به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « دولت درمانده » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « دولت درمانده » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • شهاب دلیلی*
    میان دولت های ضعیف (مانند ایران)، شکننده (مانند عراق)، درمانده (لبنان) و فروپاشیده (افغانستان و یمن) تفاوت هایی وجود دارد. این دولت ها به درجات متفاوت ظرفیت و کارآمدی لازم برای کنترل و نفوذ در جامعه، تنظیم روابط اجتماعی، استخراج منابع انسانی، مادی و نمادین را ندارد و در نتیجه در برقراری نظم و اعمال اقتدار در جامعه ناتوان و روند پاسخگویی در آن ها مختل می باشد و دچار درماندگی روزافزونی شده اند. این دولت های درمانده وعده اصلاح می دهند و انجام نمی شود و تنها سرخوردگی ملت ها فزونی می یابد. مطالعات نشان می دهد که ملت ها در نتیجه سرخوردگی گوشه گیر شده، از شرکت در امر سیاسی پرهیز می کنند و در نهایت خشم فردی آن ها به پرخاشگری جمعی تبدیل می شود و به خیابان می آیند. آمار نهادهای بین المللی تایید می کند که جوامع خاورمیانه در سال های اخیر به درجات مختلف این وضعیت را تجربه کرده اند. این پژوهش به دنبال پاسخ به یک سوال اصلی است، «چه نسبتی میان درماندگی دولت ها و سرخوردگی ملت ها در خاورمیانه وجود دارد؟»؛ آیا اعتراض به دولت های درمانده به شکل سرخوردگی ملت ها نمایان شده است؟ ویژگی های این سرخوردگی کدام است؟ نتایج مطالعات نظری نشان دهنده آن است که این سرخوردگی برآمده از «بی اعتمادی» به نخبگان سیاسی، «محرومیت» و افزایش نابرابری های اقتصادی، «تخریب فرهنگ ها و باورها» و در نهایت «عدم تعلق خاطر به مباحث جریان های سیاسی موجود» است. نتایج مطالعات موردی اسنادی نیز نشان می دهد که اغلب دولت های این منطقه به مرور زمان از یک دولت ضعیف و شکننده به سوی یک دولت درمانده و فروپاشیده در حال حرکت هستند چرا که در بدنه جامعه نزاع های قومی مذهبی تشدید شده، در بدنه حاکمیت فساد گسترش و تعمیق یافته، به مرور زمان رویه های دموکراتیک از جمله مقام های انتخابی زوال پیدا کرده و در نهایت اصلاحات وعده داده شده محقق نشده اند. به این ترتیب هر روز از سوی دولت پیامی به جامعه ارسال می شود مبنی بر اینکه کارآمدی و پاسخگویی به شکل چشم گیری مختل می باشد.
    کلید واژگان: دولت درمانده, سرخوردگی اجتماعی, فساد, محرومیت اقتصادی, بی اعتمادی سیاسی}
    Shahab Dalili *
    There are differences between weak, fragile, helpless and collapsed governments; To varying degrees, these governments do not have the necessary efficiency to control and influence the society, and as a result, they are unable to establish order in the society and the process of accountability is disturbed in them, and they are increasingly helpless. These governments promise reform and it is not done, and only the frustration of the nations increases. Studies show that people avoid participating in political affairs as a result of isolated frustration, and eventually their individual anger turns into collective aggression and they come to the streets. Statistics confirm that Middle East societies have experienced this situation to varying degrees in recent years. This research seeks to answer a main question. "What is the relationship between the helplessness of governments and the frustration of nations in the Middle East?"; Is the protest against helpless governments manifested in the form of people's frustration?The results of theoretical studies show that this frustration is caused by "distrust" in political elites, "deprivation" and increasing economic inequalities, "destruction of cultures and beliefs" and finally "lack of interest in the current political currents". . As a result of this situation, most of the governments in the region are moving from a weak and fragile government to a helpless and collapsed government.
    Keywords: failed, State, frustration}
  • سید محمدعلی نوریان*

    همجواری ایران با کشورهایی که اغلب آنان به دلیل منازعات داخلی و یا به واسطه بحرانهای منطقه ای و بین المللی دچار ناآرامی، کشمکش و یا جنگ بوده اند، باعث گردیده تا آثار و تبعات این دست تحولات، به طور ناخواسته به ایران نیز تسری یابد. یکی از ملموس ترین این تاثیرات اغلب نامطلوب، وقوع بحرانها و منازعات خشونت بار در کشورهای همسایه بوده که با ورود گاه و بیگاه موج پناهندگان گریخته از این دست بحرانها (به ویژه از سوی دو کشور افغانستان و عراق) به درون خاک ایران، نخستین تاثیرات نامطلوب خود را  عرصه های مختلف کشور ما نمایان ساخته است. در این میان کشور افغانستان به دلیل چندین دهه جنگ داخلی و نیز کشمکش های بین المللی، وجود شکاف های متعدد قومی و مذهبی، برخورداری از دولتی درمانده و فقدان یک دولت- ملت حقیقی، از کانون های همیشه بحران زا در منطقه و جهان به شمار آمده است. با وجود این که گمان می رفت پس از سقوط طالبان در سال 2001 توسط ایتلاف بین المللی، این کشور به مرور زمان راه صلح و ثبات را پیش گیرد، اما پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوز چشم انداز امیدوار کننده ای برای این امر متصور نیست. از همین رو نمی توان از عوارض ناخواسته و ناگزیر همسایگی با چنین کشورهایی در امان بود و یا از کنار آن به سادگی گذشت. از آنجا که سرنوشت همسایگان همواره به یکدیگر مربوط بوده و به نوعی به یکدیگر گره خورده است، آینده و سرنوشت کشورها و ملت های همسایه آنقدر برای ایران مهم بوده و باید باشد که سرنوشت خود ایران مهم است. با توجه به سابقه و وضعیت دشوار و پیچیده افغانستان در طول دهه های گذشته و نگاه به وضعیت چندپاره، ناهمگون و پرآشوب امروز این کشور، به یقین درخواهیم یافت که با وجود تغییرات ظاهری در عرصه سیاسی و حکمرانی، تغییر چندانی در ماهیت ناپایدار و از هم گسیخته این کشور به وجود نیامده است و این امر بدین معناست که تا آینده نامعلومی، ایران از آثار و پیامدهای همسایگی با این کشور متاثر خواهد بود.

    کلید واژگان: دولت- ملت سازی, دولت درمانده, افغانستان, ایران}
    Seyed Mohammad Ali Nourian*

    Iran’s adjacency with countries which are often dealing with internal conflicts or are affected by international crises has caused mostly undesirable consequences in the country itself. One of the most tangible of these consequences is the surge of refugees entering Iran whenever there is a violent conflict in the neighboring countries, especially in Afghanistan and Iraq, which in turn causes further undesirable effects in Iran. Among Iran’s neighbors, Afghanistan has always been one of the important birthplaces of crises in the region due to its involvement in decades of civil war and international conflicts, numerous ethnic and religious gaps, having a failed state, and lack of a genuine nation-state. Although, after the Taliban was removed from power by the international coalition in 2001, it was thought that Afghanistan would set off towards a future of peace and stability. However, after more than a decade of war, the prospect is dim, and the outlook is not promising. Since the fate and prosperity of neighboring countries have always been tied to each other, Iran has regarded the present and future of its neighbors important. Regarding the difficult and complicated situation in Afghanistan during the past decades and considering its prevalent, continual turmoil and instability, we can conclude that despite superficial changes in its government system and political arena, no significant change has occurred in its unstable and crumbling condition. This is an indication that until an uncertain point in the future, Iran will be affected by Afghanistan because of being neighbors with it.

    Keywords: Nation- State Building, Failed States, Afghanistan, Iran}
  • قدیر نصری
    مقاله حاضر به پژوهش در پاسخ بدین پرسش می پردازد که ماهیت تغییرات جهان عرب در 2011 را در قالب کدام نظریه می توان فهم و تبیین کرد و مهمتر از آن اینکه، آهنگ آتی تغییرات مزبور را چگونه می توان برآورد نمود؟ فرضیه ای که در صدد آزمون آن هستیم، بدین قرار است که شش نظریه دولت درمانده، خیزش علیه تحقیر، نفوذ فراگیر، موج چهارم دموکراسی، تعدیل آمریکاستیزی و بازگشت به هویت اسلامی، هر کدام وجه مهمی از تغییرات اخیر را توضیح داده اند، اما نظریه دیگری به نام «حکم‏رانی آناکرونیستی» یا حکم‏رانی نا همزمان و نا بهنگام، علاوه بر آن نظریات قادر به تبیین ابعاد فرومانده ماهیت و دلالت های این تغییرات می باشد.
    کلید واژگان: بیداری اسلامی, تغییر رژیم, دولت درمانده, حکم‏رانی آناکرونیستی, آمریکاستیزی, موج چهارم دموکراسی, تحقیر, نفوذ فراگیر}
    Ghadir Nasri
    This Article tries to answer this question: which theory can help us to understand & explain the Nature of Arab World Changes in the nature of Arab World Changes in sol, and predict the future trends of these changes? Author argues that everyone of these six theories including failed state, uprising against humiliation, Pervasive penetration, fourth Wave of Democracy, modification of Anti – Americanism and return ti Islamic Identity, can Explain some aspects of changes in Arab world, Mean while, the theory of "Anachronistic Governance", Can give us a more comprehensive Explanation of these changes.
    Keywords: Islamic awakening, Regime change, Failed State, Anachronistic Governance, Anti – Americanism, Fourth Wave of Democracy, Humiliation, Pervasive Penetration}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال