به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ادبیات زنان » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ادبیات زنان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • یینگ هوی هوانگ*
    رمان زنان بدون مردان نوشته شهرنوش پارسی پور، نویسنده مشهور ایرانی، از رمان های مطرح ادبیات معاصر ایران است. داستان این رمان بر اساس تجربیات زندگی پنج زن ایرانی در سنین مختلف و طبقات گوناگون جامعه شکل می گیرد و مسایل حقوق و منافع زنان ایرانی در جامعه مردسالار را نشان می دهد. به خاطر این که پنج زن در این رمان ویژگی های شخصیتی و سابقه های مختلفی دارند و نمایانگر سنین و طبقات اجتماعی مختلف هستند، تجارب زندگی آنها نمونه ای از گروه های مختلف زنان در جامعه ایران بوده است. آگاهی از استقلال زن که در این کتاب تجسم یافته است، نشانگر بیداری اندیشه های فمینیسم است. بدین منظور در این مقاله کوشیده شده تا بر اساس شیوه تحلیلی- توصیفی به تبیین شخصیت های زن پرداخته شود و با استفاده از تیوری فمینیسم اندیشه های فمینیسم تجسم یافته در این رمان بررسی شود.در این مقاله تلاش می شود تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی رمان زنان بدون مردان بر مبنای نقد فمینیستی مورد واکاوی قرار گیرد. بعد از تبیین شخصیت های زن بر شیوه توصیفی-تحلیلی، در بستر نقد فمینیستی ابعاد گوناگون عوامل فمینیستی در این رمان استخراج می شود و با استفاده از تیوری فمینیسم اندیشه های فمینیسم تجسم یافته بررسی می شود.
    کلید واژگان: شهرنوش پارسی پور, زنان بدون مردان, ادبیات زنان, فمنیسم}
    Ying Hui Huang *
    The novel Women Without Men written by Shahrnoush Parsipour, a famous Iranian writer, is one of the famous novels of contemporary Iranian literature. The story of this novel is based on the life experiences of five Iranian women of different ages and social classes and shows the rights and interests of Iranian women in the patriarchal society. Because the five women in this novel have different personality traits and backgrounds and represent different ages and social classes, their life experiences have been an example of different groups of women in Iranian society. The awareness of women's independence embodied in this book indicates the awakening of feminism's thoughts.For this purpose, in this article, an attempt has been made to explain the female characters based on the analytical-descriptive method and to examine the ideas of feminism embodied in this novel by using the theory of feminism.In this article, an attempt is made to analyze the novel Women Without Men based on feminist criticism based on the descriptive-analytical method. After explaining the female characters in a descriptive-analytical way, in the context of feminist criticism, various dimensions of feminist factors are extracted in this novel and the ideas of embodied feminism are examined using the theory of feminism.
    Keywords: Shahrnoosh Parsipour, women without men, women', s Literature, feminism}
  • سپیده فرجی، فرهاد طهماسبی *، رقیه صدرایی

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستان‌نویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستان‌های آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستان‌نویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشته‌اند، محوریت داستان و شخصیت‌ها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستان‌هایشان در جست‌وجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایت‌های زنانه بازتاب داده‌اند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسایل سیاسی و اجتماعی زمانه می‌پردازد، در این داستان‌ها نیز عموما نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده می‌شود، اغلب این داستان‌ها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموما در میان زنان هستند، روایت‌هایی عامه‌پسند از زندگی و جامعه به دست می‌دهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریان‌های داستان‌نویسی زنان در سال‌های پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریان‌شناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دسته‌بندی و معرفی می‌کند. برای تفکیک و شناخت جریان‌ها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینه سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی می‌گردد، سپس کانون‌های پشتیبان جریان نشان داده می‌شود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود.

    کلید واژگان: زنان, ادبیات زنان, داستان نویسی زنانه, جریان شناسی ادبی, نقد زنانه}
    Sepideh Seyyed Faraji, Farhad Tahmasbi, Roghayyeh Sadraie

    After the victory of the Islamic Revolution, women's storytelling has developed. Both the number of female writers has increased and the themes of the stories have become more diverse. The political and social atmosphere after the revolution has also provided the ground for the expansion and diversity of women's storytelling. In most of what women have written, the focus of the story and characters is on the issue of women. Some women in their stories search for their feminine selves and reflect this identification from the perspective of female narratives; This section of women's works deals with female narratives that describe the female world (in terms of identity, emotion, gender, etc.). Some of the works of women reflect the political and social issues of the time. In these stories, the role of women in politics and society is generally shown, most of these stories refer to the role of women in the revolution and the war. Some female writers also write popular narratives of life and society for audiences that are generally female. A number of other women narrate the contrast between tradition and modernity, sometimes arguing for tradition and sometimes protesting against prevailing traditions and beliefs. This study has been done to identify and introduce the currents of women's storytelling in the post-revolutionary years. Therefore, based on a cognitive current model, this reserch categorizes and introduces several currents of women's storytelling. To separate and recognize the currents, three factors have been considered: first, the political and social context of the emergence of the current is introduced, then the focal points of the current are shown, and finally, the initiators and continuators of the current are discussed.

    Keywords: Women, Women's Literature, Women's Storytelling, Literary Current, Women's Criticism}
  • شبنم جعفرزاده *، آن امانوئل بقژه

    در علوم ادبی، مفهوم "نوشتار زنانه" که در سال 1975 توسط الن سیکسوس مطرح شد، همواره مورد تفسیرهای متفاوتی قرار گرفت. سو تفاهمی مشترک بین بیشتر آنها وجود دارد - که بیشتر ناشی از عنوان آن است- باعث می شود این مفهوم را همردیف و یا یکسان با دیگر رویکردهای ادبی همچون "ادبیات زنان"، "ادبیات زنانه" و "نوشتار زن" دانست. در ایران نیز تعریفی جدید به خود گرفته است که سعی در بازنمایی زن سنتی از طریق نوشته ها دارد. این مقاله سعی دارد "نوشتار زنانه" را مستقل از دیگر مفاهیم با عناوین مشابه، معرفی کند. دو رمان ایرانی به عنوان متال برگزیده شده اند: چراغ ها را من خاموش می کنم (زویا پیرزاد، 1380) و نگران نباش (محب علی، 1387). رمان اول بر اساس تعریف جاری در ایران از "نوشتار زنانه"، در این دسته جای می گیرد، این در حالی است که فاقد بسیاری از عناصر لازم در تعریف اصلی است. عکس آن، رمان دوم آنچنان که باید در این مقوله جای نگرفته است، با اینکه بیشترین ویژگی های لازم را، طبق تعریف الن سیکسوس، دارا است.

    کلید واژگان: نوشتار زنانه, ادبیات زنانه, ادبیات زنان, الن سیکسوس, چراغ ها را من خاموش می کنم, نگران نباش}
    shabnam Jafarzadeh*, Anne Emanuelle Berger

    Le concept d’« écriture féminine », formalisé par Hélène Cixous en 1975, a été régulièrement interprété de manière incorrecte dans la littérature scientifique. Le malentendu le plus courant est l’amalgame avec les concepts de « littérature des femmes », « littérature féminine » et « écriture-femme ». En Iran, le terme est encore plus éloigné du concept de Cixous et est communément utilisé pour présenter la femme traditionnelle dans la littérature. Cet article reprend les critères définis dans Le rire de la Méduse (Cixous, 1975) comme source principale afin de les utiliser dans une comparaison avec la définition iranienne commune. Deux romans iraniens sont pris comme exemples: C’est moi qui éteins les lumières (Zoyâ Pirzâd, 2011) et T’inquiète pas (Mahsâ MohebAli, 1387/2008). Alors que le premier est considéré comme un exemple d’écriture féminine selon l’acception iranienne commune., il ne possède pas les caractéristiques exigées par la définition originelle. A l’inverse, le second n’est pas admis comme tel en Iran alors qu’il pourrait être considéré comme un exemple d'écriture féminine selon Cixous.

    Keywords: Ecriture féminine, littérature féminine, littérature des femmes, Hélène Cixous, C’est moi qui éteins les lumières, T’inquiètes pas}
  • نرجس خدایی*
    در آلمان و در آستانه قرن بیست و یکم، زنان نویسنده توانمندی پا به گستره فعالیت ادبی نهادند که مهارت آن ها در بازنمایی معضلات فردی، بحران های اجتماعی و روحیات نسل خویش موجب شگفتی منتقدان ادبی شد. این جستار به معرفی متون سه بانوی نویسنده ای می پردازد که در آثار خود، وجوه متفاوت زندگی مدرن را به شیوه های مبتکرانه ای بازتاب داده و با استقبال فراوان محافل ادبی و رسانه های فرهنگی روبرو شده اند. روایت های منتخب در بافت گفتمان های مختلف ادبی و فلسفی، و به ویژه با عنایت به رویکردهای «پاپ» و «پست مدرن» مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. افزون بر آن، ویژگی ها و نکات تفارق آثار منتخب با «ادبیات فمینیستی» دهه هفتاد قرن بیستم که در ستیز با ساختارها و الگوهای مردسالارانه پدید آمده بود، مورد توجه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: ادبیات زنان, پسامدرن, ادبیات پاپ, روابط ناپایدار اجتماعی, ابتذال, کالاوارگی}
    Narjes Khodaee*
    On the threshold of the twenty first century certain women writers appeared on the literary scene، whose ability to represent individual and social conditions was admired by critics. This essay looks at the writings of three women who have attempted in an original way to depict the different facets of modern life in their works and have been received relatively well by cultural media and literary circles. The selected works will be analysed from the perspectives of various relevant literary and philosophic discourses، with a special emphasis on “pop” and “postmodern” approaches. Moreover، particular attention has been paid to these works’ distinguishing characteristics and the way they differ from “feminist literature”، which actually came into being with the basic intention of calling in question and challenging patriarchal structures and models in the seventies.
    Keywords: Women's Literature. Postmodernism, Pop Literature, Unstable Social Relationships, Kitsch, Commodification}
  • کبری روشنفکر، عیسی متقی زاده، نورالدین پروین، سیدعلی سراج
    بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینه ساز شکل گیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگی های زبانی (به ویژه آوایی) گرایش های متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوت های زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ اما از طریق بررسی آثار و نوشته های زنان، می توان به ویژگی های یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونه های ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد.
    در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعه شناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد صباح، این است که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر اشعار سعاد صباح تاثیر مستقیم گذاشته است.
    کلید واژگان: زبان شناسی اجتماعی, جنسیت, مرثیه, سعاد صباح, ادبیات زنان}
    Kobra Roshanfekr, Issa Mottaghizadeh, Nouroddin Parvin, Said Ali Seraj
    Study of the experience of women and its difference with that of men has caused to the formation of different approaches about the connection between language and gender. Women and men have different tendencies in the use of some language features (especially vocal). This issue distinguishs their language from each other. Linguistic differences are not so clear and the speakers have not much sensitivity and awareness of them، but by examining the works of women، one can achieve the mentioned features. Among the type of poetries، literary gender has deep ties with poets feeling. Therefore، it provides reflection on the poets’ mind and thoughts. Finally، it has the capacity of analyzing the linguistic gender reflection. Technique of whimper poem is inspired of disaster، and stimulates the poets’ feelings in order to utter his/her grieving poems and affect on the audience. The main subject of this study، using the votes of language sociologists is discussion on the Sa′d Sabbah’s poems at three levels: lexical، syntactic and rhetorical in order to illustrate the connection between language and gender. The results showed that a close relationship exists between sentiment whimper and gender of the poet. And situation of grief has a direct impact on the poems of Sa′d Sabbah. Descriptive and analytical methods were used to explain the subject of this research
    Keywords: Social studies language, Gender, Elegy, Sa′d Sabbah, Women of literature}
  • غلامحسین غلامحسین زاده، قدرت الله طاهری، سارا حسینی
    طرح شعارهای برابری خواهانه حقوق زن و مرد توسط مشروطه طلبان، موجب بازنگری نقش زنان در عرصه های اجتماعی گردید. بازتاب این امر در دنیای ادبیات، حضور گسترده تر زنان در این عرصه بود. گرچه از سال های پس از مشروطه تاکنون، ادبیات زنان با سرعت یکسانی در حال حرکت و رشد نبوده است، اما آنچه که در پایان دهه هشتاد آن را ادبیات مستقل زنانه می نامیم، محصول همه تحولاتی است که در دهه های مختلف این سده، بر تاریخ ادبیات داستانی زنان گذشته است. زنان داستان نویس ایرانی از دهه چهل به بعد جرات و جسارت بیشتری برای پرداختن به موضوعات زنانه در آثارشان یافتند و اعتراض علیه هژمونی(برتری) مردانه نیز به یکی از مضامین اصلی این آثار تبدیل شد. آنچه که موجب تمایز داستان های زنانه دهه هشتاد با همه آثار پیش از آن گردیده است، شکل گیری جهان و زبانی مستقل و زنانه در این دسته از آثار است که اغلب به شکل خودآگاه و همراه با صبغه های فمینیستی است.
    کلید واژگان: ادبیات زنان, داستان, هژمونی, صبغه های فمینیستی}
  • غلامحسین غلامحسین زاده، قدرت الله طاهری، سارا حسینی*

    طرح شعارهای برابری خواهانه حقوق زن و مرد توسط مشروطه طلبان، موجب بازنگری نقش زنان در عرصه های اجتماعی گردید. بازتاب این امر در دنیای ادبیات، حضور گسترده تر زنان در این عرصه بود. گرچه از سال های پس از مشروطه تاکنون، ادبیات زنان با سرعت یکسانی در حال حرکت و رشد نبوده است، اما آنچه که در پایان دهه هشتاد آن را ادبیات مستقل زنانه می نامیم، محصول همه تحولاتی است که در دهه های مختلف این سده، بر تاریخ ادبیات داستانی زنان گذشته است. زنان داستان نویس ایرانی از دهه چهل به بعد جرات و جسارت بیشتری برای پرداختن به موضوعات زنانه در آثارشان یافتند و اعتراض علیه هژمونی(برتری) مردانه نیز به یکی از مضامین اصلی این آثار تبدیل شد. آنچه که موجب تمایز داستان های زنانه دهه هشتاد با همه آثار پیش از آن گردیده است، شکل گیری جهان و زبانی مستقل و زنانه در این دسته از آثار است که اغلب به شکل خودآگاه و همراه با صبغه های فمینیستی است.

    کلید واژگان: ادبیات زنان, داستان, هژمونی, صبغه های فمینیستی}
  • روح انگیز کراچی
    ساروجینی نایدو شاعر و سیاستمدار هند به سبب مبارزات استقلال طلبانه و اشعار میهنی اش، نقشی موثر در سرنوشت کشور و در کسب حقوق زنان داشت. به پاسداشت فعالیت های او، روز تولدش را در هند روز زن نامگذاری کردند. در این مقاله کوشش بر این است تا ضمن ارزیابی جایگاه و فعالیت های ادبی – سیاسی او، به طور گذرا، ادبیات زنانه ی هند نیز بررسی شود و به پرسش هایی چنین پاسخ داده شود که چرا در هند روز زن، روز تولد یک زن شاعر مبارز است؟ شرایط اجتماعی چگونه است که او نماد زنی آرمانی می شود؟ چه ضرورتی دست اندرکاران حکومتی را بر آن داشته که زنی هنرمند، روشنفکر، میهن پرست و آزادی خواه را الگوی زنان کشور قرار دهند؟
    کلید واژگان: ساروجینی نایدو, ادبیات زنان, ادبیات هند}
    Sarojini Naidu, the Indian poetess and politician, plays a significant role in the destiny of the country and in demanding the women’s rights due to her independence- seeking campaigns and patriotic poems. She fought throughout her life for freedom, and is considered as a symbol of theIndia’s struggles. She awakened the women ofIndiaand re-established their self- esteem. Sarojini Naidu traveled all over India and delivered speeches on the welfare of the youth, dignity of labor, women's emancipation, and nationalism. The Indian people appreciated her activities; thus, her birthday is celebrated as women’s day in India. This study attempts to investigate briefly the female literature ofIndia, besides evaluating Naidu’s social and literary position and activities. It also tries to provide answers to such questions as: Why is the women’s day inIndiathe birthday of a campaigner poetess? What are the social conditions that she becomes a symbol of the ideal woman? What necessity makes the government officials consider an artist, intellectual, patriotic, and freedom-loving woman as an example for the women of the country?
    Keywords: Sarojini Naidu, female literature, Indian literature}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال