به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "islamic governance" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «islamic governance» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علیرضا کامرانی، نادر میرزاده کوهشاهی*، مصطفی سراجی
    کارآمدی نظام حاکمیتی، به عنوان اساسی ترین اصل در تحقق حکمرانی مطلوب اسلامی مطرح است، بدین لحاظ پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش کارآمدی نظام حاکمیتی در تحقق حکمرانی مطلوب اسلامی؛ در صدد پاسخ به این سوال است که: «آیا کارآمدی نظام حاکمیتی در جمهوری اسلامی ایران، نقش تعیین کننده در تحقق حکمرانی مطلوب اسلامی دارد؟». جهت بررسی موضوع از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بهره گیری شده و بدین منظور اقدام به تبیین ابعاد، مفاهیم، مبانی نظری و شاخص های حکمرانی مطلوب اسلامی نموده است. سپس شاخصه های موثر در کارآمدی حاکمیت احصاء و ارتباط و درجات اهمیت نقش آنها در کارآمدی حاکمیت و تحقق حکمرانی مطلوب اسلامی مشخص گردید. در راستای فرضیه پژوهش که بیان می دارد: «کارآمدی نظام حاکمیتی در جمهوری اسلامی ایران در تحقق حکمرانی مطلوب اسلامی دارای نقش تعیین کننده است»، نتایج حاکی از آن است که: از میان عناصر سه گانه حکمرانی(دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی _شهروندان)، دولت به عنوان جلوه اقتدار، نماد عینی ومجری امور حاکمیت، به لحاظ در اختیار داشتن ابزار های متنوع «قدرت سیاسی» دارای نقش تعیین کننده ای در تحقق حکمرانی مطلوب اسلامی می باشد.
    کلید واژگان: حکمرانی مطلوب, حکمرانی اسلامی, کارآمدی, حاکمیت, دولت, نظارت
    Alireza Kamrani, Nader Mirzadeh Koohshahi *, Mostafa Seraji
    Sovereignty as the source of government (government) has a distinct role in good governance, in this sense, the current research aims to explain the role of the efficiency of the governance system in realizing good governance; It aims to answer the question: "Does the efficiency of the governance system in the Islamic Republic of Iran play a decisive role in the realization of desirable governance with an Islamic approach?". For this purpose, a descriptive-analytical research method has been used to investigate the issue. To answer the aforementioned question, the dimensions of concepts and theoretical foundations were explained, and then the indicators effective in the efficiency of the governance of statistics and communication and the degrees of importance of their role in the efficiency of governance and the realization of desirable governance with the Islamic approach were determined. In line with the hypothesis of the research, which states: "The efficiency of the governance system of the Islamic Republic of Iran has a decisive role in realizing the desired governance with an Islamic approach", the results indicate that:among the three elements of governance ( government , civil society and private sector_citizens), the government as the manifestation of authority, objective symbol of governance governance, due to having various instruments"political power" plays an important role in achieving the good governance of islamic state .
    Keywords: Good Governance, Islamic Governance, Efficiency, Governance, Government, Supervision
  • رجب علی اسفندیار*

    در فلسفه ی سیاسی شیعه به صورت کلی، مشروعیت حکومت متوقف بر انتصاب الهی است اما با توجه به اینکه تاثیر خواست و نظر مردم در مشروعیت یافتن یک حکومت می تواند نشانگر جایگاه مردم در آن حکومت باشد، بررسی تاثیر مقبولیت مردمی در مشروعیت بخشیدن به حکومت در باورهای شیعی، در دوران های مختلف دارای اهمیت بوده و می تواند نشانگر نسبت فلسفه ی سیاسی شیعه با مفاهیمی همچون مردم سالاری باشد. فقهای شیعه در مورد مشروعیت حکومت در زمان غیبت نظرات متفاوتی ارائه داده اند؛ مقاله ی حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی تاثیر مقبولیت مردمی در جعل مشروعیت برای حکومت و تداوم آن از نظر میرزای نایینی پرداخته است. میرزای نایینی مقبولیت مردمی را در جعل مشروعیت برای حکومت موثر نمی داند زیرا برپایی مجلس شورا را در صورتی مشروع می داند که این مجلس شامل تعدادی از فقها، که برخوردار از انتصاب عام هستند، یا افراد ماذون از جانب فقها باشد. اما می توان مقبولیت مردمی را در تداوم مشروعیت حکومت موثر دانست؛ زیرا او مورد مشورت قرار گرفتن و نظارت بر مجلس شورا را حق عموم مردم می داند. با توجه به اینکه او صدور اذن دخالت در امور سیاسی برای نمایندگان مجلس شورا را منوط به وجود شرایطی در آنان می داند که برخورداری آنان از این شرایط باید توسط مردم مورد رصد قرار بگیرد، می توان گفت که عدم رضایت مردم از دولت به معنای فقدان شرایط مذکور و سقوط اذن و به دنبال آن سقوط مشروعیت حکومت و به معنای تاثیر مقبولیت مردمی در تداوم مشروعیت حکومت است.

    کلید واژگان: مشروعیت, مقبولیت مردمی, میرزای نایینی, حاکمیت اسلامی
    Ragab Ali Esfandiar *

    In Shia political philosophy in general, the legitimacy of the government depends on the divine appointment, but considering that the influence of the will and opinion of the people in finding the legitimacy of a government can indicate the position of the people in that government, investigating the effect of popular acceptance in legitimizing the government in the beliefs Shia has been important in different eras and can indicate the relationship between Shia political philosophy and concepts such as democracy. Shia jurists have given different opinions about the legitimacy of the government during the absence. The present article, using the descriptive-analytical method and using library sources, has investigated the effect of popular acceptance in the falsification of legitimacy for the government and its continuation from the point of view of Mirza Nayini. Mirzai Nayini does not consider popular acceptance to be effective in falsifying legitimacy for the government because he considers the establishment of the Shura Majlis to be legitimate if this Majlis includes a number of jurists, who have general appointment, or persons authorized by the jurists. But people's acceptance can be considered effective in the continuation of the government's legitimacy; Because he considers it the right of the general public to be consulted and supervise the Majlis Shura. Considering that he considers the issuance of permission to intervene in political affairs for the members of the Shura Assembly to be subject to the existence of conditions in them that their enjoyment of these

    Keywords: Legitimacy, Popular Acceptability, Mirza Nayini, Islamic Governance
  • محمدکاظم کاوه پیشقدم، حمیدرضا حقیقت، محمد جلیل فر *

    در این پژوهش موضوع حاکمیت سیاسی جامعه از نگاه یک اندیشمند شرقی به روش تحلیل گفتمان مورد بررسی واقع شده که در آن ویژگیهای یک حاکمیت درست و فرمانروای خوب و نیز ویژگیهای یک حاکمیت نادرست و فرمانروای ظالم توسط آیت الله نائینی از جهان شرق مورد کنکاش قرار گرفته است. هدف پژوهش، استخراج جنبه های مهم حکمرانی اسلامی در آثار نائینی بوده بطوریکه شیوه درست فرمانروایی مشتمل بر اصولی مانند آزادی، برابری، عدم خشونت، حفظ حقوق عامه، مقابله با استبداد و تغییر مسالمت آمیز حاکمان و قدرت، در رساله معروف وی یعنی تنبیه الامه وتنزیه المله مورد توجه و تاکید قرار گرفته و از منظر دین و عرف به نحوه تعامل صحیح فرمانروایان با مردم بویژه نظارت و کنترل بر حاکمان و حقوق متقابل رعیت و حاکم پرداختند. وی علاوه بر کمک به نهادینه کردن مشروطیت در ایران، توانست اندیشه شیعه را در حکومت داری تبیین کرده و اولین حرکت علمای شیعه در غیاب امام معصوم مبنی بر تطبیق حکومت مشروطه با شرع مقدس اسلام یا سازگاری قوانین عرفی با متون دینی را به سرانجام برساند. این پژوهش وجود همه عناصر لازم برای حکمرانی اسلامی و کفایت مولفه های ضروری جهت تعامل درست حاکمان با رعیت را در آثار آیت الله نائینی نتیجه می گیرد.

    کلید واژگان: حکمرانی اسلامی, آیت الله نائینی, استبداد, مردم
    MohammadKazem Kaveh Pishghadam, HamidReza Haghighat, Mohammad Jalilfar*

    In this research, the issue of political governance of the society from the point of view of an eastern thinker has been investigated by the method of discourse analysis, in which the characteristics of a good government and a good ruler as well as the characteristics of a wrong government and a cruel ruler have been explored by Ayatollah Naini from the Eastern world. Is. The aim of the research was to extract the important aspects of Islamic governance in Naini's works, so that the right way of ruling includes principles such as freedom, equality, non-violence, maintaining public rights, dealing with tyranny and peaceful change of rulers and power, in his famous treatise, Punishment of the Ummah. And Tanzih al-Mullah has been emphasized and from the point of view of religion and custom, they have dealt with the correct way of interaction between rulers and people, especially supervision and control over rulers and the mutual rights of subjects and rulers. In addition to helping to institutionalize constitutionalism in Iran, he was able to explain the Shia thought in governance and complete the first movement of Shia scholars in the absence of Imam Masoom to adapt the constitutional government to the holy law of Islam or the compatibility of customary laws with religious texts. This research concludes the existence of all the necessary elements for Islamic governance and the sufficiency of the necessary components for the correct interaction of the rulers with the subjects in the works of Ayatollah Naini.

    Keywords: Islamic governance, Ayatollah Naini, tyranny, people
  • محمدمهدی اسلامیان *، ابوالقاسم مقیمی حاجی

    نمادها، یکی از کلیدی ترین ارکان فرهنگ به شمار می آیند و قوام هر جامعه به فرهنگ جاری در زیر پوست اجتماع وابسته است و در ادبیات اسلامی برای این مهم قاعده تعظیم شعایر الهی قرار داده که کارکرد بسیار وسیعی در عرصه های گوناگون اجتماعی ایفا می کند و هر زمان سخن از امور اجتماعی به میان می آید، یکی از بازی گران اصلی حکومت ها هستند و از آن‎جا که طبق ادله این قاعده مرحله از تعظیم که ترک آن موجب هتک می‎شود، بر عهده مکلفین واجب است، این حکم در عرصه‎های مختلف حکمرانی الزاماتی را ایجاب می کند، عرصه هایی هم چون وضع قوانین، اجرا و اداره کشور در ساحت های گوناگون سیاست داخلی، سیاست خارجی و روابط بین الملل و عرصه سیاست گذاری؛ در نهایت نیز بر اساس وضعیت ارگان های جمهوری اسلامی ایران پیشنهادی عملیاتی جهت تاسیس یک نهاد مستقل برای اجرای قاعده، طرح شده است.    

    کلید واژگان: قاعده تعظیم شعایر الهی, شعایر الهی, حکمرانی اسلامی, حکومت اسلامی
    mohammad mahdi eslamian *, abolghasem moghimihaji

    Symbols are considered to be one of the most crutial elements of culture and the consistency of every society depends on the current culture underlying that society. In Islamic literature, the rule of venerating the divine rites has been set to serve the purpose. The mentioned rule is of a very wide function in various social fields and whenever it comes to social affairs, governments are one of the main actors to play their roles. Since, according to the arguments raised by this rule, at a stage, it is incumbent upon compos mentis (mukallaf or one who is obliged to fulfill the religious duties) to venerate the rites –  and failure to do this causes desecration – this ruling sets out requirements for various areas of governance, areas such as making laws, implementation of laws and administration of the country in various areas of domestic politics, foreign policy and international relations as well as in the field policymaking; finally, based on the status of the institutions and organizations of the Islamic Republic of Iran, an operational proposal has been made to establish an independent institution to implement the abovementioned rule.

    Keywords: rule of venerating the divine rites, divine rites, Islamic governance, Islamic government
  • حسن رنگریز*
    هدف
    هدف این پژوهش طراحی الگویی از حکمرانی اسلامی مبتنی بر تعالیم دینی است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ‏ای- کاربردی و از لحاظ ماهیت جزء پژوهش های کیفی به ‏شمار می‏آید. جامعه ی اطلاعات، خبره های دانشگاهی است که با روش نمونه ‏گیری هدفمند شناسایی شدند که با توجه به کفایت داده ها، در مجموع با 14 نفر خبره مصاحبه شد. روش تجزیه و تحلیل، نظریه داده بنیاد مبتنی بر رویکرد نظام‏مند است و داده ها از طریق مصاحبه ‏های نیمه ساختاریافته گردآوری شدند.
    یافته ها
    یافته های پژوهش موید آن است که در شرایط علی: خیرخواهی و مهرورزی نسبت به مردم و پاسخگویی نسبت به مردم؛ در پدیده محوری: ویژگی‏ های مردمی، نهادی و حکومتی؛ در شرایط مداخله گر: مجموعه شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و مجموعه عوامل ساختاری و رفتاری؛ در شرایط زمینه ‏ای (بستر): توجه به فرهنگ ملی و قوانین و مقررات؛ در رابطه با راهبرد: اقدامات مربوط به طراحی و بهینه‏ سازی حکومت اسلامی، حکمرانان شایسته محور، و توسعه حکمرانی اسلامی خوب شناسایی شدند. پیامد اصلی این مدل توسعه فردی، توسعه اداری و توسعه اجتماعی است. 
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده بر اساس داده های پژوهش، نشان می‏ دهد که حکمرانی اسلامی نیازمند طرح واره جامع برای شناسایی مشخصه ‏ها و ابعاد حکمرانی اسلامی در سطح ملی، منطقه‏ ای و بین‏المللی و هم چنین مدل‏سازی حکمرانی اسلامی در قالب تشکیل مخزن حکمرانی نرم و سخت است.
    کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی اسلامی, تعالیم دینی, نظریه داده بنیاد
    Hassan Rangriz *
    Purpose
    The purpose of this research is to design a model of Islamic governance based on religious teachings.
    Methodology
    In terms of purpose, the current research is developmental-applied and in terms of its nature, it is considered part of qualitative research. The information community is the academic experts who were identified by the purposeful sampling method, and according to the sufficiency of the data, a total of 14 experts were interviewed. The method of analysis is grounded theory based on a systematic approach and the data were collected through in-depth interviews.
    Findings
    The findings of the research confirm that in causal conditions: benevolence and kindness towards people and accountability towards people; In the main phenomenon: people's, institutional and governmental characteristics; In the conditions of the intervener: the set of economic, political, social and cultural conditions, and the set of structural and behavioral factors; In the contextual conditions: attention to national culture, and laws and regulations; In the strategy: measures related to the design and optimization of Islamic governance, merit-oriented rulers, and the development of good Islamic governance were identified. The main outcome of this model is individual development, administrative development, and social development.
    Results
    The results obtained based on the research data show that Islamic governance requires a comprehensive scheme to identify the characteristics and dimensions of Islamic governance at the national, regional and international levels, as well as modeling Islamic governance in The form of formation of the reservoir of governance is soft and hard.
    Keywords: Governance, Islamic Governance, Religious, Grounded theory based
  • امیرحسین گازر*، محمدحسین علیپور

    اخلاق یکی از محوری ترین ارکان جامعه به حساب می آید؛ انبیاء الهی مبعوث شدند تا اخلاق را در عالم فراگیر نمایند چنانکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) هدف مبعوث شدنشان را تکمیل کردن مکارم اخلاق بیان می کنند؛ بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (رحمه الله علیه) نیز در آثار خود توجه ویژه ای به مسیله ی اخلاق دارند تا جایی که حتی در کتب فقهی ای مثل تحریر- الوسیله نیز مسایل اخلاقی را مورد بحث و بررسی قرار می دهند؛ از طرفی بر اساس اندیشه امامین انقلاب اسلامی تحقق حکومت اسلامی شرط لازم رسیدن به تمدن اسلامی است و روشن است که رکن اصلی حکومت اسلامی؛ متعاطیان حکمرانی و مدیران حکومت هستند به این معنا که تا شرایط برای تربیت حکمرانان و مدیران در جامعه ی اسلامی مهیا نشود حکومت اسلامی ایجاد نخواهد شد؛ کتاب شریف نهج البلاغه به این مساله به طور ویژه پرداخته است تا جایی که امیرالمومنین علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر در کنار هر دستور حکومتی یک یا چند دستور تربیتی اخلاقی دارند؛ در این نوشتار سعی شده است که با روش تحلیل مضمون اصول تربیتی حکمرانی اسلامی از منظر نهج البلاغه در قالب سه مهارت مبنایی-شناختی و مهارت رفتاری و مهارت معنوی تبیین گردد تا سهمی هرچند ناچیز در پیشبرد منویات مقام معظم رهبری (حفظه الله) در زمینه تحقق تمدن اسلامی داشته باشد؛ و در انتها این مهارت ها در قالب یک جدول ارایه می گردد.سوال اصلی (یا هدف اصلی) هدف اصلی در این مقاله بیان شاخصه های مهم اخلاقی برای بسترسازی حکمرانی اسلامی با محوریت متعاطیان این امر از منظر نهج البلاغه می باشد.در این نوشتار سعی شده که اصول اخلاقی مهمی که لازمه حکمرانی اسلامی است و در نهج البلاغه روی آن تاکید شده است احصاء گردد؛ با این رویکرد که تا زمانی که توجه ویژه به تغییر در ساحت درونی آحاد جامعه برای تربیت متعاطیان حکمرانی صورت نگیرد تغییر در ساحت اجتماع بما هو اجتماع ممکن نخواهد بود؛ بر همین اساس بررسی قواعد اخلاقی از منظر نهج البلاغه می تواند افقی نو در این راستا پیش روی محققین قرار دهد.

    کلید واژگان: مدیر اسلامی, نهج البلاغه, تربیت اخلاقی, حکمرانی اسلامی
    Amirhossein Gazor *, Mohamadhossein Alipur

    According to the Imams of the Islamic Revolution, the realization of the Islamic government is a necessary condition for achieving Islamic civilization, and it is clear that the main pillar of the Islamic government; The successors are the rulers and managers of the government in the sense that the Islamic government will not be established until the conditions are created for the training of rulers and managers in the Islamic society; They have one or more moral education orders next to each government order; In this article, an attempt has been made to explain the educational principles of Islamic governance from the perspective of Nahj al-Balaghah in the form of three basic cognitive skills, behavioral skills and spiritual skills According to the Imams of the Islamic Revolution, the realization of the Islamic government is a necessary condition for achieving Islamic civilization, and it is clear that the main pillar of the Islamic government

    Keywords: Islamic Director, Nahj al-Balaghah, moral education, Islamic Governance
  • میثم قهرمان*
    رویکرد غالب به حکمرانی اسلامی، اسلام را دستگاه معرفت شناسانه ای در نظر می گیرد و از دل آن در صدد است نهادها، رویه ها، اصول و احکام حکمرانی اسلامی را احصا و کشف کند. در این رویکرد همانند سایر دستگاه های معرفتی تحلیل بر روی بدیهیات استعلایی خاصی استوار می شود. از منظر معرفت شناسانه در باب حکمرانی اسلامی آثار و نوشته جات متعددی به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که از منظری غیرمعرفت شناختی چگونه می توان به حکمرانی اسلامی اندیشید؟ جهت پاسخ به این سوال فرضیه ای که با بهره گیری از روش درون ماندگار (در تقابل با روش استعلایی و رویکرد معرفت شناسانه) تنظیم شده بدین شرح است که در رویکرد غیرمعرفت شناسانه به حکمرانی اسلامی که می توان آن را «حکومت مندی اسلامی» نامید، اسلام به نیروی سیاسی فعال در زیست درون ماندگار سوژه ها بدل خواهد شد که رفتار سوژه ها را به واسطه نسبت های متغیر و هر روزه با خودشان، مقاومت در برابر بدیهیات متصلب و سلطه آور زمان حال و تبدیل کردن سوژه های مسلمان به نیروهای خلاق حکمرانی، تنظیم و هدایت می کند. مهم ترین نمونه بارز چنین حکمرانی غیرمعرفت شناسانه اسلامی ای (حکومت مندی اسلامی) را می توان در اسلام جاری در زیست سوژه های انقلابی در سال های منتهی به انقلاب اسلامی مشاهده کرد.
    کلید واژگان: حکمرانی اسلامی, غیرمعرفت شناختی, حکومت مندی اسلامی, زیست درون ماندگار, انقلاب اسلامی
    Meisam Ghahreman *
    The dominant approach to Islamic governance considers Islam as an epistemological system and tries to identify and discover the institutions, practices, principles and rules of Islamic governance from within it. In this approach, like other epistemological systems, analysis is based on certain transcendental axioms. From an epistemological point of view, many works and books have been written about Islamic governance. In this article, we sought to answer the question that from a non-epistemological point of view, how can one think of Islamic governance? To answer this question, the hypothesis formulated using the immanent method (Which is in contrast to the transcendental method and the epistemological approach) is that in the non-epistemological approach to Islamic governance, which can be called "Islamic governmentality", Islam will become the active political force in the immanent life of subjects, regulating the behavior of subjects through changing and daily relations with themselves, resisting the un compromising and domineering axioms of the present, and turning Muslim subjects into creative forces of government . . The most important example of such a non-epistemological Islamic governance (Islamic governmentality) can be seen in the current Islam in the life of revolutionaries in the years leading up to the Islamic Revolution.
    Keywords: : Islamic Governance, Non-epistemological, Islamic Governmentality, Immanent Life, Islamic revolution
  • سید مجتبی امامی، مجتبی جوادی *

    امروزه استفاده از مفهوم حکمرانی در میان دانشگاهیان و مجریان کشور فراگیر شده است؛ اما اغلب آنچه از آن مراد می شود، دچار خدشه است، به طوری که برخی آن را مساوی با مدیریت و اداره و... می دانند یا آن را در حصار نسخه بانک جهانی یعنی «حکمرانی خوب» فهم می کنند. مفهوم حکمرانی درواقع به دنبال ساختن یکی از مهم ترین روابط موجود در هر جامعه ، یعنی رابطه پیروی است. مختصات این رابطه، بنا بر ارزش های هر جامعه تعیین می شود و معارف اسلامی مربوط به جامعه نیز درصدد ایجاد روابط خاصی در نظام پیروی اجتماعی است. دنیای غرب با توجه به رویکردهای اومانیستی و مبتنی بر تدبیرهای دنیایی، به فراوانی در مورد نظام روابط پیروی یا همان نظریه های حکمرانی کار کرده است، ولی ادبیات اسلامی برای چنین کارهای جزیی در باب چگونگی حکمرانی استنطاق نشده است و اغلب به تبیین ویژگی های حاکم اسلامی بسنده شده است. در این پژوهش، پس از مرور کلی نظریه های حکمرانی متعارف، به تحقیق موضوعی یکی از کلمات کلیدی قرآن کریم در زمینه روابط پیروی اسلامی، یعنی کلمه «اطاعت»، پرداخته شده است. روش تحقیق موضوعی در این پژوهش، روش مبتنی بر کلیدواژه (اطاعت) و سیاق با راهبرد آیه محور و سیاق محور است. نتایج تحقیق موضوعی نشانگر معارف عمیق قرآنی در باب چیستی، چرایی و چگونگی حکمرانی اسلامی است. لزوم به توجه رابطه اطاعت با آگاهی و ایمان، توجه به اختیار انسان ها در حکمرانی، سطوح مختلف اطاعت، دایمی بودن نیاز به اطاعت در انسان و نقش ضروری تقوا در اطاعت، ازجمله موارد برآمده از این تحقیق موضوعی برای ظهور نظریه حکمرانی اسلامی هستند.

    کلید واژگان: رابطه پیروی, حکمرانی, حکمرانی اسلامی, اطاعت
    Seyed Mojtaba Emami*, Mojtaba Javadi

    Today, the use of the concept of governance is widespread among academics and executives of the country. But usually what is meant by it is flawed, so that some consider it equal to management and administration, etc., or understand it in the context of the World Bank version of "good governance." The concept of governance actually seeks to build one of the most important relationships in any society, the relationship of obedience. The coordinates of this relationship are determined by the values ​​of each society, and Islamic teachings related to society also seek to establish special relationships in the system of social adherence. The Western world has worked extensively on the system of relations of obedience, or theories of governance, according to humanistic approaches based on worldly tactics, but Islamic literature has not questioned how to govern for such minor matters, and often suffices to explain the characteristics of the Islamic ruler. Has been. In this study, after a general review of theories of conventional governance, a thematic study of one of the key words of the Holy Quran in the field of Islamic follow-up relations, namely the word "obedience", has been done. Thematic research method in this research is a method based on keyword (obedience) and context with verse-based and context-oriented strategy. The results of the thematic research show the deep Quranic knowledge about what, why and how Islamic rule. The need to pay attention to the relationship between obedience and knowledge and faith, attention to human free will in governance, different levels of obedience, the constant need for obedience in man and the essential role of piety in obedience, are among the topics of this study for the emergence of Islamic governance.

    Keywords: Relationship of obedience, Governance, Islamic governance, obedience
  • بسترها و موانع تحقق جامعه مدنی در جمهوری اسلامی ایران.
    علیرضا یاری، علیرضا امینی

    جامعه مدنی به مفهوم نقش آفرینی جامعه ایی متشکل از افراد و گروه های مختلف در قالب یک ساختار نهادینه شده می باشد که به طور مستقل و جدایی از مهاد دولت بتوانند کارایی خود را داشته باشند. آزادی مشارکت، حق دسترسی به شفافیت اطلاعاتی، آزادی احزاب و تجمع ها، آزادی رسانه مهمترین معیارهای یک جامعه مدنی می باشد. بنابراین به نظر می رسد گفتمان اییدولوژیک مدنی و ساختار سیاسی اقتدارگرا و عدم اجرای کامل ظرفیت های قانون اساسی به طور کامل در اداره کشور محدود کننده جامعه مدنی و همچنین ایجاد ساختار اقتصادی آزاد و فضای باز سیاسی بتواند به پیاده سازی این نوع جامعه کمک کند. با وجود تاکید قانون اساسی به حضور گسترده مردم در صحنه اجتماع جهت تبلور آرمان انقلاب اسلامی اما تحقق جامعه مدنی به شیوه غربی در جمهوری اسلامی ایران به دلیل نوع خاص سیستم حاکمیتی در کشور با چالش های اجرایی و نظارتی روبه رو می باشد. بنابراین در مقاله حاضر ما به دنبال پاسخگویی به این سوال اساسی هستیم که موانع و بسترهای تحقق جامعه مدنی در ایران کدامین هستند، هر چند که به نظر می رسد که شکل خاص حاکمیتی مبتنی بر مبانی اسلامی و ریسیت ولایثت فقیه در ساختار حاکمیتی کشور دو قاعده متضاد با شکل حاکیت جامعه مدنی در غرب باشد. مقاله حاضر به شیوه تحلیلی توصیفی و به روش کتابخانه ای تدوین گردیده است.

    کلید واژگان: قانون اساسی, ولایت فقیه, حاکمیت اسلامی, همبستگی اجتماعی, مشارکت سیاسی
    Platforms and obstacles to the realization of civil society of the Islamic Republic in Iran
    alireza yari, alireza amini

    Civil society is the role-playing concept of a society consisting of different people and groups in the form of an institutionalized structure that can function independently and separate from the government. Freedom of participation, right to access information transparency, freedom of parties and gatherings, freedom of media are the most important criteria of a civil society. Therefore, it seems that the civil ideological discourse and the authoritarian political structure and the lack of full implementation of the capacities of the constitution in the administration of the country restricting the civil society as well as the creation of a free economic structure and an open political space can help to implement this type of society. Despite the emphasis of the constitution on the widespread presence of people in the public arena in order to crystallize the ideal of the Islamic revolution, the realization of civil society in the western way in the Islamic Republic of Iran is facing executive and supervisory challenges due to the specific type of governance system in the country. Therefore, in the present article, we seek to answer the basic question of what are the obstacles and platforms for the realization of civil society in Iran, although it seems that the special form of governance based on Islamic principles and the leadership of the jurists in the country's governance structure has two rules. It is opposite to the form of civil society in the West. This article has been compiled in a descriptive analytical and library method.

    Keywords: Constitution, legal authority, Islamic governance, social solidarity, political participation
  • علیرضا یاری، علیرضا امینی*
    جامعه مدنی به مفهوم نقش آفرینی جامعه ایی متشکل از افراد و گروه های مختلف در قالب یک ساختار نهادینه شده می باشد که به طور مستقل و جدایی از مهاد دولت بتوانند کارایی خود را داشته باشند. آزادی مشارکت، حق دسترسی به شفافیت اطلاعاتی، آزادی احزاب و تجمع ها، آزادی رسانه مهمترین معیارهای یک جامعه مدنی می باشد. بنابراین به نظر می رسد گفتمان اییدولوژیک مدنی و ساختار سیاسی اقتدارگرا و عدم اجرای کامل ظرفیت های قانون اساسی به طور کامل در اداره کشور محدود کننده جامعه مدنی و همچنین ایجاد ساختار اقتصادی آزاد و فضای باز سیاسی بتواند به پیاده سازی این نوع جامعه کمک کند. با وجود تاکید قانون اساسی به حضور گسترده مردم در صحنه اجتماع جهت تبلور آرمان انقلاب اسلامی اما تحقق جامعه مدنی به شیوه غربی در جمهوری اسلامی ایران به دلیل نوع خاص سیستم حاکمیتی در کشور با چالش های اجرایی و نظارتی روبه رو می باشد. بنابراین در مقاله حاضر ما به دنبال پاسخگویی به این سوال اساسی هستیم که موانع و بسترهای تحقق جامعه مدنی در ایران کدامین هستند، هر چند که به نظر می رسد که شکل خاص حاکمیتی مبتنی بر مبانی اسلامی و ریسیت ولایثت فقیه در ساختار حاکمیتی کشور دو قاعده متضاد با شکل حاکیت جامعه مدنی در غرب باشد. مقاله حاضر به شیوه تحلیلی توصیفی و به روش کتابخانه ای تدوین گردیده است.
    کلید واژگان: قانون اساسی, ولایت فقیه, حاکمیت اسلامی, همبستگی اجتماعی, مشارکت سیاسی
    Alireza Yari, Alireza Amini *
    Civil society is the role-playing concept of a society consisting of different people and groups in the form of an institutionalized structure that can function independently and separate from the government. Freedom of participation, right to access information transparency, freedom of parties and gatherings, freedom of media are the most important criteria of a civil society. Therefore, it seems that the civil ideological discourse and the authoritarian political structure and the lack of full implementation of the capacities of the constitution in the administration of the country restricting the civil society as well as the creation of a free economic structure and an open political space can help to implement this type of society. Despite the emphasis of the constitution on the widespread presence of people in the public arena in order to crystallize the ideal of the Islamic revolution, the realization of civil society in the western way in the Islamic Republic of Iran is facing executive and supervisory challenges due to the specific type of governance system in the country. Therefore, in the present article, we seek to answer the basic question of what are the obstacles and platforms for the realization of civil society in Iran, although it seems that the special form of governance based on Islamic principles and the leadership of the jurists in the country's governance structure has two rules. It is opposite to the form of civil society in the West. This article has been compiled in a descriptive analytical and library method.
    Keywords: Constitution, legal authority, Islamic governance, Social Solidarity, political participation
  • مجتبی زارعی*، وحید آرائی

    الگوی حکمرانی خوب را فرایند تدوین و اجرای سیاست گذاری در حوزه های مختلف با مشارکت دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی تعریف می کنند به گونه ای که ضمن برآوردن نیازهای اساسی جامعه، به تحقق عدالت و امنیت و توسعه پایدار منابع انسانی و محیط زیست منجر گردد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن واکاوی الگوی حکمرانی خوب مبتنی بر شاخص های بانک جهانی و نقد آن، به دنبال این پرسش اصلی است که شاخص های حکمرانی اسلامی و جهادی بر اساس نهج البلاغه و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد الگوی حکمرانی خوب مبتنی بر اصول لیبرال و برخاسته از جوامع توسعه یافته و بیانگر گرایش سیاسی یا ایدیولوژیکی خاصی است که بکارگیری آن در جوامع دیگر به شکل برون زا و تحمیلی و بدون توجه به ساختارهای اجتماعی، نظام اقتصادی، ارزش ها و فرهنگ بومی مطلوب نخواهد بود. حکمرانی اسلامی، شیوه حکومتی مبتنی بر مردم سالاری دینی است و آنچه امروز موجب تفاوت و امتیاز جمهوری اسلامی ایران از دیگر کشورهای جهان شده، تلاش این نظام برای تحقق اسلام ناب در ساحت های مختلف حیات فردی و اجتماعی و حرکت بر مدار اسلام است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سبک جدیدی از حکومت و حکمرانی در چارچوب قوانین الهی و اسلامی ارایه نموده که در اهداف، سیاست ها و شاخص های حکمرانی نظام شامل؛ پاسخگویی و حق انتخاب و اظهارنظر برای مردم، حاکمیت قانون، کیفیت قوانین و مقررات، کارایی و اثربخشی، مبارزه با فساد و ثبات سیاسی و فقدان خشونت نمایان و حاکم است.

    کلید واژگان: حکمرانی خوب, حکمرانی اسلامی, قانون اساسی, جمهوری اسلامی ایران
    Mojtaba Zareei *, Vahid Araei

    The model of good governance is defined as the process of formulating and implementing policies in various fields with the participation of the government, civil society and the private sector, so that while meeting the basic needs of society, it leads to justice and security and sustainable development of human resources and environment. . Using a descriptive-analytical method, while analyzing the model of good governance based on the World Bank indicators and its critique, this article seeks the main question of how the indicators of Islamic and jihadi governance based on Nahjul Balagha and the principles of the Constitution of the Islamic Republic of Iran Is? The results show a pattern of good governance based on the principles of liberal and out of developed societies representing political affiliation or ideological certain that its application in other communities in the form of external and imposed without regard to the social structure, economy, culture and values The native wanted خwould not be. Islamic governance is a form of government based on religious democracy, and what makes the Islamic Republic of Iran different from other countries in the world today is the system's efforts to achieve pure Islam in various areas of individual and social life and to move around Islam. The Constitution of the Islamic Republic of Iran provides a new style of government and governance within the framework of divine and Islamic laws, which includes the goals, policies and governance indicators of the system, including; Accountability and the right to vote and to speak for the people, the rule of law, the quality of laws and regulations, efficiency and effectiveness, the fight against corruption and political stability, and the absence of violence are evident and prevalent

    Keywords: Good Governance, Islamic governance, Constitution, Islamic Republic of Iran
  • بهادر زارعی*، سید عباس احمدی، محسن عابدی درچه

    پژوهش حاضر به دنبال الگویابی حکمرانی مطلوب به‌ عنوان سبک منتخب حکمرانی در حکومت‌های اسلامی، در پی کشف حکمرانی متعالی و کشف مولفه‌های آن به ‌منظور ارتقای اقتدار ملی در حکمرانی‌های اسلامی است. الگویابی و انتخاب یک روش کارآمد متناسب با فطرت انسان‌ها جهت تامین نیازهای ضروری زندگی مادی و معنوی آن‌ها با توجه به پیشرفت فناوری و ضرورت‌های موجود و هم‌چنین هدایت و سعادت آن‌ها در جهت سیر تکاملی بشر، امری اجتناب‌ناپذیر است. در همین راستا گزینش شیوه‌ای از حکمرانی با دارابودن مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی به ‌صورت توامان، خواست‌ همه ملت‌هاست. در این تحقیق آمیخته به روش فراترکیب، به تحلیل کیفی محتوای مطالعات اولیه پرداخته و یافته‌ها و نتایج مطالعات دیگر تحلیل و جمع‌بندی شده تا دانش موجود را ارتقا و دیدگاه جامع و گسترده‌ای را نسبت به این موضوع فراهم آورد. هم‌چنین با استخراج مولفه‌های حکمرانی متعالی، نقش و تاثیر آن‎ها بر مقبولیت، کارآمدی، رضایت‎مندی عمومی و ثبات سیاسی جامعه بررسی شده است. بر همین اساس، در صورت اجرای حکمرانی متعالی با مختصات مشخص و معین در هر کشور اسلامی، ارتقای اقتدار ملی آن، حکمرانی در دو مقیاس فراملی و فروملی پدیده‌ای قطعی در این فرایند خواهد بود.

    کلید واژگان: حکمرانی متعالی, اقتدار ملی, حکمرانی اسلامی, مشروعیت نظام سیاسی, کارآمدی نظام سیاسی
    bahador zarei*, Sayyed ‘Abbās Ahmadi, mohsen abedidorche

    The present research seeks to find certain paradigms or models of desired governance as a selected style of governance in Islamic governments. In fact, it seeks to recognize a sublime governance and its constituents for the promotion of national authority in different forms of Islamic governance. Finding paradigms of governance and choosing an efficient method in alignment with the nature of human beings which helps to meet the human beings’ essential material and spiritual needs seems to be inevitable when technological advancements and current requirements as well as the question of human beings’ guidance and happiness in the direction of perfection and evolution are taken into consideration. In this connection, to choose from methods and styles of governance which is at once of divine legitimacy and popular acceptance is what all nations desire. In this research work, the researchers have made a qualitative analysis of the content of earlier studies, their findings and results. These have made contributions to the existing knowledge of the issue in question, and offered a more comprehensive view of it. Having deduced the constituents of a sublime governance, the researchers have studied their role and their effects on its acceptance, efficiency, and common consent and political stability of society. If the sort of sublime governance with definite specifications mentioned above is enforced in any Islamic country, the national authority of that governance both at international and intranational levels will be guaranteed.

    Keywords: sublime governance, national authority, Islamic governance, legitimacy of political system, efficiency of the political system
  • داود رادمند *، محسن خندان (الویری)، غلامرضا بهروزی لک

    هدف پژوهش حاضر بازخوانی تجربه‌ی نهضت مبارزاتی امامین صادقین8و پیامدهای آن در شکوفایی تمدنی دوره‌ی صدر اسلام است. سوال اصلی این است که چه رابطه‌ای میان شکوفایی سیاسی و اجتماعی این مرحله‌ی تاریخی، با نهضت علمی امامین صادقین8وجود دارد؟ در پاسخ با استفاده از چارچوب نظری «چرخه‌ی مدیریت دانش»، ابعاد علمی، فرهنگی و سیاسی این نهضت بررسی شده و با احصای شاخص‌های هرکدام از ابعاد یادشده، نحوه‌ی «تولید» و «توزیع» و «به‌کارگیری» دانش مشخص خواهد گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که این نهضت جامع ضمن ایجاد یک فضای تعاملی میان سه عرصه‌ی علم، فرهنگ و سیاست، در پی‌ریزی رشد سیاسی همه‌جانبه برای شتاب‌بخشی و جهت‌دهی به تاسیس تمدن اسلامی – در حد مقدورات تاریخی – نقش مهمی ایفا کرده است. اندیشه‌ی سیاسی امامین صادقین8که در بعد «فرهنگی» بر پایه‌ی «نظریه‌ی امامت سیاسی» استوار بود، به توسعه‌ی کلام سیاسی شیعه دامن زد. ایشان در بعد سیاسی، علاوه‌بر ویژگی‌های حاکم، به جنبه‌های حکمرانی و نظام سیاسی نیز توجه داشتند.

    کلید واژگان: نهضت علمی اسلامی, حکمرانی اسلامی, امامین صادقین8, مدیریت دانش
    davood radmand *, Mohsen Khandan(Alviri), gholamreza Behrouzilak

    The purpose of this study is to read out the experience of the Imam Sadeghin (AS) movement and its consequences in the civilization development in the early Islamic period. The main question is what is the relationship between the political and social prosperity of this historical stage and the scientific movement of Imam Sadeghin (AS)? In response, using the theoretical framework of the "knowledge management cycle", the scientific, cultural and political dimensions of this movement are examined and by enumerating the characteristics of each given dimension, the method of "production", "distribution" and "application" of knowledge will be determined. The results of the research indicate that this comprehensive movement, while creating an interactive atmosphere between the three fields of science, culture and politics, has played an important role in paving the way for comprehensive political growth to accelerate and direct the establishment of Islamic civilization. The political thought of Imam Sadeghin (AS), which was based on the "theory of political Imamate" in the "cultural" dimension, provoked the development of Shiite political theology. In the political dimension, in addition to the ruling characteristics, he also paid attention to the aspects of governance and the political system.

    Keywords: Islamic Scientific Movement, Islamic Governance, Imam Sadeghin, Knowledge Management
  • رامین روزبهی*

    امروزه مبنای نظام های مردم سالار، شفافیت است. ازاین رو، تحلیل اطلاعاتی، دیگر صرفا در محافل بسته اطلاعاتی و نظامی صورت نمی گیرد و محافل دانشگاهی، رسانه های جمعی یا مراکز پژوهشی نیز برای کارهای اطلاعاتی با آموزش و بهینه سازی عملکرد دستگاه اطلاعاتی به کار گرفته می شوند. باوجوداین، شاید مهم ترین تفاوت اطلاعات در نظام های مردم سالار خصوصا نظام های مردم سالار دینی؛ نظیر جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سایر نظام ها را بتوان در بخش عملیات اطلاعاتی و پنهان آن یافت. بر این اساس، مسائلی مبنی بر اینکه این حکومت مردم سالار تا چه میزان می تواند از شهروندان یا سازمان های غیردولتی خود بدون آنکه متوجه باشند، برای نفوذگذاری بر حوادث در خارج از قلمرو ملی استفاده کند، موردتوجه قرارمی گیرند. در همین راستاست که سازمان های اطلاعاتی، امروزه با پرسش هایی نظیر این مواجه هستند که آیا مجاز به استفاده از روش های مغایر با ارزش های مردم سالار برای پیشبرد اهداف خود در عملیات پنهان هستند؟ یا تا چه میزان مقامات رسمی و منتخب، مردم را از برنامه های خود آگاه می سازند و نقش فقه اطلاعاتی در تامین امنیت مردم و التزام و پاسخ گویی حاکمیت و کارایی دستگاه های اطلاعاتی نسبت به رعایت موازین شرعی و اخلاقی چیست؟ فرض نگارنده از طرح نوشتار این است که دستگاه اطلاعاتی علاوه بر نظارت قانونی و اداری و نحوه عملکرد خود ملزم به رعایت مراتب اخلاقی و اعتقادی که از رابطه متقارن میان اطلاعات و دین، اخلاق و سیاست و وضعیت امنیتی نظام سیاسی اسلامی در حوزه های داخلی و خارجی است، بتواند از طریق نظارت فقهی و تخصصی به عنوان فقه اطلاعاتی منسجم و حاکم بر شئون نظام اسلامی، منبعث از تعالیم قرآنی، دینی و مذهبی شیعه، علاوه بر دستیابی به اهداف امنیتی جامعه، بتواند پاسخگوی امور فقهی و شرعی در اهم امورات خود ازجمله فعالیت های پنهان نیز باشد. در این تحقیق ادله ای که ما را به ضرورت به کارگیری امور فقهی در اطلاعات ملزم می نماید، اشاره می شود. همچنین در کیفیت وقوع این عمل ضروری و خطیر در دوران حکومت رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع) و استناد آن به منابع علمی، تواریخ، تفاسیر، کتب حدیث و... مراجعه شده است.

    کلید واژگان: اطلاعات, امنیت, نظام مردم سالار دینی, امنیت سیاسی, فقه اطلاعاتی, حاکمیت اسلامی, دستگاه اطلاعاتی
    Ramin Roozbehi *

    Today, the basis of democratic government systems is transparency. Therefore,intelligence analysis is no longer limited to closed intelligence and militarycommunities, and academic circles, mass media, or research centers are also used forintelligence work by training and optimizing the performance of the intelligenceapparatus. Nevertheless, perhaps the most important difference in intelligence work ofdemocratic government systems, especially religious democratic government systems,like the Islamic Republic of Iran, compared to other systems, can be found in theintelligence action and covert operations. Accordingly, such issues as to what extentthis democratic government can use its citizens or non-governmental organizations toinfiltrate events outside the national territory without their permission could beconsidered. In this regard, intelligence agencies today face questions such as whetherthey are allowed to use methods that are contrary to democratic values in order toadvance their goals in covert operations. Or to what extent do the official and electedofficials inform the people about their plans, and what is the role of intelligence ethicalcodes in ensuring the security of the people and the commitment and accountability ofthe government and the efficiency of the intelligence agencies to the observance ofreligious and moral standards? The author's assumption from the draft is that inaddition to legal and administrative oversight and how it works; the intelligenceservice is required to observe the moral and doctrinal levels of the symmetricalrelationship between intelligence and religion, ethics and politics, and the securitysituation of the Islamic political system in domestic and foreign affairs. It is able torespond to jurisprudential and religious teachings in addition to achieving the securitygoals of the society through jurisprudential and specialized supervision as coherentinformation jurisprudence and ruling the affairs of the Islamic system, originating fromShiite Quranic, religious and religious teachings. This study cites evidence thatrequires us to use ethics in intelligence. Also, in the quality of the occurrence of thisnecessary and serious action during the rule of the Prophet (PBUH) there have beensome references to his citation, scientific sources, histories, interpretations, books ofhadith, etc.

    Keywords: Intelligence, Security, Religious Democracy, Political Security, Intelligence Ethical Codes, Islamic Governance, Intelligence Agency
  • میثم قهرمان *، هادی کشاورز
    در تحلیل سیر اندیشه امام خمینی (;) کتاب ولایت فقیه از جایگاه منحصربه فردی برخوردار است. تحلیل و فهم کتاب ولایت فقیه به دلیل محتوای خاصش که در آن مولفه ها و مقولات متعددی در حال گفتگو و ارتباط می باشند، نیازمند به کارگیری روش شناسی های مناسب می باشد. در این نوشتار، بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی در پی فهم کتاب ولایت فقیه می باشیم. روش تحلیل محتوای کیفی علاوه بر اینکه می تواند تفسیری خاص را از این کتاب ارائه دهد، از آن جهت که روشی پایه ای است، نتایج آن می تواند راهگشای محققین برای تحلیل گفتمان و دیگر روش های کیفی جهت تحلیل کتاب ولایت فقیه باشد. تحلیل محتوای کیفی را با مشخص نمودن وجوه معنایی متن و سپس برچسب زدن به آن ها در قالب کدها آغاز می نمائیم و در ادامه با مقوله بندی کدها و قرار دادن مقولات در ذیل تم های مناسب، ارتباطات و پیوندهای بین مقوله ها را کشف می کنیم تا از این طریق بتوانیم تفسیری خاص از الگوی نظام سیاسی در کتاب ولایت فقیه را ارائه نمائیم. نهایتا، نتیجه به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی و روح حاکم بر کتاب ولایت فقیه از یک سووجود مبانی «حکومت مطلوب در اسلام» و از سوی دیگر، «لزوم انقلاب» را تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: تحلیل محتوای کیفی, الگوی نظام سیاسی, کتاب ولایت فقیه, امام خمینی, حکومت اسلامی
    Meisam Ghahreman *, Hadi Keshavarz
    Velayat-e faqih written by Imam Khomeini has gained a unique position in the analysis of Imam Khomeini's thinking pattern. Due to its special contents with a variety of components and categories being connected to one another, the analysis and understanding of the book Velayat-e faqih requires an application of an appropriate methodological approach. In this article, an attempt has been made to understand the book based on the qualitative content analysis. The qualitative content analysis not only provides a distinctive interpretation of the book, but also, due to the fact that it is a basic method, the results of this study may work as a guidance for other investigators in discourse analysis and other content analyses in the analysis of the book Velayat-e faqih. The qualitative content analysis is achieved by first determining the meaning dimensions of the text and labeling them in the form of codes and then discovering the connections and links between them by categorizing the codes and placing them under a proper theme. By doing so, we will be able to present a special interpretation of political system pattern in the book Velayat-e faqih of Imam Khomeini. Ultimately, the findings of the articles shows the principle of "good governance in Islam" and the "necessity for revolution" as the two main messages of the book.
    Keywords: Velayat-e faqih, Imam Khomeini, Islamic Governance, qualitative content analysis, political system pattern
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال