به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « معاد » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «معاد» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سیده لیلا طاهری*، مهدی کهنوجی، محمد فولادی وندا

    از مهم ترین نوآوری های ملاصدرا در حوزه هستی شناسی، نظریه حرکت جوهری است که نقشی مهم بر اندیشه های فلسفی و کلامی وی به جا گذاشته است. ملاصدرا با اثبات حرکت و بی قراری در نهاد عالم هستی و انسان، معتقد است نظام هستی و بنیان همه موجودات مادی در حال دگرگونی دائمی است. نویسندگاه این پژوهش، با روش تحلیلی و اسنادی، خوانشی از حرکت جوهری ملاصدرا در تببین کلامی معاد جسمانی و تجسم اعمال ارائه نموده اند. یافته های پژوهش نشان می‎ دهد عالم مادی به نحو تدریجی و پیوسته از مادی به سوی تجردی حرکت می کند که این حرکت، در کل جهان هستی و حتی نفس انسان سریان دارد. نفس انسان، جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء است؛ یعنی انسان در ابتدای خلقت، موجودی جسمانی است و جنبه روحانی ندارد، اما در حیات مادی، مراحل تکامل را طی کرده و از مادیت به تجرد می رسد. از لوازم کلامی نظریه حرکت جوهری، اثبات و تبیین عقلانی معاد جسمانی است که نفس آدمی از طریق آن می تواند سیر کمالی خود را پیموده و به مقصد نهایی (معاد) برسد. در پرتو این نظریه می توان تجسم اعمال را چنین تبیین کلامی نمود: صفات و حالات انسانی که بر اثر حرکت جوهری نفس در ذات انسان رسوخ یافته و پایدار شده اند، در آخرت برای او تجسم یافته و موجب تجلی  لذت یا اذیت در نفس وی می گردد.

    کلید واژگان: صدرا, حرکت جوهری, معاد جسمانی, تجسم اعمال, معاد}
    Leila Taheri *

    One of the most important innovations of Mullā Ṣadrā in the field of ontology is the substantial movement, which has left an important impact on his philosophical and theological thoughts. By proving the movement and restlessness in the institution of the universe and man, he believes that the world of existence and the foundation of all material beings is constantly transforming. With an analytical and documentary method, this research has provided a perusal of Mullā Ṣadrā's substantial movement in theological elucidation of physical resurrection and embodiment of actions. The findings of the research show that the material world is gradually and continuously moving from materiality to abstraction, and this movement is present in the entire universe and even the human soul. The human soul is corporeal in existence and spiritual in subsistence; that is, at the beginning of creation, man is a physical being and does not have a spiritual aspect, but in his material life, he goes through the stages of evolution and achieves incorporeality from materiality. One of the theoretical means of the theory of substantial movement is the proof and rational elucidation of physical resurrection, through which the human soul can traverse its path of perfection and reach its final destination (resurrection). In the light of this theory, the embodiment of actions can be theologically explained as follows: human traits and states that have penetrated and become subsistence in the essence of man due to the substantial movement of the soul, are embodied for him in the hereafter and cause the manifestation of pleasure or pain in his soul.

    Keywords: Ṣadrā, Substantial Movement, Physical Resurrection, Embodiment Of Actions}
  • محمدمهدی داور*، قاسمعلی کوچنانی

    lساله معاد از جمله مسایل بسیار مهم و بحث برانگیزی است که همواره مورد بحث در میان بسیاری از فلاسفه و بخش بزرگی از متکلمان و الهی دانان بوده است. اغلب حکمای مسلمان معاد را پذیرفته و آن را اثبات کرده اند و فقط در مورد کیفیت آن با یکدیگر اختلاف دارند. بسیاری از متکلمان مسلمان جز متکلمان فرقه ای که به تناسخ قایل می باشند، معاد را از اصول دین دانسته و اصل آن را به صورت عقلی اثبات، و جزییات آن را به صورت سمعی تبیین کرده اند. شیخ الرییس ابوعلی سینا و شیخ اشراق نیز از حکمایی هستند که معاد را اثبات کرده اند و البته برای اثبات و تبیین معاد راهی متفاوت از متکلمان پیموده اند. هر دو حکیم بر اساس تدوین یک نظام منسجم نفس شناسی به اثبات و تبیین معاد پرداخته و آن را بر اساس نظام نفس شناسی خود هماهنگ کرده اند. بنابراین برای فهم معادشناسی ابن سینا و سهروردی ابتدا باید نظام نفس شناسی دو فیلسوف شناخته گردد. بوعلی و سهروردی مسایل مختلفی را در نظام نفس شناسی خود مطرح کرده اند، ولی آنچه که در این مقاله به آن پرداخته شده است، مساله بقای نفس بر اساس تجرد نفس و بحث استکمال نفس به مثابه دو مقدمه برای اثبات وجوب معاد می باشد.

    کلید واژگان: معاد, نفس شناسی, بقای نفس, استکمال نفس, نفس ناطقه انسانی, ابن سینا, سهروردی}
    Mohamad Mahdi Davar*, Ghasem Ali Kouchnani

    The problem of resurrection, one of the most important issues in the philosophy and theology. Some of Muslim philosophers and the vast majority of theologians always discussed about this topic. Some of Muslim philosophers accepted this problem and prove it, but, in quality of occurrence of them, they have differ believe from each other. However, some of Muslim theologians except those who believe in transmogrification, they consider the resurrection to be one of the principle of religion, beside monotheism and prophecy. Moreover, they proved the principle of resurrection through reasons, and explanations them elaborates through the Holy Quran and Prophetic saying (Traditions- Hadith). Avicenna and Suhrawardi have been proving resurrection. Of course, for prove of this problem, they adopted of different manner from Muslim Theologians. Both of philosophers according to codify of ordinary psychological system, have proved and explanation this issue. Thus, for understand of Avicenna and Suhrawardi’s eschatology. First of all, we must understand of their psychological system. Furthermore, in this paper, we will discuss about survival of the soul according to immaterial soul and perfecting of soul as two premises for prove of resurrection.

    Keywords: Resurrection, Psychology, Survival of the soul, Perfecting of soul, Human rational soul, Avicenna, Suhrawardi}
  • سید محمود هاشمی نسب، شعیب حدادی

    انکار معاد جسمانی در انگاره ی صوفیانه سبب می شود روح را مجرد بدانند در حالی که شواهد مختلفی در قرآن و روایات این نظریه را رد می کند، جریان حضرت ارمیا و درخواست حضرت ابراهیم علیه السلام مبنا بر دیدن کیفیت زنده شدن اجساد متلاشی، نشانی از معاد بدن دنیوی است. اگر تنها راه نجات و کشف حقایق رجوع به قرآن و حدیث است پس باید روایات شان نزول را بپذیریم که جملگی حاکی از معاد بدن دنیوی در قیامت است؛ هم چنین پیرامون آیه ی استرجاع، بازگشت انسان برای پاسخگویی به اعمالش در محکمه ی عدل الاهی دریافت می شود نه رجوع به خداوند، چه اینکه دوگانگی در مبنا از نظر علمی قابل قبول نیست و نمی توان هم بر مبنای تشکیک در وجود و هم وحدت شخصی وجود، باور خود را بنا کرد.

    کلید واژگان: معاد, قرآن, حدیث, عرفان, استرجاع, وکیلی, تعارض, شان نزول}
    Seyyed MahmoudReza Hashemi Nasab, Shoaib Haddadi

    The denial of physical resurrection in the Sufi concept causes the soul to be single, while various evidences in the Qur'an and traditions reject this theory. The body is worldly. If the only way to save and discover the facts is to refer to the Qur'an and Hadith, then we must accept their narrations of descent, which all indicate the resurrection of the worldly body in the Day of Judgment. Also, regarding the verse of Esterja’, the return of man to answer for his actions in the court of divine justice is received, not a reference to God, because duality in the basis is not scientifically acceptable and cannot be based on both doubting existence and personal unity. Existence built its own belief.

    Keywords: Resurrection, Quran, Hadith, Mysticism, Retrieval, Lawyer, Conflict, Descent dignity}
  • سید محمود هاشمی نسب، شعیب حدادی

    آقای وکیلی می نویسد: «معاد در زبان عربی به معنای «بازگشت» یا «بازگشت گاه» است. وقتی کلمه ی معاد را می شنویم اولین سوالی که به ذهن می رسد این است که انسان به کجا باز می گردد؟ تصور عموم مردم این است که انسان از این دنیا رفته و مدتی در برزخ می ماند و سپس به دنیا باز می گردد ثواب و عقاب اعمالش به او می رسد ولی در قرآن کریم اثری از چنین تصوری وجود ندارد. قرآن همه جا صحبت از رجوع و بازگشت به خداوند دارد و می گوید: «انسان از نزد خدا آمده و به او باز می گردد و حتی یکبار سخن از بازگشت انسان به دنیا ندارد». اما آیا این نگرش با وحی سازگاری دارد؟ در این مقاله ضمن نقد قرآنی و روایی به این بیان، اثبات کرده ایم که حقیقت انسان مرکب از جسم و روح است و قیامت مجرد نیست.

    کلید واژگان: معاد, قیامت, استرجاع, محمدحسن وکیلی, تصوف, عرفان, روح}
    Seyed Mahmoud Hashemi Nasab, Shoaib Haddadi

    Mr. Vakili writes: "Resurrection in Arabic means" return "or" place of return ". When we hear the word resurrection, the first question that comes to mind is where does man return? The general perception of man is that man leaves this world and stays in purgatory for a while and then returns to the world. He will be rewarded and punished for his deeds, but there is no trace of such a perception in the Holy Qur'an. The Qur'an speaks everywhere of turning to God and says: "Man came from God and returns to Him, and not even once does he speak of man's return to the world."

    Keywords: Resurrection, Return, Mohammad Hassan Vakili, Sufism, Mysticism}
  • محمدتقی یوسفی *، فاطمه محمودی

    تناسخ علاوه بر حکما، توجه متکلمان و مفسران متون دینی را نیز به خود معطوف داشته است؛ به گونه ای که در متون دینی، له و علیه تناسخ استدلال کرده‎اند. طرفداران تناسخ ملکی برخی از آیات قرآن کریم را با ضرورت تناسخ سازگار دانسته و به تناسخ به جای معاد معتقد شده‎اند. این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت مسیله معاد و مواجهه نادرست تناسخیان با ادله قرآنی، تلاش کرده است با تبیین اقسام تناسخ ملکی و سپس تشریح، تحلیل و نقد ادله تناسخ جایگزین معاد، ادعای تناسخ بدل از معاد را رد کند. روش جمع‏آوری اطلاعات کتابخانه‎ای و از طریق فیش‏برداری بوده است و نگارش و ویرایش مطالب به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتیجه برآمده از این مقاله آن است که هیچ یک از ادله نقلی ذکرشده نمی‎تواند ضرورت تناسخ به جای معاد را اثبات کند، بلکه ادله قرآنی فراوانی بر ضرورت معاد وجود دارد و معاد یک حقیقت قطعی قرآنی است.

    کلید واژگان: تناسخ, تناسخ ملکی, قیامت, مرگ, معاد}
    Mohammad Taqi Yosofi, Fatemeh Mahmoodi

    In addition to sages, reincarnation has also attracted the attention of theologians and commentators of religious texts; As they have argued for and against reincarnation in religious texts. Proponents of worldly reincarnation consider some verses of the Holy Quran to be compatible with the necessity of reincarnation and view reincarnation to be resurrection. Considering the importance and necessity of the issue of resurrection and the incorrect confrontation of reincarnationists with Quranic evidence, this article has tried to refute the claim of these commentators by explaining the types worldly reincarnation and then explaining, analyzing and criticizing the evidence of the viewers. The method of collecting library information was by note-taking , and the writing and editing of the material was done using a descriptive-analytical method. The conclusion of this article is that none of the above-mentioned narrative evidences can prove the necessity of reincarnation as being resurrection, but there are many Quranic evidences on the necessity of resurrection in such a way that the teaching of resurrection is a definite Quranic truth.

    Keywords: Reincarnation, Worldly Reincarnation, Resurrection, Death, Return}
  • کاوس روحی برندق، سحر صدری*، علی حاجی خانی
    مباحث مربوط به زندگی پس از مرگ از پیچیده ترین مباحث الهیاتی است. بحث از آثار اعمال انسان در زندگی پس از مرگ و در جهان آخرت بخش مبسوطی از این مباحث را تشکیل می دهد. درباره بحث عمل انسان در آخرت مباحث گوناگونی مطرح است که برخی از آن ها عبارت است از: تمثل اعمال در قبر، حسابرسی اعمال و کیفیت آن، وزن کردن اعمال و کیفیت ارایه جزای اعمال در آخرت. پژوهش حاضر - با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در طبقه بندی داده ها و شیوه انتقادی در ارزیابی دیدگاه ها- پس از گردآوری و سامان دهی و تبیین آراء مفسران شاخص و معاصرانه قرآن در تبیین کیفیت رابطه عمل و جزای اعمال در آخرت، به این نتیجه دست یافته است که پنج دیدگاه: الف) حضور صحیفه اعمال (نفی حضور خود عمل، ب) دیدن جزای اعمال، ج) ثواب و عقاب به نفس اعمال و اخلاق نیک و بد، د) از بین رفتن صورت دنیوی و ظاهر شدن صورت اخروی، ه) حقیقی بودن رابطه عمل با جزا در آخرت و نفی رابطه اعتباری میان آن ها در این زمینه مطرح است، سپس به ارزیابی دیدگاه ها پرداخته و در بحث نوآورانه با تحقیق در آیات قرآن کریم در این زمینه به سیزده دسته از آیات و تحلیل آنها، در نهایت با تطبیق دیدگاه های فوق با آیات قرآن به این نتیجه نهایی رسیده است. دیدگاه سوم و پنجم یعنی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی با توجه به اینکه با دسته های بیشتری از آیات قرآن کریم سازگاری دارد و ترکیب این دو دیدگاه که هر کدام به جنبه خاصی از پاسخ مساله تحقیق پرداخته اند، دیدگاه ششم و دیدگاه موجه در پاسخ مساله تحقیق می باشد و سایر دیدگاه ها با ظواهر آیات سازگار نبوده و یا حداقل با دسته های کمتری از آیات سازگار است.
    کلید واژگان: معاد, جهان آخرت, جزای عمل, تفسیر قرآن, ثواب و عقاب}
    Kavous Roohi, Sahar Sadri *, Ali Hajikhani
    The topics related to life after death are among the most complex theological topics, and one of these topics is the quality of reward for actions in life after death. The current research - using the library method in collecting information and the descriptive-analytical method in classifying data and the critical method in evaluating the views - has come to the conclusion that the commentators have presented five opinions about the quality of the hereafter reward. These views are 1) the manifestation of the book of deeds, not the deeds themselves, 2) seeing the punishment of the deeds, 3) the manifestation of the deeds themselves and good and bad morals, 4) the destruction of the worldly form and the manifestation of the afterlife form of actions, 5) the emergence of a real relationship between actions and rewards. This research evaluates these five points of view and in a novel discussion, identifies thirteen categories of Quranic verses in the framework of the research problem and analyzes the above five points of view with thirteen categories of verses and shows them in the end. The combination of Sadra's and Allameh Tabatabai's views is the correct answer to the research question, and other views are not completely compatible with the Quranic verses.
    Keywords: Resurrection, hereafter, punishment of action, Interpretation of Quran, Reward, Punishment}
  • عبدالرضا سلیمانی بابادی، مالک حسنی*

    خانواده به منزله بنیادین ترین نهاد اجتماعی و زیر بنای جوامع انسانی، خاستگاه فرهنگ ها و تمدن ها بوده است و از همین رو دین اسلام توجه ویژه ای به آن نموده و هر چه موجب تزلزل آن گردد، نفی و برای سالم ماندن این نهاد مقدس از آسیب، دستورات زیادی بیان کرده است. از جمله این دستورات، مباحث اعتقادی موجود در قرآن کریم است. باورها از آن رو که ریشه رفتارها هستند از نگاه قرآن کریم بسیار مورد توجه قرار گرفته است و باور به معاد یکی از این اعتقادات اثرگذار در زندگی و رفتار آدمی است. پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی نقش معادباوری در آسیب زدایی از نظام خانواده و با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی آیات قرآن کریم و اقوال مفسرین پرداخته و تاثیر باور به معاد را در جلوگیری از گرفتار شدن خانواده به آسیب های حقوقی، اقتصادی، عاطفی و اخلاقی تشریح و تبیین کرده است.واژگان کلیدی: قرآن کریم، معاد، معاد باوری، نظام خانواده، آسیب زدایی از خانواده

    کلید واژگان: قرآن کریم, معاد, معاد باوری, نظام خانواده, آسیب زدایی از خانواده}
  • محمدرضا کمیلی، محمدصادق شجاعی

    موضوع معاد از منظر آیات از اهمیت بسیاری برخوردار است که تا جای بیش از یک پنجم آیات قرآن به آن اختصاص داده شده است. یکی از بهترین راه های که در کاهش ارتکاب جرم و گناه تاثیر به سزای دارد، آن معاد باوری است. ایمان به معاد می تواند ارتکاب جرم و معصیت در فرد و جامعه را کاهش دهد؛ لذا بررسی ابعاد معاد اندیشی از دیدگاه قرآن در پیشگیری از جرم گناه آثار سازنده ای در سرنوشت انسان در دنیا و آخرت دارد که از نتیجه بررسی ها این مطلب به دست می آید که معاد باوری سازندگی انسان و اصلاح نگرش انسان را نسبت به امور دنیوی و اخروی تغییر می دهد و از آثار دنیوی اعتقاد به معاد، ایمان کامل، انگیزه عمل صالح، اخلاص در عمل و ترک محرمات را به دنبال دارد؛ پس سوال اصلی که به دنیال پاسخ آن هستیم این است که ایمان به معاد چه تاثیری در پیشگیری از گناه دارد.

    کلید واژگان: معاد, ایمان, پیشگیری, گناه, آیات}
  • زهره نریمانی*، جعفر فیروزمندی بندپی

    عموم مفسران برآنند که پرسش عزیر در آیه 259 سوره بقره، از چکونگی احیاء بوده، و عزیر در این ماجرا با الاغش احیاء شده و او شاهد نحوه زنده شدن الاغش بوده است. غذا و شراب او نیز به قدرت الهی، پس از صدسال دستخوش تغییر نشده است. پژوهش حاضر با بررسی لغوی، و تبیین پیوند معنایی آیه با آیات پیشین و پسین خود به تشریح و پردازش ضعف و کاستی های رای مشهور تفسیری پرداخته و به تبیین دیدگاه جدیدی که کمترین نقد به آن وارد شود، مبادرت ورزیده است. برپایه این دیدگاه، عزیر نه از کیفیت معاد و إحیاء بلکه از زمان و چگونگی گذر زمان در امر احیاء، پرسش نموده و خداوند نیز با میراندن خود عزیر و پوساندن استخوان هایش زمان و نحوه مرور زمان در برزخ بدو نشان می دهد. در این تفکر الاغ عزیز و طعام و غذای او مشمول این صدسال برزخی نبوده بلکه همان یک روز و یا نیم روز مورد اشاره عزیر است. در این مقاله به ارتباط تنگاتنگ بین آیات 258 تا 260 و ارتباط معنایی و محوری آن ها پرداخته شده است.

    کلید واژگان: عزیر, معاد, برزخ, زمان برزخی, آیه 259 بقره}
    Zohreh Narimani*, JAFAR FIROOZMANDI BAND PAY

    Most commentators believe that Uzair's question in verse 259 of Surah Al-Baqarah was about how he was revived, and that Uzair was revived with a donkey in this matter, and he witnessed how the donkey came to life. His food and wine have not been changed by divine power after a hundred years. The present study, by lexical examination, and explaining the semantic connection of the verse with its previous and subsequent verses, has described and processed the weaknesses and shortcomings of the famous interpretive opinion and has attempted to explain a new point of view that receives the least criticism. According to this view, Uzair asked about time and how time passes in the matter of revival, and God, by killing Uzair in a hundred years of purgatory and reviving him during the Ba'ath, shows the passage of time. According to this view, donkey's food and wine have not been subjected to this hundred-year purgatory.

    Keywords: Uzair, Resurrection, Purgatory, Purgatory Time, verse 259 of Baqarah}
  • حکیمه خیراندیش، محمدمهدی کریمی نیا، محمدحسین احمدی، مجتبی انصاری مقدم *

    معاد یکی از اصول اعتقادی اسلام است. اهتمام قرآن کریم به این مسیله در حدی است که به گفتن محققین آیات قرآن به این مسیله و جوانب مختلف آن اختصاص ‌یافته است. معاد از جهات مختلف قابل ‌بررسی است. این تحقیق به نظرات مختلف پیرامون کیفیت معاد پرداخته ‌است. در این تحقیق مباحثی چون مفهوم معاد اهمیت و کیفیت معاد از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته‌ است. 1- معاد جسمانی: گروهی از متکلمان عقیده دارند که در روز قیامت فقط جسم است که محشور می‌شود و روح را مانند جسم لطیفی که در بدن جریان دارد می‌پندارند. 2- معاد روحانی: گروهی از فلاسفه به خصوص پیروان مکتب مشاء معتقدند که فقط روح انسان در قیامت محشور می‌شود. 3- معاد جسمانی و روحانی: گروهی از حکما و عرفا و برخی از دانشمندان علم کلام و شخصیت هایی مانند شیخ طوسی و سید مرتضی و خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی به هر دو معاد معتقدند و می‌گویند؛ روح در سرای دیگر به بدن بازگشت می‌کند که دارندگان این نظر هم به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروهی می‌گویند؛ روح در سرای دیگر به بدن طبیعی و عنصری برمی‌گردد که آیات قرآن هم به ‌روشنی از این نظریه پشتیبانی می‌کند و گروه دیگری می‌گویند روح به بدن مثالی و برزخی برمی‌گردد. و نظریه ی صحیح معاد جسمانی و روحانی است.

    کلید واژگان: نظریات, کیفیت, معاد, پیرامون}
  • هیزم (وقود) جهنم در قرآن کریم
    عزیزه فاطمه صبوحی، طاهره ماهروزاده*

    قرآن کریم بیش از 20 بار آتش جهنم را با صفات مختلف یاد کرده است، هر کدام از این صفات به گناه انجام شده مرتبط می باشد. یکی از عذاب هایی که خداوند نام می برد، هیزم شدن انسان برای آتش جهنم است. در این نوشتار  به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع تفسیری و روایی و شواهد علمی ، ضمن تبیین مفهوم معاد و جهنم به ماهیت و ویژگی هیزم آتش جهنم پرداخته شده است و واژه وقود که  از جمله کلماتی است که به هیزم شدن انسان در جهنم اشاره دارد به لحاظ لغوی و اقوال مفسران مورد بررسی قرار گرفته و نتایج ذیل بدست آمده است: وقود در اصل به معنای برافروختن اختصاص به آتش ندارد و انواع مختلفی همچون هیزم یا جماد یا انسان را در بر می گیرد. بر اساس شواهد علمی، اصل هیزم و سوخت شدن انسان برای آتش ممکن است ، با توجه به اینکه گناه از انسان سرچشمه می گیرد، عامل  سوزانده شدن انسان میشود ، اعمال زشت انسان که در دنیا انجام داده، آتش‏گیره می ‏شود. یعنی جهنم نیاز به آتش و سوخت جداگانه ندارد، بلکه گناهان انسان نمود پیدا میکند و او را می سوزاند.

    کلید واژگان: معاد, جهنم, آتش جهنم, هیزم جهنم, وقود}
  • مهدی دشت بزرگی، محمداسماعیل عبدالهی، محمد کرمی نیا

    خواجه نصیرالدین طوسی از منظر دو دانش کلام و فلسفه، شخصیتی دوگانه به‌نظر می‌آید. زیرا گاهی در یک مسئله علمی دو رای مختلف داده است؛ یکی به شیوه اهل‌کلام و دیگری به روش فیلسوفان. در وهله نخست به ذهن می‌آید، که خواجه دچار تعارض شده است. برای نمونه، خواجه با دیدگاه فلسفی، اعاده معدوم را جایز نمی‌داند و ازسویی در مقدمات بحث معاد پذیرفته است که اعدام عالم ممکن و مطابق ادله نقلی است. در این مقاله به مطالعه «معاد» خواهیم پرداخت و سپس در مقام داوری، احتمالات ممکن را طرح کرده و از میان آن‌ها، دیدگاهی را که از دید ما با واقعیت مطابق است، به‌عنوان دیدگاه برگزیده انتخاب می‌کنیم. این نوشتار در داوری خود، برپایه عبارات خواجه نصیر و درنظر داشتن موقعیت اجتماعی و علمی و ویژگی روزگار زندگی وی که با هجوم گسترده متکلمان بر ضد فیلسوفان روبه‌رو بود، همچنین باتوجه به شخصیت میانه‌رو، حق‌محور و دانش‌دوست مرحوم خواجه، غبار تعارض را از چهره او می‌زداید و چنین حکم می کند که شخصیت وی متعارض‌نماست و نه متعارض. این تحقیق براساس پژوهش در آثار خواجه شکل گرفته است. این آثار بیشتر به‌صورت کتابخانه‌ای انجام شد. ولی در همه این موارد کوشیده‌ایم تا دیدگاه خواجه پس از تحلیل و بررسی جهات محتمل، نقل شود. ازاین‌رو، در جاهایی که نیاز بود، از عبارات شارحان نیز، یاری گرفته‌ایم.

    کلید واژگان: تجریدالاعتقاد, تعارض, خواجه نصیر, کلام, فلسفه, معاد}
    Mehdi Dasht Bozorgi, Muhammad Ismaeil Abdullahi, Muhammad Karami Nia

    From the perspective of the two disciplines of theology (Kalam) and philosophy, Khajeh Nasir al-Din Tusi seems to have a dual personality. Because sometimes he has held two different opinions on a scientific issue; one in accordance with theologians’ ideas and the other in congruence with those of philosophers. At first glance, it seems that Khajeh Nasir has been contradictory. For example, from a philosophical point of view, he does not believe in the coming-back of non-existent, and on the other hand, in the preliminaries of the topic of resurrection, he has accepted that non-existence of the universe is possible and in harmony with the narrated proofs. In this paper "resurrection" is studied, and probabilities are discussed and from among them, the viewpoint that corresponds to reality from our point of view is selected as the preferred viewpoint. This paper bases its judgment on the words of Khajeh Nasir. It considers his social and scientific status and the fact that the period in which he lived was marked with widespread attack by theologians against philosophers. Also, considering the moderate, right-oriented and scholarly personality of the late Khajeh, the paper concludes that his personality is pseudo-contradictory, not contradictory. This mainly library study is based on research into the works of Khajeh. We have tried to state Khajeh's point of view after analyzing and examining all the possible aspects. Therefore, where necessary, we have also used the views of commentators.

    Keywords: theology, philosophy, contradiction, Khajeh Nasir, resurrection, Tajrid al-I‘tiqad}
  • معصومه امامی*، طلعت حسنی بافرانی

    تجسم، تجسد و یا تمثل عمل، تعابیری است که گر چه مضمون آن  با صراحت در قرآن و روایات بسیاری مطرح شده اما خود این اصطلاح در متون روایی و آیات قرآن دیده نمی شود.طبق آیات قرآن، مراد از تجسم اعمال این است که جزای اعمال انسان ها، صورت باطنی و ملکوتی همان اعمال دنیوی آن ها می باشد و جزا و عمل اتحاد و عینیت دارند. اهمیت این موضوع را می توان از دو جهت بررسی کرد، یکی از جهت پاسخگویی به شبهاتی که با معاد و عدل الهی در کیفر گناهان مرتبط است و جهت دیگر، اثر تربیتی آن است؛ بدین صورت که انسان اگر ایمان داشته باشد که عمل وی از بین نرفته و از او جدا نخواهد شد، مراقبت بیشتری بر اعمالش خواهد داشت. این نوشتار به طرح دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر(علامه طباطبایی و علامه فضل الله) به عنوان دو تن از موافقان و مخالفان نظریه ی تجسم اعمال، به روش تطبیقی پرداخته و با نقد و بررسی ادله ی آنها در نهایت دیدگاه علامه طباطبایی(ره) را تقویت می کند.

    کلید واژگان: قرآن, معاد, تجسم اعمال, علامه طباطبایی, علامه فضل الله}
  • سیده فاطمه کیایی*، سید قاسم کیایی

    مفسران واژه «رجاء» در عبارت «لا یرجون لقاءنا» (یونس/ 7) را با احتمالات مختلفی چون: خوف، طمع، توقع و تصدیق تبیین کرده اند. در این میان با اینکه «تصدیق» از جمله مدلولاتی است که به دلیل دور بودنش از معنای موضوع له رجاء، تبیین سازوکار ارتباطی بین آن با رجاء ضروری می نماید، مفسران بدان نپرداخته اند و همین مسیله، جواز حمل آن بر آیه را با ابهام و چالش جدی مواجهه کرده است. مشکل دیگری که به نحوی شامل اکثر خوانش های تفسیری پیش گفته از جمله «تصدیق» می شود، عدم توجه به رویکرد انگیزشی آیه در تبلیغ آخرت گروی امیدمحور به جای آخرت باوری استدلال محور است؛ نکته ای که علی رغم دارا بودن موٴیداتی چون گزینش و چینش واژگانی آیه، در تفاسیر مفغول مانده و مورد بی توجهی قرار گرفته است. یعنی با مطالعه تفاسیر، ذهن مخاطب معطوف به معادباوری و تبعات ناگوار معادگریزی به عنوان یک اصل اعتقادی می شود؛ در حالی که آیه سعی دارد پنجره دیگری غیر از آنچه معاد را به عنوان یک باور و اصل اعتقادی لازم الاطاعه می نمایاند، به روی مخاطب بگشاید و قوای ذهنی او را نسبت به ظرفیت امیدبخش معاد تهییج و در یک کلام معادگرایی و نه معادباوری را ترویج نماید.این نوشتار با هدف تقریر و تحلیل دیدگاه ناظر به معادل انگاری رجاء با تصدیق و طرح این ادعا که این آیه به خصوص، با موضوع محوری معاد در صدد ایجاد گرایش و نه بینش نسبت به حیات اخروی است، به سامان رسیده است.

    کلید واژگان: رجاء, تصدیق, معاد, ایمان}
    Sayyedeh Fatemeh Kiaei *, Sayyed Ghasem Kiaei

    The Quran exegetes have determined the term “raja'-hope” in the statement ﴿لا یرجون لقاءنا﴾ (Those who rest not their hope on their meeting with Us) with different possibilities such as: fear, desire, expectation and ratification. Among this while ratification (تصدیق) is of the meanings for being far away from the meaning which has been created the word “hope” (raja') it is necessary to determine a relationship mechanism between it and “hope” (raja'). The exegetes have not examined it and this problem faces serious ambiguity and challenges. The other problem which includes most of the aforementioned exegetic dialectics such as ratification -confirmation-(تصدیق) is the absence of attention to the motivational approach of the verse in the propagation of the hope -centered hereafter instead of argumentation- centered hereafter. A point Which is in spite of having proofs such as the selection and order of the verse vocabulary in the exegeses has been neglected and has not paid attention. Meaning with studying the exegeses, the mind of the addressee concentrates on belief in al-ma'ad (day of resurrection) and its unpleasant outcomes of turning aside from belief in al-ma'ad (the day of resurrection) as a religious principle while the verse is going to open another window except what indicates the day of resurrection as a belief and compulsory religious principle for the addressee and to motivate his mind powers in relation to the capacity of the hope of al-ma'ad (the day of resurrection) and briefly and totally to promote a tendency to the resurrection and not the resurrection belief. With aim to review and analyze the opinion which views “hope” (raja') being equivalent to confirmation (تصدیق) and presenting this claim that the verse specifically with the vital subject of al-ma'ad (the day of resurrection) is going to create a tendency (ambition) not belief to the day after this note has been adopted.

    Keywords: Hope, Ratification, The day of resurrection, Belief (faith)}
  • مجتبی نوروزی*، مرضیه بخشی نیا

    مفسرینی از شیعه با توجه به روایات رسیده در ذیل یازدهمین آیه سوره غافر، تعبیر دو مرگ و زندگیموجود در آیه را مربوط به بحثرجعت می دانند؛رجعت را از وعده های الهی خداوند دانسته اند که به واسطه آن ذات باری تعالی، در هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، گروهی از مردگان را به همان صورتی که بودند به دنیا بر می گرداند تا گروهی عزیز و گروهی را ذلیل کند؛ به تبع آن حق مظلوم را از ظالم باز ستاند. با توجه به اختلاف نظرات تفسیری راجع به اختصاص بحث رجعت در آیه 11 سوره غافر، به دنبال شفاف سازی اختصاص مرگ های دو گانه مربوط به کفار؛ به روش توصیفی و تحلیل سیاقی، مفهوم صحیح این آیهبر اساس پاسخگویی به شبهات موجود بررسی می گردد. با وجود قراین سیاقی از آیه و اخبار آحاد در روایات رسیده در بحث رجعت ذیل آیه مورد نظر، این آیه مربوط به عموم کفار است و نمی تواند مربوط به کفار در زمان رجعت باشد؛ اما با مقایسه مشخصات کفار در زمان رجعت و مشخصات کفار در سوره های هم سیاق با سوره غافر (حوامیم) مشخص می شود که: این افراد در کفر محض هستند و عذاب الهی از آنها برداشته نمی شود؛ بنابراین با مشخصات کفار در زمان رجعت مطابقت دارد و می تواند به استناد سیاقی، منظور از دو بار میراندن و زنده کردن کفار، دو بار عذاب الهی برای آنان است

    کلید واژگان: رجعت, سیاق, کفار محض, معاد, غافر}
  • علی غضنفری*، خدیجه جلالی

    بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه، دخالت اساسی دارد " فرهنگ " آن جامعه است . اساسا فرهنگ هر جامعه، هویت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه قدرتمند و قوی باشد، ولی پوچ و پوک و میان تهی است . اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و روزی خوار از فرهنگ مخالف باشد، ناچار ابعاد دیگر آن جامعه، به همان جانب گرایش پیدا می کند. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای به مقایسه ی دو فرهنگ اسلامی و غربی که از هر نظری در بین جوامع غربی و شرقی مشهور است می پردازیم. تفاوت عمده ‏این دو فرهنگ، به تعریف آنها از ماهیت انسان مربوط می‏شود. بر حسب فرهنگ غربی، انسان موجودی است که معنویت، فرع و روبنای زندگی اوست؛ انسان در عصر تکنولوژی به درجه‏ای از پیشرفت رسیده که دیگر نیازی به ارتباط با یک مبدا قدسی و آسمانی ندارد. این تصور باطل که در فرهنگ غرب رشد پیدا کرد، انسان محوری را جایگزین خدا محوری کرده و بر همه ارزش‏های الهی وآسمانی خط بطلان کشیده است چیزی که فرهنگ های دینی خاصه اسلام دنیا را صرفا ابزاری برای رسیدن به آخرت معرفی کرده اند.

    کلید واژگان: فرهنگ اسلامی, فرهنگ غربی, معاد, خانواده}
  • کاوس روحی برندق*، صدیقه ملک لو

    در حوزه گزاره های مربوط به معاد، واژگان بسیاری (28مورد) در قرآن وجود دارد که از این میان، تنها 17 مورد در این باب استعمال می شود. این مقاله، بار معنایی هر یک از این واژگان و نقاط مشترک و تفاوت های معنایی آنها را از نظر فرهنگ های معتبر عربی و دیدگاه مفسران مطرح مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که هر یک از این واژگان با واژگان دیگری از این حوزه اشتراک معنایی دارند و بواسطه همین موضوع جزء نظایر قرآنی قرار می گیرند در حالی که در کتب وجوه و نظایر اشاره ای به این لغات نشده است؛ همچنین برخی واژگان متحمل معنای خاصی هستند که با توجه به سیاق آیه نمی توان نظایرش را جایگزین واژه مزبور نمود. نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.

    کلید واژگان: معاد, تفسیر قرآن, لغت, نظائر, سیاق}
    Kavous Roohi *

    In the field of “Maad”, there are many words (28 words) that only 17 cases are used in this field. This article, has examined meaning of these words and common points and Conceptual differences between them from valid Arabic dictionary and commentators' views And concluded that Each of these words in this area have share semantic with other words And because of that put in the Qur'anic likes (nazayer) While not found in the Vojoh and Nazayer book. and so some words have special meaning that cant replace them with their likes (nazayer) due to the vers conception is attachment of most of this words to meccan chapters that is associated with the concept of madani chapters

    Keywords: maad, Interpretation, word, nazayer}
  • محمدعلی موحدی*

    حیات پس از مرگ از مهم ترین آموزه های دینی است. اندیشمندان مکاتب مختلف در درازنای تاریخ براهین متعددی را با روش ها و اهداف متفاوت در راستای توجیه یا اثبات این آموزه اقامه کرده اند. به رغم تعدد این برهان ها می توان در یک تقسیم منطقی، این براهین را به چهار گونه ی کلی براهین امکانی، براهین تجربی، براهین معقولیت، و براهین ایجابی دسته بندی نمود. هر یک از گونه های مذکور، با روشی متفاوت، هدف یا اهدافی خاص را پی می گیرد و در صدد دست یابی به غایتی متفاوت با سایر گونه هاست. نا آگاهی از هدف این براهین،گاهی سبب بروز انتقاداتی شده که سنجش آن انتقادات در پرتوی هدف اصلی برهان ها ضروری است. هم چنین پاره ای از براهین ارایه شده، به رغم نگاه مشهور، توان اثبات مدعای خود را ندارند و از همین جهت فاقد ارزش علمی هستند. مهم ترین دستاورد متن حاضر افزون بر گونه شناسی مشهورترین براهین معاد، سنجش کارآمدی هریک از آن براهین است.

    کلید واژگان: معاد, براهین معاد, امکان معاد, معقولیت معاد, اثبات معاد}
  • نفیسه مقیسه، سید حسن میرباقری*

    اعتقاد به معاد و بازگشت انسان،  امری بوده است، که ادیان آسمانی  بر آن تاکید فراوان کرده اند. مسئله معاد در میان مسلمین جزء ضروریات و از مسلمات دین است. در باب کیفیت معاد و چگونگی بعث و حشر انسان ها پس از مرگ، در میان علما و فلاسفه اسلامی  اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را روحانی، و برخی روحانی- جسمانی می دانند.  در کیفیت جسم و چگونگی آن نیز اختلافات فراوانی است، دسته ای جسم در عالم آخرت را مثالی و دسته ای دیگر مادی-عنصری می دانند. این مقاله با رویکرد توصیفی به بررسی آیات قرآن، سعی در تبیین معاد جسمانی از منظر این کتاب آسمانی دارد. قرآن کریم بابیان دلایلی در میان آیات خود، جسمانی بودن معاد را تبیین می نماید. می توان این آیات را به هفت دسته تقسیم نمود.

    کلید واژگان: قرآن کریم, معاد, معاد روحانی, معاد جسمانی, دلایل قرآنی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال