به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « shafiei kadkani » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «shafiei kadkani» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • تحلیل کارکرد سنت های آیینی در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
    حسن قمی، رحمان ذبیحی*، علیرضا شوهانی
    تعامل با «سنت» یعنی توجه به پیشینه تاریخی فرهنگی و انعکاس و احیای آن که شاعران و منتقدان معاصر از زوایای مختلفی به آن نگریسته اند، وجه غالب شعر شفیعی کدکنی را تشکیل می دهد. شعر او را به دلیل حضور پررنگ و قاطع سنت ها و نیز دلبستگی شاعر به میراث تمدن و آیین های ایرانی و اسلامی و احاطه بر ابعاد گوناگون آن، می توان مصداقی از ادبیات آیینی تلقی کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین جایگاه سنت های آیینی در آثار شعری شفیعی نگاشته شده است. مساله اصلی پژوهش، بررسی شگردهای به کارگیری میراث آیینی از زوایای نقاب، اسطوره، صبغه محلی و میراث متنی و تبیین کارکردهای این سنت ها در سطوح زبانی، فکری و ادبی شعر شفیعی است. در شعر او، کارکرد ادبی و بلاغی نقاب تشخص دارد و در راستای اندیشه های سیاسی و اجتماعی به کار می رود. اسطوره نیز عمدتا با تغییراتی در معنا و کارکرد، به صورت نماد، متناسب با دغدغه های امروز شاعر به کار گرفته می شود و سبب غنای اندیشه و ادبیت شعر او می گردد. انعکاس صبغه محلی و توجه ژرف و گسترده به آداب و رسوم و میراث متنی نیز از عوامل تقویت زبان شعر و از اسباب ایجاد فضاهای هنری در کلام اوست.
    کلید واژگان: شعر شفیعی کدکنی, کارکرد سنت های آیینی, نقاب, اسطوره, صبغه محلی, میراث متنی
    Analysis of the Function of Rituals Traditions in the Poetry of Mohammad Reza Shafiei Kadkani
    Hasan Ghomi, Rahman Zabihi *, Alireza Shohani
    Engaging with "tradition" entails paying attention to the historical-cultural legacy and reflecting upon its significance, which contemporary poets and critics have approached from various perspectives. This dominant aspect of Shafiei Kadkani's poetry is shaped by his strong and decisive engagement with traditions, as well as his attachment to the cultural heritage and rituals of Iranian and Islamic civilizations and the exploration of their diverse dimensions. His poetry can be considered an example of ritualistic literature due to his vivid and resolute incorporation of traditions and his encompassing of their multifaceted aspects. This present study, employing a descriptive-analytical method, aims to elucidate the position of religious rituals in Shafiei Kadkani's poetic works. The main focus of the research is to examine the intricacies of utilizing the ritualistic heritage from the perspectives of mask, mythology, local identity, and textual heritage, and to explain the functions of these traditions at linguistic, intellectual, and literary levels in Shafiei Kadkani's poetry. In his poetry, the literary and rhetorical function of the mask is evident and serves the poet's political and social ideas. Mythology, with changes in meaning and function, is primarily employed as a symbol, adapted to the poet's contemporary concerns, contributing to the richness of his thoughts and literary expression. The reflection of local identity and the profound and extensive attention to customs, traditions, and textual heritage are also factors that strengthen the language of his poetry and contribute to the creation of artistic spaces in his discourse.
    Keywords: Shafiei Kadkani', S Poetry, Function Of Religious Traditions, Mask, Mythology, Local Identity, Textual Heritage
  • صغری مرادیان، محمدامیر مشهدی*

    اسطوره به گونه ای نو و متناسب با شرایط زمان و مکان باززایی می شود؛ زیرا اسطوره در هر زمان، شکل و کاربرد ویژه ای دارد و در جریان زمان و در مرزهای جغرافیایی و در میان مردمان گوناگون ممکن است دستخوش دگرگونی هایی شود و نقش تازه ای بپذیرد. بهره گیری شاعران و نویسندگان معاصر از اسطوره - همچون همه شاعران و نویسندگان رمانتیست - بیشتر به وسیله اسطوره سازی و خلق اسطوره های مدرن، گاه همراه با تخریب یا اسطوره زدایی بوده است. از میان شاعران معاصراسطوره گرا، می توان به محمدرضا شفیعی کدکنی اشاره کرد. وجود نگرش رمانتیک در شعر وی و غلبه برخی مولفه های آن بر سروده هایش، نگاه او به اسطوره ها را - به عنوان بخشی از سنت های فرهنگی بشری - کاملا دگرگون کرده است. شفیعی کدکنی نیز بدون شک شاعری سمبولیست است و رمزگرایی او سمت و سویی کاملا اجتماعی و سیاسی دارد. در ساخت ها و پرداخت های اشعار رمزی او گرایش به سوی بینش های اساطیری کاملا مشهود است.هدف از این پژوهش، تحلیل و تبیین تجلیات اسطوره سازی و اسطوره زدایی، بر محور اصول رمانتیک در شعر شفیعی کدکنی به روش توصیفی - تحلیلی است. طبق نتایج بدست آمده در شعر شفیعی کدکنی، اسطوره زدایی (تخریب و تغییر معنای اسطوره، تقدس زدایی اسطوره، جنبه طنزآمیز اسطوره) و اسطوره سازی (شخصیت های تاریخی و عرفانی، شخصیت های ملی، در آمیختن روایت های اسطوره، طبیعت، پرندگان و حیوانات) از گونه های اصلی بازتاب رمانتیک اسطوره در شعر شفیعی کدکنی است.

    کلید واژگان: شعر معاصر, شفیعی کدکنی, اسطوره زدایی, اسطوره سازی, رمانتیسم اجتماعی
    Soghra Moradian, Mohammadamir Mashhadi *

    Myths are regenerated in a new way in response to the conditions of time and place. Because a myth has special forms and functions at different times, in the course of time, across geographical borders, and among different peoples, it may undergo transformation and take on new roles. Use of myth by contemporary poets and writers – like their romantic predecessors – has been mostly through mythmaking and creation of modern myths, sometimes accompanied by destruction or demythologizing. Mohammad Reza Shafiei Kadkani is one of the contemporary poets known for his use of mythology. His poetry is the poetry of myths, beliefs and collective dreams of Iranian people. The existence of romantic attitude in his poetry and the dominance of romantic components in his compositions have completely changed his view of myths as a part of human culture and tradition. The purpose of this research is to analyze and explain the function of myth-making and demythologizing in Shafiei Kadkani's poetry by using a descriptive-analytical method. Findings suggest that demythologizing (destroying and changing the meaning of myths, de-sanctifying myths, humorous aspect of myths) and mythmaking (creating historical and mystical figures, national figures, mixing mythical narratives, nature, birds, and animals) are the main types of the romantic reflection of myths in Shafiei Kadkani's poetry.

    Keywords: Myth-Making, Demythologizing, Romanticism, Contemporary Poetry, Shafiei Kadkani
  • فاطمه تقوی، محمد قادری مقدم *، رجب فخرائیان
    زمینه و هدف

    فراخوانی و بازآفرینی شخصیتهای گذشته از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه ادیبان معاصر بوده و بازتاب گسترده ای در آثارشان داشته است. ادب معاصر فارسی وارد گفتگوی جدی با ادبیات کلاسیک ایران شده است و از امتیازات آن از جمله پویایی و سرزندگی، غنای عاطفی، عمق معنا، و تناسب و هارمونی زبانی بهره کامل گرفته و پاره ای از اوصاف آن -بویژه شعر بعد از قرن هشتم- را به یک سو نهاده است. در این مقاله تلاش بر این است با ذکر نمونه های فراخوانی شخصیت در میان اشعار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی، نقش و جایگاه شخصیتهای تاریخی و کیفیت و نحوه بازآفرینی آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.

    روش مطالعه

    روش تحقیق با توجه به موضوع، از نوع توصیفی-تحلیلی است و به شیوه جمع آوری داده ها به شکل کتابخانه ای و با استفاده از یادداشت برداری انجام شده است و جزو تحقیقات نظری محسوب میگردد.

    یافته ها

    طبق یافته های این پژوهش، برخی شخصیتهای تاریخی در شعر احمد شاملو، اخوان ثالث، و شفیعی کدکنی از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند؛ از جمله مسیح، خضر، ایوب، نوح، سلیمان، جمشید، رستم، کی کاووس، ابراهیم، زردشت، آرش کمانگیر، سیاوش، منصور حلاج، مزدک، و اسفندیار. همانطور که مشاهده میشود، این شخصیتها را میتوان در چهار گروه دینی و مذهبی (پیامبران)، اساطیری (شاهان و پهلوانان)، تاریخی (شاهان و رهبران)، و عرفانی (اولیا) تقسیم بندی نمود.

    نتیجه گیری

    در این میان احمد شاملو بیشترین فراخوانی و بازآفرینی را درمورد شخصیتهای دینی (پیامبران) انجام داده است. شاملو علاقه ویژه ای به شخصیت مسیح (ع) دارد و از او بعنوان نماد جاودانگی و باروری بهره میگیرد. اخوان ثالث اما بیشترین توجه و علاقه خود را به شخصیتهای ایران باستان معطوف کرده است. اولین قهرمان اسطوره ای شعر اخوان، زردشت پیامبر ایرانی است. شفیعی کدکنی نیز شخصیتهای عرفانی، حماسی و دینی را در کنار یکدیگر فراخوانده یا بازآفریده است. او بارها در اشعارش در پی منصور حلاجی میگردد که باری دیگر مفاهیم دلیری و شهادت را معنا کند. همچنین نگاه تازه او به پیامبرانی چون نوح قابل توجه است.

    کلید واژگان: بازآفرینی و فراخوانی شخصیت, شعر معاصر, احمد شاملو, اخوان ثالث, شفیعی کدکنی
    Fatemeh Tagavi, Mohammad Ghaderi Moghaddam *, Rajab Fakhraeian
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Calling and re-creating the characters of the past is one of the important issues that has attracted the attention of contemporary writers and has had a wide reflection in their works. Contemporary Persian literature has entered into a serious conversation with classical Iranian literature and has taken full advantage of its advantages such as dynamism and liveliness, emotional richness, depth of meaning, and linguistic harmony and proportion, and some of its attributes - especially poetry after the 8th century. In this article, an attempt is made to analyze and investigate the role and position of historical figures and the quality and method of re-creation by mentioning the examples of character appeal among the poems of Ahmad Shamlou, Mehdi Akhavan Sales and Mohammad Reza Shafiei Kadkani.

    METHODOLOGY

    According to the subject, the research method is descriptive-analytical and it was done in the way of data collection in library form and using note-taking, and it is considered as a theoretical research.

    FINDINGS

    According to the findings of this research, some historical figures in the poetry of Ahmed Shamlou, Akhavan Sales, and Shafiei Kadkani are of special importance, such as: Masih, Khezr, Ayoub, Nooh, Soleiman, Jamshid, Rostam, Kay Kavos, Ibrahim, Zardosht, Arash Kamangir, Siavash, Mansour Hallaj, Mazdak, and Esfandiar. As can be seen, these characters can be divided into four religious groups (prophets), mythological (kings and heroes), historical (kings and leaders), and mystical (saints).

    CONCLUSION

    Meanwhile, Ahmad Shamlou has done the most calling and re-creation of religious figures (prophets). Shamlu has a special interest in the personality of Christ (PBUH) and uses him as a symbol of immortality and fertility. Akhavan, however, has focused most of its attention and interest on the personalities of ancient Iran. The first mythological hero of Akhavan poetry is the Iranian prophet Zoroaster. Shafiei Kadkani also called or recreated mystical, epic and religious characters together. Many times in his poems, he is looking for Mansour Hallaj to once again give meaning to the concepts of bravery and martyrdom. Also, his new look at prophets like Noah is remarkable.

    Keywords: Re-creation, recall of personality, contemporary poetry, Ahmad Shamlou, Akhavan Sales, Shafiei Kadkani
  • عبدالاحد غیبی*، محمدرضا اسلامی، سجاد صدقی
    برای درک شعر نو که سرشار از نشانه هاست، پیروی از یک الگوی خاص نشانه شناسی ضروری می نماید. از جمله این الگوها، الگوی چارلز پیرس است. پیرس یکی از بنیان گذاران و صاحب نظران مشهور نشانه شناسی است که با ارایه یک الگوی سه وجهی شامل بازنمون، موضوع و تفسیر، بن مایه های معنایی نشانه ها را مشخص می سازد. درواقع با ارتباط این سه وجه است که معنای اصلی نشانه ها به دست می آید. شفیعی کدکنی و آدونیس، دو شاعر نوپرداز شعر فارسی و عربی هستند که از نشانه های طبیعی به خصوص آب و آتش به وفور در شعر خود استفاده کرده اند و آن را دستاویز محکمی برای القای معانی مورد نظر خود قرارداده اند. پژوهش حاضر می کوشد، تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از الگوی نشانه شناسی پیرس به کشف لایه های معنایی و کارکرد نمادهای آب و آتش در اشعار این دو شاعر بپردازد. از نتایج این پژوهش و معناهایی که از واژه های آب و آتش در اشعار این دو شاعر به دست می آید، می توان به جریان داشتن، تزکیه گری و پاک کنندگی، دگردیسی، نابودگری، زندگی، تجدد، عظمت و شکوه گذشته، جنگ، زایشی نو و عشق و احساسات اشاره کرد.
    کلید واژگان: نشانه شناسی پیرس, آب, آتش, شفیعی کدکنی, آدونیس
    Abdolahad Gheibi *, Mohammad Reza Eslamy, Sajjad Sedghi
    Introduction
    Water and fire are two categories that have long been used as symbols among different nations and cultures and have been respected by nations as two important elements of nature. These elements are considered holy, purified and pure symbols in many places. Therefore, for a better understanding and correct recognition of these signs and symbols, there must be a specific framework and method; One of these methods is the use of semiotic knowledge. Charles Sanders Peirce is one of the famous semioticians who presented a new way to understand signs. His semiotic system, unlike Saussure's, which is based on a binary model of the signifier and the signified, is a three-dimensional model consisting of representation, subject, and interpretation. In fact, it is with the connection of these three aspects that the main meaning of signs is obtained and the meaning hidden in the lower layers of the text is determined. On the other hand, after the Second World War, due to the inappropriate social and political atmosphere prevailing in Iran and the Arab countries, as well as the stagnation and decay in the society, many poets of the Persian language and the Arab world, in their poetry, turned to the use of symbols and the myths were inclined. In the meantime, Shafi'i Kodkeni and Adonis also used a lot of symbols in their poetry due to their full knowledge of literature and national and world heritage. In fact, Shafii Kodkani can be considered one of the most knowledgeable poets of Persian literature, who is fully aware of the situation of his time, and the use of symbols and myths in his poetry is considered one of his ways to express the disordered state of society. Adonis is also one of the most prominent contemporary Arab poets who has always tried to convey a new attitude to the audience in his poetry. He is a modern poet whose all efforts are aimed at getting rid of the past and looking to the future. For this reason, he turns to the world of symbols because he cannot clearly express his mentality in the petrified Arab society. On the other hand, the symbols of water and fire are considered to be one of the most frequent symbols in the poetry of these two poets due to their value and meaning in human life and their alignment with the fundamental thoughts and views of Shafii Kodkani and Adonis, and the reason for choosing these two symbols is also for analysis in this article, the special importance of these two symbols compared to other symbols in the poems of these two poets and also due to the closeness of the concepts of these two symbols and their great use in their poems.
    Methodology
    The present study tries to explore the layers of meaning and the function of the symbols of water and fire in the poems of Shafii Kodkani and Adonis in a descriptive-analytical and comparative manner and using the semiotic model of Pierce.  In this article, the researchers have tried to refer to different sources and use the library method to randomly select poems from the whole divan and tell the audience the invisible world of meanings hidden in the layers of the words water and fire. In order to get the implied meanings of these words, they have first considered the general atmosphere of the society mentioned by the two poets and then by examining the coexistence of other words and using the two sides mentioned in Peirce's theory, i.e. representation and subject, they have reached the third side and the final goal, which is the interpretation of the word.
    Results and Discussion
    Shafii Kodkani and Adonis are among the great and contemporary poets of Persian and Arabic literature, whose poems have attracted the attention of many researchers and many researches have been done on their poems. But with the investigations that were done in reliable scientific databases, it seems that none of these researches were based on semiotic theories and this issue demanded that a semiotic-centered research be done on the poems of these two poets. Therefore, it can be said that no independent research based on semiotics has been done on the poems of these poets and only in some researches, some topics of semiotics have been briefly mentioned. Therefore, the difference between this research and the previous researches is that, firstly, only two symbols have been specially selected from among the symbols in the poems of these two poets to make the discussion more specific; The second difference is that this research analyzes the symbols in a comparative way in order to determine the commonalities and differences in meaning between the two poets. Another difference that can be pointed out is that in the present article, the symbols are examined based on Peirce's theory of semiotics in order to achieve the underlying layers of meaning in the mentioned symbols in a systematic way and in a specific framework. From the results of this research and the meanings that are obtained from the words water and fire in the poems of these two poets, we can refer to flow, cultivation and purification, metamorphosis, annihilation, life, renewal, greatness and glory of the past, war, new birth and love and feelings mentioned.
    Conclusion
    By examining the political, social and cultural conditions governing the society of two modernist poets, namely Shafii Kodkani and Adonis, it can be seen that in some moments of their poetic lives, due to the chaotic social and political atmosphere and the stagnation in the society, they symbols are used to express their thoughts in order to convey their constructive views to the audience and free people and society from ignorance and corruption and guide them towards modernization and progress. Among the signs, they use more natural symbols, and among natural symbols, they use more symbols that are in line with their thoughts and ideas. Therefore, they pay more attention to the symbols of water and fire, and these two words are among the most frequent words and signs in the poems of these two poets. In the current study, considering the semiotic model of Peirce in the function of water and fire symbols in the poems of the mentioned poets, it is concluded that the representation of water and fire, which is actually the signifier, is the phonetic image of the words and the meaning of the first signs. In fact, Shafi'i Kodkani and Adonis use these mental and vocal forms and abstract concepts such as flow, cultivation and purification, metamorphosis, annihilation, life, renewal, greatness and glory of the past, war, new birth, love and feelings are expressed for the audience in a concrete and sensual way. Therefore, it can be said that these abstract concepts are the subject of Peirce's semiotics model, which is considered as the secondary meaning or the signifiers and semantic elements of words. In order to guide the audience from the primary meaning or the representation to the secondary meaning which is the subject and object, the poet draws the space of the poem in such a way that the reader can easily understand the function of these signs and to achieve the third side of Peirce's theory, which is the interpretation.
    Keywords: Charles Sanders Peirce's Semiotis, water, fire, Shafiei-Kadkani, Adonis
  • سونیا حسنی، سیف الدین آب برین، برات محمدی

    محمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطه بینامتنی گسترده درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گسترده‌ای با شاعران سنتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و شاعران برجسته معاصر بوده و روابط بینامتنی در سطوح مختلف با شاعران معاصر داشته است. روابط بینامتنی او با شعر سنتی، بسیار مورد کاوش قرار گرفته و مظاهر این رابطه بینامتنی توسط پژوهشگران، مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. با توجه به حجم قابل توجه پژوهش‌ها در زمینه رابطه بینامتنی درزمانی، رابطه بینامتنی شفیعی کدکنی با شاعران معاصر چندان مورد پژوهش قرار نگرفته است و به شکلی بسیار گذرا و خلاصه وار اشاراتی به آن شده است. در پژوهش حاضر، با نظر به خلا موجود در این بخش، تلاش شد تا رابطه بینامتنی شفیعی در ساحت واژگان و تصاویر شعری با دو تن از شاعران برجسته معاصر؛ مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و ابعاد رابطه بینامتنی او با این شاعران در این دو ساحت با پرداختن به نمودها و مظاهر این رابطه، آشکار گردد. نتیجه پژوهش روشن می‌سازد که رابطه بینامتنی با شعر معاصر نیز بخش قابل توجهی از رابطه بینامتنی شفیعی کدکنی را شامل می‌شود.

    کلید واژگان: بینامتنیت, شعر معاصر, شفیعی کدکنی, مهدی اخوان ثالث, احمد شاملو
    sonia hasani, seyfaddin abbarin, barat mohammadi

    Mohammad-Reza Shafiei Kadkani is one of the Iranian contemporary poets have a vaste intertextuality relation with the Iranian classic poets and some time with Iranian modern and contemprary poets. His itertexuality with classic poet has been studied by some researcher but Synchronic intertexuality has not been investigated and because of this, in this article we tried that survey the dimentions of Shafiei kadkanies intertexuality relation with contemporary poem. In this regard, we survey the interteexualty relation of shafiei kadkani with two famous contemporary poets Mehdi Akhavan-Sales and Ahmad Shamlou in context of words, Vocabulary and compounds and poetic images. the result of this research makes it clear that the intertextuality relations with contemporary poetry also forms a significant part of the Shafies intertextual relationship and can be seen , more words and compounds and images that shafiei loan from These poet.

    Keywords: intertextuality, Iranian contemporary poem, Shafiei Kadkani, Akhavan Sales, Shamlou
  • عبدالمجید جمالی*، محمدرضا میرزانیا
    نظریه ی نقش گرایی هلیدی محصول نگاهی اجتماعی به زبان است که به کمک فرانقش های سه گانه ی اندیشگانی، بینافردی و متنی در زبان اتفاق می افتد. بررسی متون ادبی از دیدگاه زبان شناسی ازجمله از جهت ساخت اندیشگانی زبان یکی از رویکردهای جدید پژوهشی است که باعث درک و فهم عمیق تر لایه های پنهانی متون می شود. از مقوله هایی که ادبیات معاصر عربی و فارسی به آن می پردازد کارکرد اسطوره ها در شعر معاصر است. شاعران معاصر عربی و فارسی در قالب اسطوره به توصیف داستان حلاج می پردازند. عبدالوهاب بیاتی به عنوان شاعر معاصر عرب و شفیعی کدکنی به عنوان شاعر معاصر فارسی ازجمله کسانی هستند که در پاره ای از اشعار خود به داستان حلاج نگاهی دارند. پژوهش پیش رو با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، به بررسی سهم فرآیندهای مختلف فرانقش اندیشگانی در داستان «حلاج» در آثار این دو شاعر پرداخته است. نتایج گویای آن است که هرکدام از این دو شاعر برای بیان دیدگاه های خود بیشتر از فرآیندهای گوناگون مادی استفاده کردند. همچنین عناصر پیرامونی در اشعار این دو شاعر شامل عناصر مکانی و زمانی است.
    کلید واژگان: فرانقش اندیشگانی, هلیدی, حلاج, عبدالوهاب بیاتی, شفیعی کدکنی
    Abdolmajid Jamali *, Mohammadreza Mirzania
    Halliday's systemic functional theory is a social look at a language which is interwoven with three metafunctional processes. Studying literary texts from linguistic aspects, such as ideational function is one of the new research approaches which improve a better and deeper understanding of hidden layers of texts. One of the modern Arabic and Persian literary discussions is the use of myths in modern poetry. Contemporary Arabic and Persian poets have described Hallaj's story in the form of myth. Abd al-Wahhab al-Bayati, a contemporary Arabic poet, and Shafiei Kadkani, a contemporary Persian poet, are among the poets who deal with the story of Hallaj in some of their poems. The method is correlative-analytical and this study tries to analyze the variety of different ideational metafunction processes of Hallaj's story in the poetry of these two poets. The results show that each of these two poets used various material processes to express their opinions. Peripheral elements such as time and space exist in the poems of both poets.
    Keywords: Ideational Metafunction, process, Halaj, Abd Al-Wahhab Al-Bayati, Shafiei Kadkani
  • سعید کریمی قره بابا*

    هر اثری سکوت ها و مکث هایی دارد؛ سکوت هایی که بدون آن، اثر اساسا محقق نمی شود. درک یک اثر منوط به کشف این منطقه ی سکوت و تفسیر آن است. هدف مقاله ی حاضر که با روش کتابخانه ای و تحلیلی انجام شده، آن است که بر پایه ی آرای پیر ماشری یکی از منطقه های سکوت در شعر شفیعی کدکنی را بررسی کند. زن در شعر شفیعی حضوری ناچیز و کم رنگ دارد. به گمان ما این امر  بسیار معنادار به نظر می رسد و نمی تواند تصادفی باشد. ما در این مقاله دلایلی درون متنی و برون متنی را برای کم توجهی این شاعر ذکر کرده ایم. ازجمله دلایل درون متنی، نادیده گرفته شدن «من» شخصی، بوطیقای شعر متعهد و موانست با شعر سنتی را می توان مطرح کرد. ایدیولوژی شاعر (ایرانی، دینی و چپ) و غلبه وجهه ی استادی نیز ازجمله دلایل برون متنی تلقی می شود. پس از اقامه ی دلایلی برای این فقدان، این بحث روان شناختی را پیش کشیده ایم که احتمالا شفیعی در ذهن خویش دست به جابه جایی زده و جای خالی زن را با عناصر و مفاهیم دیگری در شعرش پر کرده است. چنین می نماید که شفیعی عشق به مادر، وطن، زبان وادبیات فارسی، فرهنگ ایرانی، طبیعت و کبوتر را جای گزین عشق به زن زمینی کرده است.

    کلید واژگان: پیر ماشری, زن, شعر, شفیعی کدکنی
    Saeed Karimi Qare Baba *

    Pierre Macherey(born in 1938) is a French Marxist philosopher and literary critic. He is known as an influential figure in the formation and development of post-structuralism and Marxist literary criticism. The Marxist criticism analyses literature based on the historical (economic and social0) context. His main contribution in the area of criticism is the book entitled “A Theory of Literary Production” released in 1966. This book includes the main topics in Marxist criticism and as its title suggests, through a material viewpoint, it examines literature not as a subjective creation of the author’s mind but as a product like other manufactured products, with the difference that here the raw material is ideology. One of his best theories in this book is the silence zone. The most important parts of the theory in elaborated in two chapters of the book: “Implicit and explicit” and “The spoken and the unspoken”. Any literary work has silences and pauses without which the work could not exist. Understanding a work depends on the exploration of this zone as well as its interpretation. Macherey believes that silence is life-giving. The ideas of any literary work originates from a given silence and this silence forms the work. Thus, a work is not self-sufficient, but inevitably is accompanied with the silence, a silence without which the work could not exist. Understanding a work should acknowledges such presence. Therefore, it would be reasonable if we ask that a work implies which untold statements. Around any explicit utterance is an implicit utterance. To state something, some other things should be ignored. In this study, we attempt to explain a very important silence zone in Mohammad Reza Shafiei Kadkani’s poems, i.e. his attention to women. Shafiei is a well-known poet in contemporary Iranian literature. His language and style has made him a well-established poet among Iranian readers. As such, describing his works is a must in contemporary literary criticism. The research on various aspects of his poems is abundant, but the ideas represented in his works have not been analyzed yet. His viewpoint on the women has not been elaborated. Women are not represented in his poems explicitly. Most critics claim that women are not mentioned as earthly, achievable individuals. His women are mostly typical historical women. He mostly has dialog with a prototypical, subjective woman, not a contemporary, living one. Our major question here is that why Shafiei encounters the feminine characters with maximum care? Why he ignores earthly love? The absence of woman and woman-hood is obvious in his poems and we cannot take it as something accidental. In Shafiei’s poems, women are almost absent and the absence cannot be casual. Here, we shed light on the intratextual and intertextual reasons behind this absence and silence. An intratextual reason could be ignoring the personal “I”, poetics of committed poetry, and an affection with the traditional poetry. The poet’s ideology (Iranian, religious and leftist) and his professorship are introduced as some intratexutal motives. Likewise, a psychological explanation is outlined that says Shafiei has made an exchange in his mind. According this assumption, the poet has filled the empty position of women with other elements and concepts. In psychology, substitution is a defense mechanism in which the person cannot express his or her excitements due to shame, and therefore he or she transfers the experienced feelings to other objects. This transfer reminds the concept of metaphor. Such substitution does not take place just in the level of word, but sometimes the transferred object happens to be visual. In Kafka’s Metamoorphesis, for example, the hero is embodied as a cockroach. These changes are related to the unconsciousness or the suppressed side of the self. Shafiei has substituted the love for earthly woman with the love to mother, homeland, Persian language and literature, Iranian culture, nature and pigeons. It should be mentioned that before the Islamic revolution, Shafiei had a sympathy with active militia. In those groups, love affair was taboo. In effect, the intellectual, revolutionary culture of that period welcomed such taboo. The militants put their life on their struggle and had no time for love. Due to his military nature, Shafiei was overwhelmed with such feelings too. Once he passes the early years of his life and steps into middle-aged period, Shafiei puts more attention on philosophical ideas. He fills the empty place of women with counterpart subjects. To extend, we can present other reasons too and we also interpret them, but this important empty place cannot be ignored.

    Keywords: poem, Shafiei Kadkani, Woman, Macherey
  • مجاهد غلامی

    شعر سهراب سپهری به عنوان یکی از چند شاعر برجسته ایران معاصر، از تیررس دقت محمدرضا شفیعی کدکنی دور نمانده و در غالب نوشته های وی که یا یکسره درباره شعر معاصر ایران است (: با چراغ و آینه؛ ادوار شعر فارسی) و یا در آن ها به مناسبت به شعر معاصر ایران و چهره های آن نیز اشاراتی شده (: شاعر آینه ها؛ شعر معاصر عرب)، از ایده ها و آرای وی درباره سپهری و هنر شاعری وی نشانی می توان به دست داد. سپهری برای شفیعی کدکنی، شاعری است ستودنی؛ این قابل ستایش بودن در چهار ساحت قابل رصد کردن است: در ضمن ستایش شعر معاصر ایران، در ضمن ستایش شعر مدرن ایران، در ضمن ستایش برخورداری های شعر مدرن ایران از تحولات ادبی اروپا، و ستایش سپهری از حیث سپهری بودن. همچنین با توجه به نظریه شفیعی کدکنی در تبعیت شعر معاصر ایران از تحولات ادبی اروپای قرون اخیر، شعر سپهری به عنوان یکی از چهره های این جریان، تاثیرپذیری های خود از شعر فرنگی را در به عاریه گرفتن شگرد شعری سن ژون پرس در ناهمگون آمیزی واژگانی (فاوامیزی) و نیز الهام گیری از تی. اس. الیوت و ژاک پره ور و حتی در گرایش به درک بودیستی از جهان و عرفان شرق دور، نشان می دهد. هرچند که از نظر شفیعی کدکنی، افراط در فاوامیزی، شعر سپهری را در آخرین دفتر شعری وی، «ما هیچ ما نگاه»، به بن بست کشانده و ضمن برملا کردن ترفند زبانی سپهری در دستیابی به سبک ویژه خود، اشعار این دفتر را که وضعیت «شعر جدولی» را پیدا کرده، از منظر زیبایی شناسیک و نیز رسانگی و ایصال، به شدت آسیب پذیر کرده است.

    کلید واژگان: سهراب سپهری, محمدرضا شفیعی کدکنی, شعر جدولی, فاوامیزی, حس آمیزی
    Mojahed Gholami

    Sohrab Sepehri's poetry as one of the prominent poets of contemporary Iran, has not been neglected on Shafiei Kadkani behalf and in most of his writings that are Basically about Iran’s contemporary poetry (With lights and mirrors; Persian poetry periods) or have scattered material about Iran’s contemporary poetry and prominent contemporary poets (The poet of mirrors; Contemporary Arabic poetry), We can take his ideas and thoughts about Sohrab Sepehri and VP's poetic art. Sohrab Sepehri is a praiseworthy poet for Shafiei Kadkani; these appreciations can be seen in four areas: Along with praising contemporary Iranian poetry, along with praising modern Iranian poetry, along with praising the influence of modern Iranian poetry on European literary developments and Sepehri's praise in connection with himself. Also based on Shafiee Kadkani's Theory of Following Contemporary Poetry from the Literary Developments of Europe in Recent Centuries, Sepehri's influence on European literature can be seen in several areas, like Influenced by S. J. Pers, J. A. Prévert and Eliot Especially in Hybridization and His penchant for Buddhism and Far Eastern mysticism. Although in Shafiei’s opinion Hybridization, has been damaged To Sepehri's poem in his last poetry book, especially regarding to having meaning and Aesthetic facts.

    Keywords: Sohrab Sepehri, Shafiei Kadkani, Puzzle Poetry, Hybridization, Synaesthesia
  • هدیه قاسمی فرد، ناصر زارع *

    متناقض‌نما هنرسازه‌ای است که موجب آشنایی‌زدایی و برجستگی کلام شده و ایجازی هنری می‌آفریند. از جمله شاعرانی که از این ظرفیت هنری برای عینیت بخشیدن به تجارب و عواطف خود بهره جسته‌اند، می‌توان به عبدالوهاب البیاتی (1999- 1926م) شاعر عراقی و از پیشگامان شعر نو عربی و محمدرضا شفیعی‌کدکنی (1318ش) شاعر، ادیب و محقق برجسته ایرانی اشاره کرد. در این جستار، با نقد و تحلیل مصادیق مشابه و برجسته متناقض‌نما در شعر دو شاعر از جهت دلالت یا ساخت بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و بر روش توصیفی- تحلیلی کاربست این هنرسازه در شعر آن‌ها را می‌توان به دو ساخت زبانی و ادبی تقسیم و سپس تحلیل کرد که متناقض‌نما به عنوان یکی از ویژگی‌های سبکی و خلاقیت‌های هنری آن دو، در پی آن است تا ضمن اصالت‌بخشی به شعر، اندیشه‌های آن‌ها را ادبی‌تر بیان کند. این آرایه ادبی در شعر این دو، با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره و کنایه با حفظ فاصله مناسب از غموض، مخاطب را به زیبایی بافت اولیه کلام رهنمون می‌سازد. البیاتی با ترکیبات و گزاره هایی پرشور و گاه غمناک، تصاویر متناقض‌نمایش را شکل می دهد، در حالی که متناقض‌نماهای شفیعی‌کدکنی لطیف‌تر‌ و غالبا برگرفته از جهان طبیعتند، با این وجود وجه غالب متناقض‌نماهای آن دو امیدواری و امید بخشی است.

    کلید واژگان: متناقضنما, ادبیات تطبیقی, شعر معاصر عربی و فارسی, عبدالوهاب البیاتی, محمدرضا شفیعی کدکنی
    Hediyeh Ghasemifard, Dr.Naser Zare *
    Introduction

    Paradox is a proposition that logically seems incompatible and absurd, but can be meaningful by interpreting. Almost all poets have occasionally used it (see Abrams, 2005:244), as Shafiei Kadkani states "paradox is an image the two sides of its combination contradict each other conceptually like monarchy of the poverty" (Shafiei Kadkani, 1992:54). He believes that paradoxical images can be found in all periods of Persian poetry (Ibid: 57). Undoubtedly, in different periods of Arabic poetry, examples can also be stated: او ابعد بعدنا بعد التدانی / وقرب قربنا قرب البعد (Al-Mutanabbi, 1988, 2: 78) (does it close our distance like keeping out our nearness and being far and nearness like closeness of separation?).
    Among the poets who had a high frequency of this literary method in their poems are Abd al-Wahhab al-Bayati (1926-1999) and Mohammad-Reza Shafiei Kadkani (1939), who are considered as powerful poets in the field of modern poetry. These two poets began their poetry with a romantic approach and then after moving from social realism, reached the symbolization phase. Social - political concerns with words that express sadness, a reason for common thoughts the two poets.  Their acquaintance with each other is undeniable; contemporaneity and attendance at one of the international congresses of poetry provided the opportunity to know each other. On the other hand, Al-Bayati really interested in  Persian poetry and Shafiei Kadkani  is completely familiar with  classic and contemporary Arabic literature; attention to Khayyam, Attar, Sohrawardi, and Hafiz are manifestations of Al-Bayaty's attempt to Iranian culture and about Shafiei Kadkani relation to the Arabic literature there is abundant evidence that does not need to be cited; since by a brief looking at his research works, translations and poems, his mastery can be found, and here it is not possible to deal with it. However, this does not mean that these two poets were influenced by the method and stylistic characteristics of each other, so it is possible to examine their stylistic properties within the framework of American School of Comparative Literature. In this paper, using descriptive-analytic method, only those poetry evidence will be examined that is in common between two poets in terms of style or implication.

    Methodology

    In this study, by criticizing and analyzing similar and contradictory prominent examples in the poetry of two poets, we can examine the implications or constructs based on the American School of Comparative Literature and descriptive analytical method of applying paradox in their poetry.

    Discussion

    Since paradoxes lead to a new recognition of the artwork, so Al-Bayati and Shafiei Kadkani, by leaving familiar meanings and creation of concepts seemingly the opposite of the fact, tangible to us a  world of realities. Paradoxical expressions and compositions in their poems can be divided into two types: linguistic and literary, and analyzed their similarities and differences as the paradoxical limitations of language is the most difficult of the paradoxes in terms of arrangement and construction of words, but many paradoxes in the grammar part of these two poets can be found. The paradox in the poetry of these two poets is found in the composition and document.
    Paradoxical compounds are purposely used to influence rhetoric, by combining contradictory words and creating exquisite images (Fotouhi, 2015: 328). These compounds are sometimes concise of one or more sentences with a contradictory meaning that are expressed in the form of adjectives (adjective and noun) and (Annexation and Annexed) in the poetry of two poets. Using the elements of nature in these contradictory combinations is a striking resemblance to the poetry of these two poet and Annexed) in the poetry of two poets. Using the elements of nature in these contradictory combinations is a striking resemblance to the poetry of these two poets.                                                      Predicative paradox (predicative paradox (documentary   paradox)) is another type of linguistic paradox that arises in the proposition of predicate and subject and can be examined in the poetry of these two poets at the level of two sentences or in the same constructions. These two poets sometimes use paradox at the level of two sentences using coordination of "and" or "no". The coordination letter of "and" is the most commonly used subordinated conjunctions. When several structures are linked together with "and" and construct a new structure, its artistic device find an alignment grammatical value. For this reason, two poets connect the contradictory words with "and", and affect the semantic and interpretive structures of the poem, as the reader suspects that he is confronted with a subject that is inaccurate because he is received the feeling of parallelism from the subordinating conjunction of "and". These two poets express their meaning and intention of paradox in a coordinated structure with the help of adverb of manner that shows different states or through a proposition.                                                                                 
    Another way to construct a paradox in the poetry of these poets is using figures of speech such as simile, metaphor, allusion, and tard va axe, which is referred to as literary paradox. The purpose of simile is to prove a trait (an adjective) from vehicle to tenor. So the tenor is the purpose of the word and vehicle is an instrument to help the desired purpose. Whenever, in a paradoxical image, the expressive purpose of the metaphor is considered, the vehicle should be conceived in such a way as to be incompatible with a word in the poem, then by eliminating the vehicle, the paradox will be remov. (Vahidian Kamyar, 1997:  284).
     In the metaphorical paradox, the vehicle must be such that it makes a paradox with the word in the poem and by removing the vehicle, the paradox will be disappeared. One of the most important elements of imagery techniques in the poetry of these two poets is recognition. By using the recognition, they strive to give life to all phenomena and objects. Therefore, to translate their feelings, they use implicit metaphor. In addition to applying the implicit metaphor, explicit metaphors are also found in the poems of two poets. Another paradoxical style in the poetry of these two poets is using irony. In this figure of speech, the vehicle (superficial words) is such that make contradictions with the words of the language, and then this contradiction is removed by eliminating the vehicle.
    Another literary style in applied paradoxes of the poets is using chiasmus and shatah, that is, the poet uses the combination of opposing words and then by subordinating conjunction of "and" and moving the arrangement of words, make a monotonic relation with the elementary composition. This artistic device in an impossible setting, and then movement of the words, and finally the coherence between them, first arouses an ambiguity that will be feasible by contemplation and discovering the main idea of the poet.

    Conclusion

    A Part of Al-Bayati and Shafiei Kadkanie's insight is related to paradoxical images that in its structure, has poetic anxiety. Choosing vocabulary, deviation of norms, and paying attention to aesthetic aspects of the word are important features in the poetic contradictions of these two poets. The paradoxical application of their pomes can be analyzed on the basis linguistic and literary construction. Paradoxical expressions are observed both in the form of predicate and combination in their poems, with a higher frequency of predicate. In many of the paradoxical images of these two poets, it can be possible to observe clear imagery which shows a similarly emotional space, which is what led us to perform this literary study . One of these images is lightness-darkness and the other is the image of death and life in which they reflect hope. Two poets use the elements of nature in paradoxical terms for symbolic expression of concepts whose frequency is higher in Shafiei Kadkani's poetry due to his ruralistic spirit. If al-Bayati expresses his paradoxical poems in the form of death, homeland, prison and fire, Shafiei Kadkani reflects those ideas by the nature and subtle words. In some Shafiei Kadkani paradoxes, in particular, "the black light of devil", a kind of shatah can be seen that cannot be considered a place for this perspective in Al-Bayati's paradoxes. In the paradoxes of Al-Bayati due to socialist beliefs, sorrow and sadness can be felt more than Shafiei Kadkani, although the veins of hope are often obvious in the poetry of the two poets. These two poets do not try to hide the content for the reader, but it can be understood with a little contemplation and searching meaning in the ambiguity and layers of the word. Therefore, paradoxical images can be one of the reasons of acceptance of their poems.

    Keywords: Paradox, Comparative Literature, Contemporary Arabic, Persian Poetry, Abd al-Wahhab Al-Bayati, Shafiei Kadkani
  • سعید کریمی قره بابا*
    در میان تصویرهای متنوع شعر شفیعی کدکنی، نوعی تصویر گسترده به چشم می خورد که هم یکی از مشخصه های سبکی او محسوب می شود و هم از عواملی است که باعث انسجام در محور عمودی شعرش می گردد. ما این نوع تصویر را «تصویر زنجیره ای» نام نهاده ایم. در تصویر زنجیره ای، آخرین پاره از یک بند، در ابتدای بند دیگر تکرار می شود و این تکرار، چند بار به صورت متوالی انجام می گیرد. هدف مقاله حاضر آن است که تصویرهای زنجیره ای را در شعر شفیعی شناسایی کند و نحوه کاربرد این نوع تصاویر را در شعر او به روش بلاغی و تطبیقی تحلیل نماید. نویسندگان کتب بدیع، این شیوه را صنعتی لفظی انگاشته اند و آن را ذیل نام هایی چون «متتابع»، «تشابه الاطراف» و «ذوبطنین» تعریف کرده اند. این تعریف ها ایراد هایی دارد و مشخصات تصویر مورد نظر ما را به دقت روشن نمی سازد. شفیعی کدکنی ضمن ترکیب این نوع تصویر با نگاه تازه و جهان بینی فلسفی، عمق و معنایی انسانی به این صنعت بخشیده است. تصویرهای زنجیره ای مولفه های دیگر شعر شفیعی، مانند الهام پذیری از شاعران فرنگی، اندیشه های اجتماعی و طبیعت گرایی را آینگی می کند. این تصویر در نثر و نظم کهن فارسی، ادبیات عامیانه (هیچانه ها و قصه ها)، شعر نو فارسی و یا حتی شعر جهان سابقه دارد و اشعار بعضا زیبایی با استفاده از این تصویرپردازی خلق شده است.
    کلید واژگان: شعر, شفیعی کدکنی, تصویر زنجیره ای, بدیع, صنعت لفظی
    Saeed Karimi Qare Baba *
    Shafiei Kadkani is famous for employing images that make his poetry more coherent. These images are called chained images in the present study. In this type of imagery, the final part of each stanza is repeated in the initial part of the following stanza and the repetition is conducted repeatedly. The scholars of rhetoric refer to this type of figure of speech as a verbal stylistic device and name it as “motetabe,” “tashaboh al-atraf,” and “zubatnein.” These terms have some drawbacks, as they do not represent the characteristics we intend to assign to Shafiei Kadkani’s imagery. The examples appearing in traditional books on rhetoric tend to be naïve and artificial while Shafiei Kadkani merges images with a novel perspective and deep philosophical world-view. These chained images have links with the poet’s characteristics such as his cultural awareness and social and naturalistic ideas. This type of imagery dates back to classical Persian poetry and prose and folk literature, but is employed even in modern Persian poetry and world literature. In chained imagery the higher the number of loops used, the higher the poem’s musical value would be. However, the number of loops should not be more than four or five, as the reader would be confused otherwise. The present study attempts to investigate the chained images in Shafiei’s poetry in detail.
    Keywords: Poem, shafiei kadkani, Chained images, Rhetoric, Figure of speech
  • فواد عبدالله زاده*

    بررسی تطبیقی نظریه های نقدی شاعران معاصر عرب و ایرانی می تواند جایگاهی خاص در تحلیل های ادبی داشته باشد. به طور کلی نظریه های نقدی نوین شعری، متاثر از مبادی فکری فلسفه های معاصر آلمان و فرانسه است. ادونیس و شفیعی کدکنی دو تن از شاعران ناقد تاثیرگذار هستند که با درایت خاصی مفاهیم و مولفه های شعری را در مقالات و کتاب های نقدی خوب به بحث گذاشته اند. پژوهش حاضر آرای نقدی این دو شاعر معاصر را با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی در حوزه های تعریف شعر، زبان و موسیقی شعر مورد واکاوی قرار داده است. از نتایج گرفته شده پژوهش این است که این دو منتقد خاستگاه های فکری مشترک و در نتیجه برخی دیدگاه های نقدی مشابه دارند؛ ولی رهیافت های نقادانه آنان به لحاظ روش شناسی و هم به لحاظ عمق فکری متفاوت جلوه می کند. ادونیس در قیاس با کدکنی نگاهی ژرفتر، منسجمتر به مقوله های شعری و زبان شاعرانه دارد.

    کلید واژگان: بررسی تطبیقی, نظریه های شعری, نقد, ادونیس, شفیعی کدکنی
    Foad Abdolahzadeh*

    Comparative study of critical theories of contemporary Arab and Iranian poets can have a unique part in literary analysis. In general, new poetic critical theories are under the influence of the intellectual origins of contemporary German and French philosophies. Adonis and Shafiei Kadkani are two influential critic poets who have discussed poetic concepts and components in their critical articles and books with specific tact. The present study was a descriptive-analytical investigation into analyzing critical views of these two poets based on American school of comparative approach in the fields of definition of poetry, and language and music of poetry. The results of the study showed that the two critics have common intellectual foundations; therefore, they have some similar critical viewpoints. However, their critical approaches are different in terms of both methodology and intellectual depth. Compared to Shafiei Kadkani, Adonis has a deeper, more organized, and more daring view toward poetic categories and poetic language.

    Keywords: poetic theories, comparative study, Adonis, Shafiei Kadkani
  • غلامرضا پیروز، پری ناز باقری*

    کهن الگوها از اعماق ناخودآگاه جمعی بشر نشات می گیرند و این امر موجب شده در ذهن و روان بشر اسطوره ای فراتر از مرزهای جغرافیایی، جریان و سریان پیدا کند. در مقاله پیش رو سعی شده است بر اساس روش تحلیلی تطبیقی، کهن الگوی مرگ و نوزایی در دو مجموعه فارسی و عربی معاصر، بگذار کبوتر بخوابد سروده بدیع صقور، شاعر سوری و مجموعه در ستایش کبوترها از شفیعی کدکنی نقد و بررسی گردد. رهاورد این جستار تبیین شباهت ها و برخی تمایزات قابل تامل در موضوع کهن الگوی مرگ و نوزایی در دو اثر مذکور است. موضوع مرگ و نوزایی در این دو مجموعه به سه شکل قابل ردیابی است؛ الف: رویکرد شاعر به موضوع مرگ بیشتر از توجه وی به مفهوم نوزایی است. ب: مرگ و نوزایی به شکل متعادل رخ می نماید. ج: میزان توجه به مفهوم نوزایی بیش از توجه به موضوع مرگ است. مهم ترین نتایج این پژوهش عبارتند از: بیشتر شعرهای این دو مجموعه بر تعادل میان موضوع مرگ و نوزایی استوار هستند؛ البته توجه به مرگ در شعر بدیع صقور چشمگیرتر است و شفیعی کدکنی در اشعارش بر موضوع نوزایی تاکید می ورزد.

    کلید واژگان: کهن الگوی مرگ و نوزایی, نقد اسطوره شناختی, ادبیات تطبیقی, شفیعی کدکنی, بدیع صقور
    Gholāmrezā Pirouz, Parināz Bāgheri *

    Archetypes are rooted in the depths of collective unconsciousness; some of them, beyond the geographical boundaries, are present in the minds of all men. The present article, by using analytical-comparative method, attempts to exmine "the archetype of death and rebirth" in the poems let the Pigeon sleep by Syrian poet, Badi Saqour and in the Praise of Pigeons by M.R. Shafiei Kadkani. The issue of death and rebirth in these poems can be studied in three ways: a: The poet's focus is more on the subject of death. b: Death and rebirth occur in a balanced manner. c: More attention is paid to the subject of rebirth. The most important findings of this study are as follows: Many of the poems in these two collections are based on the balance between death and rebirth. In other his poems, Badi Saqour focuses more on death; but, Shafiei Kadkani emphasizes more on the issue of rebirth.

    Keywords: Archetype of Death, Rebirth, Mythological Criticism, comparative literature, Shafiei Kadkani, Badi Saghor
  • بهجت سادات حجازی*، نسرین فلاح

    زبان و بیان بخشی از اعجاز آفرینش و یکی از مهارت های ارزشمند هستند که از دنیای پیچیده و پر رمز و راز آدمی آشکار می شود. صرف نظر از کارکرد ارتباطی زبان، کارکردهای دیگر همچون عاطفی، ارجاعی، اندیشگانی و ادبی و هنری، ضرورت تولید شیوه های متفاوت به کارگیری زبان را برای دست یابی به مقاصد گوناگون تبیین می کنند. «پرسش» نیز با لحن های متفاوت، به خلق دلالت های ثانویه منجر می شود که از دیرباز، همواره یکی از مباحث علم معانی در حوزه بلاغت بوده است. در نگرش نوین نشانه شناسی، یعنی نشانه معناشناسی، شناخت با اهمیت دادن به کارکردهای دیگر زبان، حالت فعال تری به خود می گیرد. طرح «پرسش» افزون بر ترغیب مخاطب به جست وجوی لایه های پنهان معنایی متن، به کارگیری لحن های متفاوت در طرح آن، امکان تولید معناهای فراوان را ایجاد می کند. از این رو، علامت پرسش «؟» به عنوان یک نشانه ظاهری و لحن پرسشی در جایگاه یک نشانه پنهان، در تولید معناهای متفاوت نقش دارد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل نشانه معناشناختی آن دسته از شعرهای شفیعی کدکنی است که حاوی پرسش هستند؛ ازجمله نتایج به دست آمده این است که سروده ها بیشتر با تکیه بر حس دیداری و شنیداری، زمینه حضور و اتصال گفتمانی با مخاطب را فراهم می کند و با ایجاد فضاهایی همچون حاضر سازی غایب و غایب سازی غایب، زمینه تعامل گفتمانی و رسیدن به «من متعالی» را ممکن می سازد. این مقاله به شیوه تحلیل محتوای کیفی متن، با گزینش بعضی از شعرهای حاوی «پرسش» به انجام رسیده است.

    کلید واژگان: پرسش, نشانه معنا شناختی, شفیعی کدکنی, هزاره دوم آهوی کوهی
    Behjatosadat Hejazi*, Nasrin Fallah

    Language and expression are part of the miracle of creation and one of the precious skills that emerges from the complex and mysterious world of man. Whatever the communicative function of language, other functions such as emotional, referential, intellectual and artistic functions explain the need to produce different ways of using language to achieve different objectives. The question also leads to the creation of secondary meanings, which has long been one of the themes of the science of meaning in the field of rhetoric. In the new vision of meaning, in other words - semiotics, cognition becomes more active by giving importance to other functions of language. In addition to persuading the public to search for hidden semantic layers of text, the questioning schema allows the production of different meanings in different contexts. As an apparent sign, the question mark "?" plays an important role in producing different meanings. The main purpose of this study is to analyze the semantics of these indices in the poetic universe of shafi'ei Kadkani that contain questions, including the results that the poems provide a more contextual and audiovisual connection with the audience and provide a context for the speech with the audience. The presentification of absence and the absentification of presence enables discursive interaction and the realization of the "transcendental I". By selecting poems containing "questions" this article did a qualitative analysis of the content.

    Keywords: Question, Semiotics, Shafiei Kadkani, Second millenary of mountain gazelle
  • داود شیروانی، حجت رسولی*
    سنت و مدرنیسم از مولفه های مهم ادبیات و نقد ادبی معاصر به شمار می آید که بسیاری از ناقدان ادبیات عربی و فارسی معاصر ازجمله عزالدین اسماعیل و محمدرضا شفیعی کدکنی بدان پرداخته اند. این دو شخصیت ادبی با تکیه بر ادبیات و نقد ادبی قدیم عربی و فارسی به تاثیر مثبت تعامل سنت و مدرنیسم و ضرورت کارکرد سنت در شعر معاصر عربی و فارسی تاکید دارند؛ بنابراین پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی کوشیده است دیدگاه های نقدی عزالدین اسماعیل و شفیعی کدکنی را درباره لزوم استمرار سنت ادبی در شعر معاصر عربی و فارسی بررسی کند و به این سوال پاسخ دهد که حضور سنت ادبی در شعر معاصر عربی و فارسی از دیدگاه این دو تا چه میزان است و رابطه سنت با مدرنیسم تعاملی است یا تقابلی. علاوه بر این، علت تشابه و اختلاف در اندیشه این دو ناقد چیست. نتیجه این پژوهش نشان داد هردو ناقد سنت و نوگرایی را به خوبی تجربه کرده اند و با اشراف کامل بر ویژگی های این دو حوزه، ضمن پایبندی و تعهد به موازین سنت، نوگرایی را در تعامل با آن دانسته اند. شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو ناقد هم معلول گرایش ها، نگرش ها، محیط، میدان رشد و فضای حاکم بر اندیشه های دو نویسنده است. از سویی ریشه های فرهنگی مشترک این دو شخصیت ادبی، به خصوص در حوزه نقد ادبی، آنان را دست کم در نگرش به موضوع تعامل سنت و مدرنیسم بسیار به هم نزدیک کرده است.
    کلید واژگان: عزالدین اسماعیل, شفیعی کدکنی, سنت ادبی, مدرنیسم, شعر معاصر
    Davoud Shirvani, Hojjat Rasouli *
    Tradition and modernism are among the most important components of contemporary literature. The tradition in literature is the set of literary practices that have emerged and accumulated over the course of literary development of every ethnic group. Modernism, or literary modernism, is also a term sometimes used against literary tradition, denoting a break with existing traditions, rules and conventions, and new ways of looking at various literary issues, and sometimes means renewing tradition. Accordingly, the great tension between the adherents of literary tradition and modernism in the twentieth century has led to the emergence of the discourse of "tradition and modernism" in contemporary literary criticism. Contemporary Arabic and Persian literary criticism also welcomed this issue. Critics emphasize the contradiction and, in general, the connection between the legacy of the past and modern and modern works, as they see many benefits in this connection, and the result of these conflicts is nothing but the dynamics of literature and literary criticism. Many contemporary Arabic and Persian literary critics, including Ezeddin Ismael and Mohammad Reza Shafiei Kadkani, have addressed it. The two literary figures emphasize the positive influence of interaction between tradition and modernism and the necessity of the function of tradition in contemporary Arabic and Persian poetry, based on literature and ancient literary critique of Arabic and Persian. Similarities and differences in the views of these two critics are also due to tendencies, attitudes, environment, field of growth, and the dominant atmosphere of the thoughts of the two writers. On the other hand, the common cultural roots of them, especially in the field of literary criticism, have brought them, at least in the attitude towards the subject of interaction between tradition and modernism. This has necessitated a review and comparison of their criticisms. Here, by relying on descriptive-analytical method, tried to review the criticisms of these figures regarding the necessity of continuing the literary tradition in contemporary Arabic and Persian poetry. The question here is that the how these people view presence of literary tradition in contemporary Arabic and Persian poetry? Also, if they found the interaction among these schools as interactive or opposite? The result of this study showed they experienced both the tradition and the modernism. In most of their researches, by respect to the principles of tradition they found modernism in interaction with tradition. They always believe that tradition and innovation are two aspects of the continuity of a nation's culture or a nation, for tradition to continue, it must evolve with the help of innovation, and innovation can only be understood by turning to one tradition. Innovation without tradition and tradition is lacking in historical and social objectivity. They believe that in literature, tradition and innovation are two vital and indispensable factors. It can be argued that almost all the attention to tradition and its importance is clearly seen in all works of these two critics. In the face of modernism, both critics have an almost unified experience. Both believe that the process of modernizing poetry must be broken, but not in the sense of abandoning tradition, but of modernity. The two critics argue that the contemporary poet's relationship to tradition is a pervasive one and a conscious acquisition of the human-historical meaning of tradition, not merely the influence of tradition. Thus, the contemporary poet's attitude to tradition chooses positions that are permanent and enduring, whether that is a requirement of the classical approach or whether it is augmented by the poet himself. They want a renewal that is in line with the literature of the past and disconnecting from the past is not a good thing. They also see bigotry as a dangerous thing, because the past and the present must follow and recognize each other's boundaries.
    Keywords: Ezeddin Ismael, Shafiei Kadkani, Tradition, Modernism, Contemporary Poetry
  • یعقوب نوروزی*، سیف الدین آب برین
    سنت، اساس بنای استوار شعر است و هر شاعری متاثر از سنت ادبی و اشعار پیشینیان است. این تاثیرپذیری در شعر برخی شاعران کم و در شعر برخی، پر رنگ است. شفیعی از شاعرانی است که سنت و اشعار پیشینیان و جلوه های آن در شعر او پر رنگ تر از اغلب شاعران معاصر است. او به سبب دلبستگی به میراث کهن ادب فارسی، از شاعران پیشین متاثر شده است. در این میان، حافظ نقشی برجسته در ذهن و زبان شفیعی کدکنی دارد. شفیعی، شیفته حافظ است و این علاقه سبب شده تا حافظ در شعر او تاثیر بسزایی داشته باشد. این تاثیر، گاه در قالب تضمین ابیات، مصراع ها و نیم مصراع ها، وگاه در قالب تکرار واژگان شعری دیده می شود. در کنار این، تفکر غالب شعر حافظ که ریاستیزی و انتقاد از شخصیت های دینی و حکومتی ریاکار است، در شعر او دیده می شود و شفیعی برخی از واژگان مرتبط با این تفکر از جمله: رند، محتسب، شحنه، عسس و... را از حافظ گرفته و با انطباق آن با تفکر سیاسی اجتماعی خود و چون حافظ در قالب شخصیت هایی مثبت و منفی، بکار می گیرد. برخی از ابیات و مصراع های حافظ نیز منبع الهامی برای سرودن شعر و پرداخت مضمونی در شعر شفیعی می شود. علاوه بر این در بعد تصویرسازی نیز نشان تاثیرپذیری از حافظ، دیده می شود. مطالعه و تطبیق زبان شعری، موضوعات و تصاویر شعری دو شاعر، این تاثیرپذیری را آشکار می سازد و مقاله حاضر با ذکر نمونه ها و به شیوه تحلیلی توصیفی، این تاثیر را مورد بررسی قرار داده است.  بررسی شعر شفیعی کدکنی از این لحاظ، ما را به این نتیجه می رساند که حافظ یکی از شاعران بسیار اثرگذار سنتی بر ذهن و زبان شفیعی کدکنی است.
    کلید واژگان: شعر فارسی, تاثیر و تاثر, حافظ, شفیعی کدکنی
    Yaghub Noruzi *, Seif Addin Abbarin
    Tradition is the basis of firm structure of poetry and every poet is influenced by literary tradition and poems of his predecessors. This impact is low in the poetry of some poets and in the poem of others is high. Shafiei is a poet who tradition and ancestors poems and their manifestation in his poetry are stronger than most of contemporary poets. Because of his attachment to Old Persian literature heritage he was influenced by former poets. Meanwhile Hafiz plays prominent role in Shafiei's mind and language. Shafiei is infatuated of Hafiz and his interest in Hafiz has had a profound impact on his poem. This effect is sometimes shown in inserting other's verses in own poem, hemistich, semi-hemistich and sometimes repeating poetic vocabulary. Alongside this, the major Hafiz's thought which is anti-hypocrisy and critique of hypocritical religious, Shafiei uses some of the words related to Hafiz's thoughts including: Rend, Mohtaseb, Shehneh, Asas and so on utilized it with adapting with his social-political thinking as Hafiz in form of positive and negative personalities. Some of Hafiz's verses also serve as an inspiration for composing poems and making themes in Shafiei's poem. In addition, we can see the influence of Hafiz, in the dimension of image making. Studying and adapting the poetic language, themes and poetic images of two poets reveals this influence and present study examines this effect by mentioning eamples and using a descriptive-analytic method. Studying Shafiei's poem in this regard leads us to conclude that Hafiz is one of the most influential traditional poets Shafiei kadkani's thought and language.
    Keywords: Persian poem, effect, impact, Hafiz, Shafiei Kadkani
  • علی سلیمانی، بهاءالدین اسکندری
    در این مقاله تشبی هات 50 غزل عاشقانه سعدی شیرازی و دفتر «غزل برای گل آفتابگردان» شفیعی کدکنی، از منظر «مشبه و مشبه به»، «تکرار در تشبی هات» و «شیوه های نو کردن آن» مورد تطبیق و بررسی قرار گرفت. مقایسه تطبیقی تشبی هات این دو نماینده دیروز و امروز، آشکار کننده برخورد دو نگاه و دو تجربه در عرصه تشبی هات است. ازاین رو در این مقاله با دسته بندی کردن عناصر، تطبیق و تحلیل تشبی هات و ارائه نمودارهایی، میزان ابتکار و تقلید گویندگان مشخص شد. از رهرو این تطبیق و بررسی دریافتیم که مشبه در دفتر شفیعی کدکنی و مشبه به در غزل های منتخب سعدی از تنوع و تعدد بیشتری برخوردار است. تعدد مشبه، یعنی تعدد فکر و اندیشه و گستردگی موضوع را منجر می شود؛ حال آن که تعدد مشبه به، یعنی تنوع مضمون، اغراق و مبالغه. همچنین در این پژوهش دریافتیم که سعدی از تشبی هات: تفضیل، مضمر، مقید کردن و واژگان مترادف، برای رفع تکرار مشبه های خود استفاده کرده است؛ در مقابل شفیعی کدکنی مقید کردن مشبه و همراه شدن تشبیه با دیگر صنایع زیبایی ساز را برای رهایی از تکرار برگزیده است و از آنجا که خیال او تشبی هات جدیدی را ابداع نموده ، کمتر از شگردهای گریز از تکرار تشبیه قدما چون: تشبیه معکوس، تفضیل و... بهره برده است. همچنین شفیعی کدکنی برای رهایی از تکرار در مشبه به، از لطیف کردن تشبیه سود جسته که کاری نو و بدیع محسوب می شود و شیخ اجل بدان توجهی نداشته است.
    کلید واژگان: مشبه, مشبه به, عناصرسازنده, تکرار, سعدی, شفیعی کدکنی
    Ali Soleimani, Bahaeddin Eskandari
    This essay has compared Sadi's Shirazi 50 Ghazal with Shafiei Kadkani's work "Ghazal Baray Gol Aftabgardan" (ode for sun-shade flower) which is circulated in line of love .It, also,has analyzed in the case of likened ,vehicle, repetition in similes and ways of renewing similes too. The comparative analysis of this two represented of yester and today is revealing collision of two vision and two experience in the field of similes. Thus, the essay clears extent of initiative and imitation of poets by classifying elements, adjusting , analyzing similes and giving graphs . By this comparing and studying ,we found out that likened in Shafiei Kadkani's book and vehicle in the selected Ghazal's of Sadi possessed more variety and multiplicity. Numerous likened means more thoughts and ideas which causes extensiveness of subject,While the numerous vehicle means more contents, exaggeration as well as hyperbole. Additionally in this essay we found that Sadi has used comparative simile ,implicit simile, tying up and synonyms in order to remove his repetition of likeneds. On the contrary, Shafiei Kadkani has chosen tying up likened and the accompanying with other beauty products to get rid of repetition for his imagination made up new similes.He benefited of less the ancient techniques such as antithetical and comparatve similes and etc. To remove repetition of vehicle,Shafiei Kadkani used making fine the simile that is an innovative work , while Sadi did not pay attention to it.
    Keywords: likened, Vehicle, Builder Elements, Repetition, Sadi, Shafiei Kadkani
  • عظیم جباره ناصرو، رقیه (پریچهر) کوهنورد*
    مرگ پدیده ای ناشناخته است که همواره ذهن و اندیشه ی بشر را به خود مشغول کرده است. شاعران و اندیشمندان هر ملتی نیز دیدگاه های متفاوتی درباره ی مرگ و هستی دارند که آنها را در قالب های مختلف هنر و ادبیات مطرح می کنند. محمدرضا شفیعی کدکنی، متولد 1318، شاعر و پژوهشگر برجسته ی معاصر است که در اشعار خود توجه ویژه ای به مقوله های مرگ و زندگی دارد. نگارندگان در این جستار کوشیده اند با رویکردی تحلیلی، اندیشه و احساس این شاعر درباره ی مرگ را واکاوی کرده و مباحثی مانند مرگ اندیشی، هراس از مرگ، تصویر زندگی و شهادت را در اشعار وی بررسی کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اشعار شفیعی کدکنی، چهارگونه رویکرد به مرگ دیده می شود: اول؛ مرگ گریزی و مرگ ستیزی که بیش تر مربوط به دوران آغاز شاعری اوست. دوم، مرگ در قالب شهادت و پاسداری از آرمان ها، سوم؛ مرگ ستایی عارفانه و صوفیانه که در اندیشه ی مولوی و عرفای اسلامی دیده می شود و چهارم؛ مرگ وجودی که متاثر از دغدغه های فلسفی شاعر است و نمودهای فراوانی در دفتر «هزاره ی دوم آهوی کوهی» دارد. از میان گونه های مرگ اندیشی نیز، مرگ ستایی عرفانی بیش ترین بسامد و شهادت، کم ترین بسامدها را دارند.
    کلید واژگان: زندگی, شفیعی کدکنی, مرگ, مرگ اندیشی
    Azim Jabbareh Nasero, Roghaye Koohnavard *
    Death is unknown phenomenon that is always occupied human mind and thought. Poets and thinkers of every nation are also different views on death and existence that they explain them in forms of art and literature. Mohammad Reza Shafiei Kadkani, born in 1939, is contemporary prominent the poet and researcher who have special attention to items of life and death. The authors of this paper have tried to investigate the analysis method of the poet's thoughts and feelings about the death and topics such as, pondering over death, fear of death (necro-phobia), life image and testimony in his poems is checked. The results show that Shafiei Kadkani poems there are four approaches to death: First; Escaping death and Death-conquering that is more related to his poetry beginning. Second; death in form of testimony and protecting the ideals, third; Mystical and Sufism death-praying that is showed in Molavi and Islamic mystics and forth; the Death affected on poet's philosophical concerns and have many image in office “Hezare Dovome Ahooye Koohi”. Among the species pondering over death also the mystical death-praying have the most frequency and testimony have the least frequency.
    Keywords: life, Shafiei Kadkani, death, pondering over death
  • احمد کریمی، هنگامه زال نژاد
    نماد و نمادهای طبیعی در اشعار پیشینیان رواج داشته و کم یا بیش در شعر شاعران معاصر نیز یکی از آرایه های مهم شعری محسوب می شود. شفیعی نیز از شاعران سمبلیک و نمادپرداز طبیعی است. نماد در شعر شفیعی در خدمت واژه، مضمون، معنا و اجتماع است. نمادهای شفیعی خاستگاه های ملی- میهنی، مذهبی و طبیعی دارند که برجسته ترین آن ها، طبیعی است. تمثیلی بودن نمادها به شکلی نمادین، از شاخصه های شعری اوست. او فقط به توصیف مبادرت نمی کند بلکه توصیف طبیعت را با حالات و افکار انسان آمیخته، سپس در جلوه های سمبل بروز می دهد. از این رو در این پژوهش، از میان آثار او، دو مجموعه شعری اعم از «آیینه ای برای صداها» و « هزاره دوم آهوی کوهی»، مورد مداقه و نقد و بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: نماد, جلوه های طبیعت, سمبولیسم, شفیعی کدکنی, شعر
    Ahmad Karimi, Hengameh Zaalnezhad*
    Nature, symbols, and natural symbols have prevailed amongst the early poets’ works and more or less constitute an important poetic figure of speech in the works of the contemporary poets. Shafiei too is one of the symbolist and nature-symbolist poets. In his poems, symbols serve words, content, meaning, and the society. Symbols used by Shafiei have national, domestic, religious, and natural origins, with the ones about Nature being the most prominent. Allegorical symbolism is one of the symbolic features of his poetry. He does not just describe nature but blends the description of nature with man’s feelings and thoughts and reveals them in symbolic expressions. Hence, in this study, two of his poetry collections -- A Mirror for the Voices and The Mountain Gazelle’s Second Millennium -- are scrutinized and criticized.
    Keywords: symbol, manifestations of Nature, symbolism, Shafiei Kadkani, poetry
  • اکبر شامیان ساروکلایی*، فاطمه ثمین وحدانی
    از مکاتب فلسفی که امروزه در عالم هنر و ادبیات نقش بسزایی ایفا کرده، اگزیستانسیالیسم است. از آنجا که شاعران و نویسندگان معاصر، ناگزیر از آشنایی با مکاتب ادبی، فکری و هنری هستند، سهم اندیشه وجودی و مولفه های شاخص آن را در ادبیات معاصر جهان نمی توان نادیده گرفت. شفیعی کدکنی و ادونیس، ضمن آگاهی از ادبیات غرب و توجه به نهضت ترجمه، کوشیده اند تا اندیشه های فلسفی جدید را به شعر درآمیزند. از این روی، نگارندگان برآنند تا ضمن تبیین مولفه های اگزیستانسیالیسم (وجودگرایی، انسان-محوری، آزادی، اخلاق وضعیتی، زمان وجودی) و تحلیل آنها در سروده های این دو شاعر، هم تاثیر فلسفه را بر شعر شاعران مدنظر نشان دهند و هم بر این امر تاکید کنند که درک شعر معاصر، بدون توجه به اندیشه های فلسفی به درستی میسر نمی شود. در سروده های شفیعی و ادونیس تفاوت های اساسی نیز در اندیشه وجودی به چشم می خورد که این امر به گرایش-های مختلف (الهی و الحادی) این مکتب مربوط می شود.
    کلید واژگان: اگزیستانسیالیسم, شعر معاصر, فلسفه, ادبیات تطبیقی, شفیعی کدکنی, ادونیس
    Existentialism is one of the philosophical schools that have played a significant role in today's world of art and literature. Although some part of it can be seen as «Existence Philosophy» in the Islamic culture. Since contemporary poets and authors should be familiar with literature, artistic and intellectual, so it cannot be ignored the contribution of Existential Thought and the most important components in the Contemporary World Literature. SHafiei kadkani and Adonis have tried to mix the philosophical thoughts with poem, while they had noticed to the west literature and the translation movement. Thus, the authors strive to clarify the components of existentialism (Existentialism, Humanism / the dead God, freedom and responsibility, Existential Time) in their poems and their content analysis; both show the effects of philosophy on the today's poems and emphasis that understanding of the contemporary poem without enticement to philosophical thoughts it’s not possible. In the Shafiei and Adonis poetries although there are fundamental differences in the Existential Thought that it relates to the different trends (God and atheism) in this school.
    Keywords: existentialism, contemporary poetry, philosophy, Comparative literature, Shafiei kadkani, Adonis
  • محمدتقی یونسی رستمی*، حوریا هادی پور، علی خوشه‏ چین

    علاقه به طبیعت و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دوره‏ی خاصی از زندگی و انسان حوزه‏ های شعری - کلاسیک و نو- محدود نمی‏شود. شاعران با بهره گیری از تخیل، عناصر بلاغی و صناعات ادبی کوشیده‏اند تا با وام‏گیری از طبیعت، عناصر آن و ترکیبات جدیدی که خلق می‏کنند، به مفاهیم مورد نظرشان بپردازند. طبیعت‏ گرایی شاعران به سه دسته: تقلیدی، توصیفی و تاویلی و تالیفی تقسیم می‏شود. رویکرد طبیعت‏ گرایی در شعر کلاسیک با شعر نو تا حد زیادی متفاوت است. در شعر نیما و شعر نیمایی، تجلی طبیعت با خصوصیات متعددی از جمله‏: سنت شکنی، زبان جدید، جهان ‏بینی ویژه، دوری از منظم ‏الوحدگی شاعر، حضور عناصر بومی و محلی همراه بوده است. یکی از شاعرانی که در دوره‏ معاصر با نگرش نیمایی و با زبان نو قدمایی به طبیعت و عناصر طبیعی به شکل نمادین (سمبولیسم) پرداخته است، شفیعی کدکنی (م.سرشک) است. در تحلیل اشعار شاعر هرچه از دفاتر اول شاعر سوی آثار جدیدتر وی گام برمی‏داریم، با توسعه زبانی و محتوایی غنی‏تر روبرو می‏شویم. بررسی ‏ها نشان داده است که شاعر از هجده عنصر طبیعت بیشتر از سایر عناصر استفاده کرده است. او برای بیان اندیشه ‏های فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و انسانی محیط و روزگارش از واژه ‏ها و ترکیبات : باران، گل، بهار، باغ، ابر و باد با بیش‏ترین بسامد عناصر بهره برده است.

    کلید واژگان: تجلی طبیعت, شعر نو, شفیعی کدکنی, نماد (سمبولیسم)
    Mohammad Taghi Younesi Rostami *, Hourya Hadypour, Ali Khooshechin

    Interest in nature and using natural elements in poems do not limit to special periods of life and humans in (modern and classical) areas of poetry. Using imagination and rhetorical and literary devices, poets attempt to address their desired concepts through nature, The naturalism of poets is divides into three categories: imitative, descriptive, and interpretative and synthetic. The naturalism approach is in classical poetry significantly different modern from poetry. In Nima Yooshij’s poems, the manifestation of nature was accompanied with different characteristics, including breaking with tradition, new language, special worldview, staying away from the unified order of poets, and presence of native and local elements. One of the poets who addressed the nature and natural elements through symbolism using Nima Yooshij’s view and modern language in the contemporary area is Shafiei Kadkani (M. Sereshk). In analyzing poems, as we move from early books of the poet toward his newer ones, we face more enriched language and conceptual developments. Studies showed that the poet used 18 natural elements more than others. He used terms and compounds, including rain, flower, spring, garden, cloud and wind with the highest frequency for expressing his individual, social, political, cultural and human thoughts relating to his environment and period.

    Keywords: Manifestation of nature, modern poetry, Shafiei Kadkani, symbol (symbolism)
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال