جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مبانی فقهی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مبانی فقهی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از موضوعات مهمی که در حدود دو دهه اخیر توجه محافل علمی، سیاسی و قضایی را به خود جلب کرده است، حضور فعال و نقش آفرینی اشخاص مشهور و چهره های با نفوذ هنری، ورزشی، سیاسی و علمی در شبکه های اجتماعی و رسانه ها و تاثیرگذاری بر افکار عمومی و هدایت اعتراضات اجتماعی است. با توجه به اینکه اظهارنظر های آزادانه اشخاص موثر و مشهور هم می تواند بحران های اجتماعی را مهار کند و هم نقش بی بدیلی در ایجاد بحران های اجتماعی و یا تشدید وضعیت بحرانی جامعه و هدایت آن به سمت اغتشاش و آشوب و بی نظمی دارد، از نقطه نظر سیاست کیفری، ارزیابی رویکردهای علمی و حقوقی درباره نقش آفرینی اشخاص با تکیه بر حق آزادی بیان و با استفاده از شهرت و نفوذ در میان مردم مساله مهمی است که نتایج حاصل از آن حسب مورد می تواند در تصمیم سازی و به خصوص سیاست گذاری های کیفری درباره عوامل یادشده راهگشا باشد. این مقاله با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این مساله پرداخته و یافته های آن بدین شرح است که اگرچه اصل بر آزادی بیان است و در حقانیت آن تردیدی نیست، اما این حق، حقی مقید و مشروط است و اعمال آن در شرایطی که با اخلال به مبانی اسلام و نظم عمومی موجب تشدید بحران های اجتماعی شود، نه بر اساس مبانی فقهی حکومت اسلامی نظیر امر به معروف و نهی از منکر و نه با تکیه بر اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ناظر به حقوق ملت، قابل توجیه نیست.کلید واژگان: آزادی بیان, سیاست کیفری, بحران اجتماعی, قانون اساسی, مبانی فقهیOne of the most important subjects that attracted attention of scientific, political and judicial assemblies during two decades ago, is active and influential role making of celebrities, artists, sportsman, sportswoman and politically and scientifically. famous peoples on public opinions and directing community protests. Descanting of celebrities and influential persons may be lead to control of social crisis and meanwhile have a unique role on making social crisis or it’s aggravation and it’s leading towards disturbance, riot and disorder, in the viewpoint of penal policy, the study of scientific and legal approaches towards descanting of celebrities and influential peoples is an important issue and it’s achievements can decongestant in lawmaking about actions of celebrities and influential persons. This article with a descriptive analytical method studies that issue and concludes that although freedom of speech is a basic legal rule and its legality is unimpeachable, but it is a conditional and stipulated rule and therefore it is unjustifiable on grounds of jurisprudential basics of Islamic governance like Amre-Be-Ma’rouf and Nahye-Az-Monkar and with some principles of Constitution of Islamic Republic of Iran about peoples’ rights, if its implementation breaches basics of Islam and leads to disorder and aggravation of social crisis.Keywords: speech freedom, Penal policy, Social Crisis, Constitution, jurisprudential basics
-
از آن جایی که اقتدار هر کشور مظهر حیات ، عزت ملی ، افتخارآفرینی ، پیشرفت و امید به آینده قلمداد می-شود، آیت الله خامنه ای -به عنوان فقیهی برجسته و رهبر جامعه اسلامی- مکررا و به طور پیوسته بر آن تاکید و آن را پشتوانه ثبات نظام جمهوری اسلامی در عرصه ملی و بین المللی، حافظ موجودیت، اعتبار و احترام آن در دنیا و تامین کننده منافع ملی معرفی و به نقش آن در دفع چالش ها، تهدیدات و مظالم استکبار جهانی ، توجه و اهتمام ویژه ای دارند ؛ و از آن جایی که طبق اصول امامیه برای هر موضوعی از موضوعات فی نفس الامر حکمی مقرر گردیده و صاحب شرع حکم جمیع حوادث را به طور عموم یا به طور خصوص مقرر داشته؛ این تحقیق در صدد پاسخ به این سوال، که آیا دیدگاه نظری و اصول سیاسی حاکم بر رفتار و سیاستهای عملی رهبری آیت الله خامنه ای در راستای تحقق اقتدار نظام اسلامی، برخاسته و مبتنی بر قواعد فقهی اسلام است یا خیر؟ بررسی تا معلوم گردد نظر و منش ایشان در مسیله اقتدار در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و نظامی از مبانی فقهی -برخاسته از فقه و شریعت اسلامی- ازجمله نفی سبیل، لا ضرر، وجوب تعظیم شعایر الهی و حرمت اهانت به آن ها، وجوب حفظ نظام و حرمت اخلال در آن و عدالت نشات می گیرد و به تبع، - به دلیل حجیت ادله چهارگانه قواعد فقهی- یعنی کتاب ، سنت، اجماع و عقل - حجیت شرعی آنها نیز مسجل می گردد.
کلید واژگان: اقتدار, ایران اسلامی, آیت الله خامنه ای, مبانی فقهیIf ‘authority’ is defined as a representation of life, national dignity, honor, development and hope for the future, it will bear relation to being robust. In this regard, Ayatollah Khamenei, as the supreme leader of Iran and a prominent jurist, repeatedly mentions authority and its leading role in avoiding challenges, threats and atrocities of global imperialism, and its important place in helping our country achieve its aims. With due respect to significance of Islamic Republic of Iran’s authority in the national and international contexts, the present paper aims to explain and extract substantial and jurisprudential foundations and principles of Authority of Islamic Republic of Iran from Ayatollah Khamenei’s viewpoint, which has been done with a descriptive- analytical approach through data collection. The findings reveal that according to the supreme leader, ‘Authority’ occurs when there is a variety of economic, political, cultural, scientific and military elements which support stability of Islamic system of our country, and when Iran holds its place in the world. The leader’s view toward authority is rooted in jurisprudential principles i.e. Islamic fiqh and sharia, including rejection of sovereignty, no damage, necessity of respecting divine signs, obligation of maintaining the Islamic system, and promotion of equality.
Keywords: Authority, Islamic Republic of Iran, Ayatollah Khamenei, Jurisprudential foundations -
امروزه، تردیدی نیست که نهاد حقوقی ثبت اسناد و املاک، نقشی حاکمیتی در جامعه ایفا می کند و شاید موضوع نظام ثبت اسناد و املاک از حیث اینکه به صورت کاملا خصوصی مدیریت می شوند در بحث خصوصی سازی، اولین سازمان و نهاد حقوقی مدنی باشد. فارغ از بحث حقوق مدنی و پیشینه تاریخی ثبت مالکیت ها و اسناد آن، مبانی تشکیل و تاسیس نظام ثبتی از نقطه نظر اسلامی بسیار قابل تامل است. چرا که، دست کم، تنظیم دقیق اسناد ضامن اجرای عدالت و موجب تقویت اطمینان شهود به هنگام ادای شهادت و مانع ایجاد بدبینی و بدگمانی و سوءظن در میان افراد جامعه می شود. از همین رو، سعی شده است در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی مبانی فقهی نظام ثبت اسناد و املاک با توجه به برخی آیات قرآنی و احادیث که مربوط به مسایل حقوقی و تنظیم سند در معاملات است که مبنای آن؛ آرامش روحی دو طرف معامله، جلوگیری از فراموشی، جلوگیری از انکار، از سوء ظن، جلوگیری از دخل و تصرف احتمالی نابجا، حفظ حقوق و جلوگیری از تضییع آن و... مطرح شده، پرداخته شود.کلید واژگان: مبانی فقهی, نظام ثبتی, اسناد و املاک, حقوق مدنیToday, there is no doubt that the legal entity of the deeds and properties registration plays a sovereign role in society, and perhaps the subject of the deeds and properties registration system is the first civil-legal organization/entity in the privatization debate because it is being completely privately managed. Apart from the discussion of the civil law and the historical background of the deeds and properties registration, the foundations for the formation and establishment of a registration system are very thought-provoking from an Islamic point of view, because at the very least, the precise preparation of documents guarantees the administration of justice and strengthens the confidence of witnesses when testifying and prevents the creation of pessimism, suspicion and distrust among the members of the society. Therefore, in this article, a descriptive-analytical method has been used to study the jurisprudential principles of the deeds and properties registration system with regard to some Quranic verses and hadiths related to legal issues and document preparation in transactions, which are based on the peace of mind of both parties to the transaction, prevention of forgetfulness, prevention of denial, prevention of suspicion, prevention of possible intrusion and occupation, protection of rights and prevention of its wastage, etc.Keywords: jurisprudential principles, Registration System, Deeds, Properties, Civil Law
-
ایجاد یاس به معنای تزریق ناامیدی، از اهداف مهم دشمن و سم مهلکی است که می تواند جلوی تمام پیشرفت ها را بگیرد. امام خامنه ای در راستای مبارزه با این معضل دیدگاه های راهبردی دارند که برآیند قطعی آنها «عدم جواز ایجاد یاس در جامعه» است. تعمق در این دیدگاه ها و یافتن مبانی فقهی این مسیله، می تواند در مقابله با این خطر انگیزه مضاعف ایجاد کند. ازاین رو پژوهش پیش رو درصدد است مبانی فقهی عدم جواز ایجاد یاس را با روش تحلیل مضمون دیدگاه های امام خامنه ای به ویژه در بیانیه گام دوم انقلاب بررسی کند. یافته ها حاکی است ایجاد یاس از منظر ایشان سبب سلطه دشمن، تضعیف نظام، گسترش فساد، ضرر به مسلمین و مساعدت دشمن است که بر اساس تحلیل مضمون، قابل تطبیق با قواعد فقهی «نفی سبیل»، «حفظ کیان اسلام»، «نفی فساد»، «حرمت اعانه بر اثم» و «لاضرر» می باشد، نتیجه اینکه این قواعد، مبانی فقهی برای اثبات عدم جواز ایجاد یاس هستند.
کلید واژگان: مبانی فقهی, ایجاد یاس, بیانیه گام دوم, امام خامنه ای -
در تفکر اسلام، شیعه؛ تداوم حاکمیت الهی را در چهره امامت متجلی میبیند و جنبههای ذاتی سیاست را اصولی و آن را از مهمات پایههای دین و بالطبع امری اساسی و تحقیقی تلقی مینماید. ذهن انسان همیشه درگیر شناخت ابعاد و زوایای مختلف قدرت سیاسی بوده است و همیشه عدهای در پی یافتن پاسخی به این سوال بودهاند که چه کسی و چگونه حکومت کند؟. داشتن قدرت از شرایط اساسی موفقیت هر حکومتی در جلوگیری از هرج و مرج و اجرای قانون و ایجاد امنیت و جلوگیری از تجاوز دشمنان خارجی است. قدرت زمانی کاملا اجرا میگرددکه مشروعیت داشته باشد.دراین نگارش بر مبنای منابع نقلی و عقلی به دنبال تطبیق این موضوع هستیم که انقلاب اسلامی به عنوان الگوی قدرت سیاسی عصر حاضر، نتایج عملکردی این قدرت، چه میزان با آن مبانی مطابقت دارد؛ ولی به دلایلی که در این تحقیق آمده است ما در برقراری عدالت و اقامه قسط و مبارزه با فساد، تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم که امید است در آینده نزدیک به این مهم دست یابیم.
کلید واژگان: قدرت, اندیشه سیاسی, فقه, سیاست, شیعه, مبانی فقهیIn Islamic thought, Shia; He sees the continuity of divine sovereignty in the face of the Imamate and considers the intrinsic aspects of politics as principled and as one of the basic ammunitions of religion and, of course, a fundamental and research matter. The human mind has always been involved in understanding the various dimensions and angles of political power, and some have always sought an answer to the question of who rules and how. Having power is one of the basic conditions for the success of any government in preventing chaos and law enforcement, and in creating security and preventing aggression. Power is exercised when it has legitimacy.In this writing, based on narrative and intellectual sources, we seek to apply the issue of how much the Islamic Revolution, as a model of political power of the present age, the functional results of this power correspond to those principles; But for the reasons stated in this study, we have a long way to go to achieve the desired point in establishing justice and installment and fighting corruption, which we hope to achieve in the near future.
Keywords: power, Political Thought, Jurisprudence, Politics, Shia, jurisprudential principles -
دین اسلام در عین اینکه به اعتدال سفارش می کند، برقراری قسط و عدالت اجتماعی را از راه های مختلف توصیه می نماید. درقوانین حقوقی ایران ثبات مالکیت فردی مورد حمایت واقع شده است. براساس رابطه حقوق مکتسبه و ثبات مالکیت هیچ فردی حق تعرض و تعدی به مال غیر را ندارد و در صورت تعدی و تصرف مال غیر، متصرف و متجاوز مورد پیگیری قانونی قرار می گیرد. هدف از بررسی قاعده ثبات مالکیت در سرمایه گذاری خارجی، شناسایی حرمت مالکیت بوسیله نظام های مهم حقوقی جهان بوده و در این راستا دیدگاه کشورهای سرمایه پذیر و سرمایه فرست بسیار مهم و با اهمیت می باشدبررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی و منابع فقهی و حقوقی نشان می دهد که ثبات مالکیت در فقه اسلام مورد توجه قرار گرفته است و براساس قاعده های مطرح شده امری مسلم بشمار می رود و پذیرش آن در سرمایه گذاری خارجی براساس رعایت حرمت مالکیت قابل پذیرش است و قانون داخلی ایران نیز به تبعیت از آن ،این امر را مورد تاکید قرار داده است.کلید واژگان: مالکیت, سرمایه گذاری خارجی, ثبات مالکیت, مبانی فقهی, قانونThe religion of Islam, while recommending moderation, recommends the establishment of installments and social justice in various ways. In Iranian law, the stability of individual property is protected. Based on the relationship between acquired rights and stability of property, no person has the right to encroach on another's property, and in case of encroachment on another's property, the possessor and aggressor will be prosecuted. The purpose of examining the rule of property stability in foreign investment is to identify the sanctity of property by important legal systems of the world, and in this regard, the views of investable countries and first capital is very important and examines the Constitution of the Islamic Republic and jurisprudential and legal sources. That the stability of property has been considered in Islamic jurisprudence and according to the proposed rules is considered a matter of course and its acceptance in foreign investment is acceptable based on respect for the sanctity of property and the domestic law of Iran, according to it, this case Emphasis added.Keywords: Property, Foreign Investment, ownership stability, jurisprudential principles, Law
-
این نوشتار با عنایت به اختلاف نظریهپردازان در مساله افزایش یا کاهش جمعیت و در پاسخ به این سوال است که حکم تکثیر موالید و افزایش جمعیت در صورت تضعیف اسلام و امنیت ملی چیست؟ این مقاله که به روش اسنادی و با مراجعه به آیات و روایات سامانیافته است، با هدف تبیین و تشریح موضوع فرزندآوری و تکثیر موالید، مبتنی بر مبانی فقهی و اصولی و با اتکا بر نظامات فقه شیعه در راستای اشاعه ارزشهای دینی در عصر کنونی سامان پذیرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که با تعمق در مجموعه آیات و روایات میتوان اذعان نمود منظومه فکری و راهبردی شریعت اسلام در زمینه جمعیت به شکل یک قضیه حقیقی و به صورت یک خط مشی دایمی و همیشگی، همان تکاثر کمی و کیفی جمعیت، به منظور افزایش قدرت و توان جامعه اسلامی و استقرار دین حق بوده است. همچنین به اقتضای درک قطعی عقل، مطلوبیت تکثیر نفوس را میتوان برداشت نمود و چنین استنباط کرد که تحدید نسل مومنین، زمانی که موجب تضعیف اسلام گردد و امنیت ملی را به مخاطره اندازد، نه تنها جایز نیست، بلکه تکثیر موالید ضروری و لازم است.
کلید واژگان: مبانی فقهی, فرزندآوری, افزایش جمعیت, کنترل موالید, فقه حکومتیTaking into account the differences among theoreticians over the problem of increase in population or decrease in population, this article explores to find an answer to this question that “what can be decided on the problem of human reproduction and population growth if this may result in undermining Islam and in threatening national security?” Drawing upon documentations and with reference to the Quranic verses and traditions, this article has been organized to explain the problem of childbearing and reproduction of generations based on the jurisprudential principles and various Shi’i jurisprudential systems in line with the dissemination of religious values in this modern age. Findings of the research indicate that upon careful deliberation on the collection of the Quranic verses and traditions, it can be claimed that the intellectual and strategic system of Islamic Law in the field of population in the from of a factual proposition and of a permanent policy, is nothing but the quantitative and qualitative multiplication of population which is intended to increas the power and authority of the Islamic community and to establish the Divine religion. Likewise, as reason dictates, one can detect the desirability of proliferation of population, and comes to the conclusion that birth control or population control, when resulting in undermining Islam and threatening the national security, is not permissible. On the contrary, it is necessary to proliferate population.
Keywords: jurisprudential principles, childbearing population growth, birth control, governmental jurisprudence -
این پژوهش به قابلیت اجرای نظریه مسیولیت حمایت مبتنی بر قاعده فقهی «تالیف قلوب» پرداخته است. در پاسخ به این پرسش اصلی که «قلمرو کاربست مبنای تالیف قلوب در نظریه مسیولیت حمایت چه میزان است؟» این فرضیه مطرح شد که «نظریه مسیولیت حمایت، مستنبط از قاعده فقهی تالیف قلوب، می تواند مبنای حقوقی مناسبی برای جامه عمل پوشاندن به موازین حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی باشد.» موضوع پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در سه ساحت تبیین گردید. نخست به امکان شناسایی اصل نظریه مسیولیت حمایت مبتنی بر مبنای تالیف قلوب در دو محور «امکان شناسایی نسبت مفهومی با تالیف قلوب» و «امکان شناسایی قابلیت کاربست تالیف قلوب در عصر غیبت» پرداخته شد. سپس با رویکرد تقلیل گرا و تعمیم گرا، که قایل به شمولیت عنوان مولفه قلوبهم نسبت به کفار و مسلمانان است، افراد مشمول مسیولیت حمایت مبتنی بر مبنای تالیف قلوب و قلمرو این مسیولیت مورد شناسایی قرار گرفتند. در ساحت سوم پژوهش کاربست قاعده تالیف قلوب در دکترین مسیولیت حمایت و مراتب اجرای نظریه بحث و بررسی گردید و در ادامه، ضمن تطبیق مراتب مسیولیت حمایت که شامل مسیولیت پیشگیری، مسیولیت واکنش و مسیولیت بازسازی می شود با احکام و عناوین فقهی و شرعی متعدد، مطابقت دو مبنای موضوع تحقیق از حیث راهبردنگاری سلسله مراتبی به اثبات رسید.
کلید واژگان: نظریه مسئولیت حمایت, تالیف قلوب, سیاست خارجی, دکترین حقوق بشر, مبانی فقهیPolitical Science, Volume:24 Issue: 3, 2022, PP 167 -190This research has dealt with the ability to implement the theory of protection responsibility based on the jurisprudential rule of "Uniting the Hearts". In answer to the main question, "What is the scope of application of the basis of the uniting the hearts in the theory of protection responsibility?" It was hypothesized that "the theory of the responsibility of protection, based on the jurisprudential rule of the uniting the hearts, can be a good legal basis for the implementation of the human rights standards of the Islamic Republic of Iran in foreign policy." The subject of the research was explained in three areas using descriptive-analytical method. First, it was possible to identify the principle of the theory of responsibility based on the uniting the hearts in the two axes of "the possibility of identifying the conceptual relationship with the uniting the hearts" and "the possibility of identifying the applicability of authorship in the absence". Then, with a reductionist and generalist approach, which considers the inclusion of the title of component of their hearts in relation to infidels and Muslims, individuals subject to the responsibility of protection based on the uniting the hearts and the territory of this responsibility were identified. In the third area of the research, the application of the rule of uniting the hearts in the doctrine of responsibility of protection and implementation of the theory was discussed and then, while applying the levels of responsibility of protection - which includes responsibility of prevention, responsibility of reaction and responsibility of reconstruction - with jurisprudential rulings and titles. Numerous Shari'a proved the agreement of the two bases of the research subject in terms of hierarchical strategy.
Keywords: Theory of Responsibility, Protection, Uniting The Hearts, foreign policy, Human Rights Doctrine, jurisprudential principles -
واژه «اخلال» در قوانین مختلف به دفعات مورد استفاده قرار گرفته است، ولی قانونگذار تاکنون در هیچ قانونی تعریف دقیقی از این واژه ارایه نداده است. تدقیق در دلایل ذکرشده در شرع اسلامی و نیز، روح حاکم بر شریعت نشان از آن دارد که وضع بسیاری از احکام و یکی از اهداف غایی از وضع قوانینی فقهی، به پاسداری از نظام معاش مردم مربوط می شود و شارع در زمان وضع و اجرای احکام، هرگز از موانع و عوامل ایجاد اختلال در زیست مردم غافل نشده است. مسیله اصلی مقاله حاضر، بررسی مبانی فقهی حرمت اخلالگری اقتصادی در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف بررسی شده است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش تفسیری از نوع کیفی تدوین شده و در پی پاسخ گویی به این سوال است که چه مبنای مشخص برای زمینه های گوناگون اخلالگری در نظام اقتصادی وجود دارد؟ نتایج تحقیق نشان از آن دارد که مبانی فقهی در حوزه تولید شامل: گردش ناسالم اقتصادی در همه جامعه، قاچاق کالا و ارز و افساد فی الارض است. این مبانی فقهی در حوزه توزیع عبارت است از: جبران کاهش ارزش پول، بی عدالتی و فاصله طبقاتی و انحصارطلبی. همچنین، مبانی فقهی در حوزه مصرف شامل این موارد است: اسراف و تبذیر، و عدم رعایت حقوق مصرف کنندگان.کلید واژگان: اخلال, مبانی فقهی, حرمت اخلالگری, حوزه تولید, حوزه توزیع, حوزه مصرفThe word "disruption" has been used many times in various laws, but the legislature has not yet provided a precise definition of the term in any law. Examining the reasons mentioned in Islamic Sharia and also the ruling spirit of Sharia shows that the issuance of many rulings and one of the ultimate goals of the jurisprudential laws, is related to the protection of the people's livelihood system and the Shari'a at the time of the issuance and implementation of rulings, He has never been unaware of the obstacles and factors that disrupt people's lives. The main issue of the present article is the study of the jurisprudential principles of the sanctity of economic disruption in the three areas of production, distribution and consumption. This research has been compiled with reference to library sources and qualitative interpretive method and seeks to answer the question that what is the specific basis for various areas of disruption in the economic system? The results of the research show that the jurisprudential principles in the field of production include: unhealthy economic circulation in the whole society, smuggling of goods and currency and corruption on earth. These jurisprudential principles in the field of distribution are: compensation for the devaluation of money, injustice and class distance and monopoly. Also, the jurisprudential principles in the field of consumption include the following: extravagance and waste, and non-observance of consumer rights.Keywords: Disruption, jurisprudential principles, sanctity of disruption, production area, distribution area, consumption area
-
یکی از پایه های اساسی رفاه و آسایش مردم امنیت داخلی و خارجی کشور است. بقاء و دوام و اقتدار هر دولتی وابسته به مسایل امنیتی آن کشور است. متولیان امنیت داخلی و خارجی کشور نیروهای نظامی و انتظامی هستند، و اگر رفتار مجرمانه از آنان صادر شود که مخل نظم و امنیت باشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین بررسی جرایم امنیتی و مجازات آن از نظر فقهی و حقوقی در نیروهای مسلح با درنظر گرفتن جایگاه اجتماعی، آنان در نظام اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قوانین کیفری نیروهای مسلح، در طول تاریخ کرارا مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته است، اما جرایم امنیتی آنان از قبیل جاسوسی با توجه به مبانی فقهی و حقوقی کمتر مورد پژوهش واقع شده است. این امر می تواند در جهت پیشگیری از وقوع جرم و یا کاهش آن در نیروهای مسلح به منظور سلامت آن ها و آرامش جامعه مفید و موثر باشد. در این مقاله جرایم خاص امنیتی نظامی و انتظامی با روی کرد جرم جاسوسی بررسی شده و آیات، و روایات پیشوایان معصوم علیهم السلام مورد استناد قرار گرفته است.کلید واژگان: امنیت داخلی, امنیت خارجی, جرائم امنیتی, نظامی و انتظامی, مبانی فقهی, مبانی حقوقی
-
بازار علاوه بر تاثیر در طول تاریخ در جامعه اسلامی و تاثیر آن بر روابط کشورها بلکه در کنار این تحولات بازار برمبنای فقه اسلامی واخلاق اسلامی استوار است ازجمله قواعد مهم فقهی لاضرر- اتلاف وغرور- قاعده من له الغنم فعلیه الغرم-قاعده غش-قاعده نفی عسر حرج-نجش- قاعده المومنون عند شروطهم -و سایر قواعددر بازار اسلامی مورد توجه مسلمانان قرار می گیرد تبیین قواعد فقهی حاکم بر بازار کار، تعیین روابط جزیی در پرتو آن صورت میگیرد و تمایزات کلی بین بازار کار در اقتصاد اسلامی و اقتصاد غیراسلامی معلوم می شود. کنار قواعد فقهی مرسوم می توان قواعد جدیدی مثل قاعده اسراف، قاعده عدم انحصار، قاعده تعاون، قاعده آزادی و عدم اکراه، قاعده حاکمیت دولت اسلامی، قاعده لیس للانسان الا ما سعی را مطرح کرد. از زمان بدو تولد دین مبین اسلام یعنی اززمان پیامر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) توجهی خاصی درفقه اسلامی بازار وسفارش وتاکید برانجام این فقه در داد ستد در بازارهاوتوجه به انصاف وعدالت در خرید فروش وحتی توجه به حقوق مدنی وحتی کیفری در خرید فروش از جمله انواع خیارات در خرید فروش به خصوص خیار غبن وخیار مجلس وانواع خیارت...وتاکید بر احتکار نکردن محصولات مورد نیاز جامعه و کیفر برای احتکار کنندگان ومختل کنندگان بازار را مورد توجهه قرار می دادند وجمهور فقها چه فقهای متقدم چه معاصر همگی بر سفارشات پیامر گرامی اسلام وانجام ورعایت فقه اسلامی در بازار هم نظر بودن وبر این اصل تاکید جدی داشتند
کلید واژگان: بازار, سیر تاریخی, مبانی حقوقی, مبانی فقهی, اقتصاد اسلام, بازار اسلامیIn addition to the impact on history in Islamic society and its impact on the relations between countries, but also along with these developments, the market is based on Islamic jurisprudence and Islamic ethics. The jurisprudential rules governing the labor market are explained, partial relations are determined in the light of it, and the general differences between the labor market in Islamic economics and non-Islamic economics are revealed. In addition to conventional jurisprudential rules, new rules such as the rule of extravagance, the rule of non-monopoly, the rule of cooperation, the rule of freedom and non-reluctance, and the rule of the Islamic State can be introduced. From the birth of Islam, ie from the time of the Holy Prophet of Islam, Prophet Mohammad (PBUH), special attention has been paid to Islamic jurisprudence in the market and ordering and emphasizing the outcome of this jurisprudence in trade in the market. Types of options in buying and selling, especially fraudulent cucumbers, parliamentary cucumbers, and types of cucumbers ... and emphasis on not hoarding products needed by society and punishment for hoarders and market disruptors were considered. Islam and the practice and observance of Islamic jurisprudence in the market Weber emphasized on this principle
Keywords: market, historical course, Legal Principles, jurisprudential principles, Islamic Economics, Islamic market -
یکی از نشانه های گسترش تعالیم اسلام، افزایش تعداد مسلمانان است که در کنار عوامل موثر دیگر، باعث ایجاد کشورهای متعدد مسلمان شده است. سال هاست کشورهای مسلمان منطقه با خطر تروریست روبه رو بوده و خسارات فراوانی را از این جهت متحمل شده اند. با توجه به هجمه وسیع و همه جانبه و از طرفی نیازمندی کشورهای منطقه به حمایت نظام اسلامی ایران، چند سالی است که این حمایت ها در قالب های متفاوت صورت پذیرفته است. در این مقاله با رویکردی فقهی به حمایت های ایران از این کشورها به بررسی این مسئله پرداخته ایم و در سه بعد نشان داده ایم بر اساس مبانی فقهی پذیرفته شده، حمایت از کشور های اسلامی مطابق قواعد اسلامی است. نگارندگان معتقدند در بعد نظامی، اصل حمایت از مظلوم و ادله ای که بر وجوب حفظ کیان اسلام دلالت دارند هر دو ضرورت حمایت نظامی را ایجاب می کنند. در بعد مالی، اصل تالیف قلوب، سهم سبیل الله از زکات و قاعده «بیت مال المسلمین معد للمصالح» بر وجوب حمایت مالی از کشورهای منطقه دلالت می کنند. از طرف دیگر ادله وجوب اهتمام به امور مسلمین، قاعده تعظیم شعائر و قاعده نفی سبیل نیز مقتضی مطلق حمایت (به هر شکلی) می باشند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها، استفاده از منابع کتابخانه ای با مراجعه به منابع تفسیری، روایی و فقهی است.کلید واژگان: حکومت اسلامی, حمایت مالی, حمایت نظامی, کشورهای اسلامی, مبانی فقهیPolitical Knowlwdge, Volume:14 Issue: 1, 2018, PP 165 -187
One of the signs of the expanse of Islamic studies is the increase in the number of Muslims which with other influential factors has led to the creation of numerous Islamic countries. The countries of this region have been confronted by the danger of terrorism for years and suffered so many damages by them. Regarding vast and multilateral attacks and in the other hand the need of these countries for the protection of the Islamic Republic of Iran, these protections have been done in different forms for years. In this article we have investigated the way Iran is protecting these countries with Islamic jurisprudence approach and then in three dimensions, we have shown that according to accepted jurisprudential principles, the protection of Islamic countries is in accordance with Islamic rules. Authors believe that in the military dimension, the principle of the protection of the oppressed and the arguments that imply the preservation of Islam, both require military support.
In the financial aspect, the principle of Taalif ol Gholub ( getting hearts close), the contribution of the Way of Allah from Zakat, and the rule of "Beatles of the Prophet Muhammad" reflect the need for financial support from the countries of the region. On the other hand, the proof of the necessity of paying attention to the affairs of the Muslims, the principle of the ritual bow and the principle of the negation of the mustache, are also absolute supportive (in any form).
The research method in this article is descriptive-analytical and the data collection tool is the use of library resources by referring to the interpretative, narrative and jurisprudential sourcesKeywords: Islamic government, financial support, military support, Islamic countries, jurisprudential foundations -
مشروعیت جریمه مالی در حکومت اسلامی، یکی از چالش های جدی فقهای امامیه بوده و در فقه اهل سنت نیز این مساله مورد اختلاف است. بطورکلی در فقه اسلامی؛ اعم از فقه امامیه و فقه اهل سنت، دو دیدگاه متفاوت نسبت به جریمه مالی مطرح است. فقهای متقدم شیعه به دلیل مواجه نبودن به پرسش های فقهی در حوزه حکومت اسلامی تاملات کمتری نسبت به فقه حکومتی داشته و تعزیرات شرعی را محدود در دایره نصوص شرعی؛ یعنی زدن کمتر از حد ، حبس و توبیخ می دانسته جریمه مالی و محرومیت از حقوق سیاسی و مدنی و... را مشروع نمی دانند، ولی برخی از فقهای معاصر که بعد از تاسیس نظام جمهوری اسلامی نظریه پردازی نموده و تاملات بیشتری درحوزه فقه حکومتی نموده اند، معتقدند حکومت اسلامی می تواند جریمه مالی را وضع نماید. در این راستا به ضرورت حفظ ، انتظام و مصلحت امت اسلامی استدلال نموده روایات و شواهد تاریخی مستند به معصوم را شاهدی برای اثبات دیدگاه خود می آورند.
در فقه اهل سنت نیز دو نظریه مطرح است. برخی قائل به جواز جریمه مالی هستند و برخی دیگر معتقد به حرمت جریمه مالی نظر داده اند. هر دو گروه، برای اثبات نظریه خودشان دلایلی آورده اند، ولی مشروعیت جریمه مالی به عنوان مجازات تعزیری در دانش فقه از مبانی قوی تری برخوردار است که نباید در مشروعیت آن تردید روا داشت.کلید واژگان: مبانی فقهی, جریمه, تعزیر, احکام حکومتیThe legitimacy of pecuniary punishment in an Islamic government has been one of the serious challenges faced by Shii jurisprudents. The Sunni jurisprudents are also not unanimous about the issue in question. In general, in both ShiÝi and Sunni jurisprudence, there have been two differing views of the financial offences. Since the early ShiÝi jurisprudents have not been faced with the juristic (fiqhi) questions in the field of Islamic government, they have had less considerations of the governmental fiqh and taken the legal discretionary punishments [awarded by the judge] to be restricted to what the legal texts prescribe. In other words, they hold the view that the prescribed punishment can be reduced to and replaced by imprisonment and reprimand of certain kind and do not consider pecuniary punishments and deprivation of political and civic rights as illegal. However, after the establishment of the Islamic Republic of Iran, some contemporary faqihs, having made some considerations of and speculations about governmental fiqh, believe that an Islamic government can lay down laws for pecuniary punishments. In this connection, they argue for the necessity of the preservation, reorganization and consideration of the common good of the Islamic community and offer historical evidence based on the reports of the Infallible Imams to substantiate their own views. In the Sunni fiqh, there have been two theories concerning pecuniary punishments. Some say that pecuniary punishments are permissible and some believe that they are illegal and thus forbidden. Both groups have offered their own reasons, but the legitimacy of pecuniary punishments as discretionary punishment in the discipline of fiqh enjoys a stronger ground which leaves no room to doubt about it.Keywords: fiqhi foundations, penalty (fine, punishment), discretionary punishment, governmental rulings -
از نگاه شارع مقدس اسلام، جان افراد مسلمان از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و تعرض و تعدی نسبت بدان افزون بر مسئولیت اخروی، با نوعی واکنش کیفری روبروست و در مقابل، احیای جان یکی از آنها، به منزله ی احیای کل جامعه است. اما چنانچه تامین امنیت جامعه اسلامی در گرو جان نثاری و فداکردن جان مسلمانان باشد، صدور دستور فداکاری و نثار جان، توسط ولی امر مسلمین و حاکم اسلامی یا نائب خاص یا عام ایشان که عبارتست از ولی فقیه جامع الشرایط، هیچ مسئولیت اخروی ای را برای وی در پی نخواهد داشت. از نگاه پژوهش حاضر، می توان از آیات 6 و 36 سوره احزاب، 59 سوره نساء و صحیحه ی زراره و صحیحه ی میثمی و روایت ابوحمزه ثمالی به عنوان مبانی فقهی ولایت پیامبر و ائمه معصومین نسبت به جان افراد و در نتیجه، سلب مسئولیت در برابر زمینه سازی جان سپاری افراد مسلمان، یاد نمود. همچنین، دو دلیل عقلی استلزام عدم تحقق غرض الهی از تشریع و استلزام اختلال نظام زندگی و نیز مقبوله عمر بن حنظله و روایت علماء امتی و دو قاعده ی فقهی نفی سبیل و مصلحت، و به طور کلی، تمامی ادله ی اثبات گر ولایت مطلقه، برای فقیه جامع الشرایط، مبانی فقهی تسری این ولایت، به فقیه دارای شرایط، می باشد. فقهای امامیه در ابواب مختلف فقهی از جمله باب جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، بدین بحث پرداخته اند. در تحقیق پیش رو، از روش کتابخانه ای برای گردآروی داده ها و اطلاعات و از شیوه ی توصیفی-تحلیلی برای پردازش اطلاعات گردآوری شده، استفاده شده است.کلید واژگان: مبانی فقهی, ولایت فقیه, مسئولیت اخروی, دماء مسلمین, جان نثاری, جامعه اسلامی
-
مبارزه امام خمینی با رژیم طاغوت بر مبانی فقهی متعددی استوار است که امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهم ترین آنها به شمار می رود. در این پژوهش نخست به تبیین فقهی امر به معروف و نهی از منکر از نظر حضرت امام اشاره و سپس با رویکردی تاریخی تحلیلی به تطبیق این مبنا بر مواضع ایشان از دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. حضرت امام با رویکردی انتقادی به نگاه فردی حاکم بر فقه، امر به معروف و نهی از منکر را با نگاهی اجتماعی بررسی می نمایند. از این رو نگاه گسترده ای به «معروف» و «منکر» داشته و «اقامه عدالت» را مهم ترین معروف و «حکومت جور» را بزرگ ترین منکر می شمارند.
کلید واژگان: امر به معروف و نهی از منکر, انقلاب, رژیم پهلوی, مبانی فقهی, مواضع, امام خمینیImam Khomeini's struggle against Pahlavi's regime was founded on numerous jurisprudential bases, an important one of which is commanding good and forbidding evil. In this article, first the jurisprudential explanation of commanding good and forbidding evil from Imam Khomeini's viewpoint has been offered and then, a historic-analytic approach has been applied to find examples in his stances from 1960s to the victory of Islamic revolution of Iran. With a critical approach toward the individual viewpoint dominating jurisprudence, Imam Khomeini examines commanding good and forbidding evil with a social perspective. Therefore, he thinks of a broader meaning for "good" and "evil". He thinks of "implementation of justice" as the most important "good" and "the ruling of a tyrant" as the greatest "evil".Keywords: commanding good, forbidding evil, revolution, Pahlavi regime, jurisprudential foundations, stances, Imam Khomeini -
بر اساس اسناد و شواهد تاریخی، رژیم طاغوت منکرات گوناگونی را در سطح کلان و در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مرتکب گردید. این رژیم در سیاست های داخلی و خارجی خود، تحت تاثیر قدرتهای خارجی به ویژه ایالات متحده آمریکا قرار داشت؛ به گونه ای که حکومت شاه به یک حکومت وابسته و تحت سلطه تبدیل شده بود. همچنین این حکومت، ظلم های گوناگونی را بر ملت ایران در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تحمیل کرد. در چنین شرایطی امام خمینی1 مبارزه با اصل سلطنت را بر حسب مبانی دینی در بستر فقه اسلامی واجب می شمرد که بر اساس آن موفق شد رژیم پهلوی را سرنگون نموده و حکومت اسلامی را تاسیس نماید. مبانی فقهی انقلاب اسلامی در اندیشه ایشان، امر به معروف و نهی ازمنکر، وجوب نفی سلطه اجانب و وجوب مبارزه با ظلم و اعتقاد به انفکاک ناپذیری دین از حکومت است.
کلید واژگان: انقلاب اسلامی, امام خمینی, مبانی فقهی, اندیشه سیاسی, امر به معروف و نهی ازمنکر, نفی سبیل, مبارزه با ظلمHistorical evidence and documents acknowledge that the Shāh's tyrannical regime has committed large-scale offences of various kinds in political, cultural and economic aspects. This regime was under the control of foreign powers especially the United States in such a way that Shāh's government became dependent on and controlled by the foreigners. Under Shāh’s government, the Iranian nation suffered from political, cultural, social and economic oppression. Such were the circumstances which drove Imam Khomeini, who found that it was his duty – prescribed by Islamic law – to combat the reign of a tyrant, and to topple Pahlawi's regime and establish an Islamic government. Imam Khomeini's thought was based on such principles like enjoining good and forbidding evil, necessity of rejecting foreign hegemony, necessity of combating injustice and oppression, and the belief in the inseparability of religion and government.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.