جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hermeneutics" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
زمینه و هدف
علم هرمنوتیک ، جریان فهم و شیوه های آن را بررسی میکند. اینکه متن چیست، معنا کدام است، چه نشانه هایی برای رسیدن به این معنا وجود دارد و تکلیف مخاطب در برابر متن چگونه است. ریشه پیدایش این علم به تفسیر متون مقدس برمیگردد. تلاش برای فهم معنای حقیقی که تنها صاحبان معرفت قادر به درک آنند.
روش هاشیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و از روش توصیفی تحلیلی برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته هاموضوع مورد بحث در علم هرمنوتیک ، متون است و چگونگی فهم مخاطب از متن و پرسشهای بی منتهایشان موضوعی است که در این علم دنبال میشود. هرمنوتیکهای سنتی معتقدند متن دارای معنایی قطعی است که باید آن را کشف کرد. در مقابل هرمنوتیکهای مدرن، مرگ مولف را اعلام کرده اند، به این معنا که متن با هر بار خواندن دوباره آفریده میشود. مباحث هرمنوتیکی به جهت شباهتهای متون ادبی با متون مقدس، به متون ادبی نیز کشیده شده است و یکی از کتبی که ظرفیتهای زیادی برای تحلیل از زاویه هرمنوتیکی دارد، مثنوی معنوی است.
نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان میدهد که مولانا به ترتیب بسامد از حیوانات خر، مار، گرگ، سگ، شیر، گاو، موش و... در جایگاه نماد برای معرفی نفس استفاده کرده است.
کلید واژگان: هرمنوتیک, شلایرماخر, مثنوی معنوی, نمادهای نفسJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 103, 2024, PP 1 -31BACKGROUND AND OBJECTIVESThe science of hermeneutics examines the flow of understanding and its methods. What is the text, what is the meaning, what signs are there to reach this meaning and what is the role of the audience in front of the text. The origin of this science goes back to the interpretation of holy texts. Trying to understand the true meaning that only the possessors of knowledge can understand.
METHODOLOGYThe method of data collection was library and descriptive-analytical method was used for data analysis.
FINDINGSThe topic under discussion in the science of hermeneutics is texts, and how the audience understands the text and their unanswered questions is a topic that is followed in this science. Traditional hermeneutics believe that the text has a definite meaning that must be discovered. In contrast to modern hermeneutics, they have declared the death of the author, in the sense that the text is re-created with each reading. Hermeneutic discussions have also been extended to literary texts due to the similarities between literary texts and holy texts, and one of the books that has a lot of potential for analysis from the hermeneutic angle is Masnawi Ma"ani.
CONCLUSIONThe results of the research show that Rumi has used donkey, snake, wolf, dog, lion, cow, mouse, etc. in order of frequency as a symbol to introduce the self.
Keywords: Hermeneutics, Schleiermacher, Spiritual Masnavi, Soul Symbols -
نشریه عقل و دین، پیاپی 28 (بهار و تابستان 1402)، صص 105 -123
فهم و تفسیر متون مقدس در میان مفسران ادیان در درجه ی نخست اهمیت قرار دارد. در این میان شلایرماخر در دین مسیحیت به عنوان پدر هرمنوتیک مدرن، راهکارهایی برای فهم و تفسیر کتب مقدس مطرح نموده که مدعی تعمیم کاربست آن ها در فهم و تفسیر قرآن است. وی به مولفه های کاربردی چون تعین معنای متن، عدم استقلال متن از مولف، لزوم هم سخنی با متن، عدم کفایت قواعد زبانی برای تفسیر، تجدید تجربه ذهنی مولف برای مفسر، شهود، همدلی و هنری بودن تفسیر در فهم کتاب مقدس و قرآن دست یافته است. بررسی مهم ترین مولفه های کاربردی هرمنوتیک شلایرماخر در فهم قرآن در پرتو دیدگاه تفسیری آیت الله جوادی آملی به روش توصیفی- تحلیلی رویکرد پژوهشی این جستار است. یافته ها و نتایج این مقاله گویای آن است که از هرمنوتیک روشی وی می توان در فهم قرآن استفاده کرد، ولی به طور کامل نمی توان بدان اکتفا نمود و رویکرد هرمنوتیکی او حاکی از کارگشا بودن برخی مولفه ها و عدم کفایت بعضی دیگر در فهم قرآن است.
کلید واژگان: هرمنوتیک, شلایرماخر, فهم قرآن, تفسیر, آیت الله جوادی آملیAghl va Deen, Volume:15 Issue: 28, 2024, PP 105 -123Understanding and interpreting the holy texts is of the first importance among religious commentators. In the meantime, Schleiermacher, as the father of modern hermeneutics in Christianity, has proposed solutions to understand and interpret the holy books, which claims to generalize their application in understanding and interpreting the Qur'an. He has achieved practical components such as determining the meaning of the text, the lack of independence of the text from the author, the necessity of consonance with the text, the inadequacy of linguistic rules for interpretation, renewing the author's mental experience for the interpreter, intuition, empathy and the artistic nature of interpretation in understanding the Bible and Qur'an. Here it is aimed to examine the most important applied components of Schleiermacher's hermeneutics in understanding the Qur'an in the light of Ayatollah Javadi Amoli's interpretive perspective by descriptive-analytical method.The findings and results of this article show that his methodical hermeneutics can be used in understanding the Qur'an, but it cannot be completely sufficient and his hermeneutic approach indicates that some of those components are effective and others are insufficient in understanding the Qur'an.
Keywords: Hermeneutics, Schleiermacher, Understanding The Qur', An, Interpretation, Ayatollah Javadi Amoli -
تاریخ شفاهی خالق است و به عبارتی بهتر، بازآفرین. مخلوق تاریخ شفاهی هر آن پیش روی انسان ها و همواره مورد پرسش و تفهم است و در ذهن ها وزن کشی می شود. بازآفریده های تاریخ شفاهی برای درک و فهم نیازمند تفسیر هستند. در مطالعات علوم انسانی، یکی از روش های درک و فهم، تفسیر است. تاریخ شفاهی با فهم و دریافت است که هویت می یابد؛ هویتی که با پرسش زاده میشود و با پرسش پیش می رود. پرسش ها معبر و ابزار تاریخ شفاهی هستند: ابزار هستند؛ زیرا برای درک رویدادها بدون پرسش نمی توان عمل کرد و معبر هستند؛ زیرا کلید فهم تاریخ شفاهی و درک جهان هستی محسوب میشوند. هم فرایند و هم برایند تاریخ شفاهی همواره در معرض برداشت ها، پندارها و پیش داوری ها است. برای پرهیز از خطا در فهم و دوری از پیش داوری های نیتمند، ضروری است تا تفسیر به روشی دقیق و در ظرفیتی علمی انجام شود. هرمنوتیک به عنوان روش علمی تفسیر پدیده ها می تواند بخشی جالب توجه از این ضرورت ها و نیازها را پاسخ بگوید. در نوشتار پیش روی، تلاش شده است تا ضمن تعریف هرمنوتیک، به روش های تحلیلی و تفسیری آن اشاره هایی شود و نسبت تاریخ شفاهی با هرمنوتیک تبیین و جایگاه آن مشخص شود. از آنجا که مصاحبه نقطه عزیمت تاریخ شفاهی است، اهمیتی ویژه در مباحث ذهنی و بیناذهنی دارد؛ از این رو، دگرگونی های تفسیری در آن مورد توجه قرار گرفته اند.کلید واژگان: تاریخ شفاهی, هرمنوتیک, تفسیر, پیش داوری, بیناذهنیت, برساخت, فهم, متنOral history is the creator, or better yet, the recreator of history. The products of oral history are in front of human beings at any moment and are always questioned and pondered upon, weighted in the minds of individuals. Interpretation is necessary for understanding the recreations of oral history. In humanities, interpretation is a method for understanding and comprehension. Oral history finds its identity through understanding and comprehension; the identity that is born through questioning and progresses with questioning. Questions are the ways through and tools of oral history. They are tools because without questioning, it is impossible to understand events. They are ways through because they are the key to understand oral history and comprehend the world. The process and product of oral history are always subject to interpretations, thoughts, and biases. To avoid miscomprehension clearing the biased judgments, it is necessary to interpret in a precise and scientifically valid manner. Hermeneutics, as a scientific method of interpreting phenomena, can be an answer to a significant portion of these necessities and needs. In this writing, while presenting a definition of hermeneutics and some analytical and interpretive methods and the relationship between oral history and hermeneutics is clarified, and its position is specified. Since interviews are the focal point of oral history, they hold a special importance in subjective and intersubjective discussions. Therefore, interpretive changes have been considered in this regard.Keywords: Oral History, Hermeneutics, Interpretation, Bias, Intersubjectivity
-
Drawing upon the hermeneutic basis that understanding and interpretation of a text is conditioned by the reader’s preunderstanding, this article examines ʾAllamah Ṭabāṭabāʾī’s interpretive preunderstandings. In so doing, the article first, will explore ʾAllamah’s constitutive and non-constitutive preunderstandings. As the foundation of his Qur'anic interpretation, the constitutive category is divided into three subcategories: text-specific, interpreter-specific, and interpretation-specific. The non-constitutive category is studied under the following two subcategories: the imposed and non-imposed preunderstandings. Although the article studies ʾAllamah Ṭabāṭabāʾī’s interpretive preunderstandings, this categorization can be applied in studying any scriptural hermeneutic discourse. The contribution of this article to the field, is not limited to Allamah Ṭabāṭabāʾī’s interpretive preunderstandings. The method applied in this study can be used in the study of any scriptural hermeneutics.Keywords: ʾallamah Ṭabāṭabāʾī, Qur'an, Hermeneutics, Preunderstanding, Understanding, Interpretation
-
«مهدی بازرگان» در جایگاه یکی از مهم ترین چهره های جریان روشن فکری دینی ایران، ضمن اشتهار به دیانت، کوشش های قابل توجهی در حوزه اندیشه و عمل سیاسی داشت. با این حال یکی از پرسش ها درباره وی، فهم نسبت او با «اندیشه سکولاریسم» است؛ چنان که در کنار انبوه گزاره ها مبنی بر غیر سکولار خواندنش، قرائن زیادی نیز او را در زمره اندیشمندی سکولار جای می دهد. در این مقاله سعی می شود تا با بهره گیری از روش تفسیری (هرمنوتیک) و به طور خاص روایت «کوئنتین اسکینر»، برای سوال سکولار بودن یا نبودن بازرگان، پاسخ یافته شود. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش با تمرکز بر مدل خاص تفسیری اسکینر که بر فهم «قصد مولف» و ضرورت «فهم کنش گفتاری قصدشده» در چارچوب زبانی، مجادلات فکری و منازعات سیاسی زمانه تاکید دارد، به بوته ارزیابی گزارده می شود. در روند این پژوهش، ضمن آشکار شدن ظرافت ها و دشواری های خوانش آرای روشن فکری چون بازرگان، ظرفیت الگوی پنج مرحله ای اسکینر برای فهم فرایند تحلیل نمایان می شود و این نتیجه حاصل می گردد که آرا و کنش های بازرگان به ویژه در سال های پایانی عمر وی، ظرفیت بالا و دلالت های آشکاری برای خوانش سکولار دارد.
کلید واژگان: بازرگان, کنش گفتاری, هرمنوتیک, سکولاریسم و اسکینر"Mehdi Bazargan," as one of the most prominent figures of the enlightened religious intellectual movement in Iran, while expressing devotion to religion, made significant efforts in the realms of thought and political action. Nevertheless, one of the questions about him concerns his relationship with "secular thought," as numerous statements suggesting his non-secular interpretation are juxtaposed with ample evidence placing him within the realm of secular scholarship. This article aims to utilize a hermeneutic interpretive approach, particularly drawing on the narrative of "Quentin Skinner," to answer the question of whether Bazargan was secular or not. Based on this, the primary question of this research, focusing on Skinner's specific interpretive model that emphasizes understanding the "author's intention" and the necessity of "understanding the intended speech act" within a linguistic framework, is examined to evaluate the proposition. In the course of this research, while uncovering the subtleties and difficulties of interpreting the ideas of enlightened thinkers like Bazargan, the potential of Skinner's five-stage model emerges for understanding the analytical process, leading to the conclusion that Bazargan's views and actions, especially in his later years, exhibit a high potential and clear implications for a secular interpretation.
Keywords: Bazargan, Speech Act, Hermeneutics, Secularism, And Skinner -
امروزه هر پژوهشی با رویکرد هرمنوتیک در پی تحلیل چرایی و تبیین و تحلیل یک اثر است تا از این طریق میزان برداشت مفسر را از نوشته مولف برآورد کند. هانس گئورک گادامر ازجمله فیلسوفانی است که درزمینه هرمنوتیک برداشت خواننده از متن را نوعی بازآفرینی دوباره متن می داند و معتقد است که هنگامی که زبان از سمت نویسنده وارد متن می شود، دارای یک هویت جدید می گردد و به خودی خود هستی جداگانه ای دارد. او معتقد است که هر اثری در هر زمان و برای هر کس می تواند معنای جداگانه ای پیدا کند و در برداشت هر مفسر فرهنگ، تاریخ، زبان، نگرش و همچنین دیدگاه فلسفی موثر است. این مقاله که با رویکرد هرمنوتیکی فلسفی و به روش تحلیلی - توصیفی نوشته شده است در پی آن است که داستان عقل سرخ اثر سهروردی را از منظر گادامر و دیدگاه وی درباره زبان که هر فهمی برای مفسر در زبان رخ می دهد، بررسی کند و در پایان نتیجه می گیرد داستان عقل سرخ از یک داستان عامیانه به یک داستان رمزآلود قابل تاویل است. اما یک مفسر در میان تعینات روشن متن می تواند فهم دینی و عرفانی مستقلی از متن را دوباره بازتولید کند. این یعنی خوانش متن در هر برهه تاریخی نسبت به حوادث زمان و بینش مفسر در حال تغییر و بازتولید است.
کلید واژگان: زبان رخداد, عقل سرخ, گادامر, هرمنوتیکNowadays any research with a hermeneutic approach seeks to analyze the cause and to explain and to analyze a work in order to estimate the amount of interpretation of the commentator from the author's writing. Hans Georg Gadamer is one of the philosophers who, in hermeneutic terms, believes the reader's perception of the text as a kind of re-creation of the text and he believes that when language enters the text from the author's side, it has a new identity and a separate existence of its own. He believes that each work can have a separate meaning at any time and for anyone and the interpretation of any commentator, culture, history, language, attitude and philosophical point of view is also effective. This article is written with a philosophical hermeneutic approach and analytical-descriptive method, which seeks to examine the story of Suhrawardi's Red Intellect from Gadamer's point of view and his view of language, where any understanding of the interpreter of language occurs and in the end, it concludes that the central issues of the Red Intellect story are mostly religious, mystical, social, and psychological. In the end, the researcher concludes that the story of the Red Intellect can be interpreted from a folk tale to a mysterious story, but a critic among the clear definitions of the text can reproduce the independent religious and mystical understanding of the text. This means that reading the text at any historical moment is changing and reproducing the events of time and the interpreter's insight.
Keywords: Gadamer, Hermeneutics, Event, Language, The Red Intellect -
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی اندیشه ها و تفاسیر نوین عبدالکریم سروش و نصر حامد ابوزید، در مورد رابطه دین و سیاست، دموکراسی و حقوق بشر است. سوال اصلی پژوهش این است که سروش و ابوزید چگونه در مسائلی مانند رابطه دین و سیاست، دموکراسی و حقوق بشر، تفاسیر سنتی دین در این حوزه ها را مورد انتقاد و چالش قرار می دهند؟ پژوهش بر این فرض استوار است که سروش و ابوزید با به کارگیری رویکردهای نوین غربی مانند هرمنوتیک، زمینه ساز طرح موضوعات جدیدی در حوزه اندیشه و عمل سیاسی مسلمان ها شده اند که با توجه به نیازهای جدید و شرایط متحول جامعه، سنت گرایان را وادار به واکنش و تطابق بیشتر با مدرنیته قرار می دهد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که تفاسیر نوین اندیشمندان نوگرای اسلامی متاثر از فلسفه و اندیشه های غربی صورت گرفته بوده و با مبانی اسلامی مغایر است و بدین لحاظ از جهات مختلفی قابل نقد و بررسی است: نواندیشان دینی با درک غلط از فهم دین، باب هرگونه تفسیر و قرائت غلط از دین را گشوده اند؛ دانش های نوین غربی با استفاده از شعائر زیبا مانند حقوق شهروندی آزاد و تبلیغ دستاوردهای به ظاهر فریبنده جوامع سکولار به تبیین و تفهیم مفاهیم خود می پردازند؛ با توجه به روند رشد مدرنیته و مفاهیم پست مدرنیسم و همچنین مباحث نوین اجتماعی، فقه اصیل هرچه بیشتر با تحولات جدید تطابق یابد و اندیشمندان حوزه های اسلامی با اتخاذ رویکرد مناسب آکادمیک و علمی، برای مباحث روز دنیا آماده باشند.
کلید واژگان: عبدالکریم سروش, نصر حامد ابوزید, هرمنوتیک, دین, سیاست, دموکراسی, حقوق بشر.The present research aims to critically examine the modern thoughts and interpretations of Abdolkarim Soroush and Nasr Hamid Abu Zayd regarding the relationship between religion and politics, democracy, and human rights. The main question of the research is: how do Soroush and Abu Zayd challenge and critique traditional religious interpretations in these areas? This study is based on the hypothesis that Soroush and Abu Zayd, by employing modern Western approaches such as hermeneutics, have paved the way for introducing new topics into the political thought and practice of Muslims, compelling traditionalists to respond and adapt more to modernity in light of new needs and changing societal conditions. The research method is descriptive-analytical, and the results indicate that the modern interpretations of these Islamic reformist thinkers, influenced by Western philosophy and thought, are in contradiction with Islamic principles and, therefore, are subject to criticism in various ways. These reformist thinkers, with a flawed understanding of religion, have opened the door to any incorrect interpretation of religion. Western modern sciences, by using attractive symbols such as civil rights and promoting the seemingly appealing achievements of secular societies, convey and impose their concepts. Given the growth of modernity, postmodernism, and emerging social issues, it is essential for authentic jurisprudence to further align itself with these new developments, and Islamic scholars must adopt an appropriate academic and scientific approach to engage with contemporary global issues.
Keywords: Abdolkarim Soroush, Nasr Hamid Abu Zayd, Hermeneutics, Religion, Politics, Democracy, Human Rights -
بیش از یک سده است که اندیشمندان مسلمان به ضرورت تفسیر دوباره متون اسلامی و بهره مندی از دست آوردهای آکادمیای علوم انسانی در فهم، تفسیر و تبیین متون اسلامی برای انسان معاصر پی برده اند. البته بهره مندی از روی کردهای مختلف هرمنوتیکی مخالفانی نیز در میان عالمان جهان اسلام داشته است. ازدیگرسو این اقتباس ها نیز معمولا از مبانی نظری مستدلی بهره مند نبوده اند. اسکینر، چهره شاخص مکتب کمبریج، روش جدیدی در تفسیر متون بازنموده که در محافل دانشگاهی مختلفی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. در این مطالعه به معرفی روی کرد اسکینر و مزیت کاربست آن در مطالعات اسلامی پرداخته می شود. برای این هدفی با روش تحلیلی مقایسه ای نظریات اسکینر در سطوح معرفت شناسی و روش شناسی طرح و بررسی، و زمینه تناسب آن برای کاربست در سنت اسلامی بازنموده خواهد شد. بنا ست نشان داده شود که اسکینر با پرهیز از نظریه پردازی در مباحث متافیزیکی و الهیاتی و به دلیل ویژگی های خاص در حوزه معرفت شناسی و روش شناسی مانند قصدگرایی و پرهیز از نسبی گرایی معرفتی، نه تنها تضاد قابل توجهی با میراث فکری فرهنگی و اسلامی ندارد، بل که نگاه وی برای کاربست در حوزه مطالعات اسلامی مناسب است و به علت توجه توام به متن و زمینه، افزوده های بسیاری به لحاظ تفسیری، استدلالی و شناخت شناسی می تواند به هم راه داشته باشد. فرضیه این مطالعه آن است که روش اسکینر علاوه بر کاربست برای مطالعه آثار اندیشمندان مسلمان، مشخصا در مطالعه متون مقدسی هم چون قرآن و حدیث نیز کاربرد دارد؛ زیرا به هرحال آن ها نیز در شرایط و زمینه ای خاص ارائه شده اند و مانند دیگر متون دارای رقبائی بوده اند و به تصرف در هنجارهای ایدئولوژیک دست زده اند.
کلید واژگان: کوئنتین اسکینر, معرفت شناسی, روش شناسی, مطالعات اسلامی, تفسیر, هرمنوتیکFor over a century, Muslim scholars have recognized the necessity of reinterpreting Islamic texts and utilizing the achievements of the humanities to understand, interpret, and explain these texts for contemporary humans. However, the use of various hermeneutical approaches has faced opposition among Islamic scholars; on the other hand, these adaptations have often lacked well-founded theoretical bases. Quentin Skinner, a prominent figure of the Cambridge School, has proposed a new method of text interpretation that has garnered significant attention in academic circles. This research introduces Skinner's approach and demonstrates its advantages for application in Islamic studies. The article analytically and comparatively examines Skinner's theories at the levels of epistemology and methodology, showing their suitability for application in the Islamic tradition. Ultimately, it was found that Skinner, by avoiding theorizing in metaphysical and theological debates and due to specific features in the fields of epistemology and methodology, such as intentionalism and avoidance of epistemic relativism, not only does not significantly conflict with our intellectual and cultural Islamic heritage, but his perspective is also suitable for application in Islamic studies. Due to his simultaneous attention to text and context, it can bring many interpretive, argumentative, and epistemological additions. Skinner's method, in addition to being applicable to the works of Muslim thinkers, is specifically applicable to sacred texts such as the Quran and Hadith, as they were also presented in specific conditions and contexts and, like other texts, have engaged in ideological norm-setting.
Keywords: Quentin Skinner, Epistemology, Methodology, Islamic Studies, Interpretation, Hermeneutics -
پرداختن انتقادی به موضوع «خلقیات ایرانیان» درقالب داستان، سفرنامه و... همواره از جمله موضوعات پرمخاطب و پرمناقشه بوده است. در این میان، کتاب «سازگاری ایرانی» نوشته مهدی بازرگان به جهت قرارگرفتن در حد واسطی از آثار دوره قاجار (نوعا سفرنامه)، با شمار قابل توجهی از متون عموما جامعه شناسانه ی سال های اخیر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. رویکرد نوآورانه ی کتاب و تاثیر آن بر خوانش انتقادی و خویش کاوی ایرانیان، از نکات برجسته و پرسش برانگیز کتاب بوده، که در نسبت با متون مشابه در قبل و بعد آن و در سنجش با دوره های مختلف اندیشه ورزی خود بازرگان، حایز اهمیت است. سوال محوری مقاله، این است که آیا کتاب «سازگاری ایرانی» (که به دشوارگی و بحث برانگیز بودن خلقیات ایرانیان می پردازد)؛ قابلیت طرح بعنوان نظریه ای نوآورانه و در پاسخ به یک بحران واقعی-اجتماعی را دارد؟ برای یافتن پاسخ این سوال، از روش تفسیر مولف محور (قصدگرا) ی «کوئنتین اسکینر» و چارچوب نظری «توماس اسپریگنز» کمک گرفته خواهد شد. تا هدف محوری تحقیق (یعنی فهم میزان آغازگری و جایگاه اندیشه ورزی بازرگان، در نسبت با سبک خلقیات شناسی ایرانیان) هرچه بهتر آشکار شود. یافته ها و نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایده ی بازرگان در خرده گیری از روحیه و خلقیات ایرانی با وجود تمام نقدهای وارد بر آن، همچنان منشاء الهام یا در راستای کنش علمی دیگر نظریه پردازان بوده است.
کلید واژگان: خلقیات ایرانی, اسپریگنز, اسکینر, تفسیر, خلق نظریهCritically dealing with the topic of "Iranian Ethos", in the form of stories, travelogues, etc. has always been one of the most popular and controversial topics. In the meantime, the book "Iranian Compatibility" written by Mehdi Bazargan is of particular importance for being in the middle of the works of the Qajar period (typically a travel book), with a significant number of generally sociological texts of recent years. He has The innovative approach of the book and its impact on the critical reading and self-examination of Iranians is one of the prominent and questionable points of the book, which is important in comparison with similar texts before and after it and in comparison with different periods of thought of the merchant himself. The central question of the article is whether the book "Iranian Compatibility" (which deals with the difficulty and controversial nature of Iranians) is capable of being proposed as an innovative theory in response to a real social crisis. In order to find the answer to this question, the author-centered (intentionalist) interpretation method of "Quentin Skinner" and the theoretical framework of "Thomas Spriggans" will be used so that the central goal of the research (that is, to understand the level of initiation and the place of thinking of the merchants, in relation to the anthropological style of Iranians) can be revealed as well as possible. The findings and results of this research show that Bazargan's idea in summarizing the Iranian spirit and temperament, despite all the criticisms on it, was still the source of inspiration or in line with the scientific action of other theoreticians.
Keywords: Iranian Ethos, Spragens, Skinner, Hermeneutics, Creating The Theory -
این پژوهش با رویکردی هرمنوتیکی به مقایسه تطبیقی آثار فروغ فرخزاد و تی. اس. الیوت پرداخته است. با بهره گیری از نظریات هانس-گئورگ گادامر، پژوهشگر به دنبال کشف نقاط مشترک و تفاوت های فلسفی، اجتماعی و انسانی در آثار این دو شاعر برجسته بوده است. نتایج نشان می دهند که علی رغم تفاوت های فرهنگی و تاریخی، هر دو شاعر دغدغه های مشترکی در خصوص تجربه انسان مدرن دارند. مضامین بنیادینی همچون تنهایی، بیگانگی و جستجوی معنا، به عنوان تجربیات فراگیر انسان معاصر، در آثار هر دو شاعر به شکلی برجسته حضور دارد. با این حال، شیوه بیان این مضامین و بهره گیری از نمادها در آثار آن ها تفاوت های قابل توجهی را نشان می دهد. فرخزاد با زبانی صریح و عاطفی، به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی و جستجوی هویت فردی در جامعه ای سنتی می پردازد، در حالی که الیوت با زبانی پیچیده و نمادین، بحران های هستی شناختی انسان مدرن در جامعه صنعتی را به تصویر می کشد. تحلیل تطبیقی نشان می دهد که اگرچه هر دو شاعر از نمادهایی مانند آب، شهر و طبیعت استفاده می کنند، اما کاربرد و بار معنایی این نمادها در آثار آن ها متفاوت است. همچنین، ساختار روایی آثار دو شاعر نیز تفاوت های قابل توجهی دارد. فرخزاد از ساختاری خطی تر و روایی مستقیم تری استفاده می کند، در حالی که الیوت از ساختار شکنی و جریان سیال ذهن بهره می برد. این پژوهش نشان می دهد که هرمنوتیک گادامر ابزاری قدرتمند برای تحلیل عمیق آثار ادبی و کشف لایه های پنهان معنایی آن ها است.This study conducts a comparative hermeneutic analysis of the works of Forough Farrokhzad and T.S. Eliot. Drawing on Hans-Georg Gadamer's hermeneutics, the present study aims to uncover both the commonalities and differences in the philosophical, social, and humanistic dimensions of these two prominent poets' works. The findings reveal that despite their cultural and historical disparities, both poets share a common concern for the experiences of modern humanity. Fundamental themes such as loneliness, alienation, and the search for meaning, as ubiquitous experiences of contemporary humans, are prominently featured in both works. However, the manner in which these themes are expressed, and the use of symbolism differ significantly. Farrokhzad, with her direct and emotive language, challenges social norms and explores individual identity within a traditional society, while Eliot, employing complex and symbolic language, depicts the existential crises of modern humans in an industrial society. Comparative analysis reveals that while both poets utilize symbols such as water, city, and nature, their works’ application and semantic weight vary. Moreover, the narrative structures of the two poets' works also exhibit significant differences. Farrokhzad employs a more linear and direct narrative structure, while Eliot utilizes a fragmented and stream-of-consciousness approach. This research demonstrates that Gadamerian hermeneutics provides a powerful tool for in-depth analysis of literary works and for uncovering their hidden layers of meaning.Keywords: Philosophy, Hermeneutics, Gadamer, Comparative Analysis, T.S. Eliot, Forough Farrokhzad
-
مقدمه
با اینکه تعیین مسائل در دستور کار و شیوه دستورگذاری بر همه مراحل تصمیم گیری و سیاست گذاری از جمله انتخاب راه حل ها و ابزارها و اجرای خط مشی اثر می گذارد، اما نحوه عملکرد بازیگران در سیاست گذاری شهری برای در دستور قرار دادن مسائل و مشکلات در پرده ای از ابهام قرار دارد. مسئله یابی امری هنجاری و ارزشی است، در حالی که رویکرد حل مسئله، با مفروض دانستن مشکل، یک امر فنی به شمار می رود [1]. دیدگاه عینی گرایانه و فنی در خصوص ماهیت مسائل در سیاست گذاری عمومی نمی تواند توضیح دهد که چرا یک واقعیت واحد، اغلب به اشکال متفاوتی توسط ذی نفعان خط مشی و سیاست گذاران و دستورگذاران مختلف تعبیر و تفسیر می شود. غالبا چنین است که از اطلاعات واحد در خصوص یک مشکل، تعاریف و تفاسیر مختلفی ارائه می شود. دستورگذاری به معنای تصمیم گیری در خصوص این است که درباره چه مسائلی تصمیم گرفته شود و چه کسانی تصمیم می گیرند که درباره چه مشکلاتی اتخاذ تصمیم شود؟ تصمیم گیری برای اینکه چه چیزی «مسئله» است مهم تر از تصمیم گیری درباره راه حل مسئله خواهد بود [2]. هدف پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه یک مسئله این شانس را خواهد داشت که در صحن علنی شورای شهر بررسی شده و برای آن تصمیم گیری شود؟
مواد و روش هاپدیدارشناسی هرمنوتیکی و مشاهده به عنوان هرمنوتیک پدیدارشناختی به عنوان روش در آن پژوهش استفاده شده اند. در حالی که نظریه داده بنیاد ساخت گرا ریشه در پدیدارشناسی هرمنوتیکی دارد، در عین حال برای دستیابی به فهم بهتر پدیده دستورگذاری، ناگزیر هستیم که از هرمنوتیک پدیدارشناختی استفاده کنیم. نظریه داده بنیاد ساخت گرا با جمع آوری داده ها آغاز شد [28] و سپس از کدگذاری اولیه و متمرکز استفاده شد. در این پژوهش از مشاهده و تحلیل متن استفاده شد. حضور در کمیسیون های تخصصی شورای شهر و جلسات شورا به پژوهشگر امکان داد تا در مواجهه نزدیک با ساختاربندی مسائل و مشکلاتی که به صورت احتمالی در دستور کار شورا خواهند بود قرار گیرد. پس علاوه بر تحلیل متن گفت وگوها و پیش نویس لوایح و طرح های پیشنهادی، رفتار بازیگران هم در قالب مشاهده در کمیسیون های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده آنچه افراد در حین یک کار انجام می دهند غنا و بی آلایشی فراوانی را در اختیار محقق می گذارد که با پرسش از آن ها درباره توصیف آنچه انجام می دهند حاصل نمی شود. در این پژوهش محقق مشاهده کننده محض بوده است و به علت شرایط خاص حضور در کمیسیون ها و لزوم حفظ شرایط واقعی محیط پژوهش، از هرگونه مداخله اجتناب ورزیده است.
یافته هااین پژوهش تفکیک و تمایزی میان دو بازیگر عمده فرایند تعیین دستور کارها (Agenda Setting) در شوراهای شهر را به دست آورد: سیاست گذاران و مجریان. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد هر یک از این دو کنشگر حول موضوعات و مسائل متفاوتی نقش خود را در دستورگذاری بازی می کردند، در حالی که در روند تعیین دستور کارها توجه مجریان به الزامات فنی و الزامات اقتصادی معطوف بود، سیاست گذاران برای دستورگذاری الزامات فرهنگی و سیاسی را مهم تر دانسته و توجهی خاص به جامعه هدف داشتند. اولین موضوع مهمی که در عرصه دستورگذاری دیده می شد، تفاوت میان نحوه دستورگذاری مسائل مورد حمایت مجری (شهرداری) و سیاست گذار (شورای شهر) بود. طرح ها و لوایح مورد حمایت شهرداری به صورت متکی بر استدلالات فنی و اقتصادی مطرح می شدند. در موضوعات مرتبط، عملکرد نماینده شهرداری و یا سازمان متبوعه مبتنی بر دفاع از توجیهات اقتصادی و فنی طرح یا لایحه متمرکز می شد و مباحثی همچون جامعه هدف، الزامات فرهنگی یا سیاسی و... از چارچوب های مباحث حتی الامکان خارج می شد. به عکس، بخش بزرگی از جنبه های غیر فنی و اقتصادی مباحث و مناقشات پیرامون مسائلی که قرار بود در دستور کار قرار گیرند توسط بدنه سیاست گذار مطرح می شد و در کانون توجه قرار می گرفت. اسناد بالادستی اثرگذار بر مسئله، طی فرایند دستورگذاری در هر دو گروه مهم قلمداد می شد. نتایج حاصل از مشاهده رفتار بازیگران نیز نشان از تمایز میان این دو بازیگر داشت. استفاده از الگوی IPA به عنوان هسته اصلی تحلیل مشاهدات، مبین نوع رفتار مبتنی بر خصوصیات و توانایی فردی بازیگران بود. بازیگران مختلف هنگام دستورگذاری رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند که بر اساس آن می توان آن ها را در دسته بندی های مختلفی جای داد. رفتار نمایندگان مجری به رغم تغییر فردی آن ها در کمیسیون های مختلف، تقریبا بدون نوسان و یکنواخت و تابعی از یک الگوی مشخص بود. این افراد در حوزه مسائل مبتنی بر الزامات فنی و یا الزامات اقتصادی غالبا نقش وظیفه پذیر فعال داشتند و به عکس در زمینه مسائل حول الزامات سیاسی و فرهنگی وظیفه پذیر غیرفعال بودند، اما رفتار سیاست گذاران پرنوسان بود و بر حسب دانش و آگاهی و تجربه عضو شورا ممکن بود هر یک از نقش های 4 گانه را بپذیرد. به بیان دیگر، مجریان با در اختیار داشتن دانش فنی و اجرایی رفتاری وظیفه پذیر از خود بروز می دادند که بر حسب موضوع در دستور کار و الزامات مرتبط با آن به وظیفه پذیر فعال یا غیرفعال بدل می شدند. رفتار سیاست گذاران بیشتر جنبه عاطفی اجتماعی داشت که جنبه مثبت یا منفی آن غالبا تحت تاثیر جامعه هدف قرار می گرفت.
نتیجه گیریالگوی غالب دستورگذاری در شورای شهر مشهد ترکیبی از دو رویکرد توجه به محدودیت های دستورگذاری و مناسبات قدرت در بعد دوم است. از یک سو برای تعیین دستور کار صحن شورا، مجریان (نمایندگان شهرداری در کمیسیون ها) به علت دانش تخصصی و تجربه، قدرت تاثیرگذاری بالایی در کمیسیون ها دارند. در کمیسیون ها و دستور کارهایی که متکی بر الزامات فنی و اقتصادی است و یا اسناد بالادستی اثر محسوسی بر آن ها می تواند داشته باشد، مجریان قادر هستند تصمیمات را به عدم تصمیمات (non-decision) تبد یل کرده و مسائل را از دستور کار خارج کنند. عملکرد سیاست گذاران نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. مسائلی که متضمن الزامات اقتصادی و فنی و محدودیت های اسناد بالادستی هستند، در قالب عقلانیت محدود قرار می گیرد و نقش آن ها را در دستورگذاری کاهش می دهد. از سوی دیگر، در دستور کارهای مبتنی بر الزامات فرهنگی و سیاسی و متمرکز بر جامعه هدف، سیاست گذاران با تکیه بر بعد دوم قدرت تصمیمات را به کانون توجه می آورند و یا از آن خارج می کنند. یکی از مهم ترین ویژگی های این الگو، فردگرا بودن آن است. فردگرایی در فرایند دستورگذاری هم به صورت عدم وابستگی سیاسی و گروهی دیده می شد و هم به صورت بی توجهی به مستندات. انتظار می رفت که توجه مجریان به دستور کارهای مبتنی بر مستندات بوده و تمرکز سیاست گذاران بر قضاوت های ارزش محور در فرایند دستورگذاری باشد که الزاما هم راستا با مستندات علمی و فنی نیستند [31]، اما در الگوی موجود چنین پیش فرضی کارایی نداشت و فردگرایی بر تعیین دستور کارها کاملا سایه افکنده بود.
کلید واژگان: دستورگذاری, حکومت محلی, سیاست گذاری, نظریه داده بنیاد ساخت گرا, هرمنوتیکIntroduction :
Although agenda setting deeply influences all other stages of the policy cycle such as tools and solutions choice and policy implementation, it is vague how actors in the urban policy-making process set the agenda. Problem-finding is normative and value-based, but problem-solving is a technical activity that presumes the problem [1]. Objectivist and technical views on the nature of the issues in public policy cannot explain why various policymakers, stakeholders, and agenda-setters interpret a unique reality differently. Various definitions and interpretations are often made around a single information about a problem. Agenda setting is choosing an issue to be decided and who decides to choose those problems to be dealt with. Deciding what will be the problems is even more important than deciding what will be the solutions [2]. This research aims to answer how an issue finds a chance to be put on the table in city council meetings and how solutions are made.
Materials and MethodsHermeneutic phenomenology and observation as Phenomenological hermeneutics are methods that are applied to this research. Constructivist grounded theory is based on hermeneutic phenomenology, while it is inevitable to use phenomenological hermeneutics to a better understanding of agenda setting. Constructivist grounded theory starts with gathering data [28], then initial and focused coding is executed. Observation and text analysis are used here. Attendance in city council commissions and meetings made it possible for us to closely encounter the process of structuring problems that are likely to be set on the agenda. So, the behavior of actors in different commissions is analyzed by observation as well as bills drafts, and proposals. Seeing what people do directly, gives the researcher a great amount of simplicity that cannot be derived from asking them to describe what they do. Here, the researcher is a pure observer and avoids any intervention to preserve the real circumstances of research and concerns about attendance in commissions.
FindingsThis research makes a distinction between two major actors in the agenda-setting process: executives (municipal officers) and policymakers (city council members). Findings show that each of them plays a different role in agenda setting according to various issues. While executives pay attention to technical and economic requirements, cultural and political ones are more important to policymakers. They also focused on target groups. Issues supported by executives are differently set on the agenda from those supported by policymakers. This is the first important feature in the agenda-setting realm. Bills and proposals supported by the municipality are posed by technical and economic argumentation. In respective issues, the municipality or corresponding organization delegate focuses on technical and economic justifications of bills or proposals, debates on target groups, and cultural or political requirements are expelled from debates. In contrast, most of the non-technical and non-economic disputes around issues on the agenda are posed and focused by policymakers. National rules and regulations are important to both executives and policymakers in the agenda-setting process. Results from the actor’s behavior observation show that these two actors are distinct. Using the IPA model as a core of observation analysis, it explains a kind of behavior rooted in individual character and ability of actors. Different actors show different behaviors in the agenda-setting process. This can put them in separate taxonomies. Although executive delegates are not the same individuals in all commissions they show smooth and stable behavior, following a clear and definite pattern. They are actively task-oriented in the scope of issues that are based on technical and economic requirements. In reverse, they are passive task-oriented ones in political and cultural realms. Policymakers’ behavior fluctuates and according to their knowledge and expertise, they might accept each of the 4 roles. In other terms, executives who have technical and practical knowledge show task orientation behavior that might be passive or active due to the issue agenda and its requirements. The behavior of policymakers is more socio-emotional and is influenced by target groups to be positive or negative.
ConclusionThe prevailing agenda-setting model in Mashhad city council is a combination of power relations in the second dimension and agenda-setting barriers approach. On the one hand, executives (municipality delegates) are highly influential in commissions due to their knowledge and experience. In commissions and agendas based on technical and economic requirements or affected clearly by comprehensive and upper-level laws, executives can change decisions to non-decisions and put issues aside from the agenda-setting process. Policymaker’s actions can also be analyzed in this framework. Issues including economic and technical impediments and confined by upper-level laws are placed in a bounded rationality framework and reduce policy maker’s role in agenda setting. On the other hand, according to the second dimension of power, policymakers take issues into consideration that encompass political and cultural requirements and focus on target groups. Individualism is the salient trait of this model. Individualism in agenda setting is presented as both ignoring documents and political independence. It is supposed that executives focus on document-based agendas and policymakers concentrate on value-based judgments through agenda-setting processes that are not in the same direction as technical and scientific documents [31]. However, such a presumption is not functional in this model and individualism casts a shadow on agenda setting.
Keywords: Agenda Setting, Constructivist Grounded Theory, Hermeneutics, Local Government, Policy Making -
فمینیسم اسلامی شاید در نگاه نخست همانند فمینیسم رادیکال یا فمنیسم لیبرال و... گونه یا جریانی از فمینیسم به نظر آید، اما در واقع آنچه به عنوان فمینیسم اسلامی معروف شده، نوعی هرمنوتیک قرآنی و نگاه تجددگرایانه به تفسیر قرآن، روایات اسلامی و متون دینی است. این نوع نگاه که به تقلید از فرهنگ غربی و با شعار برابرخواهی و تساوی حقوق زن و مرد در کشورهای اسلامی جریان یافت، عدم تناسب آن با گزاره های دینی به حدی روشن بود که حتی برخی از نواندیشان با اینکه به عنوان فمینیست اسلامی شناخته شده اند، اما این عنوان را برای خود نمی پسندند؛ از جمله این افراد می توان اسما بارلاس را نام برد که هرمنوتیک قرآنی خاص خود را دارد و به شدت معتقد است که تفسیرمردسالارانه از قرآن، عامل اصلی تبعیض و ظلم علیه زنان مسلمان بوده است. او برای اثبات این مدعا دلایلی را مطرح می کند که نه تنها با اصول اولیه تفسیر قرآن سازگار نیست؛ بلکه حتی با برخی از اصولی که خود وی برای هرمونوتیک قرآنی اش برمی شمارد، نیز در تضاد است. مقاله پیش روی که به صورت کتابخانه ای گردآوری و با شیوه تحلیلی توصیفی تدوین شده، ابتدا به تبیین آرا و نظریات اسما بارلاس و در ادامه به نقد و ارزیابی آنها می پردازد. اگرچه پژوهش هایی در مورد اندیشه ها و نظریات اسما بارلاس صورت گرفته است، اما در این نوشتار سعی بر آن بوده که نظرات شاذ وی در کنار هرمونوتیک قرآنی اش به صورت تلفیقی در مورد برخی از آیات خاص قرآن مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: اسماء بارلاس, خوانش جدید از قرآن, هرمنوتیک, مردسالاری, فمینیسم اسلامیIslamic feminism may at first glance be like radical feminism or liberal feminism. It may seem like a type or current of feminism, but in fact what is known as Islamic feminism is a kind of Quranic hermeneutics and a modernist look at the interpretation of the Quran, Islamic traditions and religious texts. This type of view, which spread in Islamic countries in imitation of Western culture and with the slogan of equality of rights for men and women, its incompatibility with religious propositions was so clear that even some new thinkers, although they are known as Islamic feminists, But they don't like this title for themselves; Among these people, we can mention Asma Barlas, who has her own Quranic hermeneutics and strongly believes that the patriarchal interpretation of the Quran has been the main cause of discrimination and oppression against Muslim women. To prove this claim, he presents reasons that are not only incompatible with the basic principles of Qur'anic interpretation, but also contradict some of the principles that he himself considers for his Qur'anic hermeneutics. The above article, compiled in the form of a library and compiled with a descriptive analytical method, first explains the views and opinions of Asma Barlas and then reviews and evaluates them. Although there have been some researches about Asma Barlas's thoughts and theories, in this article, an attempt has been made to examine Shaz's opinions along with his Qur'anic hermeneutics in a consolidated manner about some specific verses of the Qur'an.
Keywords: Asma Barlas, New Reading Of Quran, Hermeneutics, Patriarchy, Islamic Feminism -
This article clears a path for employing the affirmative way of interpreting Kant's general theory of religion as a guidepost for twenty-first century religious practitioners. Before attempting such an employment, I correct several misconceptions regarding the affirmative way of interpreting Kant's theory that, if adopted as mainstream, would risk weakening its universal applicability. With this purpose in mind, I consider and respond to a misplaced criticism of my interpretation of Kant's theory of grace, advanced by Douglas McGaughey in 2013. I then assess the current state of a debate that has arisen between several key affirmative interpreters, concerning Kant's reference to the two "experiments" that guide the argument in his Religion. I give special attention to Lawrence Pasternack's 2017 attempt to "dismantle" this whole line of interpretation as one that "may very well not be worth our time." After identifying several serious flaws in Pasternack's argument, I conclude by backing a better alternative developed by Brandon Love. By clearing away two very different sorts of potential roadblocks that could stand in the way of a reader of Kant gaining a fair understanding of the affirmative approach to interpreting his theory of religion, these arguments prepare the way for a concluding attempt to catch a glimpse of how Kant's theory of religious judgment (especially his four guidelines for designing the constitution of a church), if adopted widely by practitioners of various historical religions, could benefit the fractured world we find ourselves in, a quarter of the way through the twenty-first century.
Keywords: Immanuel Kant, Moral Religion, Affirmative Interpretations, Religious Judgment, Douglas Mcgaughey, Lawrence Pasternack, Religious Practices, Hermeneutics -
نشریه پژوهش های ادبی، پیاپی 81 (پاییز 1402)، صص 177 -205
تصویرگریهای نشات گرفته از تجربه عرفانی انفسی در غزلیات مولوی، تا کنون به طور اختصاصی و مستقل، یکجا و منتظم کاویده نشده است؛ اگرچه به نحوی کلی و کلان، اقسام و شاخه های خیال بندیها و تصویر آفرینی های مولوی در چرخه پژوهش قرار گرفته است. این پژوهش مدعی است که مولوی در غزلیات شمس توانسته است تصویرهای ناب برجوشیده از تجربه درونی و شهودی خود را، که عموما غیرقابل توصیف است به زنجیر بیان بکشد و این رخدادی است نادر که مولوی آن را پشت سر نهاده و موفق شده است انتزاعی ترین تجربه ها را به زبان بیاورد. در این پژوهش، که بر اساس شیوه توصیفی-تحلیلی با ابزار کتابخانه ای و استنادی و در چارچوب نظری هرمنوتیک گادامر انجام شده است، پس از مروری بر نظریات پژوهشگران مختلف درباره جداسازی تجربه عرفانی، آن دسته از غزلیات دیوان شمس که به طور خاص، نمودهایی از تجربیات عرفانی انفسی مولوی به شمار می رود بر اساس احساس جاری در غزل به چهار دسته تفاخر و هشدار، بازخواست و ملامت، ضرورت بازشناسیخویشتن و شوق و بخشایش تقسیم بندی شده و برای نمونه، غزلی از هر کدام از این دسته ها، بررسی و تحلیل قرار شده است.
کلید واژگان: دیوان شمس, شعر مولوی, تجربه عرفانی, تجربه انفسی, هرمنوتیک گادامرThe depictions derived from the subjective mystical experiences, in Molvi's lyrical poetry, have not been analyzed specifically and independently, in one place and in a regular manner; Although in a general way, the types and branches of Molvi's imaginations and imagery have been included in the cycle of research. This research claims that Maulvi was able to express the pure images of his internal and intuitive experiences, which are generally indescribable, in the Ghazalyat of Shams, and this is a rare event that Maulvi went through and managed to express the most abstract experiences. In this research, which is based on the descriptive-analytical method, with library and citation tools, and in the theoretical framework of Gadamer's hermeneutics, after reviewing the opinions of various researchers about the separation of mystical experiences, those poems of Divan Shams which, in particular, are manifestations They are considered to be one of Molavi's personal mystical experiences, based on the current feeling in the ghazal, they are divided into four categories: pride and warning, reprimand and blame, the need to recognize oneself, and joy and forgiveness, and for example, a ghazal from each of these categories is examined. and analysis has been done.
Keywords: Divan-E Shams, Rumi, Subjective Experiences, Hermeneutics, Gadamer -
از مسائل مهم حوزه معرفت شناسی دینی مولفه های هرمنوتیکی تاثیرگذار بر علم و معرفت دینی می باشد عواملی که انسان را در فهم بهتر و عمیقتر از گزاره های دینی یعنی قرآن و سنت یاری می رسانند و می توانند در مواجهه با متون دینی و یا بازخوانی آنها در رویش و تولید معانی و محتوای جدید از گزاره های دینی نقش بسزایی داشته باشند و معارف جدید و نوی را از متون دینی فرا روی انسان قرار دهند، مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به مجموع مولفه های هرمنوتیکی از این جهت که چه نقش و تاثیری در تولید و رویش معانی جدید و فهم بهتر گزاره های دینی از منظر آیت الله جوادی آملی پرداخته که موجب روشن شدن روشی جدید برای تفسیر معانی جدید و نوآورانه از گزاره های دینی می گردد عواملی که از نظر وی چنین می باشند:1. رشد و تولید معرفت دینی 2. ناطق بودن متن شریعت 3. نفی تفسیر به رای 4. تفاوت در متکلم، مخاطب و الفاظ 5. اعتقاد به روح معنا 6. ذو مراتب بودن معانی گزاره های دین 7. ذو مراتب بودن فهم انسان ها از گزاره های دین 8. درک بهتر دین در سایه رشد علوم تجربی 9. تاثیر پیش فرض ها بر نوع فهم از متن 10. عرضه سئوالات جدید به دین 11. شبهه و اشکال معرفتی به دین 12. مقتضیات زمان و مکان
کلید واژگان: هرمنوتیک, معرفت دینی, متون دینی, جوادی آملیOne of the significant issues in the field of religious epistemology is the hermeneutic components that influence religious knowledge. These factors aid in a better and deeper understanding of religious statements, namely the Quran and the Sunnah, and play a crucial role in encountering religious texts or reinterpreting them to foster the growth and production of new meanings and content from religious statements. This article, using a descriptive and analytical method, examines the collection of hermeneutic components from the perspective of Ayatollah Javadi Amoli, illuminating a new method for interpreting innovative and new meanings from religious statements. These factors, according to him, are: 1. Growth and production of religious knowledge. 2. The eloquence of the text of Sharia. 3. Rejection of subjective interpretation. 4. Differences in speaker, audience, and wording. 5. Belief in the spirit of meaning. 6. Hierarchical nature of the meanings of religious statements. 7. Hierarchical understanding of religious statements by humans. 8. Better understanding of religion in the shadow of the advancement of empirical sciences. 9. Influence of presuppositions on the understanding of the text. 10. Presenting new questions to religion. 11. Epistemological doubts and challenges to religion. 12. Necessity of time and place.
Keywords: Hermeneutics, .Religious Knowledge, .Religious Texts, Javadi Amoli -
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشه ورزی تام، در چالش گاه های «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصه ی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدی ترین شبهات و چالش های «هرمنوتیک متن» (به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با تعدیل نگاه یا رد شبهات، راه را بر هرمنوتیکی ملائم با نگاه سنتی اسلام به مقوله ی فهم و تفسیر، باز نماید. با توجه به اصول ثابت و ماهیت مطلق گرای دین اسلام و شواهد و قرائن متقن عقلی، نقلی که وجود معانی ثابت در مکتوبات را اثبات می دارد؛ نگاه نسبی گرایانه ی افراطی به فهم معنا در دوره ی «مدرن»، و پاره ای از نظرگا ه های متمایل به آن در دوره ی «پسامدرن»، در تعارض کامل با ماهیت ذاتی دین، و منافی حکمت خدا در انزال «متن پیا م مدار قرآن» و «ارسال رسل» می باشد. لذا ابتنای زبان این کتاب، بر اصول غیر صریح و متزلزل تفاهم در این دوره ها، منتفی است. از طرفی تعدیل نگاه بر اساس هرمنوتیک مطلق گرا و دستورمدار در ادوار کلاسیک، نئوکلاسیک، و حتی پیشاکلاسیک، تنها مسیر دست یابی به هرمنوتیکی متناسب با کتاب قرآن است. گرچه تفاوت های ویژ ه ی کتاب قرآن با دیگر کتب، لزوم پایه گذاری «هرمنوتیکی خاص و متناسب با این کتاب» را می طلبد.
کلید واژگان: زبان قرآن, گونه ی زبان قرآن, هرمنوتیک, هرمنوتیک متن, هرمنوتیک فلسفیUnderstanding the truth of the language of the Qur'an requires complete thinking in the "intratextual" and "extratextual" challenges of this holy book. This article, by entering the field of "hermeneutics", while overviewing this science, has criticized and evaluated the most serious doubts and challenges of "textual hermeneutics" (specifically: philosophical hermeneutics), and tried to solve them with adjusting the view, or rejecting doubts, in order to open the way for a hermeneutic that is compatible with the classic view of Islam on the category of understanding and interpretation. According to the fixed principles and the absolutist nature of the Islamic religion, and the strong rational and narrative proofs, the extreme relativistic view of understanding the meaning in the "modern" period, and some of the viewpoints inclined to it in the "post-modern" period, are in complete conflict with the inherent nature of religion, and contradict God's wisdom in sending the "messaging text of the Qur'an" and the” sending of the Messenger". Therefore, establishing the language of this book on the unclear and shaky principles of understanding in these periods is ruled out. On the other hand, adjusting the view based on absolutist and methodical hermeneutics in the Classical and Neoclassical or even Preclassical periods, is the only way to achieve a suitable hermeneutic for the book of the Qur'an. However, the specific differences between the Qur'an and other books, require the establishment of a "special and appropriate hermeneutic for this book".
Keywords: The Language Of The Quran, The Class Of The Language Of The Qur', An, Hermeneutics, Hermeneutics Of The Text, Philosophical Hermeneutics -
افسون سازی های خواجه ی راز که به جذب خوانندگان و خواهندگان فراوانی انجامیده، اغلب حافظ پژوهان را بر آن داشته است تا پژوهش های پرشماری درباره ی رموز و اسرار این افسونگری های جهانی ساز جاودانگی بخش انجام دهند. با وجود فراوانی این دست پژوهش ها به نظر می رسد که همچنان رازهایی نایافته و رمزهایی نشناخته درباره ی کارایی همیشگی و هم ه جایی کلام حافظ وجود دارد که شایسته ی شناسایی است. تامل در دیوان خواجه به ویژه ابیاتی که قابلیت تاویل و تفال بیشتری دارند، نشان می دهد که در برخی از این بیت ها حضور یک واژه ی عام، محور و مبنای تاویل افزایی گسترده قرار می گیرد. بررسی نمونه های متعدد و مقایسه ی نزدیک به هفتاد بیت به ظاهر مشابه، حکایت از شگردی زبانی دارد که طی آن یک عام واژه ی کلیدی با دو ویژگی صرفی (معرفه و معنی بودن) زمینه را برای برداشت های گونا گون از بیت یا مصراع موردنظر فراهم می آورد. دلالت گری نامحدود عام واژه ی محوری و کاربست ساده ی آن در شگرد موردمطالعه (بدون پیچیدگی های برآمده از دخالت و تاثیر صناعات ادبی و فنون بلاغی دشوار و دیریاب) ضمن جذب خوانندگان پرشمار از صنوف و اقشار مختلف، می تواند ظرفیت تاویل پذیری ابیات زمینه را به اوج برساند و امکان خوانش این بیت ها را تا فراسوی مرزهای زمانی و مکانی و زبانی فراهم کند. با بررسی ابیات دربردانده ی این شگرد در چهارچوب آزادترین خوانش هرمنوتیکی (خوانش خواننده محور) و مقایسه ی شگرد موردبحث با ایهام توسعه یافته ی حافظانه کوشش شده است، توان تفال افزایی این شگرد به طوربرجسته تبیین شود. وجود نشانه هایی از این شگرد در آیاتی از قرآن کریم تقویت کننده ی این گمان است که حافظ این شگرد ساده و سحرآمیز را هم در مضمون و هم در راهبرد، وامدار اعجاز آیات آسمانی باشد.
کلید واژگان: تاویل پذیری, دلالت گری, سفیدخوانی, عام واژه, هرمنوتیکBoostan Adab, Volume:16 Issue: 1, 2024, PP 111 -136The enchantments of Hafez, which have attracted many readers have inspired many researchers to conduct numerous researches about the secrets of these globalizer and immortalizing charms. Despite the abundance of such researches, it seems that there are still undiscovered secrets and unknown codes about the constant and ubiquitous effectiveness of Hafez's poems that deserve recognition. Reflecting on Hafez poems, especially the verses that are more capable of interpretation, indicates that in some of these verses, a common noun is the center and basis of extensive interpretations. Examining numerous samples and comparing nearly seventy seemingly similar verses indicates a linguistic skill, during which a key word with two morphological characteristics (knowledge and meaning) provides the basis for various interpretations of the desired verses. The unlimited meaning of the central word and its simple application in the studied technique (without complications arising from the interference and influence of literary industries and difficult and far-reaching rhetorical techniques) while attracting numerous readers from different classes and strata, which can bring the interpretative capacity of the context verses to the peak and make it possible to read these verses beyond the borders of time, place and language. By examining these verses in the framework of the freest hermeneutic reading (reader-centered reading) and comparing the discussed method with the Hafez's developed ambiguity, an effort has been made to clearly explain the ability of this method to develop of interpretations.
Keywords: Interpretability, Implication, White Reading, Common Name, Hermeneutics -
همزمان با تحولات منتهی به مشروطه، تحولات اجتماعی دیگری در ایران به موازات آن در حال گیری بود که نقش سزائی را در بخشی و رهایی مردم ایفاء کرد. این فرآیند که در حوزه ادبیات انتقادی و در قالب طنز و در قلمرو مطبوعات و ادبیات شکل گرفت، اسباب تنویر افکار فارغ التحصیلان، روشنفکران، حاملان و عوامل تغییر و تحلیل نهائی، عامه مردم را ارائه کردند. با عنایت به این موضوع و با توجه به تاثیر عمیقی که ادبیات انتقادی و به ویژه طنز در بیان واقعیت اجتماعی به صورت مطایبه دارد، در این پرسش که به این پرسش پاسخ می دهد که ادبیات انتقادی و به ویژه طنز چه تاثیری در مردم و نخبگان حاکم دارد. در جامعه از عقب ماندگی ایرانیان و شکل گیری انقلاب مشروطه؟ فرضیه ما در این پژوهش این است که ادبیات انتقادی و به ویژه طنز در عصر مشروطه با ویژگی های استعاره ای، زیباشناسانه، ظرافت عمیق است به عمیق ترین و حادترین مسائل جامعه پرداخته و تاثیر به سزایی در بخشی از مردم ایفا دارد.
روش تحقیق در این پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از برخی از ابزارهای تفسیری کوئینتن اسکینر تحت عنوان " هرمنوتیک مقصود رسان" است که بر اساس آن محقق می کوشد، مقصود مولف و یا نگارنده طنز را ازآنچه گفته شده را دریابد می داند.کلید واژگان: ادبیات انتقادی, طنز, عصر مشروطیت, آگاهی سیاسی, هرمنوتیکAlong with the developments leading to Constitutional Era, other social developments were emerging, which played a significant role in public awareness and liberation. This process which significantly formed in the area of critical literature in the form of humor and in the realm of press and literature, provided for the enlightenment of graduates` thoughts, intellectuals, carriers and agents of change, and in the final analysis, the general public. With regard to this and considering the profound impact of critical literature, especially humor, in expressing social reality in the language of humor, in this article we attempt to answer the following question: What was the effect of critical literature, especially humor, on the awareness of the public and the ruling elites regarding Iranian backwardness and the formation of Constitutional Revolution? Our hypothesis in the present study is that critical literature, especially in Constitutional Era, with its metaphorical and aesthetic features as well as its elegance has managed to deal with the deepest and most serious problems of the society, and has had a significant impact on public awareness.
As regards method, this is a descriptive – analytical research in which we used some Quentin – Skinner`s interpretive tools titled as “Illocutionary Hermeneutics” based on which the researcher tries to find out the intention of the author or writer of humor from what has been said.Keywords: Critical Literature, Humor, Constitutional Era, Political Awareness, Hermeneutics -
تفسیر به عنوان یکی از علوم اسلامی، مورد اهتمام دانشمندان مسلمان بوده است. اصول و مبانی تفسیر کمابیش، در علومی نظیر: اصول فقه، علوم قرآنی و بخش هایی از کلام مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است، اما به عنوان یک موضوع مستقل در دوره اخیر اهمیت بیشتری یافته است. روش تفسیر متون، با عنوان هرمنوتیک، در اندیشه غرب نیز مطرح بوده است و در مغرب زمین تطورات خاصی را پیموده است که می توان آن را در سه حوزه هرمنوتیک خاص، عام و فلسفی تبیین نمود. این مقاله تلاش دارد با مشخص کردن معنای تفسیر در دیدگاه آیت الله معرفت (رحمت الله علیه)، رابطه تفسیر با سه حوزه اصلی هرمنوتیکی را با نگاهی به نظرات ایشان بررسی کند.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر, تاویل, هرمنوتیکQur'an exegesis as one of the Islamic sciences has always been the concern of Muslim scholars. The principles and foundations of Qur'an exegesis - more or less in sciences such as the principles of jurisprudence, linguistic sciences, the Qur'anic sciences, logic and parts of the Kalaam - have been of interest to Islamic thinkers but as an independent subject has become more important in the recent period. The method of interpreting texts with the title of hermeneutics has been discussed in Western thought too, and in the West, it has undergone transformations that can be explained in three areas of specific hermeneutics, general hermeneutics and philosophical hermeneutics . This article tries to define exegesis in the viewpoint of Ayatollah Maarefat and it investigate the relationship between it and three domains of hermeneutics.
Keywords: Qur'an, exegesis, interpretation, hermeneutics -
مسئله ی «سوژه» مهم ترین شاخص تمایز ادبیات کلاسیک و مدرن است. «من» در ادبیات کلاسیک اغلب کلی و انتزاعی است، اما در ادبیات معاصر، پیرو فلسفه ی مدرن، من فردیت یافته و انضمامی و به عبارتی سوژه کنشگر است. شاید آشکارترین نمود این چرخش پارادایمی را-به ویژه در شعر بتوان در نوع مواجهه با «سوژه» دید. شعر معاصر، از سطحی ترین وجه رمانتیک تا پیچیده ترین وجه فلسفی، مبین سوژه ای خودبسنده است که خاستگاه آن انسان محوری است. احمد شاملو از شاعرانی است که «من» در شعر او سوژه است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و با خوانش انتقادی مجموعه ی اشعار شاملو و انتخاب نمونه های دلالتگر، به هرمنوتیک خود/سوژه در شعر او می پردازد و ازآنجاکه این من/خود/سوژه طی شش دهه سرایش شعر، دستخوش تلاطم و تحول بوده است، تکیه گاه نظری بحث نیز، به فراخور این تطورات، هم به سوژه فلسفی می پردازد که بر اندیشه و آگاهی فردی تاکید می ورزد و هم به سوژه ای که برساخت اجتماعی است؛ ازهمین رو، تلفیقی است از مباحث میشل فوکو درباب هرمنوتیک خود و حکمرانی بر خود و دیگران، نظریه ی کنش متقابل نمادین، که به من فردی و من اجتماعی می پردازد، نظریه ی اگزیستانسیالیسم که آزادی، انتخاب و مسئولیت را محور مباحث خود قرار می دهد و درنهایت نظر آلتوسر درباب سوژه؛ یعنی سوژه با s (حرف کوچک) و سوژه با S (حرف بزرگ). «من» در شعر سیاسی شاملو، همانا subject ، به مثابه شبه سوژه ای ایدئولوژیک تحت انقیاد حزب توده است، و در شعر فلسفی او، که حاصل شناخت و آگاهی براساس تجربه زیسته خود او و تامل درباب هستی، انسان، زندگی، و مرگ است، من به مثابه سوژه ی اعظم (Subject) است.
کلید واژگان: سوژه, خود, انسان, هرمنوتیک, من, شعر شاملوThe issue of the “subject” is the most important factor in the distinction between classical and modern literature. The word “I” is often general and abstract in classical literature, while in contemporary literature, following modern philosophy, it is an individualized and concrete “I” or, in other words, an active subject. Perhaps the most obvious manifestation of this paradigm shift - especially in poetry - can be seen in the type of encounter with the “subject”. Contemporary poetry, from its most superficial romantic facet to its most complex philosophical aspect, expresses a self-sufficient subject whose origin is human centrality. Ahmad Shamlou is one of the poets whose poetry subject is “I”. This research deals with the hermeneutics of “self/subject” in his poetry using qualitative content analysis and critical reading of the collection of Shamlou's poems along with selecting indicative examples. Since this “I/self/subject” has been subjected to turmoil and transformations during his six decades of writing poetry, the theoretical framework of the discussion is also based on these developments and deals with both the philosophical subject which emphasizes individual thought and consciousness and to a subject that is a social construct. Hence, the theoretical framework of the study is based on a triangulation of Michel Foucault’s discussions about the hermeneutics of the self and governing oneself and others; the theory of symbolic interactionism, which deals with the individual and social “self”; existentialism that focuses on freedom, choice, and responsibility; and ultimately Althusser’s perspective on the subject i.e., subject with s (small letter) and subject with S (capital letter). "I" in Shamlou's political poetry is an ideological pseudo-subject (subject) due to his attachment to the Toudeh party, whereas in his philosophical poetry, it is the result of knowledge and awareness based on his own lived experience, and reflection on existence, human, life, and death, as the supreme subject (Subject).
Keywords: Subject, Self, Human, Hermeneutics, I, Shamlou's Poetry
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.