Social Values" with six categories "Patriotism," "Nobility and Freedom-seeking," "Advancement in Technology, Economics, Social, etc.," "Growth in Thought and Enlightenment," "Emphasis on Science and Education," and "Justice-oriented and Fairness." The analysis of the data extracted from the interviews indicates that the Qajar era represents a period of transition and fundamental transformation in the cultural fabric of society.
    Keywords: Value, Social value, Qajar Values, Qajar
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال