به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "روان شناسی زبان" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «روان شناسی زبان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • کوفی ساموئل نزی *

    هدف ما ارایه راه هایی برای شناخت منشا زبان مجازی است. اگر وجود، حضور و استفاده از آن هیچ سایه تردیدی در ذهن جامعه باقی نگذاشته است، در مورد منشا آن، در مورد ورود آن به زبان انسان و در تعاملات کلامی روزمره آن، کمتر یا تقریبا هرگز مورد سوال و کنکاش قرار نگرفته اند. این کنکاش، وظیفه است که پژوهش حاضر برای خود تعیین می کند. این تحلیل بیش از آن که جنبه آموزشی داشته باشد، بیش از هر چیز معرفت شناختی است، زیرا هدف آن برجسته کردن ریشه های طبیعی آن است. به این معنا، این کار، پیدایش انسان، انتساب فقر زبان اصلی در عبارات، تمایل روان انسان برای بیان از طریق تجسم را مورد تفکر قرار می دهد. این پژوهش همچنین بلاغت، مهد آن و برخی رشته های زبانی را که بستر پرورش آن بودند مورد مداقع قرار می دهد. این نقاط مختلف که محورهای کانونی این مطالعه را تشکیل می دهند، اصول بنیادی زبان مجازی، مجموعه کاوش ها، عملکرد و انتظارات بعدی از کاربرد آن را آشکار می کنند.

    کلید واژگان: انسان شناسی, زبان مجاز, طبیعت, روان شناسی زبان, علم بلاغت, عبوم زبان
    Koffi Samuel SAMUEL N’ZI*

    Notre objectif est de proposer des pistes de connaissances sur l’origine du langage figuré. Si son existence, sa présence et son usage ne font l’ombre d’aucun doute dans l’esprit de la communauté l’on s’interroge moins ou presque pas sur sa provenance, sur son introduction dans le langage humain et dans les interactions verbales quotidiennes de celui-ci. C’est la tâche que s’assigne cette réflexion. Bien plus que pédagogique, cette analyse se veut surtout épistémologique, car, elle vise à mettre en relief ses origines naturelles. Dans ce sens, elle interroge la genèse de l’Homme, l’imputation de la pauvreté du langage originel en expressions, la disposition du psychisme humain à énoncer par figuration. Elle questionne aussi la rhétorique, son berceau émanation, et certaines disciplines linguistiques qui furent son terreau de plénitude. Ces différents points constitutifs des axes focaux de l’étude exhument les principes fondateurs du langage figuré, son corpus d’exploration, son fonctionnement et les attentes subséquentes à son emploi.

    Keywords: Anthropologie, langage figuré, nature, psycholinguistique, rhétorique et sciences du langage
  • حوریه احدی*، هلیا عباسی
    روان شناسی زبان از میان رشته ای های جدید زبان شناسی است که یکی از پرسش های کلیدی مطرح در آن، چگونگی درک و بیان و اکتساب زبان است. به دلیل متفاوت بودن ویژگی های زبان ها، لازم است مطالعات روان شناسی زبان به صورت زبان ویژه بررسی شوند. هدف از این مطالعه بررسی جامع و نظام مند مطالعات روان شناسی زبان در سطح نظام آوایی زبان فارسی است، لذا مطالعات مرتبط با حوزه آواشناسی و واج شناسی زبان فارسی (درک، بیان و اکتساب آواها) مورد بررسی قرار می گیرند. با بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده، می توان ضمن طبقه بندی و تحلیل یافته های حاصل از پژوهش ها، خلاهای پژوهشی را آشکار کرد.برای انجام این پژوهش، کلیه مقالات نمایه شده در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال علوم انسانی، نورمگز و مگیران و مجموعه مقالات همایش های روان شناسی زبان با کلیدواژه های مرتبط جستجو و آن دسته از این مطالعات که نتایج آنها در تبیین سوالات مطرح در روان شناسی زبان کاربرد داشت، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند.براساس مطالعه حاضر، شش حوزه اصلی پژوهش در حیطه آواشناسی زبان فارسی با رویکرد روان شناسی زبان عبارتند از واک داری، فضای واکه ای، نوای گفتار، هماهنگی آوایی، رشد آواهای زبان و خطاهای گفتاری. بیشترین پژوهش ها مربوط به ویژگی های زبرزنجیری (آهنگ و زیروبمی و تکیه)، هماهنگی میان آواها و تمایز میان واک داری و بی واکی است و کمترین پژوهش ها مربوط به حوزه رشد آواها و فضای واکه ای است. مطالعات انجام شده در موضوعاتی مانند رشد آواها و خطاهای گفتاری و هماهنگی میان آواها تنها در حوزه بیانی انجام شده است و در زبان فارسی هیچ مطالعه ای در حوزه های درکی مرتبط با  آنها یافت نشد.در بررسی مطالعات واج شناختی از منظر روان شناسی زبان نتایج نشان داد پژوهش های مختلفی در ارتباط با رشد واج ها و فرایندهای واجی، واج آرایی زبان فارسی و درک ناخودآگاه آن توسط گویشوران زبان، ادراک مقوله ای و در نهایت آگاهی واج شناختی انجام شده که در بخش بحث آورده شده است؛ اما متاسفانه هیچ مطالعه ای درباره درک آواهای زبان (مادری یا سایر زبان ها) در بدو تولد یافت نشد. بیشتر مطالعات در حوزه فرایندهای واجی و کمترین مطالعه در حوزه ادراک مقوله ای بوده است. در اکثر مطالعات به ویژه مطالعات مربوط به فرایندهای واجی و رشد بیان واج در کودکان، از روش مشاهده ای استفاده شده است اما متاسفانه جزییات لازم برای انجام این نوع پژوهش یا در نظر گرفته نشده یا ثبت نشده است. در متن مقاله به این جزییات ضروری اشاره شده است.
    کلید واژگان: روان شناسی زبان, نظام آوایی زبان, درک, بیان, زبان فارسی
    Hourieh Ahadi *, Helia Abbasi
    psycholinguistic is one of the new interdisciplines of linguistics in which One of the key questions raised in this field is how to understand and express and acquire language. According to the different characteristics of languages, it is necessary to study the psycholinguistic in a language-specific approach. The purpose of this study is a comprehensive and systematic review of language-specific studies at the level of the phonetic system of the Persian language to reveal the research gaps while categorizing and analyzing the findings of the researches.To carry out this research, all the articles indexed in the scientific information database of "www.ensani.ir", "www.sid.ir", "www.noormags.ir", "www.magiran.com" and www.irandoc.ac.ir", and the collection of articles of psycholinguistic conferences with the related keywords and those studies whose results were used in explaining the questions raised in the psycholinguistic were studied and investigated.Based on the present study, the main areas of research in the field of Persian phonetics are voicing, vowel space, tone of speech, phonetic coordination, development of language sounds and speech errors. The most studies are related to the suprasegmental characteristics, coordination between sounds, and the distinction between voiced and voiceless, and the least study is related to the development of sounds and vowel space. The studies conducted on the development of sounds and speech errors and coordination between sounds have been done only in the field of expression, and no studies have been conducted in this field of comprehension in the Persian language.In phonological studies, the general results of various researches related to the development of phonemes and phonological processes, phonology of the Persian language and its unconscious understanding by language speakers, categorical perception and finally phonological awareness are presented in the discussion section; But unfortunately no study was found on understanding the sounds of the language (native or other languages) at birth. Most of the studies were in the field of phonological processes and the least studies were in the field of categorical perception. In most studies, especially studies related to phonological processes and the development of phonological expression in children, the experimental method has been used, but unfortunately, the details necessary to conduct this type of research have not been considered or recorded. In the text of the article, these essential details are mentioned.
    Keywords: psycholinguistics, phonetic system, understanding, expression, Persian language
  • Arekeeva Iuliia Yevgenyevna*

    The author of the article focuses on the scientific methods used to obtain and analyze linguistic material in linguistic research, namely the method of linguistic experiment and the quantitative methods used to analyze its data and the method of semantic interpretation. The experiment occupies a leading place in linguistic research as the main way of researching and constructing reality. In psycholinguistics, the experiment involves the joint interaction of the experimenter and the subject, aimed at performing pre-composed experimental tasks and studying possible changes and relationships. The methods of analysis and interpretation of experimental data are based on quantitative measurements, with the help of which the quantitative indicators obtained during the experiment can be generalized and brought into the system, as well as on the construction of models for measuring the object of study through the analysis of semantics. The combination of psycholinguistic, quantitative and general scientific methods is a productive way to solve the problems of the experiment

    Keywords: Experiment, Method, Psycholinguistics, Quantitative Methods, Methods Of Semantic Interpretation
  • سید محمد حسینی معصوم*، محبوبه یار

    دیرآموز دانش‏آموزی است که توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارد، ولی میزان و عمق یادگیری وی نسبت به متوسط همسالانش کم تر است. دانش ‏آموزان دیرآموز در یادگیری زبان و خواندن و نوشتن مشکلات زیادی دارند. هدف این تحقیق ارایه راهکاری جدید برمبنای نظریه‏ های زبان شناسی و روان شناسی زبان برای افزایش رشد شناخت زبانی این کودکان است. به این منظور، سعی شد با استفاده از تکنیک کل‏ واژه ‏های تصویری با روشی ابداعی، از تمام حواس کودک در یادگیری او استفاده شود. داده‏های این تحقیق به صورت میدانی و موردی از دختری سیزده ساله و دیرآموز ساکن مشهد جمع ‏آوری شده ‏است. برنامه پیشنهادی آموزشی در این تحقیق شامل چهار مرحله است. در مرحله اول با استفاده از فلش ‏کارت‏های کل‏ واژه‏های تصویری و با استفاده از حواس دیداری و شنیداری کودک، بر روی مهارت خواندن کار شد. در مرحله دوم، تاکید بر معنا و زنجیره معنایی کلمات بود. در مرحله سوم با داستان‏های کوتاهی سعی شد درک مطلب کودک تقویت شود. در مرحله چهارم که مرحله کاربردشناسی است، کودک توانایی ساخت جملات با معنی و داستان‏ های کوتاه را به ‏دست ‏آورد. برای پیش‏آزمون و پس‏آزمون از آزمون رشد زبان (TOLD) استفاده شده است. نتایج به دست‏آمده نشان می‏دهد تکنیک کل‏ واژه‏های تصویری بر روی رشد شناخت زبانی کودک دیرآموز موثر است و به جز تقلید جمله در تمام خرده ‏آزمون‏ های دیگر زبانی، کودک رشدی بین 18 تا 66 را نشان می‏دهد. این شیوه، به خصوص، گنجینه واژگان و درک مطلب او را افزایش داده است تا جایی که کودک می‏تواند داستان کوتاه معنی‏داری را بسازد.

    کلید واژگان: تکنیک کل واژه های تصویری, کودکان دیرآموز, شناخت زبانی, زبان شناسی, روان شناسی زبان
    Seyed Mohammad Hosseini-Maasoum*, Mahboubeh Yar

    A borderline intelligence student is the one with basic capability for literacy but of a lower rate and depth in learning compared to their peers. Such students have many difficulties in learning the language, reading and writing. The main purpose of this study is to provide a new solution based on linguistic and psycholinguistic theories to increase the development of language recognition in these children. The technique of total image words was used in an innovative method to manipulate all the senses of the child in his learning. The data of this research have been collected in a field and case study. The case is a 13-year-old borderline intelligence girl living in Mashhad. The suggested training program in this research consists of four stages. The first step is to work on reading by using flashcards of total image words and using the child’s visual and auditory senses. The second step is to emphasize the meaning and semantic chain of the words. In the third stage, we try to strengthen the child’s comprehension with short stories, and in the fourth stage, which is the practical stage, the child acquires the ability to make meaningful sentences and short stories. The test of language development (TOLD 3) was used for pre- and post-tests. The results show that the total image word technique has a positive effect on the language cognitive development of the borderline intelligence student and except in sentence imitation, all other subtests show an improvement of 18 to 66 per cent.

    Keywords: Total Image Word Technique, Borderline intelligence, Linguistic recognition, Linguistics, Psycholinguistics
  • رامین گلشائی*، بهناز مختاری، فریده حق بین
    نمود دستوری کیفیت انجام رویداد توسط فعل را عمدتا در قالب یکی از دو حالت پایان یافته (تام) یا در جریان (ناقص) نشان می دهد. در این مقاله تاثیر روان شناختی نمود تام و ناقص بر برجسته سازی مشارکان مختلف رویداد در قالب تفسیر ضمیر فاعلی سوم شخص مفرد و گزینش روابط گفتمانی در زبان فارسی بررسی شده است. برای این منظور، تعداد 75 نفر گویشور فارسی زبان در آزمون تکمیل داستان شرکت کردند. در این آزمون از آزمودنی ها خواسته شد که بعد از خواندن جمله ای با معنی انتقال مالکیت در سه نمود تام، ناقص و ناقص استمراری جمله دوم سناریو را که با ضمیر فاعلی مبهم «او» آغاز می شد، تکمیل کنند. سناریوهای آزمون شامل 18 سناریوی اصلی و 20 سناریوی انحرافی بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون معنی داری مجذور کای در نرم افزار اس.پی.اس.اس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که اولا ارجاع به نقش معنایی مبدا در جایگاه فاعل عموما در همه نمودها بیشتر از ارجاع به نقش معنایی هدف بوده است. این یافته به منزله تایید فرضیه «بیان نخست» در مورد تفسیر ضمیر فاعلی مبهم در زبان فارسی تفسیر شد. دوم، نوع نمود دستوری رابطه معنی داری با ارجاع ضمیر فاعلی مبهم جمله دوم به مبدا یا هدف جمله نخست دارد به گونه ای که در نمود تام ارجاع به مبدا کمتر و ارجاع به هدف بیشتر از نمودهای ناقص است. سوم، نوع نمود با نوع رابطه گفتمانی که میان جمله اول و دوم برقرار می شود رابطه معنی دار دارد. درواقع، هنگامی که جمله نخست دارای نمود تام است، رابطه گفتمانی جمله دوم با جمله اول در جهت تمرکز بر هدف جمله اول و بسط اثر رویداد اول است و هنگامی که نمود ناقص است، رابطه گفتمانی بین دو جمله از نوع توضیح و تشریح جزییات رویداد با تمرکز بر مبدا در جمله اول است. درمجموع، یافته های حاصل از این پژوهش از فرضیه های «بیان نخست» و «ساختار رویداد» که در خصوص تفسیر ضمایر فاعلی مبهم مطرح بوده اند پشتیبانی می کند.
    کلید واژگان: نمود دستوری, ساختار رویداد, روابط گفتمانی, روان شناسی زبان, تفسیر ضمیر
    Ramin Golshaie *, Behnaz Mokhtari, Farideh Haghbin
    Grammatical aspect encodes temporal features of a situation mainly as completed (perfective) or incomplete (imperfective). In the present study, the effect of perfective vs. imperfective grammatical aspects on highlighting different participants of an event has been investigated by means of exploring the role of aspect on the interpretation of the ambiguous third person singular subject pronoun and discourse relations in Persian. To this end, 75 native speakers of Persian participated in a story completion task. After reading a simple transfer-of-possession sentence in each of the three aspects, namely perfective, imperfective, and progressive, they wrote natural continuations to the sentence. The second sentence, which was to be completed, began with the Persian third person singular pronoun /u:/ (“he/she”). The task sentences consisted of 18 critical and 20 filler sentences. Filler sentences were used to disguise the purpose of the task. The acquired data were analyzed using chi-square significance test in SPSS. Results showed that: First, Source/subject preference has outnumbered Goal preference in all the aspectual conditions. This finding was interpreted as confirming the first-mention bias in the interpretation of ambiguous pronouns in Persian. Second, Source vs Goal preference of pronouns is significantly affected by the grammatical aspect such that the perfective contexts produce less Source preference but more Goal preference when interpreting pronouns compred to the imperfective contexts. Third, there is a significant relationship between the aspect type and the type of the discourse relation connecting the two sentences. In fact, the perfective aspect seems to bias the second sentence in the direction of shifting its focus to the Goal of the first sentence and extending the effect of the first event. Also, the imperfective aspect seems to bias the second sentence in the direction of focusing on the Source of the first sentence and providing explanations and details to the first event. Overall, the findings are in line with the predictions of the first-mention bias and the event structure hypothesis in the interpretation of ambiguous pronouns.
    Keywords: Grammatical aspect, event structure, discourse relations, psycholinguistics, pronoun interpretation
  • یوسف محمدنژاد عالی زمینی*، مریم بختیاری

    زبان خانه اندیشه است. احساسات، عواطف، اندیشه ها و همه آنچه در ضمیر آدمی نهفته است، تنها از طریق زبان و با نشانه های زبانی امکان بروز می یابد، اما آنچه زبان شاعران را از زبان مردم عادی متفاوت می کند، دقت و ظرافتی است که از طریق گزینش و چینش اجزای کلام و صورت بندی نحوی، احساسات و عواطف را به بهترین شکل آشکار می کند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه دستور چامسکی مبنی بر بروز معنا در نحو و نیز رویکرد روان زبان شناسی، می کوشد با بررسی زبان شعر فروغ فرخزاد نشان دهد که مهم ترین کارکردهای مقوله‎ های صرفی و نحوی در بازتاب «اضطراب» در شعر او کدام اند؟ بر این اساس، از میان دفترهای شعری فروغ، تعداد پنجاه شعر برگزیده و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که نحو شعر فروغ در مقوله های چینش گروه های اسمی و فعلی، هم خوانی اجزا و گروه ها با یکدیگر، تکرارها و جابه جایی ها در بیشتر موارد بازتاب دهنده «اضطراب» است. از سوی دیگر، مقوله های صرفی همچون انتخاب واژه ها، قیدها، صفت ها و عبارت ها در همین حوزه معنایی  قرار دارند و اضطراب حاصل از چینش های نحوی را به شدت تقویت می کنند.

    کلید واژگان: روان شناسی زبان, فروغ فرخزاد, اضطراب, ترس از آینده, یادآوری گذشته
    Yousef Mohammadnezhad Alizamini*, Maryam Bakhtiyari

    Language is the house of thought. Feelings, emotions, and thoughts, and all that include in the unconscious mind would manifest through language and by means of linguistic signs. But, what differentiates poetry from ordinary language is the accuracy and elegancy in the selection and composition of discourse elements and syntactic structure which express feelings and emotions in the best way possible. The current research attempts to indicate the most important morphological and syntactic functions of anxiety represented in the poetic language of ForoughFarrokhzad. This research is based on the theoretical framework of chomskyan Generative linguistics with regard to the expression of meaning in syntax and according to psycholinguistic approach. This research has been conducted on fifty poems of Forough among all her poetic works. The results show that the syntax of Forough poetry reflects anxiety due to the selection and composition components of Noun and Verb Phrases, the agreement between components and phrases, the recurrences, and the movements in most cases. Moreover, the lexical categories like Adverbs, Adjectives and Phrases reinforce the resulted Anxiety by the syntactic compositions severely.

    Keywords: psychology of language, Forough Farrokhzad, anxiety, anticipatory anxiety, hyperthymesia
  • محمدرضا فارسیان*، نجمه علوی
    زبان مجموعه ای منسجم و نظام یافته از علائم است که برای انتقال افکار و احساسات انسان ها استفاده می شود. متن ادبی از بهترین بسترها برای انتقال هیجانات نویسندگان است. داستان هورلا، اثر گی دو موپاسان، که برگرفته از تجربه زیسته او نسبت به بحران هویت خویش است، بهترین مصداق این موضوع است. در این اثر، نویسنده با استفاده چندباره واژگان «هورلا» و «نتوانستن»، هیجان خواننده را نسبت به این واژگان و بحران ازخودبیگانگی راوی برمی انگیزد. از دیدگاه روان شناسان زبان، این هیجان خواننده، از کنش و واکنش ذهن و زبان او ناشی می شود. در این پژوهش سعی شده است تا از منظر روان شناسی زبان در پرتوی الگوی هیجامد و با درنظر گرفتن مولفه های سه گانه هیجامد (بسامد، حس و هیجان) به مفهوم ازخودبیگانگی در این داستان از طریق هیجامدافزایی واژگان «هورلا» و «نتوانستن» پرداخته شود. این هیجامدافزایی با افزایش بسامد واژگان یادشده که به نوعی نمایانگر عدم آزادی اگزیستانسیال و ازخودبیگانگی راوی است و همچنین با درگیر کردن بیشتر حواس خواننده از طریق توصیف تجربیات حسی راوی از هورلا (به منزله دیگری)، باعث هیجان ترس در خواننده می شود و هیجامد درونی نویسنده نسبت به مفهوم ازخودبیگانگی به خواننده القا می شود.
    کلید واژگان: روان شناسی زبان, هیجامد, ازخودبیگانگی, هورلا, گی دو موپاسان
    Mohammad Reza Farsian*, Seyede Nadjme Alavi
    Any literary work is a suitable platform for conveying the author's inner concepts and feelings through the words available in the text. Guy de Maupassant in the story of Horla narrates the life of a man who is grappling with a crisis of alienation under the influence of the anonymous creature called Horla. Using the concepts and words intertwined with the unconscious and the repeated use of the word "Horla" and the verb "failure" in the story, the author promotes an excitement in the reader to these words, which, based on the constant action and reaction of the mind and language, makes the reader more aware of intriguing indications like the shadow of alienation on a narrator's life. What can be contemplated is the relationship of these words with the concept of alienation. The relationship that can be analyzed through the psychology of language. In the language psychology, a model called the Emotioncy Model was designed by Pishghadam et al. (2013). "Emotioncy", a combination of the two words "emotion" and "frequency," is based on the principle that the words in each text have varying amounts of emotion for different individuals, which are referred to as "Emotioncy" of the words. Emotioncy includes emotions that are formed as a result of using different senses and can make relative recognition of individuals under the influence of frequency factor. Considering the Emotioncy Model, the present study seeks to answer the following fundamental question: How does the author in the story of Horla reveal the crisis of the narrator's alienation by increasing the emotioncy level of the words "Horla" and "failure" in the reader?
    The concept of alienation has an inverse relationship with freedom. In the existentialism philosophy of Jean-Paul Sartre, human freedom has the responsibility for everything that he is seeking. The lack of this freedom causes the alienation of individuals. In the story of Horla, the transfer of this concept (alienation) to the reader is carried out through the frequency of words Horla and failure. The narrator who considers the presence of Horla as the reason for his lack of freedom, conveys his alienation crisis to the reader by repeating the word Horla as another interpretation that his freedom prevents the freedom of the narrator and the verb failure, which is itself a kind of confession of his lack of freedom. Moreover, the author describes the presence of Horla using the senses of touch, hearing sense, and above all sense of seeing. This is while, another presence is felt with his looking in the philosophy of existentialism. Through describing his sensory experiences of Horla, the writer engages the reader's senses and raises his excitement. In this regard, the author in the story of Horla describes the narrator's fear of Horla, as well as freedom, to create an excitement of fear in the reader (due to his having responsibility to life). To do this, by proving the presence of unknown creatures in the world and the human inability in their discovery, he denies the freedom of human, and provokes the excitement of fear in the reader. Therefore, the author shows crisis of the narrator's alienation with the emotionalization of words Horla and failure. The crisis of alienation represents the truth of the existence of the author and his feelings. Hence, the author has a high to this concept. This inner emotioncy, created at the level of his involvement, shapes his world view, and it is induced to the reader in the story of Horla through the emotionalization of the mentioned words.
    Many studies have been yet conducted in relation to the Emotioncy Model, but the use of this Model in literature has not been addressed in none of these studies. According to the findings of this study, it can be argued that the Emotioncy Model in the field of literature can be a suitable ground for the exploration of the feelings, inner emotions and worldview of the authors through the words and concepts used in literary
    Keywords: Psychology of Language, Emotioncy, Alienation, Horla, Guy de Maupassant
  • محمد دبیرمقدم، شهلا رقیب دوست، حسن قاسمی
    در پاسخ به این پرسش که آیا در ساخت جملات زبان فارسی، فاعل در جایگاه نقش معنایی خود در گروه فعلی باقی می ماند یا به مشخص گر گروه زمان حرکت می کند، بحث های نظری و شواهد زبانی موجود اطلاعات کافی برای تعیین جایگاه اصلی فاعل ارائه نمی کنند. در همین راستا، به رغم اینکه زبان فارسی دارای توالی واژگانی منعطف در جملات است، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد جابه جایی عناصر جمله در این زبان از سوی فارسی زبانان به عنوان تغییر در توالی اصلی جمله تشخیص داده می شود و این تغییر در مدت زمان پردازش آنها مؤثر است. علاوه بر این، با بررسی دو دیدگاه متفاوت پیرامون جایگاه فاعل در زبان فارسی و با استفاده از شواهد روان شناختی زبان نشان می دهیم که در ساخت جملات لازم، متعدی و مجهول زبان فارسی، هم سو با دیدگاه درزی و مرزبان (1393) و انوشه (1389) ، فاعل ابتدا در جایگاه مشخص گر گروه فعلی اشتقاق در پایه می یابد و سپس به جایگاه مشخص گر گروه زمان حرکت می کند. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تکلیف تصمیم گیری دربارۀ صحت جمله می باشد.
    کلید واژگان: روان شناسی زبان, نحو تجربی, قلب نحوی, پردازش جمله, قیدهای فعلی
    Mohammad Dabir, Moghaddam, Shahla Raghibdoust, Hassan Ghasemi
    In response to this question whether subject stays in its thematic position within VP or moves to Spec, TP, theoretical debates and given language evidence do not provide sufficient information to determine the derived subject position in Persian sentences’ structure. In this regard, although Persian is a free word order language, the findings of this study show that the displacement of sentence elements in this language is distinguished as a change in the original sentence sequence by Persian speakers, and the change affects their processing time. In addition, considering two different perspectives on the subject's position in Persian and using the psychological evidence, in line with Darzi and Marzban (2014) and Anoshe (2010), we prove that in passive, transitive, and intransitive sentences’ structure in Persian, subject first merges in its thematic position within VP and then moves to Spec, TP.
    Keywords: psycholinguistics, experimental syntax, scrambling, sentence processing, VP-adverbs
  • محمدحسین شرف زاده، فردوس آقا گل زاده*، آزیتا افراشی، شهلا رقیب دوست
    شکل گیری واژه ها و مفاهیم در ذهن افراد یکی از جنبه های پیچیده در زبان شناسی شناختی به شمار می رود. برای دستیابی به آنچه در ذهن می گذرد، از روش های گوناگونی ازجمله ارتباط بدنی استفاده می شود. در پژوهش حاضر، از این روش برای شناسایی چگونگی شکل گیری مفاهیم در ذهن افراد با خصوصیات روان شناختی و شخصیتی مختلف استفاده شده است. بنابراین با استفاده از آزمون های مربوط، خصوصیات روان شناسی مختلف شامل بهره هوشی، درون گرایی/برون گرایی، اضطراب و عزت نفس 200 آزمودنی مورد سنجش قرار گرفت و از میان آنها 95 نفر به اجرای 30 واژه منتخب بر اساس راهکارهای ریسی بیتی و پگی (1991) برای مخاطبان خود پرداختند. طرحواره های تصوری استفاده شده توسط آنان مورد بررسی قرار گرفت، آن گاه رابطه بین نسبت استفاده از طرحواره های متفاوت و خصوصیات روان شناسی مختلف مورد تحلیل قرار گرفت. آنچه حاصل شد، نشان دهنده رابطه معنادار در نسبت استفاده از طرحواره های برخی واژه ها با خصوصیات روان شناختی است. این رابطه در مورد خصوصیات روان شناختی باثبات تر بیشتر می باشد، بدین معنی که خصوصیات روان شناختی بهره هوشی و درون گرایی/برون گرایی نقش موثرتری نسبت به عزت نفس و پس از آن اضطراب در ایجاد تفاوت معنادار در تنوع طرحواره های مورد استفاده برای نشان دادن واژه های مختلف ایفا می کنند.
    کلید واژگان: واژه, زبان شناسی شناختی, روان شناسی زبان, طرحواره تصوری, ارتباط بدنی
    Mohammad Hossain Sharafzade, Ferdos Agha Gol Zade*, Azita Afrashi, Shahla Raghib Dost
    The form of words and concepts in mind is the subject of this paper. Among various methods, bodily communication has been used to show it in the mind of people with individual differences. Two hundred students participated in the first phase of the study, while ninety five of them participated in the second phase of it. In the first phase, a set of tests was given successively to determine the levels of certain personality variables. In the experimental setting, the participants were instructed to communicate certain words one by one nonverbally. These thirty words were selected according to Ricci Bitti and Poggi (1991)’s strategies. The image schemata used by them and then the association between using different schemata and psychological variables were investigated. The results showed that the association between them is significant in some words. This significance was seen more in more stable and innate psychological characteristics. In fact, Intelligence Quotient (I.Q.) and introversion/extroversion had a more effective role than self-esteem to make a significant difference when participants tried to show different words using various schemata; while anxiety had the least role.
    Keywords: cognitive linguistics, psycholinguistics, image schema, bodily communication
  • امید آزاد*، مجتبی منشی زاده
    عبارات اصطلاحی، ساخت های زبانشناختی ای هستند که برخلاف جملات عادی زبان از جمع جبری معنای سازه های تشکیل دهنده شان نمی توان به معنای کل آن ها پی برد و از نظر نحوی نیز ساختاری انعطاف ناپذیر دارند؛ بدین صورت که برخلاف جملات عادی زبان نمی توان همه فرآیند های نحوی را درباره آن ها اعمال کرد. در پژوهش حاضر کوشیده ایم تا ضمن معرفی مهم ترین مدل های روان شناختی زبان در رابطه با فرآیند درک اصطلاح، کارایی این مدل ها را در تبیین ویژگی های معناشناختی اصطلاحات فارسی به بحث بگذاریم. وجه مشترک رویکرد های سنتی تاکید بر پردازش معنای تحت اللفظی می باشد. به عبارتی دیگر، این رویکرد ها یا قائل به روند پردازشی پیوسته، یعنی پردازش معنای تحت اللفظی پیش از پردازش معنای مجازی بودند و یا بر پردازش متوازن این دو معنا توجه می کردند. اما وجه مشترک دیدگاه های نوین اهمیتی است که برای نقش مولفه های بافتی در تسریع فرآیند درک اصطلاح قائلند. تحلیل معناشناختی، نمونه هایی از اصطلاحات زبان فارسی نشان داد که هیچ یک از این رویکرد ها به تنهایی نمی توانند ویژگی های متنوع معناشناختی اصطلاح را تبیین کنند. اصطلاح در زبان فارسی مقوله ای یکپارچه و همگن نیست، بلکه می توان با توجه به ویژگی های درون مقوله ای متنوع اصطلاح از جمله شفافیت معنایی، شناخته شده بودن اصطلاح برای سخنگویان زبان، ترکیب پذیری معنایی و ابهام، تعریفی متفاوت از هرگونه عبارت اصطلاحی ارائه کرد.
    کلید واژگان: اصطلاح, روان شناسی زبان, معنای مجازی
    Omid Azad*, Mojtaba Monshizadeh
    Idiomatic expressions are defined as linguistic structures, which, in contrast with ordinary sentences, can not be interpreted via meaning amalgamation of their constituents. This study aims at surveying the most important psycholinguistic models proposed in the study of idiom comprehension. Furthermore, the significant characteristics of these approaches have been discussed. The common feature of the traditional approaches is their emphasis on the literal meaning processing, that is, these approaches are either adherents of serial meaning processing, i.e., they would assert that literal meaning processing takes place before figurative meaning processing, or they are interested on the parallel meaning processing. However, the common ground of the novel approaches is that they emphasize on the important role of the contextual features in accelerating idiom comprehension. At the end, the notable graded salience hypothesis has been criticized, and the possibility of posing a unified theoretical framework in idiom comprehension has been investigated.
    Keywords: Idiom, Psycholinguistics, Figurative meaning
  • بلقیس روشن، نازیلا بهمنی، احمد علی پور
    تاثیرات یادآوری پیام ها بر حافظه شامل متقدم، میانی و متاخر است. یادآوری ابتدای پیام ها تحت تاثیر عنصر متقدم، یادآوری بخش میانی تحت تاثیر عنصر میانی و یادآوری انتهای پیام ها تحت تاثیر عنصر متاخر است. در این پژوهش تاثیر عنصر متاخر در مکالمات پیام های بازرگانی رادیویی فارسی و تاثیر جملات کوتاه و شعاری و پایایی آن در ذهن شنوندگان را بررسی کردیم. روش تحقیق به صورت میدانی و نیمه آزمایشگاهی است. برای آزمودن فرضیه ها شش پیام را از میان پنجاه پیام بازرگانی پخش شده در شبکه های رادیویی فارسی ایران، جوان و پیام در بهمن و اسفند 1389 انتخاب و براساس آن ها شش برگه آزمون تکمیل کردنی طراحی کردیم. آزمودنی ها، متشکل از 71 نفرشامل 44 مرد و 27 زن، به طور تصادفی انتخاب شدند. آن ها پس از دو بار شنیدن هر پیام، واژه های جاافتاده در برگه های آزمون را به یاد آوردند و نوشتند. نتایج نشان داد در پیام های بازرگانی میانگین رتبه عناصر متاخر (77/2) در مقایسه با عناصر متقدم (16/ 2) و عناصر میانی (06/1) بیشتر در حافظه کاری شنوندگان باقی می مانند و بهتر به یاد می آیند. همچنین میانگین رتبه جملات کوتاه و شعاری (79/99) در مقایسه با جملات غیرشعاری (80 /41) بیشتر در حافظه کاری شنوندگان باقی می مانند و بهتر به یاد می آیند. نتایج این پژوهش به تهیه کنندگان برنامه های پیام های بازرگانی رادیویی فارسی، تولیدکنندگان کالاها و گردانندگان موسسات خدماتی کمک می کند تا توجه مخاطبان را بیشتر جلب کنند و کالاهای خود را بهتر بشناسانند. زبان شناسان و روان شناسان نیز می توانند تاثیرات جایگاه جملات بر حافظه افراد را بررسی و نتایج را مشاهده کنند.
    کلید واژگان: روان شناسی زبان, حافظه کاری, جملات شعاری, تاثیر عنصر متقدم, تاثیر عنصر متاخر, پیام بازرگانی رادیویی فارسی
    Belghais Roshan, Nazila Bahmani, Ahmad Alipoor
    The message recall effects consist of the primary effects, middle effects and recency effects. People who recall the first part of the list are affected by the primary effects, those who recall the middle part are affected by the middle effects, and those who recall the last part are affected by the recency effects. The present research is to investigate the recency effects of Persian verbal radio commercials on the memory of their listeners. Also the study is to represent the effects of using short sentences and slogans in Persian radio commercials. The research methods are the field study and experimental. To perform the trials, six out of the 50 Persian radio commercials were chosen, which were broadcasted from Iran, Javan and Payam radio channels in February and March, 2011. Six blank-sentence tests were designed according to the commercials. 71 participants (44 men and 27 women) were randomly selected. Listening the commercials twice, they wrote the missing words in the tests they recalled. The results suggest the recency items with minrank (2/77) of a Persian radio commercial have more effects on the listeners’ working memory and are recalled better than the primary (2/16) and the middle items (%1/06). Also short sentences and slogans (99/79) have more effects on the listeners’ working memory and they are recalled well than the others (41/80). The results are suitable for Persian radio commercial programmers, goods producers and service institution administrators to take the listeners’ attractions to introduce their goods and services better. Linguists and psychologists can also use these results to study the effects of sentence positions on people's memories.
    Keywords: Psycholinguistics, Working memory, Slogans, Primary effects, Recency effects, Persian radio commercials
  • رضا غفارثمر، محسن شیرازی زاده
    این مطالعه به بررسی ارتباط بین کمال گرایی، اضطراب خواندن و دست یافت خواندن در زبان انگلیسی می پردازد. در این راستا، 134 دانشجوی کارشناسی رشته زبان انگلیسی پرسشنامه های مرتبط با کمال گرایی و اضطراب خواندن را تکمیل کردند. نمرات پایان ترم دانشجویان در درس خواندن و درک مفاهیم نیز به عنوان معیار دست یافت آن ها در خواندن زبان انگلیسی مورد توجه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان سه بعد کمال گرایی تنها کمال گرایی جامعه مدار پیش بینی کننده معناداری برای اضطراب خواندن و دست یافت خواندن است. همبستگی منفی معناداری نیز بین اضطراب خواندن و دست یافت خواندن به دست آمد. نتایج این مطالعه محققان را بر آن داشت تا در ارتباط بین کمال گرایی و دست یافت خواندن نقشی میانجی برای اضطراب خواندن قائل شوند. بدین ترتیب مدلی فرضی از ارتباط بین سه متغیر کمال گرایی، اضطراب خواندن و دست یافت خواندن ارائه شد که می تواند الهام بخش پژوهش های آینده باشد.
    کلید واژگان: انگلیسی به عنوان زبان خارجی, کمال گرایی, اضطراب خواندن, دست یافت خواندن, روان شناسی زبان
    Reza Ghafar Samar, Mohsen Shirazizadeh
    This study investigates the link among the personality trait of perfectionism, reading anxiety and reading achievement. To this end, the participants filled the perfectionism and reading anxiety questionnaires. With respect to the measurement of reading achievement, student's final scores on the end of the semester test were used. The results showed that socially prescribed perfectionism is a significant predictor of both reading anxiety and reading achievement. Also, negative correlation was observed between reading anxiety and reading achievement. The results of the study led the researchers to hypothesize a mediating role for anxiety in the relationship between perfectionism and reading achievement. A hypothetic model regarding the relationship of these three variables was put forth which can act as a source of inspiration for future research.
  • محمود رضا گشمردی
    در این مقاله به بررسی مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی می پردازیم و سعی خواهیم کرد جوابی برای این پرسش که چگونه علم آموزش زبان های خارجی از معلم محوری به فراگیر محوری رسید، بیابیم. توصیه بر فراگیر محوری در کلاس زبان خارجی، امری است که بر آن تاکید می شود، ولی شاید در عمل خیلی رعایت نشود. روش های آموزش زبان های خارجی در قرن بیستم کاملا متاثر از روان شناسی، پداگوژی و آندراگوژی هستند. روان شناسی رفتارگرا (اسکینر) و زبان شناسی ساخت گرا مبانی نظری روش شنیداری-گفتاری بودند، به همین جهت فراگیر به تقلید سریع و خودکار از الگوهای معلم می پرداخت. در روش سمعی- بصری ساخت یکپارچه، با دادن اختیار به فراگیر در تولید جملات جدید، یک گام به فراگیر محوری نزدیک می شویم. نظریه خلاقیت زبانی و نظریه توانش و کنش زبانی چامسکی، به طور غیر مستقیم بر روش های آموزش زبان های خارجی تاثیر گذاشت. در روش ارتباطی، فراگیر در تولید کنش های گفتاری مختلف فعالیت دارد و در فرایند آموزش با معلم همکاری بیشتری می کند. در روش آموزش گروهی به اصول آندراگوژی در آموزش زبان خارجی توجه شده است و معلم به عنوان مشاور فراگیر بزرگسال در نظر گرفته می شود. در سیر تحول جایگاه فراگیر بزرگسال یا خردسال در روش های آموزش زبان های خارجی در قرن گذشته، به بررسی تحولات روان شناسی از رفتارگرایی به روان شناسی شناختی، تغییر نگرش از پداگوژی سنتی به پداگوژی جدید و پیدایش آندراگوژی خواهیم پرداخت.
    کلید واژگان: فراگیر محوری, روش های آموزش زبان های خارجی, روان شناسی زبان, پداگوژی, آندراگوژی
    Mahmoud-Reza, Gashmardi
    This study investigates the theoretical principles of the learner centered foreign language teaching methods. It also attempts to find an answer to the question of how the science of foreign languages teaching have shifted from teacher centered classes toward student centered ones. The emphasis on learner centered classes is an issue, which is highly recommended but it has been overlooked in practice. Teaching methods of foreign languages in the 20th century have been mainly influenced by psychology, pedagogy and andragogy. Behavioristic psychology and structural linguistics formed the theoretical foundations of audio-lingualism. According to this approach, learners were to imitate the patterns of teachers in an immediate and automatic manner. In audio-visual teaching of unified structures, giving autonomy to the learner approximates the learner to produce new sentences during a learner-centered learning. The Chomskyan generative grammar and his notions of competence and performance have influenced (though indirectly) the teaching methods of foreign languages. In communicative approach, the learner is actively engaged in producing various speech acts and, in the process of instruction, he/she collaborates actively with the teacher. In community language learning, much attention has been paid to the principles of andragogy, in which the teacher is considered to be an adult consultant. In the course of the evolution of the roles that learners (adults as well as children) have played during the last century, attempts are made to focus on the psychological changes from behaviorism to cognitive psychology. This study further focuses on the changes of attitudes from traditional pedagogy to modern pedagogy and also to the emergence of andragogy.
  • محمودرضا گشمردی
    در روش های جدید تدریس، به نظر متخصصین آموزش زبان، فراگیر در مرکز توجه فرایند آموزش و یادگیر قراردارد. در هر رشته آموزشی، مدرسین باید توجه خاصی به ویژگی های فرگیران مبذول نمایند. بطور کلی اگر بخواهیم فراگیران را به گروه های مختلف تقسیم کنیم، یک گروه از فراگیران زبان های خارجی بزرگسالان هستند چه در آموزش رسمی در چهار چوب دانشگاه و چه در آموزش غیر رسمی در آموزشکده های زبان. فراگیران بزرگسال را از جنبه های قانونی، اجتماعی و روان شناختی می توان تعریف کرد. مفهوم روان شناختی بیشتر مورد توجه ماست و بطور مستقیم به آموزش زبان های خارجی مربوط می شود. لازم به ذکر نیست که خصوصیات بزرگسالانی که زبان خارجی فرا می گیرند از خصوصیات سایر بزرگسالان در دیگر موقعیت های یادگیر کاملا متفاوت نیست. اگر موفق به شناخت ویژگی های فراگیران بزرگسال شویم، قادر به درک فرایند یادگیری شان نیز خواهیم شد. به این ترتیب نخست تلاش خواهیم کرد تعریف های گوناگون بزرگسال را ارائه کنیم و سپس ویژگی های یادگیری آنها را بررسی نماییم.
    کلید واژگان: آموزش زبان های خارجی, روان شناسی زبان, روش شناسی, فراگیر بزرگسال, آموزش, یادگیری
    Depuis les nouvelles méthodologies, les didacticiens/méthodologues considèrent l’apprenant comme le centre d’intérêt dans le processus de l’enseignement/apprentissage. Dans chaque domaine disciplinaire, les enseignants doivent faire une attention particulière aux particularités des sujets apprenants. En général, si nous voulons diviser les apprenants en différents groupes, une partie des apprenants des langues étrangères sont les adultes, soit dans le cadre universitaire (enseignement formel), soit dans les instituts des langues (enseignement informel). On définit les adultes selon des points de vue légal, social, psychologique. C’est la notion psychologique qui nous intéresse et concerne directement la didactique des langues étrangères. Il va sans dire que les caractéristiques des adultes apprenant une langue étrangère ne peuvent pas être tout à fait différentes de celles des autres adultes dans les autres situations d’apprentissage. Si nous réussissons à connaître les particularités des apprenants adultes, nous serons en mesure de comprendre le processus de leur apprentissage. Ainsi dire, nous nous efforcerons dans un premier temps d’expliquer les différentes définitions d’adulte, et, dans un deuxième temps, d’aborder les particularités de l’apprentissage des apprenants adultes.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال