به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "world war i" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «world war i» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • روزبه پیری*

    قتل و عام 150 هزار قشقایی در زمان اشغال ایران توسط متفقین می‍توانست ایل قشقایی را از صحنه روزگار محو کند و نام قشقایی را در لابه لای صفحات تاریخ قرار دهد. زمان به سرعت می گذشت، هواپیماهای نظامی پر مواد منفجره بود و قوای مسلح به فرماندهی سپهبد جهانبانی برای محاصره قشقایی ها آماده بودند. لحظه ای درنگ کافی بود تا سرنوشت یکی از طوایف ترک دگرگون شود. جمال حسنو تارای برای جلوگیری از کشتار، به سفیر انگلیس در تهران پیشنهاد می دهد ما قشقایی ها را می توانیم در سرزمین ترکیه اسکان دهیم. اما بنا به دلایلی این پیشنهاد منتفی شده و حمله نظامی در دستور کار قرار میگیرد. سفیر ترکیه بواسطه روابط صمیمی که با سپهبد جهانبانی و برخی مقامات داشت و همچنین متقاعد کردن خسروخان قشقایی جهت سازش با سفیر انگلیس مانع به وقوع پیوستن این فاجعه عظیم شد.  سفیر ترکیه در سال 1963 خاطرات خود را تحت عنوان "برگی پنهان از تاریخ معاصر" در روزنامه جمهوریت به رشته تحریر در آورده است. آنچه را که در پیش رو خواهید خواند برگی ناشناخته ای از تاریخ قشقایی و البته شرح مختصر وضیعت سیاسی ایران سال 1943 است.

    کلید واژگان: فشفایی, جنگ جهانی دوم, ایران, ترکیه
    Rouzbeh Piri *

    The massacre of 150,000 Qashqai’s during the occupation of Iran by the Allies would have erased the Qashqai clan from the scene of the times and put the Qashqai name on the pages of history. Time was passing quickly; military planes were full of explosives and the armed forces under the command of Marshal Jahanbani were ready to encircle the Qashqai’s. A moment of delay was enough to change the fate of one of the Turkish clans. To prevent the massacre, Jamal Hassanu Tarai suggested to the British ambassador in Tehran that we can settle the Qashqai’s in Turkey. But for some reason, this proposal was rejected, and a military attack was put on the agenda. The Turkish ambassador prevented this huge tragedy from happening due to his close relations with Marshal Jahanbani and some officials, as well as persuading Khosro Khan Qashqai to compromise with the British ambassador. In 1963, the Turkish ambassador wrote his memoirs under the title "Hidden Leaf of Contemporary History" in Cumhuriyet newspaper. What you will read ahead is an unknown page of Qashqai history and of course a brief description of the political situation in Iran in 1943. İranın müttəfiqlər tərəfindən işğalı zamanı 150 min qaşqayın qətlə yetirilməsi Qaşqay tayfasını zamanın səhnəsindən silib, Qaşqay adını tarix səhifələrinə yazdıra bilərdi. Vaxt sürətlə keçdi, hərbi təyyarələr partlayıcılarla dolu idi və general-leytenant Cahanbaninin komandanlığı altında olan silahlı qüvvələr qaşqayları mühasirəyə almağa hazır idi. Bir anlıq gecikmə türk tayfalarının birinin taleyini dəyişməyə kifayət edə bildi. Qətliamın qarşısını almaq üçün Camal Husnu Tarai İngiltərənin Tehrandakı səfirinə təklif etdi ki, biz qaşqayları Türkiyədə məskunlaşdıra bilərik. Amma bəzi səbəblərdən bu təklif rədd edildi və hərbi hücum gündəmə gətirildi. Türkiyə səfiri general-leytenant Cahanbani və bəzi məmurlarla yaxın münasibətləri, habelə Xosrov Xan Qaşqayı Britaniya səfiri ilə güzəştə getməyə razı salması sayəsində bu böyük faciənin qarşısını aldı. Türkiyə səfiri 1963-cü ildə “Cümhuriyyət” qəzetində “Yaxın tarixdən gizli qalmış bir yarpaq” adı ilə xatirələrini yazıb. Qarşıda oxuyacağınız yazı Qaşqay tarixinin naməlum səhifəsi və təbii ki, 1943-cü ildə İrandakı siyasi vəziyyətin qısa təsviridir.

    Keywords: Qashqai, Turkish Ambassador, World War II, Massacre, Khosro Khan Qashqai
  • محمدجعفر چمنکار*، توحید ملک زاده

     با وقوع جنگ جهانی اول، آذربایجان ایران به دلیل موقعیت ژئوپولتیک و استقرار نیروهای روس در منطقه (از سال 1288 ش/ 1909 م) ناخواسته درگیر کشمکش ها و جنگ مابین روسیه و عثمانی شد. قبل از جنگ هم عثمانی به استحکام مواضع خود در برابر روس ها پرداخته بود چراکه آذربایجان خصوصا کریدور غرب دریاچه ارومیه با استقرار روس ها در منطقه، مسیری راهبردی و مناسب برای رسیدن روسیه تزاری به بین النهرین و آب های گرم خلیج فارس محسوب می شد. در بهار 1295 ش به تدریج تمام منطقه به اشغال روس ها درآمد و آخرین تلاش عثمانی ها برای تصرف مواضع روس ها در غرب آذربایجان تحت عنوان جنگ دیلمان (سلماس) مابین روسیه و عثمانی در اردیبهشت 1295 به شکست عثمانی انجامید. هم زمان با جنگ دیلمان، شورش آشوریان و ارامنه عثمانی در آناطولی صورت گرفت. بازگشت نیروهای عثمانی به شرق آناطولی به سرکوب ارمنیان شورشی عثمانی انجامید. تبعات این جنگ کوچ دسته جمعی آشوریان عثمانی به غرب آذربایجان از جمله ارومیه و سلماس بود. این مقاله که بر اساس اسناد عثمانی و منابع ایرانی با روش توصیفی- تحلیلی نگارش شده، درصدد پاسخ گویی به این سوالات است که علت وقوع این جنگ و روند حادثه و تبعات این جنگ برای آذربایجان و شرق آناطولی چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در پی این جنگ، غرب منطقه آذربایجان و شرق آناطولی به تصرف نیروهای مشترک روس- ارمنی درآمد و هر دو کشور عثمانی و روسیه تزاری بدون در نظر گرفتن منافع مردم ایران به دنبال کسب ثروت و قدرت بیشتر در این منطقه بودند و جانب داری آنان از این نیروها مقطعی و بر اساس منافع کوتاه مدت و بلندمدت پنهان و آشکار آنها بود.

    کلید واژگان: جنگ دیلمان, سلماس, روسیه, عثمانی, جنگ جهانی اول
    Mohmmadjafar Chamankar *, Tohid Melikzade

     With the outbreak of the First World War, due to its geopolitical situation and the establishment of Russian forces since 1909/1288 AD, Azerbaijan was unintentionally involved in the conflicts and wars between Russia and the Ottoman Empire. Before the war, Ottomans had strengthened their positions against the Russians because Azerbaijan, especially the western corridor of Lake Urmia, was considered a strategic and suitable route Tsarist Russia to reach Mesopotamia and the warm waters of the Persian Gulf. In the spring of 1295 AH, the whole region was gradually occupied by the Russians, and the last attempt of the Ottomans to capture the positions of the Russians in the West of Azerbaijan under the title of Dillman (Salmas) war between Russia and the Ottomans in May 1295 AH led to the defeat of the Ottomans. At the same time as the Dillman War, the Assyrians and Ottoman Armenians revolted in Anatolia. The return of the Ottoman forces to Eastern Anatolia led to the suppression of the Ottoman rebel Armenians. The consequences of this war were mass migration of Ottoman Assyrians to western Azerbaijan, including Urmia and Salmas. This article, written based on Ottoman documents and Iranian sources on a descriptive-analytical basis, tries to answer these questions: what was the cause of this war and the process of the incident, and finally, what were the consequences of this war for Azerbaijan and Eastern Anatolia?  It was concluded that following this war, the western region of Azerbaijan and eastern Anatolia were captured by the joint Russian-Armenian forces. The subsequent events led to various incidents and events for both Muslims and Christians in Azerbaijan and Eastern Anatolia. It is clear that both the Ottoman countries and Tsarist Russia sought to gain more wealth and power in this region without considering the interests of the Iranian people and their partiality with these groups was temporary and based on their short-term and long-term hidden and overt interests.

    Keywords: Dillman War, Salmas, Russia, Ottoman, World War I
  • محمد بختیاری*

    قزوین از جمله شهرهایی است که در هر دو جنگ جهانی مورد اشغال متفقین قرار گرفت. در جنگ جهانی دوم نیروهای هر سه کشور شوروی، بریتانیا و آمریکا در این شهر حضور یافتند و قزوین به عنوان یکی از مراکز فرماندهی نیروهای شوروی و پایگاه اصلی آنها برای کنترل پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. حضور نیروهای متفقین در قزوین، مشکلات زیادی را برای ساکنان آن به وجود آورد که آثار و نشانه های آن در اسناد و منابع تاریخی قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر که با روش  تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام می شود بررسی وضعیت قزوین در جنگ جهانی دوم است و می خواهد به این سوال پاسخ دهد که اشغال قزوین توسط نیروهای متفقین چه پیامدهایی را برای این شهر و ساکنان آن داشته است؟ نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد حضور متفقین در قزوین که از اولین روزهای ورودشان به ایران تا ماه های بعد از اتمام جنگ جهانی ادامه یافت، سبب بروز ناامنی، هرج و مرج، قتل، غارت، دزدی، قحطی، گرانی، قاچاق، احتکار، بیماری، اختلاف و درگیری در قزوین و اطراف آن شد. هر چند با اتمام جنگ و خروج متفقین از ایران وضعیت در ظاهر به حالت عادی برگشت، اما برخی از پیامدهای آن همچون تشکیل حزب توده و دخالت های آن در امور داخلی و اختلافاتش با گروه های دیگر سیاسی همچنان ادامه یافت.

    کلید واژگان: قزوین, جنگ جهانی دوم, نیروهای متفقین, حزب توده
    Mohammad Bakhtiari *

     Qazvin is one of the cities that were occupied by the allies in both world wars. During the Second World War, the forces of all three countries, the Soviet Union, the United Kingdom, and the United States, were present in this city, and Qazvin was used as one of the command centers of the Soviet forces and their main base to control the capital. The presence of the allied forces in Qazvin caused many problems for its residents, the effects and signs of which can be seen in the documents and sources left from that era. The purpose of the current research, which is carried out with aanalytical method and relying on documents and library sources, is to investigate the situation of Qazvin during World War II and wants to answer the question of what consequences the occupation of Qazvin by the allied forces had for This city and its inhabitants have had. The result of the present research shows that the presence of the Allies in Qazvin, which continued from the first days of their arrival in Iran until the months after the end of the World War, caused insecurity, chaos, murder, looting, theft, famine, high prices, smuggling, There was hoarding, disease, conflict and conflict in Qazvin and its surroundings.

    Keywords: Qazvin, World War II, Allied Forces, Tudeh Party
  • مرجان برهانی*

    هجوم نیروی انگلیس، شوروی و آمریکا در شهریور 1320ش (آگوست 1941م) به ایران و استعفای رضاشاه موجب شد ایران وارد جنگ ناخواسته ای گردد، جنگی که تبعات مختلفی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت و اثر عملی خود را به سرعت در وجوه مختلف جامعه نشان داد. در این تحقیق، تسلط دول خارجی بر پست و تلگراف به عنوان نمونه ای از این تبعات ارزیابی و بررسی شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با به کارگیری اسناد آرشیوی، در پی پاسخ به این پرسش است که حضور متفقین بر این وجه از سیستم ارتباطی کشور چه تاثیراتی داشت؟ براساس یافته های پژوهش، متفقین با انعقاد پیمان سه جانبه زمینه دخالت مستقیم خود را در امور مربوط به پست و تلگراف فراهم نمودند و این مداخله موجب اخلال در روند کار تاجران و بازرگانان، کاهش سطح خدمات وزارتخانه ها، ادارات و سازمان های مرتبط با امور اقتصادی و مالی، کاهش درآمد دولت ایران از بابت پرداخت های مردم برای هزینه های پستی و تلگرافی و در نهایت کاهش درآمد دولت از این منبع مهم اقتصادی گردید.

    کلید واژگان: ایران, جنگ جهانی دوم, متفقین, پست, تلگراف
    Marjan Borhani *

    he invasion of British, Soviet, and American forces in September 1941 led to the abdication of Reza Shah, resulting in Iran’s involuntary entry into a war that had various implications in political, economic, and social aspects. According to Article B of the Tripartite Agreement, the Iranian government was obliged to place all its communication facilities, including telephone, telegraph, and wireless services, at the disposal of the Allies. Thus, throughout the war, the Allied powers took control of telegraph and postal services. Documents indicate that the unrestricted operation of the Allies in employing the postal and telegraph communication system facilitated their full-scale interference in Iranian domestic affairs, leading to the disruption of the economic system and incurring numerous damages in various sectors of the Iranian economy. This research evaluates and investigates foreign domination over the postal and telegraph systems as an example of these consequences.While in recent years, there has been a growing trend of examining World War II and investigating its causes, backgrounds, and outcomes, many documents and records related to Iran are still preserved in archival centers in the form of data, which can provide a clear narrative of Iran’s situation during and after the war. The present research aims to investigate the conditions of Iran in this period through the lens of the postal and telegraph situation, relying on the available documents in Iranian archival sources. This article seeks to answer the following questions: What were the effects of the Tripartite Agreement imposed on Iran, as a result of the occupation during World War II on the state of Iran's postal and telegraph services? What was the significance of interference in postal and telegraph services for the Allied governments? How did the Iranian government react to foreign interference? This research endeavors to provide clear answers to these questions by using documents and analyzing historical data.

    METHODOLOGY

    This article uses a descriptive-analytical approach. The subject is initially described comprehensively and then a historical analysis is conducted by utilizing the documents available in Iranian archives.

    Results and Discussion

    Following the occupation of the country by foreign forces during World War II, internal affairs in Iran were severely disrupted, and as a result, key sectors of the economy such as agriculture, industry, railways, postal and telegraph services, and foreign trade suffered serious damage. These events took place due to the presence of Allied forces. The Allies, through interfering in various political, economic, and social spheres during the war, took control of the country's vital administrative arteries, not only causing disruptions but also inflicting significant financial losses. One of the important economic sectors of the country was the postal and telegraph communication system, which, albeit at great expense, arrived in Iran with British and Russian support and it was a significant source of government revenue. With the occupation of Iran, this source of income fell into the hands of the Allied powers, leading to a decrease in its revenue. Disruption in the operations of merchants and traders, who relied on the postal and telegraph system to conduct business within and outside Iran, resulted in their financial losses. Reduction in the level of services provided by ministries, departments, and organizations related to economic and financial matters, as well as the reduction in the government revenue due to people’s payments for postal and telegraph expenses, are among the consequences of Allied interference in this crucial communication sector. With the occupation of Iran, not only did the postal and telegraph lose its role as an income source, but significant financial burdens were also imposed on the Iranian people and government.

    Conclusion

    Based on the research findings, the Allies, using the Tripartite Agreement, laid the groundwork for their direct interference in postal and telegraph services. This led to disruptions in trade, a reduction in the level of services provided by ministries, departments, and organizations related to economic and financial matters, a decrease in Iranian government revenue due to people’s payments for postal and telegraph expenses, and ultimately, a reduction in government revenue from this important economic source.

    Keywords: Iran, World War II, Allies, Post, Telegraph
  • بهمن رضایی، محمدمهدی میرزایی*، سروش امیری

    ایران از موقعیت سوق الجیشی و مهمی برخوردار است و همین مسیله از مهم ترین دلایلی بوده که باعث شده است تا در طول تاریخ از حوادث و رخدادهای بزرگ جهانی در امان نباشد. جنگ جهانی اول از جمله اتفاقاتی است که تاریخ ایران را متاثر از خود ساخت. در این میان نقش ایلات بزرگی همچون ایل سنجابی در حراست از میهن کاملا مشهود است. این ایل به سرکردگی علی اکبر خان سردار مقتدر سنجابی، به مقابله با دولت های روسیه، انگلیس و عثمانی پرداخت و توانست اعتباری در راستای حفظ و جلوگیری از تجزیه ایران به دست آورد. در این نوشتار سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و به کارگیری منابع کتابخانه ای به این سوال پرداخته شود که سردار سنجابی چگونه در بسیج مردم علیه دولت های روسیه، انگلیس و عثمانی در جنگ جهانی اول ایفای نقش کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سردار مقتدر سنجابی با توجه به اقتدار و محبوبیت خود در ایل، نقش مهمی در شکل گیری و سامان دهی بسیج مردمی برای مقابله با دولت های بزرگ روسیه، انگلیس و عثمانی در جنگ جهانی اول ایفا کرده است.

    کلید واژگان: جنگ جهانی اول, ایل سنجابی, علی اکبر خان سنجابی, دولت موقت
    Bahman Rezaei, Mohammad Mahdi Mirzaei *, Suroush Amiri

    Iran enjoys a strategic and important position, and this issue has been one of the most important reasons that has caused it not to be spared from major world events throughout history. The World War I is one of the events that affected the history of Iran. In the meantime, the role of a large tribe such as the Sanjabi tribe in protecting the homeland is clearly evident. This clan, led by Ali Akbar Khan faced the Russian, British and Ottoman governments and was able to gain credit in order to preserve and prevent the disintegration of Iran. In this article, an attempt has been made to address the question of how Sardar Sinjabi played a role in mobilizing people against the Russian, British and Ottoman governments in World War I by using the descriptive-analytical method and using library sources. The findings of the research show that due to his authority and popularity in the tribe, Sardar Sinjabi played an important role in the formation and organization of the popular mobilization to confront the great governments of Russia, England and Ottoman in World War I.

    Keywords: World War I, Sanjabi Trible, Ali Akbar Khan Sanjabi, De facto Government
  • رضا آذری شهرضایی*

    ایران در آغاز جنگ جهانی اول تصمیم به اتخاذ خط مشی بی طرفی در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل گرفت. دولتمردان ایران تصور می کردند با اتخاذ این خط مشی می توانند جنگ را از مرزهای ایران دور کنند، اما این پیش بینی رخ نداد و جنگ وارد خاک ایران شده و خسارات عظیمی به ایرانیان وارد کرد. با وجود اینکه برای اکثریت دولتمردان، خط مشی بی طرفی به مانند وحی منزل و بهترین نسخه برای رهایی از این بحران خانمان سوز محسوب می شد؛ اما صداهایی ضعیف در آن فضا انعکاس یافت که این خط مشی را تامین کننده تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران نمی دانست. در این مقاله تلاش می شود تا گوشه هایی از این نقدها و تشکیک ها ارایه شود. استدلال ها و نظرات مخالفین خط مشی بی طرفی در آن زمان مغفول ماند، اما با بررسی آنها شاید بتوان به نتایجی برای ایران امروز دست یافت. ایران در آغاز جنگ جهانی اول تصمیم به اتخاذ خط مشی بی طرفی در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل گرفت. دولتمردان ایران تصور می کردند با اتخاذ این خط مشی می توانند جنگ را از مرزهای ایران دور کنند، اما این پیش بینی رخ نداد و جنگ وارد خاک ایران شده و خسارات عظیمی به ایرانیان وارد کرد. با وجود اینکه برای اکثریت دولتمردان، خط مشی بی طرفی به مانند وحی منزل و بهترین نسخه برای رهایی از این بحران خانمان سوز محسوب می شد؛ اما صداهایی ضعیف در آن فضا انعکاس یافت که این خط مشی را تامین کننده تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران نمی دانست. در این مقاله تلاش می شود تا گوشه هایی از این نقدها و تشکیک ها ارایه شود. استدلال ها و نظرات مخالفین خط مشی بی طرفی در آن زمان مغفول ماند، اما با بررسی آنها شاید بتوان به نتایجی برای ایران امروز دست یافت.

    کلید واژگان: ایران, جنگ جهانی اول, خط مشی بی طرفی, سیاست خارجی, نقد سیاسی
    Reza Azary Shahrezaee *

    At the beginning of World War I, Iran decided to adopt a policy of neutrality in foreign policy and international relations. Iran's statesmen thought that by adopting this policy, they could keep the war away from Iran's borders; however, this prediction did not occur and the war entered Iran's territory and caused huge losses to Iranians. Even though for the majority of statesmen, the policy of neutrality was an unquestionable matter and the best strategy to get rid of this devastating crisis, weak voices were reflected in that space, which did not consider this policy to ensure Iran's territorial integrity and national security. This study made an attempt to present some of these criticisms and doubts. The arguments and opinions of the opponents of the policy of neutrality were neglected at that time, but by investigating them, it may be possible to achieve results for Iran today.

    Keywords: Iran, World War I, Policy of Neutrality, Foreign Policy, Political Criticism
  • علیرضا طایران*
    ابوالحسن فروغی، فرزند میرزا محمدحسین خان فروغی ذکاءالملک اول، موسس دارالمعلمین مرکزی و یکی از رجال برجسته تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. اگرچه درباره دوران ریاست او در دارالمعلمین مرکزی، مطالب مفیدی در دست است؛ درباره  آرا ء و عقاید وی چندان سخن گفته نشده و گزاف نیست اگر گفته شود که افکار او مجهول و مغفول مانده است. عده ای نقل کرده اند که اندیشه های او بر روی افکار بعضی از اعضای نهضت ملی ایران، مانند مهندس مهدی بازرگان و یدالله تاثیر گذاشته است. اما قبل از آنکه این مسئله مطرح شود، بهتر است افکار او و تحول آن در دروه زندگانی اش برای ایضاح مبحث مذکور بررسی شود. بنابراین این مقاله در پی آن است تا نه تنها به این پرسش پاسخ دهد که آراء و عقاید ابوالحسن خان فروغی چه بود، بلکه تحول آن را حتی الامکان بررسی کند. رویکرد این تحقیق، توصیفی و با اتکاء به متون و اسناد تاریخی است. نویسنده سعی دارد نشان دهد که ابوالحسن فروغی، در عنفوان جوانی و زمانی که کتاب "علم و آزادی" را نوشت، بر این نظر بود که علم و آزادی دو گوهر گرانبها هستند که توسل به آنها موجب سعادت است، بالاخص علم از منظر او، از مقام شامخی برخوردار بود. او در دوران ریاستش در دارالمعلمین مرکزی هم، بر همین نظر ماند. اما به تدریج و بعد از وقوع جنگ اول جهانی و تبعات آن و البته سالها بعد و پس از وقوع جنگ دوم جهانی و عواقب جهانی آن که به ایران هم سرایت کرد، از نظر دوره جوانی اش دست شست و شدیدا به طرف دین و مطالعات دینی متمایل شد و به این نتیجه رسید که "علم" به عنوان کمال مطلوب یا ایدئال نزد اروپائیان، نه تنها نتوانست مشکلات آنها را برطرف کند، بلکه ادوات و آلات جنگی، یکی از دستاوردهای همان علم نو بود که اروپائیان علیه هم استعمال کردند. این مسئله موجب شد تا تحول عمیقی در مطالعات و افکار او رخ بدهد و در ایام کهنسالی مواضع کاملا متفاوتی اتخاذ کند و دین را برای سعادت بشر مهمتر از علم و آزادی تلقی کند.
    کلید واژگان: ابوالحسن فروغی, علم و آزادی, دارالمعلمین مرکزی, جنگ جهانی اول و دوم, دین
    Alireza Tayeran *
    Abol hassan Foroughi, the son of Mirza Mohammad Hossein Khan Foroughi, the founder of " House of Teachers" " Dar-o Al-Moallemin-e Markazi", who is considered as one of the most prominent character of the contemporary history of Iran. Although there is a academic research on his director at "House of Teachers",  there is not any information about his thoughts and opinions. it's no exaggeration to say that his thoughts are unknown yet. It is said that his thoughts had effect on some of the members of national movement of Iran such as " Mehdi Bazargan" and "Yadollah Sahabi. But, before posing this question, it is better to analyze his thoughts and their evolution during his life in order to clarify the mentioned inquiry. This article responds not only to this inquiry what were his thoughts, but also will consider his thoughts as much as possible. The method of this research is based on description and reliance on historical sources and texts. The writer endeavors to demonstrate that Abol Hassan Foroughi in youth  and when wrote his Book which is called "Science and Freedom" , thought that "Science and Freedom" are two gemstone. To reach happiness we must resort them . His mind changed after World War 1 and its consequences and some years later and in pursuit of World War 2 and its consequences which spread especially in Iran. He made a real effort to research on religious studies and religion. He came to the result that "Science" as Ideal by European couldn't resolve their Problems, but "Modern Science" caused weopenry with which the European fought with each other. This event caused that his thoughts changed intensively and during his lately days had completely different standpoint and he considered "Religion" more important than Science and Freedom for our happiness.
    Keywords: Abol Hassan Foroughi, House Of Teachers, Science, Freedom, World War 1, World War 2, Relegion
  • فرشته کیاوش*

    وقوع جنگ جهانی اول در اروپا و انقلاب مشروطه در ایران، در دوران اوج مدرنیته و تلاش زنان در تحول جایگاه اجتماعی شان، ویژگی های متفاوتی در نوع پوشش زنان به وجود آورد. در این راستا تطبیق پوشاک زنان قاجار با زنان در اروپا کمتر موردتوجه بوده که در این پژوهش تطبیق با پوشاک زنان بریتانیایی و مشخصا لندن انجام پذیرفته است. این پژوهش در تلاش برای پاسخ گویی به این پرسش است که، تحولات اجتماعی زنان تهران و لندن در بازه زمانی موردنظر تا چه اندازه در سبک پوشش آن ها موثر واقع شده و معنای نزدیک تری به زن مدرن را به وجود آورده است؟ فرضیه تفاوت در ماهیت تحولات اجتماعی دو کشور و سابقه قدیمی تر تغییرات مدرنیته در بریتانیا را نشان می دهد که در ایران بیشتر به صورت مظاهری از مدرنیزاسیون به وقوع پیوست. پژوهش حاضر از نوع کیفی و شیوه توصیفی با رویکرد مطالعات تطبیقی هنر است. یافته ها نشان می دهند که تحولات پوشاک زنان با نقش اجتماعی موردانتظار از زن معاصر در ایران مطابقت ندارد. تحولات پوشاک زنان در بریتانیا درپی تلاش برای کسب آزادی های مدنی بیشتر، به راحت تر، آزادتر و متنوع تر شدن لباس ها انجامید؛ اما در ایران تغییرات لباس زنان تقلیدی بود و تناسبی با تحولات اجتماعی نداشت؛ به گونه ای که بیشترین تغییرات در لباس اندرونی زنان حاصل شد که تحت تاثیر عواملی چون واردات بی رویه منسوجات متنوع و گاه ارزان قیمت، ورود چرخ خیاطی و... به نمونه های غربی مانند: پیراهن، بلوز دامن، کت ودامن و... تبدیل گردید و لباس بیرونی زنان قاجار هم چنان چادر، چاقچور و روبنده، منطبق با عرف جامعه بود؛ به عبارتی زنان اروپایی لباس خود را در سازگاری با فعالیت های اجتماعی تغییر دادند، ولی زنان قاجار نتوانستند در تقابل با عرف جامعه به تغییر لباس اجتماعی خود دست پیدا کنند.

    کلید واژگان: لباس زنان, قاجار, مشروطه, جنگ جهانی اول
    Fereshteh Kiavash*

    In the age of modernism and women’s efforts to transfer their social position, created different characteristics in the type of women’s clothing. The adaptation of Qajar women’s clothing developments to women’s clothing developments in Europe has received less attention and, in this study, matching with British women clothing especially London has not been done. This research tries to answer the question that how much the social effect changes woman in Tehran and London in a period of time in their clothing style, and created a similar meaning of modern woman? The theory, shows the difference of the nature of social changes of two countries and the older history of modernism changes in Britain that revealed in Iran in the form of modernization. The present research is of qualitative type and descriptive method and its approach is comparative art studies. Findings show that developments in women’s clothing does not correspond to the expected social role of contemporary women in Iran. Developments in women’s clothing in Britain in pursuit of greater civil liberties made clothes easier, freer and more in a variety, but in Iran, the changes in women’s clothing were imitative and was not in proportion with social developments. In a way that most changes occurred in woman’s inner clothing that affected some factors like unregulated imports of different textiles and sometimes costs cheap, sewing machine import and etc. It changed to western style like dress, two pieces and etc. and Qajar woman’s outdoor clothing such as veil, mask, was in accordance with common social custom. In other Words, European Women changed their dress in accordance with social activities, but Qajar women were not able to change their social costume in contrast to the tradition of society.

    Keywords: Women’s Clothing, Qajar, The Constitutional Period, World War I
  • علی بیگدلی، امیر تیمور رفیعی، فاطمه سادات جمشیدی*
    هر چند در جنگ جهانی دوم ایران اعلان بی طرفی کرد؛ اما در پی گسترش جنگ در جبهه های شرق بی طرفی ایران نقض و این کشور به اشغال متفقین درآمد. درخصوص واقعه شهریور 1320 و سیاست خارجی ایران و متفقین اسناد و آثار تحقیقی فراوانی منتشر شده است؛ با این حال ضروری است زوایای ناشناخته و مبهم این واقعه مهم مورد تحقیق و تفحص قرار گیرد. نظر به چنین خلایی آنچه به عنوان هدف مقاله حاضر است تحلیل و تبیین زوایای پنهان سیاست نظامی ایران در برابر سیاست اشغالگری متفقین در جنگ جهانی دوم است.این پژوهش با روش پسا علی انجام شده و در پی پاسخگویی به این سوال است که آیا دولت ایران سیاست نظامی مشخصی ورای سیاست رسمی خود در برابر اشغال ایران توسط متفقین دنبال می کرد؟ مولفه های این سیاست چه بود و تا چه اندازه قرین موفقیت گردید؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت ایران به موازات ترک مخاصمه و سیاست تسلیم نظامی که برتری نظامی متفقین بر ایران تحمیل کرده بود، یک سیاست نظامی حداقلی هم در پیش گرفته بود که غایت آن حفظ شاکله ارتش و دستاوردهای نظامی دوره رضاشاه به منظور حفظ نظم و امنیت داخلی و مقابله با تهدید دشمنان خارجی و تهدید همسایگان بود؛ زیرا در صورت مقاومت، بیم انحلال ارتش از طرف متفقین می رفت.
    کلید واژگان: رضاشاه, متفقین, متحدین, جنگ جهانی دوم, بی طرفی ایران, دیپلماسی نظامی
    Ali Bigdeli, Amirteymour Rafiei, Fatemehsadat Jamshidi *
    Although Iran declared neutrality in World War II; But following the expansion of the war in the eastern fronts, Iran's neutrality was violated and this country was occupied by the Allies. Regarding the incident of Shahrivar 1320 and the foreign policy of Iran and its allies, many documents and research works have been published; However, it is necessary to investigate the unknown and obscure aspects of this important event. Considering such a vacuum, the purpose of this article is to analyze and explain the hidden angles of Iran's military policy against the occupation policy of the Allies in World War II. According to such a goal, the question that is raised is whether the Iranian government followed a specific military policy beyond its official policy against the occupation of Iran by the allies? What were the components of this policy and how successful was it? The findings of the research show that the government of Iran, in parallel with the abandonment of hostilities and the policy of military surrender imposed by the military superiority of the Allies on Iran, had also adopted a minimal military policy, the purpose of which was to preserve the structure of the army and the military achievements of the Reza Shah period in order to preserve Internal order and security and dealing with threats from foreign enemies and threats from neighbors; Because in case of resistance, the Allies would fear disbanding the army. The research method in this article is the post-objective method.
    Keywords: Reza Shah, allies, World War II, Iran's neutrality, military diplomacy
  • شهرام یوسفی فر*، محمد دالوند

    پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم لرستان به دلایل مختلفی از جمله قرارگرفتن در یکی از دالان های اصلی راه آهن و مسیرهای شوسه شمال به جنو ، موقعیت سوق الجیشی (مجاورت با کرمانشاه، عراق، خوزستان و شمال کشور) و حضور طوایف با ظرفیت های نارضایتی از حکومت مرکزی ، مورد توجه اشغالگران قرار گرفت. حضور نیروهای نظامی خارجی در لرستان به سرعت نابسامانی ها و پیامدهای ناگواری را از نظر اقتصادی و اجتماعی به وجود آورد. در این بررسی به چرایی و چگونگی ورود نیروی نظامی متفقین به منطقه لرستان پرداخته و نیز پیامدهای حضور آنان از منظر اقتصادی و اجتماعی را مطالعه می کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد نیروهای متفقین پس از شکست تیپ مختلط لرستان (تابع لشکر 6 خوزستان) و اشغال خوزستان، از مسیر جنوب لرستان بدون مقاومت وارد منطقه شدند. حضور و عملیات این نیروها به تدریج موجب بروز ناامنی ، کمبود مواد خوراکی ، قحطی، تورم ، و بروز اختلال در آموزش برخی نواحی منطقه شد. این امور تاثیرات دراز مدتی بر زندگی شهرها و روستاها در پی داشت.این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به تبیین موقعیت لرستان در برنامه متفقین در ایران و نیز چگونگی تاثیر گذاری آنان بر اقتصاد و جامعه لرستان در این دوره می پردازد. شواهد با تکیه بر منابع تاریخی، اسناد و مدارک، روایات معمرین محل و روزنامه ها جمع آوری و تحلیل شده است.

    کلید واژگان: متفقین, جنگ جهانی دوم, لرستان, ناامنی, قحطی
    Shahram Yousefifar *, Mohammad Dalvand

    After the occupation of Iran in World War II, Lorestan was located in one of the main corridors of the railway and the routes of Shoseh north to Jeno, the location of Souq Al-Jishi (adjacent to Kermanshah, Iraq, Khuzestan, and the north of the country) and the presence of clans with capacity Dissatisfaction with the central government was noticed by the occupiers. The presence of foreign military forces in Lorestan quickly caused disturbances and unfortunate consequences from the economic and social points of view.In this review, we will discuss why and how the allied military forces entered the Lorestan region and also study the consequences of their presence from an economic and social point of view. The results of the research show that after the defeat of the Lorestan mixed brigade (subordinate to the 6th division of Khuzestan) and the occupation of Khuzestan, the allied forces entered the region from the south of Lorestan without resistance. The presence and operations of these forces gradually caused insecurity, lack of food, famine, inflation, and disruption in education in some areas of the region. These issues had long-term effects on the lives of cities and villages. 

    Keywords: Allies, World War II, Lorestan, insecurity, Famine
  • محسن بهرام نژاد*، فریده فرزی
    شهر قزوین به دلیل قرارگرفتن در مسیر راه های اصلی غرب و شمال کشور و نیز قرارگرفتن بر سر راه روسیه از بعد داخلی و خارجی حایز اهمیت بسیار بود. برخورداری از موقعیت ممتاز ارتباطی و تامین غله موردنیاز نیروهای روسیه از طریق قزوین سبب شد تا با شروع جنگ جهانی اول، متفقین قزوین را پایگاه نیروهای خود قرار دهند. ازاین رو، در دوران جنگ جهانی اول به دلیل حضور قوای روس در قزوین، خسارت زیادی بر زیرساخت های کشاورزی و جمعیتی شهر به وجود آمد و همین موضوع سبب از بین رفتن امنیت و نظم شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی با تکیه بر منابع موثق درصدد پاسخ به این سوال است که حضور قوای روس، چگونه به ناامنی و بی نظمی در شهر دامن زد و پیامدهای امنیتی و انتظامی حضور قوای روس در قزوین چه بود؟ هدف پژوهش حاضر آن است که نشان دهد پیامدهای امنیتی و انتظامی ایجاد شده توسط روس ها چه میزان بر زندگی مردم تاثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد حضور روس ها در قزوین، منجر به افزایش دزدی، ضرب و شتم اهالی، قتل، اشغال ادارات و اماکن دولتی، تخریب مزارع و باغ ها و در نتیجه فرار روستاییان شد و عامل مهم در خسارات روس ها، ناکارآمدی و عدم تقابل دولت در برابر روس ها بود.
    کلید واژگان: جنگ جهانی اول, اشغال ایران, نیروهای روسی, قزوین, اوضاع امنیتی و انتظامی
    Mohsen Bahramnejad *, Farideh Farzi
    The city of Qazvin was very important due to its location on the main roads of the west and north of the country, as well as its location on the road to Russia, both internally and externally. Having a privileged communication position and providing grain needed by the Russian forces through Qazvin caused the Allies to make Qazvin the base of their forces at the start of the First world war. Therefore, the most important issue during the war was the damage to the agricultural and population infrastructure and the loss of security and order in the city and villages of Qazvin. Present research tries to Descriptive and analytical method by relying on reliable sources answer this questions that how the presence of Russian forces fueled insecurity and disorder in the city? What were the security and law enforcement consequences of the presence of Russian forces in Qazvin? Present research aims to show how much the security and law enforcement consequences created by the Russians affected people's lives. information.Findings of present research show that the presence of Russians in Qazvin led to an increase in theft, beating of residents, murder, occupation of government offices and places, destruction of farms and gardens, and as a result, the escape of villagers, and the important factor in the losses of Russians is inefficiency and lack of opposition of the government against the Russians.
    Keywords: World War I, occupation of Iran, Russian forces, Qazvin, security, law enforcement situation
  • محمد بختیاری*

    اشغال ایران از سوی متفقین در جنگ جهانی دوم و استعفای اجباری رضاشاه، سبب بروز بحران‎های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی فراوانی شد. در چنین شرایطی، مجلس و دولت ایران، با توصیه و حمایت انگلیس و آمریکا و با تایید اولیه شوروی، استخدام مستشارانی از آمریکا جهت سامان دهی اوضاع و غلبه بر مشکلات اقتصادی و اداری را مورد توجه قرار دادند. در همین راستا، آرتور میلسپو که قبلا نیز یک بار به عنوان رییس مالیه به ایران آمده و با توجه به شرایط زمانه، عملکرد نسبتا موفقی از خود بر جای گذاشته بود، به عنوان رییس کل دارایی ایران استخدام شد. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد میلسپو در تعدیل و تثبیت قیمت‎ها در طی دو سال حضورش در ایران (1323- 1321ش) است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ‎ای و اسنادی است. نتایج این پژوهش نشان می‎دهد میلسپو با وجود اختیارات گسترده و حمایت همه‎ جانبه متفقین، در تعدیل و تثبیت قیمت‎ کالاها عملکرد ناموفقی داشت، طوری که نرخ بسیاری از اجناس در زمان حضور او در ایران همچنان افزایش یافت و اگر در کالاهایی همچون گندم، برنج و برخی محصولات کشاورزی، نشانه ‎هایی از تثبیت و کاهش قیمت دیده می‎شود، نه به خاطر اقدامات میلسپو، بلکه بیشتر به دلیل فراوانی محصولات کشاورزی و معین شدن تکلیف جنگ در بسیاری از جبهه ‎ها در سال 1323 بود.

    کلید واژگان: میلسپو, جنگ جهانی دوم, اشغال ایران, تثبیت قیمت‎ها, تورم
    Mohammad Bakhtiyari *

    The occupation of Iran by the Allies in World War II and the forced resignation of Reza Shah caused many political, social, economic and security crises. In such a situation, the parliament and the government of Iran, with the advice and support of England and the United States and with the initial approval of the Soviet Union, considered hiring advisers from the United States to organize the situation and overcome the economic and administrative problems. In this regard, Arthur Millspaugh, who had already come to Iran once as the head of finance and, considering the conditions of the time, had left behind a relatively successful performance, was hired as the head of Iran's finance. The purpose of the current study is to investigate the performance of Millspaugh in reducing and stabilizing prices during the two years of its presence in Iran (1942-1944). The research method in this article is descriptive-analytical and the method of collecting library and documentary information. The results of this research showed that Millspaugh had an unsuccessful performance in adjusting and stabilizing the prices of goods despite his broad authority and all-round support of the Allies so the price of many goods continued to increase during his presence in Iran, and if in goods such as Wheat, rice and some agricultural products show signs of price stabilization and reduction. It is not because of Millspaugh's actions, but  due to the abundance of agricultural products and the determination of the task of war on many fronts in 1944.

    Keywords: Millspaugh, World War II, Occupation of Iran, Price Stabilization, Inflation
  • مهدی وزینی افضل*، سید احمد موسوی

    ایران در طول جنگ عالمگیر اول جهانی، گرفتار بیماری مهلک آنفولانزای اسپانیایی شد که سهمگین ترین بیماری قرن بیستم جهان به شمار می رود. سه تا چهار موج آنفولانزای اسپانیایی از بهار 1918 تا تابستان 1919م/ ربیع الثانی 1336 تا رجب 1337ق، ایران و اکثر کشورهای جهان را درگیر کرد. این بیماری از خارج از مرزهای ایران، وارد شد و عوامل خارجی نظیر حضور نیروهای نظامی انگلستان، روسیه و عثمانی در تسریع شیوع آن نقش مهمی ایفا کرد. از بعد داخلی، از هم گسیختگی سیاسی و اقتصادی و همچنین، زیرساخت های فرسوده و ناکارآمد بهداشتی، بر مصیبت وارده افزود. در نتیجه این بیماری، بین 10 تا 20 درصد جمعیت ایران جانشان را از دست دادند و آثار روانی و اجتماعی آن تا سالها بر جامعه ایرانی سایه افکند. پرسش نوشتار بر این مبنا قرار دارد که آنفولانزای اسپانیایی چگونه به ایران سرایت کرد و چه تاثیری بر جامعه ایران دوره قاجار بر جای گذاشت؟پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای تدوین شده است و در روند پژوهش، منابع تاریخی، خاطرات، سفرنامه های اروپاییان و اسناد آرشیوی وزارت امور خارجه مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، شرایط اسفناک ایران در طول جنگ جهانی اول و مرگ و میر بالا، صرفا جهت قحطی، خشکسالی و بروز بیماری های سابقه دار نبوده است، بلکه سه موج کشنده بیماری آنفولانزای اسپانیایی، شرایط زیستی ایرانیان را به مرحله بسیار حاد کشاند.

    کلید واژگان: ایران, جنگ جهانی اول, آنفولانزای اسپانیایی, همه گیری
    Mahdi Vaziniafzal *, Seyed Ahmad Moosavi

    During World War I, Iran was hit by the deadly Spanish flu, which is considered the worst disease of the 20th century. Three to four waves of Spanish Flu from the spring of 1918 to the summer of 1919/ Rabi al-Thani 1336 to Rajab 1337 AH hit Iran and most countries in the world. The disease came from outside Iran's borders, and foreign factors such as the presence of British, Russian, and Ottoman forces played an important role in accelerating its spread. Domestically, political and economic disintegration and worn and inefficient health infrastructure contributed to the disaster. As a result of this disease, between 10 and 20 percent of Iran's population lost their lives, and its psychological and social effects will cast a shadow over Iranian society for years to come. The question of the article is: How did the Spanish flu spread in Iran and what impact did it have on Iranian society during the Qajar period?The present research was conducted using a library method. Historical sources, memoirs, travelogues of Europeans and archival documents of the Ministry of Foreign Affairs were used in the research. The results of this research show that the deplorable conditions in Iran during World War I and the high mortality rate were not only due to famine, drought, and the occurrence of historical diseases, but that the three deadly waves of the Spanish flu brought the living conditions of Iranians to a very acute stage.

    Keywords: Iran, World War I, Spanish flu, Pandemic
  • مجید فروتن، کیوان شافعی*، محمدقربان کیانی، انور خالندی
    اشغال همدان توسط متفقین در جنگ جهانی دوم پیامدهای متعددی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به دنبال داشت. فعالیت های فرهنگی- آموزشی منطقه در این دوره دستخوش تغییرات و تحولات موقت و زودگذر گردید و تاثیرات جنگ باعث ایجاد شرایطی چون چند پارگی برنامه های فعالان فرهنگی، فترت فعالیت مطبوعاتی، رکود در عملکرد انجمن های ادبی، کم رونق شدن فعالیت های سینما و تیاتر، تعلیق آموزش رسمی در مدارس و تعطیلی برخی از آنها در همدان شد. موضوع این تحقیق بررسی پیامدهای فرهنگی جنگ جهانی دوم در همدان است. پژوهش حاضر روش و رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای- اسنادی و بر اساس گزارش های موجود گردآوری شده است. این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که حادث شدن جنگ جهانی دوم و اشغال همدان چه پیامدها و تاثیراتی بر اوضاع فرهنگی منطقه داشته و عوامل بروز این پیامدها چه بوده است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ اغلب پیامدهای فرهنگی- آموزشی به صورت ناپایدار و محدود به دوران اشغال همدان بوده که به تدریج با تخلیه شهر توسط متفقین کارکردهای مراکز فرهنگی-آموزشی دوباره احیاء و فعالیت های گذشته خیلی سریع از سر گرفته شده است. این پیامدهای منفی در حوزه فرهنگی-آموزشی جزو پیامدهای کوتاه مدت جنگ محسوب می شد. در زمان جنگ اولویت اول مردم رفع نیازهای اقتصادی بود و نیازهای فرهنگی- آموزشی در آن دوران اولویت مردم محسوب نمی شد.
    کلید واژگان: کلید واژه ها: همدان, جنگ جهانی دوم, متفقین, پیامدهای فرهنگی
    Majid Forotan, Kaivan Shafei *, Mohammad Ghorban Kiani, Anvar Khalandi
    The Allied occupation of Hamedan in World War II had several social, economic, and cultural consequences. The cultural-educational activities of the region underwent temporary and fleeting changes during this period, and the effects of the war caused conditions such as the fragmentation of cultural activists' programs, the stagnation of press activity, the stagnation in the performance of literary associations, and the decline of activity. Cinema and theater, the suspension of formal education in schools and the closure of some of them in Hamedan. The subject of this research is the study of the cultural consequences of World War II in Hamedan. The present study has a descriptive-analytical method and approach and the information has been collected in a library-documentary manner based on existing reports. This research seeks to answer the question of what were the consequences and effects of the outbreak of World War II and the occupation of Hamedan on the cultural situation in the region and what were the causes of these consequences? The findings of this study show; Most of the cultural-educational consequences were unstable and limited to the occupation of Hamedan, which was gradually revived with the evacuation of the city by the Allies. These negative consequences in the field of culture and education were among the short-term consequences of the war. During the war, the first priority of the people was to meet economic needs, and cultural and educational needs were not considered a priority of the people at that time.
    Keywords: Hamedan, World War II, Allies, Cultural consequences
  • مرتضی حصاری*، راینهارد برنبک، سوزان پلاک

    باستان شناسی در دهه های گذشته، پژوهش جوامع مابین عصر صنعتی تا زمان حاضر را به عنوان شاخه ای از دوره تاریخی متاخر را به خود اختصاص داده است. مواد مطالعاتی فرهنگی این شاخه پژوهشی باستان شناسی، در این دوره زمانی منابع نوشتاری بایگانی شده، منابع صوتی و تصویری و شاهدان عینی هستند که در کنار یافته های کاوش های مورد هدف، به شکل مطمین تری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. مطالعات باستان شناسی مدرن که همان عصر صنعتی یا دوره جهانی شدن است، تصویری مناسب از روند فرهنگی فردی و جمعی جامعه مورد مطالعه را مستند می کند. روش باستان شناسی مدرن در چارچوب یک دانش میان رشته ای، از رشته های تاریخ هنر، تاریخ، جامعه شناسی، مردم شناسی، جرم شناسی معاصر در تجزیه و تحلیل یافته های خود یاری می گیرد. در این پژوهش که در چارچوب مطالعات باستان شناسی مدرن و معاصر انجام گرفت، یکی از اردوگاه های آموزشی نازی ها در جنگ جهانی دوم مورد پژوهش باستان شناسی قرار می گیرد. در این اردوگاه، به اسرا آموزش های اجباری موردنظر نازی ها را آموزش می دادند تا در آینده در مناطق روسی، برنامه های آن ها را اجرا نمایند. کاوش باستان شناسی وسترا با توجه به مبانی مطالعات باستان شناسی مدرن و برنامه های مشترک دانشگاه برلین، دانشگاه هنر اصفهان و پژهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انجام پذیرفت. وسترا در استان برندنبورگ، شهرستان شرق پریگنیتس- روپین و حدود 70 کیلومتری شمال شهر برلین قرار دارد. اساس یافته های این پژوهش برپایه مطالعات میدانی قرار گرفته است و جهت نتیجه گیری مطمین از منابع مکتوب و اسناد طبقه بندی شده در دوره مورد مطالعه استفاده شده است. و مشخص شد که این اردوگاه جهت آموزش خرابکاری به اسرای مسلمان تاتار در سرزمین های اتحاد جماهیر شوروی بنا شده است.

    کلید واژگان: باستان شناسی مدرن, جنگ جهانی دوم, اردوگاه کار اجباری, وسترا
    Morteza Hessari*, Reinhard Bernbeck, Sozan Pollock

    In the past decades, archaeology has turned toward research on societies that lie temporally between the industrial age and the present, what can be considered a “late historical  archaeology.” The cultural materials for the study of this branch of archaeology include archival written sources, audio and video sources, and eyewitnesses, all of which are analysed together with the findings of archaeological excavations. Studies of the modern period in archaeology, which includes the industrial age and the era of globalization, document both individual and collective processes. Archaeology of modern times requires an interdisciplinary perspective, drawing on the disciplines of art history, history, sociology, anthropology, and even criminology in analysing and interpreting its findings. The present article is the result of a study in the archaeology of modernity, in which the authors investigated a World War II Nazi training camp in Wustrau, located in the German state of Brandenburg, about 70 km northwest of Berlin. The camp was built to “retrain” - or brainwash -non-Russian members of the Red Army such as Ukrainians, Muslim Tatar prisoners as part of a plan to send them into the territories of the Soviet Union as trained Nazi administrators. The archaeological excavation in Wustrau was conducted jointly by members of the Free University of Berlin, Isfahan Art University and the Cultural Heritage and Tourism Research Institute.

    Keywords: Modern Archaeology, Indoctrination Camp, World War II, Wustrau
  • توران طولابی*
    تهاجم عثمانی به غرب ایران و اشغال چندساله این خطه در جنگ جهانی اول، پیامدهای معینی داشت که ابعاد مختلف آن هنوز نیازمند واکاوی است. جلوه ای از این پیامدها، به ویژه از منظر حیات اجتماعی، در اسناد بازتاب یافته است که بررسی تحلیلی و زمینه مند آن می تواند به ترسیم نمای جزیی نگرتری از موضوع کمک کند. به این منظور در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با تکیه بر محتوای اسناد منتشرنشده، از زبان برخی نخبگان محلی که خود در متن این رخدادها حضور داشته اند، تصویری از وضعیت اجتماعی غرب ایران در جنگ جهانی اول ارایه شود. پرسش محوری پژوهش ناظر بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی اشغال غرب ایران توسط عثمانی و تاثیر آن بر وضعیت عمومی کشور در این روزگار پرحادثه است. همزمان تلاش شده است رابطه دوسویه مرکز و حاشیه و نوسان آن در شرایط ضعف دولت مرکزی بررسی شود. حاصل پژوهش نشان می دهد که تهاجم نظامی عثمانی و اشغال چندساله ولایات غرب ایران، در تضعیف و مختل شدن نظام اداری و شکل گیری بحران سیاسی موثر بود. پیامدهای عینی این بحران در قالب تشدید ناامنی، غارت و استثمار مردم، نبود یا کمبود و گرانی غله و آذوقه، اخلال در کار اداراتی چون پست و مالیه و تحمیل هزینه های پیش بینی نشده به دولت بروز یافت. این وضعیت سهم معینی در تشدید بحران مالی کشور و به تبع آن، تضعیف بیشتر دولت مرکزی داشت
    کلید واژگان: ایران, جنگ جهانی اول, عثمانی, آذربایجان, کردستان, کرمانشاه
    Tooran Toolabi *
    Despite taking a neutral stance, Iran heavily suffered from the First World War. Russian and Ottoman forces violated this neutrality and occupied a vast part of the country along the western frontier. This critical situation caused many calamities with deep and viable effects on the social life of Western Iran which missed scholarly attention. Bearing this in mind, and drawing on a bunch of unpublished archival material, this paper aims to shed new light on some unexplored dimensions of the subject. The central focus of this article is on the social and economic problems that ensued from the lasting occupation of the western provinces of Iran. At the same time, it seeks to prepare a descriptive explanation of the behavior of the local elite in confrontation with this crisis and what we can term center-peripheral policies. The findings show that the Ottoman invasion to western Iran and its occupation had certain social and economic consequences. These problems not only affected the local economy and social life but raised serious challenges for the central authority
    Keywords: Iran, World War І, Ottoman, Azerbaijan, Kurdistan, Kermanshah
  • فرشته جهانی*
    ایالات متحده امریکا در آستانه سده بیستم میلادی پیشرفته ترین تجارت جهان را در اختیار داشت. این موضوع از نگاه تیزبین روشنفکران و متجددان ایرانی دوره قاجار دور نماند و آنها با وسواسی مثال زدنی چگونگی روند شکوفایی اقتصاد این کشور نویافته را دنبال کردند. پژوهش حاضر تلاش دارد در پرتو اسناد منتشرنشده آرشیوی در ایران به این پرسش ها پاسخ دهد: روشنفکران و ترقی خواهان چگونه به معرفی اقتصاد و وضعیت مالیه امریکا پرداختند؟ این شناخت ها چه نتایجی برای ایران به دنبال داشت؟ و جنگ جهانی اول تا چه اندازه در افزایش یا کاهش تبادلات تجاری و مالی ایران و امریکا نقش داشت؟ یافته های این مطالعه که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، نشان می دهد روشنفکران برای نشان دادن اهمیت تجارت امریکا در گام نخست با نگاهی انتقادی به مقایسه بهره برداری از منابع زیرزمینی در امریکا و ایران پرداختند و از این طریق اهمیت و ضرورت گسترش مناسبات تجاری با این کشور را به مقامات دولت ایران گوشزد کردند. در ادامه آنها در گزارش های خود وضعیت مطلوب تجارت امریکا را در دوران جنگ جهانی اول و سال های پس از جنگ در مقایسه با سایر کشورهای جهان به نمایش گذاشتند. این آگاهی ها سبب شد مناسبات تجاری ایران با امریکا رشد چشمگیری پیدا کند. علاوه بر این، نخبگان سیاسی ایران در واشنگتن وضعیت مالیه و بودجه امریکا را بررسی کردند و با ارسال گزارش ها و کتابچه های گوناگون دلایل موفقیت و ترقی اداره مالیه و وضعیت مطلوب بودجه این کشور را بازتاب دادند. این امر منجر به تبادل اطلاعات مالی ایران با امریکا و استخدام مستشار از این کشور شد.
    کلید واژگان: آمریکا, عصر قاجار, تجارت, مالیه, جنگ جهانی اول, مناسبات اقتصادی
    Fereshte Jahani *
    At the beginning of the 20th century, the United States of America had the most advanced economy in the world. This issue did not escape the sharp eyes of the Iranian intellectuals and modernists of the Qajar period, and they followed with exemplary obsession how the economy of this new country flourished. The current research tries to answer these questions by using unpublished archival documents in Iran: How did the intellectuals and progressives introduce the economy and finance of America? What results did these findings have for Iran? And to what extent did the First World War play a role in increasing or decreasing commercial and financial exchanges between Iran and the United States? The findings of this study, which is based on the analytical descriptive method, show that the intellectuals, in order to show the importance of American trade, in the first step compared the exploitation of underground resources in America and Iran with a critical view, and in this way, the importance and necessity of expanding trade relations with this country. warned the officials of the Iranian government. Further, in their reports, they showed the desirable state of American trade during the First World War and the years after the war compared to other countries in the world.
    Keywords: America, Qajar Era, Trade, Finance, World War I, Economic Relations
  • محمد بختیاری*

    آرتور میلسپو دوبار به عنوان مستشار مالی به ایران آمد تا با انجام اصلاحاتی در ساختار مالی و اداری، مشکلات کلان اقتصادی کشور را رفع کند. او در ماموریت نخست (1306- 1301ش) توانست موفقیتی نسبی کسب کند و تغییراتی در نظام مالی و مالیاتی انجام دهد؛ اما در ماموریت دوم (1323- 1321ش)، موفقیت چندانی نداشت و درنهایت، ایران را با ناکامی ترک کرد. درباره دلایل موفق نشدن میلسپو دیدگاه‎‍های متعددی از سوی موافقان و مخالفان او مطرح شده است. پژوهش حاضر درصدد است با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه‎‍ای و با روش توصیفی - تحلیلی، دلایل ناکامی میلسپو در اصلاح امور مالی ایران را در ماموریت دوم او بررسی کند و به این سوال پاسخ دهد که چرا میلسپو برخلاف ماموریت اول خود، در ماموریت دوم چندان موفق نبوده است؟ نتایج این تحقیق نشان می‎‍دهد در دیدگاه هر دو گروه موافقان و مخالفان، رگه‎‍ هایی از حقیقت وجود دارد و عوامل مختلفی همچون تکبر و خودرایی میلسپو، نداشتن شناخت و آگاهی کامل او از ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، ترجیح منافع شخصی و آمریکا بر منافع ملت و دولت ایران، وجود فساد و بی‎‍نظمی در ساختار اداری و اقتصادی ایران، بی‎‍ثباتی و اختلاف در نظام سیاسی ایران، کارشکنی و مانع‎‍تراشی مخالفان، شرایط بحرانی ناشی از جنگ جهانی و تسلط شوروی بر استان‎‍های شمالی و ممانعت از انتقال محصولات به مناطق مرکزی، در ناکامی میلسپو تاثیر داشتند.

    کلید واژگان: جنگ جهانی دوم, میلسپو, مستشار خارجی, امور مالی
    Mohammad Bakhtiari *

    Arthur Millspaugh came to Iran twice as a financial counselor to solve the macroeconomic problems of the country by carrying out reforms in the financial and administrative structures. In his first mission (1301-1306 AH), he was able to achieve relative success and make changes in the financial and tax systems, but in the second mission (1321-1323 AH), according to the supporters and opponents, he was not very successful and finally, she left Iran with frustration and sadness. Many opinions have been raised about the reasons for Millspaugh's failure triggered by his supporters and opponents. The current research tried to investigate the reasons for Millspaugh's failure in reforming Iran's financial affairs in his second mission by relying on documentary and library sources and using a descriptive-analytical method. The results of the research showed that there were traces of truth in the views of both supporters and opponents and various factors, such as Millspaugh's dictatorial ethics, his complete lack of knowledge and understanding of the political, social, and cultural structures of the Iranian society, preference for personal and American interests over the interests of the Iranian nation and government, existence of corruption and disorder in the administrative and economic structures of Iran, instability and discord in the political system of Iran, disruption and obstruction caused by oppositions, critical conditions caused by the World War and the Soviet domination of the northern provinces, and prevention of the transfer of products from these regions to the central parts had an effect on Millspaugh’s failure.

    Keywords: World War II, Millspaugh, Foreign adviser, Finance Secror
  • هادی بیاتی، رضا جهان فر*
    پس حمله متفقین به ایران - علی رغم اعلام بی طرفی در جنگ جهانی دوم-، تعدادی از کارکنان نظامی و مردم عادی در برابر متجاوزین ایستادگی کردند تا از کشور و مردم دفاع کرده باشند. از جمله می توان به بسیاری از کارکنان نیروی دریایی ارتش اشاره کرد که در شمال در برابر متجاوزین شوروی سابق و در جنوب در برابر متجاوزین انگلیسی مقاومت کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند. فرماندهی این افراد بر عهده دریابان غلامعلی بایندر بود. براین اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از اسناد جدید به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم به فرماندهی دریابان غلامعلی بایندر چه عملکردی در برابر متفقین داشت؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که غلامعلی بایندر با توجه به اختلاف سلیقه با رضاشاه، در زمینه بیرون راندن انگلیسی ها از برخی جزایر خلیج فارس و تثبیت حاکمیت ملی ایران بر جزایر فوق فعالیت های چشمگیری کرد. در سوم شهریور 1320 نیز در یورش متفقین به ایران، نیروی دریایی ایران مقاومت زیادی از خود نشان داد که به غرق شدن ناوهای ببر و پلنگ و شهادت «دریابان بایندر» و 600 نفر از افسران، درجه داران و ناویان منجر شد.
    کلید واژگان: نیروی دریایی, غلامعلی بایندر, جنگ جهانی دوم, ارتش
    Hadi Bayati, Reza Jahanfar *
    After the allies' attack on Iran—despite Iran's declaring neutrality in the Second World War—a number of military personnel and ordinary people stood up against the aggressors to defend the country and the people. Among others, we can mention many navy personnel who resisted the former Soviet aggressors in the north and the British ones in the south and who were unjustly martyred. Admiral Gholamali Bayandor was the commander of these forces. Using new documents, the current descriptive-analytical research, aims to illuminate the performance of the Iranian Navy in World War II under the command of Admiral Gholamali Bayandor against the Allies. The results of the research indicate that Gholamali Bayandor, due to the difference in taste with Reza Shah, did significant activities in the field of expelling the British from some islands of the Persian Gulf and establishing Iran's national sovereignty in the islands. On the third of Shahrivar 1320, in the attack of the allies on Iran, the Iranian navy also showed great resistance, which led to the sinking of Stormes and the martyrdom of Admiral Bayandor and 600 officers, non-commissioned officers and sailors.
    Keywords: the Navy, Gholamali Bayandor, World War II, the army
  • محمدجعفر چمنکار

    با تهاجم متفقین، نواحی دشتستان، تنگستان و دشتی در حوزه فرمانداری بوشهر از استان هفتم (فارس) صحنه حضور گسترده نیروهای اشغالگر انگلیسی و آمریکایی گردید. تبعات منفی استیلای عناصر خارجی در تمام سال های جنگ و حتی پس از آن این مناطق را تحت تاثیر سوء اقتصادی خود قرار داد. هدف تحقیق بررسی تاثیرات اقتصادی جنگ جهانی دوم بر نواحی دشتستان، تنگستان و دشتی در برهه زمانی سال های 1324-1318ش و پیامدهای آن بر این مناطق می باشد. روش پژوهش تحلیلی تاریخی بر اساس مطالعه داده های اسناد آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نشریات اقتصادی و روزنامه های گوناگون محلی و عمومی ایران در این دوره می باشد. مطالعه اسناد و نشریات نشان می دهد که به علت معضلات سیاسی و نظامی دولت مرکزی، سیاست های محدود کننده متفقین، ضعف شدید زیرساخت های اقتصادی، نبود خطوط مناسب مواصلاتی و وسایل حمل و نقل، عدم توجه به صنایع اشتغال زای بومی، امواج پی درپی قحطی و بیماری های همه گیر و ناتوانی دولت در مقابله با این بلایا، احتکار و قاچاق خواروبار عمومی، رها شدن طرح های عمرانی و عدم امنیت، این مناطق دورانی از زوال اقتصادی، فقر فراگیر و عقب ماندگی را تجربه نمودند. بر این اساس جنگ دوم جهانی در یک شبکه زنجیره ای و متصل از عوامل گوناگون و متغیر منفی، با تشدید نابسامانی اقتصادی و اجتماعی، روند توسعه این مناطق را به شدت تضعیف و یا حتی کاملا متوقف نمود.

    کلید واژگان: جنگ جهانی دوم, دشتستان, تنگستان, دشتی, اشغال, امنیت
    mohmmadjafar chamankar

    With the invasion of the allies, the Dashtestan, Tangestan and Dashti areas in Bushehr governorate of the seventh province (Persia) became the scene of the large presence of British and American occupying forces. The negative consequences of the occupation of foreign elements in all the years of the war and even after that affected these regions with their economic effects. The purpose of the research is to investigate the economic effects of World War II on Dashtestan, Tangestan and Dashti regions in the period of 1318-1324 and its consequences on these regions. The historical analytical research method is based on the study of the archive documents of the Organization of Records and the National Library, economic publications and various local and public newspapers of Iran in this period. The study of documents and publications shows that due to the political and military problems of the central government, the restrictive policies of the allies, the severe weakness of the economic infrastructure, the lack of proper communication lines and means of transportation, the lack of attention to local employment-generating industries, successive waves of famine and epidemic diseases and The inability of the government to deal with these disasters, hoarding and smuggling of public food, abandonment of construction projects and lack of security, these areas experienced an era of economic decline, widespread poverty and backwardness. Accordingly, the Second World War, in a chain and connected network of various factors and negative variables, severely weakened or even completely stopped the development process of these regions by intensifying the economic and social disorder.

    Keywords: World War II, Dashtestan, Tangestan, Dashti, occupation, security
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال