به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "international humanitarian law" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «international humanitarian law» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدرضا حسینی*، علی حسینی

    در حقوق بین الملل، حق بر مقاومت ارتباط تنگاتنگی با حق تعیین سرنوشت و حقوق اشغال سرزمینی دارد. حق تعیین سرنوشت مردم از طریق مبارزه با سلطه استعمار، اشغال سرزمین و رژیم های نژادپرست عینیت می یابد. از طرف دیگر، «حق مقاومت» یک حق بشری و حق ذاتی دفاع از خود در برابر تجاوز و اشغال نظامی است که ریشه در مذهب، فلسفه و تاریخ دارد. در دوران کنونی «حق مقاومت در برابر اشغال، انقیاد، سلطه و استثمار بیگانگان» توسط منشور ملل متحد و در قطعنامه های مختلف مجمع عمومی سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است. تحقیق حاضر که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی انجام شده است در پی این پرسش است که؛ حق بر مقاومت در برابر اشغال چه رابطه ای با حق تعیین سرنوشت دارد و استیفای این حقوق در سرزمین های اشغالی فلسطین چگونه مصداق پیدا می کند؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد قطعنامه های متعدد سازمان ملل متحد، رویه قضایی بین المللی و کنوانسیون های چهارگانه ژنو، مردم تحت اشغال حق دارند برای تعیین سرنوشت خود با تمام ابزارهایی که در اختیار دارند، ازجمله توسل به سلاح در قالب «حق بر مقاومت» مبارزه کنند، بنابراین گروه های مقاومت و جنبش های آزادیبخش به نمایندگی از مردم تحت اشغال در فلسطین (کرانه باختری رود اردن و نوار غزه)، حق دارند در چارچوب حقوق اشغال و حقوق بشردوستانه بین المللی علیه رژیم غاصب صهیونیستی از نیروی نظامی استفاده کنند؛ اما در مقابل این رژیم بعنوان قدرت اشغالگر صرفا تکالیف حمایتی بردوش دارد و در برابر اقدامات مسلحانه جنبش های آزادیبخش از حق دفاع مشروع برخوردار نیست.

    کلید واژگان: حق بر مقاومت مسلحانه, حق تعیین سرنوشت, حقوق بشردوستانه بین المللی, حقوق ناظر بر اشغال, جنبش های آزادیبخش
    Ali Hosseini

    In international law, the right to resistance is closely related to the right to self-determination and the right to occupy territory. The right to self-determination of the people is objectified through the struggle against colonialism, land occupation and racist regimes. On the other hand, the "Right to Resistance" is a human right and an inherent right to defend oneself against military aggression and occupation, which is rooted in religion, philosophy, and history. The current research, which was conducted with a qualitative approach and a descriptive method, seeks the question that; what is the relationship between the right to resist occupation and the right to self-determination, and how is the realization of these rights in the occupied Palestinian territories? The results of this research show that according to the numerous resolutions of the United Nations, international legal practice and the four Geneva conventions, people under occupation have the right to fight to determine their destiny with all the tools at their disposal, including the use of weapons in the form of "right to resistance". Therefore, the resistance groups on behalf of the people under occupation in Palestine (the West Bank and the Gaza Strip) have the right to use military force against the Zionist usurping regime within the framework of the occupation rights and international humanitarian law; However, in contrast to this regime, as an occupying power, it only has support duties and does not have the right to legitimate defense against the armed actions of the liberation movements.

    Keywords: The Right To Armed Resistance, The Right To Self-Determination, International Humanitarian Law, The Law Of Occupation, Liberation Movements
  • صالح غلام حیدری*
    تا به امروز حقوق بین الملل عموما قادر به تنظیم دقیق قوائد عملیات سایبری نیست. این موضوع به علت پیچیدگی فضای سایبر، ماهیت فناوری و نیاز به تطبیق قوانین موجود با تحولات تکنولوژی است. بسیاری از قوائد بین المللی قبلی، مانند قوائد مربوط به حمله مسلحانه، جنگ یا حقوق بشر به صورت مستقیم برای عملیات سایبری اعمال نمی شوند. در عوض، برخی از اصول و مفاهیم کلی قابل اعمال بر روی عملیات سایبری می باشند. بنابراین قوائد دقیق در ارتباط با عملیات سایبری وجود ندارد و بسیاری از مفاهیم و قوائد بین المللی موجود ممکن است قابل تطبیق با عملیات سایبری نباشند. این یکی از چالش های قابل توجه در حوزه حقوق بین المللی است که با پیشرفت فناوری و رو به رشد بودن عملیات سایبری، نیاز به توسعه قوائد و استانداردهای جدید را برای این حوزه به وجود آورده است. یکی از این مفاهیم انجام عملیات و حملات سایبری از طرف یک دولت به دولت دیگر تحت قائده دفاع مشروع است. در این پژوهش ضمن شناسایی حملات سایبری، به بررسی این سوال پرداخته شد که از منظر حقوق بین الملل، حملات سایبری به یک کشور در وضعیت حاد دفاع مشروع که هستی دولتی در خطر است مجاز یا ممنوع می باشد؟ بررسی های صورت گرفته به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و فرضیه نگارنده این بود که دولت ها ممکن است در مقام دفاع مشروع به علت ویژگی های خاص عملیات های سایبری، از جمله قدرت تخریب بالا و جبران ناپذیر از این نوع حملات بهره برند.
    کلید واژگان: حملات سایبری, حق دفاع مشروع, حقوق بین الملل بشردوستانه, شروط دفاع مشروع
    Saleh Gholam Heidari *
    International law has generally been unable to precisely regulate the rules of cyber operations thus far. This is due to the complexity of cyberspace, the nature of the technology, and the need to adapt existing laws to technological developments. Many previous international rules, such as those related to armed attacks, war, or human rights, do not directly apply to cyber operations. Instead, some general principles and concepts may apply cyber operations. Therefore, there are no precise rules regarding cyber operations, and many existing international concepts and rules may not be readily applicable to cyber operations. This is a significant challenge in the field of international law, which has led to the need to develop new rules and standards for this domain as technology progresses and cyber operations continue to grow. One of these concepts is the conduct of cyber operations and cyber-attacks by one state against another under the principle of legitimate self-defense. This research, while identifying cyber-attacks, examined the question of whether, from the perspective of international law, cyber-attacks against a country in a state of acute self-defense, where the very existence of the state is at risk, are permissible or prohibited. The research conducted is descriptive-analytical, the author hypothesized that states may use this type of attack in self-defense due to the specific characteristics of cyber operations, including high and irreparable destructive power.
    Keywords: Cyber-Attacks, Self-Defense Right, International Humanitarian Law, Conditions For Self-Defense
  • عباس مثنوی

    حقوق بشر یکی از ارکان نظام حقوقی بین الملل شناخته می شود. رعایت این حق تاثیر مستقیمی در وضع سایر حقوق در صحنه بین المللی دارد. موضوع رعایت حقوق بشر دغدغه بسیاری از مردم جهان است. امروزه حق داشتن محیط زیست سالم در زمره حقوق بشر تلقی می شود، زیرا بدون داشتن محیطی سالم امکان بقا وجود ندارد. همچنین بدون محیط زیست سالم موضوع صلح و امنیت بین المللی دچار بحران های اساسی خواهد شد. امروزه شاهد آن هستیم که بسیاری از کشورها با تخلفات زیست محیطی کره زمین را با مشکل مواجه می کنند. باتوجه به این موضوع که بحران های زیست محیطی در محدوده مرزها محصور نمی شود و می تواند با سرعت بر سایر کشورها اثر بگذارد نمی توان بحران محیط زیست را صرفا در حوزه قلمرو حاکمیت ها دید و ایجاد بحران توسط یک متخلف می تواند بعنوان نقض حقوق بشر جمعی تلقی شود، همچنین در وضعیت جنگ و نزاع نیز حقوق بین الملل بشردوستانه به موضوع محیط زیست و حفظ آن توجه کرده است، در شرایطی که بسیاری از الزامات دستخوش شرایط سخت نظامی قرار می گیرد این حقوق می خواهد از برخی خطوط قرمز مثل محیط زیست حفاظت نماید به همین دلیل این سوال مطرح می شود که موضوعات زیست محیطی و توجه به آن در حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه چگونه است بر این اساس در این پژوهش بحران های زیست محیطی و جایگاه آن در حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه با روش توصیفی تحلیلی مطالعه شده است. نتایج نشان می دهد که توجه به حقوق پایه و بنیادین بشر بر لزوم حفاظت از محیط زیست تاکید دارد اما به دلیل تخلف دولت ها و عدم ضمانت اجرایی قوی این مهم محقق نمی شود.

    کلید واژگان: حقوق بشر, حقوق بین الملل بشردوستانه, محیط زیست, حق بر محیط زیست, بحران زیست محیطی
    Abbas Masnavi

    Human rights are known as one of the pillars of the international legal system. Compliance with this right has a direct impact on the status of other rights in the international scene. The issue of respecting human rights is the concern of many people in the world. Today, the right to have a healthy environment is considered one of the human rights, because without a healthy environment, there is no possibility of survival, and without a healthy environment, the issue of international peace and security will suffer fundamental crises, but today we see that many countries with Environmental violations pose a problem to the planet. The formation of environmental crises is not confined within borders and can quickly affect other countries, for this reason, environmental crisis cannot be seen only in the domain of sovereigns, and the creation of a crisis by an offender can be seen as Violation of human rights is considered collective, also in the situation of war and conflict, international humanitarian law has paid attention to the issue of the environment and its preservation, in a situation where many requirements are subjected to harsh military conditions, these rights require some lines Red is like protecting the environment, for this reason, the question arises as to how the environmental issues and attention to them are in human rights and international humanitarian law. Accordingly, in this research, environmental crises and their place in human rights and International humanitarian law has been studied with a descriptive and analytical method. The results show that paying attention to basic and fundamental human rights emphasizes the need to protect the environment, but due to the violations of the governments and the lack of strong executive guarantees, this is not achieved.

    Keywords: Human Rights, International Humanitarian Law, Environment, Right to Environment, Environmental Crisis
  • علی ایلخانی پور نادری*، نگین شفیعی بافتی، یوسف مسلمی مهنی
    شورای امنیت سازمان ملل در ترتیبات حقوقی پس از منشور تنها مرجع قانونی توسل به تحریم یا اقدامات قهری تلقی شده است و هرچند عملکرد این شورا در بسیار موارد سیاسی و ناعادلانه بوده است به استناد فصل هفتم منشور، تحریم هایی که به موجب ماده 41 از سوی شورا با هدف حفظ صلح و امنیت بین المللی وضع می شوند، به لحاظ ماهیت، جمعی و قهری قلمداد شده و برای تمامی دولت های عضو الزام آور هستند. نقطه مقابل تحریم های جمعی سازمان ملل متحد، تحریم های یکجانبه است که به موجب آن، یک دولت با هدف وادار کردن دولت دیگر به تغییر سیاست های خود مبادرت به وضع آن ها می نماید. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است در پاسخ به این سوال اصلی که جایگاه قانونی و مشروعیت تحریم های یکجانبه ایالات متحده چیست، این فرضیه را مورد توجه قرار می دهد که تحریم های یکجانبه ایالات متحده علیه کشورها ناقض حقوق بشر جهانشمول ازجمله حقوق بین الملل بشردوستانه، اصول و مقاصد تصریح شده در منشور، اصل برابری حاکمیت ها، اصل عدم مداخله، امنیت غذایی، بهداشتی و آموزشی، حق بر توسعه، حق بر زندگی و سایر حقوق بنیادین بشر کشور مورد تحریم است.
    کلید واژگان: تحریم اقتصادی یکجانبه, حقوق بشر جهان شمول, مشروعیت, حق بر توسعه, حقوق بین الملل بشردوستانه
    Ali Ilkhanipour Naderi *, Negin Shafiei, Usofe Moslemi Mehni
    In the legal arrangements after the UN Charter, the United Nations Security Council has been considered as the only legal authority that is allowed to resort to sanctions or coercive measures, despite the fact that the performance of this Council has been political and unfair in many cases, based on the seventh chapter of the Charter, the sanctions imposed by Article 41 aimed of maintaining international peace and security, they are considered collective and coercive in nature and are binding on all member states. The opposite of collective sanctions of the UN is unilateral sanctions by which, one government tries to force another government to change its policies. In response to the main question that what is the legal position and legitimacy of unilateral sanctions of the United States, this article, which was carried out with a descriptive analytical method, takes into account the hypothesis that the unilateral sanctions of the United States violates universal human rights, international humanitarian law, and the principles and objectives stated in the charter, the principle of equality of governments, the principle of non-interference, food security, the right to health and education, the right to development, the right to life and other fundamental human rights of a sanctioned country.
    Keywords: Unilateral Economic sanctions, Universal Human Rights, Legitimacy, Right to Development, international humanitarian law
  • محمدرضا عزیزی، محمدعلی صلح چی، محمدرضا حسینی

    تحول در نظریه‌های امنیت بین‌الملل، تغییر در بنیان‌های هنجاری حقوقی ‌ بین‌المللی را موجب می‌شود و این امر مراتب متفاوتی را از تفسیر تا تغییر و نسخ قوانین موجب می‌گردد که حداقل آن ایجاد تفسیری متفاوت و بلکه متباین از تفاسیر قبلی است و حداکثر آن نیز نسخ قوانین قبلی یا تحول در اساس معنای قوانین رایج است؛ ازاین‌رو می‌طلبد تا نظریه‌های مطرح در حوزه امنیت بین‌المللی موردمطالعه قرار گیرند تا درروند ارزیابی نسبت نظریه و حقوق رابطه متقابل تاثیر آن‌ها بر یکدیگر و شکل‌گیری فرآیندهای نوین هنجار سازی و قانون سازی در محیط بین‌المللی به‌درستی ادراک گردند؛ بر این اساس سوال اصلی این پژوهش آن است که نظریه عملیات تاثیر محور چه پیامدهایی را در تحقق و اعمال حقوق بشردوستانه بین‌المللی و به‌تبع آن در تضمین امنیت ملی مناطق درگیر مخاصمات مسلحانه ایجاد می‌کند؟ برای پاسخ به این پرسش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد و نتیجه اجمالی این تحقیق این است که نظریه عملیات تاثیر محور، از رهگذر غلبه و تحمیل اراده خود به حقوق بین‌الملل، قصد دارد تا روند تقنین در عرصه بین‌المللی را متاثر نماید و این امر نهایتا جریان امنیت و صلح را هم در حوزه ملی و هم در حوزه بین‌المللی دچار مخاطره خواهد نمود.

    کلید واژگان: امنیت ملی, حقوق بشردوستانه بینالمللی, عملیات تاثیر محور, نظریه جنگ
    MohammadReza Azizi, MohammadAli Solhchi, MohammadReza Hosseini

    The evolution in international security theories causes changes in international legal-normative foundations and this causes different levels from interpretation to change and repeal of laws, which at least creates a different interpretation and rather different from the previous interpretations. And the maximum is the copying of previous laws or changes in the meaning of common laws, therefore it requires that the theories proposed in the field of international security be studied in order to evaluate the ratio of theories and laws, their mutual influence and impact on each other. and the formation of new processes of norming and legislation in the international environment should be understood correctly. Based on this, the main question of this research is that what consequences does the theory of impact-oriented operations create in the realization and application of international humanitarian rights and, consequently, in guaranteeing the national security of areas involved in armed conflicts? To answer this question, a descriptive-analytical method was used, and the summary result of this research is that the theory of influence-oriented operations, through overcoming and imposing its will on international law, intends to affect the process of legislation in the international arena and This will ultimately endanger the flow of security and peace both in the national and international spheres.

    Keywords: National Security, International Humanitarian Law, Impact-Oriented Operations, Theory of War
  • مرتضی رفیعی بصیری، مهدی جاودانی مقدم*، داود کیانی

    حاکمیت، عنصر بنیادین و قوام‏ بخش در شکل‏گیری و استمرار دولت‏های مدرن در روابط بین‏الملل به حساب می‏آید. این مفهوم، با گذشت زمان، با تحول ماهوی مواجه شده به گونه‏ای که در دوره معاصر، حاکمیت مطلق به حاکمیت نسبی و توام با مسوولیت تبدیل شده است. در این چارچوب، مفهوم اولیه و رایج مداخله و ارتباط آن با حاکمیت در حقوق بین‏الملل نیز با تغییرات جدیدی مواجه شده چنان‏چه با تفسیر مضیق از حاکمیت، مفاهیمی مانند مداخله بشردوستانه و دکترین مسوولیت حمایت، مورد تاکید قرار گرفته‏اند. در این میان، بحران‏هایی نظیر بحران لیبی، سوریه، یمن و... با تعارض منافع متکثر قدرت‏های منطقه‏ای و فرا‏منطقه‏ای، پارادوکس حاکمیت و مداخله در حقوق بین الملل نوین را نمایان‏تر ساخته است. این مقاله تلاش نموده تا به بررسی این سوال بپردازد که حقوق بین‏الملل معاصر چگونه به پارادوکس نسبت حاکمیت و مداخله، واکنش نشان داده است؟ از این رو، هدف از انجام این پژوهش که از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و اینترنتی بهره گرفته است، بررسی رویکرد و قواعد حقوق بین الملل کنونی در رابطه میان حاکمیت و مداخله است. یافته‏های این پژوهش نشان می‏دهد که در پرتو ارتباطات بین المللی و شکل گیری وجدان دسته جمعی بشری و تزاید مسئولیت کشورها بویژه تحت تاثیر وجدان جهانی سایبری، نسبت حاکمیت و مداخله در حقوق بین الملل نوین در راستای تقویت گفتمان تحدید حاکمیت به سود مداخله و تقویت گزاره حاکمیت توام با مسوولیت دولت‏ها و هم‏راستا با منافع قدرت‏های بزرگ سوق داده شده است.

    کلید واژگان: حاکمیت, مداخله, حقوق بین الملل, حقوق بشر دوستانه بین المللی, مخاصمات مسلحانهف وجدان دسته جمعی بشری, مسوولیت بین المللی
    Morteza Rafiei Basiri, Mahdi Javdani Moqaddam *, Davood Kiani

    Sovereignty is a fundamental and consolidating element in the formation and continuation of modern nation-states in international relations. This concept, over time, has undergone a substantial transformation in such a way that in the contemporary period, absolute sovereignty has become a relative sovereignty with responsibility. In this context, the original and common concept of intervention and its relationship with sovereignty in international law has also undergone new changes. So, by a narrow interpretation of sovereignty, some concepts such as Humanitarian Intervention and the Response to Protect doctrine (R2P) have appeared in international law. Meanwhile, crises in some states such as Libya, Syria, Yemen, etc., with the confrontation of multiple regional and supra-regional powers interests, the paradox of sovereignty and intervention in new international law has become more apparent. Hence, this article attempts to examine the question of how contemporary international law has responded to the paradox of sovereignty and intervention. Therefore, the purpose of this study, which are presented in a descriptive-analytical manner using library and Internet documents is to examine the approach and rules of current international law in the relationship between sovereignty and intervention. The findings of this study show that in the light of international communications and the formation of collective human conscience and increasing responsibility of states, especially under the influence of global cyber conscience, the restriction of sovereignty in favor of intervention has been strengthened and joint sovereignty among nation-states and transnational actors in line with the interests of the great powers has been appeared.

    Keywords: Sovereignty, intervention, International Law, International Humanitarian Law, Armed Conflict, Collective Human Conscience, international responsibility
  • مهدی حیدری فرد*، علی پورقصاب امیری
    یکی از شاخص های مهم جنگ های امروزی ورود نهادهای غیر دولتی و فروملی، در نتیجه ساختار نامتوازن مخاصمات است. طی دهه های اخیر، تحت تاثیر پیشرفت های سریع فن آوری های تولید سلاح، شاهد افزایش فاصله طرفین درگیری از لحاظ ظرفیت های نظامی، بر هم خوردن توازن قوا و تقسیم آنها به طرف قوی وضعیف بوده ایم که پیامد طبیعی چنین وضعیتی، ابداع شیوه های جنگی نامتقارن ، بدون ساختار و مبتنی بر کاربرد ابزار و شیوه های نامتعارفی چون توسل به اقدامات تروریستی بوده است. ظهور شیوه های مذکور باعث کشیده شدن دامنه درگیری نظامی به جوامع شهروندی و کاهش پایبندی طرفین مخاصمه به اصول اساسی حقوق بشردوستانه بین المللی به عنوان یگانه ابزار حقوقی حفظ جان افراد و اموال غیرنظامی در برابر آثار سوء حملات نظامی گردیده است. از آن گذشته تغییر ماهیت جنگ های امروزی و رفتن به سوی درگیری های غیردولتی با اهداف قومی، مذهبی و هویت طلبانه توسعه میدان نبرد و ورود افراد غیرنظامی به عنوان جنگجو را بدنبال داشته که مرز تشخیص بین نظامیان و افراد غیرنظامی را تا حد زیادی تیره و تار می نماید. در نهایت نبود اجماع بین المللی در خصوص تعریف تروریسم و مصادیق آن، برخورد سیاسی کشورها و بعضا استفاده ابزاری آنها از گروه های تروریستی، انحصار اعمال اصول حقوق بشردوستانه بر وضعیت های جنگی در حالی که بخشی از اقدامات تروریستی خارج از صحنه نبرد روی می دهد و... از عواملی هستند که چالش مذکور را تشدید نموده است.
    کلید واژگان: حقوق بشردوستانه بین المللی, مخاصمات مسلحانه غیردولتی, جنگ جهانی علیه تروریسم, کشتار هدفمند, جنگ نامتقارن
    Mahdi Heydarifard *, Ali Pour Ghassab Amiri
    the entry of non-governmental Emtities is one of the important indicators of contemporary wars that causes unbalanced structure of conflicts. In recent decades, rapid advances in weapons technology increased the gap between the warring parties in terms of military capabilities, the upsetting of the balance of power and divided them into strong and weak. As a result we have witnessed the innovation of Asymmetric, Non-structured war methods based on Unconventional using ofArmed tools and tactics, such as resorting to terrorist acts. The emergence of these methods has expanded the scope of military conflict to civil society and reduced the complience of the parties to basic principles of international humanitarian law as the only legal means to protect the lives of civilians and propert against military attacks. in the nature of today's wars and the shift to non-governmental conflicts with ethnic, religious and identity goals has led to the development of the battlefield and the entry of civilians as fighters, which has greatly blurred the line between military and civilian. Finally, the lack of international consensus on the definition of terrorism and its examples, the political approach of countries and sometimes,Hiring of terrorist groups, the monopoly of the application of humanitarian law principles on war situations while some terrorist acts take place outside the battlefield. .. are some of the factors that have intensified this challenge.
    Keywords: International Humanitarian Law, Non- international Armed Conflicts, Global War Against Terrorism, Targeted Killing, Asymetric war
  • محمدعلی حیدری مزرعه آخوند*، سید عباس طباطبایی، حسین ابویی مهریزی

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی گونه شناسی اصل تفکیک در آیات و روایات اسلامی و عهدنامه های بین المللی است. با استفاده از روش تحلیل محتوا نشان داده شد که اصل تفکیک به معنای جدا نمودن مصادیق نظامی از غیرنظامی، از مهم ترین اصول آموزه های اسلامی و حقوق بین الملل بوده و مفاد این اصل قرن ها قبل، در آیات قرآن و روایات مورد توجه جدی بوده است؛ درحالی که سازمان های بین المللی بشردوستانه در دوره معاصر، به صورت قراردادهای بین المللی آن را به جامعه جهانی عرضه داشته اند. گونه های اصل تفکیک، شامل تفکیک بین افراد، امکنه، ازمنه، اسلحه و روش های به کارگیری در جنگ است و آیات جهاد در قرآن کریم، بزرگ ترین مستند مکتب اسلام بر تفکیک افراد نظامی از غیرنظامی، مکان ها و زمان های جنگ و نیز روش ها و سلاح های جنگی است. آیات متضمن منع فساد و هلاکت حرث و نسل، قاعده وزر، عدالت ورزی و نفی اثم، بر ممنوعیت سلاح های کشتار جمعی و به تعبیری بر اصل تفکیک سلاح های مجاز و غیرمجاز دلالت دارد. گرچه زمان های ممنوعیت جنگ و مخاصمه، در جامعه بین المللی کم رنگ بوده، ولی در قرآن کریم و براساس اصل تفکیک، به روشنی به آن پرداخته شده است.

    کلید واژگان: جهاد, اصل تفکیک, نظامیان, غیرنظامیان, حقوق بشردوستانه بین المللی
    MuhammadAli Heidari Mazra&#, E Akhund *, Seyed Abbas Tabatabaei, Hussei Abuei Mehrizi

    The aim of the present study is a comparative study of the typology of the principle of separation in Islamic verses and hadiths and international treaties. Using descriptive-analytical method, it was shown that the principle of segregation, meaning the separation of military from civilian, is one of the most important principles of Islamic teachings and international law. While international humanitarian organizations presented it to the international community much later, in the contemporary period, in the form of international agreements. The types of the principle of segregation include segregation between individuals, possibilities, trials, weapons and methods of use in war. The verses that prohibit corruption and the destruction of property and generation, the rule of minister, justice and the denial of sin, refer to the prohibition of weapons of mass destruction and, in other words, to the principle of separation of permitted and unlawful weapons. Although the times of the prohibition of war and conflict are few in the international community, but in the Holy Qur'an and according to the principle of segregation, it has been dealt with explicitly.

    Keywords: jihad, Principle of Separation, Military, Civilians, International Humanitarian Law
  • بهرام عین الهی معصوم*، یوسف مولایی
    در نظریه «تنها دولت» دولت ها از شخصیت حقوقی مطلق برخوردارند و آن در دوران تثبیت حقوق بین الملل سنتی است که در آن شخصیت حقوقی کنشگران غیردولتی در بهترین حالت ثانویه و مشتق از دولت است. در عین حال، با گذار در نظم وستفالیایی و پیدایش یا خودآگاهی کنشگران غیردولتی مسئله تناقض موجودیت واقعی این کنشگران با موضوعیت حقوقی آن ها پیش آمده و اگر لاینحل باقی نمانده باشد، همچنان در رابطه با شخصیت حقوقی دولت ها تعریف می شود. در این میان، مسئله شخصیت حقوقی گروه های غیردولتی مسلح، شاید به خاطر ماهیت عمدتا ضد دولت آن ها، بیش از دیگر کنشگران محل نزاع است. شخصیت حقوقی این گروه ها، بیش از سایر حوزه های حقوقی، تحت حقوق بشردوستانه بین المللی مطرح است. اگرچه آثاری قلیل در این زمینه به قلم تحریر درآمده، نقطه قوت این پژوهش آن است که بین رشته ای بوده و از مدخل تبیین سیاست بین الملل، شخصیت حقوقی گروه های غیردولتی مسلح تحت حقوق بشردوستانه بین المللی را استنتاج می کند. تمرکز پژوهش حاضر بر گروه های مسلح شیعی در مقابل گروه های منشعب از القاعده در عراق و سوریه است. در این راستا، روش ترکیبی تجربی و تفسیری، برای تبیین و تفسیر شخصیت حقوقی گروه های غیردولتی مسلح به کار بسته می شود. انتظار بر آن است که خروجی این روشمندی، در هم افزایی با رویکرد بین رشته ای آن، تهور و اصالت خروجی پژوهش در باب شخصیت گروه های غیردولتی مسلح تحت حقوق بشردوستانه بین المللی باشد.
    کلید واژگان: حقوق بشردوستانه بین المللی, شخصیت حقوقی, معیار کنترل سراسری, منازعه مسلحانه غیربین المللی, گروه های غیردولتی مسلح
    Bahram Eynolahi Masoum *, Yousef Molaei
    In the States only conception states have absolute legal personality and this matter is valid during the stability of traditional International Law in which the legal personality of non-state actors is secondary and derivative at best. Nevertheless, by transition in the Westphalian order and appearing or becoming self-conscious the non-state actors, the problem of contradiction of their existence and legal subjectivity was appeared and if not unsolved, it has been defined depend on the legal personality of states. Among them, the matter of legal personality of armed non-state groups, may because their mostly anti-state nature, is more discussable than the other actors. The legal personality of these groups is considerable under International Humanitarian Law, more than the other legal fields. However, there are some written literatures in this field, the strength of the current research is being inter-disciplinary and induct the legal personality of armed groups under IHL, by starting from the International Relations’ entrance. The current research focuses on the Shiite and Al-Qaeda affiliated armed groups in Iraq and Syria. In this regards, empirical and interpretative method will imply to explain interpret the legal personality of armed non-state groups. It is expectable that the out-put of this method, in synergy with the inter-disciplinary approach, will be innovation and originality of the achievement on the legal personality of armed non-state groups under IHL
    Keywords: International Humanitarian Law, Legal Personality, Overall Control Criteria, Non-International Armed Conflict, Non-state Armed Groups
  • رضوان علی محمدی*

    هواپیماهای بدون سرنشین همانند سایر ابزار و وسایل نظامی تابعی از قواعد حقوق بین‌الملل بشردوستانه هستند. لذا بررسی مشروعیت یا غیرقانونی بودن بکارگیری این هواپیماها در چارچوب قواعد حقوق بین‌الملل بشردوستانه و مخاصمات مسلحانه ضروری است. در این راستا اصول تفکیک، تناسب و احتیاط و قابلیت اعمال آنها بر هواپیماهای بدون سرنشین بررسی خواهد شد. نگاهی بر قواعد حقوق بین‌الملل بویژه حقوق بشردوستانه حاکی از این مطلب است که بطورکلی استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین بالذات ممنوع نیست و این هواپیماها به خودی خود ناقض اصول و قواعد حقوق بشردوستانه نیستند. از آنجا که هواپیماهای بدون سرنشین بعنوان وسیله و ابزار جنگی ملحوظ شده و سلاح محسوب نمی‌شوند لذا مقررات ناظر بر کنترل تسلیحات بر آنها اعمال نمی‌شود و جزء سلاح‌های ممنوعه تلقی نمی‌گردند. بلکه بعنوان ابزار و ادوات جنگی و در راستای تحقق شیوه‌های درگیری باید قادر به رعایت اصول و قواعد حقوق بین‌الملل بشردوستانه مخصوصا اصل تفکیک باشند. اینکه آیا هواپیماهای بدون سرنشین بطورکلی قادر به رعایت این قواعد و بایدها و نبایدهای حقوق مخاصمات مسلحانه هستند و هرگونه استفاده از آنها منطبق با این قواعد است حکم کلی نمی‌توان داد. بلکه بر این امر مبتنی است که هواپیما با چه هدف و چه قابلیت‌ها و کارکردهایی و در چه اوضاع و احوال و شرایطی و با چه شیوه کنترلی بکار گرفته می‌شود.

    کلید واژگان: هواپیمای بدون سرنشین, حقوق بین الملل بشردوستانه, اصل تفکیک, مخاصمات مسلحانه
    Rezwan A. Mohammadi*

    Drones, like other military tools and equipment, are subject to the rules of international humanitarian law. Therefore, it is necessary to examine the legitimacy or illegality of the use of these aircrafts within the framework of the rules of international humanitarian law and the regulations of armed conflict. In this regard, the principle of separation, the principle of proportionality, and the principle of precaution and their applicability to drones will be examined. A look at the rules of international law, especially humanitarian law, shows that the use of drones is not inherently prohibited in general, and that these aircrafts themselves do not violate the principles and rules of humanitarian law. Because drones are considered as war tools and equipment, not weapons, the provisions governing arms control do not apply to them and they are not considered as prohibited weapons. But as tools and equipment of war and in order to realize the methods of conflict, they must be able to comply with the principles and rules of international humanitarian law, especially the principle of separation. It is not possible to make a general judgment as to whether drones are generally capable of complying with these rules and the do's and don'ts of the law of armed conflict, and whether any use of them complies with these rules. Rather, it is based on the purpose for which the aircraft is operated, with what capabilities and functions, and in what circumstances and under what control methods.

    Keywords: Drone, International Humanitarian Law, Principle Of Separation, Armed Conflic
  • سید محسن سجادی، محسن رستمی

    از آغاز به کارگیری پهپادها در ماموریت های شناسایی و نظارتی تا استفاده از آن ها به عنوان وسایل حمل موشک در عملیات نظامی؛ دیدگاه های متفاوتی نسبت به استفاده و به کارگیری آن ها وجود داشته است و عده ای در پی توجیه استفاده از آن و یا نقد استفاده از آن برآمده اند. پژوهش پیش رو به بررسی مواضع طرفین در استفاده یا عدم استفاده از پهپادها در ذیل دلایل حقوق بشری اختصاص دارد و در پی بیان این واقعیت است که استفاده از پهپاد به دلایل حقوق بشری قابل توجیه و امکان پذیر است. در مقاله حاضر نشان داده خواهد شد که پهپادها صرفا به نقض حقوق بشر اقدام نکرده اند بلکه در مواردی به حمایت و حفاظت از حقوق بشر دست زده اند و این نشان از این دارد که پهپاد مثل یک موشک کروز وسیله ای صرفا جنگی نیست، بلکه ابزاری است که می تواند در خدمت اهداف جنگی بر ضد حقوق بشر و یا در جهت حمایت از حقوق بشر قرار گیرد.

    کلید واژگان: پهپاد, حقوق بشر بین الملل, حقوق بین الملل بشردوستانه, شورای حقوق بشر
    Seyed Mohsen Sajjadi, Mohsen Rostami

    From the use of drones in reconnaissance and surveillance missions to their use as missile carriers in military operations; There have been different views on their use and application, and some have sought to justify its use or criticize its use. The present study is devoted to examining the positions of the parties on the use or non-use of UAVs for human rights reasons and seeks to express the fact that the use of UAVs for human rights reasons is justifiable and possible . This article will show that UAVs have not only violated human rights, but in some cases have supported and protected human rights, and this shows that the UAV is not just a cruise missile, but a tool that can To serve the purposes of war against human rights or to protect human rights.

    Keywords: UAV, International Human Rights, International Humanitarian Law, Human Rights Council
  • هادی آجیلی، سیدمحسن سجادی*، منیره کرمی
    فناوری های نوین و از جمله آنها پهپادها و سلاح های خودکار و خودگردان همیشه مورد بحث بوده است که کاربرد و استفاده آنها تابع کدام یک از قواعد حقوق بین الملل می باشد و آیا اصلا حقوق بین الملل کنونی توانایی پاسخ دهی به پیشرفت های علمی و نظامی و فناوری های نوین را دارا می باشد. این پژوهش بر این فرض استوار است و در پی بیان این موضوع است که فناوری های نوین همانند پهپادها تابع حقوق بین الملل بوده و نیازی به وضع و قانون گذاری جدید در این زمینه نمی باشد. این پژوهش پهپادها را در سه سطح حقوق بین الملل هوایی و معاهده شیکاگو، حقوق بشردوستانه بین الملل و قواعد مهم این حقوق و رژیم های چندجانبه کنترل صادرات مورد بررسی قرار داده و جایگاه پهپادها در هر کدام از این سه حوزه چگونه بوده است و نتیجه گیری نموده است که حقوق بین الملل کنونی توانایی نظارت و پیاده سازی بر پهپادها با قواعد کنونی در حوزه های سه گانه مورد اشاره را دارد.
    کلید واژگان: هواپیمای بدون سرنشین, پهپاد, حقوق بین الملل, حقوق بشردوستانه بین الملل, معاهده شیکاگو, رژیم های چند جانبه کنترل صادرات
    Hadi Ajili, Seyyed Mohsen Sajjadi *, Monireh Karami
    New technologies, including automatic and self-propelled UAVs, have always been discussed, whose application and use are subject to one of the rules of international law, and whether current international law is at all capable of responding to advances Scientific and military, and new technologies. The research is based on this assumption and seeks to state that modern technologies, such as UAVs, are subject to international law and require no new legislation or regulation. The study looked at UAVs at three levels of international air law and the Chicago Convention, International Humanitarian Law, and the important rules of these rights and multilateral export control regimes, and the role of UAVs in each of these three areas. And concludes that current international law has the ability to monitor and implement UAVs with current rules in the three areas mentioned.
    Keywords: Unmanned aerial vehicle, UAV, international law, international humanitarian law, Chicago treaty, multilateral export control regimes
  • مهدی حیدری فرد، علی امیری*
    منشور سازمان ملل متحد تمامی اعضای جامعه بین المللی را از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال اقتصادی سایر کشورها، یا هر اقدامی که در تعارض با اهداف ملل متحد باشد، نهی نموده است. البته، اصولی مثل اصل توسل به دفاع مشروع و یا توسل کشورها به مکانیزم تامین امنیت دسته جمعی در مقابل کشور خاطی، به عنوان استثنای این اصل، در قالب ماده حقوقی دیگری در منشور مورد تاکید قرار گرفته است. در عین حال، واقعیت این است که اصول سنتی مذکور در مواجهه و تطبیق با تحولات معاصر جامعه بین الملل از جمله پیدایش پدیده نوظهور فضای سایبری ناتوان است.فضای سایبری شبکه ای به هم پیوسته از زیرساختهای فن آوری اطلاعات، اینترنت، شبکه های مخابراتی، سیستم های رایانه ای، کنترل کننده ها، پردازشگرها، کابل های فیبر نوری، مسیریابها[1] است که عملکرد اکثر سازوکارهای اقتصادی جوامع امروزی را به خود متکی ساخته و از طرف دیگر، امکان مورد هدف قرار گرفتن آنها در قالب حملات و عملیات سایبری هشداربرانگیز است. اینگونه عملیات می تواند تاثیرات بسیار جدی، نه تنها بر داده های سیستم کامپیوتری، بلکه اختلال و ازکار افتادگی زیرساخت های متکی بر سیستم های رایانه ای را به دنبال داشته باشد. البته دامنه یک جنگ سایبری می تواند از خشونت های شبکه ای ظاهرا بی ضرر تا حملات شدید به زیرساختهای زیربنایی در نوسان باشد. متاسفانه در حالی که بیشتر نگرانی کشورها در برخورد با این پدیده بعد حفاظتی امنیتی داشته و تاکید آنها حفاظت از زیرساخت های رایانه ای در برابر فیلترینگ، ایجاد اختلال و آسیب به آنها بوده، چالش های حقوقی این حوزه و نحوه اعمال و تفسیر قواعد حقوق جنگ به ویژه مقررات توسل به زور با توجه به ویژگی های ذاتی فضای سایبری کمتر بدان پرداخته شده و قابلیت اعمال مقررات مذکور در فضای مجازی در هاله ای از ابهام قراردارد. [1] . Routers
    کلید واژگان: حقوق مخاصمات مسلحانه, توسل به زور, عملیات سایبری, حمله سایبری, حمله نظامی در فضای سایبری, دفاع مشروع
    Mehdi Heidarifard, Ali Amiri*
    Cyber-operation is one of the major implications of rapid development of warfare tools and Methods. Such a big change in warfare is the result of stunning technological breakthroughs in Information and Technology (IT) industry.  IT evolution has increased the level of reliance of the economic and social infrastructures on IT devices, tools and networks. Consequently, it has increased their vulnerability and the possibility of such infrastructures to be targeted by terrorism and cyber-attacks, as major methods of asymmetrical war. Throughout recent decade, the issue of countering "cyber warfare" has always been on top of international security agendas. Certain governments have established new units within their own administrations or militaries in order to monitor legal, political and military aspects of cyber warfare and develop their own Cyber Armies.Regarding International law and particularly International Humanitarian Law (IHL), Since its Prime objective is to protect the lives of civilians and civilian objects in times of International Armed Conflicts (IACs), Any discussion of applicability of IHL rules and regulations, especially  the rules of Conduct of hostilities (i.e., Distinction, proportionality and adoption of precautionary measures) as well as the existing interpretations of such rules to cyber warfare, are of utmost importance given the specific characteristics of cyberspace. IHL is based on objective situations of traditional and classical wars, but cyber-operations happen in a virtual environment. Therefore, there is an essential challenge to apply IHL rules of conflict management to cyber-operations. However, lack of applicable rules of IHL in case of cyber-operations may lead states to codify a new body of IHL applicable to cyber-space. Due to lack of any international legal arrangements designed for conduct of cyber-operations, the article strives to take into account the unique features of cyberspace, the way to interpret and apply the main rules of conduct of hostilities in IHL in the context of cyber-warfare and suggest certain solutions.
    Keywords: International humanitarian law, conduct of hostilities, cyber-operation, Cyber security, Cyber-attack, cyber weapons
  • فهیمه حشمت
    در مارس سال 2015 عربستان سعودی در چارچوب ائتلافی از کشورهای عربی شامل: امارات متحده، قطر، کویت و بحرین به همراه مراکش، مصر، اردن و سودان، حمله نظامی علیه یمن را آغاز نمودند. براساس گزارش های صادره از نهادهای بین المللی از تاریخ شروع حملات هوایی نیروهای ائتلاف به یمن، حداقل 41125 غیرنظامی کشته و 70207 نفر زخمی شدند. در این درگیری که با ورود کشورهای ائتلاف به رهبری عربستان تبدیل به یک مخاصمه بین المللی تمام عیار شده است، قواعد حقوق بشردوستانه بین المللی باید بعنوان قواعد بین المللی لازم الاجرا در طول مخاصمات مسلحانه بوسیله دولتها در جهت حمایت از افراد و اموال غیرنظامی رعایت شود. حال، پرسش اصلی در مقاله حاضر چگونگی اجرا و تضمین حقوق بشردوستانه بین المللی توسط نیروهای ائتلاف در مخاصمه مسلحانه یمن است. به همین منظور در این نوشتار ضمن توضیحی مختصر درباره اصول حقوق بشردوستانه بین المللی بعنوان چارچوب اصلی بحث، اقدامات نظامی متخاصمین در کشور یمن، بر اساس گزارشات مستند نهادهای تخصصی بین المللی دولتی و غیر دولتی بررسی خواهد شد.
    کلید واژگان: حقوق بشردوستانه بین المللی, حقوق مخاصمات مسلحانه, جنایت جنگی, مسئولیت بین المللی, یمن, عربستان
    Fahimeh Heshmat
    In March 2015, Saudi Arabia launched a military strike against Yemen in a coalition including: the United Arab Emirates, Qatar, Kuwait and Bahrain along with Morocco, Egypt, Jordan and Sudan.
    According to reports of International organizations, since the beginning of Saudi-led air strikes against Yemen, at least 41,125 civilians have been killed and 70,207 injured.
    In this conflict, international humanitarian law must be respected as international obligation in force during armed conflicts to protect civilians. The present article describes how the coalition forces respect the international humanitarian law. For this purpose, in this paper, while briefly explaining the principles of international humanitarian law as the main framework of the discussion, the military actions of the coaltion in Yemen, based on the documents released by international governmental and non-governmental organizations will be studied
    Keywords: International humanitarian law, armed conflict obligations, war crimes, international responsibility, civilians, banned weapons, Yemen, Saudi Arabia, Security Council, NGOs
  • فرهاد طلایی، احسان زرنگار
    ساخت هواپیماهای بدون سرنشین و توسعه آن در دهه های اخیر چالش های حقوقی را در چارچوب استفاده از آنها در ورای مرزهای ملی، به ویژه برای اهداف نظامی به وجود آورده است. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، از هواپیماهای بدون سرنشین به عنوان ابزاری برای کشتار هدفمند مظنونان در جریان عملیات موسوم به «جنگ با تروریسم» استفاده شد و این کاربرد تا زمان حاضر ادامه یافته است. این در حالی است که امروزه این هواپیماها حتی در خارج از میدان های نبرد و مخاصمات مسلحانه نیز به کار گرفته می شوند. این تغییر کاربری هواپیماهای بدون سرنشین تهدید بزرگی نسبت به اصل منع توسل به زور و همچنین احترام به قواعد حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه محسوب می گردد. بر مبنای قواعد پذیرفته شده حقوق بین الملل، استفاده های مختلف از هواپیماهای بدون سرنشین چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ، تابع محدودیت ها و قواعدی است. بر این اساس، تحلیل قواعد حقوق بین الملل حاکم بر استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین به ویژه برای اهداف نظامی، با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی هدف اصلی این مقاله است. ماحصل بررسی های صورت گرفته موید آن است که عدم اتفاق نظر دولت ها و فقدان یک کنوانسیون بین المللی جامع و الزام آور از مهم ترین موانع موجود در راه قاعده مند ساختن به کارگیری هواپیماهای بدون سرنشین می باشد که تلاش در جهت رفع آنها به خصوص در قالب اقدامات سازمان ملل متحد امری ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: هواپیمای بدون سرنشین, حاکمیت سرزمینی, منع توسل به زور, حقوق بین الملل بشردوستانه, حقوق بشر
    Farhad Talaei, Ehsan Zarnegar
    Making of drones and their development in recent decades have brought about legal challenges regarding their transboundary uses, particularly for military purposes. Following the events of September 11, 2001, drones have been used as a mean for targeted killing of suspects during operations called “war on terrorism” and such usage is still continuing. Today, drones are even used outside of battlefields and armed conflict zones. This transformation in using drones, is a major threat to application of the principle of prevention of use of force and also respect for rules of human rights and International humanitarian laws. Based on accepted principles and rules of international law, the uses of drones, in peace or war times, are subject to rules and limitations. The main purpose of this article is analysing rules of international law governing the uses of drones, particularly for military purposes. Results of this study reveals that lack of consensus among states and absence of a comprehensive and binding international convention are among the main obstacles in regulating the use of drones. Accordingly, it is necessary to resolve these obstacles through the United Nations (UN) decisions and actions.
    Keywords: Drones, Territorial Sovereignty, Prevention of Use of Force, International Humanitarian Law, International Human Rights
  • سهراب صلاحی*، سید مهدی کشفی
    توسعه فناوری، اینترنت و ارتباطات و تجارت رایانه ای، با درنوردیدن ثغور، عرصه نوینی از فعالیت های انسانی را بازکرده و موجب تضعیف مشروعیت قوانین بر اساس مرزهای جغرافیایی شده است. پدیده حاضر، مرز جدیدی میان دنیای سایبری و دنیای حقیقی به وجود آورده که تهدید بزرگی در مقوله فقدان قانون و همچنین عدم امکان اجرای تمام و کمال قانون احساس می شود. استفاده دولت ها از فضای ناامن سایبری، زمینه را برای بسیاری از هم نوعان خود جهت خرابکاری، اخلال، ترور، جاسوسی و دیگر جرائم مرتبط هموار ساخته اند. اقدام به قانون گذاری در برخی کشورها، بسته به میزان پیشرفت در دنیای فناوری، جامعه بین المللی را نیز به فکر واداشته که بتواند در این آشفته بازار فضای مجازی، اقدامی هرچند اندک به منظور تلطیف این فضا انجام دهد. مقالات و کتب منتشره در سال های اخیر تاثیر شگرفی در توجه جهانیان به این جبهه جنگی داشته است. نوشتار حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال کلیدی است که جنگ سایبری چیست و آیا اقدامات مخرب سایبری از سوی کشورها می توانند موجد عناصر تجاوز و مشمول جرائم بین المللی، توسل به زور و بالتبع مسئولیت بین المللی دولت ها باشند؟ جهت یافتن پاسخ به چنین پرسشی باید به جستجو در اسناد بین المللی همچون منشور ملل متحد، کنوانسیون های حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه و همچنین دستورالعمل تالین در خصوص جنگ های سایبری پرداخت. هرچند دستورالعمل اخیر، از نظر جرم انگاری و ارائه راهکار، با وجود کپی برداری از مواد کنوانسیون های با موضوع بشردوستانه، بالنسبه جامع و کامل بوده اما ماهیت ارشادی آن، مانع بزرگی در برابر لازم الاجرا و آمره بودن آن می نماید. با این وجود، بررسی آن به عنوان تنها منبع بین المللی با موضوع حقوق بین الملل قابل اعمال در نبردهای سایبری، خالی از لطف به نظر نمی رسد.
    کلید واژگان: اقدامات مجرمانه سایبری, حقوق بین الملل, دستورالعمل تالین, حقوق بین الملل بشردوستانه, حقوق مخاصمات مسلحانه
    Sohrab Salahi*, Seyyed Mahdi Kashfi
    Technology development, internet and computer communications and commerce with traversing around has opened a new era of human activities and this undermine the legitimacy of laws is based on geographical boundaries. The new frontier of cyberspace and the real world phenomena have created a great threat in terms of the lack of full implementation of the law is necessary. Using states of the insecure cyber-ground for many of other states to vandalism, sabotage, assassinations, espionage and other crimes have been paved. Action legislation in some countries, depending on the progress in the technology world, the international community also let to think that this mess in cyberspace, though little action in order to soften the space to do this. Published books in recent years have had a dramatic impact on the world’s attention to this issue. The article seeks to answer the key question of what cyber warfare and cyber whether the country can generate destructive acts of aggression and crimes under international government is force, and consequently international responsibility. Find the answers to these questions should be sought in international documents such as the UN Charter, the convention on the law of war and humanitarian law, as well as international on cyber warfare Tallinn regarding cyber war.
    Although latter guidelines, in terms of criminalization and offer some solution to some extent is a copy of the Convention of humanitarian right, but it is to a large extent comprehensive, but its guided nature is a major obstacle to its entry into force. However, examining it as a matter of international law appliance, the only international source of cyber warfare, does not seem unpleasant.
    Keywords: Cyber crimes, international rights, international humanitarian law, rights
  • مجید عباسی، حسین مرادی
    در طول تاریخ همراه با پیشرفت های بشری در زمینه های گوناگون، شیوه های جنگ نیز دستخوش تغییر و تحول شده و به مرور تلاش شده تا این جنگ ها قانونمند شود. این تلاش ها در هر دوره ای برای سلاح های نوین انجام شد و قوانین مکتوب شدند. اما به یکباره گسترش فزاینده فناوری و توسعه آن به دنیای مجازی این مجال را به متخصصان نداد تا قوانین این نوع جنگ را نیز مکتوب نمایند و به ناگاه در مقابل اسلحه جدیدی قرار گرفتند که دارای خصوصیات مرموز و ناشناخته ای می باشد. اختراع رایانه و متعاقب آن اینترنت فضای جدیدی را به نام دنیای مجازی مقابل بشر قرار داد. این بار جنگ ها در فضای مجازی و سایبری پیش رفتند. حملات رایانه ای در حال افزایش شتاب است و این حملات نه تنها در منازعات سیاسی، بلکه در برنامه های باج گیرانه و با هدف صدمه زدن به تاسیسات حیاتی نیز استفاده شده اند. لذا از آنجا که این نوع حملات قابلیت صدمه زدن به غیرنظامیان را دارا می باشد کاربرد حقوق بین الملل بشردوستانه در این حوزه لازم و ضروری می باشد.
    کلید واژگان: جنگ, جنگ سایبر, حملات سایبری, حقوق بین الملل بشردوستانه, فضای سایبر, جنگ مسلحانه
    Majid Abasi, Hossein Moradi
    Throughout history human life has changed and improved. Along with this developments and changes the way of the war has also changed. Cyber war is one of the most important transformations. By modifying the type of battles، weapons also have changed. With the development of virtual space، governments have set their eyes on cyberspace. State and non-state actors in cyberspace are working together but with no clear identity. In this context، computer attacks are increasing، however، there are no regulations to investigate cybercrimes. Attacks are increasing in cyberspace and they influence not only political conflicts but also impact negatively on the economy of civilians. As these attacks are capable of hitting civilians، so the application of international humanitarian law is mandatoryin this area.
    Keywords: Cyber Warfare, Virtual Attacks, International Humanitarian Law
  • Prof. Elaheh Koolaee, Dr. Mandana Tisheyar
    At the end of the Cold War, regionalism has attracted growing international attention along with globalization. The two approaches of “Old regionalism” and “new regionalism” could be of assistance in conducting an in-depth study. Evidence shows that old regionalism was viewed as a mechanism to reduce dependence on international economy. Meanwhile, some researchers of the new regionalism are of the opinion that in practice, regionalism has acquired new dimensions. Today, the governments make regional efforts that may overlap, stand in contrast or contradict each other. As one of the regions affected by this issue, Central Asian countries have taken steps toward regional convergence. To this end, the Shanghai Cooperation Organization (SCO) was established in 1996 by five countries of Russia, China, Kazakhstan, Kyrgyzstan and Tajikistan in Shanghai, as one of the important experiences of regional organizations. In its summits, the SCO member states introduced measures and policies ensuring security of Central Asia, supporting the trend of a multi-polar systemand democratization of the international system. The main question of this paper is “how is new Regionalism in SCO? In the light of the objectives of the organization, the author attempts to show that the SCO is being expanded along with the spread of globalization as one of the manifestations of the “new regionalism”.
    Keywords: International Humanitarian Law, Principle of Due Diligence, Responsibility to Protect
  • رابطه اصل تلاش مقتضی در حقوق بین الملل بشردوستانه و مسئولیت حمایت
    عارفه فروتن، ریحانه دست افکن
    The Relationship between Due diligence in International Humanitarian Law and the Responsibility to Protect
    Arefeh Foroutan, Rihaneh Dastafkan
    Due diligence implies to minimum standards that disrespect to them lead to responsibility of the state. In fact, International Humanitarian Law is associated with jus ad bellum and includes a set of rules that are govern on the war time and are considered to be protective. But the scope in the Humanitarian Law is not obvious and moreover recognition of doctrine of Responsibility to Protect would amount to the question that whether breach of due diligence bring Responsibility to Protect for state and international community? What is the threshold of state’s responsibility under the International Humanitarian Law? When this threshold lead to responsibility to protect? Our hypothesis in this article is that if states violate from due diligence in respecting human rights, responsibility to protect would create. Therefore, governments to avoid being held responsible, must adhere to their obligations in time of war. In this study we used library and Internet resources with a descriptive- analytic approach.
    Keywords: International Humanitarian Law, Principle of Due Diligence, Responsibility to Protect
  • جنگ زیردریایی از منظر موازین حقوق بشردوستانه
    بهزاد سیفی
    Submarine Warfare from the Perspective of Humanitarian Law
    Behzad Seifi
    Parallel to the development of science and technology, wars and conflicts are also become wider and more modernized. Undoubtedly,submarines are among the armaments which are used efficiently in naval wars. The role of submarines in comparison to other war equipments has been more prominent. From the very beginning, their importance against enemy warships and commercial ships is proposed. If submarines seized a commercial ship, their action must have been in accordance with regular procedure of inspection. This case posed serious threats to submarines at least in the water surface. Today some submarines move with nuclear fuel and Carries a variety of advanced missiles. A rule of international law in this case is not responsive at all to new issues of the contemporary world. Despite the complexity of the sub-surface combat, submarines Committed to rescue the injured and shipwreck victims and respect the other rules of humanitarian law International rules governing the conduct of submarine warfare, especially in the twenty-first century, seek to accommodate to the two branches of international law: first the neutrality law and second the law governing the conduct of military operations.
    Keywords: submarine warfare, international humanitarian law, naval mine, commercial ship, warship, neutrality law
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال