به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آرش آذرپیک" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «آرش آذرپیک» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی آرش آذرپیک در مقالات مجلات علمی
  • مهوش سلیمان پور، احمد خیالی خطیبی *، لطیفه سلامت باویل

    «غزل گفتار» در شعر معاصر، جزو جریانهای پسا سیمینی به حساب می آید. غزل گفتار به لحاظ مضمون و فرم در ادبیات معاصر نوآور بوده و جایگاه خاص خود را به دست آورده است. این نوع نوشتار با هم افزایی قالب غزل و دکلماسیون طبیعی یعنی زبان گفتار، در اوزان سیمینی به کامیابی فراوانی در نزدیک کردن زبان غزل به دکلماسیون طبیعی زبان بدون درغلطیدن به ورطه عامیانه نویسی و محاوره نویسی، داشته است و تاثیر غزل روایی سیمین بهبهانی، با اصالت دادن به گفتگو و دیالوگ محور شدن شعر به وجود آمده است و به جای استفاده از مضامین تکراری و سوز و گدازهای عاشقانه_عارفانه، تصاویر ناب اندیشه و من انسانی_اجتماعی خود را دست مایه اصلی غزل گفتار ساخته و از این رهگذر، به هم افزایی، شعر (قالب غزل) و داستان رسیده است. با توجه به اینکه آذرپیک عناصر جوهری کلمه را می شناسد با ارتباط بی واسطه با آن ها، این عناصر را با مراقبه شناور هم افزا به سوی قالب غزل و عناصر داستان در غزلش به هم افزایی می رساند. در این نوشتار با مرور دو مجموعه «دوشیزه به عشق باز می گردد» و «لیلا زانا» شاخصه های شعر گفتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجه نشان می دهد دیالوگ های موجود در اشعار، بدون شکستن کلمات، مخفف سازی، ترکیب سازی پیچیده و عدم کاربرد آرایه ها، دکلماسیون طبیعی زبان را شکل داده است.

    کلید واژگان: زبان محاوره, زبان گفتار, غزل گفتار, آرش آذرپیک
    Mahvash Solimanpoor, Ahmad Khialikhatibi *, Latifeh Salamat Baveel

    »Speech Poem« in contemporary lyric poetry is one of those successful post-Simini poets. Poem lyric has been innovative in terms of content and form in contemporary literature and has gained its special place. With the of the form of sonnet and natural declamation, ie the language of speech, poem lyric has had great success in bringing the language of sonnet closer to the natural declemsion of language without slipping into the abyss of slang and colloquial writing.
    This type of sonnet has been created under the influence of Simin Behbahani’s narrative sonnet, by giving originality to dialogue and dialogue-oriented poetry both in terms of language and in terms of content instead of using repetitive and burning themes and romantic-mystical melodies, has made pure images of his thought and human-social self the main theme of his sonnet And through this, she has reached synergy, poetry (lyric form) and story
    . Considering that Azarpik’s knows the essential elements of the word, by directly communicating with them, And to try to show new methods in lyric poetry, he tries to present eloquent innovations and original images in his poems. In this article, by reviewing the two collections »Miss Returns to Love« and »Leila Zana« the characteristics of speech poetry will be examined. And it will be compared with speech poetry. The result of the investigation show that dialougs in the poems has shaoed the natural delamation of the language without breaking words, Abbreviation, complex composition, the absence of literary industries.

    Keywords: Colloquial Language, Spoken Language, Arash Azarpik
  • زینب نوروزعلی*، نیلوفر مسیح

    منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرم های روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آن ها پرداخته اند. از جمله می توان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، طرحی بر پایه چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد می کند. معناشناسان مکتب پاریس و گریماس معتقدند واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. لذا روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیت است. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ با بررسی تطبیقی قطعه های ابن یمین و آثار آرش آذرپیک براساس الگوی کنشی گریماس درصدد پاسخ به این پرسش است که چه نوع رابطه ای (تقلیدگرا، احیاءگرا، ابداع گرا، بدعت گرا، فراگرایی) بین آثار این دو برقرار است. در واقع هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق و درک هر چه بهتر نسبت به قطعه های ابن یمین و آرش آذرپیک و شناخت الگوی گریماس است و نتیجه می گیرد که ساختار روایی قطعه های آرش آذرپیک نسبت به ابن یمین ابداع گرایانه است.

    کلید واژگان: گریماس, ابداع گرا, آرش آذرپیک, ابن یمین, روایت شناسی
    Zeynab Noroozali*, Niloufar Masih

    Many critics, including the Paris school, have studied the structures and narrative forms and examined the elements and rules of their composition. Among others, we can mention the model of Grimas, who, by inventing a system based on the representation of shapes for narration, proposes a plan based on how the relationships between units are. Semantics of the school of Paris and Grimas
    believe that reality is always elusive and the external factors involved in the emergence of the narrative and its real roots are always ambiguous. Therefore, narration is a kind of simulation of reality. In this article, which was done in a descriptive and analytical way and using library sources; By comparing Ibn Yamin's pieces and Arash Azarpik's works based on the action model of Grimas, he tries to answer the question of what kind of relationship (imitationist, revivalist, innovative, heretical, transcendentalist) exists between the works of these two. In fact, the purpose of this research is to investigate the degree of adaptation and understanding as much as possible to the pieces of Ibn Yamin and Arash Azarpik and to recognize the pattern of grimace, and it concludes that the narrative structure of Arash Azarpik's pieces is innovative compared to Ibn Yamin.

    Keywords: Narratology, Ibadari, Grimas, Ibn Yamin, Arash Azarpik
  • ستی سارا سوشیان*، پوریا یاراحمدی منصوری

    آرش آذرپیک درمعرفی مکتب ادبی پدیدارشناسی عمیق گرا مواجه با سه سیستم فرا شعر نویسی را مطرح میکند، این سه سیستم فراشعر نویسی عبارتند از:

    1. پلی فونیک هم افزا2.مولتی فونیک3. مرکزافزا
    این نوشتار با تکیه بر آرا و آثار آرش آذرپیک علاوه بر واکاوی ژانر ادبی فراشعر و سیستم های آن به بررسی ویژه سیستم سوم آن-که شاکله های مکتب ادبی پدیدارشناسی را سامان می بخشد-،میپردازد.
    آذرپیک با ارایه دو شاخصه:الف(دگرسوژه گرایی ب(کاراکتر تحلیلی
    کلیدواژه»درباره«را از قاموس ذهن و بیان و زبان ادبیات خط میزند، چرا که در جهان فراشعری این کاراکترها هستند که خود را در متن به نمود و آشکارگی میرسانند؛ لذا ژانر مرکزافزا به عنوان یک ژانر نگرشی و نگارشی خارج از تمام سیستم های تیولوژیک و ایدیولوژیک نحوهای زیست فرا اندیشانه را ارایه میدهد. این نوشتار که به صورت کتابخانه ای، بنیادی، توصیفی و تحلیلی سامان یافته است،به بررسی نظریات و درس گفتارهای آرش آذرپیک میپردازد

    کلید واژگان: آرش آذرپیک, فراشعر مرکزافزا, دگرسوژهگرایی, کاراکتر تحلیلی
    Seti Sara Sooshian *, Pooriâ yârahmadi mansoori

    Arash Azarpeik, in introducing the literary school of deep-oriented phenomenology, presents three systems of farapoetic writing, These three farapoetry systems are:1. Synergistic polyphonic
    2. Multiphonic
    3. Central synergy

    Based on the opinions and works of Arash Azarpeik, in addition to the analysis of the literary genre of metapoetry and its systems, this article deals with a special analysis of its third system, the Central synergy, which organizes the structures of the literary school of deep-oriented phenomenology.
    Azarpeik by presenting the following two characteristics
    1. Another subject oriented
    2. Analytical character
    He underlines the keyword "about" from the dictionary of mind and expression and the language of literature,Because in the metapoetic world, these are the characters that reveal themselves in the text, Therefore, as an attitudinal and writing genre outside of all theological and ideological systems, the genre of Merzanafaza presents bio-transcendental methods.
    This article, organized in a library, basic, descriptive and analytical form, examines the ideas and lectures of Arash Azarpik.

    Keywords: Arash Azarpeik, farapoetic Central synergy, Another subject oriented, Analytical character
  • آریو همتی*

    موسیقی و وزن یکی از ساحت های کلمه است که با تاکید بر جوهره ی گفتاری، نوشتاری و معنایی نمود و بروز یافته است هر چند تاکید اصلی بر جوهره آوایی_گفتاری است. وزن و موسیقی تا انقلاب نیما به تبعیت از غزل کلاسیک سروده می شد. اما با انقلاب نیما و جنبش سیمین بهبهانی در غزل معاصر، وزن عروضی و موسیقی غزل نیز دستخوش تغییراتی شد. مقاله ی حاضر، با هدف کلی بررسی میزان نوآوری، تجذیه و ترکیب اوزان عروضی در غزل معاصر با تکیه بر موسیقی شعر آرش آذرپیک گردآوری و تدوین شده است. با توجه به اینکه هیچ یک از شاعران پسا سیمینی در وزن عروضی و موسیقی نوآوری نداشته اند؛ و اغلب از اوزان جویباری بهره برده اند، آرش آذرپیک یکی از ادامه دهندگان راه سیمین است. که در اوزان ابداعی وی با بسامد فراوان غزل سروده و دست به نوآوری نیز زده است. در این مقاله اوزان پرکاربرد، نوآور و کلاسیک که مشخص گردیده و ذکر خواهد شد؛ مورد تحلیل واقع شده است. در پایان نیز با توجه به شواهد، به این نتیجه دست می یابیم که آذرپیک جزء معدود غزل سرایان پساسیمینی است که در ساحت وزن و موسیقی غزل مبدع و نوآور است.

    کلید واژگان: وزن, اوزان جدید, اوزان سیمینی, آرش آذرپیک
    Ario Hemmati *

    Music and weight is one of the areas of the word that has been expressed and developed by emphasizing the essence of speech, writing and meaning, although the main emphasis is on the essence of phonetic-speech. Weight and music were written according to classical ghazal until Nima revolution. But with Nima's revolution and Simin Behbahani's movement in contemporary ghazal, the prosaic weight and music of ghazal also underwent changes. The current article has been compiled and edited with the general aim of investigating the level of innovation, appropriation and combination of prosody in contemporary ghazal based on the music of Arash Azarpik's poetry. Considering that none of the post-Siminian poets have innovated in the weight of prosody and music; and have often benefited from brook weights, Arash Azarpik is one of the successors of Simin's path. He has often composed ghazals in his innovative weights and has also started to innovate.In this article, the widely used, innovative and classic weights that will be identified and mentioned; has been analyzed. In the end, according to the evidence, we come to the conclusion that Azarpik is one of the few post-Seminian ghazal poets who is creative and innovative in the field of ghazal weight and music.

    Keywords: Weight, New weights, Simini weights, Arash Azarpik
  • رضا همتی*
    طبقه بندی و تحلیل ژانرهای شعر فارسی از بحث های مهم ادبی است. در دهه هفتاد ایران حضور هم زمان سه شاخه مستقل آمریکاگرایان، اروپاگرایان و آوانگاردیست های بازگشتی را با خاستگاه متفاوت شاهدیم که هر کدام از اینها نقش مهمی در هدایت فکری و ذوقی شعرا و نویسندگان دهه هفتاد و ادوار بعد از آن داشته و دارند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، این سه گرایش شعری را به تفکیک ژانرهای منشعب بررسی کرده است. آمریکاگرایان، با رضا براهنی و جریان پسامدرن در ایران اعلام حضور کردند. «شعر زبان» براهنی، «پسانیمایی» علی باباچاهی و شاگردان کارگاه براهن، همچنین شعر «متفاوط» محمد آزرم در دهه هشتاد در این گروه اند. اروپاگرایان با دو شاخه غزل و شعر آزاد در این دوره فعال بودند. در شاخه غزل با سیمین بهبهانی بنیان گذار «غزل نو»، «غزل داستان» و «غزل روایی» و هم چنین جریان شاگردان او در «غزل فرم» با محمدسعید میرزایی، آرش آذرپیک، هومن عزیزی، امیر مرزبان و...، در شعر آزاد، جریان «شعر حرکت» ابوالفضل پاشا از پیروان مکتب باروک در این گروه است. آوانگاردیست های بازگشتی، با آغاز عریانیسم و اعلام هزاره عریانیسم در تاریخ اندیشه، به همراه بنیان گذار آن، آرش آذرپیک به عرصه آمدند. حاصل نگرش آرش آذرپیک، ژانرهای متنوعی اعم از «واژانه»، «غزل مینی مال»، «فراشعر»، «فرافرم»، «نوقلندرانه» و بیش از سی ژانر دیگر تا لحظه اکنون می باشد. از پیروان نحله ادبی فلسفی آرش آذرپیک می توان به طاهره احمدی، آسو اوستا، هنگامه اهورا، ستی سارا سوشیان، رابعه شمس، زرتشت محمدی، نیلوفر مسیح، آریو همتی، شهریار میرزاپور و...  اشاره کرد.
    کلید واژگان: عصر عریانیسم, آرش آذرپیک, ادبیات دهه هفتاد, آمریکاگرایان, اروپا گرایان, آوانگاردیست های بازگشتی
    Reza Hemmati *
    Classification and analysis of why types and genres of Persian poetry is one of the important literary debates. Unfortunately, the field of poetry of the seventies, which had the most influential contemporary poetic currents; It has been abandoned in this regard. In the seventies of Iran, we see the simultaneous presence of three independent branches of Americanists, Europeanists and return avant-garde with different origins, each of which has played an important role in guiding the intellectuals and poets of the seventies and later periods.The Americans announced their presence in Iran with Reza Braheni and the postmodern movement. Braheni's "Poetry of Language", Ali Babachahi's "Pasanimai" and the students of Brahen's workshop, as well as Mohammad Azram's "Different" poetry in the eighties are in this group. Europeanists were active in this period with two branches of lyricism and free poetry. In the lyric branch with Simin Behbahani, the founder of "New Ghazal", "Ghazal Dastan" and "Ghazal Narrative" and also the flow of Simin Behbahani's students in "Ghazal Form" with Mohammad Saeed Mirzaei, Arash Azarpik, Hooman Azizi, Amir Marzban and ..., In free poetry, the flow of "movement poetry" of Abolfazl Pasha is a follower of the Baroque school in this group. Returning avant-gardeists came to the fore with its founder, Arash Azarpik, with the beginning of the era of nudism and the proclamation of the millennium of nudism in the history of thought. The result of Arash Azarpik's attitude is a variety of genres, including "Vajaneh",
    Keywords: The Age of Nudism, Arash Azarpik, Literature of the Seventies, Americanists, Europeanists, Returning Avant-Gardeists
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال