به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "family factors" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «family factors» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سعید کیان پور*، امیرعلی فرهنگ، محسن حاجیان

    با توجه به نظر محققان علوم اجتماعی، خانواده، کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است و ازدواج، مبنای خانواده و امری مطلوب و واجب شرعی است. تئوری های مطرحی نیز در این زمینه وجود دارد که نشان می دهد تمایل به ازدواج در میان جوانان تحت تاثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. گرایش به ازدواج در کشور، یکی از مسائل مهم محسوب می شود و تغییرات میزان گرایش به ازدواج در استان همدان به عنوان یکی از استان های کشور مورد مطالعه قرار گرفت. این تحقیق به روش پیمایشی در بین جوانان 18-35 ساله استان همدان در سال 1402 انجام شده است و با استفاده از فرمول کوکران، 388 نفر از آنان برای مطالعه انتخاب و گزینش شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSpss تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش برای گرایش به ازدواج بیانگر آن است که میان متغیرهایی چون دلبستگی به والدین، فردی بودن انتخاب همسر، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه- فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف، ارتباط معنادار وجود دارد و با پذیرش برابری جنسیتی دارای عدم ارتباط است. در نهایت نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که پنج متغیر دلبستگی به والدین، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه - فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف می تواند 6/60 درصد از واریانس متغیر وابسته (گرایش به ازدواج) را تبیین نماید.

    کلید واژگان: جوانان, تجرد زیستی, عوامل اقتصادی و اجتماعی, عوامل فرهنگی و خانوادگی و همدان
    Saeed KiyanPour *, Amirali Farhang, Mohsen Hajian

    According to social science researchers, the family is the smallest and most important social institution, and marriage is the basis of the family and a desirable and Islamic obligation. There are theories that indicate the desire to marry among young people is influenced by economic, social and political factors. The tendency ot marry in the country is considered as one of the important issues and changes in tendency to marry in Hamadan province as one of the provinces of the country were investigated. This research was conducted among the 18-35-year-old youth of Hamadan province in year 2023, and 388 of them were selected for the study using Cochran formula. The collected data were analyzed using Spss software. Results of the research for the tendency to marry indicate that there is a significant relationship between variables such as attachment to parents, individuality in choosing a spouse, idealistic expectations from marriage, having financial resources, believing in the cost- benefit of marriage, socializing with the opposite sex. and there is no connection with the acceptance of gender equality. Finally, the regression results show that the five variables of attachment to parents, idealistic expectation of marriage, having financial resources, belief in the cost-opportunity of marriage, socializing with the opposite sex can account for 60.6% of the variance of the dependent variable (tendency to marriage).

    Keywords: Youth, Single life, Economic, Social Factors, Cultural, Family Factors, Hamadan
  • اکرم علیمردانی*

    هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعادل کار وزندگی کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران است، ازاین روی پژوهش حاضر از نظر نوع داده کمی با روش توصیفی پیمایشی و از حیث هدف در زمره پژوهش های کاربردی است. با استفاده از یافته های حاصل از ادبیات پژوهش پرسش نامه ای پژوهش گرساخته با 86 سنجه طراحی شد تا با استفاده ازنظر کارشناسان و مدیران و کارکنان عوامل تعادل کار و زندگی در جامعه آماری شناسایی شود.با توجه به جامعه آماری، استان مازندران به 4 منطقه جغرافیایی تقسیم شد و نسبت سهمی هر طبقه با توجه به درصد آن شهرستان به کل جامعه آماری به صورت نسبی تصادفی مشخص شد و در کل 98 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از آزمون تحلیل عاملی سه عامل اصلی تعادل کار و زندگی مورد شناسایی قرار گرفت. برای شناسایی عوامل در نمونه مورد پژوهش سنجه ها موردبررسی قرار گرفت که سنجه 1 الی 52 مربوط به بعد سازمانی و از سنجه 52 الی 73 بعد فردی و سنجه 73 الی 86 بعد خانوادگی به شیوه تحلیل مولفه های اصلی با استفاده از چرخش آزمایشی از نوع واریماکس و هم چنین با بار عاملی حداقل 4/0 مورد تحلیل عاملی قرار گرفت. نتایج آزمون کرونباخ برای بعد سازمانی عدد 636/0، بعد فردی عدد 699/0 و بعد خانوادگی عدد 832/0 را نشان داد. یافته ها نشان داد عوامل اصلی عبارتند از: عامل سازمانی، خانوادگی و فردی. نتایج حاکی از آن بود که عوامل سازمانی، به ترتیب شامل: «ویژگی های ماموریتی»، «مزایای سازمانی»، «استرس شغلی» و «انعطاف پذیری شغلی» می شود و در عامل فردی، مولفه ها به ترتیب بار عاملی کلی عبارتند از: «احساس پیشرفت»، «رضایت شغلی»، «کیفیت زندگی»، «احساس امنیت» و هم چنین در عامل خانوادگی نیز به ترتیب: «انتظارت خانواده»، «پایبندی خانواده به تعادل کار و زندگی «و «رضایت خانواده» قررا دارد.

    کلید واژگان: تعادل کار و زندگی, استان مازندران, عوامل سازمانی, عوامل فردی, عوامل خانوادگی
    Akram Alimardani *

    The objective of this work is to identify the factors of work-life balance among the staff in Mazandaran Police Command. So this study is practical in terms of survey type, it is quantitative in terms of data type, and it is a descriptive survey. Operating the findings of the research literature, a researcher-made questionnaire is conducted with 86 measures to identify the work-life balance factors in the statistical population using experts, managers, and employees' viewpoints. According to the statistical population, Mazandaran province is divided into four geographical areas. According to the percentage of a city the share ratio of each category is randomly identified. So, 98 staff is selected as a sample. Via the Factor analysis, three main factors of work, life, and balance are determined. To identify the factors in the sample, the scales were examined. Scales 1-52 are linked to the organizational dimension, scales 52-73 are linked to the individual dimension, and scales 73-86 are linked to the family dimension through component analysis using Varimax experimental rotation with a factor load of at least 0.4 is subjected to factor investigation. The results of the Cronbach test for the organizational dimension indicated a value of 0.636, an individual dimension of 0.699, and a family dimension of 0.832. The findings revealed that the main factors are: organizational, family, and individual factors. The outcomes demonstrated that the organizational factors include: "mission characteristics", "organizational benefits", "occupational stress" and "occupational flexibility". Moreover, in the individual factor, the components are: "feeling of progress", "job satisfaction", "life quality", and "feeling of security". In addition, the family factor contains: "family expectation", "family adherence to work-life balance" and "family satisfaction".

    Keywords: Work, Life Balance, Mazandaran province, Organizational Factors, Individual Factors, Family factors
  • آرمان حیدری*، سید صمد بهشتی، مسلم نراقی منش
    اهداف

    با توجه به محدودیت تحقیق در این حوزه، هدف پژوهش حاضر بررسی فاکتورهای مرتبط با نهاد خانواده بر نگرش دانش آموزان نسبت به ترجیح گذارهای اجتماعی مهم ازدواج، ادامه تحصیل و ورود به بازار کار بوده است.

    روش مطالعه

    در این تحقیق از روش شناسی کمی و شیوه توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 1399-1400 با تعداد 8529 نفر بوده که 374 نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته حاوی گویه هایی با طیف لیکرت بود.

    یافته ها: 

    بر اساس نتایج تحقیق، دختران و پسران تفاوت ترجیحی معنی داری در انتخاب گذارهای سه گانه تحصیلی، شغلی و ازدواج نداشتند و اولین گذار ترجیحی هردو جنس ادامه تحصیل بوده است. تاثیر متغیرهای استقلال در تصمیم گیری فردی و نوع جامعه-پذیری در خانواده (جامعه پذیری تحصیلی، ازدواج و کار) بر گذارهای اجتماعی شغلی، ازدواج و ادامه تحصیل معنی دار بود. تاثیر متغیر شغل والدین بر هیچ یک از گذارهای اجتماعی معنی دار نبود. همچنین ضریب تبیین گذار ازدواج (55/.)، گذار تحصیل (10/.) و گذار ورود با بازار کار (13/.) بوده است.

    نتیجه گیری:

     درنهایت، بر اساس نتایج تحقیق می توان گفت، تحت تاثیر مدرنیزاسیون و اهمیت نهاد آموزش، اولویت اول گذار ترجیحی نوجوانان ادامه تحصیل است و نوعی همانندی جنسی گذار ترجیحی در بین جوانان جامعه موردمطالعه وجود دارد و همچنین نهاد خانواده بر نحوه انتخاب فرزندان موثر است اما در بعضی موارد بین تصمیمات فردی و تصمیمات خانواده اختلافات اندکی وجود دارد.

    کلید واژگان: عوامل خانوادگی, نگرش, گذارهای اجتماعی, دانش آموزان
    Arman Heydari *, Sayyd Samad Beheshty, Moslem Naraghi Manesh

    The present study aimed to investigate the impact of factors related to the institution of the family on students’ attitudes toward the important social transitions of marriage, continuing education, and entering the labor market.

    Methods

    This study uses a quantitative methodology . The statistical population includes secondary school students of Yasouj City in the academic year of 2014-2016 (8529 individuals). 374 students were selected as a sample based on Cochran's formula. The data collection tool was a researcher-made questionnaire.

    Findings

    The fndings showed that girls and boys did not have a significant preference difference in choosing the three transitions of education, career, and marriage, and the first preferred transition of both sexes was continuing education. The influence of variables of independence in individual decision-making and the type of socialization in the family on the social transitions of employment, marriage, and continuing education were significant. Also, the explanatory coefficient of transitions of marriage, education, and entering the labor market has been 0.55, 0.10, and 0.13 respectively.

    Conclusion

    The priority of the preferred transition of teenagers is to continue their education and there is a kind of gender identity of the preferred transition among the teenagers of the studied society.

    Keywords: Family factors, Attitude, Social transitions, students
  • زهرا آزاد غلامی خسمخی*، مریم عباچی، سید علی میرابراهیمی، علی یعقوبی
    هدف

    وندالیسم نوعی رفتار نابهنجار اجتماعی است که به اشکال مختلف در بین نوجوانان بروز و ظهور پیدا می کند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل فردی و خانوادگی موثر بر رفتار وندالی دانش آموزان نوجوان بود.

    روش شناسی: 

    روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و حجم جامعه 27519 نفر از دانش آموزان متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر رشت در طی 1396 تا 1397 بودند. طبق جدول مورگان، 377 نفر نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نیز از نوع محقق ساخته بوده است. پایایی گویه های فردی، خانوداگی و وندالیسم با آزمون آلفای کرونباخ برابر 85/0، 894/0 و 873/0 و روایی آن با روش HTMT نیز برابر با 21/0-، 39/0، و 27/0- محاسبه شد. از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندجانبه با نرم افزار Spss نسخه 23 جهت تحلیل استفاده شد.

    یافته ها

    مقدار ثابت B گویه های فردی برای تمامی گویه های رفتار وندالی مثبت بوده و معنی داری آماری آن با آزمون t و  نشان داد که مقدار P value از مقدار  کوچکتر است. اما اکثر ضرایب  تا  گویه های وندالیسم منفی بوده و بیانگر کاهش رفتارهای تخریبی با کاهش مشکلات فردی می باشند. همچنین مقدار ثابت B گویه های خانوادگی برای گویه های وندالیسم مثبت بوده و معنی داری آماری آزمون t نشان داد که مقدار P value در همه موارد از مقدار  کوچکتر می باشد. ولی بیشتر ضرایب  تا  موثر در رفتار تخریب گرایانه منفی بوده و بیانگر کاهش وندالیسم در ازای کاهش اثر مشکلات خانوادگی می باشند.

    بحث و نتیجه گیری

    در نتیجه برای کاهش رفتارهای وندالی باید حل مشکلات فردی و خانوادگی در راستای کاهش رفتارهای وندالی در اولویت قرار گیرد.

    کلید واژگان: عوامل فردی, عوامل خانوادگی, وندالیسم, دانش آموزان نوجوان
    Zahra Azad Gholami Khesmakhi *, Maryam Abachi, Seyed Mir Ebrahimi, Ali Yaghoobi
    Purpose

    The aim of this study was to identify individual and family factors affecting the vandalism behavior of adolescent high school students.

    Methodology

    The research method was descriptive-correlational and the size of the population was 27,519 first and second grade high school students in District 2 of Rasht (12,977 girls and 14,542 boys) from 2017 to 2018. According to Morgan's table, 377 samples were selected by simple random sampling method and the questionnaire was researcher-made. The reliability of individual, family and vandalism questions was calculated by Cronbach's alpha test as 0.85, 0.894 and 0.873 and its validity was calculated as -0.21, 0.39, and -0.27 by HTMT method. Spearman correlation coefficient and multivariate regression with Spss software were used for analysis.

    Findings

    The constant value of B individual questions was positive for all questions of vandalism and its statistical significance with t test and α = 0.05 showed that the value of P value is less than the value of α = 0.05. However, most of the coefficients β1 to β9 of vandalism questions are negative and indicate a reduction of destructive behaviors by reducing individual problems. Also, the constant value of B family questions was positive for vandalism questions and the statistical significance of t-test showed that the value of P value was less than α = 0.05 in all cases. But most of the coefficients β1 to β16 are effective in negative destructive behavior and indicate a decrease in vandalism in exchange for reducing the effect of family problems.

    Conclusion

    As a result, in order to reduce vandalism, solving individual and family problems should be prioritized in order to reduce vandalism.

    Keywords: Individual Factors, family factors, Vandalism, adolescent students
  • مجتبی شفیعی نژاد، اکبر زارع شاه آبادی، زهرا محمدی، الناز آزادواری

    پدیده اقدام به خودکشی از جمله مهم ترین آسیب‌های اجتماعی- روان‌شناختی رو به رشد در سراسر جهان است که 4/1 از کل مرگ‌ومیرها در سراسر جهان را شامل می شود. هدف این پژوهش، کشف زمینه‌ها و عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی زنان است که با روش‌شناسی کیفی و استفاده از روش نظریه زمینه‌ای به انجام رسیده است. به این منظور با 23 مشارکت‌کننده از زنان آبدانانی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب‌ شده بودند، در طول بیش از یک سال مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نه مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد: خانواده متشنج، ناکارآمدی روابط خانوادگی، خانواده بزهکار، انحراف اخلاقی همسر، خانواده ازهم‌گسیخته، همسر گزینی تحمیلی، دوری از فضای نامطلوب خانواده با ازدواج، اختلافات زناشویی، تجربه طرد و دوری گزینی عامدانه. همچنین «چالش‌های خانوادگی- خودکشی‌ های معنادار» به ‌عنوان مقوله هسته‌ای انتخاب شد و در نهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها نشان می دهد که روابط ناکارآمد خانوادگی، محدودیت و تحمیل چالش های جدی در زندگی زنان ایجاد کرده که خودکشی، تنها یکی از این چالش های جدی محسوب می‌گردد.

    کلید واژگان: مسئله اجتماعی, اقدام به خودکشی, عوامل خانوادگی, زنان و آبدانان
    Mojtaba Shafieinejad, Akbar Zare Shahabadi, Zahra Mohammadi, Elnaz Azadvari

    The phenomenon of suicide attempts is one of the most important socio-psychological harms growing worldwide, accounting for 1.4% of all deaths worldwide. The aim of this study is to discover family factors in suicide attempt which has been done by qualitative methodology and using the method of Grounded Theory. For this purpose, in-depth and semi-structured interviews were conducted with 23 women from Abdanan city whom suicide attempt and were selected by theoretical sampling method for more than one year. Nine main categories and one core category were extracted through the data coding system: strained family, family relationship inefficiency, Delinquent family, moral deviance of spouse, Divorced family, forced marriage, avoidance of unfavorable family atmosphere with marriage, marital disputes, experience of rejection and deliberate avoidance. Also, "Family Challenges - Significant Suicides" was selected as the core category, and finally a paradigm model derived from the data was set up. The findings indicated that family factors and family living conditions played an important role in the prevalence of suicide among women attempting suicide.

    Keywords: Social issue, suicide attempt, family factors, women, Abdanan
  • سارا علائی خرایم، سجاد بشرپور*، نادر حاجلو، محمد نریمانی
    هدف

    این تحقیق با هدف طراحی و آزمون الگویی از پیشایندهای خانوادگی (الگوی ارتباطی خانواده شامل جهتگیری گفت و شنود و جهتگیری همنوایی، تعارضات خانوادگی و مذهبی بودن والدین) و فردی (عزت نفس، خودکارآمدی و تاب آوری) گرایش به مصرف مواد در دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد.

    روش

    مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1397-1398 بود. از بین این جامعه، 347 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه الگوی ارتباطات خانواده، خرده مقیاس تعارضات خانوادگی، پرسش نامه مذهبی بودن والدین، مقیاس عزت نفس، پرسش نامه سرمایه روان شناختی و مقیاس پذیرش اعتیاد استفاده شد. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    جهت گیری گفت و شنود، جهت گیری همنوایی، تعارضات خانوادگی، عزت نفس و خودکارآمدی اثرات مستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد داشتند، اما مذهبی بودن والدین و تاب آوری اثرات مستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد نداشتند. عزت نفس در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود، جهت گیری همنوایی، تعارضات خانوادگی و مذهبی بودن والدین با گرایش به مواد نقش میانجی داشت. خودکارآمدی در رابطه بین مذهبی بودن والدین و گرایش به مصرف مواد دارای نقش میانجی بود، اما تاب آوری در زمینه این روابط دارای نقش میانجی نبود.

    نتیجه گیری

    در مجموع مدل ارایه شده در تحقیق از برازش قابل قبول و مناسب برخوردار بود و می تواند به عنوان الگویی مناسب در طراحی و تدوین برنامه های پیشگیرانه برای گرایش به مصرف مواد مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: گرایش به مصرف مواد, پیشایندهای خانوادگی, پیشایندهای فردی
    Sara Alaei Khorayem, Sajjad Basharpoor*, Nader Hajloo, Mohammad Narimani
    Objective

    The aim of this study was to design and test a model of familial (family communication pattern including conversation orientation and conformity orientation, family conflicts and parental religiosity) and individual (self-esteem, self-efficacy and resilience) factors of substance use tendency in students of University of Mohaghegh Ardabili.

    Method

    The present study was descriptive-correlational of structural equation modeling type. The statistical population of this study included all students of University of Mohaghegh Ardabili in the academic year 2018-2019. From this population, 347 people were selected by cluster sampling. To collect data, the family communication pattern questionnaire, the family conflict subscale; the questionnaire of parental religiosity, the self-esteem scale, the psychological capital questionnaire, and the addiction acceptance scale were used. The data were analyzed by Pearson correlation and structural equation modeling methods.

    Results

    Conversation orientation, conformity orientation, family conflicts, self-esteem, and self-efficacy had significant direct effects on substance use tendency, but parental religiosity and resilience did not have any significant direct effects on substance use tendency. Self-esteem mediated the relationships of conversation orientation, conformity orientation, family conflicts, and parental religiosity to substance use tendency. Self-efficacy mediated the relationship between parental religiosity and substance use tendency, but resilience did not mediate these relationships.

    Conclusion

    In general, the model presented in the research had an acceptable and appropriate fit and can be used as a suitable model in designing and formulating preventive programs for substance use tendency.

    Keywords: Substance use tendency, Family factors, Individual factors
  • سید جعفر ساداتی*، مطهره مهدوی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تاخیر ازدواج و عوامل سازمانی با توجه به نقش میانجی گری ابعاد ساختار فردی، اقتصادی و اجتماعی در کارکنان ادارات دولتی و غیردولتی شهرستان های سوادکوه و سوادکوه شمالی بوده است.

    روش پژوهش:

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است و داده های پژوهش با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تمام افراد مجرد ادارات دولتی و غیردولتی در شهرستان سوادکوه و سوادکوه شمالی می باشد. حجم گروه نمونه 152 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس افراد مجرد، انتخاب شدند و ابزار مورد استفاده پرسش نامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای پرسش نامه تاخیر ازدواج، 812/0 و پرسش نامه عوامل سازمانی، 675/0 و پرسش نامه ساختار فردی و خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، 934/0 محاسبه شد و روایی ابزار با روش روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت. هم چنین تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار لیزرل انجام گرفت.

    نتیجه گیری:

    نتایج پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معنادار تاخیر ازدواج کارکنان و عوامل سازمانی از یک سو و از سوی دیگر تاثیر معنادار متغیر میانجی ابعاد ساختار فردی و خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر رابطه میان تاخیر ازدواج کارکنان مجرد و عوامل سازمانی بوده است.

    کلید واژگان: تاخیر ازدواج, عوامل فردی و خانوادگی, عوامل اقتصادی, عوامل فرهنگی و اجتماعی
    Jafar Sadati, motahareh mahdavi
    Objective

    The aim of this study was to investigate the relationship between marriage delay and organizational factors with respect to the mediating role of individual, economic and social structure dimensions in government and non-government departments of Savadkuh and Savadkuh North counties.

    Research Method:

    The present study is applied in terms of purpose and research data has been collected by library and field methods. The statistical population is all single people in government and non-government offices in Savadkuh and North Savadkuh counties. The sample size was 152 people who were selected by sampling method available to single people. The instrument used was a researcher-made questionnaire. The reliability of the questionnaires was calculated using Cronbach's alpha method for marriage delay questionnaire, 0.812 and organizational factors questionnaire, 0.675 and personal and family structure, economic, cultural and social questionnaire, 0.934 and the validity of the instrument was calculated by case content validity method. Confirmed. Also, data analysis was performed using structural equation modeling method and LISREL software.

    Conclusion

    The results indicate a positive and significant relationship between delayed marriage of employees and organizational factors on the one hand and on the other hand a significant effect of mediating variables of individual and family, economic, cultural and social structure on the relationship between delayed marriage of single employees And organizational factors.

    Keywords: Marriage delay, Organizational Factors, individual, family factors, Economic factors, cultural, social factors
  • ناصر محمدی احمدآبادی، زهرا نجفی
    زمینه و هدف

    وابستگی به مواد مخدر یکی از چالش‌‌های عمده در سطح بین الملل و کشور ایران می‌باشد و بازگشت مجدد به اعتیاد عامل مهمی‌در نظر گرفته می‌شود. 

    روش

     این پژوهش با هدف بررسی عوامل روانی، خانوادگی و اجتماعی موثر در عود مجدد معتادان به مواد مخدر انجام شده است. پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری کلیه معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان یزد در سال 98 با فراوانی 520 بودند که عود مجدد به مواد مخدر داشتند و 121 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه محقق ساخته مورد پژوهش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون فریدمن تحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج حاکی از آن بود که هر سه عامل روانی و خانوادگی و اجتماعی در عود مجدد نقش دارند و از نظر ترتیب و اولویت بندی ابتدا عامل اجتماعی سپس روانی و در نهایت خانوادگی در عود مجدد تاثیرگذارند. از مهمترین مولفه های عامل روانی می توان به افکار وسوسه انگیز و افسردگی اشاره کرد، نقش دوستان و همسالان و گروه ها نیز جزو مهمترین مولفه های عامل اجتماعی محسوب می شود و مشکلات و مشاجرات خانوادگی نیز جزو مهمترین مولفه های عامل خانوادگی می باشد. 

    نتیجه گیری

     عوامل روانی، اجتماعی و خانوادگی با درجه اهمیت متفاوت باعث عود مجدد به اعتیاد می شود که نیازمند طراحی مطالعاتی بر روی علل عود و راهکارهای جلوگیری از آن به عنوان مشکل اصلی اعتیاد به مواد مخدر است.

    کلید واژگان: عوامل روانی, عوامل اجتماعی, عوامل خانوادگی, عود اعتیاد
    Nasser Mohammadi Ahmadabadi, Zahra Najafi
    Background and Aim

    Drug addiction is one of the major challenges in the international and Iranian level and relapse into addiction is considered an important factor. The aim of this study was to investigate the psychological, family and social factors affecting the recurrence of drug addicts.

    Method

    The study was post-event. The statistical population was all addicts referred to addiction treatment centers in Yazd province in 1998 with a frequency of 520 who had relapse to drugs and 121 people were selected by convenience sampling method and surveyed with a researcher-made questionnaire. Data were analyzed using Friedman test.

    Results

    The results showed that all three psychological, familial and social factors play a role in recurrence and in terms of order and prioritization, first social factor, then psychological and finally family factors affect recurrence. One of the most important components of the psychological factor is tempting thoughts and depression, the role of friends, peers and groups is one of the most important components of the social factor and family problems and disputes are among the most important components of the family factor.

    Conclusion

    Psychological, social and family factors with different degrees of importance cause relapse to addiction, which requires the design of studies on the causes of relapse and strategies to prevent it as the main problem of drug addiction.

    Keywords: psychological factors, social factors, family factors, relapse of addiction
  • سامان عبدالهی، شهرداد دارابی*، ابراهیم رجبی تاج امیر
    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری نقش عوامل محیطی و خانوادگی در پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و روانگردان انجام شده است.

    روش

    پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان و نوجوانان شهر کرج بودند که حداقل یک بار مواد مخدر یا مواد روانگردان استعمال کرده بودند. از میان آن ها، 250 نفر به روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع گلوله برفی انتخاب شدند.

    یافته ها

    در مدل پژوهش، عامل محیطی با ضریب (0/77) و پس از آن، عامل خانوادگی با ضریب (0/63) اثرات مستقیم و معناداری بر گرایش کودکان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر و روانگردان داشتند.

    نتیجه گیری

    عوامل محیطی و خانوادگی در پیشگیری رشدمدار از گرایش کودکان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر و روانگردان موثر هستند، اما عوامل محیطی اثر قویتری دارند، بنابراین تمرکز بر ساختار محیطی جوامع می تواند روندهای پیشگیرانه را کاربردی تر کند.

    کلید واژگان: پیشگیری رشدمدار, عوامل محیطی, عوامل خانوادگی, گرایش کودکان به مصرف مواد مخدر و روانگردان
    Saman Abdollahi, Shahrdad Darabi*, Ebrahim Rajabitajmir
    Objective

    The aim of this study was to investigate the structural model of the role of environmental and family factors in the developmental prevention of the tendency to use drugs and psychotropic substances.

    Method

    The research was descriptive-correlational. The statistical population of the study included Children and adolescents in Karaj who had used drugs or psychotropic substances at least once. Among them, 250 people were selected by non-probability snowball sampling.

    Results

    In the research model, the environmental factor with a coefficient equal to 0.77 and then the family factor with a coefficient equal to 0.63 had direct and significant effects on the tendency of children and adolescents to use drugs and psychotropic substances.

    Conclusion

    Environmental and family factors are effective in developmental prevention of children and adolescentschr('39') tendency to use drugs and psychotropic substances, but environmental factors have a stronger effect, so focusing on the environmental structure of communities can make preventive processes more practical.

    Keywords: Developmental prevention, Environmental factors, Family factors, Children's tendency to use drugs, psychotropic substances
  • علیرضا صنعت خواه*، سیده مینا کوهبنانی نژاد

    مطالعه حاضر به بررسی میزان رفتارهای پرخطر دانش آموزان و سنجش عوامل خانوادگی و آموزشی موثر بر آن در میان دانش آموزان دختر دبیرستان های دوره ی دوم ناحیه دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1397-1398 می پردازد. کارکرد خانواده به عنوان متغیر اجتماعی و جو مدرسه به عنوان متغیر آموزشی در نظر گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق، برابر با 4309 نفر است که 353 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. روش نمونه گیری، خوشه ای و تصادفی ساده بود و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار Spss23 و Amoss Graph22 انجام شده است. در این تحقیق از نظریات مک مستر ، فورت ونگلر و ولفگانگ و گلیکمن استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیر پاسخگویی عاطفی و پس از آن کنترل رفتار در خانواده با ضریب رگرسیون استاندارد 380/0 و 300/0 به ترتیب، بالاترین ضریب تاثیر غیرمستقیم را با رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر داشته اند. از طرف دیگر بین متغیر کنترل رفتار در خانواده و رفتارهای پرخطر بالاترین ضریب مستقیم و معکوس (341/0-) وجود دارد. در نتیجه بر اساس نتایج، میزان رفتارهای پرخطر دانش آموزان در حد کم بوده است و مدرسه و خانواده تاثیر بالایی بر کاهش رفتارهای پرخطر دارند.

    کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, عوامل آموزشی, عوامل خانوادگی, جو مدرسه, دانش آموزان
    Alireza Sanatkhah *, Seyedeh Mina Kouhbanani Nejad

    The current study investigates the level of the student’s high-risk behaviors and measures Family and educational factors affecting it in High school girl students of second course in district two of Kerman city for academic year 1397-1398. Family function and school atmosphere is considered as social and educational variable respectively. The statistical population of the study is consisted of 4309 people out of which 353 are selected as sample by cluster and a simple random sampling method. The statistical analysis was performed using Spss23 and Amoss Graph22 software. The Study used the theories of McMaster, Furtwengier and Wolfgang and Gilman. The results indicated that the variable of emotional responsiveness and behavior control in the family (with standardized regression coefficients 0.380 and 0.300) had the highest indirect effective coefficient with high risk behaviors of girl students respectively. On the other hand, there is the highest direct and reverse coefficient (-0.341) between variable of behavior control in the family and high-risk behaviors. Consequently, according to the results, the rate of student’s high-risk behaviors was low and school and family had a high impact on reducing high-risk behaviors

    Keywords: High-risk behaviors, educational factors, family factors, School atmosphere, Students
  • عباس آینه چی

    این پژوهش با هدف مدل یابی تاب آوری خانواده بر اساس عوامل فردی و خانوادگی با تاکید بر نقش میانجی تاب آوری فردی انجام شده است. در این مطالعه هم بستگی، تعداد 210 نفر از بیماران عضو انجمن ام اس قم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون های سنجش خانواده (FAD)، ارزیابی انطباق پذیری و هم بستگی خانواده (FACES-III)، حمایت اجتماعی- مقیاس خانواده (PSS-Fa)، تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC)، تاب آوری خانواده (FHI)، و معنای زندگی (MLQ) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب هم بستگی، رگرسیون چندگانه مجزا و تکنیک اطلاعات تفکیکی و مدل یابی معادلات ساختاری به شیوه تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که معنا در زندگی به عنوان متغیر برون زاد، فقط پیش بینی کننده معنادار برای تاب آوری فردی و عملکرد خانواده است. تاب آوری فردی نیز فقط پیش بینی کننده هم بستگی خانواده بوده و از این مسیر با تاب آوری خانواده در ارتباط است. از بین همه متغیرها، فقط دو متغیر عملکرد خانواده و هم بستگی خانواده تاثیر مستقیم روی تاب آوری خانواده دارد. حمایت خانواده با هیچ یک از متغیرهای تاب آوری فردی و خانواده ضریب معنادار ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخی از عوامل فردی فقط زمینه ساز تاب آوری خانواده است و تاثیر مستقیم روی آن ندارد و زمانی روی آن تاثیرگذار خواهد بود که در کنار عوامل خانوادگی قرار گیرد.

    کلید واژگان: تاب آوری خانواده, تاب آوری فردی, عوامل خانوادگی, مدل یابی
    Abbas Ayenehchi

    The objective of the present study is to find a model of family resilience based on individual and family factors with an emphasis on the mediating role of individual resilience. In this study correlation, the sample of 210 patients from the MS Community of Qom were selected by available sampling method. Then, they responded to the following tests and questionnaires: Family Assessment Device (FAD), Family Assessment Correlation (FACES-III), social support- family scale (PSSFa), Conner and Davidson Resilience Scale (CD-RISC), Family Resilience (FHI), and Life Meaning Questionnaire (MLQ). The Data were analyzed by applying correlation coefficient, separate multiple regression, the technique of separate information, and finding the model of structural equation according to the method of path analysis. Findings indicate that meaning in life as an exogenous variable is only a meaningful predictor of individual resilience and family function. However, individual resilience is only a predictor of family correlation subsequently associated with family resilience via this. Among all variables, two variables of family function and family correlation have a direct impact on family resilience. There is no meaningful coefficient between family support and other variables of individual and family resilience. Therefore, it can be concluded that some individual factors can only provide the conditions for family resilience and have no direct effect on it. In fact, individual factors will affect the family resilience when it is accompanied by family factors.

    Keywords: family resilience, individual resilience, family factors, findingmodel
  • خسرو رشید*، فضل الله حسنوند، صفدر نبی زاده، عابده رشتی
    طلاق عاطفی یک پدیده پنهان در زندگی زوج هاست که می تواند منجر به پیامدهایی ناگوار برای خانواده شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی برخی عوامل برون فردی موثر بر طلاق عاطفی در زنان ایرانی انجام شده است. بدین منظور از میان زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر همدان که به سبب اختلافات زناشویی مراجعه کرده بودند، 120 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه پژوهشگر ساخته طلاق عاطفی و مولفه های اثرگذار بر آن پاسخ دادند. سپس داده های پژوهش به روش تحلیل رگرسیون سلسله‏مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. میزان پایایی پرسش نامه بکار رفته در پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر با 95/0 محاسبه گردید. یافته ها نشان داد که همه گیری طلاق به عنوان یک متغیر اجتماعی بر طلاق عاطفی تاثیر مثبت دارد. همچنین، یکنواختی زندگی و کوشش برای داشتن حقوق مساوی به ترتیب دارای اثر مثبت و منفی بر طلاق عاطفی بودند. یافته ها نشانگر تاثیر مثبت اختلاف سطح خانوادگی بر میزان طلاق عاطفی بود. بر اساس آن چه که در این پژوهش بدست آمد می توان استنتاج نمود که در سال های اخیر به سبب همه گیر شدن طلاق در میان جوانان، نوعی اپیدمی گسستگی خانوادگی و تزلزل پیوندی ایجاد شده که موجبات جدایی عاطفی و احساسی بین زوجین شده است. از سویی مصرف گرایی و گرایش به تشریفات و تجملات در میان خانواده ها موجب شده تا تفاوت میان خانواده های غنی و فقیر نمود بیشتری بیابد و اختلاف سطح خانوادگی به عنوان یکی از عوامل جدایی ساز میان زنان و مردان هویدا گردد.
    کلید واژگان: طلاق عاطفی, عوامل اجتماعی, عوامل زناشویی, عوامل خانوادگی
    Khosro Rashid *, Fazlollah Hasanvand, Safdar Nabizadeh, Abedeh Rashti
    Emotional divorce is a hidden phenomenon in couples' lives, which can lead to disastrous consequences for the family. Therefore, the present study aimed to investigate some external factors affecting emotional divorce in Iranian women. For this purpose, 120 women were selected who were referred to Hamedan counseling centers due to marital conflicts through accessible sampling method and responded to a researcher-made questionnaire on emotional divorce and it’s effective factors. Data were analyzed by hierarchical regression analysis. The reliability of the questionnaire used in the research was calculated to 0.95 using Cronbach's alpha. Results showed that prevalence of divorce as a social factor has positive effect on Emotional divorce, Also, tediousness of life and effort for having equally rights, respectively, have positive and negative effect on Emotional divorce. The findings indicated positive effect of family level difference on emotional divorce. One the base of this study results, it can interference that, in recent years, Because of the pervasiveness of divorce among young people, an epidemic of family fragmentation and caused instability divide the emotional bonds between couples. On the one hand, consumption, formalities and luxury trends among families has led to differences between the rich and poor families and family level differences manifest as one of the factors of separation between men and women.
    Keywords: emotional divorce, social factors, marital factors, family factors
  • ایمان نظری، فاطمه یاری نسب*، ابراهیم روزدار
    هدف از پژوهش حاضر مقایسه عوامل موثر بر درمان پایدار در افراد وابسته به مواد دارای عود، بدون عود و تحت درمان نگهدارنده بود. پژوهش حاضر یک مطالعه علی-مقایسه ای بود. تعداد 150 نفر به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شخصیتی سرشت و منش کلونینجر و پرسش نامه محقق ساخته عوامل خانوادگی، عاطفی (خلقی) ، محیطی، شغلی-مالی بود. نتایج نشان داد که بین سه گروه در رابطه با عوامل شغلی و مالی تفاوت معناداری وجود داشت، به طوری که میانگین نمرات عوامل شغلی-مالی در گروه درمان نگهدارنده با متادون بالاتر بود. همچنین سه گروه در رابطه با عامل شخصیتی آسیب پرهیزی و همکاری گروه با یکدیگر متفاوت بودند، به صورتی که میانگین نمرات همکاری در گروه بدون عود نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بود و میانگین نمرات آسیب پرهیزی در گروه دارای عود در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود. بنابراین می توان گفت که حمایت های خانوادگی، پذیرش افراد وابسته به مواد به عنوان یک بیمار در خانواده، اعتمادکردن به آن ها و همچنین همکاری اعضا و مشارکت آن ها در برنامه درمان وابستگی به مواد می تواند در پیشگیری از عود نقش مهمی داشته باشد. علاوه بر این، با توجه به اینکه افراد دارای نمره آسیب پرهیزی بالا در معرض خطر بازگشت به مصرف مواد می باشند، لذا شناسایی این افراد و نظارت بیشتر بر عملکرد آن ها می تواند بر درمان پایدارتر موثر باشد و درنتیجه میزان آسیب های ناشی از وابستگی به مواد و عود در این افراد کاهش یابد. عوامل شغلی نیز در درمان پایدار نقش مهی دارند. بنابراین می توان گفت که داشتن شغل و مهارت های شغلی نیز در پایداری درمان وابستگی به مواد نقش دارند. لذا بر لزوم ایجاد فرصت های شغلی برای پیشگیری از عود تاکید می شود.
    کلید واژگان: وابستگی به مواد, ویژگی های شخصیتی, عوامل خانوادگی, عوامل محیطی, عوامل شغلی-مالی
    Iman Nazari, Fatemeh Yarinasab*, Ebrahim Roozdar
    The present study aimed to compare the factors affecting sustainable treatment of substance-dependent individuals with relapse, without relapse, and under methadone maintenance treatment. The present research was a causal-comparative study. A total of 150 people were selected as research sample using a convenient sampling method. The research instrument included Cloninger’s Temperament & Character Inventory (TCI) and a researcher-made questionnaire of family, emotional (mood), environmental, and occupational-financial factors. The results indicated that there was a significant difference between the three groups regarding occupational and financial factors, so that the mean scores on occupational-financial factors were higher in the methadone maintenance treatment group. Also, the three groups were different from each other regarding the personality factor of harm avoidance and cooperativeness, so that the mean scores on cooperativeness were higher in the group without relapse than the other two groups, and the mean scores on harm avoidance were higher in the group with relapse than in the other two groups. Therefore, it can be said that family support, the acceptance of substance-dependent individuals as a patient in the family, trust in them, as well as the collaboration of the members and their participation in the substance-dependent treatment program can play an important role in preventing relapse. In addition, given that individuals with high scores on harm avoidance are at risk of returning to substance use, identifying these individuals and further monitoring their performance can be effective on more sustainable treatment, and consequently, the rate of damage caused by substance dependence and relapse is reduced in these individuals. Occupational factors also play a critical role in sustainable treatment. Hence, it can be said that having an occupation and occupational skills also contribute to the sustainability of substance-dependence treatment. Therefore, the need to create occupational opportunities to prevent relapse is emphasized.
    Keywords: Substance-dependence, Personality factors, Family factors, Environmental factors, Occupational-financial factors
  • مصطفی جهانی*
    استرس یکی از مفاهیم مهم در مطالعه روانشناسی و بهداشت روانی به شمار می آید و به کفیات گوناگون در زندگی اطلاق می شود و به عنوان علل بسیاری از دردها، ناراحتی ها و بیماری ها تلقی می شود. مردم عادی آن را پدیده ای رنج آور و ناخوشایند، پزشکان مسیله را از دید واکنش های فیزیولوژیک، روانپزشکان بنا را بر فشارهای عصبی و به کار بردن مکانیسم های سایکوفیزیوژیک و بالاخره روانشناسان آن را تغییر رفتار و حالات هیجانی و بحرانی می دانند. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل موثر بر استرس کارکنان پلیس پیشگیری می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی وازنظر روش، توصیفی ازنوع پیماشی می باشد. برای بررسی عوامل شخصیتی موثر بر استرس، از دو پرسشنامه استاندارد Neo و DASS استفاده شده است. علاوه بر این بر اساس مدل کوپ و در ادامه آن سوری، عوامل استرس زا علاوه بر عوامل فردی، در قالب عوامل خانوادگی و شغلی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه های نیو و داس بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، 0/92، 0/91 و مورد تایید قرار گرفته است. در خصوص پرسشنامه سوری نیز این میزان 0/87 محاسبه شده است که نشان دهنده پایایی بالایی می باشد. جامعه ی آماری کارکنان پلیس پیشگیری استان خراسان شمالی متشکل از 600 نفر است. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان به طور تصادفی ساده 234 نفر انتخاب شد. نتیجه حاصل از مدل رگرسیون نشان می دهد که ویزگی های روان نژندی و مسیولیت پذیری جزو عوامل فردی موثر بر استرس می باشند. همچنین «نارضایتی خانواده از شغل » بیشترین و «نگرانی از عدم حضور به موقع در حل مشکلات خانواده» کمترین تاثیر را بر استرس دارند. ضمنا «پایین بودن حقوق و مزایا نسبت به سایر مشاغل اجتماع» بیشترین و «عدم وجود اعتماد در محیط شغلی» کمترین تاثیر را در میان عوامل شغلی بر استرس کارکنان جامعه می گذارد. نهایتا بکارگیری روش تاپسیس نشان داد که عوامل شغلی بیش از سایر موارد بر استرس کارکنان جامعه مذکور تاثیر دارند.
    کلید واژگان: استرس, عوامل فردی, عوامل خانوادگی, عوامل شغلی
    Mostafa Jahani *
    Stress is counted one of the important concepts on study of psychology and mental health and applies generally on different qualities such as pains, discomforts and illnesses. Ordinary people recognize it as a painful and unpleasant phenomenon, physicians’ point of view of physiological responses, based on psychiatrists and the psychologists on the stress and apply mechanisms to change the behavior and emotional history. The aim of this study was to identify factors affecting police employees stress is prevention. Based on the research horizon purpose descriptive of college is kind. To search for personality factors affecting stress, two standard questionnaires Neo and DASS is used. DOS-based neo reliability and Cronbach's alpha coefficient, 91/0, 92/0 and has been approved. Syrian questionnaire on the 87/0, which indicates high reliability, is calculated. The population of Northern Khorasan prevents police staff consists of 600 people. The sample size of the study was 234 patients and the samples were selected randomly using Morgan table. The results of the regression model shows that the features of the neurosis and responsibility of the individual factors affecting stress. Also, "job dissatisfaction family of" the highest and "concerns about the absence of timely solve family problems" minimal impact on stress. Also, "low wages and benefits than other jobs in the community," the highest and "lack of confidence in the business environment" has less impact on job stress among employees of the society. Finally, using TOPSIS showed that more than other occupational factors on job stress affect the community.
    Keywords: Stress, personal factors, Family factors, occupational factors
  • داود سیفی قره یتاق*، ابوالفتح خالقی، محمد مهدی پور
    ملاحظات آماری موجود حاکی از روند رو به افزایش ارتکاب جرایم نسبت به سال های قبل و حداکثر میل به تبهکاری در سن 5/22 سالگی و مشارکت پایین تر زنان در ارتکاب جرایم است. در رویکرد جامعه شناختی به عوامل ارتکاب جرم، صرف نظر از اینکه جرم نتیجه همگانی شخصیت بزهکار با شرایطی است که او را احاطه کرده است و هیچ عاملی به تنهایی در تکوین نقض هنجارهای اجتماعی موثر نیست.تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات عوامل خانوادگی و فردی مانند تنبیه و بی مهری، از هم گسیختگی خانواده، محیط متشنج خانواده و جنسیت بر حجم و ساخت بزهکاری اجرا شده که از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی و از نظر روش، علی - مقایسه ای است. برای بررسی های توصیفی، مشخصات 1049بزهکار از طریق آمارهای جنایی و مطالعه پرونده، موردبررسی قرارگرفته است؛اما برای تبیین های مقایسه ای، نمونهتحقیق شامل98 نفر بزهکارو91 نفر غیر بزهکار بودکه باروش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شد. مطابق نتایج آزمون تی، بین گروه بزهکاران و بهنجار از حیث ساختار گسسته خانواده، معاشرت با همسالان مجرم، نظارت والدین و سبک دلبستگی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر نظارت والدین و گسسته بودن ساختار خانواده با معاشرت با بزهکاران همبستگی منفی وجود دارد.
    کلید واژگان: ساخت بزهکاری, سیستان و بلوچستان, عوامل خانوادگی, جنسیت, مواد مخدر, نرخ جرم
    Davood Seifi Ghara, Yatagh*, Abolfazl Khaleghi, Mohammad Mahdipoor
    Statistics proves the ever-increasing rate of crimes. The present study tries to investigate the effect of individual and Family factors such as punishment, family disconnection, Stressful environment, and gender on the rate and nature of delinquency. This was a descriptive-analytic study. In order to study descriptively, 1049 delinquents were analyzed based on the criminal Statistics and case studies. For Comparative Studies, 98 delinquents and 91 no delinquents were randomly selected to from the Statistical sample of the study. Questionnaire was used to collect the required data. T-test was used to analyze the collected data. The findings of the Study demonstrated that there was a significant relationship between the delinquent and no delinquent Subjects regarding the family structure, relations with the Peers, Parents control, and style of attachment.
    Keywords: Nature of delinquency, Sistan, Baluchistan, Family factors, Gender, Drug, Crime Rate
  • ابراهیم مسعودنیا، مرضیه فلاح
    فرار از منزل، از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند و با توجه به پیامدهای سوء آن، یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دختران فراری و دختران عادی از نظر متغیرهای اجتماعی خانوادگی انجام شد. مطالعه ی حاضر با روش مورد- شاهدی انجام شد. بدین منظور 30 نفر از دختران فراری در مرکز خدمات اورژانس اجتماعی یزد، که تمام شماری شدند و 30 نفر از دختران عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود خانواده ها به آسیب پذیری دختران نوجوان توجه داشته باشند و جامعه نیز آگاهی خود را نسبت به نیازهای روحی و عاطفی دختران بالا ببرد.
    کلید واژگان: فرار دختران از منزل, عوامل اجتماعی, خانوادگی, حمایت اجتماعی, یزد
    Leaving the home is one of the misbehaviors which is seen among children and teenagers and having very bad consequences. It is assumed as a social-domestic problem. This problem may effect on the mental health of individuals and the society. This study aimed at comparing runaway girls with normal ones in terms of socio-domestic variables. This study was an experimental study including both experiment and control groups. 30 runaway girls in the Social Emergency Services Organization of Yazd and 30 normal girls were selected randomly in order to be compared. The instrument of this study includes: Girls’ Harassment Questionnaire and Perceived Social Support Scale (PSSS). There was a significant difference between runaway and normal girls، concerning physical harassment، ignorance، struggle and quarrel، mental harassment، Perceived Social Support (P<0. 01). The multiple logistic regression analysis revealed that predictive variables explained for 68. 1 to 90. 8 percent of the variance as a criteria for running away or being normal. Based on the findings، the author suggests that families pay more attention to teenager girls. Besides، the society should be aware of the mental and emotional demands of girls.
    Keywords: Running away of girls, Socio, family factors, Social support, Yazd
  • سعید فتح الهی، حمید جربانی، عباس حسنوند، احسان حسنوند
    هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین عوامل خانوادگی و اجتماعی موثر بر رفتار بزهکارانه نوجوانان روستایی و بیان عوامل شیوع کج روی است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردی آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سلسله در استان لرستان تشکیل می دهد که به روش نمونه گیری طبقه ای نمونه مورد مطالعه انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. ابزار گرد آوری داده های این پژوهش پرسش نامه بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که میان دینداری، میزان نظارت والدین بر فرزندان، تعهدهای خانوادگی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و تعهدهای آموزشگاهی با رفتار بزهکارانه جوانان رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد. یافته های تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت و معناداری بین معاشرت با دوستان بزهکار و رفتار بزهکارانه نوجوانان است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین بزهکاری نوجوانان جامعه مورد مطالعه، به ترتیب مربوط به بعد خرابکاری ضعیف، بعد خرابکاری قوی، بعد انحراف های فرهنگی و بعد دزدی می شود.
    کلید واژگان: رفتار بزهکارانه, عوامل خانوادگی, عوامل اجتماعی, نوجوانان, کج روی
    Saied Fatollah I., Hamid Jarbani, Abbas Hassanvand, Ehsan Hassanvand
    The study aims at investigating the family and social factors effective in the student's delinquent behaviors. This is a field study and questionnaire was used to collect the required data. 150 of the students were randomly selected to form the statistical sample of the study.The findings showed that there is a significant relationship between piety, parent's surveillance on children, family commitment, socio-economic status and training and the delinquent behavior of the subjects.
    Keywords: Deliquent behavior, Family factors, Social factors, Juvenile, Selsele, Lorestan
  • ژاله رفاهی، محمود گودرزی، مرتضی میرزایی چهارراهی
    این پژوهش از نوع زمینه یابی(توصیفی) می باشد و هدف از آن، بررسی عوامل موثر بر شکل گیری رابطه دوستی پیش از ازدواج بین دختران و پسران بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، مشتمل بر 2960 نفر بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای تعداد 219 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که از راه اجرا در دو مرحله مقدماتی و اصلی، با استفاده از روش های کلاسیک روان سنجی تحلیل عوامل به روش مولفه اصلی (pc)، تهیه و دارای 30 پرسش در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد در اندازه گیری مکرر دست کم بین دو میانگین از سه میانگین عوامل موثر، تفاوت وجود دارد به ترتیب عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی بر شکل گیری رابطه دوستی پیش از ازدواج موثر است. در مورد بررسی خصوصیات جمعیت شناختی با استفاده از آزمون t نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین عوامل موثر بر شکل گیری رابطه دوستی پیش از ازدواج با متغیرهای (جنسیت، وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل) وجود ندارد.
    کلید واژگان: عامل فردی, عامل خانوادگی, عامل اجتماعی, رابطه, دوستی پیش از ازدواج
    Z. Refahi, M. Godarzee, M. Mirzaei Chaharrahi
    This descriptive study aimed to examine factors shaping premarital friendship between boys and girls students. The target population included all students (N=2960) of Education Faculty of Islamic Azad University (Marvdasht). A total of 219 students were sampled using cluster sampling method. Research instrument was a 30-item questionnaire developed by the researchers employing Principal Component Analysis tapping into individual, family, and social components. The results indicated that there was a significant difference between two means (out of three) and that individual, family and social factors, in order of strength, affected the formulation of premarital friendship. As regards the demographic characteristics, the analysis showed that there was no significant relationship between the aforementioned factors and gender, employment status, and marital status of the respondents.
    Keywords: Individual factors, Family factors, Social factors, Premarital Relationship
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال