جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "resistance front" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «resistance front» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی سیستمی اهداف جنبش حماس در عملیات طوفان الاقصی است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی به لحاظ روش گردآوری داده ها، اکتشافی و به لحاظ ماهیت داده ها آمیخته است. روش گردآوری داده ها و تحلیل در بخش کیفی، از نوع مصاحبه و جهت تحلیل از روش تحلیل تم(مضمون)ودربخش کمی، پرسشنامه و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) است. جامعه پژوهش حاضر را کارشناسان و صاحب نظران رشته های علوم سیاسی، روابط بین الملل، مطالعات منطقه ای، ژئوپلیتیک و نیز تعدادی از نخبگان نظامی تشکیل دادند. در این تحقیق و در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، از نظرات 16 نفرخبره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد الگوی سیستمی اهداف جنبش حماس در عملیات طوفان الاقصی دارای سه بعد اصلی شامل ورودی سیستم، فرآیندهای سیستم و نیز خروجی سیستم است. ورودی سیستم شامل تشدید جنایات جنگی صهیونیست ها و واکنش به توافق نامه آبراهام؛ فرآیندهای سیستم شامل، اقدام تاکتیکی محدود، آسیب پذیری مواضع دفاعی رژیم صهیونیستی، تحولات درون ساختاری جهان اسلام، چالش های درونی رژیم صهیونیستی و نهایتا شاخص های خروجی سیستم شامل افزایش قدرت بازدارندگی حماس، بازطراحی پارادایم مقاومت نفی هرگونه سازش و درماندگی صهیونیست ها در فرآیند صلح پذیری می باشد. نتایج پژوهش نشان داد عملیات طوفان الاقصی فصلی نوین در تغییر پارادایم مقاومت به شمار می رود که بر اساس آن، گفتمان تقابل و مبارزات جنبش حماس از حالت بازدارندگی به حالت تهاجمی تغییر یافته است.
کلید واژگان: الگوی سیستمی, جبهه مقاومت, جنبش حماس, رژیم صهیونیستی, طوفان الاقصیThe purpose of the current research is to provide a systematic model of the goals of the Hamas movement in "Toofan Al-Aqsa Operation". The current research is applied in terms of purpose, exploratory in terms of data collection method, and qualitative and quantitative (mixed) in terms of data nature. The method of data collection and analysis was used in the qualitative part, interview type, and theme analysis method was used for analysis, and in the quantitative part, it was a questionnaire and structural equation modeling with the partial least squares (PLS) approach. System input indicators include the escalation of Zionist war crimes and the reaction to the Abraham Agreement; The process indicators of the system include limited tactical action, the vulnerability of the defense positions of the Zionist regime, efforts to de-escalate the tension among the countries of the Islamic world, the internal challenges of the Zionist regime, and finally the output indicators of the system include increasing the deterrence power of Hamas, redesigning the paradigm of resistance, negating any compromise and helplessness. Zionists are in the process of making peace. It seems that the "Toofan Al-Aqsa Operation" is a new chapter in the change of the resistance paradigm, based on which, the discourse of confrontation and the struggles of the Hamas movement has changed from deterrence to offensive.
Keywords: System Model, Resistance Front, Hamas Movement, Zionist Regime, Toofan Al-Aqsa Operation -
هدف پژوهش حاضرطراحی الگوی بازدارندگی امنیتی درسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس عملیات وعده صادق می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش گردآوری داده ها، اکتشافی وبه لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته است. روش گردآوری داده ها وتحلیل دربخش کیفی از نوع مصاحبه و جهت تحلیل از روش تماتیک و در بخش کمی پرسشنامه و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحب نظران رشته های علوم سیاسی، روابط بین الملل، ژئوپلیتیک و تعدادی از نخبگان نظامی می باشند. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی ازنظرات 16 خبره (10 استاد دانشگاه و 6 نظامی) و در بخش کمی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران از 225 نفر از کارشناسان مرتبط استفاده گردید.نتایج نشان داد الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی ایران دارای چهار بعد اصلی شاخص های ورودی، فرآیندها، خروجی و پیامدهای سیستم است. شاخص های ورودی (حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران و جنگ غزه) دارای ابعاد حقوقی و نظامی- سیاسی؛ فرآیندها (انجام عملیات وعده صادق) شامل پاسخ حداقلی ایران و پدافند حداکثری رژیم صهیونیستی، دشواری شرایط برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و افزایش شکاف میان رژیم صهیونیستی و آمریکا؛ شاخص های خروجی سیستم (افزایش بازدارندگی ایران) شامل بازطراحی نظام بازدارندگی در منطقه از سوی جبهه مقاومت، بازطراحی الگوی حکمرانی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، بعد قدرت نرم، بعد اقتصادی و تغییر دکترین هسته ای ایران و نهایتا باخورد یا پیامد شامل تلاش برای باثبات سازی سیستم امنیت منطقه خاورمیانه می باشد.
کلید واژگان: الگوی سیستمی, بازدارندگی, جمهوری اسلامی ایران, جبهه مقاومت, رژیم صهیونیستی, وعده صادقThe aim of the current research is to design a model of security deterrence in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran based on the “Operation True Promise”. The current research is applied In terms of objectives, exploratory in terms of data collection method, and mixed in terms of the nature of data. The method of data collection and analysis in the qualitative part is the interview type, and the analysis method is the thematic method, and in the quantitative part, the questionnaire and structural equation modeling with the partial least squares approach. The statistical community includes experts and experts in the fields of political science, international relations, geopolitics and a number of military elites. In the qualitative part, using the snowball sampling method, the opinions of 16 experts (10 university professors and 6 military) were used, and in the quantitative part, based on the available sampling method and Cochran's formula, 225 related experts were used. The results showed that the system model of Iran's security deterrence has four main dimensions of input indicators, processes, output and consequences of the system. Input indicators (the attack of the Zionist regime on the Iranian consulate and the war in Gaza) with legal and military-political dimensions; the processes (carrying out the Operation True Promise) include Iran's minimal response and the Zionist regime's maximum defense, the difficulty of normalizing relations with the Zionist regime and increasing the gap between the Zionist regime and America; the output indicators of the system (increasing Iran's deterrence) include the redesign of the deterrence system in the region by the Axis of Resistance, the redesign of the regional governance model of the Islamic Republic of Iran, the soft power dimension, the economic dimension, and the change in Iran's nuclear doctrine, and finally, the outcome or outcome includes efforts to stabilize the security system. It is the Middle East region.
Keywords: Systemic Model, Deterrence, Islamic Republic Of Iran, Resistance Front, Zionist Regime, Vaadeh Sadegh -
نشریه غرب آسیا، پیاپی 3 (زمستان 1402)، صص 53 -66
نقش ظرفیت های اجتماعی در شکل گیری و استحکام و قدرت یافتن گفتمان مقاومت و مجموعه امنیتی محور مقاومت از نقش برجسته ای برخوردار می باشد که تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران و ارزش و هنجارهای ناشی از آن است. بسیاری از شاخص های فرهنگ سیاسی حاکم بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران ماهیت هویت گرا، عدالت جویانه و شالوده شکن داشته است. این امر نقش موثری در شکل گیری جنبش های مقاومت اسلامی از جمله جنبش های اسلامی در لبنان و فلسطین ایفا کرده است و همین ساختارشکنی بین المللی، اقتدار و امنیت بین المللی مورد نظر غرب و کشورهای محافظه کار عربی را در مجموعه امنیتی غرب آسیا با تهدید روبرو ساخته است. در این راستا هدف پژوهش پیش رو شناخت وجه اشتراک ایران با کشورهای محور مقاومت(مطالعه موردی عراق، یمن، فلسطین) است. از این رو سوال نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که «مهمترین وجه اشتراک ملی ایران، با کشور عراق، یمن، فلسطین چیست؟ یا ظرفیت های اجتماعی این کشورها چه اثری بر جبهه مقاومت دارد؟». این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی و شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش براین است که، به نظر می رسد وجه اشتراک ملی ایران با کشور عراق، یمن و فلسطین، وجود مولفه هایی همچون؛ مسلمان بودن اکثریت قریب به اتفاق جمعیت کشو، مذهب، زبان، فرهنگ مشترک است. در واقع همانطور که در ایران اکثرا دین و مذهب، فرهنگ و زبان مشترکی وجود دارد، از این جهت عناصر گفته شده برای کشورهای مذکور نیز صدق می کند.
کلید واژگان: ظرفیت های اجتماعی, وجه اشتراک ملی, ایران, جهان اسلام, جبهه مقاومتThe role of social capacities in the formation and strengthening of the discourse of resistance and the security complex of the resistance has a prominent role, which is influenced by the Islamic revolution of Iran and the values and norms resulting from it. Many of the indicators of the political culture ruling the Islamic Revolution and the Islamic Republic of Iran have had an identity-oriented, justice-seeking and foundation-breaking nature. This has played an effective role in the formation of Islamic resistance movements, including Islamic movements in Lebanon and Palestine, and this international deconstruction, the international authority and security desired by the West and conservative Arab countries in the security complex, West Asia is facing a threat. In this regard, the aim of the research is to identify the common ground between Iran and the resistance axis countries (case study of Iraq, Yemen, and Palestine). Therefore, the question of the present article seeks to answer the question, "What is the most important national commonality of Iran with the countries of Iraq, Yemen, and Palestine?" Or what effect does the social capacities of these countries have on the resistance front?” This research is based on analytical-comparative method and data collection method based on library sources. The research findings are that, it seems that Iran's national commonality with the countries of Iraq, Yemen and Palestine is the presence of components such as common religion, language, and culture. In fact, as Iran mostly has a common religion, culture, and language, the aforementioned elements also apply to the mentioned countries.
Keywords: Social Capacities, National Commonality, Iran, Islamic World, Resistance Front -
درعملیات 7 اکتبر 2023، جنبش حماس با گذار از رویکرد پدافندی به آفندی که برای نخستین بار در تاریخ مبارزات با رژیم صهیونیستی به وقوع می پیوست، بسیاری از معادلات سیاسی، امنیتی و نظامی منطقه را تحت الشعاع خود قرار داد. این موضوع گذشته از تعمیق بحران برای صهیونیست ها، پیامدهای بسیاری نیز برای جهان اسلام به طور اعم و جبهه مقاومت به طور اخص داشته است به نحوی که می توان از این اقدام به مثابه یک الگوی نوین مبارزه و مقاومت برای سایر جوامع اسلامی در مبارزه با صهیونیزم قلمداد نمود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، الگوسازی عملیات طوفان الاقصی به مثابه یک پارادایم نوین مقاومت برای جوامع اسلامی با استفاده از روش فراترکیب است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ رویکرد، کیفی و بر اساس فراترکیب انجام می شود. بر این اساس، جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی سال های 2020 تا 2023 میلادی و با موضوعیت صهیونیزم، جهان اسلام، فلسطین و جبهه مقاومت به چاپ رسیده اند. نویسندگان با جستجو در میان پایگاه های علمی مطرح داخلی و خارجی 71 مقاله را از میان 376 مقاله برگزیدند و پس از تحلیل محتوای آنها، مقوله ها و مفهوم ها استخراج شده و اولویت سنجی آنان نیز با بهره گیری از روش آنتروپی شانون انجام شد. براساس یافته های پژوهش، 49 مفهوم در قالب 8 مقوله شناسایی و در قالب دو دسته عوامل جبهه بیرونی و جبهه داخلی تفکیک شدند. بازسازی روابط راهبردی کشورهای اسلامی (تنش زدایی راهبردی)، افول پروژه عادی سازی با رژیم صهیونیستی، اقدام تاکتیکی محدود، شکنندگی ژئوپلیتیک، ضعف عمق استراتژیک، بحران های داخلی رژیم صهیونیستی، مهاجرت معکوس و بحران نیروی انسانی به ترتیب دارای بیشترین ضریب اهمیت بودند. به نظر می رسد با کاربست چنین مولفه هایی بتوان به یک الگوی عملگرا در مبارزه و مقاومت علیه رژیم صهیونیستی برای سایر کشورهای اسلامی دست یافت.
کلید واژگان: طوفان الاقصی, جبهه مقاومت, رژیم صهیونیستی, جنبش حماس, جهان اسلامStrategic Environmental Journal of the Islamic Republic of Iran, Volume:7 Issue: 4, 2024, PP 167 -209This study uses the hybrid method to design a Toofan Al Aqsa operation model as a new paradigm of resistance for Islamic countries. The current research is developmental in terms of its purpose; In terms of approach, it is done qualitatively and based on meta-synthesis. Based on this, the statistical population of the research includes a collection of articles that have been published from 2020 to 2023 on the subject of Zionism, the Islamic world, Palestine, and the resistance front. The authors selected 71 articles out of 376 by searching among domestic and foreign scientific databases, and after analyzing their content, categories, and concepts were extracted and their prioritization was done using Shannon's entropy method. Based on the findings 49 concepts were identified in the form of 8 categories and were separated in the form of two categories of external front and internal front factors. Reconstruction of the strategic relations of Islamic countries (strategic de-escalation), decline of the normalization project with the Zionist regime, limited tactical action, geopolitical fragility, weak strategic depth, internal crises of the Zionist regime, reverse migration, and manpower crisis had the highest coefficient of importance, respectively. It seems that with the application of such components, a pragmatic model can be achieved in the struggle and resistance against the Zionist regime in other Islamic countries.
Keywords: Toofan Al-Aqsa, Resistance Front, Zionist Regime, Hamas Movement, Islamic World -
هدف پژوهش حاضر تحلیل جهش پارادایمی جنبش حماس در عملیات 7 اکتبر 2023 است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی، جهت شناسایی عوامل موثر از روش تحلیل محتوا، مرور متون و همچنین مصاحبه های اکتشافی با خبرگان دانشگاهی در حوزه های علوم سیاسی، ژیوپلیتیک، روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای و نیز خبرگان نظامی به تعداد 38 نفر استفاده گردید. جهت انتخاب خبرگان از روش غیرتصادفی با تکنیک گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، 60 نفر از کارشناسان، پژوهشگران و محققان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردیدند. برای غربالگری و انتخاب عوامل از روش دلفی فازی استفاده شد که از بین 17 عامل شناسایی شده، 15 عامل انتخاب و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل تعیین شده در قالب سه عامل اصلی گذار از اقدامات پدافندی به آفندی، واکنش به توافق نامه آبراهام و تغییر پارادایم مقاومت دسته بندی شدند. همچنین برای سطح بندی از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شده است که به ترتیب در سطح اول گذار از اقدامات پدافندی به آفندی، سطح دوم و واکنش به توافق نامه آبراهام و تغییر پارادایم مقاومت در سطح سوم قرار گرفته است. با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی هر سه عامل در ناحیه خودمختار قرار گرفتند که قدرت نفوذ و میزان وابستگی پایینی دارند و تاثیرپذیری و نفوذپذیری کمی نسبت به هم خواهند داشت.
کلید واژگان: جهش پارادایمی, جبهه مقاومت, جنبش حماس, رژیم صهیونیستی, 7 اکتبر 2023This research aims to analyze the paradigm shift of Hamas movement in the operation of October 7, 2023. The research method is applied-developmental in terms of purpose, and mixed-exploratory in terms of nature. In the qualitative part, to identify the effective factors from the content analysis method, literature review, and exploratory interviews with academic experts in political science, geopolitics, international relations, regional studies, and 38 military experts have been used.The non-random method with the snowball technique was used to select experts until reaching theoretical saturation. The statistical population in the quantitative part was 60 experts, and researchers, estimated by simple random sampling. The Delphi-phase method was used for screening and selection of factors, which selected 15 factors out of 17 identified factors, and using exploratory factor analysis, the factors were determined in the form of three main factors of the transition from defensive measures to offensive, reaction to the Abraham Agreement and finally shifting the paradigm of Resistance were categorized. Also, the structural-interpretive modeling method has been used for layering in the first level, the transition from defensive to offensive measures; in the second level, reaction to the Abraham Agreement and in the third level, shifting the paradigm of Resistance. According to the graph of the power of influence and degree of dependence, all three factors were placed in the autonomous region, which has low power of influence and degree of dependence, and they will have little influence and permeability to each other.
Keywords: paradigm shift, Resistance Front, Hamas movement, Zionist Regime, October 7, 2023 -
Oil Dollars and the Deal of the Century
Trump's era also included Palestine as it witnessed a change in methods and approaches in all regional, economic, political, international and military relations. And it brought about a fundamental change in the approach of the American government's plan for Palestine. In the plan that the "Trump" administration presented under the title "Deal of the Century", the basis for solving the Palestinian issue is not the "two-state" plan, but the formation of a "Jewish national homeland" in Palestine. Contrary to the "Middle East Peace Process" which was followed by the Arab countries along with the United States and the European Union, and in which the solution of the Palestinian issue and the formation of an independent Palestinian state based on the borders of 1967 was supposed to be the condition and prelude to the normalization of relations between the Arab countries and the Zionist regime. Trump announced in the "Deal of the Century" that the normalization of Arab countries' relations with the Zionist regime is a prelude to solving the Palestinian issue. In this research, in search of an answer to the question, what was the basis of America's foreign policy in the Middle East during the presidency of Donald Trump, especially regarding the deal of the century? And what was the role of oil dollars in this regard? We reached this conclusion by using the descriptive-analytical method and by using Michael Brecher's chaos theory and crisis theory; that the American foreign policy in the Middle East during the presidency of Donald Trump, especially regarding the deal of the century, has been based on a unilateral settlement approach and on the basis of protecting Israel's interests. And moving the American embassy from Tel Aviv to Jerusalem and establishing relations between Israel and the Arabs have been among its achievements. In this regard, Arab countries such as Saudi Arabia and the UAE provided economic support to this plan using their oil dollars.
Keywords: Deal of the century, Oil dollars, Resistance front, Autocratic government, Israel -
دیپلماسی یکی از عرصه های مهم تامین مطلوب، بهینه و حداکثری منافع ملی، منطقه ای و بین المللی است. جمهوری اسلامی ایران که یکی از بازیگران موثر و قدرتمند منطقه غرب آسیا است، به عنوان تنها کشوری که در طول بیش از 40 سال اخیر بیشترین تقابل گفتمانی، ایدئولوژیکی و راهبردی را با آمریکا در سطح منطقه و جهان داشته است، به دیپلماسی و سیاست خارجی به منزله حوزه ای برای پیشبرد اصول، آرمان ها، ارزش ها و مولفه های جهان شمول انقلابی و اسلامی خود می نگرد که تحقق آنها مستلزم استفاده از ابزارهای لازم و کارآمد است که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور در راس آن قرار دارد. اما در کنار وزارت امور خارجه به عنوان متولی اصلی سیاست خارجی کشور، سازمان های مختلفی نیز وجود دارند که وزارت خارجه را در این امر کمک می کنند. نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از این نهادهای مهم است که در این زمینه توانسته است تحت فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی موفقیت ها و دستاوردهای ارزشمندی را در زمینه ارتقای اقتدار و امنیت ملی و همچنین دفع تهدیدات امنیتی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و... و در کنار آن، تبدیل جمهوری اسلامی به بازیگری قدرتمند و موثر در معادلات منطقه ای و جهانی به دست آورد. مدیریت جهادی و بی نظیر شخص فرماندهی نیروی قدس، شهید سلیمانی، و به عبارتی، «دیپلماسی جهادی» وی در کنار فعالیت های نظامی، امنیتی و سیاسی ایشان، مهم ترین عنصر نقش آفرین در تحقق دستاوردهای راهبردی و آثار مطلوب و مثبت مذکور برای ایران بوده است. با توجه به اهمیت این موضوع، دیپلماسی جهادی با تاکید بر عملکرد شهید حاج قاسم سلیمانی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: دیپلماسی, مدیریت جهادی, شهید سلیمانی, نیروی قدس, جبهه مقاومتDiplomacy is one of the important fields of best, optimal and maximum provision of national, regional and international interests. The Islamic Republic of Iran, which is one of the most effective and powerful players in the West Asian region, as the only country that has had the most dialogue, ideological and strategic confrontation with the United States in the region and the world during the last 40 years, looks at diplomacy and foreign policy as an area to advance its principles, ideals, values and components of its revolutionary and Islamic universalism, the realization of which requires the use of necessary and efficient tools, which the country's diplomacy and foreign policy institution is at the head of it. But besides the Ministry of Foreign Affairs as the main custodian of the country's foreign policy, there are also various organizations that help the Ministry of Foreign Affairs in this matter. The Quds Force of the Islamic Revolutionary Guard Corps is one of these important institutions that, under the command of martyr Haj Qassem Soleimani, have achieved valuable successes and achievements in the field of promoting authority and national security, as well as facing security, political, economic, military, and other threats. And along with that, he achieved the transformation of the Islamic Republic into a powerful and effective actor in regional and global equations. The jihadist and unique management of the commander of the Quds Force, Martyr Soleimani, and in other words, his "jihadi diplomacy" along with his military, security and political activities, has been the most important element in realizing the aforementioned strategic achievements and desirable and positive effects for Iran. Due to the importance of this issue, Jihadi diplomacy has been explored and investigated with an emphasis on the performance of martyr Haj Qasim Soleimani.
Keywords: diplomacy, Jihadi management, Martyr Soleimani, Quds Force, resistance front -
جبهه مقاومت از کنشگران جدید در نظام بین الملل محسوب می شود که در دو دهه اخیر به طور متناوب در ادبیات علوم سیاسی و روابط بین الملل مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی اهمیت جبهه مقاومت برای جمهوری اسلامی ایران به مطالعه مولفه های اصلی در شکل دهی به آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی در پرتوی تحولات جدید در این جبهه بپردازد. محقق با استفاده از روش تحلیل نظریه مبنا، نسبت به تحلیل یافته ها اقدام و نشان داده است که حرکت به سوی تبدیل جبهه مقاومت به یک کنشگر پایدار منطقه ای و در عین حال تلاش برای تنش زدایی با سایر بازیگران منطقه ای و بین المللی، مهم ترین مولفه ای است که آینده رفتار ایران در عرصه سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
کلید واژگان: جبهه مقاومت, جمهوری اسلامی ایران, جهان اسلام, روش نظریه مبنا, سیاست خارجی, غرب آسیا, محور مقاومت, نظریه سازه انگاری, نظریه واقع گراییIslamic Republic of Iran’s foreign policy in the wake of recent developments in the Resistance FrontThe Resistance Front (Axis of resistance) is a rather new actor in international system. During the past two decades there have been numerous books and scholarly articles written about it reflecting a wide range of views and analyses about its goals and impacts on the West Asia, and also its members in general. This article is an attempt to investigate particularly the role of Islamic Republic of Iran in establishing and developing the Resistance Front focusing specially on the Iranian Foreign Policy in regional and global context as far as the Resistance Front is concerned. The paper is based on this assumption that the Resistance Front has arrived at an a new era after passing through almost two decades of critical challenges. The events in post-occupation Iraq, during the Saudi-led coalition war against Yemen, and also the events related to the fight against Deash and other terrorist groups in Syria together with the new role played by LebaneseHezbollah, and Hamas and Islamic Jihad in Palestine in confrontation with Israeli occupation and aggressive policies are all signs of a new era in the life of Resistance Front. of paper argues that in this new era and according to new developments Iranian foreign policy faces some a number of tasks. In this context guiding the Resistance Front towards a formal and internationally and regionally acknowledged coalition is among the most important one. The paper also argues that Iranian Foreign Policy needs to make a practical balance between its support for the Front and advancing its relations with its neighbors and other internal and external actors in the Middle East based on the notion of common interests.
Keywords: Axis of Resistance, Constructivist theory, Foreign policy, I.R.Iran, Islamic world, Grounded theory method, Middle East, Realist theory, Resistance front, West Asia -
با توجه به جایگاه مباحث اقتصادی در تحولات جامعه ایران، در موضوع مقاومت یکی از پرسش های مهم این است که: نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در محور مقاومت چه ارتباطی با اقتصاد کشور دارد؟ ادعای نویسندگان، نگاه به این موضوع از منظر اقتصاد سیاسی است و قصد تحلیل صرفا اقتصادی موضوع را ندارند. به نظر می رسد برای تبیین ارتباط این دو باید از منظر حکمرانی نگریست.در این مقاله سعی شده مولفه های اصلی در دو سطح داخلی و خارجی که به نوعی به تبیین جایگاه اقتصاد در پرونده حمایت از محور مقاومت ارتباط دارد، شناسایی و تحلیل گردد. برای این منظور نویسندگان با استفاده از نظریه ترکیبی اقتصاد سیاسی که دارای نه مولفه اساسی است، به تحلیل تاثیرات سیاست مقاومت بر منافع اقتصادی ایران پرداخته اند.نتایج حکایت از آن دارد که: سیاست حمایت از مقاومت می تواند به توسعه و تقویت فضای مانور ایران و سایر کشورهای حاضر در جبهه مقاومت برای تامین منافع اقتصادی شان؛ و همچنین تقویت صلح و ثبات اقتصادی در منطقه کمک نماید.
کلید واژگان: اقتصاد سیاسی, امنیت, توسعه اقتصادی, جمهوری اسلامی ایران, روش نظریه مبنا, سیاست خارجی, مقاومتOne of the issues raised today in the public opinion and the scientific community of the country is the questions and ambiguities regarding the relationship between the economic situation of the country and the role of the I.R.Iran in the resistance front. The main question in this article is about the impact of the role of the I.R.Iran in the axis of resistance on national interests from the perspective of political economy.In this article, as much as possible, we have tried to address all the political and economic components at both domestic and foreign levels, which are somehow related to explaining the position of the economy in the case of supporting the axis of resistance. It is obvious that running a country in a chaotic environment on the one hand and good governance to achieve maximum satisfaction of individuals on the other hand, has implications that logic dictates to look at all issues in a systematic way and avoiding comprehensive analytical reductionism in order to explain the position of the economy in the process of managing the resistance. The novelty of the article is that the issue of the country's economy and at the same time the role of the Islamic Republic of Iran in the axis of resistance has been studied in a field of internal and external components.
Keywords: Axis of resistance, Economic development, Foreign policy, Grounded theory method, I.R.Iran, Political economy, Resistance Front, Security -
ترامپ هدف اصلی سیاست خارجی خود را تقویت قدرت و نفوذ آمریکا در صحنه سیاست جهانی از طریق سیاست های رادیکال تضعیف نقش رقبایی مانند روسیه و چین، تقویت ایتلاف و همکاری با متحدان سنتی در صحنه منطقه ای مانند عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به منظور کاهش نفوذ و قدرت ایران مفروض داشته بود و همین امر نیاز به بررسی این موضوع را برای حفظ قدرت و امنیت ایران در منطقه به عنوان کشور شیعی نمایان می سازد.در طرح «معامله قرن»، مبنای حل مسیله فلسطین و طرح «دو دولت» نبود بلکه تشکیل «وطن قومی یهود» در سرزمین فلسطین مطرح بود. در این مقاله در پی پاسخ به این سوال که ج. ا. ایران در رویکرد ترامپ به تروریسم در طرح معامله قرن چه نقشی داشته است؟ فرضیه مطرح شده نیز این است که رویکرد ترامپ در مقابله با تروریسم در طرح معامله قرن، مقابله با ایران و جبهه مقاومت در راستای حمایت از اسراییل و سایر متحدان منطقه ای بوده است. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیدیم که سیاست خارجی آمریکا در موضوع معامله قرن بر اساس رویکرد حل و فصل یکجانبه و بر مبنای حفظ منافع اسراییل و مقابله با ایران و جبهه مقاومت است.کلید واژگان: :معامله قرن, تروریسم, جبهه مقاومت, دولت خودگران, ترامپTrump's main goal of his foreign policy is to strengthen the power and influence of the United States in the global political scene through radical policies, to weaken the role of competitors such as Russia and China, to strengthen the alliance and cooperation with traditional allies in the regional scene such as Saudi Arabia and the Zionist regime in order to reduce influence and Iran's power was assumed, and this shows the need to examine this issue to maintain Iran's power and security in the region as a Shia country. In the "Deal of the Century" plan, the basis for solving the Palestinian issue and the "two-state" plan was not, but the formation of " "Jewish national homeland" was discussed in the land of Palestine. In this article, after answering the question that c. A. What role has Iran played in Trump's approach to terrorism in the deal of the century? The proposed hypothesis is that Trump's approach in dealing with terrorism in the Deal of the Century plan was to deal with Iran and the resistance front in line with supporting Israel and other regional allies. Using the descriptive-analytical method, we came to the conclusion that the foreign policy of the United States regarding the deal of the century is based on a unilateral settlement approach and on the basis of protecting Israel's interests and confronting Iran and the resistance front.Keywords: deal of the century, terrorism, Resistance Front, autocratic government, Trump
-
ترور سپهبد سلیمانی در ژانویه 2020 تقابل جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را با ایالات متحده آمریکا و هم ایتلافانش وارد عرصه جدید و بی پایانی کرد که برای متخصصان روابط بین الملل به مثابه یک شیفت پارادایمی محسوب می شود. بدین ترتیب، مقاله حاضر در ابتدا به جستجو و تبیین تصویر برساخته از سپهبد سلیمانی در منابع انگلیسی زبان و آمریکایی منعکس شده در موتور جستجوی عمومی گوگل و جستجوی پیشرفته کتاب آن به عنوان یکی از پر ارجاع ترین و متنفذترین ابزار کسب دانش عمومی و تخصصی در جهان می پردازد. تصویر سازی از وی به عنوان رهبر جبهه ترور، تهدید امنیت جهانیان، و دشمن ذاتی غرب بخصوص آمریکا در الگوریتم گوگل مشهود است. اما، آنچه یافته ای ندارد، دانش درون گفتمانی و پدیدارشناسانه از افکار و آراء سپهبد سلیمانی است. لذا، مطالعه حاضر با بررسی سخنرانیهای سپهبد سلیمانی از سال 1396 تا زمان شهادت و متن وصیتنامه تلاش می کند لوازم تحقق جبهه مقاومت و ایده آلهای وی را احصاء کند. این مطالعه با استفاده از نرم افزار اطلس تی.آی و کدبندی متون، با روش تحلیل تم، تم های اصلی و فرعی آن را استخراج و تحلیل خواهد کرد. در این مسیر حداقل چهار تم اصلی در گفتمان وی در تعریف محور مقاومت احصاء شده است: توانمندسازی فردی مقدمه شکل گیری جبهه مقاومت، تفوق آرمانهای فراملی و دغدغه جامعه جهانی، سلسله مراتب در ارکان مقاومت و تاثیرات سازنده و بلندمدت اجتماعی و سیاسی مقاومت.
کلید واژگان: سپهبد سلیمانی, مقاومت, آمریکا, تروریسم, جبهه فراملیJournal of Contemporary Research on Islamic Revolution, Volume:5 Issue: 15, Winter 2023, PP 107 -130General Soleimani’s View on Humanistic Aspects of Resistance vs. Terror: A Thematic Analysis of His Speeches during Two Last Years before MartyrdomTerrorizing general Soleimani in January 2020 has brought the confrontation between the Islamic Republic of Iran and the United States into a new moment which is considered by many IR scholars as a paradigm shift. The present paper is an attempt to delve into the Western, in particular American, sources in order to find how they mis-represent Soleimani as the “leader of the terrorist front”. It, then, addresses an intentionally ignored side which is grasping Soleimani’s outlook on the resistance axis in term of a transnational front with a humanitarian outlook at its heart. The paper looks to produce such an alternative knowledge by employing Atlas.ti software and reflexive thematic analysis. It covers a comprehensive list of Soleimani’s speeches and will which were given during his last two years of life. The extracted motifs lead to four major themes, including: a) the individual maturity and empowerment as a prelude to shape the resistance front, b) the dominance of the transnational and global concerns, c) the disciplinary hierarchy within the resistance front, d) resistance as a log-term social and political engine of development.
Keywords: General Soleimani, Resistance Front, the United States, terrorism, Transnational Organization -
جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین رکن محور مقاومت در طول سالیان سال همواره در خط مقدم مقابله با سلطه گری آمریکا و مقابله با تجاوزگری و توسعه طلبی رژیم صهیونیستی و یاری و کمک به ملت های مظلوم منطقه بوده است و هرروز نیز بر توان بازدارندگی خود و یاری رساندن به اعضای محور مقاومت افزوده است. بی تردید بخش عمده ای از تحولات منطقه متاثر از انقلاب و سیاست های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است. در این میان شخصیت مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به عنوان سکاندار انقلاب و رهبر و تیوری پرداز و تصمیم ساز نظام، نقش بی بدیلی است. درعین حال مقوله مقاومت اسلامی به عنوان یکی از شاخصه ها و ارکان انقلاب اسلامی در نگاه معظم له یک نگاه اعتقادی و قرآنی است، بدین معنا که مقاومت درراه حق، متضمن تحقق وعده های الهی و پیروزی جبهه حق در برابر لشکریان باطل است. بنابراین با عنایت به جایگاه ولایت فقیه در انقلاب اسلامی و تسلط معظم له به مسایل محور مقاومت، نقش ایشان در تقویت و رشد بنیه دفاعی- نظامی جبهه مقاومت نقش بسزایی است. هدف اصلی این مقاله تبیین نقش فرمانده معظم کل قوا در هدایت و رهبری جبهه مقاومت می باشد تا بر اساس آن اقدامات تقویت بنیه دفاعی و نظامی جبهه مقاومت توسط دولت ها و گروه ها و نهضت ها هدایت شوند. این تحقیق از نوع کاربردی است و چون الگوی تحقیق مورد کاربرد در نیروهای مسلح و محور مقاومت بوده بنابراین کاربردی می باشد. این پژوهش با رویکرد کیفی است و ازآنجایی که این مقاله در پی تبیین نقش مقام معظم رهبری((مد ظله العالی)در هدایت و رهبری جبهه مقاومت است؛ بنابراین از روش توصیفی- تبیینی (اکتشافی) و با ابزار تحلیل داده بنیاد استفاده گردید. لذا بر طبق نتایج تحقیق، راهبردها و پیامدهای هدایت و رهبری فرمانده معظم کل قوا در جبهه مقاومت به شرح ذیل می باشند: 1-راهبردها: ایستادگی و استقامت، آمادگی و بصیرت، ایجاد اقتدار بازدارنده؛ 2-پیامدها: رشد و توسعه فرهنگ مقاومت در منطقه، توسعه خود اتکایی و نفی امنیت وارداتی در منطقه.
کلید واژگان: تهدیدات هوایی, شناسایی هوایی, قدرت هوایی, راهبردهای مقابلهThe Islamic Republic of Iran as the main pillar of the resistance over the years has always been at the forefront of countering US domination and countering the aggression and expansionism of the Zionist regime and helping and oppressing the oppressed nations of the region. Assistance to members of the resistance axis has increased. Undoubtedly, a major part of the developments in the region has been influenced by the revolution and the policies of the holy system of the Islamic Republic of Iran. In the meantime, the character of the Supreme Leader (Modzaleh Al-Aali) as the helmsman of the revolution and the leader and theorist and decision-maker of the system, is an irreplaceable role. At the same time, the issue of Islamic resistance as one of the characteristics and pillars of the Islamic Revolution in His Holiness's view is a doctrinal and Qur'anic view, meaning that resistance to the path of truth guarantees the fulfillment of divine promises and the victory of the Right Front over false armies. Therefore, considering the position of Velayat-e-Faqih in the Islamic Revolution and His Holiness's dominance over the issues of resistance, his role in strengthening and growing the defense-military strength of the Resistance Front is significant. The main purpose of this article is to explain the role of the Commander-in-Chief of the Armed Forces in leading the leadership of the Resistance Front, based on which measures to strengthen the defense and military strength of the Resistance Front will be led by governments, groups and movements. This research is of a applied type.This research is with a qualitative approach and since this article seeks to explain the role of the Supreme Leader (memory of God) in leading the leadership of the Resistance Front; Therefore, descriptive-explanatory (exploratory) method was used with foundation data analysis tool. Therefore, according to the true results, the strategies and consequences of the guidance and leadership of the Supreme Commander of the Armed Forces on the resistance front are as follows: 1- Strategies: endurance and perseverance, readiness and insight, creating a deterrent authority; 2. Consequences: The growth and development of the culture of resistance in the region, the development of self-reliance and the denial of imported security in the region
Keywords: Leadership, Resistance Front, Imam Khamenei -
از جنبش هایی که امروزه در تلاش است که در تحولات منطقه خاورمیانه تاثیرات موثری داشته باشد جبهه ی مقاومت اسلامی است. این جنبش در چند دهه ی اخیر در متن تحولات منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل اثرگذار بوده و توانسته با الهام گیری از گفتمان انقلاب اسلامی بطور گسترده مطرح گردد. بر این اساس گفتمان جبهه ی مقاومت با قدرتی فزاینده توانسته تقابل جدی تری با نظام سلطه ایجاد نماید. بطوری که می توان گفت مقابله با نظام سلطه در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن منجر به تغییر چالش ها و شکست هژمونی استکبار در منطقه گردیده است. با توجه به روند تحولات جهانی و منطقه ای، در این مقاله سعی شده است در پاسخ به پرسش چگونگی تبیین گفتمان مقاومت و پیامدهای آن در خاورمیانه از نظریه لاکلا و موفق با روش تحلیلی - توصیفی و شیوه تحلیل گفتمان استفاده نماید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که می توان نشانه هایی را که در گفتمان مقاومت طبقه بندی شده اند را به دو دسته طبقه بندی نمود . بخش اول عوامل سلبی (نفی) و بخش دوم عوامل ایجابی (اثباتی) هستند. در مرکز بعد سلبی گفتمان مقاومت سلطه ستیزی قراردارد یعنی مهمترین نشانه ی سلبی نفی سلطه وسلطه ستیزی است . اما مهمترین وجوه اثباتی گفتمان مقاومت، مفاهیم عدالت خواهی، حق طلبی، صلح طلبی، عزت طلبی، اقتدار، معنویت گرایی و مصلحت گرایی می باشد .کلید واژگان: گفتمان, جبهه ی مقاومت, انقلاب اسلامی, خاورمیانهAmong the movements that are trying nowadays to have an impressive effect in the Middle East developments, can refer to the Islamic Resistance Front . This movement has been effective in the context of Middle East and international system's political, social developments in the last few decades, meanwhile was able to be widely discussed with the inspiration and modeling of the Islamic Revolution discourse. Accordingly, the discourse of the Islamic Resistance Front has been able to develop a more serious confrontation in a growing power with the domination system through the support of Islamic Revolution of Iran, so that it can be said that this confrontation with the domination system in countries such as Iraq, Syria, Lebanon, Palestine and Yemen has been led to a change in the challenges and the defeat of arrogant hegemony in the region. Considering the trend of global and regional developments after Islamic Revolution's victory and the spread of resistance act against the forces of anti-domineering, as well as the lack of available researches in this article has been tried to use Laclau and mouffe theory in an analytical-descriptive method and discourse analysis technique to response the question of how to explain the discourse of resistance and its consequences in the Middle East. The findings of this research indicate that the signs classified in the discourse of resistance can be classified into two categories. The first part is negative (negation) factors and the second one is affirmative (positivity) factors. The anti-dominance exists in the center of resistance discourse's negativity dimension, namely, negating domination and anti-dominance are the most important sign of negativity. But the most important affirmative forms of the resistance discourse, which are at the center of it, are some concepts like seeking justice, seeking rights, pacifism, dignity, authority, spiritualism and pragmatism.Keywords: Discourse, Resistance Front, Islamic Revolution, middle
-
هدف
ادبیات مربوط به بررسی نوآوری های نظامی عموما متمرکز بر تشریح جنبه های سخت و فناورانه شده اند. این تمرکز باعث شده است که از جنبه های نرم و مدیریتی در این حوزه ها غفلت شود. سپاه قدس که ماموریت های فرامرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده دارد، توانسته است در دوره فرماندهی قاسم سلیمانی، با تمرکز بر جنبه های مدیریتی و مستشاری، بسیار بیشتر از جنبه های سخت و فناورانه به پیروزی جبهه مقاومت کمک کند. چنین رویکردی موجب شده است که هزینه های جنگ های گران برای ایران و کشورهای اسلامی بشدت کاهش یابد. همچنین اتحاد را در جهان اسلام ایجاد کرده است.
روش شناسی:
این پژوهش، با روش تحلیل مضمون انعکاسی انجام گردید. دلالت ها از جامعه هدف مشخصی که اظهارات منتشر شده از سران جبهه مقاومت یا سران جبهه استکبار در موضوع نوآوری های نرم و مدیریتی قاسم سلیمانی است، استخراج شد.
یافته هانوآوری های نظامی نهادی و مدیریتی سردار قاسم سلیمانی عامل موثر بر تالیف قلوب و ایجاد اتحاد در منطقه خاورمیانه بوده است. ایجاد شان و جایگاه برای مرجعیت شیعه به عنوان متولی دین و سیاست اسلامی در عراق و لبنان اساسی ترین نوآوری نظامی نهادی وی شناسایی شد. انتقال مفهوم بسیج برای مردمی سازی جنگ و کاستن از مخاطرات ناشی از کمبود انگیزه در دولتمردان و انتقال عملی تصمیم گیری به مردم در حوزه جنگ از دیگر نوآوری های مذکور است. نهایتا مشخص شد که ایجاد ایتلاف برای بهره گیری از توان غیر مسلمین همراه، علیه جبهه استکبار یکی دیگراز مهم ترین و تاثیرگذارترین نوآوری های نظامی مدیریتی سپهبد سلیمانی در سال های اخیر است.
کلید واژگان: قاسم سلیمانی, جبهه مقاومت, نوآوری نظامی, نوآوری های مدیریتی, سپاه قدس, سپاه پاسداران انقلاب اسلامیObjectiveThe literature related to the review of military innovations are generally focused on describing the hard and technological aspects. This focus has caused the neglect of soft and managerial aspects in these areas. The Quds Force, which is responsible for the cross-border missions of the Islamic Revolutionary Guard Corps, has been able to contribute to the victory of the resistance front by focusing on managerial and advisory aspects during the period of Soleimani's command, much more than on hard and technological aspects.
MethodologyThis research was conducted with the method of reflective theme analysis. The implications were extracted from the specific target community, which is the statements published by the leaders of the resistance front or the leaders of the arrogant front on the subject of Soleimani's soft and managerial innovations.
FindingsGeneral Soleimani's military, institutional and managerial innovations have been an effective factor in creating unity in the Middle East region. The establishment of dignity and position for the Shia authority as the guardian of Islamic religion and politics in Iraq and Lebanon was identified as his most fundamental institutional military innovation. Transferring the concept of mobilization to popularize war and reduce the risks caused by the lack of motivation in statesmen are among the other innovations mentioned. Finally, it became clear that creating a coalition to take advantage of the power of non-Muslims, against the arrogance front, is one of the most important and effective military innovations of Lieutenant General Soleimani's management in recent years.
Keywords: Qassem Soleimani, Resistance Front, Military Innovation, Managerial Innovations, Quds Force (QF), Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC) -
فصلنامه روابط خارجی، پیاپی 54 (تابستان 1401)، صص 194 -226
جمهوری اسلامی ایران، از ابتدای پیدایش مطابق با اصول مکتبی خود و با پشتیبانی قانون اساسی، همواره به دنبال حمایت مادی و معنوی از جریان های مقاومت اسلامی و نهضت های آزادی بخش بوده و در این مسیر متحمل هزینه های بسیاری نیز شده است. موفقیت های مقاومت اسلامی لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی، شکل گیری بسیج مردمی (حشد الشعبی) در عراق برای مقابله با گروه تروریستی داعش ، در کنار رشد فکری و سیاسی سال های اخیر مردم کشورهای منطقه غرب آسیا و گره خوردن مطالبات ایشان با آرمان هایی چون استقلال طلبی، عدالت جویی، اسلام خواهی، کوتاه کردن دست قدرت های مداخله گر از منطقه، در کنار خیزش بیداری اسلامی مردم ستمدیده در کشورهایی مانند بحرین، یمن، فلسطین، سوریه و... همگی فرصت مناسبی را فراهم آورده است تا بتوانیم با نگاهی ژرف تر، به تحلیل چرایی و پیدایی جبهه مقاومت و مبانی فکری آن در حوزه سیاست خارجی بپردازیم و از منظر آینده نگاری راهبردی و ابزارهای مرتبط با آن، مولفه های این جبهه را بررسی نماییم. در این پژوهش با استفاده از روش های آینده نگاری راهبردی، در ابتدا از طریق پویش محیطی به شناسایی پدیده ها و مسایل مرتبط با چرایی و پیدایی جبهه مقاومت پرداخته شده است و پس ازآن با استفاده ازنظر خبرگان، اولویت های مهم این مسایل دسته بندی شده اند. در پایان نیز با کمک روش تحلیل تاثیر متقابل و نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی اثرگذار و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن ها ارزیابی و مهم ترین مسایل مرتبط با چرایی و پیدایی محور مقاومت موردبررسی قرارگرفته است.
کلید واژگان: جبهه مقاومت, جمهوری اسلامی ایران, امنیت ملی, آینده نگاری راهبردی, تحلیل ساختاریSince the beginning, Islamic Republic of Iran, according to its essential ideological principles and with the sanctioned support of its Constitution, has always sought material and spiritual aid to Islamic resistance and liberation movements; and has consequently incurred many costs in this direction. The successes of the Lebanese Islamic Resistance against the Zionist regime, the formation of a popular mobilization in Iraq to confront the terrorist group ISIS, the intellectual and political growth of the West Asian nations in recent years; regional demands tied to ideals such as independence, justice, and Islamism; dealing with interventionist powers; as well as the rise of the Islamic awakening of the oppressed people in countries such as Bahrain, Yemen, Palestine, Syria, etc.; have all provided a critical opportunity to throughly analyze the emergence of the resistance front and its reasons.This study discusses intellectual foundations in the field of foreign policy, and examines the components of this front, from the perspective of strategic foresight and its related tools. By employing strategic foresight methods, through environmental scanning, the phenomena and issues related to emergence of the resistance front have been identified, and priorities of these issues have been categorized. Finally, by utilizing cross impact analysis method and MicMac software, key factors and their direct and indirect effects of assessment are evaluated. Hence, the most important issues related to the emergence of the resistance axis are investigated.
Keywords: : Resistance Front, Islamic Republic of Iran, National Security, Strategic Foresight, structural analysis -
رسانه به عنوان ابزاری برای بحران سازی و بحران زدایی، روشن شدن افکار، ایجاد فضایی برای برخورد سالم و سازنده دیدگاه ها و اطلاع رسانی مناسب، از مهم ترین عوامل پیشرفت و از نشانه های پویایی و تحرک جامعه در دنیای کنونی محسوب می شود. در دنیای کنونی رسانه ها بخش گسترده ای از ماهیت افکار عمومی را شکل می دهند و به گونه ای فزاینده، این روند رو به افزایش است. سوال اصلی ما در این تحقیق ناظر به نقش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رسانه های جبهه مقاومت در مدیریت افکار عمومی بحران سوریه می باشد. روش مورد بهره در این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. روایی پرسش نامه از طریق روش صوری و اعتبار محتوا مورد تایید قرار گرفت و پایایی گویه ها نیز از طریق آلفای کرونباخ (990/0) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان خبره مرتبط با حوزه رسانه جریان مقاومت می باشند و نمونه مورد مطالعه که به صورت هدفمند انتخاب شده اند شامل 43 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه کشور سوریه بوده که هم اطلاعات کافی در خصوص این تحقیق داشته اند و هم حاضر به همکاری بوده اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که نقش فرهنگی رسانه از جمله ذهنیت سازی، فرهنگ سازی، تاثیر گذاری اجتماعی از جمله امیدآفرینی، وحدت آفرینی و تاثیرگذاری سیاسی از جمله بحران زدایی و بصیرت افزایی در مدیریت افکار عمومی نقشی موثر و اثرگذار دارند.
کلید واژگان: رسانه, جبهه مقاومت, افکار عمومی, بحران سوریهThe media as a tool for Crisis building and de-crisis, enlightenment, creating a space for a healthy and constructive approach to views and appropriate information, is one of the most important factors of progress and a sign of dynamism and mobility of society in today's world. In today 's world, the media forms a large part of the nature of public opinion, and this trend is increasing. Our main question in this research is the cultural, social and political role of the media of the Resistance Front in managing the public opinion of the Syrian crisis. The method used in this research is descriptive and analytical. The validity of the questionnaire was confirmed through formal method and content validity and the validity of the items was checked and confirmed through Cronbach's alpha (0.990). The statistical population of this study includes managers and experts related to the field of resistance media and the study sample that was purposefully selected included 43 managers and experts related to the field of media in Syria who also had sufficient information about this research and They have also been willing to cooperate. The research findings indicate that the cultural impact of the media, including mentality, culture, social impact, including hope, unity and political impact, including crisis resolution and enlightenment, have an effective role in managing public opinion.
Keywords: Media, resistance front, public opinion, Syria crisis -
نشریه سیاست دفاعی، پیاپی 117 (زمستان 1400)، صص 107 -137
در دنیای امروز ما با پدید های تحت عنوان رسانه مواجه هستیم؛ رسان های که قدرت بسیار بالا و نفوذی عمیق در افکار عمومی تمام جوامع و کشورها می دارد. رسانه به عنوان ابزاری برای روشن شدن افکار، ایجاد فضایی برای برخورد سالم و سازنده دیدگاه ها و اطلاع رسانی مناسب، از مهم ترین عوامل پیشرفت و از نشانه های پویایی و تحرک جامعه در دنیای کنونی محسوب می شود. سوال اصلی ما در این تحقیق ناظر به نقش سیاسی امنیتی رسانه های جبهه مقاومت در مدیریت افکار عمومی بحران سوریه می باشد. مطالعه حاضر توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته، روایی آن با روش صوری و اعتبار محتوا و پایایی آن نیز ازطریق ضریب آلفای کرونباخ (993/0) مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل مسیولان و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه جریان مقاومت است و نمونه موردمطالعه که به صورت هدفمند انتخاب شده اند، شامل 30 نفر از مسیولان و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه کشور سوریه بوده که هم اطلاعات کافی در خصوص این تحقیق داشته اند و هم حاضر به همکاری بوده اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که نقش های سیاسی - امنیتی رسانه ازجمله بحران زدایی، آگاه سازی و بصیرت افزایی، توسعه سیاسی جامعه و... در مدیریت افکار عمومی نقشی موثر و اثرگذار دارند.
کلید واژگان: رسانه, جبهه مقاومت, افکار عمومی, بحران, نقش سیاسی, نقش امنیتی, سوریهIn today's world, we face a phenomenon called media; A media that has a very high power and deep influence in the public opinion of all societies and countries. The media as a tool for enlightenment, creating a space for a healthy and constructive approach to views and appropriate information, is one of the most important factors of progress and one of the signs of dynamism and mobility of society in today's world. The main concern of the present study is The political-security role of the media of the Resistance Front in managing the public opinion of the Syrian crisis. The present study is a descriptive survey; Data collection tool in this study was a researcher-made questionnaire, its validity was confirmed by face method and content validity and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient (0.993). The statistical population of this study includes officials and experts related to the media of the resistance movement and the study sample that was purposefully selected included 30 officials and experts related to the field of media in Syria who had sufficient information about this study and The findings of the study indicate that the political-security roles of the media, such as crisis resolution, awareness and enlightenment, political development of society, etc. have an effective role in managing public opinion.
Keywords: Media, resistance front, public opinion, Crisis, Political Role, Security Role, Syria -
با تشکیل جبهه مقاومت در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن و گسترش عمق راهبردی انقلاب اسلامی، اقدامات تقابلی دشمنان علاوه بر ج.ا.ایران، این کشورها را نیز در بر گرفته است. یکی از این اقدامات استفاده از توان مسلمانان سنی مذهب با گرایش های سلفی گری و وهابی و تشکیل گروههای تروریستی مانند داعش در منطقه است. این موضوع بیانگر این مهم است که ج.ا.ایران بایستی مراقبت نماید تا علاوه بر محدوده سرزمینی خود، در کشورهای حوزه مقاومت نیز غافلگیر نشود. در این مقاله به دنبال پاسخ عالمانه به این سوال اصلی هستیم: که "آیا ج.ا.ایران در زمان ظهور داعش در عراق و سقوط موصل دچار غافلگیری شد؟" در صورت تایید غافلگیری ج.ا ایران در زمان سقوط موصل، سوالات فرعی مطرح می گردد: 1- علل و عوامل غافلگیری ایران در سقوط موصل چه بود ه اند؟ 2- راه کارهای پیشگیری از غافلگیری نظامی- امنیتی از منظر رویکردی، ساختاری و روشی در آینده کدام اند؟ این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی توسعه ای بوده و از ترکیب داده های کمی و کیفی شامل مصاحبه و پرسش نامه باز و بسته استفاده شده و روش تحقیق آن آمیخته (توصیفی - تحلیلی) است. قلمرو این پژوهش ازلحاظ زمانی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون و ازلحاظ مکانی حوزه قلمرو نفوذ انقلاب اسلامی و ازلحاظ موضوعی ارایه راهکار پیشگیری از غافلگیری نظامی امنیتی است. به منظور پاسخ گویی به سوالات پژوهش، ضمن مطالعه اسناد بالادستی، مصاحبه با نخبگان و مطالعه تطبیقی، 9 مولفه و 60 گویه در حوزه غافلگیری احصاء گردید و در قالب سه پرسشنامه و برگزاری هییت های اندیشه ورز نظرات خبرگان امر اخذ گردید و معین شد که جمهوری اسلامی ایران در سقوط موصل دچار غافلگیری از جنس غفلت و خیانت شده است. در ادامه علل و عوامل غافلگیری موردبررسی قرارگرفته به روش AHP رتبه بندی و درنهایت برای رفع ضعف ها و علل غافلگیری، راهکارهای رویکردی، ساختاری و روشی ارایه شده است.
کلید واژگان: غافلگیری, داعش, جبهه مقاومت, پیشگیری, موصلBy formation of the resistant front in Iraq, Syria and Yemen, and by developing strategic depth of Islamic Revolution, reciprocal actions of enemies have engulfed mentioned countries as well. One of those actions is enjoying the Sunni Muslim’s potentials with Salafi and Vahhabi approach. The topic states that I.R of Iran must take care until not being faced with surprised failure not only in its territory but also in the resistant country. In this article the researchers are following to answer the main question as: Has I.R of Iran been faced with surprised failure in Iraq and collapse of Mosul? If yes, the following subordinate questions are being answered: 1- What where the reasons of Iran’s surprised failure in collapse of Mosul? 2- What are the preventive ways of military-security surprised failure by approach, structural and methodical in the future? The following research has been raised as developing and practical and by merging qualitative and quantitative inputs, as well as 3 open-ended questionnaires and mixed method has been used. The time territory is from resuming Islamic Revolution. To answer the questions, by studying upstream/high level documents, expert interviews and comparison studies 9 components and 60 attributes from surprised failure field have been discovered. By arranging expert meeting and 3 questionnaires all the ideas have received, so that we found the essence of the failure in Mosul was ignorance and treason. Reasons and factors of surprised failure have been studied and analyzed by AHP method. Finally, weaknesses and reasons of surprised failure have structural, methodical and logical approach as course of actions.
Keywords: surprise, ISIL, Resistance Front, Prevention, Mosul -
Yemen has always been strategically important in West Asia. Helping and protecting the oppressed nations has always been a priority for Iran since the Islamic Revolution, and Yemen has now been under Saudi-US coalition's invasions for years. Yemen crisis goes to show the fact that the Islamic Republic of Iran must finds its strategic role in the region in order to support the resistance front in Yemen; Iran must try to both understand the current status in order not to be surprised and take initiatives to build the future. The present article aims at answering this question: what is the Islamic Republic of Iran's role in helping and supporting Yemenis? This research is a descriptive-analytical study using library means, interviews and expert panels. First, the documents were reviewed and experts were interviewed and a list of the roles of the Islamic Republic of Iran in supporting Yemenis was made. Next, an expert panel was held with eight of the important scholars. Then, the role of the Islamic Republic of Iran in supporting the Yemenis was put in the following categories: political, humanitarian, media, scientific- cultural, legal, cultural-religious and economic. In the end, the challenges and proposals are put forward.
Keywords: resistance front, Yemen, the Islamic Republic of Iran, cultural, Ansar Allah -
مقاومت اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با بهره گیری از منظومه فکری امام خمینی(رحمه الله علیه) و امام خامنه ای (مدظله العالی) موجب شکل گیری جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا با محور جمهوری اسلامی ایران شده است. جبهه مقاومت برای دستیابی به اهداف خود و همچنین همسو نمودن ملت ها و دولت های منطقه با انقلاب اسلامی، نیازمند یک الگوی منسجم و کارآمد است تا با بهره گیری از آن بتواند پیچیدگی های محیط خود را مدیریت نماید. امام خامنه ای (مدظله العالی) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده معظم کل قوا، با اشراف اطلاعاتی بر جبهه مقاومت، ابعاد مختلف مقاومت را در مناسبت ها و سخنرانی های گوناگون تبیین نموده است. بنابراین هدف اصلی این تحقیق دستیابی به الگوی جبهه مقاومت از دیدگاه امام خامنه ای (مدظله العالی) است. این تحقیق از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته است که به روش کتابخانه ای و با تحلیل محتوا و نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کمی و کیفی انجام گرفته است. بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری (مدظله العالی) جبهه مقاومت در ابعاد و مولفه های: ارکان (رهبران، دولت ها، ملت ها، وحدت و...)، مبانی و جهت سازها (آرمان ، اندیشه، مکتب، اصول و...)، عوامل پیش برنده (توان و آمادگی دفاعی، استحکام ساخت درونی و...)، موانع و چالش ها(نفوذ، نفاق، نابسامانی داخلی، استبداد، استکبار و...)، اهداف مقاومت (دولت سازی، رهبری سازی و ..) دستیابی به استقلال و عزت دولت ها و ملت های جبهه مقاومت، اعتمادسازی، بازدارندگی و کاهش حضور نظامی استکبار در کشورهای محور مقاومت و سرانجام پیروزی مقاومت را تسهیل می نماید.
کلید واژگان: الگو, گفتمان, جبهه مقاومت, امام خامنه ای (مدظله العالی)After the victory of the Islamic Revolution, Islamic resistance by using the thought system of Imam Khomeini and Imam Khamenee, has led to formation of the Resistance Front in the west Asian with the Axis of the Islamic Republic of Iran. Resistance Front, In order to achieve it's goals as well as to align the nation and governments of region with the islamic revolution, needs a coherent and afficient pattern, so it can be used to manage it's enviromental complexities. Imam Khamenee, as the leader of islamic revolution and Supreme Commander of Armed Forces, with his intelligence mastery on the resistance front, has explained the various dimensions of the resistance on various occasions and speeches. Therefor, the main purpose of this research is to achieve a resistance pattern from Imam Khamenei's pont of view. This reserch is an applied and mixed approach. It also has been done qualitatively and quantitatively in the library method with using content analysis and foundation-data theorizing methods. According to the supreme leader's thought system, the Resistance Front in dimensions and components: Pillars(Leaders, Governments, Nations, Unity,...), Fundamentals and Directions maker(Goals, Thoughts, School, Principles,...), Driving factors(Defensive Readiness and Strength, Interal Construction Strength,...) and Obstacles and Challenges(Influence, Hypocrisy, Interal Disorder, Despotism, Arrogance,...), Resistance goals(Government building, Leadership building,...), achieving independence and glory of governments and nations of Resistance Front, building trust, deterrence and reduction of arrogant military presence in the Axis of resistance countries and ultimately facilitate the victory of the resistance.
Keywords: pattern, discourse, Resistance Front, Imam Khamenee
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.