جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تیپ شناسی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
امروزه رسانه های اجتماعی نقشی پررنگ در زندگی ما یافته اند و از جهاتی گوناگون ما را تحت تاثیر قرار می دهند؛ یکی از رسانه های اجتماعی محبوب در ایران اینستاگرام است و یکی از موضوعات محبوب طرح شده در اینستاگرام ادعاهای روان شناختی هستند. وقتی گزاره های روان شناسی در رسانه ای اجتماعی برای عموم مردم مطرح می شوند با پدیده ای تحت عنوان روان شناسی عامه پسند طرف هستیم. به رغم انتشار گسترده ادعاهای روان شناختی در اینستاگرام، ما هیچ مطالعه ای در باب روان شناسان اینستاگرامی یا تیپ شناسی آنان نیافتیم؛ بنابراین بر آن شدیم تا در این مطالعه بر مبنای معیارهایی توصیفی، انواع تیپ های مختلف روان شناسان عامه پسند اینستاگرامی را شناسایی کنیم. شیوه مطالعه ما نتنوگرافی بود. نتنوگرافی، نوعی مردم نگاری در بستر اینترنت است که تکنیک اصلی مورداستفاده در آن، مشاهده مداوم و عمیق است. ما از طریق مشاهدات مداوم و عمیق و نیز با اتکا به اصول منطقی و شواهد علمی، درنهایت شش تیپ از روان شناسان عامه پسند اینستاگرامی را شناسایی کردیم که عبارت اند از: روان شناسان شواهدمحور اینستاگرامی، روان شناسان عقل سلیم اینستاگرامی، روان شناسان شبه علمی نهان اینستاگرامی، روان شناسان شبه علمی آشکار اینستاگرامی، روان شناسان زرد اینستاگرامی و روان شناسان تیپ آمیخته اینستاگرامی؛ بدین ترتیب ما نشان دادیم که روان شناسی عامه پسند اینستاگرامی ابدا پدیده ای یکدست نیست، نمی توان همه روان شناسان اینستاگرامی را زرد یا غیر علمی تلقی کرد، بلکه روان شناسی اینستاگرامی در قالب تیپ هایی متفاوت نمود می یابد، همچنین نشان دادیم برخی از این تیپ ها سودمندی بیشتری دارند و برخی نیز به شدت زیان بارند. پژوهشگران بعدی می توانند به اعتبارسنجی کمی این تیپ ها بپردازند، تیپ های احتمالی دیگری را شناسایی کنند یا مشخصه ها و پیامدهای مثبت و منفی هر تیپ را به نحوی ژرف تر مورد واکاوی قرار دهند.کلید واژگان: روان شناسی عامه پسند, تیپ شناسی, اینستاگرام, شبه علمSocial media has become an integral part of our lives, influencing us in various ways. Instagram, one of the most popular social media platforms in Iran, frequently features psychological content. When psychological claims are presented to the general public through social media, it is called pop psychology. Despite the widespread dissemination of psychological claims on Instagram, no studies have examined Instagram psychologists or their typology; Therefore, this study aimed to identify different types of pop Instagram psychologists using descriptive criteria. Netnography, a form of ethnography conducted online, primarily involving continuous and in-depth observation, was employed as the research method for this study. Through continuous and in-depth observations, guided by logical principles and scientific evidence, we identified six types of pop Instagram psychologists: evidence-based psychologists, common sense psychologists, covert pseudoscientific psychologists, overt pseudoscientific psychologists, psychobabble, and mixed-type psychologists. This study demonstrated that pop psychology on Instagram is not a uniform phenomenon and manifests in various forms; Furthermore, we found that some types of pop psychology claims are more beneficial while others are highly detrimental. Further research could quantitatively validate the proposed typology or engage in deeper analyses of each type, examining both their characteristics and their potential positive and negative consequences.Keywords: Pop Psychology, Typology, Instagram, Pseudoscience
-
انقلاب به معنای تحول اساسی و بنیادین است، انقلاب یعنی یک تحول و یک دگرگونی عمیق بنیادی از ریشه در یک اجتماع. پژوهش حاضر نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی را براساس تیپ شناسی جوان در قرآن تبیین می نماید. در این تحقیق تیپ های شخصیتی سه گانه جوان در قرآن و مصادیق مختلف آن، با روش توصیفی _ تحلیلی تبیین می شود و نقش هر تیپ شخصیتی در تحقق انقلاب اسلامی بیان می گردد. با بررسی آیات قرآن با محوریت جوان، سه نوع تیپ شخصیتی جوان از منظر قرآن کریم استنباط گردید؛ جوان جوگیر و احساساتی، جوان خودنگهدار و پارسا، جوان تحول آفرین و تمدن ساز. مهم ترین شاخصه های جوان نقش آفرین در تحقق انقلاب اسلامی عبارتند از: جوانی که جوگیر و احساساتی نشود و از احساسات توام با عقل بهره گیری نماید؛ جوانی که با اهل باطل همنشینی نکند و در مسیر جوآفرینی دشمنان قرار نگیرد، جوانی که تحت تاثیر احساسات جوانی به خودنمایی و تجمل پرستی نپردازد، جوانی که نماز را ضایع نکند و از شهوات پیروی ننماید، جوانی که با بصیرت، تدبیر و عقلانیت عمل نماید، جوان پارسا و خودنگهدار؛ مومن، پاکدامن، دارای روح توحیدی، صبر و ایثار، عفو و گذشت، جوان تحول آفرین و تمدن ساز؛ جوانی که مانند ابراهیم؟ع؟ بت شکن و فسادستیز است، جوانی که چون موسی؟ع؟ عدالت طلب و حامی مظلومان است، جوانی که دارای اقدام جهادی و خالصانه است، جوانی که از دانش لازم و توانایی جسمی برخوردار است، جوان مومن انقلابی.کلید واژگان: جوان, انقلاب, تیپ شناسی, قرآن, تمدن ساز, مومنRevolution means a basic and fundamental change, revolution means a transformation and a deep fundamental transformation from the roots in a society. The present study explains the role of youth in the realization of the Islamic Revolution based on the typology of youth in the Qur'an. In this research, the three personality types of young people in the Quran and its various examples are explained with a descriptive-analytical method, and the role of each personality type in the realization of the Islamic Revolution is expressed. By examining the verses of the Qur'an with a focus on young people, three types of young personality types were deduced from the perspective of the Holy Qur'an; A passionate and emotional young man, a self-contained and pious young man, a transformative and civilization-creating young man. The most important characteristics of young people who play a role in the realization of the Islamic revolution are: a young person who does not get emotional and takes advantage of emotions combined with reason; A youth who does not associate with false people and does not get in the way of creating enemies, a youth who does not show off and show off under the influence of youthful feelings, a youth who does not waste prayer and does not follow lusts, a youth who acts with insight, planning and rationality. A pious and self-preserved young man; Believer, chaste, possessing the spirit of monotheism, patience and sacrifice, forgiveness and forgiveness, young transformative and civilization builder; A young man who is like Ibrahim? He is an idol breaker and anti-corruption, a young man who, like Moses? He is a seeker of justice and a supporter of the oppressed, a young man who has jihad and sincere action, a young man who has the necessary knowledge and physical ability, a revolutionary young believer.Keywords: Young, Revolution, Typology, Quran, Civilization Maker, Believer
-
نیروی انسانی، به عنوان سرمایه با ارزش سازمان ها مطرح است که انتخاب، نگهداری و حفظ آن برای هر سازمانی ضروری و با اهمیت است که این مهم با استفاده از پرسشنامه های شغلی میسر خواهد شد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار انجام شده.
روشبرای بررسی اولیه پرسشنامه، نسخه اولیه پرسشنامه بر روی یک نمونه 50 نفری (25 نفر دختر، 25 نفر پسر متوسطه دوم) اجرا شد. سپس پرسشنامه در اختیار 10 تا از متخصصین در حوزه روان شناسی و روانسنجی (7 روان شناس و 3 روان سنج) قرار گرفت و روایی محتوایی و صوری آن نیز بررسی شد. سپس برای بررسی تحلیل عاملی تاییدی از میان افراد بین 14 تا 24 سال 600 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار پاسخ دادند.
یافته هادر مطالعه حاضر، بعد از تحلیل داده ها توسط روش روایی محتوایی و تحلیل عاملی تاییدی، در نهایت یک پرسشنامه 312 سوالی به دست آمد که 8 تیپ شغلی را از هم مجزا می کند و مولفه های هر تیپ نیز از نقطه اتکا، لذت، برنامه ریزی، هویت، ریسک، انگیزه و چارچوب تشکیل شده است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی براساس آلفای کرونباخ نیز 77/0 به دست آمد که مقداری مناسب است.
نتیجه گیریاز نتایج این مطالعه، چنین حاصل می شود که این پرسشنامه، ابزاری قابل اعتماد و روا برای ارزیابی تیپ های شغلی در محل کار است.
کلید واژگان: اعتباریابی, پرسشنامه, تیپ شناسی, شخصیت, شغلAimHuman power is considered as the valuable capital of organizations, which selection, maintenance and preservation is necessary and important for every organization, and this will be possible by using job questionnaires. For this purpose, the present study was conducted with the aim of investigating the validity and reliability of Panikar's Occupational Typography Questionnaire.
MethodsFor the initial review of the questionnaire, the initial version of the questionnaire was implemented on a sample of 50 people (25 girls, 25 boys in the second secondary school). Then the questionnaire was given to 10 experts in the field of psychology and psychometrics (7 psychologists and 3 psychometricians) and its content and form validity were also checked. Then, to check confirmatory factor analysis, 600 people between 14 and 24 years of age were selected by available sampling method and responded to Panikar's occupational typology questionnaire.
ResultsIn the present study, after analyzing the data by content validity method and confirmatory factor analysis, finally a questionnaire of 312 questions was obtained that separates 8 job types and the components of each type are from the point of reliance, pleasure, planning, identity, risk, motivation and framework are formed.
ConclusionThe results of the validation based on Cronbach's alpha were also 0.77, which is a suitable value. From the results of this study, it can be concluded that this questionnaire is a reliable and valid tool for evaluating job types in the workplace..
Keywords: Validation, Questionnaire, Typology, Personality, Occupation -
در تحقیقات میان رشته ای، مطالعات قرآنی روان شناسی سابقه ای دیرینه دارد. ازیک سو طرح سرگذشت انبیای الهی به منظور معرفی الگوهای الهی در قرآن از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از سوی دیگر شناسایی الگوهای تیپ شناسی شخصیت در مطالعات روان شناختی حایز اهمیت است. مایرز و بریگز دو بانوی امریکایی که در مسیر گسترش اندیشه های یونگ گام برداشتند، مبتنی بر نظرات او، الگوی MBTI را طراحی کردند. در این الگو ابعاد گوناگون شخصیت هرکس در چهار ترجیح دوگانه و در مجموع شانزده تیپ شخصیتی مشخص، بررسی می شود. این پژوهش بر آن است تا مبتنی بر داده های موجود در آیات قرآن با روش توصیفی تحلیلی تیپ شخصیتی یوسف نبی را به دست آورد. برای دستیابی به این مهم، پس از معرفی ترجیحات گوناگون در این الگو، شواهد قرآنی شخصیت حضرت یوسف مورد مداقه قرار گرفت و در پایان، تیپ شخصیتی ایشان معرفی شد. از آن نظر که داده های قرآنی ممکن است همه زوایای شخصیت وی را پوشش ندهد، لازم است در این پژوهش ضریب خطا در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: تیپ شناسی, الگوی MBTI, یوسف نبی, شخصیت شناسی -
خانواده نقش مهمی در سلامت روانی و اجتماعی اعضای خود و پس از آن در سلامت اجتماعی جامعه ایفا می کند. حضور نداشتن هر یک از والدین در محیط خانواده تعادل آن را به هم زده و موجب تضعیف کارکردهای آن می شود. مادر در خانواده های زن سرپرست علاوه بر وظایف و مسئولیت های مادری، نقش و وظایف جدیدی در خانواده پیدا می کند. وخامت این شرایط زمانی مضاعف می شود که جایگاه فرودست زنانه با پایگاه فرودست طبقاتی همراه شده و این دو شکاف عمده بر هم متراکم شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسایل و دغدغه های مادران سرپرست خانوار و نحوه مواجهه آن ها با مشکلات پیش رو با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. به این منظور با 19 نفر از مادران سرپرست خانوار ساکن شهر تهران، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. پس از تجزیه و تحلیل یافته ها 11 مضمون به دست آمد. این مضامین روند زندگی مادران سرپرست خانوار را در دوران پیش از سرپرستی و دوران سرپرستی نمایان می سازد. در نهایت با توجه به داده های تحقیق 5 تیپ از زنان سرپرست خانوار (زنان آسیب دیده و مطرود، زنان با انگیزه برای بهبود و تغییر شرایط، زنان دارای حمایت نسبی خانواده، زنان پرستار همسر و فرزندان در خانواده، فرزندان حامی زنان و مادران سرپرست) را شناسایی کردیم. رنج مضاعف، طرد و انزوای اجتماعی (اجباری یا خودخواسته)، بازسازی هویت از مقولات محوری و مشترک زنان سرپرست خانوار در این مطالعه است.
کلید واژگان: مادران سرپرست خانوار, پدیدارشناسی, تیپ شناسی, رنج مضاعف, طرد اجتماعیThe family plays an important role in the mental and social health of its members and then in the social health of the community. The absence of either parent in the family environment upsets its balance and weakens its functions. Female-headed households, in addition to maternal duties and responsibilities, find new roles and responsibilities in the family. Worsening of these conditions is compounded when the position of the female inferior is combined with the inferior position of the class and these two major gaps condense. The aim of this study was to investigate the issues and concerns of heads of households and how they face the challenges ahead with a qualitative approach and phenomenological method. For this purpose, semi-structured and in-depth interviews were conducted with 19 heads of households living in Tehran, and purposive sampling method was used to select them. After analyzing the findings, 11 themes were obtained. These themes include the life process of mothers-to-be, including pre-care conditions and the challenges of cohabitation (child as a means of cohesion and survival, efforts to maintain and rebuild life, negative family attitudes toward divorce), and care issues (poverty). And includes self-esteem, antisemitism, social isolation, double suffering, child concern, reconstructed identity, mental and physical trauma, feelings of insecurity and fear. Finally, according to the identification of 5 types of female-headed households (injured and rejected women, women motivated to improve and change the situation, women with relative family support, female nursing spouses and children in the family, children supporting women and caring mothers) We obtained the research data. Double suffering, social exclusion (forced or voluntary), and identity reconstruction are central and common categories of female-headed households in this study.
Keywords: heads of households, Phenomenology, typology, double suffering, social exclusion -
روانشناسان برای شناخت شخصیت ها، روش های گوناگون را ارایه داده اند که هریک از زاویه خاصی به موضوع می نگرند. آنیاگرام (Ennea gram) یکی از این الگوهای شناخت شخصیت در روانشناسی نوین است. الگوی تیپ شناسی آنیاگرام دارای9 تیپ شخصیتی: اصلاح طلب، کمک گرا، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، محتاط، خوشگذران، رهبر و صلح طلب است که با به کارگیری آن می-توان نوع تیپ شخصیتی هر فرد را تشخیص داد. سعود السنعوسی (1981-) ازجمله رمان نویسان معاصر کویت به شمار می آید. یکی از مطرح ترین رمان های او "ساق البامبو" است که مسئله کارگران مهاجر آسیای شرقی در کویت و بحران های اجتماعی و مسایل روانی ایشان را دستمایه اصلی داستان خویش قرار داده است. پژوهش پیش روی با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و آماری تلاش می-کند تا ویژگی های شخصیتی عیسی قهرمان اصلی رمان ساق البامبو را براساس تیوری آنیاگرام از3 زاویه تیپ شناسی، تعیین سطوح سلامت و تشخیص تیپ ثانویه تحلیل نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عیسی دارای تیپ4 (فردگرا) می باشد و تیپ ثانویه و تکمیل کننده وی، تیپ5 (فکور) است. همچنین سطح سلامت عیسی با 91 بسامد در سطح حد وسط سلامت به طرف ناسالم می باشد.
کلید واژگان: تیپ شناسی, سطوح سلامت, آنیاگرام, سعود السنعوسی, ساق البامبوPsychologists have presented a variety of methods for recognizing relative personalities, each of which focuses on the subject. Ennea gram is one of these patterns of personality recognition in modern psychology, which has nine typology of personality: reformist, helper, successor, individualist and sad, thinker & curious, cautious, funny & entertaining, controlling, peaceful, by using it, one can identify the personality brigade of each person from the ninth typology of personality." Saud al-Sanousi" (1981), who is one of the contemporary Arabic writers. One of his most prominent novels is saq Al_ Bamboo (The Bamboo stalk), Which has put the issus of East Asian migrant workers in kuwait and their social crises and psychological problems as their main source of story. The present study attempts to use the descriptive-analytical approach to analyze the personality traits of the protagonist Issa of Al_ Bamboo (The Bamboo Stalk), based on the Ennea gram theory from three angles of typology, determining health levels, identifying the secondary type analysis. The results show that Issa has type four (individualistic and sad) and the secondary and complementary type is type five (thinker & curious). Also, Issa health level with 91 frequencies is at the level of health towards the unhealthy.
Keywords: Typology of personality, Health levels, Ennea gram, Saud al-Sanousi, Saq Al- Bamboo (The Bamboo Stalk) -
«ارنست کرچمر (Ernest Kerchmer)» روانپزشک آلمانی با توجه به اندازه گیری های بدنی، همچون پهنای شانه ها، لاغری یا چاقی، افراد را به سه تیپ فربه تنان (pyknic) ، لاغر تنان (asthenic) و سنخ پهلوانی (athletic) تقسیم کرد؛ پس از آن نیز «ویلیام شلدون (William Sheldon) » دانشمند آمریکایی، با استفاده از روش های آماری و با توجه به رشد بیشتر هر کدام از لایه های جنینی، سه جنبه شخصیتی با عنوان های: اکتومورف (Ectomorph) ، مزومورف (Mesomorph) و اندومورف (Endomorph) در افراد مشخص کرد. شخصیت های اصلی شاهنامه را که بالغ بر 57 شخصیت می شود، می توان به گونه ای در این طبقه بندی ها قرار داد. بخش اصلی این پژوهش، به توصیف و تحلیل شخصیت های شاهنامه مطابق با تیپ شناسی های اشاره شده، می پردازد. به بیانی در این تحقیق شخصیت های شاهنامه به عنوان الگوهای ایرانی برای نظریه های «کرچمر» و «شلدون» معرفی می شوند. به نظر می رسد که نظریات اشاره شده فقط متعلق به سده بیستم میلادی نیست و حتی در قرن های دور هم کارایی و کاربرد داشته اند. ماحصل تحقیق نشان می دهد که فردوسی در شاهنامه به تطابق میان رفتار و تیپ فیزیولوژیک شخصیت های داستانش اعتقاد دارد و بین رفتار و تیپ ظاهری شخصیت های شاهنامه سنخیتی به تمام معنا وجود دارد.کلید واژگان: کرچمر, شلدون, شاهنامه, شخصیت, تیپ شناسیErnest Kretschmer was a German psychiatrist who classified people with regard to their body features such as shoulder width, thinness or fatness into 3 main types named pyknic (stocky, fat), asthenic (thin, small, weak), and athletic (muscular, large–boned). Later on, William Sheldon who was an American psychologist and numismatist developed a new version of somatotypology by classifying people into endomorphic, mesomorphic, and ectomorphic types, based on statistical methods and the growth of embryonic layers. The main characters in Shahnameh being over 57 ones can be put into this sort of classification. The major part of this study deals with the descriptive analysis of the main characters in Shahnameh in terms of the above-mentioned typology. In another words, the characters of Shahnameh are introduced as the Iranian models for the theories of personality developed by Kretschmer and Sheldon. It seems that the above theories are not confined to the 20th century, but rather they have been relevant and practical even many centuries ago. The results of this study showed that in Shahnameh, Firdowsi believes in correlation between the temperament and physiology type of his characters such that there is a meaningful compatibility between their behavior and apparent look.Keywords: Kretschmer, Sheldon, Shanameh, Personality, Typology
-
تیپ فرزانه (پیر خردمند/ حکیم/ قدیس/ فیلسوف شاه) با توجه به جایگاه آن در نظام اندیشگانی کارل گوستاو یونگ، کارل پیرسون و هیو- مار، مایرز- بریگز، جرجیوف و...، یکی از تیپ های شخصیتی است که از ادوار پیشین نیز محل توجه بوده است. فرزانگی نیز در مقام نظر و عمل به عنوان یک تیپ متمایز همواره مورد توجه ادیان و مذاهب از یک سو و نگره های عرفانی از سوی دیگر بوده است. با توجه به تحدید و تعریف فرزانه در متون عرفانی، باید گفت «فرزانه» درکنار پیامبران و اولیای الهی در مقام طبیبان دردهای معنوی انسان ها آمده و البته دارای کارکرد و اهمیت ویژه ای است. فرزانه که در قاموس دینی با عنوان انسان کامل، حکیم و پیر برنامیده شده، در متون گذشته دارای اهمیت و جایگاه خاصی بوده است؛ به گونه ای که یکی از دلایل و عوامل اصلی بحران های انسان معاصر را عدم حضور تاثیرگذار این تیپ شخصیتی برشمرده اند. در این مقاله، با توجه به احصای ویژگی های این دسته از تیپ های شخصیتی، دیدگاه دو شخصیت فرزانه و تاثیرگذار ایران و چین به صورت تطبیقی بررسی شده است؛ دو شخصیتی که با وجود مبانی، جهان بینی و نظام اندیشگانی متفاوت، نقش و کارکردهای مشترکی دارند و هریک نیز با توجه به دو اثر بزرگ و تاثیرگذار خویش، یعنی دائو د جینگ و مثنوی جهانی شده اند و هر دو بر نقش و اهمیت فرزانگی در قالب واژه/ مفهوم «شنگ ژن/ انسان مقدس» و «حکیم/ فرزانه» تاکید کرده اند. توجه به ساحت های پنج گانه مدنظر مولوی و لائودزه در تببین مقام فرزانگی نشان می دهد که این دو ضمن تشریح اوصاف و احوال این تیپ، با توجه به مبانی و جهان بینی متفاوت به ضرورت حضور و نمود آن در تبیین و تشریح درد و رنج انسان ها توجه کرده اند. مقاله در صدد است ضمن تاکید بر وجود تفاوت در نگره لائودزه و مولوی، نقش و کارکرد فرزانگان را در مهم ترین آثار این دو بررسی و تحلیل کند.کلید واژگان: فرزانه, مولوی, فرزانگی, تیپ شناسی, لائودزه, ادبیات عرفانی
-
بررسی روانشناسانه آثار ادبی در داستان ها و روایت های گوناگون، یکی از مهم ترین و عمیق ترین شیوه های شناخت متن است. بهره گیری از اصول و مبانی روانشناختی در تحلیل شخصیت قهرمانان داستان ها، یکی از مهم ترین تعامل ادبیات و روانشناسی است. تاریخ بیهقی، یکی از مهم ترین آثار ادبی زبان فارسی است که به دلیل تعدد داستان ها، وقایع تاریخی و تنوع در شخصیت قهرمانان و خلق و خوی آنان، می تواند بر اساس تحلیل روانشناسانه مورد ارزیابی قرار گیرد. در راه شناخت شخصیت های داستانی تاریخ بیهقی ، روش های مختلفی در روانشناسی مطرح می شود که در اصل برای شناخت واقعی انسان است. مدل روانشناختی معتبری که به نام «تیپ شخصیت» یا «تیپ شخصیتی» مطرح می شود یکی از ابزارهای مفید برای شناخت سریع انسان است. پل. دی. تیگر و باربارا بارون. تیگر بر اساس شاخص مایرز بریگز، شناخت آسان خصایص اصلی شخصیت و چگونگی برقراری ارتباط موثرتر و گرفتن نتایج سریع تر را مطرح می کنند. در این پژوهش شخصیت های مشرف (جاسوس) و شخصیت های که رازداری را به پرده دری ترجیح می-دهند، بر اساس ابعاد شانزده گانه تیپ شناسی مایرز بریگز مورد ارزیابی قرار می گیرند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، گرایش شخصیت های مشرف تاریخ بیهقی به تیپ برون گرای شهودی متفکر دریافت گر (ب ش م ر) و تیپ برون گرای حسی متفکر قضاوت گر (ب ح م ق) بیشتر از سایر تیپ ها است.
کلید واژگان: شخصیت, تیپ شناسی, مایرز بریگز, مشرفان تاریخ بیهقیPsychological study of literary works in various RvaytHay DastanHa and one of the most important and MyqTryn ShyvhHay understanding the text. Utilizing the principles of psychological personality analysis DastanHa heroes, one of the most important interaction between literature and psychology. Beyhaqi history, one of the most important literary works of the Persian language is due to the multiplicity of DastanHa, historical events and heroes of diversity in personality and mood they can be evaluated based on psychological analysis. The way to know ShkhsytHay story on Byhqy, various methods which are raised primarily for the actual knowledge of human psychology. Valid psychological model called "Typ character" or "personality type" questions placed useful tools for the rapid identification of humans. Paul. January. Tigran and Barbara Barron. Tigran based on Myers Briggs, identifying the main characteristics of personality and how to communicate effectively and get results suggest moved faster. In this study overlooking ShkhsytHay (spy) and ShkhsytHay who prefer secrecy to PrdhDry-up, based on the dimensions of the Myers Briggs ShanzdhGanh TypShnasy MyGyrnd evaluated. According to the results of the research, overlooking ShkhsytHay orientation on the type BrvnGray Beyhaqi intuitive thinker DryaftGr (BShMR) and type BrvnGray intuitive thinker QzavtGr (BH MQ) is greater than the other TypHa.
Keywords: Personality type Shnasy, Myers Briggs, overlooking -
نشریه دانش شناسی، پیاپی 34 (پاییز 1395)، صص 67 -79هدفهدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان استفاده از وب با تاکید بر وب نامرئی، با استفاده از مدل تیپ ایده آل ماکس وبر در میان اعضای هیات علمی دانشکده علوم، دانشگاه باهنر کرمان است.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را اعضای هیات علمی تمام وقت دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمان، که 109 نفر می باشند، تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از روش ککران 36 نفر محاسبه گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ای محقق ساخته که روایی و پایایی آن سنجیده شده است، استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/. نشان دهنده اعتبار پرسش نامه است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، چون فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هایافته های حاصل از تحقیق نشان می دهند که مهم ترین هدف جست وجوی اطلاعات به وسیله اعضای هیات علمی، اهداف پژوهشی، آموزشی و ارتقاء دانش بنیان آنان در حوزه تخصصی شان بوده است. بیشترین استفاده اعضای هیات علمی در وب مرئی از موتورهای کاوش و در وب نامرئی از پایگاه های اطلاعاتی است. موتور کاوش گوگل و پایگاه های اطلاعاتی مورد اشتراک دانشگاه به خصوص ساینس دایرکت، پرکاربردترین ابزار برای رفع نیازهای اطلاعاتی جامعه آماری بوده اند، شیوه ی جست وجوی آنان در وب جست وجوی پیشرفته است و استفاده از عملگرها را در استراتژی جست وجوی خود قرار می دهند.نتیجه گیرینتایج پژوهش حاکی از آن است که اعضای هیات علمی، از هر دو بخش وب برای دستیابی به منابع و اطلاعات علمی استفاده می کنند، 2/62 درصد آنان از وب مرئی استفاده منظم دارند؛ اما تنها 8 درصد از وب نامرئی به طور منظم بهره می برند و این امر ناشی از ناآشنایی با وب نامرئی و عدم وجود آموزش های لازم است.کلید واژگان: وب مرئی, وب نامرئی, اعضای هیات علمی, دانشگاه شهید باهنر کرمان, تیپ شناسیPurposeThe main purpose of present study is to figure out the web usage rate among members of Science Faculty of Kerman Bahonar University with an emphasis on the invisible web.MethodologyPresent study is a survey kind in fact and full-time faculty members of the Faculty of Science of Bahonar University consists the statistical population. For collecting the data, we used a researcher-made questionnaire including 48 questions which its reliability and validity have been evaluated; and from 40 distributed questionnaires, 37 ones were completed and returned back to us. The data were analyzed using SPSS software and the desirable descriptive tests.
Findings: The main goal of information research by the faculty members are research and educational purposes and also upgrading their knowledge based on their expertise area. The most usage of them in visible web based on search engines and most usage in invisible web linked to the databases available. The Google search engine and sharing databases especially ScienceDirect were the most widely used tool to meet the information needs of our statistical population. Their search method on the internet is advanced search and they insist on using the operators while searching.ConclusionThe members are using both sectors of the web to achieve the scientific information they need. 62.2% of them use visible web regularly but only 8% of the statistic population have a regular usage of invisible web and this came from the incompetence with invisible web and also lack of necessary training required.Keywords: Invisible web, Visible web, Science faculty members, Bahonar University of Kerman, Typology -
این مقاله تلاش می کند با تمرکز بر مدرنیته به عنوان اصلی ترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورت های متکثر رویارویی و مواجهه ایرانیان با این تمدن را قالب بندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم به عنوان مهم ترین جلوه تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعه ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعه ایران با تمدن غرب تحت سه مقوله غرب شیفتگی، غرب گزینی و غرب گریزی تیپ بندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعه هایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شده اند و برای هر تیپ و زیرمجموعه های آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونه های استنادی ارائه شده است. مقاله تیپ شناسی حاصل شده، به عنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعه ایران با آنچه از آن به عنوان کلیت تمدن غرب یاد می شود، در حوزه مطالعات میان فرهنگی و سیاست بین الملل توصیه می شود.کلید واژگان: تیپ شناسی, غرب شیفتگی, غرب گریزی, غرب گزینی, مدرنیسمThis article tries to formulate the diverse forms of Iranian confrontation with the Western civilization by focusing on the modernity as the most important aspect of this civilization. For this purpose, the article is focused primarily on the concept of modernism as the most important effect of Western civilization at least in terms of representation in Iranian society; then, the whole confrontation of Iranian society with Western civilization is classified under three topic of West fascination, West selection and West aversion using interpretive method. The first two cases of these three types, contain subsets that are marked as distinct and defined, and for each type and their sub-sets, a set of intellectual representatives and citation samples are provided. The article, suggests resulted classification as a basis for understanding mental interaction of Iranian society with what is referred as the totality of Western civilization, in the field of intercultural studies and international politics.Keywords: Classification, Modernism, West Aversion, West Fascination, West Selection
-
بزه دیدگی زنان، به منزله معضلی اجتماعی، امروزه بسیار شیوع دارد؛ حال آنکه در این بین زنانی هستند که علاوه بر آسیب پذیری بالقوه، به دلیل مهاجر بودن و در اقلیت بودن نیز بیشتر بزه دیده می شوند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع بزه دیدگی زنان مهاجر افغان و ایرانی در فضای شهری مشهد و بررسی عوامل اثرگذار بر بزه دیدگی آن هاست. این پژوهش به شیوه پیمایش صورت گرفته است و محققان برای بررسی تاثیر مهاجرت بر میزان بزه دیدگی زنان، جامعه آماری این پژوهش را زنان مهاجر افغان ساکن مشهد قرار داده اند و برای بررسی و مقایسه وضعیت زنان مهاجر با زنان ایرانی ساکن مشهد در شرایط یکسان، از 112 زن ایرانی در مشهد نیز به منزله گروه کنترل استفاده کرده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه ها را زنان مهاجر افغان و زنان ایرانی مناطق 2، 3، 4، 5، 9، 11 مشهد تکمیل کرده اند. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که میان ویژگی های فردی، محیطی و اقتصادی و میزان بزه دیدگی زنان مورد پژوهش رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد. شایان ذکر است که مشخص شد میان سن، تحصیلات و حجاب با میزان بزه دیدگی زنان در برخی از جرایم علیه اشخاص نظیر تعرض ها، تجاوز جنسی، ربایش، هجوم و ضرب و شتم ارتباط معکوس وجود دارد، زیرا از میان افراد پژوهش شده، زنان جوان، کم حجاب، بی سواد یا ناآگاه موارد بیشتری از بزه دیدگی را در جرایم علیه اشخاص نسبت به دیگران اعلام کردند. همچنین، زنانی که به نوعی نابسامانی در خانواده داشتند، بزه دیدگی بیشتری را، چه درون خانواده و چه خارج از خانواده، تجربه کرده بودند. اشتغال زنان در مشاغل کاذب، در کارگاه های دور از شهر، در محیط های ناشناخته و غیر رسمی و فاقد نظارت و حتی کار شبانه آن ها، خود فی نفسه به منزله عاملی خطرزا بود و زنان را به ورطه قربانی شدن می کشاند. در نهایت امر نیز، مشخص شد که میان منطقه محل سکونت زنان با میزان بزه دیدگی آن ها در همه جرایم ارتباط وجود دارد.کلید واژگان: بزه دیدگی, تیپ شناسی, زنان افغان, مشهد, مهاجرتVictimization of women very prevalent as a social problem, today. Among these are women who in addition to potential vulnerabilities, are being more victim for migrants and minorities. The main objective of this study is to identify the types of victimization of women afghan refugees and Iranian in Mashhad urban space and study the factors influencing their victimization. This study was conducted to survey and researchers have put afghan refugee women residing in Mashhad as the statistical society of this research for study influence migrate for victimization of women, and for study and comparison of the situation of refugee women by Iranian women how living in Mashhad in the same conditions used as a control group of 112 Iranian woman has in Mashhad. A questionnaire was used to collect data. Questionnaires was completed by Afghan refugee women and Iranian women in areas 2, 3, 4, 5, 9, 11 Mashhad. Findings from this study indicate that there are significant relationships among the personal, environmental and economic characteristics and the victimization of women, at 95 percent. It is noteworthy that it was found among age, education and veil with victimization of women in some crimes against persons such as rap, sexual assault ,kidnapping, assault and beating there is an inverse relationship ºbecause among them were young women, low-veiled, uneducated or uninformed more on victims against individuals reported than others. Also, women how hade kind of disorder in the family, had experienced more crime within the family and outside the family. Women's employment in black jobs, in workshops around the city, in unknown and unofficial environments and unregulated and even their night work is itself a risk factor and women brought in to victimization. Finally, it was determined that there is relationship among the the women of region location with their victimization in all crimes.Keywords: Victimization, typology, Afghan women, immigrants, Mashhad
-
در این مقاله شناسایی و معرفی پژوهش های انجام شده در زمینه همکاری علمی در ایران به لحاظ تیپ شناسی نویسندگان و روش تحقیق به کار رفته است.
روش انجام تحقیق و گردآوری داده ها: پژوهش حاضر با رویکرد فرا تحلیل انجام گرفته و داده ها نیز از مرور پژوهش های گذشته و جستجو در پنج پایگاه اطلاعاتی گردآوری شده است. نگاهی به 40 مقاله منتشر شده نشان می دهد که عمده ترین روش تحقیق (80 درصد) در مطالعات همکاری علمی در ایران از نوع علم سنجی و سپس تحقیقات پیمایشی است. به لحاظ تیپ شناسی، 60 درصد مقاله های منتشر شده تا کنون زیر نظر یک استاد با همراهی یک دانشجو یا کارشناس صورت گرفته است. روند تولیدات مقاله ها از سال 79 تا 93 نیز سیر صعودی را نشان می دهد. از میان پایگاه های اطلاعاتی بررسی شده، پایگاه مگیران (بانک اطلاعات نشریات کشور) 100 درصد مقاله ها این موضوع را پوشش می داد و بیشترین جامعیت را نسبت به چهار پایگاه پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، پایگاه اطلاعات جهاد دانشگاهی، پایگاه نورمگز وکتابخانه ملی ایران داشت.
کلید واژگان: همکاری علمی, هم تالیفی, هم نویسندگی, روش تحقیق, تیپ شناسیTo identify research methodology and author's typology in the field of scientific collaboration.The study was conducted by using meta-analysis approach and review of previous published research. Considering 40 published papers, show that the main research methodology (80%) was survey. In terms of typology, 60% of articles were published under the supervision of a teacher or expert accompanying by a student. The number of articles was increased in the duration of the study from beginning till the end.Keywords: scientific collaboration, research methodology, author's typology, Iranian authors -
در این مقاله ابتدا، با اشاره به ضرورت ورود به عرصه علوم میان رشته ای و نیاز به ارائه تبیین دقیق نظری از آن، هدف مقاله در همین راستا ارزیابی میشود. سپس موقعیت مسئله ای علوم میان رشته ای، در آموزش عالی ایران و جهان توضیح داده میشود. از آنجا که تبار و پیشینه مباحث تلفیق در برنامه های درسی مقطع پیش از دانشگاه، یعنی حوزه آموزش و پرورش، است، بر ضرورت آشنایی سیاستگذاران آموزش عالی با این پیشینه تاکید شده و در بخش بعد، از طریق بازپردازش این پیشینه، شکل متفاوتی از تیپشناسی تلفیق (سه وجهی) عرضه شده است. آن گاه منطقهای متفاوتی تشریح شده است که در پس استفاده از رویکرد تلفیقی در آموزش پیش از دانشگاه، در مقایسه با آموزش دانشگاهی، وجود دارد و بر این مهم تاکید می شود که منطق تلفیق (و علوم میان رشته ای) در آموزش عالی، علی الاصول، پاسخگویی به نیازهای معرفتی و اجتماعی نوظهور بشر از طریق خلق و تکوین رشته های جدید است. متعاقبا، در بخشی که میتوان آن را مهمترین بخش این نوشتار دانست، با ارائه بررسی های نمونهای و اجمالی درباره تکوین علوم میان رشته ای، قواعدی که در جریان تکوین رشته های جدیدی باید به آنها ملتزم بود، توضیح داده شده است. در بخش نتیجه گیری، پیش از بخش پایانی، پنج گزینه سیاستی در توسعه علوم میان رشته ای توضیح داده شده است و بالاخره، در بخش پایانی یک گونه شناسی تلفیق در برنامه درسی آموزش عالی نقد و ارزیابی شده است.
کلید واژگان: آموزش عالی, تلفیق, تیپ شناسی, علوم میان رشته ای, مطالعات برنامه درسیThe goal of this paper is to offer explanations with respect to some of the less evident aspects of this policy intent. The higher education systems, it is argued, are experiencing a challenging period where the felt need in this regard does not match the level of wisdom and the extent of insight required. The paper proceeds with a review of the literature in the curriculum field which aims at providing better understanding of different genres of curriculum integration concluding that this source although vital for policy makers at the higher education, will need to be further developed in order to match the complexities peculiar to higher education. The author, then, addresses the rationale for curriculum integration at higher education which he regards as manipulation of the current knowledge and technology map to address the emergent needs. This, he contends, requires concentration on a knowledge production system to meet the standard of a new knowledge domain. Without due attention to this prerequisite, the resulting product can not be regarded as a genuine interdisciplinary science and it will rather be looked upon as a mere addition or juxtaposition of two or mote extant knowledge fields. In the final section of the paper, five policy options are discussed.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.