جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "structural violence" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «structural violence» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
خشونت ساختاری، یکی از انواع خشونت ها در سراسر جهان می باشد که به تبعیض ها، محرومیت های نظام مند و ممنوعیت های نهادینه شده درجامعه اشاره دارد. برخلاف خشونت فیزیکی، خشونت ساختاری در ساختارهای یک جامعه نهفته است و درتوزیع نابرابر قدرت، مالکیت منابع و فرصت ها نمایان می شود به طوری که؛ زاینده ی برخی پیامدهای اجتماعی و روانی درسطح جامعه و به ویژه زنان و دختران است. هدف از پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت موضوع به نقش خشونت ساختاری درکاهش سلامت روان زنان شهر زاهدان می پردازد. داده ها به صورت پیمایشی جمع آوری شده است، جامعه ی آماری کلیه ی شهروندان بالای 20 سال شهر زاهدان، می باشد، با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ی آماری تحقیق 384 نفر به دست آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی که با استفاده از نرم افزار Pls به دست آمده حاکی از معنادار بودن رابطه بین نقش خشونت ساختاری بر کاهش سلامت روان زنان است، مقدار به دست امده، در این آزمون برابر با 0.578 می باشد که مقداری مثبت است. بر این اساس فرضیه صفر پژوهش رد و فرض مقابل تایید می شود. همچنین تمام ابعاد ابعاد خشونت ساختاری (نابرابری جنسیتی، نظام مردسالار، کمبود امکانات اجتماعی ، عدم حمایت قانونی و عدم دسترسی به فرصت های شغلی برابر) درکاهش سلامت روانی زنان موثر و هریک سهم مشخصی دارند.
کلید واژگان: خشونت, خشونت ساختاری, کاهش سلامت روانی زنان, شهر زاهدانstructural violence, is One type of violence, which refers to discrimination, systematic deprivation, and institutionalized prohibitions in society. Unlike physical violence, structural violence lies in the structures of a society and manifests itself in the unequal distribution of power, ownership of resources and opportunities. As a result of some social and psychological consequences at the community level, especially for women and girls. Due to the importance of the subject, the present article deals with the role of structural violence in reducing the mental health of women in Zahedan. Data were collected by survey, The statistical population is all citizens over 20 years of age in Zahedan. Using the Cochran's formula, a statistical sample of 384 people was obtained. The results of factor analysis obtained using PLS software indicate that the relationship between citizenship culture and the smart environment is significant.The value obtained in this test is equal to 0.578, which is a positive value.This basis rejected the null hypothesis of the research and the opposite hypothesis is confirmed.Also, all aspects of structural violence (gender inequality, patriarchal system, and lack of social facilities, lack of legal protection and lack of access to equal employment opportunities) are effective in reducing women’s mental health and each has a specific contribution .
Keywords: violence, structural violence, reducing women’s mental health, Zahedan city -
پیامدها و پسامدهای شیوع ویروس کرونا چنان گسترده است که بسیاری از اندیشمندان حوزه های علوم اجتماعی از شکل گیری جهانی متفاوت با ویژگی های متمایز با عنوان «دنیای پساکرونا» سخن به میان می آورند. چنین بیانی در حقیقت نشان از اهمیت مسئله و گستردگی میزان تاثیرگذاری آن بر جنبه ها و حوزه های مختلف زندگی بشری در اقصا نقاط این کره خاکی دارد. چنین پیامدهایی بدون تردید در مناطق حاشیه ای و کمتربرخوردار در مناطق مختلف جهان و از جمله ایران اثرات ماندگارتر و شدیدتری بر جای خواهد گذاشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه مواجهه و مقابله شهروندان نواحی حاشیه شهر سنندج، و ارزیابی اثرات سکونت در این مناطق بر راهکارها، راهبردها، امکانات و فرصت های شهروندان در مواجهه با مسایل اجتماعی، و در این مورد خاص، ویروس کرونا، تدوین شده است.پژوهش به روش نظریه زمینه ای انجام پذیرفته است و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه جمع آوری شدند، داده های به دست آمده با بهره گیری از نرم افزار "اطلس تی" تجزیه و تحلیل شدند. پس از انجام فرایند کدگذاری، و اخذ 56 کد و 5 مقوله اصلی، نهایتا مقوله محوری با عنوان "زنجیره فقدان" به عنوان خروجی نحوه مواجهه و مولفه های پیرامونی شهروندان حاشیه نشین شهر سنندج با کروناویروس مطرح شد. همچنین، بر اساس مدل پارادایمی، مقوله زنجیره فقدان از شرایط علی (علت و معلولی) همچون محرومیت اجتماعی و نابرابری اجتماعی نشیت گرفته است که خود با ظهور عوامل واسطه ای همچون فقدان مهارت و فقدان آگاهی و فقدان حمایت با شرایط زمینه ای چون رکود و تورم، بی اعتمادی، ناامیدی، افسردگی و عدم دسترسی به فضای مجازی به عنوان یک هسته مرکزی قابل شناسایی است. به صورت خلاصه، افراد حاشیه نشین قربانی شرایط اجتماعی و اقتصادی خود هستند و بیشتر از سایر افراد در دوران کرونا مورد هجمه مشکلات قرار می گیرند و این به آن معناست که کروناویروس برخلاف آنچه اشاره شده است، ویروسی "دموکرات" نیست و همه را به یکسان مورد هجوم و آسیب قرار نمی دهد.
کلید واژگان: بیماری کرونا, زنجیره فقدان, سنندج, حاشیه نشینی, خشونت ساختاریThe consequences of the Coronavirus outbreak are so widespread that many social scientists expect the formation of a different world with distinct features called the post-corona world. Such a statement shows the importance of the issue and the extent of its impacts on various aspects and areas of human life around the globe. Undoubtedly, such consequences will have long-term and severe effects on marginal and less-favored areas around the world, including Iran. This study aims to examine how the citizens of Sanandaj’s suburbs confront social problems with a focus on the strategies, facilities, and opportunities of the citizens in the particular case of the Coronavirus. The research was conducted using the grounded theory method. Required data were collected using interviews and was analyzed using Atlas T software. Following the coding process, which yields 56 codes and five key categories, the central category "chain of lack" was introduced as the output of how to deal with the Coronavirus and its surrounding components of Sanandaj’s suburban residents. According to the paradigm model, the term “chain of lack” originates from causal conditions such as social deprivation and social inequality, which can be described with the emergence of mediating factors such as lack of skills, knowledge, and support with underlying conditions such as recession, inflation, mistrust, frustration, depression and lack of access to cyberspace. In brief, marginalized people are victims of their own social and economic circumstances and are more likely to experience problems, indicating that the coronavirus, is not a "democratic" virus, contrary to common belief.
Keywords: Corona disease, Chain of Lack, Sanandaj, marginalization, structural violence -
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت خشونت ساختاری در شهر سنندج و پیامدهای آن با روش نظریه زمینه ای انجام شد. مقوله هسته ای حرمان نظام مند به عنوان نظامی القاء شده از محرومیتی بنیادین، فراگیر و همه جانبه کشف و معرفی شد. مطابق با روایت نظری به دست آمده، با تاثیرگذاری متقابل خشونت ساختاری در کنار شرایط زمینه ای و مداخله گر، راهبردهای فرد به شکل تلاش برای سازگاری، تغییر شرایط و یا انحراف ظاهر شده و در مقابل، جامعه به راهبردهای مقابله ای خود جهت کنترل افراد منحرف متوسل می شود. نتیجه آن، شکل گیری پیامدهای اقتصادی شامل تشدید فقر، بیکاری، گرسنگی و شرایط سخت معیشتی و پیامدهای اجتماعی شامل طرد اجتماعی، گرایش به تکرار جرم و آسیب دیدگی خانواده است که در چهارچوبی ازحرمان نظام مند عمل می نمایند. بنابراین، عاملیت فرد و تلاش او برای واکنش درمقابل خشونت ساختاری عملا به عاملی تبدیل می گردد که ساختار، خشونت خود را شدیدتر و گسترده تر ازگذشته اعمال نماید.
کلید واژگان: خشونت, خشونت ساختاری, ساختار, عاملیت, حرمان نظام مندThe purpose of this study was to investigate the status of structural violence in Sanandaj city and its consequences by using grounded theory method. The core category was systematic deprivation which implied a severe and absolute privation. The emerged theory showed that the mutual effect of structural violence and contextual conditions make individuals attempt to adapt, change conditions, or deviate while the community uses its own strategies to control the deviance. As a results, we see some different economic outcomes such as poverty, unemployment, and hardship and social outcomes like societal exclusion, committing a crime repeatedly, and vulnerability of family. Therefore, the interaction of structural violence and the agent intensifies the misery and deprivation of the individuals.
Keywords: Violence, Structural Violence, Agency, Systematic Deprivation -
اصطلاح خشونت ساختاری شیوه ای برای توصیف وضعیتی اجتماعی است که در آن به انسان ها صدمه وارد می شود. اندیشمندان این حوزه، خشونت ساختاری را تنزلی اجتناب پذیر در رفع نیازهای انسانی می دانند. در پژوهش حاضر، با تاکید بر تنزل در برخی شاخص های اساسی اقتصادی و اجتماعی، به منزله مصادیق و نمودهای خشونت ساختاری، به این پرسش ها پاسخ داده می شود که وضعیت خشونت ساختاری در شهر سنندج چگونه است و نشانه ها و شاخص های خشونت ساختاری چه دلایل و عوارضی ممکن است داشته باشند. بدین منظور، با تحلیل ثانویه داده های موسسات ارائه اطلاعات و پژوهش های انجام شده، مقوله خشونت ساختاری در شهر سنندج تبیین شده است. یافته ها حاکی از آن است که از نظر شاخص های اقتصادی خشونت ساختاری، شهر سنندج رتبه دوم را در میان مراکز استان های دارای بیشترین آمار بیکاری به خود اختصاص داده و جایگاه نامطلوبی در میان مراکز استان ها از نظر رقابت پذیری اقتصادی دارد و جزء فقیرترین مراکز استان های کشور است. از لحاظ شاخص های اجتماعی خشونت ساختاری نیز این شهر از نظر توسعه یافتگی در شاخص های بهداشت و درمان در جایگاه بیست وپنجم است و از نظر کیفیت زندگی در جایگاه متوسط رو به پایین قرار دارد. نتایج پژوهش نشان دهنده وجود خشونت ساختاری در شهر سنندج است. مسئله ای که پیامدهای آن را می توان در مسائلی نظیر خشونت های بین فردی، افت سرمایه اجتماعی و کاهش مشارکت سیاسی جست وجو کرد.کلید واژگان: خشونت ساختاری, آمار بیکاری, رقابت پذیری اقتصادی, کیفیت زندگی, کردستان و سنندج
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.