به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بصره" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «بصره» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • معصومه ریعان*، محمدکاظم رحمان ستایش

    توسعه فعالیت و نقش پذیری زنان مسلمان در لایه های مختلف اجتماعی از جمله سیاست‎ورزی و کنش در حوزه حکمرانی، تحت تاثیر روایات مختلفی از جمله روایات «لن یفلح قوم ولوا امرهم إمراه»، «یخرج قوم هلکی لایفلحون قائدهم إمراه قائدهم فی الجنه» و «هلکت الرجال حین اطاعت النساء» که از ابوبکره نقل گردیده، همواره با چالش جدی مواجه بوده است و جایگاه زنان در فعالیت‏های اجتماعی را تنزل داده و این حوزه نقش‏آفرین را یکسره به مردان واگذار نموده است. این پژوهش برآن است با روش تحلیلی توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه‏ای، نشان دهد ظهور چنین روایاتی که مورد استناد گسترده فقیهان در منع دسترسی زنان به موقعیت‏های اجتماعی و تصمیم‎گیری‎های کلان بوده است اساسا از چه جایگاهی برخوردار است و بستر ظهور چنین روایاتی چه بوده و نخستین بار در کجا و چرا مطرح گردیده است؟ نتایج این پژوهش نشان داد روایات مورد بحث از ابوبکره، برده آزاد شده پیامبر (ص)، در بصره مطرح شده و راوی در پی توجیه خود در عدم مداخله در جنگ جمل این متن را برساخته و به پیامبر منسوب نموده است. روایت "لن یفلح" و دو روایات مشابه آن علاوه بر ضعف در اسناد، متنی مغایر با گزارش‎های تاریخی است و این روایت با شواهد تاریخی حکمرانی عادلانه و عاقلانه دو ملکه ایرانی در حکومت ساسانی مغایرت قطعی دارد.

    کلید واژگان: روایت لن یفلح, حکمرانی زنان, ابوبکره, بصره, جنگ جمل, ملکه ساسانی
    Masoumeh Reyan *, Mohammadkazem Rahmansetayesh

    The development of Muslim women's activities and role-accepting in various social layers, including policy making and governance, has always been under the influence of various narratives, such as "Lan Yufliḥa Qawmun wallaw Amruhum Imraʼah," "Yakhruju Qawmun Halakay lā Yufliḥūna Qāʼiduhum Imraʼata Qāʼiduhum fil Jannat," and "Halakat al-Rijālu ḥīna Aṭāʼat al-Nisāʼ," which are attributed to Abū Bakrah. This has constantly posed a serious challenge and relegated women's status in social activities, handing over the role of shaping to men. The present study aims to demonstrate, through analytical and descriptive methods based on library sources, the emergence and significance of such narratives, which have been widely cited by jurists to restrict women's access to social positions and major decision-making. The research results indicated that the narratives discussed by Abū Bakrah, a freed slave of the Prophet, were introduced in Basra and the narrator justified his non-interference in the Battle of the Camel by fabricating this text and attributing it to the Prophet. The "Lan Yuflaḥ" narrative and its similar counterparts, in addition to having weak Isnād, contain texts that contradict historical reports, as evidenced by the just and rational governance of two Iranian queens in the Sasanian government.

    Keywords: Lan Yuflaḥ Narrative, Women's Governance, Abū Bakrah, Basra, Battle Of The Camel, Sasanian Queen
  • آلاء وحیدنیا*

    در میان نسخه های کهن قرآنی متعلق به قرون نخست اسلامی، مجموعه ای از مصاحف خطی یافت می شود که نظام آوانگاری ثبت شده در آنها ویژگی خاصی در اعراب گذاری هاء ضمیر مفرد مذکر نشان می دهد. در این دست مصاحف هاء ضمیر مفرد مذکر که گاه از آن تعبیر به هاء کنایه می شود در کلماتی که قبل از آن یاء ساکنه یا کسره آمده باشد همچون: "الیه"؛ "فیه"؛ "علیه"؛ "اخیه"؛ "بعده"؛ "فضله" و... همچنین هاء متصل به فعل مجزوم که از آن تعبیر به هاء اضمار می شود در کلماتی چون: "یوده"؛ "نوته"؛ "یتقه"؛ "نصله" و... دارای علامت ضمه هستند. تنها مورد استثناء در این دسته، واژه "به" است که علامت کسره را برای هاء نشان می دهد. بررسی سه نسخه تقریبا کامل، از میان چندین نسخه یافت شده با این خصوصیت نشان داد که این مصاحف نه تنها دارای خصوصیات مشترک نسخه شناختی همچون خط نگارش و قطع مصحف اند. بلکه ویژگی های متنی و قرایی موجود در این مصاحف تعلق به مکتب بصره را در هر سه نسخه نشان می دهد. بنابراین با مجموعه ای از مصاحف همبسته مواجه ایم که احتمالا مابین اواخر قرن دوم تا اواخر قرن چهارم، در منطقه بصره و توابع آن همچون مناطقی از ایران تولید شده اند.

    کلید واژگان: نسخه خطی, قرائت, بصره, إعراب گذاری
    Ala Vahidnia *

    The characteristic of vocalizing the third person singular masculine pronoun hā’ with -u (ḍamma), in words that the pronoun hā is preceded by -i (kasra) or -ī (yā’) like: “'Akhīhu”, “fīhu” and also the hā’ attached to a jussive (majzūm) verbal form like: “Nu'utihu”, “Nuşlihu” is widely attested in early Qur’an manuscripts.AbstractThe characteristic of vocalizing the third person singular masculine pronoun hā’ with -u (ḍamma), in words that the pronoun hā is preceded by -i (kasra) or -ī (yā’) like: “'Akhīhu”, “fīhu” and also the hā’ attached to a jussive (majzūm) verbal form like: “Nu'utihu”, “Nuşlihu” is widely attested in early Qur’an manuscripts.AbstractThe characteristic of vocalizing the third person singular masculine pronoun hā’ with -u (ḍamma), in words that the pronoun hā is preceded by -i (kasra) or -ī (yā’) like: “'Akhīhu”, “fīhu” and also the hā’ attached to a jussive (majzūm) verbal form like: “Nu'utihu”, “Nuşlihu” is widely attested in early Qur’an manuscripts.

    Keywords: manuscript, vocalizing, Basra, readings
  • زهرا کلباسی اشتری*، امیر احمدنژاد
    مقاتل بن سلیمان، متوفی در قرن دوم هجری، قدیمی ترین مفسری است که به صورت بسیار گسترده به بیان آیات مستثنا پرداخته؛ تا حدی که در قرون بعدی به عنوان یکی از راویان اصلی آیات مستثنا شهرت داشته است. او هیچ گاه نامی از مشایخ تفسیری اش به میان نیاورده و در شهرهای مختلف از جمله مرو و بصره زیسته است. از این رو بوم تفسیری، مشایخ و روش فراگیری او مبهم است. اما این پژوهش با تکیه بر قراین گوناگون، نخست، اثبات کرده که بوم تفسیری او عراق و به ویژه بصره است. دوم، او به روش غیرسماعی از اساتید مختلف تفسیر آموخته و به همین جهت نامی از آن ها نبرده است. سوم، در میان اساتید عراقی و حجازی، او در تفسیر بیش از همه تحت تاثیر قتاده و سپس کلبی بوده و اندیشه مستثنا ساختن آیات را نیز از آنان وام گرفته است. کاوش در روش مقاتل نشانگر آن است که او همواره با تکیه بر قراین خارجی، به ویژه اسباب نزول که اعتماد فراوانی به آن ها داشته و پیش فرض های نادرست تاریخی، به مستثنا بودن بسیاری از آیات حکم کرده است. چنان که با توجه به قراین، اندیشه نفی هرگونه ارتباط پیامبر با اهل کتاب در دوران مکه یا هجرت پیامبر پیش از مسلمانان به مدینه یا وقوع جهاد فقط در مدینه و رفتار تسامح آمیز با مشرکان فقط در دوران قبل از هجرت، مهمترین فرضیه های مقاتل بوده که آیات بسیاری را به سبب آن ها مستثنا کرده است.
    کلید واژگان: : آیات مستثنا, اهل کتاب, بصره, قتاده, کلبی, مقاتل بن سلیمان
    Zahra Kalbasi *, Amir Ahmadnezhad
    Muqātil ibn Sulaymān (d. 2nd century AH) is the oldest commentator who extensively quoted exceptional verses, so that he became known as one of the main narrators of such verses in next centuries. He did not mention his exegetical masters while living in different cities such as Marv and Basra. As a result, his interpretive school, masters, and method of learning are ambiguous. Based on various evidence, this research proves that his original interpretive school was in Iraq, especially Basra. Moreover, he did not learn interpretations from his masters in an auricular way; therefore, he did not mention their names. In addition, among the Iraqi and Hejazi masters, he mostly was influenced by Qatada and then Kalbī in his commentary, and so he received the idea of excepting verses from them. The discovery of Muqātil’s method shows that he always issued fatwā on the exception of many verses, relying on external evidence, especially the causes of revelation in which he had great confidence, and incorrect historical presuppositions. According to the evidence, the idea of   denying any connection between the Prophet (PBUH) and the People of the Book during Mecca era, the migration of the Prophet (PBUH) to Medina before Muslims, the occurrence of jihad only in Medina, and the tolerant dealing with polytheists only before the migration were the most important hypotheses of Muqātil, through which he excepted many verses.
    Keywords: Muqātil ibn Sulaymān, Exceptional Verses, Basra, Qatada, Kalbī, People of the Book
  • سید مهدی ظفرحسینی، علی اسدی اصل*، حسن نقی زاده

    یکی از مسایل پس از جنگ جمل، خطبه امیرمومنان (ع) در توصیف مردم بصره و توبیخشان و توصیه به ترک آنان با عبارت «الشاخص عنکم» است که در خطبه سیزدهم نهج البلاغه آمده است. مترجمان نهج البلاغه معانی: وانهادن، رخت بر بستن، دوری گزیدن، بیرون رفتن، ترک کردن و بیرون رفتن از شهر را از این عبارت، فراروی محققان نهاده اند. اما از آن جا که در مضامین دینی، ترک، صورت های گوناگونی دارد از قبیل: هجرت از دارالکفر به دارالایمان همچون هجرت از مکه به مدینه؛ رها نمودن صفات ناپسند قومی، جدا شدن اهل حق از اهل باطل در اجتماع، و ترک هم نشینی فساق؛ این مقاله با بهره گیری از دلایل زبانی، تاریخی و سیاقی اثبات می کند که مقصود از ترک، خروج از شهر بصره است که مخاطبان امام در جهت حفظ دین خود، ملزم به انجام آن بوده اند. اما باید توجه نمود که این بیان در جهت نکوهش مردم بصره نیست، بلکه در جهت بیان راه کاری است به ایشان برای برون رفت از وضع نامطلوبشان، لذا منافاتی با این امر که بعدها در میان ایشان انسان های خوبی به وجود آید ندارد.

    کلید واژگان: بصره, توصیف, مجالست, ترک, فاسقان
    Seyyed Mahdi Zafarhoseini, Ali Asadi Asl *, Hasan Naghizadeh

    One of the issues after the battle of Jamal is the sermon which was delivered by Imam Ali on describing of the people of Basra and giving them a reprimand as well as a piece of advice on leaving the town by saying “al Shakhes Ankom” which is presented in Nahj al Balaghah. These meanings have been offered by translators to researchers: To abandon, To depart, To avoid, To get out, To leave the town However, there are various forms of leaving in religious terms such as: Migrating from Dar al Kufr “that is the city of the infidel” to Dar al Iman “that is the city of the faith”, like migration from Mecca to Medina, abondon disliked ethnic traits, Separation of the right and the wrong people in society, Leaving the companionship of turpitudes This article using linguistic, historical and contextual evidences, proves that the purpose of leaving is to leave the city of Basra which was obliged to do so by the audiences in order to maintain their religion. However, it should be noted that this sermon is not aimed at blaming the people of Basra but at suggesting a solution to them to get out of an undesirable situation. Therefore, there is no contradiction of the fact that there would be good people among them later.

    Keywords: Basra, Describing, Companionship, Leaving, Turpitudes
  • اکرم سادات حسینی هنومرور*، کمال صحرایی، علی محمد میرجلیلی

    شناخت محیط و عوامل جغرافیایی شهر بصره و تاثیر آن ها در اخلاق و رفتار  مردم، در کنار آگاهی از سایر عوامل فردی و اجتماعی مردمان این شهر در عصر امام علی(ع) می تواند اسباب انحراف بصریان در بیعت شکنی با امام علی(ع) و برپایی جمگ جمل را روشن تر نماید. امام علی(ع) بعد از پیروزی در جنگ جمل، بصریان را نکوهش کرده و افکار سفیهانه مردم این شهر را متاثر از عواملی از جمله جغرافیایی بصره دانسته است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده های کتابخانه ای به ویژه کتاب نهج البلاغه و بیانات حضرت علی(ع) در مواجهه با مردم بصره، تلاش می کند علل و اسباب رفتار و اخلاق مردم را در مخالفت با امام علی(ع) در حوزه تاثیر عوامل جغرافیایی در آن دوران تبیین نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که محیط طبیعی و عوامل جغرافیایی مانند(آب، خاک، هوا، مسیرهای موصلاتی، بندری بودن، نزدیکی به کشورهای متمدن و غیره) در کنار عوامل متعدد دیگر، در اخلاق و رفتار بصریان تاثیر گذاشته و در نتیجه بخشی از علل و زمینه های انحراف آن ها از امام علی(ع) به واسطه محیط طبیعی شکل گرفته است. البته عوامل طبیعی تاثیر جبرگونه و غیرقابل تغییر نداشته و فقط تسهیل کننده و بسترساز انحراف رفتاری مردمان بصره در رویارویی با امام علی(ع) در عصر علوی بوده است. تاثیرپذیری بخشی از بصریان از این عوامل و همیشگی نبودن آن ها بیانگر مفید بودن این تاثیر در کلام امام علی(ع) است.

    کلید واژگان: امام علی (ع), نهج البلاغه, بصره, محیط جغرافیایی
    Akram Sadat Hoseini Honumarvar *, Kamal Sahraei, Alimohamad Mirjalili

    Understanding the environment and geographical factors of Basra city and their impact on people's morals and behavior along with awareness of other individual and social factors of the people of this city in the era of Imam Ali (AS) can be the cause of visual deviation in breaking allegiance to Imam Ali (AS) and waging war. Make the sentence clearer. After the victory in the Battle of Jaml, Imam Ali (AS) condemned the Basrians and considered the Sufi thoughts of the people of this city to be influenced by factors such as the geographical environment of Basra.The present study, in a descriptive-analytical way and by collecting library data, especially the book of Nahj al-Balagheh and the statements of Imam Ali (AS) in the face of the people of Basra, tries to find the causes and behavior of the people in opposition to Imam Ali (AS) in the field of factors. Explain geography at that time. The results of this study show that the natural environment and geographical factors such as (water, soil, air, transportation routes, port status, proximity to civilized countries, etc.) along with many other factors, affect morality and visual behavior and as a result part of The causes and grounds for their deviation from Imam Ali (as) are formed by the natural environment.Of course, natural factors have not had an algebraic and unchangeable effect, and they have only facilitated and caused the behavioral deviation of the people of Basra in the face of Imam Ali (as) in the Alawite era.

    Keywords: Imam Ali (AS), Nahj al-Balaghah, Basra, geographical environment
  • سیداکبر موسوی
    این پژوهش، با هدف نشان دادن جریان حدیثی امامیه در بصره در عصر حضور ائمه (ع)، سامان یافته است. غایت نهایی این پژوهش، روشن ساختن زوایای پنهان و ناشناخته بخشی از تاریخ حدیث امامیه در شهر بصره می باشد. پرسش اساسی در این پژوهه، آن است که آیا جریان حدیثی امامیه در عصر ائمه(ع) در شهر بصره حضور داشته و فعال بوده است؟ پرسش یادشده با این فرضیه دنبال می شود که جریان حدیثی امامیه در دوران حضور ائمه (ع) در بصره، حضوری پررنگ داشته است. به نظر می رسد که ریشه های جریان حدیثی امامیه در آن شهر به سده نخست هجری بازمی گردد؛ اما در اوایل سده دوم و با مهاجرت اصحاب امامی کوفه به بصره و نقش آفرینی آنان، جریان حدیثی امامیه در آنجا شکل گرفته و گسترش پیدا کرده و تا پایان دوران حضور نیز تداوم داشته است.
    کلید واژگان: امامیه, بصره, جریان حدیثی, خط حدیثی متهم به غلو
  • محمد جانی پور*
    بررسی تحولات صورت گرفته در خصوص گسترش قرائات در بوم های مختلف و شیوع اختلافات و کثرت قراء مشهوری که قرائتی خاص بدان ها منتسب است، نشان می دهد که جریان های تاریخی فرهنگی مهمی زمینه ساز این اختلافات بوده و در پژوهش های قرآنی می بایست به این گونه عوامل تاریخی و فرهنگی نیز توجه نمود. از جمله این جریان های تاریخی فرهنگی مهم و اثرگذار در بسیاری از تحولات علوم قرآنی، جریان «مدینه محوری» بوده است که در این مقاله تلاش شده تا تاثیرات این جریان در گسترش و ترویج برخی قرائات قرآنی در طول تاریخ جهان اسلام بررسی شود. آنچه اهمیت پرداختن به این موضوع را ترسیم می کند؛ ابهام در برخی گزارش های تاریخی مربوط به علل گسترش و ترویج برخی قرائت های خاص در بوم های خاص جهان اسلام است که به علت تحول فهم های مختلف صورت گرفته از این گزارش های تاریخی درگذر زمان، و عدم تبیین دقیق جریان های تاریخی فرهنگی، امروزه نتوانسته ایم نگاه واقع بینانه ای به مسئله اختلاف قرائات قرآنی داشته باشیم.
    کلید واژگان: تاریخ اسلام, اختلاف قرائات, قراء سبعه, مدینه, بصره
    Mohammad Janipoor *
    Study of developments in regard to prevalence of various Quranic readings in different regions, spread of variants in this respect, and the large number of popular readers to whom special readings are attributed, indicate that some important politico- cultural circles have paved the way for these various readings. Thus these politico cultural factors should be taken into account while making Quranic researches. The Medinan –oriented circle is among these politico-cultural circles proved to be significant and influential in many developments of Quranic sciences.
    The present article is an attempt to study the influence of this circle in development and prevalence of certain Quranic readings in the history of Muslim world. What points to the significance of dealing with this subject is the ambiguity in some historical reports relevant to the causes of development and prevalence of some special readings in certain regions of the Muslim world. These reports have been subject to different interpretations in different times. These differences and the lack of precise explanation of politico- cultural circles have hindered us from a realistic look to the issue of variants in Quranic readings.
    Keywords: history of Islam, variety in Quranic readings, the Seven Readers, ?Medina, Basra
  • محمدکاظم رحمان ستایش، معصومه ریعان*
    طرفداران عدم حضور اجتماعی زنان به حدیث «اذا کانت... امورکم الی نساءکم فبطن الارض خیر من ظهرها» - که فقط در دو منبع سنن الترمذ‏ی و تاریخ بغداد آمده و در دیگر کتب روایی رواج یافته است - استناد کرده اند. این روایت از طریق صالح مری بصری - که علمای رجال او را تضعیف نموده‏اند - نقل گردیده است و برگردانی از کلام یک شاعر است که در ضرب المثل های عربی قرن دوم وجود داشته و صالح مری از آن استفاده کرده است. بصره بستر ظهور چنین روایاتی بوده است و تاریخ پیدایش این روایت نیمه میانی قرن دوم هجری است و بسیار متاخر از صدر اسلام است، ولی با وجودضعف سندی و متنی آن، در برخی متون فقهی معاصر شیعه و سنی بدان استناد گردیده و دلیلی بر ممنوعیت شرعی و عدم توانایی زنان در اداره جامعه تلقی شده است.
    کلید واژگان: کلیدواژه ها: تاریخ گذاری, حلقه مشترک, تحلیل متن و سند, صالح مری, بصره
  • مهدی مهریزی، علی مهمان نواز
    زهد به مثابه یک شیوه زندگی و یک نحوه سلوک اخلاقی در دو سده نخست هجری در بومهای گوناگون جهان اسلام رواج داشت. در این میان، ابن مبارک نخستین کسی بود که به گردآوری و دسته بندی روایات زهد پرداخت. وی محدثی بود که کوشید اندیشه های زاهدانه را بر پایه روایات نظم بخشد و نظریه مند کند. آشنایی وی با اندیشه های زاهدانه گوناگون و دیگر مکاتب اخلاقی رایج در بومهای مختلف سبب شد وی در تبیین شیوه زهد سازگار با سنت اسلامی منابعی گسترده داشته باشد و ازاین رو، نظریه ای پذیرفتنی برای طیفهای گوناگون گراینده به زهد بازنماید. در این مطالعه بنا ست با شناسایی جریانهای زهد هم عصر ابن مبارک، رد هر یک از آنها را در روایات کتاب الزهد وی بازجوییم. چنان که خواهیم دید، وی نخستین کسی است که توانسته است معارف بومی زهد مکاتب مختلف را در هم آمیزد و اندیشه ای فرابومی بازنماید.
    کلید واژگان: تاریخ اخلاق اسلامی, تاریخ زهد, مکاتب بومی جهان اسلام, سفیان ثوری, بصره, کوفه, حجاز, شام
    Mahdi Mehrizi, AlĪ Mehman Navaz
    Asceticism as a lifestyle and an Ethical way of conduct was very common in different areas of the Islamic world during the first two centuries. Meanwhile, Ibn al-Mubārk was the first Muslim scholar who collected and classified the Hadiths related to ascetic, he was a Hadith expert who tried to organize and systemize the ascetic thoughts based on Hadith collections. His familiarity with different ascetic views and various ethical schools common among different areas caused him to access different sources in establishing the ascetic method compatible with Islamic tradition and thus, presented a theory accepted by all schools active in this field. The present study aims at introducing the ascetic methods which were common at the time of Ibn al-Mubārak and tries to trace their signs back in the book of al-Zuhd. As you will notice, he is the first person who has been able to combine different local ascetic methods and present an Ultra-local view.
    Keywords: The History of Islamic Ethics, Local Schools of Islamic World, Sufyan al-Thawri, al-Baṣrah, al-Kufah, Hijaz, al-Sham (Syria)
  • علی ناظمیان فرد *، هادی وکیلی، وجیهه میری

    حکومت نوبنیاد امام علی در مراحل آغازین تثبیت و تحکیم خود بود که با فتنه​ی گروهی موسوم به ناکثین مواجه شد که به رغم بیعت آزادانه​ی خود با آن حضرت، به بهانه​ی انجام عمره از مدینه خارج شدند تا جبهه​ی جدیدی را در برابر امام بگشایند و حاکمیت او را به چالش بکشند. ماجراجویی های ناکثین که سرانجام به افروخته شدن آتش فتنه​ی جمل منجر گردید، ابتدا شهر بصره را از کنترل امام خارج کرد و سپس زمینه را برای ایجاد نخستین جنگ داخلی در اسلام فراهم نمود. پرسش اساسی که این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی تحلیلی به تبیین آن همت گمارد، این است که رفتار اصحاب جمل در ماجرای سقوط بصره از چه منطقی پیروی می کرد؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که آنان برخلاف ادعای خود در اجرای عدالت و خون خواهی عثمان، با تمسک به راهبردهای فریب و شبهه افکنی، نفاق و پیمان شکنی، سخت کشی و کینه ورزی، تبعیض و سرکوب، کوشیدند تا شهری را که پیش از این، به طوع و رغبت، به خلافت علی بن ابی طالب تن داده بود، از حیطه​ی اختیار و کنترل اوخارج سازند و از آن به مثابه​ی پایگاهی برای شورش علیه آن حضرت بهره برداری نمایند.

    کلید واژگان: بصره, جمل, زبیر, طلحه, عایشه, علی, فتنه
  • احمد پاکتچی*
    شیعیان از دیرباز در بومهای مختلف جهان اسلام زندگی می کرده، و حلقه های درس و بحث علمی هم داشته اند. گاه این حلقه های درس در امتداد زمان توسعه می یافته، و به پایگیری زنجیره های استاد و شاگردی می انجامیده، و تعالیمی را پدید می آورده که نسل اندر نسل منتقل می شده است. بدین سان، حوزه هایی علمی پدید می آمده که گاه مدتی طولانی استمرار داشته، و مکاتبی متمایز و شاخص را در خود جای می داده است؛ مکاتبی که بسیارشان هم اکنون کمتر شناخته شده اند. برخی از این حوزه های علمی مشهور، و بر جریانهای فرهنگی جهان تشیع بسی اثرگذار بوده اند؛ آن سان که درباره کوفه و قم چنین می توان گفت. به نظر می رسد جایگاه برجسته این قبیل حوزه ها سبب شده است عالمان نسلهای بعد و نیز، محققان معاصر در تحلیلهای خویش از تاریخ علوم و معارف شیعی، کمتر به حوزه های دیگر توجه کنند و کارکرد آنها را بجویند. بناست که در این مطالعه، با مروری بر مهمترین بومهای شیعه نشین در جهان اسلام، حوزه های فرعی و کم شناخته فرهنگ شیعی، گرایشهای فکری غالب در هر یک، و شخصیتهای اثرگذار در هر بوم را بازشناسیم. این کوشش، مدخلی خواهد بود برای شناخت مکاتب فکری کم شناخته شیعی، امتداد تاریخی هر یک، و البته آموزه های متمایزی که هر یک داشته اند.
    کلید واژگان: تاریخ تشیع, مکاتب بومی, تاریخ کلام شیعه, قم, نجف, بصره, واسط, حلب, طرابلس, بلاد جزیره
    Ahmad Pakatchi*
    The Shiites have always dwelled in various areas all over Islamic territory and have held scientific circles there. Sometimes such academic circles expanded with passage of time leading to the creation of a long chain of teachers and students. As a result of such circles, special teachings would be created which were later transmitted to future generations. Through this method Islamic seminaries were merged, some of which lasted for a long time. Distinct schools of thought would be formed in such areas as well. Some of these schools are quite unknown while the others, such as schools of Qum and Kufa, are famous and have had great influence on cultural movements in Shiism. The high and prominent position of the latter seminaries has caused the scholars and contemporary researchers to pay less attention to other, less known Shiite seminaries and schools. This research is aimed at, first reviewing the most important Shiite cities in Islamic world especially the less known Shiite seminaries and then identifying the dominant intellectual trends and efficient figures in each of them. This study can be an entry to the identification of unknown Shiite intellectual schools, their later expansion, and the distinct teachings they have created.
    Keywords: The History of Shiism, Regional Schools, The History of Shiite Theology, Qum, Najaf, Basra, Vasit, Halab, Tripoli
  • آتنا بهادری، محمد علی مهدوی راد
    نگاهی به مدارس حدیثی نشان می دهد که تاثیرگذاران این مدارس، همگی اهل آن شهر نبودند و معمولا، بزرگان و محدثان، در چند مدرسه حضور داشتند و به تعلیم و تعلم پرداختند. آنچه مسلم است اینکه علمای اسلام از عصر صحابه به رحله های حدیثی اهتمامی ویژه داشتند و در این مسیر سختی های بسیاری را برخود هموار نمودند. ما در اکثر بلاد اسلام شاهد تاثیر جدی مسافران هستیم. پس از حرمین ‎(مکه و مدینه) که بدلیل مرکزیت دینی و اجتماع مسلمین، مورد توجه مسافران حدیث بوده است، عراقین نقش ویژه ای در این مقوله داشته و محدثان دیگر بلاد را به خود جلب کرده و در غنای یکدیگر تاثیر فراوانی داشته است.
    کلید واژگان: سفر (رحله), حدیث, _ عراقین, بصره, مسافر (راحل), کوفه
    An overview of Hadith schools shows that the influential characters of these schools have not all been inhabitants of the school sites. Usually, authorities and traditionists simultaneously attended several schools and were busy learning and teaching there. It is quite evident that Muslim scholars had special interest in and concern for Hadith – seeking trips as early as the age of companions suffering numerous hardships. We witness the active presence and influence of travelers seeking Hadith in most Muslim cities. Following Makka and Madina which have been the focal attention of travelers due to their religious centrality and assembly of Muslims, Kufa and Basra have played a particular role in this regard. They have attracted the traditionists of other territories leaving mutual effect on each other’s enrichment.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال