به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "الهیات" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • محسن باقرزاده مشکی باف*

    نقطه مرکزی بحث های این مقاله در راستای توضیح چگونگی شکل گیری خودآیینی و آزادی انسان با استفاده از مبانی و رویکرد دین مسیحیت، در دوران جدید اروپاست. روش تحقیق این مقاله در چارچوب نگرش تاریخی - بنیادی است. دین مسیحیت با تفسیری خاص در فلسفه جدید، دین فردیت، آزادی و رهایی انسان از مرجعیت بیرونی است. فلسفه دکارت نیز به اعتباری، همچون دین مسیحیت دارای مضمون مرکزی آزادی است، و او جزء نخستین افرادی است که در تاریخ اندیشه غرب، اولین گام ها را در راستای آزادی انسان از مرجعیت امر بیرونی برداشته است؛ زیرا نظریه معرفت دکارتی راه را برای آزادی و استقلال بیشتر انسان برابر متعلق خارجی باز می کند و عقل را به منزله امری خودآیین و خودقانون گذار معرفی می کند که فقط به اصول خود اطمینان دارد و هیچ مرجعیتی را بالاتر از خود نمی داند. با این رویکرد، دین مسیحیت یکی از الزامات مهم نوع اندیشیدن دکارت است؛ اما مسیحیت برای آنکه بتواند مبنای همه تحولات جدید قرار گیرد، به الهی دانی به نام توماس آکوئینی احتیاج داشت که بتواند پلی میان مبانی قدسانی مسیحی و رویکرد عرفی دنیای جدید باشد. در این مقاله، نسبت میان دین مسیحیت، انقلاب فلسفی توماس آکوئینی و فلسفه آزادی دکارت مورد تامل و پژوهش قرار می گیرد.

    کلید واژگان: مسیحیت, الهیات, توماس, دکارت, خودآیینی, فردیت, آزادی
    Mohsen Bagherzade Meshkibaf *

    The central focus of this article is to explore how human autonomy and freedom are shaped using the principles and approaches of Christianity during the early modern period in Europe. The research adopts a historical and foundational methodology. Christianity, as interpreted in a particular way within modern philosophy, emerges as a religion of individuality, freedom, and the liberation of humans from external authority. Descartes' philosophy, in a sense, shares this central theme of freedom with Christianity. He is among the first figures in Western intellectual history to take significant steps toward liberating humanity from external authority. Descartes’ epistemological theory paves the way for greater human freedom and independence by positioning reason as autonomous and self-legislating, reliant solely on its own principles and acknowledging no authority higher than itself. With this approach, Christianity plays a crucial role in shaping Descartes' way of thinking. However, for Christianity to serve as the foundation for all modern transformations, it needed a theologian like Thomas Aquinas, who could bridge the sacred Christian principles with the secular outlook of the modern world. This article examines the relationship between Christianity, the philosophical revolution of Thomas Aquinas, and Descartes' philosophy of freedom.

    Keywords: Christianity, Theology, Thomas, Descartes, Autonomy, Individuality, ‎Freedom
  • زهرا شهبازی*، مجتبی زروانی

    ساختار دینی و الهیاتی گاهان دارای مختصاتی ویژه است که از مهمترین آن‏ها می‏‏توان به یکتا‏پرستی، خردگرایی انسانی تحت لوای خرد الهی و درونی شدن آیین و مناسک اشاره کرد. یکی از بارزترین ویژگی‏های گاهان، تاکید بر احراز دانایی است تا جایی که صفت خردمند یا مزدا، بعنوان اصلی‏ترین صفت الوهیت مورد پرستش در گاهان ملاحظه می‏گردد و انسان تنویر یافته با خرد اهورایی به انبازی با الوهیت برای حفظ جهان آفرینش و گسترش احکام و نوامیس الهی بر زمین (اشه) مجاهده می‏کند. تاکید بر خرد و خودآگاهی اشراقی در گاهان تا به آنجاست که هر گونه عمل کدر کننده آگاهی همچون نوشیدن هوم و تهییج‏های نفسانی که منجر به خونریزی و قربانی می‏شود مذموم تلقی می‏گردد. اوستای جدید بویژه بخش غیر گاهانی یسنا، نشان از تغییراتی در نظام دینی و الهیاتی دارد که میل بازگشت به سنن و معتقدات پیشازردشتی در آن منعکس است. بررسی‏ها نشان می‏دهد مسئله آئین و مناسک در یسنای غیرگاهانی اهمیت قابل توجهی پیدا می‏کند و از منظر الهیاتی نیز پرستش الوهیت متشخص و متعدد بر خلاف مفاهیم تجریدی و رویکرد توحیدی گاهان ، به آن راه یافته است. هر چند یسنا بعنوان یکی از متون آئینی دین زرتشت سعی دارد تا شکل زندگی فردی و جمعی مزدیسنان را مطابق با آموزه‏های گاهان قوام دهد ، لیکن در پاره‏ای موارد با وامگیری از مرده ریگ مناسک و باورهای پیشازردشتی در تضاد با آن قرار می‏گیرد.

    کلید واژگان: گاهان, یسنا, آئین, الهیات, خرد
    Zahra Shahbazi *, Mojtaba Zurvani

    Theological structure of Gahan has special features, the most important of which are monotheism, human rationalism under the banner of divine wisdom, and the internalization of rituals. One of the most prominent features of Gahan is the emphasis on the attainment of knowledge to the extent that the attribute of wisdom or Mazda is seen as the main divinity worshiped in Gahan, and an enlightened person with Ahura's wisdom combines with divinity to preserve the world of creation. Emphasis on wisdom is sometimes to the extent that any act that blurs the consciousness, such as drinking Houm and emotional stimulation that leads to bloodshed and sacrifice, is considered reprehensible. The new Avesta, especially the non-Gahanic part of the Yasna, shows changes in the religious and theological system, which reflects the desire to return to the ancient traditions. Investigations show that the issue of rituals is of considerable importance in non-Gahanic Yasna, and from the theological point of view, the worship of distinct and multiple divinity, unlike the abstract concepts and monotheistic approach of Gahan, has found its way into it and in some cases, it is contradicted by borrowing from the heritage of rituals and beliefs of the ancient Zoroastrianis.

    Keywords: Gahan, Yesna, Ritual, Theology, Wisdom
  • محمد معتمدی راد*، محمدرضا دیمه کار، امیرعباس رستگاری مقدم

    تغییرات محیط زیست و فعالیت های انسان با یکدیگر رابطه مستقیمی داشته و در دراز مدت این تغییرات عواقب ناگواری برای زندگی و سلامت انسان به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش پرداخته است. قرآن کریم و روایات معصومین (ع) سرشار از آیات و احادیثی است که بر اهمیت حفظ و حراست از محیط زیست تاکید می کنند. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به عنوان نقشه راه نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، بر تربیت نسلی متعهد به حفظ محیط زیست تاکید دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد الهیات محیط زیست به عنوان دانشی نوظهور، با اتکاء به آموزه های دینی، درصدد یافتن راه حل هایی عمیق و پایدار برای چالش های زیست محیطی امروز بشر است. از طرفی یکی از پایه های اصلی مورد توجه در تمامی بخش های سند پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درس ملی، به رسمت شناختن اهتمام به رابطه انسان با طبیعت و محیط زیست به عنوان بستر تلاش برای تحقق مراتبی از حیات طیبه برای مخاطبان نظام آموزشی است. در این زمینه باید محیط را به گونه ای منسجم و هدفمند تدوین و طراحی نموده و امکان انتقال آن را از راه هایی نظیر تقویت آموزش مفاهیم زیست محیطی در نظام آموزشی در تمامی مقاطع تحصیلی با گنجاندن دروس تخصصی و متناسب با سن دانش آموزان، نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست در جامعه، تقویت و حمایت پژوهشگران در زمینه الهیات محیط زیست را فراهم آورد.

    کلید واژگان: الهیات, محیط زیست, قرآن, سند تحول بنیادین آموزش و پرورش, آموزش, طبیعت
    Mohammad Motamedirad *, Mohammadreza Daymehkar, Amirabbas Bodagh Abadi

    Environmental changes and human activities are directly related, and in the long term, these changes have severe consequences for human life and health. This study, using a descriptive-analytical method, examines education and the environment in light of theology with an emphasis on the Fundamental Transformation Document of Education. The Holy Qur'an and the traditions of the infallible Imams (PBUT) are replete with verses and hadiths that emphasize the importance of preserving and protecting the environment. The Fundamental Transformation Document of Education, as the roadmap for the educational system of the Islamic Republic of Iran, also emphasizes the education of a generation committed to preserving the environment. The findings of this study show that environmental theology, as an emerging discipline, seeks deep and sustainable solutions to today's environmental challenges based on religious teachings. Additionally, one of the key foundations recognized in all sections of the Fundamental Transformation Document and the National Curriculum is the recognition of the relationship between humans and nature and the environment as a foundation for striving to achieve stages of "Hayat Tayyibah" (a good life) for the educational system's audience. In this regard, the environment should be coherently and purposefully designed and integrated into the educational system through various means such as strengthening the teaching of environmental concepts in the educational system at all levels by including specialized courses tailored to students' ages, institutionalizing the culture of environmental protection in society, and supporting and empowering researchers in the field of environmental theology.

    Keywords: Theology, Environment, Qur'an, Fundamental Transformation Document Of Education, Education, Nature
  • محمد شمس الدینی*، محمدرضا عرب بافرانی
    آینده، همواره برای انسان، موضوع جذابی بوده است به نحوی که انسان برای شناخت و آگاهی از آن، در همه ی دوره ها، روش هایی متناسب با همان دوره را خلق کرده است. در دوره ی جدید، علاوه بر کشف آینده، انسان مدرن، با برکشیدن خود به مقام سوژگی، ساخت آینده را نیز متعرض شده است. دانش مطالعه ی آینده (آینده پژوهی)، مجموعه ای از روش هایی است که همین انسان، برای کشف، تصویر و ساخت آینده، تولید کرده است. در این پژوهش، با نظر به دامنه ی مطالعات آینده در سه رویکرد پیش نگری، پیش نگاری و پیش انگاری، با استفاده از روش پژوهش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی، تلاش شده است تا از میان کنشگری الگوهای قرآنی، بنیادی نظری و شناختی برایمظالعه ی آینده، استنباط شود تا دروازه ای به آفاق الهیات مطالعات آینده گشوده شود. برای این منظور، از مطالعه ی رفتار حضرت خضرعلیه السلام و حضرت یوسفعلیه السلام، مفهوم تاویل، بیرون کشیده شده و مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به این نتیجه رسیده است که با تبیین مفهوم تاویل به معنای پیش آگاهی، به عنوان بنیاد پیش تگری، پیش نگاری و پیش انگاری، و با تدارک ملزومات و مقتضیات خاص آن، می توان طرجی الهیاتی برای مطالعات آینده، تدارک کرد.
    کلید واژگان: مطالعات آینده, آینده پژوهی, الهیات, تاویل
    Mohammad Shamsoddini *, Mohammadreza Arab Bafrani
    The future has always been an attractive topic for humans in such a way that humans have created methods appropriate to the same period in order to know and be aware of it. In the new era, in addition to discovering the future, modern man, by taking himself to the position of a subject, has also attempted to construct and design the future. The knowledge of studying the future (future studies) is a set of methods that this human has produced to discover, image and build the future. In this research, considering the scope of future studies in the three approaches of foresight, forecast, and forefiction, using library and descriptive-analytical research methods, an attempt has been made to infer a theoretical and cognitive foundation for the future issue through the activism of Quranic role models, in order to open a gateway to the theological horizons of future studies. For this purpose, from the study of the behavior of Hazrat-e Khizr and Hazrat-e Yusuf, the concept of Ta'vil has been extracted and analyzed. This research has come to the conclusion that by explaining the concept of Ta'vil in the sense of foreaware, as the foundation of foresight, forecast, and forefiction, and by preparing its specific requirements, it is possible to prepare a theological plan for future studies.
  • مسعود طوسی سعیدی*

    در راستای بررسی معقولیت باور به «تفاوت بنیادین رابطه علم و دین در دو مورد زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی» در این مقاله، به زیست شناسی تکاملی، کیهان شناسی و دین (الهیات) از منظر موجودیت های معرفت شناختی توجه می شود. منظور از تفاوت بنیادین میان این موجودیت های معرفتی، تفاوت در نحوه ی سازگاری منطقی آن ها با یکدیگر است. در آغاز رویکرد و پیش فرض های مورد قبول برای اقامه ی این برهان شرح داده می شود. در این بخش توضیح داده می شود که رویکرد این مقاله اقامه ی یک برهان قرینه گرایانه است. پس از آن، حد وسط اصلی این برهان که عبارت است از تحلیل دلالت های زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی بر هدف مندی، به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. در این بررسی، هدف مندی تعریف دقیقی دارد و برای صورت بندی آن بر متن نظریه ها و مدل های موجود و متعارف در زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی، تاکید شده است. به این ترتیب، محتوای مقدمات برهان به دست آمده و نتیجه ی آن در انتهای این بخش مطرح می گردد. اقتضای اساسی بودن این مدعا، در ادامه ساختار منطقی- صوری برهانی که برای تایید مدعا به کار می آید شرح داده شده است. این ساختار صوری که بر اساس منطق احتمالات توضیح داده می شود. پس از این و در پایان به برخی از دلالت های مهم این نتیجه اشاره می شود.

    کلید واژگان: رابطه ی علم و دین, الهیات, زیست شناسی تکاملی, کیهان شناسی, هدف مندی
    Masoud Toossi Saeidi *

    In order to examine the rationality of the belief in the “disparity in the relationship between science and religion in the cases of evolutionary biology and cosmology,” this article focuses on evolutionary biology, cosmology, and religion (theology) from the perspective of epistemic entities. Accordingly, the disparity between these epistemic entities refers to the difference in the way they logically align with each other. Initially, the approach and assumptions accepted for establishing this argument are explained. In this section, it is clarified that the approach of this article is to present an evidential argument, and its most important assumption is the epistemic independence of evolutionary biology and cosmology from each other. Additionally, it is explained that by religion, the belief in the existence of a concept of God that implies the purposiveness of divine action is meant. Subsequently, the main middle term of this argument, which is the analysis of the implications of evolutionary biology and cosmology for purposiveness, is discussed in detail. In this discussion, purposiveness is precisely defined, and the content of existing and conventional theories and models in evolutionary biology and cosmology is considered, rather than the philosophical debates of biology or cosmology or philosophical interpretations of theories. Thus, the content of the premises of the argument is obtained, and its conclusion is presented at the end of this section. However, due to the fundamental nature of this claim, the logical-formal structure of the argument used to support the claim is explained further. This formal structure, which is explained based on the logic of probabilities, clarifies the degree of validity of the conclusion and the type of relationship between it and the premises. Following this, some of the important implications of this conclusion are mentioned.

    Keywords: Relationship Between Science, Religion, Theology, Evolutionary Biology, Cosmology, Guidedness
  • قدرت الله طاهری*

    دو اصطلاح ایمان (Faith) و اعتقاد (Belief) به دلیل حوزه معنایی مشترک و کثرت کاربرد، نه تنها در نزد عامه؛ بلکه در نزد خواص اعم از شاعران و نویسندگان نیز به جای هم استفاده می شوند و گویی مرزهای مفهومی متمایزی بین آن ها وجود ندارد. حال آنکه در معنا و مفهوم حقیقی خود تمایز جدی با هم دارند. به همین نسبت، «مومنان» و «معتقدان» نیز در ارتباط با امهات دین؛ یعنی تلقی از خداوند و نحوه ارتباط با او، شیوه ادراک هستی و تعامل با آن، ماهیت تلقی از دین و تجربه های دینی تفاوت های آشکاری با هم دارند. بر خلاف بسیاری از شاعران متمایل به تصوف و عرفان که عموما فاصله ای میان ایمان و اعتقاد نمی دیدند، مولانا ضمن اینکه مانند اغلب متفکران و عارفان مسلمان «ایمان» و «کفر» را در مقابل هم قرار می دهد، «ایمان» و «اعتقاد» را از یکدیگر تفکیک و تفاوت عالم ایمان و اعتقاد را تبیین می کند و راه خود را از سایر شاعران عارف مسلک پیش از خود جدا می سازد. در منظومه فکری مولانا که بی شباهت با دیدگاه های فیلسوفانی مانند کی یرکگور نیست، ایمان، امری سیال و مدام در حال شدن است و اعتقاد امری ثابت و ایستا و به همین دلیل، ایمان امری نامحدود است و اعتقاد امری محدود و مقید. ایمان، فردمحور است و از راه تجربه فردی اقبال بنده به خداوند و با سیر انفسی به دست می آید و اعتقاد در جمع و جمعیت و از طریق وسائط اعم از افراد، کتب و اسناد و سیر آفاقی بروز می کند، متعلق ایمان امر محال است و اعتقادات امور ممکن را شامل می شوند، صاحبان اعتقاد جزم گرا، دیگرستیز و هراسان هستند که مبادا کسانی بر عقاید آن ها بتازند؛ اما صاحبان ایمان، مداراجو و با طمانینه خاطر هستند. صاحبان ایمان، در رابطه ای بی پایان با خداوند همواره در حال شدن هستند و عاشقانه این رابطه را ادامه می دهند و صاحبان اعتقاد، با خداوند، رابطه ای معامله گرانه دارند و اگر دین می ورزند دین شان وسیله ای است برای دستیابی به خواست ه ای این جهانی و آن جهانی.

    کلید واژگان: الهیات, ایمان, اعتقاد, مولانا جلال الدین, مثنوی
    GhodratAllah Taheri *

    The two terms, “faith” and “belief”, due to their common semantic field and widespread usage, are used interchangeably, without clear conceptual boundaries between them, not only among ordinary people, but also among elites, such as some poets and writers. However, they exhibit significant distinctions in their true meanings and concepts. In this regard, “faith holders” and “believers” have obvious differences in their perception of God and the way of communicating with Him, the way of perceiving and interacting with existence, as well as their perception of religion and religious experiences. In contrast to many poets inclined towards mysticism and gnosis who often did not perceive a distinction between faith and belief, Rumi, similar to most of the mystic Muslim intellectuals, places “faith” and “disbelief” in opposition and explicates their origin, causes of creation, and their impacts. In fact, he separates his path from the mystical poets preceding him. In Rumi's intellectual framework, which is similar to the views of philosophers such as Kierkegaard, faith is a fluid and ever-evolving matter, while belief is something fixed and static. Consequently, faith is an unlimited affair stemming from an individual’s experiential inclination towards God and is attained through the spiritual journey of the self. On the other hand, belief is established in community and society, evolving through various means such as individuals, books, documents, and exoteric developments. Faith belongs to the impossible, while belief belongs to the possible affairs. Believers are dogmatic and antagonistic, fearing that others challenge their convictions. However, faith holders are tolerant. Those in faith are always in an endless relationship with God and continue this relationship in love, while others have a transactional relationship with God, viewing their religion as a means to achieve worldly and otherworldly desires.

    Keywords: Theology, faith, Belief, Rumi, masnavi
  • سید محمدحسین میردامادی*، سید مهدی امامی جمعه

    حکمت نظری و حکمت عملی نقش  دو بال در تعالی جامعه اسلامی  را دارد .امروزه حکمت عملی بیشتر در علم فقه نمود دارد.وظیفه  فقه در رویکرد کنونی استنباط احکام فرعی از منابع اسلامی است. در این مقاله  به بررسی تاثیر حکمت متعالیه صدرایی بر تفقه در دین و نقش فقه در نظام حکمت متعالیه  پرداخته شده است.مساله اصلی این مقاله چرایی برخی آسیب های موجود فقه رایج است و در این راستا  به این نتیجه رسیده ایم که فقه را نباید گسسته از وجودشناسی دنبال کرد . الهیات باید محور کار فقه باشد و دید حاشیه ای و تشریفاتی به آن آسیب زاست.در این راستا هدف اصلی مقاله نشان دادن تاثیر وجود شناسی (در قالب حکمت متعالیه) بر فقاهت است در این راستا ضمن تبیین چیستی علم فقه به تبیین منبع عقل  و الزامات محوریت عقل به عنوان منبع مشترک فقه و فلسفه و تعریف آن از نظر فقه و فلسفه پرداخته شده  است.،فقه مد نظر حکمت متعالیه غایتی وجودی در عرصه فردی و اجتماعی داشته و بر بصیرت در دین و خشیت تاکید می ورزد. در نظام حکمت متعالیه، فقه زیرمجموعه الهیات بوده و در این راستا تعریف و احکام آن بررسی می گردد. در سیستم صدرایی، فقه و عرفان و حکمت جدای از هم نیست و همه، لایه ها و مراتب دین است که این اصل بر تبیین صحیح قلمرو و حدود و ثغور فقه تاثیرگذار است. فقه تمدن ساز و ظلم ستیز از شاخصه های تفقه صدرایی است. از طرف دیگر فقه به عنوان زیرمجموعه حکمت عملی فردی و اجتماعی نیز محسوب شده و تبیین ملاصدرا از حکمت  عملی در جهت دهی فقهی او بسیار موثر است. این رویکرد سیر معرفتی جامعه اسلامی را تسریع کرده و از برخی آسیب ها جلوگیری می کند.چنان که در سیره فقیه صدرایی معاصر - امام خمینی (ره) - این تاثیر باعث رشد جامعه مسلمانان شد. در انتهای این مقاله این تاثیرات در قالب رویکرد فقهی شهید مطهری به صورت محسوس تری آمده است.

    کلید واژگان: تفقه, الهیات, ملاصدرا, نظام حکمت متعالیه
    S.MohammadHosain Mirdamadi *, Mehdi Emame Jomee

    Theoretical wisdom and practical wisdom are like two wings for the development of the Islamic society. Today, practical wisdom is mostly manifested in jurisprudence. The duty of jurisprudence in the current approach is to infer religious injunctions from Islamic sources. In this article, the impact of Ṣadrā's transcendent philosophy on jurisprudence and the role of jurisprudence on the system of transcendent wisdom have been investigated. The main problem of this article is why there are some shortcomings in the popular jurisprudence, and in this regard, we have come to the conclusion that jurisprudence should not be separated from ontology. Theology should be the focus of jurisprudence, not a marginal and unimportant issue. In this regard, the main goal of the article is to show the impact of ontology (of transcendent philosophy) on jurisprudence. As a result, while explaining what the science of jurisprudence is, we will explain the source of reason and the implications of the centrality of reason as a common source of jurisprudence and philosophy and its definition in terms of jurisprudence and philosophy. The intended jurisprudence of transcendent philosophy has an existential goal in the individual and social sphere and emphasizes insight in religion and awe. In the transcendent system, jurisprudence is a subset of theology, and its definition and rulings are examined in this regard. In Ṣadrian system, jurisprudence, mysticism and philosophy are not separate from each other and all are layers and levels of religion. This can lead to the correct explanation of the scope of jurisprudence. Civilization-building and anti-tyranny jurisprudence is one of the characteristics of Ṣadrian jurisprudence. On the other hand, jurisprudence is also considered as a subset of individual and social practical wisdom, and Mullā Ṣadrā's explanation of practical wisdom is very effective in directing his jurisprudence. This approach accelerates the scientific development of the Islamic society and prevents some damages; as in the jurisprudence style of the contemporary Ṣadrian jurist - Imam Khomeini - this influence caused the growth of the Muslim community. At the end of this article, these effects have been shown more vividly in the form of Motahari's jurisprudential approach.

    Keywords: jurisprudence, Theology, Mullā Ṣadrā, transcendent system of thought
  • فریبرز جلیلی فرد*

    الهیات کوانتومی به بررسی ارتباطات بین فیزیک کوانتومی و مفاهیم الهیات می پردازد. این حوزه جذاب و نوظهور در تلاش است تا اصول و مفاهیم فیزیک کوانتومی را با دانسته های الهیاتی مانند وجود و آگاهی هماهنگ کند. برخی از علمای الهیات کوانتومی بر این باورند که استفاده از فیزیک کوانتومی می تواند به ما در درک بهتر مفاهیم الهیاتی کمک کند. این حوزه بررسی می کند که قوانین و اصول فیزیک کوانتومی می توانند در تفسیر و توضیح پدیده های مرتبط با الهیات مفید باشند. همچنین می تواند به توسعه دانش و پژوهش های بیشتر در زمینه فیزیک کوانتومی و الهیات کمک کند. برخی از مسائلی که در الهیات کوانتومی مورد بررسی قرار می گیرند عبارت اند از: رابطه بین ذهن و ماده، نقش مشاهده گر در عملیات کوانتومی، تفسیر معجزات و پدیده های غیرقابل توضیح به کمک فیزیک کوانتومی و دیگر مسائل مشابه. در این مقاله، تحلیل و تحقیقاتی در زمینه الهیات کوانتومی انجام شده است. با بررسی مفاهیم کلیدی در فیزیک کوانتومی، رابطه بین نظریه کوانتوم و معنویت و تاثیرات عمیق این تلاقی ها بر فهم ما از وجود، آگاهی و الهیات بررسی شده است. این تلاقی ها می توانند در ادراک بهتر از کل هستی کمک کنند و واکنش ژرفی در تفکر ما درباره الهیات داشته باشند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که باتوجه به اصول بنیادی فیزیک کوانتومی و تاثیر آن بر تفکرات معنوی، احتمال توافق این دو حوزه وجود دارد.

    کلید واژگان: فیزیک کوانتوم, الهیات, الهیات کوانتومی, دین, باورهای معنوی
    Feriborz Jalili Fard*

    Quantum theology explores the connections between quantum physics and theological concepts. This fascinating and emerging field is trying to harmonize the principles and concepts of quantum physics with theological knowledge such as existence and consciousness. Some quantum theologians believe that the use of quantum physics can help us better understand theological concepts. This field examines how the laws and principles of quantum physics can be useful in interpreting and explaining phenomena related to theology. It can also contribute to the development of knowledge and further research in the field of quantum physics and theology. Some of the issues that are investigated in quantum theology are: the relationship between mind and matter, the role of the observer in quantum operations, the interpretation of miracles and inexplicable phenomena with the help of quantum physics, and other similar issues. In this article, analysis and research has been done in the field of quantum theology. By examining key concepts in quantum physics, the relationship between quantum theory and spirituality and the profound effects of these intersections on our understanding of existence, consciousness, and theology are examined. These intersections can contribute to a better understanding of the whole of existence and have a profound response in our thinking about theology. The results of this research show that according to the fundamental principles of quantum physics and its effect on spiritual thoughts, there is a possibility of agreement between these two areas.

    Keywords: Quantum Physics, Theology, Quantum Theology, Religion, Consciousness, Spiritual Beliefs
  • یاسر ابوزاده گتابی*، سید علی حسنی آملی
    ارایه نظریه تکامل در جهان غرب با استقبال گسترده ای از سوی لیبرالهای پروتستان همراه گردید. هنری دورموند به عنوان یکی از مهمترین متفکران این مکتب ضمن پذیرش این نظریه، درصدد تبیین الهیاتی آن در مباحث کلیدی الهیات مسیحیت برآمد. او با بیان وجود ارتباط وثیق میان علم و دین، تلاش نمود تا وجود تکامل در نظام خلقت علم را به عنوان هنر خدا در جهان ماده توصیف کند. انسان نیز گرچه به لحاظ جسمانی، از کالبدی مادی که از طریق پروسه تکامل شکل گرفته، به وجود آمده، به عنوان موجودی که از دو بعد مادی و معنوی تشکیل شده است، با مداخله به یکباره خدا، از نعمت روح خدایی بهره مند شده و نعمت زندگی معنوی در کنار زندگی مادی به او عنایت شده است. این تحقیق بر مبنای رویکردی توصیفی - تحلیلی و بر پایه مستندات کتابخانه ای درصدد است تا با استناد به نظرات هنری دروموند در آثاری که به وی منتسب است، تاثیرات نظریه تکامل بر الهیات مسیحی - در موضوعات خدا، انسان، گناه، مسیح، زندگی ایمانی، و مسیله ملکوت- مورد بررسی قرار داده، تحلیل کند. از عمده نتایج این تحقیق می توان به مواردی همچون؛ هدفمندی تکامل در راستای نشان دادن محبت الهی، تبعیت از حضرت مسیح در زندگی دنیایی و شباهت زندگی معنوی به زندگی مادی اشاره نمود.
    کلید واژگان: لیبرال, تکامل, دروموند, الهیات, علم و دین
    Yaser Abuzadeh Gatabi *, Seyyed Ali Hassani Amoli
    The presentation of the theory of evolution in the Western world was widely welcomed by Protestant liberals. Henry Dormond, as one of the most important thinkers of this school, while accepting this theory, tried to explain it theologically in the key topics of Christian theology. By stating the close relationship between science and religion, he tried to describe the existence of evolution in the creation system of science as God's art in the material world. Even though in physical terms, man came into being from a material body that was formed through the process of evolution, as a being that is made up of two dimensions, material and spiritual, with the sudden intervention of God, he benefited from the blessing of the divine spirit and The blessing of spiritual life has been provided to him along with material life. This research is based on a descriptive-analytical approach and on the basis of library documents, with reference to Henry Drummond's comments in the works attributed to him, the effects of the theory of evolution on Christian theology - in the subjects of God, man, sin, Christ, life of faith , and examine and analyze the issue of the kingdom. The main results of this research include things like; He pointed out the purposefulness of evolution in order to show divine love, following Jesus Christ in worldly life and the similarity of spiritual life to material life.
    Keywords: Liberal, Evolution, Drummond, Theology, Science, Religion
  • مرتضی نقره ای، مقصود امین خندقی*

    این مطالعه برآمده از پرسشی محوری پیرامون حوزه مطالعات برنامه درسی است؛ آیا می توان این حوزه را به گونه ای الهیاتی مطالعه کرد؟ به عبارت دیگر آیا می توان حوزه ای تحت عنوان الهیات برنامه درسی را که به مطالعه الهیاتی دانش این رشته بپردازد، ممکن دانست؟ در این مقاله این امکان در قالب جستاری نظرورزانه، با نگاهی نسبتا انتقادی به تاریخ سکولار حوزه مطالعات برنامه درسی و همچنین مطالعات نظری معاصر رشته، موردبررسی قرار گرفت. ضمن اینکه استدلال های تاریخی و امکان سنجی های نظری بر اساس برخی فرضیه ها در پیوند با برخی مصادیق مرتبط با چرخش های الهیاتی معاصر نیز تبیین شد. نتایج نشان می دهند می توان ادعاهایی را در مورد حوزه مطالعات برنامه درسی به منظور آغاز راهی جدید برای مطالعات الهیاتی رشته مطرح کرد. این در حالی است که به نظر می رسد بسیاری از مباحث اساسی و جریان ساز در رشته مطالعات برنامه درسی با ایده های الهیاتی صاحب نظران آن گره خورده است و در وضع موجود نیز این پیوند در مطالعات نظری معاصر رشته به وضوح دیده می شود. همچنین به لحاظ نظری این امکان وجود دارد تا میان پیش فرض های الهیاتی و مباحث حوزه مطالعات برنامه درسی پیوندی به منظور نظرورزی و نظریه پردازی الهیاتی برقرار کرد. این مطلب را، هم پیش فرض های عام در مورد الهیات برنامه درسی، هم پیش فرض های خاص در مورد الهیات اسلامی برنامه درسی تایید می کنند. البته این مطالعه هنوز در ابتدای راه معرفی این قلمرو پژوهشی در ایران است و نیازمند تعمیق و تدقیق در مطالعات آتی است.

    کلید واژگان: الهیات, مطالعات برنامه درسی, دانش, امکان
    Morteza Noghrei, Maghsoud Aminkhandaghi *

    This study is based on a central question in the field of curriculum studies: Can this field be studied in a theological way? In other words, is it possible to consider a field called curriculum theology that deals with the theological study of the knowledge of this field? In the present study, this possibility was investigated in the form of a theoretical inquiry, with a relatively critical look at the secular history of the field of curriculum studies as well as contemporary theoretical studies of the field. In addition, these historical arguments and theoretical possibilities were explained based on some hypotheses in connection with some examples related to contemporary theological turns. The results show that claims can be made about the field of curriculum studies in order to start a new way for the theological studies of the field: many of the fundamental and current issues in the field of curriculum studies are tied to the theological ideas of its experts and in The current situation of this connection is clearly seen in the contemporary theoretical studies of the field. Also, theoretically, it is possible to establish a link between the theological presuppositions and the subjects of curriculum studies for the purpose of theological observation and theorizing. This content is confirmed by both the general presuppositions about the theology of the curriculum and the specific presuppositions about the Islamic theology of the curriculum. Of course, this study is still at the beginning of the introduction of this research area in Iran and needs to be deepened and clarified in future studies.

    Keywords: Theology, curriculum studies, Knowledge, possibility
  • زهرا شریف *

    الهیات فمینیستی الهیاتی انتقادی است که به دنبال ایجاد آگاهی فمینیستی از مردانه بودن الهیات است و با استفاده از ابزار تحلیلی جنسیت به بررسی و فهم متون، سنت ها، مناسک و اساسا سیاق دینی می پردازد تا به پیشنهادهایی دست یابد که برای تبیین سهم کامل زنان در الهیات مفید باشد. رویکرد متکلمان فمینیست به این پرسش که آیا مسیحیت موجود می تواند تامین کننده دغدغه های زنان و رهایی بخش برای آنان باشد یا خیر، دارای سه طیف انقلابی، اصللاحی و بازسازی گرایانه است. گونه های الهیات فمینیستی را نیز می توان در چهار قسم تصویر نمود: الهیات فمینیستی به مثابه فلسفه دین؛ به مثابه الهیات پساسنتی؛ به مثابه هرمنوتیک کتاب مقدس؛ به مثابه الهیات ادیان. در این تنوع منظر، رشدی سه مرحله ای قابل مشاهده است که شامل پیش فرض سازی انسانیت برای زنان، جایابی نقادانه زنان در الهیات موجود و اصلاح اجتماع می گردد. نقاط محوری الهیات فمینیستی مسیحی عبارت اند از: الهیات زندگی و شور؛ پدر به مثابه امر الهی مرتبط با زندگی؛ تاکید بر ساخت استعاری و اسطوره ای آموزه های دینی؛ پذیرش تکثر به عنوان منبع گسترش معرفتی؛ بازخوانی هنجار اخلاقی؛ طراحی سیاست هویتی؛ بسط آگاهی انتقادی؛ ضرورت تمرین فردی و کنش اجتماعی. به نظر می رسد این امور در تناظر با الهیات اسلامی نیز معنادارند و تحقیق در تراث و گفت وگو با اندیشمندان و صاحب نظران در این حوزه می تواند ابعاد عالمانه و درخشنده الهیات اسلام را بارز نماید.

    کلید واژگان: الهیات, الهیات فمینیستی, خدای پدر, انسانیت, هرمنوتیک, پساسنتی
    Zahra Sharif*

    Feminist theology is a critical theology that seeks to create a feminist awareness of the masculinity of theology and uses gender analysis tools to examine and understand texts, traditions, rituals, and basically, the religious context to achieve proposals to explain the full contribution women in theology are useful. Feminist theologians’ approach to the question of whether existing Christianity can provide for women's concerns and emancipate them or not, has three spectrums: revolutionary, reformative, and reconstructionist. The types of feminist theology can also be described in four categories: feminist theology as a philosophy of religion; as a post-traditional theology; as hermeneutics of the Bible; and as the theology of religions. In this variety of perspectives, a three-stage development can be seen, which includes the presupposition of humanity for women, the critical positioning of women in the existing theology, and the reform of society. The focal points of Christian feminist theology are: the theology of life and fervency, the Father as a divine matter related to life, emphasis on the metaphorical and mythological construction of religious teachings, acceptance of pluralism as a source of knowledge expansion, rereading the moral norm; identity policy design, development of critical awareness, the necessity of individual exercise and social action. It seems that these matters are also meaningful in accordance with Islamic theology, and research in the tradition and dialogue with thinkers and experts in this field can highlight the scholarly and brilliant dimensions of Islamic theology.

    Keywords: Theology, Feminist Theology, God the Father, Humanity, Hermeneutics, Post-traditional
  • حوا جامی *، سید محمد حکاک قزوینی، علی نقی باقرشاهی، شروین مقیمی زنجانی

    در خوانش اشتراوس از محاوره قوانین، بار دیگر با رویکرد جامع او مواجه میشویم و برخلاف نگرش تاریخی، شاهد تغییر و تحولی اساسی و مغایر با تفسیر او از دیگر محاورات افلاطون، نیستیم. درواقع، اشتراوس معتقد است برای فهم واقعی محاوره قوانین باید بشیوه او و از رهگذر خوانش فارابی در کتاب تلخیص النوامیس از آن، پیش برویم و تنها در اینصورت است که میتوانیم به افقی ورای تفسیر تاریخی دست یابیم. در پژوهش پیش رو، هدف آنست که ضمن بحثی اجمالی از تفسیر تاریخی محاوره قوانین، تفسیر فارابی از آن، و همچنین نقد و نظر اشتراوس در اینباره، را بررسی کرده، و مهمترین شاخصه های تفسیر بدیع او از این اثر را تبیین نماییم.

    کلید واژگان: قوانین, فارابی, تلخیص النوامیس, اشتراوس, تاریخ گرایی, الهیات, افلاطون
    Havva Jami *, S. Mohammad Hakkak, Ali Naghi Baghershahi, Shervin Moghimi Zanjani

    Republic and Statesman demonstrate the limitations of the city in distinct yet comparable ways. The first work reveals the impossibility of philosophers ruling, while the second work proves the necessity of the rule of law. Consequently, both dialogues establish foundations for addressing the question of the ideal political order based on its compatibility with the city's nature. However, formulating the best principles for the city falls within the domain of laws. This particular work held significant importance for Leo Strauss, which can be viewed from two perspectives. Firstly, Strauss' last work, "Argument and Action in Plato's Laws," focuses on the study of "Platonic Political Philosophy" and explores the tension between philosophy and politics through the final resolution of the problem. It represents the culmination and complete expression of theological-political thought. Secondly, in the introduction to "What is Political Philosophy," Strauss considers Laws to be Plato's most political work, if not the only one, as it features the Athenian stranger, along with his companions, describing a set of rules for an imminent city establishment. In contrast, Socrates constructs a city in the Republic solely through words and not in practice. Understanding how Strauss interprets Plato's Laws is of paramount importance. To comprehend his approach, we must first become acquainted with his elucidation of Farabi's interpretation of Talkhis-e-Navamis then, delve into his own interpretation to uncover similar motivations.

    Keywords: Laws, Farabi, Talkhis -e-Navamis, Strauss, Theologhy, Plato
  • سیلیا دین دراموند، میشل آقامالیان
    شماره قبل شامل شرحی خلاصه از روابط الهیات با علوم زیستی به خصوص با توجه به تحولات ناشی از نظریه تکامل بود. در این شماره، به اندیشه های چند نماینده شاخص این رابطه که آثار مهمی نیز در این زمینه تالیف کرده اند، پرداخته شده و ضمن معرفی دیدگاه های کلی هریک، ارزیابی مختصری نیز لااقل از نظر جانمایی اندیشه آنها در طیف روابط الهیات و علوم زیستی انجام شده است. در پایان، مولف طرحی پیشنهادی دایر بر تعامل الهیات و علوم زیستی مشتمل بر لااقل پنج هدف، مطرح کرده است و به خدماتی که هریک از این رشته ها می تواند به دیگری و نهایتا به جامعه بشری انجام دهد، و همچنین به نقش متالهان در تعدیل طرح های زیست فناورانه و جلوگیری از بی عدالتی های اجتماعی ناشی از اجرای برخی از آنها، اشاره کرده است.
    کلید واژگان: تیار, پیکوک, زیزیولاس, زیست فناوری, تکامل, الهیات
  • سیلیادین دراموند*، میشل آقامالیان

    بحث درباره رابطه علم و دین سابقهای طولانی دارد. مولف این مقاله که گیاهشناس و متاله است با محدود کردن دامنه بحث به رابطه الهیات جدید غرب با موضوعات روز در علوم زیستی، نخست مروری دارد بر تحولاتی که از زمان طرح نظریه تکاملی داروین در عرصه علوم زیستی پدید آمده است، و سپس با مروری بر تعدیالت و تحولاتی که با ظهور داروینیسم نو و رابطهاش با یافته های علم نوظهور ژنتیک رخداده است، به نتایج گوناگون مترتب بر نظریات و کشفیات جدید در حوزه علوم زیستی و فن آوریهای مربوب به آن می پردازد که حوزه های مختلف و مهمی از زندگی بشر را چه به معنای مثبت و چه منفی کلمه متاثر کرده و متالهان جدید غرب را به طیفی گسترده از واکنشهای مختلف، چه همدلانه و چه ناهمدلانه، برانگیخته است. این همسخنی مستمر الهیات با علوم زیستی نه فق به تعدیل رویکردهای آن انجامیده، که عرصه هایی نو بر آن گشوده است تا در پرتو الگوهای مربوب به علوم زیستی، نگاهی نو و عملگرایانه تر به دغدغه های حیات امروز بشر داشته باشد و حتی به پاسخهایی نو و مبتکرانه دست یابد. بخشی از این کوشش و کشاکش، موضوع این مقاله است که در دو قسمت تقدیم خوانندگان میشود.

    کلید واژگان: تکامل, ژنتیک, بومشناسی, الهیات, فرضیۀ گایا
  • مرتضی نقره ای، مقصود امین خندقی*
    مطالعه حاضر با هدف بررسی این پرسش انجام شد: آیا پرسش از خدا در حوزه مطالعات برنامه درسی موضوعیت دارد؟ بدین منظور، مطالعه ای نظرورزانه در پیش گرفته شد و به منظور اتقان بحث، استدلال ها همراه با استنادات معتبر و متعدد در دو محور انجام شد. در ابتدا، پرسش مذکور خارج از حوزه مطالعات برنامه درسی و در محور بعدی، ناظر به حوزه مطالعات برنامه درسی موردمطالعه قرار گرفت. مطالعات خارج از حوزه، برخلاف ادعای رایج علوم مدرن، بیانگر وجود پیش فرض های متافیزیکی- الهیاتی در سراسر عصر مدرن، فلسفه و علوم آن است و در حوزه مطالعات برنامه درسی، آثار مختلف مستند شده در بحث، موید موضوعیت و جایگاه مهم این پرسش الهیاتی در تعیین مواضع صاحب نظران برنامه درسی درگذشته، حال و آینده رشته هستند. این مسیله در کنار لزوم توجه به سنت اسلامی از منظر الهیاتی، عرصه وسیعی را پیش روی ما می گشاید که پرداختن به این عرصه به مطالعات آتی واگذار می شود.
    کلید واژگان: خدا, الهیات, دین, مطالعات برنامه درسی, نظریه
    Morteza Noghrei, Maghsoud Amin Khandaghi *
    The purpose of this study was to investigate this question: Is the question of God relevant in the field of curriculum studies? For this purpose, a speculative study was conducted and in order to convince of the discussion, the arguments along with valid and numerous citations done in two basic axes. Initially, the question was examined outside the field of curriculum studies, and in the next axis, was studied in the field of curriculum studies. studies outside the field, contrary to the common claim of modern science, indicate the existence of metaphysical-theological presuppositions throughout the modern era, its philosophy and sciences, and in the field of curriculum studies, various works documented in the discussion , Confirm the relevance and the important place of this theological question in determining the positions of curriculum experts in the past, present and future of the field. This issue, along with the need to pay attention to the Islamic tradition from a theological point of view, opens a wide field to us which Entering this field, is left to future studies.
    Keywords: God, Theology, religion, curriculum studies, theory
  • حمید پارسانیا، مهدی سلطانی، محمدجواد خسروی*
    عقلانیت ابزاری، پول را تنها ابزاری کارآمد در جهت بیشینه کردن منافع سوژه می بیند که به صورت بهره متبلور می شود. زیمل با فرارفتن از عقلانیت تکنیکی، معنایی فلسفی الهیاتی از پول ارایه کرده است. زیمل، بهره را امری ضروری برای پول محض می داند اما به تفصیل به آن نپرداخته است. در این مقاله با روش توصیفی -  تحلیلی به بازخوانی معنای پول نزد زیمل و نسبت آن با بهره می پردازیم. یافته پژوهش حاکی از این است که پول مدرن رابطه هویتی درونی با بهره دارد. پول دارای سه لایه معنایی است: لایه فرمی، لایه اراده محض، لایه الهیاتی. لایه فرمی پول با نرخ بهره در تناقض است اما در لایه اراده محض، پول تحریک اقتصاد و پیوند سوژه و ابژه را از طریق بهره انجام می دهد. در لایه الهیاتی که پول جای اله را می گیرد، بهره نوعی ادای دین به پول است و به خاطر گسستگی از وجود محض و اله حقیقی، انسان تاله و خودگستری را با استثمار طبقات پایین به صورت اخذ بهره محقق می کند.
    کلید واژگان: زیمل, پول, بهره, فرم, اراده محض, الهیات
    Hamid Parsania, Mahdi Soltani, Mohamadjavad Khosravi *
    Instrumental rationality perceives money as a merely efficient tool for maximizing individual interests, manifested in the form of interest. Zimmel, departing from technical rationality, presents a philosophical and theological understanding of money. Zimmel considers interest as a necessary aspect of pure money but does not elaborate on it in detail. In this article, using a descriptive-analytical method, we revisit the meaning of money according to Zimmel and its relationship with interest. The research findings indicate that modern money has an inherent identity relationship with interest. Money has three layers of meaning: the formal layer, the pure will layer, and the theological layer. The formal layer of money contradicts the concept of interest rates, while in the pure will layer, money stimulates the economy and establishes a bond between subject and object through interest. In the theological layer, where money replaces God, interest becomes a form of religious tribute paid to money. Due to the separation from pure existence and the real divine, humans seek self-expansion and self-enrichment through exploiting lower classes by realizing interest.
    Keywords: Zimmel, money, Interest, Form, pure will, theology
  • احمد ملکی پور*، سید محمدعلی میرجلیلی
    هدف
    هدف پژوهش حاضر، تحلیل آموزش مغفول شایستگی های تربیت دینی در برنامه درسی دانشجومعلمان رشته دبیری الهیات و معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان بود.
    روش
    جامعه تحقیق شامل اساتید رشته معارف و کلیه سرفصلهای برنامه درسی رشته الهیات و معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان در سال 400-1399 بود. برای انتخاب جامعه از روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک معیاری در بخش اساتید معارف اسلامی و روش نمونه گیری سرشماری در بخش سرفصلهای رشته الهیات و معارف اسلامی استفاده شد. ابزار پژوهش در این تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست تحلیل محتوا بود؛ بدین صورت که در مرحله اول با 15 نفر از اساتید رشته معارف اسلامی برای استخراج شایستگی های تربیت دینی مصاحبه صورت گرفت. سپس بر اساس شایستگی های استخراج شده در خصوص تربیت دینی، یک چک لیست تحلیل محتوا طراحی شد تا میزان پوشش شایستگی های تربیت بدنی در سرفصلهای برنامه درسی رشته الهیات و معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان تحلیل شود. برای تعیین روایی ابزار، از روایی محتوایی استفاده شد و فهرست وارسی در اختیار سه نفر از متخصصان معارف اسلامی قرار گرفت. روایی سازه تحلیل محتوا نیز از نظر اساتید رشته معارف، بررسی و تایید شد و پایایی آن با بهره گیری از روش ویلیام اسکاتریال 82 درصد محاسبه شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سرفصلهای برنامه درسی در رشته الهیات و معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان بخش زیادی از شایستگی ها را پوشش داده است؛ ولی بعضی از مولفه های هر شایستگی نیز مورد غفلت قرار گرفته اند. همچنین در سرفصلهای برنامه درسی دبیری الهیات، شایستگی های شناختی بیشترین و شایستگی های اقتصادی- حرفه ای کمترین حضور را داشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد نیاز است دست اندرکاران آموزشی و برنامه ریزان درسی دانشگاه فرهنگیان، نسبت به آموزش شایستگی های تربیت دینی غفلت شده در سرفصلهای برنامه درسی رشته الهیات و معارف اسلامی توجه داشته باشند.
    کلید واژگان: شایستگی, تربیت دینی, برنامه درسی, الهیات, دانشگاه فرهنگیان
  • نعمت الله کرم اللهی*، مهدی مطهری فر

    هدف این مقاله بررسی تطبیقی−انتقادی اندیشه ماکس وبر درخصوص عوامل پیدایش و عدم‎پیدایش سرمایه‎داری در مسیحیت و اسلام، از منظر شهید مطهری است. بنیاد انتقادات این نوشتار، پذیرش حقیقت وحیانی دین است که در عرصه نظریه‎پردازی مطالعات دین موجب تفکیک سطوح پژوهش دینی می‎شود. دیدگاه جامعه ‎شناسانه وبر و ابژه کردن و نگاه کارکردگرایانه به آن باعث شده از فهم فلسفه‎ها و حقایق باطنی دین اسلام ناتوان بماند.به گمان وبر اسلام در ارایه اخلاقیات رستگاری عاجز مانده و ازاین‎جهت از قافله نظام سرمایه‎داری جامانده است؛ اما به‎راستی آنچه موجب رویگردانی اسلام از فلسفه رستگاری و زهد بی‎انتهای پیوریتانی است، مواجهه مثبت اسلام با دنیاست. پلیدانگاری جهان طبیعت و تکلیف بی‎حدوحصر بشر که ناشی از نبود اطمینان نسبت به سرنوشت است در اسلام جایگاهی ندارد. در عوض حقوق اسلامی بر پایه حسن ظن به خالق و مخلوق در جهان، او را به سمت شکوفایی اقتصادی می‎کشاند.

    کلید واژگان: اسلام, مسیحیت, سرمایه‎داری, سطوح مطالعات دین, الهیات, گرایش‎های رفتاری
    Nemat Allah Karam Allahi *, Mahdi Motahari Far

    The purpose of this article was a comparative and critical analysis of Max Weber's view regarding the factors of the emergence and non-emergence of capitalism in the comparison between Christianity and Islam from the perspective of Shahid Motah'hari. The basis of the criticisms of this article is the acceptance of the revealed truth of religion, which separates the levels of religious research in the field of theorizing religious studies. Weber's sociological view and objectification and functionalist view of it have made him unable to understand the philosophies and inner truths of Islam, like other Western scholars, to be caught in the trap of intellectual confusion, and in the position of religious investigation, regardless of the facts and capacities religious teachings should evaluate the economic capacities of Islam only by looking at the historical reality.In this article, by referring to the works of Shahid Motah'hari, grounds for a critical look at Weber's theory about the causes of the non-emergence of capitalism in Islam have been extracted. These criticisms have been raised in the two main fields of theology and psychological and behavioral tendencies, and their emphasis on the theory of separation of levels of religious studies has been clarified.

    Keywords: Islam, Christianity, Capitalism, levels of religious studies, theology
  • حسین کلباسی اشتری

    بخش موسوم به «طبیعیات» در فلسفه کلاسیک، همواره جزء لاینفک و پیوسته هرگونه پژوهش فلسفی بشمار آمده و مشتمل بر بحثهایی است در زمینه جسم و جواهر جسمانی و خواص حیاتی نباتات و حیوانات و انسان، امکان جزء بسیط، ماهیت حرکت و اقسام و خواص آن، حقیقت نفس فلکی و نفس انسانی، فنا یا بقای نفوس و فروعات و شقوق مختلف این مباحث و نیز طب و موضوعات مختلف مربوط به شناخت و ادراک آدمی ذیل عنوان علم النفس و برخی عناوین دیگر مرتبط با این مباحث. با آغاز عصر جدید و دستاوردهای نو در عرصه مکانیک و طب و نجوم و جغرافیا و جانورشناسی و حتی ریاضیات، بتدریج اعتبار این شاخه از تحقیقات فلسفی مورد چند و چون قرار گرفت و در اواخر قرن هجدهم، از صحنه تعلیمات و تحقیقات فلسفی عملا کنار گذارده شد. این روشن است که مفروضات و اصول موضوعه طبیعیات قدیم نمیتوانست در برابر دستاوردهای علم جدید تاب آورد و شواهد تاریخی نیز گواه است که انسان دوره جدید به اتکای قدرت و اعتماد بنفس خویش، از انگاره های سنتی و جزمی گذشته بکلی روی برتافته بود، از آنرو که حتی بدون مواجهه با اصول و مفروضات علم جدید، مفروضات و نتایج علم کهن بهیچ وجه نمیتوانست با مشاهدات عینی و قطعی تجربی سازگار شود. اما با اینهمه، نکته تاریخی و البته تامل برانگیز اینست که در این جابجایی و تغییر موقعیت در عرصه دانش بشری، آیا هیچ نکته یا عنصری در پیکر طبیعیات قدیم وجود نداشت که بتواند برای انسان عصر جدید بمثابه راهنما و آغازگر جستجویی دوباره تلقی شود؟ گویی کنارگذاردن یکباره و بی اعتباری احکام و قضایای علم کهن، تقدیر محتوم و اجتناب ناپذیری بود که بایست جای خود را بسرعت به علم جدید میسپرد و صحنه را برای همیشه ترک میکرد. این رخداد معرفتی البته که ثمراتی شگرف داشته و دارد و محل تردید و چند و چون نیست، ولی پرسش مذکور دست کم از حیث تاریخ علم و حتی جامعه شناسی علم مورد توجه خواهد بود؛ اینکه چرا پیکره یی از دانش با آن طول و عرض، بکلی از اعتبار ساقط شد و نه تنها عالمان و دانشمندان علوم تجربی، بلکه فیلسوفان و حتی متخصصان تاریخ علم نیز نسبت بدان اقبالی نشان نمیدهند؟ این پرسش بمعنای رجوع و مهمتر از آن، تصدیق علم ماقبل مدرن و دعوت به فراگیری مجدد آن نیست، بلکه دعوت به تامل در یک فراشد و دگرگونی تاریخی است که مستقیما با درک و دریافت بشر از عالم درون و برون او داشته و بیتردید محدود و مقید به تبیینهای میدانی و آماری نمیشود. از یکسو، اتصال و پیوند طبیعیات با دو قلمرو ریاضیات و الهیات در فلسفه کلاسیک نیز میتواند محل پرسش واقع شود، از آنرو که برای نمونه، نوع دریافت هندسی و عددی قدما از نظم عالم، مستقیما بر تبیینها و انگاره های طبیعت شناسانه آنان اثر گذارده و از سوی دیگر، برداشت الهیاتی و کلامی آنان را نیز متاثر میساخت. مسلم است که توجه اخیر برخی دانشمندان و فیلسوفان به ریاضیات و طبیعیات کهن نه از سر تفنن و فضل فروشی، بلکه از سر نوعی تعمق و حتی نیاز بوده و هست؛ صرفنظر از اینکه با انگاره ها و دعاوی آنان موافقت یا مخالفت شود. با این وصف، اعتبارسنجی قضایای مربوط به طبیعیات قدیم، محدود به ملاکها و قضایای تجربی نیست و باز شدن پرونده این بخش از تلاشهای علمی بشر، احتمالا امکان بازخوانی و بازشناسی برخی عرصه های مربوط به مبادی فلسفی و نظری در این زمینه را فراهم خواهد ساخت و میتوان انتظار داشت که ظرفیتهایی جدید از دل این بازخوانی برای اهل فلسفه سربرآورد. سردبیر

    کلید واژگان: فلسفه کلاسیک, طبیعیات, علم النفس, الهیات
    Hossein Kalbasi Ashtari
  • محسن لبخندق

    آنچه تحت عنوان الهیات فرهنگ در منابع غربی یافت می شود؛ محصول اندیشه ورزی الهیدانان حاشیه نشین جهان غرب است، نه جریان اصلی در نهاد علم. اما در جهان اندیشه ای اسلام که وحی، عقل، تجربه و...، هر یک اعتبار معرفت شناختی خود را دارد، اگر بتوان فرهنگ را مستند به یکی از چارچوبهای معرفت دینی مانند کلام، عرفان، حدیث، حکمت و...، مورد تبیین و تفهم قرار داد؛ رهاورد این مسیر، اعتبار علمی خواهد داشت. در این مقاله با استنطاق از معارف قرآنی و ظرفیتهای حکمت و عرفان اسلامی، «فرهنگ» مورد واکاوی قرار می گیرد و طلیعه ای برای الهیات فرهنگ مبتنی بر حکمت و عرفان اسلامی رقم خواهد خورد. تبیین حکمی و عرفانی فاعلیت حضرت حق در تکون و تحول فرهنگ ها و دولت یابی هر یک از اسماء الهی در هر دوره فرهنگی-تاریخی و نیز نقش کانونی انسان کامل در آمد و شد ادوار فرهنگی، به همراه تبیین جایگاه دین و شریعت به عنوان دو بعد ثابت و متغیر یک حقیقت واحد که متکفل تدبیر و هدایت دو بعد ثابت و متغیر جوامع و فرهنگ هاست، بخشی از رهاوردهای این تلاش نظری است. این یافته ها مبتنی بر روش قیاسی-برهانی ذیل چارچوب نظری حکمت متعالیه فراهم آمده است.

    کلید واژگان: الهیات, فرهنگ, جامعه, امام, دین
    mohsen labkhandagh

    What is found in Western sources as the theology of culture; It is the product of the thinking of the marginalized theologians of the Western world, not the mainstream in the institution of science. But in the Islamic world, where revelation, intellect, experience, etc., each have their own epistemological validity, if culture can be explained on the basis of one of the frameworks of religiousknowledge such as theology, mysticism, hadith, wisdom, etc. The obtained results will be accepted as a scientific theory.
    In this article, by question from Qur'an and Islamic wisdom and mysticism, "culture" is analyzed and a prelude to the theology of culture based on Islamic wisdom and mysticism will be formed.Philosophical and mystical explanation of God's activity in the formation and evolution of cultures and the domination of each of the divine names in each cultural-historical period, as well as the central role of perfect human beings in cultural periods, along with explaining the position of religion and Sharia as two dimensions Constant and variable A single truth that is responsible for planning and guiding the two fixed and variable dimensions of societies and cultures is part of the results of this theoretical endeavor.These findings are based on the deductive-argumentative method under transcendent wisdom.

    Keywords: Theology, culture, society, Imam, religion
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال