به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "political geography" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «political geography» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی political geography در مقالات مجلات علمی
  • زهرا کامرانی*، میرروح الله محمدی، فردین عینی

    خاندان ایلکا نویان جلایری، یکی از ایلات بزرگ مغول بودند که در طی قرون 8 و 9 هجری قمری توانستند حکومت آل جلایر یا ایلکانی را تشکیل دهند و بر قسمت هایی از ایران، آذربایجان و عراق تسلط یابند. آل جلایر در مقایسه با نفوذ سیاسی گسترده ایی که پس از مرگ ابوسعید ایلخانی به دست آورد کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد با تمرکز بر اطلاعات سکه شناسی این دوره به خصوص ضرابخانه ها و تطبیق این اطلاعات با متون تاریخی، محدوده جغرافیایی و حوزه نفوذ سیاسی آل جلایر را بررسی کند. هسته ی اولیه ی این پژوهش را سکه های جلایری نگهداری شده در مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی و موزه باستان شناسی استان اردبیل تشکیل می دهد، همچنین به منظور تکمیل اطلاعات از سایر منابع سکه شناسی معتبر نیز استفاده شد. نتایج نشان می دهد که جلایریان ابتدا توانستند در تبریز اقدام به ضرب سکه کنند و سپس به عراق و سایر قسمت های آذربایجان و شرق آناتولی گسترش یافتند. تسلط آل جلایر بر این مناطق به دلیل کشمکش های متعدد با آل شجاع و آل تیمور، متوالی نبود. آل جلایر در بیشتر دوره ی حکومت خود بر قسمت هایی از عراق، آذربایجان، اران، خوزستان، شروان و گشتاسبی تسلط داشته اند و در مناطقی مانند ملک روم و عراق عجم برای مدت کوتاهی نفوذ کرده اند. از قدرتمندترین حاکمان این قوم، شیخ اویس است، وی توانست علاوه بر عراق، بر شمال غرب، غرب و جنوب غرب ایران، بر آسیای صغیر و شیروان تسلط یابد. حتی در زمان محدودی، اقدام به ضرب سکه در مناطق مرکزی ایران و شهر شیراز کرد. پس از شیخ اویس، نفوذ و قدرت آل جلایر روند نزولی داشت که در نهایت بازماندگان این حکومت به منطقه خوزستان محدود شدند.

    کلید واژگان: آل جلایر, ایلکانی, جغرافیای سیاسی, سکه شناسی, ضرابخانه
    Zahra Kamrani *, Mirrohollah Mohammadi, Fardin Eyni

    Al-Jalair or Ilkani were one of the great Mongol clans who were able to dominate parts of Iran, Azerbaijan and Iraq during the 8th and 9th centuries of AH. Al Jalayr has been less studied compared to the wide political influence he gained after the death of Abu Saeed Ilkhani. The purpose of this research is to investigate the area of expansion and influence of al-Jalair, in this regard, the information extracted from coins, especially mints and their minting date, was compared with the information and events mentioned in the texts. In some examples, there are contradictions between the name and date of the mint with the historical events recorded in that period, in fact, this research aims to answer these contradictions by using the science of numismatics and history. The primary core of this research is the Jalayri coins kept in the collection of Sheikh Safi al-Din Ardabili and the Archaeological Museum of Ardabil province, and in order to complete the information, other reliable numismatic sources were also used. . The results show that the Jalairians were able to mint coins in Tabriz first and then spread to Iraq and other parts of Azerbaijan and Eastern Anatolia. Al-Jalair's dominance over these regions was not consecutive due to his numerous assistances with Al-Shuja'a and Al-Timur. During most of their rule, Al-Jalair dominated parts of Iraq, Azarbaijan, Iran, Khuzestan, Sharvan and Ghastasbi and penetrated in areas such as Malik Rum and Iraq Ajam for a short period of time. One of the most powerful rulers of this tribe is Sheikh Awais, besides Iraq, he was able to dominate the North-West, West and South-West of Iran, Asia Minor and Shirvan. Even in a limited time, he minted coins in the central regions of Iran and the city of Shiraz. After Sheikh Owais, the influence and power of Al-Jalair had a downward trend, and finally the survivors of this government were limited to the Khuzestan region.

    Keywords: Al-Jalayer, Ilkani, political geography, Numismatics, Mint
  • محمد گرشاسبی، محمود سید*

    یکی از مطرح ترین چالش های دنیای کهن و عصر مدرن رقابت بر سر منابع سرزمین های دور و نزدیک بوده است. رقابتی که به جنگ های تمام عیاری منجر می شد تا جانب فاتح جنگ بر همه مولفه های جغرافیای سیاسی یک اقلیم اعم از فضا، منابع اقتصادی و نیروی انسانی آن سیطره داشته باشد. پس از این رو اقلیم ها نقش بارزی در آتش افروزی جنگ ها داشته و خواهند داشت. بررسی این موضوع از زاویه علم تاریخ و ژیوپلیتیک و انطباق آن با آنچه که بین سالهای 1914 تا 1945 بر سرزمین ایران رفت، محک و میزان قابل انعکاسی برای مقایسه و هدف گذاری در ارتباط با چگونگی ویژگیهای ژیوپلیتیک ایران با شروع دو جنگ جهانی بزرگ نیمه قرن بیستم مقابل پژوهشگر قرار می دهد. با نظر به اینکه علم ژیوپلیتیک مفهوم نسبتا جدیدی است و در چهارچوب علوم تاریخ، جغرافیا و سیاست قرار دارد و پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد و نیز خلق شدن مفاهیمی چون هارتلند و ریملند قوام بیشتری پیدا کرده است، بر اساس آن می توان ریشه بسیاری از جنگ های تاریخ خاصه جنگ های قرون 19 و 20 را مورد بررسی قرار داد. ژیوپلیتیک گرچه همه اقلیم های جهان را مورد مطالعه قرار می دهد، اما اقلیم هایی مانند ایران، مصر، شبه قاره هند، شبه جزیره ایبری، شبه جزیره بالکان و... همواره از اهمیت بیشتری برخوردار هستند چرا که بیشترین تقابل های بشری در آنها روی داده است.

    کلید واژگان: جغرافیای سیاسی, ایران, استعمار, جنگ, جنگ جهانی
    MOHAMMAD GARSHASBI, Mahmood Seyyed *

    One of the most pressing challenges of the ancient world and the modern age has been to compete over the resources of far and near lands. The competition that led to outright wars overwhelmed the conqueror of war over all political geographical components of a climate, including space, , and human resources. So the climates have and will have a significant role in the wars. An examination of this issue from the angle of history and geopolitics and its adaptation to what took place on Iranian soil between 1914 and 1945 is a benchmark for comparing and targeting the geopolitical features of Iran with the onset of two major world wars in the half century. Twentieth confronts the researcher. As geopolitical science is a relatively new concept, in the context of the sciences of history, geography and politics, it has become more consolidated after the end of World War II and the beginning of the Cold War, as well as concepts such as Hartland and Remland. The origins of many history wars, especially those of the 19th and 20th centuries, can be traced. Geopolitics Although it studies all the climates of the world, climates such as Iran, Egypt, the Indian subcontinent, the Iberian peninsula, the Balkan peninsula, etc. are always more important because of the greater human opposition to them. It has happend. This study examines the geopolitical features of Iran's climate that have fueled many wars and the causes of the outbreak of the First and Second World Wars.

    Keywords: Political Geography, Iran, Colonization, war, world war
  • علیرضا سلیمان زاده*، عظیم شه بخش
    تقسیمات جدید در محدوده جغرافیایی ساتراپی ها، مسئله ای اساسی در ایران دوره داریوش اول بود که به تبع آن سازمان اداری ایالات نیز با توجه با نیازهای انتظامی کشور تا حدودی دستخوش تغییراتی شد. چنین برمیآید شورش برخی ساتراپی های ایران دوره هخامنشی و برخی ضعفهای نظارتی و سیستم جاسوسی شاهنشاهی، منجر به تقسیم جغرافیای اداری- سیاسی دوباره آن سرزمینها شده تا از شورشهای بعدی ملل تابعه شاهنشاهی جلوگیری به عمل آید. ارمنستان دوره داریوش نیز شاهد تحولات اساسی ازجمله تغییراتی در نحوه اداره آن سرزمین بود تا به برقراری نظم و ثبات در آن ساترانییاری نماید. شواهد کتیبه ای و منابع یونانی موجود نیز موید آن است که در ارقام ساتراپی های ایران دوره هخامنشی تفاوتهای اساسی ایجادشده است. در پژوهش حاضر سعی شده تا با اتکا بر توصیف و تحلیل، به تبیین تحولات اداری- انتظامی ارمنستان در دوره زمانی موردنظر پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد تحت فشار شرایط اجباری، گاهی دولت هخامنشی مجبور می شده تا از سیاست همیشگی و سنتی خود مبنی بر احترام به تمامیت ارضی ساتراپی های خود عدول نماید و دست به اصلاحات اداری- انتظامی نوینی بزند تا بدین طریق بتواند به وسیله قوای نظامی خود، بحران های اساسی قلمرو جغرافیایی وسیع شاهنشاهی را در مواقع اضطراری به راحتی کنترل کرده و مدیریت نماید. این امر جز با کوچک سازی محدوده جغرافیای سیاسی-اداری ساتراپی ها ممکن نبود.
    کلید واژگان: هخامنشیان, داریوش اول, ساتراپی ارمنستان, امنیت, جغرافیای سیاسی
    Alireza Soleimanzadeh*, Azim Shahbakhsh
    New divisions in the geographical spheres of Satraps were a crucial issue in Dariush I Era Iran, following that the administerial organization of Satraps changed dramatically according to the security needs of Iran. It seems that the revolt of some Satraps in Achaemenid Era and some observatory weaknesses of the kingdom culminated in dividing the administerial-political geography of these lands so that they could not revolt again. Armenia in Dariush I era also witnessed crucial changes including changes in administrating the land so that order and security be established in the Satrap. The Greek sources and clay tablet documents confirms that crucial changes have been happened in the figures of the Satraps. In this research, the authors try to explain the administerial-security developments of Armenia in the mentioned time period by using descriptive-analytical method. The findings indicate that the Achaemenid Government had to retreat its policy regarding respect for teritorial integrity of its Satraps and do new administerial -security reforms in order to control and manage easily the crucial crises of its vast geographical realm. This was not possible except through minimizing the geographical sphere of Satrap's administerial-political area.
    Keywords: Achaemenid, Dariush I, Satrap of Armenia, revolt, security, political geography
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال