به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عزت نفس » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عزت نفس» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • زهرا حسین مردی، علی اصغر اصغر نژاد فرید*، افسانه طاهری
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری شادکامی دانش آموزان بر اساس تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه با واسطه گری خودکارآمدی انجام شد.

     روش شناسی:

     روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مناطق 2 و 5 شهر تهران که در سال تحصیلی 1402- 1401 در رشته های مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. برای تعیین حجم نمونه از اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه خودکارآمدی نوجوانان موریس و خرده مقیاس رضایت از مدرسه مربوط به مقیاس چند بعدی رضایت از زندگی دانش آموزان صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها به ترتیب 93/0، 91/0، 89/0 و 88/0 و 88/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از  نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و AMOS صورت پذیرفت. 

    یافته ها

    نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل اصلی پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش دارد و همه شاخص های نیکویی برازش در حد عالی بودند (1=CFI، 000/0RMSEA=، 0X2=). 

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده بین هر سه متغیر برون زا موجود در مدل (تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه) با متغیر درون زا اصلی (شادکامی) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم رابطه وجود دارد و متغیر خودکارآمدی رابطه بین این متغیرها را میانجی گری می کند.

    کلید واژگان: شادکامی دانش آموزان, تاب آوری, عزت نفس, رضایت از مدرسه, خودکارآمدی}
    Zahra Hossein Mardi, Aliasghar Asgharnejad Farid *, Afsaneh Taheri
    Purpose

    The present research was conducted with the aim of developing a structural model of students' happiness based on resilience, self-esteem and school satisfaction with the mediation of self-efficacy. 

    Methodology

    The method of the current research was descriptive-correlation type, which was carried out in the form of path analysis model. The statistical population of this research was made up of female students of the second level of high school in areas 2 and 5 of Tehran, who were studying in different fields of study in the academic year of 2022-2023. To determine the sample size, the principles of determining the sample size in structural equation modeling were used and 400 people were selected as a sample, which was selected using a multi-stage cluster random method. Data collection was based on Oxford happiness questionnaires, Connor and Davidson resilience scale, Cooper Smith self-esteem questionnaire, Morris adolescent self-efficacy questionnaire, and school satisfaction subscale related to the multidimensional scale of students' life satisfaction, which was Cronbach's alpha coefficient. The scores of the questionnaires were 0.93, 0.91, 0.89, 0.88, and 0.88, respectively, and their face and content validity was confirmed using experts' opinions. Data analysis was done with SPSS and AMOS software. 

    Findings

    The results of the path analysis showed that the main research model fits the collected data and all the goodness of fit indices were excellent (CFI=1, RMSEA=0.000, X2=0). 

    Conclusion

    Based on the results obtained, there is a direct and indirect relationship between all three exogenous variables in the model (resilience, self-esteem and school satisfaction) with the main endogenous variable (happiness). And self-efficacy variable mediates the relationship between these variables.

    Keywords: Students' Happiness, Resilience, Self-Esteem, School Satisfaction, Self-Efficacy}
  • صیاد حقی، ناهید زینی حسنوند*، محسن رازانی
    هدف و زمینه

    هدف از پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری روابط علی بین ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با روابط فرازناشویی و اثر میانجی مصرف رسانه در شهروندان تهرانی بود.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از حیث هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از حیث زمانی از نوع پژوهش های مقطعی و به لحاظ روش پژوهش هم بستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه هدف، کلیه افراد متاهل شهر تهران که در سال 1402-1403 بوده اند که در شش ماهه اول سال، یکی از زوجین به دلیل داشتن روابط فرازناشویی همسر خود به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر تهران مراجعه داشته اند. افراد نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به این صورت که ابتدا 50 مرکز در تهران شناسایی شدند و از بین این 50 مرکز 30 مرکز به طور تصادفی انتخاب و از هر مرکز 18 نفر از مراجعان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مجموع 540 نفر انتخاب شدند؛ برای اندازه گیری روابط فرا زناشویی، ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت، عزت نفس و مصرف رسانه ای به ترتیب از پرسش نامه تمایل به پیمان شکنی دریگوتاس و همکاران (1999)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو، پرسش نامه احساس امنیت (2009)، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسش نامه مصرف رسانه ای محمودیان کوچانی اصفهانی و مقدس (1394) استفاده شد. 

    یافته ها

    بر اساس نتایج به دست آمده در این مدل، متغیر ویژگی های شخصیتی بیش ترین اثر کل (27/0-) را بر میزان روابط فرازناشویی به طور مستقیم بر عهده دارد. متغیر ویژگی های شخصیتی اثر کل (27/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی نشان داد. متغیراحساس امنیت اثر کل (22/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی دارد. بر اساس مدل ارائه شده در این مطالعه واریانس متغیر روابط فرا زناشویی به اندازه 821/0=  تبیین شد. به طور کلی 82 درصد واریانس روابط فرازناشویی بر اساس متغیر ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش واسطه ای مصرف رسانه ای پیش بینی شده است. در نهایت مدل سازی معادله ساختاری پژوهش نیز نشان می دهد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و داده های تجربی این پژوهش از مدل مفهومی حمایت می کند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش میانجی مصرف رسانه ای توان پیش بینی روابط فرازناشویی را دارد.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, احساس امنیت, روابط فرازناشویی, عزت نفس, مصرف رسانه}
    Sayyad Haghi, Nahaid Zeini Hasanvand *, Mohsen Razani
    Background and Purpose

    The present study aimed to model the structural relationships between personality traits, security feelings, self-esteem, and extramarital relationships, as well as the mediating impact of media consumption among Tehran citizens.

    Method

    The present study is of applied type and in terms of timing has been of periodical type, and employed a correlational design based on structural equation modeling. The target population consisted of all married individuals in Tehran from 2023 to 2024 who referred to private and state counseling centers in the first six months of the year and sought counseling due to their spouse's extramarital affairs. A multistage random cluster sampling method was used to select samples. In this way, first of all, 50 centers in Tehran were identified, and from among these 50 centers, 30 counseling centers were randomly selected, in every center, 18 clients were selected as statistical samples. Altogether, 540 participants were selected. To  assess extramarital affairs; personality traits, security feelings, self-esteem, and media consumption rate; various questionnaires were used: The Commitment Violation Scale (CVD) by Drigotas et al. (1999) to assess extramarital relationships; The NEO Personality Inventory (NEO-PI) to assess personality traits; The Security Scale (2009) to assess security feelingThe Rosenberg Self-Esteem Scale (1965) to assess self-esteem; The Media Consumption Questionnaire by Mahmoudian, Koochani Isfahani, and Moghaddas (2015) to assess media consumption.

    Findings

    The results achieved via using the model indicated that personality traits had the most significant overall impact (-0.27) on extramarital relationships. The variable of personality traits showed a total impact (-0.27) in a reverse manner (direct) had an impact on extramarital affairs. The variable of security total impact (-0.22) reversely (direct) impacted the extramarital relationships.  Based on the model introduced in this research, the variance in extramarital relationships demonstrated an R-squared value of 0.821. In general, 82% of the variance of extramarital relationships has been forecasted based on the relationship between the variables of personality traits, security feelings, self-esteem; and media consumption rate. Finally, the structural equation modeling also confirmed the goodness of fit of the model, and experimental data of the research supports the conceptual model.

    Conclusion

    The study findings suggest that personality traits, security feelings, and self-esteem mediated by media consumption may predict extramarital relationships

    Keywords: Personality Traits, Security Feeling, Extramarital Relationships, Self-Esteem, Media Consumption}
  • یوسف برزگری، بهنام طالبی*، صادق ملکی آوارسین
    هدف

    تحقیق حاضر با هدف تبیین وفاداری سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی با میانجیگری عزت انجام شد. 1399 نفس کارکنان زندانهای آذربایجانشرقی در سال

    روش بررسی

    روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل نفر پس از شناسایی پرسشنامه های مخدوش؛ به روش نمونهگیری 153 نفر بود که 330 زندانها به تعداد نسبتی با فرمول کوکران انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استاندارد شده)، عزت نفس 3(بر گرفته از مدل نژادسلیم ،)2(کرامت انسانی فروتنی و بحرانی،)1(وفاداری سازمانی رابینز به دست 0/7 با اعتبار محتوایی و پایایی هر یک بالای ،)5(و اسناد علی سلیگمن و همکاران ،)4(روزنبرگ آمد و مورد تایید قرار گرفت . و تحلیل مسیر نشان داد؛ کرامت انسانی با واسطه عزت نفس spss

    یافته ها

    نتایج حاصل از نرم افزار .)p>0/05(و اسناد علی مثبت و منفی در تبیین وفاداری سازمانی نقش دارند

    نتیجه گیری

    عوامل مدیریتی و سازمانی در کنار عوامل شخصیتی کارکنان میتوانند در وفاداری سازمانی تاثیر مثبتی بگذارند.

    کلید واژگان: وفاداری, کرامت انسانی, عزت نفس}
    Yousef Barzegari, Behnam Talebi *, Sadeq Maleki Avarsin

    The present research was conducted with the aim of explaining organizational loyalty based on human dignity with the mediation of self-esteem of East Azerbaijan prisons in 2019.The method of this study is survey descriptive and analysis. The statistical society were all of employees in general prison`s organization who were 330 employees and among them 153 people were selected in ratio classified method through Cochran formula. The data was collected through standardized questionnaires of Olusanya et al (2012), organizational productivity, Foroutani & Bahrani (2017) human dignity taken from Nejadsalim (2007), Rosenberg self-esteem and Seligman et al (1979) casual attributions with approval validity and reliability over 0.7. The results of SPSS software and path analysis showed that, human dignity with the mediation role of self-esteem had significant role on employees` organizational loyalty (p<0.05). Managerial and organizational factors alongside personality characteristics of the employees can effect positively on organizational loyalty.

    Keywords: Loyalty, Human Dignity, Self- Esteem, Employees}
  • الهام دهستانی*، تهمینه پیشگاه زاده، رعنا هاشمی

    هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه سازگاری اجتماعی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. تعداد حجم نمونه با توجه به تعداد جامعه نامحدود تعداد 200 نفر دانش آموز پایه ششم به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که سازگاری اجتماعی توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارد. (0/675=β، 46/5 =t،  0/001>p). همچنین نتایج نشان داد که متغیر عزت نفس نیز توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارد. (0/275= β، 13/3 =t،  0/001>p). با توجه به نتایج حاضر می توان نتیجه گرفت سازگاری اجتماعی و عزت نفس توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارند که این امر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.

    کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, عزت نفس, عملکرد تحصیلی, دانش آموزان}
  • آیدا مدرسی پالچقلو، غزال زند کریمی*

    افراد دارای عزت نفس بالا می توانند زندگی باکیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و پادکست های انگیزشی به عنوان روشی در دسترس می توانند در افزایش میزان عزت نفس افراد تاثیرگذار باشد. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس دانشجویان جوان با استفاده از پادکست های انگیزشی انجام گرفت. پژوهش انجام شده از نوع تجربی یا آزمایشی است و به صورت تک آزمودنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی با جنسیت دختر در دانشکده ای در شهر تهران منطقه 12 بود. نمونه گیری این پژوهش هدفمند و در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پرسشنامه کوپر اسمیت بود. داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند و از جداول دیداری استفاده شد و با 47 درصد بیان شد بهبود معنادار بوده است. طبق پژوهش انجام شده نتایج بیان می کند پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان تاثیرات معناداری داشته است. طبق یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان بیان کرد که پادکست درمانی می تواند عزت نفس پایین در دانشجویان جوان را بهبود بخشد. پادکست های انگیزشی به منظور بالا بردن عزت نفس دانشجویان جوان می تواند مفید باشد.

    کلید واژگان: انگیزشی, اعتمادبه نفس, پادکست, دانشجویان جوان, عزت نفس}
  • آیدا مدرسی پالچقلو، نسیم امیر*

    دانشجویان دارای عزت نفس و تمایزیافتگی بالا می توانند زندگی با کیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و خانواده به عنوان عامل تاثیرگذار در ابعاد گوناگون شخصیت افراد می باشد که احتمالا با اصلاح الگو و عملکرد خانواده می توان بر سلامت روان افراد هم اثرگذار بود. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس و تمایزیافتگی افراد با بهبود در عملکرد خانواده در دانشجویان انجام شد. طرح آن از نوع توصیفی پیمایشی می باشد و جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان شهر تهران و نمونه آماری 150 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه رفاه و دانشجویان دختر و پسر دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه شهید مطهری می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و ابزار گردآوری این پژوهش، پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1960)، پرسشنامه عزت نفس آیزینک (1976)  و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) می باشد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند با توجه به نتایج به دست آمده رابطه ای بین عملکرد خانواده و عزت نفس و تمایزیافتگی دانشجویان به صورت معنادار وجود ندارد. عملکرد خانواده بر ابعاد شخصیت افراد از جمله عزت نفس و تمایزیافتگی ممکن است اثرگذار باشد و طبق پژوهش های نام برده می توان بیان کرد احتمالا با بهبود عملکرد خانواده می توان بر سطح عزت نفس و تمایزیافتگی افراد اثرگذار بود.

    کلید واژگان: اعتماد به نفس, تمایزیافتگی, سلامت روان, عزت نفس, عملکرد خانواده}
  • گلاویژ قادری*

    این پژوهش با هدف اثربخشی مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شد.  پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه اجرا پژوهش نیمه تجربی با گروه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر ابتدایی در پایه ششم ابتدایی  ناحیه 3 کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت در دسترس (هدفمند) بر اساس ملاک های ورود و خروج 30 دانش آموز پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 45 دقیقه ای هفته ای دو بار قرار گرفتند و گروه کنترل لیست انتظار قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون کوواریانس و spss نسخه 26 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تاثیر دارد؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزشی، سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.

    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, هوش هیجانی, عزت نفس, مهارت های ارتباطی, دانش آموزان}
  • پریسا پاک نژاد*

    هدف این پژوهش بررسی رابطه خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه در رده سنی 15-13 سال شهر گرگان بود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و نوع پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری  220 دانش آموز دبیرستان نمونه دولتی دوره اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش تصادفی خوشه ای 136 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خودآگاهی فنیگستین و همکاران (1975) عزت نفس کو پر اسمیت  (1967) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1992) در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین خودآگاهی با عزت نفس  و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر گرگان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین عزت نفس و مسئولیت پذیری نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که سطح بالای خودآگاهی با سطوح بالای عزت و مسئولیت پذیری رابطه مستقیم دارد. ازاین رو پیشنهاد می شود که آموزش  مهارت خودآگاهی یا خودشناسی برای نوجوانان بیشتر موردتوجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: خودآگاهی, عزت نفس, مسئولیت پذیری, دانش آموزان}
  • بهاره مرادی، احمدعلی جدیدیان

    ین پژوهش با هدف تعیین مدل علی شادکامی بر اساس عزت نفس و انعطاف پذیری شناختی با میانجیگری طرحواره های ناسازگار اولیه در ورزشکاران زن بین 20 تا 35 سال رشته های ورزشی  سنگ نوردی، یوگا، تنیس و والیبال  شهر همدان، انجام شد. پژوهش انجام شده از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی، از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی و همبستگی بود و از لحاظ ماهیت کمی محسوب شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام زنان ورزشکار رشته های ورزشی سنگنوردی، یوگا، تنیس و والیبال  شهر همدان با رنج سنی 20-35 سال در سال 1402 بود. و نمونه آماری ما 300 نفر از زنان ورزشکار در دسترس رشته های ورزشی  سنگنوردی، یوگا، تنیس و والیبال  شهر همدان در نظر گرفته شد. در بین متغیرهای پژوهش بیشترین میانگین مربوط به طرحواره های ناسازگار اولیه و انعطاف پذیری روانشناختی، کمتر از نقطه برش و میانگین متغیرهای شادکامی و عزت نفس، بالاتر از نقطه برش، به دست آمدند. نتایج حاصل از معادالت ساختاری PLS نشان داد که مدل علی انعطاف پذیری شناختی با میانجیگری طرحواره نقص، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی و معیارهای سرسختانه، توانایی پیش بینی شادکامی در ورزشکاران دارند. مدل علی عزت نفس با میانجی گری طرحواره محرومیت هیجانی توانایی پیش بینی شادکامی را ندارند و مدل علی انعطاف پذیری شناختی با میانجیگری طرحواره نقص، وابستگی، ایثار، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه و خویشتن داری، توانایی پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین با توجه به غیرمعنادار بودن روابط عزت نفس با شادکامی و طرحواره های ناسازگار اولیه، مدل علی عزت نفس با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بر شادکامی تاثیر ندارد. همچنین انعطاف پذیری روانشناختی به طور معکوس به میزان 51 % بر شادکامی و عزت نفس به میزان 30 % بر شادکامی، تاثیر می گذارد.

    کلید واژگان: شادکامی, عزت نفس, انعطاف پذیری شناختی, طرحواره های ناسازگار اولیه, شهر همدان}
  • فاطمه فخاریان*، لیلا ذوقی
    زمینه و هدف

    در طول تاریخ زندگی بشر در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی پدیده بزهکاری زندگی افراد جامعه را تحت الشعاع قرار داده است. پلیس می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از جرایم تمام آحاد جامعه ازجمله نوجوانان داشته باشد. پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای بزهکارانه بر اساس سبک های تربیتی والدین با میانجی گری باورهای معنوی و عزت نفس با تاکید بر رویکرد پیشگیری از جرم در جوانان بود.

    روش

    ماهیت از نظر هدف پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1400 بود. حجم نمونه نهایی 224 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رفتار بزهکارانه فضلی(1389)، سبک تربیتی والدین مکلون و مررل (1998)، باورهای مذهبی آذربایجانی (1382) و عزت نفس کوپر اسمیت (1967) استفاده شد. داده ها توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند.

    یافته ها و نتایج

    نشان داد سبک فرزند پروی ادراک شده مستبدانه، سبک فرزند پروی مقتدرانه و سبک فرزند پروی ادراک شده سهل گیرانه با میانجی گری عزت نفس، رفتار بزهکارانه را پیش بینی می کنند. همچنین سبک فرزند پروری ادراک شده مستبدانه، سبک فرزند پروی مقتدرانه و سبک فرزند پروی سهل گیرانه بامیانجی گری باورهای معنوی بر رفتار بزهکارانه تاثیر ندارد. با توجه به سه متغیر مورد سنجش، در کاهش رفتارهای بزهکارانه ،پلیس می تواند در حوزه پیشگیری از جرم در چشم انداز و افق آینده گام های موثری در این راستا بردارد .

    کلید واژگان: رفتارهای بزهکارانه, سبک های تربیتی والدین, باورهای معنوی, عزت نفس, پیشگیری از جرم}
    Fatemeh Fakharian *, Leila Zoghi

    The background and purpose of the present study was to predict delinquent behaviors based on parents' educational styles with the mediating role of spiritual beliefs and self-esteem with emphasis on the crime prevention approach in young people. The type of applied research and research method was descriptive and correlational was structural equation. The statistical population of the present study consisted of all adolescents in Tehran in 1400. The final sample size was 224 people. Questionnaires of delinquent behavior, parenting style, religious beliefs and self-esteem were used to collect data. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient test and path analysis.Findings showed that the authoritarian Peruvian style of child predicts delinquent behavior through self-esteem. Authoritatively perceived Peruvian child style predicts delinquent behavior through self-esteem. Peru's child-perceived style, easily perceived through self-esteem, predicts delinquent behavior. Arbitrarily perceived parenting style has no effect on delinquent behavior due to spiritual beliefs. Authoritatively perceived parenting style has no effect on delinquent behavior due to spiritual beliefs. Perceived parenting style has no effect on delinquent behavior due to spiritual beliefs.Conclusion According to the three variables measured, the police in the field of crime prevention in the future perspective and horizon to have effective cooperation with relevant government institutions.

    Keywords: Delinquent behaviors, parenting practices, spiritual beliefs, Self-Esteem, Crime Prevention}
  • فرانک بهمنی*، توران علیزاده دمیه
    زمینه و هدف

    طبقه اجتماعی یا کلاس اجتماعی، قشربندی افراد بر اساس ثروت و شغل است. قدرت، احترام و بهره مندی از بهترین خدمات، مزایای اجتماعی طبقات مرفه است. بدین جهت برخی خانواده ها تلاش می کنند به هر شکل ممکن فرزندانشان را به سویی هدایت کنند که به بیشترین میزان ثروت دست یابند. مطابق گزارشها، ایجاد حس رقابت توام با حسادت و عزت نفس، از مولفه هایی است که اغلب خانواده ها برای پیشبرد اهداف بیان شده از آنها استفاده می کنند. لذا پژوهش حاضر با این هدف که آیا دو مولفه درونی حسادت و عزت نفس بر دنیاطلبی دختران دانشجو تاثیر دارد یا نه، انجام شده است.

    روش

    طرح پژوهش، مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر به شیوه رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 1-1400 می باشند و برای جمع آوری داده ها از مقیاس عزت نفس(آیزنک، 1976) و مقیاس اسلامی حرص(هراتیان و همکاران، 1393) و مقیاس اسلامی حسادت فرم تجدید شده(ولی زاده و همکاران، 1394) استفاده شده است.

    یافته ها

    تحلیلهای آماری نشان داد حسادت، دنیاطلبی دانشجویان دختر را پیش بینی می کند و در سطح معناداری 001/0P< تایید می شود. اما بر خلاف تصور کلی، فرضیه دوم که عزت نفس گرایش به دنیاطلبی را پیش بینی می کند، تایید نشد.

    نتیجه

    حسادت و دنیاطلبی دارای ارتباطی دو سویه اند، اما دنیاطلبی و عزت نفس رابطه ای معکوس دارند.

    کلید واژگان: دنیاطلبی, حسادت, عزت نفس, پیش بینی رابطه, اخلاق}
  • حسین رضائیان بیلندی*، سیده زینب رضوانی، امین رحمتی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه بین جهت گیری مذهبی و بهزیستی روان شناختی زنان است. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی با روش همبستگی و تحلیل مسیر است. شرکت کنندگان در این پژوهش، شامل 438 نفر از زنان دانشجو و طلبه از مراکز دانشگاهی و حوزوی شهر قم هستند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس،  انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ، مقیاس تجدیدنظرشده جهت گیری مذهبی هیل و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شده است. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss و Amos  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و عزت نفس با بهزیستی روان شناختی معنادار است. همچنین بر اساس یافته ها عزت نفس، رابطه بین جهت گیری مذهبی و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کند و مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش، از برازش خوبی برخوردار است. بر اساس این نتایج می توان گفت تقویت باور های مذهبی با محوریت تقویت عزت نفس، موجب ارتقاء بهزیستی روان شناختی در زنان می شود.
    کلید واژگان: جهت گیری درونی, جهت گیری بیرونی, عزت نفس, بهزیستی روان شناختی, بهزیستی زنان}
  • فرشاد فردوسی، نجمه وکیلی*
    هدف

    مطلق گرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعت گرایی دارد و مطلق گرایان باور به ثابت بودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگ های مختلف دارند. عزت نفس و تمایز یافتگی می توانند بر باورهای مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که 385 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته عزت نفس، تمایزیافتگی، مسیولیت پذیری و مطلق گرایی بود که روایی صوری آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 به دست آمد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که مدل عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی برازش مطلوبی داشت. در مدل مذکور عزت نفس و تمایزیافتگی بر مسیولیت پذیری اثر مستقیم و معنادار، عزت نفس، تمایزیافتگی و مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر مستقیم و معنادار و عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).

    نتیجه گیری

    نتایج حاکی از نقش موثر عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی بود. بنابراین، برنامه ریزان و متخصصان فعالیت های فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش مطلق گرایی می توانند به دنبال طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود عزت نفس، تمایزیافتگی و مسیولیت پذیری باشند.

    کلید واژگان: عزت نفس, تمایزیافتگی, مسئولیت پذیری, مطلق گرایی, آسیب شناسی فرهنگی تربیتی}
    Farshad Ferdosi, Najmeh Vakili *
    Objective

    Absolutism is rooted in naturalistic thinking and absolutists believe that certain principles and concepts are fixed in different cultures. The self-esteem and differentiation can impact on the beliefs of absolutism in order to educational cultural pathology of adolescents, therefore, the present study was conducted with the aim of modeling self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility on absolutism in order to educational cultural pathology of adolescents.

    Method

    The current research was descriptive from type of correlation. The research population was secondary high school students of Tehran, which 385 people of them were selected as a sample by multi-stage cluster sampling method. The research tools were researcher-made questionnaires of self-esteem, differentiation, responsibility and absolutism, which their face validity was confirmed by experts' opinion and their reliability was obtained above 0.80 by Cronbach's alpha method. Data were analyzed by structural equation modeling in SPSS and AMOS software.

    Results

    The findings showed that the model of self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility on absolutism had a good fit. In the mentioned model, self-esteem and differentiation had a direct and significant effect on responsibility, self-esteem, differentiation and responsibility had a direct and significant effect on absolutism, and self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility had an indirect and significant effect on absolutism (P<0.05).

    Conclusion

    The results indicated the effective role of self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility on absolutism. Therefore, planners and specialists of adolescent educational cultural activities in order to reduce absolutism can seek to design and implement programs to improve self-esteem, differentiation and responsibility.

    Keywords: self-esteem, Differentiation, responsibility, Absolutism, educational cultural pathology}
  • فاطمه داوری شلمزاری*، محمدرضا رمضانی چالش تری

    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های هویت دختران نوجوان براساس عزت نفس و خودپنداره آنها انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری را دختران 15سال به بالای شهر قم تشکیل می دادند. از میان جامعه آماری تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های خودپنداره راجرز (1957)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و سبک های هویت یابی ISI-G6 (وایت، وامپلر و وین، 1998) استفاده شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی از نوع میانگین، انحراف معیار، فراوانی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون نشان داد که عزت نفس 2 درصد و خودپنداره 12 درصد سبک های هویت دختران نوجوان را پیش بینی می کنند.

    کلید واژگان: سبک های هویت, خودپنداره, عزت نفس, دختران}
    Fatemeh Davarishalamzari *, MohammadReza Ramezani Chaleshtari

    The present study aims at predicting identity styles in adolescent girls based on their self-esteem and self-concept. The research method was descriptive of correlative type, and the statistical  population  consisted of 15 year older girls and in Qom City. Among the statistical population, 130 subjects were selected through available sampling. To gather data, we used Roger’s self-concept questionnaire (1957), Coopersmith self-esteem inventory, and G6-ISI identity styles (White, Wampler, and Wayne, 1998). The data were analyzed using the SPSS software as well as the descriptive and inferential statistics such as mean, standard deviation, frequency, correlation coefficient and multiple regression. The result of regression showed that self-esteem predicts 2% and the self-concept predicts 12% of the identity styles among adolescent girls.

    Keywords: identity styles, Self-concept, self-esteem, girls. girls}
  • مریم مختاری*، سیروس احمدی، شهاب الدین مومنی زاده

    زندگی روزمره اجتماعی انسان ها همواره در مسیری مستقیم و مطابق با انتظارات افراد جامعه از یکدیگر پیش نمی رود. یکی از نمودهای فراز و نشیب در این زندگی روزمره، پدیده دروغگویی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی دروغگویی در زندگی روزمره اجتماعی و عوامل روان شناختی و اجتماعی موثر بر آن در بین شهروندان 18 تا 65 سال شهر یاسوج است. پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری را شهروندان 18 تا 65 سال شهر یاسوج در سال 1400 تشکیل می‎‍دهند که تعداد 365 نفر به عنوان نمونه آماری به دست آمد. شیوه نمونه‎‍گیری، خوشه ا‎‍ی تصادفی چند‎‍مرحله‎‍ای بود. برای سنجش اعتبار ابزار تحقیق از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی، از همسانی درونی به روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد هرچه میزان احساس امنیت اجتماعی افزایش پیدا می‎‍کند، میزان دروغگویی کمتر می شود. بین دو متغیر عزت نفس و میزان دروغگویی در بین شهروندان شهر یاسوج رابطه معکوس و معناداری وجود داشت. به علاوه اینکه با استفاده از تحلیل مسیر، مشخص شد احساس امنیت اجتماعی ازطریق عزت نفس نیز با دروغگویی رابطه معناداری دارد. همچنین هرچه میزان مواجهه با دروغ در دوران کودکی بیشتر باشد، میزان دروغگویی نیز بیشتر می‎‍شود. بین متغیرهای باورهای دینی، سن و میزان دروغگویی در بین شهروندان شهر یاسوج رابطه معکوس و معناداری وجود داشت؛ اما بین دروغگویی برحسب متغیرهای جنسیت و تحصیلات پاسخگویان تفاوت معنی‎‍داری وجود نداشت و میانگین دروغگویی در افراد مجرد بیشتر از متاهلین نشان داده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیرهای امنیت اجتماعی، مواجهه با دروغ، باورهای دینی و عزت نفس به طور هم زمان توانستند 5/32درصد از متغیر وابسته را تبیین کنند.

    کلید واژگان: دروغگویی, احساس امنیت اجتماعی, عزت نفس, یاسوج}
    Maryam Mokhtari *, Siroos Ahmadi, Shahabaldin Momenizadeh
    Introduction

    Human is a social being. Every person needs certain facilities in his life and requires suitable situations for growth. If a society can meet the needs of its people, the people of that society will grow and strengthen their skills, but if there is a mismatch between their levels of needs and facilities in the society, they will then show different reactions to this situation. One of these reactions to not meeting one's needs is lying. The main purpose of this research was to investigate lying in daily social life and the psychological and social factors affecting it among Yasouj citizens aged 18 to 65 years.

    Materials and Methods

    The current research was conducted via a survey method and the statistical population included the citizens aged 18 to 65 years in Yasouj City in 2022. 365 people were selected as the statistical sample. The sampling method was based on a multi-stage random cluster. Face validity was used to measure the research validity and internal consistency was applied to measure its reliability by using Cronbach's alpha coefficient. In this research, 4 independent variables and an intermediate variable were considered to explain the phenomenon of lying. The path analysis method was employed to measure the direct and indirect effects of the variables.

    Discussion of Results & Conclusion

    In this study, the rate of lying was lower than its average value. Meanwhile, the belief dimension of lying was more severe than its behavioral dimension. In other words, people told a lie less in practice, but believed more that lying was necessary in everyday life. The results showed that the rat of lying decreased with the increasing rate of social security. There was an inverse significant relationship between the two variables of self-esteem and lying among the citizens of Yasouj City. By using the path analysis, it was determined that the feeling of social security through self-esteem had a significant relationship with lying. Also, the more exposure to the lying situation there was, the more rate of lying occurred. Moreover, there was an inverse significant relationship between the variables of religiosity, age, and lying rate among the citizens. There were no significant differences in the levels of lying based on the variables of gender and level of education. The average rate of lying was shown to be higher in the single compared to the married people. The results of multivariate regression analysis revealed that the variables of social security, exposure to a lying situation, religiosity, self-esteem, and level of education could simultaneously explain 32.5% of the dependent variable.People learn deviant behaviors in the process of their growth in the society. This causes a disruption in the order of the society by itself and exposes the structure of the society to the danger of disorder. The results obtained from analysis of the findings showed that there was a rate of lying in the studied society although its level was below the average level. There were many factors that could answer the question of why lying occurred. In this research, it was the feeling of social security that influenced whether to tell a lie or not. People need security from the beginning of their life and search for it. According to Giddens, there is a need for existential security in the unconscious structure of the mind. Yet, people who want to achieve it look at their social environment; when they feel that this sense of security is threatened, they look for solutions for it. Lying can be a temporary means to meet the need for existential security. In general, it could be concluded that the variables of social security, exposure to lies, religiosity, and self-esteem played an important role in explaining the variable of lying. Lying becomes widespread when social security is endangered and gradually weakens people’s self-esteem on the one hand and the sources of external control lose their abilities in such a situation on the other hand. Regarding the variable of religion, it could be stated that this variable was an important deterrent factor for showing a deviant behavior. Religion always encourages people to do a correct act and be honest since a truthful and honest person has a high position in the eyes of God. This problem of lying is especially intensified when a person has had an experience of it in his childhood and his subconscious mind also accompanies him in this path. A person who has grown up in a poison or an environment, in which lying has been frequently practiced, will certainly carry out the same behavior in adulthood. Thus, there are a set of factors that may lead to a deviant behavior.

    Keywords: Lying, Feeling social security, self-steem, Yasouj}
  • اکبر رضایی فرد*، مریم حیدری

    پژوهش حاضر یک تحقیق نیمه تجربی و از نوع کاربردی بود که با دو گروه (گروه گواه و گروه ازمایش) با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. این پژوهش با هدف تاثیر آموزش گروه درمانی مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و عزت نفس و سلامت روان همسران درمانجویان سو مصرف مواد در شهر شیراز به شکل میدانی طراحی و اجراء شد.  جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه همسران درمانجویان سو مصرف مواد در شهر شیراز به تعداد (بین 40 تا 70 نفر) بود، که از این تعداد  30  نفر به عنوان نمونه پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت(1996)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (1967)  و مقیاس سلامت روان گلدبرگ [1] (1979)  بود که روایی و پایایی آن برآورد و مورد استفاده قرار گرفت. در این رابطه ابتدا کلیه افراد نمونه با طرح پیش آزمون در دو گروه (گواه و آزمایش) مورد سنجش قرار گرفتند و پس از مداخله آموزشی (برگزاری جلسات گروه درمانی مبتنی بر شفقت) بر گروه ازمایش به تعداد  8 جلسه، مجددا با طرح پس آزمون، آزمون در بین دو گروه انجام گرفت و گروه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده حاصل از پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) در قالب نرم افزار SPSS  نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش گروه درمانی مبتنی بر شفقت تاثیر مثبت بر کیفیت زندگی، عزت نفس و سلامت روان درمان جویان دارد.

    کلید واژگان: شفقت درمانی, سلامت روان, کیفیت زندگی, عزت نفس}
    Akbar Rezaei Fard *, Maryam Heidari

    The present study was a quasi-experimental and applied research that was conducted by two to gwas roups (control group and experimental group) and also pre-test and post-test design. The purpose of this study was to investigate the the effect of compassion-based group therapy training On the quality quality of life, self-esteem and mental health of spouses of substance abuser clients in Shiraz. The statistical population of this study included all the spouses of drug abuse patients in Shiraz (about 40 to 70 people), of which 30 people were randomly selected as the sample of population. The measuring instruments of this study included the World Health Organization Quality of Life Scale (1996), Cooper-Smith Self-Esteem Scale (1967) and Goldberg Mental Health Scale (1979), the validity and reliability of this scales were estimated and used. In this regard, first, all participants were assessed by a pre-test in two groups (control and experimental) and after training intervention (holding compassion-based group therapy sessions) on the experimental group for 8 sessions, again a post-test was administered administered.. The obtained data from the study were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics (analysis of covariance) through SPSS software version 24. The results showed that compassion-based group therapy training has a positive effect on the quality of life, self-esteem and mental health of patients.

    Keywords: compassion therapy, mental health, quality of life, self-esteem}
  • زهرا مشهدی*

    هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل یابی معادلات ساختاری خودپنداره تحصیلی بر اساس بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی عزت نفس در دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری ویژه شهر کرج بوده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل‏سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه‏ گیری در دسترس از بین دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه ‏گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (CLDQ) ویلکات و همکاران (2011)، سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش‏ آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004)، مقیاس بهزیستی روان شناختی برای کودکان (PWB-c) اوپری و همکاران (2018) و مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) استفاده شد. داده‏ ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی و عزت نفس با خودپنداره تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم بهزیستی روان شناختی از طریق نقش میانجی عزت نفس بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان معنادار بود. بر اساس یافته‏ های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/055=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر خودپنداره تحصیلی در بین دانش ‏آموزان است.

    کلید واژگان: مشکلات یادگیری ویژه, خودپنداره تحصیلی, بهزیستی روان شناختی, عزت نفس}
  • سجاد امیری بنیاد، وحید یوسف وند*، گلناز صوفی، هیوا اعظمی، مهرداد ملکی جاماسبی، بهناز علافچی

    دو عامل عزت نفس و هوش هیجانی از عوامل روان شناختی موثر بر پیشرفت دانشجویان پرستاری و طبیعتا تربیت پرستاران ماهر و خودکارآمد هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین عزت نفس و هوش هیجانی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1401 انجام شد. در مطالعه توصیفی همبستگی حاضر، تعداد 140 دانشجوی پرستاری ترم های 1 تا 8 علوم پزشکی همدان به روش نمونه گیری سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل: چک لیست مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ و هوش هیجانی سیبریا شرینگ بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آمار توصیفی، ضریب همبستگی اسپیرمن، کای دو، کروسکال والیس و من ویتنی و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 انجام شد. یافته های مطالعه نشان داد که میانگین ± انحراف معیار نمره عزت نفس و هوش هیجانی دانشجویان پرستاری به ترتیب برابر با 1/31 ± 4/56 و 8/43 ± 82/92 بود. همچنین مشخص شد که ارتباط معکوسی بین عزت نفس و هوش هیجانی وجود دارد، هرچند این ارتباط از نظر آماری معنادار نیست (0/081=P، 0/148-=r). با توجه به نتایج کسب شده؛ پیشنهاد می شود که مسیولین مربوطه به دنبال بررسی عوامل کاهش دهنده عزت نفس و هوش هیجانی در دانشجویان پرستاری باشند و با برنامه ریزی های هدفمند؛ اقداماتی در راستای کاهش تاثیر این عوامل انجام دهند.

    کلید واژگان: عزت نفس, هوش هیجانی, دانشجویان پرستاری}
  • فائزه محمد زاده*

    هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، هوش هیجانی شات و همکاران (1998)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی پس یسن چین (2004) پاسخ دادند. نتایج نشان داد هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره توان پیش بینی عملکرد تحصیلی  را دارند (0/05>p) که نتایج پژوهش حاضر می تواند مورداستفاده مراکز آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.

    کلید واژگان: عملکرد تحصیلی, هوش هیجانی, عزت نفس, خودپنداره, دانش آموزان}
  • ندا نادری*، مژده مرادی نیا، مریم موسوی، ساناز راکی

    هدف از انجام این پژوهش بررسی تدوین مدل علی رفتارهای خود آسیب رسان بر اساس نشخوار فکری مشترک با نقش میانجی عزت نفس در نوجوانان شهر اصفهان انجام شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل‏سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه‏ گیری در دسترس از بین دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه‏ گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه رفتارهای خود آسیب رسان (ISAS) کلونسکی و گلین (2009)، پرسشنامه نشخوار فکری مشترک (CO-RQ) داویسون و همکاران (2014) و مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) استفاده شد. داده‏ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نشخوار فکری مشترک و عزت نفس با رفتارهای خود آسیب رسان همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم نشخوار فکری مشترک از طریق نقش میانجی عزت نفس بر رفتارهای خود آسیب رسان دانش آموزان معنادار بود. بر اساس یافته‏ های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/073=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر رفتارهای خود آسیب رسان در بین نوجوانان است.

    کلید واژگان: رفتارهای خود آسیب رسان, نشخوار فکری مشترک, عزت نفس}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال