به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "یعقوبی" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «یعقوبی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی علیجانی، محبوبه شرفی*

    با توجه روزافزون مسلمانان به علم جغرافیا در قرن سوم هجری، تالیف آثار در این زمینه افزایش یافت؛ از آن جمله، کتاب «مختصر البلدان» ابن واضح یعقوبی، مورخ و جغرافی دان شیعی ایرانی است. وی علاوه بر تاریخ نگاری عمومی از پیشگامان جغرافی نگاری نیز به شمار می رود. در این پژوهش، تلاش می شود با روش تاریخی و رویکرد توصیفی - تحلیلی و نیز تعیین معیارهایی نظیر گونه شناسی، شیوه و ویژگی های جغرافی نگاری به واکاوی جغرافی نگاری یعقوبی در این کتاب پرداخته شود. بر اساس یافته ها، وی پیرو مکتب عراقی بوده و کتابش ازنظر گونه شناسی به علت تمرکز بر «خراج و نژاد» به جغرافیای اقتصادی و انسانی نزدیک تر است؛ ضمن آنکه از شیوه جغرافی نگاری ایرانی با رعایت مقتضیات مکتب عراقی پیروی کرده است. ویژگی های جغرافی نگاری یعقوبی نیز شامل نیاوردن نقشه، خردگرایی، دوری از عجایب نگاری و دخالت ندادن نگرش مذهبی اش (تشیع امامی) در جغرافی نگاری است. ازنظر منابع اطلاعاتی نیز وی بر مشاهدات و مسموعات خود متکی بوده و جزو پیشگامان این عرصه است.

    کلید واژگان: یعقوبی, مختصرالبلدان, جغرافی نگاری
    Mehdi Alijani, Mahboubeh Sharafi*

    Due to the increasing attention of Muslims to the science of geography in the third century (AH), the writing of works in this field increased; Among them is the book "Mokhtasar Al-Boldan" by Ibn Wazih Ya'qubi, an Iranian Shiite historian and geographer. In addition to general historiography, he is one of the pioneers of geography writing. In this research, an attempt is made to analyze the Ya'qubi geography writing in this book using a historical method and a descriptive-analytical approach. Some determining criteria such as typology, method and characteristics of geography are also examined. According to the findings, he is a follower of the Iraqi school, and his book is typologically closer to economic and human geography due to its focus on "tribute and race". At the same time, it has followed the Iranian geographical style by observing the requirements of the Iraqi school. Characteristics of Ya'qubi geography writing also include not bringing maps, rationalism, avoiding miracles and not interfering with his religious attitude (Imami Shiism) in geography. In terms of information sources, he relies on his observations and hearings and is one of the pioneers in this field.

    Keywords: Ya'qubi, Mokhtasar Al-Boldan, Geography Writing
  • فاطمه سادات میررضی*، رسول جعفریان

    گزارش مورخان از رویدادهای گذشته خود به طور هم زمان تحت تاثیر گذشته آن رویدادها و آینده آنها قرار دارد. گذشته تاریخی و یا گذشته گذشته به رویدادهای پیش از دوره معاصر مورخ گفته می شود. در مقابل آینده تاریخی شامل آینده عاملان و کنشگران تاریخی و همچنین شامل آینده خود مورخ می شود. اصطلاح آینده گذشته که توسط کوزلک ابداع شد، بر این حقیقت تاکید داشت که آینده قبل از زمان آستانه ای که مقارن با عصر روشنگری بود و بعد از آن به طور متفاوتی دیده می شود. کوزلک به این عدم تقارن بر اساس زمان آستانه ای و تبعات آن برای نوشتن تاریخ توجه زیادی کرد. اصطلاح گذشته گذشته نیز از خلال نظریات کوزلک در مورد گذشته اتخاذ شد. کوزلک این مفاهیم را برای تشریح مفهوم پایه ای زمان تاریخی استفاده کرد. بخش اول این مقاله به مفهوم زمان تاریخی می پردازد، در کنار دو دسته بندی فضای تجربه و افق انتظار که از ملزومات زمان تاریخی هستند. بخش دوم این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم لایه های زمانی مستتر در هر رویداد، مفهوم آینده گذشته و گذشته گذشته را بیشتر تشریح می کند. بخش سوم این مقاله از کتاب تاریخ یعقوبی به عنوان مطالعه موردی برای بررسی مفهوم گذشته گذشته و تاثیر آن در نگارش رویدادهای تاریخی صحبت می کند و در آخر نیز مفهوم آینده گذشته در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد

    کلید واژگان: تاریخنگاری اسلامی, یعقوبی, زمان, آینده گذشته, گذشته گذشته
    Fatemeh Sadat Mirrazi *, Rasool Jafarian

    Historians’ accounts of their past events are simultaneously influenced by the past of those events and their future. The historical past or the “pasts past” refers to pre-contemporary events of the historian. In contrast, the historical future includes the future of historical agents and actors, as well as the future of the historian. Accordingly, the main question of this article is how Yaʿḳūbī, as a case study, was influenced by past and future events in his narrative. The term “futures past,” coined by Koselleck, was used to emphasize the fact that the future was seen differently before the Sattelzeit, which coincided with the Age of Enlightenment. Koselleck paid close attention to this asymmetry, based on the Sattelzeit time and its consequences for writing history. The term “pasts past” was also adopted from Koselleck’s views on the past. Koselleck used these terms to describe the basic concept of “historical time.” Therefore, the first part of this article deals with the concept of historical time”, along with the two categories, called “the space of experience” and “the horizon of expectation,” which are essential for understanding historical time. The second part of this article discusses these concepts and terms in Tarikh-e-Yaghubi

    Keywords: Islamic Historiography, Yaʿḳūbī, time, future past, past past
  • عبدالرفیع رحیمی*، اشکان غلامی

    قرآن ماهیت و رسالت هدایتگری دارد؛ اما در باب تاریخ، با نگاهی خاص، طرحی جامع عرضه کرده است که از فلسفه تاریخ و غایت نگرش تاریخی تا مولفه ها و قواعد صوری علم تاریخ را شامل می شود. طرح و چارچوب تاریخی بازنمایی شده در قرآن، از جوانب مختلف بر جهان بینی و روش تاریخ نگاری مورخان مسلمان اثر گذاشته است. برای بازشناسی چنین طرحی، مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی، در پی بررسی تاثیر روش تاریخی قرآن و چگونگی اثرگذاری آن بر دو اثر قدیمی متون تاریخی اسلام، یعنی اخبارالطوال ابوحنیفه دینوری و تاریخ یعقوبی، است. از نتیجه پژوهش برمی آید که در چند مبحث، یعقوبی در مقایسه با ابوحنیفه از اسلوب قرآنی، بیشتر اثر پذیرفته است. این مباحث عبات اند از: استفاده از ساختار و بهره مندی از اصطلاحات قرآنی در اشاره به تاریخ و فواید و اهداف تاریخ گرایی؛ علت های انحطاط تمدن ها؛ توجه به تأثیر فرد و جامعه در فرایند حوادث. با وجود این، باید در نظر گرفت در بخش مربوط به ابزارهای ضروری در تاریخ پژوهی، همچون مشاهده آثار برجای مانده و البته شکل و بیان وقایع تاریخی، مانند قاعده تاریخ در تاریخ و تمهید مقدمات، ابوحنیفه در مقایسه با یعقوبی از قرآن تاثیر بیشتری پذیرفته است.

    کلید واژگان: روش شناسی تاریخی قرآن, ابوحنیفه دینوری, اخبارالطوال, یعقوبی, تاریخ یعقوبی
    Abdolrafia Rahimi *, Ashkan Gholami
    Introduction

    Despite its guiding nature and mission, the Holy Qur'an has presented a comprehensive plan for history with a special perspective, which includes the philosophy of history and the ultimate historical approach to the formal components and rules of the science of history. The historical framework represented in the Holy Qur'an has influenced the worldview and historiography of Muslim historians in various ways. To recognize such a plan, the author of the present study used a descriptive-analytical method to examine the effect of the historical method of the Qur'an and how this method affected the two works of the oldest historical texts of Islam. The first text was Akhbar al-Tawwal of Abu Hanifa Dinawari and the second one was Tarikh-e Yaqubi (the history of Yaqubi). The results of the study showed that in some areas, Yaqubi has been more influenced by the Qur'anic style than Abu Hanifa. These topics included the use of the structure and Qur'anic terms about the history and the benefits and purposes of historicism, causes of the decline of civilizations, and attention to the impact of the individual and society in the process of events. However, it should be noted that in the section on essential tools in historiography, such as observing the remaining works and, of course, the form and expression of historical events, such as the rule of history in history and the preparation of preliminaries, Abu Hanifa was more influenced by the Qur'an than Yaqubi.  

    Material & Methods

    The present study was based on the descriptive-analytical method based on library resources.

      Discussion of Results & Conclusions

    As a world-renowned school, the religion of Islam, in various aspects of human life, has presented a clear plan and program, each of which alone can be the subject of research. In the meantime, the main aim of the present study was to examine the Qur'an's view of history and the issues surrounding it. Despite its guiding nature and mission, the Qur'an has presented a comprehensive plan for history with a special perspective, which includes the philosophy of history and the ultimate historical approach to the formal components and rules of the science of history. The historical design and framework represented in the Qur'an have influenced the worldview and historiography of Muslim historians from various aspects. To recognize such a plan, the present article, in a descriptive-analytical way, sought to examine the impact of the historical method of the Qur'an and how it affected the two works of the oldest historical texts of Islam (i.e. Akhbar al-Tawwal of Abu Hanifa Dinawari and Tarikh-e Yaqubi). An attempt was made to compare the historical influence of the historical methodology of the Qur'an between the two ancient historical monuments of the Islamic world. The main concern that led to the selection of the research topic was divided into two areas: 1) identifying the quality of the historiographical method from the Quran's point of view, and 2) discovering examples of this project in reports and historiography of Dinawari and Yaqoubi and comparing them. Regarding the background of the research, it should be noted that no specific and independent research has been found that specifically examines the reports of Akhbar al-Tawwal or the history of Yaqubi from this perspective. Of course, there are articles about these ancient historical monuments, but the goals and methods of their authors are completely different from the main framework of the present study. The present article has been conducted in a descriptive-analytical way. In the Holy Quran, special terms related to history have been used, which can also be seen in the reports of Dinawari’s Akhbar al-Tawwal: One of the terms that the Quran uses in discussing history is stories as well as Naba. By carefully reading the reports of Abu Hanifa Dinawari in the book Akhbar al-Tawwal and the history of Yaqubi, it can be seen that both have used exactly the Qur'anic terms in discussing history. Of course, Yaqubi used these two terms more than Iwanaifah. Additionally, the main purpose of quoting historical news in the Qur'an was to make people think, intending to learn a lesson, as it has been mentioned many times in the Qur'an. Of course, this issue can also be seen in the book of Akhbar al-Tawwal of Abu Hanifa Dinawari, although Yaqubi has been much more influenced by this issue than Abu Hanifa. Exploration tools in history: One of the tools for paying attention to history is listening. The discussion of hearing the past news in Abu Hanifa's Akhbar al-Tawwal was abundant, however, in this section, too, Yaqoubi has mentioned this in more cases, albeit in the section on the history of Islam. Another tool for exploring history is to take a closer look at the remnants of past civilizations. In Akhbar al-Tawwal, some cases showed Abu Hanifa's attention to the remnants of the past, but in the history of Ya'qubi, no evidence of this has been observed. Forms and forms of expression of historical events in the Quran: One of the characteristics of the type of expression of historical events in the Quran is paying attention to the prominent moral characteristics of the characters. In some of his reports, Dinawari has paid special attention to the moral character of historical figures, but Yaqoubi has referred far more to the moral character of historical figures than to Abu Hanifa. Another characteristic of the historical stories of the Qur'an is that sometimes a story begins, but in the middle of the verses, another story is told and then the continuation of the previous story is followed. This feature is well-visible in the historiography of Abu Hanifa Dinawari, in other words, one of the methods of Abu Hanifa in quoting historical reports is this text. Yaghoubi, however, had not such a method in his historiography. Sometimes the Qur'an begins telling a historical story. This kind of introduction can also be seen in Akhbar al-Tawwal. This method was not observed in Tarikh-e Yaqubi. Causes of the degeneration of civilizations: One of the key factors in the weakness and collapse of civilizations, dynasties, and families is oppression. In this regard, Yaqubi has been far more influenced by the Qur'an than Abu Hanifa. Influenced by the Qur'an, Dinawari pointed to the issue of violence and its role in the downfall of civilizations far more so than Yaqoubi. Also, another reason for the decline of civilizations from the Quran's point of view is the moral corruption of the rulers. Yaqubi has been more influenced by the Qur'an than Abu Hanifa and has repeatedly referred to the moral corruption of historical figures.

    Keywords: Historical Methodology of the Qur'an, Abu Hanifa Dinawari, Akhbar al-Tawwal, Yaqubi, Yaqubi's History
  • سعید موسوی سیانی، حمید حاجیان پور
    فراوانی خوانش ها از مسئله جانشینی پیامبر(ص) و باز تولید این تکثر در کشمکش های گفتمانی جریان های کلامی مسلمانان تاکنون، زمینه ساز طرح"تبیین کثرت خوانش های تاریخی از مسئله جانشینی پیامبر(ص)" شده است. امری که بر اساس پیش فرض مقاله، برآیندی از مسلم فرض نمودن تصور بازساخت گرایانه از منطق تفکر تاریخی است. در دیدگاه نویسنده، تز واساختی تاریخ به سبب تاکید بر نقش فعال مورخ در چگونگی پرداختن به روایت های تاریخی و انکار ماهیت ارجاعی منطق تفکر تاریخی، تبیین بسنده ای از فراوانی خوانش های تاریخی ارائه می نماید. روش نویسنده در اثبات این مدعا، روایت شناسی روایت های طبری، یعقوبی و شیخ مفید است. روشی که ما را به تبیین چگونگی و چرایی تنوع طرح اندازی های روایی سخنان پیامبر(ص) پیرامون رهبری پس از خود در حجه الوداع راهنمایی خواهد کرد. یافته ما از مقایسه روایت شناختی روایت های طبری، یعقوبی و شیخ مفید آن است که تفاوت چگونگی پرداختن آنها به گفتار و رفتار پیامبر(ص)در حجه الوداع برآیند پیش پنداشت های نویسندگان و جایگاه متمایزی است که در مناسبات اجتماعی برعهده داشته اند.
    کلید واژگان: جانشینی پیامبر(ص), بازساخت گرایی, واساخت گرایی, طبری, یعقوبی, شیخ مفید
    Saeed Moosavi Siany, Hamid Hajipour
    The Plurality of readings of the succession of Prophet Mohammad (PBUH) and the redevelopment of this plurality in the disputes over the theological trends of Muslims have provided the ground for the plan of clarifying the plurality of historical readings of this matter and it is the consequence of the evident consideration of reconstructive beliefs of the logic of historical thinking based on the presumption of the article. In view of the author, the history deconstruction theory presents a sufficient clarification from the plurality of historical readings due to putting emphasis on the active role of historians related to the way of investigating the historical narrations and denying the referential identity of the logic of historical thinking. The method of the author in verifying this claim is the study of narrations by Tabari, Yaqubi and Sheikh e- Mofid, so that it will be a guide towards the clarification of the why and how of variation in the Prophet Mohammad’s proposals about the leadership after his majesty in Hajjatolveda. The finding from the comparison of narrations by Tabari, Yaqubi and Sheikh e- Mofid illustrates that the difference in the way of considering the act and speech of Prophet Mohammad (PBUH) in Hajjatolveda is the result of presumption of the authors and their distinguished positions in social relations
    Keywords: succession of the Prophet Mohammad (PBUH), reconstruction, deconstruction, Tabari, Yaqubi, Sheikh e- Mofid
  • دکترمحمدنبی سلیم*، سید عباس وزیری
    پیامبر اسلام (ص) در واپسین سفر خود به مکه و دریکی از مهم ترین اجتماعات مسلمانان، مکلف شد تا تداوم بعثت و کمال دین و اتمام نعمت را با انتصاب جانشین خویش به فرجام رساند؛ اما مدتی نگذشت که وصیت نبی مکرم اسلام در هیاهوی سقیفه به فراموشی سپرده شد و سیر حوادث، فرجام ناخوشایندی را برای غدیر رقم زد.رخدادهای سرنوشت ساز این دوران یعنی ازاجتماع غدیرخم تا برگزاری جلسه سقیفه بنی ساعده، در زمینه شناخت روند تحولات سیاسی و مذهبی تاریخ صدر اسلام، آن چنان از اهمیت برخوردار است که توجه همه جانب های را به تحلیل موشکافانه وقایع سه ماهه آخر حیات پیامبر اسلام می طلبد.
    این مقاله قصد دارد تا با نگاهی به دو روایت از حوادث این ایام، یعنی روایات مندرج در کتاب های تاریخ یعقوبی و تاریخ طبری، به عنوان دو منبع اصلی برای شناخت رویدادهای تاریخی اسلام، به واکاوی تحولات و سیر تغییرات پدید آمده در فاصله وقایع غدیر تا سقیفه بپردازد. این رویکرد که مساله مهم جانشینی و خلافت را مدنظر قرار داده، می کوشد تا ثابت کند که نقشه راه طراحان برتری طلبی قریش و محدودیت زمانی برای تثبیت سفارش پیامبر در غدیر بود که باعث شد ثمره توصیه رسول خدا برای جانشین شایسته خویش، درجریان اجتماع سران قریش به بار ننشیند.
    کلید واژگان: جانشینی پیامبر (ص), یعقوبی, طبری, غدیر, سقیفه
    Mohammad Nabi Salim*, Seyed Abbas Vaziri
    In his last trip to Mecca and his participation in one of the most important Muslims’ communities (Haj), prophet Muhammad (p.b.u.h.) was to complement his mission by appointing his successor for the sake of the religion perfection as well as the completion of God’s blessings. But soon, because of the tumult in Saqifa, the prophet’s testament was forgotten and the course of events marked an unhappy ending for the Ghadir. Destined events of this period, from the gathering in Ghadir to a meeting in Saqifah, have dramatically affected the early history of Islam. So, it is of crucial importance to scrutinize the matter and develop a subtle analysis of the events in the last three months of the prophet’s lifespan in order to have a better understanding of the political and religious movements in process at that time. This article aims at looking at the matter by drawing on important sources, namely the narratives contained in two historians’ books: Yaqobi’s and Tabari’s. It is also intended to analyze the developments and changes arising from the events from Ghadir to Saqifah. Finally, intending to analyze the issue in terms of succession, this study takes the approach and tries to prove that it was the Qoraish overambitious leaders’ plot at Saqifah council, as well as time limitation, that led to the unfruitful realization of the prophet recommendations in relation to the appointment of a praiseworthy successor.
    Keywords: Succession of the prophet of Islam, Yaqobi, Tabari, Ghadir, Saqifah
  • علی سالاری شادی، محمد خرم کشاورز
    خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانه سه خلیفه پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن ها در به قدرت رساندن متوکل بی تاثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد. در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تایید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
    کلید واژگان: خلافت عباسی, متوکل, منتصر, علویان, یعقوبی, طبری
    Ali Salarishadi, Mohammad Khorramkeshavarz
    Religious policy of the Abbasid caliph Motavakkell during his reign, as an Abbasid caliph, had his own authority. Abbasid era put an end to Motazele. Nevertheless, Motazele movement was strengthened due to fanatic support of previous caliphs. Mo‘tavakkel due to his intelligence avoided the challenge in the way of previous caliphs, however Turks became more powerful and their increasing power posed achallenge. They actually gained power during the period of Mo‘tasam government. Turks themselves played an important role in Motasam’s saccession to the throne. However Motavakke managed to control their power and lost his life doing so. In an atmosphere like this, his murderers to justify his assassination, started publicizing against him and called Motavakkel Nasebi. Nevertheless, his behaviuor with Alavis was not so bitter and harsh to prove the idea of him being Nasebi. The writer, while surveying different aspects of Motavakkel’s behaviuor and his religious policy, tries to present a better and real picture of Motavakkel.
    Keywords: Abbasid Caliphate, Motavakkel, Montaser, Alavids, Yaghoobi, Tabari
  • حسین عزیزی
    احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن واضح یعقوبی اصفهانی مصری (م284ق) از بزرگ ترین و پیشگام ترین دانشمندان «موالی» است. او را می توان معلم و پدر جغرافیای اسلامی و تاریخ نگاری جهانی با ویژگی های عقل گرایانه دانست. گرایش دینی- مذهبی و وسعت تسلط علمی او در حوزه تاریخ، جغرافیا، شعر و نجوم و گیاه شناسی و مطالعات اجتماعی، وی را بر صدر طبقه دانشمندان بنام اسلامی- شیعی نهاده است. برآیند بسیاری از شواهد و دلایل تاریخی که ظاهرا برای نخستین بار در این گفتار گرد آمده است، باعث تعمیق شناخت ما نسبت به زوایای کمتر شناخته شده شخصیت، منزلت روایی، مذهب، منابع و مشایخ، جایگاه تاریخی، سیاسی و آثار علمی او خواهد شد. کناره گیری خاندان یعقوبی از مرکز خلافت شرقی و سکونت آنان در آفریقا را می توان یکی از دلایل غفلت مورخان و رجال شناسان و فهرست نویسان از یعقوبی دانست. با وجود این، در کتاب های تاریخ و البلدان او می توان شواهد فراوانی مبنی بر تشیع دوازده امامی وی یافت. پس از یعقوبی که در کتابش، البلدان به برخی ویژگی های خاندان و نیز آثارش اشاره کرده است، ابن یونس مصری، مسعودی و ابوعمرکندی سه مورخی هستند که در قرن چهارم به کتاب های وی اشاره کرده اند. حموی نیز در سده هفتم از مطالب آنها را اقتباس کرده و در اثر کم بدیلش، معجم الادباء آورده است.
    کلید واژگان: ابن واضح, یعقوبی, روایات, منابع, تاریخ یعقوبی, البلدان یعقوبی
    H. Azizi
    Ahmad Ibne Abi Eshagh Ibne Vazeh Yaqoobe Esfahani Mesri (deceased، 805 A. D) can be named the father and the master of Islamic geography and international historiography. His religious tendency and extensive knowledge in history، geography، poetry، astronomy، botany and social sciences has made him one of the outstanding Islamic and Shiite scientists. The evidences gathered in this work apparently for the first time provide for a deep understanding of the less recognized dimensions of his stance on religion and tradition، his status in politics، history، and scientific works. The resignation of Yaqobi dynasty from the centre of eastern Caliphate and their settlement in Africa can be regarded as one of the reasons that the regional historians neglected Yagobi. In his book entitled «History and cities» numerous evidences could be found that he has been an authentic Shiite. In his book «Alboldan» he has referred to some of his own characteristics and own works. Ibne Yonos Mesri، Masodi، and Abu Omar Kendi are the three historians that in tenth century A. D have referred to his works. Hemavi، in the thirteenth century has cited parts of Yaghobi’s works in his unique book “Majmaldaba”.
    Keywords: IbneVazehYagobi, traditions, references, Yaqobi, AL boldan
  • محمدجعفر اشکوری
    آثار جغرافیایی قرن های سوم و چهارم هجری به دو مکتب جغرافیایی عراقی و بلخی تقسیم می شوند و محققان ویژگی های خاصی را برای هریک از آنها بیان کرده اند. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل آثار ابن خرداذبه، یعقوبی و ابن رسته، نمایندگان برجسته مکتب جغرافیایی عراق، به تبیین ویژگی های خاص این مکتب و هریک از این جغرافی نویسان می پردازد. هدف از این پژوهش اثبات این فرضیه است که شباهت های فراوانی میان مطالب و روش پژوهش این جغرافی نویسان وجود دارد، اما آن ها به دنبال روشی کلی، مشخص و از پیش تعیین شده نبودند و هریک اصول و روش خاصی را در آثار خود به کار برده اند. به نظر می-رسد به جای مکتب های مختلف، بهتر است از «مکتب جغرافیایی» اسلامی سخن گفت.
    کلید واژگان: جغرافیای اسلامی, ابن خرداذبه, ابن رسته, یعقوبی, المسلک و الممالک
    Ashkvari, Mohammad Jafar
    Geographic works of the third and forth centuries are divided into two geographic schools of Iraqi and Balkhi and each of them has been mentioned special properties by the researchers. The present research mentions the special properties of this school and each of these geographers through investigating the works of Ibn e- Khordazbeh, Yaqubi and Ibn e- Rosteh and the salient representatives of Iraq geographic school. The purpose of this research is to prove this hypothesis that there exists a great amount of similarities among materials and the way of investigation of geographers that they didnt follow a general, definite and predetermined method and each one applied a special method in their works. It seems it's better instead of different schools, to talk about "Islamic Geographic School".
  • امیر اکبری
    پیشینه دانش جغرافیایی مردمان عهد باستان به پیدایی نخستین تمدنهای بشری می رسد. در میان جغرافی دانان عهد قدیم یونانیان اطلاعات گسترده ای در علم جغرافیا ارائه دادند. بطلمیوس پیش از دیگر جغرافیدانان عهد باستان توانست در دوره های بعد از خود تاثیر بگذارد. به دنبال آشنایی مسلمانان با جغرافیا گرایش و تاثیر پذیری آنان از نگرشهای جغرافیایی بطلمیوس بیشتر گردید. بسیاری از جغرافی دانان اسلامی از وی پیروی یا به اصلاح نظرات وی پرداختند. المجسطی کتاب بطلمیوس، توسط مسلمانان چندین بار ترجمه گردید و دیدگاه های وی در باب جغرافیا مورد نقد قرار گرفت. در این میان، یعقوبی بیش از دیگران به ذکر توصیفات برخی از کتابهای بطلمیوس پرداخته است که بدان اشاره رفته است. جدا از بطلمیوس، مفهوم تقسیم جغرافیای هفت اقلیم در نظر ایرانیان باستان، از قرن دوم هجری در نظر جغرافی دانان مسلمان تاثیر داشته است و بیشتر آنان از روش هفت اقلیم ایرانی تبعیت کردند. اقلیم شناسی ایرانی در بررسی شناخت جغرافیایی عصر ساسانی نمود چشمگیر دارد و تاثیر آن از این جهت بر جغرافی دانان اسلامی بسیار بوده است.
    کلید واژگان: جغرافیای باستان, جغرافی دانان مسلمان, بطلمیوس, المجسطی, یعقوبی, هفت اقلیم
  • حسن حضرتی
    میراث مکتوب مسلمانان در عرصه تاریخ نگاری، گنجینه گران سنگی است که بسیاری از زوایای پنهان آن همچنان در محاق باقی مانده است. بدون تردید یکی از مصادیق عینی برای این ادعا می تواند مورخ توانا و صاحب سبک، ابن واضح یعقوبی باشد که آن چنان که بایسته و شایسته اوست، مورد توجه قرار نگرفته است. او به عنوان یک تاریخ نگار مسلمان نه تنها صرفآ تابع سنت پیشینیان خود نبوده است، بلکه در جای خود، در سپهر فرهنگ اسلامی تا مقام یک مورخ مبدع نیز اوج گرفته است. به کارگیری شیوه های نه چندان رایج و اما علمی در قلمرو تاریخ نگاری، یعقوبی را در سطح تاریخ نویسان عالیقدری همانند مسعودی و ابن مسکویه قرار داده است.
    در نوشتار حاضر بعد از بحث مقدماتی درباره زیست نامه و مذهب یعقوبی، مختصات تاریخ نگاری یعقوبی و نوآوری های روشی او در این عرصه و توجه ویژه او به فرهنگ های پیرامونی مورد تامل قرار گرفته است.
    کلید واژگان: یعقوبی, تاریخ نگاری, فرهنگ
    Hasan Hazrati
    which have yet to be discovered. A clear case in point, here, Muslim works be the able and aghubi, who has not been The many hidden corners of not only he had not creative historian, ibn-e Wadhih al-Y takencould as seriously as he should by many scholars. As a Muslim historiographer, of his predecessors, but went on to become a great innovative historian knowledge as well. By applying unusual aghubi ranked been a mere imitator with major Muslim historians such as but methodicalin the realm of Islamic introduction aghubi's approaches in historiography, al-Y himself on par the particular al-Masudi and Ibn-e Miskawayh. This paper following a brief his on al-Y features of his methodology ofbiography and religion, takes up and his innovations in this domain. Special notice has been taken of attention to environmental cultures on doing his work. historiography scrupulous.
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال