به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « گونه ادبی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «گونه ادبی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حمزه کفاش
    قرن نهم دوره اوج گیری شعر شیعی در قالب ترکیب بند و قصیده و حماسه مذهبی است. در آن میان، شکلی از قصیده دیده می شود که شاعران آن عصر به آن «ولایت نامه» می گویند. تا کنون افزون بر شصت مورد از این شکل قصیده در دیوان شاعرانی چون سلیمی تونی، ابن حسام خوسفی، آذری اسفراینی و... دیده شده است. این قالب به دو دلیل در تاریخ قصیده فارسی بی سابقه بوده است؛ نخست اینکه تعلق به گروه مذهبی و فکری خاصی دارد و دیگر آنکه دارای نام خاص و محتوای مشخص واحدی است.این مقاله در پی آن است تا ولایت نامه را به مثابه گونه ادبی خاص شیعی در قرن نهم معرفی کند و به نقش این گونه ادبی در شکل گیری گفتمان شیعی شاعران در قرن نهم بپردازد. در این پژوهش، ابزارهای زبانی مورداستفاده شاعران، از قبیل لقب دهی، اغراق و مبالغه، خیالی شدن عقاید و همچنین استناد به آیات و احادیث، امامت، عصمت، علم و مفهوم کلیدی ولایت در نزد تشیع، خطابی بودن ولایت نامه ها و غیره، با نگرشی تاریخی و تحلیل گفتمانی، مورد مداقه قرار گرفته است تا تلاش شاعران برای رواج گفتمان شیعی و ترویج نظام اعتقادی تشیع در قرن نهم بررسی شود. همچنین، در این مقاله به ساختار این گونه ادبی اشاره شده است.
    کلید واژگان: ولایت نامه, ادبیات شیعی, قرن نهم, گونه ادبی, ژانر شیعی}
    H. Kaffash
    The ninth century is the culmination of Shiite poetry in the form of religious composition, ode, and epic. In between, there is a form of ode which the poets of that time call "Velāyat-nāmeh." More than 60 cases of this form of ode have been seen so far in the divans of poets such as Salimi Tuni, Ibn Hosam Khusfi, Azari Esfarayeni, etc. This form has been unprecedented in the history of Persian ode for two reasons: the first is that it belongs to a specific religious and ideological group; and the second is that it has a specific name and a specific content.This article seeks to introduce “Velāyat-nāmeh” as a special Shiite literary genre in the ninth century and to discuss the role of this literary genre in shaping the Shiite discourse of poets in that century. In this study, the linguistic tools used by poets such as titling, exaggeration, imagining ideas as well as quoting verses and hadiths, Imamate, infallibility, knowledge and the key concept of “velāyat” in Shiism, the oratorical nature of “Velāyat-nāmeh”s, etc., with a historical and analytical discourse. It is intended to examine the efforts of poets to spread the Shiite discourse and promote the Shiite belief system in the ninth century. Also, in this article, a structure of this literary genre is mentioned.
    Keywords: Velāyat-nāmeh, Shiite literature, ninth century, Literary Genre, the Shiite literary genre}
  • الهام مستاجران، علی اکبر احمدی دارانی*
    «نامه منظوم» که با نام های «شعرنامه»، «مکاتبات منظوم» و «مراسلات نظمی» نیز خوانده شده است، یکی از گونه های ادبی ناشناخته ای است که از ابتدای شعر فارسی نمونه های فراوانی از آن را در متون نظم و نثر می توان یافت. نامه های منظوم زیرگونه های دیگری چون: «تقاضانامه»، «معذرت نامه»، «تعزیت نامه»، «عنایت نامه»، «استغاثت نامه»، «شعر شکر»، «استمالت نامه» نیز دارد که در سراسر ادبیات فارسی پراکنده اند. در این پژوهش بر اساس مجموعه ای از نامه های منظوم که با در نظر داشتن قرینه هایی از لابه لای دیوان ها، تذکره ها و متون تاریخی فراهم آمده است، اغراض اصلی از سرایش شعرنامه ها چون تقاضا، مدح، سپاس، هجو، تهنیت و تسلیت به مخاطب، بیان شده است و سپس عناصر ساختاری و محتوایی نامه های منظوم که به اقتضای مطلب و با توجه به شرایط خاص، صورت های گوناگون به خود گرفته و قالب های گوناگون یافته است، نقد و تحلیل شده اند. یکی از وجوه اهمیت این پژوهش معرفی گونه ادبی بسیار وسیعی است که در ضمن آن از یک سو می توان تمایزات و تشابهات زیرگونه های آن را برجسته کرد و از سوی دیگر مناسبات طبقات مختلف اجتماعی را که نامه منظوم را ابزاری برای ایجاد ارتباط در بین خود برگزیده بودند، نشان داد و از منظری تازه به این بخش از شعر فارسی نگریست.
    کلید واژگان: گونه ادبی, نامه منظوم, شعرنامه, مکاتبات منظوم, مراسلات نظمی}
    Elham Mostajeran, Aliakbar Ahmadidarani *
    Verse epistle, also known as verse letter, versified correspondence, and metrical messages, is an obscure literary genre with many examples in poetic and prose texts dates back to the beginning of Persian poetry. The genre has other subgenres such as the "request letter" (Taghazanameh), "apology letter", "condolence letter", "affection letter", "supplication letter", "gratitude poem", and "conciliation letter" in Persian literature. This research identified the main motivations behind composing the letters, including requests, praise, gratitude, satire, congratulating, and consoling the audience. It does so by scrutinizing a series of poetic letters gathered from Divans, Tadhkirahs (Arabic for memorandum or biography) and historical texts based on a set of criteria. The study then analyzed the structure and content elements of poetic letter that have taken numerous forms in different conditions. The study contributes to the literature by introducing a vastly extensive literary genre. Studying this genre allows one to foreground the similarities and differences among its subgenres. On the other hand, it enables researchers to shed new light on the relations among different social classes that had chosen the verse letters as a means of communication, thus looking at Persian literature from a fresh perspective.
    Keywords: verse letter, versified correspondence, Poetic Messages, Literary genre}
  • فرشته السادات حسینی*، اسحاق طغیانی اسفرجانی
    گروتسک به دلیل کارکردهای وسیعی که دارد می تواند اهداف و نیات متفاوتی داشته باشد. از جمله انتقاد از شرایط حاکم بر جامعه و به تصویر کشیدن خطوط ممنوعه سیاسی. اما آنچه مهم است تاثیریست که بر مخاطب خود می گذارد و احساس خاصیست که در او به وجود می آورد؛ احساسی که عموما با ترس، تنفر، اشمیزاز و خنده تلخ همراه است و این همان هدف اصلی گروتسک است، یعنی تلاش برای رسیدن به معنای سومی که در خوداگاه یا ناخودآگاه هنرمند ایجاد می شود و در اثر او بازتاب پیدا می کند و تاثیر خود را بر مخاطب می گذارد. سمفونی مردگان رمانی است که به شیوه مدرن محتویات درونی شخصیت ها را به منصه ظهور می گذارد و شناختی از روح و روان آن ها را به دست می دهد و با نمایش وضعیت دردناک و مشمیزکننده شخصیت ها، وحشت و اختناق، عناصر خرافه، جهل و فقر فرهنگی در جامعه، حس سقوط بشریت و کشیده شدن او به ورطه نابودی را به تصویر می کشد. تمام عناصر موجود در این رمان ذهن را به سمت مفهوم گروتسک سوق می دهد. نویسندگان در این مقاله با روش کتابخانه ای-تحلیلی به بررسی عناصر گروتسک در این رمان پرداخته و به این نتیجه دست یافته اند که سمفونی مردگان به دلیل آمیختگی واقعیت و خیال، فضای یاس آلود، وهمناک و نفرت آور، مرگ و جمود فکری، تضاد و تناقض، آمیختگی عناصر انسانی-حیوانی و بیان تصاویر عجیب و اغراق آمیز و غیرطبیعی در یک زمان بیست و چهارساعته حوادث جامعه سال های 1331-1335 را در ژانر گروتسک -خودآگاه و یا ناخوداگاه - به تصویر کشیده است.
    کلید واژگان: گونه ادبی, گروتسک, ادبیات معاصر, سمفونی مردگان}
    Fereshte Sadat Hosseini *, Eshagh Toghiani
    Grotesque can follow various goals and intentions due to its extensive range of functions including criticizing the prevailing conditions in society and depicting politically forbidden subjects. However, what is of great significance is its effect on its audience and the developed special feeling in the audience. The mentioned feeling is usually accompanied by fear, hatred, disgust, and bitter laughter, which is the main goal of the grotesque that aims at reaching the third meaning that is created in the artist’s conscious or subconscious mind and is reflected in their work and affects the audience. The Symphony of the Dead is a novel that reveals the inner contents of the characters in a modern way, provides recognition of their soul and psyche, and depicts the painful and disgusting situation of the characters, horror and oppression, elements of superstition, ignorance and cultural poverty in society, and the fall of humanity and its plunge into the abyss of annihilation. All the elements in this novel lead the mind to the concept of the grotesque. In the present study, the authors have addressed the grotesque elements in this novel using a library-analytical method and have concluded that this nivel in a twenty-four hour period has depicted the events of the society during 1952-1956 using the grotesque genre -consciously or unconsciously- due to the fusion of reality and fantasy, the desperate, eerie, and hateful atmosphere, intellectual death and stagnation, contradiction, the fusion of human-animal elements, and the expression of strange, exaggerated, and unnatural images.
    Keywords: Literary genre, Grotesque, contemporary literature, Symphony of the Dead}
  • محمد راغب

    نخستین رمان تاریخی فارسی، شمس و طغرا (کرمانشاه: 1288-1289ش./1327-1328ق.) اثر محمدباقرمیرزاخسروی (1266-1338ق.)، در زمان سلغریان روی می دهد و فضایی فراهم می آورد تا در شش زمینه روابط زبانی و بینامتنی، گونه ادبی، نظام روایتگری، شخصیت پردازی، زمان و مکان و سیاست و سازگاری پیکاری میان اندیشه ها، شگردها و شکلهای کهنه و نو دربگیرد. مسئله اصلی اینجاست که در جریان شکل گیری ادبیات نوین فارسی، شمس و طغرا چه چایگاهی دارد؟ آیا اثری نوگراست یا همچنان پایبند سنت؟ آیا می توان نگارش آن را گشودن راهی تازه در فضای داستان نویسی فارسی دانست؟ از یک سو، با وجود همه نوگراییها باز هم ساخت شکلی تازه همچون سیاحت نامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغی ممکن نیست زیرا که اثر فاقد قهرمانی مسئله دار است. اما از سوی دیگر، تصویر دنیای معاصر نویسنده به شکلی دیگر بر رویدادها بازتابانده شده و از خلال آن، تعارضات موجود در جامعه بازنمایی شده است؛ تعارضاتی که با سازگاری یک سویه به فرجام می رسد. در واقع، اگرچه رمان تاریخی شکلی تازه برنمی سازد اما آیینه ای است در مقابل دنیای معاصر. در مجموع تقریبا در همه زمینه هایی برشمرده، پیکارها بر پیوندها می چربند و شمس و طغرا را نمی توان اثری نوگرا دانست.

    کلید واژگان: رمان تاریخی, روایتگری, شخصیت پردازی, گونه ادبی, سیاست و سازگاری}
    Mohammad Ragheb

    The first Persian historical novel, Shams o Toghra (Kermanshah: 1288-1289 AH / 1327-1328 AH) by Mohammad Baqer Mirza Khosravi (1266-1338 AH), takes place in the time of the Salghurids and provides a space for struggle between old and new ideas, techniques, and forms in six areas of linguistic and intertextual relations, literary genre, narration system, characterization, time and place, and politics and compatibility. The main question is what is the position of Shams o Toghra during the formation of modern Persian literature? Is it a modern or traditional work? Is it opening a new way in the field of Persian fiction? On the one hand, in spite of all the innovation, it is still not possible to create a new form, such as the Siyahat-Name-ye Ibrahim Beyg by Zain al-Abedin Maraghi, because the work lacks problematic hero. But on the other hand, the image of the author's contemporary world is reflected on the events and through it, the existing conflicts in the society are represented; Conflicts that end in one-sided compatibility. In fact, although the historical novel does not create a new form, it is a mirror to the contemporary world. Generally in almost all of the areas listed, the struggles are overpowering, and Shams o Toghra cannot be considered as a modernist work.

    Keywords: Historical novel, narration, Characterization, literary genre, politics, compatibility}
  • محدثه موذنی راد، محمدجواد مهدوی

    «گونه‌شناسی» نوشتارهای نشریات کودک و نوجوان در دوره زمانی سال 1320 تا 1340 که درواقع نخستین تجربه‌های ایران در انتشار مجلات خاص کودکان است، می‌تواند علاوه‌ بر روشن نمودن زبان و ادبیات به‌کار رفته برای کودکان دوره مذکور زمینه آشنایی هرچه بیشتر با باورهای ملی و اجتماعی و فرهنگی آن دوره و تاثیر آن بر دنیای کودکان و نیز شناخت ارتباط‌های گفتمانی این نشریات را فراهم نماید. مسئله ما درست در همین نقطه شکل می‌گیرد. گونه‌های ادبی در چهار نشریه مورد بررسی ما در قالب داستان (داستان کوتاه، افسانه، فابل، کمیک استریپ و داستان‌های روحی) دیده شدند. ما برای فهم بهتر به شناسایی عناصر این داستان‌ها پرداختیم. شعر در نشریات به شیوه سنتی با ریتم و وزن عروضی سروده شده‌اند و بررسی ما براساس سه نظام موسیقیایی، انگاره‌ای و تصویری انجام گرفته است. گونه معما نیز به دو شکل تصویری و نوشتاری مشاهده می‌شود.

    کلید واژگان: ادبیات, نشریات کودک و نوجوان, گونه ادبی}
    Mohadeseh Mozeni Rad, Mohammad Javad Mahdavi

    The study of literary genres of children's and teenagers' magazines during 1941 to 1961 – which is, in fact, the first experiences of Iran in publishing such magazines- can provide a basis for becoming more familiar with the national, social, and cultural beliefs of the period, its impact on the world of children, and understanding the discourse of such magazines in addition to clarifying the language and literature used for children of the mentioned period. Our question is formed at this point. In the four magazines reviewed, we found literary genres in the form of stories (short stories, legends, fables, comic strips, and ghost stories). We identified the elements of the stories for better understanding. Poems are composed with traditional meter and rhythmic structure. Our study is based on three systems: musical, imaginative, and visual. The riddle genre is also seen in both visual and written forms.

  • فرناز فتوحی اصفهانی*، احمد خاتمی، مهین ناز میردهقان

    در این پژوهش، با هدف شناخت تفاوت های دو گونه زبانی معیار و ادبی، ابتدا براساس تحلیل مقابله ای کتاب های دستور زبان آثار ادبی با کتاب های دستور زبان معیار، تفاوت های این دو گونه را استخراج و سپس براساس میزان فراگیر بودن آنها در آثار ادبی، تفاوت های زبانی کمتر رایج را به شش دسته تقسیم کردیم. سپس براساس نظریه تداخل و همچنین بر مبنای پیروی از اصول علم نحو، تفاوت های زبانی رایج تر را در سه دسته طبقه بندی نمودیم: 1. مولفه های گونه ادبی با ظاهر یکسان نسبت به زبان معیار با کارکرد متفاوت 2. مولفه های گونه ادبی با ظاهر متفاوت نسبت به زبان معیار با کارکرد یکسان 3. حذف یا جا به جایی ارکان جمله. پس از معرفی، نمونه ای ادبی در 12 حوزه زبانی نظام آوایی، اسم، صفت، عدد، ضمیر، موصول، فعل، قید، حروف، اصوات، واژه سازی و جمله، ارایه دادیم. در پایان معلوم شد که تفاوت های زبانی رایج تر، برای آموزش به غیرفارسی زبانان ضروری تر و در عین حال دشوارترند و گروه کمتر رایج اهمیت آموزشی کمتری دارند ولی فراگیری آنها راحت تر است.

    کلید واژگان: آموزش زبان فارسی, گونه ادبی, گونه معیار, تفاوت های زبانی, رواج}
    Farnaz Fotouhi Esfahani*, Ahmad Khatami, Mahin-naz Mirdehghan

    In this research, we aimed to find out the structural differences between the two linguistic languages, namely standard language and literary language. First, based on the contrastive analysis of the grammar books of the literary works with the standard grammar books, the differences between these two languages were extracted and then, based on the prevalence of these differences in literary works, we divided the less common language differences into six categories:1. Obsolete language components 2. Local language components 3. Linguistic components involved with low use 4. Newborn linguistic components 5. Linguistic errors, and 6. components of colloquial, slang and broken language. Then, based on the interference theory and also relying on the syntactic principles, we categorized the more commonplace language differences into three classes: 1. Elements of the literary language with the identical appearance relative to the standard language but with a different function 2. Components of the literary language with a different appearance from the standard language but with the same function 3. Elimination or displacement of sentence elements. Then, we presented a literary example in twelve language domains including phonetic system, nouns, adjectives, numbers, pronouns, relative pronouns, verbs, adverbs, letters, interjections, word formation (referring to neologism), and sentences.

    Keywords: Persian language teaching, Literary language, Standard language, Linguistic differences, Prevalence}
  • فائزه عرب یوسف آبادی*

    بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تاثیرپذیری از متون مختلف.

    کلید واژگان: چندصدایی, مکالمه, گونه ادبی, تاثیرپذیری, بهارستان جامی}
  • مهدی اسلامی، مرتضی رشیدی آشجردی*، مهرداد چترایی عزیز آبادی
    مغازی ها آثاری هستند که علاوه بر "غزوه "ها ، روایتگر زندگانی و "سریه"های زمان پیامبرند. "مغازی النبی" اثر "یعقوب صرفی"، دربرگیرنده همه بخش های زندگانی پیامبر است و نمونه ویژه ای از مغازی منظوم در ادب فارسی است که در گمنامی مانده است؛ پژوهش حاضر که حاصل بررسی چهار نسخه خطی و تصحیح آن هاست، ضمن پرداختن به زندگی نامه نویسی در جهان اسلام و انواع آن، جایگاه مغازی در ادبیات و معرفی صرفی و آثار او، به بررسی و تحلیل ساختار مغازی النبی پرداخته است، حاصل پژوهش نشان می دهد صرفی، همانند مورخی دقیق النظر بر اساس منابع تاریخی به شرح حوادث زندگی پیامبر پرداخته به شیوه ای که نمی خواهد هیچ یک از وقایع و شخصیت های زمان پیامبر را فراموش کند؛ به همین منظور به جای استفاده از زبان شاعرانه و عناصر ادبی، در پی روایت تاریخ پیامبر با زبانی ساده است.
    کلید واژگان: زندگی نامه نویسی, گونه ادبی, مغازی النبی, صرفی کشمیری}
  • سیده مریم روضاتیان*، فاطمه طالبی

    مطالعات بینامتنی از رویکردهای نوین نقد ادبی به شمار می آید. به موجب این رویکرد هیچ متنی بدون پیش متن نبوده و متون همواره بر پایه متن های گذشته بنا می شود. بینامتنیت برای نخستین بار در آرای کریستوا مطرح گردید و با پشت سر گذاشتن سه نسل از نظریه پردازان در اندیشه ژرار ژنت نظامی منسجم تر و مبسوط تر یافت. ژنت مجموعه مطالعات خود را ترامتنیت نامید و آن را به پنج قسم تقسیم کرد: بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، بیش متنیت و سرمتنیت. سرمتنیت به بررسی روابط طولی یک اثر با گونه ادبی آن می پردازد. در ادبیات فارسی نیز هریک از متون ادبی به گونه ادبی خاص خود تعلق دارند. تذکره الاولیاء عطار از متونی است که علی رغم تعلق به گونه تذکره های عمومی، از ویژگی هایی خاص برخوردار است که آن را از سایر تذکره ها ممتاز می کند. در این پژوهش با استفاده از مباحث مربوط به سرمتنیت به بررسی رابطه تذکره الاولیاء و گونه ادبی آن پرداخته شده است. از دستاوردهای این پژوهش آن است که تذکره الاولیاء به عنوان تذکره ای تعلیمی-تبلیغی و حماسه ای عرفانی از جایگاهی منحصربه فرد در متون ادبی برخوردار است.

    کلید واژگان: تذکره الاولیاء, سرمتنیت, تذکره, گونه ادبی, ژنت}
    Seyyedeh Maryam Rozatian*, Fatemeh Talebi

    Intertextuality studies are considered as one of the most recent approaches to literary criticism. In this approach to literary criticism, it is believed that no text is independent of prior texts and texts are written with reference to earlier texts. Intertextuality, as a field of study, was first introduced on the basis of the ideas of Julia Kristeva and was extended and developed by Gérard Genette into a unified and systematic discipline after three generations of theorists. Genet called his body of works transtextuality and divided them into five categories: intertextuality, transtextuality, paratextuality, metatextuality and architextuality. Architextuality focuses on the relationship of a work of art with its literary genre. In Persian literature, each literary text belongs to a specific literary genre. Tazkirat al-Awliyā by Farid al-Din Attar is one of those literary texts which, despite the fact that it belongs to general biographies, has some very specific features that distinguishes it from other types of biographies. This study is an attempt to investigate the relationship between Tazkirat al-Awliyā and its literary genre drawing on the notions of architextuality. This study illustrates that Tazkirat al-Awliyā is a didactic poets’ biography and a mystical epic that has a special place in literary texts.

    Keywords: Tazkirat al-Awliyā, architextuality, Biography, literary genre, Gerard Genette}
  • نیلوفر محمدی، محسن ایزدیار
    ادبیات داستانی عامه پسند گونه ای از ادبیات است که مخاطبش، توده مردم هستند و بر پایه ذوق و علایق آنان پدید می آید. زیبایی شناسی ادبیات داستانی عامه پسند، مفهومی است که کمتر از سوی پژوهش گران مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته زیرا مولفه ای به نام ادبیات داستانی عامه پسند، وجهی کلی و عام دارد به گونه ای که هر داستان وقتی با مقبولیت عمومی رو به رو می شود؛ ذهن، ناخودآگاه به نقطه مقابل آن یعنی ادبیات داستانی نخبه پسند می اندیشد. کوشش نویسندگان مقال حاضر این بوده که به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای، ضمن معرفی مفاهیم مشهور داستان عامه پسند به زیبایی شناسی این گونه از ادبیات بپردازد.
    کلید واژگان: ادبیات داستانی, داستان های عامه پسند, زیبایی شناسی, گونه ادبی, داستان عامه پسند در ایران}
    Dr. Nilofar Mohammadi, Dr. Mohsen Izadyar
    Pulp Fiction is a form of literature that audience, the mass of the people, based on their tastes and interests arises. The aesthetics of popular fiction, a concept which has been less studied by researchers because component called Pulp Fiction, general aspects of each story so that when faced with public acceptance; the mind, the subconscious to the point the elite-friendly thinks it's fiction. Authors efforts have been that way descriptive and library method, also known concepts of aesthetics Pulp Fiction to pay this kind of literature.
    Keywords: Fiction, popular fiction, aesthetics, literary genre, Pulp Fiction in Iran}
  • سعید شفیعیون*
    تذکره های ادبی، یکی از مهم ترین منابع تحقیقی در حوزه زبان و ادبیات فارسی و حتی مباحث اجتماعی و تاریخی اند که در سطح معمول خود، ساختی دستورمند و معیارین دارند. البته این معیارها بسیار ظریف و پنهان طورند و ساحات معنی تا صورت را شامل می شوند. در واقع تذکره نویس بر اساس قواعد نانوشته پنهان، باید اثری را فراهم آورد که از حیث موضوع و مضمون، انشا و لحن و حتی تدوین و تبویب کتاب، اصولمند باشد، وگرنه آن اثر با همه فواید محتملش، زیر چوبه و کوبه ناقدان و حریفان، خرد و خاکستر می شود. نگارنده در این مجال سعی دارد تا در کنار بازشناخت معیارها و سازه های تذکره ها به عنوان یک گونه ادبی، همچنین به رده بندی انواع موجود آنها دست یازد.
    کلید واژگان: گونه ادبی, تذکره های ادبی, ساختار, رده بندی}
  • سعید شفیعیون
    نقیضه یکی از خرده گونه های ادبی است که به نفی و یا تمسخر گونه اصلی خود می پردازد که بنا به اعتبار و اهمیت گونه اصلی اش و نیز ساختار و ماهیت خود نقیضه، می تواند مستقلا مورد توجه قرار گیرد.از آنجا که معنی در ادبیات از ارکان اصلی است و هم در حوزه زبان و هم در حوزه های عاطفه و خیال نقش محوری دارد، در آثار ادبی بسیار مورد توجه است.بدین لحاظ یکی از مهمترین نقیضه ها در این حوزه شکل گرفته است که به آن در ادبیات فارسی تزریق می گویند.در واقع یکی از اهداف مهم نقیضه سرگرمی و خندانیدن مخاطب است و تزریق چنین هدفی را به خوبی تامین می کند.تزریق هم به شکل منثور و هم به شکل منظوم گفته می شده است.برخی از رساله های منثور تزریقی را چار اندر چار نیز می گفته اند. این نقیضه را در ادبیات غرب نیز با اندک تفاوتی با عنوان nonsense verse داریم که نگارنده در این مقاله سعی در تطبیق وجوه عمده این دو با یکدیگر دارد.
    کلید واژگان: ادبیات فارسی, گونه ادبی, نقیضه, تزریق, چار اندر چار, ادبیات انگلیسی, nonsense verse}
    Saeid Shafieioun
    Parody is one of the literary sub-genres which mocks its main genre. On the basis of value and significance of the main genre and also the structure and nature of parody, it can be considered as an independent genre. Since meaning in literature is one of the main elements and it has a central role in both language and imagination, it is of considerable importance in literary works. Therefore, one of the most important kinds of parody which is called tazriq in Persian literature has been formed in this field. In fact, one of the goals of parody is to entertain the audience and make them laugh, and tazriq satisfies this goal very well. Though there are a few differences, this kind of parody can be found in western literature where it is called nonsense verse. This article tries to compare the main aspects of these two kinds of parody.
  • علیرضا محکی پور، وفادار کشاورز
    عصر ما، عصر سیطره ی دغذغه های ذهنی بر روان انسان است که منجر به ایجاد انفعال و بروز حالات عاطفی گوناگونی از قبیل یاس و امید، مهر و کین، شادی و اندوه و شگفتی شده است. به همان اندازه که شخصیت انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد، کیفیت بروز این عواطف نیز متفاوت است. این حالات که بیانگر ویژگی های درونی و روانی شخص است در شعر و ادبیات به طرز نمایان تری انعکاس یافته است.
    از این رو شعر شاملو و ماغوط، که یکی در ایران و دیگری در سوریه به عنوان سرآمدان شعر سپید یا منثور شناخته شده اند مملو از فضاهایی است که زمینه های عاطفی و روان شناختی آثار این دو را تشکیل داده است. شعر این دو شاعر را می توان به جهت نگرش فکری، گونه ی ادبی و سبک نگارش مورد بررسی و تطبیق قرار داد.
    این مقاله ضمن بررسی زمینه های عاطفی مشترک اشعار این دو شاعر، به این نتیجه نایل شده است که موضوعاتی نظیر عشق و زن، تنهایی و غربت، یاس و امید، مرگ و اندوه محور تفکرات و سروده های عاطفی آنان بوده است.
    کلید واژگان: شاملو, ماغوط, زمینه های عاطفی, شعر سپید, روان شناختی, سوریه, گونه ادبی}
    Alireza Mahakipour, Vafadar Keshavarz
    The present era is the era of the domination of mental concerns for human beings which results in different emotions such as depression and disappointment، hope، kindness، happiness، despair and excitement. The ways these emotions appear in different people are as different as their characters. The qualities of these emotions are also different in different people. These conditions are the expressions of the inner and mental characteristics and they have been reflected in poetry and literature. The poetry of Shamloo in Iran and the poetry of Maqut in Syria who are known as the pioneers of blank verse are full of themes which includes their emotional and psychological status. The present article studies their similarities in this regard.
    Keywords: Shamloo, Maqut, Emotions, Blank Verse, Syria, Iran, Psychological}
  • غلامرضا ذات علیان، مروارید دادور
    مقاله حاضر حاصل مطالعه ای است در زمینه داستان تخیلی سنتی اروپایی بعنوان یک گونه ادبی، ماهیت و مشخصاتش، تاریخچه شکل گیری آن، بستر فرهنگی و اجتماعی اش, موضوعاتی که درون مایه آن را تشکیل می دهند و سبک روایی و نوشتاری آن. پس از بررسی معنای لغوی امر تخیلی و چگونگی ورود آن به دنیای ادبیات، از تاریخچه و ریشه های پیدایش این گونه ادبی در نیمه دوم قرن هجدهم و شکوفایی آن در نیمه اول قرن نوزدهم سخن گفته شده و نویسندگان بنام این سبک ادبی با نگاهی گذرا به آثارشان معرفی شده اند. پس از بررسی حوزه هایی که داستان تخیلی در آنها گام بر می دارد, موضوعات اصلی این داستان و ارایه نمونه هایی از بکارگیری این موضوعات در آثار ادبی نویسندگان بنام سبک تخیلی, چرایی تفاوت این گونه ادبی با داستانهای شگفت انگیز و عجیب مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه به سبک نگارش داستان تخیلی، فرم روایی آن و طبقه بندی کلی موضوعی این گونه ادبی پرداخته شده است. در هر بخش از مقاله با توجه به موضوع بحث به نمونه هایی از آثار نویسندگان بنام سبک تخیلی ارجاع شده است. در پایان از سرانجام این سبک و تغییر مسیر آن در قرن بیستم سخن به میان آمده است.
    کلید واژگان: داستان تخیلی, گونه ادبی, سبک نگارش}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال