به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "religious intellectuals" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • مرجانه فتحی طرقبه، عباس اسماعیلی زاده*، غلامرضا رئیسیان
    در عصر حاضر، به دنبال مطرح شدن شبهات و سوالات فراوانی پیرامون کارآمدی دین، دیدگاه های مختلفی در مورد چگونگی فهم و تفسیر قرآن، توسط دسته ای از پژوهشگران موسوم به روشنفکران و نواندیشان دینی ارائه شده است. تامل در این دیدگاه ها باوجود تنوع و تکثر و عدم تعلق صاحبان آنها به منطقه جغرافیایی و سیاسی خاص، نوعی قرابت و شباهت را میان آنها نشان می دهد که عبارت است از تاریخی نگری نسبت به قرآن کریم. پژوهش حاضر تلاش نموده با بررسی دیدگاه های برخی از روشنفکران ایرانی و غیرایرانی پیرامون فهم و تفسیر قرآن کریم، به اثبات این نگاه در آنان بپردازد؛ چرا که این مساله نه تنها نقش بسزایی در ارائه راه حل برای برون رفت از این نگاه و اثبات فراتاریخیت این کتاب آسمانی خواهد داشت، بلکه بررسی ریشه ای طرح این گونه مباحث و پاسخی جامع و بنیادین به همه اشکالات مطرح شده توسط این جریان را امکان پذیر می سازد. در نتیجه با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، نشان داده شده که برخلاف فراتاریخیت هم لفظ و هم معنای قرآن، این جریان صرفا معنا و مفهوم موجود در پس الفاظ را که با تعبیرات مختلفی از آنها یاد کرده اند، ابدی و مناسب برای زمان حال دانسته است.
    کلید واژگان: تاریخی نگری, فراتاریخیت قرآن, روشنفکران دینی, نواندیشان دینی, فهم قرآن کریم
    Marjaneh Fathi Torghabeh, Abbas Isma’Ilizadeh *, Gholamreza Ra’Isian
    In present era, following the raising of many misconceptions and questions regarding the efficiency of religion, different viewpoints on how to understand and interpret the Qur'an have been presented by a group of researchers known as religious intellectuals and neo-thinkers. Reflecting on these viewpoints, despite the diversity and multiplicity of those expressing them and their not belonging to a specific geographical and political region, shows a kind of closeness and similarity among them, which is a historical approach towards the Holy Qur'an. The present study tries to prove this point of view among them by examining the viewpoints of some Iranian and non-Iranian intellectuals regarding the understanding and interpretation of the Holy Qur'an; that is because this issue will not only play a significant role in providing a solution to disengage from this point of view and prove the transhistoricity of this Raveled Book, but also, it would make possible a fundamental examination of bringing up such discussions and giving a comprehensive and fundamental answer to all the problems raised by this trend. As a result, with the descriptive-analytical method and using library sources, it has been indicated that unlike the transhistoricity of both the wording and the meaning of the Qur'an, this trend has merely considered the meaning and concept behind the words that have been mentioned with different phrasings, as eternal and appropriate for the present time.
    Keywords: Historical Approach, Transhistoricity Of The Qur'an, Religious Intellectuals, Neo-Religious Thinkers, Understanding The Holy Qur'an
  • سید مهدی کریمی شهیدی، مجتبی سلطانی احمدی*

    پیشران جریان روشنفکری دینی معاصر به صرف ادعا و برخواسته از نوعی سبک شماری علم تاریخ بر آن است که امام زمان؟عج؟ به لحاظ تاریخی قابل اثبات نیست. این دیدگاه نه تنها با گرایش های پست مدرنیستی وی متناقض است بلکه با دیدگاه مدرن در تاریخ نیز سازگار نیست. پژوهشی با تمرکز بر دانش تاریخ و شاخه های آن در این رابطه کمتر به چشم می خورد. گرچه منابع تاریخی، آثار کلامی و مذهبی نیستند، بلکه متونی تاریخی هستند که باید در فضای همین علم بررسی شوند، در این تحقیق با شیوه توصیفی _ تحلیلی و به صورت کتابخانه ای و با محوریت آثار مهم و مطرح مورخان عامه به بررسی این موضوع پرداخته ایم. از قرن سوم، مورخان بزرگ ظهور کردند و در آثار خود به تاریخ اسلام به شکل سلسله حوادثی پیوسته نظر کردند. از نیمه دوم همین قرن و دوران غیبت صغری به تدریج گزارش تولد امام دوازدهم در آثار تاریخی به چشم می خورد. در این پژوهش، شواهد تاریخی بیست و شش اثر تاریخی و علوم مربوطه گردآوری شده است. در این ادله علاوه بر ولادت، تاریخ و روز و محل این رویداد، دیرزیستی امام، غیبت صغری و کبری و زمان وقوع آن، نسب نامه، القاب، مسیله نیابت، نام مادر مولود و تبار رومی وی و موارد دیگر آمده است.

    کلید واژگان: میلاد امام دوازدهم, ادله تاریخی, روشنفکری دینی, مورخان عامه
    Seyed Mahdi Karimi Shahidi, Mojtaba Soltani Ahmadi *

    The driving force of contemporary religious intellectuals only on the base of a claim that Imam al-Zaman (Aj) cannot be historically proven. This view is not only contradictory to his postmodernist tendencies, but also incompatible with the modern view of history. Research focusing on the knowledge of history and its branches is less visible in this regard. Although historical sources are not theological and religious works but are historical texts that should be examined in the space of this science, in this research, with a descriptive-analytical method and in a library form, focusing on the important and prominent works of sonnies historians, this issue will be investigated. From the 3rd century, great historians appeared and, in their works, considered the history of Islam in the form of a series of continuous events. From the second half of the same century and the period of minor occultation, the birth of the twelfth imam is gradually reported in historical works. In this research, the historical evidence of twenty-six historical works and related sciences has been collected. In this evidence, in addition to the birth, date, day and place of this event, the imam's longevity’s, minor and major occultation and the time of its occurrence, genealogy, titles, subrogation’s, the name of the mother and his Roman descent and other cases are mentioned.

    Keywords: Birth of the twelfth Imam, Historical Evidence, Religious intellectuals, Sunni's historians
  • سید مهدی کریمی شهیدی، مجتبی سلطانی احمدی*

    با توجه به اصالت مهدویت در باور شیعه و اهل سنت، این اندیشه از جایگاه مستحکمی در بین مسلمانان برخوردار است. برخی از علما و مورخین شهیر اهل سنت نیز به نقل روایی و تاریخی میلاد امام زمان؟عج؟ پرداخته اند. در این پژوهش، انکار میلاد امام دوازدهم شیعه توسط پیشران نسل دوم جریان روشنفکری دینی به روش تاریخ اجتماعی نوین و مطالعات حافظه جمعی تاریخی بررسی شده است. هدف این تحقیق با عنایت به دستاوردهای دو حوزه یاد شده، نگاهی نو به مهدویت و نقد اظهار نظر عجولانه پیشران نسل دوم جریان روشنفکری دینی در این رابطه است. در این میان با رد نگاه کارلایلی به تاریخ، تاکید بر رسالت تاریخ اجتماعی در بعد زیست جهان غیر مادی دنبال شده است. این حیطه دربردارنده آیین ها، باورها و آداب و رسوم ناظر به آنها، معتقدات و رفتارهای دینی مردم است. با توجه به این رویکرد، برکشیدن زوایای تاریک در تاریخ مورد تاکید است. از سوی دیگر گزاره های متواتر تاریخی که به نوعی حافظه جمعی تاریخی به شمار می آید، انکار اندیشه مهدویت و میلاد مهدی موعود؟عج؟ را به نقد می کشد.

    کلید واژگان: میلاد امام زمان, اصالت مهدویت, تاریخ اجتماعی نوین, حافظه جمعی تاریخی, روشنفکری دینی
    Seyyed Mehdi Karimi Shahidi, Mojtaba Soltani Ahmadi *

    Due to originality of Mahdism in the Shiite and Sunni beliefs, this idea has a strong position among Muslims. Some famous Sunni scholars and historians have also narrated the history of the birth of Imam Zaman(as). In this study, the denial of the birth of the twelfth Shiite Imam by the proponents of the second generation of religious intellectuals has been studied by the method of modern social history and historical collective memory studies. The aim of this research is to take a new look at Mahdism and criticize the hasty comments of the proponents of the second generation of religious intellectuals in this regard, considering the achievements of the two mentioned fields. By rejecting Carlyle's view of history, the emphasis has been on the mission of social history in the dimension of the immaterial biological world. This area includes the religions, beliefs and customs that govern them, the religious beliefs and behaviors of the people. According to this approach, drawing dark corners in history is emphasized. On the other hand, successive historical statements, which are considered as a kind of historical collective memory, criticize the denial of the idea of Mahdism and the birth of the Promised Mehdi(as).

    Keywords: Birth of Imam Zaman(as), Originality of Mahdism, Modern Social History, Collective Historical Memory, Religious intellectuals
  • عباسعلی منصوری

    رضا بابایی از دین‌پژوهان معاصر است که بیشترین التفات را به الهیات عملی دارد، به نحوی که می‌توان رویکرد الهیاتی او را الهیات عملی دانست. او دغدغه رنج و درد انسان را دارد و مسیر درست دین‌شناسی را حرکت از انسان و جامعه به سوی دین می‌داند و تصریح دارد که بقا و زوال ادیان در گرو حقانیت یا عدم حقانیت نیست، بلکه به توانایی ادیان در پاسخگویی به نیازهای خاص انسان برمی‌گردد. در آثار او جهت‌گیری‌های کلانی وجود دارد که می‌توان آنها را مولفه‌های الهیات عملی در دین‌پژوهی رضا بابایی نامید، که از آن جمله است: تاکید بر لزوم التفات الهیات به نیازهای انسان، دردمندی و غم درد و رنج انسان داشتن، التفات جدی به معرفت‌های برون‌متنی، اولویت دادن به قرایت عرفانی-اخلاقی از دین، و جزم‌گریزی و پرهیز از قرایت‌های انحصارگرایانه. در متن مقاله سعی شده است که شواهد دال بر وجود این مولفه‌ها در آثار او به تفصیل بررسی شود.

    کلید واژگان: الهیات عملی, رضا بابایی, دین و رنج انسان, دین و نیاز انسان, روشنفکری دینی
    Abbasali Mansouri

    Reza Babaei is one of the contemporary Iranian theologians who pays a lot of attention to practical theology so that his theological approach may be considered practical theology. Human suffering is his concern. He believes that the proper path of theology is to move from man and society to religion and asserts that the survival and decline of religions do not depend on their legitimacy or illegitimacy, but on their ability to meet specific human needs. There are major elements in his works that may be acknowledged as components of practical theology: emphasis on paying attention in theology to human needs, sympathy for the pain and sorrow of human suffering, focus on extra-textual knowledge, the priority of the mystical-moral readings of religion over dogmatic and exclusivist ones. In this article, the evidence for the existence of each of these components in his works has been explored.

    Keywords: Practical Theology, Reza Babaei, Religion, Human Suffering, Human Needs, Religious Intellectuals
  • علی فتحی*
    ذهنی گرایی در تفسیر، رویکردی است که دخالت عنصر سوبژکتیو یا دنیای ذهنی مفسر در شکل گیری معنا را اصیل می داند. این رویکرد، بر آن است که  هر متنی مستقل از خواننده آن، معنایی دارد.دیدگاه های برخی روشنفکران درباره تفسیر، متاثر از رویکرد ذهنی گرایی است.این دسته دیدگاها، با تقریرها و تبیین های مختلف و با چاشنی معرفت دینی، در آثار و اندیشه های روشنفکران اسلامی مانند مجتهد شبستری و سروش انعکاس یافته است.این نوشتار، با روش تحلیلی و با استناد به سخنان این دسته از روشنفکران، به این نتیجه رسیده کهرویکرد ذهنی گرایانه این روشنفکران در تفسیر متون دینی، به نسبی‏گرایی در معرفت دینی انجامیده است.نسبی‏گرایی،به صورت های مختلف،مانند تکثرگرایی و تعدد پذیری قرائت های دینی و تحول پذیری معرفت دینی و عصری انگاری آن ظهور یافته است.از پیامدهای نسبی گرایی در معرفت دینی،اعتباربخشی تفسیر به رای، نادیده گرفتن وجود معنای واقعی و قداست زدایی از  متون دینی به ویژه قرآن کریم است.بی گمان،با پذیرش نسبی انگاری و تکثر قرائت ها از متون دینی، دیگر نمی توان از فهم و تفسیر صحیح و معتبر در آن متون سخن گفت.
    کلید واژگان: ذهنی گرایی, نسبی گرایی معرفتی, تفسیر, روشنفکران دینی, مجتهد شبستری, سروش
    Ali Fathi *
    Subjectivism is an approach to interpretation that finds credible the involvement of the subjective element or the interpreter's mental world in meaning creation. According to this approach, every text has a meaning independent of its reader. Some intellectuals' views about interpretation are influenced by subjectivism, which has been reflected as various interpretations and explanations, seasoned with religious knowledge, in the works and ideas of Islamic intellectuals such as Mojtahed Shabestari and Soroush. With an analytic approach and based on the statements of these intellectuals, this paper has concluded that their subjectivism in interpreting religious texts has led to relativism in religious knowledge, which is represented in various ways such as pluralism, the multiplicity of religious readings, and the transformability and historicism of religious knowledge. The consequence of relativism in religious knowledge is giving credit to eisegesis, ignoring the existence of real meaning, and deconsecrating religious texts, especially the Holy Quran. By accepting relativism and multiple readings of religious texts, it is impossible to claim an accurate and valid understanding and interpretation of these texts.
    Keywords: Subjectivism, Epistemological Relativism, Interpretation, Religious Intellectuals, Mojtahed Shabestari, Soroush
  • حسنعلی نوروزی، حسین مقدس

    مسئله جامعیت قرآن یکی از مباحث مهم در باب شناخت قرآن محسوب می شود. اصل این مسیله از صدر اسلام مورد توجه دانشمندان بوده است و هریک از دانشمندان با نگاهی خاص، پاسخ‏هایی به این مساله داده اند. برخی با نگاه جامعیت در همه زمینه ها و برخی با نگاه حداقلی به آن پرداختند. به طور کلی دیدگاه ها در باب قلمرو دین و جامعیت قرآن را می‏توان به سه دیدگاه عمده تقسیم کرد؛ دیدگاه ‏حداقلی؛ دیدگاه اعتدالی و دیدگاه حداکثری. برخی از روشن فکران دینی با طرح شبهه پیرامون عدم جامعیت قرآن،قایل به دیدگاه حداقلی می باشند که براساس آن، قلمرو دین و قران درامور اخروی (خدا و معاد) محدود شده و انجام کارهای اصلاحی دنیایی مردم، دور از شان خداوند و نوعی تنزل دادن مقام پیامبران به نخبگان سیاسی و اجتماعی است. ادعاها و دلایل روشنفکران دینی با آنچه که در قرآن و متون دینی درمسایل مختلف زندگی بشر اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و غیره وجود دارد همخوانی ندارد و دلایل عقلی نیز برخلاف ایده آنها است. این مقاله با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی تحلیلی با هدف بررسی دیدگاه برخی روشن فکران دینی با تاکید براندیشه های مهندس بازرگان درباب جامعیت قرآن، با دلایل روشن در راستای رد شبهه مذکور، از همگرایی و همسویی و حضور آشکار قرآن با زندگی بشری در این دنیا سخن گفته و از دخالت قرآن و دین در امور هدایتی مردم و رویکرد اعتدالی دفاع کرده است.

    کلید واژگان: جامعیت قرآن, روشنفکران دینی, شبهه, مهندس بازرگان, مفسران قرآن
    Hasan Ali Noruzi, Hossein Moghaddas

    One of the important issues regarding the cognition of the Quran is the scope of its comprehensiveness. This issue has been the concern of scientists since the beginning of Islam, and some of them have occasionally addressed this issue under the title of human expectation from religion. In general, the viewpoints regarding the realm of religion and the comprehensiveness of the Qur'an can be divided into three main viewpoints; Minimum, moderate and maximum. Some enlightened religious thinkers, with the idea of minimal comprehensiveness, have expressed doubts about the scope of the prophet's mission and the Qur'an. They consider the realm of religion and the Qur'an to be the answer to religious issues only and limited to the affairs of the hereafter (God and the resurrection). They think even the worldly reformation of human life to be far from God's affair. And they consider the arrangement of people's lives by the prophets as a form of lowering the position of the prophets to the level of political and social elites. The claims and reasons of religious intellectuals do not agree with what is in the Qur'an and religious texts on various issues of human life, including political, economic, cultural, social, legal, etc., and their intellectual reasons are also against their ideas. This article uses a library method and a descriptive analytical approach with the aim of examining the views of some religious intellectuals with an emphasis on the thoughts of Mohandes Bazargan regarding the comprehensiveness of the Qur'an, with clear reasons in order to reject the aforementioned doubt, about the convergence, alignment and the clear presence of the Qur'an with human life in this world. It has also discussed the involvement of the Quran and religion in the guidance of people and defended the moderate approach. And by presenting various arguments from religious verses and traditions, it has come to the conclusion that religion and the Quran are not only the answers to religious issues and to regulate the relationship between human being and God, but rather, many of the worldly human affairs and issues, including government, law and politics, social justice, fighting against oppression and arrogance, and the rules of benefiting from the existence and natural system, etc., are in the domain of religion and the Qur'an.

    Keywords: Comprehensiveness of the Quran, Religious Intellectuals, Doubt about theLack of Comprehensiveness, Mohandes Bazargan
  • افراسیاب جمالی، محمدجواد هراتی*

    نسبت دین و سیاست، یکی از اصلی ترین ملاک ها و شاخص های تقسیم بندی و تحلیل جریانات فکری- سیاسی در طول تاریخ معاصر ایران بوده است. بر این اساس، هیچ جریان فکری و سیاسی قابل فهم و درک نخواهد بود مگر اینکه از درون مایه فکری آن در قبال نسبت دین و سیاست، رمزگشایی شود. از سوی دیگر علل و عوامل مختلفی در شکل گیری این جریان های فکری موثر بوده که طیف گسترده ای از عوامل را شامل می گردد. سیوال مقاله حاضر این است که چرا روشنفکران دینی در دوره قبل از انقلاب عمدتا به دنبال همگرایی دین و سیاست با برقراری حکومت دینی بودنده اند. نگارندگان بر این باورند که روشنفکران دینی در این دوره، نه به عنوان یک اعتقاد به دینی باوری، بلکه در فضای پارادایم روشنفکری آن زمان به پیوند میان دین و سیاست اعتقاد داشته اند و این امر را می باید از نگاه اعتقادی به دین تفکیک نمود.  در حقیقت عمده ترین علت این رویکرد روشنفکران قبل از انقلاب را می توان در بستر های فکری روشنفکری متاثر از فضای سیاسی و اجتماعی بیان نمود و نه اعتقاد عمیق این جریان فکری به دین دانست.

    کلید واژگان: روشنفکران دینی, دین و سیاست, انقلاب اسلامی
    Afrasiab Jamaly, Mohammad Javad Harati *

    The relationship between religion and politics has been one of the main criteria and indicators for the division and analysis of intellectual-political currents throughout the contemporary history of Iran. Accordingly, no intellectual and political current will be comprehensible unless it is deciphered from its intellectual context in relation to the relationship between religion and politics. On the other hand, various causes and factors have been effective in the formation of these currents of thought, which include a wide range of factors. The question of the present article is why religious intellectuals in the pre-revolutionary period mainly sought the convergence of religion and politics with the establishment of religious rule. The authors believe that religious intellectuals in this period, not as a belief in religiosity, but in the atmosphere of the intellectual paradigm of that time believed in the link between religion and politics, and this should be distinguished from a belief in religion. In fact, the main reason for this approach of pre-revolutionary intellectuals can be expressed in the intellectual contexts influenced by the political and social environment, and not the deep belief of this current of thought in religion.

    Keywords: Religious intellectuals, religion, politics, the Islamic revolution
  • مجید نوروزی، سید اسدالله اطهریمریان

    روشنفکران متاخر ایران اندیشه های خود را بر اساس دو عنصر بنیادین یعنی حکومت دینی در ایران و عصر جهانی شدن ارایه می کنند. در واقع روشنفکران همچون سیدجوادطباطبایی نگرش خود به موضوعاتی همچون دولت، اقتدار، سنت، تجدد، سکولاریسم و دموکراسی را بر دو مولفه صورت بندی می کنند. بنابراین بررسی و نقد آرای این متفکران همچون طباطبایی باید با توجه به منظومه معرفتی هزاره سوم ایرانیان باشد. طباطبایی براساس مبانی معرفتی خود همچون ایرانشهری، سنت و غرب هگلی تلاش می کند که به چالش ها و موضوعات کنونی ایرانیان پاسخ دهد. این پژوهش به بررسی مبانی فکری طباطبایی و انتقادات بر این مبانی می پردازد. در این چارچوب مبانی غرب هگلی، ایرانشهری، روش شناسی و مفاهیم طباطبایی مورد نقد قرار گرفته اند. چنانکه می توان به موضوعاتی از قبیل وجود ابهام در مفاهیم بنیادین طباطبایی همچون ایران و تجدد ایرانی، نقد به نگرش هگلی به تاریخ ایران و  بی توجهی به دموکراسی اشاره کرد.

    کلید واژگان: طباطبایی, ایرانشهری, ایران, روشنفکران دینی, سنت

    Late Iranian intellectuals present their ideas based on two fundamental elements, namely religious rule in Iran and the age of globalization. In fact, intellectuals such as Seyyed Javad Tabatabai highlight issues such as government, authority, tradition, modernity, secularism, and democracy on two components. Therefore, the study of his views should be done according to his epistemological approach. Based on his epistemological principles such as Iranshahri, Sunnah, and the Hegelian West, Tabatabai tries to respond to the current challenges and issues of Iranians. This study examines Tabatabai's intellectual foundations and criticisms of these foundations. In this context, the principles of Hegelian West, Iranshahri, his methodology, and concepts have been criticized. We have criticized his ambiguity in the basic concepts such as Iran and modernity in Iran, his Hegelian view of Iranian history, and his disregard for democracy.

    Keywords: Tabatabai, Iranshahri, Iran, Religious Intellectuals, tradition
  • جواد خزعلی، جلال درخشه*

     شناخت صحیح و جامع از اندیشه و بینش جریان های فکری و سیاسی موجود در جامعه و واکاوی مبانی فکری آنان، از پیش نیازهای اساسی شناخت جامعه و همچنین از کارکردهای ویژه جامعه شناسی سیاسی یک نظام سیاسی می باشدکه بدون شناخت ماهیت جریان های فکری -سیاسی موجود در آن جامعه ممکن نمی باشد . در اواخر دهه شصت و به ویژه دهه هفتاد شمسی در ایران جریان های روشن فکری شکل گرفت که که بدون تردید پهنه فکری ایران را تحت تاثیر خود قرار داد. یکی از این جریان های فکری که به تدریج از اوایل دهه هفتاد هجری شمسی شکل و سپس گسترش یافت، حلقه کیان بود . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تحلیلی است که از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف تحقیق بررسی تحلیلی مولفه های اندیشه سیاسی حلقه کیان می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اعضای حلقه کیان که خود را روشنفکر دینی می دانند وظیفه ابتدایی خود را نقد ساختارهای اجتماعی - اندیشه ای سنتی دانسته و با تکیه بر عقل خود بنیاد و ارزش های مدرن، کوشیدند جامعه ای منطبق با این ارزش ها ایجاد کنند در حوزه ی سیاسی، اعضای حلقه ی کیان اساس اندیشه ی سیاسی خود را بر این پایه استوار کرده اند که در حکومت نباید امتیاز و حق ویژه ای برای دین قایل شد.

    کلید واژگان: ایران, حلقه کیان, اندیشه سیاسی, روشنفکری دینی, سکولاریزم
    Javad Khazali, Jalal Dorakhshah *

    Correct and comprehensive knowledge of the thought and vision of the intellectual and political currents in the society and analysis of their intellectual foundations are one of the basic prerequisites for understanding the society and also one of the special functions of political sociology in a political system that are not possible without understanding the issues of intellectual- political currents in that society. In the late 1360s and especially in the 1370s, the enlightenment currents formed in Iran that undoubtedly affected Iran's intellectual sphere. One of the intellectual currents that gradually formed and then expended from the early 1370s was the Kian Circle. In this study, the method of research is descriptive and analytical. Data were collected by library method. The purpose of the research is to analyze the components of political thought of Kian Circle. The findings of research suggest that members of the Kian Circle, Who consider themselves as religious intellectuals, see their primary duty as the critique of traditional socio- intellectual structures, and have relied on their own reason and modern values to create a society that conforms to these values. In the political spheres, the members of the Kian Circle have based their political ideas on the premise that the government should not give special privileged and rights to the religion.

    Keywords: Iran, kians school, Political Thought, Religious intellectuals, secularism
  • علی محمد حاضری*، سمیرا محمدی

    این پژوهش به بررسی تطبیقی دو گفتمان روشنفکری  دینی دهه 40 و گفتمان انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. نگارنده در این جستار، ابتدا با بهره گیری از بستر معرفت شناختی نظریه لاکلا و موفه، به ارایه مفصل بندی این گفتمان ها بر اساس دال مرکزی آنها اقدام نموده است. شریعتی با دیدی جامعه شناختی توانست با ارایه سیمایی سیاسی از اسلام با محوریت "اسلام انقلابی- اجتماعی"  پیشقراول انقلاب اسلامی شود. در تدوام این گفتمان، گفتمان انقلاب اسلامی  نیز با رویکردی فقهی و با محوریت "اسلام ناب" به عنوان دال محوری در قاموس و شاکله معرفتی تمام جریان های سیاسی بعد از انقلاب اسلامی با همان مولفه های گفتمانی به شکلی جدیدتر و اندکی متفاوت تر توانست باز تولید و تیوریزه شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، هر دو گفتمان با اعتقاد به امتزاج دین و سیاست با رویکردی نسبتا دموکراتیک و با توسل به سازواره "امت و امامت" توانستند حکومت مطلوب خویش را پایه ریزی نمایند که در تقابل با نظام های توتالیتاریستی، دین سنتی و روحانیون حامی آن، به حاشیه رانی گفتمان غالب و حاکم عصر یعنی "گفتمان پهلویسم" منجر شد. هر دو گفتمان مذکور با محدودیت قلمرو اختیارات رهبری هر چند با وجود نقطه افتراق هایی در شکل و محتوا، توانستند با تاکید بر مدخلیت دال مردم و نقش تاثیر گذار آنها در انتخاب حاکم جامعه آرمانیشان در برابر ایده"حکومت اسلامی" که به نقش مردم در مشروعیت بخشی به حکومت باور ندارند، قرار گیرند.

    کلید واژگان: گفتمان, روشنفکری دینی, گفتمان انقلاب اسلامی, اسلام سیاسی, دوگانه جمهوری اسلامی در برابر حکومت اسلامی
    Ali Mohammad Hazeri*, Samira Mohammadi

    This research is a comparative study of the two discourses of the religious intellectual of the 40s and the discourse of the Islamic Revolution. In this essay, the author first used the epistemological framework of Lacla and Mouffechr('39')s theory and its methodological strategy to articulate these discourses based on their central slab. Shariati, with a sociological point of view, was able to present a political image of Islam centered on "revolutionary-social Islam", and the forerunner of the Islamic Revolution. In the continuation of this discourse, the discourse of the Islamic Revolution, also with a jurisprudential approach, with the focus of "pure Islam" as the central axis in the epicenter of the epistemological and thematic, of all political movements after the Islamic Revolution, with the same discursive components, was able to reproduce in a newer and more different form of production and theorize. Findings of the research indicate that both discourses, based on the belief in the combination of religion and politics with a relatively democratic approach and through the use of the "nations and pontificate" system, were able to establish their ideal state which, in contrast to totalitarian systems, religion the traditional and supportive clerics led to the marginalization of the dominant discourse and ruling of the era, the "Pahlavi’s discourse”. Both of these discourses, with the limitations of the powers of the leadership, however, despite the differences in the form and content, were able to emphasize the role of the people and their influence on the choice.

    Keywords: Discourse, Religious Intellectuals, Islamic Revolution Discourse, Political Islam, Dualism of the Islamic Republic against Government
  • محمودرضا اسفندیار *، فائزه رحمان

    مهم ترین جریان های فکری اسلامی در اندونزی، جریان اسلام سنتی، اصلاح طلبی دینی و جریان روشنفکری یا الهیات لیبرال است. جریان اسلام سنتی میراث دار فرهنگ اسلامی، جریان اصلاح طلبی دینی تحت تاثیر مراکز اسلامی در خاورمیانه مانند مکه، مدینه و قاهره و جریان روشنفکری دینی یا الهیات لیبرال تحت تاثیر اندیشمندان نواندیش مسلمان مانند فضل الرحمان است. پرسش اصلی پژوهش حاضر بررسی جریانهای فکری اسلامگرایی در جهان مالایی خصوصا در مجمع الجزایر اندونزی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع اصلی، ضمن بررسی مهم ترین ویژگی جریانهای اسلام سنتی، اصلاح طلبی و روشنفکری دینی در جهان مالایی خصوصا در مجمع الجزایر اندونزی، نشان داده است که جریان اصلاح طلبی دینی پیش از دوران مدرن، چگونه شکل گرفت و جریان سنتی چه واکنشی در برابر آن داشت. در نهایت دورنمایی از وضع این سه جریان در اندونزی ارائه شده است.

    کلید واژگان: اسلام سنتی, اصلاح طلبی دینی, الهیات لیبرال, روشنفکری دینی, اندونزی
    Mahmoodreza Esfandiar, Faezeh Rahman

    The most important Islamic intellectual movements in Indonesia are called: Traditional Islam, Religious Reform, and the Intellectualism or Liberal Theology. The Traditional Islam trend is a kind of heritage from Islamic culture; Religious Reformism trend is affected by the major Islamic centers in the Middle East such as Mecca, Medina and Cairo; the Religious Intellectualism or Liberal Theology is influenced by modern Muslim scholars such as Fazl-ur- Rahman. The main quest of this research is to study the intellectual currents of Islamism in the Malaya world, especially in the Indonesian archipelago. Using main sources and adopting descriptive-analytical approach, this study presents the process of the reformist trend at pre-modernism time and the reaction of the Traditional current against it. A perspective of these three currents in Indonesia is also presented in the end.

    Keywords: Traditional Islam, Religious Reformation, Liberal theology, Religious Intellectuals, Indonesia
  • مقصود رنجبر*
    نویسنده در این مقاله به نقد کتاب تجدد ناتمام روشن فکران ایران تالیف غلامرضا گودرزی می پردازد. این کتاب در سال 1387 در چهار فصل منتشر شده است. هدف نویسنده از تالیف این کتاب ارائه سیری تاریخی از «نقش روشن فکران ایران در تجدد ناتمام» ایران است. از مهم ترین نقدهای وارد بر این اثر می توان به نداشتن چهارچوب نظری برای پژوهش، ارائه دیدگاه های مختلف بدون نقد و بررسی آن ها، وارد کردن ایرادهای ناروا و غیرمستند به روشن فکران، تکراری بودن بسیاری از مطالب کتاب، استفاده از مفاهیم بدون تبیین روشن گرانه آن ها، و نبود نوآوری در کتاب اشاره کرد.
    کلید واژگان: روشن فکری, روشن فکران ایران, تجدد ناتمام, نقد, تجدد در ایران
    Maghsood Ranjbar*
    This paper reviews and criticizes the “Incomplete Modernity of Iranian Intellectuals”, written by Gholamreza Goodarzi (2008). The book includes four chapters and the author intends to offer a historical trend of the role of Iranian intellectuals in the incomplete modernity in Iran. The most criticism consists of: the lack of theoretical framework for the research, offering the variant approaches without reviewing and criticizing them, criticizing with no grounds and documents, saying again the repeated claims, using the concepts without understandable explaining, and the lack of innovation.
    Keywords: Intellectual Movement, Iranian Intellectuals, Religious Intellectuals, Modernity in
  • صادق زیباکلام*، مختار مظفرپور
    پس از انقلاب اسلامی در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی در ایران مباحث فراوانی صورت گرفته است. در این پژوهش زمینه هایی که موجب مطرح شدن چنین بحثی در میان اندیشمندان، دانشگاهیان و به طور کلی در سطح جامعه ما شده، بررسی شده است. ریشه های این موضوع به تحولی فکری باز می گردد که به تدریج از اواخر دهه 1320 شمسی در نگرش و بینش دینی اقشار تحصیل کرده و روشنفکر جامعه از یک سو و برخی روحانیان نواندیش از سویی دیگر پدید آمد. زمینه دیگر، به اوایل انقلاب اسلامی باز می گردد که وجود پاره ای ناسازگاری ها میان برخی دانشگاهیان با حکومت اسلامی، چه در قالب فعالیت های گروه های سیاسی دانشجویی مخالف انقلاب مانند گروه های چپ و چه در قالب دیدگاه های عده ای از استادان، به ضرورت اسلامی کردن علوم انسانی و همراه ساختن آن با انقلاب افزود،. سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی تلاش هایی برای عملی کردن این تفکر در قالب انقلاب فرهنگی صورت گرفت.
    کلید واژگان: اسلامی سازی, دانشگاه, روشنفکران مذهبی, روحانیان نواندیش علوم انسانی, علوم انسانی اسلامی, گروه های چپ
    Sadegh Zibakalam *, Mokhtar Mozaffarpour
    After the Islamic Revolution, many discussions have taken about Islamization of human sciences in Iran. In this research, we have study context of raised a debate among intellectuals, academics and generally in our society. The roots of this gradual evolution come back to attitudes and insights of educated people, intellectuals and some intellectual Clergymen from late 1320s. Other root goes back to early of Islamic Revolution there are some inconsistencies between activities of opposed student groups such as leftist groups and some views of academics led to islamization of human sciences and coupled with Revolution. Finally, After Islamic Revolution, took place efforts to implement the idea in the form of Cultural Revolution.
    Keywords: Humanities, Islamization, Islamic Humanities, University, Religious Intellectuals, Leftist Groups
  • Dr. M. Ghaffari, M. Porfard
    In this paper the authors has tried to investigate the concept of intellectual view or intellectuality and explain its various categories. Then, four kind of definition has referred: normative-ethical, universal-general, reflectivecultural, and local-aboriginal. The authors have chosen third definition. Main question is so: which elements have more impact on characteristics of different formulations of intellectuality? Authors have regarded Modernity as a more influential element. Then, regarding political, social, economic and cultural situations of intellectual trends, and based on criteria like confrontation with West and Modernity, paradigms of thought, religious approaches, relationship with government and politics, social classes, theoretical orientations and practices, and also typology of intellectuals, authors try to criticize its varies forms.
    Keywords: intellectuality, religious intellectuals, formulation, Modernity, paradigms, social classes, typology
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال