جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدیریت" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مدیریت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
امروزه در رویکردی جهانی، مدیران ترافیک با دیدگاه مسئله محوری به استفاده از علوم میان رشته ای روی آورده و در فرایند تصمیم گیری از ویژگی های مشارکتی، رفت و برگشتی، تاملی و خلاقانه استفاده می کنند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش مطالعه اصول راهبردی مدیریت میان رشته ای در ترافیک می باشد.
روشاین تحقیق از نظر هدف کاربردی، از منظر ماهیت ترکیبی با رویکرد اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی خبرگان دانشکده پلیس علوم و فنون راهنمایی و رانندگی و معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران و جامعه آماری در بخش کمی کارشناسان عالی تصادفات و کارشناسان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران بودند. نمونه گیری در بخش کیفی به روش هدفمند مبتنی بر معیار و در بخش کمی به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه، برابر با جدول مورگان تعداد 136 نفر بود. برای تحلیل داده های گردآوری شده در بخش کیفی تحقیق از تحلیل دو سطحی تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA2022 و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی و برای اعتبارسنجی مدل به دست آمده از نرم افزار Smart PL استفاده شد.
یافته هاابعاد اصول راهبردی مدیریت میان رشته ای در ترافیک از دیدگاه کارشناسان عالی تصادفات و کارشناسان حمل و نقل شهرداری شامل مدیریت مشارکتی با مقدار آماره تی 643/38 ، زیرساخت های قانونی-اجرایی با مقدار آماره تی 959/37، ارتباط با صنعت با مقدار آماره تی521/32 و مدیریت ارزیابی با مقدار آماره تی 571/7 بوده که بیشترین تاثیر مربوط به بعد مدیریت مشارکتی و کمترین تاثیر مربوط به بعد مدیریت ارزیابی بود. ضمنا بارهای عاملی تمامی ابعاد بیشتر از 5/0 بوده که در سطح 95/0 معنی دار می باشند.
نتایجپیش نیاز مدیریت میان رشته ای ترافیک، مشارکت، ارزیابی، ارتباط و نگرش چندبعدی است که لازم است بسترها و زیرساخت های قانونی، اجرایی و علمی آن فراهم شود. همچنین با توجه به ارتباط تنگاتنگ و پیوسته بین ابعاد مدیریت ترافیک، حرکت به سوی مدیریت میان رشته ای با ایجاد سازمان راهبر به عنوان متولی ترافیک کشور در این حوزه، نه فقط نیاز بلکه یک ضرورت است.
کلید واژگان: اصول راهبردی, میان رشته ای, مدیریت, ترافیکBackground and purposeNowadays, in a global approach, traffic managers with a problem-oriented perspective have turned to the use of interdisciplinary. they use collaborative, round-trip, reflective and creative features. Therefore, the main goal of this research is to study the strategic principles of interdisciplinary management in traffic.
MethodThis research was applied in terms of purpose, from the point of view of the combined nature with the exploratory approach. The participants in the qualitative part were the experts of the police faculty of traffic sciences and traffic techniques and the statistical community in the quantitative part were high accident experts and transportation and traffic experts of Tehran municipality. Sampling in the qualitative part by a purposeful method based on criteria and in the quantitative part by a stratified random method in proportion to the sample size, the number of 136 people was equal to the Morgan table. To analyze the collected data in the qualitative part of the research, two-level theme analysis was used using MAXQDA2022 software, and in the quantitative part, confirmatory factor analysis was used, and Smart PLS software was used to validate the obtained model.
Findingswith the value of T-statistics 38/643, legal-executive infrastructures with the value of T-statistics 37/959, communication With industry with the value of 32.521 T statistics and evaluation management with the value of 7.571 T statistics, the greatest impact was related to the dimension of collaborative management and the least impact was related to the dimension of evaluation management. In addition, the factor loadings of all dimensions are more than 0.5, which are significant at the 0.95 level.
ResultsThe prerequisite for interdisciplinary traffic management is participation, evaluation, communication and multidimensional attitude, which needs to be provided with its legal, executive and scientific foundations and infrastructures. Also, considering the close and continuous connection between the dimensions of traffic management, moving towards interdisciplinary management by creating a leading organization as the guardian of the country's traffic in this area is not only a need but a necessity.
Keywords: Strategic Principles, Interdisciplinary, Management, Traffic -
زمینه و هدف
در مسئله جرم یابی زمین خواری، نیاز به طراحی یک الگوی مدیریتی جهت یکپارچه نمودن اجرای دستورالعمل های مصوب و البته متفرقه سازمان های ذی ربط می باشد. تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری نگارش شده است.
روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی، ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش آمیخته می باشد. جامعه موردمطالعه در مرحله کیفی تحلیل مضمونی، خبرگان مطلع از موضوع و حجم نمونه در حد اشباع نظری به تعداد 11 نفر از سازمان امور اراضی، حفاظت محیط زیست، وزارت راه و شهرسازی، فرماندهی انتظامی و دادستانی عمومی و انقلاب و در بخش کمی از کارشناسان جرم یاب زمین خواری پلیس امنیت اقتصادی هر استان جمعا به تعداد 32 نفر درنظرگرفته شده که باتوجه به کل شمار بودن، حجم نمونه معنا نداشت. در بخش کیفی، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل مضمونی و کدگذاری باز و انتخابی استفاده گردید. در بخش کمی پیمایشی ضمن استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی، برای اولویت بندی از آزمون فریدمن و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS بهره گیری شد.
یافته هادر این پژوهش، 4 بعد شامل: 1- بعد مدیریت با 3 مولفه مدیریت و فرماندهی، آموزش و انتصاب، 2-بعد عوامل ساختاری با 2 مولفه ساختار سازمانی و مقررات سازمانی، 3- بعد طرح ریزی و برنامه ریزی با 3 مولفه هدف گذاری، سیاست گذاری و آمار جرایم و 4- بعد توسعه و اصلاح با 2 مولفه ادامه فرآیند و تبدیل و اصلاح با مجموعا 22 شاخص برای مولفه های ده گانه مذکور به دست آمد.
نتیجه گیریدر اولویت بندی صورت گرفته، به ترتیب بعد عوامل ساختاری، طرح ریزی و برنامه ریزی، توسعه و اصلاح و مدیریت، دارای اولویت در طراحی الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری می باشند.
کلید واژگان: جرم یابی, مدیریت, زمین خواری, جرم, کشف جرمBackground and purposeIn the issue of land grabbing crime detection, there is a need to design a management model to integrate the implementation of the approved and of course different guidelines of relevant organizations.
MethodThis research is applied in terms of purpose, in terms of descriptive-analytical nature and in terms of mixed method. The studied community in the qualitative phase, informed experts with a theoretically saturated sample size of 11 sub-organizations of land affairs, environmental protection, Ministry of Roads and Urban Development, Police Command And the Public Prosecutor's Office and Revolution Department, a small number of land grabbing crime detection experts of the Economic Security Police of the province are considered to be 32 people, which considering the total number, the sample size was not meaningful. In the qualitative section, the semi-structured interview research tool was used to analyze the data, thematic analysis and open and selective coding. SPSS software was used.
FindingsIn this research, 4 dimensions include 1- Management dimension with 3 components of management and command, training and appointment, 2- Structural factors dimension with 2 components of organizational structure and organizational regulations, 3- Planning and planning dimension with 3 targeting components , politics and crime statistics and 4-dimension of development and reform with 2 components of continuing the process and transformation and reform with a total of 22 indicators for the aforementioned 10 components were obtained.
ConclusionIn the prioritization, structural factors, planning and planning, development and improvement, and management have priority in the design of the management model of land degradation. In addition, the findings and results of the current research are in line with the background. They are research.
Keywords: Management, Land Grabbing, Crime, Crime Detection -
خانواده اولین و کوچکترین کانون زیستی اجتماعی است که خداوند متعال برای انسان در نطر گرفته است. لازمه در کنار هم زیستن در نظر گرفتن حقوق هم زسیت در کانون اجتماعی است. در خانواده نیز این گونه است. آنچه تامین کننده رعایت حقوق تک تک افراد جامعه و در بعد کوچکتر آن خانواده است وجود رکنی به نام مدیر در آن جامعه است که در پرتو وجود آن ضمانت رعایت حقوق و اجرای قوانین مربوط به همه افراد عملی می شود. پدر به عنوان مدیر خانواده عهده دار رعایت حقوق و تضمین اجرای قوانین در همه ابعاد خانواده است. در این مقاله تلاش شده است که با روش تحلیلی توصیفی، با تتبع در منابع تفسیری و روایی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، جایگاه مدیریتی پدر در خانواده را مشخص نموده و تفاوت آن با مدیریت مادر از زمان تشکیل خانواده تا زمانی که فرزند تحت تکفل پدر است و عضو آن خانواده محسوب می شود را مشخص نماید.
کلید واژگان: فرزند, والدین, خانواده, مدیریت, قرآن, روایاتAs the head of the family, the father is responsible for respecting the rights and ensuring the implementation of the laws in all aspects of the family. In this article, an attempt has been made to determine the managerial position of the father in the family by following descriptive and narrative sources, using library and software resources, and its difference with the mother's management from the time of family formation until specify that the child is dependent on the father and is considered a member of that family.
-
سازمان ها به منظور هدایت، کنترل و نظارت بر عملکرد خود به منظور دستیابی به اهداف نیازمند به کارگیری علوم مدیریت هستند اما با توجه به تغییرات فرهنگی، فیزیولوژیکی، تکنولوژی و... در دنیای کنونی علوم کلاسیک دیگر جوابگوی تکاپوی پیچیدگی های دنیای کنونی نمی باشد. بنابراین می طلبد تا سقف را بشکافیم و طرحی نو دراندازیم. دین مبین اسلام منشا گرفته از خالق عامل و بشر بهترین شیوه در اداره امور زندگی است اما مسئله این است که در مسائل مدیریتی نوین چه حرفی برای گفتن دارد. در این تحقیق سعی گردید بامطالعه مکاتب غربی مدیریت و همچنین بررسی دستورات دین اسلام در خصوص مملکت داری، تجارت و مسائل عمومی مدیریت، الگوی جدیدی از مدیریت که با نام مدیریت جهادی توسط مقام معظم رهبری معرفی گردید را شناسایی و تعریف کنیم. ماحصل این پژوهش این است که در دین اسلام از ابعاد مختلف به این موضوع پرداخته و توضیح داده شده است در پایان الگوی کلی و شاخصه ها الزامات این موضوع به دست آمده و معرفی گردیده است.کلید واژگان: سازمان, نهاد, مدیریت, جهاد, مدیریت جهادی
-
هدف
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر بود.
روشروش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت انتظامی، مدیران مبارزه با مواد مخدر و اساتید دانشگاهی بودند که از بین آن ها 16 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت.
یافته هاپس از فرآیند کدگذاری داده ها، 63 مضمون پایه در مرحله کدگذاری باز؛ 3 مضمون سازمان دهنده در مولفه های پیشگیری رشدمدار، جامعه مدار و محیطی؛ و 3 مضمون فراگیر حاصل شد. یافته های پژوهش در خصوص مضامین اصلی در سطح کلان نشان داد که با اتخاذ برنامه های راهبردی و جامع پیشگیری اجتماعی پیرامون رفع مشکلات اقتصادی، آگاهی بخشی، فرهنگ سازی و هم گرایی نهادهای مدنی با بخش های دولتی می توان گام های موثری در پیشگیری از اعتیاد بانوان برداشت. همچنین، در سطح میانی با اقداماتی مانند تمرکز روی نقاط آسیب پذیر، توسعه حمایت های اجتماعی و غربالگری و درمان و در سطح خرد، از طریق آموزش مهارت های فردی، توانمند سازی و تقویت باورهای دینی می توان در پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان امیدوار بود.
نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد که برای تدوین الگوی مناسب پیشگیری از اعتیاد زنان لازم است سه سطح کلان، میانی و خرد در نظر گرفته شود. توصیه ها شامل بازنگری سیاست ها و برنامه ها در کنار اقدامات فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و تاکید بر نهاد خانواده و توانمندسازی زنان آسیب پذیر و توجه به اصل تقدم پیشگیری بر درمان می تواند راه گشای پیشگیری اجتماعی از اعتیاد زنان باشد.
کلید واژگان: مدیریت, پیشگیری اجتماعی, اعتیاد, مواد مخدر, زنانObjectiveThe aim of this study was to propose a management model for socially preventing women's substance addiction.
MethodThe research method employed was qualitative and involved thematic analysis. The statistical population consisted of experts and specialists in police management, drug control managers, and university professors. Sixteen individuals were purposefully selected for the study. Data was collected through semi-structured in-depth interviews, and thematic analysis was used for data analysis.
ResultsFollowing the data coding process, 63 basic themes were identified in the open coding stage, along with 3 organizing themes related to growth-oriented, community-oriented, and environmental prevention components. Additionally, 3 overarching themes were derived. The research findings at the macro level indicated that implementing strategic and comprehensive social prevention programs focusing on addressing economic issues, raising awareness, promoting cultural values, and fostering collaboration between civil institutions and government agencies were effective in preventing women's addiction. Furthermore, at the intermediate level, measures such as targeting vulnerable areas, enhancing social support, and implementing screening and treatment, and at the micro level, providing individual skills training, empowerments, and reinforcing religious beliefs, were identified as hopeful strategies for preventing women's addiction.
ConclusionThe study results emphasized the importance of considering three levels—macro, intermediate, and micro—in formulating an effective model for preventing women's addiction. Recommendations include revising policies and programs, implementing cultural, educational, and economic initiatives, highlighting the role of the family institution, empowering vulnerable women, and prioritizing prevention over treatment to address women's addiction effectively.
Keywords: Management, Social Prevention, Addiction, Substances, Women -
هدفجایگاه منیع اخلاق و ارزشهای انسانی، زیر چتر اخلاق قرار داشتن همه ساحتهای زندگی بشر وگره گشایی اخلاق از معضلات گوناگون اخلاقی،کاوش و ارزیابی آثار و تجلیات اخلاق را ضرورت می بخشد. رسیدن به قله های مرتفع اخلاق وکرامت انسانی، کار سهل و ساده ای نیست. به توفیق ربانی، معرفت، بلندای همت، عزم پولادین و اراده ای همچون کوه راسخ و استوار نیازاست. شکی نیست که معرفت و شناخت، اهرم نیرومندی برای ایجاد انگیزه و حرکت در فراسوی اخلاق و عبور از بحرانهاست.روشرویکرد این نوشتار، به روش تحلیلی توصیفی، بررسی ارزشهای انسانی و آثار اخلاق در پرتو مدیریت بحرانهای روحی، با محوریت سخنان امیرمومنان علی(ع) بوده است.یافته هاتوجه به مبانی نظری اخلاق در سخنان امام علی(ع) که بر چند اصل استوار است، در ساختن جامعه ای عاری از رذایل اخلاقی و ارتقای فرهنگ مدیریت نفس و اراده و برخودداری از ابتلا به آلودگی ها و گناهان، تاثیرگذار است.نتیجه گیریاین رهیافت، گویای پژوهشی نوین برای بیان این نکته است که ارزشها و اخلاق شایسته، عالی ترین سرمایه ای است که خدای منان برای انسان مقدر فرموده است و با معرفت به آن و با ارائه راهکارهای اساسی، فرد می تواند در دنیای مملو از تضاد و تزاحم و بحران، این ارزشهای الهی را به منصه ظهور برساند.کلید واژگان: امیر مومنان(ع), اخلاق, ارزش, مدیریت, بحران, آرامشAimThe impenetrable position of ethics and human values, placing all areas of human life under the umbrella of ethics and untying ethics from various ethical dilemmas, makes it necessary to explore and evaluate the works and manifestations of ethics. Reaching the high peaks of human morality and dignity is not an easy task. God's success, knowledge, courage, steel determination and a will like a firm and stable mountain are needed. There is no doubt that knowledge is a powerful lever to motivate and move beyond ethics and overcome crises.MethodWith this definition, the approach of this article is a descriptive analytical method, examining human values and moral works in the light of managing spiritual crises, with the focus of the words of Amir Momenan Ali (P.B.U.H).ResultsPaying attention to the theoretical foundations of ethics in Imam Ali's words, which is based on several principles, is effective in building a society free from moral vices and promoting the culture of self-management and the will to avoid contamination and sins.ConclusionThis approach is ultimately indicative of a new research to express the point that values and morals are the highest capital that God has destined for man, and by knowing them and by providing basic solutions, a person - facing a full of conflict and crisis world- can live in the shadow of peace and devine values.Keywords: Amir Moumenan (P.B.U.H), Ethics, Value, Management, Crisis, Peace
-
پژوهش حاضر به ضرورت سیاست گذاری اجتماعی در حیطه مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان می پردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش می نماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزه های علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرم افزار MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینه هایی موجب شکل گیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تاثیرگذاری علت های شکل دهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علت و معلولی در پی ارائه استراتژی هایی در حوزه سیاست گذاری اجتماعی است. یافته های تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ناامیدی، منفی گرایی، بی اعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانه ای رسمی می توان به عنوان بسترهای شکل دهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شده اند که ویژگی های این افکار عمومی به سمت تغییر و تحول در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبه گری مردم متاثر از جو رسانه ای و فضای مجازی، توجه افکار عمومی به ارزش ها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکل دهی جنبش ها و کنش های اعتراضی جدید و... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگی های افکار عمومی ایرانیان، می توان از سه مقوله اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکل دهی به روایت های همسو) و اقدام رسانه ای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجه به آنچه گفته شد، می توان نتیجه گرفت که توجه به رسانه ها و شبکه های اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: افکار عمومی, ایران, سیاست گذاری اجتماعی, مدیریت, رسانه ها, شبکه های اجتماعیIntroductionIn the Islamic Republic, a unique variant of public opinion is observed, distinct from traditional models. While existing outside the realm of power relations, this form of public opinion lacks the connection to civil society commonly found in other contexts. Instead, it is defined by a collection of shared beliefs, attitudes, and viewpoints that are shaped independently of power dynamics, thus forming a unique, isolated public opinion within the Islamic Republic's sociopolitical landscape. The precarious state of civil society in Iran has led to it becoming a negligible factor in social and political equations and relations. Public opinion in Iran, rather than taking shape through the lens of civil society and aligning with government policies and decisions, functions as a force that is manipulated by adversaries and used as a tool to apply pressure against the Islamic Republic’s authority.Currently, the media plays a substantial role in influencing and steering public opinion. Many scholars and researchers in fields such as sociology, communication sciences, psychology, and others have posited that the media has the ability to shape its perceptions and interpretations of events to align with its preconceived biases. Consequently, media outlets often select data and scrutinize social phenomena based on these biases, and the information provided may not always accurately reflect reality but can be tainted with cultural, political, and social values and norms.Research question(s):The present research aimed at understanding the necessity of implementing social policies to manage and control Iranian public opinion. In the first stage, the study focused on identifying factors that contribute to the pessimistic outlook and confused mentality among Iranians. Subsequently, in the second stage, the research sought to analyze the meaningful relationships between causes and effects, with the objective of providing strategies in the domain of social policy. In accordance with these objectives, the research aimed to answer the following questions:What are the platforms that influence Iranian public opinion?What are the characteristics of Iranian public opinion?What strategies and tactics are implemented in the arena of managing and controlling Iranian public opinion?What capacities and constructive ideas can potentially impact Iranian public opinion?Literature Review:Given the profound and far-reaching changes and transformations experienced by human societies, the role of media, virtual space, and social networks in shaping such transformations is significant. Numerous thinkers have substantiated this assertion, as they argue that in the current era, the media serves as the primary force shaping public thoughts and minds. Disregard towards this phenomenon is considered impractical.Castells, for instance, posits that all identities are constructed, but the critical question at hand is how, from what sources, by whom, and for what purposes. Gerbner and his associates in the "cultivation theory" have attempted to address the impact of mass media, particularly television, on shaping public opinions and thoughts. Hall and J. Holley (2005) introduced the theory of "representation," which posits that in the contemporary context, mass media's audio-visual presentations have the most profound impact on shaping public culture, thoughts, and perceptions. According to this theory, mass media serve as instruments for representing the world to their audiences.The media, according to the theoretical framework of framing, does not solely function as a mirror that reflects events and the realities of the social and political world. Instead, they play a more active role in shaping social and political realities. Through their news reporting, the media influence how people perceive and understand the world around them, essentially constructing those realities. McCombs and Reynolds (2009) propose the theory of "highlighting," asserting that in the context of modern times, the media wield significant influence as a powerful factor. According to this theory, media communications and platforms play a pivotal role in the discursive processes of highlighting and marginalization. Moreover, the media are regarded as a foundational power factor in a global system that is constantly undergoing change.
MethodologyThis study is a descriptive-analytical research project conducted in accordance with the qualitative methodological approach, grounded in contextual theorization. It utilizes semi-structured interviews as the primary data collection technique and employs purposeful theoretical sampling to identify participants who can provide insights related to the research questions. Theoretical saturation was achieved after conducting interviews with 16 academics and experts in the fields of social sciences and communication sciences from various universities in Tehran (Tehran, Tarbiat Modares, and Khwarazmi). The interviewees comprised 13 men and 3 women, with ages ranging from 42 to 70 years.
ResultBased on analysis conducted using MAXQDA software, 52 distinct concepts were identified during the initial open coding stage. These were subsequently grouped into 15 core categories during the axial coding phase. These categories can be further organized into three broader forms: platforms that shape the state of Iranian public opinion, characteristics of Iranian public opinion, and strategies and tactics employed in policy-making and public opinion management.The influence of the following platforms on Iranian public opinion is evident: a general sentiment of disappointment, a prevailing negativity, diminishing trust in official media spaces, and a decrease in their overall favorability.Several characteristics are evident in such a thought process: there is an increase in the tendency towards activism and direct action, a heightened influence of public opinion on government decision-making, a growing dissatisfaction and expression of demands shaped by virtual spaces and social media platforms, a stronger focus on political issues and concerns for security among the populace, and an increasing interest in adopting global values and norms, along with a strong influence wielded by unofficial media sources in opposition to civil society and official media channels. There is also a desire to form new social movements, particularly through acts of civil disobedience and other forms of influence. As a means of controlling public opinion, the researcher emphasized looking towards weaker and less developed neighboring countries as a cautionary tale. To manipulate public opinion in line with policy objectives, the researcher proposed strategies and tactics such as cover action, coordinated action (shaping aligned narratives), and media action. These tactics are aimed at influencing public opinion to align with policy goals and public opinion management.
DiscussionIn this study, the primary objectives were twofold: to gain a deeper understanding of the factors that contribute to the pessimistic outlook and confusing mindset of Iranians, and to examine the meaningful relationships between causes and effects by introducing social policy measures. It is worth noting that despite the numerous and persistent crises faced since the establishment of the Islamic Republic system, Iranian society has consistently demonstrated resilience and cooperation with the system. However, challenges and threats have emerged within society, creating wounds and uncertainties.It appears that factors such as a decrease in public trust (regarding structures, authorities, organizations, and institutions), heightened frustration and pessimism about the possibility of large-scale reform, the continued proliferation of negative news, and an escalating growth in demands that are difficult to meet in the short term are exacerbating the situation.Class divisions, continuous revelations against leaders and executive officials, an increase in the propensity for protests and a trend towards violence in these protests, the growth of political polarization, the focus of satellite and social media networks in directing public opinion, the establishment of an identity of resistance through cultural and social focus, a changing lifestyle and a rise in family breakdowns, a focus on celebrities and decreasing significance of former reference groups, and heightened external pressures have contributed to a sense of abandonment in Iran's public opinion, resulting in negative representations. When considering the nature and context of Iranian society in terms of its social, political, economic, and cultural aspects, it may be beneficial to categorize the primary and significant strategies for shaping Iranian public opinion in a positive, constructive, and hopeful direction into the following three broad categories:Several techniques have been utilized to shape public opinion: representation, framing, highlighting, and planting, which are based on the extensive use of virtual spaces and social networks. Moreover, strategies such as forming a think tank, analyzing positive narratives, and employing media actions were identified as potentially effective approaches in the realm of policymaking and public opinion management within the Iranian context. In response to the influence of the information and satellite space, public opinion might be steered in a different direction compared to that preferred by the government. It is worth noting that it is challenging to quickly overcome the enemy's soft and cognitive warfare, as this influence leverages the vast reach of virtual spaces, social networks, and satellite channels. The enemy not only seeks to impose a new lifestyle among Iranians but also employs various tactics and imagery to direct public opinion towards confrontational and oppositional stances against the government.
Keywords: Public Opinion, Iran, Social Policy, Management, Media, Social Networks -
زمینه و هدف
زمین خواری یکی از جرایمی است که علاوه بر تصاحب اموال عمومی و دولتی، باعث بدبینی مردم به عملکرد دستگاه های مرتبط و پلیس می شود. تحقیق حاضر باهدف ارائه الگوی مدیریت پیشگیری انتظامی از جرم زمین خواری نگارش شده است.
روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش آمیخته می باشد. جامعه موردمطالعه در مرحله کیفی شامل خبرگان مطلع به تعداد 21 نفر بوده که پس از انجام مصاحبه با تعداد 11 نفر، اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمی نیز از کارشناسان جرم شناس زمین خواری پلیس پیشگیری هر استان جمعا به تعداد 32 نفر درنظرگرفته شده که باتوجه به کل شمار بودن، حجم نمونه معنا نداشت. در بخش کیفی، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل مضمونی و کدگذاری باز و انتخابی استفاده گردید. در بخش کمی ضمن استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی، برای اولویت بندی از آزمون فریدمن و برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS بهره گیری شد.
یافته هادر این پژوهش، چهار بعد شامل 1- بعد مدیریت با 3 مولفه مدیریت و فرماندهی، آموزش و انتصاب، 2-بعد عوامل ساختاری با 2 مولفه ساختار سازمانی و مقررات سازمانی، 3- بعد طرح ریزی و برنامه ریزی با 3 مولفه هدف گذاری، سیاست گذاری و آمار جرائم و 4- بعد توسعه و اصلاح با 2 مولفه ادامه فرآیند و تبدیل و اصلاح با مجموعا 22 شاخص برای مولفه های ده گانه مذکور به دست آمد.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق، تدوین دستورالعمل ها و شیوه نامه های پیشگیری انتظامی از جرم زمین خواری با رویکرد مسئول سازی سازمان های دخیل با محوریت پلیس پیشگیری فراجا، از نتایج تحقیق حاضر است.
کلید واژگان: پیشگیری, مدیریت, زمین خواری, جرم, پیشگیری انتظامی از جرمBackground and purposeIn the issue of disciplinary prevention of land grabbing crime, there is a need to design a management model to integrate the implementation of the approved and of course different instructions of the relevant organizations.
MethodThis research is applied in terms of purpose, descriptive-analytical in nature, and mixed in terms of method. The community under study in the qualitative phase, informed experts with a theoretical saturation sample size of 11 people and a small part of land grabbing criminologists of the prevention police of each province. 32 people have been considered, which considering the total number, the sample size was not significant. In the qualitative section, the research tool was semi-structured interview, which was used for data analysis, thematic analysis and open and selective coding. In the quantitative section, Friedman test and SPSS software were used.
FindingsIn this research, 4 dimensions include 1- Management dimension with 3 components of management and command, training and appointment, 2- Structural factors dimension with 2 components of organizational structure and organizational regulations, 3- Planning and planning dimension with 3 goal components Setting, policy making and statistics of crimes and 4-dimension of development and reform with 2 components of continuing the process and transformation and reform with a total of 22 indicators for the aforementioned 10 components were obtained.
ConclusionIn the prioritization, structural factors, planning and planning, development and reform and management have priority in the design of the management model for the disciplinary prevention of land grabbing crime.
Keywords: Prevention, Management, Land Grabbing, Crime, Crime Prevention -
هدف از این پژوهش، ارایه مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. داده ها به وسیله مصاحبه به دست آمده اند و جامعه آماری آن را 15 نفر از صاحب نظران حوزه مدیریت ورزش تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با درنظرگرفتن متن تمام مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه، 23 مفهوم به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری محوری ده مقوله اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که معیارهای انتخاب و احراز پست های مدیریت در سازمان های ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیستند. پیشنهاد می شود معیارهای انتخاب به گونه ای باشند که هم سلسله مراتب لحاظ شود و هم شروع از سطح میانی باشد؛ درنتیجه قوانین به صورتی تنظیم شوند که حضور بانوان در حیطه های اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیت های ورزشی، برجسته تر شود و انتخاب بانوان با نگرش به شایسته سالاری و تخصص گرایی باشد.کلید واژگان: مدیریت, نابرابری جنسیتی, ورزش بانوانThe purpose of this research is to present a model to explain the ways to reduce gender inequality in Iran's sports management. Philosophically, this research is interpretationist and from the point of view of inductive approach. In terms of strategy, this study is a data base theory type and a qualitative research type. The data was obtained through interviews, and the statistical community consists of 15 experts in the field of sports management. The snowball method was used for sampling and the sampling continued until the theoretical saturation limit was reached. To collect information, a semi-structured interview was used, and in order to analyze the data, three overlapping processes of open coding, axial coding and theoretical coding were used. By considering the text of all the interviews in the open coding stage, 303 concepts were identified, and after combining similar codes, 23 concepts were obtained. Then, in the axial coding phase, ten main categories were determined. The results showed that the selection criteria for management positions in sports organizations are not fair due to cultural and individual reasons. It is suggested that the selection criteria be such that both hierarchy is considered and starting from the middle level; As a result, the laws should be adjusted in such a way that the presence of women in social and cultural fields, including sports activities, becomes more prominent and the selection of women is based on meritocracy and specialization.Keywords: gender inequality, management, Women's Sports
-
تحولات در عرصه های مختلف رسانه ای، به ویژه گسترش پرشتاب هوش مصنوعی مدیریت پخش تلویزیون را در وضعیت چالش برانگیزی قرار داده است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، با اتکا به هوش مصنوعی است و به این پرسش پاسخ می دهد که الگوی نوین مدیریت پخش در پاسخ به تحولات نوین فناورانه چگونه باید باشد. روش تحقیق، با استفاده از روش دلفی و بهره گیری از آرای 20 تن از صاحب نظران (با انتخاب هدفمند) و طی دو مرحله انجام شد و داده های کیفی از نظر خبرگان (تا رسیدن به اشباع نظری) به دست آمده است. در گام نخست، شیوه و مولفه های مدیریت بهینه پخش تلویزیون، استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و سپس از نتایج استخراج شده از پرسش نامه ها، در راستای تایید داده های کمی نتایج و تایید الگوی نهایی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد ابعاد الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، شامل: تنظیم هوشمند داده های برنامه، مدیریت منابع، کاربرد سامانه همسان یاب برنامه تولیدی و آرشیوی، برنامه ریزی هوشمند، پیش بینی، تخصیص بهینه منابع، تصمیم گیری هوشمند و ارزیابی هوشمند است؛ در همین راستا هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، با بهره گیری از الگوریتم های نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی، داده ها را تنظیم می نماید؛ علاوه بر این سامانه هوشمند، انتخاب برنامه ها و تناسب برنامه مجاور را شناسایی و تنظیم نموده و نحوه چینش برنامه ها، شیوه قرارگیری پی درپی برنامه ها و راهبردهای توالی و تسلسل برنامه به صورت خودکار مدیریت می شود. در ارزیابی هوشمند، از تجربیات مدیران و بازخورد صریح و ضمنی مخاطب نیز به منظور اصلاح هوشمند جدول پخش مورداستفاده قرار می گیرد.کلید واژگان: مدیریت, پخش تلویزیون, هوش مصنوعی, یادگیری ماشینیDevelopments in various media fields, especially the rapid development of artificial intelligence, have put the management of television broadcasting in a challenging situation. The aim of the current research is to present the optimal management model of television broadcasting, relying on artificial intelligence, and it answers the question of how the new model of broadcasting management should be in response to new technological developments. The research method was conducted using the Delphi method and using the opinions of 20 experts (with a purposeful selection) and in two stages, and qualitative data was obtained from the experts' opinion (until theoretical saturation). In the first step, the method and components of the optimal management of television broadcasting, extraction and the initial model were proposed, and then the results extracted from the questionnaires were used in order to confirm the quantitative data of the results and confirm the final model. The findings of the research show that the dimensions of the optimal management model for television broadcasting include: intelligent setting of program data, resource management, use of production and archival program matching system, intelligent planning, forecasting, optimal allocation of resources, intelligent decision-making and intelligent evaluation; In this regard, artificial intelligence and machine learning adjusts the data by using monitoring algorithms, reinforcement learning and group refinement recommender system; In addition to this intelligent system, the selection of programs and the appropriateness of the adjacent program are identified and adjusted, and the arrangement of programs, the method of sequential placement of programs, and the strategies of sequence and sequence of programs are automatically managed. In intelligent evaluation, managers' experiences and explicit and implicit audience feedback are also used to intelligently modify the schedule.Keywords: intelligent management, television broadcasting, artificial intelligence, Machine Learning
-
مقاله حاضر در بررسی انتقادی کتاب «اخلاق مدیریت» نگاشته تامس کلیکاور (2010)، رویکرد کلی نویسنده، ابزارهای مفهومی به کار گرفته شده و نیز شیوه استدلال را مورد توجه قرار داده است. به زعم نویسنده، مدیریت خصوصا مدیریت کسب و کار بدلیل اهمیتی که برای بقای سازمان قایل است، اصل بنیادین خود را بر افزایش نفع و کسب سود قرار داده، از این رو اخلاق مندی مساله بنیادینش نبوده و حتی می تواند در مواردی بنا به ضرورت تمایلات و گرایش های غیراخلاقی هم پیشه کند. نویسنده به عنوان نظریه پرداز حوزه اخلاق مدیریت از منظری تاریخی هم تلاش کرده تا نشان دهد مدیریت کسب و کار همواره با تجارب غیراخلاقی همراه بوده، تجربه ای که به صورت نوعی بردگی مدرن تا عصر حاضر ادامه دار بوده است. او بر این اعتقاد است که اخلاق مدیریت به عنوان میان رشته ای که از حیث موضوع شاخه ای از دانش مدیریت محسوب می شود در عمل ناگزیر باید با فلسفه عجین تر باشد. در نهایت گرچه نویسنده توانسته مغایرت ذاتی مدیریت بویژه مدیریت کسب وکار را با اخلاق نشان دهد و بر این مبنا راهکاری هم ارایه کند، اما این که نویسنده موفق به ارایه نظریه متفاوتی در حوزه «اخلاق مدیریت» شده باشد، محل تردید و تامل است.کلید واژگان: فلسفه, اخلاق, مدیریت, اخلاق مدیریت, نظریه انتقادی.In the critical review of the book “Ethics of Management” written by Tomas Klikavar (2010), the present article has paid attention to the general approach of the author, the conceptual tools used, and the way of reasoning. According to the author, management, especially business management, due to the importance it attaches to the survival of the organization, has placed its fundamental principle on increasing benefit and earning profit, therefore, morality is not its fundamental issue, and it can even commit immorality in some cases, according to the necessity of tendencies and dispositions . As a theoretician of management ethics, from a historical point of view, the author has tried to show that business management has always been associated with unethical experiences, an experience that has continued until the present day as a kind of modern slavery. He believes that management ethics as an inter-discipline, which is considered a branch of management knowledge in terms of its subject, must be more intertwined with philosophy in practice. Finally, although the author has been able to show the inherent contradiction of management, especially business management, with ethics and provide a solution based on this, the fact that the author has succeeded in presenting a different theory in the field of “management ethics” is a matter of doubt and reflection.Keywords: philosophy, ethics, management, ethical management, critical theory
-
فرماندهی، رهبری و مدیرت از مباحثی است که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. اما آنچه در واقعیت تاریخ، حقیقت فرماندهی و رهبری را به درستی نمایان می سازد، نقش فرماندهان و رهبران در امنیت، افتخار، اقتدار و پیشرفت کشورها و ملت ها است. از این رو، این مقاله در پی آن است، با استفاده از روش نظریه پردازی مبنایی به تجزیه و تحلیل اندیشه مقام معظم رهبری پرداخته و رهبری نظامی را از منظر معظم له تبیین نماید. در این تحقیق، کلیه بیانات، احکام و مکتوبات حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) منتشر شده به صورت رسمی در تارنمای معظم له از سال 1367 مورد بررسی قرار گرفت. 322 مفهوم، 40 مقوله و 12 استعاره مبتنی بر مقوله ها استخراج گردید و سپس بر اساس پرسشنامه های تحلیل سسلسله مراتبی (AHP) و در دو دور توزیع پرسشنامه نظر خبرگان رتبه بندی شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با توجه به سه مولفه وضوح استعاره، خوانش و تطابق حداکثری با انتظارات رهبری و کارکرد آن در عرصه عمل، استعاره «جهادگر» مناسب ترین استعاره از دید خبرگان معرفی گردید.
کلید واژگان: مدیریت, فرماندهی, رهبری, استعاره, جهادگرCommand, leadership and management are among the topics that have occupied the minds of many thinkers. But what really shows the truth of command and leadership in the reality of history is the role of commanders and leaders in the security, honor, authority and progress of countries and nations. Therefore, this article seeks to analyze the Supreme Leader's thought using the method of basic theorizing and explain military leadership from His Holiness's point of view. In this study, all the statements, rulings and letters of Imam Khamenei (as) officially published on His Holiness's website since 1988 were examined. 322 concepts, 40 categories and 12 category-based metaphors were extracted and then ranked according to Hierarchical Analysis (AHP) questionnaires in two rounds of expert opinion questionnaire distribution. The results of this study show that according to the three components of metaphor clarity, reading and maximum compliance with the expectations of the leadership and its function in practice, the metaphor of "jihadist" was introduced as the most appropriate metaphor from the perspective of experts.
Keywords: Management, Command, Leadership, Metaphor, Jihadist -
زمینه و هدف
این مطالعه به بررسی پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران از نگاه انسان شناختی می پردازد. تاریخ اجتماعی ایران نشان می دهد نظام کدخدایی در طول تاریخ بوده، اما از سال 1340 سیاست های حاکمیتی جدید، مایل به تغییرات در سطح ملی و خواستار تغییر در نظام و مدیریت کدخدا و حذف آن بوده است.
روش و داده ها: روش مقاله حاضر برای بررسی پیدایش، تداوم و پایان یافتن نقش کدخدایان در جامعه روستایی ایران، روش توصیفی-تحلیلی بوده و از شواهد تاریخی و منابع اسنادی و کتابخانه ای برای این منظور استفاده گردیده است.
یافته هاتحلیل فرهنگ کدخدایی در نظام اجتماعی روستایی ایران، ما را به این واقعیت اجتماعی می رساند که این نظام یک پدیده ملی بوده که حالت موروثی نیز یافته بود. یافته ها، جایگاه و اهمیت کدخدایان در ساختار مدیریت روستایی ایران و همچنین منابع قدرت مدیریتی آنان را بررسی و چگونگی افول و حذف نظام کدخدایی را تحلیل می کند.
بحث و نتیجه گیریبا تضعیف قدرت مالکان بعد از قانون اصلاحات ارضی، بازوی اصلی اقتصادی کدخدایان نیز قطع و با انتقال وظایف اجرایی و قانونی آن ها به انجمن ده و سپاهیان، واژه کدخدا از ادبیات روستا حذف و دهبان جایگزین گردید.
پیام اصلی:
در طول تاریخ، جامعه روستایی ایران، به مرور، قدرتی خاص در وجود کدخدایان مجسم و متمرکز ساخته بود. هرچند حدود اختیارات آن ها از یک دوره به دوره دیگر متغیر بود. رویکرد انسان شناختی و تاریخی به این واقعیت های اجتماعی، می تواند به فهم بهتر تاریخ اجتماعی گذشته و نیز تغییرات اجتماعی دوران معاصر جامعه ایران کمک نماید.
کلید واژگان: کدخدا, مدیریت, قدرت, روستا, قانون, جامعه روستایی ایرانBackground and AimThis article aims to describe the historical role of Reeves in Iranian villages from an anthropological perspective. The term Reeve in Persian refers to a person who is wise and talented and manages the social affairs of the village. Reeves have been elected by villagers for a long time in Iran, dating back to the pre-Islamic era. However, Reeve's management has declined and vanished completely since the Islamic Revolution in 1979, due to political and social changes that undermined their authority and legitimacy.
Methods and Data:
The method of this paper is descriptive-analytical. It uses historical evidence as well as documentary and library sources to examine the role of Reeves in Iranian villages.
FindingsThe findings reveal the position and importance of Reeve in the social structure of rural management in Iran. It also analyzes the sources of their managerial power and how changed over time. The findings show how the Reeve system declined and was eventually eliminated due to factors such as land reform, modernization, and revolution.
ConclusionReeve's role was intertwined with the social context of rural society in Iranian villages. He was a respected and influential figure who managed the social affairs of the village. However, his power were challenged by the land reform program in Iran during the Pahlavi regime. Reeve was removed from the administration of the village, and his role was taken over by the village association and revolutionary organizations such as Education Corps, Health Corps and Agricultural Development Corps. These organizations aimed to modernize and develop the rural areas and promote the ideology of the Islamic Revolution. Thus, in 1976 the term Reeve was erased from village literature, and a village guard (Dehban) was appointed instead.
Key Message: Iranian rural society had given Reeves a considerable authority throughout history. However, their authority varied from one period to another. This paper argues that an anthropological and historical approach to these social realities can shed light on the past history of Iranian society and help to better understand the contemporary social changes.
Keywords: Reeve, Rural management, village, Social history, Iran -
زمینه و هدف
امروزه محدودیت منابع، کارکنان، امکانات و ویژگی خاص، برخی مسایل چند بعدی نظیر امنیت، همکاری و هماهنگی سازمان ها را ایجاب می کند. این مقاله با هدف بررسی فرآیند هم افزایی بین سازمانی در ایجاد و توسعه نظم و امنیت ساحلی دریا در بابلسر انجام شده است.
روشبه لحاظ هدف پژوهشی، کاربردی و به روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی و از نظر جمع آوری، متکی به روش کتابخانه ای و میدانی است. به منظور جمع آوری اطلاعات از کلیه کارشناسان و متخصصان در دسترس سازمان های متولی تامین امنیت (سازمان گردش گری و میراث فرهنگی، شورای اسلامی شهر، شهرداری، فراجا و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی) شهرستان بابلسر که تعداد آن ها برابر با 22 نفر بوده، بهره گرفته شد. پرسش نامه پس از تایید روایی و پایایی در اختیار اعضاء جامعه آماری قرار گرفته و داده های حاصل، با استفاده از روش رگرسیون خطی چندمتغیره و روش آنتروپی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هادر فرایند پژوهش نقش سه گروه از عوامل موثر بر توسعه همکاری بین سازمانی در قالب الزامات قانونی، منابع و امکانات و سطح اعمال مدیریت شناسایی شده و تاثیر هریک از آن ها ارزیابی شد. هم چنین یافته های نشان داد که منابع و امکانات در توسعه همکاری های بین سازمانی از بیش ترین اولویت برخوردارند و پس از آن الزامات قانونی و سطح اعمال مدیریت در مراتب بعدی اولویت قرار می گیرند.
نتیجه گیریهریک از سه عامل الزامات قانونی، منابع و امکانات و هم چنین سطح اعمال مدیریت نیز از عوامل موثر توسعه همکاری بین سازمانی به منظور ایجاد و توسعه نظم و امنیت ساحلی دریا هستند.
کلید واژگان: همکاری بین سازمانی, هم افزایی بین سازمانی, الزامات قانونی, منابع و امکانات, مدیریت, سواحل دریاBackground and AimCurrently, resource and staff limitations, facility and special feature constraints, and some multi-dimensional subjects such as security require the organizations' coordination and collaboration. Accordingly, this research seeks to investigate the inter-organizational synergy function in the construction and development of security and discipline in Babolsar coastal city.
MethodThis paper is applicable in terms of purpose. Also, it is analytical and descriptive in terms of characteristics. Moreover, it relies on field surveys and library data collection. In order to collect the information date, all the experts and professionals presented in the organizations responsible for security (Tourism and Cultural Heritage Organization, Islamic Council of the city, Municipality, Faraja, and Ministry of Culture and Islamic Guidance) of Babolsar city are employed. The number of individuals is equivalent to 22 people. Corroborating the accuracy and reliability, the questionnaire is given to members of the statistical population. The resulting data are scrutinized via the multivariable linear regression and entropy analysis.
Findings and ResultsIn the research procedure, the function of three groups of elements impacting the development of inter-organizational cooperation in the framework of legal requirements, resources and facilities, and the level of management practices are identified and the influence of each is estimated. Correspondingly, the results indicate that resources and facilities have the most elevated priority in the development of inter-organizational cooperation. Then legal requirements and the level of management practices are in the next priority.
ConclusionEach of these three aspects: legal requirements, resources and facilities, and the level of management practices are influential characteristics in the development of inter-organizational cooperation to construct and extend discipline and security in seashores
Keywords: Inter-organizational cooperation, inter-organizational synergy, legal requirements, resources, facilities, management, seashores -
مطبوعات محلی در برابر مطبوعات سراسری کشور به دلایل گوناگون ازجمله ناتوانی در ارایه محتوای موردنیاز مخاطبان، قدرت رقابت ندارند. هدف این مطالعه طراحی الگوی مدیریت کیفیت محتوا در روزنامه های محلی ایران است تا محتوای آن ها ارتقا یابد. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی اکتشافی انجام یافت. جامعه پژوهشی شامل اساتید، صاحب نظران و فعالان حوزه روزنامه های محلی بوده است که از میان آن ها با روش نمونه گیری نظری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری به واسطه مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، به تعداد 12 نفر ادامه یافت. تحلیل های صورت گرفته به واسطه روش داده بنیاد از طریق کدگذاری استراوس و کوربین در سه سطح باز، محوری و انتخابی در نرم افزار مکس کیو دا 2020 انجام شد. سپس مفاهیم در قالب مدل پارادایمی (شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط زمینه ای، مداخله گر و پیامدها) ارایه و روایی و پایایی آن نیز بر اساس روش سه سویه سازی تایید شد. نتایج نشان داد که محتوای مطالب مطبوعات محلی می تواند در جذب مخاطبان موثر باشد. در این راه، روزنامه های محلی ایران نیاز به نوآوری در شیوه نگارش، کنترل، پایش و هدف گذاری درست، توجه به مسایل روز جامعه و غیره در ارایه محتوا دارد تا بتواند بر مبنای الگوی ارایه شده، مدیریت محتوای خود را بهبود بخشیده و اثربخشی آن را در افکار جامعه افزایش دهد.
کلید واژگان: مدیریت, کیفیت محتوا, روزنامه های محلی ایران, روزنامه نگاران, مخاطبانThe local press does not have the power to compete against the national press for various reasons, including the inability to provide the content required by the audience. The purpose of this study is to design a content quality management model in local Iranian newspapers to improve their content. This applied research was conducted with a qualitative-exploratory approach. The research community has included professors, experts, and activists in the field of local newspapers, among whom the number of 12 people continued to reach theoretical saturation through semi-structured in-depth interviews. The analysis was done through the foundation data method through Strauss and Corbin coding in three open, central, and selective levels in the Maxqda 2020 software. Then the concepts were presented in the form of a paradigmatic model (causal conditions, central phenomenon, strategies, background conditions, intervention, and consequences) and its validity and reliability were also confirmed based on the three-tier method. The results showed that the content of the local press can be effective in attracting the audience. In this way, the local newspapers of Iran need to innovate in the way of writing, control, monitoring, and correct targeting, paying attention to the current issues of the society, etc. increase society's thoughts.
Keywords: Management, Content Quality, local Iranian newspapers, Journalists, Audiences -
کاهش بارندگی، افزایش دما و مصرف بی رویه و بالای آب در سال 1402 منجر به ایجاد بزرگترین بحران قرن در حوزه آب شده است. این مهم ضرورت توجه به موضوع سیاست گذاری مدیریت بحران در آب کشور را بیش از پیش نموده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پژوهش کمی است. تکنیک یا روش مورد استفاده در بخش کمی، پیمایش است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارشناسان و مدیران حوزه آب در کشور میباشند که به دلیل گستردگی جامعه مورد تحقیق حجم جامعه نامحدود و بالاتر از یکصد هزار نفر مشخص گردید. مطابق جدول مورگان تعداد 384 نفر نمونه مورد نیاز میباشد که تعداد 397 پرسشنامه به محقق عودت داده شد.روش نمونه گیری بصورت غیر تصادفی در دسترس میباشد. در پژوهش حاضر برای پاسخ به سوالات تحقیق از پرسشنامه 21 گویهای استفاده شده است.جهت سنجش میزان پایایی گویه ها یا سنجه های تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.70 به عنوان ضریب آلفای قابل قبول است و نشان میدهد که بینگویه ها یا سیوالات هر متغیر ارتباط و پیوستگی وجود دارد. نتایج حاصل از اجرای مدل پژوهش نشان میدهد بالاترین ضریب مسیر مربوط به بعد سیاسی با ضریب 0.889 و در جایگاه دوم بعد قانونی با ضریب مسیر 0.766 میباشد. و کمترین ضریب مسیر مربوط به بعد اقلیمی با ضریب 0.504 میباشد. نتایج حاصل از اجرای آزمون t نشان میدهد در سطح اطمینان 99 % ابعاد مدیریتی، اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی و اقلیمی در وضعیت ضعیف قرار دارند و تنها از مجموع ابعاد مورد بررسی از نظر نمونه مورد پژوهش تنها دو بعد قانونی و اجتماعی در وضعیت مطلوب قرار دارند.
کلید واژگان: سیاستگذاری, مدیریت, بحران, آب, تغییرات اقلیمیThe decrease in rainfall, increase in temperature and excessive consumption of water in 1402 has ledto the biggest crisis of the century in the field of water. This importance has increased the need to pay attentionto the policy issue of crisis management in the country's water. The current research is a quantitative research interms of practical purpose and in terms of data collection method. The technique or method used in thequantitative section is survey. The statistical population of this research includes all the experts and managers ofthe water field in the country, which due to the vastness of the researched population, the size of the populationis unlimited and above one hundred thousand people. According to Morgan's table, 384 sample people arerequired, of which 397 questionnaires were returned to the researcher. Non-random sampling method isavailable. In this research, a 21-item questionnaire was used to answer the research questions. Cronbach'salpha coefficient was used to measure the reliability of the research items or measures. Cronbach's alphacoefficient above 0.70 is acceptable as an alpha coefficient and shows that there is a relationship and continuitybetween the items or questions of each variable. The results of the implementation of the research model showthat the highest coefficient of the path is related to the political dimension with a coefficient of 0.889 and thesecond place is the legal dimension with a coefficient of 0.766. And the lowest path coefficient is related to theclimatic dimension with a coefficient of 0.504. The results of the t-test show that at the 99% confidence level, themanagerial, economic, political, cultural and climatic dimensions are in a poor condition, and only two legaland social dimensions are in a favorable condition out of the total dimensions examined in terms of the researchsample.
Keywords: policy, Management, crisis, Water, Climate Change -
زمینه و هدف:
یکی از مهم ترین عوامل تامین کننده امنیت در اماکن عمومی، وجود همکاری کامل بین سازمان های فعال در این حوزه است. از این رو یکی از ارکان ایجاد امنیت در این فضاها، وجود ارتباطات مناسب بین سازمانی است با توجه به این موضوع این مقاله با هدف بررسی چگونگی توسعه همکاری های بین سازمانی مختلف در ایجاد و توسعه نظم و امنیت ساحلی دریا در شهرهای ساحلی جنوب کشور انجام شده است.
روش تحقیق:
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی، به لحاظ سطح تحلیل برخوردار از ماهیتی توصیفی- تحلیلی و از نظر رویکرد و طبقه بندی روش، متکی به روش کتابخانه ای و میدانی است. در فرایند تحقیق نقش سه گروه از عوامل موثر بر توسعه همکاری بین سازمانی در قالب الزامات قانونی، منابع و امکانات و سطح اعمال مدیریت شناسایی شده و تاثیر هریک از آن ها ارزیابی گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از کلیه کارشناسان و متخصصان در دسترس سازمان های متولی تامین امنیت (سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، شورای اسلامی شهر، شهرداری، نیروی انتظامی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی) شهرستان بندرعباس که تعداد آن ها برابر با 22 نفر بوده، بهره گرفته شد.
نتایج و یافته هانتایج حاکی از آن بود که هریک از سه عامل الزامات قانونی، منابع و امکانات و همچنین سطح اعمال مدیریت نیز از عوامل موثر توسعه همکاری بین سازمانی به منظور ایجاد و توسعه نظم و امنیت ساحلی دریا هستند. همچنین یافته های رتبه بندی این عوامل به روش آنتروپی نشان داد که منابع و امکانات در توسعه همکاری های بین سازمانی از بیش ترین اولویت برخوردارند و پس از آن الزامات قانونی و سطح اعمال مدیریت در مراتب بعدی اولویت قرار می گیرند.
کلید واژگان: همکاری بین سازمانی, امنیت, الزامات قانونی, منابع و امکانات, مدیریت, سواحل دریاToday, resources limits, personnel, facilities and specificity of some multidimensional issues such as security implies cooperation and coordination of organizations. Even if there is enough funding and facilities, no individual organization is capable to solving the multidimensional problems of the society because in this case the inter-organizational coordination costs will much increase. So to solve multidimensional featured problems in society (like security), it is necessary to use of cooperation between organizations. This paper also aims to examine how to develop inter-organizational cooperation to create and development of order and security of the sea beaches in Babolsar. The document as a result of the research project which is applied research, in terms of the level of analysis is of descriptive-analytical nature, and in terms of approach and classification method relies on the survey and library method. In the process of research three groups of factors affecting the development of cooperation between the organizational in form of legal requirements, resources, facilities and management level identified and the impact of each one of them evaluated. In order to collect information it enlisted all available experts and specialists of responsible organizations assuring security in Babolsar (tourism and cultural heritage, City Council, City Hall, the police and the Department of Culture and Islamic Guidance) in a number of 22 cases. The survey questionnaires after confirming the validity and reliability distributed among statistical population of study and resulting data were analyzed by multiple linear regression and entropy method. Results showed that each of three factors: legal requirements, level of resources and level of managerial functions are effective factors on promote inter-agency cooperation to create and extension of order and security of the beaches. Also ranking these factors using entropy method showed that level of resources are in highest priority to promote inter-agency cooperation and in after, legal requirements and managerial functions are in next priorities. Finally, how to use the results of the study at the organizations responsible for security beaches were presented.
Keywords: Inter-agency cooperation, Security, Legal requirements, Resources, Management, Beaches -
زمینه و هدف:
امروزه سازمان ها همواره در جستجوی یافتن راه هایی برای مقابله با تغییرات و افزایش کیفیت محصولات و خدمات و همچنین بهره وری در کسب وکار خود هستند. مدیریت عملکرد موضوعی است که از طریق ایجاد همدلی بین کارکنان و هم سویی بین اهداف کارکنان و اهداف سازمان می کوشد تا با هدایت کارکنان در دستیابی به اهداف سازمانی، بهره وری نیروی انسانی و بالطبع بهره وری کل سازمان را افزایش دهد؛ لذا واکاوی عملکرد فردی با توجه به اهمیتی که در سازمان خواهد داشت در قالب شناسایی مولفه های آن هدف این پژوهش می باشد.
روشپژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت داده ها کیفی و از نظر روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری می باشد. این پژوهش در دسته پژوهش های کیفی جای دارد و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری خبرگان را مدیران، فرماندهان پلیس پیشگیری در سطح فراجا و استان فارس و چندین نفر از اساتید دانشگاه علوم انتظامی امین، تشکیل دادند و برابر اصل اشباع نظری حجم نمونه به 40 نفر رسید، داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شدند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار" مکس کیو دا" استفاده شد.
یافته هابر اساس پژوهش انجام شده برای مدیریت عملکرد فردی تحقیق 6 مولفه (خودارزیابی، بهبود فردی، خصوصیات فردی، معنویت فردی، آشنایی به انتظارات از کارکنان و حرفه گرایی)و 30 شاخص شناسایی گردیدند.
نتایجشاخص های شناسایی شده جزو عواملی هستند که در صورت تحقق و پیاده سازی آنها عملکرد فردی در سازمان ارتقا پیدا نموده و در مجموع باعث تقویت عملکرد سازمانی خواهد شد.
کلید واژگان: مدیریت, عملکرد, عملکرد فردی, پلیس پیشگیریBackground and purposeorganizations are always looking for ways to deal with changes and increase the quality of products and services as well as productivity in their business. the productivity of human resources and of course the productivity of the entire organization by guiding employees in achieving organizational goals through creating empathy between employees and aligning the goals of employees with the goals of the organization; Therefore, the analysis of individual performance according to the importance it will have in the organization in the form of identifying its components is the goal of this research.
MethodThe research is applied in terms of purpose, qualitative in terms of the nature of data and survey method. This research belongs to the category of qualitative research . The statistical community of experts was made up of administrators, prevention police commanders at the level of Faraja and Fars province, and several professors of Amin University of Police Sciences, and according to the principle of theoretical saturation, the sample size reached 40 people, data were collected through semi-structured qualitative interviews.
FindingsBased on the research conducted for the management of individual performance, 6 components (self-evaluation, personal improvement, individual characteristics, individual spirituality, familiarity with expectations from employees and professionalism) and 30 indicators were identified.
ResultsThe identified indicators are among the factors that, if they are realized and implemented, individual performance in the organization will be improved and will strengthen the organizational performance as a whole.
Keywords: management, performance, individual performance, prevention police -
مدیریت اقتضایی، مدعی است که در مدیریت، چیزی به نام بهترین اصول جهان شمول وجود ندارد. با عنایت به ره آوردهای رهیافت اقتضایی، ضروری است که معرفت شناسی آن، از منظر قرآن با بهره گیری از روش استنطاقی، مورد تحلیل قرار گیرد؛ تاضمن بیان گزاره های کلام وحی در رد، تایید، اصلاح و تکمیل معرفت شناسی مدیریت اقتضایی، با تمسک به آنها کاستی های معرفتی شناسی آن را برطرف نمود. یافته ها نشان می دهد که معرفت شناسی در مدیریت اقتضایی مبتنی بر معرفت عینی و حسی بوده و علل و عوامل فرا طبیعی را در تبیین گزاره های طبیعی نادیده گرفته است. قرآن ضمن اشاره به کاستی های مدیریت اقتضایی موضوع معرفت را خدا، انسان، طبیعت و درک چگونه وابستگی و پیوستگی آن ها دانسته و تاکید می کند که انسان و محیط به شکل پیدا و پنهان از همدیگر تاثیر گرفته و بر یکدیگر اثر می گذارند و در نتیجه انسان می بایست با بهره گیری از ابزار شبکه ای از طریق ترکیب نگاه افقی به رابطه پدیده ها با هم و نگاه عمودی و طولی و رابطه آن ها با خالقشان سهم خود را اخذ نماید. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که قرآن علاوه بر عقل و یافته های تجربی، تاکید دارد که نمی توان بدون وحی بهترین روش هایی را که منتهی به بهره وری بیشتر می گردد ارایه نمود.
کلید واژگان: قرآن کریم, مدیریت, مدیریت اقتضایی, معرفت شناسی, نقدContingency management claims that there is nothing as the best universal principle in management. Considering the outcomes of the contingency approach, its epistemology must be analyzed from the perspective of the Quran using the interrogative/ cross-examination [istintaqi] method to express the propositions of the revelatory word in rejecting, confirming, correcting, and completing the epistemology of contingency management as we can eliminate its epistemological shortcomings relying on them. The research findings indicate that epistemology in contingency management is based on objective and sensory knowledge and ignores supernatural causes and factors in explaining natural propositions. The Quran, while pointing to the shortcomings of contingency management, considers the subject of knowing God, human-being, nature, and understanding how they are interdependent, and emphasizes that human-being and the environment affect and influence each other visibly and invisibly, and the,refore human-being must take his/her advantage using networking tools by combining a horizontal view of the relationship between phenomena and a vertical and longitudinal view and their relationship with their creator. The results indicate that the Quran, in addition to reason and empirical findings, emphasizes that the best methods that lead to greater efficiency cannot be presented without revelation.
Keywords: Holy Quran, Contingency Management, Epistemology, critique
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.