به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "غالیان" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «غالیان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رسول چگینی*، فاطمه شکری، محمدمهدی میرعلی

    یکی از اتهامات تاریخی که از سده های نخستین تا کنون علیه شیعه مطرح شده است، مسئله «خان الامین» است. برخی منابع تاریخی و فرقه نگاری گفته اند که شیعیان یا دست کم گروهی از آنان به نام «غرابیه»، عقیده دارند که جبرئیل در حق امیرالمومنین% خیانت کرده است و به جای اینکه وحی را به ایشان برساند، به پیامبر اکرم$ رسانده است. ناسازگاری این عقیده با فقه و عقاید شیعه و عدم ذکر چنین عقیده و یا فرقه ای در منابع فرقه نگاری و تاریخی شیعیان و منابع فرقه نگاری متقدم اهل سنت، بر اتهام بودگی این عقیده گواهی می دهند. این پژوهش به دنبال دستیابی به فرآیند انتساب این عقیده به شیعیان است. برای این منظور پس از بررسی پیشینه کاربست این اتهام، جریان ها و افرادی که در شکل گیری و گسترش این اتهام نقش داشته اند، مورد تدقیق قرار گرفته و سرمنشا اصلی این اتهام، بنی امیه و برخی عالمان درباری مانند شعبی (م 104ق) معرفی شده است.

    کلید واژگان: خان الامین, غرابیه, غالیان, شعبی, بنی امیه, جعل حدیث
    Rasool CHEGINI *, Fateme Shokri, Mohammad Mehdi Mir Ali

    One of the historical accusations that have been raised against Shia since the first centuries is the "Khan Al-Amin" issue. Some historical and sectarian sources have said that the Shiites, or at least a group of them called "Ghorabiyyah", believe that Gabriel betrayed the Commander of the Faithful (AS) and instead of conveying the revelation to him, he conveyed it to the Holy Prophet (PBUH). . The inconsistency of this belief with Shia jurisprudence and beliefs and the lack of mention of such belief or sect in the historical and sectarian sources of Shias and the ancient sources of Sunni sectarianism testify to the falsity of this accusation. This research seeks to achieve the process of attributing this belief to Shiites. For this purpose, after examining the history of the use of this accusation, the currents and people who played a role in the formation and spread of this accusation have been scrutinized, and the main source of this accusation has been introduced, the Umayyad Umayyads and some court scholars such as Shaabi (104 AH).

    Keywords: : Khan El-Amin, Gharabia, Ghalian, Shabi, Umayyad, Falsification Of Hadith
  • جواد جلینی، محمدرضا نعمتی

    عصمت امام یکی از مبانی امامت در فرهنگ شیعه است، از این رو متکلمان نیز از دیرباز به طرق مختلف به اثبات آن پرداختند، درحالی که در دوران معاصر برخی نظریه ای را تحت عنوان علمای ابرار ارایه کرده اند که اندیشه ی عصمت امام را محصول نفوذ اندیشه های غالیان و رویکرد فوق بشری به امام دانسته اند و ادعا می کنند این نگاه، جایگزین رویکرد بشری به امام در قرون اولیه و شیعیان نخستین شده است. در پی تحلیل تاریخی و مفهوم شناسی واژه های مرتبط و بررسی معنادار تکرار آن ها در منابع اسلامی در این پژوهش نشان داده شد که عبارت علمای ابرار و اتقیا ریشه در روایات امامیه دارد و ناظر به مقامی معادل عصمت است و این که مطرح شدن نظریه ی عصمت در مناقشه ی غلات با مقصره نیست؛ بلکه طرح شدن آن در مقام تبیین امامت توسط خود امامیان بوده است.

    کلید واژگان: اهل العصمه, امامت, شیعه, غالیان, علمای ابرار, اتقیا
    Javad Joleini, MohammadReza Nemati

    The infallibility of the Imam is one of the principles of Imamate in Shiite culture, so theologians have long proved it in various ways, while in contemporary times some Islamic scholars have proposed a theory called Abrar scholars; They have considered the idea of ​​Imam's infallibility as the product of the influence of the ideas of the exaggerators and the superhuman approach to the Imam, and claim that this view has replaced the human approach to the Imam in the early centuries and the early Shiites. Following the historical and semantic analysis of related words and a meaningful study of their repetition in Islamic sources in this study, it will be shown that the phrase Abrar and Atqiya scholars, which has its roots in Imami narrations, refers to a position equivalent to infallibility and that the theory of infallibility was introduced in the grain dispute. It was not his fault, but its design was in the position of explaining the Imamate by the Imamis themselves.

    Keywords: Ahl al-Asma, Imam, Ghalian, Abrar scholars, Atqiya
  • سید علیرضا حسینی شیرازی*، محمد لطفی پور

    ابوجعفر محمد بن عیسی بن عبید عبیدی، از راویان فعال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه و پر روایت در منابع حدیثی شیعه است. بیشتر روایات وی، موضوعات فقهی شیعه را دربرگرفته است. به گاه کاوش در مدخل محمد بن عیسی با صراحت گویی نسبت به تضعیف او توسط شیخ طوسی روبرو هستیم. هیچ یک از دانشیان رجال در بازه های زمانی گوناگون و حوزه های متنوع جغرافیایی (بغداد، کش، بصره، نیشابور)، شیخ را در این دیدگاه همراهی نمی کنند.
    دیدگاه شیخ طوسی نسبت به شخصیت روایی محمد بن عیسی موجب پیدایش نگرش های متعدد از سوی فقیهان شیعه پیرامون پذیرش یا نپذیرفتن روایات نقل شده از محمد بن عیسی در فرایند استنباط احکام شرعی شده است. از این رو بازخوانی تحلیلی_ انتقادی دیدگاه شیخ طوسی در این پژوهه اهمیت چندانی می یابد. دستاورد مقاله حاضر  این است که با توجه به قرینه ها و شواهد مختلف می توان در درستی داده های راوی شناختی راه یافته به مدخل محمد بن عیسی بن عبید در کتاب فهرست تردید کرد.

    کلید واژگان: محمد بن عیسی بن عبید, شیخ طوسی, فهرست, ضعیف, استثنای صدوق, غالیان
  • عمیدرضا اکبری

    در سده های نخستین اسلامی امامیه مواجهه زیادی با غالیان داشته، و نقدهای بسیاری بر ایشان نوشته بودند، از سده ششم تا ظهور شیخیه دوره رکود تالیفات غلوپژوهی است. گرچه از سده سیزدهم قمری دیگربار نقدهایی بر غلو از آن جمله به قلم میرزای قمی و میرزا رضا شیروانی نوشته شد، اما اوج این تالیفات مربوط به دوره معاصر است. این نقدها با رویکرد غالب سنتی شیعی و در محورهای نقد فرق مختلف غلوگرا (شیخیه، صوفیان و نصیریه)، و بیشتر با معرفی آرای غالیانه و مرز آن با عقاید و کلام امامی بوده است، در مرحله بعد تحقیقات حدیثی، تاریخی و نوشته شده است و به ندرت با رویکرد مایل به اهل سنت است. در دو دهه اخیر با دسترسی های نرم افزاری و نیز کشف آثار سری نصیریه، پژوهش های تاریخی، فرقه شناسی و منبع شناسی غلو نیز رشد فزاینده ای کرده است. در این پژوهش های برخی از بزرگترین فقهای حوزه معاصر و بیش از آن پژوهش گران حوزه حدیث و تاریخ سهیم اند. این نوشتار بسیاری از این آثار را معرفی کرده است. در مجموع تحقیقات ناظر به خود آثار غالیان قوی تر هستند.

    کلید واژگان: غلوپژوهی, غالیان, نصیریه, حوزه علمیه, امامیه
  • علی عادل زاده

    کتاب «دلایل ‌الامامه»، با وجود ناشناس بودن مولف و ساختار چندلایه، اطلاعات ارزشمندی درباره برخی منابع ازدست‌رفته در خود جای داده است. درجه اعتبار و وابستگی جریانی این منابع متفاوت است. در این مقاله مجموعه روایات احمد بن ‌الحسین در دلایل‌ الامامه بررسی شده است. این مجموعه روایات را ابوعلی محمد بن‌ همام، روایت کرده است. اسناد این مجموعه، گذشته از وجود ضعف و اختلال در آن‌ها، نشان‌دهنده ارتباط با جریان غلو است. همچنین در متن آن برخی آموزه‌های غالیانه، مانند تشبیه، نفی مرگ و بلایا و انتساب علم غیب به امام به‌صورت اشاره‌وار بیان شده است. بااین‌حال، به‌نظر می‌رسد این مجموعه، از میراث فرق شناخته‌شده و تمییزیافته غالیان نبوده و به یک جریان میانی کم‌تر شناخته‌شده تعلق دارد. درعین‌حال، در پردازش این روایات از منابع اصیل‌تر حدیثی و تاریخی استفاده شده است.

    کلید واژگان: احمد بن الحسین معروف به ابن ابی القاسم, دلائل الامامه, غالیان, محمد بن همام
  • محمد امرایی، داریوش نظری*، مجتبی گراوند

    بر اساس برخی از متون تاریخی-حدیثی، امام علی (ع) در چندین موضع درباره ی غالیان، مرتدان، زنادقه، و اجرای برخی حدود شرعی حکم به سوزاندن برخی افراد مجرم داده و گاهی خود شخصا اقدام به این امر نموده است. منابع شیعی و سنی در برخی جزییات، مضامین و مصادیق این روایات با هم اختلاف دارند. روایات انسان سوزی در سیره ی امام علی (ع) دو گونه ی «زنده سوزی» و «جنازه سوزی» را شامل می شود، ولی گونه ی «خفگی با دود آتش» را نیز به دلیل اختلاط و اضطراب متن روایات انسان سوزی، باید مورد بررسی قرار داد. در پژوهش پیش رو، تلاش شده است تا تمامی روایات مزبور از منابع تاریخی-حدیثی استخراج شوند و مورد بررسی و تحلیل سندی قرار گیرند. بدین منظور، با استفاده از روش نقد رجال حدیث، همه ی آن روایات با طرق مختلفشان، نقل و سپس نقد خواهند شد.

    کلید واژگان: امامعلی(ع), زنده سوزی, جنازه سوزی, ارتداد, غالیان, حدود
    Mohammad Amraei, Dariosh Nazari *, Mojtaba Garavand

    Based on some hadith and historical texts, in a few cases of meting out jurisprudentially fixed punishments (ḥudūd) to exaggerators in veneration of the Muslim Prophet and his family (ghulāt), apostates, and infidels, Imam Ali (PBUH) ordered that some criminal individuals be burned, and at times he personally exerted the punishment. Shiite and Sunni sources have disagreements over some details and themes of, and facts related to the hadiths. Hadiths about burning of human beings in Imam Ali (PBUH)’s conduct include both immolation and cremation, but being choked to death by smoke from the fire should also be considered due to confusions in the texts of the hadiths. In the present study, an attempt has been made to extract all the relevant hadiths from the historical and hadith sources, and to examine and analyze their documentation. To this aim, all those hadiths with their different chain of narrators will be quoted and then critiqued

    Keywords: Imam Ali (PBUH), immolation, cremation, Apostasy, ghulāt, hudūd
  • علی آهنگ*

    پدیده غلو و اندیشه های غالیانه یک واقعیت تلخ و پیچیده در قاموس روایی و کلامی شیعه محسوب می شود. این پدیده شوم، گرچه قدمتی به درازای تاریخ دارد؛ اما بیش از همه بعد از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) و با هدف تشویه چهره اهل بیت (ع)، به عنوان یک جریان انحرافی ظهور و بروز نموده است. مبارزه مستمر اهل بیت (ع) و اندیشمندان شیعه با پدیده غلو، از خاستگاه طراحی شده و هدفمند این اندیشه افراطی در ترویج خرافات و تخریب چهره دین حکایت دارد. غالیان در پوشش تاویل آیات و با اهدافی چون خرافه پروری، اختلاف افکنی و ترویج اباحیگری، روایاتی را در کرامات و فضایل اهل بیت (ع) جعل و نشر می دادند که نمونه هایی از آنها در منابع روایی و تفاسیر ماثور شیعه قابل ردیابی است.در این پژوهش با روش کتابخانه ای و تحلیل متون تفسیری و با استفاده از داده های رجال شناختی و حدیث پژوهی، نمونه هایی از این دست روایات به لحاظ متن و سند مورد ارزیابی و نقد قرار می گیرد.

    کلید واژگان: غلو, غالیان, تاویل, تفسیر روایی, نقد و تحلیل
    Ali Ahang *

    The phenomenon of exaggeration and exaggerated thoughts is a bitter and complex reality in the Shiite narrative and theological dictionary. This is a sinister phenomenon, although it has a long history; But most of all, it has emerged as a deviant current after the death of the Holy Prophet of Islam (PBUH) and with the aim To make the face of Ahl al-Bayt (AS) look bad. The continuous struggle of the Ahl al-Bayt (AS) and Shiite thinkers with the phenomenon of exaggeration is designed from the origin and purpose of this extremist idea in promoting superstitions and destroying the image of religion.It turned out that the narration of this type of narration by a number of Shiite commentators who had a narrative approach and not in order to align with the goals of the exaggerators; Which has been due to the faithful intentions in promoting the dignity of the Ahl al-Bayt (AS) on the one hand, and the trust in such narrations due to the news view on the other hand. Unaware that such lax narrations do not deserve trust and citation.

    Keywords: Exaggeration, interpretation, narrative interpretation, critique, analysis
  • حیدر دباغی*

    واژه رافضه در نوشته های مسلمانان در گذر تاریخ به فراوانی دیده می شود. عنوان رافضه درباره شیعیان بسیار بکار رفته است. این اصطلاح همچون لقبی برای بدنامی شیعه در جامعه بکار رفته است. کاربرد این اصطلاح با گذر زمان گسترش یافته است و رفته رفته شناسه ویژه امامیه درآمد. در این مقاله تلاش شده با بهره گیری از شیوه توصیفی - تحلیلی و روش های رایج رجالی، حدیثی و تاریخی به واکاوی معنای عنوان رافضه در احادیث پرداخته شود. موضوع اصلی این نوشتار شناسایی معنای عنوان رافضه در روایت های منابع روایی سه سده نخست بوده و اثبات این فرضیه که رافضه عنوان جریان فکری بوده که از غالیان و شیعیان تندرو شکل گرفته است. عنوانی که ابتکار مروانیان بوده و برای واپس زنی شیعیان بکار می رفت. این پیشامد با نقل روایت هایی از پیامبر خدا (ص) آغاز شد و شیعیان در واکنش به آن با بازخوانی معنای رفض احادیثی را از امامان (ع) نقل کردند.

    کلید واژگان: رفض, رافضه, روافض, غالیان, امامیه, زیدیه, اهل سنت
    Heydar Dabbaghi *

    The word Rāfīḍa is seen abundant into books' Muslims. The term Rāfīḍa has been used about Shiite numerous. That term has been used as a title for cursing Shiite into society. The usage of that term developed over time and became a special tag for the Imāmiyya gradually. This article tried to use the describing - analyzing method and common Rijal, Hadith, and Historical ways for analyzing of the Rāfīḍa meaning into the accounts. The main subject of the article is to discover the term Rāfīḍa meaning into the traditions of the sources of the traditions in the first three centuries and to prove the idea what the Rāfīḍa was a title of a theological movement that it has made by Ghulāt and extremist Shiites. It has invented by the Marwanid and was used to repel the Shiites. That event began by relating the traditions’ Prophet Mohammad (AS) and versus the Shiites responded it by remake the Rafḍ meaning and they related some traditions of the Imams (AS).

    Keywords: Rafḍ, Rāfīḍa, Rawāfīḍ, Ghulāt, Imāmiyya, Zaydiyya, Sunnīs
  • یدالله حاجی زاده*، نعمت الله صفری فروشانی

    ابوالخطاب (متوفای 138) مهم ترین غالی باورمند به اباحه گری در زمان امام صادق(ع)، رهبر و پایه گذار گروه خطابیه است. این گروه مشهورترین، تاثیرگذارترین و بادوام ترین گروه های غالیانه در دوره حضور امامان: بودند. خطابیه مانند ابوالخطاب، اباحه گر و شریعت گریز بودند. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، درصدد پاسخ گویی به این سوال است که چه گمانه هایی منجر به اباحه گری ابوالخطاب شد و امام صادق(ع) با خطابیه چگونه برخورد کرد؟ در بررسی منابع متقدم تاریخی، حدیثی و فرقه شناختی مشخص شد که ابوالخطاب و پیروانش با این گمانه که معرفت امام یا شناخت حق مکلفین را از انجام وظایف دینی بی نیاز می کند و با این تصور که واجبات و محرمات قابل تاویلند، اباحه گر شده اند. امام صادق(ع) گمانه های نادرست آنان را با جدیت زیر سوال برد و از هم نشینی و همراهی با آنان نهی کرده است. ایشان در مواردی خطابیه را لعن کرده، از آنان بیزاری جسته است.

    کلید واژگان: امام شناسی, امام صادق(ع), ابوالخطاب, اباحه گری, خطابیه, غالیان
    Yadollah Hajizadeh *, Nematollah Safari Foroushani

    Abū l-Khaṭṭāb (died in 138), the leader and founder of Khatābiyah group, is the most important exaggerator who ignored the Islamic teachings in the era of Imam Sadegh. This group is the most well-known and lasting exaggerators in the eras of imams. Like Abū l-Khaṭṭāb, Khatābiyah group is ignorant to Islamic teachings and apostate. Using a descriptive-analytical research method, this research is to answer this question that what hypotheses formed Khatābiyah's apostasy and how Imam Sadegh (A.S) confronted with this group? By investigating the early historical, narrative, and sectarian sources, it was revealed that Abū l-Khaṭṭāb and his followers proposed that knowing the Imam would relieve the obliged person's burden from fulfilling their religious duties and they imagined that the religious obligations and prohibitions are interpretable. Thus, they became apostate. Imam sadegh questions their false speculations critically and prohibited people from being in touch with them. On occasions, Imam Sadegh had cursed and disgusted Khatābiyah.

    Keywords: Knowing Imam, Imam Sadegh, Abū l-Khaṭṭāb, apostasy, Khatābiyah, exaggerators
  • محمدعلی حیدری مزرعه آخوند*، مریم لندرانی، بمانعلی دهقان منگابادی

    در میان منابع حدیثی شیعه عبارتی وجود دارد با این مضمون که اهل بیت پیامبر 'Jبه سب و شتم مخالفانشان دستور داده اند: «نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنا بسبهما والبراءه منهما». اولین بار کشی در قرن چهارم هجری قمری در کتاب رجالی خویش این سخن را پیش کشید. تا قرن دوازدهم اثری از این سخن در کتاب های روایی نبود تا اینکه در قرن دوازدهم علمای اخباری در کتاب های عوالم العلوم، بحار الانوار و ریاض الانوار دیگر بار با اندک تفاوتی به نقل از رجال کشی این سخن را ذکر کردند. حدیث مزید و مضطرب است و این عبارت سخن سید حمیری از فرقه کیسانیه است نه امام معصومj. علاوه بر این، در سلسله سند روایت، افرادی چون نصر بن صباح، اسحاق بن محمد بصری و محمد بن جمهور عمی وجود دارند که در زمره غالیان اند. از آنجایی که در تفکر کیسانیه و غالیان پدیده سب و شتم مخالفان شیعه و امامان معصوم D پررنگ است، می توان به الحاقی بودن عبارت «نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنا بسبهما والبراءه منهما» و جعلی و ضعیف بودنش حکم داد. علاوه بر این، مضمون عبارت با آیات قرآن و روایات معصومان D در تضاد است.

    کلید واژگان: اندیشه تقریب, سب, شتم, توهین, غالیان, کیسانیه, سید حمیری
    Mohamadali Heydari *, Maryam Landarani, Bemanali Dehghan

    Among the Shiite hadīth sources, there is a statement implying that the Household of the Prophet (Ṣ) have ordered their opponents to be insulted and cursed; "Naḥnu Ma‘āshira Banī Hāshim Naʼmuru Kibāranā wa Ṣighāranā bi Sabbi-himā wa al-Barāʼah min Humā" (We, the company of the Banī Hāshim, command our elders and children to swear at the two and dissociate from them). Kashī first brought up this hadith in the fourth century AH in his Rijāl book (A book concerning the reliability of hadīth transmitters). Until the twelfth century, there was no trace of the mentioned statement in the hadīth books. Afterwards, the Akhbāri scholars quoted the statement with a slight difference in the books ‘Awāmil al-‘Ulūm, Bihār al-Anwār and Rīyāḍ al-Anwār from Rijāl book by Kashī. The hadīth has additions and is cluttered, and the statement is the saying of Sayyid Himyarī from the Kiysānīyih sect not from the Infallible Imam (AS). In addition, in the chain of narration, there are transmitters such as Naṣr ibn Ṣabāḥ, Ishāq ibn Muḥammad Baṣrī and Muḥammad ibn Jumhūr ‘Ammī who are among the Ghālīyān (exaggerators). Since the phenomenon of cursing and insulting the opponents of Shiism and the Infallible Imams is highlighted in the view of Kiysānīyih and Ghālīyān, it can be concluded that the above-mentioned statement is additional, apocryphal and weak. Moreover, the content of the statement contradicts the verses of the Qurān and the hadīths of the Infallibles.

    Keywords: Thought of Approximation, Insult, curse, Affront, Exaggerators, Kiysānīyih, Sayyid Himyarī
  • عابدین درویش پور*، مهرداد امیری

    افراط و مبالغه در معرفی امامان معصوم (ع) از جمله چالش‌های پیش روی تشیع در طول تاریخ اسلام بوده است. فهم نادرست از دین، ارادت بی‌تعقل، جهل و استفاده ابزاری از بیان کرامات معصومان(ع) از جمله عوامل ایجاد نحله‌ای به نام غالیان بوده است. آن ها در کنار غلو در باره ایمه(ع)، بخشی از احکام شریعت را انکار نموده و با تفسیرهای انحرافی درباره مفاهیم دینی، خود را از عمل به آن‎‌ها معاف نموده و زمینه انحراف و بدعت در اعتقادات دینی را فراهم آوردند. با مطالعه سیره معصومین (ع) به روشنی می‌توان دریافت که آنان در گفتار و رفتارشان، غلو را مذموم دانسته اند و با به‌کارگیری روش‌هایی چون تبیین شاخصه‌های دین‌داری صحیح، معرفی‌ ماهیت واقعی‌ غلات، اظهار‌ برایت‌، نفرین، تکفیر و حتی دستور به مبارزه با آن‌ها راه نفوذ آنان را در میان تشیع واقعی بسته‌اند. مقاله حاضر به‌دنبال آن است با نگاهی تحلیلی-توصیفی، از یک‌سو مبانی و عقاید غالیان و از سوی دیگر روش امامان معصوم(ع) در مقابله با آن‌ها را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.

    کلید واژگان: امام, شیعه, روش شناسی, غالیان, انحراف
    Abedin Darvishpour*, Mehrdad Amiri

    Exaggeration in introducing infallible (Ma'asoom) Imams (as) has been one of the challenges facing Shiaa throughout the history of Islam. Misunderstanding of religion, irrational devotion, ignorance and instrumental use of expressing the miracles of the infallibles (PBUH) have been among the factors that created a movement called Ghalyan. Along with exaggerating about the Imams, they have denied some of the rules of Sharia And with deviant interpretations of religious concepts, they exempted themselves from practicing them and provided the ground for deviation and heresy in religious beliefs. By studying the behavior of the Infallibles, it is clear that they have condemned exaggeration in their speech and behavior, and by using methods such as explaining the characteristics of correct religiosity, introducing the true nature of grains, expressing innocence, cursing, excommunication and even ordering to fight They have blocked their way into real Shiism. This article on one hand aims to Review and analyze the fundamentals of Ghalyan and on the other hand the method of the infallible Imams (as) in confronting them by an analytical-descriptive.

    Keywords: Imam, Shia, Methodology, Ghalyan, Deviation
  • فرحناز پرویزی، مهدی اکبرنژاد*، سید محمدرضا حسینی نیا، یدالله حاجی زاده
    تحلیل و بررسی روایات یکی از بایسته ها در حوزه حدیث و برای دفاع و پاسداری از آن است؛ این ضرورت بنا به دلایلی در روایات تفسیری از اهمیت بیشتری برخوردار است و به خصوص آن احادیثی که درباره امامان معصومk وارد شده که برخی از آنان نه تنها در جهت تبیین جایگاه آنان نیست بلکه ممکن است دستاویزی برای برخی مخالفان و معاندان شود. تحقیق پیش رو به دنبال پاسخ این پرسش است که آیا اساسا روایات غلوآمیزی در دو کتاب تفسیری عیاشی و قمی درباره امامانk وارد شده است؟ و بعد اسناد و محتوای آن ها چگونه است؟ نتایج حکایت از آن دارد که تعدادی از روایات این دو کتاب، که در بخش دوم مقاله به تفصیل ذکر خواهد شد، غلوآمیز بوده؛ از جمله اعتقاد به الوهیت و ربوبیت امامانk و خلقت غیرعادی آنان و برخی تاویلات غیرقابل قبول، و البته اسناد ضعیفی دارند و از طرفی غیرقابل انطباق با معانی و سیاق آیات هستند. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی توصیفی و به گونه تطبیقی است.
    کلید واژگان: امامان, غالیان, روایات غلو, تفسیر قمی, تفسیر عیاشی
    Farahnaz Parvizi, Mahdi Akbarnejad *, Sayed Mohammadreza Hosayninia, Yadullah Hajizadeh
    Analyzing and examining traditions is one of the requirements in the field of hadith and for defending and protecting it; This necessity is more important in interpretive traditions for some reasons, especially the hadiths that have been transmitted about the infallible Imams (pbuh); traditions which are not only to explain their position, but may be a pretext for some opponents and dissidents. The present research seeks to answer the question of whether the exaggerated traditions have been included in 'Ayyāshī and Qumī Interpretations about the Imams (pbuh)? And what are the Isnad and their content? The results indicate that some of the traditions of these two exegeses, which will be mentioned in detail in the second part of the article, were exaggerated; Including the belief in the divinity of the Imams (pbuh) and their unusual creation and some unacceptable interpretations, that of course this traditions have weak Isnad and on the other hand are incompatible with the meanings and context of the verses. The research method in this article is descriptive-analytical and comparative.
    Keywords: Imams, Exaggerators, exaggerated traditions, Qumī’s Exegesis, 'Ayyāshī’s Exegesis
  • هادی رستگار مقدم گوهری، مریم زارعی
    در طول تاریخ موضوع غلو همواره جریان داشته و این گونه نبوده که تنها در اسلام و برای مسلمانان ثابت بوده باشد، بلکه قبل از اسلام نیز مطرح بوده است. مسئله مورد پژوهش این است: آن گاه که غلو صورت می گیرد چه بازتابی در گفتار و رفتار فرد و یا افرادی که در مورد آنان غلو می شود، می توان مشاهده نمود؟ و اصولا نحوه موضع گیری ائمه‰ نسبت به غالیان چگونه بوده است؟ این پژوهش به دنبال شناسایی منطق رفتاری و نحوه برخورد حضرات ائمه دین‰ در برابر ادعاهای جریان غلو می باشد.
    نحوه مواجهه اهل بیت‰ با غالیان چنین به دست می آید که ائمه معصومین‰ با هیچ یک از افراد جریان غلو، هیچ مناظره ای نداشتند. زیرا معتقد بودند که برای هر مناظره و گفت وگویی باید یک هدف عقلایی و نتیجه و هدایتی وجود داشته باشد، حال آن که غالیان نسبت به اعتقادات باطلشان تعصب می ورزیدند از سوی دیگر، حضرات ائمه افکار و اعتقاد صحیح را در مقابل افکار و اعتقادات ناصواب، بیان می داشتند. روشن است ایشان در این فرایند، اعتقادات غالیان را باطل اعلام نموده و از اعتقاد آنان ابراز انزجار می کردند و گاه آن ها را طرد و لعن و تکفیر کرده و گاهی هم دستور قتل آن ها را صادر می نمودند. بنا براین اساسا نمی توان غالیان را در زمره شیعیان و یا حتی مسلمانان واقعی قرار داد.
    کلید واژگان: غلو, غالیان, افراط گرایی, فرقه گرایی, هاشمیان, علویان
    Hadi Rastegar Moghaddam, Maryam Zarei
    Throughout history, the issue of exaggeration has always existed not only among Muslims but also before Islam. But what is been under investigation is that at the time of exaggeration, how much interaction can be observed in the speech and behavior of the individual or those who are been exaggerated? And how was of the Imams’ (PBUT) interaction against exaggerators? This study identifies the behavioral logic and the Holy Imams’ (PBUT) interactions against claims of the exaggerators.
    The result is that Ahl al-Bayt (PBUT) had no debate with any of exaggerators. Since they believed that rational purpose and conclusion are a requisite for every debate and dialogue. On the other hand, they expressed true beliefs against untrustworthy thoughts and beliefs. Obviously, they denounced and expressed their disgust of exaggerators’ beliefs, and if the rejected belief was precisely attributed to a individual or group of individuals from the exaggerators, those majesties would reject, reproach, and excommunicate them.
    Keywords: Exaggeration, Exaggerators, Extremism, Sectarianism, Hashemite, Alevite
  • رحیمه ببرکته شمشیری*، مهدی جلالی

    وجود روایات متعارض و مختلف در رجال کشی از ویژگی های این اثر کهن رجالی است. در پاره ای از روایات و گزارش های متعارض رجال کشی تعدادی از راویان یک جا و هم زمان توسط امامان معصوم‰ مدح و تعدیل و گاه مورد مذمت و نکوهش واقع شده اند و ما این دسته از روایات را روایات مدح و ذم گروهی نام می نهیم. در مجموع در رجال کشی سیزده روایت در مدح تعدادی از اصحاب صادقین‡ وهشت روایت ذم گروهی وجود دارد که با حذف موارد تکراری، به چهار روایت کاهش می یابد. نتیجه این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است از این قرار است که حضور حداکثری راویان فطحی مذهب در نقل و نشر دسته ای از روایات مدح گروهی مشهود است. هم چنین نقش غالیان در جعل احادیث مذمت اصحاب امامان به سبب تقابلی که با فقی هان اصحاب صادقین داشته اند، بارز است.

    کلید واژگان: رجال کشی, مدح و ذم, روایات متعارض, راویان فطحی, غالیان
  • محمد رشید شیخ احمد *، علی اکبرشایسته نژاد
    امام صادق با تشکیل کلاسهای متعدد تفسیری علاوه بر تفسیر قرآن و تربیت عدهای کثیری از مفسران بزرگ، نقش فعالی در ارائه تفسیر مناسب و موافق با تعالیم نبوی، داشته است، مبانی تفسیری آن حضرت؛ دوری از تفسیر به رای، حجیت ظواهر قرآن، مخالفت با تفسیر صوفیانه و غالیانه میباشند، برخی از روش های تفسیری ایشان؛ تفسیر قرآن با قرآن، تفسیر با سنت، تفسیر با تاریخ، اصلاح تفاسیر ناروا، تفسیر از طریق واژهشناسی و… میباشند. هم چنین در سیره آن حضرت موارد قابل ملاحظهای از تفسیر آیات و تربیت شاگردان بزرگ در این عرصه را مشاهده میکنیم. این مقاله از نوع پژوهشهای بنیادی است و پس از بررسی روایات و مراجعه به تفاسیر و منابع مرتبط به شیوه کتابخانهای و تحلیل درون متنی، به بیان برخی از راهکارهای تفسیری امام صادق پرداخته شده است.
    کلید واژگان: قرآن, تفسیر, امام صادق, حدیث, صوفیان, غالیان
    Mohammad, Rashid Sheikh Ahmad *, Ali Akbar Shayeste, Nejad
    Quran-oriented evaluation of traditions and specially Interpretative Narratives regarding identity and methods and also usages and adaptation is essential. The present article, aimed at answering this subject in terms of developing principles to assess hadiths by Quran based on Sirah of infallibles and comparing these principles for offering Interpretative Narratives has been carried out. This research by Text analysis and library research methods was to find answers to these issues: possibility of analysis of Interpretative Narratives by Quran, coverage of presentation of Interpretative Narratives, Quranic intention in presenting these traditions, Ta’vili traditions’ presentation to findings based on “ prerequisite of presentation: lack of findings issuance and traditions’ being dubious” , “ emphasizing on generalization of Quran intention when presenting to Quran’s Nas, surface layer, principles and discourse” and “ the necessity of explaining the criterion of presenting hadith based on hadith and Sirah infallibles; avoiding personal opinions and fundamentals of other sciences in drawing conclusion from the intention of presentation and its how.”
  • سیدمهدی لطفی *، رضا شکرانی، زهرا ترک لادانی
    کوفه در سده دوم، از مهم ترین مراکز علوم اسلامی بود. حضور تعداد زیادی از علمای شیعه و سنی و پیروان مذاهب دیگر و حتی ملحدان، زمینه تعامل، بحث، مناظره، و تضارب افکار و اندیشه ها را فراهم آورده بود. در میان اهل سنت گرایش غالب، جریان رای و قیاس بود. در میان شیعیان نیز وجود شاگردان ممتاز و برجسته امام صادق(ع) و خاندان های علمی شیعه که همگی از شاگردان ائمه(علیهم السلام) بودند، این شهر را به پایگاهی برای تشیع تبدیل کرده بود. به طور کلی در کوفه در عصر امام صادق(ع) در برخورد با حدیث جریان عقل گرا، جریان نقل گرا وجود داشت. هریک از این جریان ها دارای ویژگی ها و مشخصات خود بودند و افراد شاخصی در آن حضور داشته اند. مقاله حاضر، به بررسی ویژگی های این جریان ها و نقش و جایگاه آن ها در آن دوره و معرفی افراد شاخص این جریان ها و نحوه مقابله امام صادق(ع) با آن ها پرداخته است.
    کلید واژگان: امام صادق(ع), کوفه, اصحاب حدیث, اصحاب رای, غالیان
  • حسن محمدی احمدآبادی، محمد تقی شاکر*
    پذیرش وجود لایه های معرفتی برتر و لوازم آن، اهمیت جایگاه اسرار در رسیدن به فهم دقیق از معارف ‏دینی را جلوه گر می سازد. نگاشته حاضر میکوشد با رویکردی توصیفی–تحلیلی و با استفاده از داده های ‏کتابخانه ای، پس از بررسی معناشناختی سر و اشاره به خاستگاه آن در اسلام، دلایل استفاده پیشوایان شیعه ‏از اسرار را بیان دارد؛ سپس به اهمیت واکاوی مسئله سر و انتقال بخشی از اسرار موجود در میان ‏مجموعه معارف اهل بیت (ع) می پردازد؛ همچنین زوایای ایجابی و سلبی اسرار و افشای آن را نمایان ‏می سازد تا با اثبات لایه های متناظر آموزه های شیعی، به پیامدهای آن مروری داشته باشد.‏
    کلید واژگان: اسرار, کتمان سر, اصحاب سر, غالیان, معارف امامیه
    Hasan Muhammadi Ahmadabadi, Muhammad Taqi Shaker*
    Accepting the existence of superior epistemological layers and its requisites reveals the importance of secrets in reaching an accurate understanding of religious knowledge. Having semantically examined secret and mentioned its origin in Islam, the present paper tries to adopt a descriptive-analytical approach and to use library data to express why the Shi’a leaders made use of secrets. Following this, it is going to deal with the importance of analyzing the issue of secret and transferring some of the secrets which are among Ahl al-Bayt (A.S.)’s knowledge. It also reveals the positive and negative aspects of secrecy and disclosure, and while proving the corresponding layers of the Shiite doctrines, the article is going to have a look at secrecy consequences.
    Keywords: Secrets, keeping the secret, secret bearers, Ghulat, Imamiyya knowledge
  • محمدتقی شاکر، حسن محمدی احمدآبادی
    شیوه برخورد پیشوایان دین با مسائل گوناگون، گفتمانی اصیل در میان جامعه بشری و الگویی برای پایبندان به آموزه های دینی است. آموزه ها و معارف دینی را می توان با نگاهی تشکیکی به سطح عالی و سطح عمومی، تقسیم کرد و با توجه به نوع برخورد اهل بیت‰ با هر یک از این دو سطح، جایگاه آن دو را در نظام آموزشی بازشناخت. از رهگذر این شناخت، دغدغه ای دیرین درباره نوع رفتار با معارف روشن می شود و دستاویزهای مطرح در سطح اندیشه های نحله های گوناگون سنجیده می شود. بر این اساس، نگاشته پیش رو بر آن است تا با رویکردی تحلیلی، گامی در تبیین جایگاه اسرار و اندیشه های مکتوم پیشوایان شیعه در منظومه انتقال معارف و آموزه های دینی برداشته و به این وسیله، افزون بر تثبیت محوریت این گفتار، نقش و وظیفه نخبگان و سایر افراد جامعه اسلامی و نوع تنگناهای موجود برای ائمه اطهار‰ در این عرصه را به گونه ای تطبیقی آشکار نماید.
    کلید واژگان: اسرار, غالیان, کتمان سر, معارف برتر, انتقال آموزه
  • مجید احمدی کچایی*، روح الله ترابی میبدی
    جریان های انحرافی _ که از همان آغاز اسلام بروز یافته بودند _ در دوران امام هادی و امام عسکری نیز حضوری گسترده و تاثیرگذار داشتند. جریان هایی نظیر غالیان، واقفیه، متصوفه، اشاعره، معتزله، جبریه، مفوضه از این دسته اند.
    با سیر در اسناد تاریخی، روایی و رجالی می توان چگونگی برخورد این دو امام بزرگوار را با این جریان ها مورد پژوهش قرار داد؛ از جمله گفت وگو و مناظره با سران این جریان ها، تربیت شاگردان متخصص، نامه نگاری با شیعیان، رد شبهات مخالفان و تبیین اندیشه صحیح، تقویت عناصر مهم شیعه در برابر مخالفان، تعلیم زیارت امامان، تقویت نهاد وکالت و اعلام بیزاری از جریان های انحرافی را می توان برشمرد.
    در این نوشتار، ضمن بیان جریان های انحرافی این دوره، به نحوه رفتار و برخورد این دو امام با آن ها و دفع و رفع آسیب شان از جامعه شیعه اشاره می شود.
    کلید واژگان: امام هادی(ع), امام عسکری(ع), جریان انحرافی, غالیان, تقابل
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال