به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تک فرزندی » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تک فرزندی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه مدیری*، فاطمه کیانی علی آبادی
    گسترش بی فرزندی و تک فرزندی در جهان از پیامدهای عمیق و چشمگیر کاهش سریع باروری در قرن بیستم بوده که چالش های متعددی را به همراه داشته است؛ بر این اساس در این مقاله به شیوع بی فرزندی و تک فرزندی و عوامل موثر بر آن در شهر تهران پرداخته شد. جامعه آماری این پیمایش با ابزار پرسشنامه، متاهلان شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و اثر طرح مطلوب، 1273 مرد و زن متاهل انتخاب شدند که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بود. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بود و در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و رگرسیون لجستیک دووجهی استفاده شد. یافته ها نشان داد که در شهر تهران، 4/2 درصد ایده آل بی فرزندی، 1/4 درصد قصد بی فرزندی، 5/16 درصد ایده آل تک فرزندی و 9/24 درصد قصد تک فرزندی را گزارش کردند. قصد و ایده آل بی فرزندی و تک فرزندی متاثر از مجموعه ای از متغیرهای زمینه ای، نگرشی، ساختاری و زوجی بوده است. ایده آل بی فرزندی در سطح معناداری متاثر از نگرش های برابرطلبانه و کاهش احساس امنیت، و قصد بی فرزندی در سطح معناداری متاثر از نگرش های برابرطلبانه، کاهش احساس امنیت و کاهش نشاط زناشویی بوده است. ایده آل تک فرزندی در سطح معناداری در مردان، در افراد با سنین کمتر، درآمد بیشتر، دین داری کمتر، نگرش های جنسیتی برابرطلبانه و احساس امنیت کمتر و قصد تک فرزندی در مردان، در افراد با سنین کمتر، تحصیلات بیشتر، دین داری کمتر، نگرش های جنسیتی برابرطلبانه و احساس امنیت کمتر، بیشتر گزارش شده است. به طورکلی می توان گفت، قصد و ایده آل بی فرزندی شایع نبوده و قصد و ایده آل تک فرزندی به مراتب بیش از آن ها بوده است. قصد بی فرزندی و تک فرزندی بیش از ایده آل بی فرزندی و تک فرزندی بوده است. در تبیین قصد و ایده آل بی فرزندی و تک فرزندی، سهم متغیرهای نگرشی بیش از دیگر عوامل است و با اتخاذ سیاست های مطلوب، شکاف میان ایده آل و قصد بی فرزندی و تک فرزندی کاهش و فرزندآوری افزایش خواهد یافت.
    کلید واژگان: قصد فرزندآوری, ایده آل فرزندآوری, بی فرزندی, تک فرزندی, باروری}
    Fateme Modiri *, Fateme Kiani Aliabadi
    Childlessness and one-child style in the world have been deep and significant consequences of rapid fertility decline in the 20th century that has brought several challenges. This study investigated the prevalence of childless and one-child families and the factors affecting them in Tehran city. The statistical population of this survey included the married people of Tehran city, among of which 1273 married men and women were selected through multi-stage cluster sampling. The analysis was done using SPSS software and binary logistic regression. There have been 2.4% childlessness ideal, 16.5% one-child ideal, 4.1% childlessness intention, and 24.9% one-child intention. The childlessness and one-child ideal and intention are affected by a set of contextual, attitudinal, structural, and marital variables. The childlessness ideal is affected significantly by egalitarian attitudes and decreased feeling of security and childlessness intention is significantly affected by egalitarian attitudes, decreased feeling of security and decreased marital happiness. One-child ideal is significantly more reported among men and young people and people of higher income, lower religiosity, egalitarian gender attitudes and a lower feeling of security. One-child intention is reported significantly more among men, young people, people of having higher degrees, lower religiosity, egalitarian gender attitudes, and lower feeling of security. Generally, it can be said that childlessness intention and ideal are not common and one-child intention and ideal were more common. Childlessness and one-child intention are more than childlessness and one-child ideal. The attitudinal variables have been more effective than other factors. Taking proper policies will reduce the gap between the intention and the ideal of childbearing and will increase fertility.
    Keywords: childbearing intention, childbearing ideal, childlessness, one-child, fertility}
  • طوبی رضایی*، اصغر محمدی
    در سالیان اخیر میزان فرزندآوری زنان به تدریج رو به کاستی نهاده و حتی تشکیل زندگی بدون فرزند نیز رواج پیدا کرده است. این موضوع یک مسیله حیاتی برای آینده جمعیت کشور و تامین نیروی فعال خواهد بود و چنانچه به طور جدی برای آن چاره اندیشی نشود، جمعیت فعال کشور در آینده از یک طرف و سالخوردگی جمعیت از طرف دیگر، چالش هایی جدی برای کشور رقم خواهند زد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش 11 نفر از زنان متاهل بودند که با ملاحظه برخی معیارها و با روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای بود که با تحلیل متون مصاحبه ها با کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. برای سنجش روایی داده ها از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان بیرون از پژوهش و برای سنجش پایایی از کدگذاری مجدد به کمک کدگذار همکار استفاده شد که ضریب پایایی 80/0 حاصل شد. یافته ها نشان داد در دیدگاه مشارکت کنندگان 10 مضمون محوری در مورد بی فرزندی یا کم میلی به فرزندآوری در زنان متاهل وجود دارد که عبارتند از: چالش های اقتصادی، ناکارآمدی خانواده پرجمعیت، مدیریت بدن، تحمل دوگانه، قسمت و تقدیر، اضطرار و هراس، ناباروری ناخواسته و لاعلاج، توافق مشروط، گذشته خود و دیگری و فشار اجتماعی. در نهایت نیز مدل پارادایمی کم میلی به فرزندآوری در زنان ارایه شد.
    کلید واژگان: خانواده, زنان, تک فرزندی, بی فرزندی}
    Tooba Rezaei *, Asghar Mohammadi
    The present research aimed at identifying the causes of the tendency for low childbearing action or family without a child in women. This is an applied, qualitative-grounded theory method research. The participants of the research were 11 married women who were selected with respect to some criteria and through purposive sampling and theoretical approach. The research tool was a semi-structured in-depth interview carried out through analysis of the content of the interviews by tripartite stages of open, axial, and selective coding. The validity of the data was assessed based on the viewpoint of the participants of the research and the experts from outside the research. The reliability of the research was examined through recoding by the assistant encoder and the reliability coefficient was calculated to be 80%. The findings indicated that from the viewpoint of the participants 10 axial themes affect the tendency to low childbearing action or family without a child in the married women. These themes include economic challenges, the inefficiency of a large family, body management, dual tolerance, destiny, emergency and fear, incurable and unwanted infertility, conditional agreement, their past and the past of the other, and social pressure. Finally, a paradigm model of the tendency to low childbearing action in women was presented.
    Keywords: Family, Women, single child, childlessness}
  • حجیه بی بی رازقی نصرآباد*، میمنت حسینی چاوشی، محمدجلال عباسی شوازی

    اخیرا در تحقیقاتی که در بسیاری از کشورها برای تبیین باروری انجام شده، تقسیم کار جنسیتی بعنوان یک چالش اساسی و مهم مطرح است. در این مطالعه تاثیر تقسیم کار و نگرش های جنسیتی بر فاصله تولد اول تا دوم آزمون می گردد. حجم نمونه، 363 زن 49-15 ساله دارای همسر و یک فرزند شهر تهران است به منظور برآورد تابع بقاء تک فرزندی تکنیک کاپلان مایر و برای شناسایی تاثیر نگرش و تقسیم کار جنسیتی بر روی فاصله تولد دوم، به برازش مدل های بقاء شامل مدل مخاطره متناسب کاکس، نمایی، وایبل، گومپرتز، لگ نرمال، لگ لجستیک و گامای تعمیم یافته پرداخته شد و برای در نظر گرفتن وابستگی در زمان های بقا، مدل شکنندگی مشترک با توزیع گاما آزمون گردید. بر اساس ملاک آکاییک، مدل گامای تعمیم یافته به عنوان مناسبترین مدل انتخاب و نتایج ارایه شد. نتایج نشان داد میانه فاصله تولد اول تا دوم 84 ماه است. نتایج مدل گامای تعمیم یافته نشان داد مشارکت مردان در کارهای داخل خانه تاثیر معنی داری بر فاصله تولد اول تا تولد دوم ندارد. اما داشتن نگرش جنسیتی مدرن و عدم مشارکت مردان در امور مربوط به فرزندان، فاصله تولد اول تا دوم را افزایش می دهد. لذا ضمن تلاش برای رسیدن به یک اقتصاد پایدار و چشم انداز خوش بینانه برای آینده، سیاست های افزایش جمعیت و سیاستهای دوستدار خانواده باید چارچوب وسیعی از ارزش های فرهنگی را در برگیرند که با حمایت از افزایش مشارکت مردان در امور داخل خانه، کاهش نابرابری جنسیتی مانع تاخیر بیشتر تولد دوم و افزایش باروری به سطح جانشینی شوند.

    کلید واژگان: فاصله موالید, تک فرزندی, باروری پایین, نگرش جنسیتی, تقسیم کار}
    Hajiieh Bibi Razeghi Nasrabad *, Meimanat Hosseini Chavoshi, MohammadJalal Abbasi Shavazi

    In recent research in many countries to explain low fertility, gender role attitudes and role division has been a major challenge. In this study, the effect of gender division of labor and attitudes on second birth interval in Tehran is investigated. The sample comprise of 363 married women aged 15-49 years old and having one child. The Kaplan-Meier test was used to determine the second birth interval, and to identify the effect of attitude and gender division of labor on its, survival models including Cox proportional, exponential, Weibel, Gompertz, Log Normal Logl Logistic and Gamma Generalized models were fitted. In order to consider the dependence on survival times, a common fragility model with gamma distribution was tested. Based on the Akaik criterion, the generalized gamma model was selected as the most appropriate model. Results showed that the median time of first birth to second birth was 84 months. The results of the generalized gamma model showed that the participation of men in domestic work had no significant effect on the second birth interval. But having a modern gender attitude and the lack of participation of men in child affairs increases the second birth interval. Therefore, while striving for a sustainable economy and an optimistic outlook for the future, population-building policies and family-friendly policies must embrace a broad framework of cultural values that support men's participation in domestic affairs and reduce gender inequality, thereby preventing Further delay second birth and increase fertility to replacement level.

    Keywords: Birth Interval, one-child, Low fertility, Gender Role Attitudes, Role Division}
  • یعقوب فروتن*، حمیدرضا بیژنی

    در این تحقیق، الگوها و تعیین کننده های مرتبط با "تک فرزندی" را مورد مطالعه قرار داده ایم که به عنوان یکی از عمده ترین جنبه های فرآیند موسوم به "تغییر شکل ویژگی های جمعیت شناختی" در جوامع معاصر محسوب می شود. پژوهش های اندکی در ایران بر موضوع تک فرزندی متمرکز شده اند که آنها نیز عمدتا به تک فرزندی در چارچوب پدیده کم فرزندی پرداخته اند. تحقیق حاضر، نه تنها جزو معدود تحقیقاتی است که موضوع تک فرزندی را کانون توجه قرار داده، بلکه در زمره نخستین تحقیقاتی است که به طور همزمان هر دو بعد  "باروری تحقق یافته" معطوف به متاهلین  "دارای 1 فرزند" و بعد "باروری مطلوب" معطوف به متاهلین "خواهان 1 فرزند"  را مطالعه می کند. نمونه تحقیق حاضر را 2557 نفر مردان و زنان ازدواج کرده 30 ساله به بالا در نقاط شهری و روستایی شهرستان های منتخب ایران تشکیل می دهند. مطابق یافته ها، نه تنها الگوی تک فرزندی چندان مورد اقبال عمومی و پذیرفتنی نیست، بلکه نسبت متاهلین "خواهان 1 فرزند" به میزان نیمی از نسبت متاهلینی است که "دارای 1 فرزند" هستند. نتایج نشان می دهد در جامعه معاصر ما، تک فرزندی نه به عنوان یک الگوی موردانتظار و خواسته ذهنی افراد و خانواده ها، بلکه عمدتا متاثر از تعیین کننده های خارج از ذهنیت و خواست آنان و تحت تاثیر شرایط اقتصادی اجتماعی است. برهمین اساس، اجرای برنامه ریزی های مناسب و سیاستگذاری های کلان در زمینه برطرف کردن دغدغه ها و دشواری های فرزندآوری به ویژه در عرصه فرصت های شغلی و اقتصادی به منظور محقق کردن پتانسیل های امیدوارکننده حدجایگزینی باروری در بین افراد و خانواده ها ضروری و اجتناب ناپذیر است.

    کلید واژگان: تک فرزندی, نگرش های جمعیت شناختی, شکاف نسلی, نگرش جنسیتی, دینداری, ایران}
    Yaghoob Foroutan *, Hamid-Reza Bijani

    This research paper focuses on the key issue of one-child parenthood and examines its main patterns and determinants from a demographic perspective. The issue of one-child parenthood is identified as one of the most important components of the so-called process of “the transformation of demographic characteristics”. The literature review clearly indicates that while the general themes of fertility and childbearing have received a large body of studies in more recent years, it lacks substantially studies with specific focus on one-child parenthood. The present study not only contributes filling this research gap, but also is amongst the first studies focusing simultaneously on both sides of one-child parenthood: having one-child, wanting one-child. The results of this paper are based on a survey that includes 2557 married males and females aged 30 years and older residing in the selected rural and urban areas of Iran. The research results presented and discussed in this paper have shown that not only one-child parenthood is insignificantly accepted, but also the proportion of respondents ‘wanting one-child’ is almost half of the proportion of those ‘having one-child’. In sum, the conclusion of these research findings is that the one-child parenthood is overwhelmingly driven by socio-economic determinants rather than individual choices, suggesting the fundamental role of governmental policies targeted largely towards socio-economic and occupational provisions in order to enable individuals to go beyond the one-child parenthood.

    Keywords: one-child parenthood, demographic attitudes, Generational gap, gender attitude, religiosity, Iran}
  • مرضیه هروی*، اسماعیل چراغی کوتیانی، محسن هراتی
    خانواده در جامعه کنونی ما دچار تغییر، تحولات و آسیب هایی شده است که تک فرزندی یکی از آن هاست. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل آسیب های تک فرزندی برای والدین است. یافته ها حاکیست اگرچه مستقیما در آموزه های دینی از تک فرزندی، کمیت و تعداد اولاد بحثی به میان نیامده است، اما کلیت آیات و روایات فرزندآوری بر اهمیت این مسئله تاکید دارند. تک فرزندی نه تنها مورد تایید دین نیست، بلکه یک معضل شناخته می شود که می تواند والدین را با آسیب های متعددی مواجه سازد. در این پژوهش آسیب های جسمی، روانی، تربیتی و معنوی تک فرزندی موردبررسی قرارگرفته اند. آسیب های جسمی والدین تک فرزند مانند تاثیر بارداری، شیردهی و زایمان در سلامت مادر، آسیب های روانی مانند افزایش اضطراب، استرس و افسردگی والدین، آسیب های تربیتی مانند رواج فرزندسالاری، کاهش انسجام خانواده و وقت گیر بودن تربیت و آسیب های معنوی مانند محرومیت از فضایل و پاداش های فرزندآوری، محرومیت از حمایت معنوی پس از مرگ و کاهش یاری رساندن در دوران پیری می باشد. روش گردآوری پژوهش اسنادی و کتابخانه ای و روش پردازش مطالب توصیفی و تحلیلی با استفاده از نتایج پژوهش های پیشین بوده است.
    کلید واژگان: آسیب, تک فرزندی, والدین, فرزندپروری, کودکان یگانه}
    Marziyeh Heravi *, Esmaeel Cheraghi Koutiani, Mohsen Herati
    The family in our current society has undergone changes, transformations and injuries, one of which is monogamy. The purpose of this study is to investigate and analyze single child injuries for parents. The findings indicate that although there is no direct discussion of monogamy, quantity and number of children in religious teachings, the totality of verses and narrations on childbearing emphasize the importance of this issue. Monogamy is not only endorsed by religion, but is also known to be a problem that can cause many harm to parents. In this study, the physical, psychological, educational and spiritual injuries of a single child have been studied. Physical injuries of single parents such as the effect of pregnancy, breastfeeding and childbirth on maternal health, psychological injuries such as increased anxiety, stress and depression of parents, educational injuries such as childbearing, reduced family cohesion and time consuming education and spiritual injuries such as deprivation of virtues and childbearing rewards. Deprivation of spiritual support after death and reduced help in old age. The method of collecting documentary and library research and the method of processing descriptive and analytical materials has been the results of previous research.
    Keywords: Injury, Single child, Parents, Parenting, Single children}
  • محمود خلیلیان شلمزاری*

    هویت یابی فرایندی است که علاوه بر ویژگی های شخصیتی افراد، ساختارهای بیرونی متعددی مانند خانواده در شکل گیری آن نقش موثری دارند. هدف این پژوهش بررسی اختلافات میان تک فرزندان و گروه های دارای همشیر (دارای خواهر، دارای برادر و دارای خواهر و برادر) در چهار پایگاه هویت (تحقق یافته، مهلت خواه، زودهنگام و سردرگم) است. روش تحقیق پس رویدادی (علی- مقایسه ای) و از آزمون F تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1397-1396 شهر قم و با نمونه گیری طبقه ای- خوشه ای چند مرحله ای 448 نفر انتخاب شد. همچنین داده ها با مقیاس گسترش یافته سنجش عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS) گردآوری شد. یافته ها نشان داد میانگین نمرات هویت تحقق یافته گروه تک فرزندان در مقایسه با هر یک از گروه های دارای همشیر بطور معنادار بالاتر است. از سوی دیگر میانگین نمرات نوجوانان دارای خواهر در هویت سردرگم، نوجوانان دارای برادر در هویت زودهنگام و نوجوانان دارای خواهر و برادر هم در هویت سردرگم و هم هویت زودهنگام از نوجوانان تک فرزند بطور معنادار بالاتر است. نتیجه گیری: بین دو گروه (تک فرزندان و نوجوانان دارای همشیر) از نظر ترکیب متغیر هویت تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نیاز بیشتر نوجوانان تک فرزند به اعتبار اجتماعی و رویارو شدن آنها با انتظارات والدینی، عاملی جهت انتقال زودتر از دوره کودکی به دوره نوجوانی است.

    کلید واژگان: تک فرزندی, هویت یابی, نوجوانی, پایگاه هویت, خواهر و برادری}
    Mahmood Kahliliyan Shalamzari *

    Identity is a process that, in addition to the personality traits of individuals, many external structures, such as the family, have an effective role in formation it. The purpose of this study is to investigate the differences between only-children and sibling groups (with sister, brother and sister and brother) on four identity status (Identity achievement, Identity Moratorium, Identity Foreclosure, Identity Diffusion). The method of retrospective study (causal-comparative) and F-test of multivariate analysis of variance was used. The statistical population of this study was high school students (male and female) in Qom and 448 students were selected by multistage stratified-cluster Sampling. The data were collected with the Extended Objective Measure of Ego Identity Status( EOM-EIS). The findings showed that the mean scores of Identity achievement in the only-children group were significantly higher than any one of the groups. On the other hand, the mean scores of adolescents with sister at Identity Diffusion, adolescents with brother in Identity Foreclosure, and adolescent with sister and brother in the Identity Diffusion and Identity Foreclosure are significantly higher than only-children.

    Conclusion

    There is a significant difference between the two groups (only-children and sibling groups) in terms of identity variables. The greater need for only-children social support and their confrontation with parental expectations is an element of transition from early childhood to adolescence.

    Keywords: only-children, identity, adolescence, Identity Status, Sibling}
  • محمود خلیلیان شلمزاری
    شیوع تک فرزندی در چند دهه گذشته حکایت از تغییراتی در کنش فرزندآوری خانواده دارد تا جایی که این پدیده یکی از عوامل تاثیرگذار برای کاهش نرخ باروری مطرح است. مطالعات روان شناختی تک فرزندی شامل موضوعات متعدد و نتایج متناقضی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پژوهش های روان شناختی داخلی در موضوع تک فرزندی در ده سال اخیر (1394-1384) به روش مروری از نوع سیستماتیک انجام گرفت تا از خلال آن نقدها و خلاهای پژوهشی موضوع نمایان شود. به منظور استخراج مدارک پژوهشی (مقالات علمی پژوهشی، پایان نامه های دانشگاهی و مقالات ارائه شده در همایش ها) ، بانک های اطلاعاتی SID، ایران داک و سیویلیکا با کلید واژه های «تک فرزند» ، «چند فرزند» ، «تک فرزندی» ، «خواهر برادر» بازیابی شد. در پی سه مرحله شناسایی، غربالگری و انتخاب، با در نظر گرفتن ملاک های درون گنجی و برون گنجی توسط دو ارزیاب، در نهایت 9 پژوهش صلاحیت لازم برای بررسی مروری را کسب نمود. یافته های پژوهش از برتری کودکان دارای خواهر/ برادر در نظریه ذهن و برخی از ویژگی های مثبت شخصیتی حکایت می کند. همچنین مشکلاتی در فرضیه سازی، ناهمگنی نمونه، کاهش حجم نمونه و عدم کنترل کافی متغیرهای مزاحم از یافته های این مقاله است. در مجموع خلاهایی چون عدم فرضیه سازی منطقی، نبود مدل های بومی، فقدان مطالعه طولی و غفلت از گستره مطالعه در پژوهش های داخلی از نتایج این بررسی است.
    کلید واژگان: تک فرزندی, چند فرزندی, خواهر برادر, مرور سیستماتیک, فرزند آوری, روانشناختی}
  • جواد شجاعی، بهجت یزدخواستی
    آمارها حاکی از کاهش میزان باروری به زیر سطح جایگزینی است. به‏‏موازات این روند کاهنده، شاهد افزایش نسبت خانواده های تک‏فرزند هستیم. این تغییر در ساختار خانواده و کاهش تعداد فرزند، تغییر در روابط درونی خانواده و شیوه زندگی تک‏فرزند را به همراه دارد که ‏به منزله پدیده ای اجتماعی باید دقیقا مطالعه شود. مطالعات موجود بیشتر بر تبیین‏های کمی تغییر رفتار باروری تمرکز کرده و معنای این رفتار‏ها کمتر شناخته‏ شده است. همچنین، معدود مطالعاتی که درباره تک‏فرزندی انجام شده پیش فرض های «چرایی» دارد؛ بسیار مهم است که «ماهیت» تک‏فرزندی شناسایی شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی به توصیف تجربه زیسته تک‏فرزندان ساکن شهر تهران می‏پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با بیست تک‏فرزند دختر بالای 18 سال با نمونه‏گیری هدفمند جمع آوری و با استفاده از تکنیک شش مرحله‏ای اسمیت تحلیل شد. از تحلیل داده ها دوازده مضمون استخراج شد. این تم‏ها عبارت اند از: حکمرانی در خانواده، در حسرت موقعیت دیگری، توقعات افراطی، تنهایی: فقط خودتی و خودت، نیاز به حمایت خانوادگی، در جست وجوی جبران، پیوند اعتباری، ضعف در روابط احساسی، نگرانی های مخرب، برخورد تربیتی والدین، تعدیل خود و مواجهه با باورهای کلیشه‏ای. یافته های این مطالعه توانست تصویری روشن از تجربه تک‏فرزندی ارائه دهد. در یک نتیجه گیری کلی، تجربه زیسته کنش گران نشان می‏دهد که تک‏فرزندها معمولا به لحاظ مهارت های زندگی و توانمندی های فردی، متفاوت اند و این تفاوت اغلب خود را به صورت افراط یا تفریط نشان می‏دهد. البته باید توجه داشت که تک فرزندها به دلیل فقدان تضاد منافع معمولا از امکانات و رفاه بیشتری برخوردارند که این خود سبب ظهور برخی مضمون‏های اختصاصی پیش‏گفته می‏شود.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, تجربه زیسته, تک فرزندی, تهران}
    Javad Shojaei, Behjat Yazdkhasti
    This research, by adopting a theoretical and methodology approach of phenomenology, describes the lived experience of girls in Tehran. Data were collected through a deep interview with twenty girls over the age of 18 years with Purposive sampling and analyzed by Smith's six-step technique. From data analysis, there are twelve themes. The themes are: "only-child benefits, re-thinking of position, extreme expectations, feeling alone, need for family support, compensatory alternatives, credit linkage, weakness in emotion management, destructive worries, upbringing manner, self-adjustment, and stereotyping" Which describes the Lived experience of Actors, was extracted. The findings of this study could provide a clear picture of only-child lived experience. In a conclusion, the lived experience actors show that only-child usually in terms of life skills and individual capabilities, different from other and this is often in the form of going to extrmes show. Of course, it should be noted that only-child because of the lack conflict of interests, usually have more Features and prosperity That this Cause in some of the specific themes Listed above.
  • زینب حسینی، محمد تقی شیخی، حجیه بی بی رازقی نصرآباد *
    هدف این تحقیق شناسایی تجربه زیسته زنان از تک فرزندی با تاکید بر چرایی و پیامدهای تک فرزندی است. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 نفر از زنان دارای یک فرزند بالای 5 ساله شهر شهریار در سال 1395 جمع آوری شد. یافته ها نشان داد تجربه تک فرزندی مترادف با فرایندی برای تعادل بخشی بین حوزه فردی نظیر شرایط روحی- جسمی مادر و فرزند؛ حوزه خانوادگی نظیر موقعیت مالی خانواده و روابط با همسر؛ حوزه های اجتماعی نظیر محیط کار می باشد. به عبارتی تک فرزندی نتیجه تاخیر در ازدواج و فرزندآوری، پیشگیری از خطرات و آسیب های اجتماعی، احساس فقدان حمایت های خانوادگی و اجتماعی، مشکلات ترکیب کار و خانه و تغییرات نگرشی به سمت اهداف و ارزش فرزندآوری است. با وجود مزایایی نظیر فراهم کردن امکانات بیشتر برای فرزند، داشتن وقت بیشتر مادر و کمتر بودن بحث و جدل در خانواده، تک فرزندی، تجربه مطلوبی برای افراد نبوده و تک فرزندی الگوی مناسبی برای خانواده های ایرانی نمی دانستند. بسیاری از آن ها مهارت های کمتر فرزند در حل مسئله، تاب آوری کمتر، استقلال و یا وابستگی مفرط، فردگرایی، خودخواهی، حسادت، کمرویی، منزوی بودن فرزند و ترس از تنها شدن زودرس والدین در سنین میانسالی و سالخوردگی و خالی شدن فضای خانواده را به عنوان پیامدهای منفی تک فرزندی می دانستند.
    کلید واژگان: باروری پایین, تک فرزندی, تاخیر در فرزندآوری, پیامدهای تک فرزندی, تجربه زیسته, زنان}
    Hajiye Razeghi *, Zeinab Hosseini, Mohammadtaghi Sheikhi
    The purpose of this study is to identify the experience of women from one -child with emphasis on its reasons and consequences. The data were collected through in-depth interviews with 20 women with one child over 5 years of age in Shahriar city in 2017. The findings showed single-child experience is synonymous with a process for balancing between the individual domain, such as the mental-physical condition of the mother and the child; the family domain, such as financial position of the family and relations with the spouse, social domains, such as the work environment. Having one - child is the result of delayed marriage and childbearing, avoiding dangers and social harm, feeling the lack of family and social support, The difficulty of balancing work and family and attitudinal changes in the values and goals of childbearing. Despite the benefits of providing more opportunities for the child, having more time for mother and less discussion in the family, one-child is not considered a good model for Iranian families by respondants. In their opinion, the negative consequences of one-child are lesser skills in problem solving, less discretion, excessive independence and dependency, individualism, selfishness, jealousy, shyness, isolation of the child, early parents' loneliness in middle age and aging and early emptying of the family space from children.
    Keywords: One-child, Low fertility, Postponed childbearing, One-child consequences, Lived Experience, women}
  • فریده خلج آبادی فراهانی، حسن سرایی
    باروری زیر سطح جانشینی (حدود 2/1 فرزند) از سال 1385 تاکنون در ایران نگرانی هایی را ایجاد کرده است. باروری زیر سطح جانشینی معرف افزایش رفتار تک فرزندی است. بر این اساس سوال تحقیق حاضر، این است که تفسیر و برداشت زنان و مردان شهر تهران از دلایل و انگیزه های تک فرزندی چیست و چه شرایط و عواملی زمینه ساز این تصمیم هستند. برای پاسخ به این سوال ها، تعداد 14 مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند با زنان و مردان سنین مختلف در شرف ازدواج، همسردار بدون فرزند، همسردار با یک فرزند زیر 5 سال و افراد در پایان سنین باروری و دارای تک فرزند، ساکن شهر تهران انجام شد. مبنای نظری سوال ها، نظریه های رفتار برنامه ریزی شده، گذار دوم جمعیتی و تئوری شناختی اجتماعی بود. مصاحبه های عمیق با روش استقرایی کدگذاری باز شده (تحلیل محتوایی متعارف) و کدهای باز بر اساس معانی مشترک ظاهری و مقایسه ی مداوم در قالب زیر طبقه ها و طبقه های فرعی و اصلی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که تصمیم تک فرزندی در واقع یک نوع راه کار یا استراتژی برای ایجاد نوعی تعادل بین شرایط فردی، زناشویی، خانوادگی و محیطی افراد است. این تصمیم حاصل تعامل بین برآیند نگرش ها، احساسات و مهارت های فردی به نفع تک فرزندی، فضای غیرحمایتی تعامل زناشویی برای فرزندآوری، فضای غیرحمایتی خانواده ی گسترده برای فرزن دآوری و فضای غیرحمایتی جامعه برای فرزند آوری است. بنابراین، در راستای تشویق باروری در نظر گرفتن پیچیدگی این تصمیم و رفتار ضروری است. مداخلات می توانند شامل ارتقای امنیت شغلی زنان، ارتقای کیفیت مراکز نگهداری کودکان، فرهنگ سازی هنجار فرزندآوری، افزایش احساس امنیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها و تحکیم روابط در خانواده باشد.
    کلید واژگان: تک فرزندی, مطالعه کیفی, تصمیم تک فرزندی, گذار دوم جمعیتی, تهران}
    Farideh Khalajabadi Farahani, Hassan Saraei
    Below replacement fertility )
    Keywords: Single Child behavior, qualitative study, single child intention, underlying factors, Tehran}
  • جهانگیر جهانگیری، حبیب احمدی، منصور طبیعی، حسین ملتفت
    خانواده به عنوان بنیان اصلی جامعه، در طول تاریخ، تحت تاثیر تحولات گوناگون اقتصادی و اجتماعی، دگرگون شده است. به طور حتم مسائل خانواده ی امروز ایرانی با خانواده پنجاه یا صد سال پیش تفاوت های عمده ای دارد. یکی از عرصه هایی که در این سال ها دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده، روند رشد جمعیت و فرزندآوری و روی آوردن خانواده ها به داشتن یک فرزند است. پژوهش حاضر سعی کرده کنش تک فرزندی زنان شهر اهواز را مورد کندوکاو قرار دهد و چالش های مشارکت کنندگان را در ارتباط با خانواده و فرزندپروری که منجر به این رفتار شده را شناسایی کند. برای رسیدن به این هدف از روش شناسی کیفی و نظریه زمینه ای استفاده شده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری تعداد 20 زن که دارای یک فرزند بودند، انتخاب و با کمک از مصاحبه های عمیق، داده ها جمع آوری شدند و تحلیل داده ها به شیوه ی کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته های تحقیق شامل 17 مقوله ی فرعی، 6 مقوله ی اصلی و مقوله ی هسته چالش های سخت پیش روی فرزندآوری می باشد. یافته ها نشان می دهند که عدم حمایت کافی از زنان و خانواده و نداشتن زمان کافی به واسطه ی شاغل بودن یا ادامه تحصیل به عنوان شرایط علی چالش های پیش روی فرزند آوری می باشند. زنان در مواجهه با این چالش ها در بستری که مشکلات مالی و مسکن در آن وجود دارد و تجربه ی ناخوشایندی از تعداد زیاد اعضای خانواده دارند و مداخله ی فضای اجتماعی مخاطره آمیز و بالا بودن هزینه های فرزندآوری، استراتژی تک فرزندی را انتخاب می کنند.
    کلید واژگان: تک فرزندی, کنش زنان, چالش های فرزندآوری, نظریه ی زمینه ای}
    Jahangir Jahangiri, Habib Ahmadi, Mansour Tabiee, Hossein Moltafet
    The family as the foundation of society, throughout history, has been changed under the influence of various economic and social Evolutions. Certainly Iranians today family issues are different from fifty or one hundred years ago. During recent decades the trend of population growth and childbearing has led some families to have one child. This study has tried to explore the actions of one-child women of Ahvaz, and has recognized challenges of participants in relation to family and parenting that leads to this behavior. To achieve this goal, qualitative methodology and grounded theory have been used. Twenty women, who had just one child, were selected through purposive and theoretical sampling. Data were collected through in-depth interviews. Data analysis was done by open, axial and selective coding. The results included 17 sub-categories, 6 main categories and the core category of “facing the difficult challenges of childbearing”. Results show that the lack of adequate protection of women and families and not having enough time due to work or study are conditional challenges for childbearing. Women facing with these challenges in the context of the financial and housing problems and previous unpleasant experience of large size family, and risk of Intervention of the social climate and high cost of raising children, chose the one-child strategy.
    Keywords: One, child, Women Actions, Childbearing Challenges, Grounded Theory}
  • رامین فکر کیا *، دکتر علی پژهان
    مردان و زنان ثروت واقعی هر ملتی را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر در پی ارائه توصیفی ژرف از ویژگی های جمعیتی، اقتصادی خانواده های تک فرزندی در ایران است. پرسش اصلی این پژوهش را بر همین مبنا "چگونگی ویژگی های جمعیتی و اقتصادی خانواده های تک فرزندی" قرار دادیم. برای پاسخ به این پرسش به انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی با رویکرد جمعیت شناختی (تحلیل داده های ثانویه) پرداختم.
    نتایج پژوهش نشان می دهد که نرخ تک فرزندی در کشور 9/23 درصد در سال 1385، به 5/28 درصد در سال 1390 افزایش یافته است. استان گیلان در طی سال 1385 و 1390 به ترتیب با 9/28 و 1/34 درصد بالاترین نرخ تک فرزندی را داشته است و استان های سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد، کمترین درصد تک فرزندی در سال 1385 با 2/16 درصد و استان سیستان و بلوچستان با 4/18 درصد، در سال 1390 کم ترین نرخ را داشته اند.
    درصد خانوارهای تک فرزندی در سال 1390 نسبت به سال 1385، 6/4 درصد روند افزایشی داشته و پیش بینی می شود این درصد در سال 1430 به 50 درصد برسد. بنابر این مساله ای که باید در راس تصمیمات و برنامه های دولت مردان قرار گیرد، فرزند آوری است که این موضوع نیازمند فرهنگ سازی است. تا ذهنیت و طرز نگرش ها به فرزند آوری مثبت شود و در این میان مهمترین ابزار تغییر سبک زندگی، رسانه ها هستند.
    کلید واژگان: تک فرزندی, خانوار, باروری, فرزند زنده, وضعیت جمعیتی و اقتصادی}
    Ramin FekriKiya *, dr Ali Pajham
    This study assesses the effects of population age structure on economic and social anomalies was conducted. The importance of this study it can be concluded that such surveys can be used in crowd control and abnormal control as well as social and economic benefit. The research method is descriptive - survey and statistical society where people are Rodhen of which 360 were chosen.
    The data collected in theoretical books and has been previous research in the field of self-administered questionnaire was used to the reliability of the amount of (83%) was confirmed.
    The data were analyzed in two parts: descriptive and inferential statistics and the results showed:Changes had the effect of age on education. Age changes on income, employment and housing affected. As well as changes in population age with parenting, religious, educational environment and the prevalence of crime is involved.
  • فریده خلج آبادی فراهانی*، حسن سرایی
    هدف این مقاله، بررسی قصد تک فرزندی و تعیین کننده های آن، در زنان و مردان در شرف ازدواج ساکن شهر تهران می باشد. در این مقاله، داده های مرحله اول پیمایش یک مطالعه ترکیبی[1] که در تابستان 1391 انجام شده بود، مورد تجزبه و تحلیل قرار گرفت. در این مرحله، تعداد 871 زن و مرد مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی در تهران به روش سهمیه ای خوشه اینمونه گیری شدند. قصد تک فرزندی در 46 درصد و دو فرزندی در 2/43 درصد موارد گزارش شد. تعیین کننده های قصد تک فرزندی در مردان عبارت بودند از : فردگرایی (34/1OR[2]=)، نگرانی کمتر از مشکلات تک فرزندی (74/0OR=)، باورهای جنسیتی تساوی طلبانه (66/4 OR=) و نگرانی های فرزند پروری (10/1OR=)، درحالی که در زنان عبارت بودند از سن(08/1OR=)، نگرانی های فرزند پروری (11/1OR=)، فردگرایی(31/1OR=)، نگرانی کمتر از تک فرزندی (60/0 OR=) و آرمان گرایی در تربیت فرزند (71/1 OR=). نتایج بیانگر نوعی گذار به سوی کنترل های درونی تر بر تصمیم باروری در مناطق توسعه یافته شهری مانند تهران بوده، که منطبق بر نظریه گذار دوم جمعیتی می باشد. [1]. mix method [2]. Odds Ratio  (نسبت شانس)
    کلید واژگان: تک فرزندی, رفتار باروری, قصد باروری, باروری زیر سطح جانشینی}
    Farideh Khalajabadi Farahani *, Hassan Hassan Saraie
    This paper aims to assess prevalence of intention for having single child and its determinants among new cohorts of marriage. For this paper, the data of the first phase of the survey of a mix method study conducted in 2012 among 871 men and women were analyzed. Sample was selected using stratified cluster sampling from among men and women who attend government based premarital counseling centers in Tehran. The findings revealed that a significant proportion of young men and women (46% of men and women) intended to have single child, while nearly 43% intended for two children. Determinants of intention for single child among men comprised of individualism (OR=1.34), lower concerns on consequences of having single child (OR=0.74), greater gender equality beliefs (OR=4.66), and greater social concerns of childrearing (OR=1.10), while determinants of having single child among women comprised of older age (OR=1.08), greater social concerns of childrearing (OR=1.11), greater individualism (OR=1.31), lower concerns on consequences of having single child (OR=0.60), and greater idealism in child rearing (OR=1.71). These results reflect some sorts of transition toward greater internal controls on fertility decisions in developed urban areas such as Tehran, which is consistent with second transition theory.
    Keywords: Single-child, Fertility behavior, Fertility intention, Under replacement fertility}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال