به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "paradise" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «paradise» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • زهرا اصغری*، حسن نقی زاده
    بخشی از میراث حدیثی ما به زندگی، شخصیت و سیره انبیای الهی مربوط می شود. ازجمله این روایات، حدیث «آخر من یدخل الجنه من النبیین سلیمان بن داود علیه السلام و ذلک لما اعطی فی الدنیا» است. بنابر ظاهر این روایت، حضرت سلیمان(ع) به سبب موهبتی که در دنیا به وی عطا شده بود، از میان پیامبران الهی آخرین فردی است که وارد بهشت می شود.طی جست وجو در منابع حدیثی، تنها دو روایت با این مضمون در کتب روایی شیعه و سه مورد در کتب روایی اهل سنت با اختلاف نسخه به چشم خورده است. این روایات نیازمند واکاوی سندی و متنی است. در خصوص مضمون روایت این پرسش مطرح است که باتوجه به عظمت، عصمت و برگزیدگی انبیای الهی، چگونه ملک سلیمان که از ویژگی خاص نبوت اوست، زمینه ساز تاخیر ورود این پیامبر الهی به بهشت می شود؟ بررسی ها نشان می دهد که این روایات به لحاظ سندی فاقد اعتبار و به لحاظ دلالت متن با متون قرآنی و حدیثی موجود در این زمینه ناسازگار است.
    کلید واژگان: پیامبران, سلیمان(ع), بهشت, آخرت
    Zahra Asghari *, Hassan Naghizadeh
    Part of our narrative heritage is regarding the life, personality, and biography of the divine prophets. One of these hadiths is the narration "Ākhiru man yadkhulu al-Jannata Min al-nabīyīna Solaymān ibnu Dāwūda(AS) wa dhālika limā ʾuʿṭīya fi al-donyā". It is about Solomon and apparently conveys that he will be the last prophet entering Paradise due to the gift given to him. By searching the meaning of this narration in the hadith sources, only two and three narrations were found in Shia and Sunni narrative books, respectively. It is necessary to analyze the text and isnad of these narrations. Regarding the meaning, the raised question is, despite the divine prophets' high status, infallibility, and selection by Allah, how will Solomon's kingdom, the special feature of his prophecy, lead to his delay in entering Paradise? The findings show that the isnads of these narrations are invalid, and their denotations are incompatible with the Quranic and narrative texts.
    Keywords: Prophets, Solomon (AS), Paradise, Hereafter
  • زهره کدخدایی، محمدرضا حاجی اسماعیلی*، مهدی مطیع

    تحلل معرفه دلالات الکلمات معنی الکلمات وفقا لنظامها الدلالی. من اهم الطرق فی علم دلالات الالفاظ الاعتماد علی علاقات التعایش. لانه من خلال الشبکه الدلالیه وفحص الکلمات ، یمکنک فهم الکلمه المعصومه والتشکیل الصحیح للهندسه المعرفیه. کلمه "الجنه" من اکثر الکلمات شیوعا فی القرآن ونهج البلاغه. البحث الحالی بالمنهج الوصفی والتحلیلی یسعی للإجابه عن السوال: ما اهم رفقاء کلمه الجنه؟ وبتفحص کلمه الجنه فی القرآن ونهج البلاغه بمقاربه متزامنه تبین ان الجنه فی القرآن تتحد مع کلام التقوی والرضا والإیمان والعلم والعمل الصالح. هذه العوامل هی اساس دخول الجنه. فی نهج البلاغه ، کلمه الجنه مرادفه للإسلام ، وعلم الله ، وطاعه وصایا الله ، واوامر النبی صلی الله علیه وسلم ، وعون وصداقه اهل البیت ، والتقوی ، والتوافق مع العمل. الإیمان والنیه الخالصه. لذلک ، مع الاخذ فی الاعتبار ان القرآن ونهج البلاغه لهما فصاحه فریده وارتباط عمیق ، استخدم الإمام (ع) کلمات القرآن وتفسیراته ومفاهیمه علی نطاق واسع ، واصحاب کلمه الجنه فی نهج الجنه. ترتبط البلاغه بالقرآن ، وهذا الارتباط فی طرق العلاقات بین النص ، الموضوعی والمعجمی.

    کلید واژگان: الکلمات المفتاحیه: القرآن, نهج البلاغه, الدلالات, الجنه, الرفقه
    Zohreh Kadkhodai, MohammadReza Haji Esmaili*, Mehdi Matie

    The knowledge of semantics analyzes the meaning of words according to their semantic system. One of the most important methods in the science of semantics is relying on cohabitation relationships; Because through the semantic network and by examining the words, you can understand the infallible word and the correct formation of epistemic geometry. The word "Paradise" is one of the most frequent words in the Qur'an and Nahj ul-Balaghah. The present research, with descriptive and analytical methods, seeks to answer the question, what are the most important companions of the word Jannah? And by examining the word Jannah in the Qur'an and Nahj ul-Balagheh with a simultaneous approach, it became clear that Jannah in the Qur'an is combined with the words of piety, contentment, faith, knowledge, and righteous deeds, and these factors are the basis for entering heaven. In Nahj ul-Balagha, the word Jannah is synonymous with Islam, knowledge of God, obedience to God's commandments and the instructions of the Prophet (PBUH), help and friendship of Ahl al-Bayt (PBUH), piety, conformity of action with belief and pure intention. Therefore, considering that the Qur'an and Nahj ul-Balagha have unique eloquence and a deep connection, Imam (a.s.) used the words, interpretations, and concepts of the Qur'an widely, and the companions of the word Jannah in Nahj ul-Balagha are related to the Qur'an. This connection is in the ways of intertextual relations, thematic and lexical.

    Keywords: Qur'an, Nahj al-Balagheh, Semantics, Paradise, Companionship
  • مجتبی نوروزی*، محمدعلی کیهانی

    عصمت انبیاء یکی از مبانی اعتقادی مشترک بین مسلمانان است؛ اما در مورد زمان، گستره و مفهوم آن، اندیشمندان مکاتب مختلف کلامی، دیدگاه یکسانی ندارند. آیات زیادی در قرآن کریم به مسئله عصمت انبیا پرداخته و برخی از آیات نیز موهم عدم عصمت انبیا می باشد. از آن میان، مسئله «هبوط» و «عصمت» حضرت آدم در میان مفسران و متکلمان مسلمان همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی در پی پاسخ به این سوال است که دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی (به نمایندگی از دو مکتب کلامی متفاوت شیعه و اشاعره) نسبت به آیات مرتبط با عصمت حضرت آدم (ع) چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه چیست؟ یافته های این پژوهش نشانگر همسویی دو مفسر علی رغم اختلاف نگرش های کلامی است و وجوه افتراق دو دیدگاه، در این مسئله، بسیار نادر است. از دیدگاه آیت الله جوادی آملی این ماجرا در زمانی اتفاق افتاده که نبوت تشریعی وجود نداشته و نهی در آیه هم ارشادی بوده و آن حضرت نیز مرتکب ترک اولی شده است که به مقام عصمت ایشان خدشه ای وارد نمی کند. در مقابل فخر رازی معتقد است که حضرت آدم (ع) مرتکب معصیت شده است و البته این معصیت مربوط به قبل از بعثت و نائل شدن به مقام نبوت بوده است و اشکالی ندارد. این پژوهش، به بررسی و تحلیل دلایل دو مفسر پرداخته و رای برگزیده را پیش رو نهاده است.

    کلید واژگان: عصمت, حضرت آدم(ع), بهشت, شیطان, جوادی آملی, فخر رازی
    Mojtaba Noruzi *, MohammadAli Keihani

    The infallibility of the prophets is one of the common beliefs among Muslims; But regarding its time, scope and meaning, thinkers of different theological schools do not have the same point of view. Many verses in the Holy Qur'an deal with the issue of the infallibility of the prophets, and some verses also imply the infallibility of the prophets. Among them, the issue of "decline" and "infallibility" of Prophet Adam has always been disputed among Muslim commentators and theologians. This research, with a descriptive-analytical method, seeks to answer the question, what is the view of Ayatollah Javadi Amoli and Fakhr Razi (representing two different theological schools, Shia and Ash'arite) regarding the verses related to the infallibility of Prophet Adam (PBUH)? What are the similarities and differences between the two views? The findings of this research indicate the alignment of the two commentators despite the difference in theological attitudes, and the differences between the two viewpoints are very rare in this issue. From Ayatollah Javadi Amoli's point of view, this incident happened at a time when there was no legislative prophecy, and the prohibition in the verse was also instructive, and the Holy Prophet also committed the first abandonment, which does not harm his infallibility. On the other hand, Fakhr Razi believes that Adam (PBUH) committed a sin, and of course, this sin was related to before he was sent and attained the position of prophethood, and there is nothing wrong with it. This research has examined and analyzed the reasons of two commentators and presented the selected opinion.

    Keywords: innocence, Hazrat Adam (pbuh), Paradise, Satan, Javadi Amoli, Fakhr Razi
  • زهرا کریمی*، منوچهر قاسمی

    آدمی در برخورد با امور ناخوشایندی همچون درد، رنج، اندوه، بیماری و مرگ و انواع بلایا متوجه می شود که دنیا و هستی پیش رویش آکنده از ناملایماتی است که می تواند اندیشه او را هم مانند جسمش تحت تاثیر قرار دهد. فیلسوفان در برخورد با این امور ناخوشایند بوده که به اندیشه در باب شرور توجیه عقلانی آن برآمدند. در این زمینه آراء فراوانی از متفکران غربی و اسلامی وجود دارد، لیکن ما لازم دیدیم که به جست وجوی این مهم در اندیشه حضرت امیر المومنین(ع) در نهج البلاغه بپردازیم تا دریابیم مساله شر که به عنوان یکی از دستاویزهای ملحدان از زبان بزرگان دینی همچون اسلام چه جایگاه و چه توجیهی دارد؟ در بادی امر باید توجه نمود که ایشان منکر وجود شرور طبیعی و مابعدالطبیعی نیستند بلکه آن را از اقتضایات دنیای مادی دانسته و به علاوه هیچ وجهی برای شرور اخلاقی قایل نمی باشند. در مورد شرور طبیعی و مابعدالطبیعی؛ باید گفت که بر اساس حکمت الهی وجود این شرور در عالم نیز، برای وصول به اهدافی است که از جمله آن می توان به امتحانات و آزمایش های الهی و پاک شدن از گناه اشاره کرد. تا بهتر بتواند خود را برای دنیای برقرار و جاوید آماده کند و بهشت را که عاری از زوال و اقسام شرور است برای خود برگزیند.

    کلید واژگان: نهج البلاغه, مساله شر, دنیا, مرگ, بهشت, شاهد قرآنی
    Zahra Karimi, Manouchehr Ghasemi

    In dealing with unpleasant things such as pain, suffering, sorrow, disease and death and all kinds of disasters, one realizes that the world and the universe in front of him is full of adversities that can affect his mind as well as his body. It was the philosophers who dealt with these unpleasant things and thought about the villain of its rational justification. There are many opinions of Western and Islamic thinkers in this regard, but we found it necessary to search for this important thing in the thought of Amir al-Mu'menin (AS) in Nahj al-Balaghah to find what is the position and justification of the issue of evil as one of the atheists' excuses from the language of religious leaders such as Islam? In the end, it should be noted that they do not deny the existence of natural and metaphysical villain, but consider it as a requirement of the material world and, in addition, do not consider any aspect of moral villain. In the case of natural and metaphysical villain, It should be said that according to divine wisdom, the existence of this villain in the universe is also to achieve goals, including divine tests and trials and purification from sin. So that he can better prepare himself for the established and eternal world and choose a paradise that is free from decay and all kinds of villain.

    Keywords: Nahj al-Balaghah, Issue of evil, World, Death, Paradise, Quranic witness
  • مجتبی شکوری*، فاطمه حاجی اکبری، رحیمه شمشیری
    نظریه هرم نیازهای انسانی مازلو یکی از نظریات مشهور در حوزه روان شناسی انسان گرا محسوب می شود. مازلو در این نظریه، نظامی سلسله مراتبی از نیازهای انسانی را معرفی نمود که تبیین کننده معیارها و ملاک های انسان در انگیزه یابی برای کنش ورزی بر اساس نیازهای درونی او بود. این نظریه به همراه اضافات و نسخه های جایگزین آن، در تحقیقات مختلفی توسط اندیشمندان اسلامی به بوته نقد و تطبیق با آموزه های قرآنی گذاشته شده است. مهم ترین اشکال این پژوهش های تطبیقی، فقدان ملاک و معیار مشخص برای گزینش و تطبیق آیات با مفاد نظریه مازلو است. دراین تحقیق، آیاتی که در آن جزاهای اخروی (بهشتی و جهنمی) توصیف شده اند، با توجه به بعد انگیزشی آنها، به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و ارتباط بین هر یک از جزاها با نیازهای انسانی با روش تحلیل محتوا مشخص شده است. سپس بر اساس تعداد و گستره یادکرد هر یک از جزاها و میزان تامین یا تهدید هر یک از نیازها، نظامی سلسله مراتبی از نیازهای انسانی معرفی شده است. عنایت جدی به تفاوت نیازهای تامین شده در جزاهای بهشتی با نیازهای تهدیدشده در جزاهای جهنمی و در پی آن، جداسازی و تفکیک سلسله مراتب نیازها در سیر صعودی و سیر نزولی، مهم ترین دستاورد این تحقیق محسوب می شود.
    کلید واژگان: هرم نیازهای انسانی, مازلو, انگیزش, بهشت, جهنم
    Mojtaba Shakouri *, Fateme Hajiakbari, Rahime Shamshire
    Maslow's hierarchy of needs is one of the renowned theories in the field of humanistic psychology. In this theory, Maslow introduced a hierarchical system of human needs that explained the criteria of mankind in motivating to act according to his inner needs. This theory, along with its supplements and alternative versions, has been put into practice by Islamic scholars in various researches and adaptations to the Qur'anic teachings. The most important drawback of these comparative studies is the lack of criteria for the selection and comparison of verses with the Maslow's theory. In this research, the verses in which recompenses or rewards are described, with regard to their motivational dimension, have been identified as the statistical population of research. Then the relationship between each of the penalties and the human needs is determined by the content analysis method. Then, based on the number and scope of each of the penalties and the level of satisfaction or threat of each of the needs, a hierarchy of human needs has been introduced. The serious difference between the needs provided in paradise and the needs threatened in hell, and the separation of the hierarchy of needs in ascending and descending order, is the most important achievement of this research.
    Keywords: Hierarchy of Human Needs, Maslow, Motivation, Paradise, Hell
  • اکرم سادات میرممتاز، اعظم نورگستری، سید محمد مهدی میرممتاز*

    در این پژوهش با بررسی واژه های قرآنی مرتبط با بهشت و ساکنانش، به رتبه بندی بهشت پرداخته شده است. نتایج نشان داد که واژه های معرف بهشت را می توان در دو دسته با ریشه ج ن ن و با ریشه غیر ج ن ن دسته بندی نمود. واژه‏های دسته اول به شکل مفرد، مثنی و جمع همراه با بدون همراهی با ترکیبات وصفی یا اضافی استفاده شده است. با توجه به مقام ساکنان بهشت می توان گفت که واژه های جنه و الجنه برای تشریح کلی بهشت استفاده شده است. اما واژه "جنه" به همراه ترکیب وصفی یا اضافی برای بهشت طایفه "السابقون" که بر بهشت های دیگر برتری دارد، استفاده شده است. همچنین درنوع نعمت ها بین بهشت هایی که با واژه های متفاوت نامگذاری شده اند تفاوت چندانی وجود ندارد. بنابراین آنچه بهشت طایفه "السابقون" را نسبت به بهشت "اصحاب الیمین" برتری می بخشد ساکنانش است که به لطف تلاش در دنیا و مقرب شدن نزد خداوند قدرت درک و بهره برداری کامل از نعمت های بهشتی را یافته اند.

    کلید واژگان: بهشت, همسران بهشتی, وسایل و ابزار, جواهرات
    Akram Al-Sadat Mir Momtaz *, Azam Noorgostari, Seyed Mohammad Mahdi Mir Momtaz

    In this study, paradise has been ranked by examining Quranic words related to paradise and its inhabitants. The results showed that the words describing paradise can be classified into two categories with the root of JNN and with the root of non-JNN. The words of the first category are used in the singular, duplicate and plural forms without accompanying descriptive or additional compounds. According to the status of the inhabitants of Paradise, it can be said that the words Jannah and Al-Jannah are used to describe Paradise in general.However, the word "Jannah" has been used accompanying descriptive or additional compounds for the paradise of the "Al-Sabeghun" tribe, which is superior to other paradises. Also, there is not much difference in the type of blessings between the paradises that are named with different words. Therefore, what make the paradise of the "Al-Sabeghun" tribe superior to the paradise of the "Companions of Al-Yamin" are its inhabitants, who have found the power to fully understand and enjoy the blessings of Paradise by striving in the world and getting closer to God.

    Keywords: Paradise, Heavenly Wives, Tools, Jewelries
  • مجتبی شکوری*، فاطمه حاجی اکبری

    یکی از نعمت های بهشتیان که در آیه 21 سوره طور بدان اشاره شده، الحاق ذریه مومنان به ایشان به شرط تبعیت از آنها در ایمان عنوان شده است. مفسران پیرامون اینکه مراد از ذریه چیست و این ذریه با چه شرایطی می توانند به پدران خود ملحق شوند، نظرات مختلفی ابراز نموده اند. پرداختن به این موضوع از این نظر اهمیت می یابد که چگونگی و شرایط این الحاق می تواند نقش مهمی در تنظیم عملکرد دنیوی و انتظارات اخروی فرد مسلمان ایفا نماید. به عنوان نمونه، اگر فهم از این آیه این گونه باشد که مومنان می توانند ذریه مومن خود را در بهشت به خود ملحق نمایند، انگیزه انجام و کثرت اعمال صالح در میان فرزندان مومنین کاهش یافته و این تلقی پیش می آید که مسلمانان می توانند با احراز سطحی حداقلی از ایمان، به درجات والاترین مومنان از میان اجداد خود نائل گردند. واکاوی تاریخی نظرات مفسرین نشان می دهد که به مرور زمان و با اهمیت یافتن مباحث عدل الهی و عدالت اجتماعی در سده های اخیر، مفسران به دیدگاه ها و نظراتی گرایش یافته اند که چالش های موجود در مفاهیم آیه را برطرف سازد. لذا اکثر مفسران متاخر و معاصر معتقدند مناسب ترین برداشت از آیه آن است که اولا مراد از ذریه را صرفا فرزندان و نه نسل های بعدتر و ثانیا مراد از الحاق را صرف هم نشینی و نه هم درجه بودن قلمداد نماییم.

    کلید واژگان: آیه 21 سوره طور, ذریه, تفسیر قرآن, عدل الهی, بهشت
    Mojtaba Shakouri*, Fatemeh Haji akbari

    One of the blessings of the believers in Paradise referred to the verse 21 of Surah “alTur” is the annexation of their offspring on condition that they follow them in faith. Commentators have expressed differing views on What does the word "Zurriyyah" (offspring) mean and on what terms they can join their fathers. It is important to address this issue because how and the terms of this annexation, can play an important role the worldly function and otherworldly expectations of the Muslim. For example, if the understanding of this verse is that believers can join their believer ancestors in Paradise, the motivation to perform and increase the righteous acts among the children of believers is reduced and it is assumed that Muslims They can attain the highest levels of Paradise among their ancestors by attaining a minimal level of faith. Analyzing the commentators' comments suggests that the most appropriate conception of the verse is that we should first, refer “Zurriyyah” only to the children, not to the later generations, and annexation to the meaning of companionship, not to being equal in degree.

    Keywords: verse 21 of Surah “alTur”, offspring, Interpretation of the Quran, justice of God, Paradise
  • عارفه داودی*، پروین بهار زاده

    استعاره از منظر زبان شناسی شناختی، نه تنها ابزار زیبایی شناسی، بلکه به عنوان ابزار فرازبانی شناخته می شود که نظام مفهومی انسان را شکل داده و اندیشه،رفتار و زبان او را جهت می بخشد؛ بر این اساس استعاره بخش گسترده ای از ارتباط های گفتاری را تشکیل داده و نمود آن در تجارب زندگی روز مره بشر مشهود است. در اندیشه های دینی نیز استعاره ها جهت درک مفاهیم انتزاعی نقش محوری دارند. مفهوم «بهشت» درهمه ادیان به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی و انتزاعی است. بر اساس ادله قرآنی نیز درک بهشت در نشات دنیا از تجربه مستقیم ما خارج است. بهشت از واژه مرکب اوستایی «وهیشت» به معنای عالم نیکوتر گرفته شده است. در خطبه های نهج البلاغه یازده واژه (از جمله: «الجنه»، ««دارمقام»، «دارالقرار» و...) معادل با «بهشت» به کار رفته است. بدیهی است حضرت علی علیه السلام از حوزه های مفهومی عینی و سطح فهم همگان به ویژه اعراب صدراسلام جهت هر چه ملموس تر نمودن معنای مجرد «بهشت» بهره جسته است. در این پژوهش از خلال خطب نهج البلاغه، عبارات حاوی مفهوم «بهشت» در قالب استعاره های مفهومی، استخراج شده و حوزه انتزاعی بهشت اخروی، «از بیرون»؛ (بیرون فضای بهشت)، مورد بررسی قرار گرفته است. 149 استعاره مفهومی در قالب 11 نام نگاشت شناسایی شد و پربسامدترین نام نگاشت های استعاری و حوزه های مبدا مربوط به بخش بیرونی بهشت اخروی مشخص گشت. براساس دستاوردهای پژوهش، در خطبه های نهج البلاغه بیشتر از حوزه مبدا، «مکان» و «باغ سرسبز» برای بیان مفهوم بهشت اخروی از بیرون استفاده شده است.

    کلید واژگان: نهج البلاغه, بهشت, زبان شناسی شناختی, استعاره های مفهومی

    Metaphorically, from a linguistic standpoint, metaphor is known not only as an aesthetic tool, but also as a metaphorical tool that shapes the conceptual system of man and directs his thought, behavior, and language; thus, metaphor forms a broad part of speech communication and its manifestation is evident in the experiences of everyday human life. Metaphors also play a central role in understanding abstract concepts in religious thoughts. The notion of paradise is one of the key and abstract concepts in all religions. According to the Qur'anic reasoning, understanding the heaven has its origin in this world is out of our direct experience. Paradise is derived from the Avestan compound word "Vahishta" in the sense of the better world. There are eleven words in Nahj al-Balagha's sermons (including: "Al-Jannah", "Daremgham", "Dar-ul-Qarar, etc.") equivalent to "Paradise". Obviously, Ali (AS) has used objective conceptual domains at the level of understanding of all, especially the Arabs at the beginning of Islam, to make the abstract meaning of paradise more tangible. In this study, we have extracted the expressions containing the concept of paradise in the form of conceptual metaphors, and in the abstract domain of the hereafter paradise, "from outside" (outside of paradise). 149 conceptual metaphors were identified in the form of 11 mappings, and the most frequent metaphorical names and source domain related to the outer part of Paradise. Based on the research findings, the Nahj al-Balagha sermons mostly use the source domain, "place" and "green garden" to express the concept of the Hereafter paradise from the outside.

    Keywords: Nahj al-Balagha, Paradise, Cognitive Linguistics, conceptual metaphors
  • زهره اخوان مقدم، شیرین رجب زاده
    در مواجه با قرآن کریم با آیاتی روبرو می شویم که در آنها ضمایری به کار رفته است که مرجعی برایشان ذکر نشده است، البته این امر خود موجب جولان ذهن شده و هر کس متناسب با فهم خود می تواند مرجعی را برای آن در نظر بگیرد که البته باید مطابق با سیاق و مفهوم آیه باشد در غیر این صورت از مصادیق تفسیر به رای محسوب می شود. یکی از این موارد ضمیر«هذا» در آیه 43 سوره اعراف است، آنجا که بهشتیان زبان به حمد الهی گشوده و خداوند را سپاس می گویند که آنها را به این امر هدایت کرده است و اگر او آنان را هدایت نمی کرد هرگز به این امر هدایت نمی شدند: ﴿الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله ﴾. در رجوع به تفاسیر متعدد اعم از تفاسیر شیعه و اهل سنت به موارد و مصادیق متعددی برخورد می کنیم که در مجموع همه درست بوده و قابل جمع اند و هیچ تعارض و تنافی با یکدیگر ندارند، از جمله این موارد: نعم بهشتی، هدایت الهی، مقامات و درجات است، البته یکی از این مصادیق و مراجع می تواند ولایت علی علیه السلام باشد که شیعیان آن حضرت خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ الهی شاکراند و این که او آنها را به نعمت گران سنگ ولایت هدایت کرده است و اگر او به آنها این توفیق را ارزنی نمی داشت هرگز به چنین نعمتی دست نمی یافتند.
    کلید واژگان: هدایت, بهشت, ضمیر هذا, ولایت علی علیه السلام
    Zohre Akhavan Moghaddam, Shirin Rajabzade
    We encounter with some pronouns in the Holy Quran that are with no reference. Of course this makes mind search for their reference with regard to the verses‟ meaning and intention, otherwise it views as subjective interpretation of Quranic text. One of these cases is the pronoun „this‟ in (7: 43) in which anyone who is in Paradise says: “All praise is due to Allah who guided us to this and we would not have found the way had it not been that Allah had guided us”. By referring to various commentaries such as Shiite and Sunni, we will see different cases all of them are correct and there is no contrast among them. Some of these cases are paradise blessing, Divine guidance, authorities and grades. However, one of these can be the guardianship of Imam Ali (peace be upon him) whose followers thank God due to this divine blessing whereby they are guided and if God didn‟t bestow them this blessing, they wouldn‟t guide.
    Keywords: deviation, guidance, paradise, the pronoun „this‟, the guardianship of Imam Ali (peace be upon him)
  • عباس الهی*
    یکی از مفاهیم قرآنی در باب معاد، مسئله اعراف و اعرافیان است که در آیات 46 تا 49 سوره اعراف، بدان اشاره شده است. درباره اینکه منظور از اعراف چیست و کجاست و نیز اعرافیان چه کسانی هستند، عالمان و مفسران بر اساس آیات و روایات، دیدگاه های گوناگونی را مطرح کرده اند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با مراجعه به تفاسیر به صورت تطبیقی، آرا و نظرات پژوهشگران و مفسران را استخراج و بررسی کند. از یافته های مهم این پژوهش آن است که اعراف، مکانی بلند میان بهشت و جهنم است و در آن حجت های خدا (انبیا، اوصیا و اولیای الهی) بر مردم و نیز گروهی قرار دارند که به خاطر اعمالشان مستحق بهشت نشده اند و سزاوار خلود در جهنم هم نشده اند، و در انتظار فرمان خدا هستند تا با شفاعت معصومان و مقربان درگاه الهی به آنان اجازه ورود به بهشت داده شود.
    کلید واژگان: تحلیل تطبیقی, اعراف, اصحاب اعراف, بهشت, دوزخ
    Abbas Elahi*
    One of the Quranic concepts about resurrection and life in the hereafter is the term Araf and the people of Araf (ashab al-a`raf) as mentioned in verses 46 to 49 of Chapter al-Araf. What is A’raf? Who are the people called Ashab al-A`raf? What is their next home (if any)? The interpretations of the Holy Qur’an are replete with differences, because the word A’raf has different connotations. This brief study explains the Qur’anic term al-A’raf, in the light of different interpretations of the word, albeit relying on a comparative study within the commentaries and works authored by researchers and exegetes. One of the important findings of this research is that Araf refers, literally, to the heights or prominent places or elevated surfaces between the hell and the heaven. These heights are inhabited by some people having the facility to observe the companions in paradise and those who are in the hell. The men on the heights are such souls as are not decidedly on the side of merit or decidedly on the side of sin, but evenly balanced on a partition between heaven and hell. Their case is yet to be decided, but they hope for God’s Mercy and intercession of the Infallibles and those near to Allah expecting to be allowed to enter Paradise.
    Keywords: comparative analysis, Araf, Ashab al-Araf, Paradise, Hell
  • پرویز رستگار جزی، محمدتقی رحمت پناه *
    افزون بر آیات قرآن، روایات بسیاری در منابع شیعه و سنی درباره مادر و جایگاه ارزنده اش بازگو شده است. یکی از فراگیرترین سخنانی که به عنوان سخنی از حضرت رسول2 گزارش شده، فراز «الجنه تحت اقدام الامهات» است. نوشتار پیش رو نگاهی است به سند و متن این فراز. شگفت است سخنی به این اندازه پرآوازه، جایگاهی در منابع ارزشمند شیعه و سنی ندارد. پس از بررسی های انجام گرفته در سند و متن این فراز، روشن شد که این فراز را دو عامل جعل حدیث و نقل به معنا در منابع سنی سامان داده اند و سند و متنی ساخته و پرداخته شده که سازندگانش به ویژگی های کذاب و مجهول بودن نامبردارند.
    برآیند پایانی پژوهش، نپذیرفتن این فراز به عنوان سخنی از سخنان حضرت رسول2 است.
    کلید واژگان: الجنه تحت اقدام الامهات, بررسی سندی, بررسی متنی, جعل حدیث, نقل به معنا
    Besides many Qur’anic verses¡ there are many traditions in Shii and Sunni sources about mother and her invaluable position. One of the most famous traditions which is attributed to the Messenger of Allah¡ peace be upon him and his household¡ is “Paradise is underneath the feet of mothers.” This article attempts to have a look at the documents and the text of this narration. It is surprising that such a well-known saying has no place in valuable Shii and Sunni sources. After doing some research it becomes clear that this saying has been fabricated by two narrators who have report the hadith only by its meaning in Sunni sources and its evidence has been been given by those who are known for being either false or are unknown. The article concludes that this saying cannot be attributed to the Messenger of Allah¡ peace be upon him and his household.
    Keywords: Prophetic Narration, Paradise, the Study of Origin, the Study of Indication, Hadith Fabrication, Narration through Meaning
  • رضا باقی زاده پلامی، کاووس روحی برندق
    روایت های فراوانی از اهل بیت(ع) ازجمله امام رضا(ع) درباره ثواب گریه بر مصائب امام حسین(ع) وارد شده، در این احادیث، پاداش فراوانی ازجمله ورود به بهشت در برابر گریستن، گریاندن و حتی تباکی بر امام حسین(ع) ذکر شده است. این احادیث از نظر اینکه چگونه صرف گریه کردن بر امام حسین(ع) موجب ورود به بهشت می شود و این مسئله چگونه با حکمت خداوند سازگار است و این همه اجر و پاداش دربر دارد، مورد اشکال شده است. مقاله پیش رو درصدد پاسخ به این شبهه برآمده و پس از بررسی وجوه مختلف، به این نتیجه رسیده که مجموعه گزاره های موجود، ناظر به کلیت مسئله است و نه تنها با مشروط بودن آن به امور دیگر اعم از مقتضی، شرط، جزء یا رفع و دفع موانع دیگر منافات ندارد، بلکه گزاره های دینی دیگر که سایر امور را شرط و... به شمار آورده اند، مفسر و مبین گزاره مورد بحث خواهند بود.
    کلید واژگان: گریه, امام حسین (ع), فلسفه گریه بر امام حسین (ع), تباکی, بهشت
    Reza Baghizadeh, Kavoos Rohi Barandah
    There are some narratives told by Imam Reza(AS) and other Imams about the oblation of crying on the suffering experienced by Imam Hossein (AS). There are some hadith which confirm that God bestows graces such as entering into paradise to those who cry or make others cry on Imam Hossein (AS). There is ambiguity regarding the praise of crying on Imam and its relationship with God’s knowledge which has made it problematic. This paper clarifies some justification on this ambiguity. The paper concludes that these hadith generally confirm the entrance into paradise as the reward for the crying on Imam Hossein (AS). This point does not negate not only its conditionality with other issues such as condition, the presence of all elements but also this conditionality explicates the content of these hadith.
    Keywords: Crying, Imam Hossein (AS), the Philosophy of Crying on Imam Hossein (AS), The Act of Crying, Paradise
  • محمدرضا حاجی اسماعیلی، زهرا محققیان، ابوالفضل نصری
    مفسران قرآن واژه «غیر بعید» در آیه 31 سوره ق «و ازلفت الجنه للمتقین غیر بعید» (ق/31) را دارای چهار احتمال نحوی ظرف مکان، ظرف زمان، حال، صفت مصدر محذوف دانسته اند. این در حالی است که ایشان درباره تفسیر این واژه، حدود 9 احتمال معنایی بیان کرده ولی برای اکثر آنها دلیلی ارائه نداده اند. این پژوهش با توجه به مضامین کلی سوره ق، دو معنا برای واژه «غیر بعید» بیان و سپس هردو را با سایر آیات قرآن تایید و همراه نموده است. بنابر معنای اول: این قید برای دفع توهم بعید بودن وقوع بهشت است. همانگونه که در نخستین آیات این سوره بدان اشاره گردیده که بر اساس آن، وقوع قیامت امری بعید نیست و بنابر معنای دوم: این قید، به وجود بهشت در زمان حاضر، اشاره دارد.
    کلید واژگان: ازلاف, بهشت, متقین, غیربعید, سوره ق, سیاق
    Qur''an commentators have translated the term «not far/distant» «غيربعيد» in verse 31 of Sura Qaf «وَ اُزْلِفَتِ الْجَنَهُ لِلْمُتَقِينَ غَيْرَ بَعِيد» (Q 50/31) within four possible grammatical manner; adverbs of place and time (ẓarf makān، ẓarf zamān)، the circumstantial accusative (al-ḥāl)، Adjective infinitive that has been omitted. They expressed about 9 possible meaning without any reason for them. This article focus on total context of surah Qaf and express to meaning for «not far/distant» and then compare and confirm with other verses. First meaning: this phrase is for denying the image of paradise being away. As was mentioned in the first verse of this chapter، based on its occurrence is highly unlikely resurrection and the second meaning: it refers to the present reservation in heaven
    Keywords: being near (Izlaf), Paradise, virtuous, not far, distant, sūra Qaf, Context
  • محمد جواد مهدوی نژاد، مجتبی انصاری، سپیده صمدزاده*، آزاده فاضلی، مرضیه سادات احمدنژاد
    آیات قرآن مجید تجلی گاه جمال و جلال خداوندی هستند و هنرمندان مسلمان با عنایت به این آیات به خلق آثاری پرداخته اند که جلوه ای از بهشت آرمانی آنها است. در این راستا فرش-باغ ایرانی نمودی از تصویر باغ-بهشت است که خود جلوهای از فردوس قرآنی به شمار می آید. هدف از این پژوهش بازشناسی کهن الگوهای باغ ایرانی در آیات قرآن مجید به ویژه سوره مبارکه الرحمن و بررسی نحوه تجلی آنها در ساختار فرش ایرانی است. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح میشوند، عبارتند از: 1(آیات قرآن مجید به ویژه سوره مبارکه الرحمن چگونه به توصیف بهشت می پردازند؟ 2(چگونه میتوان الگوی فردوس قرآنی را در ساختار باغ ایرانی و به تبع آن فرش-باغ به چشم دید؟ جهت پاسخگویی به پرسش های نامبرده متکی بر تکنیک های مقایسه تطبیقی استفاده شده است. روش «توصیفی- تحلیلی» از روش تحقیق گردآوری اطلاعات و داده های موردنظر نیز ترکیبی از روش های کتابخانه ای و مطالعه اسنادی میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار باغ و فرش در تمدن ایرانی-اسلامی بر شاخصهای حاصل از تحلیل فردوس قرآنی انطباق دارند و لذا میتوان فرش-باغ را نمودی از الگوی باغ-بهشت به شمار آورد. تجلی آیات قرآن مجید در ساختار فرش-باغ ایرانی را میتوان در نظام های سه گانه معنایی، کارکردی و کالبدی به چشم دید.
    کلید واژگان: فردوس, قرآن مجید, باغ ایرانی, فرش ایرانی, سوره مبارکه الرحمن
    Mohammad Javad Mahdavinejad, Mojtaba Ansari, Sepideh Samadzadeh*, Azadeh Fazeli, Marzie Sadat Ahmadnejad
    Verses of the Quran are manifestations of God’s beauty and magnificence and Muslim artists have benefited from these verses to create art works that manifest their ideal Heaven. In line with this, the Persian garden-carpet is a reflection of the picture of garden-heaven, which itself is considered a display of Quranic paradise. Quranic paradise’s patterns are used in both Iranian carpets and gardens which help us know Muslim's beliefs through their art. The aim of this research is to recognize the ancient patterns ofPersian garden in the Quran’s verses, especially verses of Surah Al-Rahman, and investigate how they are used in Persian carpet structure. The questions that are posed in this research are:1) How do the Quran’s verses, especially Surah Al-Rahman, describe Heaven? 2) How can we see Quranic paradise’s patterns in Persian garden structure and carpet-garden? To answer these questions, a descriptive-analytic method, which relies on comparative techniques, has been used. The results of the research show that the structure of garden-carpet in Islamic Iranian art agrees with the parameters and features of the Quranic paradise. Therefore, it could be concluded that the carpet–garden is considered as the sample of heaven-garden with semantic, functional, and somatic triple orders.
    Keywords: Holy Quran, Persian Garden, Persian Carpet, Paradise
  • جعفر نکونام، محمد معظمی گودرزی
    واژه «عدن» در قرآن واژه ای دخیل است. اعراب جاهلی پیش از نزول قرآن با کاربرد این واژه به معنای سرزمینی که بهشت اولیهٔ حضرت آدم در آن قرار داشته و در کتب عهد عتیق و تلمود و به تبع آن تعالیم یهودی و مسیحی به کاررفته است، آشنا بوده اند. این واژه در قرآن تطور معنایی پیدا کرده و برای بهشت اخروی به کاررفته است. احتمال استعمال فعلی و مصدری این واژه پیش از نزول قرآن مورد تردید است. تعبیر «جنات عدن» در قرآن تمایز مشخصی با سایر تعابیر ندارد و نظیر سایر تعابیر در مقام توصیف یک واقعیت، یعنی بهشت اخروی است.
    کلید واژگان: جنت, عدن, معناشناسی, معناشناسی تاریخی, معناشناسی توصیفی
    Jafar Nekoonam, Mohammad Moazami Goodarzi
    The term "Eden" in the Quran is exoticism. Before the revelation of the Quran, the Arabs of ignorance are knowledgable with the usage of that term as the land which Adam's Garden had been in it and it has used in Torah and Talmud as well as Jewish and Christian teachings. That term has used in the Quran in new meaning i. e. Heavenly paradise. There is doubt about using that term as a verb or infinitive before the revelation of the Quran. There is no difference between Gardens of Eden and other terms in the Quran and it describes the Heavenly paradise like other terms.
    Keywords: Semantics, Historical Semantics, Descriptive Semantics, Paradise, Eden
  • حامد خانی (فرهنگ مهروش)
    در جغرافیای نمادین ادیان مختلف، کوه ها از جایگاه ویژه ای برخوردارند. از جمله کوه هایی که درفرهنگ اسلامی و بویژه نزد شیعیان، تداعی گر معانی نمادین به شمار می رود، کوه رضوی است. دراین مطالعه نخست بانظر به پیشینه جغرافیایی، وشواهد نام شناختی، زمینه حضور این نماد در فرهنگ اسلامی بازشناسی می شود. درمرحله بعد، با نظر به شواهد حضورآن درباور عموم مسلمانان وبویژه شیعیان، همراه بامقایسه با نگرشهای مشابه درادیان دیگر، میان زمینه های جغرافیایی، تاریخی، و فرهنگی پیدایی و تکامل این نماد، تا حد امکان ارتباط برقرار می گردد.
    کلید واژگان: جغرافیای نمادین, اساطیر, کوه, رضوی, تاریخ فرق اسلامی, شیعه, بهشت و برزخ
    Hamed Khani
    Mountains are of special status in the symbolic geography of various religions. Radwa is among mountains reflecting symbolic meanings in the Islamic، and especially Shiite، culture. The purposes of the present study is to recognize realm of presence of that symbol in the Islamic culture through considering geographic background and other evidence first and then create relationship between geographic، historical، and cultural background of generation and evolution of that symbol through considering evidence of its presence among Muslims in general and Shiites in particular alongside with its comparison with similar perspectives in other religions.
    Keywords: symbolic geography, myths, mountain, Radwa, history of Islamic sects, Shia', paradise, purgatory
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال