به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فرهنگ ایرانی » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «فرهنگ ایرانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • امید وحدانی فر*، اسماعیل علیپور

    موضوع این مقاله بررسی فرهنگ ایرانی در سفرنامه دروویل، مستشار نظامی عهد فتح علی شاه، است. در پژوهش حاضر، نخست گزارش های نویسنده فرانسوی در سه سطح «انگاره های مثبت»، «انگاره-های منفی» و «انگاره های خنثی (بی طرف)» طبقه بندی شده و سپس ذیل هر طبقه به تحلیل تصویرهای ارایه شده بر اساس مولفه های همسان پنداری، متناقض گویی، تعمیم دهی کلی نگری و بزرگ نمایی- که از مشخصه های بارز «رویکرد تصویرشناسی» است- پرداخته شده است. تصویرشناسی که یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی است، ماهیتی بینارشته ای دارد و از این جهت با مطالعات فرهنگی در ارتباط است. کاربست این رویکرد در خوانش سفرنامه ها از این جهت اهمیت دارد که در پرتو آن می توان فرهنگ «بومی» (خودی) را از چشم انداز «دیگری» نگریست. به این ترتیب دو پرسش اصلی نوشتار حاضر از این قرار است: چه جنبه هایی از فرهنگ ایرانی در عصر قاجار مورد توجه یک مستشار نظامی فرانسوی بوده است؟ این تصاویر فرهنگی چگونه در سفرنامه مذکور منعکس شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر رویکرد تصویرشناسی در ادبیات تطبیقی انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که عناصر فرهنگی به همان صورت اصلی در این سفرنامه بازتاب نیافته است؛ بلکه این تصاویر در واقع شکل دگردیسی یافته داده های اولیه نویسنده می باشد که از کانال ایدیولوژی های مختلف گذشته است. تصویرسازی های فرهنگی دروویل بعضا متاثر از انگاره های غربی- اروپایی و روابط بینامتنی و غالبا برگرفته از جغرافیای فرهنگی طبقاتی از جامعه عصر قاجار بوده که وی با آن ها تعامل داشته است.واژه های کلیدی: تصویرشناسی، سفرنامه، دروویل، فرهنگ ایرانی، عصر قاجار.دیدن تصویر فرهنگی «خود» در آیینه سفرنامه های «دیگری» دریافت تازه و متفاوتی از تاریخ حیات فرهنگی دوره هایی را در اختیار می گذارد که دسترسی به آن ها امکان پذیر نیست و درک چگونگی آن بافت فرهنگی با تکیه بر نوشتارهای خودی، چندان موثق، قابل اعتماد و استناد نخواهدبود. با اینکه امکان نگرش های مغرضانه در سفرنامه های سفیران و مسافران اروپایی نسبت به ایران قابل انکار نیست، اما به دو دلیل در مطالعات فرهنگی ارزشمند به شمار می روند: نخست اینکه جزء منابع دست اول هستند؛ زیرا حاصل دیده ها و شنیده های شخص مولف است و دیگر اینکه فاقد سلطه دستگاه سانسور یا خودسانسوری هستند.

    کلید واژگان: تصویرشناسی, سفرنامه, دروویل, فرهنگ ایرانی, عصر قاجار}
    Omid Vahdanifar *, Esmaeil Alipoor

    The purpose of this article is to examine Iranian Culture in the travelogue Droville, a military adviser to FatAli Shāh. In the present study, the first reports of the French author are classified into three levels: "Positive Paradigms", "Negative Paradigms" and "Neutral Paradigms". Then below each class, has been analyzed the images presented on the basis of the components of homogeneity, contradiction, generalization, holism and magnification, which are the characteristics of the "imagology approach". Imagology, which is one of the approaches of comparative literature, has an interdisciplinary nature and is therefore linked to cultural studies. The application of this approach in reading travelogues is important in that it can be viewed in terms of "native" culture from the perspective of "other". So there are two main questions in this article: what aspects of Iranian Culture in the Qājār era have been the focus of a French military adviser? How are these cultural images reflected in the above travelogue? This study has been done with a descriptive-analytical method based on imagology approach in comparative literature. The findings of the study indicate that cultural elements were not reflected in the original form in this travelogue. In fact, these images are the transformed form of the author's early data, which has gone through the channel of different ideologies. The cultural imagology of Drouville is sometimes influenced by Western-European ideas and Intertextual relations and often derived from the class cultural geography of the Qājār era society that he interacted with them.Keywords: Imagology, Travelogue, Droville, Iranian Culture, Qājār eraImagology of Qājār era Iranian Culture in travelogue DrovilleThe purpose of this article is to examine Iranian Culture in the travelogue Droville, a military adviser to Fath-Ali Shāh. In the present study, the first reports of the French author are classified into three levels: "Positive Paradigms", "Negative Paradigms" and "Neutral Paradigms". Then below each class, has been analyzed the images presented on the basis of the components of homogeneity, contradiction, generalization, holism and magnification, which are the characteristics of the "imagology approach".

    Keywords: imagology, Travelogue, Droville, Iranian Culture, Qājār era}
  • مهرداد نوابخش، سید رضا صالحی امیری، علی اکبر رضایی، سید عباس هاشمی*

    کشور ایران برای داشتن آینده ای شکوفا و روشن، نیازمند جوانان بانشاط و توانمندی است که در دانشگاه ها و مراکز علمی در حال تحصیل هستند. توجه به نیازها و دغدغه های جوانان در زندگی بخصوص در دوران دانشجویی می تواند در ادامه مسیر به آنها کمک شایانی کند و آنچه مهم و ضروری است نیاز جدی جوانان به آموزش و آشنایی آنان با سبک زندگی ایران و اسلامی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های سبک زندگی اسلامی - ایرانی در میان دانشجویان در میان دو گروه از دانشجویان استان تهران و نخبگان حوزه های گوناگون از جمله دینی، اجتماعی، فرهنگی ، اقتصادی، ادبی و... که درنیمسال دوم 95/96 به تحصیل اشتغال داشته اند انجام پذیرفته است. که تعداد آنها 140000نفر می باشد و بر اساس فرمول کوکران برای جامعه محدود 384 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گشت که در نهایت 400 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل با نرم افزار اس.پی. اس.اس نشان داد که 11 مولفه به نام های شاخص های اخلاق، خانواده، پایگاه اجتماعی، باور، عبادی، مالی، اوقات فراغت، سلامت، تفکر و تعقل، امنیتی-دفاعی و مناسبت مذهبی وجود دارد که در سبک زندگی اسلامی - ایرانی روزمره ی دانشجویان به کار می رود.

    کلید واژگان: فرهنگ اسلامی, فرهنگ ایرانی, سبک زندگی, دانشجویان, مولفه}
    Mehrdad Navabakhsh, Seyed Reza Salehy Amiri, Aliakbar Rezaee, S.Abbas Hashemi *
  • محسن فرهادی نژاد*، سکینه جعفری

    هدف پژوهش حاضر ارزیابی معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در بستر فرهنگ جامعه ایرانی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان 45-18 سال شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اهواز، کرج و سمنان در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 500 نفر به عنوان نمونه پژوهش (306 نفر زن و 194 نفر مرد) انتخاب شدند. همه شهروندان نمونه پژوهش پرسشنامه معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی را تکمیل کردند. ضریب آلفای کرونباخ ابزار پژوهش (752/0) توسط پژوهشگر محاسبه شده است. داده ها با آزمون های تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی، تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که: معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی در سه عامل فردی، اجتماعی و دینی دسته بندی شدند. میانگین قواعد مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی (قاعده رسانه ها، قاعده مادر، قاعده کیفیت خواب، قاعده منافع شخصی، قاعده طلایی، قاعده فضایل شخصی، قاعده تعمیم رفتار، قاعده الگو بودن، قاعده قانونی بودن، قاعده آینه، قاعده عبرت دیگران شدن، قاعده باور به نظارت مستمر، قاعده نوع دوستانه، قاعده عمل به فرامین دینی) بالاتر از سطح قابل قبول بود. همچنین از میان قواعد مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی، قاعده طلایی در رتبه اول، قاعده فضایل شخصی در رتبه دوم و قاعده مادر در رتبه سوم قرار دارند؛ اما قاعده نوع دوستی در رتبه آخر قرار دارد.

    کلید واژگان: عمل اخلاقی, عمل غیراخلاقی, رفتار اخلاقی, فرهنگ ایرانی}
  • شباهنگ مهاجرانی*، علی اکبر امینی، سیدعلی مرتضویان
    سرزمین کهن ایران، از گذشته دور تاکنون دارای تنوع گسترده ای از اقوام و اقلیت ها است و از همین رو می توان شواهد متعددی را در راستای تاثیرپذیری فرهنگ ایرانی از  تنوع خرده فرهنگ ها برشمرد. بدین منظور، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش زرتشتیان در ارتقا و تعالی فرهنگ ایرانی است. مفروض پژوهش بر این مبنا استوار است که فعالیت ها و اقدامات زرتشتیان در سال های پس از ورود اسلام به ایران تا دوران معاصر، متاثر از فرهنگ و نظام اعتقادی این دین بوده و در ارتقا و تعالی فرهنگ ایرانی نقش داشته اند. ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده و از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تطابق عملکرد زرتشتیان با مبانی فرهنگی و اخلاقی دینشان، تلاش برای حفظ و حراست از پایه های هویتی سرزمین، و نیز کوشش برای رشد و بالندگی جامعه، از یک چارچوب اعتقادی ناشی می شود که چه از وجه جهان بینی و نگرش و چه از وجه عملی، رو به سوی ارتقا و تعالی فرهنگ ایرانی داشته است. در نهایت اینکه، اثرگذاری فرهنگ بر عملکرد فردی و اجتماعی یک ملت، امری اجتناب ناپذیر است و مطالعه ی رویه ی تاریخی و عمل اجتماعی ملتها، موید این نکته است.
    کلید واژگان: فرهنگ, زرتشتیان, تعالی فرهنگی, آموزه های اخلاقی, فرهنگ ایرانی}
    Shabahang Mohajerani *, Aliakbar Amini, Sayed Ali Mortazavyan
    The ancient Iran has had a wide variety of races and minorities since the past. Hence, it is possible to refer to the substantial evidence with regard to the impact of various subcultures on Iranian culture. Thus, the aim of this study is to investigate the role of Zoroastrians in the promotion and excellence of Iranian culture. The premise of this study is that the Zoroastrian activities and practices in the years after the arrival of Islam in Iran to the contemporary period were influenced by the Islamic culture and belief system which contributed to the promotion and excellence of Iranian culture. The data collection tools were library and documentary studies and descriptive-analytical research method was used. The result of this study suggests that the conformity of the Zoroastrianism practices with cultural and ethical basis of their religion, struggling to preserve and safeguard the national identity, as well as striving for social development, has led to the promotion and excellence of Iranian culture. Finally, the impact of the culture on a nation’s individual and social performance is inevitable. The study of historical procedure and social action of nations confirms these points.
    Keywords: Culture, Zoroastrians, cultural excellence, ethical teachings, Iranian culture}
  • بهروز افخمی *، زینب خسروی
    باغ ایرانی از مهم ترین پدیده های فرهنگی ایران است. بر پایه اسناد تاریخی و شواهد باستان شناسی نخستین باغ های ایرانی در دوره هخامنشی ساخته شده اند. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوال است که باغ ایرانی، به عنوان یکی از خصوصیات فرهنگ ایرانی، چه معنا و مفاهیم اجتماعی و فرهنگی را بازنمایی می کند؟ چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه هتروتوپیای فوکو نهاده شده و کوشش شده است که کارکرد های چندگانه باغ ایرانی تبیین شود. باغ ایرانی معنا و کارکردی چندگانه داشته است. نخستین اینها مرتبط است با رفع محدودیت انسان و تسلط فرهنگ زیستی بر جغرافیای ایران که در قالب منظرسازی باغ نمایان می شود؛ دومین اینها مرتبط است با بهره برداری نهاد سیاسی از باغ یا نمادهای باغ ایرانی در جهت معنادهی به فضای باغ به منظور نمایش قدرت و مشروعیت؛ و سومین هماهنگی، یکپارچگی و نظم پدیده های طبیعی است. نظم باغ ایرانی به انسان آرامش و احتمالا حس نزدیکی و ارتباط با خداوند را می داده است. کارکردهای چندگانه و متراکم باغ ایرانی وارد ناخودآگاه جمعی ایرانیان شده و در فرهنگ ایرانی، باغ به مکان مرکزی تبدیل شده و به همین جهت در دوره های مختلف تاریخی ساخت آن تداوم یافته است.
    کلید واژگان: فرهنگ ایرانی, باغ ایرانی, هتروتوپیا, منظرسازی, نمادپردازی}
    Behrouz Afkhami *, Zeynab Khosravi
  • حمیدرضا شیبانی
    ایران زمین مفهومی آرمانی است که در گذار فراز و نشیبهای تاریخ جغرافیایی و حتی افول قدرت سیاسی، خود را در حوزه های فرهنگ و تمدن، سرزمین و جغرافیا، سیاست و فرمانروایی، تداوم بخشیده و در خاطره جمعی ایرانیان ماندگار ساخته است.ریشه نام ایران در معرفی سرزمین سکونت آریایی های مهاجر و یا اقوامی از این نژاد را میتوان در زبانهای اوستایی و پارسی باستان و با واژه هایی از پیشوند «ایر» یا «آریا» یافت. با فروپاشی امپراطوری ساسانی نام ایران تا دو سده و اندی سال از اصطلاحات سیاسی فراموش شده و اعراب در قلمرو سرزمینهای خلافت اسلامی از اصطلاح فارس استفاده میکردند. با روی کار آمدن دولتهای بومی در خراسان (ایران خاوری) مانند صفاریان، طاهریان، و آل بویه آهسته آهسته رستاخیز ایران زمین در مفهوم سیاسی آن آغاز شد. در دوره سامانیان نام ایران بر گستره دولت سامانی اطلاق و دیگر بر گستره باختری آن اطلاق نمیگردید. با فتح کامل ایران توسط هولاکوخان، نوه چنگیزخان مغول، حکومت ایلخانی در ایران که متصرفات آن تا حدود زیادی با قلمرو ایران باستان منطبق بود، حکمرانی بر سرزمینی که خود را ملک دار آن میپنداشت، بدون دریافت مالیات ممکن نمیدانست؛ بنابراین زمینه نفوذ عناصر ایرانی برای اداره امور مملکتی که از نخبگان فرهنگی و با سابقه دیوانی بودند، فراهم آمد. این فرصتی برای اندیشه ورزان فرهنگی و سیاسی ایرانی بود که خاطره ایران زمین را در یکپارچگی سیاسی و استقلال قلمرو سلاطین ایلخانی بازآفرینی نمایند.
    کلید واژگان: ایران زمین, ایران شهر, مفهوم و ایده ایران, فرهنگ ایرانی, خاطره نمادین, دولت-ملت, حکومت-کشور, نخبگان فرهنگی, دیوانسالاران, ساسانیان, خلافت, سامانیان, ایلخانیان}
  • سمیه سادات طباطبایی *، علیرضا حسینی
    ابوهلال عسکری از ادیبان ایرانی الاصل ولی عربی نویسی است که در سده چهارم هجری در خوزستان زاده شد. او نیز، همانند دیگر ایرانیان همعصرش، زبان عربی را برای نگارش آثار خود برگزید و تالیفاتی مانند کتاب الاوائل را به آن زبان نوشت. الاوائل کتابی است تاریخی و ادبی که ابوهلال آن را در بیان نخستین رویدادهای منسوب به اقوام و افراد مختلف نگاشته است. وی در باب نهم، که به «عجم» اختصاص دارد، گزارش هایی را درباره ایرانیان و آیین های آنان در دوران پیش از اسلام، به ویژه عصر ساسانی، بازگو می کند که بسیار درخور توجه است. ایرانی بودن او و پیشینه آشناییش با زبان فارسی سبب گشته که ملاحظاتی شایان بررسی درباره معنا و ریشه کلماتی چون مهمان و مهرگان بیان کند. همین امر، در کنار پاره ای از گزارش های کتاب که شاید در دیگر آثار تاریخی و ادبی عربی و فارسی بی مانند باشد، بدان اهمیتی دوچندان بخشیده است. اما بر اساس بررسی های نویسندگان، تاکنون از این اثر و اطلاعات آن در پژوهش های ایرانشناسی بهره گرفته نشده، چراکه ناآشنایی پژوهشگران با کتاب مذکور به گمنام ماندنش انجامیده است. از این رو، در این مقاله کوشش شده که بعد از معرفی اجمالی ابوهلال عسکری، آن دسته از گزارش های وی در کتاب الاوائل که با ایران و ایرانی پیوند دارد، افزون بر ترجمه، بررسی و شرح شود.
    کلید واژگان: ابوهلال عسکری, کتاب الاوائل, فرهنگ ایرانی, ایران پیش از اسلام, استمرار فرهنگی}
    Somayeh-Sadat Tabtabei *, Alireza Hosseini
    Abū-Helāl ʻAskari, is a scholar with Iranian root, who was born in the fourth century A.H. in Xūzestān. He, like many other Iranian authors of his age, chose to write his works in Arabic. Al-avāʼel is the title of his historic - literary book on ethnic groups, and its ninth chapter is dedicated to the "ʻajam", with outstanding reports on pre-Islamic -specifically the Sassanid- era. His Iranian origin and acquaintance with the Persian language, led to valuable considerations on the meaning and origin of some words such as Mehmān and Mehregān. Al-avāʼel, including valuable unique accounts on Iran, outranks other literary and historical works in Persian or Arabic. According to the studies, researcher's unfamiliarity with Al-avāʼel has resulted in its oblivion; therefore, in this paper firstly Abu-helāl is introduced, then those accounts of the book which are related to Iran are translated, studied, and explained.
    Keywords: Abu, Hel?l ?Askari, Al, av??el, Iranian culture, pre, Islamic Iran}
  • غلامرضا محمدی مهر، عبدالله بیچرانلو
    در این مقاله چگونگی تصویرپردازی از مولفه های فرهنگ ایرانی اسلامی در فیلم های ایرانی برنده شده در جشنواره های بین المللی بررسی شده است. روش بررسی، تحلیل محتواست و جامعه آماری، 20 فیلم بلند داستانی را شامل می شود. یافته ها نشان می دهد در دو فیلم بادکنک سفید و باد ما را خواهد برد، مولفه های فرهنگ ایرانی اسلامی پررنگ تر بازنمایی شده و در سایر فیلم ها، نمایش این مولفه ها، کم رنگ تر بوده است. همچنین بر اساس یافته ها، موضوع های بکر و متفاوت بودن داستان ها و مضامین، مهم ترین ویژگی این فیلم ها و احتمالا زمینه ساز موفقیت بین المللی آنها بوده است.
    کلید واژگان: سینمای ایران, فیلم, جشنواره های بین المللی, فرهنگ ایرانی, اسلامی, بازنمایی و تحلیل محتوا}
    Gholamreza M. Mehr, Abdollah Bicharanlou
    This article by content analysis of Iranian prize-winner movies in international festivals, examines the depiction of Iranian-Islamic cultural components in these movies. The research method is content analysis and its sample includes 20 feature films. The findings show that in two movies i.e. "The White Balloon" and "The Wind Will Take US ", theIranian-Islamic cultural components are represented more boldly and they are much paler in other movies. On the basis of other findings, such characteristics as being untamed and being different have been the most prominent characteristics that probably have paved the way for their international success.
    Keywords: Iranian Cinema, Film, International Festivals, Iranian, Islamic Cultural Representation, content analysis}
  • وحید نجاتی
    ارزش های فرهنگی، مجموعه ای از رفتارها، نگرش ها و باورهای افراد در هر فرهنگ است. سنجش ارزش های فرهنگی نیازمند ابزارهای معتبر شناختی است که از سوگیری آزمودنی و آزمون گر متاثر نباشد. هدف از این مطالعه طراحی معماهای اجتماعی- شناختی به عنوان یک سنجه ضمنی برای ارزش های فرهنگی و بررسی اعتبار آن است. این مطالعه مقطعی در 308 نفر با میانگین سنی 68/22 سال اجرا شد. ابزار مورد استفاده معماهای طراحی شده و پرسش نامه ابعاد فرهنگی هافستد بود. آزمون هم بستگی پیرسون برای بررسی روایی و آزمون کای دو برای مقایسه پاسخ های دو جنس استفاده شد. بین معماهای طراحی شده برای هر ارزش فرهنگی با مقیاس های جمع گرایی (P<0.01) مردانگی (P<0.05)، تحمل ابهام (P<0.05) و ساختار قدرت (P<0.01) هم بستگی معنی داری وجود دارد. افراد مورد بررسی جمع گرا، مردگرا، پذیرنده ابهام و طرفدار سطح متوسطی از قدرت توزیع شده بودند. زنان آینده نگری بیشتری نسبت به مردان داشتند (P<0.01). بر اساس یافته های این مطالعه سنجش ارزش های فرهنگی با استفاده از آزمون ضمنی معماهای شناختی- اجتماعی امکان پذیر است و ابزار طراحی شده مطالعه حاضر ابزاری معتبر برای سنجش ارزش های فرهنگی است.
    کلید واژگان: ارزش های فرهنگی, آزمون ضمنی, معماهای شناختی, اجتماعی, فرهنگ ایرانی}
    Vahid Nejati
    Back Ground and
    Purpose
    Cultural values are individual’s behaviors، insights and believes in each culture. Measuring cultural value requires valid cognitive tools that do not suffer from examinant and examiner bias. The purpose of present study is designing and validating an incidental measure for evaluating cultural value.
    Method
    In present cross sectional study، 308 individual with mean age 22. 68 years were evaluated with cognitive social dilemma and Husted''s cultural dimension questionnaire. Pearson correlation test and Chi Square were used for validation and gender difference evaluation.
    Results
    Dilemma of each value correlate with collectivity (P<0. 01)، muscularity (P<0. 05)، tolerance of ambiguity (P<0. 05) and power of distance (P<0. 01). Participants were collective، masculine، accepter of ambiguity and power of distance. Female significantly have higher long term orientation (P<0. 01).
    Conclusion
    Cultural valence could be measure with social- cognitive dilemma. Social- cognitive dilemma that developed in present study is valid measure of cultural values.
    Keywords: Cultural Valence, Implicit Test, Social, Cognitive Dilemma, Iranian Culture}
  • نعمت الله فاضلی*، اقبال خالدیان، حسین رمضانی
    این مقاله در پی شناخت فرهنگ ایرانی از خلال صفحه فالنامه مجلات موسوم به خانواده است. بر این اساس برای دست یافتن به ساختار فالنامه ها و آگاهی از زمینه اجتماعی و فرهنگی این پدیده و شاخت زندگی روزمره ایرانی به تحلیل صفحه فالنامه مجله «خانواده سبز» تحت عنوان «ماه به ماه با رازهای خوشبختی» پرداخته شده است. به این منظور با اتخاذ رویکرد «جهان-محلی» و با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. ون دایک، مقولات متون فالنامه استخراج و تفسیر گردید. نتایج نشان می دهد که جملات فال در وهله اول در برگیرنده ساختاری از قبیل کلی گویی، این همان گویی، مثبت اندیشی، واگویی بدیهیات و تقدیر گرایی است. در وهله دوم متون فال با آگاهی از زمینه اجتماعی و فرهنگی خواننده متون، زندگی روزمره مخاطب را در قالب مقولاتی چون آینده نگری، توصیف مشکلات، توصیف شخصیت، ارتباطات و روابط عاشقانه به تصویر کشیده است. در نهایت، بررسی مسائلی مانند فال دریچه ای است گشوده به سوی دنیای جوانان و زنان و از این راه می توان تجربه درونی بهتری از واقعیت ها و تحولات دنیای آن ها به دست آورد.
    کلید واژگان: فرهنگ ایرانی, فالنامه, تحلیل گفتمان, مجلات خانواده, مجله خانواده سبز}
    Nematollah Fazeli*, Eghbal Khaledian, Hosein Ramezani
    This paper is an effort to understand the Iranian everyday life through the so-called family magazine's omen pages. Reaching the structure of these contents and understanding the social and cultural context of this phenomenon, we analyzed the omen page of the "Khanevanede Sabz" magazine, titled "month to month with happiness secrets". We applied the "global-local" approach and discourse analysis insights of Teun A. Van Dijk to interpret the contents. The findings illustrate that at first, the omen sentences include generalizations, tautologies, positive thinking, restating trivial axioms and fatalism. At the second step, omen contents depict reader's everyday lives through matters such as providence, describing problems, qualifying characteristics, communications, and love relations according to the basic knowledge of their social and cultural contexts.
    Keywords: everyday life, omen pages, discourse analysis, family magazines, Khanevanede Sabz magazine}
  • مهران سهراب زاده*، اسماعیل حسام مقدم
    سوژه ها در جهان جدید، نه در سیطره ایدئولوژی که دچار سلطه پساهژمونیک «میل» گشته اند(لش، 1388)، و این سلطه درون ماندگار از طریق ساز و کارهای ناخودآگاه «میل» به برساخت سوژه ی کنشگر اقدام می کند. ارتباطات روزمره سوژه ها درون گزاره های «قدرت زیستی» ساختار می یابد و همه اشکال و نیروهای زیست روزمره به سوی کسب «لذت» بیشتر سوق داده می شوند تا از درافتادن هرچه بیشتر در «فقدان» دوری کنند. از درون این زنجیره توالی «میل / فقدان»، سوژه هایی ازهم گسیخته و ازهم پاشیده ای برساخته می شوند که درون زیست روزمره خود، تماما درجستجوی لذت بیشتر و نیل به «ابژه کوچک دیگری» خود می باشند، ازهمین رو هرچیز کوچک و ناچیزی را به مثابه گره گاهی(نقطه کاپیتون) میان میل خود و ابژه های بیرونی میل مبدل می سازند. که این تمایل همواره با خشونت نمادینی مفصل بندی می شود. خشونتی که به امری درون ماندگار در سوژه ها مبدل گشته و در توالی «میل / فقدان»، فرآیندی از هم افزایی پیچیده ای را به وجود می آورد. فرهنگ امروزین ایرانیان درون این ساحت درون ماندگار «قدرت زیستی»، همچون دیگر فرهنگ ها به بازتولید سلطه نمادین خویش بر سوژه ها پرداخته و با درافتادن در عارضه درازدامن «چالش سنت / مدرنیته»، این خشونت نمادین وجوه و ساحت های پیچیده تری به خود گرفته است. خشونتی که به امری درون ماندگار مبدل شده و «سوژه های درجستجوی میل» ایرانی را به جنگ در جاده ها(امر لذت بخش سرعت مثلن تصادفات جاده ای)، خشونت نگاه خیره (امر لذت بخش خودنمایی مثلن نمایش اعدام و اعدامی)، خشونت نمادین زبانی (امر لذت بخش تحقیر دیگری) و... وامی دارد و چنان این اخلاق خشونت ورز، به امری روزمره مبدل گشته که می توان ریشه ها و خاستگاه هایش را در ناخودآگاه فردی و جمعی ایرانیان ردگیری نمود و امر خشونت آمیز را به امری درون ماندگار در اخلاق زیست روزمره ایرانیان معاصر تاویل و تفسیر نمود. این مقاله درپی خوانش و تاویلی روانکاوانه از فرهنگ ارتباطاتی سالیان اخیر در ایران می باشد که به گونه ای امر خشونت را به امر روزمره مفصل بندی نموده و باعث صورتبندی «گفتمان بزرگ دیگری» ای شده است که خشونت را به لایه های ناخودآگاه سوژه ها جابه جا کرده و ازهمین رو امرخشونت آمیز با امر لذت بخش روزمره پیوند عمیق تر و گسترده تری برقرار نموده، آنچنان که به مساله فرهنگی جامعه امروزین ایران مبدل گشته است.
    کلید واژگان: شبکه ارتباطات, پساهژمونی, ناخودآگاه, گفتمان بزرگ دیگری, ابژه کوچک دیگری, روانکاوی, فرهنگ ایرانی, درون ماندگاری خشونت}
    Mehran Sohrab Zadeh*, Esmaeil Hesam Moghadam
    Subjects -in new world- have been on post hegemonic authority of «desire” (lash: 1388). The mechanism of immanent authority and unconscious «desire» help to structure this active subjects. Daily communication of subjects, structures in «power of existence» and all styles of daily life lead to achieve more «pleasure» and avoid from «lacking». Among this cycle of «lack/want”, some disintegrated subjects with more searching to achieve «otherness object (objet petit a) «, use every negligible or little thing as a conjunction between themselves and external objects. This desire often joints by symbolic violence, what has changed to immanent action in subjects, and results complicated synergy. Iranian contemporary culture has also it’s own hegemony on this symbolic reproduction and has more complicated situation cause of «tradition/modernity» challenge. Iranian’s trying to achieve their desire -as a subjects-, results for example: road events (road accidents as speed enjoyment), violence of observing (self expression by enjoy of showing execution in public), oral violence (enjoy of abusive others). Unfortunately these kind of violence’s has become one of the daily behavior in Iranian collective unconscious. This article try to achieve psychoanalytic reading of Iranian contemporary culture of communication and writer believes that this problem has causes «Otherness discourse» which extended to under layers of daily life in Iran.
    Keywords: communication network, post hegemony, unconscious, Otherness discourse (objet petit A), Psychoanalysis, Iranian culture, immanent violence}
  • فاطمه تقوایی
    مهاجرت تعداد زیادی از ایرانیان به آسیای صغیر که با فتح بزرگ آلب ارسلان در ملازگرد، بسیار پررنگ تر گردیده بود، از قرن هفتم به بعد و با شروع حملات مغول، گستردگی بیشتری پیدا کرد. شکل گیری دولت سلجوقیان روم خیلی زود آناتولی را نه تنها به عنوان پایگاه جدید قدرت و رفاه، بلکه به عنوان کانون تحولات فرهنگی مطرح کرد که در آن رواج محسوس عنصر ایرانی بیش از همه جلب نظر می کرد. در این میان مهاجرین خراسان بزرگ، نقش اساسی در توسعه ی فرهنگ ایرانی آسیای صغیر داشتند.
    موضوع اساسی در تحقیق حاضر، بررسی چگونگی حضور این مهاجران خراسان و میزان تاثیر آنان در توسعه ی فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر می باشد. نگارنده با استفاده از روشی تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی، به بررسی منابع و اطلاعات موجود پرداخته و حتی الامکان سعی نموده است منابع تحقیقی و پژوهشهای صورت گرفته را با منابع اصلی، مقایسه نموده و در صورت وجود اختلاف به بررسی و نقد آنها بپردازد.
    گذشته از جمع آوری اساسی و شرح حال خراسانیانی که از اواخر قرن پنجم تا ابتدای قرن نهم هجری به این منطقه مهاجرت نموده و منشا اثر واقع شده اند، یافته های دیگر این پژوهش بر این نکات تاکید دارد که آنان به همراه خود، فرهنگ، آداب و رسوم و نشانه های بارزی از علم، هنر و دانش رایج در ایران عصر سلجوقی را رواج دادند و آثار علمی، هنری، ادبی و... بسیاری از خلق کردند. در این میان تعامل میان ایرانیان و حاکمان سلجوقی روم و شرایط مناسب فراهم شده توسط آنان نیز زمینه را برای رشد و شکوفایی فرهنگ ایرانی ایجاد کرد.
    کلید واژگان: مهاجرت, سلجوقیان روم, ملازگرد, آسیای صغیر, فرهنگ ایرانی, مهاجرین خراسانی}
    Fatomeh Taghvayi
    Many Iranian migrations together with TURK-SELJUQ into ASIAMINOR that was highlighted with the great conquest of ALP-ARSALAN in MANZIKRET, elaborated with the MOGUL attacks since the 7th century. ROMANOS-SELJUQ regime foundation too soon propounded ANATOLIA as a new degree of power and safety at the same time as a heart of cultural movement that the expansion of Iranian elements was played up more than others. The main point in the present research is to reveal of how and how much the Khorasanian immigrants affected about Persian Culture Expansion in ASIA-MINOR. The author utilizes a historical manner along withdescriptive aspects to expose references and entropies and has tried to compare the research references with the master references and discourses if some differences appear. Next to collecting the names and modes of Khorasanain migrants from late 5th century to early 9th century moved to this region and led off, other researched items indicate that Iranian peoples have raised culture, custom, tradition and exhibit signs of science and art of the GREAT SELJUQ EMPIRE and have created a lot more. Among the shares to Khorasanain ROMANOS SELJUQ rulers and the proper situation between, a bed was made for Iranian culture to grow. The present research clarifies the truth of above items by drawing statistic charts from Persian publications in ASIA-MINOR as a sample of Iranian culture’s growth.
    Keywords: IMMIGRATION, ROMANOS SELJUQ, MANZIKRET, ASIAMINOR, CULTURE OF IRAN, KHORASANAIN}
  • محمد یوسفی جویباری، نجات محمدی فر

    جهانی شدن فرآیندی است که در طی آن حوزه های مختلف فنی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ملل مختلف با گسترش ارتباطات جنبه فراملی یافته و به موجب آن دولت های ملی به نحو فزاینده ای به یکدیگر مرتبط و وابسته می شود و همین وابستگی و ارتباط است که برای مفهوم حاکمیت ملی و دولت ملی مشکلاتی ایجاد می کند. این مفهوم تا اوایل دهه 1980 اعتبار علمی چندانی نداشت ولی از آن به بعد، کاربرد آن کاملا جهانی شده است.پدیده جهانی شدن برای کشورها فرصت ها و چالش های فراوانی به همراه دارد؛ در این بین کشور ایران به دلیل ویژگی های جغرافیایی و تاریخی خاص خودکه آن را به نوعی درچهار راه فرهنگی و تمدنی جهان قرار داده است همواره در طول تاریخ ارتباطات گسترده ای با ملل مختلف جهان داشته است که عمدتا این امر متاثر از موقعیت استراتژیک و سوق الجیشی ایران بوده است که همواره کشورهای غربی سعی داشتند از این موقعیت درجهت تحقق اهداف و منافع خاص خود بهره برداری کنند. این ارتباطات در یک قرن اخیر به خصوص از اواخر حکومت قاجار صورت جدیدی یافت که عمدتا جنبه استعماری به خود گرفت این روند با فراز و نشیب های متعددی در دوران حکومت پهلوی نیز ادامه داشت. با پیروزی انقلاب روند ارتباط ایران با جهان پیرامون شکل تازه ای پیدا کرد که بعضا این امر متاثر از فضای انقلابی و مقتضیات خاص آن بوده است. به تدریج با پایان یافتن جنگ تحمیلی و فروکش کردن احساسات انقلابی امکان بیشتری برای افزایش ارتباطات ایران با جهان به وجود آمد این فرایند جنبه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... داشته است که در این بین جنبه فرهنگی آن به دلیل ویژگی های خاص خود نمود بیشتری داشته است. کشور ایران به دلیل سابقه طولانی تمدنی و فرهنگی از ظرفیت بسیار بالایی جهت تاثیر گذاری بر روندهای جهانی برخوردار است. جنبه های فرهنگی، تمدن ایرانی همواره در جهان نمود و جلوه قابل توجهی داشته است که این امر بیانگر ظرفیت بسیار بالای فرهنگ ایرانی برای حفظ خود و حتی تاثیرگذاری بر فرهنگ دیگر ملل می باشد، مسئله ای که امروزه به نظر می رسد باید مورد توجه خاص اصحاب قدرت و مسیولین فرهنگی به عنوان متولیان اصلی امور فرهنگی قرار گیرد مسئله معرفی و عرضه نمودهای فرهنگ ملی به گونه ای نو و قابل فهم و جذاب برای نسل امروزی و پرهیز از هرگونه جزم گرایی و تعصب در امور فرهنگی می باشد.این مقاله پس از بیان دیدگاه های فرهنگی در مورد جهانی شدن، به بررسی جایگاه فرهنگ ایرانی و نقش آن در فرایند جهانی شدن و چالش ها و فرصت های فرا روی آن می پردازد و در ادامه راهکارها و پیشنهادهایی را جهت مقابله با چالش ها و استفاده از این فرصت ها ارایه می نماید.

    کلید واژگان: جهانی شدن, فرهنگ ایرانی, نوگرایی, دولت ملی, انقلاب اسلامی}
    Mohammad Yousefi Joybari, Nejat Mohhamadifar

    Globalization is a process in which different technical, political, cultural and economic parts of different nations changed to be transnational with the development of connections through which national governments increasingly linked to each other. This dependence and connections cause problems for national sovereignty and national government. This concept didn't have scientific validity until the early 1980's, but since then its application has been global. Globalization creates many opportunities and challenges, and Iran due to its geographical and historical features which put it in the cultural crossroad of the world, has had wide connection with different nations. This is mainly influenced by the strategic location of Iran that western countries were always trying to exploit it to achieve their own goals and interests. These connections in recent century, especially in the late Qajar were taken a new form of colonization and it continued with many ups and downs during the Pahlavi regime. With the Islamic revolution, the connection of Iran with the world was taken a new form, which sometimes has been influenced by the revolutionary atmosphere and specific circumstances. With the ending of the imposed war, there were more opportunities for Iran to increase its connection with the world. This process has had different aspects of cultural, political, economic and etc., among them cultural aspect has been the most important. Because of its long history of civilization and culture, Iran has a huge potential to influence the global trends. Cultural aspects of Iranian civilization, has always had a significant manifestations in the world which indicates the Iranian high cultural capacity to retain itself and even influence on other cultures. The problem now seems to be considered by cultural authorities, is the offering of national culture symbols in a way, understandable and appealing to today's generation and avoidance of any dogmatism and intolerance in cultural affairs. This paper describes the cultural views about globalization and investigates the position of Iranian culture and its role in the process of globalization and also, challenges and opportunities facing it. Some guidelines and recommendations for dealing with the challenges and using the opportunities are presented.

    Keywords: Globalization, Iranian culture, modernity, national government, Islamic Revolution}
  • محسن ثلاثی
    در این مقاله تلاش شده است بخشی از فرایند جذب و ادغام تاریخی گروهی از اقوام ترک و عرب تبار در تمامیت فرهنگی ایران تحلیل شود. این تمامیت، خود یک واحد تلفیقی و ترکیبی است که باید آن را حاصل ادغام اقوام و فرهنگ های گوناگون در یک حوزه یگانه دانست. فرهنگ ایرانی تا حد زیادی از این دو قوم به هر دو صورت مثبت و منفی تاثیر پذیرفته و به همین دلیل شناخت چگونگی این تاثیرها در بازشناسی فرهنگ ایرانی پر اهمیت است.
    اقوام ترک تبار از سده پنجم هجری تا آغاز عصر پهلوی به طور پیوسته بر حوزه فرهنگی- اجتماعی ایران تسلط نظامی و سیاسی داشته اند و در نتیجه بر تحولات این کشور مؤثر بوده اند. ورود اعراب نیز به حوزه فرهنگ ایرانی، با گسترش دین نوینی همراه بود که تاثیر عمیقی بر ذهنیت و رفتارها داشت و هم چنین از خلال زبان (واژگان، مفاهیم، خط) نیز در ایران تاثیرات زیادی برجای گذاشت که این امر به ویژه از عناصر تعیین کننده و تداوم بخش این فرهنگ به شمار می آید.
    کلید واژگان: ادغام فرهنگی, انسان شناسی, تلفیق فرهنگی, فرهنگ ایرانی, فرهنگ ترک, فرهنگ عرب, قوم شناسی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال