جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "halliday" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «halliday» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از نظریه های جدید زبان شناسی که به کمک آن می توان به تحلیل انواع متون پرداخت، دستور نقش گرای هلیدی است. کاربست این الگو در بررسی سوره های قرآنی می تواند مخاطب را با دلالت های جدید و معانی ضمنی و نهفته موجود در آیات قرآنی آشنا کند. بدین منظور، پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و در چهارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، به بررسی، ارزیابی و تحلیل انواع فرایندهای فعلی در سوره مریم خواهد پرداخت. مهمترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که تنوع سبکی ناشی از به کارگیری فرایندهای مختلف، سکون، رتابت و یکنواختی را از متن سوره دور کرده و سبب پویایی و تحرک آن شده است. فرایندهای مادی بیشترین بسامد را در متن سوره دارد و آن را از فضای انتزاعی و دورنگرایی دور کرده است. مهمترین کنشگر فرایندهای مادی، خداوند متعال است که حضور برجسته او در سوره، حاکی از اهمیت نام و یاد او و نیز اهمیت افعال و اعمالی دارد که انجام می دهد. بسامد بالای فرایندهای رابطه ای از نوع وصفی، جنبه توصیفی متن را بالا برده است. فرایندهای کلامی نیز به اشکال مختلف در سوره مریم مورد استفاده قرار گرفته و عمل داستان را در جهت یا جهات مشخصی پیش برده است. خداوند متعال برای بیان تجریبات درونی شخصیت های مورداستفاده در سوره، از فرایندهای ذهنی که بیانگر احساسات و عواطف و مکنونات آنهاست، استفاده معناداری کرده است.کلید واژگان: قرآن کریم, سوره مریم, فرانقش اندیشگانی, فرایندهای فعلی, هلیدیOne of the new theories of linguistics, which can be used to analyze different types of texts, is Halliday's role-oriented order. Using this model to study Quranic surahs can introduce the audience to new meanings and implicit and hidden meanings in Quranic verses. For this purpose, the upcoming research will investigate, evaluate, and analyze all kinds of current processes in Surah Maryam using the descriptive and analytical method, and within the framework of Halliday's systematic role-oriented order. The most important results of the research indicate that the stylistic variety caused by the use of different processes has removed stillness, uniformity, and uniformity from the Surah text and has caused its dynamism and mobility. Material processes have the highest frequency in the text of the Surah and have been removed from the abstract space and perspective. The most important actor in material processes is God Almighty, whose prominent presence in the Surah indicates the importance of his name and memory and the importance of the deeds and actions that He performs. The high frequency of descriptive relational processes has increased the descriptive aspect of the text. Verbal processes are also used in different ways in Surah Maryam and have moved the action of the story in a specific direction or directions. To express the inner experiences of the characters used in the Surah, God Almighty has meaningfully used the mental processes that express their feelings and emotions.Keywords: Holy Quran, Surah Maryam, Ideational Meta Function, Current Processes, Halliday
-
انسجام و یکپارچگی علت اصلی معناداربودن و هدفمندبودن متن است و سبب جذابیت و زیبایی آن می شود. پژوهش حاضر، سوره قلم را براساس نظریه انسجام «مایکل هالیدی و رقیه حسن» با روش توصیفی تحلیلی ارزیابی کرده و میزان مولفه های انسجام را ارائه داده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد در این سوره، 375 مورد عوامل انسجام از قبیل واژگانی و دستوری و پیوندی وجود دارد. از میان این عوامل، «انسجام واژگانی»، 179 مورد است که 142 مورد به تکرار و 37 مورد به باهم آیی مربوط می شود و 140 مورد «انسجام دستوری» در این سوره وجود دارد که از این میان 136 مورد به ارجاع و 4 مورد به حذف اختصاص دارد. انسجام پیوندی در این سوره، 56 مورد است که 15 مورد به ارتباط اضافه ای و 13 مورد به ارتباط سببی و 14 مورد به ارتباط زمانی و 14 مورد به ارتباط خلاف انتظار مربوط می شود. از میان این دسته از موارد انسجام، تکرار و ارجاع به ترتیب بالاترین درصد انسجام را به خود اختصاص داده است. موارد دیگر انسجام، به ترتیب میزان به کاررفته در این سوره، مراعات النظیر، ارتباط اضافه ای، ارتباط زمانی و تباین، ارتباط سببی، باهم آیی دستوری، تضاد و حذف هستند.کلید واژگان: سوره قلم, نظریه انسجام, عوامل انسجام, الگوی هالیدی و حسنCoherence and integration make a text attractive and beautiful. The present research has evaluated Surah Qalam based on the coherence theory of "Michael Halliday and Ruqieh Hasan's complementary theory" with a descriptive-analytical method and has presented the number of coherence components. The results of the research show that there are 375 cohesion factors in Surah Qalam, such as lexical, grammatical, and conjunction. Among the factors of cohesion, "lexical cohesion" is used in 179 cases, of which 142 cases are related to repetition and 37 cases to conjunction, and there are 140 cases of "grammatical cohesion" in this surah, of which 136 cases are related to Referrals and 4 items are reserved for deletion. There are 56 connectives in this surah, 15 of which are related to additional connection, 13 to causal connection, 14 to temporal connection, and 14 to unexpected connection. Among this category of coherence, repetition and reference respectively have the highest percentage of coherence. Other cases of cohesion, in the order of the amount used in this surah, are the observance of an example, additional connection, temporal connection and comparison, causal connection, grammatical conjunction, contrast, and omission.Keywords: Surah Qalam, Cohesion Theory, Cohesion Factors, Halliday, Hasan`S Model
-
إحدی الحجج الرئیسیه بین مویدی ومعارضی الکتب الدینیه هی عدم وجود تماسک وارتباط دلالی فی هذه الکتب. بعد القرآن الکریم، یعتبر نهج البلاغه اهم کتاب عند المسلمین خاصه الشیعه. ومن هنا یهدف هذا البحث إلی التحقیق فی إحدی خطب نهج البلاغه المشهوره. التماسک هو الاتصال الدلالی فی النص او اللغه المنطوقه الذی ینشئ اتصالا بین المولف او المتحدث والقارئ او المستمع ویتضمن العلاقات البنیویه والمعجمیه للنص. استخدمت الدراسه الحالیه نموذج تماسک النص لمایکل هالیدای ورقیه حسن (1985) لفحص التماسک النصی لإحدی خطب نهج البلاغه الشهیره. ولهذا الغرض تم اختیار خطبه اشباح وتقییم عوامل تماسک النص باستخدام نموذج هالیدای ورقیه حسن. واخیرا اظهرت النتائج المتحصل علیها ان هذه الخطبه رغم قصرها إلا انها ذات تماسک قوی وهام. یمکن ان تکون نتائج الدراسه الحالیه مفیده للعلماء والطلاب والاساتذه وجمیع المهتمین بالدراسات الإسلامیه والدین والعلوم السیاسیه وارتباطاتها بالفکر الإسلامی. فیمکن لهذه الدراسه ان تجذب انتباه عدد کبیر من المهتمین والممارسین الذین یرکزون علی العلوم السیاسیه والدراسات الدینیه، حیث تنظر إلی اهمیه نهج البلاغه ودوره البارز فی الفلسفه الإسلامیه فی عالم الیوم.
کلید واژگان: خطبه الاشباح, التماسک الدلالی, التماسک النصی, التماسک النحوی, نظریه هالیدی و رقیه حسنOne of the main arguments between the proponents and the opponents of religious books has been the lack of coherence and semantic connection in these books. After Holy Quran, Nahj-Al-Balaghe is the most important book of Muslims (Esp. Shia). Hence, the present paper aims to investigate one of the famous sermons of Nahj-Al-Balaghe. Coherence is the semantic connection in a text or spoken language that creates a connection between the author or speaker with the reader or listener. Coherence includes the structural and lexical relationships of a text. The present study uses the text coherence model of Michael Halliday and Roghayeh Hassan (1985) to examine the textual coherence of one of the famous sermons of Nahj-Al-Balagheh. So, for this purpose, Ashbah Sermon was selected and the factors of text coherence were evaluated using the Halliday and Hassan model. Finally, the obtained results revealed that this sermon despite being short has a strong and significant coherence. The results of the present study can be beneficial to scholars, students, professors, and all who are interested in Islamic Studies, religion as well as political science and its links to Islamic thoughts. Similar studies can also be conducted on other Islamic texts paramount among Muslim scholars and political analysts. To put it another way, this study can attract the attention of a large number of stakeholders and practitioners focusing on political science and religious studies as it considers the significance and the prominent role of Nahj-Al-Balagheh in Islamic philosophy in today's world.
Keywords: Ashbah Sermon, coherence, lexical Coherence, Structural Coherence, Halliday, Hassan model -
دستور نقش گرای هلیدی یکی از نظریات مطرح در زبان شناسی نقش گرا است که فراتر از سطح مطالعات نحوی به بافت متن و شکل گیری زبان متن توجه دارد و دارای سه فرانقش: اندیشگانی، بینافردی و متنی است که اساس زبان شناسی نقش گرا را تشکیل می دهند. فرانقش اندیشگانی که حاصل تجربه حاصل از جهان بیرون است، دارای سه مولفه: فرایند، شرکت کنندگان و عناصر پیرامونی است. در این میان عنصر فرایند که در قالب فعل، در جمله نمود پیدا می کند، دارای نقش کانونی و مرکزی است و به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و آماری سوره مبارکه مطففین را به منظور دستیابی به لایه های نهفته آیات و شناخت عمیق تر مفاهیم سوره، بر مبنای فرانقش اندیشگانی مورد بررسی قرار داد و به این نتایج دست یافت که فرایند غالب موجود در سوره مذکور به دو فرایند مادی (30./.) و رابطه ای (28./.) اختصاص دارد و این امر با مفاهیم سوره هماهنگ است. هم چنین این دو فرایند با توجه به ماهیتشان که جنبه مادی و توصیف دارند، بهترین ابزار برای تحقق چنین مفاهیمی می باشند. فرایند رفتاری (17./.) از نظر بسامد در مرتبه بعدی قرار دارد و جهت بازتاب حالات رفتاری مجرمان و مومنان استفاده شده است. دو فرایند کلامی (13./.) و ذهنی (11./.) اگر چه دارای بسامد کمتری به نسبت دیگر انواع فرایندها هستند؛ اما نقش برجسته ای را در راستای تکمیل معانی مدنظر سوره ایفا می کنند.کلید واژگان: قرآن کریم, سوره مطففین, زبان شناسی نقش-گرا, فرانقش اندیشگانی, هلیدیHalliday's functional grammar is one of the well-known theories within functional linguistics that beyond the level of syntax cares about the context and the formation of the language of the text. It consists of three ideological, interpersonal, and textual metafuctions that make the basis of functional linguistics. Ideational metafunction which is the result of experience from the outside world, has three components of process, participants, and peripheral elements. Among these three components, process which is embodied as verb of the sentence has a central and focal role and is divided into two main and secondary categories. The present descriptive-analytical and statistical research investigated the ideational metafunction in Surah Al-Mutaffafin aiming to expose the hidden layers of the ayahs and to shed light on the concepts of the surah more deeply. The results show that the dominant process in the mentioned surah belongs to two material processes (30%) and relational processes (28%) and this finding is in harmony with the concepts of the surah. Additionally, given their material and descriptive nature, these two processes are the best tools to realize such concepts. The behavioral process (17%) is next in terms of frequency and it has been used to reflect the behavior of criminals and believers. Two verbal (13%) and mental (11%) processes, although having a lower frequency than other types of processes, play a prominent role in completing the intended meanings of the surah.Keywords: the Holy Qurʾān, Surah Al-Mutaffafin, functional linguistics, ideational metafunction, Halliday
-
نظریه انسجام متنی هلیدی و حسن، یکی از مقوله های مهم زبان شناسی معاصر است که برخلاف نظریات صرف ساخت گرایی، توجه مهمی به ساختارهای زبانی در بافت موقعیتی دارد و به واسطه آن می توان نتایج قابل تاملی را در زمینه میزان انسجام متن ارایه داد. در نظرگاه آنان، عوامل انسجام متن در سه دسته دستوری، واژگانی و پیوندی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر، ابعاد سه گانه انسجام در خطبه 181 نهج البلاغه، بررسی شد؛ به طوری که انسجام دستوری با بسامد 44 درصد، بیشترین سهم انسجام را در خطبه داشته است و انسجام واژگانی با بسامد 43 و انسجام پیوندی با بسامد 13 درصد به ترتیب در جایگاه بعدی اهمیت قرار دارند. این فراوانی نشانگر آن است که برجستگی کلام امیرالمومنین، علاوه بر محتوای ژرف آن، مرهون کاربست هوشمندانه عوامل پیوندسازی است که از این همایش و تفکر در کنه معانی و مضامین آن حاصل می گردد و از عظمت جایگاه آن پرده برمی دارد.
کلید واژگان: انسجام متنی, حسن, خطبه 181, نهج البلاغه, هلیدیHalliday and Hassan's theory of textual coherence is one of the important categories of contemporary linguistics, which, unlike purely constructivist theories, pays significant attention to linguistic structures in a situational context. In their opinion, text cohesion factors are placed in three categories: grammatical, lexical, and conjunctive. This research investigates three dimensions of coherence in the 181st sermon of Nahj al-Balagha. As a result, grammatical coherence with a frequency of 44% has the largest share of coherence in the sermon. Lexical coherence with a frequency of 43 and conjunctive coherence with a frequency of 13% are in the next place of importance, respectively. This abundance shows that the prominence of Imam Ali's words, in addition to their deep content, is due to the intelligent use of linking factors resulting from this conference and thinking about its meanings and themes, revealing the greatness of its position.
Keywords: Cohesion Text, Nahj al-Balaghah, Sermon 181, Halliday, Hassan -
انسجام به عنوان یک مفهوم زبان شناسی متن، توسط «هالیدی» و«حسن» مطرح شد؛ به این گونه که اگر در صدد آن باشیم تا درجه ارتباط یک متن را مورد بررسی قراردهیم، شایسته است تا این ارتباط را از لحاظ عواملی که آن را عناصر انسجام نام می نهند، تحلیل نماییم. عناصر به دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم می شوند که هر یک به شاخه های مرتبط قابل دسته بندی است. از آن جا که وجود متن بدون انسجام ناممکن است و وجه تمایز آن ها از یکدیگر میزان بهره گیری از آن می باشد، نهج البلاغه نیز به عنوان یک متن دینی از این قاعده مستثنا نیست، از این رو پژوهندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با روش توصیفی- تحلیلی درجه انسجام خطبه 109 نهح البلاغه را از نظر عناصر انسجام هم چون ارجاع، جانشینی، حذف، تکرار، هم آیی و ادات پیوند افزایشی، نقیضی، زمانی و سببی و شرطی بررسی نمایند.دستاورد این جستار آن است که اگر چه در نگاه نخست، این خطبه از موضوعات متعدد سخن به میان آورده است، اما این تعدد، از میزان انسجام و یکپارچگی متن نکاسته است. نکته دیگر این که دو عنصر «حذف» و «جایگزینی» به ترتیب، بیش ترین و کم ترین نقش را در انسجام متن داشته اند.کلید واژگان: نهج البلاغه, خطبه 109, هالیدی و حسن, نظریه انسجام, وحدت شکل و معناHalliday and Hassan proposed cohesion as a linguistic concept of the text; thus, if we are to examine the degree of relevance of a text, it is worthwhile to analyze it in terms of what we call the elements of cohesion. Elements are divided into three categories: grammatical, lexical, and conjunctive, each of which can be categorized into related categories. The existence of a text without cohesion is impossible and the difference between them is in the degree of its use, Nahj al-Balagha as a religious text is no exception to this rule. Therefore, the researchers in this study intend to use a descriptive-analytical method to determine the degree of cohesion in Sermon 109 of Nahj al-Balagha in terms of elements such as reference, substitution, ellipsis, repetition, collocation, and additive, contradictory, temporal, causal, and conditional. The result of this research is that although at first glance, this sermon has addressed a wide range of issues; this multiplicity has not diminished the degree of cohesion and integrity of the text. Another point is that the two elements of “ellipsis” and “substitution” have the most and the least role in the cohesion of the text, respectively.Keywords: Nahj AL-Balagha, Sermon 109, Halliday, Hasan, Cohesion Theory, Form, Meaning Integrity.
-
رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی به بازنمایی جهان در زبان می پردازد و در این راستا نگره های ویژه خود را مطرح می کند؛ برای مثال، معنا در این نظریه محصول سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی است که هر سه هم زمان و به یک میزان، به معنای پیام کمک می کنند. فرانقش اندیشگانی به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم می شود. در فرانقش تجربی، بندهای مفرد و در فرانقش منطقی بندهای مرکب تحلیل می شوند. بند ازنظر فرانقش اندیشگانی به سه بخش تقسیم می شود: فرایند، مشارک و عنصر حاشیه ای. فرایندها به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم می شوند و هر کدام سه زیر بخش دارند؛ اصلی ها: مادی، ذهنی، رابطه ای. فرعی ها: رفتاری، کلامی و وجودی. در پژوهش حاضر، ارزیابی فرانقش اندیشگانی در سوره های «واقعه» و «قیامت» مدنظر بود و فرایندهای به کاررفته در این دو سوره و بسامد حضور هر یک از این فرایندها به بحث گذارده شد تا ابعاد رستاخیز در این سوره ها معلوم شود. یافته های پژوهش نشان دادند فرایند مادی در این دو سوره بیش از سایر فرایندها به کار رفته است؛ فزونی این فرایند به صورت ملموس، بر وقوع کنش، یعنی قیامت تاکید دارد و به آن عینیت می بخشد.
کلید واژگان: سوره واقعه, سوره قیامت, زبان, متن, فرانقش اندیشگانی, هلیدیHalliday’s theory of Systemic functional grammar reflects the world in language and analyzes this world in the context of language. Halliday divides the way we use language into three different metafunctions: The ideational metafunction, the interpersonal metafunction, and the textual metafunction. The ideational metafunction is considered in this research which is divided into empirical and logical components. In the experimental process, simple clauses are analyzed, and in the logical process, compound clauses are analyzed. The clause in ideational metafunction is divided into three components: process, participants, and circumstances. Processes are divided into two main and sub-categories and each has three sub-sections. The main processes are material, mental, and relational and sub-processes are behavioral, verbal, and existential. In the present study, ideational metafunction evaluation was considered in Surahs “Al-Waqi’ah” and “Al-Qiyamat” and the processes used in these Surahs and the repetition of each of these processes were discussed so that the aspects of resurrection are known in these Surahs. The research findings showed that the material process has been used in these Surahs more than other processes. The increase in this process emphasizes the occurrence of resurrection and it has given an objective aspect to this event.
Keywords: Surah Al-Waqi’ah, Surah Al-Qiyamat, Language, text, Ideational metafunction, Halliday -
عوامل ربطی یا پیوندی به مجموعه عناصر زبانی اطلاق می شود که باعث پیوستگی و اتصال واژگان به خصوص جملات می گردد، این عوامل بین دو جمله یا اول آن ها قرار می گیرند و آنان را به یکدیگر پیوند می دهند. مهم ترین طبقه بندی عناصر ربط ازدیدگاه هلیدی و رقیه حسن در چهار نوع زمانی، افزایشی، سببی و نقیضی نمود می یابد. عنصهر ربط زمانی انواع مختلفی نظیر: ربط زمانی ترتیبی، ربط زمانی همزمانی، ربط زمانی ارجاعی و ربط زمانی انجامی دارد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عناصر ربط زمانی در متن ترجمه های انتخابی از نهج البلاغه(دشتی، فاضل لنکرانی، فقیهی و فیض الإسلام) و چگونگی نمود انسجام و پیوستگی در بافت آنها با آوردن نمونه های پراکنده پرداخته شده است. در این عامل، زمان و توالی زمانی نقشی اساسی در پیوند جمله های متن مبدا با متن مقصد دارند. در نهایت عناصر ربط زمانی به کار رفته در نمونه های انتخابی بیشتر ساختار معنایی جملات را به یکدیگر مرتبط کرده بودند، اگر چه این عناصر در بیشتر نمونه ها نمود ظاهری داشتند اما با تعمق بیشتر در مثال ها و ترجمه های ذکر شده می شود دریافت که این عناصر گاهی علیرغم نداشتن نمود ظاهری، ساخت معنایی و مفهومی عبارت و متن را به یکدیگر گره زده اند.
کلید واژگان: انسجام, عوامل ربط زمانی, نهج البلاغه, ترجمه, هلیدیPazuhesname- ye Alavi, Volume:12 Issue: 1, 2021, PP 145 -170Relational factors are a set of linguistic elements that cause the connection of words, especially sentences, these factors are placed between the two sentences or the first of them and link them together. The most important classification of relational elements from the point of view of Halliday and Roghayeh Hassan is manifested in four types of time: incremental, causal and contradictory. The element of temporal relevance has different types such as: sequential temporal relevance, concurrent temporal relevance, referential temporal relevance and do-it-yourself temporal relevance. , Faqihi and Fayz al-Islam) and how to show coherence and coherence in their context by giving scattered examples. Finally, the temporal relevance elements used in the selected examples were more related to the semantic structure of the sentences, although these elements were apparent in most of the examples, but with more reflection on the examples and translations mentioned, it can be seen that these elements sometimes Despite their lack of appearance, the semantic and conceptual construction of the phrase and the text are intertwined.
Keywords: coherence, factors of temporal relevance, Nahj al-Balaghah, Translation, Halliday -
زبانشناسی نوین، به ویژه رویکردهای متنی و نشانه شناختی موجود درباره ساختار و کارکرد متن، ابزار و مفاهیم نظری مهمی را برای مطالعات متنی نوین قرآن در اختیار پژوهشگران قرار داده است. دستور نقشی نظام مند هلیدی ازجمله این رویکردهای مهم است که پیش از این، کارایی خود را در مطالعه انواع متن نیز نشان داده است. از نظر او، زبان سه نقش اصلی را بر عهده دارد: نقش بازنمودی که بر اساس آن، درباره جهان و پدیده ها سخن گفته می شود، نقش متنی که ما را به ساخت متون ارتباطی منسجم توانا می سازد و نقش بینافردی که تعامل ارتباطی ما را با یکدیگر ممکن می سازد. هر یک از این فرانقش ها به ترتیب با سه ساختار واژی - نحوی یعنی ساخت گذرایی، ساخت موضوعی و ساخت وجه تحقق زبانی می یابد. عناصر تشکیل دهنده ساخت وجه، عنصر وجه و عنصر محدودکننده است. پس از مشخص کردن ساختار وجه در این سوره (شامل 78 آیه و درمجموع 90 بند) و تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که زمان غالب در این سوره، زمان حال و وجه اخباری نیز وجه غالب در این متن است. این امر موجب شده است این سوره، حالت خطابی داشته و بیشترین توجه آن معطوف به مخاطب باشد؛ این امر با هدف اصلی این کتاب مقدس همسو است که همانا وصل کردن انسان به خداوند متعال است.
کلید واژگان: قرآن, سوره الرحمن, ساختار وجه, نظریه سیستمی - نقشی, هلیدیModern linguistics and particularly textual and semiotic approaches to structure and functions of texts have provided researchers with important theoretical tools and concepts for modern textual studies of the Qur'an. One of these important approaches that seems useful in studying different types of text is Halliday’s systemic functional grammar. For him, language has three main functions including ideational metafunction which enables us to talk about things in the world, textual metafunction which is responsible for making coherent communicative texts, and interpersonal metafunction according to which we interact with one another through language. Each of the three functions is realized linguistically by three lexico-grammatical structures, that is, the transitivity structure, the thematic structure, and the mood structure which is itself made of two main elements: the subject and finite. Having analyzed the mood structure in the selected Qur’anic text consisting of 78 verses and 99 clauses, it was concluded that the present tense and indicative mood are the dominant tense and mood respectively in this chapter. This has resulted in a largely spoken style directed toward the audience which is in line with the main function of this sacred text which is to link God and men.
Keywords: the Qur’an, a-Rahman, mood structure, systemic functional theory, Halliday -
اصطلاح «ده دوازده» در متون حدیثی، با عنوان روشی در معامله شناخته می شود. این اصطلاح به دلیل فاصله زمانی و ناآگاهی مترجم از ابعاد گفتمان متن، اغلب بدون هیچ تغییر یا توضیحی در متون ترجمه وارد شده و این عدم توجه باعث ایجاد گسست گفتمانی و انتساب دو حکم مغایر به این روش معامله شده است. برخی از ابزارهای گفتمان فرکلاف مانند نظام نقش گرای هلیدی می تواند در تحلیل و شناخت حکم این روش معامله موثر باشد؛ اما از آنجایی که امروزه گفتمان متن در متون دینی برای ما ناشناخته است، ابزارهای دیگری نیز چون شناسایی دال مرکزی، استخراج پیش انگاره، مطالعه همزمانی پویا، بررسی همنشین و جانشین های متن نیز در این پژوهش استفاده شده است. در نتیجه، با بررسی این موارد به نظر می رسد که ایمه اطهار: با تغییر گفتمان این اصطلاح به تغییر کاربرد آن اقدام کرده و آن را از معامله و بیعی فاسد به پیش معامله ای بدون اشکال مبدل ساخته اند.
کلید واژگان: غریب الحدیث, تحلیل گفتمان, ده دوازده, ترجمه حدیث, هلیدیThe [Persian] term "dah dawāzdah" (lit. ten twelve i.e. the capital is 10 and the capital plus profit is 12, and thus the profit is 20%) in the hadith literature (e.g. al-Kāfī, vol. 5, p. 197, h. 2-3) is known as a method of trading. This term because of the translator's temporal interval [of 13 centuries) and ignorance about the dimensions of the text discourse, has mostly crept into texts translated [into Persian] without any change or explanation. This ignorance has caused a discourse rupture and applying two contradictory verdicts to this way of trading. Therefore, certain discourse tools of [Norman] Fairclough, such as [Michel] Halliday's Functional System can be effective in analyzing and recognizing the rule of this way of trading. But since today the discourse of the text in religious texts is unknown, some other tools (of text analysis) such as nodal point, extracting the presupposition, dynamic synchronic study, and the study of paradigmatic and syntagmatic elements of the text, have been used in this research. As a result, it seems that the Pure Imams (‘a.s.) have changed the discourse of this term and this way have changed its application. Consequently, they have turned an invalid transaction (i.e. capital plus profit with mention of percentage ratio) to a valid deal or transaction (i.e. fixed price regardless of the capital).
Keywords: Gharīb al-ḥadīth, discourse analysis, dah dawāzdah, [Persian] translation of hadith, Halliday, hadiths -
اقتصاد زبانی یک فعالیت ذهنی - زبانی است که ذهن برای ارایه مفاهیم و معانی مورد نظر از کمترین سازه های زبانی با استفاده از الگوهای بیانی بهره می گیرد؛ به عبارتی دیگر، همانیاد می شود. این اصل زبانی به اصولی « اصل کم کوشی » اصلی است که از آن با عنوان مانند: اصل اشتقاق، همنشینی، جانشینی و ایجاز اشاره دارد که تمامی این موارد پیشینه کهن در زبان و ادبیات عرب دارند. اقتصاد زبانی در نه جالبلاغه به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی متون دینی، به وفور دیده میشود. حضرت علی (ع) برای انجام مکاتبات سیاسی، دینی و همچنین برای بیان وصیت نامه خود از این اصل زبانی استفاده نموده که هدف ایشان عدم اطناب ب یمورد و رساندن پیام بدون ایجاد دوگانگی در ذهن مخاطب می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اقتصاد زبانی نامه های نهج البلاغه بر اساس نظریه نقش گرایی هلیدی با استفاده از رویکرد توصیفی - تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که ادبیات و بلاغت هدف اصلی حضرت علی (ع) در نامه هایشان نبوده بلکه ایشان جهت ماندگاری و حفظ سریع پیام در ذهن مخاطب و همچنین انتقال مفاهیم مهم حکومتی، وصایا و سفارش های خود از اصل کم کوشی بهره و آن را در تمامی سطوح و لایه های زبانی نامه ها به کاربرده اند تا برونده انرژی چه ذهنی و چه فیزیکی به حداقل رسیده و مخاطب اصل پیام را به درستی دریافت نماید.
کلید واژگان: حضرت علی (ع), نهج البلاغه, اقتصاد زبانی, ک مکوشی, نقش گرایی, هلیدیLanguage Economy is a mental-lingual activity that mind by applying the least linguistuc structures uses the lingual patterns to represent the intended concepts and meanings. In other words, it is the principle of Parsimony. Language Economy is common in all languages all over the world. Arabic is not an exception, but a prominent example of this. It is abundatly seen in Nahi al-Balagha which is a literary masterpiece in religious texts. This valuable book has multiple chapters one of which is the letters of Imam Ali. This letters have different parts including wills, circulars, instructions, governmental commands, and written letters that are characterized by excerpt, abbreviation, briefness, and Parsimony principle. This research aims to study Language Economy in Nahj al-Balagha letters based on Halliday's Systemic Functional Linguistics Theories using a descriptive-analytical approach. The results of this study reveal that Imam Ali has used the Parsimony principle in all the lingual levels and layers of letters in order to keep and save his message in the mind of the reader as well as to transfer the important governmental messages, wills, and instructions.
Keywords: Imam Ali, Nahj al-Balagha, Language Economy, Parsimony Principle, functional linguistics, Halliday -
توقیفی و اجتهادی بودن چینش آیات در سوره های قرآن از دیرینه ترین اختلاف های پژوهشگران علوم قرآنی است. حال آنکه با واکاوی دقیق در دلایل قرآنی، روایی و عقلی اثبات می شود که همه آیات قرآن به صورت توقیفی تنظیم شده اند. هرچند قائلان به اجتهادی بودن چینش آیات، تنظیم تعداد اندکی از آیات را حاصل اجتهاد صحابه می دانند؛ با این حال برخی آیات قرآن را موید این اجتهاد ذکر می کنند. از نظر آنها، سوره ممتنحه برجسته ترین شاهد محسوب می شود، چرا که ترتیب نزول آیات این سوره مغایر با توقیفی بودن چینش آیاتش است. در این پژوهش به شیوه توصیف و تحلیل محتوا به استخراج عناصر انسجام متنی و محتوایی، جهت اثبات پیوستگی آیات سوره ممتحنه پرداخته می شود. با بهره گیری از نظریه انسجام هلیدی و حسن که بر روابط جمله های متن و ارتباط منطقی کلمه ها و عبارات تاکید دارند، میزان پیوستگی و متنیت سوره ممتحنه مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این میان، بازشماری عناصر متنی و محتوایی سوره، افزون بر اثبات وحدت موضوعی و تناسب آغاز و انجام آن، اجتهادی نبودن جایگاه آیات سوره را روشن می سازد. چنان که سراسر سوره حول محور احکام تولی و تبری و نهی از دوستی مسلمانان با کافران می چرخد. به لحاظ تاریخ گذاری نیز به احتمال فراوان، سوره ممتحنه پس از سوره احزاب، در اواخر سال ششم تا پیش از فتح مکه در سال هشتم هجری نازل شده است. بر این اساس تفاوتی در ترتیب نزول آیاتش وجود ندارد.کلید واژگان: چینش آیات, توقیفی بودن, سوره ممتحنه, نظریه انسجام هلیدی و حسن, انسجام متنی و محتواییOne of the oldest Quranic scholars' disagreement in arranging the verses of Quranic chapters is to be detained and individual reasoning (Ijtihad). By qur’anic narrative and intellectual reasons have been proved that all of Quranic verses have been arranged as detained. Although some believes to individual reasoning the arrangement of the qur’anic verses have known a few verses as the Companions' individual reasoning, some Quranic verses have mentioned by virtue of this individual reasoning. Also, surah Mumtahanah has been the most prominent instances in their viewpoint because descent order of these verses is in contrary with detained its verses arrangement. A descriptive-analytic method has been applied to extract cohesion in order to prove coherence the verses of surah Mumtahanah. The level of coherence of surah Mumtahanah will be discussed based on Halliday and Hassan's theory which it emphasizes on the relation between sentences in the text, and also, a logical relationship among words and phrases. Meanwhile it is proved that the arrangement of the verses of surah Mumtahanah is not individual reasoning by virtue of studying cohesion in addition to the unity of its subject, i. e. Islamic laws as Tavalla, Tabarra, and to avoid friendship between believers and disbelievers. Surah Mumtahanah places after surah Ahzab in terms of its history. It is descended in the late of 6th year before Mecca triumph in 8th year(A.H.). therefore, there is not any difference in arrangement of descending its verses.Keywords: arrangement of verses, be detained, surah Mumtahanah, Halliday, Hassan's theory, cohesion
-
نظریه نقش گرای هلیدی مبتنی بر سه سطح معنایی است که از آن ها به عنوان سه فرانقش اندیشگانی ،بینا فردی و متنی یاد می شود .در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی، بند های آیات سوره همزه از منظر فرانقش متنی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که بسامد آغاز گر نشاندار سبب برجسته سازی و القاء بهتر پیام به مخاطب و متناسب با فضای گفتمانی سوره است. هم چنین اطلاع نو در این سوره بیشترین بسامد را دارد؛ زیرا فضای سوره با نفرین و انذار و تهدید جمع آوری کنندگان مال و ثروت «الذی جمع مالا وعدده» و عیب جویان «ویل لکل همزه لمزه» است. انسجام دستوری و واژگانی و پیوندی موجب یکپارچگی متن شده و در ارتباط و تبادل منطقی با یکدیگر قرار دارند، که مخاطب را در فهم بهتر متن قرآن یاری می رسانند.کلید واژگان: قرآن, سوره همزه, هلیدی, زبان شناسی نقش گرا, فرانقش متنیThe systemic functional theory of Halliday is based on three levels of semantics, known as ideational, interpersonal, and textual. The present descriptive-analytical research aimed to study the clauses of ayahs of Surah Al-Humazah from the point of view of textual metafunction. The findings showed that the frequent use of marked theme has highlighted and better conveyed the message to the audience and this usage fits the discourse space of the surah in question. Furthermore, new information in this surah has the highest frequency because the surah makes use of curse, warning, and threatening of the accumulators of property and wealth ("who amasses wealth and counts it") as well as faultfinders ("Woe to every backbiter, slanderer"). Grammatical and lexical coherence and linking, which are in a logical exchange with each other, has made the text integrated, helping the readers to better understand the Qur'anic text.Keywords: the Qur'an, Surah Al-Humazah, Halliday, functional linguistics, textual metafunction
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.