جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "«دانش بومی»" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه ««دانش بومی»» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
ریسندگی و بافندگی سنتی در پی اغنای نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام مختلف شکل گرفته است. عموما منابع طبیعی هر منطقه به عنوان مواد اولیه بوم آورد اولین گزینه جهت تولید دست بافته ها انتخاب می شوند. پژوهش پیش رو، به معرفی یک منبع گیاهی ارزشمند با نام «پنبه مله» که در ناحیه خوسف خراسان جنوبی احیا و بازکشت شده است، می پردازد. پنبه مله نوعی پنبه قهوه ای رنگ و نرم و لطیف است که به دلیل خاصیت گرمابخشی در موسم سرما از سوی ساکنان محلی «خوش یمن و مقدس» شمرده می شود. هدف این نوشتار حفظ میراث فرهنگی ناملموس «شیوه کشت، ریسندگی و بافندگی سنتی پنبه مله» است. مهمترین پرسش این پژوهش آنست که چه تفاوت ساختاری مابین پنبه مله و سفید وجود دارد؟ جهت یافتن پاسخی شایسته به پرسش مذکور از آنالیزهای متداول شناسایی FTIR و XRD استفاده شده است. روش پژوهش نیز به شیوه مطالعات میدانی، مصاحبه با افراد خبره و گردآوری اطلاعات بر اساس کتب و مستندات کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهند که شیوه کشت پنبه مله مشابه پنبه سفید است، اما به دلیل داشتن درصد الیاف کوتاه بیشتر امکان ریسندگی و بافندگی آن به روش کاملا دستی و سنتی امکانپذیر است.کلید واژگان: دانش بومی, پنبه مقدس, ریسندگی و بافندگی سنتی, خوسف, خراسان جنوبیA Study on the Indigenous Knowledge of Cultivation, Spinning, and Traditional Weaving of Holy CottonTraditional spinning and weaving have been formed following the climatic, material, and spiritual needs of different relatives. Generally, the natural resources of each region are selected as the first option for the production of hand-woven textiles. This research introduces a valuable plant resource called "Malleh cotton", which has been revived and re-cultivated in the Khosf of South Khorasan. Malleh cotton is a kind of soft and brown cotton, which is considered "blessed and holy" by local residents due to its warming properties in winter. The purpose is to preserve the intangible cultural heritage of "the cultivation, traditional spinning, and weaving of Malleh cotton". The most important question of this study is: what is the structural difference between Malleh and white cotton? In order to find a suitable answer to the mentioned question, conventional FTIR and XRD analyses have been used. The research method is based on field studies, interviews, and published documents. The results show that the cultivation method of Malleh is similar to white cotton and it is possible to spin and weave it in a completely manual and traditional method.Keywords: indigenous knowledge, Holy Cotton, Traditional Spinning, Weaving, Khosf, South Khorasan
-
هدف اصلی این مقاله پژوهشی بازشناخت دانش بومی طب سنتی در باورهای مردم خاصه زنان روستایی آللی مشکین شهر می باشد. روش به کار رفته در این پژوهش روش تجزیه و تحلیل همزمان مالینوفسکی می باشد که مصاحبه های روایی متن را با تکیه بر روش هرمنوتیک تحلیل و تفسیر می کند به عبارتی این روایت ها، اسناد گفتاری داده ها هستند که به روش هرمنوتیک به تحلیل و تفسیر مردم شناختی آنها می پردازیم. ابتکار و نوآوری این مقاله پژوهشی در کمیاب بودن آن است به عبارتی کمبود اثر پژوهشی در حوزه دانش بومی طب سنتی در جامعه روستایی ایران دغدغه اساسی این تیم پژوهشی است. نتیجه این پژوهش توسعه صنعت طب سنتی در ساختار دانش بومی آن برای کمک به مسیله گردشگری و جذب توریسم به مناطق روستایی خصوصا روستای آللی مشکین شهر است. رسیدن به سود اقتصادی و رفاه اجتماعی خانواده های روستایی مسیله مهم دیگری است که می تواند تاثیرش را در زندگی اجتماعی مردم این روستا نشان دهد.
کلید واژگان: دانش بومی, طب سنتی, روستا, آللی, گرگThe main objective of present research is to explore indigenous knowledge of traditional medicine within the beliefs of people, particularly rural women in the village of Alni, Meshkin Shahr. The methodology employed in this study is Malinowski's simultaneous analysis, interpreting narrative interviews through the hermeneutic method. In essence, these narratives serve as spoken documents, anthropologically analyzed and interpreted through hermeneutics. The distinctive contribution of this research lies in its scarcity, addressing the fundamental concern of the research team regarding the limited research output in the realm of indigenous knowledge of traditional medicine in Iran's rural communities. The outcome of this research underscores the development of the traditional medicine industry within the framework of its indigenous knowledge, contributing to addressing tourism-related issues and attracting tourism to rural areas, notably the village of Alni in Meshkin Shahr. Another pivotal consideration is the realization of economic benefits and social well-being for rural families, a crucial factor impacting the social fabric of this village.
Keywords: indigenous knowledge, Traditional Medicine, Village, allelic, Wolf -
هدف
نظام های دانش بومی بشر در زمینه های مختلفی که همگی زاییده تلاش برای معیشت پایدار در محیط زیست اوست، جلوه گر می شود. ثبت و جمع آوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینه های مهم در پژوهش های مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست. لذا با توجه به اینکه جلوه های کارامد متعدد در خصوص تهیه خوراک های بومی از گیاهان خودرو و کمرنگ شدن دانش بومی مرتبط با آنها در شتاب تمدن اخیر، لزوم مستند نمودن این دانش ارزشمند از سوی محققان گیاه شناسی قومی بسیار ضروری می نماید. بدین منظور در این تحقیق به مطالعه گیاهان خوراکی و نحوه طبخ انواع غذا با استفاده از آنها در روستای سفید چشمه استان گلستان پرداخته شد.
روشاین مطالعه از نوع مطالعات قوم نگارانه است و شیوه انتخاب مشارکت کنندگان یا نمونه ها، نمونه گیری هدفمند بوده که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. داده های این تحقیق حاصل مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته بوده و همچنین سعی شد در جمع آوری اطلاعات از مشاهده مشارکتی نیز بهره گرفته شود. در ارتباط با مشاهده مشارکتی لازم به ذکر است که محققین از جمع آوری گیاه تا آماده سازی و طبخ به نوعی حضور و مشارکت داشتند.
نتایجنتایج نشان داد که جوامع محلی از اندام ها و فرآورده های مختلف گیاهان انواع استفاده تغذیه ای و دارویی را دارند که گاه هدف فقط تهیه خوراک است و در مواقعی از خوراک به عنوان دارو استفاده می کنند. در این تحقیق 19 خوراک محلی که بومیان از گیاهان تهیه می کردند، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. از این بین 11 خوراک صرفا کاربرد تغذیه ای داشته و 8 خوراک کاربرد همزمان دارویی و تغذیه ای داشتند. علاوه بر آن مشخص شد که بومیان برای مناسبت ها و یا فصول خاص غذاهای مخصوصی طبخ می کنند. غذاها حتی الامکان ساده و با پخت سریع برای اعضای خانواده است که بتواند نیاز بدنی ایشان را تامین نماید. با توجه به اینکه غذا و طریقه های طبخ آن در بین جوامع محلی در زمره مهمترین میراث فرهنگی ناملموس و در خطر انقراض جوامع انسانی است. این گونه مطالعات می تواند سهمی اساسی در حفظ تنوع فرهنگی-زیستی داشته باشد.
کلید واژگان: دانش بومی, گیاهان خوراکی, مصاحبه آزاد, مشاهده مشارکتی, تنوع فرهنگیObjectiveIndigenous knowledge systems of human livelihood in various fields, all born out of the effort for sustainable living in the environment, are highlighted. The documentation and collection of this knowledge is often the responsibility of ethnographers. One important area in ethnographic research is the documentation of indigenous knowledge in the preparation of food using various plants in their habitats. Therefore, given the diverse effective practices in the preparation of indigenous foods from wild plants and the fading of associated indigenous knowledge in recent civilization acceleration, it is essential for ethnobotanists to document this valuable knowledge. In this study, the focus was on the study of edible plants and the methods of cooking various foods using them in the Sefid Cheshmeh village of Golestan province.
MethodThis study is of ethnographic nature, and the method of selecting participants or samples has been purposeful sampling, which continued until theoretical saturation was achieved. The data for this research were obtained through open and semi-structured interviews, and efforts were made to gather information through participatory observation as well. Regarding participatory observation, it is necessary to mention that researchers were involved and participated in the collection of plants, preparation, and cooking in a way.
FindingsThe results showed that local communities use different parts and products of plants for various nutritional and medicinal purposes, sometimes using food as medicine. In this study, 19 local foods that were prepared from plants by indigenous people were identified and examined. Among them, 11 foods were purely for nutritional purposes, and 8 foods had both medicinal and nutritional uses. Additionally, it was found that indigenous people cook special foods for occasions or specific seasons. The foods are as simple as possible and cooked quickly for family members to meet their physical needs. Given that food and its cooking methods are among the most important intangible cultural heritages and endangered among human societies, these studies can play a crucial role in preserving cultural and biological diversity..
Keywords: Cultural Diversity, Indigenous Knowledge, edible plants, participatory observation, open interview -
دشت بیستون در غرب ایران قرار دارد. انسان از دیرباز با شناخت محیط پیرامون و بهره مندی از پتانسیل های موجود در فراهم ساختن بستر مناسبی برای استقرار و معیشت در این منطقه کوشیده است که نمونه بارز آن زاغه های دستکند است. این آثار در روستاهای زیادی همانند ظلم آباد سفلی، باقرآباد، چشمه کبود، کوری زاغه، زالوآو و محوطه تاریخی بیستون شناسایی شده است. سوال اینجاست که در دشت بیستون ساخت زاغه های دستکند در کدام دوره آغاز شده و کاربرد آنها تا زمانی تداوم داشته است؟ اجزای سازنده و ساختار معماری این دستکندها چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی است و روش تحقیق براساس فعالیت های میدانی و مطالعات کتابخانه ای استوار است. هدف از پژوهش، معرفی و بررسی دستکندهای دشت بیستون، شناخت دانش بومی و آخرین حلقه تاریخ معماری سنتی در منطقه است. در دوره قاجار و پهلوی ساخت زاغه دستکند در پیوند با بافت روستا عمومیت داشته است. این فضاهای زیرزمینی با پلانی مشابه دارای فضاهایی ورودی (راهنگ)، فضای مرکزی (راسا)، فضاهای جانبی (چپک) و هواکش بوده و در پاییز تا اوایل بهار برای نگهداری دام مورد استفاده قرار می گرفت. وسعت و تعداد فضاها به وضعیت اقتصادی، شرایط توپوگرافی، نوع خاک و همجواری با فضاهای دیگر بستگی داشت.
کلید واژگان: بیستون, دستکند, دوره قاجار, دانش بومی, زاغه, معماریBisotun plain is located in the west of Iran and many historical monuments from Pre-history to Islamic era have been identified in it. Man's understanding of nature showed itself in the construction of Bisotun Zagehs. The Zagheh was built in the villages of Zolm abad sofla, Bisotun, Kori zageh, Baqerabad and Zaloab. This research aims to answer the above fundamental questions: In which period did the construction of troglodytic architecture begin in Bisotun and how long did their use continue? What were the components and architectural structure of these handholds?. The results of the research show that based on the available evidence in the Bisotun Plain, during the Qajar and Pahlavi periods, the construction of zagheh in the form of handstands was common under village houses and in connection with the village fabric. These underground spaces with an almost similar plan have spaces such as sloping entrances, central space, side spaces, and ventilation, and were used by the villagers of the region to keep livestock in the autumn to early spring seasons. The size and number of spaces depended on the owner's economic status, topographical conditions, the type of soil in the area, and the proximity to empty spaces.
Keywords: Bisotun, troglodytic architecture, Qajar, indigenous knowledge, Zagheh, Architecture -
دانش بومی شترداری در مناطق بیابانی یکی از آن مقوله هایی است که باوجود قدمت و انحصارتقریبی آن در مناطقی چون ایران چندان که باید شایسته توجه باشد موردبررسی قرارنگرفته است. هدف این تحقیق شناسایی دانش بومی شترداری در قلمرو عشایر ایل کلکویی در دشت مسیله استان قم بوده که دارای سابقه دیرینه شترداری در این منطقه می باشند. شیوه دستیابی به داده ها به صورت میدانی با حضور مستمر بین عشایر ایل کلکویی به شیوه مصاحبه(پرسش و پاسخ)، مشاهده، فیلمبرداری و عکسبرداری طی سه سال صورت گرفته است همچنین علاوه بر مصاحبه های انفرادی با شترداران بومی و خبرگان عشایر به منظور گردآوری داده ها و آگاهی به دانش بومی شترداران از مصاحبه های گروهی نیز استفاده به عمل آمده است . اطلاعات براساس همگرایی و واگرایی طبقه بندی شده است یافته ها شامل دانش بومی مربوط به نامگذاری ، نشانه گذاری، جایگاه شتر، ویژگی شتر خوب و تولید مثل بین عشایر ایل کلکویی بوده است. نتایج تحقیق در قلمرو عشایر ایل کلکویی نشان داد ایشان در امر شترداری از دانش بومی و تجربه شغلی گسترده ای برخوردارند .
کلید واژگان: شترداری, ایل کلکویی, دانش بومی, نشانه گذاری شتر, نامگذاری شتر, استان قمhe aim of this research is to identify the indigenous knowledge of camel husbandry in the territory of Kalkuyee nomads in Masileh plain of Qom province, who have a long history of camel husbandry in this region. The way of obtaining the data is in the field with the continuous presence of the tribes of the Kalkuyee tribe in the form of interview (question and answer), observation, filming and photography during three years. Also, in addition to individual interviews with native camel herders and nomadic experts, group interviews were also used in order to collect data and gain knowledge about the local knowledge of camel herders. The information has been classified based on convergence and divergence. The findings include indigenous knowledge related to naming, marking, the position of camels, characteristics of good camels, and reproduction among nomads of Kalkuyee tribe. The results of the research in the territory of Kalkuyee nomads showed that they have local knowledge and extensive work experience in camel husbandry. From the local knowledge of camel herders, we come to the conclusion that camel herding has long been a traditional and cultural activity with specific regional characteristics, and with camel herding and traditional life,
Keywords: camel heding, Kalkuyee tribe, indigenous knowledge, camel marking, camel naming.Qom Province -
در سال های اخیر بخش کشاورزی ایران، درمعرض بحران ها و مخاطرات محیط زیستی گوناگونی قرار گرفته که اثرات عمیق و جبران ناپذیری بر پیکره روستاها وارد کرده است. نقش زمینه های اجتماعی و فرهنگی را در بروز این بحران ها و مخاطرات و همچنین در شکل گیری نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای ایجادکننده این مخاطرات در میدان کشاورزی نمی توان نادیده گرفت؛ بنابراین هدف این پژوهش، واکاوی عادت واره بوم شناختی کشاورزان شهرستان ازنا و کشف بسترها و زمینه های شکل گیری آن بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و نظریه زمینه ای انجام شد. نمونه گیری پژوهش از نوع هدفمند بود و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان 33 نفر بودند. تکنیک این پژوهش از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها نشان داد، فشارهای ساختاری ادراک شده و دوگانه انفعال-ناکارآمدی دولت به عنوان شرایط علی، معادله توارث و تقسیم که خردشدن بیش از حد اراضی کشاورزی را درپی دارد، به عنوان شرایط مداخله گر و تیغ دولبه کشت مکانیزه به عنوان شرایط زمینه ای، موجب به حاشیه رفتن عادت واره بوم شناختی می شوند. کشاورزان در مواجهه با این شرایط، کشاورزی سازگار با بازار، استفاده بیش از حد از نهاده های شیمیایی و آیش نگذاشتن زمین را به عنوان راهبرد انتخاب می کنند که درنتیجه موجب تراژدی منابع آبی، فرسایش خاک و مهاجرت می شود. مداخلات از نوع قانون گذاری، ترویج و آموزش و توجه به دانش سنتی و بومی کشاورزان می تواند به ارتقای عادت واره بوم شناختی کشاورزان و حفظ زیست بوم منجر شود.کلید واژگان: دانش بومی, زیست بوم, عادت واره بوم شناختی, فشار ساختاری, کشاورزیIn recent years, Iran's agricultural sector has been exposed to various environmental crises and risks, which have had deep and irreparable impacts on the structure of villages. The role of social and cultural contexts in the emergence of these crises and risks cannot be ignored in the formation of attitudes, values and behaviors that create these risks in the agricultural field. The purpose of this research was to analyze the ecological habitus of farmers in Azna city and to discover the reasons and contexts of its formation. This research was done using qualitative method and grounded theory. The research sampling was purposeful and continued until theoretical saturation was reached. The number of participants was 33. Semi-structured interviews were used to collect the data. The findings showed that the perceived structural pressures and the double passivity-inefficiency of the government as causal conditions, the equation of inheritance and division, which caused excessive fragmentation of agricultural lands as intervening conditions and the double-edged blade of mechanized cultivation as contextual conditions cause marginalization of ecological habitus. Facing these conditions, farmers choose products attractive in the market, excessive use of chemicals and not leaving the land fallow as a strategy, which results in the water resources crisis, soil erosion and migration. Interventions like legislations, education and paying attention to the traditional and indigenous knowledge of farmers can lead to the improvement of the ecological habitus of farmers and preserve the ecosystem.Keywords: Indigenous knowledge, Ecosystem, ecological habitus, structural pressure, Agriculture
-
شهر همدان از سه هزار و هفتصد سال پیش از اصول شهرسازی برخوردار بوده و مردم آن دیار تجربیات و دانش های بومی را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده اند. در این راستا، اقلیم، پوشش گیاهی غنی دامنه های الوندکوه و تنوع گیاهان دارویی موجب شده است تا گیاه درمانی به عنوان یکی از دانش های بومی مهم مورد توجه ساکنان شهر قرار گیرد. حکیمان سنتی شهر از خاندان خسروی ها گرفته تا دیگر حکیمان گمنام معاصر این مسیر را پیموده اند. امروزه نیز داروهای گیاهی بومی منطقه در بازار همدان، عطاری های شهر و نیز در مناطق روستایی و عشایری به فروش می رسند. در این مقاله که حاصل مطالعات کتابخانه ای و میدانی است، کوشش می شود اطلاعات مربوط به گیاهان و شیوه مداوای سنتی در منطقه الوندکوه همدان که در حال فراموشی است، ثبت شود. بر همین اساس با حضور در مناطق مورد نظر به طور متناوب با افراد مطلع در زمینه طب سنتی و گیاهان دارویی مصاحبه شد و تعدادی از گیاهان دارویی بومی بررسی گردید که در فرهنگ مردم آن منطقه در بهبود بیماری ها نقش اساسی دارد. همچنین گیاهان دارویی موثر منطقه الوندکوه شناسایی و اطلاعاتی از قبیل نام علمی، نام فارسی، نام محلی، نحوه و موارد استفاده بومی آن به صورت مجزا جمع آوری شده است.
کلید واژگان: گیاهان دارویی, دانش بومی, درمانگری, همدانThe city of Hamedan has had the principles of urban planning since three thousand seven hundred years ago. An ancient land whose people have passed on indigenous experiences and knowledge from generation to generation. In this regard, the climate, rich vegetation of the slopes of Alvand mountain and the diversity of medicinal plants, have caused herbal medicine to be considered by the people living in the city as one of the important indigenous sciences. The traditional sages of the city, from the Khosravi family to other unknown contemporary sages, have followed this path. Today, the local herbal drugs of the region and the collected plants are being sold in Hamedan bazaar, city perfumeries, as well as in villages and nomadic areas. In this article, which is the result of library and field studies, an attempt is made to record information about plants and traditional healing methods in the Alvandkuh region of Hamadan, which is being forgotten. Accordingly, by attending the target areas alternately and conducting interviews with knowledgeable people in the field of traditional medicine and medicinal plants, we assessed a number of native medicinal plants that in belief of this people play a key role in healling illnesses. Also, the effective medicinal plants of Alvandkuh region have been identified separately with some informations about them such as scientific name, Persian name, local name, methods of their native use and the cases they are used for.
Keywords: Medicinal plants, Indigenous Knowledge, Therapy, Hamedan -
افزایش مفرط نابرابری، فقر و گرسنگی در جهان؛ نتایج منفی سیاست های تعدیل ساختاری در مقابله با بحران اقتصاد جهانی؛ تخریب بی رویه ی محیط زیست در نتیجه استفاده از تکنولوژی؛ سه دسته ی کلی از عوامل زمینه ساز ترویج تفکر توسعه پایدار بودند. توسعه پایدار امری است پیچیده که ابعاد گسترده ای دارد و برای تحقق آن در حیطه پوشاک و منسوجات که در ایران سابقه طولانی ندارد، شناخت و منظور کردن ملاحظات فرهنگ قومی و دانش بومی مردم محلی در فرآیند آن لازم است. در این پژوهش مفهوم سنتی توسعه پایدار با سه بعد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بسط پیدا کرده و دو بعد فرهنگی و زیبایی شناسی نیز در پوشاک بررسی شده است. ترکمنان از معدود اقوام ساکن ایران هستند که درپی حفظ فرهنگ و آداب بومی و منطقه ای خویشند و هنوز هم از لباس های سنتی خود استفاده می کنند. آشنایی هرچه بیشتر با اسلوب ها و مواد اولیه تهیه پارچه، پوشاک و الگوهای مصرف ترکمنان، شناسایی و به کارگیری پتانسیل فرهنگ و دانش بومی، منسوجات و لباس های ترکمنان را به همراه دارد که دستیابی به پاسخ چگونگی پایداری در لباس قوم ترکمن و تدوین روش های صحیح پایداری در صنعت پوشاک ایران محقق می سازد. گردآوری اطلاعات این تحقیق کتابخانه ای است، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی-توصیفی است. نتایج حاصل این پژوهش نشان داده است که تمامی مراحل تولید پارچه و پوشاک، مصرف و نگهداری آن در قوم ترکمن ایران با اهداف توسعه پایدار هم سو است و ابعاد آن در فرهنگ و سبک زندگی ترکمنان نهفته است.
کلید واژگان: توسعه پایدار, قوم ترکمن, پوشاک ترکمنان, دانش بومی, لباس پایدار -
بر اساس شواهد و اسناد برجای مانده از ایران باستان، هنر رنگرزی و قالی بافی از گذشته های دور در ایران رایج بوده است و در دوره معاصر یکی از مهم ترین مراکز قالی بافی و رنگرزی ایران، استان اصفهان و شهر نایین بوده است. قالی نایین از شهرت بسیاری برخوردار است، زیرا از درخشان ترین مظاهر کاربرد رنگ های طبیعی و سنتی است و سهم بزرگی از شهرت خویش را مدیون این کیفیت است. رنگرزی در این منطقه با رنگ های طبیعی و سنتی انجام می گیرد که دارای اختلاف اندکی با سایر مراکز قالی بافی که رنگرزی های سنتی دارند، می باشد و باوجود برخی رنگ های شیمیایی که به صورت کمکی مصرف می شود هنوز رنگ های طبیعی در منطقه غالب است. در این مقاله به رنگرزی سنتی در روستای تاریخی جشوقان که در 40 کیلومتری نایین قرار دارد پرداخته شده است. تا حدود 50 سال پیش این روستا دارای چندین واحد فعال رنگرزی سنتی بود و عمده شهرت این روستا به دلیل وجود واحدهای رنگرزی آن بود، اما در حال حاضر تنها 6 کارگاه رنگرزی در این روستا وجود دارد که 5 کارگاه دایر و فعال بوده و 1 کارگاه نیمه تعطیل و رو به تعطیلی بود. این مقاله به صورت میدانی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای انجام شده است.کلید واژگان: دانش بومی, رنگرزی سنتی, روستای جشوقان, ایران, قالیAbstract
Based on the evidences and documents left from ancient Iran, the art of dyeing and carpet weaving has been common in Iran since the past, and in the contemporary period, one of the most important centers of carpet weaving and dyeing in Iran is Isfahan province and Nain city. Nain carpet is very famous, because it is one of the brightest manifestations of the use of natural and traditional colors, and it owes a large part of its fame to this quality. Dyeing in this area is done with natural and traditional colors, which is slightly different from other carpet weaving centers that have traditional dyeing, and despite some chemical dyes that are used as an auxiliary, natural color are still dominant in the area. In this article, the traditional dyeing in the historical village of Jeshvaqan, which is located 40 km from Nain, is discussed. Until about 50 years ago, this village had 12 active traditional dyeing units and the main fame of this village was due to its dyeing units, but now with the closure of some workshops, there are 6 dyeing workshops in this village that one of them is half closed. This article has been done in the field. This craft requires more attention from provincial and regional authorities.Keywords: indigenous knowledge, Traditional Dyeing, Jeshvaghan Village, Iran, carpet -
این پژوهش با هدف ارزیابی کمی تنوع زیستی گیاهان دارویی در جهت حفاظت از گونه های آسیب پذیر انجام شده است. با توجه به اینکه تنوع زیستی، درگیر بحرانی با منشا فعالیت انسان ها از گذشته است، عدم کنترل انتظارات نامحدود انسان، باعث افزایش آثار تخریب کننده بر محیط زیست و تشدید بحران ها خواهد شد. کشور ایران دارای نواحی بوم شناسی مختلفی است که باعث ایجاد تنوع زیستی جانوری و گیاهی، آب و هوایی، قومی و فرهنگی، آداب و رسوم و آیین ها شده است. پژوهش میدانی حاضر در چهار منطقه روستایی یعنی مروارید، حیدرآباد، دهمورد و فتح المبین در شهرستان داراب استان فارس انجام شده است. بر اساس یافته های این تحقیق، 89 گونه گیاه دارویی متعلق به 43 خانواده در مناطق هدف شناسایی شد که بیشترین فراوانی با تعداد 14 گونه متعلق به خانواده نعناییان است. طیف زیستی گیاهان دارویی در مناطق مورد مطالعه متفاوت است و شامل 6 تیپ بیولوژیکی، 4 فرم رویشی، 8 اندام مصرفی، 3 دوره رویش و به لحاظ پراکنش در دو سطح هموار و شیب دار است. در مناطق هدف، 9 گیاه در معرض آسیب جدی یعنی آنغوزه، بنه، آویشن شیرازی، ارژن، کنار، جاشیر، بادرنجبویه، مورد و کاکوتی شناسایی شده است. علاقه فزاینده به مصرف و بهره برداری از گیاهان دارویی و عدم ثبت دانش بومی، احیا، توسعه، حفاظت و نظارت بر این مناطق منجر به حذف ژن های موثر گیاهی در آینده نزدیک خواهد شد.
کلید واژگان: تنوع زیستی, ارزیابی کمی, گیاهان دارویی, دانش بومی, دارابThis article aims to quantitatively evaluate the biodiversity of medicinal plants in order to protect vulnerable species. Biodiversity has been involved in a crisis rooted in human activities since past. In lack of control over unlimited human expectations, the destructive effects on environment will increase and the crisis will exacerbate. Iran has a variety of ecological regions where have created animal and plant biodiversity and also a variety of climates, ethnics, cultures, customs and rituals.The present study is based on field studies in the rural areas of Darab city of Fars province: Morvarid, Hyderabad, Dehmord, Fath al-Mubin. Based on the findings, 89 species of medicinal plants belonging to 43 families are identified in the target areas. The largest number with 14 species belongs to the mint family. This area has 6 biological type, 4 vegetative forms, 8 consuming organs with 3 germination periods that are distributed on both even and steep surfaces. According to the results, 9 plants are seriously exposed to damage: Ferula Assa-foetida, Pistacia Atlantica, Zataria Multiflora, Amygdalus Scoparia Spach, Ziziphus Spina Christi, Prangos Ferulacea, Dracocephalum, Myrtus Communis, Ziziphora Clinopodioides. High interest in the use and exploitation of medicinal plants, failure to record indigenous knowledge and lack of revitalization, development, conservation and supervision, will probably lead to deletion of effective plant genes of this region in the near future.
Keywords: Biodiversity, Quantitative evaluation, Medicinal plant, Indigenous Knowledge, Darab -
دانش بومی، دانش انباشته شده، مهارت ها و تکنیک های جامعه خاص است که از تعامل مستقیم آن ها با محیط منتج شده باشد. این دانش نشان دهنده اندیشه، تجربه و عمل قدیمی است که باید مورد احترام بوده و همچون منبعی از معرفت محیطی حفظ شود. در پژوهش پیش رو سعی شد دانش بومی سقزگیری از درختان بنه در استان چهارمحال و بختیاری تدوین شود. در این تحقیق برای نمونه گیری از جامعه محلی از روش گلوله برفی و رویکرد شهرت استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات از افراد اولیه، افراد دیگری که در موضوع پژوهش اطلاعات داشتند توسط افراد اولیه معرفی و جمع آوری اطلاعات از آن ها انجام گردید. در این تحقیق مصاحبه ها به صورت نیمه-ساختاریافته انجام گردید. نتایج نشان داد که مردم محلی درخت بنه را یک گیاه اقتصادی دانسته و از قطع و خسارت به آن به شدت خودداری کرده و برای حفاظت و توسعه آن انگیزه لازم را دارا هستند. آن ها بیشترین استفاده از درخت بنه را مربوط به صمغ تولیدی آن می دانند که برداشت آن طی مراحل مختلف شامل انتخاب درخت، تیغ زدن، کاسه بندی، دوتیشه و سه تیشه، برداشت، تصفیه و پختن سقز انجام می شود. استفاده دارویی از سقز بیشترین سهم را در بین کارکردهای این محصول بین مردم محلی دارد.
کلید واژگان: پسته وحشی, جوامع محلی, دانش بومی, سقز, لردگانIndigenous knowledge is the accumulated knowledge, skills, and techniques of a particular community that results from their direct interaction with the environment that should be respected as a source of environmental knowledge. Indigenous knowledge is an important part of the life of local forest communities and plays an important role in their lives. In this research we tried to record the indiginous knoeledge of gum extraction of wild pistachio in Chaharmahal and Bakhtiari province. Snowball sampling method was used to collect information. Data were recorded using semi-structured interviews and by writing information, video recording of events, and taking pictures. Information was analyzed by editing documents, integrating, transforming and highlighting information. The results of this study showed that the local people consider the pistachio tree as an economic plant and strongly avoid from cutting and damaging it, and even try to protect and develop it. Gum is the important byproduct of pistachio tree and gum extraction takes place in different stages including tree selection, rifting, put the bowl, double and triple rifting, purification and cooking the gum. Medicinal use of gum is the most common use of this product. Local resident believe to the technical and principled use of pistachio trees.
Keywords: Gum, indigenous knowledge, Local resident, Lordegan, Pistacia atlantica -
«دیل» واژه ترکی است به معنی زبان. این ابزار در بیشتر نقاط آذربایجان از قدیم تا به امروز مورد استفاده بوده و کاربرد آن برای شکار بلدرچین نر می باشد. ساکنین روستای آلوارس از توابع استان اردبیل، با گذشت هزاران سال هنوز از این دانش بومی بهرمند می گردند و هنوز دیل به عنوان ابزار شکار بلدرچین در نزد روستاییان از اهمیت و حرمت خاصی برخوردار است. روش کار در این پژوهش به صورت مردم نگاری، همراه با مشاهده مستقیم و مشارکتی، توام با مصاحبه درمیدان تحقیق همراه با نظریه کارکردی برانیسلاو مالینوفسکی صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ابزارشکار دیل در بین اهالی این روستا فقط حکم شکار پرنده را ندارد، بلکه نحوه تهیه و ساخت دیل، مهارت و هنری خاص می طلبد که اهالی روستا مهم تر از ابزار شکار و تفریح به آن به عنوان یک ابزارفرهنگی و اقتصادی نگاه ویژه ای دارند. نگاه فرهنگی آنها به این ابزار نگاه میراثی و هنریست که آن را ارزشمند و ماندگارکرده است. درنگاه اقتصادی، این ابزارحکم صنایع دستی مردم آلوارس به حساب می آیدکه با آن به اقتصاد خانواده خودشان رونق هر چند مختصر می بخشند.
کلید واژگان: دانش بومی, روستای آلوارس, ابزاردیل, شکار بلدرچین"Dale" is a compound word meaning language. This tool has been used in most parts of Azerbaijan since ancient times and is used to hunt male quail. Residents of Alvarez village in Ardabil province, after thousands of years, still benefit from this indigenous knowledge and Dale is still of special importance and respect among the villagers as a quail hunting tool. The method of work in this research is qualitative, with direct and participatory observation, along with interviews in the field of research with the functional theory of Branislav Malinowski. The findings of the study indicate that the tool for hunting the dale among the residents of this village is not only the command of bird hunting, but also the method of preparing and making the dale requires special skills and art that the villagers consider more important than the tool of hunting and entertainment as a cultural tool. And economics have a special look. Their cultural view of this tool is a heritage and artistic view that has made it valuable and lasting. From an economic point of view, this tool is considered to be the handicraft of the people of Alvarez, with which they boost their own family economy, albeit briefly.
Keywords: Indigenous Knowledge, Alvarez village, Dale tools, quail hunting -
قوم جانورشناسی یا اتنوزیولوژی مطالعه تعامل بین گروههای انسانی و جانوران اهلی و وحشی اطراف آنها است. این دانش جنبه های نامگذاری، شناسایی عادت های غذایی، تولیدمثلی و زیستگاهی، دشمنان طبیعی، بیماری های جانوران و شیوه درمان آنها، محافظت انسان ها از خطر جانوران، استفاده های دارویی، غذایی، زینتی، مذهبی و روحانی انسان از جانوران، و تشریح روابط و شیوه های تعامل با حیوان برای اهداف حفاظتی و همانند آنها است. هدف مقاله معرفی دانش قومجانورشناسی در پهنه پژوهشهای دانش بومی است. ابتدا دانش سنتی، اکولوژی قومی، زیست شناسی قومی و زمینههای خرد آن از جمله جانورشناسی قومی تشریح شده است و با مرور نمونه های کلاسیکی از میراث ایرانی همانند بازنامه و کبوترخانه و نمونه های جدیدی از پژوهش های بین المللی تلاش شده زمینه های پژوهشی مرتبط با جانورشناسی قومی معرفی گردد. در ادامه نمونههایی از دانش قومجانورشناسی ساکنان منطقه ی حفاظت شده ی اشترانکوه در مورد خصوصیات زیستگاهی، عادت های لانه گزینی، غذایی و دشمنان گونه های جانوری کبک، تشی و خرس قهوه ای تشریح گردیده است. هر سه گونه توسط انسان شکار می شوند. کیسه ی صفرا از اجزای پرکاربرد این گونه ها است که با اهداف گوناگونی از جمله برای تسکین درد، درمان بیماری ها و باورها مورد استفاده قرار می گیرد. یافته ها نشان می دهد آگاهی های قوم جانورشناسی می تواند مدیریت پایدار حیات وحش در سطح محلی را یاری نمایدکلید واژگان: اتنوزئولوژی, حیات وحش, زیست شناسی حفاظت, دانش بومی, مدیریت پایدارEthnozoology is the study of human groups' interaction and fauna, the role of animals in people’s lives, and related beliefs that have shaped human culture. This knowledge includes the system of nomenclature for animals, describing human-animal interactions, identifying animal food habits, reproduction and habitats, animal diseases and treating, protecting humans from animal attacks, uses of animals for medicinal, food, ornamental, religious, and spiritual purposes, and finally is using this body of knowledge for conservation purposes. This paper introduces ethnozoology as a subdivision of ethnobiology and elaborates on it by using written Persian heritages such as pigeon lofts and manuscripts on the subject of falconry or BAZ-NAMAH, new domestic researches, and examples of international studies in the field of ethnozoology. Examples of the ethnozoological knowledge of the adjacent communities to the Oshtorankuh protected area, Lorestan Province, related to partridges, porcupines, and brown bears have been described. All three species are hunted by local communities. The gallbladder is a widely used organ of these species for various purposes including pain relief, disease treatment, and ritual and spiritual. The findings show ethnozoological studies could assist wildlife management practices at the local level and illustrate causes of wildlife-human conflicts which help in wildlife conservationKeywords: conservation biology, ethnozoology, Sustainable Management, traditional knowledge, wildlife
-
پژوهش حاضر با عنوان مطالعه دانش بومی زاغه در ارتباط با شیوه سکونت معیشت دامپروری در روستای دورباش از توابع شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی می باشد. این تحقیق به صورت کیفی، همراه با مشاهده مستقیم و مشارکتی، توام با مصاحبه در میدان تحقیق همراه با نظریه کارکردی برانیسلاو مالینوفسکی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد اهالی روستا به دام های خود وابسته بوده و برای بقای خود و دام هایشان در مواجهه و سازگاری با طبیعت سرد منطقه، با تجربه به دانشی بومی، دست یافته اند که برای کاهش برودت هوا و هدر رفت انرژی گرمایی و همچنین برای بهره مندی از گرمای بدن حیوانات، دام هایشان را در عمق زمین در بخشی از خانه و محل زندگی خود که زاغه نامیده می شود، نگهداری می کنند. اهالی روستا به کمک این تجربه و دانش بومی توانسته اند با محیط زیست خود تعامل داشته و سازگار شوند.
کلید واژگان: شیوه سکونت, معیشت دامپروری, دانش بومی, زاغه, روستای دورباشThe present study is an anthropological study of the livelihoods of livestock farming in Dourbash village which is located in Takab County-West Azarbaijan Province. The research is qualitative, employing participatory observation and field-based interviews based on malinowski's functional theory. The findings of this study revealed that the villagers depend on their livestock and have acquired local knowledge in order to survive and adapt to the cold weather. The Livestock farmers tend to keep their livestock deep in the ground in part of their home which called the slum. The villagers have been able to interact and adapt to their environment using this local experience.
Keywords: lifestyle, Livestock Livelihood, Slum, Dourbash Village -
بشر از گذشته تا به امروز در بسیاری از زمینه ها برای بقا و بهبود کیفیت زندگی خود از طرق مختلف به گیاهان وابسته بوده است. هدف از این پژوهش بررسی همه جانبه گیاه مردم نگاری گیاهان خودروی منطقه بسطام در استان لرستان از ناحیه رویشی زاگرس است. جامعه انسانی مورد مطالعه در این تحقیق اهالی دو روستای چشمه بید و چشمه صالح از شهرستان سلسله در استان لرستان است. روش پژوهش بکار رفته در این مطالعه ی گیاه مردم شناسی، روش مردم نگاری بوده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده ی مستقیم، مشاهده ی همراه با مشارکت و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بوده است. نتایج نشان داده که 119 گونه گیاهی متعلق به 41 خانواده گیاهی توسط اطلاع رسانان شناسایی شده است. خانواده های گیاهی کاسنیان (3/14 درصد)، سوسنیان (2/9 درصد) و گلسرخیان (2/9 درصد) بیشترین فراوانی را در بین خانواده های گیاهی داشته اند. نتایج بیانگر این است که دانش و کاربرد گیاهان بسیار متنوع بوده و بیشتر شناخت و استفاده ها شامل 58 گونه (7/48 درصد) استفاده خوراکی، 42 گونه (3/35 درصد) استفاده علوفه ای، 32 گونه (9/26 درصد) استفاده دارویی و 16 گونه (8/16 درصد) برای ابزار و صنایع دستی کاربرد داشته است.کلید واژگان: استفاده خوراکی, استفاده علوفه ای, چشمه صالح, دانش بومی, زاگرسHuman from the past to the present in many ways to survive and improve their quality of life are dependent on plants of different ways. Ethnobotany .The aim of this study is to comprehensively study the Ethnobotany of wild plants in Bestam region in Lorestan province from the Zagros forest. The human community studied in this study is the residents of Cheshmeh Bid and Cheshmeh Saleh villages of Selseleh County in Lorestan province. The research method used in this ethnobotany study was ethnography method. Data collection tools included direct observation, participant observation, and semi-structured interviews. The results show that 119 plant species belonging to 41 plant families have been identified by the villagers. The results show that 119 plant species belonging to 41 plant families have been identified by informants. The results indicate that the knowledge and application of plants has been very diverse. Knowledge and uses include 58 species (48.7%) for edible use, 42 species (35.3%) for fodder use, 32 species (26.9%) for medicinal use and 16 species (16.8%) for tools and handicrafts have been used. The study demonstrated the knowledge and application of a variety of plants that generally provide the security of livelihood and their health.Keywords: Cheshmeh Saleh, Edible use, Fodder use, indigenous knowledge, Zagros
-
اتنوبوتانی به عنوان شاخه ای از دانش بومی به مطالعه چگونگی استفاده افراد یک قوم، یک فرهنگ و یا یک ناحیه خاص از گیاهان بومی موجود در آن منطقه می پردازد. این مطالعه با هدف معرفی گیاهان خوراکی و دارویی که توسط مردم بومی گوغر استفاده می شوند، انجام گردیده است. به همین منظور، طی تابستان 1398 و بهار 1399، گیاهان خوراکی و دارویی مورد استفاده افراد بومی در منطقه شناسایی شد. اطلاعات کسب شده در این پژوهش، در قالب مصاحبه آزاد، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده مشارکتی گردآوری گردید. مصاحبه ها به صورت هدفمند از خبرگان محلی صورت پذیرفت. در مجموع 36 گونه با استفاده های خوراکی و دارویی شناسایی گردید که دانش مردم محلی در ارتباط با آن بسیار وسیع می باشد. این دانش شامل شناسایی گیاهان، زمان مناسب برداشت، اندام مورد استفاده، خواص دارویی، کاربرد های خوراکی، نحوه استفاده و همچنین در ارتباط با اکولوژی گیاهان می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد که اندام برگ بیشترین استفاده خوراکی و دارویی را دارا می باشد. گیاهان خوراکی به صورت پخته و گیاهان دارویی به شکل خام بیشترین ترین شکل مصرف را دارند و بیشترین استفاده دارویی از گیاهان منطقه جهت معالجه بیماری های گوارشی می باشد.
کلید واژگان: دانش بومی, گیاهان دارویی, کرمان, گوغر بافتIndigenous knowledge as a part of any nation’s culture, has been acquired through experience and gradually become a part of the culture and society. The correct use of this knowledge can lead to endogenous development. Ethnobotany, as a sub branch of indigenous knowledge, investigates the way people of a particular ethnic, culture, or region make use of native plants. The aim of this study was to introduce edible and medicinal plants used by Googhar local people. For this purpose, during the summer 2019 and spring 2020, edible and medicinal plants used in the region were identified. The information was collected in the form of free interviews, semi-structured interviews and participatory observation. Interviews were conducted purposefully with local experts. Totally, 36 plant species, with the extensive knowledge of local people, were identified in edible and medicinal uses. This knowledge includes the identification of plants, appropriate time of harvest, organs used, medicinal and edible properties, how to use, as well as plant ecology. The results show that leaves have the most edible and medicinal uses. Edible and medicinal plants in forms of cooked and raw have the most consumption, and the most medicinal use includes treatment of gastrointestinal diseases.
Keywords: indigenous knowledge, Medicinal plants, Kerman, Goghar Baft -
بازتاب مقولات محیط زیستی در رویکردهای نظری جامعه شناسی ایران و نسبت آن با ریشه های بحران آب در ایران
نزدیک به 9 دهه از آغاز تاسیس، تقویم و تکثیر نهاد آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در ایران که از سویی هم معنابخش زیست جهان انسان ایرانی بوده (تاثیر ذهنی) و هم بر برنامه های توسعه در ایران موثر بوده است (تاثیر عینی) می گذرد. در چند سال اخیر که بحران آب در ایران شکل عینی تری یافته نهاد علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی در ایران یک پای گفتگو در این باره در قالب مقالات علمی و پژوهشی و نشست ها و سمینارهای دانشگاهی بوده است. با این اوصاف و برای باز اندیشی و ارزیابی دقیق تر نسبت جامعه شناسی در ایران با ریشه های بحران آب می توان از نسبت رویکردهای نظری جامعه شناسی ایران با مقولات اقلیم، طبیعت و محیط زیست به طور کلی و مساله آب به عنوان یک عنصر اساسی و حیاتی در محیط زیست و جامعه ایرانی پرسش کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده دلالت های اقلیمی و محیط زیستی هفت رویکرد نظری اصلی در جامعه شناسی ایران یعنی «استبداد ایرانی، فیودالیسم ایرانی، کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، پسا ساختارگرایی، مکتب انتقادی و زیست بوم گرایی» بررسی و نسبت آنها با ریشه های اصلی بحران آب با یکدیگر مورد مقایسه طیفی قرار گیرد.
کلید واژگان: بحران آب در ایران, جامعه شناسی آب در ایران, جامعه شناسی محیط زیست, دانش بومی, رویکرد زیست بوم گرا, سندروم ماموریت هیدرولیکNearly 9 decades have passed since the launch of the establishment and the extension of institution of sociology which has been both meaningful to the Lifeworld (Lebenswelt) of Iranian and has been effective on development programs (objective impact) in Iran. In recent years, when the water crisis in Iran has become more objective, the Institute of Humanities and especially Sociology In Iran has been a party to the discussion in the form of scientific and research articles and academic meetings and seminars. With these descriptions and for a accurate assessment of the relationship between sociology in Iran and the roots of water crisis, we can question of relationship of sociology of Iran with the problem of climate, nature and environment in general and the problem of water as a fundamental and vital element in Iranian's environment and society. In the present research we investigate the climatic and environmental implications of seven main approaches in researches of "sociology of iran" namely "Iranian tyranny, Iranian feudalism, functionalism, neo-functionalism, poststructuralism , critical school and ecology approach" and their relationships with roots of water crisis with Compare each other.
Keywords: Researches of Iran's Sociology Sociology, of Water in Iran, Sociology of Environment in Iran, ecology approach, Water Crises In Iran Sociology of Iran, Hydraulic Mission -
موضوع آب یکی از عوامل مهم در عرصه های مختلف زندگی در مقیاس های محلی، ملی و فراملی می باشد. لذا بررسی نظام مدیریت بومی منابع آب، با رویکرد محلی که حاصل تجربه چندین هزار ساله ملتی است که ضمن توجه به خصوصیات جغرافیایی و به منظور بهره گیری از امکانات محیطی به خلق آن همت گماشته اند، ضروری به نظر می رسد. در این مقاله، مساله اساسی این است که شناخت و فهم جامعی از مدیریت بومی منابع آب در منطقه کاشان به ویژه روستای نیاسر به دست آوریم. به این منظور و نیز بررسی فرصت ها، راهکارها و موانع گذار به مدیریت دوراندیش، مبتنی بر دانش بومی، اصول همیاری و رفاقت، پژوهش کیفی از طریق مطالعات اسنادی و میدانی مشتمل بر مصاحبه با ذی نفعان طی سال های 92-1391 انجام شد. سپس با تلفیق مطالعات، مشاهدات میدانی به همراه مشارکت و ثبت و گردآوری نگرش ها و رفتارهای کنشگران مدیریت بومی منابع آب، شناخت نسبی از آن به دست آمد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مدیریت بومی منابع آب، مبتنی بر چهار مولفه کلیدی است. یکی از مهمترین مولفه های آن، دانش بومی است. این دانش، برخاسته از فرهنگ، ارزش ها، شیوه نگرش، تجارب، نوع باور و فهم مردم یک سرزمین است. نقش مشارکت ذی نفعان و یاری آن ها به یکدیگر در دومین مولفه، یعنی همیاری، نمود بیشتری پیدا کرده است. سومین مولفه عبارت است از رفاقت با مفهوم محوری خیرخواهی که مردم را در درک و ارتباط مناسب با یکدیگر و محیط زیست یاری می نماید. چهارمین مولفه، دوراندیشی است که شامل توجه به نیازهای نسل کنونی و آینده و نیز روش هایی است که دستیابی به مدیریت دوراندیش را محقق می کند.
کلید واژگان: مدیریت بومی, منابع آب, همیاری, دانش بومی, رفاقت, دوراندیشی, منطقه کاشان, نیاسرIn order to identify and understand the native management of Kashan region in the field of water resources in contemporary times, as well as the opportunities, strategies and barriers to transition to the forethoughtful management, based on indigenous knowledge, principles of assistance and camaraderie in the case study, a qualitative study was conducted through archival research and fieldwork, including interviews with five key beneficiary groups of native management, farmers, knowers, executers, trustees in district and bazaar, as well as the general public, during 2012-13. Afterwards combining documentary research, field observations during the two years traveling in the region as well as 40 days of continuous life in the studied population, along with participation in the research community and ultimately, collected approaches, through interviews and observations, the relative recognition were obtained from native management in Kashan region, especially in Neyasar. The results of the studies and observations suggest that native management of water, based on four key components, including indigenous knowledge, assistance, camaraderie and forethought. One important component of native management is indigenous knowledge; experiential knowledge is derived from the culture, values, attitude, beliefs and understanding of the people of a country towards leading issues. Participation of beneficiaries and assist them to work together to manage and organize as having more in the second component, namely assistance. The third component is camaraderie with the core concept of the values, respectful and interested that assist people to understanding and communication with each other and the environment. The fourth component is forethought, which includes attention to the needs of the present and future generations, taking advantage of the native capabilities, fairness and integrity in decisions and behaviors and ways that to achieve the forethoughtful management.
Keywords: Native Management, Water Resources, Assistance, indigenous knowledge, Camaraderie, Forethought, Kashan, Neyasar -
سازوکار بهره برداری از منابع آب و دانش بومی شکل گرفته پیرامون آن از عناصر محوری جوامع محلی است که ترکیب قابل توجهی از پیوند همگرای زیست انسانی با طبیعت را به نمایش می گذارد. در عمل غایت این همگرایی، برآورده ساختن نیازهای انسان با ادراک دقیق محدودیت ها است که البته در این روند سپهری از معناها و نمادها شکل می گیرد. برکه به عنوان یک سازه تاریخی آبی در عین مشابهت با سایر سازه های سنتی آبی در دیگر نواحی ایران خصوصا فلات مرکزی، به دلیل واقع شدن در محیط جزیره وسیع قشم، طیفی از ویژگی ها را نیز به همراه دارد که برخاسته از محدودیت های جغرافیایی و فرهنگ آن منطقه است. در مقاله پیش رو با در نظر گرفتن این ضرورت و با تکیه بر روش مردم نگاری واقع گرا، 18منطقه شهری و روستایی در جزیره قشم به عنوان میدان پژوهش انتخاب گردید و پس از مصاحبه (مصاحبه عمیق و گروه متمرکز کانونی) با 86 نفر از خبرگان و اطلاع رسان های بومی، مشاهده مشارکتی و بررسی سایر اسناد و منابع مرتبط، داده های مرتبط جمع آوری و سپس تحلیل شد. درنهایت اقدام به ارایه توصیف ضخیمی از دانش بومی مربوط به ساخت، نگهداری و بهره برداری برکه و نظام کارکردی و آیینی و ارزش های مرتبط با آن شد. در زمینه ساخت سازه ها، بهره گیری از رویکرد خردمندانه استحصال آب باران با مکان یابی مناسب جهت استحصال آب با کیفیت، انتقال به حوضچه رسوب گیر، افزایش کیفیت آب در حوضچه رسوب گیر و انتقال آب به مخزن سرپوشیده، در زمینه فنون نگه داری برکه ها، همبستگی مستمر جماعت های محلی از رهگذر آدابی ظریف و در زمینه بهره برداری خردمندانه، مدبرانه و قناعت آمیز آب برکه با اولویت بندی محتاطانه نحوه مصرف آن، جانمایه این دانش بومی است.
کلید واژگان: دانش بومی, سازه های آبی تاریخی, برکه, قشمConstructing and using water systems and the indigenous knowledge associated with them are among the pivotal components of local communities, manifesting the convergent correlation of human life and Mother Nature. Practically, the purpose of this convergence was to realize human needs according to a careful understanding of natural limitations which ends to formulation of a system of meanings and rituals related water using styles. As a historical water-storing construction, Burka maintains strong similarities with other traditional water-storing structures in other parts of Iran while remaining particularities due to the geographical and cultural conditions of Qeshm Island. Relying on a realistic ethnography method, and after selection of 18 urban and rural regions in the island as its field, this study used both deep and focus-group interviews with more than 80 persons of local informants along with participative observation and survey of related published documents to collect and analyze the data regarding this traditional knowledge. Finally, this study led to a thick description of the indigenous knowledge regarding construction, maintenance and utilizing Burkas and functional-ritual values around them. Wise techniques of spotting the best location for harvesting the best quality rain water and building the Burka according to a technical intelligent architecture and then channeling the stream to the sediment pool and then transmitting it to a deep covered basin (constructing), constant solidarity of local communities through subtle mores (maintenance), and frugality and contentment in using water according to priorities (utilizing) are prominent components of this indigenous knowledge.
Keywords: indigenous knowledge, Historical Water-Storing Constructions, Burka, Qeshm Island -
روستاییان و کشاورزان ایران از دیرباز با دریافت محدودیت منابع آب برای کشاورزی سعی در ابداع و استفاده از روش های مناسب برای مهیا نمودن آب برای کشت و زرع خود بودند. در این راستا معرفی قنات (کاریز) به عنوان نمونه ای بارز از بروز و ظهور دانش روستاییان ایران در سطح جهانی، نشانگر بلوغ تمدن ایرانیان در این جغرافیا هست. این تحقیق سعی دارد به بررسی و معرفی یکی از جلوه های دانش بومی روستاییان فلات مرکزی ایران در استحصال آب برای کشاورزی بپردازد. مفهوم گاو چاه دلایل، ضرورت ها و به خصوص ویژگی های دانش موجود در آن، می تواند به نوعی بازگوکننده فرهنگ، تمدن و دانش ایرانیان در این منطقه خشک باشد. گاو چاه حاج ابراهیم در بخش ورزنه شهرستان اصفهان به دلیل قرار گرفتن در خشک ترین قسمت این شهرستان و مواجهه همیشگی و دایمی با پدیده خشک سالی ازیک طرف بیانگر نبوغ ایرانیان در گذشته و از سوی دیگر احیای مجدد آن توسط یک کشاورز (حاج ابراهیم) بیانگر نکته سنجی، سازگاری و تطابق و نوآوری به روز کشاورزان ایران در استفاده از مزیت های فرهنگی و سنتی در جهت توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود و البته منطقه موردنظر هست. استفاده از رویکردهای کارآفرینانه به خصوص ایجاد شغل های پایدار در زمینه توسعه گردشگری می تواند یکی از زمینه های مثبت به کارگیری چنین رویکردی در شرایط سخت و کمبود آب در منطقه باشد. توجه به زمینه های دانشی و حمایت نه الزاما مادی از احیاگران این سنن مورد تاکید است.
کلید واژگان: : برداشت سنتی آب, دانش بومی, روستاییان, کشاورزان, گاوچاه, ورزنهIranian peasants and farmers have long sought to devise and use appropriate methods to provide water for their cultivation by limiting water resources for agriculture. Studying the different traditional methods of water extraction in the central plateau of Iran, which faced with more serious limitations, can help to identify their indigenous knowledge in this regard. The prominence of the emergence of the knowledge of Iranian peasants worldwide indicates the maturity of Iranian civilization in this geography. Although, in some parts of Iran, with a little more detailed exploration and examination, clear examples of this kindcan be observed. Therefore, this study attempts to investigate and introduce one of the manifestations of indigenous knowledge of villagers of central plateau of Iran in water extraction for agriculture. The concept of cow-wells especially reasons, necessities and especially the characteristics of the knowledge contained therein can be a reflection of Iranian culture, civilization and knowledge in this arid region. The cow-wells of Haj Ibrahim in Varzaneh district in Isfahan township due to being in the driest part of the Iran and the constant exposure to drought on the one hand reflects the genius of Iranians in the past and also on the other hand, its revived by a farmer (Haj Ibrahim) indicated of adaptation of innovation for Iranian farmers' to takes advantage of its traditional cultural and economic and social benefits for achieve the sustainable development in this region. The use of entrepreneurial approaches, especially the creation of sustainable jobs in the field of tourism development for themselves and others can be one of the positive aspects of using such an approach in difficult conditions and water shortages in the region. Continuing to pay attention to traditional cultural heritage, and especially to the underlying knowledge base, along with the need to support not only the material but the spiritual revival of these traditions, may be the result and suggestion of the present study.
Keywords: Traditionalwater harvesting, Villagers, Farmers, Cow-wells, Varzaneh County
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.