جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اقناع" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اقناع» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از الگوهایی که می تواند دانش روانشناسی شناختی را از محدودیت های تبیینی فرآیند شناخت خارج کند عنصر عاطفه است. مسئله پژوهش پیش رو اثبات ارتباط عامل عاطفی با صورت بندی معرفت است و با تبیینی که از نسبت عنصر عاطفه با اقناع مخاطب و فرآیند شش جزئی آن صورت خواهد گرفت این ارزیابی روشن می شود. بهره گیری از عامل عاطفی و چگونگی تاثیر آن بر مخاطب را می توان از معارف رضوی استخراج نمود و آن را الگویی کارآمد در توسعه روان شناسی شناختی به حساب آورد. در این پژوهش اثبات خواهد شد که چهار قالب اقناعی_شناختی «شنیدن پویای سخنان مخاطب»،«تحریک احساسات»،«عدم اعتناء» و «توجه ویژه» با عامل محرکی چون عنصر عاطفه بستر فرآیند شش جزیی اقناع را فراهم کرده و مخاطب بسته به آمادگی خویش از مرحله آگاهی تا کنش گری پیش خواهد رفت. پژوهش حاضر بر آن است که این مسئله را با توجه به کارکرد عنصر عاطفه در ابلاغ معرفت و اقناع فکری مخاطب، با مراجعه به کلام و سیره رضوی(ع) به روش توصیفی و تحلیلی ارائه کند.کلید واژگان: سیره و کلام امام رضا(ع), عاطفه, اقناع, مخاطب, روان شناسی شناختیOne of the models that can take cognitive psychology knowledge out of the explanatory limitations of the cognitive process is the emotion element. The issue of the present research is to prove the relationship between the emotional factor and the formation of knowledge, and this assessment will be clarified by the explanation that will be made of the relationship between the emotion element and the audience's persuasion and its six-component process. The use of the emotional factor and how it affects the audience can be extracted from Razavi's teachings and it can be considered an efficient model in the development of cognitive psychology. In this research, it will be proven that the four cognitive-persuasive formats of "dynamic listening to the audience's words", "stimulating emotions", "ignoring" and "special attention" with a stimulating factor such as the emotion element provide the basis for the six-component process of persuasion, and the audience will progress from the stage of awareness to action depending on their readiness. The present research aims to present this issue in a descriptive and analytical manner, considering the function of the emotion element in conveying knowledge and intellectual persuasion of the audience, by referring to Razavi's (AS) words and character.Keywords: Imam Reza's Life, Words, Emotion, Persuasion, Audience, Cognitive Psychology
-
یکی از مولفه های محوری نظام ارتباطات تبلیغی دین همچون همه نظامهای ارتباطی و رسانه ای «مخاطب» است. تبلیغ سنتی برغم ظهورپیاپی رسانه های جمعی واجتماعی و پیدایش اشکال متنوع ارتباطی نوین، همچنان جایگاه واعتبار ارزشی و کارکردی خود را درجامعه دینی ما حفظ کرده وبخش قابل توجهی ازمخاطبان عام وتاحدی خاص را در سپهر تاثیر خود دارد. این نظام ارتباطی پرسابقه برغم تاریخ طولانی، قداست و مکانت ویژه،گستره و عمق نفوذ درجامعه اسلامی و شیعی، سازگاری با اقتضائات فرهنگی اجتماعی جامعه سنتی و مذهبی، موثر در استمرار حیات دینی و معنوی جامعه وماندگاری فرهنگ دینی ، و...؛ چندان که باید مورد واکاوی قرارنگرفته وقوت ها وضعف های آن به تناسب نیازها و اقتضائات عصری ودر مقایسه با شیوه های نوظهور ارتباطات تبلیغی، ارزیابی و اعتبار سنجی نشده است. این نوشتار درصدد است تا با رویکردی نظری (نه میدانی) و با الهام از مطالعات انجام شده و شواهد تجربی و شهودی، نظام تبلیغ سنتی (منبر و خطابه) را در وضعیت موجود با محوریت مولفه «مخاطب» و نیازها و انتظارات ثابت و متغیر وی ، مورد واکاوی وتحلیل قرار دهد. روش این مطالعه در بخش گردآوری اطلاعات، اسنادی و در بخش تحلیل، تفسیری واستنباطی است. سوال اصلی نوشتار معطوف به جایگاه و منزلت «مخاطب» درچرخه ارتباطات تبلیغی دین درجامعه مذهبی ایران معاصراست.
کلید واژگان: ارتباط, تبلیغ, خطابه, منبر, مخاطب, دین, اقناعOne of the central components of the communication system in religious propagation, like all communication and media systems, is the "audience." Despite the gradual emergence of mass and social media and the diverse forms of modern communication, traditional propagation continues to maintain its place, credibility, and functionality in our religious society, influencing a significant portion of the general and specific audience. This historical communication system, with its unique sanctity and status, extensive penetration into Islamic and Shia communities, compatibility with the cultural and social requirements of traditional and religious societies, effectiveness in endurance of the religious and spiritual life of the community, and the endurance of religious culture, has not been adequately evaluated and validated in comparison to emerging methods of propagation communication. This paper aims to theoretically (not empirically) examine the traditional propagation system (pulpit and sermon) with a focus on the component of the "audience" and their constant and variable needs and expectations, inspired by existing studies, empirical evidence, and intuition. The research methodology in data collection was through documents and in analysis was interpretive and inferential. The primary question addressed in this paper pertains to the position and status of the "audience" in the communication cycle of religious propagation in contemporary Iranian religious society.
Keywords: Communication, propagation, Sermon, Pulpit, Audience, Religion, Persuasion -
اقناع مخاطب، فرآیند تاثیرگذاری هوشمندانه ای است که صاحبان رسانه های جمعی با شیوه های متنوع از آن برای جهت دهی افکار عمومی جهت اهدافشان استفاده می کنند و چه بسا طراحی و کاربست این شیوه ها،گاهی فریب کارانه و با شرع اسلامی ناسازگار است؛لذا ضرورت دارد مساله بر اساس فقه اسلامی بررسی شود تا بتوان میزان جواز یا عدم جواز متقاعدسازی توسط رسانه های جمعی را به دست آورد که خود نیز دال بر نوآوری است؛به همین جهت پژوهش حاضر با روش تحلیلی و استنباطی،علاوه بر کشف مبانی و اصول اقناع در رسانه های جمعی،طبق مسایل فقهی امربه معروف و نهی از منکر،تدلیس،تبرج،شهادت و دروغ و بر اساس قواعد فقهی اصاله الصحه،لاضرر،نفی سبیل،اهم و مهم،و حرمت اعانه بر اثم مساله اقناع در رسانه های جمعی را بررسی نموده و نتایج ذیل به دست آمده است.اقناع و جهاد تبیین از باب امربه معروف و نهی از منکر توسط رسانه های جمعی ضروری و اصل آن است که مردم در جامعه اسلامی به رسانه های جمعی اعتماد کنند،اما زودباور نباشند.وظیفه شرعی رسانه های جمعی،استفاده نکردن از شگردهای اقناعی نامشروع، دوری از فریب اقناعی،عدم کتمان حق و پرهیز از شایعه پراکنی است؛زیرا برخی از آنها مثل تهمت به ضرر مومنان و ضمان آور است.هم چنین ترویج حرام به هر نوعی مثل تبلیغ مدلینگ در رسانه های جمعی به دلیل معاونت در اثم حرمت دارد و به علاوه چون باید راه هرگونه نوع نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامی مسدود شود،حمایت از شبکه های اجتماعی خارجی و رسانه های جمعی بیگانه که مرموزانه با رصد افکار عمومی جامعه اسلامی به دنبال سیطره بر افکار و احساسات عامه مسلمانان هستند،کمک به آنها و اعانه بر ظلم، تجاوز و سلطه بیگانگان و نارواست.
کلید واژگان: اقناع, رسانه های جمعی, قواعد فقهی, مسائل فقهی, فریب اقناعیPersuading the audience is an intelligent influencing process that mass media owners use in various ways to direct public opinion towards their goals, and perhaps the design and application of these methods are sometimes deceptive and inconsistent with Islamic Sharia; therefore, it is necessary to examine the issue based on Islamic jurisprudence. to be able to obtain the permissibility or impermissibility of persuasion by the mass media, which itself is an indication of innovation; for this reason, the present research with an analytical and inferential method, in addition to discovering the basics and principles of persuasion in the mass media, according to the jurisprudential issues , Tadlis, Tabarj, Testimony and Lying and based on the jurisprudence rules of authenticity, harmlessness, negation of mustache, important and important, and sanctity of contribution to the cause, examined the issue of persuasion in mass media.Persuasion and Jihad Explaining about the command of the good and the prohibition of the bad by the mass media is necessary and the principle is that people in the Islamic society trust the mass media, but not be gullible. It is not to hide the truth and to avoid spreading rumors, because some of them are like slander to the detriment of the believers and guarantees.Also, the promotion of haram in any form, such as the promotion of modeling in the mass media, is considered sacred because it is an accessory to the sin, and in addition, because any kind of infidel influence and domination over Islamic societies
Keywords: persuasion, Mass Media, Jurisprudential rules, jurisprudential issues, deception -
کاربردشناختی، ادبیات را به عنوان موثرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند، گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن بلکه تمام کارکردها و وظایف ارتباطی زبان در آن موجود است. بنابراین فن اقناع به عنوان هدف غایی هر گفتمانی، در ذیل مکتب کاربردشناختی قرار می گیرد. استعاره به عنوان ابزاری است که جایگاهی بالا در امر ارتباط بین متکلم و فرستنده و نیز در امر اقناع و اثرگذاری بر مخاطب دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد این صنعت بلاغی را با هدف اقناع مخاطب در نامه های برگزیده نهج البلاغه بررسی کند. از دستاوردهای پژوهش این است که امام7 بیش تر استعاره خود را درجهت تنبیه، تذکیر و ترغیب مخاطب به کار می گیرد و برای اقناع مخاطب از این طریق، تصاویری ساده و ملموس انتخاب می کند که اقناع و قدرت تاثیری بیش تر دارند.کلید واژگان: نهج البلاغه, نامه های برگزیده, استعاره, کاربردشناسانه, اقناعPragmatics considers literature as the most effective and beautiful type of discourse. A discourse that contains not only beauty but all the functions of language communication. Therefore, the art of persuasion, as the ultimate goal of any discourse, falls under the school of pragmatics. Metaphor is a tool that has a high position in the relationship between the speaker and the sender, as well as in persuading and influencing the audience. The present study using a descriptive-analytical method tries to examine the application of this rhetorical device in selected letters of Nahj al-Balaghah with the aim of convincing the audience. One of the findings of the research is that the Imam (as) uses most of his metaphors to warn, inform and persuade the audience, and in this way, he chooses simple and tangible images that have a greater persuasion ability and impact.Keywords: Nahj AL-Balagha, the Selected Letters, Metaphor, Pragmatics, Persuasion
-
احتجاج یکی از رویکردهای کاربردشناسی است که در این جستار در گستره تحلیل گفتمان بررسی می شود. البته به سختی می توان تحلیل گفتمان را از سایر تخصص هایی که به بررسی گفتارها می پردازد متمایز ساخت، زیرا تحلیل گفتمان، همان تحلیل کاربرد زبانی است و آن در واقع بررسی کاربرد کنشی گفتمان است. و احتجاج به مجموعه ای از تکنیک های گفتاری اطلاق می شود که هدف آن، جلب توجه مخاطبان به مسایل ارایه شده یا بالا بردن میزان توجه آنها به قصد اقناع است. این جستار به شیوه تحلیلی توصیفی به اثبات رویکرد اقناع با فرایند تاثیرگذاری مستقیم آن در نمونه هایی از خطبه ها و نامه های امام علی (ع) که در باب احتجاج است، می پردازد و البته آن تاثیرگذاری از طریق تبیین منظورشناسی زبان و کنش گفتاری آن به سبک تحلیل گفتمان احتجاجی به دست می آید که در این جستار به طور دقیق و کامل به آن پرداخته شده و با روش های نوین شرح داده و تبیین شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش، قدرت اقتدارگرایانه گفتمانی احتجاجی است که امام علی (ع) آن جایگاه را از قدرت گفتمانی زبان خود به دست آورده و نه از به کارگیری شواهد و امثال و حکم که به عنوان قاعده ابزاری برای قدرت بخشیدن به گفتمان به کار می رود.
کلید واژگان: کاربردشناسی, احتجاج, تحلیل گفتمان, اقناع, سلسله احتجاجPazuhesname- ye Alavi, Volume:13 Issue: 1, 2022, PP 239 -264Argumentation is an approach in pragmatics which is examined in this research within the scope of discourse analysis. It is difficult to distinguish discourse analysis from other specialized fields studying speech, since discourse analysis is the same as the analysis of language use, in fact the study of discourse’s practical use. Argumentation is referred to as a set of discursive techniques aimed at drawing the audience’s attention to problems raised, or at increasing the level of their attention for the purpose of persuasion. This research substantiates the persuasive approach through showing the process of its direct impact on some examples of Imam Ali’s speeches and letters. Impact of persuasion is grasped through explaining pragmatics and speech act thereof in the style of argumentative discourse analysis which is thoroughly examined in this study and described and explained with new methods. One of the most important findings of this research is the authoritative power of argumentative discourse, and Imam Ali (PBUH) has gained that position of power from the discursive power of his language rather than from using evidence, aphorisms, and wisdoms which are used as instrumental rules to empower discourse.
Keywords: Pragmatics, argumentation, discourse analysis, persuasion, chain of argumentation -
کتاب گران سنگ نهج البلاغه مشتمل بر تعداد قابل ملاحظه ای از عبارت های دال بر مفهوم بیهوده کاری است که امام علی (ع) برای ترسیم میزان درجه عبث بودن یک کار، القای دور بودن خود از آن امور و در راستای به تصویر کشیدن میزان نزدیکی و خوگرفتن جبهه مقابل به آنها، از آن تعابیر بهره برده که با توجه به جنبه اقناعی آن تعابیر، شناسایی، استخراج و تحلیل آنها بسیار پراهمیت می نماید و نقش محوری در دریافت مفاهیم موردنظر امیر سخن دارد. در پرتو اهمیت مساله، پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی می کوشد ضمن شناسایی تعابیر دال بر بیهوده کاری و بیهوده کارانی که در نهج البلاغه حضور یافتند، به این موضوع بپردازد که در خطبه ها و نامه های نهج البلاغه، عمل مورد بحث، با چه استراتژی ای مفهوم سازی شده، چه شخص یا اشخاصی کارشان، نمود بیهودگی و بیهوده کاری است و چه تصویری از آنان ارایه شده و عموما ریشه آن امور در چیست. بررسی نشان از آن دارد که حضرت کوشیده در راستای اصلاح امور و روشنگری، با کاربست تشبیه و عینی سازی امور موردنظر، مخاطبان بیهوده گرا را متوجه گژفهمی شان نماید و در همان حال با تصویرسازی بی بدیل، مانایی و ماندگاری مفهوم سخن خود را در ذهن مخاطب بالا ببرد. دیگر اینکه بحث زمامداری و خلافت، محور بیشتر سخنان مشتمل بر بیهودگی و بیهوده کاری بوده است.
کلید واژگان: نهج البلاغه, کار بیهوده, عینیت بخشی, تشبیه, اقناعThe precious book of Nahj al-Balaghah contains a considerable number of phrases indicating the concept of futility. That Imam Ali (AS) to draw the degree of futility of a work, to induce his distance from those things, And in order to portray the degree of closeness and habituation of the opposite front to them and also to convince the audience, he has used those interpretations Identifying, extracting and analyzing them is very important and plays a pivotal role in receiving the concepts desired by Amir. In the light of the importance of the issue, the present study tries to evaluate and examine the futility of the workers who were present in Nahj al-Balaghah with a qualitative approach and descriptive-analytical method. And to deal with the issue that from the point of view of Imam Ali (as), what people do their work is a manifestation of futility and futility and what is the root of those matters in general and And which strategy the speaker has used most to illustrate their work. The study shows that in order to reform the affairs and enlightenment, Hazrat tried to make the vain audience aware of their misunderstanding by using similes and objectifying the desired matters. And at the same time, with its unparalleled imagery, it enhances the meaning and permanence of the meaning of its speech in the mind of the audience Another is that the focus of most of the speeches, which included futility and futility, was the discussion of governance and caliphate.
Keywords: Nahj al-Balaghah, useless work, objectivity, simile, persuasion -
از شیوه های مهم و موثر تبلیغ دین و نشر معارف الهی، مناظره با هدف اقناع مخاطب و تغییر نگرش او برای فهم منابع اصیل است. از مهم ترین مناظره های اسلامی و شیعی، مناظره های امام رضا(ع) با افراد مختلف، از مذاهب و گرایش های فکری گوناگون است که کیفیت تنوع آن ها باعث می شود بتوان آن ها را از ابعاد و زوایای گوناگون بررسی و تحلیل نمود. آنچه در این مناظرات اهمیت دارد اقناع مخاطب و استفاده از شیوه های مختلف برای یادگیری و یاددهی است.در ادبیات آموزشی یکی از مدل های مناسب برای یادگیری- یاددهی، الگوی اشور(Assure) است که توسط مولندا، راسل و اسنمالدینو در سال 1989 ارایه شده است. طراحان الگوی اشور معتقدند، با استفاده از الگوی مذکور می توان از اثربخشی آموزش اطمینان حاصل کرد. این الگو به افراد کمک می کند تا گام های لازم برای آموزش را شناسایی و برای هر یک از این گام ها تدابیر لازم را جهت اقناع مخاطبان اتخاذ کنند. بنابراین هدف پژوهش حاضر تحلیل مناظرات رضوی بر اساس الگوی مورد اشاره در جهت اقناع و تبلیغ معارف دین است که می توان گفت امام رضا(ع) از طرق مختلف و با به کارگیری رسانه ها و مواد متعدد توانستند به هدف خود که اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب شیعه و اقناع مخاطبان است، دست یابند.کلید واژگان: مناظره, امام رضا علیه السلام, مخاطب, الگوی اشور, اقناعOne of the most important and effective ways to propagate religion and spread divine knowledge is to debate with the aim of convincing the audience and changing their attitude to understand the original sources. One of the most important Islamic and Shiite debates is the debates of Imam Reza (as) with different people, from different religions and intellectual tendencies, the quality of their diversity makes it possible to distinguish them from landscapes. Various reviews and analyzes. What matters in these debates is convincing the audience and using different methods for learning and teaching. In the educational literature, one of the most suitable models for learning-teaching is the Assure model, which was proposed by Mowlanda, Russell and Snmaldino in 1989. The designers of the Assyrian model believe that by using this model, the effectiveness of education can be ensured. This model helps people to identify the necessary steps for training and to take the necessary measures for each of these steps to convince the audience. Therefore, the purpose of this study is to analyze Razavi debates based on the mentioned model in order to persuade and propagate the teachings of religion. Imam Reza (AS) has been able to achieve his goal of proving the legitimacy of Islam and the Shiite religion and convincing the audience through various means and by using various media and materials.
-
خداوند متعال برای اقناع مخاطبان و اثبات حقانیت سخنان خود، شیوه های مختلف اقناعی را در قرآن به کار گرفته است. فرایند اقناع یکی از کاربردی ترین مباحث تحلیل گفتمان است؛ فرایندی که به منظور کنترل اذهان مخاطبان و القای پیام از آن استفاده می شود.پژوهش حاضر به بررسی شیوه های اقناع و چگونگی به کارگیری آن ها برای ترغیب مخاطب در سوره های قیامت، واقعه، غاشیه، نبا و عبس که صرفا درباره موضوع قیامت هستند، پرداخت و با استفاده از الگوی هاولند و الگوی حقیقت نمایی تفسیرشناختی، مولفه های اقناعی را بررسی کرد. در این پژوهش از ترجمه قرآن آیهالله مکارم شیرازی و همچنین ترجمه تفسیر المیزان و تفسیر نور استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از روش های توصیفی تلفیقی حاکی از آن بود که از تمامی بخش های الگوها در تک تک این سوره ها استفاده شده است. بر اساس الگوی هاولند، این سوره ها حاوی استدلال های فراوان بوده، ترس، تهدید و پرسش و پاسخ، بیش از دیگر موارد اقناعی به چشم خورد. به دلیل ارایه استدلال های فراوان در تمامی سوره های مورد بررسی، مشخص گردید که از روش مرکزی که بر محتوای مستدل پیام تاکید دارد، بیشتر استفاده شده است و این موضوع بیانگر رویکرد مبتنی بر تفکر قرآن در اقناع مخاطبان است.
کلید واژگان: گفتمان, مجاب سازی, اقناع, قرآن, قیامتAllah almighty for persuading addressees and proving legitimacy and rightfulness of His sayings has utilized different persuasive methods. The process of persuasion is one of the most functioning matters of discourse analysis. This process is used to control the addressees’ minds and to convey the message. The present paper examines the persuasive methods and how to be applied them to encourage the addressees in al-Qiyamah, al-Waqiah, al-Ghashiyah, an-Naba and Abasa surahs (Arabic: سور القیامه، الواقعه، الغاشیه، النبا، عبس) that they are all just about the subject of the day of judgment (Qiyamah). With using the Hovland model and verisimilitude model of the cognitive exegesis it is studied the persuasive components. In this note it has been used the Quran translation which has been produced by ayatollah Makarem Shirazi and also Almizan and Noor exegeses. With applying descriptive-integrated method the results shows that all parts of the models have been used in each of surahs. According to the Hovland model these surahs have many arguments, fear, threat, questioning and answering in comparison to other persuasive cases. For presenting many arguments in all mentioned surahs, it is cleared that the central method which emphasizes the argumentative content has used more and this indicates an approach based on the Quran thought in persuading addressees.
Keywords: The holy Quran, discourse, Convenience, persuasion, The day of judgment (Qiyamah) -
مجله کتاب قیم، پیاپی 24 (بهار و تابستان 1400)، صص 245 -264بیشتر روان شناسان اجتماعی، انسان را موجودی تک بعدی و مادی می دانند. آنها با این پیش فرض، برای تسهیل فرایند اقناع و متقاعد سازی مخاطبان، مدل ها و نظریه هایی را مطرح کرده اند که در قالب دو رویکرد عمده یعنی رویکرد پیام یادگیریو رویکرد شناختی پاسخ بیان شده است. در نقطه مقابل، پیامبر و اهل بیت (ع) با بیان دو بعدی بودن انسان و اصالت بعد فطری او، مدلی را پایه ریزی کرده اند که نقاط اشتراک و افتراق فراوانی با مدل های مطرح در روان شناسی اجتماعی دارد. این مقاله با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای، مهمترین نقطه افتراق دو دیدگاه را در توجه پیامبر و اهل بیت (ع) به پرورش و رشد نگرش های بعد فطری مخاطبان می داند و مهمترین نقطه اشتراک را در توجه دو دیدگاه، به عناصر اصلی اقناع (ویژگی های گوینده و پیام و شنونده) و همچنین، توجه به شیوه های اقناع و متقاعدسازی مخاطبان می داند. اگرچه در این نقطه اشتراک نیز، دو دیدگاه با یکدیگر تفاوت های زیادی دارند.کلید واژگان: الگوی ارتباطی, اهل بیت (ع), روان شناسی اجتماعی, متقاعدسازی, اقناعMost social psychologists consider man as a one-sided materialistic being. They have proposed certain theories and models with which to substantiate their ideas. In this regard, one may refer to the cognitive approach and the acquisitive approach as two main strategies for substantiation. In contrast, the prophet and Imams have put forth a two-sided model of human identity with the main focus on man’s innate dimension. As a matter of fact, there are a lot of similarities and differences between this religious model and the social psychological ones. Through library work, this research sheds light on the major difference between these two approaches, namely the innate dimension of human character and the ways to breed it up. Also, the major similarity of the two approaches is found to be the persuasive dimension of human character (i.e., the features of the addressor, the message and the addressee). In this case, ways of persuading the addressee finds significance. It is to be noted that, even in this commonality, the two approaches are considerably different.Keywords: Pattern of communication, Imams, social psychology, persuasion, Persuadedness
-
یکی از اهداف مهم قرآن کریم، نفوذ در انسان ها به منظور شکل دادن به رفتارها و نیل به مقاصد خاص است که این مهم در سایه روش هایی همچون اقناع انجام می شود. اقناع، فرایندی است برای مجاب ساختن مخاطبان نسبت به پذیرش موضوع و خواسته ای که به واسطه مهارت های کلامی و غیر کلامی حاصل می شود. در این پژوهش، کوشش شده است با روش توصیفی تحلیلی، استراتژی زبانی قرآن کریم در اقناع مخاطب به واسطه اسلوب بدیعی مقابله، مطالعه و چگونگی اثرگذاری آن تبیین شود. با احصای صورت گرفته در کل قرآن کریم، 121 نمونه آرایه مقابله به دست آمد؛ تمامی این نمونه ها با دو محور اساسی ایمان و کفر در ارتباط بوده اند و بحث اقناعی آن شایان توجه است که ازطریق خطاب وجدان صورت می گیرد. همچنین، نتایج بحث پیش رو حاکی از آن است که اسلوب مقابله، نقشی بنیادین در تصویرآفرینی و تولید موسیقی ازطریق سازه توازن و تکرار در متن دارد که این موارد نیز دارای کارکرد اقناعی اند و با نیکوسازی کلام، فحوای آن را با تاثیرگذاری بیشتر به مخاطب ابلاغ می کنند و به فرایند اقناع جامه عمل می پوشانند.
کلید واژگان: قرآن, استراتژی زبانی, اقناع, مقابلهOne of the most important objectives of the Holy Qur'an is to influence people to guide their behavior and to achieve specific goals; this is done by using approaches such as persuasion. Persuasion is the process of persuading the addressee to accept a subject or request that is achieved through verbal and nonverbal skills. This research, through the descriptive-analytical method, attempts to study the linguistic strategy of the Holy Qur'an in persuading the addressee by antithesis device and explains its effectiveness. counting throughout the Holy Qu’ran, we find 121 antithesis items, and all of which relate to two main axes, namely faith, and disbelief, and are concerned with persuasion through addressing the conscience. The results of the study also indicate that antithesis plays a fundamental role in creating images and producing music through balance and repetition in the text and these two linguistic devices have the same function of persuasion, and by improving speech, convey its content to the addressee with greater influence and put the persuasion process into practice.
Keywords: The Holy Qur'an, linguistic strategy, Persuasion, antithesis -
اقناع مخاطب در ارتباط کلامی و غیرکلامی کارکردهای مختلفی دارد و در تحلیل متون، موضوعی حایز اهمیت است و به مثابه وجهی دلالتمند مکمل کلام متکلم است. کلام معصومان ضمن اقناع مردم با آن ها ارتباط برقرار می کند و در جهت متقاعد کردن مخاطبان از کلمات و جملات و عبارات متنوع بهره می گیرد. امام رضا (ع) در مناظرات خویش با صاحبان ادیان و نحله های مختلف فکری از ابزار «اقناع» بهره جسته است. این پژوهش مناظرات رضوی را در دو محور ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی مد نظر قرار می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که حضرت از طریق اقناع کلامی مثل جدال احسن، استناد به منابع معتبر و مستدل و همچنین از طریق اقناع غیرکلامی مثل زبان بدن و خوش خلقی فرد اقناع کننده نسبت به طرف مقابل خود در گفت وگوها بهره برده است. همچنین توجه به باور مخاطب و رد و اصلاح یا تایید آن ها در قالب های مختلف، گویای آن است که آن حضرت به دنبال اقناع مخاطبان با توجه به موقعیت زمانی و مکانی آن هاست و به موقعیت روحی و روانی آن ها نیز توجه دارد.
کلید واژگان: مناظرات رضوی, اقناع, ارتباط کلامی, مخاطب, تغییر نگرشVerbal and non-verbal communication has different functions in convincing the audience, and in the analysis of texts, it is an important subject and is implied as a complement to the words of the speaker. The words of the infallible Imams (as) while convincing the people, communicate with them and use various words, sentences and phrases to convince the audience. Imam Riḍā (as) has used the tool of persuasion in his debates with people of different religions and schools of thought. This study considers Raḍavi debates in two axes of verbal communication and non-verbal communication. The result of the research shows that the Imam (as) has used through verbal persuasion such as the best argument, citing authentic and reasoned sources, and also through non-verbal persuasion such as body language and the persuasive person's behavior towards his opponent in conversations. In addition, paying attention to the audience's beliefs and rejecting, correcting or confirming them in various forms, indicates that the Imam seeks to convince the audience according to their temporal and spatial situation and also pays attention to their mental and psychological situation.
Keywords: Raḍavi debates, persuasion, verbal communication, audience, Change of attitude -
نهج البلاغه اثر ماندگار امام علی (ع)، علاوه بر این که یک مجموعه کامل از پیام های دینی- عقیدتی است، یکی از بهترین کتاب های ادبی است که با فصاحت و بلاغتی در حد اعلا ایراد شده است. در این اثر ارزشمند انواع فنون ادبی خودنمایی می کنند. هدف پژوهش پیش رو، بررسی عنصر طنز به عنوان بعدی دیگر از ابعاد بلاغی نهج البلاغه و تبیین چگونگی نقش این عنصر در تصویرسازی و اقناع مخاطب می با شد، که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد ادبی پس از مطالعه کتب و نرم افزارهای مرتبط با نهج البلاغه به تحلیل و بررسی این عنصر پرداخته است. طنز یکی از شاخصه های متون ادبی است و نهج البلاغه به مثابه یک متن ادبی از این روش بهره برده است. طبق بررسی های انجام گرفته در این اثر ارزشمند، طنز دارای کارکردهای متعددی است که در قالب های مختلف از جمله بهره گیری از صور بلاغی و...طراحی می شود؛ و به نقد مسایل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد. استفاده از اسلوب ادبی طنز، از جمله شیوه های تصویر آفرینی در نهج البلاغه، جهت اقناع مخاطب است؛ زیرا طنز علاوه بر آن که تصاویر ادبی زنده و جذابی می-آفریند، از طرفی نیز با بیان ادیبانه کاستی ها نقش به سزایی در اقناع مخاطب دارد .
کلید واژگان: امام علی (ع), نهج البلاغه, طنز, اقناعNahjolbalaghah is a religious text as well as a literary one. Different literary techniques are used in this work. In this paper we analyze irony in this work and its persuasive impact on the reader. In Nahjolbalaghah uses irony in different ways such as rhetorical imagery focused on criticizing social and political issues. Nahjolbalaghah uses irony in order to persuade the audience. Irony uses literary imagery and expression in order to portray the flaws and persuade the audience.
Keywords: Nahjolbalaghah, Imam Ali, irony, Persuasion, Imagery -
رویکرد واعظانه، نوعی گرایش تفسیری است که در سده های مختلف از سوی مفسران قرآن کریم در تفسیر آیات الهی مورداستفاده قرارگرفته است. در این رویکرد، کاربرد زبان و اصطلاحات روزمره مخاطب، داستان ها و قصه ها، به ویژه قصه های اساطیری به منظور جلب توجه مخاطبان و اقناع عاطفی آن ها پر شمار است. گفته می شود یکی از تفاسیر مهم باملاحظه این نوع گرایش، ترجمه ی تفسیر طبری است و همگرایی مترجمان تفسیر طبری با برخی باورهای فرهنگی مخاطبان از عناصر مهم وقابل توجه در رویکرد تفسیر واعظانه این اثر است. به دیگر سخن مفسران این تفسیر باملاحظه عناصر فرهنگی مردم آن عصر ترجمه تفسیری را به گونه ای رقم زده اند که این جنبه تفسیری مشهود گردد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مولفه های گرایش واعظانه در ترجمه تفسیر طبری کدام است؟ در یک نگاه کلی می توان دستاورد این تحقیق را در این نکته اساسی مورد تاکید قرارداد که مولفان این تفسیر مولفه های فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به کار رفته در مفاهمه مخاطبان آن روزگار را در خود منعکس ساخته واز این رهگذر کوشش کرده اند بین این فرهنگ و فرهنگ اسلامی پیوندی برقرار سازند. پیوندی که هدف آن تاثیرگذاری بر مخاطب و ایجاد فرآیندی است که در نهایت به رشد و ارتقا شخصیت تربیتی و معنوی آنان بیانجامد. کاربست این چنین شیوه ای در تفسیر غالبا در رویکردهای تفسیر واعظانه ملموس است.کلید واژگان: ترجمه تفسیر طبری, اساطیر, فرهنگ, اقناع, رویکرد تفسیری واعظانهAdvisedly strategy is a kind of interpretative attitude that has been used among the holy Qoran interpretors in different times. Considering this attitude, Tabari interpretation translation is one of the most important interpretations. One of the important and considerable factors in the advisedly strategy is the existence of the fluctuations between Tabari interpretation translators and some of the readers cultural believes. In the other words this interpretation has been translated according to the peoples cultural believes of the same era. So this research is to answer the followibg questions, using descriptive and analyzing methods.what are the different dimensions of the fluctuations between Islamic and Iranian cultures in this interpretive translation ? and what are advisedly atittude points in this interpretation?In a general view we can emphasize this research result in this basic point that these interptetation authors have reflected the Iranian culture ponts in this work and by this mean,they have tried to link this culture to the Islamic culture.Keywords: Tabari Interpretation Translation, Stories, Culture, Advisedly Interpretive Attitude Satisfaction
-
معاد از موضوعات مهمی است که بخش قابل توجهی از آیات قرآن به آن اختصاص یافته است. اقناع یا متقاعد سازی به معنای انتقال پیام به مخاطب، تغییر نگرش و در نتیجه تغییر رفتار او می باشد. سوالی که این مقاله در پاسخ به آن سامان یافته است این است که روش اقناعی قرآن برای انتقال مفهوم معاد به انسان ها چگونه می باشد؟ با جستجو در منابع مرتبط با دانش ارتباطات و آیات نازل شده پیرامون موضوع معاد و روز قیامت این نتایج به دست آمد: پیام های قرآنی ابتدا به وسیله پیامبر(ص) به اطلاع و آگاهی مردم رسید . پس از آن توجه مخاطب جلب می شد. در مرحله بعد خداوند با بیانات مختلف چنان به طراحی پیام پرداخت که گیرنده پیام آن را درک نماید ، نتیجه را بپذیرد ، نگرش جدید را فراموش نکند و در نهایت منجر به رفتار مناسب با معاد در مخاطب ایجاد شود.کلید واژگان: قرآن, معاد, روز قیامت, اقناع, متقاعد سازی, تغییر نگرشThe Resurrection is one of the important issues to which a significant portion of Quranic verses are devoted. Persuasion denotes transmitting the message to the audience, changing his / her attitude and, consequently, changing his / her behavior. The question the present article seeks to answer is: What is the Quran's persuasion method for transferring the concept of resurrection to humans? The following results were obtained by searching the resources related to the communications science and the verses related to the Resurrection and the Day of Judgment: first, the Quranic messages were delivered to the people by the Prophet (p.b.u.h.). Then, the attention of the audience was caught. Next, using various statements, God formulated the messages in such a way that the receiver could understand them, accept the result, not to forget the new attitude, and eventually adopt some kind of behavior compatible with the Resurrection.Keywords: the Quran, the Resurrection, the Day of Judgement, persuasion, change of attitude
-
«وصف» به مثابه ابزار پردازش سخن و بهترین وسیله تصویر هنری، زمینه ساز بسیاری از آرایه های ادبی مانند تشبیه، مجاز و استعاره است. در آفرینش اغراض ادبی ازجمله: مدح، رثاء و غزل نقش آفرین بوده است و در نقد و تحلیل های صرفی، نحوی و بلاغی متون مدنظر قرار می گیرد. علاوه براین بسامد تعابیر وصفی در آیات شریفه قرآن سبب برخی پژوهش های قرآنی شده است. در این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی نمونه هایی از این تعبیرها در آیات شریفه قرآن واکاوی و معلوم شد که وصف های قرآن مجید علاوه بر نقش بلاغی خود یکی از ابزارهای سخن وحی برای اقناع مخاطبان است. این وصف ها در قالب تصویرهای دیداری یا شنیداری و از نوع متقابل و متنوع آن به رسایی سخن کمک کرده است. وصف های قرآن با «محسوس ساختن امور معنوی و غیبی» آنها را به ذهن مخاطب نزدیک ساخته و در اقناع وی ایفای نقش کرده است. اقناعی که سرانجامش با هدف غایی قرآن یعنی هدایت مردم سازواری دارد.کلید واژگان: وصف, قرآن کریم, اقناع, بلاغت, مخاطبDescriptive as a means of processing speech as well as the best means of artistic picture, makes ground for most figurative speeches such as similie, synecdoche, and metaphor. In creating literary goals such as eulogy and ode, it plays a role and is paid attention to in morphological, syntactic and rhetoric criticism. Moreover, the frequency of descriptive interpretations in the Holy signs of Quran is the trigger of some Koranic studies. In this study, some of these interpretations have been analyzed, identifying that Koranic descriptions are one of the means of revelation to persuade addressees. Such descriptions have helped the clarity of speech in the form of audio-visual pictures. Koranic descriptions make abstract and spiritual items so that they can become tangible by the addressees, playing a role in persuading them. Such a convince results in guiding people, the ultimate goal of Quran.Keywords: description, the Holy Quran, convince, rhetoric, addressee
-
منظورشناسی که به بررسی کلام میان متکلم و مخاطب در جهت ایجاد انگیزه ارتباطی معین بین طرفین اشاره دارد، ازجمله مبانی ای است که در علم زبان شناسی نوین دارای جایگاه ویژه ای است. «اقناع» که فرایندی ارتباطی زبانی است، بر پایه هدفی مشخص و نقطه غایی هر گفتمان است. پیامبر2 در گفتمان های خود، از برهان های زبانی برای جذب مخاطب چنان استفاده کرده است که انسان باوجوداینکه گوینده آن ها «بشر» است، به آسمانی بودن آن سخنان اذعان می کند. این پژوهش بر آن است تا با رویکرد کاربردشناسی و توصیفی، جنبه های برهان زبانی را در گفتمان های رسول اکرم2 موردتحلیل و واکاوی قرار دهد. دستاورد تحقیق بیانگر آن است که «مقدمه»های برهانی خطبه پیامبر2 که حول محور دین جدید است، گوش مخاطبان را به شنیدن سخنان وی تیز می نمود و عقل و عاطفه آنان را تسخیر می کرد. وی با بازکردن فضای گفت وگو در گفتمان ها، فضای حاکم بر آن ها را که برهان یک طرفه بود، به برهان گفت و گویی کشاند. او با استفاده از «تکرار» که کاربستی ارتباطی اقناعی است، کلام خود را در ذهن مخاطب تثبیت می کرد.کلید واژگان: برهان, اقناع, منظورشناسی, گفتمان نبوی
-
انسان درزندگی خود بادیگران ارتباط برقرارمی کند.برقراری ارتباط به قصد تاثیرگذاری بر دیگران است. این تاثیرگذاری، در قالب اقناع درعلم ارتباطات و روان شناسی اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد. به خاطر اهمیت تاثیرگذاری بر دیگران، مدل های گوناگونی ابداع شده است. یکی از مدل های اقناع،مدل«یادگیری» است که به وسیله ی«کارل هاولند» ابداع شده است. این مدل دو مولفه ی اساسی«عناصر ارتباط و ظرفیت های روان شناسی یادگیری» را پایه ی مدل خود قرار داده و به بررسی میزان تاثیرگذاری این دو می پردازد.قرآن کریم مجموعه ای از پیام های الهی به بندگان استکه برای تاثیرگذاری بر آن ها نازل شده است. این کتاب مقدس،مدلی برای ارائه پیام هایش دارد. مدل قرآن دارای سه مولفه است. مولفه ها ی مدل قرآن عبارتند از: عناصرارتباط؛ ظرفیت های روان شناسی و تفکر. این مقاله به مطالعه ی تطبیقی مدل یادگیری با مدل اقناعی قرآن می پردازد تا وجوه اشتراک و تفاوت مولفه ها ی موجود در این دو مدل را واکاوی کند .کلید واژگان: اقناع, مدل, مطالعه تطبیقی
-
مجله کتاب قیم، پیاپی 11 (پاییز و زمستان 1393)، صص 153 -186فن بیان و ارتباط برقرار کردن با مخاطب و ارائه مطالب به گونه ای که تاثیرگذار و قابل لمس باشد، هنری است که ویژگی خاصی به کلام گوینده می دهد. حضرت علی (ع) در پرتو این هنر، شکل خاصی از حرکت و حیات آفرینی به کلام خود بخشیده است. راز این تاثیرگذاری به مسائل مختلفی مربوط می شود که در این مقاله، با بررسی فن سخنوری آن حضرت، به بررسی آن پرداخته می شود. رعایت اصل اقناع، استفاده از روش تصویرگری، حس انگیزی، همراهی صور خیال ادبی با حرکت و حیات و حرکت منظم حس و عاطفه در بطن کلام از عوامل تاثیرگذاری کلام آن حضرت هستند. بررسی این امور علاوه بر نشان دادن گوشه هایی از عظمت کلام حضرت در ارتباط برقرار کردن با مخاطب، بخوبی، نشان می دهد که روح حاکم بر نهج البلاغه دقیقا، مطابق با شخصیت و محیط زندگی حضرت علی (ع) بوده و بخشی از آن، می تواند پاسخی باشد به ابن خلکان و پیروان او که در صحت انتساب نهج البلاغه به حضرت علی (ع) تردید کرده اند.کلید واژگان: امام علی (ع), نهج البلاغه, آرایه های ادبی, سخنوری, اقناع, تصویرگری, صور خیال
-
اقناع، فرایندی است که در راستای تغییر نگرش مخاطب انجام می گیرد و اندیشه او را در جهت اهداف مورد نظر به تکاپو و تفکر وا می دارد. در این فرآیند از فنون و شیوه های مختلف استفاده می شود. از آنجا که در عصر حاضر، اقناع های مداوم در ساخت فکر و اندیشه انسانی صورت می گیرد و تفکر مخاطبان پیوسته در حال جهت دهی در چهارچوب اهداف اقناع کنندگان است، بررسی این مسئله بر اساس منابع اسلامی مخصوصا طبق دیدگاه امام علی (ع) ضروری است، تا در صحنه های جدید مواجهه، که از آن به جنگ نرم یاد می شود، الهام گرفته شود. لذا مقاله حاضر با رویکرد دینی و با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابعی در زمینه روان شناسی اجتماعی و ارتباطات و منابع مرتبط با نهج البلاغه، ضمن شناسایی این مسئله، به بررسی و تحلیل آن در نهج البلاغه پرداخته است. طبق بررسی های انجام شده چنین به دست می آید که امام علی (ع) در سخنان خویش از انواع فنون و شیوه های اقناع مثل تبلیغ، حکمت، موعظه برای قانع ساختن مخاطب استفاده نموده و با توجه به اینکه هر کدام از این روش ها در جای خود و به موقع مورد استفاده قرار گرفته اند، نهایت تاثیر خود را بر روی مخاطب داشته اند.
کلید واژگان: نهج البلاغه, امام علی(ع), اقناعPersuasion is a process that is performed to change the attitude of the audience and to direct their thoughts towards pre-specified objectives. Various techniques and methods are used in the persuasion process. Since various persuasions are constantly being developed to affect the formation and structure of human thought، and the audiences’ thoughts are continually being modified in the direction of the persuaders’ interests، investigation of this issue in Islamic sources and in particular in Imam Ali’s discourse could assist us in confronting emerging challenges which are collectively dubbed as soft war. Therefore، this study aimed to elucidate the persuasion phenomenon and investigate its implementation in Nahjolbalaghe. Adopting a religious approach and an analytical method، the study consulted social psychological literature، communication psychology sources، and sources related to Nahjolbalaghe. Conducted analyses revealed that، in his discourse، Imam Ali used a variety of persuasion techniques and methods such as religious propagation، wisdom، and preaching to persuade his audiences. Since Imam Ali applied each of these techniques and methods in appropriate temporal and spatial circumstances، they exerted their maximum influence over the audiences. In addition، for the persuasion of his audiences Imam Ali strictly adhered to a set of criteria which included open-mindedness، purposefulness، avoiding lies and deceptions، and etc.
Keywords: Nahjolbalaghe, Imam Ali, persuasion
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.